eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
141 دنبال‌کننده
340 عکس
183 ویدیو
30 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 ملتی آتشین در گذرگاه ایران 👌 این مقاله در سال ۱۳۷۹ تحریر شد: (بخش ۰۲): 👈(بخش قبلی)👉 سازش و مدارا! مهم‌تر و چشم‌گيرتر از «تنوع آب و هوايي» اين سرزمين «تنوع ضرب‌المثل‌ها»، «تنوع مطايبات و لطيفه‌ها و جوكها»، «تنوع لهجه‌ها»، «تنوع گويشي»، «تنوع غذايي»، «تنوع لباسي» مردمان آن است كه مجموعاً اگر در سطح جهان بي‌نظير نباشد قطعا كم‌نظير است. مردمان مختلفي با فرهنگ‌ها و آداب و رسوم و اخلاقيات متفاوتي از روي اين گذشته‌اند و هر كدام به نوبه خود تأثيراتي از خود بجاي گذاشته‌اند كه بعضاً بسيار عميق و ماندگار بوده است و بعضاً هم سطحي و گذرا و البته چه‌بسا مسافرين نيز از اين تأثيرپذير بوده‌اند. و آنچه كه از همه مهم‌تر است آن بوده كه مردمان اين سرزمين در راستاي تنازع براي بقاي خود در قبال و عكس‌العمل‌هاي متفاوتي داشته‌اند و از جمله آنكه در بسياري از مقاطع از راه تسليم و سازش و وارد شده‌اند. «با دوستان مروت، با دشمنان مدارا» از شعارهاي اصيل اين ملت بوده است. زيرا و به اين و بويژه اين ملت معمولاً تمناهاي خود را تحميل مي‌كرده‌اند و اگر از طرف ، مدارايي صورت نمي‌گرفت نابودي اين ملت چه بسا امر محتومي مي‌بود. فلذا با ضرس قاطع مي‌توان ادعا كرد كه «با دوستان مروت، با دشمنان مدارا» يك شعار برخاسته از جان و دل شخصيت و در عين‌حال ساده ايرانيان است و در واقع راز بقاي اين در طول آن بوده است. و چه بسا در بسياري از موارد مدارا و جمع بستن بين آداب و اخلاق و رسوم غربي‌ها با شرقي‌ها و آميزش آنها بسادگي ميسر نبوده است و التقاطي از آنها مضحكه‌هايي را پديد آورده است؛ تعارفات تكراري، رودربايستي‌هاي بيجا، ملاحظه‌كردن‌هاي عجيب، حساسيت‌هاي شگفت‌انگيز، عصبانيت‌هاي افراطي، مصلحت‌انديشي‌هاي تفريطي، و دورويي‌ها و بسياري از صفات و خصائل مشهود و ملموس در خُلق و خوي اين ملت حتي و ايشان عمدتاً از جمله محصولات اصلي اهتمام به سازش و كنار آمدن و با انواع تأثيرگذاران بوده است. بنابراين لازمه حفظ و بقاي و يا ، مدارا و و است كه البته امري اجتناب‌ناپذير مي‌باشد. و اين انعطاف و مدارا گاهي هم چيزي نيست جز نفاق و دورويي و بلكه چند رويي! همچنانكه بدان متهم هستند و ايرانيان بعد از معاصر بسيار سعي مي‌كنند كه خود را از اين مبرا سازند! اهل كوفه! علت اينكه اهل كوفه متهم به نفاق شده‌اند به همان معجون آن شهر بر مي‌گردد. كوفه در ابتداي تأسيس، و قرارگاهي نظامي بيش نبوده است كه براي تجميع و تمركز و براي فتح احداث شده بود كه سرانجام هم با ساقط كردن سلسله‌هاي بستر لازم و فضاي مناسبي براي انتخاب فراهم ساختند تا ايشان را پذيرا گردند. وليكن مستقر در مردماني بودند كه از اقصي نقاط شهرها و باديه‌ها و سرزمينهاي بدانجا گسيل شده بودند. فلذا بر كوفه معجوني بوده است از فرهنگ‌هاي گوناگون شمال و جنوب و مركز و شرق و غرب شبه جزيره كه بالتبع بلحاظ هدف مشترك ناچار بوده‌اند با يكديگر مدارا داشته و منعطف باشند. و همين انعطاف‌پذيري موجب نهادينه شدن نفاق در شخصيت آنها گرديد و تا بدانجا پيش رفت كه از سويي (عليه‌السلام) را به و دعوت نمودند و از طرفي شمشيرهايشان را در خدمت قرار دادند و فرزندان (صلي‌الله عليه وآله و سلم) را فجيعانه و رذيلانه سر بريدند و در انجام آن بزرگترين ظلم از يكديگر سبقت گرفتند. البته امام حسين(ع) همچون پدر و برادر بزرگوارش (عليهما السلام) بخوبي بر واقف و آگاه بود وليكن گويي افشاي ، آنچنان مهم بوده است كه لازم بوده صحنه‌اي چون و براي آن تدارك ديده شود! و چه نيكو فرمود كه: «كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا»! آري در عصرها و مصرهاي ديگري نيز صحنه‌هايي مشابه صحنه كربلا و عاشورا تكرار خواهد شد و شده است. و نيز كوفه ديگري است وليكن بسيار بزرگتر از آن كوفه مدفون در و سده اول اسلامي. همچنانكه نحوه دعوت و استقبال و سپس شهادت عليه‌السلام نيز نمونه ديگري از همين رفتار است كه ايرانيان مرتكب گرديدند و پاي در جاي پاي اهل كوفه نهادند! ادعاي ميزباني و دعوت و استقبال و حتي سپردن مقام بديشان و آنگاه و و ! آيا آتش هم همين‌گونه نيست؟! ... ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۴ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 ملتی آتشین در گذرگاه ایران 👌 این مقاله در سال ۱۳۷۹ تحریر شد: (بخش ۰۳): 👈(بخش قبلی)👉 آيا هم همين‌گونه نيست؟! به گرماي خويش فرا مي‌خواند و ناگهان همه چيزت را در مي‌نشاند! مثال‌هاي ديگري نيز از تفاوت بلاد، قابل ذكر است كه به عنوان نمونه زنده و حاضر، اشاره مي‌كنم به تفاوت شخصيت اجتماعي مردم دو شهر و كه فاصله اين دو شهر از يكديگر يك رودخانه و يك بيشتر نيست وليكن متفاوت مردمان اين دو شهر به صورتي بارز و كاملا محسوس قابل مشاهده است. زيرا يكي از اين دو شهر تقريبا در بن‌بست جغرافيايي افتاده است و تقريبا دست‌نخورده‌اي دارد و ديگري گذرگاهي است بين فرضاً و ساير شهرهاي فلذا فرهنگي دارد كه لگدكوب شده فرهنگ‌هاي بلاد ديگر است و [که در و هم مشهود بود! و متمایزی نسبت به سایر اهالی خوزستان داشتند!]. نگارنده زماني كه مسئول بود متوجه اين نكته شد. نمونه ديگري كه سراغ دارم، منقول از ابوي است كه؛ در جوار روستايشان دهكده‌اي بوده است با مردماني از . از ز. ش. دعوت نمودند و چنان از وي استقبال نمودند كه وقتي مي‌ساخته اصحابش از باب ، اجازه نمي‌دادند قطره‌اي از آن بر زمين بريزد. حتي به دنبال سخنراني ملايم در مذمت وقت، مردم چنان به جوش و خروش آمدند و با بيل و تيشه آماده جهاد و حمله به شهرستان شدند كه آن به زحمت توانست آنها را از حركات غيرقابل كنترل بازدارد! وليكن ديري نپائيد كه اگر آن‌مرحوم از كوچه‌اي عبور مي‌كرد مردمانش تغيير مسير مي‌دادند تا مبادا به او حتی سلامي بدهند! ووو... فوّاره! گر بلند گردد عاقبت سرنگون شود. در آغاز حركت چنان با فشار و تندي و توفنده و سنگين اوج مي‌گيرد كه گويي هيچ چيزي جلودار او نخواهد بود و هر مانعي را درهم خواهد شكست ولي طولي نمي‌كشد كه از سرعتش مي‌كاهد و آنقدر بي‌حال و ناتوان مي‌شود كه گويي مفهومي بنام و جهش در قاموسش وجود ندارد و بلكه برعكس راه بازگشت مي‌گيرد و در يك حركت ارتجاعي آنچنان مي‌كند كه از جايگاه قبل از حركتش هم پست‌تر مي‌رود! و چه مشابهتي دارد با شعله‌هاي آتش كه ابتدائا چنان بالا مي‌رود كه گويي مي‌خواهد را نيز به كام خود بركشد وليكن مقطعي ديگر كه بدان مي‌نگري خاكستري است اسير زوزه‌هاي باد و پراكنده در دشتي پهناور! از اين سوي بدان سوي و... آيا چيزي بود؟! [هیچاً پوچا!!!] ۲) وراثت از خويش مي‌برند. انتقال ويژگيهاي شكلي و محتوايي، خصائل ظاهري و باطني، صفات جسماني، رواني و خصائص اخلاقي، رفتاري، افكاري، اعتقادي و حتي ذوائق، سلايق، روش‌ها، شيوه‌ها، منش‌هاي زندگي و امثالهم در انسان‌ها از به فرزندان و فرزندان و از نسلي به نسلي ديگر، امري مقتضي و گويا از انسان‌هاست و هيچ بني‌بشري نيست كه از و و از سلسله و خود ارثي نبرده باشد. چه بسيار انسان‌هايي كه قيافه و حتي آناتومي بدنشان شباهت فراواني به والدين و يا والدين والدين خود دارند، حتي رنگ چشمانشان و بافت موهايشان و تُن صدايشان و طرز راه رفتن‌شان و حتي نحوه انديشيدن و برگزيدن راهكارهاي عملي مربوطه تا آنجا كه به مرور زمان برخي از مسائل در وجود انسانها بصورت نهادينه در مي‌آيد و گويي جزو ذات تفكيك‌ناپذير ايشان مي‌گردد. چه بسيار صفاتي كه به مرور و در توالي نسل‌ها مبدّل به ذات افراد مي‌گردد. استعداد انسان‌هايي كه والدين و اجدادشان مشغوليات علمي، فرهنگي، فني، صنعتي داشته‌اند در زمينه‌هاي نرم‌افزاري بالاتر است و انسان‌هايي كه والدين و اجدادشان درگيري‌هاي فيزيكي و بدني داشته‌اند در زمينه‌هاي ورزشي، رزمي و تحركات اعضاء و جوارح و قواي جسماني مستعدتر مي‌باشند. هنرمندان نيز نشانه‌هايي از استعدادهاي هنري والدين خود دارند و فرزندان تجار و كسبه نيز در گرايش‌هاي اقتصادي و بازاري چه بسا موفق‌تر هستند و هكذا ساير اقشار در ساير زمينه‌ها و گرايش‌ها. و صد البته «چرخه‌هاي اقتصادي» روزگاران و گردش و «تداول قدرتهاي سياسي» هر زمان در انتخاب شغل‌ها و گرايش‌ها تأثير بسزايي داشته و دارند كه ممكن است بر ارثيه روحي و رواني و حتي مادي افراد غلبه كرده باشد. وليكن به ذات، هر كسي را تشكيل مي‌دهد. البته افراد تحت تأثير عوامل مختلفي از قبيل و نيز هست وليكن ، نقش بارزتري دارد. ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۴ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 ملتی آتشین در گذرگاه ایران 👌 این مقاله در سال ۱۳۷۹ تحریر شد: (بخش ۰۴): 👈(بخش قبلی)👉 چنانكه مي‌بينيم؛ انواع توانائي‌هاي و گرامي (ص) دو برابر غير ايشان است. در و ، در و ، در مسائل اخلاقي و رفتاري و بلكه در همه‌چيز! حتي ديرتر از ، مي‌شوند. زيرا اينان با ديگران قدري متفاوت است و البته اين تبعيض در هم جاري و ساريست! زيرا سادات همچنانكه اگر امور خير و نيكويي انجام دهند پاداش‌شان دو برابر ديگران خواهد بود و چنانچه كارهاي شرّ و ناشايستي مرتكب گردند و عقاب‌شان هم دو برابر ديگران است! و هم مي‌فرمايد: «لايكلف الله نفسا الا وسعها» و وسع و توانايي انسان‌ها از لحاظ كيفي و كمي، مختلف و متفاوت و گوناگون است. فلذا «بنياد و بنيان شاكله انسان‌ها است». وراثتي كه در طول قرون متمادي و نسل‌هاي پياپي، تكوين يافته و در مواجهه با اوضاع ، ، ، و ، رنگ و لعاب‌هاي مختلفي به خود مي‌گيرد. خصوصيات ژنتيكي انسان‌ها بسيار فراگيرتر و عميق‌تر از خصلت‌هاي اكتسابي از محيط مكاني و زماني آنها مي‌باشد. ايرانيان: با عنايت به دو مقدمه مذكور مي‌توان نتيجه گرفت كه ، چگونه مردماني هستند؟! ، مظهر و تجلي تمامي صفات و خصائل نياكانشان هستند كه به در وجود آن‌ها رخنه كرده و در ايشان، نهادينه شده است و از ايشان چيزي ساخته است كه مي‌توان آنرا به صورت يك تجسم نمود. زندگي در ميان اين ، زندگي در ميان آتش است با همه خوبي‌ها و با همه بدي‌هايش. كردن بر اين مردم، حكومت كردن بر آتش است با همه خطرات و جلواتش. چه بسا آنچنان به خاموشي و خمودي گرايد كه از فوت كردن پياپي آن براي افروختنش چيزي جز سرسام عايدت نگردد و چه بسا به ناگهان چنان شعله كشد كه دامنت را و بلكه تمام هيكلت را هم جزغاله سازد! اگر بر روي آن آب بريزي جلزّ و ولزّش گوش جهان را كر مي‌كند و دودش آنرا كور و اگر نفت و بنزين بر آن بپاشي بازهم گويي مي‌خواهد تمام جهان‌را بر افروزد. واي بر آن روزي كه ناشيانه بجاي بر آن بريزي و واي بر آن روزي كه بجاي بر آن بپاشي! بايد كه بسيار فراوان و فوق‌العاده‌اي داشته باشي تا بتواني مدت ديريني بر ايشان يا و یا باشي وگرنه مصاحبت با ايشان زود سر خواهد آمد! حكومت بر جهان! كسي كه بتواند بر اين ملت، حكومت نمايد قادر است بر تمام جهان حكم براند وليكن معلوم نيست كه اگر كسي بتواند بر تمام دنيا نمايد توانايي حكومت بر اين ملت را هم دارا باشد. زيرا حكومت كردن بر اين مردم، بازي كردن با آتش است. آتشي دوست داشتني و آتشي نفرت‌انگيز! اگر از اين آتش، دور گردي سرماي جانكاهي در انتظار توست و اگر با اين آتش همآغوش گردي ترا خواهد سوزانيد و حفظ اندازه و فاصله و مراوده و مرابطه با اين ، مهارت فوق‌العاده‌اي را مي‌طلبد. بناگاه بلندت مي‌كند و بناگاه بر زمين مي‌كوبدت! عجايب صنعتي ديدم در اين دشت! زين ...! بارزترين وجه مطلب آنست كه اين قوم در طول قرون آموخته‌اند كه با هر از راه رسيده‌اي رفتاري داشته باشند ولو اينكه در پشت سر آنها صفحه بگذارند و لب به هجو و تمسخر گشايند. چه‌بسا كه بر روي شمشيرهاي آخته بكشند و بناگاه وي را در خويش بفشارند! و چه‌بسا در آغوش استقبال‌شان از ، دشنه‌اي نهفته باشد كه قلب نازنينش را بدرد! حتي ممكن است در يك روز؛ صبحش فرياد كشند و عصرش زمزمه بر شاه‌شان بلند گردد و بالعكس! دقيقاً مصداقي از ضرب‌المثلي ديگر در اين قوم؛ گهي زين به پشت و گهي پشت به زين! روزي را محبوب‌ترين كلمه قرن بنامند و روزي ديگر دم از حذف بزنند. روزي براي خميني، زيارت‌گاهي بنا كنند كه را خيره سازد و روزي ديگر بخواهند كه حتي ياد او را به بسپارند. شگفتا و يا للعجب! والسلام سید محمد حسینی مدیرمسئول خانه آموزش هنر و ادبیات سوره حوزه اندیشه و هنر سازمان تبلیغات اسلامی زمستان ۱۳۷۹/تهران 💠 این مقاله☝️را ۲۸ سال قبل (۱۳۷۵) بر اساس تجربه‌ای شخصی از سال ۱۳۶۴ که در لشگر ۷ ولیعصر(عج) داشتم، نوشته بودم و در سال ۱۳۷۹ آن‌را بازنویسی کردم و چنانچه امروز هم بخواهم آن‌را بازنویسی بکنم، قاعدتاً در نحوه ارائه مطلب و عبارات و کلمات آن، تغییراتی خواهم داد. ولیکن اصل و اساس آن، چندان تغییری نخواهد یافت و شاکله کلی آن به قوت خود باقی خواهد ماند. مدعای این مقاله، غیرقابل پیش‌بینی بودن است! فلذا می‌توان این را ملتی نامید! ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۴ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 ملغمه ایرانی (بخش اول): حرف‌های سیاسی+دینی پزشکیان؛ نمادی از گیج‌فرهنگی کهن ایرانیان بعضی از متأثر از توصیه پیشینیان خود، از با ، وحشت دارند! زیرا معتقدند که ایرانیان، مردمانی هستند و حریف خود را می‌برند چشمه و برمی‌گردانند تشنه! ای‌بسا آن‌ها را نماد آشکار ایرانیانی بدانند که حرف‌های جدی و شوخی آن‌ها براحتی قابل تشخیص نیستند! چه‌بسا که شوخی‌ترین حرف‌های خود را جدی می‌گویند و جدی‌ترین حرف‌های خود را شوخی! بنده به عنوان کسی که در جای جای ایران، تردد و بعضاً مدتی زیست و لذا بیشترین مراوده متنوع را با انواع ایرانیان داشته و همچنین در انواع کشورهای دنیا از شرق دور تا غرب دور، سیاحت داشته، نه تنها تصور غربی‌ها را در مسئله گیج‌کننده بودن ایرانیان، تأیید می‌کنم بلکه در ریشه‌یابی علت تشکیل چنین شاکله‌ای در شخصیت ایرانیان، به مطالعه و تعمق پرداخته و معتقدم که اساساً ، گیج‌کننده است! یعنی این ماست که حتی خود ما را گیج کرده است! و براستی می‌توان گفت؛ چون فرهنگ ما شترگاوپلنگی است، باعث گشته که همه‌چیز ما شود! «زرافه» را سایر مردمان دنیا، زرافه می‌بینند و می‌نامند ولیکن ایرانی‌ها آن‌را ترکیبی از «شترگاوپلنگ» می‌بینند و می‌نامند و لذا متفاوت از است! در فرهنگ لغت هم آمده است: «زرافه؛ کنایه از هر چیز نامعلوم و غیرمشخصی است که از آن نتوان سردرآورد»! همچنانکه اصطلاح «شتر گاو پلنگ»؛ کنایه از هر چیز نامربوط و نامعلومی است که اجزایش تناسب ندارند و نمی‌توان از آن سر در آورد؛ چه حیوان باشد چه شیء و چه اخلاق و رفتار نامشخص یک فرد! مثل رزافه که معلوم نیست شتر است؟!، پلنگ است؟! یا گاو است؟! از یک طرفی مجلس ما شیک و قشنگ وز یک طرفی عرصه به ملّیون تنگ قانون و حکومت نظامی و فشار این است حکومت شترگاوپلنگ (فرخی یزدی) این مسئله غم‌انگیز و اندیشناک، سالها و بلکه دهه‌هاست که از خلجان‌های ذهنی نگارنده بوده، موجب کنکاشی گردید که به تحریر مقاله‌ای تحت عنوان 👈«ملتی آتشین در گذرگاه ایران»👉 در سال ۱۳۷۹ انجامید و با آنکه مقاله نسبتاً کوچکی بود ولیکن وقتی که با هماهنگی یکی از نهادهای فرهنگی، توسط یکی از اساتید مسکو به زبان روسی ترجمه شد، تبدیل به کتابی قطور گردید! و آن دانشمند روس (که بهتر از بنده به زبان فارسی، مسلط و تقریباً همه‌جای ایران را درنوردیده بود!!)