eitaa logo
سیدمهدی حسینی رکن آبادی
914 دنبال‌کننده
115 عکس
27 ویدیو
5 فایل
ادب و هنر ولایی به روایت سیدمهدی حسینی نقد و تحلیل شعر ولایی نقد و تحلیل اجرای هنری شعر معرفی جلسات @smahdihoseinir :جهت ارتباط
مشاهده در ایتا
دانلود
نقدتخصصی‌شعر‌ولایی ٢٣٠ باحضور زمان: دوشنبه ٢٠ آذرماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۸ الی ۲۰:۳۰ مکان: تهران خیابان وحدت اسلامی کوچه خندان حسينيه سادات
به نام خدا برخی از مخاطبان این کانال، خواهان تهیه دوره سه جلدی «آینه بی‌غبار» شده بودند. بنا به درخواست مخاطبان گرامی، لینک خرید اینترنتی بارگذاری می‌شود👇
📚 کتاب 📖 گزینش و تحلیل اشعار فاطمی ✍🏻 📗 دفتر اول (منتخب مدایح فاطمی هفت شاعر پیش‌کسوت ولایی) ▫️سفارش کتاب: heyat.co/p/2997 📓 دفتر دوم (منتخب مراثی فاطمی هفت شاعر پیش‌کسوت ولایی) ▫️سفارش کتاب: heyat.co/p/2536 📘 دفتر سوم (گزینش و تحلیل چند شعر فاطمی) ▫️سفارش کتاب: heyat.co/p/3957@ShereHeyat
(٢٠) پای علی ماندن، در آتش‌سوختن بود ایثار را زهرای اطهر یادمان داد هر کس که زهرا را بیازارد، مرا نیز... آری، برائت را پیمبر یادمان داد غم‌های حیدر را به جان خود خریدیم سختی‌کشیدن را ابوذر یادمان داد شکر خدا در گریه‌ی ما معرفت بود زهرا میان اشک‌ها فریادمان داد
هدایت شده از شعر هیأت
چو آفتاب رُخت را غبار ابر گرفت شکوه نام علی غربتی ستبر گرفت جهان و کُن فیکونش در اختیار تو بود عدو چگونه فدک را ز تو به جبر گرفت؟ خمید قامت او زیر بار اندوهت اگرچه دست علی را عصای صبر گرفت پدر به دیدن تو تا بهشت صبر نکرد تو را ز دست علی در میان قبر گرفت تمام غربت خود را گریست در دل چاه که تا همیشه دل چاه مثل ابر گرفت 📝 🌐 shereheyat.ir/node/93@ShereHeyat
نقدتخصصی‌شعر‌ولایی ٢٣١ باحضور زمان: دوشنبه چهارم دی‌ماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۸ الی ۲۰:۳۰ مکان: تهران خیابان وحدت اسلامی کوچه خندان حسينيه سادات
هدایت شده از کاروان دل
🌷 تقدیم به سردار سرافراز تا چند از این داغ لبالب باشیم در آتشِ آه و حسرت و تب باشیم گفتند در باغِ شهادت باز است ای کاش فداییان زینب باشیم ✍🏻 ☑️ @karavanedel ☑️ @Yusof_Rahimi
خبر این است: سپیدار، کبوتر شده است در شب پر زدنش باغچه پرپر شده است ... خبر این است که تابوت تو ای سبزِ رشید رود سرخی‌ست که در شهر شناور شده است وطن آن‌گونه در آغوش گرفته‌است تو را گوییا بار نخست است که مادر شده است گفته بودی که به چشمان خدا نزدیکی به همان لحظه که دیدار مقدّر شده است خاک از ریشه تکاندی و تکانی دادی به جهانی که برای تو محقّر شده است در شب تیره‌ی دی رفتی و با ما گفتی دیدن چشمه‌ی خورشید میسّر شده است از غبار تن در باد رهایت ای سرو می‌رسد عطر بهاری که تناور شده است
(٢١) جمعی که زیر خاک، دلِ پاک می‌برند با خود بهشت را به ته خاک می‌برند روحی که شد لطیف چو شبنم در این چمن با صد کمند مِهر به افلاک می‌برند در حشر، سر ز روزن جنت بر آورند آنان که سر به حلقه فِتراک می‌برند «صائب» مکن ز چرخ شکایت، که عارفان از سیر گلخن، آینه پاک می‌برند
