eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
159 دنبال‌کننده
484 عکس
288 ویدیو
34 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۴۰): کدام ، بهتر است؟ ❌ اصول‌‌طلب ❌ اصلاح‌‌گرا ❌ اعتدالیهیچکدام😳🙄🤔 گره‌گشایی از کلاف‌های سر در گم اصولیون، اصلاحیون و اعتدالیون! (بخش ۰۳): مبحث و ، طفیلی و تابع مبحث «نهضت+نظام اسلامی» است. (در تعبیر مقام معظم رهبری؛ و در تعبیر ؛ ) تعبیر سزامندی برای تعریف و ترکیب «نهضت+نظام اسلامی» است. «اصول‌گرایی» و «اصلاح‌طلبی»، دو بال پرواز «نظام ولایی» هستند و چیدن هر کدام از این دو جناح، (جناح بمعنی بال پرواز نه بمفهوم باندهای سیاسی سالوس‌های احمق یا وقیح چپ و راست)، در حکم ساقط کردن نظام ولایی است. بنابراین «اصول‌گرایی+اصلاح‌طلبی»، در ساحت عقلانیت، ریشه مستحکم نظام ولایی را دارند. ولیکن مبدأ دیگری هم بعد از تشکیل جمهوری اسلامی ایران، شکل گرفت که آنرا می‌توان پدیده‌ای تحمیلی همچون (میهمان ناخوانده که میزبان، مایل یا قادر به رد آن نیست!) حاملگی به بچه‌ای که والدین، آمادگی تولد او را ندارند ولیکن حال که نطفه‌اش منعقد شده، نمی‌توان سقط جنین را در باره آن، عملی کرد! نه اینکه نامشروع باشد بلکه صرفاً ناخواسته است. فلذا چاره‌ای جز مراقبت از او نیست، چه قبل از تولد و چه بعداز تولد. این پدیده نامطلوب چیست؟ و جمهوری اسلامی ایران، چرا و چگونه باردار آن گردید؟! قبل از جواب این سؤال مهم، لازمست درنگ دقیق‌تری نسبت به موضوعیت تغایر اصولگرا با اصول‌گرایی و نیز تنافر اصلاحطلب با اصلاح‌طلبی داشته باشیم. در بخش اول این سلسله، سخن از «لزوم تخریب اصولگرا و اصلاحطلب» و «ضرورت تکریم اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی» رفت و هیچ تناقضی در میان نیست. زیرا «اصولگرا» غیر از «اصول‌گرایی» است همچنانکه «اصلاحطلب» متغایر با «اصلاح‌طلبی» می‌باشد. اصولگرای سیاسی بلحاظ ضدیتی که با اصلاحطلب سیاسی می‌ورزد (که چیزی بجز باندبازی سیاسی به هر قیمتی نیست) لذا خود را در مقابل اصلاح‌طلبی هم قرار می‌دهد و حال آنکه اصلاح‌طلبی و تحول‌خواهی از اصول اساسی نهضت+نظام اسلامی است. اللهم حوّل حالنا بحسن حالک 🤲 متقابلاً اصلاحطلب سیاسی نیز بلحاظ ضدیتی که با اصولگرای سیاسی می‌ورزد (که چیزی بجز باندبازی سیاسی به هر قیمتی نیست) لذا خود را در مقابل اصول‌گرایی هم قرار می‌دهد و حال آنکه اصول‌گرایی و تعهدخواهی از اصول بنیادین نهضت+نظام اسلامی است. اللهم ثبت قلوبنا علی دینک 🤲 بنابراین اصولگرای ضد اصلاح‌طلبی و اصلاحطلب ضد اصول‌گرایی، دو لبه یک قیچی هستند برای بریدن ریشه‌ها و شاخه‌های نهضت+نظام اسلامی و به اضمحلال کشانیدن نظام ولایی . فلذا امام خامنه‌ای در مورخه ۱۳۸۴/۲/۱۸ تصریح فرمودند؛ «من این تقسیم‌بندی‌های و را قبول ندارم» + «بنده به اصول‌گرای اصلاح‌طلب معتقدم» مفهوم این سخن کاملاً واضح است که اصولگرای بدون اصلاح‌طلبی، ضلالت است همچنانکه اصلاحطلب بدون اصول‌گرایی، خیانت است و مستوجب . اصلاح‌طلب‌های نافی اصول‌گرایی، مصداق بارز هستند. همچنانکه اصولگراهای فاقد اصلاح‌طلبی، مصداق بارز و گمراهان هستند. و «اصول‌گرای اصلاح‌طلب» هم از زمره «إنعام یافتگان الهی» بوده و در الله در حرکت است. بنابراین هر شخص حقیقی یا حقوقی که صرفاً بر یکی از این دو ضرورت توأمان تأکید نماید، در ضدیت با نظام ولایی بوده و در حال تضعیف نهضت+نظام اسلامی است و لذا باید تخریب شود و بنده سالهاست که هر ۲ باند تبهکار موسوم به اصولگرا و اصلاحطلب را توأمان مورد حمله و افشاگری خود قرار داده‌ام. در این معرکه، اشخاص حقیقی یا حقوقی مدعی هم اگر بمعنای تجمیع مبانی اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی در وفاداری به نهضت+نظام اسلامی باشند، از زمره نیروهای نظام ولایی به شمار می‌روند و چنانچه بمفهوم اجماع اصولگراها و اصلاحطلبها هستند که در زمره خیانت‌پیشگان هستند و باید بدون واهمه تخریب شوند. زمانی که بنده بعنوان دبیرکل یک حزبی، عضو گروه تلگرامی دبیران احزاب ( ضد ولایت!) بودم و با تمام وجودم معنا و مفهوم آیه قرآنی «کُلُّ حزبٍ بما لدیهم فرحون» را لمس کردم، با هر سه ضلع مثلث شوم مذکور (که هر سه، فاقد بودند و هستند) در کشمکشی بی‌پایان بودم، صحنه عجیبی شکل گرفته بود! به هر ضلع این مثلث که حمله می‌کردم مورد تحسین و تشویق دو ضلع دیگر قرار می‌گرفتم! ولیکن در مجموع هر سه ضلع آن نهایتاً رأی به اخراج بنده از گروه دادند و دو بار اخراج کرده و مجدداً برگردانیدند و دفعه سوم که اخراج شدم، دیگر نپذیرفتم که به جمع آن ضالین و مغضوبین و مضلین برگردم! و اما دو نکته مهم دیگر که به سخن معطوف است؛ یکی تاریخ بیان آن است و دیگری بحث چپ و راست! ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۸ 🆔کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 آسیب‌شناسی پیش‌بینی‌ها (بخش اول): 👌این مبحث در ادامه مباحثی تحت عنوان «انتخاب با قرعه‌کشی» تحریر و تقدیم می‌گردد🙏 پیروزی ۱۴۰۳ ملت ایران مشارکت ۴۰٪ی در مرحله اول انتخابات ۱۴۰۳ انصافاً بزرگی بود. زیرا همانطور که قبل از اعلام اسامی نامزدهای ریاست جمهوری ۱۴۰۳ طی یادداشتی در ۲۰ خرداد تحت عنوان «مشارکت مردم در جهش تولید/مشارکت مردم در انتخابات ۰۳» پیش‌بینی کرده بودم که شاهد مشارکت قابل توجهی نخواهیم بود. فلذا در تعلیل منطقی آن هم نوشته بودم: «تاکنون همزمانی انتخابات با شوراهای اسلامی شهر و روستا، موجب افزایش در انتخابات بوده است. فلذا کاهش مشارکت چشمگیر در انتخابات فقط ریاست جمهوری ۱۴۰۳ امری کاملاً طبیعی است.» بنده حقیر ۱۹ روز قبل از مشارکت ملت در انتخابات و حتی قبل از اعلام اسامی نامزدها، چرا رفتم سراغ و احتمال دادم که شاهد «کاهش چشمگیری در مشارکت» خواهیم بود؟! و چرا «مشارکت مردم در انتخابات ۰۳» را به موضوع «مشارکت مردم در جهش تولید» (که در فصل اول سال، آنچنان ناچیز است که نمی‌شود سراغ آن رفت!) پیوند زدم؟! زیرا که توقع مشارکتی بیش از یک‌سوم از ملت، در این انتخابات، واقع‌بینانه نبود و بلکه زیاده‌خواهی بود و حال آنکه دو پنجم ملت پای کار آمدند و لذا در نوع خود، یک حماسه معجزگونه این بود که به برکت شهادت روی داد. بنابراین (بر خلاف برخی تحلیل‌های سطحی که آنرا فاجعه تلقی می‌کنند! یا بعضی‌ها که کلمات متأسفانه را در بیانات و مکتوبات خود ضمیمه میزان مشارکت ملت می‌کنند! و این نحوه قضاوت، ظلم است و ناشکری)، این کاهش چشمگیر، قابل پیش‌بینی بود، اگرچه نمی‌توان آنرا چشمگیر توصیف کرد. زیرا اساساً نمی‌توان گفت که کاهشی صورت گرفته تا چه رسد به اینکه آنرا به چشمگیر توصیف بکنیم. در عین‌حال برای «چشمگیر» نشدن کاهش قابل پیش‌بینی مذکور، راهکار پیشنهادی خود را هم نوشتم: «اما برای چشمگیر نشدن این کاهش، ضرورت دارد که در این دوره، سهل‌انگاری‌های کم‌نظیری را در تأیید داوطلبان اتخاذ نماید. تا آنجا که هر کاندیدی اگر بتواند حتی یک میلیون نفر را به پای صندوق‌ها بکشاند باید شود!» و حتی در راستای چاره‌جویی در این امر (ره‌یافت برای افزایش سطح مشارکت) نوشتم؛ «در این صورت، تعداد نامزدها باید بیش از هر دوره باشد. ولو اینکه نهایتاً فرد منتخب، دارای کمترین درصد باشد. تا آنجا که می‌توان گفت این دوره عمدتاً منتخب (سیاسی، اجتماعی و اقتصادی) است نه ملت! زیرا برای دنیا (بویژه ) میزان ما مهم‌تر، مؤثرتر و متمایزتر از این است که چه کسی به جایگاه ریاست جمهوری برسد! حتی اگر یک ، رئیس شود!» ولیکن شورای نگهبان را چه به ترتیب‌اثر دادن به اینگونه پیشنهادات؟!! اگرچه می‌تواند ادعا کند که کدام «سهل‌گیری» بالاتر از تأیید فردی مثل ؟!! قبل از آنکه به حلاجی و تحلیل پیش‌بینی‌های درست یا نادرست خودم و دیگران بپردازم، ضرورت دارد که در اینجا مسئله مهمتری را متذکر بشوم؛ در این مطلب که در یک مثل ، هر نوع ، دو کارکرد دارد، هیچ شکی نیست که عبارتند از؛ أهم: انتخابات چیست؟ مهم: انتخابات کیست؟ منظور از ، میزان درصدی از مشارکت مردم در انتخابات است (قبل از اینکه اقدام به بازخوانی اسامی مندرجه در برگه‌های رأی صندوق بشود) چند نفر؟ منظور از ، این است که چه کسی/کسانی؟ حائز بیشترین رأی شده/شده‌اند؟ به چه کسی؟ قاعدتاً (قبل از گشودن صندوق و صرف‌نظر از این که باطله است یا اسم کدام نامزد در آن نوشته شده) خیلی مهمتر از انتخابات است. (همچنانکه امام خامنه‌ای هم صریحاً فرمودند: «هر رأی به هر یک از نامزدها یک رأی به جمهوری اسلامی ایران است.») براستی هم هر رأی قبل از آنکه به هر نامزدی تعلق پیدا کند، به «نهضت+نظام اسلامی» () تعلق می‌یابد. همین که مشارکت‌جو بسوی راه می‌افتد مفهومی از پیمایش برای تأیید دارد و سند آن انگشت رنگی اوست. این واقعیت را، هم دشمنان می‌دانند و هم دوستان و لذا سیاست‌گذاری انتخابات و مهندسی آن باید به گونه‌ای باشد که مهم بر أهم غلبه نکند و بلکه باید أهم بر مهم، حاکم باشد و سرآغاز این حاکمیت با تصمیم شورای نگهبان است که چه کسانی را در معرض انتخاب مردم می‌گذارد؟ هیچ تصمیمی نباید موجب کاهش مردم گردد. از طرفی قابل انکار نیست که هیچ حکومتی (حتی ... ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۱۰ 🆔کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
