eitaa logo
Antifeminism
80 دنبال‌کننده
644 عکس
435 ویدیو
226 فایل
Antifeminism
مشاهده در ایتا
دانلود
📒: ، و در آثار داستانی 👥نویسندگان: پروین تاج بخش/ سیمین فرزاد 📎منبع: نشریه پژوهش های ادبی و بلاغی » بهار 1393 شماره2 📌: ادبيات تطبيقي حوزه اي از پژوهش هاي ادبي است كه درآن آثار دو يا چند نويسنده ازدو زبان ومليت متفاوت با يكديگرمقايسه مي شوند. 📖دراين مقاله آثار داستاني سه نويسنده ، يعني ، و از زاويه ديد و مكاتب فكري تاثير گذار بر انديشه آنان بررسي شده است. ⬇ مطالعه و تحليل آثارشان نشان مي دهد كه وجه مشترك ، تلاش براي احياي حقوق و نماياندن و جايگاه در با توجه به نوع نگرش به هستي و انسان است. 1⃣ با تفكر ايراني-اسلامي در پرتو ارزش هاي و را برابر مي داند، 2⃣اما با ديدگاه () ويژگي هاي چون ، تشكيل خانواده و مادرشدن را مانعي در مسير پيشرفت آنان مي يابد. 3⃣و ، را به كسب استقلال مالي وكوشش براي داشتن امتيازات همسان با توصيه مي كند. https://eitaa.com/Antifeminism2
♨ر️وشنفکران وبازگشت به نقدگزاره های فقهی.. اگر دهه های پیشین مباحث دین شناسی توسط افرادی مانند،مهندس مهدی بازرگان ،علی شریعتی ،عبدالکریم سروش.. وبیشتر حول محور رویکردهای دین پژوهشی مانند،تجربه دینی،جامعه شناسی دین،معرفت شناسی دینی،روش شناسی های تجربی،ایدئولوژی سازی از دین ، ومباحث قرانی بود،وکمتر به صورت مستقیم به مباحث شریعت ونقد گزاره های تاریخی وفقهی پرداخته می شد،امروزه فضای جدیدی درراه است وآن بانگاه تاریخی سعی می شود استنباط های فقهی به تیغ نقد کشیده شود ودستگاه معرفتی استنباط فقهی بانگاه های تاریخی گری جدید بازسازی شود..دراین موج جدید، افراد کمتر شناخته شده ای مانند،محسن کدیور،امیر حسین ترکاشوند،صدیقه وسمقی،و....سعی در،تضعیف استنتاجات فقهی به طور خاص درحوزه دارند، مباحثی مانند ، ، ،،... درهمین راستا،ارزیابی می شوند،علت گزینش چنین رویکردی عمومی وهمه فهم بودن این دسته از مباحث ،وبه چالش کشیدن جامعه دینی است. تقدیم بامهر، https://eitaa.com/Antifeminism2
مقاله «» به قلم سو ، نویسنده، محقق و منتقد است. در این مقاله به بررسی ده دروغ که در کتاب «» مطرح شده، پرداخته شده است. ده دروغ مطرح شده چنین است: می‌توانند همه کاره باشند، زنان و اساساً یکسانند، مطلوبیت زنان با موفقیت آنان بیشتر می‌شود، طرح اسطوره استعدادهای تحقق نیافته زنان، ، انکار نقش مادری، زن بودن یعنی ضعیف بودن، زندگی یعنی موفقیت شغلی نه فقط زنده بودن، طرح اسطوره خودکفایی زنان و زنان از زنانه کردن مردان بهره‌مند خواهند شد. در «شش نیرنگ » نگاشته بابت فرنسیس، مؤسس و عضو شورای جهانی زندگی و خانواده در استرالیا به تبیین شش نیرنگ همچون حق برای زنان، تقدم حق انتخاب شغل بر خانه داری، تبعیض و جانبداری نسبت به زنان در انتخاب مشاغل و مسئولیت‌های اجرایی، تساوی و تشابه زن و مرد در همه عرصه‌ها پرداخته شده است. مقاله بعدی «» نام دارد که نویسنده آمریکایی رمان معروف «بازگشت خدایان» و محقق مسائل و آن را نگاشته است. در