، اذعان کرد که بعد از ترجمه مقاله بنده، دچار حیرتی عجیب در باره فرهنگ و شخصیت ایرانیان شده است! و ظاهراً هم متحیر شده بود! خب! قبل از اینکه دریابیم؛ این فرهنگ از کجا آغاز شده؟ و چه فرجامی خواهد یافت؟ لازمست در درنگی بکنیم: شاید بهترین شاهد مثال ما دو مجموعه ساختمانی احداثی در باشد که طی یادداشت‌هایی با عناوین؛ 👈تاج شاه؛ نماد امّ‌القرای اسلام!👉 و 👈دو وصله ناجور در ناف تهران!!👉 بدان‌ها اشاره کردم. فلذا تکمیل همان مبحث، می‌تواند به طرح مسئله ما کمک کند: آقای در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «چند سالی است که وقتی از کنار رد می‌شوم، با سازه نازیبایی به نام "مسجد و مجتمع فرهنگی مذهبی حضرت ولیعصر" روبرو می‌شوم که به لحاظ معماری، اصلاً با معماری روبه روی آن قابل مقایسه نیست. اخیراً موقع نماز ظهر وارد این مجموعه شدم و غصه‌ام صدچندان شد. هزینه هنگفتی صورت گرفته ولی هیچ کاربری مشخصی که در شأن این مکان و مردم مشتاق باشد به چشم نمی‌خورد. محل نماز، وضعیت سرویس‌های بهداشتی، فضاهای سربسته بدون استفاده و محیط پیرامونی با بدسلیقگی فراوان به شما خوش‌آمد می‌گویند. چقدر خوب بود حالا که جلوی یک سازه معروف قبل انقلاب، مجموعه عظیم و گرانقیمتی را علم می‌کنیم به فکر جوانانی که این دو اثر را در یک لحظه با هم مقایسه می‌کنند، هم باشیم. نمی‌دانم مسئول رسیدگی به این امور کیست؟» و حال آنکه متقابلاً؛ پس از طی مرحله طراحی، از ، تهران و بهشتی به عنوان صاحب‌نظر در عرصه دعوت به همکاری می‌شود و حجت نیز در همکاری شش ماهه خود با پروژه، آن را می‌ستاید و در دفاع از اثر با توجیهی شاعرانه می‌گوید: "این یک مسجد افقی‌ست که از خاک بلند می‌شود و به افلاک می‌رود!" ⁉️ این احساس‌های متضاد، ناشی از چیست؟! همان گیج‌کنندگی همیشگی که حتی در معماری ما هم تجلی یافته است! این یا 👈مجموعه نهنگی👉 اصلاً قرار نبوده که مسجد باشد تا چه رسد به اینکه چرا گنبد و گلدسته ندارد؟! بلکه قرار بوده یک سنتی باشد تا با همسایه مدرن خود؛ هارمونی داشته باشد. ولیکن چرا هر دو مجموعه، شترگاوپلنگی و نماد شدند؟! ...ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۵ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 ملغمه ایرانی (بخش دوم): 👈(بخش قبلی)👉 حرف‌های ؛ نماد گیج‌فرهنگی ایرانیان در بخش قبلی، به دو نمونه از نگاه‌های صاحب‌نظرانه اشاره کردم که به مجموعه شترگاوپلنگی و بلکه 👈شترگاو نهنگی!👉 جنب (که خودش، زرافه‌ای بیش نیست!)، یکی آن‌را «سازه نازیبای غصه‌آور» می‌بیند و دیگری آنرا «مسجدی افقی از خاک برآمده تا افلاک رفته»!! 👌اما بنده هم هر گاه گذرم به این محله می‌افتد، احساسات خاصی پیدا می‌کنم: را که می‌بینم، یاد جلساتی می‌افتم که طی‌آنها در دوره به ارائه تحلیل‌های سیاسی/دینی می‌پرداختم و مورد استقبال جمعی از بود. و تئاتر شهر را که می‌بینم خاطره سال ۱۳۵۸ یادم می‌آید که در آن بلیط‌فروشی می‌کردم! زیرا (اعم از و کارگردانان و..)، فرار کرده و هر کدام در گوشه‌ای خزیده بودند و چراغ این ساختمان، تقریباً به خاموشی گرائیده و مدیریت ساختمان، در پرداخت حقوق کارکنان و کارگران کم آورده بود و لذا بنده و آقای ع.ع. (هر دو ۱۷ ساله!) در سالن اصلی آن، اقدام به پخش فیلم‌های سینمایی انقلابی مثل ()! نمودیم که درآمد حاصله از فروش بلیط بین ما تقسیم می‌شد! باورتان می‌شود؟! سالن اصلی تئاتر، تبدیل شده بود به سالن نمایش فیلم! فقط برای اینکه امورات روزمره آن مجموعه بگذرد و چراغ این روشن بماند! ما هم دنبال تشکیل نخستین بودیم تحت عنوان «مرکز سینمایی فجر»! ولیکن خوردیم به آغاز و بنده بسوی شتافتم! ⁉️اما چرا از خدمت به آن رسیدم به اینکه عرض می‌کنم باید هرچه زودتر تبدیل بشود به تهران؟! ⁉️چرا ساختمانی که همگان تصور می‌کردند، و شاهکار است، تبدیل شده است به غصه ایران؟! ⁉️چرا چیزی که عده‌ای از بدان افتخار می‌کردند، امروز شده است مایه ؟! ریشه قضیه برمی‌گردد به همین مبحث ما ایرانیان! 👌 بنده بعنوان یک نمونه که روزی آن‌را زیبا و خوشایند می‌دیدم و حتی دوست داشتم به دور آن، طوافی بکنم! ولیکن حالا که آن‌را می‌بینم دچار حالت تهوع می‌شوم؟! زیرا احساس می‌کنم، همانند همه اساتید معماری و بلکه همه اهالی تهران و ایران، عمری فریب خورده بودم! زیرا که طراحی آن، اساساً توسط صورت نگرفته است و بلکه طرحی از بیژن انصاری بوده که ، مهندسی ساخت آنرا به امیرعلی سردارافخمی (دکترای معماری‌ از پاریس) می‌سپارد تا بتواند خلایق را بفریبد! که علاقه به معماری خود را وقف تعمیق «فرهنگ ستم‌شاهی» کرده بود، ساختمانی شبیه در آمریکا را کپی‌برداری کرده و با سپردن اجرای آن به !؟! (که هم از طراحی‌های ۱۳۵۵ اوست و و..!)، موفق می‌شود که آن‌را به‌عنوان یک ، جا بیاندازد! ولیکن خود درباری‌ها می‌دانستند که این ساختمان، چیزی بجز یک نیست که البته به جواهراتی هم مرصع است! «افخمی»، چندماهی قبل از ، ایران را ترک کرد. او به روزنامه‌ شرق (۹۱/۱۱/۲۵) گفت که این ساختمان را به تقاضای ساخت و سخت مخالف استفاده از تراورتن و شیشه در کار روی این ساختمان بود. ایده‌ای که بعدها به نزاعی سخت و تاریخی بین او و هوشنگ سیحون و به کناره‌گیری‌اش از انجامید. افخمی در همان گفت وگو می‌گوید سفارش ساخت آجر و کاشی‌ها را به آجرپزی در داد و ایده کار را هم از برخی از آثار معماری دوره‌های مختلف تاریخی ایران () گرفت[!!] نکته‌ای که به ذهن او نرسید[!!]، اما بعدها وزیر وقت فرهنگ و هنر به او گفت این بود که اثرش که به صورت مدور ساخته شده است، شبیه است: "یادم می‌آید آن زمان مهرداد پهلبد (وزیر فرهنگ) گفت که خوب چیزی به فکرت رسیده. ساختمانی اجرا کرده‌ای که مثل یک تاج است! من گفتم اصلا به تاج فکر نکردم. الان هم که فکر می‌کنم، می‌بینم این تصور از قبل در ذهنم نبود که طرح نهایی شبیه خیمه یا فرم به خصوص دیگری باشد. این ساختمان شبیه هیچ چیزی نیست. فرم نهایی سازه، در واقع با الهام از خاطراتی که از کودکی از معماری ایرانی داشتم به ذهنم رسید." 👌 ظاهراً این ، خودش هم خبر نداشته که داشته با هدایت پشت‌پرده فرح، یک بزرگ را در ، می‌کاشته! که آن‌هم اقتباسی از یک بوده که دربار بر او بار کرده است! نه تنها او که قریب باتفاق اساتید معماری از لایه زیرین قضیه بی‌خبر بودند تا اینکه بعد از مرگ افخمی، 👈علی کیافر👉 دروغ‌های ماجرا را لو داد و سرافکندگی بُهت‌آوری را برای ایرانیان رقم زد! ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۵ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 ملغمه ایرانی (بخش سوم): 👈(بخش قبلی)👉 حرف‌های۲پهلوی ؛ نماد گیج‌فرهنگی ایرانیان!! با لو رفتن «کپی بودن»+«شبیه تاج بودن» طرح سازه ، اساتید جاهلی که آنرا به حُقنه می‌کردند، از شدت حُقّه و غُصّه، عده‌ای هاج شدند و عده‌ای واج!! حال؛ نیز حیران مانده‌اند که آنرا نمونه جالبی از از یک ، بشناسند یا سازه‌ای از سایه شوم ؟! فلذا ناچارند سبک جدیدی به رشته‌های معماری بیافزایند بنام ! بدتر از اوضاع روانی معمارها، حکایت سیل‌بریدی‌هایی و بود که برای ممانعت از بازسازی جنبی آن، چه قشقرق‌ها و عربده‌کشی‌ها که بپا نکردند! که ای داد و ای فریاد که به تجاوز شده است!! و باعث شدند که سازه مسجد تبدیل گردد به ! و دلخوشی رئیس وقت «امور مساجد» هم، این شد که «ما بجای گلدسته، میله‌ای روی سقف مسجد کاشتیم تا ارتفاع آن، حدود ۱۲۰ سانتیمتر از تئاتر شهر بالاتر برود»!!!👏👏😳🙄 پ.ن: 👌تئاترشهر می‌شود ترکیبی از «مرکزی بجای سابق شهرداری در قالب تاج سلطنتی با طرح وارداتی از آمریکا و اجرای معماری ایرانی» و این یعنی؛ شترگاوپلنگ! 👌مجموعه مدرن مذکور نیازمند پارکینگ و مکملی بنام است که لازم می‌شود مسجد جنبی آن، مصادره شود! ولیکن با ، نهایتاً تقلیل داده می‌شود به مجموعه شترگاونهنگ! ...ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۵ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علت ارادت پزشکیان به ظریف، لو رفت ... ظریف: ... اجازه ورود به آمریکا را ندارم😁 ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 🤥 کذّب یکذّب کذّابا!! 🤥 ⁉️ براستی، علت اصلی علاقه شدید پزشکیان به چیه؟! السّنخيّة علّة الانضمام (سنخيّت موجب تمايل و جذب و ضميمه شدن است) و النّاس إلى أشباههم أميل (مردم به كسانى كه شبيه خودشان هستند مايل‌ترند). آن حکیمی گفت دیدم هم تکی در بیابان زاغ را با لک‌لکی در عجب ماندم، بجستم حالشان تا چه قدر مشترک یابم نشان چون شدم نزدیک و من حیران و دنگ خود بدیدم هر دوان بودند لنگ علت اساسي جذب و دفع را بايد در سنخيت و تضاد جستجو كرد ،همچنانكه از نظر بحثهاي فلسفي مسلم است كه: السنخية علة الانضمام. گاهي دو نفر انسان يكديگر را جذب مي‌كنند و دلشان مي‌خواهد با يكديگر دوست و رفيق باشند. اين رمزي دارد و رمزش جز سنخيت نيست. اين دو نفر تا در بينشان مشابهتي نباشد همديگر را جذب نمي‌كنند و متمايل به دوستي با يكديگر نخواهند شد و به طور كلي نزديكي هر دو موجود دليل بر يك نحو مشابهت و سنخيتي است در بين آنها. (جاذبه و دافعه علی علیه‌السلام / شهید مرتضی مطهری) رئیس شورای راهبردی/راهبری ، کذابی‌ست که را می‌پندارد! و شاید هم گله‌ای وجود دارد! تا نباشد چیزکی، مردم نگویند چیزها ... قرآن: «أُفّ لکم و لما تعبدون» ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۵ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 ملغمه ایرانی (بخش چهارم): 👈(بخش قبلی)👉 حرف‌های سیاسی+دینی ؛ نمادی از گیج‌فرهنگی کهن ایرانیان!! ⁉️شاید برای بعضی از دنبال‌کنندگان پیام‌های بنده، این سؤال پیش آید که و پزشکیان، چه نسبتی با همدیگر دارند؟! (حتی یکی از ترک‌های بی‌دقت پرسیده؛ مگر این ساختمان‌ها را پزشکیان طراحی کرده یا ساخته که به گردن وی می‌اندازی؟!!😳😂 و اشکال گرفته که چرا زمین و زمان را به هم می‌دوزی تا پوزیده را بکوبی؟! مگر چه خصومت شخصی با او داری؟!! و نهایتاً توصیه کرده که از این تعصبات داعش‌گونه، دست بکش و اجازه بده که دولت وی کارهای خود را بدون حاشیه پیش ببرد! [خیانت‌های خود را به فرجام برساند!] و یکی دیگر از شیوخ حامی پوزیده، 👈گیف مارمولکی تهدید به جهنم!👉 را فرستاده است!) البته از ده‌ها مخاطبی هم که استقبال مشوقانه‌ای داشته‌اند، سپاسگزارم🙏💐 ج: نسبت دو ساختمان مسئله‌دار با پزشکیان، 👈شترگاوپلنگی بودن تعریف مشترک👉 آن‌هاست! قابل ملاحظه است که (در 👈بخش آغازین این سلسله👉 هم اشاره شد)، مجموعه‌های ساختمانی تئاتر شهر و مسجد جنوبی آن صرفاً قرار گرفت تا طرح این مسئله تکمیل گردد که ، فرهنگ زرافه‌ای (شترگاوپلنگی) است و بالتبع «از کوزه همان برون تراود که در اوست»! یعنی اگر ملاحظه می‌کنیم که حرف‌های سیاسی/دینی پزشکیان، شترگاوپلنگی است، علتش در است! حرف‌های اخیر پزشکیان در آمریکا، نماد بارزی از شترگاوپلنگی بودن تفکرات اوست که پیامد آن‌ها برداشت یکسانی نیست که موجب گردد. لطفاً به دو نمونه از برداشت متضاد دو صاحب‌نظر 👇👇 👈نکوهش استاد قاسمیان👉 و 👈ستایش استاد چناریان👉 توجه بفرمایید. اولی اظهارات پزشکیان را بسیار هول‌ناک، ارزیابی می‌کند و دومی آن‌را مورد امیدواری، جلوه می‌دهد!! ⁉️ خب! اشکال کار کجاست؟! 👌 واقعیت این است که حرف‌های پزشکیان، سکه‌ای است دارای دو رویه که هر کسی اگر یک روی آن‌را ببیند برداشت متفاوت و بلکه متضادی پیدا می‌کند با برداشت کسی که سویه دیگر آنرا مورد توجه قرار می‌دهد! زیرا که حرف‌های پزشکیان، مصداق بارز شترگاوپلنگی است! وی حتی به خود جرأت می‌دهد که دو نوع جلسه برگزار نماید! جلسه‌ای عمومی که فیلمبرداری می‌شود و پخش سراسری پیدا می‌کند و جلسه‌ای آمریکایی که اجازه فیلمبرداری داده نمی‌شود و بعداً گند صوتی آن لو می‌رود! یعنی حرف‌هایی کاملاً زرافه‌ای!! خب! چرا باید وی به خود، اجازه و جرأت بدهد که در قامت ، تا این حد شترگاوپلنگی حرف بزند؟! آیا چنین مسئله‌ای (که در باره را بدنبال دارد) احتیاج به علت‌یابی ندارد؟! بنده با طرح مسئله زرافه‌ای بودن در سلسله مقالات اخیر خود (که سابقه تحریری با عنوان «ملتی آتشین در گذرگاه ایران» در سال‌های دور هم دارد) در صدد حلاجی این مطلب هستم. یعنی عمق راهبردی را به شترگاوپلنگی ایرانیان، توسعه می‌دهم! تا این نتیجه را بگیریم که مشکل اصلی ما شخص پوزیده نیست (که با عزل وی دیگر مشکلی نخواهیم داشت!) و بلکه فرهنگ ملی خود را باید اصلاح بکنیم ان‌شاءالله. (لطفاً از این‌طرف، این برداشت هم نشود که در صدد و توجیه حرف‌های شترگاوپلنگی پوزیده برآمده‌ام!)🙏🌹 مضافاً که ضرورت این ریشه‌یابی به این مسئله هم معطوف است که چرا اکثر رؤسای جمهور ما، به مسیری می‌افتند که توقف و از رده خارج شدن آن‌ها تبدیل می‌شود به آرزوی ملت؟! حتی آن‌ها که به آن‌ها رأی داده‌اند؟!! 👌خب! بنده از روزی که در تهران، کلمه را (در توصیف رزمندگان اسلام!) به کار برد، شمشیر انتقاد از نیام کشیدم و این شمشیر هرگز به غلاف خود باز نگشت! و بالتبع برای همه مخاطبین بنده این سؤال، خیلی جدی مطرح می‌شود که؛ ⁉️چرا باید در همه دوره‌ها به نقادی همه رؤسای جمهور بپردازی؟! ⁉️و اساساً مگر چنین حق و تکلیفی داری که بلااستثناء علیه هر رئیس جمهوری، شمشیر نقادی بکشی؟! و موجبات رنج خود و تشویش اذهان دیگران برآئی؟! ⁉️و اصلاً چه کسی به شما اجازه داده است که علیه ، قلم‌فرسایی بکنی؟! مگر شما قیّم مردم هستی؟! و مگر مردم ما خودشان، عقل و فهم و شعور ندارند که راه خود را تشخیص بدهند؟! وو..! خب! واقعیت اینست که؛ همزمان با معلول‌ها باید با علت‌ها هم بجنگیم وگرنه ما هرگز به سرمنزل مقصود نخواهد رسید. پاسخ این ایرادات را به بخش‌های بعدی موکول می‌کنم و در پایان این‌را می‌افزایم: در نسبت 👈خائنانه تلقی کردن کارنابلدی توسط پزشکیان👉 (بعید می‌دانم نمره کاربلدی وی به -۱۰- برسد!) متأسفانه سخت در خوش‌بینی بودم! زیرا کاربلدی وی؛ منفی -۱۰_- است! ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۵ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 ملغمه ایرانی (بخش پنجم): 👈(بخش قبلی)👉 حرف‌های سیاسی+دینی ؛ نمادی از گیج‌فرهنگی کهن ایرانیان!! پرداختن بنده در یادداشت مورخه ۱۴۰/۵/۲۹ تحت عنوان «نفوذ یهود در ناف تهران!» به قضیه تلخینه مسجد حضرت ولیعصر تهران، در آستانه (سالگرد آتش زدن توسط اسراعیل)، بدین‌منظور بود که نقش نفوذی‌های یهود در استحاله مسجد چهارراه ولیعصر را مطرح سازم که به بهانه بزرگداشت چه بلایی بر سر آن آوردند! یعنی اینطور نیست که ، منحصر به سرزمین‌های اشغالی غرب آسیا باشد بلکه مساجد ما در و ناف امّ‌القرای اسلام هم از تعرضات یهود و تفاله‌های آن، در امان نیست. اما در پرداختن به این مسجد، لازم شد به تئاتر شهر هم بپردازیم. قدر مشترک این دو پدیده زشت (علاوه بر مسئله جولان خائنین)، متأسفانه مسئله شترگاونهنگی بودن فرهنگ ملی ما هم است! حال شاید گفته شود که احداث این دو مجتمع تمام شده است و باید با آن‌ها کنار آمد ولیکن با آخرین پدیده شوم مسئله شترگاوپلنگی فرهنگ () چگونه کنار بیاییم؟! (ربط منطقی تئاتر و مسجد به پزشکیان، شترگاوپلنگی بودن ریشه آن‌هاست که باید دقیقاً و عمیقاً کالبدشکافی شود) حرف‌های پزشکیان (چه در ایام تبلیغات رقابتی، چه در مجلس شورا، چه در دوره وفاقتی و چه در نیویورک رفاقتی)، بطور کلی به دو بخش نسبتاً مساوی، قابل تقسیم است: ۱) حرف‌هایی وفق نهضت+نظام اسلامی ۲) حرف‌هایی ضد نهضت+نظام اسلامی اصلاً یعنی همین. تزویر شاخ و دم ندارد. حرف‌های ضدونقیض، مصداق بارز تزویر است. به همین علت، به جرأت