♨️ در مورد همسران موقت دکتر پزشکیان در تبریز دو روایت در مورد پزشکیان شنیدم. یکی اینکه پزشکیان بعد از درگذشت همسرش دیگر ازدواج نکرد. برخی‌ها این را نشانه وفاداری به همسرش دانستند و برخی‌ها ناتوانی او در انتخاب همسر مناسبی که بتواند برای فرزندانش مادری هم بکند و برخی‌ها هم تأکید می‌کردند که شاید او کسی را در بین آذری‌ها لایق ازدواج با خود که جراح قلب بود نمی‌دید! ♨️و اما روایت دیگر این بود که او نیاز خود به همسر را از طریق ازدواج‌های موقت مکرر برطرف می‌کرد. قطب زاده وزیر خارجه اول انقلاب که به دلیلی توطئه برای قتل حضرت امام (ره) اعدام شد مجرد بود و وقتی از او سوال می‌کردند که چرا ازدواج نمی‌کند با یک ضرب‌المثل فرانسوی پاسخ می‌داد که "به خاطر یک لیوان شیر که آدم در خانه‌اش گاو نگه نمی‌دارد." از نظر بنده مرز مورد نظر، حلال و حرام خداست و اگر صیغه هم کرده باشد گناهی مرتکب نشده است اما آیا این حدیث که "نماز فرد متأهل ۷۰ برابر نماز مجرد ثواب دارد" شامل داشتن "همسران متعدد موقت" هم می‌شود هم صدق می‌کند یا نه را نمی‌دانم. ولی اینکه رئیس جمهورمان فردی مجرد باشد را درست نمی‌دانم. ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌 خبط شورای نگهبان در بررسی تجرد پزشکیان 😳 شرط تأهل؛ برای مسجد، آری برای جمهوری اسلامی ایران، نه😳 اخیراً در روستای فصلی چند ۱۰۰ نفره ما، شورای آن اعلام کرد که لازمست تعدادی از اهالی برای عضویت در کوچک آن (با جماعتی معمولاً زیر تعداد انگشتان یک دست)، کاندیدا شوند که یکی از شرایط نامزدی، داشتن تأهل است. فلذا بنده که همسرم را در از دست دادم و هنوز نتوانسته‌ام همسر جدیدی برای خود اختیار نمایم، نتوانستم نامزد هیئت امناء مسجدی بشوم که بعضاً (زمانی که به روستای محل زادگاهم و اراضی میراثی خود سرکشی می‌کنم) امام جماعت آن هم می‌شوم! آری! بعنوان یکی از «شرایط عضویت در هیئت امناء مساجد» لحاظ شده است ولیکن برای «ریاست جمهوری اسلامی ایران» چنین شرط مهمی، لحاظ نشده است! و حال آنکه جمهوری اسلامی ایران؛ بزرگترین در جهان امروز است. ⁉️ آیا «بزرگترین ایران»، خفیف‌تر از یک مسجدی در یک روستای دور افتاده است؟! وقتی در «نهضت+نظام اسلامی» دارای جای‌گاهی راهبردی است، چرا «تأهل» نباید از شرایط عمومی برشمرده بشود؟! شاید گفته شود؛ از مفاد قانون اساسی؛ «دارای حسن سابقه و امانت و تقوی، مؤمن و معتقد به؛ مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور» قابل استخراج است. اگر چنین است، پس چرا مجرد یا متأهل بودن پزشکیان مورد توجه هیئت بررسی شرایط عمومی وی، مورد توجه قرار نگرفته است؟! و شاید هم گفته شود که این مطلب در عبارت نهفته است. یعنی رجال کسی است که رجولیت دارد و بالتبع کسی که دهها سال بدون همسر سر کرده است، فاقد آنست. خب! اگر چنین است پس چرا وی را از مصادیق رجال، معرفی کرده است؟! و اگر توجیه شود که زندگی با همسر/همسران موقت و صیغه‌ای، جبران مافات می‌کند، پس تکلیف چه می‌شود؟! (دقت شود که بحث در باره یک شهروند معمولی و عادی مثل بنده نیست بلکه در باره شاکله شخصیتی و شرایط کسی است که در سطح جهانی، باید نماد بارز باشد.) چگونه می‌شود که ، هم داعیه‌دار به همه دنیا باشد و هم به تمام بگوید که مردان می‌توانند بصورت و بدون نیاز به همسر هم زندگی بکنند؟! و خانواده، ارزش چندان مهمی نیست! (و تشکیل خانواده فقط برای بار اول لازم است! و اگر بر فرض مثال، همه مردان و زنان به هر علتی، مجرد شدند، همه می‌توانند به خود ادامه بدهند!) آیا انسانی این و این دکترین مبتنی بر را از ما می‌پذیرد؟! براستی این چه و خطایی بود که شورای محترم نگهبان، مرتکب آن شد؟! و حال چگونه باید این پلشتی (برای امر پلیدی) را جبران نماید؟! آیا شورای نگهبان می‌تواند به علت چنین نقصی در شرایط عمومی، پزشکیان را مورد بازنگری قرار بدهد؟! شورای نگهبان ممکنست ادعا نماید که توقع بررسی وقتی که در قانون نیامده است، تکلیفی قانونی بر عهده این شورا نبوده است ولیکن لازمست در ، این مطلب مهم، مورد توجه قرار بگیرد ان‌شاءالله. آیا می‌تواند از به پزشکیان (در صورت کسب با آراء اکثریت مردم) امساک بورزد؟! از لحاظ قانونی، آری ولیکن به چه قیمتی؟! (از لحاظ شورشیان و اغتشاشگران فتنه و احتمال تمردها و توحش‌های خونین منتهی به ) سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۱۴ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 آسیب‌شناسی پیش‌بینی‌ها (بخش هشتم): قصد بنده از اشاره به برخی حاشیه‌های انتخاباتی (مثل تجرد ، تموج اعداد منسوب به شیطان‌پرستان در و رسانه ملی) در مقالات پیشین خود، حاشیه‌سازی نیست بلکه توجه به حواشی مغفولی است که می‌تواند بر نتیجه انتخابات، تأثیرگذار باشد فلذا قابل توجه و نقادی و سؤال هستند. در دنیایی که قریب باتفاق کشور‌های دنیا در سفرهای خارج از کشور خود، همسر خود را هم همراه خود برده و حتی وارد می‌کنند، احتمالاً به معنای اینست که در نزد آن‌ها یا ملت آن‌ها، جای‌گاه مهمی دارد و همسر همراه، نقش مکمل قابل چشمگیر شدن دارد. و حداقل اینگونه وانمود می‌کنند. حال در که بهترین داعیه‌دار بحق و در جهان است، یالغوزی را در معرض قرار داده‌ایم که اگر به برسد و سفرهای خارجی خود را آغاز نماید (خصوصاً که ادعا می‌کند حلاّل همه مشکلات کشور، خارجی‌ها هستند و حل مشکلات ملت، رهین روابط با خارجی‌ها است! و صمیمانه با آن‌ها باید مذاکره و معامله کرد!)