اولین نشست تبیینی، با محوریت «آسیب‌شناسی شعر فاطمی» با حضور برخی شاعران و ذاکران گرامی برگزار شد. در این جلسه، در ابتدا مباحث مقدماتی زیر مطرح گردید: ♦️ضرورت پیوند دو اصل مهم در شعر مناسب اجرا در هیئت: 1. اندیشه و شعور 2. شور و احساس ♦️اجزای مهم: 👈 بعد عاطفی (شور): با محوریت: 🔶ابراز حُب نسبت به اهل بیت(علیهم السّلام) 🔶حماسه 🔶نفرت از دشمن 🔶حزن و سوز ( با محوریت بیان مراثی) 👈 بعد فکری (اندیشه): 🔶 روشنگری، ارتقای معرفت نسبت به اهل بیت(علیهم السّلام) 🔶 موضوع‌گیری در برابر دشمن نکات: 1. گره خوردگی شور و شعور 2. مرزبندی مرثیه و تعیین حدود آن 3. توجه به اقتضائات و شرایط زمانی و تقویمی (زمان و و زمانه) 4. توجه به اصول شیوه بیان در شعر 5. توجه به دیدگاه‌های مختلف درباره مراثی در شعر: الف) دیدگاه اجتماعی ب) دیدگاه فرهنگی ج) دیدگاه فنی د) دیدگاه اعتقادی و کلامی ♦️ این جلسه ان‌شاءالله به شکل کارگاه آموزشی، ادامه خواهد یافت.
هدایت شده از شعر هیأت
آن نور همیشه منجلی فاطمه است سرّ ابدی و ازلی فاطمه است آن گل که به آفاق دهد بوی بهشت زهرای محمد و علی، فاطمه است 📝 @ShereHeyat
از مردمان بی‌سلاح کوچه و بازار از هر کسی که دوستت دارد هراسان‌اند
هم از تو، هم از زائرانت می‌هراسند از عکس و، از نام و نشانت می‌هراسند صدها ستاره در سپاهت می‌درخشد خورشیدی و از کهکشانت می‌هراسند در سایه‌ی دستان تو، ما قد کشیدیم از دست‌های پر توانت می‌هراسند هرچند پشت ابری، اما شب‌پرستان از نور خورشید نهانت می‌هراسند اینجا مزارت نیست، باغی از بهشت است از آن بهشت جاودانت می‌هراسند ◾◾◾ تو زنده‌ای در خاطرات روشن شهر ای خاک من! از قهرمانت می‌هراسند
با عشق تو برسر مزار آمده بود او با پدرش سر قرار آمده بود غلتید به خون و لاله‌ی پر پر شد از کودکی‌اش شهید بار آمده بود
هدایت شده از شعر انقلاب
شوق وصال از خانۀ عاشقان خبر آوردند با شوق وصال چشم تر آوردند در راه مزار حاج قاسم بودند ناگاه سر از بهشت در آوردند ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
با معجزه‌ای به درد، پایان بدهیم مردانه به کار عشق، سامان بدهیم پروانه‌شدن مسیر  آسانی نیست باید که به رسم عاشقان، جان بدهیم
هدایت شده از شعر انقلاب
شهید آوردند آیینه و قرآن مجید آوردند آغشته به خونِ رو سفید آوردند هر بار به گلزار سپردند شهید این‌بار ز گلزار شهید آوردند ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
با اذن حماسه، داغ‌ها سنگین است با شور و شکوه عشق، غم، شیرین است دیدید چگونه خون به دل شد کرمان هر لحظه‌ی غزّه، ای جماعت این است @zahra_sepahkar
هدایت شده از شعر انقلاب
یک جمعۀ نزدیک... ماییم و شکوهِ نصر ان‌شاء‌الله قدس است و شکستِ حصر ان‌شاء‌الله یک جمعۀ نزدیک، نُصَلّی فِی القدس همراه امام عصر ان‌شاء‌الله ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
