eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
172 ویدیو
36 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! 👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحناه فداه طرح شبهه و سوال : @poorseman سایت ipasookh.ir تمام کانالهای ما : https://yek.link/ipasookh
مشاهده در ایتا
دانلود
❓چرا اهل سنت پس از قرائت قرآن " صدق الله العلی العظیم نمی گویند " ❕❕ 👌امام جمعه زاهدان , آیت الله محامی در خطبه های دو نماز جمعه اخیر زاهدان از اهلسنت این پرسش را کرده است که چرا شما پس از قرائت قرآن " صدق الله العلی العظیم " نمی گویید , در حالی که " العلی " در جمله مذکور صفت خداوند است , نه صفت علی علیه السلام . ❕عبدالفتاح خدمتی , مدیر شبکه وهابی کلمه در مورد چنین اشکالی که شیعه به اهلسنت می گیرد , در یک فرار به جلو و طفره رفتن از پاسخگویی می گوید چرا شما فقط تاکید بر جمله مذکور دارید , چرا از سایر اوصاف الهی یاد نمی کنید و مثلا بگویید " صدق الله الرحیم الغفور " , چرا بر روی نام " العلی " تاکید دارید : ▫️https://youtu.be/W39iUBNNgY8 👌ما اگر بخواهیم در این رابطه نکاتی را بگوییم , گفتنی است : 🔸١ _ روشن است که " العلی " در تعبیر مذکور , صفت خداوند است , چنان که در دو آیه قرآن از خداوند با تعبیر " وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ " " و او است بلند مرتبه و با عظمت‏ " یاد شده است . ( شوری ٤ _ بقره ٢٥٥ ) 🔸٢ _ این که ما بر روی جمله " صدق الله العلی العظیم " تاکید داریم که پس از قرائت قرآن بگوییم , از این جهت است که در روایتی , پیامبر گرامی اسلام تاکید کردند که باید خاتمه تلاوت قرآن جمله مذکور باشد : " فَأَخْبِرْنِي مَا ابْتِدَاءُ الْقُرْآنِ وَ مَا خَتْمُهُ قَالَ يَا ابْنَ سَلَامٍ ابْتِدَاؤُهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ وَ خَتْمُهُ صَدَقَ اللَّهُ الْعَلِيُّ الْعَظِيم‏ " 📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏57، ص: 243 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 🔸٣ _ اما چرا اهلسنت جمله " صدق الله العلی العظیم " را نمی گویند و به گفتن جمله " صدق الله العظیم " اکتفا می کنند !!!! ❕چنان که در کلام امام جمعه زاهدان هم اشاره شده است , برخی احتمال داده اند که اهلسنت گمان می کنند که میان " العلی " در جمله مذکور با علی علیه السلام ارتباطی است , لذا از گفتن آن امتناع می کنند , چنان که برخی می نویسند : " اهل تسنن با اصل امامت و ولايت آن حضرت مخالفت كرده و همچنان بر مخالفت خود اصرار مى‏ورزند و هرگز حاضر نيستند «اشهد ان علياً ولى اللَّه» را به زبان بياورند بلكه عدّه‏اى از آنان از گفتن اين جمله و هر كلام ديگرى كه دالّ بر فضيلت حضرت امير عليه السلام باشد ابا دارند و سعى مى‏كنند به هيچ‏وجه نام‏مقدس حضرت‏امير عليه السلام را نياورند حتى در مواردى كه «علىّ» به عنوان صفت خداى سبحان مطرح است و در قرآن مجيد هم آمده است: «وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ» ، كه شيعه در پايان تلاوت قرآن مى‏گويد: «صدق اللَّه العلىّ العظيم» [راست گفت‏ خداى والاى بزرگ‏] آنها از گفتن لفظ «على» امتناع كرده و مى‏گويند: «صدق اللَّه العظيم» [راست گفت خداى بزرگ‏]. " 📚پاسخ‏هاى ما، ص: 41 ❕اما به نظر می رسد که اهلسنت این قدر نادان نباشند که متوجه نشوند که " العلی " در جمله مذکور , ارتباطی با علی علیه السلام ندارند , بنابراین علت امتناع آنان از گفتن جمله مذکور چیست ? ❕این قضیه اگر واکاوی شود , عناد و دشمنی اهلسنت افراطی با شیعه بیشتر روشن می شود که گویی آنان اندک اعتقادی به ارتباطی و نزدیکی با شیعه ندارند , لذا به جهت آنکه خود را شبیه به شیعه نکنند , جمله مذکور را نمی گویند , چنان که آنان از بسیاری از مستحبات و واجبات به جهت مخالفت با شیعه چشم پوشیده اند !!!! 👌مثلا در كيفيّت قبور، سنّت آن است روى قبر مسطّح باشد، و حتى بزرگان اهلسنت به ورود احاديث در اين معنا و عمل مسلمانان تصريح مى‏كنند. براى مثال شافعى در كتاب الام مى‏نويسد: "... ويسطح القبر وكذلك بلغنا عن النبي صلّى اللَّه عليه وآله أنّه سطح قبر إبراهيم ابنه ... وقد بلغني عن القاسم بن محمّد قال: رأيت قبر النبي صلّى اللَّه عليه وآله وأبي بكر وعمر مسطحة .... " 📚كتاب الام: ص 311. 👌امّا ملاحظه مى‏كنيد كه امروزه اهلسنت قبور خود را مسطح نمی کنند , چون می گویند که مسطح کردن قبور شعار شیعه است : " «التسنيم أفضل من التسطيح، مخالفة لشعار الروافض». 📚فتح العزيز في شرح الوجيز ج 5/ ص 229، مع المجموع للنووي ج 5/ ص 295- 297. ❕در كيفيت پيچيدن عمامه حديث دارند كه پيامبر اكرم اين گونه كه ما الآن عمامه مى‏پيچيم، عمامه مى‏پيچيدند، نه مانند اهل سنّت اما اهلسنت به خاطر ترک مشابهت با شیعه , به سنت پیامبر در عمامه بستن عمل نمی کنند : " «وصار اليوم شعاراً لفقهاء الإمامية، فينبغي تجنّبه لترك التشبّه بهم» 📚شرح المواهب اللدنية ج 5/ ص 13 ❕یا می گویند که سنت پیامبر آن بوده است که انگشتر به دست راست شود , اما چون شیعه انگشتر به دست راست می کند , ما اهلسنت انگشتر به دست چپ می کنیم تا با شیعه مخالفت کنیم : "المشروع التختم في اليمين، لكن لما اتّخذته الرافضة عادةً جعلنا التختم في اليسار! " 📚الصراط المستقیم , البیاضی , ج ٣ ص ٢٠٦ ❕ابن تیمیه نیز تصریح می کند که فقهای اهلسنت مستحبات را ترک می کنند تا با شیعه مخالفت کنند , زیرا مخالفت با شیعه از انجام مستحبات مهمتر است : " «ذهب من ذهب من الفقهاء إلى ترك بعض المستحبّات إذا صارت شعاراً لهم، فإنه وإن لم يكن الترك واجباً لذلك، لكن في إظهار ذلك مشابهة لهم، فلا يتميّز السنّي من الرافضي، ومصلحة التميّز عنهم لأجل هجرانهم ومخالفتهم أعظم من مصلحة هذا المستحب» " 📚منهاج السنّة ج 4/ ص 154. 👌البته برخی از وهابیون افراطی خیال خود را راحت کرده اند و فتوا داده اند که اصلا حرام است که پس از تلاوت قرآن بگوییم صدق الله , چه به " العلی " یا به غیر آن , زیرا این عمل بدعت است : " ختم التلاوه به ای بقول صدق الله العظیم غیر مشروع و لا مسنون " 📚فتاوی اسلامیه , ابن عثیمین , ج ٤ ص ١٧ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
⚫️فرا رسیدن سالروز شهادت امام کاظم علیه السلام را تسلیت می گوییم ؛ 👌برخی از پرسش و پاسخهای کانال پیرامون امام کاظم علیه السلام ؛ 1⃣می گویند امام کاظم در 37 سالگی از دنیا رفت و 24 سال از عمرش را در زندان بود و از او 18 پسر و 19 دختر باقی ماند که امامزادگان ایران نیز به امام کاظم بر می گردند چگونه امام این قدر فرزند تولید کند با این که بیشتر عمرش را در زندان بود ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1771 2⃣این که به امام کاظم باب الحوائج می گویند از می آید ❕چرا ایشان را به این لقب نامیده اند ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1772 3⃣جایگاه امام کاظم علیه السلام و فضائل و مناقب ایشان در نزد بزرگان اهل سنت ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1773 4⃣آیا حقیقت دارد که امام کاظم دخترش را به نام نامگذاری کرده اند ❗️❗️مگر عایشه دشمن اهل بیت نبوده است ❕❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1774 5⃣آیا حقیقت دارد که مادر امام کاظم کنیز بوده است ❗️این که مادران برخی امامان کنیز بودند این واسه امامان بد نبود که مادرانشان کنیز هستند ❕❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1776 6⃣شیعه همان عقائد مسیحیت مانند عقیده به فداء و فدا شدن عیسی جهت آمرزش گناهان مسیحیان را دارند.در روایتی از امام کاظم در کتب شیعه آمده است که من با دادن جان خودم شیعیان را حفظ کردم زمانی که خدا بر شیعیان غضب کرده بود ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1777 7⃣ترس و وحشت امام موسى كاظم از احضارش توسط هارون الرشيد "عجب امامى كه براى جانش اينقدر ميترسد و به گريه مى افتد مگر نه اينكه اينها عاشق شهادت بودند؟ تا كى بايد دروغ اخوندها را باور كرد؟ ❗️❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1542 8⃣به چه دلیل می گویید میلاد امام کاظم علیه السلام هفتم صفر است و در ماه ذی الحجه نمی باشد ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1455 9⃣توهين و بى ادبى امام هفتم شيعيان به پدر يكى از يارانش معمر بن خلاد روايت مى‌كند كه: ابا الحسن(امام كاظم) خانه‌اى خريدارى كرده و به يكى از دوستان خود امر فرمودند تا بدانجا منتقل شود و فرمودند: «خانه‌ات تنگ است.» پس آن دوست گفت: اين خانه را پدرم ساخته است، امام كاظم فرمودند:«اگر پدرت احمق بود تو نيز مى‌بايست مانند او باشى؟» : بحارالانوار ج ٧٣، ص ١٥٢ لينك صفحه كتاب وضعيت حديث: الحديث الثاني : صحيح. : مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول نویسنده : العلامة المجلسي ج: ٢٢ ص ٤٣٦ ❗️❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3612 🔟توضیحی در مورد داروی امام کاظم ع در درمان کرونا ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2043 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3354 1⃣1⃣پاسخ به شبهه وهابی در مورد گنهکار بودن امام کاظم ع ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2926 2⃣1⃣امام كاظم: آيه غير المغضوب عليهم در سوره حمد در مورد شيعيان ميباشد ❕❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2835 3⃣1⃣راوى و فقيه بزرگ شیعه جناب زراره از نام دوازده امام اطلاعى نداشت و قبل از وفات قرآن را روى سر گرفت و گفت امام من قرآن است يا دروايتى : امام من همان امامى است كه در قران به آن اشاره شده و ایشان امامت امام کاظم را قبول نداشت ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2617 4⃣1⃣طبق گفته علماى شيعه ائمه شيعه در خوشگذرانى و برده دارى بوده و تنها شغلشان گرفتن پول از خلفا و توليد فرزند از زنان و كنيزانشان بوده است - تاكى بايد دروغ آخوندهاى فاسد را در مورد ائمه قبول كرد؟ ❕امام کاظم ۵۰۰ غلام و خدمتکار داشت ❕امام کاظم ۳۰ فرزند داشت ❕هارون الرشید امام کاظم را عموزاده خطاب می کرد ❕هارون الرشید مال فراوانی به امام کاظم بخشید ❕امام کاظم هارون الرشید را امیر المومنین خطاب می کند ( ترجمه عیون الاخبار ج 1 ص 180) 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2086 5⃣1⃣بنابر منابع اسلامى، امام کاظم، برای درمان بیماری پیسی یا برص(بیماری لک و پیس)و از بین بردن آن، آبگوشت گوشت گاو را پیشنهاد داده اند و این درحالی‌ست که هیچ تاثیری در از بین بردن "بیماری پیسی" ندارد. ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/452 6⃣1⃣اخیرا یکی از مراجع تقلید اعلام کردند که اگر حکومت گمراه ایران روز شهادت امام کاظم را تعطیل نکند ما دیگر مالیات نمی دهیم ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3384 7⃣1⃣مگر نه اينكه پيامبر اسلام به ازدواج توصيه اكيد كرده است؟ مگر نه اينكه معصوم بود و بايد به توصيه هاى پيامبر اسلام گوش جان ميسپرد؟ پس چرا دخترانش را از ازدواج محروم كرد؟ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1438
