بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 557
1* هیچ مصیبتى، جز با اذن خداوند به كسى نرسد و هر كس به خداوند ایمان آورد، خداوند قلب او را (به صبر و شكیبایى) هدایت كند و خداوند به همه چیز آگاه است.
2* انسان مؤمن، چون به علم و حكمت و رحمت خداوند ایمان دارد، مىداند كه بدون دلیل و حكمت و عدالت، به كسى مصیبتى نمىرسد و هر مصیبتى، یا نتیجه عمل خود انسان است «ما اصابكم من مصیبة فبما كسبت ایدیكم»( شورى، 30) و یا اسباب آزمایش و امتحان براى رشد و كمال. «فاخذناهم بالبأساء و الضرّاء لعلّهم یتضرعون»(انعام، 42)
3* مصیبتها در مدار اذن الهى است، نه تصادف و اتفاق. خداوند مانع تأثیر حوادث نمىشود. «ما اصابكم من مصیبة الاّ باذن الله»
4* خداوند، به مؤمنان مصیبت زده راه علاج و درمان یا تحمل و تكلیف و صبر را الهام مىكند. «و من یؤمن باللّه یهد قلبه»
5* مصیبتها با اذن و علم الهى است و در آنها اسرارى نهفته است كه خداوند مىداند. «ما اصاب من مصیبة الاّ باذن اللّه... و اللّه بكلّ شىءٍ علیم»
6* اطاعت از خداوند باید همراه با اطاعت از رهبر آسمانى باشد. «اطیعوا اللّه و اطیعوا الرسول»
7* مُبلّغ نباید انتظار پذیرش و پیروى همه مردم را داشته باشد. «فان تولّیتم...»
8* اگر انسان به وظیفه خود عمل كند، نباید روى گردانى مردم سبب دلسردى یا نگرانى او شود. «فان تولّیتم فانّما على رسولنا البلاغ المبین»
9* نشانه ایمان واقعى، توكّل بر خداست. «و على اللّه فلیتوكّل المؤمنون»
10* «عفو» به معناى گذشت و «صفح» به معناى ترك سرزنش و «مغفرت» به معناى از یاد بردن و به فراموشى سپردن است و این سه امر (عفو و صفح و مغفرت) سه گام در برخورد با خطاهاى دیگران و از جمله همسر و فرزند است.
11* با توجه به شأن نزول، معیار شناخت دوست از دشمن، تشویق به كارهاى خیر یا مانع تراشى در برابر انجام عمل خیر است. كسى كه به خاطر منافع خود، دیگرى را از انجام وظیفهاش باز مىدارد، دشمن اوست.
12* از پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله نقل شده است: زمانى خواهد آمد كه هلاك مرد به دست همسر و فرزندش خواهد بود. زیرا آنان مرد را به خاطر فقرش سرزنش مىكنند و او براى تأمین خواستههاى آنان، به هر كارى دست مىزند و هلاك مىشود. «یسخرانه بالفقر فیركب مراكب السوء فیهلك»(تفسیر مراغى)
13* لازمه ایمان واقعى، مقاومت در برابر خواستههاى عاطفى و به ناحق همسر و فرزند است، گرچه ممكن است دشمنى آنان را به همراه داشته باشد. «یا ایّها الّذین آمنوا انّ من ازواجكم و اولادكم عدواً لكم»
14* تعادل میان وظیفه و غریزه در زندگى خانوادگى لازم است، نه به خاطر عواطف و غرایز، دست از وظیفه و هجرت و جهاد بردارید و نه به خاطر انجام وظیفه، عواطف خانوادگى را نادیده بگیرید. «فاحذروهم و ان تعفوا و تصفحوا و تغفروا»
15* به دنبال عفو و مغفرت شما، عفو و مغفرت الهى است. «ان تعفوا و تصفحوا و تغفروا فانّ اللّه غفور رحیم»
16* اگر باور كنیم كه دارایى و ثروت، ابزار آزمایش و فتنه است، از كمى مال رنج نخواهیم برد. زیرا امتحانش آسانتر خواهد بود.
17* مال، سبب آزمایش است، زیرا باید از راه حلال بدست آید، باید به مصرف حلال برسد، باید حقوق واجب آن پرداخت شود، باید شكر آن ادا شود.
18* فرزند، سبب آزمایش است، زیرا والدین باید در انتخاب همسر، در پرداخت مهریه حلال به همسر، در تغذیه سالم فرزند، در محبت و نظارت بر تعلیم و تربیت، در ازدواج، در اشتغال، در گرایشهاى گوناگون او كمال دقت را داشته باشند كه عبور از تمام این مراحل امتحانى سخت است، البته اگر والدین وظیفه خود را به خوبى انجام دهند و از عهده آزمایش برآیند، در تمام كارهاى خوب فرزند شریك خواهند بود.