در مرام عاشقان، زندگی، فرصت دفاع از حق است، و بظاهر غوغای مبارزه، (هدم دشمن و کشته‌شدن). رقابت بر سر عبودیت است و زیر شمشیر غمش رقص‌کنان رفتن؛ از معشوق دم زدن و به او پیوستن. مهم این است کجای این مبارزه‌ای؟ حماسه را می‌شناسی یا نه؟ شروع حماسه، شناخت طاغوت است؛ اوج مبارزه، هدف گرفتن دشمن و پایانش پیروزی است. چه شهادت باشد، چه نباشد! آری، در مرام عاشقان، میدان رزم، عرصه مرگ نیست‌؛ فرصت دفاع از حق است. مهم این است که در کهکشان «حیات طیبه» سیر کنی.... شهادت یکی از هنرهای مردان خداست و عاشقان، گاه در جنگ رویاروی شهید می‌شوند و گاه در تب «یالیتنا معکم» به «فوزا عظیما» می‌رسند... چه بیچاره‌اند، آنان که در لابلای پیله تردید زیستند و از پروانگی جا ماندند. کل ارض کربلا... کرمان این روزها کربلاست و ما برای چندمین بار دیدیم و باور نکردیم، همه‌جا قرارگاه شهادت و میقات وصال است؛ مهم این است، مسیر کربلایی شدن را یافته باشیم و خود را به کربلا برسانیم دریغا که بجای عبور از خیابان‌های منتهی به گلزار شهدا، در مه‌آلود جاده‌ها و تونل‌های تاریک، سردرگم ماندیم و نپرسیدیم: راه بهشت از کدام سوست؟ جنگ حق و باطل است و باطل با علم‌های خوش‌نقش یهود و کافر و منافق به میدان آمده است. شباهت منافق با مؤمن تو را گمراه نکند! کربلا و کربلاها سرزمین خاطره‌اند و کرمان، امروز کربلاست و سرزمینی شده است پر از خاطرات کربلایی‌شدن‌ها. کربلا، مقصد عاشقان است و باید همه سوی دیار عاشقان به کربلا برویم. اما کدام کربلا موعد شهادت ماست؟ مسیر کربلایی‌شدن را گم نکنیم.
نقدتخصصی‌شعر‌ولایی ٢٣٢ باحضور زمان: دوشنبه هجدهم دی‌ماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۸ الی ۲۰:۳۰ مکان: تهران خیابان وحدت اسلامی کوچه خندان حسينيه سادات
🥀 مردن چه معنی می‌دهد؟ ما زنده یادیم در مرگ‌باد دشمنان، ما زنده‌بادیم خورشید و ترس از ابرهای تیره؟ هیهات! در ظلمت شب آیه‌های بامدادیم در مرگ ما شور و نشور زندگانی‌است بر روی خاک مرده، نقشی از معادیم با شاخه‌های سبز فروردین شکفتیم هرگز به هرزاندوه برگی دل ندادیم مثل نسیمی دور مشتاقان بگردیم در معرض خار و خسک‌ها گردبادیم در مکتب «کم من فئه» خیر کثیریم چون غزه بسیاریم و در کرمان زیادیم بستیم مثل لاله سربند شهادت مثل شقایق‌های عاشق، داغ‌زادیم راز شهادت را همه فهمیده‌ایم و ما فاطمه‌زهرای سلطانی‌نژادیم | | تقدیم به شهیده و همه شهدای حادثه کرمان ↪️ @elahesoltani 🖤
هدایت شده از شعر هیأت