، زنی بعنوان همسر که در است، همراه او نخواهد بود! چنین حاشیه‌ای در دنیایی که «نهضت+نظام اسلامی» متهم به شده است و عده‌ای هم خیابان‌های پایتخت را با شعار منحوس و و نفسانی ، قُرُق و متلوث کرده‌اند، مسئله کوچک و بی‌اهمیتی نیست. یا وقتی که طبق ؛ در فقدان ناگهانی ، هیئتی مرکب از و و رئیس_قضائیه مسئول برگزاری انتخابات عاجلی می‌شوند، چه وجاهتی دارد که یکی از اعضای این هیئت (قالیباف)، ایضاً بعنوان ریاست جمهوری، وارد بشود؟! چطور می‌شود در حالی که دنبال قانونی کردن «محکومیت و حاکمیت » باشیم و از طرفی رئیس در تعارض منافع آشکاری وارد رقابت بر سر ریاست شود؟! و یا در تکاپو و ضرب‌العجلی که و برای به کرسی نشاندن یکی از نامزدهای ریاست جمهوری را دارند و می‌تواند در ، مؤثرترین نقش را داشته باشد، می‌بینیم که برادر یکی از نامزدهای ریاست جمهوری (وحید جلیلی)، در جایگاه «قائم‌مقام فرهنگی رئیس رسانه ملی» نشسته است؟! و نه حاضر است برای مدتی کمتر از دو ماه، موقتاً از قائم‌مقامی رسانه ملی استعفاء بدهد تا شائبه هیچگونه تعارض منافعی بوجود نیاید؟! و نه حاضر است از عضویت ، کناره‌گیری نماید ولو برای دو ماه! آنهم در فضایی که ریاست‌ جمهوری، متهم است به اینکه جبهه پایداری (مشکوک به عاملیت ) را نمایندگی می‌کند! چه لزومی دارد، انتخابات ریاست جمهوری ما که جنبه مشروعیتی در تراز تقدس دارد، به چنین حواشی مخدوشی، آلودگی داشته باشد؟! معمولاً ما به طلبه‌ها توصیه می‌کنیم؛ الا یا ایها الطلاب ناشی! علیکم بالمتون لا بالحواشی ولیکن از حاشیه‌هایی غفلت می‌کنیم که اصل متن را بر باد می‌دهند! و ما را به یغما می‌برند! بعضی از حاشیه‌ها را نباید بسادگی مورد اغماض قرار داد! وقتی که؛ طبق اصل ۱۳۱ (بعد از بازنگری ۱۳۶۸)؛ «در صورت فوت، عزل، استعفاء، غیبت یا بیماری بیش از دو ماه رئیس‌جمهور و یا در موردی که مدت ریاست جمهوری پایان یافته و رئیس‌جمهور جدید بر اثر موانعی هنوز انتخاب نشده یا امور دیگری از این قبیل، معاون اول رئیس‌جمهور با موافقت رهبری اختیارات و مسئولیت‌های وی را بر عهده می‌گیرد و شورائی متشکل از ، و رئیس‌جمهور موظف است ترتیبی دهد که حداکثر ظرف مدت پنجاه روز رئیس‌جمهور جدید انتخاب شود، در صورت فوت معاون اول یا امور دیگری که مانع انجام وظایف وی گردد و نیز در صورتی که رئیس‌جمهور معاون اول نداشته باشد فرد دیگری را به جای او منصوب می‌کند.»، چرا باید اجازه بدهیم؛ جناب آقای (حاج/سردار/خلبان/دکتر) محمدباقر قالیباف، که عضو اصلی «شورای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳» بود و است، همزمان بتواند نامزد ریاست جمهوری هم بشود؟! آیا این مسئله، مصداقی بارز از نیست؟! قسمت اول مقاله تعارض منافع را در 👈 این‌جا 👉 ببینید. خطر جبهه پایداری را در 👈 اینجا 👉 ببینید. ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۱۴ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 آسیب‌شناسی پیش‌بینی‌ها (بخش هشتم): قصد بنده از اشاره به برخی حاشیه‌های انتخاباتی (مثل تجرد ، تموج اعداد منسوب به شیطان‌پرستان در و رسانه ملی) در مقالات پیشین خود، حاشیه‌سازی نیست بلکه توجه به حواشی مغفولی است که می‌تواند بر نتیجه انتخابات، تأثیرگذار باشد فلذا قابل توجه و نقادی و سؤال هستند. در دنیایی که قریب باتفاق کشور‌های دنیا در سفرهای خارج از کشور خود، همسر خود را هم همراه خود برده و حتی وارد می‌کنند، احتمالاً به معنای اینست که در نزد آن‌ها یا ملت آن‌ها، جای‌گاه مهمی دارد و همسر همراه، نقش مکمل قابل چشمگیر شدن دارد. و حداقل اینگونه وانمود می‌کنند. حال در که بهترین داعیه‌دار بحق و در جهان است، یالغوزی را در معرض قرار داده‌ایم که اگر به برسد و سفرهای خارجی خود را آغاز نماید (خصوصاً که ادعا می‌کند حلاّل همه مشکلات کشور، خارجی‌ها هستند و حل مشکلات ملت، رهین روابط با خارجی‌ها است! و صمیمانه با آن‌ها باید مذاکره و معامله کرد!)، زنی بعنوان همسر که در است، همراه او نخواهد بود! چنین حاشیه‌ای در دنیایی که «نهضت+نظام اسلامی» متهم به شده است و عده‌ای هم خیابان‌های پایتخت را با شعار منحوس و و نفسانی ، قُرُق و متلوث کرده‌اند، مسئله کوچک و بی‌اهمیتی نیست. یا وقتی که طبق ؛ در فقدان ناگهانی ، هیئتی مرکب از و و رئیس_قضائیه مسئول برگزاری انتخابات عاجلی می‌شوند، چه وجاهتی دارد که یکی از اعضای این هیئت (قالیباف)، ایضاً بعنوان ریاست جمهوری، وارد بشود؟! چطور می‌شود در حالی که دنبال قانونی کردن «محکومیت و حاکمیت » باشیم و از طرفی رئیس در تعارض منافع آشکاری وارد رقابت بر سر ریاست شود؟! و یا در تکاپو و ضرب‌العجلی که و برای به کرسی نشاندن یکی از نامزدهای ریاست جمهوری را دارند و می‌تواند در ، مؤثرترین نقش را داشته باشد، می‌بینیم که برادر یکی از نامزدهای ریاست جمهوری (وحید جلیلی)، در جایگاه «قائم‌مقام فرهنگی رئیس رسانه ملی» نشسته است؟! و نه حاضر است برای مدتی کمتر از دو ماه، موقتاً از قائم‌مقامی رسانه ملی استعفاء بدهد تا شائبه هیچگونه تعارض منافعی بوجود نیاید؟! و نه حاضر است از عضویت ، کناره‌گیری نماید ولو برای دو ماه! آنهم در فضایی که ریاست‌ جمهوری، متهم