می‌توان ادعا کرد که حرف‌های وی، دقیقاً و حداقل، مصداق بارز حرف‌های شترگاوپلنگی هم است! و در بخش قبلی هم اشاره کردم که سکه‌ای است دارای دو رویه و البته خود وی هم می‌داند که حرف‌هایش زرافه‌ای است فلذا بصورت تحمیق‌آمیزی ادعا می‌کند که «حرف زدن بلد نیست/سیاست نمی‌داند»!! بنده سعی کرده‌ام، هر دو نوع حرف‌های شترگاوپلنگی وی را در کانال سیاسی خود، پوشش بدهم ولیکن بنده کسی نیستم که تسلیم حرف‌های یکی به میخ و یکی به نعل گیج‌کننده و مزورانه وی بشوم و اراجیفش را تعبیر به صرفاً نابلدی در حرّافی پیرامون فرهنگ و سیاست و دیانت و امنیت بنمایم. بلکه معتقدم که وی همچون ، زهرهای هلاهل خود را با عسل می‌آمیزد که تنها خروجی آن، اضمحلال «نهضت+نظام اسلامی» است و بس! بگذار نفوذی‌هایی امثال ، حرف‌های گستاخانه وی را هم اصولی و انقلابی و تداوم راه امام‌ره و رهبری جلوه بدهند!!! شما اگر ۱ لیتر زهر مهلک را با ۱۰ لیتر شهد عسل هم بیامیزید، باز هم قتّاله و کشنده است. فلذا () به علت ایراد نیمی از حرف‌های خود، مستحق بازداشت و محاکمه و اعدام و حداقل تبعید از بلاد تمدنی است (البته اگر غیرتی در مسئولین ذی‌ربط نظام باقی مانده باشد!) زیرا که بجز هماهنگی با دشمنان و یاوه‌گویی‌های ابلهانه و بلکه خائنانه و در یک کلام؛ (سست‌سازی باورهای و به تعبیر قرآن)، قابل ارزیابی دیگری نیست و ادعای «بلد نبودن حرف و سیاست»، (حتی اگر واقعیت داشته باشد)، نمی‌تواند بهانه قابل قبولی برای فرار از زیر بار مسئولیت و مجازات وی بابت مزخرفات تخریبی مداوم وی باشد که نهایتاً ایران را در لبه سقوط قرار می‌دهد. زیرا تا ایران تضعیف و تجزیه نشود، تحت سلطه ، تشکیل نخواهد شد. همین‌جا داخل پرانتز تذکر دو نکته لازمست: ۱) امام زمان(عج) بعد از اعلام رسمی خود در «نجف پیوسته به کوفه»، برای ، راهی می‌شوند و در همین نبردهای فی‌مابین و است که نابود می‌شود. ۲) ، علاوه بر لبه (عج) نیازمند لبه دومی است که آن‌را در +ترکی دیده‌اند! فلذا تشکیل «کردستان آزاد» (و ترکستان حامی آن)، از اولویت‌های اصلی است. ولیکن این تحقق نخواهد یافت الا به نفوذ کردان و ترکان هماهنگ در درون نهضت+نظام اسلامی! با همه این احوال، معتقدم که پزشکیان پوزیده، مستحق تخفیف در مجازات هم است! زیرا وی و هزاران مثل وی، قربانی نیز است! یعنی مواضع، حرف‌ها و عملکرد شترگاوپلنگی وی ریشه در فرهنگ شترگاوپلنگی ایرانیان هم دارد و لازمست ضمن قلع و قمع چنین معلولانی، علت‌های نهفته در فرهنگ ملی خود را هم دریابیم و مورد اصلاح قرار بدهیم وگرنه چنین مزرعه‌ای کماکان مستعد علف هرزهای مختلفی خواهد بود. ما مکلف به هستیم. و اما مسئله «گیج‌فرهنگی کهن ایرانیان»! تبیین این مقوله عمیق، نیازمند... ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۶ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 ملغمه ایرانی (بخش ششم): 👈(بخش قبلی)👉 حرف‌های سیاسی+دینی ؛ نمادی از گیج‌فرهنگی کهن ایرانیان!! تبیین این مقوله عمیق، نیازمند تألیف کتاب‌های قطوری است که در جای خود باید انجام بگیرد و بنده در اینجا این مطلب را از دو زاویه ( و ) به اجمال مورد توجه قرار می‌دهم و قبل از بیان آن‌ها بد نیست که به خاطره مرتبطی (تحت عنوان ) اشاره بکنم که ایضاً نشانگر عمق فاجعه شترگاوپلنگی است و به ضرورت طرح مبحث جاری ( مولّد ) هم کمک می‌کند. سال‌ها پیش (بعد از سال‌ها در موضوع در انواع کشورهای شرق و غرب دنیا با عنوان ناوگان دریایی ) در گفتگویی که با یکی از دست‌اندرکاران هفته‌نامه در مسئله اوضاع از کشور داشتم، او پیشنهاد کرد که نظرات و تجارب خود را برای درج در آن جریده، بنویسم. بنده هم که به ایشان توصیه می‌کردم بیش از مقوله دفاع از جمهوری اسلامی و تأکید بر ضدیت با قاذورات (سلطنت‌طلب) بهتر است روی ، تأکید کنید و حتی صریحاً گفتم که شما از ایرانیان خارج از کشور، بیش و پیش از وفاداری به و ، وفاداری به نجابت ایرانی را مطالبه کنید! در نتیجه آن گفتگوها قرار شد ستونی در آن نشریه به بنده بدهند تا تحت عنوان «نجابت ایرانی»، قلم بزنم. بنده هم عجولانه آنرا پذیرفتم (ولیکن در عمل، خود غلط بود آنچه می‌پنداشتم!) زیرا در آن سال‌ها علاوه بر آنچه که در مقاله «ملتی آتشین در گذرگاه ایران» مورد اشاره قرار دادم و گمان می‌کردم با شاخ و برگ دادن به آن کلی‌گویی‌ها لابد سلسله مقالات مفصلی را تولید محتوا خواهم کرد، مطلب دیگری هم خلجان ذهنی بنده بود و آن تولید جلدهای سوم و بیشتر برای دو جلد کتابی بود که استاد قبل از انقلاب اسلامی، با عنوان «خدمات متقابل اسلام و ایران» به جامعه عرضه کرده بود و حال آنکه بعد از پیروزی این خدمات بصورت مضاعف و چشمگیری قابل تبویب و تقدیم بود و جای آن خالی‌ست. بنظرم می‌رسید که؛ کافیست مصادیق «خدمات متقابل اسلام و ایران بعد از انقلاب و دوران جمهوری اسلامی ایران» را چاشنی مطالبی قرار بدهم که ایرانیان مقیم خارج با ملاحظه آن‌ها، حفظ نجابت ایرانی خود را، مورد اهتمام جدی خود قرار بدهند. آن دوستم که پیگیر قضیه بود، اطلاع داد که هیئت تحریریه، محدودیتی برای این مطلب ارزشمند، قائل نیست و شما می‌توانید هر هفته به اندازه یک صفحه مطلب ارائه بدهید و ترجیحاً مصور و مستند! ولیکن در تهیه مطالب مورد گفتگو و توافق، دچار تسویف شدم و بعد از تعویق‌های مکرر، انصراف خود را اعلام کردم که برای آن‌ها و خود بنده، شگفت‌انگیز بود! علتش این بود که مایل بودم ساختار گفتمانی خود را با ذکر جلوه‌هایی از ایثار و ، مبحث خود را به امور جاری در کشور بکشانم اما نمی‌دانم چرا پیوسته با وقایعی در جاری کشور مواجه شدم که نمی‌توانست در امتداد نجابت‌ها و ایثارگری‌های دوران دفاع مقدس باشد و گویا انفصالی صورت گرفته و بلکه در ارزیابی خود، آن‌ها را نانجیبانه تلقی می‌کردم! و حداقل اینکه نانجیبی‌ها چشمگیرتر از نجابت‌های قابل ذکر بود! چه در قوه مجریه و چه در قوه قضائیه و چه در قوه مقننه و چه در متن مردم! حتی در محفلی شنیدم (شاید بعنوان بهترین شاهد مثالم باشد) که؛ «بنیاد مستضعفان و جانبازان» دارای ساختار دوقلویی است که عبارتند از: ۱) قسمت جانبازان (مملو از ذلت و درد و فقر و درماندگی و...!) ۲) قسمت مستکبران (مملو از لذت و ثروت و نخوت و وادادگی و...!) این بنیاد که پس از «شرکت ملی نفت ایران»، دومین مؤسسه اقتصادی بزرگ در ایران و بزرگترین هولدینگ اقتصادی در غرب آسیا محسوب می‌شود، در ابتدای تأسیس عنوان «بنیاد مستضعفان» را یدک می‌کشید و بعداً به عنوان «بنیاد جانبازان» تغییر نام یافت و نهایتاً با ارجاع به ، عملاً تبدیل شد به «بنیاد مستکبران» ولیکن در مقطعی که عنوان اولی در حال تغییر به دومی بود، گفته می‌شد که بین قسمت مستکبران و جانبازان، دیوار قطور بلندی وجود دارد که هیچ صدایی از طرفین آن دیوار به سمت دیگر نمی‌رسد! فلذا بنده هم در آن مقطع که می‌خواستم مطالب و شاهد مثال‌های خود را از نجابت‌های شهداء و ایثارگران و رزمندگان بسوی نجابت‌های مدیران و مسئولان و مقامات پیوند بزنم، با دیوار بلند و قطوری مواجه می‌شدم که قادر به عبور از آن نبودم! زیرا واقعاً نمی‌توانستم نجابت را به بی‌نجابتی و نجیبان را به نانجیب‌ها گره بزنم تا به تألیف مطلب تأثیرگذاری نائل بگردم! تازه این ماجرا بود تا چه رسد به الباقی ادارات!! ...ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۶ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 امام معصوم در خدمت ولی‌فقیه حقی را که باید به سختی گرفت قبلش باید به نرمی مطالبه کرد! : «و قضینا الى بنى‌اسرائیل فى‌الکتاب لَتُفسِدُنّ فى‌الارض مرّتین و لَتَعلُنّ عُلوّاً کبیرا» (الاسراء/آیه۴) و در به فرزندان اعلام کردیم که دو بار در زمین فساد مى‌کنید و سرکشى مى‌کنید، ! (ع): «گویا گروهی را می‌بینم که از مشرق قیام کرده‌اند و حق را طلب می‌کنند که به آن‌ها داده نمی‌شود و دوباره طلب می‌کنند باز هم به آنها داده نمی‌شود وقتی وضع را چنین دیدند به دست گرفته و نبرد می‌کنند و دشمنان‌شان به خواسته‌های آنها تن می‌دهند، ولی آنها قبول نمی‌کنند تا این که خودشان به [جهانی] برسند و [بین‌المللی] تشکیل دهند و آن حکومت را به کسی مگر به شما (یعنی (عج) واگذار نمی‌کنند و کشته‌های آن‌ها شهیدند. بدانید که اگر من آن‌زمان را درک می‌کردم خود را در خدمت و اختیار رهبر آن‌ها قرار می‌دادم.» (کتاب الغیب للنعمانی/ص۲۷۳) (ع): «فارسیان را گرامی بدارید که دولت ما در میان آن‌ها می‌باشد» (غیبت شیخ طوسی/ص۲۶۲) (ص): «یخرُجُ اُناسٌ من المشرق فیوطئون للمهدی یعنی سلطانه» مردمی از نمایند و را برای آماده سازند» (بحار/ج۵۱/ص۸۷) 👌 بعینه بود که ، حق را به نرمی مطالبه کرد اما ، سرکشی بزرگی کرده و () را و آن‌را کرد! ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۸ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