١٨ _ گاف علمی امام کاظم در مورد منشاء بیماری جذام !!! امام کاظم که بنا به ادعای شیعیان به خزانه‌ی علوم الهی وصل است می‌گوید خلال کردن دندان با ساقه گل و شاخه درخت انار موجب تحریک جذام می‌شود! در حالی که جذام یک بیماری باکتریایی است که کوچکترین ارتباطی با خلال کردن دندان با ساقه گل و شاخه درخت انار ندارد! ————————————————— ▪️[الکافي- ج۶- ص۳۷۷] ← عن أبي الحسن عليه السلام قال: لا تخللوا بعود الريحان ولا بقضيب الرمان فإنهما يهيجان عرق الجذام ◾️: امام كاظم فرمود: با ساقۀ گل و شاخه درخت انار خلال نكنيد؛ زيرا كه آن دو رگ جذام را تحريك مى‌كنند. ◼️: حسن أو موثق [مرآة العقول- ج۲۲- ص۲۲۴ ) ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4838 ١٩ _ امام رضا : پدرم امام کاظم، شهید نشده است. ⚠️ أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَبِي جَرِيرٍ الْقُمِّيِّ قَالَ : قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ.. وَ سَأَلْتُهُ عَنْ أَبِيهِ أَ حَيٌّ هُوَ أَوْ مَيِّتٌ؟ فَقَالَ قَدْ وَاللَّهِ مَاتَ. ✍🏻 ابوجریر قمي می‌گوید : از امام رضا درباره پدرش امام کاظم پرسیدم که آیا ایشان زنده است یا میّت [مُرده]؟ امام فرمود : بخدا او مُرده است. 📚 اصول کافی ٣٨٠/١ خداوند می‌فرماید : ﴿وَلَا تَقُولُوا۟ لِمَن یُقۡتَلُ فِي سَبِیلِ ٱللَّهِ أَمۡوَ ٰ⁠تُۢۚ بَلۡ أَحۡیَاۤءࣱ وَلَـٰكِن لَّا تَشۡعُرُونَ﴾ 📖 هرگز به کسی‌که در راه خدا کشته می‌شود، نگویید «اموات : مُردگان»! بلکه آنان زنده هستند، اما شما متوجه نمی‌شوید. [بقره/١٥٤] امام رضا، پدرش را «میّت:مُرده» می‌خوانَد. اگر بگوییم که امام، این آیه‌ی قرآنی را بلد بوده است، دلالت بر این دارد که پدرش را شهید و مقتول نمی‌دانست. 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4727 ٢٠ _ رابطه‌ی حسنه میان امام موسی کاظم {رحمه‌الله} و امیرالمؤمنین هارون الرشید {رحمه‌الله} ▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬ 🕌 امام کاظم، امیرالمؤمنین هارون را «جانشین پیغمبر» می‌دانست و مردم را تشویق می‌نمود که مطیع فرامین امیرالمؤمنین هارون‌الرشید باشند. و نافرمانی ایشان را موجب عذاب دردناک الهی می‌شمارد. 🔷🔹 امام کاظم، هارون را فردی بسیار مهربان و دلسوز برای مؤمنان می‌دانست، و به درگاه پروردگار دعا می‌کرد که هارون را پایدار و زنده بدارد و سایه‌اش را مستدام گردانَد. 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4559 ٢١ _ شیخ کلینی : امام کاظم از همسرِ پدرش، صاحب فرزند بود ‼️ [والعياذ بالله] 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4493 ٢٢ _ آیا می‌توان افراد عادی را بیش از امامان معصوم، دوست داشت؟ 👈🏻 بله. امام صادق، سایر فرزندانش را بیش از امام کاظم دوست می‌داشت !!! 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4432 ٢٣ _ آگاهی امام کاظم ع از علم جفر !!! 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4419 ٢٤ _ امام کاظم ع و گناهکار دانستن ائمه ع !!!! 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4073 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
پاسخ به شبهه وهابی در مورد نماز خواندن در لباس نجس !!!! 🤔 : ❓ اگر کسی لباسش نجس شد و نتوانست تطهیر کند، باید چگونه نماز بخواند؟ 🔺 امام کاظم : باید با همان لباس، نماز بخواند. و نباید لخت شود. 🔺 امام صادق : نباید با همان لباس، نماز بخواند. و باید لخت شود. ▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬ 1⃣ عَلِيُّ بْنُ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ {عَلَيْهِ السَّلَامُ} قَالَ : سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ عُرْيَانٍ وَحَضَرَتِ الصَّلَاةُ فَأَصَابَ ثَوْباً نِصْفُهُ دَمٌ أَوْ كُلُّهُ أَ يُصَلِّي فِيهِ أَوْ يُصَلِّي عُرْيَاناً؟ فَقَالَ : «إِنْ وَجَدَ مَاءً غَسَلَهُ وَإِنْ لَمْ يَجِدْ مَاءً صَلَّى فِيهِ وَلَمْ يُصَلِّ عُرْيَاناً». 📚 تهذيب الأحکام 224/2 ✅ صحيح [ملاذ الأخیار ٢٢٧/٤] 2⃣ جَمَاعَةٌ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ أَخِيهِ الْحَسَنِ عَنْ زُرْعَةَ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ : سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ يَكُونُ فِي فَلاَةٍ مِنَ الْأَرْضِ لَيْسَ عَلَيْهِ إِلَّا ثَوْبٌ وَاحِدٌ وَأَجْنَبَ فِيهِ وَلَيْسَ عِنْدَهُ مَاءٌ كَيْفَ يَصْنَعُ؟ قَالَ : يَتَيَمَّمُ وَيُصَلِّي عُرْيَاناً قَاعِداً يُومِئُ إِيمَاءً. 📚 کافی 396/3 ✅ موثّق [مرآة العقول ٣٠٦/١٥] قلتُ : بل صحيحٌ. فإن سماعة إمامي وليس بواقفي. 3⃣ عَنْ أَحْمَدَ عَنِ الْحُسَيْنِ عَنِ الْحَسَنِ عَنْ زُرْعَةَ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ : سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ يَكُونُ فِي فَلاَةٍ مِنَ الْأَرْضِ فَأَجْنَبَ وَلَيْسَ عَلَيْهِ إِلاَّ ثَوْبٌ فَأَجْنَبَ فِيهِ وَلَيْسَ يَجِدُ الْمَاءَ! قَالَ «يَتَيَمَّمُ وَيُصَلِّي عُرْيَاناً قَائِماً يُومِئُ إِيمَاءً». 📚 تهذيب الأحکام 405/1 ✅ موثّق [ملاذ الأخیار ١٦٣/٣] قلتُ : بل صحيحٌ. فإن سماعة إمامي وليس بواقفي ❗️❗️❗️ 💠💠 👌ما تقریبا تمام پست هایی که وهابی منتشر کرده و مدعی بوده است که در روایات شیعه تناقض است را پاسخ گفته ایم و نشان داده ایم که تمام مواردی که وهابی مدعی تناقض در آنها است , توهمات وهابی متوهم بوده و الا در واقع تناقضی در کار نبوده است که مورد فوق نیز از همین قرار است . ❕اگر لباس انسان نجس باشد و امکان تطهیر یا تعویض لباس هم نیست , نباید با لباس نجس نماز خواند , بلکه باید به صورت عریان و به گونه ای که مثلا عورت را با دست پوشانده و به صورت نشسته با ایماء و اشاره , نماز را بخواند تا عورتش در برابر دیگران ظاهر نشود , اما اگر در آوردن لباس نجس معذوریت دارد , مثلا هوا خیلی سرد است و امکان در آوردن لباس نجس نیست , با همان لباس نجس باید نماز خواند و نماز صحیح است . ❕بنابراین روایاتی که می گوید باید با همان لباس نجس نماز بخواند و عریان نشود , ناظر است به زمانی که امکان در آوردن لباس نجس نیست و مثلا به خاطر سرمای هوا اضطرار است , چنان که روایتی , خود امام صادق علیه السلام تصریح می کند که نماز خواندن در لباس نجس تنها در صورت اضطرار است . 👌محمد حلبی می گوید : " از امام صادق ع سوال کردم در مورد مردی که لباسش آلوده به منی یا بول می شود و لباس دیگری هم ندارد که لباس نجس را تعویض کند ? ❕امام ع پاسخ داد : " در صورتی که اضطرار به پوشیدن لباس نجس دارد , در همان لباس نجس نماز بخواند " "عَنْ مُحَمَّدٍ الْحَلَبِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ يُجْنِبُ فِي الثَّوْبِ أَوْ يُصِيبُهُ بَوْلٌ وَ لَيْسَ مَعَهُ ثَوْبٌ غَيْرُهُ قَالَ يُصَلِّي فِيهِ إِذَا اضْطُرَّ إِلَيْهِ. " 📚تهذیب الاحکام ج ٢ ص ٢٢٤ _ الاستبصار ج ١ ص ١٦٩ 👌بر همین اساس , امام خمینی فتوا می دهد : " چنانچه طورى است كه اگر لباس را آب بكشد يا عوض كند، نماز به هم مى‏خورد و به واسطه سرما و مانند آن نمى‏تواند لباس را بيرون آورد، بايد با همان حال نماز را تمام كند و نمازش صحيح است. " 📚توضيح المسائل امام خمينى ص: 129 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
پاسخ به شبهه وهابی پیرامون تضاد در روایات حدث بودن " ودی " 🤔 : ❓ اگر کسی باوجود استبراء از بول؛ باز هم رطوبتی از آلتش خارج شد؛ چه کند؟ باید دوباره وضو بگیرد؟ 🔺 امام صادق : خير. نباید مجدّداً وضو بگیرد. 🔺 امام جواد : بله. واجب است مجدّداً وضو بگیرد. 1⃣ عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ وَأَبِي دَاوُدَ جَمِيعاً عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنِ الْعَلاَءِ عَنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ قَالَ : سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ {عَلَيْهِ السَّلَامُ} عَنْ رَجُلٍ بَالَ ثُمَّ تَوَضَّأَ وَقَامَ إِلَى الصَّلاَةِ فَوَجَدَ بَلَلاً. قَالَ : لاَ يَتَوَضَّأُ إِنَّمَا ذَلِكَ مِنَ الْحَبَائِلِ. 📚 کافی 19/3 ✅ صحيح [مرآة العقول ٦٢/١٣] 2⃣ مَا رَوَاهُ الصَّفَّارُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى قَالَ : كَتَبَ إِلَيْهِ رَجُلٌ هَلْ يَجِبُ الْوُضُوءُ مِمَّا خَرَجَ مِنَ الذَّكَرِ بَعْدَ الاِسْتِبْرَاءِ؟ فَكَتَبَ «نَعَمْ». 📚 تهذيب الأحکام 28/1 ✅ صحيح [ملاذ الأخیار ١٣٤/١] ❗️❗️ 💠💠 👌مطابق آنچه در روایات شیعه و فتاوای فقهای شیعه آمده است : "رطوبتهايى كه از انسان خارج مى‏شود غير از بول و منى بر چند قسم است: 🔸اوّل : آبى كه گاه بعد از بول بيرون مى‏آيد و كمى سفيد و چسبنده است و به آن «وَدْى» مى‏گويند. 🔸دوم : آبى كه هنگام ملاعبه و بازى كردن با همسر بيرون مى‏آيد و به آن «مَذْى» مى‏گويند. 🔸سوم : آبى كه گاه بعد از منى بيرون مى‏آيد و به آن «وَذْى» گويند. 👌همه اين آبها در صورتى كه مجرا آلوده به بول و منى نباشد، پاك است، و وضو و غسل را هم باطل نمى‏كند. " 📚رسالة توضيح المسائل مکارم شیرازی، ص: 28 👌بر این اساس در روایت اولی که وهابی به آن استناد کرد , از امام علیه السلام در مورد حکم " ودی " سوال شد , یعنی آبی که پس از بول خارج می شود که آیا این آب وضو را باطل می کند یا خیر که امام علیه السلام پاسخ داد : وضو را باطل نمی کند و نیازی به اعاده وضو نیست . ❕در روایت دوم امام علیه السلام بر خلاف روایت اول می گوید که در صورت خروج " ودی " وضو گرفتن واجب است , یعنی " ودی " موجب بطلان وضو می گردد . 