است به اینکه جبهه پایداری (مشکوک به عاملیت ) را نمایندگی می‌کند! چه لزومی دارد، انتخابات ریاست جمهوری ما که جنبه مشروعیتی در تراز تقدس دارد، به چنین حواشی مخدوشی، آلودگی داشته باشد؟! معمولاً ما به طلبه‌ها توصیه می‌کنیم؛ الا یا ایها الطلاب ناشی! علیکم بالمتون لا بالحواشی ولیکن از حاشیه‌هایی غفلت می‌کنیم که اصل متن را بر باد می‌دهند! و ما را به یغما می‌برند! بعضی از حاشیه‌ها را نباید بسادگی مورد اغماض قرار داد! وقتی که؛ طبق اصل ۱۳۱ (بعد از بازنگری ۱۳۶۸)؛ «در صورت فوت، عزل، استعفاء، غیبت یا بیماری بیش از دو ماه رئیس‌جمهور و یا در موردی که مدت ریاست جمهوری پایان یافته و رئیس‌جمهور جدید بر اثر موانعی هنوز انتخاب نشده یا امور دیگری از این قبیل، معاون اول رئیس‌جمهور با موافقت رهبری اختیارات و مسئولیت‌های وی را بر عهده می‌گیرد و شورائی متشکل از ، و رئیس‌جمهور موظف است ترتیبی دهد که حداکثر ظرف مدت پنجاه روز رئیس‌جمهور جدید انتخاب شود، در صورت فوت معاون اول یا امور دیگری که مانع انجام وظایف وی گردد و نیز در صورتی که رئیس‌جمهور معاون اول نداشته باشد فرد دیگری را به جای او منصوب می‌کند.»، چرا باید اجازه بدهیم؛ جناب آقای (حاج/سردار/خلبان/دکتر) محمدباقر قالیباف، که عضو اصلی «شورای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳» بود و است، همزمان بتواند نامزد ریاست جمهوری هم بشود؟! آیا این مسئله، مصداقی بارز از نیست؟! قسمت اول مقاله تعارض منافع را در 👈 این‌جا 👉 ببینید. خطر جبهه پایداری را در 👈 اینجا 👉 ببینید. ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۱۴ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 آسیب‌شناسی پیش‌بینی‌ها (بخش ۱۶): رأی کثیف پوزیده (۱) بنده به علت کم‌رنگ دیدن تأثیر ترک و کرد و کرد و بلوچ در انتخابات، پیش‌بینی می‌کردم که آقای با تمایزی البته ناچیز بر ، غلبه نماید! ولیکن بی‌توجهی به این گسل‌های اجتماعی، خبطی بود که کمتر کسی بویژه ، بدان توجه جدی داشت. البته بنده با تحلیل مرحله اول، متوجه شده و طی پیامی (متضمن «یالان‌دو» و تهدید به جهنم!) آنرا تذکر دادم. اگرچه آقای جلیلی هم در آخرین روز تبلیغاتی متوجه شد ولیکن جبرانی مذبوحانه بود! حال، ضمن تبریک فرمایشی به نسبی (از ۴۸٪ی که امیدوارم ضربدر 3 نشده باشد!)، بنده بعنوان یک طلبه ترک‌زبان باید به وی عرض بکنم که؛ 👌 رأی تو بود! زیرا مبتنی بود بر: الف) (عادت اعراب جاهلی) و عصبیت زبانی و نژادی که پیامبر اعظم(ص) فرمودند: مستوجب جهنم است (کل عصبیة فی النار) و نیز فرمودند: «من کان فی قلبه حبة من خردل من عصبیة بعثه الله یوم القیامة مع اعراب الجاهلیة» (حدیث هشتم از چهل حدیث امام خمینی) تو اگر در چنین تعصبی، نقشی باندازه خردلی داشتی (که داشتی!)، ایمان را در وجودت پاره کردی. چنانکه امام صادق(ع) فرمودند: ‏«من تعصّب أو تعصّب له فقد خلع ربق الإیمان من عنقه» یعنی «کسی که عصبیت کشد یا عصبیت کشیده شود، گشاده شود ریسمان ایمان از گردن او.» لذا تو پیروز نشدی و تو به منزل نخواهد رسید! ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۱۹ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲‌ گروه چلچراغ 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 نیرنگی بنام گفتمان رئیس جمهور طبق و ساختار ؛ تعیین بایدها و نبایدهای اجرائی کشور بر عهده در و نظام و نحوه تحقق و اجرای مصوبات آن بر عهده بوده و موظف به ، و است تا اگر بویژه و حتی خود مرتکب یا و یا شدند، از شوند از جمله رئیس جمهور که می‌تواند با اعلام توسط مجلس، از ، اخراج گردد. ولیکن سال‌ها و دوره‌هاست که بر خلاف این و در خلاء ترک فعل قانون اساسی، به افتاده است! زیاده‌خواهی‌های کلیه رؤسای پیشین جمهوری، متأسفانه تبدیل به رویه‌ای گشته است که اگر تعدیل و بلکه متوقف نشود، فاتحه جمهوری اسلامی ایران، خوانده است! 👌 این غلط از زمانی شد که مبتکر گفتمانی بنام شد! و حال آنکه سازندگی یکی از ضرورت‌های نهضت+نظام اسلامی بود و هست و خواهد بود که سرآغاز نهضتی آن هم برای اقامه بود. تبدیل امور راهبردی نهضت+نظام به گفتمان ریاست جمهوری در ظاهر، امر خوشایندی است ولیکن تیشه به ریشه قانون اساسی است. زیرا به قوه مجریه، جای‌گاهی تقنینی می‌بخشد! که نوعی دور زدن ساختار تفکیکی نظام است. 👌 این در هم دنبال شد با این تفاوت که عنوان گفتمان به (و البته آزادی افسارگسیخته!) تغییر یافت! تأکید خاتمی بر خود تا آن‌جا پیش رفت که در کسب مجلس برای وزرای ضعیف و بلکه نامتجانس با نهضت+نظام، به این استدلال غلط روی آورد که ملت بخاطر گفتمان خاص او وی را بر کرسی نشانده‌اند و مجلس هم باید تسلیم شود و بلکه دنباله‌رو گفتمان او گردد! مجلس هم که متأسفانه فاقد اندیشمندانی و جوهره‌ای از «در رأس امور بودن» بود، کوتاه آمد و به برای ، رأی اعتماد داد (که البته کمترین رأی اعتماد بود ولیکن نشانه تسلیم شدن مجلس به بدعت غلطی بود که هاشمی پایه‌گذاری کرد!) 