19* دلبستگى و وابستگى به مال و فرزند، زمینه لغزش و انحراف است. لذا خداوند هشدار مىدهد. «انّما اموالكم و اولادكم فتنة»
20* در آیه قبل، اموال به عنوان وسیله امتحان الهى معرّفى شد، در این آیه، راه پیروزى در آزمایش مال، انفاق و دورى از بخل معرفى شده است.
21* هم در مبارزه با نفس و خواستههاى نفسانى باید در حد توان تلاش نمود: «فاتقوا اللّه ما استطعتم»، هم در مبارزه با دشمن بیرونى باید در حدّ توان، سلاح و امكانات تهیه نمود. «و اعدّوا لهم ما استطعتم»(انفال، 60)
22*در اسلام، تكلیف فوق توان و طاقت وجود ندارد. «ما استطعتم»
23* تنها حفظ جسم از خطرات كافى نیست، حفاظت روح از اعمال و صفات بد نیز لازم است. «یوقَ شحّ نفسه»
24* در قرآن كفّاره گناهان چند چیز بیان شده است؛ از جمله: توبه، نماز، جهاد و قرضالحسنه.
25* یا انفاق كنید و ببخشید، یا لااقل قرض الحسنه بدهید. «انفقوا... تقرضوا»
26* یكى از راههاى حفظ نفس از بخل، قرض الحسنه است. «یوق شُحّ نفسه... تقرضوا اللّه»
27* وام گیرنده را تحقیر نكنید، زیرا طرف حساب شما خداوند است و در واقع شما به خدا وام دادهاید. «تقرضوا اللّه»
28* قرضِ نیكو، پاداش نیكو را به دنبال دارد. «قرضاً حسناً یضاعفه لكم»
29* وام دادن و حل مشكلات مردم، سبب گذشت خداوند از گناهان است. «تقرضوا اللّه... یغفر لكم»
30* براى ایجاد انگیزه در كارهاى خیر، پاداشها و بركات آن را بیان كنید. «یضاعفه لكم و یغفر لكم»
31* خداوند، از كسانى كه قرض الحسنه مىدهند، سپاسگزار است، پس افراد قرضگیرنده نیز از قرضدهندگان تشكر كنند. «و اللّه شكور»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_557
#مصیبت
#اطاعت
#وظیفه
#عفو
#صفح
#دشمن
#سرزنش
#هلاک
#ایمان_واقعی
#تعادل
#مال
#آزمایش
#امتحان_الهی
#اسلام
#تکلیف
#کفاره_گناهان
#قرض_الحسنه
#وام_دادن
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 558
1* از زمانى كه مرد همسرش را طلاق مىدهد، زن باید تا سه بار عادت ماهیانه و پاك شدن از آن صبر كند و سپس اگر خواست شوهر دیگرى اختیار كند. به این فاصله زمانى، «عدّه» مىگویند و زن باید خود حساب آن را داشته باشد. در دوره عدّه، مرد وظیفه دارد نفقه همسر مطلقه را پرداخت كند و نمىتواند او را در طلاق رجعى از منزل خارج كند. البتّه در این صورت، زن نیز نمىتواند بدون اجازه مرد از منزل خارج شود.
2* در دوران عدّه، مرد حق دارد به همسر خود رجوع كند و زندگى را دوباره از سرگیرند، بدون آنكه نیاز به اجراى عقد مجدّد باشد. شاید یكى از فلسفههاى قراردادن عدّه و این فاصله سه ماهه براى زن، آن هم در خانه شوهر، همین امكان بازگشت باشد تا جدایى به آسانى و شتابزده محقّق نشود. «لعلّ اللّه یحدث بعد ذلك امراً»
3* قرآن مىفرماید: «فامساكٌ بالمعروف» یا با خوبى همسرتان را نگاه دارید، «او تسریح باحسان» یا با نیكى از هم جدا شوید و هیچكس حق ندارد زن را با بدرفتارى نگاه دارد كه در این صورت حاكم اسلامى از زن حمایت مىكند.
4* در اسلام، مبغوضترین حلالها، طلاق است.(وسایل الشیعه، ج 15، ص 266) پیامبر گرامى اسلام مىفرماید: ازدواج كنید و طلاق ندهید كه با طلاق، عرش خدا به لرزه در مىآید: «تزوّجوا و لا تطلّقوا فانّ الطلاق یهتزّ منه العرش»(وسایل الشیعه، ج 15، ص 268) البته طلاق یك راه حلّ و گاهى ضرورت است.
5* اسلام سفارش نموده است كه در موارد اختلاف بین زن و شوهر، افراد دلسوزى از هر دو طرف به عنوان حَكَم انتخاب شوند و مورد اختلاف را بررسى و آن را رفع نمایند.