این مقاله نویسنده با تأکید بر تفاوت‌های طبیعی زن و مرد، یکسانی دقیق ویژگی‌ها را ناممکن می‌داند و معتقد است لزوم در برابر قانون دست یافتنی نیست. «گراهام » محقق و حقوقدان استرالیایی، نویسنده مقاله‌ای با عنوان «مردان آمریکا مردانگی خود را از دست داده اند» است. او در این مقاله عنوان می‌کند که با شعارهایی در جهت تحقیر مردان موجب شده است که مردان در آمریکا برای دفاع از همسر و فرزندانشان فداکاری نکنند؛ چراکه این کار یک ارزش قلمداد نمی‌شود. « برای زنان زیانبار است» نوشته اریک شورنبرگ، کارشناس ارشد مسائل مدیریت و تجارت و معاون اجرایی مجله «توجه به خانواده»، به تأثیرات بر زنان، ازدواج، خانواده و کودکان پرداخته است. ایرین ، مؤسس جنبش پناهگاه زنان مدرن و نویسنده کتاب معروف و «Prone to violence» در مقاله‌ای با عنوان «چگونه ، نفرت از مردان را به زنان آموخت؟» به صورت داستان گونه به عقایدی که به نفرت زنان از مردان انجامیده، اشاره کرده است. او به رد و تمسخر عقاید پرداخته و دگرگونی‌های روابط زن و مرد در خانواده و جامعه غرب را بیان می‌کند و برخی دلایل این دگرگونی‌ها را توضیح می‌دهد. «بازی‌های مهم فمینیستی در سازمان ملل متحد» عنوان مقاله بعدی است. کری رابرتز نویسنده مقاله، مشاور و تحلیل‌گر آمریکایی و استاد رشته روانشناسی در این مقاله به نقد و بررسی برخی دیدگاه‌های پرداخته و می‌گوید: تفکر منطقی را ابزاری مردانه برای تعدی به زنان می‌دانند. از طرف دیگر برخی از فمینیست ها، سنت تفکر سالم را به عنوان تجاوز به ذهن‌های زنان، تحقیر می‌کنند. آنان معتقدند جهان باید براساس احساس زنان بازسازی شود. نویسنده مقاله همچنین ادعای را مبنی بر نقض حقوق زنان در سطح وسیع و اغراق‌آمیز در جهان که سازمان ملل در کنفرانس‌های جهانی زنان مطرح می‌کند، مردود شمرده و در پایان به تفاوت روحیه تعقلی و احساسی زنان و مردان اشاره می‌کند. انگری هری نویسنده مقاله «آیا زنان واقعاً خواهان کار در بیرون خانه اند؟» به تبلیغات مسمومی که در جهت تحقیر ازدواج به عنوان راهی برای سلطه مردان بر زنان و نگه داشتن زنان در خانه است. https://eitaa.com/Antifeminism2
بیان داشت: انقلاب اسلامی شخصیت متضلعی است که یک ضلع آن بی تردید مسئله اولویت‌های شامل ، ، و غیره است به صورتی که احساس غنای عاطفی کند، هیچ فقیهی پیدا نمی کنید که بگوید لازم نیست تشکیل دهد. وی تأکید کرد: در این شرایط و تأثیر و در ، شاه بیت این و است. نه به این معنا که اگر نکرد، همه خسارت‌های و را به او نسبت دهیم. عضو شورای سیاستگذاری حوزه‌های علمیه خواهران یادآور شد: و واجب نیست، اما از مستحبات موکد هستند و با این دو تداوم پیدا می‌کنند و از اولویت‌های بی بدیل هستند، اما گاهی، از به گونه ای صحبت می‌کنیم که تصور می‌کنند که راه دیگری برای الی الله وجود ندارد. در ادامه با بیان اینکه یک ضلع دیگر اسلامی، و و است، اظهار داشت: ضلع دیگر مسئله اسلامی، بانوی مؤثر و دارای بینش در حوزه اجتماعی و سیاسی است. فردی که به درد حوزه اسلام