👌 این در هم تکرار شد با این تفاوت که وی یکی دیگر از اهداف و اصول مسلم «نهضت+نظام اسلامی» یعنی را جایگزین شعار نمود و بدینگونه به سنت غلط تاراج سلیقه‌ای اهداف و آرمان‌های گفتمان انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی، تداوم بخشید! در حالی که آزادی و عدالت (توأم با معنویت و ) از گفتمان‌های بنیادی و بوده است و در نهضت+نظام هم از جای‌گاه رفیعی برخوردار بود و امام خامنه‌ای هم در دیدار دولت مشانژاد (در اولین بعد از روی کار آمدن مشانژاد) به بیان تناسبات عدالت، آزادی و معنویت پرداختند. 👌 تنها دولتی بود که بجای مصادره نهضت+نظام اسلامی به نفع گفتمان منتخب ، روی روش‌های اجرایی قوانین، تأکید کرد و شعار سر داد که به مفهوم اتخاذ تدبیر امیدوارانه برای اجرای بود. اگرچه وی هم از همان اول دچار زنگ‌زدگی شد و فقط دنبال سوراخی بنام افتاد که هنوز هم روشن نشده بالاخره کدام قفل را باز کرد؟! و تنها امیدآفرینی دولت وی هم همین بود که بنظر می‌رسید، قوه مجریه بر سر عقل آمده و به جای‌گاه واقعی خود که صرفاً مجری بودن است پی برده و هیچ ضرورتی ندارد، یکی از اهداف نهضت+نظام اسلامی را دست‌مایه توجیه و خود نماید. 👌 هم بنظرم اساساً مجالی پیدا نکرد که وارد این رویه غلط بشود. زیرا آ.رئیسی بدنبال تحقق برنامه حداقل پنج ساله خود برای در بود و هیچ‌گونه تمایلی برای تقبل ریاست قوه مجریه نداشت و وقتی هم که بر او شد و وارد بزرگترین قوه ملی کشور گردید، به چیزی بجز تکمیل شبانه‌روزی و نتاخت و اعتنایی به نکرد. یعنی همان چیزی که قانون و ملت از قوه مجریه انتظار و مطالبه دارند. 👌 حال رسیده‌ایم به (پزشکیان؟!) که از دهان ظریف نمی‌افتد! آنهم بدون اینکه معلوم و شفاف شود که این ، دقیقاً چیست؟ و کدامست؟ و چه تناسبی با نهضت+نظام اسلامی دارد؟! صد رحمت به که لااقل یکی از اهداف و آرمان‌های نهضت+نظام را مصادره می‌کرد ولو با تفسیر اعوجاجی که در عمل رخ می‌داد ولیکن در این دوره، هیچی به هیچی!! و حداقل بر بنده (بعنوان کسی که به این مسائل حساسیت داشته و دارم) هنوز روشن نیست که این گفتمان (در تراز !!!) چیست؟! ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۲۸ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲چلچراغ معارف 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 وجاهت تغییر اسم و شهرت! بعضی‌ها اشکال می‌گیرند که شما چرا در کنار شهرت ، شهرت سابق او را هم می‌نویسید؟! (نوشتن برای پزشکیان!) کسی که اسم یا شهرت خود را تغییر می‌دهد، قاعدتاً به مفهوم آنست که از عنوان قبلی خود بیزار است یا ترجیح می‌دهد که با عنوان جدید او نامیده و صدا شود و بهتر است به خواسته دیگران احترام بگذاریم! این توقع کاملاً قابل قبول است تا زمانی که تغییریافته عنوانی، نخواهد بر مصادر ملی تکیه بزند که در آن‌صورت هرگونه خوش‌بینی ترحم بر پلنگ تیزدندان است! پوزیده از وقتی که مایل به پزشکی یا پزشک می‌شود، عنوان خود را به پزشکیان تغییر می‌دهد آیا در صدد این نیست که به مشتریان خود القاء نماید که او جَدّاً در جَدّ پزشک بوده و لذا قابل اعتماد است؟! اگر عنوانی غیر مرتبط با شغل خود برای خود برمی‌گزید، جای چندان حساسیتی هم نبود ولیکن چندان هم قابل اغماض نیستند. بله! حضرت هم قبل از اسلام، اسم دیگری داشته (روزبه؟) و خود پیامبر(ص) عنوان را بر او نهادند. ولیکن اعطای این عنوان (و تغییر اسم) برای کسی بوده است که به مقام نائل می‌گردد که ذره‌ای ندارد و دنبال پرش به بر ملتی هم نیست. و اما حساسیت بنده به این قضیه، سبقه دیرینه‌ای دارد. بعد از پیروزی ، در عرصه رسانه‌های فراگیر ما دو تا کانال تلویزیونی (۱ و ۲) داشتیم و دو تا روزنامه (کیهان و اطلاعات) و یک مجله هفتگی (سروش به سردبیری شخصی بنام «پرویز» خرسند) و رفته رفته به تعداد و تنوع آن‌ها افزوده شد. در نخستین شماره‌های هفته‌نامه سروش (متعلق به سازمان صدا و سیما که بنظرم جایگزین مجله تماشا شده بود) سردبیر آن طی یادداشتی به اسم خودش اشاره کرد و اینکه بعضی‌ها توصیه می‌کنند تا وی اسم خود را از اسامی متعلق به شاهان به اسامی امامان تغییر بدهد و ایشان نپذیرفته بود و تا جایی که یادمه (یا برداشت کردم) این بود که باید ترسید از کسی که تا دیروز «پرویز» بوده و امروز خود را «حسین» بنامد و بنمایاند! وگرنه مردم دچار خبط و خطا می‌شوند! تا دیروز همه او را شمربن‌ذی‌الجوشن می‌شناختند و امروز اسمش را بگذارد ابوالفضل‌العباس! اینگونه تغییرات، است و موجب می‌گردد جای و عوض شود. آنهم در عصری که ، همه‌جانبه در صدد (regime change) در است! و بعد از آن سخن سردبیر، همیشه در ذهن بنده این سؤال باقی ماند که آیا براستی ممکن است تغییر اسم یا فامیلی کسی موجب شود که نگاه و قضاوت دیگران در باره شخصیت آن شخص به خطا بیافتد؟! حالا که می‌شنویم؛ ۱) محمود سبورجیان یا صبورچیان و یا صباغیان (از عناوین متعلق به یهودیان) خود را می‌نامد تا