در این شیوه، اختلافات پیش آمده در همان مراحل اوّلیه حل مىشوند و كار زوجین به طلاق و دادگاه كشیده نخواهد شد. «و ان خفتم شقاق بینهما فابعثوا حَكماً من اهله و حَكماً من اهلها...»(نساء، 35)
6* طلاق به دست مرد است. «طلقتم، طلقوهنّ»
7* براى حفظ نظام خانواده، قانون طلاق همراه با شرایطى سرعت گیر قرار داده شده است. «طلّقوهنّ لعدّتهن»
8* رعایت تقوا در امر طلاق و خصوصاً عدّه آن، از سوى مرد و زن لازم است. «احصوا العدّة و اتّقوا اللّه»
9* طلاق نباید همراه با اهانت و تحقیر زن باشد. «لاتخرجوهنّ من بیوتهنّ»
10* گنهكار بى حیا كه حریمها را شكسته، حرمت ندارد و مستحق تحقیر است. «لا تخرجوهنّ... الاّ أن یأتین بفاحشة مبیّنة»
11* مردان نباید به خاطر تأمین نفقه و مسكن، منّتى بر همسران مطلقه خود داشته باشند، زیرا این حكم خداست. «تلك حدود اللّه»
12* تقوا و حدود الهى را مراعات كنید، آینده را هم به خدا بسپارید. «اتقوا اللّه... تلك حدود اللّه... لعل اللّه یحدث بعد ذلك امراً»
13* همواره لطف الهى را منحصر در وضع موجود نبینید، چه بسا جدایىها كه عامل رسیدن به وضع مطلوبتر مىشود. «لعل اللّه یحدث بعد ذلك امراً»
14* در قرآن، سى و هشت مرتبه كلمه معروف به كار رفته كه پانزده مرتبه آن مربوط به خانواده و همسردارى است، یعنى شیوه برخورد زن و مرد در زندگى باید شایسته و پسندیده باشد.
15* در روایات مىخوانیم: هنگامى كه آیه 3 نازل شد، جمعى از یاران پیامبر، كار و تجارت را رها كردند و گفتند: خداوند روزى ما را ضمانت كرده است، پس به كار و تلاش نیازى نیست. پیامبرصلى الله علیه وآله آنان را احضار و توبیخ كرد و فرمود: هركس كار و تلاش را رها كند، دعایش مستجاب نمىشود. «انّه من فعل ذلك لا یستجاب له»(تفسیر نور الثقلین)
16* در قرآن، هم مهر الهى با جمله، «من حیث لا یحتسب»(طلاق، 3) آمده است و هم قهر الهى. «فاتاهم اللّه من حیث لم یحتسبوا»(حشر، 2) یعنى گاهى مهر و قهر الهى غیر منتظره و به شكلى كه گمان نمىرود به انسان مىرسد.
17* هم ادامه زندگى باید به نحو پسندیده باشد و هم جدایى و طلاق. «امسكوهنّ بمعروف او فارقوهنّ بمعروف»
18* رفتار شایسته چه در حال صلح و آشتى و چه در حال قهر و جدایى، از حقوق همسر است. «امسكوهنّ بمعروف...»
19* نگاه دارى همسر، مقدّم بر جدایى است. ابتدا فرمود: «امسكوهنّ» و سپس «فارقوهنّ»
20* جدایى و طلاق، همراه با كرامت و به دور از هر گونه تحقیر صورت گیرد. «فارقوهنّ بمعروف»
21* براى حفظ حقوق طرفین، گرفتن دو شاهد عادل، نشانه محكم كارى و دقّت است. «و اشهدوا ذوى عدل منكم»
22* زن و شوهرى كه به ناچار با طلاق از هم جدا مىشوند، اگر تقوا را مراعات كنند، مشمول لطف ویژه خداوند مىشوند. «یرزقه من حیث لایحتسب»
23* اراده خدا در چارچوب محاسبات انسان نیست. «یرزقه من حیث لایحتسب»
24* رعایت امور معنوى، در زندگى مادّى اثر گذار است. (امدادهاى غیبى، در زندگى انسان نقش مؤثرى دارند.) «من حیث لایحتسب»
25* همیشه رزق زیاد وابسته به كار زیاد نیست. «و من یتق اللّه... یرزقه» (همان گونه كه همیشه مقدار و كمّیت آن مهم نیست. امام صادقعلیه السلام در تفسیر «یرزقه من حیث لایحتسب» فرمود: خداوند در آنچه به او داده بركت مىدهد.(تفسیر نور الثقلین))
26* تقوا و توكل دو اهرم براى خروج از بن بست است. «و من یتق اللّه... و من یتوكل على اللّه...»
