💔
#ادمین_ننوشتـــــ
دل نوشته ای با شهدا
از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!
.
#اولین کوچه به نام #شهید_همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی؟...
جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم...
.
.
#دومین کوچه #شهیدعبدالحسین_برونسی؛
پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم از کوچه گذشتم...
.
.
به #سومین کوچه رسیدم!
#شهید_محمدحسین_علم_الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
.
.
به #چهارمین کوچه!
#شهیدعبدالحمید_دیالمه...
آقا حمید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی!؟
برای دفاع از #ولایت!!؟
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...
.
.
به #پنجمین کوچه و #شهیدمصطفی_چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم،از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
.
.
#ششمین کوچه و #شهید_عباس_بابایی...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس، نگهبانی دل...
کم آوردم...
گذشتم...
.
.
#هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
#شهید_ابراهیم_هادی...
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم مدارس!
هم دانشگاه!
هم فضای مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم...
.
.
#هشتمین کوچه؛
رسیدم به #شهید_محمودوند...
انگار #شهید_پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد #ارباب...
.
پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان...
.
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود...
.
.
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد...
#تمام
.
.
.
.
از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا،نمی توان گذشت...
#شهدا
گاهی،نگاهی...
#شهادت_روزےمون
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
#ارادت_عجیبی_به_حضرت_فاطمه_زهرا سلام الله علیها داشت.
وقتی نام حضرت را می شنید، حالی به او دست می داد که وصف شدنی نیست.
بارزترین حالتش، #اشک بود. آن چنان اشک می ریخت که تمام اطرافیان را متأثر می کرد. گویی تمام مصیبت های آن حضرت را با تمام وجود درک کرده بود.
در کار هم از ایشان جدا نبود. چه مسائل فرهنگی و آموزشی و چه عملیات هایی که شرکت می کرد، نقطه شروع و پایان کارهایش با توسل به ائمه به خصوص این بانوی بزرگوار بود.
قبل از عملیات کربلای چهار به مداح گفت بعد از نماز، #روضه_حضرت_زهرا بخوان.
همان شب به آرزوی دیرینه اش رسید. با اطمینان می گفت: “من محال می دانم که این بانوی دو عالم ما را شرمنده کند.”
مدتی که با محمد در لبنان بودیم متوجه شدیم در بین شیعیان لبنان، جای سینه زنی و مرثیه خوانی کم است.
آن ها در مراسم خود به سخنرانی اکتفا می کردند. محمد به زبان عربی مسلط بود و اشعار را به صورت عربی می خواند و مراسم سینه زنی به پا می کرد.
#شهید_محمد_اسلامی_نسب
#فاطمیه
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھدا
💔
#نجوای_عاشقانه_منو_خدا 💞
#با_شهدا
🔅 ای خدای عزیز و ای خالق #حکیم بی همتا ! دستم خالی است و کوله پشتی سفرم خالی، من بدون برگ و توشه ای به امید ضیافتِ عفو و کرم تو می آیم. من توشه ای برنگرفته ام؛ چون فقیر [را] در نزد کریم چه حاجتی است به توشه و برگ؟!
سارُق، چارُقم پر است از امید به تو و فضل و کرَم تو؛ همراه خود دو چشم بسته آورده ام که ثروت آن در کنار همه ناپاکی ها، یک ذخیره ارزشمند دارد و آن گوهر #اشک بر #حسین #فاطمه است؛ گوهر اشک بر #اهلبیت است؛ گوهر اشک #دفاع از مظلوم، یتیم، دفاع از محصورِ #مظلوم در چنگ #ظالم.
شهید سپهبد قاسم_سلیمانی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
از الان تا همیشه
برایت سبد سبد حرف دارم
و یک دنیا دلتنگی...
مےدانی؟
ما اینجا
همه حرفیم و به دنبال گوش ... نه
به دنبال قلبی هستیم که ما را بشنود
بفهمد
و برایمان برادری کند
حالا که برادرےات را به ما ثابت کردی
و برایمان #جان دادی
بگذار تو را #رفیق بنامیم و
برای دردل هایمان روی #قلبت حساب باز کنیم
سلام رفیق!