خود را برای تصاحب جای‌گاه و آنگاه مقام تیز نماید، نباید از آن بسادگی گذشت. ۲) حسن فریدون خود را می‌نامد تا ایضاً خود را برای تصاحب ریاست جمهوری و آنگاه مقام ولایت فقیه تیز سازد، نباید از آن بسادگی گذشت. کلمه روحانی از آنجا که متناسب با شغل اوست، جای حساسیت دارد و می‌خواهد القاء نماید که جَدّاً در جدّ اهل بوده‌اند! ۳) و اینک مسعود پوزیده (از عناوین متعلق به ارمنی‌ها) که خود را پزشکیان می‌نامد و برای تصاحب ریاست جمهوری، خیز برمی‌دارد و دم از نهج‌البلاغه می‌زند بدون اعتناء به این سخن علی (علیه‌السلام) که اگر کسی را مناسب‌تر از خودت در عرصه دیدی برای انجام یک امر میدانی معطوف به مسلمین و بلکه کل مردم، خیز برداشتن تو برای تصاحب آن جایگاه، حرام است ووو... جای حساسیت دارد و نباید آنرا نادید گرفت که به فریب عمیق می‌انجامد. کسی داوطلب ریاست می‌شود که آ.رئیسی در خطه زادگاه او به شهادت رسید. از همان اولین مصاحبه خود هم کسی را خود می‌نامد که با شهید امیر عبداللهیان سرستیزی داشته و او را از وزارتخانه تحت سلطه خود اخراج کرده بود. مضافاً که به وزارت امور خارجه کردن او بسنده نکرده و بلکه به ریاست شورای تعیین اعضای دولت خود می‌نشاند. اگر سانحه کاملاً مشکوک «رئیس جمهور و وزیر امور خارجه او»، توطئه‌ای برنامه‌ریزی شده باشد و قرار باشد همه ، مورد استنطاق قرار بگیرند، قاعدتاً پیشتازان تصاحب جایگاه آن شهیدان در متهمین برای بازجویی و تحقیق و تفحص هستند. بنابراین اجازه بدهید، بعضی سرنخ‌ها را حفظ کنیم. حاکمیت در آذربایجان شمالی ایران، باید درس عبرتی باشد برای که رئیس جمهور منتخب‌شان از آذربایجان جنوبی ایران است و گل سرسبد دولتمردان وی هم شیعه‌ستیزی را جار زد در حالی که بنا بر ادعای یکی از نمایندگان با نَسبیّت دارد! ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۲ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲گروه هم‌اندیشی چلچراغ 🙏
به پیری هم نفهمیدیم افسوس که دنیا «بازی طفلانه» کیست؟! ۷۰ ساله ۷۲ ساله ، نشانه چیست؟! جایگاه هم است! 🤲 امیدوارم میانگین سنی اعضای دولت چهاردهم، نصف میانگین سنی پیران این دولت باشد وگرنه مفهومی بنام برای ، رنگ خواهد باخت. ✍ حم ۱۳۴۰۳/۵/۷ 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷﷽☫ @SMHM212 نیرنگی بنام گفتمان رئیس جمهور (بخش ۶): گاف امروز پزشکیان! در👈بخش ۲👉و👈بخش ۳👉 این سلسله به ظهور و سقوط برنامه چشم‌انداز ۲۰ ساله جمهوری اسلامی ایران، پرداختم و اینکه به علت ناقص بودن و در تراز «نهضت+نظام اسلامی» نبودن آن، طومارش درهم پیچیده شد. با این‌حال، ، دست از این تابوت نکشید! زیرا برای تدوین و تبیین آن، ۸ سال زحمت کشیده بود! این برنامه (با نام اولیه «ایران در افق ۱۴۰۴»)، اگر به منصه تحقق می‌رسید، قاعدتاً سال آینده، سال پایانی آن می‌بود و امسال باید در پی مقدمات برپائی جشن موفقیت آن می‌بودیم. سوءاستفاده آقامحسن از این برنامه منقرضه، این بود که آنرا تبدیل به خود برای نمود! به گونه‌ای که این برنامه در ، جایگزین و خودش هم و آن می‌شد! حتی اگر وی خودش به نمی‌رسید اما ۲۰ سال بر ، سلطه پیدا می‌کرد ولیکن اولین برنامه، آنرا حاصل کار نامید و وی را سنگ روی یخ کرد! () در روخوانی از انشای خود برای مراسم امروزش، (بدون اشاره به بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی!) بخشهایی از متن چشم‌انداز ۲۰ ساله (تابوت متحرک ۲۲ سال پیش م.رضایی) را برای متن خود عیناً رونویسی کرده بود (مثل کلیپ پیوست) و موضوع اولین جلسه هیئت دولت امروز وی هم همین بود! و حال آنکه در این ۲۲ سال، آن برنامه به قعر تاریخ رفته و چند سری پوست‌اندازی کرده است! ..ادامه دارد. ✍️حسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۷ 🆔@chelcheraaqHM 🎲چلچراغ
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 🥴خبط و خطای معرفتی دو رئیس جمهور کم‌سواد ایران!! بیت شعری از روشن‌ضمیر مشهور به ؛ «آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت با دشمنان مدارا»، تاکنون مورد تمسک (سوءاستفاده) دو قرار گرفته است: ۱) () در مورخه ۱۳۹۴/۲/۹ ۲) () در تحلیف ۱۴۰۳/۵/۹ و (دقیقاً به فاصله ۹ سال و ۳ ماه از همدیگر) منظور هر دو نفرشان؛ ترسیم کاملاً غلط برای با سوء برداشت از این شعر حافظ است! آن‌ها که گویا چندان بهره‌ای از مطالعات عمیق و دقیق نه تنها بلکه ادبیات و ندارند، خود از عبارت بخشی را ملعبه تصورات خود از و در سیاست خارجی قرار داده و پنداشته‌اند که لابد این شعر بخشی حافظ، حلاّل مشکلات نحوه مواجهه با و است و در نتیجه، بصورت اجتناب‌ناپذیری به نتیجه غلطی می‌رسند و آنگاه که مواضع‌شان به شکست می‌انجامد، تقصیرات را ابلهانه در جای دیگری (فرضاً در قانون اقدام راهبردی مجلس!) می‌جویند! و ریشه این هر دو نفر و بلکه میلیون‌ها ایرانی دیگر را احتمالاً باید در فارسی، جستجو کرد! و اما معنا و مفهوم شعر حافظ: قبل از بررسی