علیه‌السلام 🔹باقر العلوم🔹 آن مقتدا که هستی دارد قوام از او خورشيد و ماه نور گرفتند وام از او آن پنجمين امام که معصوم هفتم است دارد حريم کعبۀ دين احترام از او دريا شکافِ علم و يقين «باقرالعلوم» ماهی که شرمگين شده بدر تمام از او او باغبان علم و فضيلت شد و به جاست آن گلشنی که يافته فيض مدام از او گل‌های باغ معرفت و بوستان علم دارند رنگ و جلوه‌گری هر کدام از او روشن چراغ دانش و بينش ز نور اوست دارد حياتِ علم و فضیلت دوام از او بطحا شده‌ست باغ بهشت از ولادتش يثرب شده‌ست روضۀ دارالسلام از او در گردش مدار، فروغ اميد را منظومه‌های عشق گرفتند وام از او تا رهنمای خلق شود در ره نجات اول گرفته بود خدا التزام از او قولش هماره قول رسول کريم بود شد جلوۀ حديث نبی مستدام از او اين آفتاب عشق که سوی دمشق رفت گفتی گرفت روشنی روز، شام از او بزم هشام بود به شام و گمان نبود دعوت کند به «سَبق رِمايه» هشام از او هرچند عذر خواست ز پرتاب تير و خواست تا حکم انصراف بگيرد امام از او اما هشام بر سخن خود فشرد پای تير و کمان گرفت امام همام از او تير و کمان گرفت و هدف را نشانه رفت تا ضرب شست بنگرد و اهتمام از او فضل و بزرگواری آن مظهر گذشت راضی نشد که خصم شود تلخ‌کام از او تير نخست چون به هدف کارگر فتاد پروانه يافتند يکايک سهام از او می‌دوخت تير را به دل تير در هدف بود از خدای نصرت و سعی تمام از او آماج تير شد چو هدف شد بر آسمان تجليل بی‌مبالغۀ خاص و عام از او اين است رهبری که به هر لحظه قدسيان در عرش می‌برند به تقديس نام از او همراه اوست عطر شهيدان کربلا خيزد هنوز رايحۀ آن قيام از او «جابر» سلام ختم رُسل را به او رساند با گوش جان شنيد جواب سلام از او از سعی او گرفته صفا، مروه و صفا بر جای مانده حرمت بيت‌الحرام از او از صد هزار بوسۀ خورشيد خوشتر است خال سياه کعبه و يک استلام از او اصحاب معرفت به ادب گرد آمدند باشد که بشنوند حديث و پيام از او گوهرفشان به خدمت او طبع «حِميَری» است شعر «کميت» يافته قدر و مقام از او در ساحل غدير ولايت نشسته‌اند آنان که چون «فُضيل» گرفتند جام از او رو تشنگی بجوی «شفق» گر اميد توست جامی ز حوض کوثر و شرب مدام از او 📝 🌐 shereheyat.ir/node/186@ShereHeyat
به نام خدا یادداشتی دربارهٔ قصیدهٔ «آفتاب عشق» در وصف امام محمد‌بن‌علی‌الباقر (علیه‌‌السلام) اثر استاد محمد جواد غفورزاده (شفق) اشاره این قصیده را اول‌بار، اوایل دهه ۸۰ در کتاب «صدسال شعر خراسان» (به سعی علی اکبر گلشن آزادی و احمد کمالپور) زیارت کردم (ص۶٣٩-۶۴٠). در همان نگاه اول موضوع شعر، قالب و زبان محکم، همچنین فرم و ساختار موسیقایی، بویژه ردیف قافیه آن، در چشم من بسیار جلوه کرد‌‌‌ و به‌شکرانه، در چند نوبت این قصیده را در جلسات نقد بازخوانی نمودم‌؛ تا شاید بتوانم الگویی برای نسل جوان ارائه کنم. نشر این شعر در کانال شعر هیئت، خاطرات آن روزها را در ذهن من زنده کرد و تصمیمم بر این شد که در کنار بیان خاطرات شفاهی، نکاتی را نیز درباره ظرایف ادبی و ارزش‌های فرهنگی، اجتماعی و معنوی این قصیده بنگارم. نکته یکم قالب شعر، قصیده است و بهتر بگوییم «قصیده‌واره» یا «قصیدهٔ نو» که فرم روایت، زبان، نحوه بیان و تعداد ابیات، مطابق ذوق و نیاز مخاطب تعدیل شده است. نکته دوم تاریخ سرایش شعر، دوم دی‌ماه ۱۳۷۱ است، یعنی ۳۱ سال قبل؛ با این وجود، هنوز زبان شعر، بوی کهنگی نگرفته است و مخاطب در خوانش آن، احساس ملالت نمی‌کند. نکته سوم توجه و دقت شاعر در فاصله گرفتن از تکلف ادبی و نیز رعایت قوانین زبان عامیانه، با هدف دخیل‌دانستن مخاطب در لذت شعری، ستودنی است. حاصل این رفتار هنرمندانه، آشتی مخاطب با شعر است. شاهد این ادعا، سادگی زبان و شیوه بیان شعر، و تناسب آن با فهم عام در کنار وسواس هنری و رعایت اصل «شعریت» است. دانش به «حسن مطلع» او گفت آفرین! بینش رسیده است به «حسن ختام» از او... حاصل این دیدگاه هنری و فرهنگی، رسیدن به زبان و شیوه بیان «سهل ممتنع» در این شعر است‌؛ به همین جهت، اشعاری از این دست را می‌توان الگوی شاعران اهل هیئت معرفی کرد. امید است تا با بهره‌گیری از الگوهای زبانی و بیانی آن، به مراتبی عالی در شعر دست یابند که در کنار سادگی و عام فهمی، اصل رعایت بیان شاعرانه (یا حداقل، بیان کنایی) در آن مشهود باشد و خواص، برای آن ارزش هنری قائل شوند. نکته چهارم این شعر، آمیزه‌ای از چند اصل مهم شعر ولایی است: الف) مدح و ستایش امام (علیه‌السّلام) با محوریت معرفی شخصیت ملکوتی و ناسوتی ایشان. آن پنجمین امام که معصوم هفتم است مهری که شرمگین شده بدر تمام از او و: تا رهنمای خلق شود در ره نجات بالله گرفته بود خدا التزام از او ب) ارائه گزارش تاریخی ج) استفاده از عنصر «روایت» و «وصف» (جزئی‌گری و جزئی‌نگاری) د) موضع‌گیری عاطفی شاعر ه) تحلیل و قضاوت. تیر و کمان گرفت و هدف را نشانه رفت تا ضرب شست بنگرد و اهتمام از او فضل و بزرگواری آن مظهرِ گذشت راضی نشد که خصم شود تلخ‌کام از او... مرور تاریخ زندگانی اهل بیت (علیهم‌السّلام) و رفتار دشمنان با ایشان در شعر، برکات زیادی برای شاعران به همراه دارد؛ از جمله: *بازسازی تاریخ در قالب شعر *تحلیل و موضع‌گیری با هدف ارتقای سطح معرفت عام، که از نکات مهم و از رسالت‌های غیرقابل اغماض شاعران شیعی است. امید است، شاعران اهل بیت با الگوگیری از اشعاری چون این شعر پرمضمون و محتوا، با پرهیز از استحسان‌های ذوقی و تصورات تاریخی غیر قابل دفاع، نیز ارائه زبان حال‌های موهن، سعی در بازسازی تاریخ اهل بیت (علیهم‌السلام) و تحلیل آن بر اساس روایات مأثوره داشته باشند. مسلّمأ به این شیوه است که می‌توانند بر غنای فنی و محتوایی شعرشان بیفزایند.
🔴دومین نشست از سلسله نشست‌های تخصصی ششمین جشنواره بین‌المللی شعر اشراق با موضوع «ظرفیت‌ها و ظرافت‌های نوحه و سرود در آثار شاعران حوزوی» 🔸با حضور: سید مهدی حسینی حجت الاسلام جواد محمدزمانی حجت الاسلام سید سلمان علوی 📆زمان: یک‌شنبه ۲۴دی‌ماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۶ 🔰مکان:قم، خیابان صفاییه، نبش کوچه ۱۷، معاونت فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی، سالن نمایش. 🔻پخش زنده از طریق: aparat.com/Eshragh_Tv/live این خبر را در سامانه اینترنتی ششمین جشنواره شعر اشراق بخوانید... @shear_eshragh