اجازه هست؟☝️
مےنشینم رو به روی قاب عکست
زُل می زنم به آن
کلمه به کلمه
واژه به واژه
حرف به حرف
#اشک مےشود و مےبارد
و من به #اعجاز پاسخ تو #ایمان دارم
سلام رفیق...
حال دلم با تو خوب است
خوبتر از خوب
پس دلم را دریاب...
#شهید_جواد_محمدی
#دلشڪستھ_ادمین 💔
#رفیق
#دلتنگی
#شهید
#شهادت
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#انتشارحتماباذکرلینک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
پس چرا بعضی روزها هرگز نمی رسند؟
من با شما حرف هایی دارم
که با کلمات نمی توانم بگویم
که حرف های من لابه لای #آھ هاست
که حرف های من
حرف هائےست که با #اشک ها جاری می شوند
محبوب من!
پس چرا بعضی روزها هرگز نمی رسند؟
#شهید_جواد_محمدی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
"گاهی حاج قاسم،آقای نصرالله و افراد دیگر به مشهد میآمدند، منتهی آمدنشان چندان آشکار نبود، من و چندنفردیگرمیدانستیم که ایشان آمدهاند.گاهی آشکار میآمد که به خاطر ارادت مردم نمیتوانست درحرم زیارت کند.برخی مواقع هم از قسمت مخصوص مشرف میشد که بتواند راحتتر زیارت کند.
البته دوست داشت علنی و بین مردم به زیارت برود.به ما هم میگفت من میروم پایین زیارت کنم.وقتی میرفت مردم دورش جمع میشدند.
یکبارکه ایشان به بارگاه حضرت رضا مشرف شد همزمان باغبارروبی بود.چون همیشه در منطقه بود جوری برنامه راتنظیم کردیم که ایشان بتواند درغبارروبی شرکت کند.
غبارروبی مراسم بسیاربامعنویتی است.
🍃🌸قبل از تولیتِ بنده و درطول سالهای بعد از انقلاب اسلامی همیشه اینطوربودکه #فقط_علما میتوانستند داخل ضریح مطهر بروند.
روزی که ایشان آمده بود بعد ازاینکه مراسم غبارروبی تمام شد،حال #ارتباط_باحضرت_رضا پیداکرد و #اشک میریخت.
غبارروبی که تمام شد به ذهنم آمد ما وآقایانی که ازعلماهستند و افراد دیگرهمگی خادمان امام رضاهستیم وبه زائرین حضرت و دستگاه و بارگاه امام خدمت میکنیم،اما آقایی که اینجا ایستاده و برای امام رضا اشک میریزدبه حرم اهلبیت خدمت کرده، نه فقط درمشهد بلکه در منطقه.ایشان به حرم حضرت زینب واعتاب مقدسه خدمت کرده.
ایشان خادم واقعی حضرت رضاست.
آنجا به ذهنم رسیدبرای اولین بار این رسم را که همیشه علما داخل ضریح میآیند باحجت و فلسفه نقض کنم.
گفتم #به_حاج_قاسم_بگویید داخل_ضریح مطهربیاید،حال معنوی عجیبی داشت.از جاهایی که ایشان ازحضرت رضاطلب و #آرزوی_شهادت کرد همانجا بود.
✍آیت الله رئیسی
💕 @aah3noghte💕
💔
#معرفی_کتاب
📚《 من زنده ام》
🔰 تقریظ (یادداشت تایید) آیتالله #خامنه_ای بر کتاب من زنده ام:
✍کتاب من زنده ام را با احساس دوگانه اندوه و افتخار و گاه از پشت پرده #اشک خواندم
و برآن صبر، همت، پاکی و صفای (آن خانم) و بر این هنرمندیِ در مجسّم کردن زیبائی و زشتیها و رنج و شادیها آفرین گفتم.
این کتاب از نوشته هائی است که #ترجمهاش [به زبانهای دیگر] لازم است.
به چهار بانوی قهرمان کتاب بویژه نویسنده و راوی هنرمند آن سلام میفرستم.
خاطرات دوران اسارت معصومه آباد
552 صفحه
#روز_خانواده_اسرا_مفقودین
#بازگشت_آزادگان
#آزادسازی_آزادگان_دفاع_مقدس
#معرفی_کتاب
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#jihad
#martyr
💔
توی یکی از سفرهایمان به #مشهد بود که بیشتر درباره #شهادت حرف زدیم.
یعنی بعد از #سوریه رفتن هایش بود.
گفت: "چه عالم خوبی است شهادت"....
گفتم :تنهایی؟ گفت نه باهم.
نگاهش کردم که یعنی داری بیخود میگویی.
بعد گفت: "حالا که نه، نمیخواهم به این زودی شهید شوم. دوست دارم بیشتر جهاد کنم. هرچه بیشتر #جهاد کنیم بهتر است. تازه میخواهیم برویم سراغ اصل کاری: #صهیونیست ها."
بعد که دید من چیزی نمیگویم، باز هم ادامه داد که: "خانم، شما هم توی این جهاد ها شريکی. اگر شما تحمل نمیکردی، من نمیتوانستم بروم جهاد."
دیگر توی خانه هم فکر و ذکرش شده بود #شهادت.
مرتب یک صوت از آقا میگذاشت که میگفتند راهکار شهادت، #اشک است. من را صدا زد و پرسید یعنی این که آقا میگویند برای ما هم صدق می کند؟ بعدش یک شعر بود که آقا زمزمه میکنند:
ما مدعیان صف اول بودیم
از آخر مجلس شهدا را چیدند 🥀
هی این شعر را گوش می کرد، زمزمه میکرد و میگفت: "عجب شعر قشنگی است"...
#شهید_جواد_محمدی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
#کپےبدونتغییردرعکس
💔
امروز شهرم عطرآگین از حضور شهدا بود
نوجوان هایی که گوی سبقت رسیدن به معبود را
از پیرمردهای عابد ربوده بودند....
نوجوان هایی که تازه مکلّف شده بودند
ولی خود را گناهکارترین می دیدند....
و #اشک... چونان آبی روان، شستشویشان می داد
و زلال می شدند در گریه های نیمه شب....
کاش به آنها برسیم🥀
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
.
•«بِنَفسِی انتَ مِن نَازِحٍ مَا نَزَحَ عَنَّا»•
.
یه جایی توی ندبه هست که میگیم:
تـو همان دوری هستی که از ما دور نیستــ
همین جمله از شدت استیصال و تناقض و ابهام، #اشك آدمو درمیآره :)
.
#هذایومالـجمعه
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
#دل وقتۍ میگیره
بخشۍ از وجودش
#اشک میشه میریزه تو چشمها!
حالا وقتۍ جلوۍ این اشڪ رو بگیرۍ،
فشارش بہ ڪی میاد؟
به دل!
نذار تنگتـر از این بشه #دلت...
#گریه کـن!
ولۍتو" #خلوت"
بین خُودت و خُـ♥️ـدا
✨خداآرامشبخشدلهاست...
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
دلم تنگ و #اشک با چشمانم غریبه است.
تقویم، تولدشهیدی را نشانم میدهد که روزی #رفیق_شهیدم شد و عهد بستم دلش را خون نکنم با کارهایم
اما #عهدها شکسته شد و #دلم را زخمی کرد
میدانی رفیق؟
من نتوانستم چون تو، روی دنیا را کم کنم. خودم کم آورده ام!
دست به زانو گرفته،
با نفَسهای بریده در جاده #انتظار ایستاده ام و به آرزوهایی که زیر پای سنگین از #گناه، له شده با حسرت می نگرم.
سرزمین قلبم، مدتی است اشغال شده و یاد خدا را گم کرده است.
#فرمانده_حلب! بیا و فرمانده قلبم باش.
این نیروی خسته از خود را جان دوباره ببخش.
برایم خط و نشان بکش.
لکه های گناه و نفرت و کینه را با یک عملیات، پاکسازی کن. یاریام کن پیروز شوم در این جنگ که تا به حال مغلوب این #نفس_سرکش شده ام.
تو را قسم به #بین_الطلوعین که در آن شهد #شهادت نصیبت شد دعا کن برای طلوع ایمان در دلم. مدتی است فقط غروبش را نظارهگر هستم.
حاج عمار نتوانسم خودم را خرج #امام_حسین کنم. روز به روز دورتر می شوم از ارباب. فقط اگر گاهی کسی از #تل_زینبیه و #چشم_مضطر_خواهر و #گلوی_بریده_برادر بگوید،دلم می لرزد.
کاش تو بودی و اتاق #اشک مشهدالرضا با وسعتی بی پایان.
تو #زیارت_عاشورا بخوانی و من برای عاشورای دلم گریه کنم.
تو مداحی کنی و من بر سر بزنم و گریه کنم برای خودم که بندگی را گم کرده ام.
شاید اشک های روضه روح خسته ام را شفا دهد.
رفیق شهید، #رفیق_نیمه_راه بودم اما میدانم تو بر سر همان راه منتظری تا بازهم دست گیری کنی و فانوس #امید را نشانم دهی. بندگی کنم برای خدا و زیارت آل یاسین هدیه کنم به تو
راستی #تولدت_مبارک_فرمانده
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
💔
#اشک
چه میکند اگر در هجران چکیده شود!!!
و چه راه ها باز می کند
اگر در تاریکی نیمه شب ها باشد
و تنہا شب زنده داران به مقام محمود خواهند رسید...
#شهید_جواد_محمدی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#کپےبدونتغییردرعکسها
💔
و همه چیز از همان #اشک شروع شد
اشک بر #اباعبدالله
که شد واسطه رسیدنت
به خود اباعبدلله
#شهید_جواد_محمدی
#ملت_حسین_به_رهبری_حسین
#محرم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
#آھ...
و پرسید از راهکار #شهادت
رفیق شهیدش گفته بود #اشک...
شاید همان اشکی را گفته بود که برای #ارباب از دل بجوشد
و مگر نه اینست که #حسین علیه السلام #قتیل_العبرات است...
او هنوز هم راه شهادت را باز می کند
با اشک...
#آھ_ارباب...
#آھ_یازینب...
#ملت_حسین_به_رهبری_حسین
#محرم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
💔
و قسم به معجزه #اشک
که چه گِرهها باز میکند
و چه راهها میگشاید در #ملکوت...
قسم به اشک هایی که بر مظلومیت #ارباب ریخته شد
و #باب_شهادت را گشود
#شهید_جواد_محمدی
#اشک
#آھ...
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
مارا نمیبری به حرم؟؟؟
قهر کرده ای؟؟
پیشنهادادمین👌
#اربعین
#اشک
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
#اشک را غنیمت بدان
همان که از عمق #قلب سرچشمه میگیرد
و #دل را زلال میکند
و آنگاه با #آھ... از چشم خارج میشود
#اشک، حرمت دارد
#اشک را #غنیمت بدان❣
#شهید_جواد_محمدی
#شهید_امید_اکبری
عکس #اتاق_اشک، #ارسالی از ادمین محترم کانال
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
#مادر جان!
از شما نوشتن کجا و منِ روسیاه کجا؟
درست است به حسَب ظاهر، #قبر شما بی نشان است،
ولی مادر جان! #قلب هایی هست که هنگام شنیدن نام نامی شما به #طپش می افتد
و #چشم هایی هستند که با شنیدن مصائبی که بر شما گذشته، از #اشک تر می شود
#ریحانه خلقت!
از شما می خواهیم در این دوران #ریزش ها
در این #آخرالزمان تباهی ها، نورتان را برما بتابانید
و ما را چون آن یهودیانی که با چادر سیاهتان هدایت شدند، به راه فرزندتان #مهدی هدایت و #ثابت قدم کنید
که راه آن #منجی آخرین، تنها راه #سعادت ماست.
.
.
فقط به رسم #ادب، چند سطری برایتان قلم زدم به #امید آنکه ما را جزء #محبین و #عزاداران شما به شمار آورند...
#آمین
#فاطمیه
#فاطمه_الزهرا
#یا_زهرا
#فاطمه
#شهیده
#صدیقه_الشهیده
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
برای زندگی دونفرهمان برنامه داشتیم. بیشتر مناسبت ها را #روزه میگرفتیم؛ #عرفه، #ماه_رجب، #ماه_شعبان...