27* دلیل توكل ما، قدرت بى نهایت الهى است. «و من یتوكل ... انّ اللّه بالغ امره»
28* معناى توكل ما و قدرت خداوند آن نیست كه انسان به همه خواستههاى خود مىرسد، زیرا تمام امور هستى قانونمند است و حساب و كتاب دارد. «و من یتوكل على اللّه فهو حسبه ان اللّه بالغ امره قد جعل اللّه لكل شىءٍ قدراً»
29* به دنبال بیان احكام طلاق در آیات پیشین، این آیه مىفرماید: زنانى كه به هر دلیل، اعم از كهولت سنّ یا بیمارى، عادت ماهانه ندارند، باید سه ماه كامل عدّه نگهدارند و زنان باردار باید تا زمان وضع حمل صبر كنند، سپس مىتوانند ازدواج كرده و به همسر دیگرى درآیند.
30* فرزند، حریم و حقوقى دارد و زن باردار نمىتواند به ازدواج دیگرى درآید. «اولات الاحمال اجلهنّ ان یضعن حملهنّ»
31* براى افراد باتقوا، تحمّل سختىها آسان است. چون تقوا ظرفیّت انسان را بالا مىبرد. «یجعل له من امره یسراً» («من امره» یعنى: «از ناحیه كارهاى او»)
32* گناهكاران مىتوانند به وسیله تقوا، گذشته را جبران كنند. «یكفّر عنه سیئاته»
33* گناهكاران را بدعاقبت نپندارید، چه بسا گناهانشان پاك شود. «یكفّرعنهسیئاته»
34* تقوا، هم گذشتهها را جبران مىكند، «یكفر عنه سیئاته» هم آینده را تأمین مىنماید. «یعظم له اجراً»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_558
#طلاق
#عده
#اهانت
#تحقیر
#بی_حیا
#نفقه
#مسکن
#کار
#شاهد
#توکل
#غرزند
#ازدواج
#زنان_باردار
#گناهکاران
#بدعاقبت
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 559
1* تأمین مسكن زن حتّى بعد از طلاق تا مدّتها بر عهده مرد است. «اسكنوهنّ»
2* مسكن زن مطلقه باید در همان مكانى باشد كه مرد در آن سكونت دارد. (جدایى و طلاق نباید سبب جدایى مسكن شود). «من حیث سكنتم»
3* ملاك در انتخاب مسكن از نظر كمیّت و كیفیّت، مقدار توانایى مرد است، نه میزان توقّع و تقاضاى زن. «من وجدكم»
4* مرد حق ندارد به همسرى كه طلاق داده هیچ ضررى برساند. «لاتضاروهنّ»
5* مرد حق ندارد براى همسرى كه طلاق داده هیچ گونه تنگنایى قرار دهد. «لتضیّقوهنّ»
6* تأمین هزینه زنان باردار حتّى بعد از طلاق، واجب است. «فانفقوا علیهنّ حتّى یضعن حملهنّ»
7* زن مطلّقه مىتواند در برابر شیر دادن به طفل خود، از شوهر درخواست مزد نماید. «فاتوهنّ اجورهنّ»
8* شیر مادر حتّى در صورتى كه از شوهر مزد دریافت كند، بهتر از شیر دایه است. «فان ارضعن لكم فاتوهنّ اجورهنّ» ضمناً زنان مطلقه در شیر دادن مختارند. «فان ارضعن لكم»
9* مشورت زن و مرد به قدرى ارزش دارد كه حتّى در شرایط جدایى، اسلام به آن سفارش كرده است. «وائتمروا بینكم»
10* در همه مسایل خانوادگى، ملاك پذیرش عرف و عقل است. «فامسكوهنّ بمعروف، فارقوهن بمعروف...، وائتمروا بینكم بالمعروف»
11* مشورت لازم است، گرچه همیشه و همه جا نتیجه نمىدهد. «و ان تعاسرتم»
12* اگر زن و مرد به توافق نرسیدند، نباید حقوق طفل معطل بماند. «فسترضع له اُخرى»
13* در تصمیمگیرىهاى خانوادگى باید حقوق نوزاد و كودك حفظ شود:
الف) تا مادامى كه كودك در شكم است، پدر هزینه او را بدهد.
ب) بعد از تولد مادر به او شیر بدهد.
ج) پدر هزینه شیربها را به مادر بپردازد.
14* ملاك در میزان هزینه زندگى، توان مالى مرد است، نه تنگنظرىهاى مرد و یا خواستهها یا آرزوهاى زن. «ذوسعةٍ من سعته»
15* حتّى در شرایط طلاق، جوانمردى را از دست ندهید. «ذوسعة من سعته»
16* شرط نفقه، دوست داشتن همسر نیست، زن طلاق داده شده نیز تا مدّتى واجب النفقه است. «ذوسعة من سعته»
17* انفاق كننده، مال و دارایى خود را از خدا بداند. «ممّا اتاه اللّه»
18* تكلیف، به مقدار توان است. «لا یكلف اللّه نفساً الاّ ما اتاها» اسلام، دینى واقع گراست و تكلیف فوق طاقت ندارد.
19* در شرایط تلخ طلاق و جدایى یا فقر و تنگدستى، امید به آینده را از دست ندهید. «سیجعل اللّه بعد عسر یُسراً»
20* عذاب دنیا، هرچه هم شدید باشد، به اندازه چشیدنى بیش نیست. عذاب مهمّ در قیامت است. «عذبناها... فذاقت وبال امرها»
21* سرانجام سرپیچى از فرمان خدا و رسول، خسارت است. «عاقبة امرها خسراً»
22* به كامیابىهاى زودگذر نیندیشیم، پایان كار را در نظر بگیریم. «عاقبة امرها خُسراً»
23* هدف از بعثت انبیا و كتابهاى آسمانى، تذكّر و بیدارى مردم است. «قد انزل اللّه الیكم ذكراً»
24* عقل از درون و وحى از بیرون، وسیلههاى نجات بشرند. «اولى الالباب... انزل اللّه الیكم ذكراً»
25* مكتب به تنهایى كافى نیست، وجود رهبر لازم است. «رسولاً یتلوا»
26* براى نجات و خروج مردم از ظلمات به نور، بهترین راه، بیان و رساندن آیات الهى است. «یتلوا علیكم آیات اللّه... لیخرج الّذین آمنوا...»
27* خارج كردن مردم از ظلمات، در اصل كار خداوند است، «اللّه ولىّ الّذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الى النّور»(بقره، 257) ولى این كار از طریق پیامبران انجام مىشود. «رسولاً... لیخرج»
28* هم آفرینش هستى به دست خداست و هم تدبیر امور آن. «خلق... یتنزل الامر»
29* هستى كلاس درس است. «خلق... لتعلموا»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_559
#زن_مطلقه
#طلاق
#مشورت
#حقوق_طفل
#نفقه
#انفاق
#عذاب
#وسیله_های_نجات
#آیات_الهی
#بهترین_راه
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 560
1* یكى از امورى كه انسان را گرفتار مىكند، علاقه به كسب رضایت دیگران به هر قیمتى است. «تبتغى مرضات ازواجك»
2* خداوند، هم گذشته را جبران مىكند، «غفور رحیم» و هم راه را براى آینده باز مىكند. «فرض اللّه لكم تحلة ایمانكم»
3* زن باید رازدار باشد تا همسرش بتواند اسرارش را به او بگوید. «و اذ أسرّ النّبىّ الى بعض ازواجه»
4* آبروى افراد خطاكار را حفظ كنید و نام آنها را نبرید. «بعض ازواجه... نبّأت به»
5* رهبر جامعه نباید از مسائل داخلى وخانوادگى خود غافل باشد. «اظهره اللّه علیه»
6* لغزشها را به خود افراد بگویید نه دیگران. «عرّف بعضه»
7* در مدیریّت، گاهى تغافل و سعه صدر لازم است. «و اعرض عن بعض»
8* آن كه اسرار دیگران را سرّى فاش مىكند، احتمال بدهد كه سرّ او نیز فاش شود. «نبّأت به... نبّأها به»
9* 52 حدیث از شیعه و سنى نقل شده است كه مراد از صالح المؤمنین، علىّ بن ابیطالبعلیهما السلام است. بر اساس این روایات، علىّ بن ابیطالبعلیهما السلام در كنار جبرئیل و بلكه میان او و سایر فرشتگان قرار گرفته است و این مقام را پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله به آن حضرت بشارت دادند.(تفسیر كنز الدقائق)
10* به خاطر یك خلاف، همه را زیر سؤال نبرید. «تتوبا» (دو نفر باید توبه كنند، نه همه.)
11* شنیدن راز نیز ممنوع است. خداوند به گوینده و شنونده، هردو مىفرماید: توبه كنید. «تتوبا»
12* توبه تنها اظهار پشیمانى با زبان نیست، توبه واقعى بازگشت دل گنهكار است. «تتوبا... صغت قلوبكما»
13* كسانىكه رازى را بىدلیل افشا مىكنند، اگر توبه نكنند، توطئهگرند. «ان تتوبا... تظاهرا علیه»
14* صالح بودن، انسان را در كنار فرشتگان مقرّب الهى قرار مىدهد. «جبریل و صالح المؤمنین»
15* غرور كاذب افراد را بشكنید و در برابر پندارهاى باطل بایستید. «خیراً منكن»
16* ارزش واقعى زن، به كمالات اوست. «خیراً منكنّ مسلمات، مؤمنات...»
17* ایمان و عبادت زن، مهمتر از باكره یا بیوه بودن اوست. «مؤمنات... ثیّبات و ابكارا»
18* در روایات مىخوانیم كه شیوه حفظ بستگان از آتش دوزخ، امر به معروف و نهى از منكر آنان است كه اگر قبول كردند، آنان را از آتش حفظ كردهاى و اگر نپذیرفتند، تو به وظیفهات عمل كردهاى. «ان اطاعوك كنت قد وقیتهم و ان عصوك قد قضیت ما علیك»(تفسیر نور الثقلین)
19* پیامبر اسلامصلى الله علیه وآله مىفرماید: «مرّوا صبیانكم بالصلاة اذا بلغوا سبع سنین واضربوهم على تركها اذا بلغوا تسعاً و فرقوا بینهم فى المضاجع اذا بلغوا عشرا»(بحار، ج 85، ص 134.) همین كه فرزندتان به هفت سالگى رسید، آنان را به نماز فرمان دهید و همین كه نه ساله شدند، سختگیرى تا مرز تنبیه بدنى مانعى ندارد و بستر و رختخواب آنان را در ده سالگى جدا كنید.
20* هم خودتان را حفظ كنید، «قوا انفسكم» و هم از خداوند بخواهید شما را حفظ كند. «ربّنا... قنا عذاب النار»(بقره، 201)
21* ایمان داشتن كافى نیست، حفظ آن از خطرات و آسیبها مهم است. پس باید مراقبت كرد. «یا ایّها الّذین آمنوا قوا انفسكم»
22* اولین گام در اصلاحات، اصلاح خود و بستگان و سپس اصلاح جامعه است. در این آیه، اصلاح خود و بستگان و سپس در آیه نهم، اصلاح جامعه از طریق جهاد با كفّار و منافقان آمده است. «قوا انفسكم و اهلیكم»
23* تربیت دینى فرزندان، بر عهده مدیر خانواده است. «قوا انفسكم و اهلیكم ناراً»
24* نفس انسان، سركش است و نیاز به حفاظت دارد. «قوا انفسكم»
25* اولىترین فرد به حفظ انسان، خود انسان است. «قوا انفسكم»
26* كیفرهاى قیامت، چیزى جز عملكرد انسان نیست. «انّما تجزون ما كنتم تعملون»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_560
#رازدار
#رهبر
#خانوادگی
#لغزش
#مدیریت_خانه
#اسرار
#علی_بن_ابیطالب_علیه_السلام
#توبه
#ارزش_واقعی_زن
#خطرات
#اصلاخ_خود
#بستگان
#تربیت
#قیامت
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 561
1* در آیات قبل فرمان داد كه خود را از آتش دوزخ حفظ كنید، «قوا انفسكم...» در این آیه، یك از راههاى آن را توبه واقعى مىداند. «توبوا الى اللّه»
2* توبه باید به درگاه خدا باشد، نه افشاى گناه نزد بندگان. «توبوا الى اللّه»
3* یكى از تكالیف مؤمن، توبه از گناه است. «یا ایّها الّذین آمنوا توبوا...»
4* توبه باید خالصانه و صادقانه باشد نه لقلقه زبان. «توبةً نصوحا»
5* توبه، زمان و مكان خاصّى ندارد. «توبوا الى اللّه توبةً نصوحا»
6* پذیرش توبه، از شئون ربوبیّت است. «عسى ربّكم ان یكفّر عنكم سیئاتكم»
7* ناپاكى و پلیدى در بهشت جاى ندارد؛ اول پاك شدن، سپس وارد بهشت شدن. «یكفّر... یدخلكم»
8* نتیجه توبه دو چیز است: محو گذشته «یكفّر عنكم سیئاتكم» و تأمین آینده. «یدخلكم جنّات»
9* ایمان به پیامبر كافى نیست، همراهى و تبعیّت از آن حضرت لازم است. «و الّذین آمنوا معه»
10* در قیامت نیز تكامل هست. مؤمنان در آن روز به فكر تكمیل نور خود هستند. «ربّنا اتمم لنا نورنا»
11* جنگ و جهاد، باید زیر نظر رهبر الهى باشد. «یا ایّها النّبى جاهد الكفّار»
12* اسلام دین جامع است. در جاى خود رأفت دارد و در جاى خود سختگیرى و خشنونت. «و اغلظ علیهم»
13* زن مىتواند الگوى فساد یا صلاح، در طول تاریخ باشد. «ضرب اللّه مثلاً... امرأة نوح و امرأة لوط»
14* زن در عقیده و عمل آزاد است. وابستگى خانوادگى و اقتصادى و اجتماعى او را مجبور نمىكند. «كانتا تحت عبدین من عبادنا... فخانتاهما»
15* جریان كفر و نفاق، حتى در خانه انبیا نفوذ مىكند. «فخانتاهما»
16* در نظام خانوادگى دینى، سرپرستى و مدیریّت با مرد است. «كانتا تحت عبدین»
17* در آیات قبل، دو نمونه زن بد (همسر نوح و لوط) معرّفى شد و در آیات 11 و 12، دو نمونه زن خوب معرّفى مىشود. (همسر فرعون و حضرت مریم)
هنگامى كه آسیه، (همسر فرعون) معجزه حضرت موسى را دید، به او ایمان آورد و فرعون، به كیفر این كار، دست و پایش را به زمین میخكوب كرد و او را زیر آفتاب سوزان قرار داد. هنگامى كه آسیه آخرین لحظههاى عمر خود را مىگذرانید، دعایش این بود، «ربّ ابن لى عندك بیتاً فى الجنّة»(تفسیر مجمع البیان)
لازم نیست الگو، پیامبر یا امام معصوم باشد و لازم نیست سابقه توحیدى داشته باشد. زن فرعون، نه معصوم بود و نه موحّد، بلكه با دیدن معجزه موسى ایمان آورد.
در معرّفى الگو و تجلیل از شخصیتها، فرقى میان زن و مرد نیست. قرآن به پیامبرش دستور مىدهد كه یاد ابراهیم را زنده نگه دار: «واذكر فى الكتاب ابراهیم»( مریم، 41) و یادآور مریم باش: «واذكر فى الكتاب مریم»( مریم، 16) چنانكه در این آیه، همسر فرعون را معرّفى مىكند. «ضرب اللّه مثلاً للّذین آمنوا امرائة فرعون»
18* همسر فرعون ثابت كرد بسیارى از شعارهایى كه در طول زمان، جزو فرهنگ مردم شده، غلط است و باید آن را عوض كرد.
مىگویند: خواهى نشوى رسوا، هم رنگ جماعت شو، امّا او گفت: من هم رنگ جماعت نمىشوم و رسوا هم نمىشوم.
مىگویند: یك دست صدا ندارد، امّا او ثابت كرد كه یك نفر نیز مىتواند موج ایجاد كند.
مىگویند: زن شخصیّت مستقل ندارد، امّا او ثابت كرد زن در انتخاب راه مستقل است.
مىگویند: با مشت نمىشود به جنگ درفش رفت، امّا او ثابت كرد حق ماندنى است و اگر مشت روى آهن اثر ندارد، روى افكار عمومى در تاریخ اثر دارد.
مىگویند: با یك گل بهار نمىشود، امّا او ثابت كرد اگر خدا بخواهد با یك گل بهار مىشود.
مىگویند: فلانى نمك خورد و نمكگیر شد، همسر فرعون نان و نمك فرعون را خورد، ولى از عقیده او متنفّر بود و مىگفت: «نجّنى من فرعون» خدایا! مرا از فرعون نجات بده.
19* حرف اول را اراده انسان مىزند، نه چیز دیگر. «ضرب اللّه مثلاً... امرائة فرعون»
20* مبارزه با طاغوت، با دعا منافاتى ندارد. «ربّ... نجّنى من فرعون»
21* اطاعت زن از مردم در عقیده لازم نیست، بلكه گاهى باید موضع بگیرد. «نجّنى من فرعون»
22* روابط خانوادگى مرز دارد و همین كه به انحراف و كفر رسید باید تغییر كند. «نجّنى من فرعون»
23* تنها زنى كه نامش در قرآن آمده، حضرت مریم است كه 31 مرتبه در دوازده سوره از او نام برده شده كه 12 بار آن به صورت عیسىبنمریم است و یك سوره قرآن، به نام اوست.
