.
حسرتِ ڪربــُ💔ــبَلا و، عڪسِ زیباے حرم
دل گرفتــ😔 از بس ڪه با قابِ تو
خلــ✨ــوت ڪرده است
.
.
.
#به_تو_از_دور_سلام✋
#السَلامُعَلَيَڪيااباعَبدالله
#فرجامتان_حسینی_و_بخیر
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
♦️گروه سایبری «عصای موسی» نفتالی بنت را تهدید کرد
🔻متن تهدید فرستاده شده برای نخستوزیر رژیم صهیونیستی:
آقای بنت، اگر شرارت های شما علیه ما ادامه پیدا کند، متوجه خواهید شد که اقدامات ما در داخل اسرائیل، تازه در ابتدای راه قرار دارد.
⬅️نکته مهم اما ساعت نمایش داده شده در تصویر گوشی می باشد. ساعت به وقت ۱:۲۰ دقیقه (ساعت شهادت سردار قاسم سلیمانی)
#نفوذ
#استکبارستیزی
#عصای_موسی
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
.
رفتی و شهادت تو اعجاز کند
خون تو مسیر قدس را باز کند
#حاج_قاسم
#سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
.
و أَنْتَ مُقَدَّمٌ فِى الْهَبَواتِ، وَ مُحْتَمِلٌ لِلاَْذِیّاتِ
(بارى) تودرگَرد وغُبارهاى جنگ پیش تاختى، و آزار و اذیّتهاى فراوانى تحمّل نمودى.
🕊فرازی از زیارت ناحیه مقدسه
.
.
.
#به_تو_از_دور_سلام✋
#السَلامُعَلَيَڪيااباعَبدالله
#فرجامتان_حسینی_و_بخیر
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 انتقاد اخیر رهبر انقلاب از وقتگذاری بیهدف جوانان در فضای مجازی
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
کاش یک تخریبچی می زد
به #معبر_نفس_ما؛
تخریب می کرد
آنچه #من است و #هوای_نفس...
که گاهی بدجور گیر می کنیم،
میان مینهای القاب و شهرتها...
#تلنگر🍃
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
🌷 #بسیج مدرسه عشق است و #بسیجی عاشق کربلا...
#شهید_حاج_محمد_پورهنگ در کربلای معلی/۱۳۹۳
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
تنها گریه کن.mp3
3.61M
🎧 کلیپ صوتی | تنها گریه کن
🔻«تنها گریه کن» روایت زندگی اشرف سادات منتظری، مادر شهید محمد معماریان است که خودش فارغ از فرزند شهیدش یک شخصیت مستقل دارد. چه آن زمان که قدم در مسیر مبارزه علیه طاغوت گذاشت، چه زمانی که با شروع جنگ محله کوچکشان در قم شد پایگاه پشتیبانی از رزمندگان و چه آن زمان که بعد از طی همهی این مقدمات به مقام رضای الهی رسید و پسر نوجوانش به شهادت رسید.
🔹پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR به مناسبت انتشار تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «تنها گریه کن» برشی از متن کتاب را در این کلیپ صوتی منتشر میکند.
@shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹
#شهید_ناصر_سراغى :
ای مردم بدانید اگر ما رفتیم و شهید شدیم؛ اما خـ🌷ـون ما باعث پیروزى اسلام و باز شدن راه کربـ✨ـلا خواهد شد...
و شما اِن شاءالله قبر امام حسین(ع) را زیارت خواهید کرد که در آن زمان شهدا را هم یاد کنید.
.
.
.
#به_تو_از_دور_سلام✋
#السَلامُعَلَيَڪيااباعَبدالله
#فرجامتان_حسینی_و_بخیر
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
بسیج یعنی
لشکر مخلص خدا...
#هفته_بسیج گرامی باد
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
🕊
🌷
✨
شهـدا چہ مےگویند؟
آنها میگوینـــد
ما در زمانهے خود
مَـردانہ رفتیــم،
حالا نوبت شماست..!!
مبـادا با حرفتـان
یا قدمتـان
ڪارے ڪنید کہ
زحمت ما هـدر برود ...
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
💠 #جان_شیعه_اهل_سنت| #فصل_چهارم
#قسمت_شصت_و_ششم
نسیم خنکی به #صورتم دست میکشید و باز دلم نمیآمد از این #خواب شیرین صبحگاهی #دل بکنم، ولی انگار آفتاب هم میخواست بیدارم کند تا ببینم چه روز #زیبایی آغاز شده که پیوسته پلکهایم را نوازش میداد تا سرانجام با ترانه خوش آهنگ #پرندگان، چشمانم را گشودم.
روی تشک نشستم و گوشه پرده پنجره بزرگ و قدی اتاق را کنار زدم، شاید #مجید در حیاط باشد و چه منظره دل انگیزی پیش #چشمانم نمایان شد! حالا در روشنی روز و #درخشش طلایی آفتاب، زیباییِ دل انگیز حیاط این خانه بیشتر #خودنمایی میکرد.
باغچه میان حیاط با سلیقه کَرتبندی شده و در هر قسمت، سبزی #مخصوصی کاشته بودند. از همان پشت پنجره با نگاه #مشتاقم از ایوان پایین رفتم و پای نخلهای کوتاهی که به ترتیب دور حیاط #صف کشیده بودند، #چرخی زدم، ولی خبری از مجید نبود.
خواستم از جایم بلند شوم که کسی آهسته به در زد و با #مهربانی صدایم کرد: "الهه خانم! بیداری دخترم؟" صدای #حاج_خانم بود که بلافاصله بلند شدم و در را باز کردم. با #سینی بزرگی که در دستش بود، برایم #صبحانه آورده و با مهربانی آغاز کرد: "ببخشید #بیدارت کردم!"
سپس قدم به #اتاق گذاشت و با لحنی #مادرانه ادامه داد: "الان خسته ای، همش میخوابی. ولی #بدنت ضعف میکنه. یه #چیزی بخور، دوباره استراحت کن!"
و من پیش از آنکه از #صبحانه لذیذش نوش جان کنم، از #طعم شیرین کلامش لذت بُردم و دوباره روی #تشک نشستم تا باز هم برایم #مادری کند. مقابلم روی زمین نشست و سینی را برایم روی تشک گذاشت. در یک طرف #سینی کاسه بلوری از کاچی #مخصوص پُر کرده و در بشقاب کوچکی تخم مرغ #آبپَز برایم آورده بود.
بوی نان تازه و رنگ هوس انگیز شربت #آلبالو هم حسابی اشتهایم را تحریک کرده بود که #لبخندی زدم و از ته دل تشکر کردم: "دست شما درد نکنه حاج خانم!" کاسه #کاچی را به سمتم هُل داد و با #صمیمیتی سرشار از محبت تعارفم کرد: "بخور #مادرجون! بخور نوش جونت!"
و برای اینکه با خیالی #راحت مشغول خوردن شوم، به #بهانه کاری از جایش بلند شد و گفت: "ما صبحونه خوردیم، تو بخور عزیزم! من میرم، #راحت باش!" ولی دلم پیش #مجید بود که نگاهش کردم و پرسیدم: "شما میدونید #همسرم کجا رفته؟"
از لحن #عاشقانه و نگرانم، صورتش به لبخندی #شیرین گشوده شد و #پاسخ داد: "نگران نباش مادر جون! صبح زود با آسید احمد رفتن #اسباب بیارن." سپس به آرامی خندید و گفت: "اتفاقاً اونم خیلی #نگرانت بود! کلی سفارش تو رو کرد، بعد دلش #راضی شد بره!"
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
💠 #جان_شیعه_اهل_سنت| #فصل_چهارم
#قسمت_شصت_و_هفتم
از پریشانی قلب #عاشق مجید خبر داشتم، ولی از حاج خانم #خجالت کشیدم که سرم را #پایین انداختم و خدا میداند به همین #جدایی کوتاه، چقدر دلم برای #مجیدم تنگ شده و دوباره بیتاب دیدنش شده بودم.
صبحانه ام که تمام شد، با #رمقی که حالا پس از روزها با #خوردن کاچی گرم و شربت #شیرین به بدنم بازگشته بود، از جا بلند شدم و #سینی خالی را به آشپزخانه بُردم که حاج خانم #ناراحت شد و با مهربانی #اعتراض کرد: 'تو چرا با این حالت #بلند شدی دخترم؟ خودم می اومدم!"
سینی را روی #کابینت گذاشتم و با شیرین زبانی پاسخ دادم: "حالم خوبه حاج خانم!" #دستم را گرفت و #وادارم کرد تا روی صندلی کنار #آشپزخانه بنشینم و خودش مقابلم ایستاد تا نصیحتم کند: "مادرجون! تازه یه هفته اس مرخص شدی! باید خوب #استراحت کنی! بیخودی هم نباید سبک #سنگین کنی!"
سپس خم شد، رویم را بوسید و با لحنی مهربانتر ادامه داد: "تو هم مثل #دخترم میمونی، نمیخواد به من بگی حاج خانم! دخترم بهم میگه #مامان خدیجه! تو هم اگه دوست داری مامان خدیجه صدام کن!"
و من در این مدت به #قدری بی مهری دیده بودم که از این محبت بی منت، پرده #چشمم پاره شد و قطره اشکی روی گونه ام #غلطید و نمیخواستم به روی خودم بیاورم که اشکم را پاک کردم و در عوض، من هم #لبخندی دخترانه تقدیمش کردم، ولی باز هم نمی خواست در زندگی ام #کنجکاوی کند که نپرسید چرا گریه میکنم و چرا با اینکه اهل بندرم، در این شهر #غریبم و برای اینکه حال و هوایم را عوض کند، همچنانکه مشغول کارهای #آشپزخانه بود، برایم از هر دری حرف میزد تا #سرگرمم کند که صدای زنگ در بلند شد. مجید بود که با کامیون وسایل آمده و به کمک آسید احمد و دو #کارگر، اسباب زندگیمان را داخل #حیاط میگذاشت.
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
پدرش حاج عزیزاله از جانبازان سرافراز شهرری ساکن محله ملک آباد جوانمرد بود، حاج اصغر از همان نوجوانی عاشق بسیج و انقلاب بود. در بسیاری از برنامه های فرهنگی بسیج حضور پررنگ داشت و حتی در این اواخر از فرمانده پایگاه کوثر مسجد ولیعصر همان محله نیز بود با شروع جنگ های تکفیری و ضد اسلامی، حاجی جز اولین کسانی بود که به قافله مدافعین حرم پیوست.
ساجدین ری و نوید شاهد📲
#بسیج
#بسیجی
#شهید_حاج_اصغر_پاشاپور
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
.
دل من باز حسیـ❤️ـن باز حسیـ❤️ـن میخواهد
دل چه یکدندگی اش هست قشنگـ😍
سربلندی که سـ✨ـرش پای تو است
چه سرافکندگیـ🌿 اش هست قشنگـ😭
سید علی اصغر پور🖌
عکس از: محمد القرعاوی📸
.
.
.
#به_تو_از_دور_سلام✋
#السَلامُعَلَيَڪيااباعَبدالله
#فرجامتان_حسینی_و_بخیر
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
💢من پرمدعای خاک برسر مانده بودم و نمیدانستم چه بگویم...
🤕من در بیماستان بستری بودم. وقتی فهمیدم [مجید قربانخانی] شهید شده خندیدم. بلند بلند میخندیدم. آنقدری که میرزا (کسی که آمده بود خبر را بدهد) فکر میکرد شوک عصبی به من دست داده است. پرستار را صدا میکرد. گفتم: «میرزا حالم خوب است. چه میگویی؟ مگر میشود اینها شهید شوند؟ مجید که دیگر شهید نمیشود؟»
🤦🏻♂واقعاً نمیخواستم قبول کنم. میگفتم اگر من زنده ماندهام، حتماً آنها هم زنده هستند. پنج یا شش روز گذشت بعد که دیدم نه ماجرا جدی است، از فشار زیاد چند بار بالا آوردم. باورم نمیشد.
😭خیلی فشار به من آمده بود. از نظر من یک مشت لات و لوت شهید شده بودند و من پرمدعای خاک برسر مانده بودم و نمیدانستم چه بگویم...
#حبیب_عبداللهی
#روایت_جانباز_مدافع_حرم
#شهید_مجید_قربانخانی(شهید ذکر شده)
tasnim📲
@shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹
📲👆
براندازها خوب به این عکس ها نگاه کنند!
۳۹ سال پیش مردم اصفهان تو یک روز ۳۷۰ تا شهید تشییع می کنند!
شما اگه تونستید تو یه روز ۳۷۰ تا شهید بدید و تشییع کنید بعدش بیاید حرف از براندازی و رژیم چنج بزنید!
ما گر زِ سر بریده میترسیدیم
در محفل عاشقان نمی رقصیدیم!
✍ مُحَمّد نُصوحی
#ایران_قوی
#دولت_انقلابی
پ.ن : دست به دست بشه برسه به اونی که بایدددد برسه!😁
@shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