ولایی می‌خورد، فردی دارای و سیاسی اجتماعی است. در از اسلامی است وی اضافه کرد: ضلع دیگر مسئله، حضور فعال زن در اجتماع است. گاهی فرد بینش دارد و در سر بزنگاه‌ها تصمیم درست می‌گیرد، گاهی نیز علاوه بینش سیاسی، اصولا در روند سیال و حرکت اجتماعی خود فعال است؛ به عنوان مثال گاهی است، گاهی داوطلب در مسائل است، گاهی به رسیدگی می‌کند و یا در سطوح کلان خدمات منحصر به فرد انجام می‌دهد. عضو شورای سیاستگذاری حوزه‌های علمیه خواهران تصریح کرد: در ما و ما و هیچ جایی ندیدم که باشند، اما متأسفانه در و ‌ها که می‌رسیم، برخی افراد که لیدر هستند، سلیقه‌های خود را به خورد می‌دهند و در و و را زیر سوال می‌برند. یادآور شد: و در و از جمله اسلامی است و ما به آن افتخار می‌کنیم و همین مسائلی که نقاط روشن و دستاورد انقلاب هستند، توسط برخی زیر سوال برده می‌شود. وی اضافه کرد: اگر باشد می‌گویند به خاطر است. اگر بحران جمعیتی پیش بیاید می‌گویند به خاطر است. اما مشکل این است که ما به موازات اینکه تحصیل را مهم کردیم، را مهم ندانستیم و عده ای خودخواسته این فرایند را تغییر دادند و در بین بهترین و جوان ترین نسل ما کمترین رخ داد. ما مهارت ارتباط با را آموزش ندادیم و افزایش یافت، این‌ها همه خلاها هستند. https://eitaa.com/Antifeminism2
نگاه به نگاهی است نه انسان گرایانه، لذا برای تثبیت یک قشر،‌ قشر دیگری را نفی کرده و برای اثبات یک انسان، انسان دیگری را انکار می‌کند. این نوع نگاه همان بینش اغراق‌آمیز و سیاه و سپید در سینمای قبل از انقلاب است که از یک فرد نگاه کاملاً منفی یا کاملاً مثبت ارائه داده و او را بر منبری بلند شده از افراط‌های ذهنی بشری می‌نشاند. محکوم کردن یک انسان برای اثبات حقانیت انسان دیگر، واقعیت امر را زیر سؤال برده و حقانیت قهرمان فیلم را نیز مخدوش می‌‌کند چرا که بالا رفتن از نردبان انکار دیگری، اثباتی پوشالی و سست به ارمغان می‌آورد، لذا پرهیز از مطلق انگاری،‌به مخاطب کمک می‌کند تا مفهوم فیلم را بهتر درک کرده و با شخصیت داستان کند. به نوعی است. به « و ». او زاویة دوربین خود را بر چهرة شکسته و تکیدة زن‌هایی زوم می‌کند که مجموعه‌ای از خواست‌های سرکوب شده و آرزوهای بر باد رفته‌اند. «فرشته»های فیلم‌های هستند که در جامعه‌ای به شدت و ، تمام شخصیت خود را بخاطر رفتار جامعة مردان سرکوب شده می‌بینند از دید ، زنان در هر طبقه ؛ ، ، ، ، و دچارمشکل هستند. سینمای این کارگردان «» را با خود یدک می‌کشد و این مسئله، چه بخواهد یا نخواهد با توجه به مجموعة فیلم‌ها و خواست‌های او بر آثارش بار می‌شود. او در  قانون کندوکاو کرده و آن را برای از ناکافی و ناکارآمد می‌داند. این مسئله به وضوح در فیلم «» و صحنة دادگاه فرشته نمود یافته و در نیز در لایه‌هایی نهفته به چشم می‌آید. نگاه این نویسنده به مسائل نگاهی نیست و حتی نمی‌توان مؤلفه‌های جامعة ایده‌آل را از درون آثار او جستجو کرد چرا که ایشان با محکوم کردن قشر و انسان‌هایی با اقدام به بررسی نموده و با تصویری از یک