👌میان این دو روایت تنافی است و راه حل رفع تنافی آن است که بگوییم روایت دوم از روی تقیه و موافق با عقیده اهل سنت صادر شده است , زیرا اهل سنت معتقدند آبی که پس از بول خارج می شود یعنی " ودی " , موجب بطلان وضو می گردد " فأما الذي ينقض الوضوء، و لا يوجب الغسل، فهو البول، و المذي، و الودي " 📚الفقه على المذاهب الأربعة ، ج‌1، ص: 157 ❕شیخ طوسی نیز تصریح می کند که تمام فقهای اهلسنت معتقدند که " ودی " موجب بطلان وضو می گردد و لباس را هم نجس می کند : " المذي و الودي «و الوذي» لا ينقضان الوضوء، و لا يغسل منهما الثوب و خالف جميع الفقهاء في ذلك، و أوجبوا منهما الوضوء، و غسل الثوب " 📚الخلاف ج ١ ص ١١٨ 👌در پاورقی کتاب " الخلاف " , مطلب مذکور از کتابهای اهلسنت آدرس داده شده است : 📚المدونة الكبرى 1: 12، و الام 1: 39، و المبسوط 1: 67، و شرح معاني الآثار 1: 45- 48، و موطإ مالك 1: 41، و المحلى 1: 232، و مجمع الزوائد 1: 284، و عمدة القاري 3: 217، و فتح الباري 1: 380، و سنن الترمذي 1: 197 و نيل الأوطار 1: 274. 👌اهلبیت علیهم السلام به ما فرموده اند که اگر دو روایت متضاد با هم از ما نقل شد , روایتی را که بر خلاف اهلسنت است را بگیرید و به آن عمل کنید , زیرا روایت موافق با آنان از روی تقیه و فشار صادر شده است و حجت نیست : ❕راوی از امام صادق علیه السلام سوال کرد که ؛ « دو خبر از شما می بینیم که یکی از آنها موافق اهل سنت و دیگری مخالف عقیده اهل سنت است ، کدام خبر را اخذ کنیم ؟ امام علیه السلام فرمود آن خبری را که👈 با اهل سنت مخالف است ،👉 آن را اخذ کنید چرا که رشد و هدایت در آن است » « وَجَدْنَا أَحَدَ الْخَبَرَيْنِ مُوَافِقاً لِلْعَامَّةِ وَ الْآخَرَ مُخَالِفاً لَهُمْ بِأَيِّ الْخَبَرَيْنِ يُؤْخَذُ قَالَ مَا خَالَفَ الْعَامَّةَ فَفِيهِ الرَّشَاد » 📚 الکافی : ج 1 ص 68 ❕بنابراین روایتی که می گوید پس از خروج " ودی " باید وضو گرفت , تقیه ای بوده و موافق با اهلسنت صادر شده است , در ذیل پیرامون چرایی روایات تقیه ای توضیح داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4061 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
⚫️فرا رسیدن سالروز وفات حضرت ابوطالب علیه السلام را تسلیت می گوییم . ✔️چند پرسش و پاسخ پیرامون ایشان ؛ 1⃣مقام ایشان در روایات شیعه و اینکه ایشان از اوصیاء حضرت عیسی علیهما السلام بوده اند ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1058 2⃣ادله ای که برای ایمان ابوطالب از کتب اهل سنت ارائه دادید قانع کننده نیست ❗️برای دوستان ام ارائه دادم اما قبول نکردند ❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1059 3⃣همانطور که می دانید ابوطالب اسم اصلی خودش نیست بلکه کینه است. در واقع اسم اصلی ابوطالب عبد مناف است. عبد مناف یعنی بنده ی مناف و مناف یکی از بزرگ ترین بت های مشرکین بوده. حالا سوال اینجاست اگر ابوطالب ایمان اورده بود چرا نام خودش را عوض نکرد؟ حتی چرا‌ مخفیانه نام خودش را عوض نکرد؟ چنانکه‌ می دانید این اسم درست نیست و جایز نیست! چرا اسمش را حتی مخفیانه عوض نکرد ‼️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1069 4⃣آيا ابوطالب، پدر امام على و عموى محمد، به اسلام ايمان آورد ؟ در یکی از معتبر‌ترین کتاب‌های تفسیری شیعه در این خصوص آمده ... امام‌باقر گفت: اسلام جز به عزت ما نمى‌افزايد، از اين رو ما از غيرمسلمانان ارث مى‌بريم و آنان از ما ارث نمى‌برند، ميراث ابوطالب در دست ماست(چون او کافر بود و ما مسلمانیم). ما معتقد به ارث بردن مسلمان از كافر فقط ميان فرزند و پدر هستيم نه ميان زن و شوهر ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2026 5⃣اسلامگرایان که به اعتراف خودشان نُه دهم دینشان تقیه است در توجیه این مسئله می‌گویند ابوطالب تظاهر به کفر می‌کرد تا بتواند از محمد حمایت و محافظت کند! سوال اینجاست: چگونه حمزه عموی پیامبر، علی‌رغم اینکه اظهار اسلام می‌کرد باز هم می‌توانست از محمد حمایت کند؟! از طرفی می‌دانیم خود ابولهب (عموی دیگر محمد) نیز علی‌رغم اینکه از سران کفر در مکه بود، باز هم حامی محمد بوده و حتی یک‌بار جان محمد را از مرگ حتمی نجات داده بود . بنابراین این ماله‌کشی شیعیان وجهی ندارد ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3648 ipasookh.ir
متلاشی شدن نظم جهان در صورت چند خدایی !!!! 🤔 : ❓با نگاهی عمیق به مفهوم آیات قرآن میشود حدس زد آیا این کلام فوق بشری است یا خیر! در آیه ی ۹۱ سوره مومنون الله خودش را یگانه میداند، و علت آن را چنین عنوان میکند !!!! مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِنْ وَلَدٍ وَمَا كَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذًا لَذَهَبَ كُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ ﴿۹۱﴾ خدا فرزندى اختيار نكرده و با او معبودى [ديگر] نيست و اگر جز اين بودقطعا هر خدايى آنچه را آفريده [بود] باخود مى ‏برد و حتما بعضى از آنان بر بعضى ديگر تفوق مى ‏جستند منزه است‏ خدا از آنچه وصف مى كنند (۹۱) واقعا انسان از دلایل و قرائن قرآن شگفت زده میشود! دقت کنید اگر ما دوتا خدا داشتیم هرکس مال خودش و مخلوق های خودش رو برمیداشت و میبرد ،!!! خب حال کجا میبرُد؟ لابد به نیستی؟ یا شاید بین خدایان جنگ رخ میداد در عرش کبریایی!!!!! قرآن تا این حد من باب مفهوم کلامی لرزان و ضعیف است !!!! 💠💠 👌این که آیه شریفه می فرماید : اگر دو خدا در عالم هستی بودند , هر خدا مخلوقات خود را با خود می برد , یعنی هر خدا اداره و تدبیر مخلوقات خود را به سلطه خود می گرفت و عهده دار شوونش می گردید , یعنی مقصود از " بردن " در جمله " لذهب " , " بردن اداره و تدبیر شوونات مخلوقات " است , لذا می بینیم که مفسرین در شرح آیه مذکور می نویسند : " آیه به بيان دليل بر نفى شرك پرداخته چنين مى‏گويد: " اگر خداوند شريكى مى‏داشت و آلهه متعدد در جهان هستى حكومت مى‏كرد هر يك از اين خدايان مخلوقات خاص خود را در پنجه تدبير و اداره خويش قرار مى‏داد" (و طبعا هر بخشى از عالم با نظام خاصى اداره مى‏شد و اين با وحدت نظامى كه بر آن حاكم مى‏بينيم سازگار نيست) (إِذاً لَذَهَبَ كُلُّ إِلهٍ بِما خَلَقَ). ❕" بعلاوه هر يك از اين خدايان براى گسترش قلمرو حكومت خود سعى داشتند بر ديگرى تفوق جويند" و اين خود سبب ديگرى براى از هم گسيختگى نظام جهان مى‏شد (وَ لَعَلا بَعْضُهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ). 👌و در پايان آيه به عنوان يك نتيجه‏گيرى كلى مى‏فرمايد:" منزه است خدا از توصيفى كه آنها مى‏كنند" (سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ). ❕عصاره اين سخن اين است كه ما به خوبى مشاهده مى‏كنيم كه نظام واحدى بر پهنه هستى حكومت مى‏كند، قوانين حاكم بر اين جهان در زمين و آسمان همه يكسان است، نواميسى كه بر يك ذره فوق العاده كوچك اتم حكمفرما است بر منظومه شمسى و منظومه‏هاى عظيم ديگر نيز حاكم است، و به گفته دانشمندان اگر يك اتم را بزرگ كنيم شكل منظومه شمسى را به خود مى‏گيرد، و اگر به عكس منظومه شمسى را كوچك كنيم به صورت يك اتم در مى‏آيد. 👌مطالعاتى كه صاحب‏نظران در علوم مختلف با وسائل جديد درباره جهانهاى دور دست كرده‏اند نيز همه حاكى از وحدت نظام كلى جهان است، اين از يك سو. ❗️از سوى ديگر لازمه" تعدد" هميشه نوعى" تباين" است، چرا كه اگر دو چيز از هر نظر واحد باشند يك چيز مى‏شوند و دوگانگى معنى نخواهد داشت. 👌بنا بر اين اگر براى اين جهان خدايان متعدد فرض كنيم، اين چندگانگى بر مخلوقات جهان و نظام حاكم بر آنها اثر مى‏گذارد، و نتيجه آن عدم وحدت نظام آفرينش خواهد بود. ❕و از اين گذشته هر موجودى خواهان تكامل خويش است، مگر آن وجودى كه از هر نظر كامل بوده باشد كه تكامل در او مفهوم ندارد، و در مورد بحث ما كه براى خدايان قلمروهاى جداگانه فرض كرديم و طبعا هيچكدام داراى كمال مطلق نيستند طبيعى است كه هر كدام در صدد تكامل خويش است، و مى‏خواهد عالم هستى را در بست در قلمرو خود قرار دهد، و لازمه آن برترى‏طلبى هر يك بر ديگرى است، و نتيجه آن از هم پاشيدن نظام هستى است. " 📚تفسیر نمونه ج ١٤ ص ٣٠١ ❕لذا در تفسیر قمی پیرامون آیه مذکور می خوانیم : " سپس خدا ادّعاى دوگانه‏پرستان را كه به دو خدا معتقدند، رد كرد و فرمود: «خدا، فرزندى نگرفته و هيچ خدايى با او نبوده است؛ چرا كه اگر بود، هر خدايى آفريده‏هاى خود را مى‏بُرد و آن گاه، يكى بر ديگرى برترى مى‏جست». يعنى اگر آن چنان كه ادّعا مى‏كنيد، دو خدا بودند، با هم درگير مى‏شدند. اين، مى‏آفريد و آن، نمى‏آفريد، اين، اراده مى‏كرد و آن، اراده نمى‏كرد و هر يك به دنبال چيره شدن بر ديگرى بود و چون يكى اراده آفريدن انسان مى‏كرد، ديگرى اراده آفرينش حيوان مى‏كرد و اين نمى‏شود كه موجودى در يك حال، هم انسان‏ و هم حيوان باشد، و چون اين باطل است، ثابت مى‏شود كه تدبير و كار، از آنِ يكى است و تدبير و استوارى و تكيه هر يك به ديگرى، وحدت صانع را نيز اثبات مى‏كند " 📚تفسير القمّي: ج 2 ص 93، بحار الأنوار: ج 3 ص 219 ح 6. @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