يكشنبه، 8 مهر 1403 ساعت 19:54 پزشکیان هم به فریب‌خوردن از آمریکایی‌ها اعتراف کرد؛ پزشکیان: به شهادت رساندن سید حسن نصرالله بار دیگر ثابت کرد این رژیم جنایتکار به هیچ یک از موازین و چارچوب‌های بین‌المللی پایبندی ندارد. گروه سیاسی - رجانیوز: مسعود پزشکیان در جلسه هیئت دولت که عصر امروز یکشنبه برگزار شد، ضمن تسلیت شهادت مجاهد کبیر «سید حسن نصرالله» دبیرکل حزب‌الله لبنان و محکومیت شدید این جنایت توسط رژیم سفاک صهیونیستی گفت: چنین جنایتی بار دیگر ثابت کرد این رژیم جنایتکار به هیچ یک از موازین و چارچوب‌های بین‌المللی پایبندی ندارد. ادعاهای سران آمریکا و کشورهای اروپایی نیز که در ازای عدم پاسخ ایران به ترور شهید هنیه وعده آتش‌بس می‌دادند، تماما دروغ بود و فرصت دادن به چنین جنایتکارانی صرفا آنها را در ارتکاب به جنایات بیشتر جری‌تر خواهد کرد. رئیس جمهور در ادامه به بخشی از سخنان خود در مصاحبه با یکی از شبکه‌های تلویزیونی آمریکایی مبنی بر اینکه حزب‌الله لبنان نباید در جنگ با رژیم صهیونیستی تنها بماند و بازتاب گسترده آن در رسانه‌ها اشاره کرد و گفت: الان هم معقدم نباید مبارزان و مجاهدان لبنانی را در این نبرد تنها گذاشت تا این رژیم سفاک نوبت به نوبت کشورهای محور مقاومت را مورد تجاوز قرار دهد و زنان و کودکان بی‌گناه را به خاک و خون بکشد. دکتر پزشکیان با تاکید بر مسئولیت سنگین کشورهای عربی و اسلامی در مقابل وحشیگری‌های رژیم صهیونیستی در منطقه گفت: کشورهای اسلامی نباید نسبت به جنایتگری این رژیم بی‌تفاوت باشند، چرا که امروز به تمام مردم جهان ثابت شده که جنایتکار اصلی و عامل جنگ، نا امنی و آدمکشی در جهان کیست! رئیس جمهور با انتقاد شدید از رفتار دوگانه رسانه‌های غربی در برابر تروریسم عریان و عیان رژیم صهیونیستی تصریح کرد: رسانه‌هایی که کوچکترین اتفاقات در ایران را تا حد ممکن بزرگ‌نمایی می‌کنند تا کشورمان را در مظان اتهام قرار دهند، چگونه این حجم عظیم از جنایات به چشم‌شان نمی‌آید و خود را به خواب زده‌اند؟‌ دکتر پزشکیان با تاکید بر اینکه قطعا چنین روندی برای ما قابل پذیرش نخواهد بود و بدون پاسخ هم نخواهد ماند، تاکید کرد‌: اگر چه پاسخ قاطع به این نامردهای جنایت‌پیشه ضروری است، اما بنا به تجربه تاریخی، نهضت‌های آزادیخواهانه و بیدارگرایانه با ترور افراد و شخصیت‌های آنان از بین نخواهند رفت و ده‌ها نفر دیگر برای برداشتن و برافراشتن پرچم ظلم‌ستیزی و عدالتخواهی آماده‌اند. رئیس جمهور در ادامه بر آمادگی کامل وزارت بهداشت و همه نهادهای امدادی جمهوری اسلامی ایران برای کمک و امدادرسانی به مجروجان لبنانی بمباران‌های اخیر رژیم صهیونیستی تاکید کرد. رئیس جمهور ... افزود: باید با مردم خود صادقانه سخن بگوییم و آنها را به این باور و اطمینان برسانیم که ما برای خدمتگزاری به آنها و به این آب و خاک است که در این مسئولیت خطیر و سنگین قرار گرفته‌ایم و خدا کمک کند که شرمنده آنها و همچنین همه شهدایی که در نبرد با ظلم و ظالمان به شهادت رسیده‌اند، نشویم. دکتر پزشکیان در بخش دیگری از سخنان خود در جلسه امروز هیئت دولت به تشریح نتایج سفر خود به نیویورک پرداخت و تصریح کرد: در ابتدای این سفر تردیدهایی نسبت به ضرورت این سفر و منافع آن برای مردم و کشور وجود داشت، اما بحمدالله برگزاری جلسات پرتعداد با روسای جمهور و نخست وزیران کشورهای مختلف، از این سفر برای ما یک فرصت طلایی برای تبیین مواضع کشورمان، توسعه تعاملات و تفاهمات بیشتر با دیگر کشورها در راستای تامین منافع مردم فراهم کرد. رئیس جمهور در ادامه گفت: در همه دیدارها و نشست‌های مختلف گریزی به وضعیت غزه و لبنان هم داشتیم و ضمن افشاگری و محکومیت قاطع و صریح جنایتگری صهیونیست‌ها،‌ مسئولیت نهادها و سازمان‌های بین‌المللی و همچنین کشورهای مختلف را نسبت به این شرایط یادآوری کردیم و بدون استثنا موضع ما از سوی سران کشورها مورد تایید قرار می‌گرفت و در سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل نیز آنچه را فکر می‌کردیم به نفع کشور و مردم‌مان است، صریح و شفاف بیان کردیم. ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌نقش پزشکیان در قتل نصرالله و ضربه به حزب‌الله وی هیچ‌ اشاره‌ای به این نکرد که چه لزومی داشته تا در بگوید؛ ، توان مقابله با تحت حمایت غربی‌ها را ندارد؟! ⁉️آیا وی این را نداشت که مفهوم این زیاده‌گوئی وی، آنست که حزب‌الله تنهاست و اسراعیل براحتی حریف آنست بشرطی که از آن، حمایت نماید؟! آیا چنین اظهار غلطی (دقیقاً بر خلاف سخنان همیشگی مقام معظم رهبری)، گره‌ای و مشکلی از مشکلات را حل می‌کرد یا اینکه موجب جری شدن دشمنان حزب‌الله می‌شد؟ که شد! ⁉️و چرا بابت این خود از لبنان و ایران، عذرخواهی نکرد؟! ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۸ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 😓اعتذار از اشتباه!😥 عطف به 👈مقاله قبلی👉 لازم به ذکر است: «پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه»، مقاله‌ای را به نقل از «مجله شمیم معرفت» درج کرده که در آن، عبارتی از (ع) را چنین ترجمه کرده است: «بدانید که اگر من آن‌زمان را درک می‌کردم خود را در خدمت و اختیار رهبر آن‌ها قرار می‌دادم.» که ترجمه تقریباً غلط‌اندازی است! زیرا «آن‌ها» به برمی‌گردد نه . خطای بنده در این بود که بدون مراجعه به متن عربی روایت (أَمَا إِنِّي لَوْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ لَاسْتَبْقَيْتُ نَفْسِي لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ)، «رهبر آن‌ها» را «ولی‌فقیه» تلقی کردم و عجولانه (بلحاظ تعجیلی که برای رسیدن به جلسه‌ای داشتم، قبل از تحقیق دقیق‌تر!) بنظرم رسید که این تلقی را با عبارت «امام معصوم در خدمت ولی‌فقیه»😳🙄😞، به عنوان مقاله، اضافه بکنم! (و قبل از خروج از منزل آن‌را به اشتراک گذاشتم!) ولیکن در مجال شبانه با مراجعه به اصل متن، متوجه شدم که مرتکب خبط عجیبی شده‌ام! زیرا مراد از «رهبر آن‌ها» اشاره به (عج) است نه مقام ولایت فقیهی که در ذهنیت جامعه ما به مشهور است. مضافاً که (س)، خواهد بود نه فقط . فلذا از بابت بی‌دقتی و اعتماد نامعقول به منبع اولیه، از کلیه مخاطبین و خوانندگان محترم مقاله مذکور، عذرخواهی می‌کنم🙏 و عجیب‌تر اینکه از صبح تا حالا، یک شیر پاک خورده‌ای هم تذکری نداده است که مگر می‌شود ، خود را تحت رهبری نائب و مادون خود قرار بدهد؟!🥺 🙏💐 ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۸ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
۹ مهر؛ روز جهانی ، مبارک باد.