زیارت رفتنمان هم خوب بود.
مشهد که میرفتیم، توی #صحن_گوهرشاد رو به حرم مینشستیم.
بار اول که #امین_الله خواند، دلم را بُرد.🥀
#اشک هایش نم نم میریخت و زیارت میخواند.
صدایش گرم و قشنگ بود، گفتم دوست داشتم مداح بودی و روضه میخواندی.
بعد از آن هر وقت حالش را داشت #مداحی میکرد، حتی گاهی حرف معمولی اش را هم به شکل نوحه، مداحی میکرد...😊
راوی همسر #شهید_جواد_محمدی
قسمتیازکتاب #دخترها_بابایی_اند با اندکی تغییر
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#کپےبدونتغییردرعکس
💔
فـرمـود:
فـاطمه جـان پس از تو،
انـدوه مـن، جـاودانی اسـت
و شبم به بیداری خـواهد گذشت
تا آنگاه که خداوند مرا به تو برساند ...
و بعد از آن هر گاه نام فاطمه می آمد
اشک از گوشه چشمش هایش جاری می شد
#اشک
آخرين گزينهی مرد هاست ...
و خـاک بـر سـرِ روزگـاری که
#فاتـح_خیبر را به گزينهی آخرِ خود رساند ...
#فاطمیه
#غربت_امیرالمومنین
#اشک
#مردتنهایشهر
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
💔
خدا
خوش دارم مدتى در گوشه خلوتى فقط با تو بگذرانم.
فقط #اشك بریزم
فقط #ناله كنم و فشارها و عقدههای درونىام را خالى كنم.
اى غم!
ای دوست قدیمى من!
سلام بر تو
بیا كه دلم به خاطرت می تپد.
دستنوشته های #شهید_مصطفی_چمران
#چمران
#شهید
#خدایا_به_سوی_تو_می_آیم
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
با نشر مطالب، #شهید شوید😇 که
"زنده نگه داشتن #یاد_شهدا، کمتر از #شهادت نیست"
💔
به خود جوشیدم و از ته قلب خروشیدم
و در این کوچه خاكآلود پایین و بالا مىرفتم و از خود مىپرسیدم چرا؟
چرا باید اینچنین باشد؟
چرا این همه درد؟
این همه بدبختى؟
این همه جنایت؟
#اشك مىریختم و به سرعت قدم میزدم...
چرا باید پدر و مادری به این روزگار تیره و تار بیفتند...
درد بود ،
شیون بود و بدبختى بود...
درد بود شیون بود بدبختی بود و ..
جوان برومندشان هدف قناصه قرارگرفته و جان داده بود...
دستنوشته های #شهید_مصطفی_چمران
#چمران
#شهید
#خدایا_به_سوی_تو_می_آیم
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
با نشر مطالب، #شهید شوید😇 که
"زنده نگه داشتن #یاد_شهدا، کمتر از #شهادت نیست"
💔
وصیتنامه #شهید_علی_شفیعی
خدایا!
شاهد باش به ظاهر در #تنهایی زیستم و تو را بهترین دوستها و عشقها و اعمالها یافتم. پس مرا به سوی خودت فراخوان و بدان که از تمامی مظاهر جاری بردیم تا به تو بپیوندم...
خدایا! من خواهان #شهادت هستم ولی نه به این معنا که از زندگی فرار کنم.
خدایا!
عمریست پیشانی را بر درگاهت بر روی خاک گذاردهام پس در حقم لطفی بفرما؛
خدایا!
این دستها عمری در خانه تو را زده است.
خدایا!
این چشمها بهانه تو را میگیرد و بی اختیار #اشک میریزد،
خدایا!
این خون که در رگهای من میچرخد همهاش به #شوق توست.
خدایا!
این زبان همچون لایههای ترک خورده زلالی باران تو را له له میزند
پس خدایا با من آن کن که مرحمت و لطف وجود توست ای مهربانترین مهربان.
#شهید_علی_شفیعی
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @shahiidsho💞
با نشر مطالب، #شهید شوید😇 که
"زنده نگه داشتن #یاد_شهدا، کمتر از #شهادت نیست"