استدلال به عدم طلاق فاطمه بنت اسد از ابوطالب علیهما السلام !!!! 🤔 : ❓یکی از دلایل ایمان حضرت عدم طلاق همسرش ( فاطمه بنت اسد) است که در روایات هم اشاره شده است اما رحلت حضرت ابو طالب ٣ سال قبل هجرت بود ونزول این حکم كه باید مومن از مشرک جدا شود آیه 10 سوره‌ی ممتحنه در صلح حدیبیه که ششم هجری بوده نازل شده پس این نیتواند دلیل باشد چون این آ یه در زمان حضرت ابوطالب نازل نشده ❗️❗️❗️ 💠💠 👌روایتی که در موضوع ایمان حضرت ابوطالب علیه السلام مورد اشکال قرار گرفته است , نقلی از امام سجاد علیه السلام است که از ایشان در مورد ایمان ابوطالب ع سوال کردند که امام ع پاسخ دادند که ابوطالب ع مومن بوده اند , خطاب به امام ع گفتند که گروهی گمان می کنند که ابوطالب ع کافر بوده است , امام سجاد علیه السلام در این هنگام فرمود : " راستى در شگفتم كه چرا برخى مى‏پندارند كه ابو طالب كافر بوده است! آيا نمى‏دانند كه با اين عقيده بر پيامبر و ابو طالب طعنه مى‏زنند؟ مگر نه اين است كه در چندين آيه از آيات قرآن از اين موضوع منع شده است كه زن بعد از اسلام آوردن در قيد زوجيت كافر خود نماند و اين مسلم است كه فاطمه بنت اسد از پيشگامان در اسلام است و تا پايان عمر ابو طالب همسرش بود " " عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ أَبِي طَالِبٍ أَ كَانَ مُؤْمِناً فَقَالَ نَعَمْ فَقِيلَ لَهُ إِنَّ هَاهُنَا قَوْماً يَزْعُمُونَ أَنَّهُ كَافِرٌ فَقَالَ وَا عَجَبَاهْ أَ يَطْعَنُونَ عَلَى أَبِي طَالِبٍ أَوْ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص وَ قَدْ نَهَاهُ اللَّهُ أَنْ يُقِرَّ مُؤْمِنَةً مَعَ كَافِرٍ فِي غَيْرِ آيَةٍ مِنَ الْقُرْآنِ وَ لَا يَشُكُّ أَحَدٌ أَنَّ بِنْتَ أَسَدٍ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ السَّابِقَاتِ وَ أَنَّهَا لَمْ تَزَلْ تَحْتَ أَبِي طَالِبٍ حَتَّى مَاتَ أَبُو طَالِبٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ " 📚کتاب ایمان ابی طالب ( الحجه علی الذاهب الی کفر ابی طالب ) ص ١٢٤ _ بحار الانوار ج ٣٥ ص ١١٥ ❕در تفسیر نمونه نیز به این روایت در اثبات ایمان ابوطالب ع استدلال شده است و می نویسد : " در احاديثى كه از طرق اهل بيت رسيده است نيز مدارك فراوانى بر ايمان و اخلاص ابو طالب ديده مى‏شود كه نقل آنها در اينجا بطول مى‏انجامد 👈اين احاديث آميخته با استدلالات منطقى و عقلى است مانند روايتى كه از امام چهارم ع نقل گرديده است‏ "👉 📚تفسیر نمونه ج ٥ ص ١٩٧ 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❕در این روایت , امام سجاد علیه السلام استدلال می کند که موضوع ممنوعیت زوجیت با کافر در چند جای قرآن آمده است , یعنی این موضوع اختصاص به آیه سوره ممتحنه ندارد , تا کسی بخواهد اشکالی مذکور در پرسش را مطرح کند . 👌از مواردی که در قرآن موضوع ممنوعیت زوجیت با کافر آمده است , می توان به موارد ذیل اشاره کرد . ❕خداوند می فرماید : " و با زنان مشرك و بت‏پرست، تا ايمان نياورده‏اند، ازدواج نكنيد! (اگر چه جز به ازدواج با كنيزان، دسترسى نداشته باشيد، زيرا) كنيز با ايمان، از زن آزاد بت‏پرست، بهتر است، هر چند (زيبايى، يا ثروت، يا موقعيت او) شما را به شگفتى آورد. و زنان خود را به ازدواج مردان بت‏پرست، تا ايمان نياورده‏اند، در نياوريد! (اگر چه ناچار شويد آنها را به همسرى غلامان با ايمان در آوريد، زيرا) يك غلام با ايمان، از يك مرد آزاد بت‏پرست، بهتر است، هر چند (مال و موقعيت و زيبايى او،) شما را به شگفتى آورد. آنها دعوت به سوى آتش مى‏كنند، و خدا دعوت به بهشت و آمرزش به فرمان خود مى‏نمايد، و آيات خويش را براى مردم روشن مى‏سازد، شايد متذكر شوند " " وَ لا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَ لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَ لا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَ لَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَ اللَّهُ يَدْعُوا إِلَى الْجَنَّةِ وَ الْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَ يُبَيِّنُ آياتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُون‏ " ( بقره ٢٢١ ) ❕و می فرماید : " و آنها كه توانايى ازدواج با زنان (آزاد) پاكدامن با ايمان ندارند مى‏توانند با زنان پاكدامن از بردگانى 👈 با ايمان كه در اختيار داريد ازدواج كنند 👉 " " وَ مَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلاً أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ مِنْ فَتَياتِكُمُ الْمُؤْمِناتِ " ( نساء ٢٥ ) ❕و می فرماید : " مرد زناكار جز با زن زناكار يا مشرك ازدواج نمى‏كند، و زن زناكار را جز مرد زناكار يا مشرك به ازدواج خود در نمى‏آورد، و اين كار بر مؤمنان تحريم شده است. " " الزَّانِي لا يَنْكِحُ إِلاَّ زانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَ الزَّانِيَةُ لا يَنْكِحُها إِلاَّ زانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَ حُرِّمَ ذلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ " ( نور ٢ ) ❕و می فرماید : " زنان خبيث و ناپاك از آن مردان خبيث و ناپاكند! و مردان ناپاك نيز تعلق به زنان ناپاك دارند، اين ان از نسبتهاى ناروايى كه به آنها داده مى‏شود مبرا هستند، و براى آنها آمرزش (الهى) و روزى پر ارزش است. " " الْخَبِيثاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَ الْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثاتِ وَ الطَّيِّباتُ لِلطَّيِّبِينَ وَ الطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّباتِ أُولئِكَ مُبَرَّؤُنَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيم‏ " ( نور ٢٦ ) 👌البته توجه به این نکته لازم است که دلائل ایمان حضرت ابوطالب علیه السلام اختصاص به این دلیل و روایت مذکور ندارد , تا اگر کسی استدلال دلیل مذکور را به هر علتی موجه نداند و یا روایت را ضعیف بشمارد , ایمان ابوطالب ع زیر سوال برود , دلائل فراوانی در مورد ایمان ابوطالب علیه السلام در منابع شیعه و سنی در دسترس است که ما در ویژه نامه ای که در این رابطه منتشر کردیم , مفصلا این دلائل را بررسی کرده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4852 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
مشروعیت رای مردم و خلافت شیخین در نهج البلاغه !!!! 🤔 : ❓آیا شيـعـہ حق دارد در خـلافـت شیخین طعنۍ بزنـند⁉️ می‌گویم: پاسخ خیر است! 💢علۍ -رضی الله عنه- فرموده است: « وَلَعَمْرِي، لَئِنْ كَانَتِ الاِْمَامَةُ لاَ تَنْعَقِدُ حَتَّى يَحْضُرَهَا عَامَّةُ النَّاسِ، فمَا إِلَى ذلك سَبِيلٌ، وَلكِنْ أَهْلُهَا يَحْكُمُونَ عَلَى مَنْ غَابَ عَنْهَا، ثُمَّ لَيْسَ لِلشَّاهِدِ أَنْ يَرْجِعَ، وَلاَ لِلغَائِبِ أَنْ يَخْتَارَ !» نهج البلاغة، خطبه 172 ⭕️پس طبق ڪلام علۍ -رضی الله عنه- شیعیان امروزۍ اصلاً حق ندارند در خصوص خلافت شیخین نظر دهند، زیرا غائب بوده‌اند و طبق ڪلام سیدنا علۍ -رضۍ الله عنه- ابداً غائب حق ندارد در ڪار حاضرین آن زمان دخالت ڪند! اهلها یحڪمون علۍ من غاب عنها! اۍ شیعیان اثنۍ عشرۍ! شما در این قضیه حاڪم نیستید، حاڪم صحابه بوده‌اند! شما طبق ڪلام أمیر المؤمنین علۍ -رضۍ الله عنه- محڪوم هستید و حق ندارید در ڪار حاضرین دخالت ڪنید، حال آن‌ ڪه خود غائب بوده‌اید! ❗️❗️ 💠💠 ❕استناد وهابی به فرازی از خطبه ١٧٣ نهج البلاغه است که امیر مومنان علیه السلام در یک استدلال جدلی فرمود : " اى مردم، سزاوارترين كس براى خلافت، تواناترين افراد بر اين امر و داناترين‏شان به فرمان خداست. (هنگامى كه چنين فردى برگزيده شد) هر گاه آشوبگرى به آشوب و فتنه انگيزى برخيزد از او خواسته مى‏شود كه به سوى حق باز گردد و اگر امتناع ورزد با او نبرد مى‏شود (تا حق را بپذيرد). به جانم سوگند! اگر قرار باشد امامت و خلافت جز با حضور همه مردم منعقد نشود، هرگز راهى به سوى آن نتوان يافت؛ بلكه آن‏ها كه صلاحيت رأى و نظر دارند در اين باره حكم مى‏كنند و حكم آن‏ها نسبت به ساير مردم نافذ است؛ سپس نه حاضران، حق رجوع دارند و نه غايبان حق انتخاب ديگر " " أيّها النّاس، إنّ أحقّ النّاس بهذا الأمر أقواهم عليه، و أعلمهم بامر اللّه فيه. فإن شغب شاغب استعتب، فإن أبى قوتل. و لعمري، لئن كانت الإمامة لا تنعقد حتّى يحضرها عامّة النّاس، فما إلى ذلك سبيل، و لكن أهلها يحكمون على من غاب عنها، ثمّ ليس للشّاهد أن يرجع، و لا للغائب أن يختار " 📚نهج البلاغه خطبه ١٧٣ ❕در شرح این خطبه می خوانیم : 👌"در حقيقت، امام عليه السّلام به دو ركن اساسى كه يكى جنبه علمى دارد و ديگر جنبه عملى اشاره كرده است؛ از نظر علمى بايد از همه آگاه‏تر باشد و از نظر عملى در امر مديريت از همه قوى‏تر. بسيارند كسانى كه عالمند، ولى مدير نيستند و يا مديرند و عالم نيستند و تا اين دو دست به دست هم ندهد، اداره صحيح جامعه امكان پذير نيست. ❕روشن است كه امام عليه السّلام با بيان اين مطلب مى‏خواهد شايستگى خود را نسبت به همه براى تصدّى امر خلافت اثبات كند؛ زيرا همگان مى‏دانستند او از همه به اصول و فروع اسلام آگاه‏تر و از همه در امر مديريت و مبارزه با دشمن قوى‏تر و پايدارتر است. ❓سؤال: چرا امام عليه السّلام به موضوع نص (نص پيامبر صلّى اللّه عليه و آله بر خلافت او) استناد نمى‏جويد؟ آيا اين دليل بر آن نيست كه خلافت بر اساس نص صورت نگرفته و مربوط به انتخاب شايسته‏ترين افراد از سوى مردم است؟ ❕پاسخ اين سؤال روشن است. اگر امام عليه السّلام بر نص تكيه مى‏كرد، بسيارى از آن‏ها در مقام انكار بر مى‏آمدند؛ لذا بهتر اين بود كه بر مسلّمات خود آن‏ها تكيه كند و با منطق خودشان آن‏ها را ملزم سازد (اين همان چيزى است كه در اصطلاح منطق به آن «جدل» گفته مى‏شود) و قرآن نيز «وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ» ( نحل ١٢٥ ) گفته است. ❕آن گاه امام عليه السّلام به پاسخ بهانه ديگرى از بهانه جويان مى‏پردازد و آن اين كه: گروهى از مخالفان، مانند معاويه و عمرو بن عاص و طلحه و زبير يا مانند آن‏ها كه گفتند: امامت و خلافت در صورتى براى كسى مسلّم مى‏شود كه عموم مردم آن را بپذيرند. بنابر اين بيعت اهل مدينه و اطراف آن با على عليه السّلام به تنهايى كافى نيست. 👌امام عليه السّلام در پاسخ مى‏فرمايد: «به جانم سوگند! اگر قرار باشد امامت و خلافت جز با حضور همه مردم منعقد نشود، هرگز راهى به سوى آن نتوان يافت؛ (چرا كه حضور عموم مسلمين بر تمام بلاد غير ممكن است) بلكه آن‏ها كه صلاحيت رأى و نظر دارند در اين باره حكم مى‏كنند و حكم آن‏ها نسبت به ساير مردم نافذ است» ❕امام عليه السّلام براى اثبات حقانيت خود تكيه بر مسلّمات مخالفان كرده؛ چرا كه آن‏ها قبول اهل حلّ و عقد (پذيرش از سوى علماى امّت) را براى ثبوت امامت و خلافت كافى مى‏دانستند؛ بنابر اين با منطق خودشان (منطق جدال احسن) به آن‏ها پاسخ مى‏گويد؛ چون اگر تكيه بر نص مى‏كرد، زبان آن‏ها به انكار گشوده مى‏شد. 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 👌ديگر اين كه خلافت خلفاى پيشين از طريق پذيرش مردم نبود؛ اهل سقيفه كه ابو بكر را به خلافت برگزيدند افراد معدود و محدودى بودند و خلافت عمر، تنها با نصّ ابو بكر بود و خلافت عثمان، تنها به وسيله سه يا چهار رأى از شوراى شش نفرى عمر صورت پذيرفت. ❕اضافه بر همه اين‏ها براى به دست آوردن نظر امام عليه السّلام در مسأله خلافت، نبايد تنها بر يك يا دو خطبه تكيه كرد؛ بلكه بايد همه كلمات آن حضرت را در اين موضوع در كنار هم بچينيم و تصميم‏گيرى كنيم و مى‏دانيم امام عليه السّلام بارها در نهج البلاغه در موارد متعددى در مسأله خلافت تكيه بر نص فرموده است. " 📚پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج‏6، ص: 504 ❕توضیحات تکمیلی : 🔸١ _ چنان که در شرح خطبه گذشت , امام علیه السلام فرازهای مذکور در مورد اعتبار رای بزرگان و اهل حل و عقد را بر اساس قاعده الزام و استدلالی جدلی و تکیه بر مسلمات طرف مقابل ایراد کردند تا از این طریق خلافت خود را در برابر امثال معاویه آن هم با استدلال به معتقدات و مسلمات معاویه ثابت کند و معاویه را مجاب به اطاعت از خود کند . 