eitaa logo
هفته‌نامه زن روز
720 دنبال‌کننده
14.6هزار عکس
128 ویدیو
1.5هزار فایل
کانال رسمی هفته‌نامه «زن روز» قدیمی‌ترین نشریه فرهنگی اجتماعی زنان ارتباط با ادمین: @zaneruz97
مشاهده در ایتا
دانلود
بیش‌فعال نیست ولی... فرزانه مصیبی روز سوم مدرسه معلم مرا خواست و گفت: «پسرت خیلی در کلاس صحبت می کند. آرام و قرار ندارد. در کلاس راه می رود و اصلا حواسش نیست من چه می گویم.» هنگ کرده بودم و فقط نگاهش می کردم. انتظار نداشتم اولین کلماتی که از معلم پسرم بعد از مدرسه رفتن می شنوم این جملات باشد. احساس کردم یک تکه یخ بزرگ هستم که مقابل چراغ کوره ای قرار گرفتم و در حال آب شدنم گفتم: «من معذرت می خوام.» معلم گفت: «باهاش صحبت کنین. حالا خیلی هم نمی خواد ناراحت بشین. اولشه عادت ندارن به قانون مدرسه.» جالب بود، معلم حال مرا که دید شروع کرد به دلداری دادنم. پسر دوستم پارسال کلاس اول بود ولی معلم نتوانست با او کنار بیاید. اول فکر می کرد معلمش تازه کار است و نحوه ی رفتار درست با بچه را نمی داند... @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
به نام خدایی که زیباست و زیبایی را دوست دارد... 💞اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💞 🍃🌹سلام! صبح زیبای یکشنبه پاییزی‌تون به‌خیر و شادی. فرا رسیدن سالروز خجسته میلاد حضرت زینب سلام الله علیها و روز پرستار مبارک باد🌹🍃 «وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ ۖ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ. و هنگامی که بندگان من، از تو در باره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم! دعای دعا کننده را، به هنگامی که مرا می‌خواند، پاسخ می‌گویم! پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند (و به مقصد برسند)!» (بقره، آیه ۱۸۶) @zane_ruz
اثر هورمون‌های مغز در مسیر توسعه زهرا خالقی محمدی مغز ما برای افزایش بهره وری در مسیر توسعه نیاز به افزایش سطح سروتونین، دوپامین، اکسی توسین و اندورفین دارد. وقتی مراجعینم از من فقط برنامه یا راهکار می خواهند حقیقتا از ناآگاهی آن ها رنج می کشم و می دانم که این ناآگاهی از عملکرد هورمون های مغز می باشد و بی شک نمی گذارد آن ها به رشد همه جانبه ای برسند. نادیده گرفتن مغز به عنوان اتاق فرمان بدن و فراموش کردن آن بیشتر ریشه در عدم اطلاعات ما دارد. افرادی که با اختلالات روان تنی مواجه هستند. (افسردگی، اضطراب، فوبیا و...) در مسیر توسعه بیشتر باید به این هورمون ها توجه نمایند. برای ایجاد مسیر عصبی جدید، نیاز به شجاعت و تمرکز دارید زیرا باید یک رفتار جدید را به مدت چهل و پنج روز و بیشتر به صورت مداوم تکرار کنید، چه این کار خوشایند باشد و چه نباشد. هر کس می تواند این کار را برای مغز خود انجام دهد نه مغز دیگران. رفتاری که ما برای تغییر سطح هورمون های مغزمان انجام می دهیم راهکار منحصربه فرد ماست پس آن را نمی توانیم تعمیم دهیم و کشف و رشد در آن با شرایط مغزی و شخصیتی هر فرد متفاوت است. در «مشاوره» این هفته می‌خواهیم شما را با هورمون‌های مغز و چگونگی اثرگذاری‌شان بر رفتار ما آشنا کنیم. در بخشی از این نوشتار می‌خوانیم: سروتونین نه تنها به تنظیم احساسات شما کمک می کند، بلکه سبب تنظیم خواب، اشک ها، هضم، توانایی یادگیری و حافظه نیز می شود. حس غرور ناشی از مورد احترام قرار گرفتن را ایجاد می کند (امنیت ناشی از احساس اهمیت اجتماعی) وقتی کسی به شما احترام می گذارد احساس خوشایندی را تجربه می کنید زیرا کسب احترام باعث ترشح سروتونین می شود سپس این احساس خوب به شما انگیزه می دهد که در جستجوی احترام بیشتری برآید. بسیاری از روش های برتری اجتماعی، ارتباطی با جایگاه رسمی و ثروت ندارد. ظاهر فردی، مثال خوبی برای این مسئله است. شاید فردی به خاطر ظاهرش احساس کند به او احترام می گذارند در حالی که فرد دیگری احساس کند به او احترام گذاشته نمی شود حتی اگر با این دو فرد، بسیار شبیه به هم رفتار کنند. دلیلش هم این است که مواد شیمیایی مغز ما بر مدار هایی تکیه می کنند که پیش از این ساختهایم. هر یک از مواد شیمیایی مغز با هدف خاصی برای بقا فعال می شوند سپس برای این که برای فرصت بعدی بقا آماده شوید «غیرفعال» می شوند. شما می‌توانید متن کامل این نوشتار را در شماره ۲۸۴۱ مجله زن روز مطالعه فرمایید. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
چه دعایی می‌کنی؟! از مرحوم آقای اشراقی، داماد حضرت امام نقل می‌کنند که ایشان گفته بود: من با حضرت امام رحمة الله قدم می‌زدیم. حضرت امام رو کردند به من و گفتند: «اگر از عالم ملکوت به تو بگویند یک دعای مستجاب داری، چه دعایی می‌کنی؟» آقای اشراقی گفته بود که آقا سؤالش را خودتان کردید، جوابش را هم خودتان بدهید. حضرت امام هم فرمودند: «اگر از عالم ملکوت به من بگویند یک دعای مستجاب داری، می‌گویم: «اللّهُمّ اجعَل عاقِبَةَ أمرنا خیراً» دعا می‌کنم که عاقبت به خیر شوم.» @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
کوکوی کدو سبز 🧑‍🍳مواد لازم برای ۴ نفر: کدو سبز: ۳ عدد آرد گندم: ۱ قاشق غذاخوری آویشن: مقداری کمی پیازچه: ۳ عدد تخم مرغ: ۳ عدد نمک و فلفل سیاه: به اندازه ی کافی زردچوبه و روغن: به اندازه ی کافی 🧑‍🍳طرز تهیه: ابتدا کدوها را با رنده ریز می کنیم و مقدار کمینمک نیز می ریزیم. سپس به مدت ۱۰ دقیقه به کدوها استراحت می دهیم تا آب آن کاملا خارج شود. در این فرصت پیازچه ها را نگینی خرد می کنیم و کنار می گذاریم. سپس کدوهای رنده شده را در صافی می ریزیم و با دست محکم فشار می دهیم تا آب اضافه ی آن ها کاملا خارج شود و بعد کدوهای رنده شده را داخل کاسه ای می ریزیم و پیازچه های خرد شده را به آن اضافه می کنیم. تخم مرغ ها را اضافه می کنیم و بعد آرد را کم کم به آن اضافه می کنیم تا آرد گلوله نشود، سپس به خوبی با یک قاشق هم می زنیم تا آرد در تخم مرغ ها گلوله نشود. زردچوبه، نمک، فلفل سیاه و آویشن به هر میزان که تمایل داریم به مواد اضافه می کنیم و خوب مخلوط می کنیم. سپس مایه را در روغن سرخ می کنیم. کوکو را می توانید با گوجه و خیارشور میل کنید. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
معرفی کتاب «روی ماه خداوند را ببوس» نوشته مصطفی مستور مریم ابراهیمی شهرآباد رمان «روی ماه خداوند را ببوس»، نوشته ی «مصطفی مستور»، برای اولین بار در سال ۱۳۷۹ منتشر شد که از همان ابتدا به ذهن خواننده خوش نشست، پس از آن بارها تجدید چاپ شد و به زبان های زیادی از جمله عربی، روسی، ترکی، آلبانیایی و... ترجمه شده است. درون مایه ی اصلی رمان روی ماه خداوند را ببوس، رسیدن انسان مدرن به معنای زندگی است، رسیدن به اخلاق، رسیدن به خدا و درک او. مستور در این داستان، برگرفته از دنیای مدرن، جهانی را خلق کرده که پوچ و تکراری است، با لذت های محدود و سیاه. شاید بتوان گفت شخصیت های رمان «روی ماه خداوند را ببوس»، به طور کامل در وجود نویسنده ته نشین شده اند و درون او زندگی می کنند. همین موضوع حس باورپذیری را در مخاطب ایجاد کرده و این رمان هم چنان پرمخاطب است. در رمان روی ماه خداوند را ببوس، اغلب با شخصیت هایی مواجه هستیم که یا دارای مشکلات روحی روانی هستند یا به دلایل مختلفی در مرحله ی فروپاشی آگاهی قرار دارند. یونس راوی و شخصیت اصلی داستان است که عقاید و اعتقاداتش در داستان خوب به تصویر کشیده شده، دچار شک و تردیدهایی می شود که آیا خدا هست یا نه؟ شک و تردیدهایی که انسان امروزی نیز به آن دچار شده. تا جایی که این شک و تردیدها زندگی یونس را تحت الشعاع قرار می دهد و رابطه او و نامزدش، سایه را به چالش می کشاند. سایه، دانشجوی رشته الهیات است و مشغول کار بر روی پایان نامه ی خود با موضوع «مکالمه خدا با حضرت موسی» است. سایه دختری معتقد و مذهبی است که شک و سردرگمی یونس، او را نگران کرده است، مستور نگرانی سایه را زیبا به تصویر کشیدهاست. او سایه را بین دو راهی عشق زمینی و الهی قرار می دهد، در دیالوگی سایه خطاب به یونس چنین می گوید: «سال ها منتظرت موندم. همیشه از پنجره پایین رو نگاه می کردم تا تو بیایی. تلفن ها رو به امید شنیدن صدای تو جواب می دادم. وقتی صدای زنگ در می اومد به هوای دیدن تو دَر رو باز می کردم. من هم مثل هر دختر دیگه ای آرزو داشتم خوش بخت بشم و فکر می کردم با تو خوش بخت می شم اما دوست داشتن با خوش بختی فرق می کنه. یونس تو اگه خداوند رو از بین ما کنار بذاری هر دوی ما رو کنار گذاشته ای. من یا باید خداوند رو به خاطر تو قربانی کنم یا به خاطر او از عشق تو بگذرم. من راه دوم رو انتخاب می کنم، یونس.» دلیل اینکه رمان روی ماه خداوند را ببوس، به این شدت مورد توجه خواننده قرار گرفته، شاید بتوان گفت این است که نویسنده، توانسته است شخصیت های متفاوتی بیافریند و آن ها را به خوبی توصیف کند که برای خواننده بسیار ملموس است، حتی دیالوگ های ردوبدل شده بین این شخصیت ها به گونه ایست که گویی خواننده بارها و بارها آن ها را به زبان آورده یا در ذهن خود تکرار کرده است. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
اگر مبتلا به آندومتریوز هستید از دارچین غافل نشوید مصرف دارچین به دلیل تأثیر ضدالتهابی و آنتی اکسیدانی در مبتلایان به آندومتریوز توصیه می شود زیرا می تواند درد شدید هنگام سیکل قاعدگی همچنین حالت تهوع را کاهش دهد. در عوض باید توجه داشت که در صورت ابتلا به این بیماری باید از مصرف فلفل سیاه، پاپریکا و فلفل قرمز اجتناب شود زیرا این ادویه ها حاوی ترکیبی به نام لِکتین هستند که بسیار التهاب آور بوده و نفوذپذیری روده ها را افزایش می دهند. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