24* ارزش زن به پاكدامنى اوست. «مریم بنت عمران الّتى احصنت فرجها»
25* گام اول را باید انسان بر دارد، آنگاه الطاف الهى سرازیر مىشود. «احصنت فرجها فنفخنا فیه من روحنا»
26* فرزند پاك از دامان پاك برمىخیزد. «احصنت فرجها فنفخنا فیه من روحنا»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_561
#توبه
#قیامت
#جنگ
#اسلام
#زن
#عقیده
#آسیه
#الگو
#همسر_فرعون
#روابط_خانوادگی
#فرزند_پاک
#ارزش_زن
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 562
1* امام صادقعلیه السلام ذیل آیه 2 فرمود: مراد عمل بیشتر نیست، بلكه مراد بهترین عمل است و آن انجام عمل است همراه با خشیت الهى و نیّت صادق و نیكوكارى.(كافى، ج 2، ص 16)
2* تمام قدرتها و حكومتها از بین رفتنى هستند، تنها حكومت خداوند ابدى است. «بیده الملك و هو على كلّ شىء قدیر»
3* مرگ به معناى فنا و نابودى نیست، بلكه امرى وجودى است كه آفریده شده و آن انتقال از این دنیا به دنیاى دیگر است. «خلق الموت»
4* آفرینش مرگ، آزمایشى براى ظهور صبر، و آفرینش حیات، آزمایشى براى ظهور شكر است. «خلق الموت والحیاة لیبلوكم»
5* آفریدهها همه هدفمندند و هیچ چیز، عبث آفریده نشده است و خداوند انسان را براى تكامل انتخابى آفریده است. «لیبلوكم»
6* جوهره انسان در لابلاى گرفتارىها و تلخ و شیرینىها روشن مىشود. «خلق الموت والحیاة لیبلوكم»
7* آزمایش الهى براى مشخص شدن علم خداوند نیست، زیرا او همه چیز را از قبل مىداند؛ بلكه براى آن است كه عملى از ما صادر شود. «لیبلوكم ایّكم احسن عملاً» (مثل استادى كه معلومات شاگردش را مىداند، ولى او را امتحان مىكند تا استحقاق نمره شاگرد جلوه كند.)
8* ملاك عمل، كیفیّت است نه كمیّت. «أحسن عملاً» (نه «اكثر عملاً»)
9* به خوب بودن كار، قانع نباشیم، باید بهترین كار انجام شود. «احسن عملاً»
10* عزّت و قدرت خداوند همراه با رأفت و رحمت است. «العزیز الغفور»
11* از شكست در آزمایشهاى الهى مأیوس نشوید، كه او بخشنده است. «الغفور»
12* نظام موجود، نظام احسن است و در نظام آفرینش، هیچ نقص و كمبودى وجود ندارد. «ماترى فى خلق الرّحمن من تفاوت»
13* خداشناسى باید بر اساس نظر و دقت باشد، تا ایمان انسان به عظمت هستى و قدرت آفریدگار بیشتر شود. «فارجع البصر... ثمّ ارجع البصر»
14* براى كسب معرفت، یك بار دیدن و نظر كردن كافى نیست. «فارجع البصر... ثمّ ارجع البصر كرّتین» (در این آیه كلمه «ترى» دو بار و كلمه «بصر» سه بار همراه با لفظ «كرّتین» تكرار شده است.)
15* خداوندى كه كار خود را محكم و حكیمانه انجام داده است، از دقّت نظر دیگران نگران نیست، بلكه دیگران را به بازدید دعوت مىكند. «فارجع البصر... ثم ارجع البصر»
16* عذاب جهنم، همراه با تحقیر است: «القوا فیها»، گوشخراش است: «سمعوا لها شهیقا» و همراه با سؤال توبیخ است. «سئلهم خزنتها»
17* ریشه تكذیب، عدم تعقّل است. «كذّبنا... لو كنّا نسمع او نعقل» (تعالیم اسلام مطابق با عقل است، اگر تعقل مىكردیم مؤمن مىشدیم.)
18* روحیه لجاجت به جایى مىرسد كه گمراهان، به پیامبران الهى نسبت گمراهى مىدهند، آنهم گمراهى بزرگ! «ان انتم الاّ فى ضلال كبیر»
19* اعتراف به گناه در دنیا ممكن است سبب عفو شود، ولى در آخرت هرگز. «فاعترفوا بذنبهم... اصحاب السّعیر»
20* كفّار در قیامت هم شكنجه جسمى مىشوند: «اصحاب السعیر»، هم شكنجه روحى. «سُحقاً» (دور بودن از رحمت الهى)
21* در شیوه تربیت باید توبیخ بدان و تشویق خوبان در كنار هم باشد تا مورد مقایسه قرار گیرد. (آیات قبل سخن از كیفر دوزخیان بود و این آیه از بهشتیان سخن مىگوید.) «انّ الّذین یخشون ربّهم»
22* خشیت از خداوند زمانى كارساز است كه دائمى باشد. «یخشون» فعل مضارع و نشانه استمرار است.
23* پاك شدن از گناهان، زمینه دریافت الطاف الهى است. «لهم مغفرة و اجر كبیر»
24* تقوا و خشیت واقعى آن است كه انسان در درون خود نیز از خدا پروا داشته باشد، وگرنه تقواى ظاهرى، تظاهرى بیش نیست. «یخشون ربّهم بالغیب»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_562
#بهترین_عمل
#امام_صادق_علیه_السلام
#مرگ
#آزمایش_الهی
#ملاک_عمل
#خوب_بودن
#نظام_احسن
#کسب_معرفت
#عذاب_جهنم
#ریشه_تکذیب
#روحیه_لجاجت
#گناه
#خشیت
#تقوای_ظاهری
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)