💠 🗓 به مناسبت ۹ مهر، روز جهانی دریانوردی 🔰 قورمه‌سبزی با طعم اطمینان ❇️ روایت پیشرفت از ناوگروه ۸۶ ارتش 🔹 وقتی با او سلام و احوال‌پرسی می‌کردم، آرامش در صدایش موج می‌زد. پرسیدم: «ناهار چی خوردین؟» گفت: «جای شما خالی، قورمه‌سبزی!» با تعجب پرسیدم: «مگه به طوفان برنخوردین؟ نکنه پیش‌بینی نرم‌افزار هواشناسی‌مون درست از آب درنیومده؟!» 🔹 - اتفاقا، نرم‌افزارمون درست هشدار داده و طوفان بدی به راه افتاده. ما هم الآن داریم تمام تلاشمون رو می‌کنیم تا تعادل کشتی‌ها حفظ بشه. 🔹 وقتی دریانوردان ما در ناوگروه ۸۶، برای نخستین بار در تاریخ دریانوردی ایران، وارد اقیانوس خروشان آرام شدند، طبق پیش‌بینی‌های هواشناسی، به طوفان سختی برخوردند؛ طوفانی که یک کشتی تایلندیِ ساخته‌شده توسط آمریکا را در ۲۰۰ مایلی ناوهای ما، در موج‌های بلند آرام غرق کرد. 🔸 من که درباره وضعیت ناوگروه ۸۶، به خصوص ناو سبک‌ وزن تماما ایرانی دنا، نگران بودم، با فرمانده‌ی آن، دریادار امید مقانی، ارتباط برقرار کردم؛ اما او به گونه‌ای صحبت کرد که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است! روحیه‌ی دریانوردان ما و اطمینان آن‌ها به ناو ساخت ایران و تجهیزات آن، آن‌قدر زیاد بود که با دلِ خوش، قورمه‌سبزی خورده بودند؛ در صورتی که طبق عرف دریانوردی، می‌بایست در آن شرایط جوّیِ متلاطم، سیب‌زمینی می‌خوردند تا حالشان بد نشود. 💬 به نقل از دریادار شهرام ایرانی، فرمانده نیروی دریایی ارتش 🔹 با ما همراه باشید ⬇️ 🆔 @hoseyniye_roh_alah ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌چشم طوفان بنده زمانی که (۷۱-۱۳۶۴)، افسر روابط عمومی و کشتیرانی (.P.R.S) بودم با یکی از کشتی‌های اقیانوس‌پیمای شرکت کشتیرانی ، از این اقیانوس، دو بار (رفت و برگشت فی‌مابین دریاهای و تا بندر )، عبور کرده‌ام. اقیانوسی ناآرام اما موسوم به !! در این سفر دریایی، هفته ما به علت عبور از خط مقابل نصف‌النهار ، موسوم به خط روزگردان یا (IDL)، هشته و ششته شد!! یکی از پدیده‌های این در مواقع طوفانی، تشکیل است که کشتی شما ظاهراً در وسط طوفان در آرامش است اما طوفان‌های بزرگی از اطراف مختلف شما را محاصره کرده‌اند و وضعیت بسیار خطرناکی است. خوشبختانه ما ناخدای سیاهپوست ماهری داشتیم که توانست، کشتی را در مسیرهایی پیش ببرد که چندان درگیر عوارض طوفان نشویم. ولیکن یک کشتی ایرانی که ۲۴ ساعت از ما جلوتر بود، بدجوری آسیب دیدند. 👌 یک‌سوم مرزهای ، دریاست و ما باید دارای بزرگترین جهان (اعم از نظامی و تجاری و علمی و...) باشد. مشاغل حداقل یک سوم و شرکت‌های دانش‌بنیان باید در دریاها و اقیانوس‌ها باشد. یک‌سوم قوانینی که تصویب می‌کند باید به دریاها معطوف باشد! حضور ناوگروه‌های نظامی و کشتی‌های تجاری در انواع دریاها و اقیانوس‌های جهان را گرامی می‌داریم. ضمناً طبق روایات اسلامی؛ نسبت به ده برابر است و متأسفانه سخنان و آرزوهای (ص) در موضوع و ، در بین و دریایی ما مغفول مانده است! سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۹ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏
🔴 فوری/ یک منبع آگاه از نتیجه آرای اعضای شورای امنیت ملی درباره پاسخ به رژیم صهیونیستی خبر داد: 7 نفر مخالف پاسخ به اسرائیل و 5 نفر موافق پاسخ به اسرائیل بوده اند. رئیس جمهور: مسعود پزشکیان / رای منفی رئیس قوه قضائیه: غلامحسین محسنی اژه‌ای / رای منفی رئیس مجلس شورای اسلامی: سرتیپ پاسدار محمدباقر قالیباف / رای منفی وزیر کشور: سرتیپ پاسدار اسکندر مؤمنی / رای منفی وزیر امور خارجه: سید عباس عراقچی / رای منفی وزیر اطلاعات: سید اسماعیل خطیب / رای منفی رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور: سید حمید پورمحمدی / رای منفی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح: سرلشکر پاسدار محمد باقری / رای مثبت فرمانده کل ارتش: سرلشکر سید عبدالرحیم موسوی / رای مثبت فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: سرلشکر پاسدار حسین سلامی / رای مثبت دو نماینده به انتخاب رهبری: سعید جلیلی / رای مثبت دریادار پاسدار علی‌اکبر احمدیان (دبیر شورای عالی) / رای مثبت پ‌ن :قالیباف و اژه‌ای عین پزشکیان منفی وزیر کشور و اطلاعات هم منفی ای بمیرید ان شاء الله عمرتون تموم بشه که رای منفی دادید. 🇮🇷@Shiitee ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌مخالفت و موافقت اعضای شُعام موافقین و مخالفین انتقام سریع خونخواهی (، و...) از در عبارتند از: ۱⛔️ رئیس قوه مجریه (مسعود پزشکیان) ۲⛔️ رئیس قوه قضائیه (غ. محسنی اژه‌ای) ۳⛔️ رئیس مجلس شورا (محمدباقر قالیباف) ۴⛔️ وزیر کشور (اسکندر مؤمنی) ۵⛔️ وزیر امور خارجه (سید عباس عراقچی) ۶⛔️ وزیر اطلاعات (سید اسماعیل خطیب) ۷⛔️ رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور (سید حمید پورمحمدی) ۱✅ رئیس ستادکل نیروهای مسلح (محمد باقری) ۲✅ فرمانده کل ارتش (سید عبدالرحیم موسوی) ۳✅ فرمانده کل سپاه پاسداران (حسین سلامی) ۴✅ سعید جلیلی (نماینده رهبری) ۵✅ دریادار پاسدار علی‌اکبر احمدیان (دبیر شورای عالی و نماینده رهبری) ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۱۰ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 ؛ مسئله اینست! 👈خبرگزاری شفقنا در ترجمه سخنرانی سیدحسن نصرالله👉، (بعد از ترور و در خونخواهی او و همزمان با علیه اسراعیل)، تیتری زده با عبارت «هدف نبرد در شرایط فعلی نابودی اسرائیل نیست»! بنده نمی‌دانم این ترجمه چقدر دقیق است ولیکن تحلیل‌گری بنام ابوقاسم هم در یادداشت منتشره «اندیشکده راهبردی حصین» و در تحلیل همان سخنرانی سیدحسن نصرالله، نوشته است: «مهم‌ترین نکته سید حسن نصرالله این بود که مساله الان ما نابودی اسرائیل نیست بلکه باید از پیروزی اسرائیل بر مقاومت جلوگیری کنیم.»! بدیهی‌ست که خارج کردن از اولویت مبارزه به هر علتی (ولو تعلل ایران در انتقامجویی یا تقویت اسراعیل توسط غرب بویژه آمریکا) و با هر توجیهی، نوعی است که قاعدتاً اگر بوده باشد، مستوجب می‌گردد و خدا با خود، هیچگونه و تعارفی ندارد و را در دُنیا و عُقبیٰ به می‌رساند ولو اینکه آن مؤمن باشد و بلکه (ص) باشد! و هکذا که و باشد! ⁉️ آیا عملیات (علیرغم ظاهر تهاجمی آن در حمله مستقیم موشکی به سراسر سرزمین‌های اشغالی) نوعی عقب‌نشینی نیست؟! و اگر هست، آیا تاکتیکی است یا غیرتاکتیکی؟! ⁉️ و اگر تاکتیکی است، ، کی خواهد بود؟ و اگر غیرتاکتیکی است، آن چیست؟ ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۱۱ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 عقب‌نشینی تاکتیکی؛ عملیات وعده صادق۲ (مفید بود اما مؤثر نه/لازم بود اما کافی نه!) طی تحلیلی با عنوان «علل تعویق انتقام تمام‌کننده از دشمنان اسلام تا زمستان» در مورخه ۱۴۰۳/۶/۵ بنده ضمن اشاره به سه حالت کلی سطح درگیری مستقیم با (عملیات محدود نیش زدن یا حمله فرساینده و تا حدودی فزاینده و یا حمله قاطع تمام‌کننده)، در بند اول آن نوشتم: «۱) عملیاتی محدود (نیش زدن)؛ اما اندکی بزرگتر و دردناک‌تر از عملیات [۱] (نه آنچنان ویرانگر که ایجاد بازدارندگی همیشگی نماید. چنانکه وعده صادق[۱] چندان تأثیری در [ممانعت از] تداوم شرارت‌های نداشت و کماکان و بلکه شدیدتر به جنایات خود و به توسعه جنایات خود ادامه داد و خواهد داد. مگر اینکه رخ دهد که با توجه به حمایت شدید از جنایات آشکار و نسل‌کشی رژیم جعلی اسراعیل، امری در حد محال است!) ، قاعدتاً به نبردی فراتر از ، می‌اندیشد وگرنه تاکنون، ده باره آن را انجام داده بود. ...» صرف‌نظر از صحت پیش‌بینی مندرج در آن (عدم بازدارندگی و بلکه جری‌تر شدن دشمن در توسعه جنایات بی‌شمار خود تا سطح ترور و حتی !)، مفهوم جمله آخر عبارت فراز مذکور این بود که ایران چندان تمایلی به چنین نوع عملیاتی ندارد. ولیکن پس چرا بالاخره دیشب بدان تن داد؟!! واقعیت این است که شرایط جدیدی رخ داد و غیرقابل اغماض بودند و لذا چنین مسئله‌ای را ایجاب کرد که ایران مجدداً عملیات قبلی خود را تکرار نماید. بنابراین چنین پاسخی به اسراعیل (نیش زدن مجدد و البته اندکی دردناک‌تر و در عین‌حال قابل تحمل‌تر برای دشمنان!)، صرفاً یک وضعیت تحمیلی و در عین‌حال تاکتیکی بود و در عین‌حال عواقبی هم دارد که نمی‌توان بدان بی‌توجهی کرد. بدیهی‌ست که این‌گونه عملیات‌ها نه تنها جنبه بازدارندگی لازم را ندارد بلکه دشمنان را جسورتر و کینه‌توزتر می‌سازد. فلذا کماکان معتقدم که باید «قاطع و تمام‌کننده» باشد. عملیات وعده صادق۲ را باید نوعی عقب‌نشینی تاکتیکی، ارزیابی کرد! فلذا می‌گوئیم؛ تا ۳ نشه، بازی نشه!! 👌چنانچه تکرار عملیات وعده صادق (خیلی ضعیف‌تر و فروتر از عملیات قاطع تمام‌کننده)، نوعی عقب‌نشینی غیرتاکتیکی بوده باشد، قاعدتاً مستوجب و رهبران آنان خواهد بود. یعنی که ممکنست در حد یک عملیات ایذایی بوده است و انحرافی در افکار عمومی از این بابت که؛ آن عملیاتی که باید باشد، نیست! عملیاتی که بویژه را از نفس بیاندازد نه صرفاً درودیوار و ابزار آن‌ها را که قابل تجدید هستند، تخریب کند. 👌«و قاتلوا أئمة الکفر» فرمانی کاملاً متمایز از «جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنَافِقِينَ وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ» است. اگر قرار باشد که سران در صفحه و بلکه در صفحه کماکان نفس بکشند، هرگز (عجالتاً نتانیابو و بایدن و...)، تحقق نیافته است. و اما سخنی ! کاملاً واضح است که؛ ای انسان! یا خودت را به نچسبان و یا اگر چسباندی اما به درستی، تبعیت نکردی، منتظر مجازات سختی باش! زیرا خدا با هیچ‌کسی اصلاً شوخی ندارد! 😳شوخی خدا با پیامبر اعظم(ص)! : «وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ(۴۴) أَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ(۴۵) ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ(۴۶) فَمَا مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِينَ(۴۷) وَ إِنَّهُ لَتَذْكِرَةٌ لِلْمُتَّقِينَ(۴۸) وَ إِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنْكُمْ مُكَذِّبِينَ(۴۹) الحاقة و اگر (محمّد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) از دروغ به ما برخی سخنان را می‌بست، محققا ما او را (به قهر و انتقام) از یمینش می‌گرفتیم و رگ و تینش را قطع می‌کردیم و شما هیچ یک بر دفاع از او قادر نبودید. و این مطلب به حقیقت، مایه پند و تذکر پرهیزکاران عالم است و البته ما می‌دانیم که برخی از شما [مؤمنینی] دروغین هستید. 😳شوخی خدا با حضرت یونس! : «... فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ ..‌.» (انبیاء/۸۷) و چنین پنداشت که ما هرگز او را در مضیقه و سختی و تنگنا نمی‌افکنیم (که افکندیم)! 😳شوخی خدا با مؤمنین! : «وَ مَن یُوَلِّهِمْ یَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلاَّ مُتَحَرِّفاً لِّقِتَالٍ أَوْ مُتَحَیِّزاً إِلَى فِئَةٍ فَقَدْ بَاء بِغَضَبٍ مِّنَ اللّهِ وَ مَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ» (انفال/۱۶) و هر کس در ، پشت به آن كرده و فرار کند، مستحق خشم خداست، جایگاه او در دوزخ خواهد بود كه بدترین منزل است، مگر آنكه هدف او (عقب‌نشینی تاکتیکی) كناره‌گیرى از براى حمله دوباره و یا برای پیوستن به گروهى (از مجاهدان) باشد. سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۱۱ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 با (با کمک غرب؟ یا بدون غرب؟) در (با حمایت خدا؟ یا بدون خدا؟) آ) قصه سابق: در زمان حکومت (ع) که مشتاق بویژه در موضوع بودند، بعد از ورود به و دست‌یابی به ، دریافتند که نسل آن‌ها در سرزمین ، توسط مرد عربی از نسل (ع) و با همراهی اقوام ایرانی و یمنی، نابود خواهند شد. به همین علت، بنی‌اسرائیل از هزاران سال قبل، مصمم شدند که (، و ) را فارغ از این که بر چه دین و آئینی باشند، از ، محو‌ سازند و در همین راستا برای پیشگیری از میلاد، حیات، بعثت و حکومت (ص)، اقدامات فراوانی (و البته ناکام ولیکن پر خسارت برای و و ) را از خود به یادگار گذاشتند که هنوز هم ادامه دارد. در واقع طی امتدادی طویل؛ و بعداً و سپس ، مشغول جنگی پیوسته بصورت نهان و عیان، علیه مثلث مذکور شده و هستند و خواهند بود. این که خباثت گرگ‌صفتانه خود را از ماجرای به چاه افکندن یوسف(ع) و بی‌گناه جلوه دادن خود و مقصر معرفی کردن گرگ، شروع کردند، در طول قرون متمادی، کماکان هیچ شب و روزی را از خباثت‌های متنوع و گسترده خود دست نکشیدند. ولیکن این تیره بدطینت (متأثر از نسبت به بدون هیچ‌گونه وراثتی از ) بدتر از سرقت اسرار پیشگوئی فراعنه، استکبار و استبداد و استعلاء و برتری‌جویی فرعونیان بود که از آن‌ها گرفته و حق مسلم خود پنداشتند و به آن رنگ و لعاب دینی دادند! رقابت در برای ، قابل تحمل نبود و لذا این قوم را به استضعاف کشانیدند که البته ظالمانه هم بود و آیات متعددی از در قالب قصصی معطوف به (ع) و (ع) و سایر انبیاء آن قوم، به بیان این قضایا اختصاص یافته است. این ( و )، نه تنها پیامبر و ائمه‌ای از نسل (ع) را بر نتابیده و بر نمی‌تابند بلکه پیامبرانی از () و حتی نسل (ع) را هم برنتافته‌اند! و فقط در و خود، سر فرود آورده‌اند! چنانکه در قرآن می‌فرماید: «ذلک بأنّهم کانوا یکفرون بآیات الله و‌ یقتلون النبیین بغیر الحق» (بقره/۶۱) ب) غصه لاحق: بنی‌اسرائیل در قامت یهود، معمولاً در طول تاریخ، داشته‌اند و پیوسته به قدرت‌های روز جهان می‌چسبیدند و در همین راستا می‌بینیم که بعد از نفوذ در حکومت ایران و روم و مسلمین، نهایتاً از پیرامون سر بر می‌آورند و در حکومت تزاری ، نفوذ می‌کنند (و تدوین ۳۷ از یادگارهای آن دوران است) و از آن‌جا متناسب با قدرت‌یابی اروپای بعد از ، خود را به بویژه رسانیده و در حکومت‌های آن‌ها نفوذ می‌کنند و طی جنگ‌های جهانی اول و دوم خود را به آمریکا رسانیده و با نفوذ در حکومت آن‌جا را خود قرار می‌دهند. ولیکن در تمامی این اعصار و جابجایی‌ها، هیچ‌گاه از اشتغال به نابودی «اسلام، ایران و یمان» غافل نبوده و نیستند و نخواهند بود. زیرا که برایشان جنبه حیاتی دارد و شدیداً نگران اوضاع خود بوده و هستند و خواهند بود و اساساً علت چسبیدن و آویختن این قوم تبهکار به مراکز قدرت‌های برتر جهانی، یافتن توان مقابله با قوی‌ترین بوده است و اینک و در سلطه آن‌هاست تا با حمایت آن‌ها ( و )، بتوانند خود را در با مرکزیت ، مستقر سازند و زمینه‌های پیامبر آخرالزمان خود () را فراهم نمایند و به () با اهل بپردازند. ج) و اما ایران: 😳 ، دارای ترکیب بسیار عجیب و شگفت‌انگیزی است (عین !)؛ و که نقش آخرالزمانی را به چالش‌های بسیار جدی سوق می‌دهد و گران‌ترین و سخت‌ترین چیزی که در این سرزمین، رخ عیان می‌کند، انتخاب و «گزینش پیوستن به یکی از این دو امت متقابل» (الهی و شیطانی) است! فلذا تدریجاً نیمی از ملت ایران (و شاید کمتر!) به امت اسلام ملحق می‌شوند و نیمی (و بلکه بیشتر!) به امت اسراعیل می‌پیوندند و البته این ایرانیان، خطیرترین دوقطبی است که روز به روز عمیق‌تر می‌گردد. و غیرقابل انکار است که تدریجاً امت (امت با خدا) رو به کاهش و امت (امت بدون خدا)، رو به افزایش دارد! ⁉️اما چرا؟!👇👇 + سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۱۲ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