انسان، به‌ دنبال تصویری از «» آثار خود می‌گردد. او تلاش می‌کند این مسئله را گوشزد کند که در جایی در همین نزدیکی و شاید همسایگی ما زیر فشارهای یک تمام شخصیت و خواسته‌های خود را بر باد رفته می‌یابد. اما این تمرکز و سیاه‌نمایی بر شخصیت و در بازنمایی این جنس به عنوان و ، صحت و سقم را زیر سؤال برده و مشکلات او را شاید ناشی از این سیاه‌نمایی قلمداد کند. خود بر این باور است که بازنمایی شخصیت زنان در آثارش برخاسته از سیاه‌‌نمایی مردان نیست. اما آنچه بصورت معقول از آثار او بدست می‌‌آید شخصیت غالب مردان این آثار است که اگرچه هیچ کدام مشکلات قانونی را در کارنامة خود ندارند؛ اما و بوده و هرگز را به عنوان یک انسان درک نمی‌کنند. سؤال اینجاست که آیا مردان مجموعه‌ای از «اوامر» و زنان مجموعه‌ای از «اطاعت» هستند و آیا تصویر واقعی زنان و مردان در جامعة امروز ایران این‌گونه است؟ https://eitaa.com/Antifeminism2
که با موضوع بر پرده رفت «» در سال 1368 بود که به عنوان این نویسنده و کارگردان توجه مخاطب خصوصاً قشر را به خود جلب کرد. ، پیرامون و در جامعه‌ای بود که به به عنوان موجودی آسیب‌پذیر در دنیای سرد و می‌نگریست. این فیلم همگی از زندگی خود آسیب دیده و یک گاه در قالب و زمانی در رنگ عرصة زندگی را بر و خود به شدت تنگ کرده و حتی خویش را به ستوه آورده است. این فیلم که اولین فیلم بلند به حساب می‌آید به خوبی تمایلات و گرایش‌های این کارگردان را تعریف کرده و توجه خاص او را به مشکلات زنان جامعه نشان می‌دهد. https://eitaa.com/Antifeminism2
» فیلمی کاملاً متفاوت است. می‌توان آن را  شروع رسمی در ایران معرفی کرد. اگرچه قبل از آن متعددی ساخته شد اما «» مجموعه‌ای از همة المان‌ها و مولفه‌‌های است. نگاهی در نهایت سیاه‌نمایی و اغراق به درک از روان و که از ، و می‌سازد. در این فیلم که با همان نام آشنای تمام‌عیار و است. زندگی فرشته همگی در دنیای خود غرق شده و از قاضی دادگاه تا ، و ، همگی و او را فراهم می‌کنند. فرشته او را در خانة خود حبس کرده و کتاب‌‌‌ها و وسایل ارتباطی او را پنهان می‌کند و محرومیتی شدید برای او بوجود می‌آورد. اولین نکته‌ای که در مشاهدة این فیلم به چشم می‌آید؛ نسبت‌سنجی آشکار شخصیت و و تعریف این دو شخصیت به عنوان و است اما در این نسبت‌سنجی، چند واقعیت نادیده انگاشته شده است و سعی می‌کند با انکار مرد، به تثبیت زن و حل مشکلات او دست یابد. او از و بر رفتارهای پلی می‌سازد تا مشکلات و محدودیت‌های فرشته را نمود بخشد. https://eitaa.com/Antifeminism2
با تب تند مبارزه‌ای آشکار میان دو و به به عنوان عامل برمی‌‌خیزد. این فیلم با موضوع ، و را به انتقاد گرفته و به این مسئله با نگاه کاملاً و می‌نگرد. در این فیلم جامعة در مقابل جامعه ، صف‌آرایی کرده و با تصویر «» و و از مردان زندگی خود، تصویر سیاهی از فضای درآمده و دنیایی مردانه داشته باشند لذا طبق آموزه‌های این فیلم، دنیای هیچگاه قادر به قد علم کردن در برابر مخالف نبوده و شدن تنها راه مبارزه است. در «» هیچ خانواده‌ای خوشبخت نبوده و تمام زنان فیلم با مردانی برخواسته از جامعه‌ای ضدزن دست به گریبانند. تعریف خانواده در این فیلم، بستری برای تحقیر و سرکوب جنس زن و جامعه‌‌ای کوچک و تشکیل یافته از خشونت مردانه و ستم‌پذیری زنانه است. در مجموع آثار میلانی نگاهی بدبینانه به خانواده و تمام عناصر آن؛ شوهر و فرزندان وجود دارد که به عقیدة فمینیست‌ها باعث محدودیت زن می‌گردد و میلانی با این جامعة کوچک سر ناسازگاری دارد لذا این کارگردان خواسته یا ناخواسته بدنبال همان اندیشه فمینیستی یعنی تخریب خانواده به عنوان اولین جامعه ضد زن است. اما فیلم‌های او تنها احساس تقابل و مبارزه جنسیتی را بوجود آورده و نتیجه‌ای به همراه ندارد. https://eitaa.com/Antifeminism2
و ؛ پاسخ به دو شبهه قدیمی با رویکرد زبان‌شناسی / : آیا زبان قرآن مردانه است؟ تبیین و : ازنظر زبان‌شناسان اجتماعی، واژگان نه‌تنها دلالت‌های ارزشی و فرهنگی دارند بلکه برانگیزاننده روش و منش رفتاری جامعه نیز هستند. به‌عنوان‌مثال واژه (chairman) به‌معنای با واژه (man) عجین شده است. لذا می‌توان نتیجه گرفت که در فضای فرهنگی انگلیسی‌زبان، و یک پایگاه مردانه تلقی می‌شود. واژه (History) به‌معنای تاریخ در حقیقت داستانی است که پیرامون زندگی (His story) و به عنوان شخصیت اصلی داستان تاریخ شکل‌می‌گیرد. واژه (Human) در انگلیسی و «مردم» در فارسی نیز اگرچه به بشر دلالت دارد لکن گو اینکه فقط مرد (man) جوهره داشته و زن در خوش‌بینانه‌ترین حالت به‌صورت طفیلی و تبعی در حوزه شمول آن قرار می‌گیرد. واژه (hussy) از ریشه معنایی (hussive) و (house wife) تا اوایل قرن شانزدهم در معنای استعمال می‌شد، لکن اکنون به معنای است.[1] علاوه بر انبوهی از واژگانی ازاین‌دست که به پایگاه‌ها و نقش‌های اجتماعی معنا می‌دهد و انگیزش‌های فردی و اجتماعی را رقم می‌زند، بسیاری از الفاظ به‌ظاهر خنثی نیز جهت‌گیری دارند. مثلاً پهلوان، شیر، قهرمان، قدرتمند، ثروتمند، دانشمند اگرچه به‌ظاهر واژگانی خنثی هستند ولی به نفع مردان مصادره شده‌اند و اصطلاحاً نسبت به دال تهی هستند. از دیگر‌سو واژگانی مثل، ، ، ، ، ، و … نسبت به زنان تبادر معنایی دارند. زبان شناسان، زبان و شیوه کاربرد الفاظ را مهم تلقی می‌کنند. برخی دانشمندان زبان‌شناسی اجتماعی، روانشناسی و روانکاوی اعتقاددارند الفاظ، نمادهایی هستند که کنش‌های متقابل انسان را برمی‌انگیزد، معنا و جهت می‌دهد. زبان و استعمال‌های زبانی سازنده ذهنیت، اندیشه‌ها، حالات، انگیزش‌ها و شخصیت افراد و فرهنگ جامعه است. عادات فردی، فرهنگ اجتماعی و سبک زندگی و حتی آنچه به‌عنوان واقعیت شناخته می‌شود، به شکل گسترده‌ای معلول استعمال‌های زبانی است نه علت یا حاکی از آن.