هر مطلبی، لازمست این نکته را متذکر شویم که؛ حافظ شیرازی، بعد از حمله مغول و از بین رفتن متون و منابع معرفتی ایرانیان، همزبان با (از جمله عرفای خراسانی، اردبیلی و همدانی اجداد امام خمینی که بعد از نیشابور، کشمیر هند را پایگاه قرار دادند) به تجمیع و ارائه معارف در قالب شعر پرداخت و اشعار عرفانی زیبا و عمیقی هم از خود به یادگار گذاشت. تمرکز حافظ عمدتاً بر تعریف و تبیین مبتنی بر تنوع روایات مورد اشاره به بود. «عشقت رسد به فریاد ار خود بسان حافظ قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت» 👌 حافظ می‌داند که وقتی از به عرضه می‌شود، مردمان چهار دسته می‌شوند؛ ، ، و صرف‌نظر از منافقین که نهانی تیشه به ریشه اسلام و مسلمین می‌زنند، دو دسته با اسلام و مسلمین در عیان می‌ستیزند که عبارتند از کافرین و مشرکین ولیکن دستور در مواجهه با این دو دسته دشمن علنی، کاملاً متفاوت است: ۱) در باره کفار (و منافقین) بدون هیچ حاشیه و تبصره‌ای، دستور به شدت و غلظت عمل در حد قتال است؛ «... أشدّآء علی الکفار ...» (فتح/۲۹) و «... جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنَافِقِينَ وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ ۚ وَ ...» (توبه/۷۳) ۲) در باره مشرکین، مواجهه دو مرحله‌ای را توصیه می‌کند: ۲/۱- دستور به مدارا و قبل از شدت عمل؛ «... فَأَجِرْهُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ...» (توبه/۶) و «... فَإِنْ تَابُوا وَ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَ آتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ ...» (توبه/۵) ۲/۲- شدت عملی همانند مواجهه با کفار و منافقین؛ «... فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ وَ اقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ» (توبه/۵) و «... إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ لَا يَرْقُبُوا فِيكُمْ إِلًّا وَ لَا ذِمَّةً ۚ يُرْضُونَكُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ وَ تَأْبَىٰ قُلُوبُهُمْ ...» (توبه/۸) بنابراین این بیت شعر حافظ جنبه بخشی دارد (نه کلی) و اشاره به راهکار دوم (صرفاً تعامل در مواجهه با مشرکین آنهم قبل از آنکه دست به سلاح بشوند مورد اشاره در بند ۲/۱ این مقاله و صرفاً در زمان اهدای فرصت مطالعاتی به نادانان آن‌ها) می‌کند نه راهکارهای اول و سوم که فرمان به اقدام شدید و مقابله و مقاتله و (و نه ) است. 👌 نحوه مواجهه با و (کرگدن‌های ویران‌گر و کروکودیل‌های غارت‌گر) هم دقیقاً باید همین باشد؛ ۱) اذناب مزدور باید به سختی مجازات شوند. ۲) به نادانان و باید «فرصت مطالعاتی توأم با مهر و شفقت» داده شود تا و نمایند. ۳) جاهلینی که مایل به یافتن و انجام توبه نیستند، باید به شدت مجازات شوند. پ.ن.: «با دشمنان مدارا» در بیان حافظ لسان‌الغیب، صرفاً اشاره به همین مهلت و فرصت مطالعاتی جهت یافتن بصیرت به مشرکین است و بس و به هیچ وجه قابل تعمیم به کفار و نیز منافقین و همچنین مشرکین مسلح و مهاجم نیست. فلذا به چنین رؤسای جمهوری که گرفتار یا هستند، باید گفت: «فأینَ تذهبون»؟! آیا ضرورت ندارد این‌ها قبل از ورود به پشت ، ساعتی هم در بنشینند؟ آیا از اوجب واجبات نیست؟ ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۱۱ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲هم‌اندیشی چلچراغ معارف 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 امید واهی به پروسه نجات! انتصابات اخیر () اثبات دیگری بر دروغگوئی آشکار وی (مبنی بر «عدم وابستگی به باندهای سیاسی»!) است. بعضی از ساده‌لوحان هم گمان می‌کنند که وی در چنبره شیادهای قدرت‌طلب، محاصره شده است و این انتصابات، نتیجه سلطه آن‌هاست فلذا وی را باید از محاصره نجات داد! این خوش‌خیال‌ها حتی توصیه مبنی بر «جدی گرفتن » را یکی از قوی‌ترین راهکارهای مؤثر بر و هدایت از چنگال گرگ‌ها تلقی کردند! آیا رؤسای قضائیه و مجلس (که خود احتیاج به هدایت دارند!)، مایل و قادر به نجات و هدایت وی هستند؟! 🙄 دستکاری عکسی توسط نشریه (با هر نیتی که صورت گرفته باشد، بنظرم جوابی به این سؤال هم است و در پاسخ این سؤال)، بسیار معنی‌دار است که می‌شود گفت: نقش آن دو رئیس بر این رئیس است! یعنی بود و نبودشان، یکی‌ست! ⁉️ که در طی دو انتخابات اخیر، گشت و ستادهای انتخاباتی خود را در خدمت تجمیع پزشکیان قرار داد، کی و کجا و چگونه می‌تواند کسی باشد که بخواهد و بتواند هادی وی باشد؟! هیهات! ⁉️ آیا جناب (که مظهر اعلای گشته و در جایگاه برای ، هر روز چندین نفر از مفسدین و در دولت‌های پیشین را که باعث ناامیدی و سرخوردگی ۵۰٪ از «نهضت+نظام اسلامی» گردیده‌اند را به بالای دار می‌کشد!!!)، مایل و قادر به هدایت اوست؟! هیهات! 👌بمناسبت جلسه سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۱۳ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲چلچراغ 🙏