eitaa logo
خاطرات و کرامات شهید عاملو
2هزار دنبال‌کننده
850 عکس
351 ویدیو
20 فایل
مؤلف: @alirezakalami صاحب ۱۲ عنوان کتاب ازخاطرات #شهدا نویسنده سه کتاب از شهید عاملو با عناوین #سه_ماه_رویایی و #رویای_بانه و #شهید_کاظم_عاملو 👈برای دسترسی سریع به #فهرست مطالب کانال، ابتدا پیام «سنجاق‌شده» را کلیک کنید، سپس به سراغ #هشتک‌ها بروید 🫡
مشاهده در ایتا
دانلود
بچه‌ها در مهدکودک مشغول بازی بودند و بدوبدو می‌کردند و از سروکول هم بالا می‌رفتند. یکهو علی آن وسط محکم به جایی خورد و از سرش خون آمد. خوشبختانه فاطمه آنجا بود؛ دستپاچه خودش را رساند و بچه را به درمانگاه رساندند. پرستار موقع باندپیچی، از سنگینی کودک خوشش آمد و برایش به‌به چَه‌چَهی کرد که دل مادرش را بُرد. اما از همان روز، یک ترس همیشه همراه علی ماند؛ آن هم خون بود. محال بود از بچگی خون ببیند و داد و هوار نکشد و زهره‌ترک نشود. یکبار دستش در خانه لای در رفت و دوباره خون سرازیر شد و بی‌هوا دوید سمت حیاط و بی‌تابی می‌کرد و دور حیاط می‌چرخید و پشتِ هم می‌گفت: «الان می‌میرم! الان می‌میرم!» سعیده هر چه تلاش کرد که علی را نگه دارد و دستی به سرش بکشد، نتوانست. می‌خواست ببیند چه بلایی سر دستش آورده. ولی به او نمی‌رسید و علی همینطور بالا و پایین می‌پرید و آخ و اوخ می‌کرد. معلوم نبود چه تصوری از خون پیدا کرده بچه؛ به هر حال ترس از خون همیشه با او بود. حتی در آرایشگاه، ولو به شوخی هم شده، سفارش می‌کرد آرایشگر مواظب باشد تا دستش به خطا نرود! می‌گفت: «من قلبم ضعیفه‌ها!» اما حالا او وارد شده و مشتِ سعیده برای تکه‌پرانی خواهر برادری پُر است. رو کرد به علی و نیشخند شیطنت‌آمیزی گوشه لبش نشست و پرسید: «تو که از خون می‌ترسی. اگه جاییت زخمی بشه چی؟!» علی بدون اینکه فکری بکند جواب داد: «منو خونی‌مالی نمی‌بینید؛ مستقیم شهید میشم. نترسبرشی از کتاب درحال نگارش خاطرات (مسئول دفتر و افسر همراه شهید ) @shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ارتباط تلفني با اقاي کلامي.mp3
12.89M
مصاحبه تلفنی حقیر در برنامه رادیویی شب‌های نقره‌ای به مناسبت از کتاب "رویای بانه" به همراه بخشی از شهید توضیحاتی ناب از شهید و خلسه😱 در پایان ، کاظم در حال خلسه به شهید «زمان رضاکاظمی» می‌گوید : «اون کیه اون گوشه ایستاده !؟ اون عمامه سبزه؟ به او می‌گویند است. شهید به نفس‌نفس می‌افتد و می‌گوید: بیا(اجازه بده بیام) جلو آقا جونم! بیا من قربونت برم...» متن کامل در موجود است. 👈اعضای جدید کانال؛ اگر خواستید را بیشتر بشناسید، توصیه می‌کنم حتما این را گوش کنید 🤔 @shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در نمازهایتان امام عزیز و رزمندگان اسلام را دعا کنید و زینب‌وار بر دشمنان اسلام بتازید.. @shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگر خوب باشید، دیدن کار مشکلی نیست....❤️ برشی از کتاب @shahid_ketabi
کتاب اولم ، #سه_ماه_رویایی بود که نشر شهید ابراهیم هادی آن را به چاپ رساند.👇 https://nashrhadi.com/product/87/ کتاب دومم با عنوان #رویای_بانه (با دو مقدمه پر بار و اضافات و متن خلسه شهید و نثری متفاوت نسبت به کتاب اول) بود که مرکز اسنادوتحقیقات دفاع مقدس آن را چاپ کرد(نشر مرز و بوم)👇 http://shop.hdrdc.ir/product/253/%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D9%86%D9%87 و سومین ، #کتاب_شهید_کاظم_عاملو (چکیده دو کتاب قبلی، با تاکید بر خلسه‌ها و حالات عرفانی شهید)است که از طرف نشر شهید کاظمی به چاپ رسیده است👇 https://nashreshahidkazemi.ir/1184/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF%DA%A9%D8%A7%D8%B8%D9%85-%D8%B9%D8%A7%D9%85%D9%84%D9%88.html #لینک_خرید_کتاب‌ها @shahid_ketabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چند وقت پیش مشکلے داشتم و رفتم سر مزارش. کلے گله کردم که چرا حاجت همه را میدے ولے ما را نه؟! شب خوابش را دیدم. بهم گفت: «آبجے! من فقط وسیله‌ام، ما دعاها را خدمت امام عصر(عج) عرضه می‌کنیم و حضرت- به اِذن‌الله - برآورده می‌کنند. من واسطه‌ام، کاره‌اے نیستم، اگر چیزے می‌خواهید اول از امام زمان(عج) بخواهید...» برشی از کتاب خاطرات بی‌نظیر @shahid_ketabi
در #شب_جمعه فاتحه‌ای نثار والدین ««شهید کاظم عاملو» کرده و آنها را یاد کنیم که فرزندی اینجنین- که محضر امام عصر عج مشرف شد - را در آغوش خود پرورش داده و به انقلاب و اسلام تقدیم نمودند... 👈تصویر قبور مطهر #پدر_و_مادر شهید، سرکار خانم عذرا دهرویه و غلامرضا عاملو(#رضا_غریب) که در کنار یکدیگر دفن شده‌اند و متاسفانه این امکان برای حقیر فراهم نشد که در زمان حیات‌شان از خرمن پُرعظمت خاطرات آنان، خوشه‌ای بچینم و حظ و بهره کامل را از شهید ببرم. تذکر : خاطراتی که در کتاب از زبان این دو عزیز آمده، نوعا با واسطه نقل شده و یا از مصاحبه آرشیوی در پرونده شهید در کنگره شهداء استان سمنان اخذ گردیده است. تاریخ وفات : مادر : ۱۳۸۳/۳/۱۷ پدر : ۱۳۸۲/۱/۱۷ مکان دفن : وادی‌السلام سمنان، بلوار بهشت، قطعه ۱، بلوک ۲(ایثارگران) روحشان شاد 🥺 فاتحه فراموش نشه ...🤲 #کپی_با_ذکر_صلوات_برای_فرج_مجاز_است @shahid_ketabi
#پیام‌های_مسرت‌بخش_شما #خوزستان #عنایت_شهید ظاهراً این بزرگوار از امثال من جلو زده! به نیابت از طرف #شهید_کاظم_عاملو یک نفر را فرستاده کربلا 😔 خوش بحالش... @shahid_ketabi
سیدرضی.mp3
1.77M
خوابی جالب و عجیب از دختر ، که در آن نویدی از ظهور و تاییدی است بر رهبری آقا🥺 این خواب را دختر شهید، دو سه ماه قبل از شهادت دیده و جدیدا برای حقیر فرستاده و با اجازه ایشان، آن را نشر دادم... حتما گوش کنید...😢 @shahid_ketabi
20.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ارسالی یکی از دلدادگان از مسجدالنبی و مدینه منوره 🥺 خوش به سعادت‌شان.. @shahid_ketabi