[2]  زبان‌شناس با بهره‌گیری از این نظریه‌ها بر این باورند که فروتری نهادینه‌شده زنان محصول کلیشه‌های زبانی است که تفکر و فرهنگ را رقم می‌زند. ازاین‌رو برای ارائه تعریف صحیح از هویت و ، قبل از هر چیز انقلابی زبان‌شناختی ضرورت دارد. در حوزه زبان دین، این اشکال را در مورد متون کتاب مقدس و تفاسیر مطرح می‌کنند که زبان دین زبانی مردانه است. استفاده از واژه (Father)، ، (man) و کارکترها و ارجاع‌های در سراسر متون کتاب مقدس ازجمله انتقادات پرشماری است که به وارد می‌کنند. گو‌اینکه ، ، ، ، ، و همه صفاتی که ارزشمند تلقی می‌شود صفاتی و ، شیطنت، ، و با گره معنایی خورده است. شبیه همین استدلال و انتقاد در مورد زبان قرآن و سنت نیز مطرح‌شده است. مهم‌ترین اشکال مسلمان به زبان قرآن، آن است که زبان قرآن بنابر تصریح خود قرآن بر اساس زبان عربی است که زبانی به‌شدت و است و نمی‌توان با چنین زبانی به دفاع از هویت و منزلت زن پرداخت. https://eitaa.com/Antifeminism2
:  درصورتی‌که نظریه زبانی با قرائت موردپذیرش را نیز بپذیریم نمی‌توان نتیجه عامی که زبان‌شناس گرفته‌اند را پذیرفت. استقراء ناقص و سوگیرانه این گروه از نسبت به برخی واژگان و نادیده گرفتن انبوه دیگری از استعمال‌ها و ساخت‌واژگانی که نفی‌کننده دیدگاه زبان‌شناسان است ادعای آنان را با بحران نظری روبرو می‌سازد. به‌عنوان‌مثال واژگانی مثل، ، ، ، ، ، ، ، ، ، و ازجمله صدها واژه‌ای‌ست که بر اساس همان استدلال‌های زبان‌شناختی نسبت به ارتکاز معنایی دارد. در مقابل واژگانی مثل ، ، ، ، ، ، ، و … نسبت به دال تهی و در مورد متبادر می‌شود. در فارسی واژه د را از ریشه پهلوی دوخیدن به معنای کسی که در نقشش دوختن بوده است و به معنای کسی که نقش حمالی و برداشتن بارها را بر عهده داشته است. یا در مورد در عربی واژه به کار می‌رود که از انسان یا انس گرفته‌شده است. صدها مورد دیگر از این استنباط‌های زبان‌شناختی می‌توان ارائه داد که برداشت‌های و به را تداعی می‌کند. :  به‌فرض پذیرش ادعای زبان‌شناس، باید توجه داشت که خود نیز در همین قالب زبانی که و ضد زن توصیفش می‌کنند، به اهداف خود نائل شده‌اند. این امر نشان‌دهنده این است که همین زبان نیز ظرفیت توجه و دفاع از با نگرش‌های مختلف را برای آنان مهیا کرده است. به فرض اثبات اینکه زبان عربی و به‌تبع آن زبان قرآن مردسالار باشد، همین استدلال جریان می‌یابد. اینکه زبان، قواعد زبانی و اسلوب‌های محاوره‌ای در زبان‌های مختلف و ازجمله زبان عربی تحت تأثیر فرهنگ مردسالارانه بوده است در صورت اثبات، از محدودیت‌های زبان تلقی می‌شود. خداوند متعال، در مواضع پرشماری از کلام خویش، به این نکته تلویح یا تصریح دارد که مخاطبش همه انسان‌ها اعم از زنان‌و‌مردان هستند و برای هدایت آن‌ها «نازل» شده است.[4] در نگاه زبان‌شناختی، نازل شدن قرآن به معنای بروز و نمود وحی در قالب زبانی است که برای مخاطب قابل‌فهم باشد.[5] «إِنَّا أَنْزَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ؛[6] ما آن كتاب را به زبان عربى نازل کردیم تا معانی آن را بفهمید». لازمه نزول قرآن به زبان عربی، محدود شدن آن به حدودوثغور این زبان است. همان‌گونه که اگر هر زبان دیگری غیر از زبان عربی نیز می‌بود محدودیت‌های زبان‌شناختی آن اجتناب‌ناپذیر است. نکته مهم این است که در همین زبان عربی زمینه دفاع از هویت و منزلت زن به شیوه‌های مختلف و به بهترین وجه ایجادشده است. https://eitaa.com/Antifeminism2