👌به بیان دیگر : امام علی علیه السلام ، در مقابل كسانى كه ايمان به امامت منصوصش از طرف پيامبر گرامی نداشتند و بهانه جويى مى‏ كردند به مساله بيعت كه نزد آنها مسلم بود استدلال مى‏ كرد، تا ياراى سر باز زدن از اطاعت امام علیه السلام را نداشته باشند، و به معاويه و امثال او گوشزد مى‏ كرد همانگونه كه مشروعيت براى خلافت خلفاى سه‏ گانه قائل است بايد براى خلافت امام قائل باشد و در برابر آن تسليم گردد بلكه خلافت او مشروع تر است، چون بيعت وى گسترده ‏تر و از روى رضايت و رغبت عمومى انجام شد. ❕بنابر اين استدلال به بيعت و اختیار مردم ، هيچ منافاتى با مساله نصب امام از طريق خدا و پيامبر و تاكيدى بودن بيعت ندارد. ❕لذا مثلا در همين نهج البلاغه در يك مورد امام به حديث ثقلين كه از نصوص امامت است اشاره مى ‏فرمايد ( نهج البلاغه خطبه 87)و در جايى ديگر به مساله وصيت و وراثت ( نهج البلاغه خطبه 2) و مواضع متعدد دیگری که امام علیه السلام به امامت الهی خود تصریح می کند که در ذیل مفصلا این موارد را آورده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4745 ❕بنابراین امام علیه السلام در خطبه ای که وهابی به آن استناد کرد ، در مقام بيان يك قاعده كلى كلامى نيست؛ بلكه در مقام احتجاج با افراد عنودى است كه معتقد به مشروعيت خلافت خلفاء از طريق بيعت و اختیار داشتند يعنى از باب استدلال به خصم از راه عقايد و افكار و اعمال خود اوست، كه از آن به عنوان «وجادلهم بالتی هي أحسن» تعبير مى شود. ❕در واقع استدلال امام به اصطلاح جدلی است که در علم منطق مفصل پیرامون آن توضیح داده می شود که مسلمات طرف مقابل را می گیرند و با آن بر ضد وی استدلال می کنند . 📚شرح منطق مظفر، علی محمدی خراسانی , جلد: ۲، صفحه: ۳۲۹ 👌این همان چیزی است که در علم منطق از آن به فن جدل تعبیر می شود و آن اینکه مسلمات خصم را بگیرند و با آن بر ضد او استدلال کنند هر چند مسلمات خصم از سوی گوینده پذیرفته نشده باشد. مثل اینکه ما با تورات و انجیل کنونی در برابر یهود و نصاری استدلال می کنیم و می گوییم مطابق فلان فصل و فلان آیه شما چنین می گویید و بنابراین طبق عقیده خودتان محکوم هستید . 👌علی علیه السلام هم کسانی چون معاویه را که اعتقاد به بیعت و اختیار داشتند ، طبق عقاید خودشان مجاب و ملزم می کرد تا تن به اطاعتش بدهند . 🔸٢ _ وهابی در صدد است که با استناد به فرازهای مذکور نهج البلاغه , مشروعیت خلافت ابوبکر و عمر را ثابت کند , به این بیان که صحابه ای که در صدر اسلام حاضر بودند با ابوبکر و عمر بیعت کردند , و غائبین که شیعیان امروزی اند , دیگر حق مخالفت ندارند !!!! 👌متاسفانه وهابی کاری جز دروغگویی ندارد , زیرا طبق نصوص خود اهلسنت , بزرگان صحابه مخالف خلافت ابوبکر بودند و با او بیعت نکردند , در ذیل توضیح داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4135 ❕و طبق روایات اهلسنت , امیر مومنان علیه السلام نیز مشروعیتی برای خلافت ابوبکر و عمر قائل نبود , چنان که در ذیل توضیح داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4443 ❕و حضرت زهرا سلام الله علیها نیز تن به خلافت ابوبکر نداد و با حالت خشم و غضب بر ابوبکر از دنیا رفت , در ذیل توضیح داده ایم : 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3445 ▫️ادامه 👇
▫️ادامه 👇 🔸٣ _ از سوی دیگر , خلافت عمر نیز با رضایت و بیعت اصحاب نبوده است , بلکه عمر منصوب ابوبکر بود که وقتی ابوبکر , عمر را به خلافت نصب کرد , بزرگان مهاجرین و انصار به این عملکرد عمر اعتراض کردند و ابوبکر را از عذاب الهی , بابت این انتخاب ترساندند . ❕ابن قتیبه عالم بزرگ اهلسنت نقل می کند : "مهاجران و انصار پس از اين كه شنيدند عمر را به جانشينى خود برگزيده است، به نزد ابو بكر آمدند و گفتند: عمر را بر ما خليفه قرار داده‏اى. تو او را مى‏شناسى و مى‏دانى كه چه آفات و بلايى در زمان حضور تو بر سر ما آورده است. تو به زودى خدا را ديدار خواهى كرد، در آن جا چه جواب خواهى داد؟ " " فدخل عليه المهاجرون و الأنصار حين بلغهم أنه استخلف عمر، فقالوا: نراك استخلفت علينا عمر، و قد عرفته، و علمت بوائقه فينا و أنت بين أظهرنا، فكيف إذا وليت عنا و أنت لاق الله عز و جل فسائلك، فما أنت قائل " 📚الامامه و السیاسه ج ١ ص ٣٧ ❕یا باز علمای اهلسنت نقل می کنند : "طلحة بن عبيد اللّه بر ابو بكر وارد شد و گفت: به من خبر رسيده كه تو اى خليفه پيامبر خدا! عمر را بر مردمْ خليفه كرده‏اى، با آن كه ديده‏اى مردم از او چه مى‏كشند، [آن هم‏] در حالى كه تو هنوز هستى. پس او در زمانى كه با مردمْ تنها شود، چگونه خواهد بود؟! تو فردا پروردگارت را ديدار مى‏كنى و [او] درباره مردمِ تحت سرپرستى‏ات مى‏پرسد. " " ودَخَلَ طَلحَةُ بنُ عُبَيدِ اللّهِ عَلى أبي بَكرٍ فَقالَ: إنَّهُ بَلَغَني أنَّكَ يا خَليفَةَ رَسولِ اللّهِ استَخلَفتَ عَلَى النّاسِ عُمَرَ، وقَد رَأَيتَ ما يَلقى النّاسُ مِنهُ و أنتَ مَعَهُ، فَكَيفَ بِهِ إذا خَلا بِهِم! و أنتَ غَدا لاقٍ رَبَّكَ؛ فَيَسأَلُكَ عَن رَعِيَّتِكَ. " 📚شرح نهج البلاغة: ج 1 ص 164، الطبقات الكبرى: ج 3 ص 199، تاريخ المدينة: ج 2 ص 667، تاريخ الطبري: ج 3 ص 428 و ص 433 ❕یا باز نقل می کنند که اصحاب بر ابوبکر اعتراض کردند که چگونه می توند فرد بد اخلاق و تند خویی چون عمر را جانشین خود کند ? و می گفتند که جواب خداوند را چگونه خواهی داد !!!! " لما حضرت أبا بكر الوفاة بعث إلى عمر يستخلفه فقال الناس : أيستخلف علينا فظاً غليظاً . لو قد ملكنا كان أفظ وأغلظ ! فماذا تقول لربك إذا لقيته وقد استخلفت علينا عمر ؟ " 📚تاريخ المدينة : ج 2 ص 671 _ سنن البيهقي : ج 8 ص 149 ( به نقل از الف سوال و اشکال ) @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
نزول قرآن بر هفت حرف !!!! 🤔 : ❓قضیه سبعة أحرف چی هستش؟ اصلا چه کسی قضیه سبعة أحرف رو و با چه هدفی مطرح کرد؟ ❗️❗️❗️ 💠💠 👌در روایاتی از اهلسنت به نقل از پیامبر گرامی اسلام آمده است که قرآن بر هفت حرف نازل شده است . ❕در صحيحين از ابن شهاب نقل شده گويد: "عبيد اللّه بن عبد اللّه از عبد اللّه بن عباس روايت كرده كه پيامبر ص گفته است: «جبرئيل قرآن را به حرف واحد بر من قرائت كرد و من همواره از او مى‏خواستم تا آن را بيشتر از يك حرف قرائت كند، تا بالأخره به هفت حرف منتهى گرديد» 📚اين حديث را بخارى نيز در ج 6، ص 277 و مسلم در ج 2، ص 202 نقل كرده است. ( به نقل از علوم قرآن معرفت ) 👌معمولا این روایات را تطبیق می دهند بر قرائات متعددی که از قرآن است و می گویند که می توان بر هر یک از قرائات هفت گانه موجود عمل کرد چرا که قرآن بر هفت حرف نازل شده است . ❕اهلبیت علیهم السلام این سخن را قبول نداشتند و تصریح می کردند که قرآن بر یک حرف و از نزد خداوند یگانه صادر شده است , نه بر هفت حرف . 👌فضیل بن یسار می گوید : " به امام صادق ع گفتم که مردم می گویند قرآن بر هفت حرف نازل شده است , امام علیه السلام فرمود : " دروغ می گویند این دشمنان خداوند , قرآن بر یک حرف واحد و از نزد خدا واحد نازل شده است " " عَنِ الْفُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ النَّاسَ يَقُولُونَ إِنَّ الْقُرْآنَ نَزَلَ عَلَى سَبْعَةِ أَحْرُفٍ فَقَالَ كَذَبُوا أَعْدَاءُ اللَّهِ وَ لَكِنَّهُ نَزَلَ عَلَى حَرْفٍ وَاحِدٍ مِنْ عِنْدِ الْوَاحِدِ " 📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏2، ص: 630 👌در نقل دیگری امام باقر علیه السلام فرمود : " قرآن واحد است ( بر یک حرف نازل شده است ) و از نزد خداوند واحد است , اختلافات از ناحیه روات ( و قاریان است که قرائات گوناگونی برای قرآن وضع کردند )" " عن أبي جعفر (عليه السلام)، قال: «إن القرآن واحد، نزل من عند واحد، و لكن الاختلاف يجي‏ء من قبل الرواة». " 📚الکافی ج ٢ ص ٦٣٠ _ البرهان فی تفسیر القرآن ج ١ ص ٤٧ 👌بنابراین اهلبیت علیهم السلام قرائات گوناگون در قرآن را قبول نداشتند و مردم را بر یک قرائت که از پیامبر صادر شده و نزد مردم مشهور بوده است , دعوت می کردند که همان قرائت حفص از عاصم است , در ذیل توضیح داده ایم : 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9751 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/13112 👌با این وجود در روایاتی آمده است که اهلبیت علیهم السلام فرموده اند که قرآن بر هفت حرف نازل شده است : 📚وسائل الشیعه ج ٦ ص ١٦٢ باب ٧٤ ❕این روایات از روی تقیه و موافق با اعتقاد اهلسنت صادر شده است و حجیت ندارد , در ذیل پیرامون روایات تقیه ای توضیح داده ایم : 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/13856 ▫️ادامه 👇
💠ادامه 👇 👌البته می توان گفت مقصود از روایاتی که می گوید قرآن بر هفت حرف نازل شده است , دو معنای قابل قبول است : 🔸١ _ قرآن بطون گسترده ای دارد , چنان که امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « برای قرآن باطنی وجود دارد و برای آن باطن نیز ، بطن دیگری وجود دارد و قرآن ظاهری دارد و برای آن ظاهر هم ظاهر دیگری است » « إِنَّ لِلْقُرْآنِ بَطْناً وَ لِلْبَطْنِ بَطْنٌ وَ لَهُ ظَهْرٌ وَ لِلظَّهْرِ ظَهْر » 📚بحار الانوار ج89 ص94 👌مقصود از روایاتی که می گوید قرآن بر هفت حرف نازل شده است , هفت قرائت مختلف نیست , زیرا در روایات فوق تصریح شد که قرآن بر یک قرائت نازل شده است , بنابراین مقصود از هفت حرف , هفت بطن است , یعنی هر آیه ای از قرآن هفت بطن دارد , چنان که فیض کاشانی می گوید : "«ممكن است گفته شود آيات قرآن هفت‏گونه است و هر آيه‏اى داراى هفت بطن است‏ " 📚تفسير صافى- مقدمه هشتم- ج 1، ص 40 ❕طبری عالم سنی مسلک از عبد اللّه بن مسعود نقل می کند که پیامبر فرمود : «قرآن بر هفت حرف نازل شده و براى هر حرفى از آن‏ها ظاهرى است و باطنى و براى هر حرفى حدى و براى هر حدى، پيشگاهى است» 📚تفسير طبرى، ج 1، ص 9. ( به نقل از علوم قرآن معرفت ) ❕در نقل دیگری از علمای اهلسنت هم هفت حرف به بطون قرآن تطبیق داده شده است و بیان شده که علم بطون در نزد امیر مومنان علیه السلام است : " عبدالله بن مسعود أنه قال: «القرآن نزل على سبعة أحرف، ما منها حرف إلا و له ظهر و بطن، و إن علي بن أبي طالب عنده منه علم الظاهر و الباطن». 📚حيلة الأولياء 1: 65، النور المشتعل: 21/ 1، فرائد السمطين 1: 355/ 281، ترجمة الإمام عليّ (عليه السّلام) من تاريخ ابن عساكر 3: 32/ 1057، ينابيع المودّة 70 و 373. 🔸٢ _ مقصود از هفت حرف , هفت نوع مطلب در قرآن است , چنان که از امیر مومنان علیه السلام نقل است که فرمود : " «انزل القرآن على سبعة اقسام، كلّ منها شاف كاف و هي: أمر و زجر و ترغيب و ترهيب و جدل و مثل و قصص ...» " " در اين حديث به انواع مطالب قرآنى اشاره شده است كه عبارتند از: امر و نهى و تشويق و تهديد و استدلال و مثال و داستان‏ها. " 📚بحار الانوار ج ٩٠ ص ٤ 👌خلاصه سخن : ❕قرآن بر یک قرائت نازل شده است نه هفت قرائت و روایات اهلبیت علیهم السلام شاهد این سخن است , روایاتی که می گوید قرآن بر هفت حرف نازل شده است , تقیه ای بوده و حجیت ندارد , گذشته از آنکه می توان به قرینه سایر روایت گفت که مقصود از هفت حرف , هفت بطن یا هفت نوع مطلب در قرآن است , اما هفت نوع قرائت صحیح نیست . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
💠فرا رسیدن سالروز میلاد مبارک امام حسین علیه السلام را تبریک می گوییم ؛ 🌸پرسش و پاسخهای مرتبط با میلاد امام حسین علیه السلام ؛ 1⃣آیا داستان توسل ملک به امام حسین در زمان تولد ایشان صحت دارد❗️مگر فرشتگان معصوم نیستند❕❕ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2529 2⃣خرافات تو کتابهای شیعه است از جمله اینکه می گویید امام حسین از پیامبر شیر می خورد و از فاطمه شیر نمی خورد آیا چنین چیزی قابل قبول است❗️❗️ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2530 3⃣❔این جریان که میگویند پیامبر اسلام فرزندش ابراهیم را فدای امام حسین کرد تا حسین زنده بماند چقدر دارد ❗️ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2531 4⃣برخی می گویند خلیفه دوم به امام حسین می گفتند موی سر ما به برکت شما اهل بیت شده است ❕آیا چنین حرفهایی در کتب اهل سنت سندیت دارد ❗️ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2532 5⃣این که در روایاتی آمده که وقتی امام حسن و امام حسین کشتی می گرفتند پیامبر امام حسن رو می کرد چه معنایی دارد ❗️این یعنی امام حسن نزد پیامبر از امام حسین محبوب تر بوده ❕ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2534 6⃣یکی از کانال های ضد دین می گوید امام حسن و امام حسین مانند دختران در گوش خود گوشواره می کردند ❗️آیا این مطلب واقعیت دارد ❕❕ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2535 7⃣اگر حرام است چگونه در روایات آمده است که حضرت زهرا امام حسن و امام حسین را می رقصانده است ❗❗️ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2536 8⃣شبهه ای را کانال ضد دین کرده که تمام حسین ناقص الخلقه بوده است و حضرت زهرا از تولد امام حسین داشت و امام حسین هم وقتی به دنیا آمد از حضرت زهرا شیر نمی خورد ❕❕ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2537 9⃣آیاشیر دادن ام الفضل همسر عباس بن عبدالمطلب به امام حسین علیه السلام صحت دارد ❗️❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2696 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
خواندن نماز باران توسط معصومین علیهم السلام و آمدن باران !!!! 🤔 : ❓اگر با نماز باران از آسمان فرو می ریخت .... پیامبران و امامان و علمای دینی , برهوت عربستان را شالیزار کرده بودند !!!! 💠💠 👌پیامبر گرامی اسلام و امامان علیهم السلام , هر زمان که نماز باران می خواندند , خداوند به آبروی آنان باران رحمتش را نازل می فرمود . ❕در نقلی آمده است که جمعی به نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آمده و گفتند: " ای رسول خدا همانا بلاد ما دچار قحطی شده و باران بر ما درنگ کرده و چند سال پی در پی خشکسالی است. خدای تبارک و تعالی را بخوان تا باران بر ما بفرستد. رسول خدا دستور داد منبری گذاردند و از خانه بیرون آمد به منبر رفت و مردم نیز گرد آمدند، پس آن حضرت به منبر رفت و دعا کرد و به مردم نیز دستور داد آمین بگویند، طولی نکشید که جبرئیل نازل شد و گفت: ای محمد به مردم بگو خداوند وعده کرده در روز فلان و در ساعت فلان باران بر شما می‌آید.... ❕مردم پیوسته در انتظار آن روز و آن ساعت بودند تا اینکه چون زمان مقرر فرا رسید خدای عز و جل بادی فرستاد، و آن باد ابری را با خود آورد و آسمان را پوشانید و دهنه خود را رها کرد (کنایه از شدت باران است). همان افراد خودشان به نزد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آمده گفتند: ای رسول خدا از خدا بخواه تا جلوی باران را بگیرد که ما نزدیک است غرق شویم!... " "أَنَّ رَبَّکَ قَدْ وَعَدَهُمْ أَنَّهُمْ یُمْطَرُونَ یَوْمَ کَذَا وَ کَذَا فِی سَاعَةِ کَذَا وَ کَذَا قَالَ فَلَمْ یَزَلِ النَّاسُ یَتَلَوَّمُونَ ذَلِکَ الْیَوْمَ وَ تِلْکَ السَّاعَةَ حَتَّی إِذَا کَانَتْ تِلْکَ السَّاعَةُ أَهَاجَ اللَّهُ رِیحاً فَأَثَارَتْ سَحَاباً .... " 📚الکافی ج ٨ ص ٢١٧ _ امالی طوسی ص ٦٩٧ ❕در نقل دیگری آمده است که : " گروهی از مردم نزد علی بن أبی طالب علیه السّلام گرد آمدند و از کمی باران به محضر او شکایت بردند و گفتند: یا امیر المؤمنین دعاهائی در طلب نزول باران برای ما بخوان. پس امیر المؤمنین علی علیه السّلام دو فرزند خود حسن و حسین علیهما السّلام را طلب کرد و حسن را فرمود: برای ما دعاهائی بخوان. امام حسن علیه السّلام چنین دعا کرد: بار خدایا ابرها را به گشودن درهای رحمتت به وسیله آبی سیل آسا و بادوام برانگیز، و ما را به وسیله بارانی فراگیر و دامن گستر و بهجت انگیز سیراب فرما.... ❗️سپس امیر المؤمنین علیه السّلام فرزندش حسین علیه السّلام را به دعا خواندن فرا خواند. و او فرمود: خدایا، ای عطاکننده خیرات از مظان و مواطنش، و ای نازل کننده رحمت‌ها از معادنش، و ای روان کننده برکات بر مستحقانش، باران فراگیر از جانب توست... 👌پس هنوز سخن او به پایان نرسیده بود که خدا بارانی فراگیر فرو بارید. از سلمان فارسی پرسیدند: یا ابا عبد اللَّه آیا مضامین این دعاها چیزی است که به آن دو تعلیم داده اند؟ سلمان گفت: وای بر شما آیا سخن رسول خدا را نشنیده اند که فرمود: حکمت بر زبان اهل بیت من روان شده است. " " فَمَا فَرَغَا مِنْ دُعَائِهِمَا حَتَّی صَبَّ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی عَلَیْهِمُ السَّمَاءَ صَبّاً قَالَ فَقِیلَ لِسَلْمَانَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أَ عُلِّمَا هَذَا الدُّعَاءَ فَقَالَ وَیْحَکُمْ أَیْنَ أَنْتُمْ عَنْ حَدِیثِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله حَیْثُ یَقُولُ إِنَّ اللَّهَ أَجْرَی عَلَی أَلْسُنِ أَهْلِ بَیْتِی مَصَابِیحَ الْحِکْمَةِ " 📚قرب الاسناد ص ١٥٨ ❕یا شیخ عباس قمی مفصلا جریان باران آمدن به دعای امام سجاد علیه السلام را به نقل از کتابهایی نقل می کند : 📚منتهی الامال ج ٣ ص ١١٦٤ ( به نقل از احتجاج طبرسی ج ٢ ص ٤٩ _ بحار الانوار ج ٤٦ ص ٥٠ ) 💠ادامه 👇
💠ادامه 👇 ❕یا باز در نقل دیگری آمده است : " حضرت رضا علیه السّلام وقتی ولیعهد مأمون شد، مدتی باران نیامد. گروهی از اطرافیان مأمون و طرفداران او می‌گفتند: ببین! از وقتی که علی بن موسی الرضا علیهما السّلام ولیعهد شد، باران قطع گردید. این حرف به گوش مأمون رسید و ناراحت شد. به حضرت رضا علیه السّلام عرض کرد: مدتی است باران نمی بارد، اگر صلاح بدانید دعا بفرمایید، شاید خداوند باران عنایت کند. فرمود: بسیار خوب. مأمون پرسید: چه وقت برای طلب باران می‌روید؟ (آن روز جمعه بود). حضرت فرمود: روز دوشنبه. پیغمبر اکرم صلی اللَّه علیه و آله و سلم با امیرالمؤمنین علیهما السّلام دیشب به خوابم آمدند و فرمودند: پسرم! انتظار روز دوشنبه را داشته باش، پس به صحرا برو و طلب باران کن! خداوند باران می‌بارد و به آنها نشان بده مقامی را که خداوند به تو اختصاص داده تا بیشتر از فضل و مقامت در نزد خدای عزوجل مطلع شوند. 👌روز دوشنبه به صحرا رفت و مردم تمام به تماشا آمده بودند. حضرت روی منبر رفت، حمد و سپاس خدا را بجای آورد و گفت: بار خدایا! تو مقام ما خاندان نبوت را بالا برده ای. مردم به ما توسل می‌جویند، همان طوری که دستور داده ای و امیدوارند که مشمول فضل و عنایت و لطف و نعمت تو شوند. خدایا! بارانی نافع و فراگیر و بدون تأخیر و بی ضرر بر آنان بفرست.... ❗️در این موقع از منبر پایین آمد. مردم بازگشتند. ابر پیوسته در هوا بود، ولی نمی بارید تا مردم نزدیک منزل‌های خود رسیدند. آنگاه بارانی شدید بارید که تمام نهرها و حوض‌ها و گودی‌ها و بیابان‌ها پر از آب شد. مردم می‌گفتند: واقعا چه مقامی دارد پسر پیامبر! گوارا باد او را این مقام و لطف خدا! " "نَزَلَ مِنَ الْمِنْبَرِ فَانْصَرَفَ النَّاسُ فَمَا زَالَتِ السَّحَابَةُ مُمْسِکَةً إِلَی أَنْ قَرُبُوا مِنْ مَنَازِلِهِمْ ثُمَّ جَاءَتْ بِوَابِلِ الْمَطَرِ فَمَلَأَتِ الْأَوْدِیَةَ وَ الْحِیَاضَ وَ الْغُدْرَانَ وَ الْفَلَوَاتِ فَجَعَلَ النَّاسُ یَقُولُونَ هَنِیئاً لِوُلْدِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله کَرَامَاتُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ. " 📚عیون الاخبار ج ٢ ص ١٦٨ _ دلائل الامامه ص ٣٧٧ 👌بنابراین هر زمان که امامان علیهم السلام نماز باران خواندند , به برکت نماز آنان باران باریده است . ❕در پایان توجه به یک نکته لازم است که مثلا مردمی که همراه عالمی جمع می شوند تا نماز باران بخوانند , باید توجه داشته باشند که شرط اصلی در استجابت نمازشان و نزول باران , توبه و استغفار از گناهان است و الا اگر بدون توبه و استغفار توسط مردمان , نماز باران خوانده شود , روشن است که این نماز به اجابت نمی رسد و مشکل هم از مامومین و مردم است که توبه و استغفار نکرده اند , نه آن عالم زاهد و وارسته ای که نماز باران را امامت می کند , امیر مومنان در نهج البلاغه به این نکته در آن هنگام که خطبه نماز باران را می خواند , اشاره کرده و می فرماید : "خداوند بندگان خويش را هنگامى كه اعمال بد انجام دهند، به كمبود ميوه‏ها و