پناهندگان یهودی که در انفجار سوختند لیلا ملوکی به نقل از کتاب «یک پیمانه آب یک پیمانه خون»، ۲۶ نوامبر سال ۱۹۴۰ عده ای مهاجر یهودی اروپایی بدون کسب مجوز از دولت انگلیس، که در آن وقت قیمومیت فلسطین را برعهده داشت، با کشتی پاتریا به بندر حیفا وارد شدند. این مهاجرت با چراغ سبز آژانس بین الملل یهود آغاز شد؛ لذا اداره ی مهاجرت دولت بریتانیا به تازه واردین اجازه ورود نداد و مأمورین انگلیس اعلان کردند که کشتی و سرنشینان را به جزیره موریس خواهند برد... وقتی مأمورین انگلیس به کشتی و مسافرینش اجازه لنگر انداختن در بندر حیفا و پیاده شدن آنان را ندادند، تروریست های هاگانا برای جلب نظر مردم دنیا و به ویژه آمریکائیان، کشتی را با همه سرنشینانش منفجر کردند. در آن کشتی ۱۹۰۰ نفر یهودی مهاجر وجود داشت. به قول یکی از اعضای آژانس بین المللی یهود، این جنایات از آن جهت انجام شد تا دولت انگلیس بداند که یهودیان را نمی شود از وطنشان! دور کرد. تروریست های هاگانا کشتی پاتریا را در دل شب منفجر کرده، در بندر جهنمی از آتش برپا کردند. همه سرنشینان آن که زن و کودک، جوان و پیر بودند میان آتش سوختند و در آب دریا مدفون شدند. صهیونیست ها جنایت خود را به گردن دولت انگلیس انداختند، لکن در سال ۱۹۵۰ از این جنایت پرده برداشته، اعلام شد که آن عمل جنایتکارانه توسط خود صهیونیست ها انجام گرفته است نه دولت انگلیس. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
پرستاری با لباس خون‌آلود ماه منیر داستانپور به عقربه های ساعتم که مثل دونده های دو سرعت در حال دویدن هستند، نگاه می کنم و آه می کشم. بعید می دانم بتوانم به موقع خودم را به دادگاه برسانم. قرار است دو گروه از پرستاران در برابر یکدیگر بایستند و هر کدام از فکر و نظریه ای که جانشان را بر سر آن از دست داده اند؛ دفاع کنند. در این دادگاه من نه دادستانم، نه وکیل مدافع! تصمیم گرفته ام کاملا بی طرف باشم تا احساساتم روی قضاوتم تأثیر نگذارد! من تنها یک پرسش گرم که دنیایی سؤال در سرش می چرخد و می خواهد به جواب آن ها برسد. بعد از اینکه تمام راه را به امید رسیدن دویده ام، بالأخره ساختمان مخوف دادگاه را می بینم. ناخودآگاه دلشوره به جانم می افتد. خوب که گوش می دهم، صدای زوزه ی گرگ و ناله ی روباه از دور شنیده می شود. کاش قید حضور در این دادگاه را زده بودم و می توانستم از همین راه که آمدم ، بازگردم. اما از جاده ی منتهی به دادگاه هیچ باقی نمانده! کسی در زیر گوشم زمزمه می کند: «رهایی با دانایی میسر است و تو اگر به جواب نرسی به رهایی نخواهی رسید!» برای غلبه بر ترسی که به قلبم چنگ می اندازد، قدم تند می کنم و خود را به دادگاه می رسانم. کمی طول می کشد تا چشم هایم به تاریکی عادت می کند و می توانم درست حاضرین را که بیشتر از آنند که تصورش را می کردم، ببینم . شاکی و متهم هر دو در جایگاه خویش ایستاده و در انتظارند تا قاضی رسمی شدن دادگاه را اعلام کند... @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
به نام خداوند بخشنده مهربان... 💞اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💞 🌺🍂همراهان محترم کانال زن روز، سلام! روز‌ دوشنبه پاییزی‌تون به‌خیر و پر اتفاقات خوب🍂🌺 «وَأَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ ۛ وَأَحْسِنُوا ۛ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ. و در راهِ خدا، انفاق کنید! و (با ترک انفاق،) خود را به دست خود، به هلاکت نیفکنید! و نیکی کنید! که خداوند، نیکوکاران را دوست می‌دارد.» (بقره، آیه ۱۹۵) @zane_ruz
کودتاچی سمانه زاهد «تاریخ سیصد ساله ی اخیر نشان داده که انسان در دوستی با انگلستان ضرر می کند اما دشمنی با انگلستان موجب محو آدمی می شود. من در تمام مدت زندگی ام، ضرر این دوستی را کشیده ام تا محو نشوم.» جمله ی بالا منتسب به «سید ضیاءالدین طباطبایی» یکی از شخصیت های تاریخی مهم ماست که سرگذشتی بس خواندنی و البته عبرت آموز دارد. او هم سیاستمدار بود هم روزنامه نگار، روزگاری هم بر صندلی نخست وزیری این ممکلت تکیه زد اما هیچ کدام از این ها به اندازه عاملیتش در کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ برای او شهرت به ارمغان نیاورد. سید ضیاء همان طور که از جمله ی خودش مشخص است، در تمام دوران فعالیت مطبوعاتی و سیاسی اش با اینکه ادعا می کرد دلسوز مردم و کشور است، از منافع انگلستان غافل نشد. در مقابل، انگلستان هم به او اعتماد کرد و مسئولیت های مهمی چون نقش اول کودتا را به او سپرد. این هفته در صفحه «جریان شناسی» می‌خواهیم به بررسی زندگی سید ضیاءالدین طباطبایی بپردازیم. در بخشی از این نوشتار می‌خوانیم: سید ضیاء از همان ابتدای ورود به عالم سیاست، فعالیت های ژورنالیستی و روزنامه نگاری خود را هم آغاز کرد و این دو را در کنار یکدیگر جلو برد. او چندین روزنامه راه اندازی کرد که در محتوای آن ها می توان ملغمه ای از آنارشیزم، کمونیزم، انگلوفیلیسم، روسوفیلیسم و فاشیسم را مشاهده کرد. با اعلان مشروطیت، او اولین روزنامه ی خود به نام «اسلام» را منتشر ساخت البته از این روزنامه هیچ اطلاعاتی در دسترس نیست و فقط می دانیم که مدتی بعد چاپ آن متوقف شده و در ۱۱ صفر ۱۳۲۵هجری قمری اولین شماره روزنامه ی بعدی اش یعنی «ندای اسلام» به چاپ رسید. اما روزنامه نگاری حرفه ای سید ضیاء با انتشار روزنامه ی «شرق» آغاز شد. این روزنامه در ۴ صفحه و با حمایت مالی افراد متمولی چون ارباب بهمن زرتشتی و ماطاوسخان ارمنی منتشر می شد. از شماره -۵۰ ۶۰ دکتر «حسین کحال» مدیر روزنامه ی استقلال ایران به کمک سید آمد اما همکاری آن ها چندان دوام نیافت. حسین کحال یکی از اعضای «لژ بیداری ایران» به شمار می رفت که در حقیقت توسط «اردشیر ریپورتر» جاسوس زبردست انگلیسی مدیریت می شد. از شما دعوت می‌کنیم متن کامل این نوشتار را در شماره ۲۸۴۱ مجله زن روز مطالعه فرمایید. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
توبه به درگاه خداوند چگونه است؟ آیت الله فاطمی‌نیا در قاموس خدا و اهل بيت علیه السلام "تا حالا كجا بودي؟" وجود ندارد! هر زمان توبه كنيم و بازگرديم، ما را راه مي‌دهند. پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله سوگندي ياد كرده است كه اين سوگند در منطقه اسم اعظم است. (هر موقع عبارت "الله لا اله الا هو" آمد، يعني منطقه ي اسم اعظم است) اگر مطلب به اين سادگي بود كه حضرت قسم به اين بزرگي نمي‌خوردند! پيامبر فرمودند: "ولله الذي لا اله الا هو، هر بنده اي كه گمانش را به خدا نيكو كند، خداوند طبق همان گمان با او رفتار مي‌كند." حسن ظن داشته باشيد به خدا! يقين بدانيد وقتي توبه مي‌كنيد، خداوند شما را مي بخشد... @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
مصرف منیزیم به پیشگیری از ویروس‌ها و خستگی پاییزی کمک می‌کند تأمین منیزیم موردنیاز بدن با مصرف خوراکی هایی مانند بادام روش خوبی برای مقابله با احساس خستگی در پاییز است. در واقع، کمبود منیزیم در بعضی موارد می تواند موجب حالات خستگی شود که بدن را مستعد ابتلا به بیماری های ویروسی می کند. برای پیشگیری از کمبود این ماده در بدن بهتر است خشکباری نظیر خرما و انجیر همچنین شکلات کاکائو در رژیم غذایی گنجانده شود. شکلات کاکائو به خصوص شکلات تلخ منبع سرشار منیزیم است و هر ۱۰۰ گرم آن، ۱۱۰ میلی گرم منیزیم دارد که گرفتگی عضلانی را کاهش می دهد و در بهبود عملکرد عضلات نقش دارد. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
گفتند «زن»: چادر از روی سر زن چادری کشیدند! گفتند «زندگی»: زندگی عجمیان و علی‌وردی رو گرفتند! گفتند «آزادی»: به مخالفین فحاشی جنسی می‌کنند! گفتند: «برای کودکان افغانی»: به یک‌سال نرسید هشتگ اخراج افغانی زدند! گفتند: «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران»: الان طرفدار اسرائیل شدند! هیچ... @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
نکاتی برای تمیز نگه داشتن زیورآلات استیل ضد زنگ قبل از کار با مواد شیمیایی خشن یا شنا در استخر کلردار یا جکوزی، زیورآلات استیل ضد زنگ را از خود جدا کنید. زیورآلات استیل ضد زنگ خود را از تماس مستقیم با اسپری مو، عطرها و سایر لوازم آرایشی که حاوی الکل یا سایر موادی هستند که می توانند سطح را کدر کنند، محافظت کنید. یک قانون کلی برای محافظت از زیورآلات این است که باید اولین چیزی باشد که در می آورید و آخرین چیزی که می پوشید. زیورآلات از جنس استنلس استیل را در جعبه زیورآلات دربسته یا کیسه های نرم نگهداری کنید تا از گرد و غبار محافظت کنید و از خراشیدگی فلزات دیگر جلوگیری کنید. هنگام تمیز کردن زیورآلات استیل ضد زنگ از پاک کننده های ساینده ی خشن استفاده نکنید. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
با این راهکارها فرزندتان نمازخوان می‌شود @zane_ruz
نجما فرزانه علیدوست شادی های این روزها را حاضر نبود با هیچ چیز عوض کند. روزهای پر تنشی را پشت سر گذاشته بود و از اینکه می دید سمیر زنده و سلامت کنارش نشسته، خدا را شاکر بود. خوب به یاد می آورد، صبحی که سمیر طبق معمول همیشه شال و کلاه کرده بود تا مهیای سفر دریای اش شود، دلشوره ای عجیب، رعشه بر وجودش انداخته بود. ولی می دانست، به هیچ وجه نمی تواند مانع رفتن مردش به دریا شود. تنها کاری که می توانست برای آرام کردن آشوب دلش کند، همراهی او تا دریا بود. با مخالفت های سمیر برقع را به صورتش بست و چادر گلدار را به شیوه ی زنان بندر به سر کرد، صندل ها را پوشید و آماده شد که همراه همسرش به ساحل برود... @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
به نام خداوند روزی دهنده... 💞اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💞 🌼✨سلام! صبح زیبای سه شنبه سرد پاییزی‌تون به‌خیر. روزتون نورانی و پربرکت✨🌼 «وَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ. أُولَٰئِكَ لَهُمْ نَصِيبٌ مِمَّا كَسَبُوا ۚ وَاللَّهُ سَرِيعُ الْحِسَابِ. و بعضی می‌گویند: پروردگارا! به ما در دنیا (*نیکی*) عطا کن! و در آخرت نیز (*نیکی*) مرحمت فرما! و ما را از عذابِ آتش نگاه دار! آنها از کار (و دعای) خود، نصیب و بهره‌ای دارند؛ و خداوند، سریع الحساب است.» (بقره، آیات ۲۰۱ و ۲۰۲) @zane_ruz