:  علاوه بر این‌که در قرآن کریم و سنت پیشوایان دینی بر اشتراک همه انسان‌ها در ابعاد مختلف تأکید شده، برخی تأکیدهای ویژه قرآنی یا معنا‌دهی‌های دینی نیز سعی در از بین بردن لایه‌های زبان عربی داشته است. به‌عنوان‌مثال در روایات پرشماری به فضیلت‌های و معنا‍‌دهی به وجود و خصلت‌های زنان در مقابله با تلقی‌های رایج جاهلی صورت گرفته است. برخی از این مفهوم‌سازی و معناسازی‌ها را در بخش‌های بعدی توضیح خواهیم داد. : آیا خطاب‌های قرآن به است؟ :  این پرسش که از لوازم همان شبهه قبلی است به‌طور خاص در مورد خطاب‌های قرآنی طرح گردیده است. در این راستا این‌گونه مطرح می‌شود که عموم خطاب‌های قرآنی به مردان صورت گرفته است، حتی در برخی جاهایی که مسائل زنان را بیان می‌کند با خطاب به مردان سخن می‌گوید. آنجایی هم که مخاطب زن‌و‌مرد قیدشده، مردان را بر زنان مقدم داشته است. مهم‌تر آنکه، وقتی زنان را مخاطب قرار می‌دهد از ضمیر غایب استفاده می‌کند درحالی‌که خطاب مردان با ضمیر حاضر است. پاسخ: برخی مطالب مطرح‌شده در پرسش قبلی در اینجا نیز جریان دارد. لکن مطلبی که باید اضافه شود آن است که؛ زبان عربی مثل انگلیسی یا فرانسه و امثال آن، ازجمله زبان‌هایی است که اصطلاحاً سوگیری جنسیتی دارد، یعنی در برخی خطاب‌ها، اسم‌ها، صفت‌ها، ضمیرها و امثال آن مذکر و مؤنث را از هم جدا می‌کند. در عربی عموماً با سه‌گونه مدلول روبرو هستیم (مذکر، مؤنث و خنثی)[7] اما با دو لفظ (مذکر و مؤنث). گاه ممکن است مدلول مذکر یا مؤنث باشد که به ترتیب از ضمیر مذکر و مؤنث استفاده می‌کنیم؛ اما درصورتی‌که مدلول خنثی یا ترکیبی از مؤنث و مذکر باشد (مثل مجموعه‌ای از زنان‌و‌مردان)، عموماً گفته می‌شود از باب تغلیب از الفاظ مذکر استفاده می‌شود. مثلاً در فارسی مجموعه مردان و زنان را «مردم» می‌گویند که از «مرد» مشتق شده است. در انگلیسی (Human) دلالت بر بشر اعم از زن‌و‌مرد دارد درحالی‌که از (Man) مشتق شده است. در مورد ضمائر نیز همین‌گونه است. ازاین‌رو گفته می‌شود اگر در قرآن از ضمائر مذکر استفاده می‌شود الزاماً به معنای مذکر بودن مدلول‌ها نیست بلکه چون ادبیات عرب لفظی برای مخاطب قرار دادن خنثی ندارد، از ضمیر مذکر برای مدلول خنثی استفاده می‌کند. نکته مهمی که بعدازاین توضیح رخ می‌نماید این است که اگر ما در کلام عرب یا قرآن کریم، با ضمیر مذکر روبرو شویم تکلیف چیست؟ از کجا بفهمیم منظور خدا از ضمیر مذکر، مخاطب مذکر است یا اینکه از باب تغلیب بوده و همه زنان‌و‌مردان را شامل می‌شود؟ به‌عنوان‌مثال اگر گفته شود «یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید روزه بر شما واجب شد»؛ وظیفه چیست؟ آیا زنان می‌توانند ادعا کنند که در این آیه از ضمیر مذکر استفاده‌شده است، پس زنان تکلیف بر روزه ندارند؟ در این موضوع حداقل سه نظر مهم مطرح است.[8] https://eitaa.com/Antifeminism2