جلوگيرى از نزول بركات آسمان و بستن درهاى گنجهاى خيرات مبتلا مى‏سازد، تا توبه‏كاران توبه كنند، گنهكاران دست از گناه بكشند، پندپذيران پند گيرند، و عاصيان از معصيت باز ايستند. ❗️خداوند سبحان استغفار از گناه را، سبب فزونى رزق و مايه رحمت خلق قرار داده است، و (در قرآن) چنين فرموده است: «از پروردگار خويش آمرزش بطلبيد، كه او بسيار آمرزنده است، بركات خويش را از آسمان بر شما فرو مى‏فرستد، و با بخشش اموال و فرزندان، شما را كمك مى‏كند، و باغهاى سرسبز و نهرهاى جارى در اختيارتان قرار مى‏دهد» 👈پس رحمت خدا بر آن كس كه به استقبال توبه بشتابد، از خطاى خويش پوزش طلبد و (با اعمال صالح) بر مرگ پيشى گيرد "👉 "إنّ اللّه يبتلي عباده عند الأعمال السّيّئة بنقص الثّمرات، و حبس البركات، و إغلاق خزائن الخيرات، ليتوب تائب، و يقلع مقلع، و يتذكّر متذكّر، و يزدجر مزدجر. و قد جعل اللّه سبحانه الإستغفار سببا لدرور الرّزق و رحمة الخلق، فقال سبحانه: «اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّاراً». فرحم اللّه امرأ استقبل توبته، و استقال خطيئته، و بادر منيّته! " 📚نهج البلاغه خطبه ١٤٣ ❕روایات در وجوب توبه و بازگشت از گناهان در هنگام خشکسالی و خواندن نماز باران متعدد است که محدثین ما تحت عنوان ذیل این روایات را نقل کرده اند : " بَابُ وُجُوبِ التَّوْبَةِ وَ الْإِقْلَاعِ عَنِ الْمَعَاصِي وَ الْقِيَامِ بِالْوَاجِبَاتِ عِنْدَ الْجَدْبِ وَ غَيْرِه‏ " 📚وسائل الشیعه ج ٨ ص ١٣ باب ٧ _ مستدرک الوسائل ج ٦ ص ١٨٨ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
💠سالروز میلاد حضرت ابوالفضل العباس مبارک باد . ❕برخی از پرسش و پاسخ ها پیرامون ایشان ؛ 1⃣کانال های ضد دین هجمه ای را آغاز کرده اند در مورد نحوه شهادت حضرت عباس و می گویند در هیچ منبعی نیامده است که دستان عباس را قطع کردند و او را به بدترین وضع به شهادت رساندند این ها دروغ هایی است که به خورد شما داده اند تا جیب خود را پر کنند ❗️ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2541 2⃣برخی می گویند حضرت ابوالفضل سه بار آب را برداشت تا بنوشد و از این کار کرد و یاد تشنگی اهل حرم افتاد ❕به نظر من این مطلب صحت ندارد زیرا حضرت همیشه به یاد پسران زهرا و اهل حرم بوده و لحظه ای از آنها غافل نشده است ❕نظر شما چیست ❗️❗️ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2542 3⃣آیا شمر دایی حضرت عباس بوده است ❗️ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2543 🌸https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4224 4⃣آیا این که مداحان میگویند که حضرت عباس جز در لحظات آخر شهادت امام حسین را به لفظ خطاب نکرده است و تنها به الفاظ مولا و سید خطاب کرده حقیقت دارد ❗️❗️ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2544 5⃣❔آیا این متن واقعیت دارد ❗️ ❔آیا میدانید الحسین کیست؟ در جنگ صفین بود که امیرالمومنین (علیه السلام) نوجوانی سیزده ساله را نقاب بر صورتش زد و زره پوشانید و روانه میدان کرد . معاویه، ابوشعتاء که دلاور عرب بود و در شام او را حریف هزار اسب سوار میدانستند به میدان فرستاد ولی او گفت: در شان من نیست که با این دلاوری هایم با او بجنگم پسرم برای او کافیست. ابوشعتاء 9 پسر خودش را به میدان فرستاد و آن نوجوان همه را به درک واصل کرد. ابوشعتاء برای انتقام خون پسرانش خودش به میدان آمد اما فقط با یک ضربه به هلاکت رسید. امیرالمونین (علیه السلام) به نوجوان فرمودند بس است پسرم برگرد… تمام لشگر گفتند یا علی بگذار جنگ را تمام کند اما امیرالمومنین (علیه السلام) فرمودند نه او پسرم عباس قمر بنی هاشم است. انه ذخر الحسین: او برای حسین است. 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2545 6⃣سید رضی شیرازی مدرس فلسفه میگه حضرت عباس هیچ چیزی از مقام امام کم ندارد ( حتی عصمت هم داره )نظر شما چیه؟ واقعا چرا در سخن بعضی طلبه ها ثبات وجود ندارد حضرت عباس هرچه باشد انسان است مقامی که دارد از انبیا کمتر است چه برسد به امامان هیچ دلیلی وجود نداره که امام زادگان رو معادل امامان قرار بدیم ❗️❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2042 7⃣یکی از مجریان(موحد) شبکه وهابی در اینستاگرام ادعا کرده که وقتی هیچ کس همراه حضرت ابوالفضل در کنار شط نبوده و سخنان ایشون رو نشنیده و در راه برگشت هم تنها بودن ❗️پس کی این روایتها رو از ایشون گزارش و مخابره کرده ❗️ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2751 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌کانال دو زاری ملحد روشنگر ( ظلمتگر ) که در شبهه پراکنی ورشکست کرده است و مدتهاست شبهه تازه ای برای عرضه ندارد , چاره را جز باز نشر شبهات تکراری نمی بیند , و شبهات پوسیده را منتشر می کند , مانند شبهه ای را که در تصویر می بینید که ما در سالهای گذشته به آن پاسخ دادیم , در ذیل بخوانید : ▫️https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2879 ❗️ملحد ظلمتگر با رسوایی تمام مناظره با ما را نیمه کاره گذاشت و فرار را بر قرار ترجیح داد , ما متن مناظره با او را به کتاب در آوردیم و منتشر کردیم تا همواره شاهدی روشن بر حقارت و استیصال مکتب الحاد باشد , در ذیل ببینید : ▫️https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/4743
علی علیه السلام دو سال از خداوند کوچکتر است !!!! 🤔 : ❓امام شیعه میگوید من از خداوند دو سال کوچکترم !!!! 💠💠 👌روایتی است که منسوب به امیر مومنان علیه السلام است که حضرت فرمود : " من دو سال از ربم کوچکترم " " ما روي عن أميرالمؤمنين عليه السلام قال: «أنا أصغر من ربّي بسنتين» " 📚مصابیح الانوار , شبر , ج ٢ ص ٣٥٢ ❕واژه رب ، از الفاظ مشترک بوده که به چند معنی استعمال می شود و هم در مورد خداوند و هم در مورد بندگان به کار می رود . لغت شناسان چهار معنای اصلی برای واژه رب ذکر می کنند ؛ 1⃣المالك؛ طبق اين تفسير، منظور از «ربّ الدار» مالك خانه است. و ربّ الابل به معناى مالك شتران است. 2⃣ دومين معناى رب «مُصلح» است، لذا اگر شخصى بنايى را دعوت نمايد كه خانه‏ اش را تعمير و اصلاح كند، مى‏ توان بر بنّا ربّ البيت يعنى تعمير كننده خانه اطلاق كرد. 3⃣ «الصاحب» ديگر معناى ربّ است. لذا به چوپانى كه مصاحب و همراه گوسفندان است ربّ الغنم گفته مى‏ شود. 4⃣ «مربّى» چهارمين معناى ربّ است. شخصى كه مربّى بچه‏ ها يا بزرگ هاست ربّ‏ المتعلّمين ناميده مى‏ شود. به دايه طفل كه به تربيت طفل مى‏ پردازد نيز ربّة الطفل مى‏ گويند. 📚لسان العرب ج 1 ص 399 _ مفردات الفاظ القرآن ، ج 1 ص 336 _ معجم مقاییس اللغه ، ج 2 ص 382 و ... ❕در قرآن ، سوره یوسف نیز ، چندين بار كلمه « رب » به غير خدا، اطلاق شده است، گاهى از زبان يوسف و گاهى از زبان غير يوسف. 👌مثلا در داستان تعبير خواب زندانيان مى ‏خوانيم كه يوسف به آن زندانى كه بشارت آزادى داده بود گفت «مرا به رب خود (سلطان مصر) يادآورى كن، و قالَ لِلَّذِي ظَنَّ أَنَّهُ ناجٍ مِنْهُمَا اذْكُرْنِي عِنْدَ رَبِّكَ‏ » ( یوسف آيه 42) و باز از زبان يوسف مى ‏خوانيم هنگامى كه فرستاده فرعون مصر نزد او آمد، گفت به نزد رب خود (فرعون) باز گرد و از او بخواه، تحقيق كند، چرا زنان مصر دستهاى خود را بريدند « فلما جاءه الرَّسُولُ قالَ ارْجِعْ إِلى‏ رَبِّكَ فَسْئَلْهُ ما بالُ النِّسْوَةِ اللَّاتِي قَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ » ( یوسف آيه 50). در آيه 41 همين سوره از زبان يوسف و در ذيل آيه 42 از زبان قرآن مى ‏خوانيم كه كلمه رب به مالك و صاحب نعمت، اطلاق شده است. ❕از طرف دیگر امیر مومنان ع , خود را عبد و بنده پیامبر اسلام ص می دانست و می فرمود من عبد و بنده ای از بندگان محمد ص هستم " "إِنَّمَا أَنَا عَبْدٌ مِنْ عَبِيدِ مُحَمَّدٍ ص‏ " "إِنَّمَا أَنَا عَبْدٌ مِنْ عَبِيدِ مُحَمَّدٍ ص‏ " 📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 90 ❕طبق این حدیث شریف و معانی رب که بیان کردیم , مالک و صاحب اختیار و مصلح و همنشین و مصاحب و مربی و تربیت کننده امام علی , پیامبر گرامی اسلام علیهما و آلهما السلام بوده است و عنوان " رب " بر پیامبر گرامی اسلام ص منطبق است . ❕امیر مومنان ع فرمود که من دو سال از ربم ( پیامبر ) کوچکترم , یعنی در مدت زمان عمر دو سال از پیامبر کوچکترم , زیرا امیر مومنان در شصت و چهار سالگی وفات یافتند و پیامبر گرامی اسلام در شصت و شش سالگی و امیر مومنان ع با سخن مذکور خبر از مدت عمر شریفشان می دادند که دو سال از پیامبر ص کمتر عمر خواهند کرد , چنان که علامه مجلسی در پاورقی " بحار الانوار " می نویسد : " می‌گویم: درست آن است که آن علی علیه السّلام چون پای به ۶۴ سالگی گذاشت وفات یافت کما اینکه پیامبر صَلی الله علیهِ و آله چون پای در ۶۶ سالگی گذاشت وفات یافت، از این رو آن حضرت علیه السّلام درباره خود می‌فرماید: « من دو سال از مربی خود کوچک ترم. » و منظور وی استاد و معلم خود محمّد صلوات الله علیه می‌باشد. " " أقول: و الحق أنّه قبض عليه السلام بعد ما دخل في السنة الرابعة و الستين كما ان النبيّ صلوات اللّه عليه قبض و قد دخل في السنة السادسة و الستين و لذلك يقول عن نفسه عليه السلام «أنا أصغر من ربى بسنتين» يعنى عن استاذه و معلمه محمّد صلوات اللّه عليه. " 📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏38، ص: 278 🔸ادامه 👇
❗️البته اشکالی که به این توضیح وارد است , آن است که مطابق آنچه در نزد علمای شیعه معروف است , عمر پیامبر گرامی اسلام و امیر مومنان هر دو شصت و سه سال بوده است : 📚منتهی الامال ج ١ ص ٢٦٢ _ ص ٤١١ 👌بنابراین پاسخ علامه مجلسی نمی تواند مکفی باشد . ❕برخی از علما روایت مذکور را چنین توضیح می دهند که مقصود از " سنتین " , " مرتبتن " است , یعنی امیر مومنان ع می گوید که من از پیامبر اسلام دو مرتبه کمترم , یکی مرتبه نبوت و دیگری مرتبه تربیت و تعلیم , زیرا پیامبر مربی و معلم من بوده است : "أنّ المراد بالربّ: المجازي، أي: مربّيه ومعلّمه، وهو النبيّ صلى الله عليه و آله، والمعنى: انّي أدنى من النبيّ بمرتبتين، هما: مرتبة النبوّة، ومرتبة التربية والتعليم. " 📚 مصابیح الانوار ج ٢ ص ٣٥٢ ❕مرحوم سید جعفر عاملی نیز می گوید امیر مومنان ع از جمله مذکور کسی را قصد کرده است که مثلا همنشین و مصاحب ایشان بوده است , و امیر مومنان دو سالی از او کوچکتر بوده اند , زیرا رب به معنای مصاحب هم می آید , اما این که آن فرد دقیقا چه فردی است , برای ما روشن نیست و روایت ناقص نقل شده است: " ثانياً: ليس في الرواية ما يدل على أنه يقصد بالرب الذي هو أصغر منه هو الذات الإلهية، فإن كلمة الرب تطلق على معان، مثل: السائس، والمدبر والمصلح، والسيد، والمطاع، والملك، والمالك، والصاحب، والقيم، والمنعم.. و.. فلعله «عليه السلام» قد قصد شخصاً ينطبق عليه أحد هذه المعاني.  " 🌐http://www.al-ameli.com/edara/subject.php?id=473 👌به هر حال خداوند محدودیت زمانی ندارد تا امیر مومنان از این جنبه با خداوند سنجیده شود , چنان که قرآن فرمود که خداوند از اول و همیشه بود و تا همیشه و ابد هم خواهد بود : " هُوَ الأَوَّلُ وَ الآخِرُ وَ الظّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِكُلِّ شَى‏ءٍ عَليمٌ. " ( سوره حديد، آيه 3. ) ❕امیر مومنان ع هم تصریح می کرد که خداوند زمان مشخصی در پیدایش ندارد , چنان که در نقلی آمده است که یکی از دانشمندان یهود حضور امیر المؤمنین علیه السلام آمد و گفت: ای امیر المؤمنین پروردگار تو از کِی بوده است؟ حضرت فرمود: " خداوند کِی نبوده است تا گفته شود او کِی بوده؟!، پروردگار من قبل از قبل بود بدون قبلیّت و بعد از بعد خواهد بود بدون بعدیّت. و هیچ غایت و پایانی برای او نیست. پایان و نهایت از او منقطع است و او منتهای هر انتهایی است. " " جَاءَ حِبْرٌ مِنَ الْأَحْبَارِ إِلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام فَقَالَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ مَتَی کَانَ رَبُّکَ فَقَالَ لَهُ ....مَتَی لَمْ یَکُنْ حَتَّی یُقَالَ مَتَی کَانَ کَانَ رَبِّی قَبْلَ الْقَبْلِ بِلَا قَبْلٍ وَ یَکُونُ بَعْدَ الْبَعْدِ بِلَا بَعْدٍ وَ لَا غَایَةَ وَ لَا مُنْتَهَی لِغَایَتِهِ انْقَطَعَتِ الْغَایَاتُ عَنْهُ فَهُوَ مُنْتَهَی کُلِّ غَایَةٍ. " 📚أمالی صدوق: ۵۳۴ 👌در خطبه های نهج البلاغه هم به این حقیقت تصریح کرده است . ❕در خطبه 163 مى‏خوانيم: «لَيْسَ لأِوَّلِيَّتِهِ ابْتِداءٌ وَ لا لأِزَلِيَّتِهِ انْقِضاءٌ»: «براى اوليّت او آغاز، و براى ازليّتش پايانى نيست» 👌و در خطبه 185 آمده است: «مُسْتَشْهِدٌ بِحُدُوْثِ الأَشْياءِ عَلى‏ أَزَلِيَّتِهِ»: «با حدوث موجودات ازليّت خود را آشكار ساخته» ❕و نيز در همين خطبه مى‏خوانيم: «واحِدٌ لا بِعَدَدٍ، وَ دائمٌ لا بِأَمَدٍ»: «يگانه است‏ امّا نه واحد عددى- كه دومى براى آن تصوّر شود- و هميشگى است ولى نه اين‏كه زمانى داشته باشد» ❗️لذا نمی توان برای خداوند زمانی فرض کرد و گفت امیر مومنان دو سال از خداوند کوچکتر است , اگر معنای صحیحی برای روایت مذکور یافت نشود ما ملزم به پذیرش روایت نیستیم زیرا هیچ گونه سندی برای نقل مذکور ارائه نشده است و روشن است که چنین نقل بدون سندی مردود است و برای ما حجت نیست . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
پاسخ به شبهه وهابی پیرامون توصیه به کباب خوردن فرد تب دار !!!! 🤔 : ❓طب ائمه شیعه !!!! امام باقر یا امام صادق میگوید ، خوردن کباب، تب را از بین میبرد ! عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ اَلشَّامِيِّ عَنْ حُسَيْنِ بْنِ حَنْظَلَةَ عَنْ أَحَدِهِمَا عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ قَالَ: أَكْلُ اَلْكَبَابِ يَذْهَبُ بِالْحُمَّى . ۴ - حسين بن حنظله گويد: امام (باقر و يا امام صادق) فرمود: خوردن كباب تب را از بين مى‌برد. 📚الکافي ج۶ص۳۱۹ البته خدمت شما عارض شویم که برخلاف کلام امام معصوم ، علم پزشکی میگوید در هنگام تب ، باید از غذاهایی که از گوشت قرمز استفاده شده است اجتناب کرد : وقتی تب دارید نباید از آنها استفاده کنید، این مواد غذایی شامل: گوشت قرمز صدف میان وعده غیر سالم ❗️❗️ 💠💠 👌متاسفانه وهابی در اشکالش دقت لازم را به خرج نداده است , زیرا در روایت مذکور نگفته است که گوشت قرمز را برای فرد تب دار کباب کنید , تنها فرموده است که از گوشت کبابی استفاده شود , در روایت دیگر این سخن تفسیر شده است و تصریح شده است که گوشت مورد استفاده برای فرد تب دار باید گوشت " کبک " باشد که به عنوان گوشت سفید شناخته می شود , آن هم به گونه کبابی یعنی به سیخ کشیده شود و بر آتش بریان شود . ❕امام كاظم عليه السلام فرمود : " به تب‏دار، گوشت كبك بخورانيد؛ چرا كه پاها را نيرو مى‏دهد و تب را كاملًا دور مى‏كند. " " أطعِمُوا المَحمومَ لَحمَ القِباجِ؛ فَإِنَّهُ يُقَوِّي السّاقَينِ، و يَطرُدُ الحُمّى طَرداً. " 📚الكافي، ج 6، ص 312، ح 4 ، بحارالأنوار، ج 65، ص 43، ح 1. ❕بنابراین آنچه مورد توصیه است گوشت سفید است نه گوشت قرمز و مقصود از گوشت سفید هم گوشت کبک است که در تقویت نیروی فرد تب دار و مقابله با تب او کمک بسزایی می کند , چنان که در یافته های کنونی هم آمده است : " برطرف نمودن ضعف عمومی بدن و درد مفاصل ( به وسیله گوشت کبک ) : بسیاری از ورزشکاران از این ماده غذایی برای افزایش استقامت و تقویت نیروی جسمانی خود استفاده می‌کنند " 🌐yun.ir/goskha ❕در طب سنتی نیز استفاده از گوشت کبک در درمان تب توصیه شده است , جرجانی می گوید : "اگر تب باشد به مغز بادام و مسكه و هر بامداد شراب ريواج و گل ارمنى دهند و آن را كه حرارت بس قوى نباشد پنير تَر نمك ناكرده و شير تازه‏ى جوشانيده و دوغبا كه از دوغ گاو پزند به پايچه و حسوها كه از گاورس پوست كنده و كعك سازند و زرده‏ى خايه‏ى نيم برشت👈 و گوشت طيهوج و دُرّاج و كبك و مانند آن موافق باشد "👉 📚ذخيره خوارزمشاهى، ج‏6، ص: 445 ❕یا زکریای رازی می گوید : " گوشت كباب شده روى آتش: ارزش خوراكى بالا دارد، نيرودهنده است. به تندى خوراك را به تن مى‏رساند و براى كسى كه تن او تهى شده خوب است‏ " 📚المنصوري في الطب (ترجمه)، ص: 511 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
عدم ورود سیاه پوست به بهشت !!!! 🤔 : ❓سیاه_پوست وارد بهشت نمیشود !!!!! ✍ : ‏ﺩﺍﺋﻢﺍﻟﺨﻤﺮ ﻭﺍﺭﺩ ﺑﻬﺸﺖ ﻧﻤﻰﺷﻮﺩ ﻭ ﻧﻪ ﻣﺘﮑﺒّﺮ ﻭ ﻧﻪ شخص بسیار سیاه ﻭ ﻧﻪ ﺩﯾّﻮﺙ ﻭ ﻧﻪ ﻣﺄﻣﻮﺭ ﺷﺮﻃﻪ [امنیت] ﻭ ﻧﻪ ﻗﺎﻃﻊ ﺭﺣﻢ ﻭ ﻧﻪ ﻗﺪﺭﻯ ❕❕❕ 💠💠 👌وهابی به روایتی از کتاب خصال استناد کرده است که مطابق آن پیامبر گرامی اسلام فرمودند : " بِإِسْنَادٍ لَهُ يَرْفَعُهُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ مُدْمِنُ خَمْرٍ وَ لَا سِكِّيرٌ وَ لَا عَاقٌّ وَ لَا شَدِيدُ السَّوَادِ وَ لَا دَيُّوثٌ وَ لَا قَلَّاعٌ وَ هُوَ الشُّرْطِيُّ وَ لَا زَنُّوقٌ وَ هُوَ الْخُنْثَى وَ لَا خَيُّوفٌ وَ هُوَ النَّبَّاشُ وَ لَا عَشَّارٌ وَ لَا قَاطِعُ رَحِمٍ وَ لَا قَدَرِيٌّ. " "دائم الخمر و مست کننده و عاق شده و شدید السواد و بی غیرت و کارگزار سلطان ( جائر ) و مخنث و کفن دزد و عُشر دهنده و قطع رحم کننده و قدری مسلک در بهشت داخل نمی شوند. " 📚خصال ج ٢ ص ٤٣٦ 👌شیخ صدوق پس از نقل این روایت می گوید : " منظور از شدید السواد، کسی است که با این که سن زیادی دارد، ولی هیچ یک از موهای سر و صورتش سفید نشده است " " قال مصنف هذا الكتاب رضي الله عنه يعني بشديد السواد الذي لا يبيض شي‏ء من شعر رأسه و لا من شعر لحيته مع كبر السن " 📚همان مدرک ❕اگر مطابق ترجمه وهابی از این روایت , " شدید السواد " را فرد سیاه پوست معنا کنیم و نتیجه بگیریم که سیاه پوستان وارد بهشت نمی شوند , در این صورت این روایت برای ما قابل قبول نیست , زیرا در آیات قرآن و سنت متواتر تصریح شده است که ملاک ورود به بهشت تنها تقوا است , نه تفاوتهای نژادی و پوستی و رنگی . ❕قرآن می گوید ؛ « ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید ولی گرامی ترین شما نزد خداوند با تقوا ترین شما است» " يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ " ( حجرات 13 ) 🔷پیامبر گرامی فرمود: « خدای شما یکی است و پدرتان یکی ، نه عرب بر عجم برتری دارد و نه عجم بر عرب ، نه سیاه پوست بر گندمگون و نه گندمگون بر سیاه پوست مگر به تقوا» " يا ايها الناس! الا ان ربكم واحد و ان اباكم واحد، الا لا فضل لعربى على عجمى، و لا لعجمى على عربى، و لا لاسود على احمر، و لا لاحمر على اسود، الا بالتقوى " 📚تفسیر قرطبی ج ١٦ ص ٣٤٢ _ المیزان ج ١٨ ص ٣٣٤ 🔸لقمان حکیم از کسانی است که مورد مدح قرآن قرار گرفته است تا جایی که یک سوره به نام او نازل شده است . در بعضى از تواريخ آمده است كه لقمان غلامى سياه از مردم سودان مصر بود، و با وجود چهره نازيبا، دلى روشن و روحى مصفا داشت . " 📚تفسیر نمونه ج 17 ص 44 👌بنابراین سیاه پوستان هم وارد بهشت می شوند , روایت مذکور چون خلاف این ادله است برای ما قابل قبول نیست , زیرا به فرموده امام صادق علیه السلام , روایتی را که خلاف قرآن و سنت باشد , نمی پذیریم : « لا تصدق علینا الا ما وافق کتاب الله و سنه نبیه » 📚وسائل الشیعه ج 27 ص 123 ❕روایت مذکور از نظر سندی نیز ضعیف است و همه راویان آن ذکر نشده است : " بِإِسْنَادٍ لَهُ يَرْفَعُه‏ " 👌لذا یکی از مترجمین کتاب خصال در مورد این روایت می نویسد : "ظاهرا اين حديث از ساخته‏هاى زنادقه است كه به پيامبر يا امام نسبت داده‏اند. زيرا علت و سبب ( یعنی سیاه بودن ) امريست كه از اختيار مكلف خارج است. و اين تكليف ما لا يطاق است. و اللَّه اعلم. " 📚الخصال / ترجمه مدرس گيلانى، ج‏ 2، ص: 33 👌البته می توان برای این روایت توجیهی ارائه داد که با استفاده از سخن شیخ صدوق , مقصود از " شدید السواد " , کسانی بودند که با استفاده از موادی مثلا , سر و صورت خود را نمیگذاشتند سفید شود و همواره سیاه نگه می داشتند , با این که اینان سن زیادی نیز داشتند و پیر بودند . 👌یا بگوییم در آن زمان سیاه رویانی بوده اند که در سیاه رویی شهره بوده اند , اینان مشهور به فساد و طغیان نیز بوده اند و نامشان نیز " شدید السواد " , یعنی افراد بسیار سیاه بوده است . ❗️چنان که گفتیم این افراد به فساد و طغیان نیز معروف بوده اند و هر موقع تعبیر " شدید السواد " به کار می رفته است , همگان متوجه می شدند که مقصود همان افراد فاسد و طاغی بسیار سیاه هستند . این گروه به خاطر فساد و طغیانشان وارد بهشت نمی شوند نه سیاه بودنشان . 👌 بر این اساس , مترجم دیگر کتاب خصال در مورد روایت مذکور می نویسد : "شايد منظور از شديد السواد اشخاص معينى باشد كه كفر و فساد آنان ثابت بوده " 📚الخصال / ترجمه كمره‏اى، ج‏2، ص: 203 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir