eitaa logo
المرسلات
10.1هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
506 ویدیو
38 فایل
🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد 📌تبیین دیدگاه های امام، رهبری، علامه طباطبایی، شهید مطهری 🔰آثار و دروس استاد علی فرحانی 📌آموزش دروس حوزوی 📞 ارتباط با ادمین: @admin_morsalat
مشاهده در ایتا
دانلود
📌اصدق کلمه قالتها العرب (صادق ترین و صحیح ترین کلام عرب...) ❇️قَالَ النبی صل الله علیه و آله أَصْدَقُ كَلِمَةٍ قَالَتْهَا اَلْعَرَبُ كَلِمَةُ لَبِيدٍ أَلاَ كُلُّ شَيْءٍ مَا خَلاَ اَللَّهَ بَاطِلٌوَ كُلُّ نَعِيمٍ لاَ مَحَالَةَ زَائِلٌ فَالْزَمْ مَا أَجْمَعَ عَلَيْهِ أَهْلُ اَلصَّفَا وَ اَلْتُّقَى مِنْ أُصُولِ اَلدِّينِ وَ حَقَائِقِ اَلْيَقِينِ وَ اَلرِّضَا وَ اَلتَّسْلِيمِ وَ لاَ تَدْخُلْ فِي اِخْتِلاَفِ اَلْخَلْقِ وَ مَقَالاَتِهِمْ فَتَصْعُبَ عَلَيْكَ وَ قَدِ اِجْتَمَعَتِ اَلْأُمَّةُ اَلْمُخْتَارَةُ بِأَنَّ اَللَّهَ وَاحِدٌ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَ أَنَّهُ عَدْلٌ فِي حُكْمِهِ يَفْعَلُ مٰا يَشٰاءُ وَ يَحْكُمُ مٰا يُرِيدُ وَ لاَ يُقَالُ لَهُ فِي شَيْءٍ مِنْ صُنْعِهِ لِمَ وَ لاَ كَانَ وَ لاَ يَكُونُ شَيْءٌ إِلاَّ بِمَشِيَّتِهِ وَ أَنَّهُ قَادِرٌ عَلَى مَا يَشَاءُ صَادِقٌ فِي وَعْدِهِ وَ وَعِيدِهِ ❇️وَ أَنَّ اَلْقُرْآنَ كَلاَمُهُ وَ أَنَّهُ مَخْلُوقٌ وَ أَنَّهُ كَانَ قَبْلَ اَلْكَوْنِ وَ اَلْمَكَانِ وَ اَلزَّمَانِ وَ أَنَّ إِحْدَاثَ اَلْكَوْنِ وَ اَلْفَنَاءِ عِنْدَهُ سَوَاءٌ مَا اِزْدَادَ بِإِحْدَاثِهِ عِلْماً وَ لاَ يَنْقُصُ بِفِنَائِهِ مُلْكُهُ عَزَّ سُلْطَانُهُ وَ جَلَّ سُبْحَانُهُ فَمَنْ أَوْرَدَ عَلَيْكَ مَا يَنْقُضُ هَذَا اَلْأَصْلَ فَلاَ تَقْبَلْهُ وَ جَرِّدْ بَاطِنَكَ لِذَلِكَ تَرَى بَرَكَاتِهِ عَنْ قَرِيبٍ وَ تَفُوزُ مَعَ اَلْفَائِزِينَ 📚مصباح الشریعه @almorsalaat
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 ❇️انجمن علمی فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی (ره) : 💢نشست مجازی «بررسی مبانی علامه طباطبائی (ره) در اصول فقه» 💢سخنران: حجت‌الاسلام والمسلمین علی فرحانی (زید عزه) 📆تاریخ برگزاری نشست : دوشنبه ٢۴ مرداد ١۴٠١ ساعت ١۶ @almorsalaat
📌گریه های شبانه و خلوات و معنویت عجیب استاد شهید مطهری / پاداش و ثواب این رساله را به روح فقید سعید مطهری اهداء میکنم 🔰علامه طهرانی اعلی الله مقامه الشریف 🌀دوست مكرّم و سرور ارجمند مهربان‌تر از برادر ما مرحوم آية الله شيخ مرتضى مطهّرى - رضوان الله عليه - كه سابقۀ آشنائى ما با ايشان متجاوز از سى و پنج سال است، پس از يك عمر درس و بحث و تدريس و خطابه و كتابت و موعظه و تحقيق و تدقيق در امور فلسفيّه، با ذهن رشيق و نفس نقّاد خود بالأخره در اين چند ساله آخر عمر خود بالعيان دريافت كه بدون اتّصال به باطن و ربط‍‌ با خداى منّان و اشراب دل از سرچشمه فيوضات ربّانيّه، اطمينان خاطر و آرامش سِرّ نصيب انسان نمى‌گردد، و هيچ‌گاه نمى‌تواند در حرم مطهّر خدا وارد شود يا گرداگرد آن طوف كند و به كعبه مقصود برسد. 🌀و چون شمعى كه دائماً بسوزد و آب شود، يا پروانه‌اى كه خود را به آتش زند، و همانند مؤمن متعهّدى كه شوريده‌وار دلباخته گردد و در درياى بى‌كرانۀ ذات و صفات و اسماءِ حضرت معبود فانى گردد و وجودش به سِعۀ وجود خدا متّسع شود قدم راستين در مضمار اين ميدان نهاد. 🌀بيدارى شب‌هاى تار و گريه و مناجات در خلوت سحرگاه و توغّل در ذكر و فكر و ممارست درس قرآن و دورى گزيدن از اهل دنيا و هواپرستان، و پيوستن به اهل الله و اولياى خدا، مشهود سير و سلوك او بود. رحمة الله عليه رحمةً‌ واسعةً‌. 🌀لِمِثْلِ‌ هذا فَلْيَعْمَلِ‌ الْعامِلُونَ‌، إِنَّ‌ اللّهَ‌ مَعَ‌ الَّذِينَ‌ اتَّقَوْا وَ الَّذِينَ‌ هُمْ‌ مُحْسِنُونَ‌ 🌀چندى قبل از اين حقير خواستند تا براى سالگرد شهادت ايشان چيزى بنويسم. اين فقير كه حقّاً خود را نالايق مى‌ديدم با وجود تراكم مشاغل و شواغل از قبول اين عهده پوزش طلبيدم. 🌀اخيراً كه مراجعه مكرّر شد، روح آن صديق گرامى مَدَد نمود كه اين مختصر را تحرير نموده و به عنوان مقدّمه به رساله‌اى كه در سير و سلوك نوشته بودم ملحق نموده و براى شادى روح آن مرحوم در دسترس طالبان حقّ‌ و پويندگان سُبُلِ‌ سَلام و راه حقيقت قرار دهم. بِيَدِهِ‌ ازِمَّةُ‌ الاُمورِ وَ بِهِ‌ أسْتَعينُ‌. 🌀اصل اين رساله اسّ‌ و مخّ‌ اوّلين دوره از درسهاى اخلاقى و عرفانى است كه حضرت استاد گرامى ما علاّمۀ طباطبائى - روحى فداه - در سالهاى يك‌هزار و سيصد و شصت و هشت و شصت و نه هجريّۀ قمريّه در حوزۀ مقدّسۀ علميّۀ قم براى بعضى از طلاّب بيان فرموده و اين حقير به عنوان تقريرات درس به رشتۀ تحرير درآورده بودم و قرائت و مرور به آن را در اوقات قبض و كدورت و خستگى موجب تنوير روح و تلطيف جان خود مى‌دانستم. 🌀اينك يك دوره بر آن مرور نموده با تنقيحات و اضافاتى مهيّا و پاداش و ثواب آن را به روح فقيد سعيد مطهّرى - أعلى الله مقامه الشريف - اهداء مى‌كنم. 🌀اللَّهُمَّ‌ احُشُرْهُ‌ مَعَ‌ أوْليائِكَ‌ الْمُقَرَّبينَ‌، وَ اخْلُفْ‌ عَلى عَقِبِهِ‌ فِى الْغابِرِينَ‌، وَ اجْعَلْهُ‌ مِنْ‌ رُفَقِاء مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ‌ الطَّاهِرينَ‌، وَ ا رْحَمْهُ‌ وَ ايَّانَا بِرَحْمَتِكَ‌ يا ارْحَمَ‌ الرَّاحِمينَ‌ 📚رساله لب اللباب ص ۱۷ @almorsalaat
📍'حسین برای همه' و 'همه برای حسین' دو راهبرد ضروری در مورد پدیده بی نظیر اربعین ۱.آگاهان و استراتژیست های دوست و دشمن اربعین را یک پدیده عظیم تمدنی تحلیل می کنند که ظرفیت آن را دارد به راحتی نخ تسبیح یک تمدن بزرگ جهانی شود این یارگیری از میان همه فرق اسلامی و ادیان آسمانی و حتی آزادگان جهان که مقید به دین خاصی هم نیستند به طور خودجوش و بدون مدیریت خاص در جریان است نکته بسیار مهمی که باید در سطح گسترده و آگاهانه جزء سیاست های کلان مدیریتی اربعین قرار بگیرد "عدم انحصار این پدیده در حوزه جهان تشیع و تبلیغ آن در قامت یک رستاخیز فراگیر جهانی با شعارها و خط و مشی های جهانی است زیرا ذات و اصول اساسی مکتب حسینی (ع) فرا جناحی، فرا فرقه ای، فرا ادیانی، فرا جغرافیایی و فرا نژادی است. لذا برای تحقق این مهم لازم است یک تشکیل شود و شعار "حسین برای همه" را سر دست بگیرد. ۲. بار سنگین این جریان حیات بخش، قدرت آفرین و تمدن ساز بر دوش برادران عزیز عراقی است آنها هر سال دار و ندار خود را در طَبَق اخلاص گذاشته و تقدیم زوار می کنند اما این بزرگ ترین تجمع مذهبی جهان هر سال بزرگ تر و پرشمارتر می شود دولت و ملت سرافراز عراق نباید در این راه تنها بمانند پیشنهاد خوب و سهل الوصولی جهت مدیریت اساسی اربعین وجود دارد که امیدوارم رسانه ها و متنفذین آن را به و تبدیل کنند و آن این است که؛ مومنین سالانه برای کارهای خیر هزینه های زیادی انجام می دهند که خداوند قبول کند در کنار این موارد هر عاشق امام حسین علیه السلام در طول یک سال مبلغی در حد توان هر چقدر کم به نیت زمینه سازی تمدن جهانی به رهبری امام حسین علیه السلام کنار گذاشته و به دست ستاد بین المللی اربعین برسانند. همه چیز این مکتب مردمی است اگر تشکیلاتی مستقل و جهانی شکل بگیرد به راحتی می تواند همه را پای کار بیاورد و شعار "همه برای حسین " محقق شود و با سرعت پیش برود و به اهداف بلند الهی و انسانی خود برسد ✍ش.علی امیری @almorsalaat @nabzqalam
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥| کیفیت وضع حروف و هیئات در بیان آخوند خراسانی/ کیفیت تفکیک اسم از حرف و انشاء از خبر 🎙استاد شیخ علی فرحانی 📚گزیده تدریس کفایه الاصول @almorsalaat
📌الآن وارد خاك عراق شديم چون حضرت ابا عبد الله عليه السّلام به من خير مقدم فرمودند. 🔰علامه طهرانی رحمه الله علیه 💢يكى از دوستان چنين نقل مى‌كرد كه: «در ماشين نشسته و مشرّف به كربلاى معلّى مى‌شدم، سفر من از ايران بود. در نزديكى صندلى من جوانى ريش تراشيده و فرنگى مآب نشسته بود لهذا سخنى بين ما و او ردّ و بدل نشد. 💢ناگهان صداى اين جوان دفعتاً به زارى و گريه بلند شد. بسيار تعجّب كردم، پرسيدم سبب گريه چيست‌؟ 💢گفت: پس اگر به شما نگويم به چه شخصى بگويم. من مهندس راه و ساختمان هستم. از دوران كودكى تربيت من طورى بود كه لامذهب بار آمده و طبيعى بودم و مبدأ و معاد را قبول نداشتم فقط‍‌ در دل خود محبّتى به مردم ديندار احساس مى‌كردم خواه مسلمان باشند يا مسيحى يا يهودى. 💢شبى در محفل دوستان كه بسيارى بهائى بودند حاضر شدم و تا ساعتى چند به لهو و لعب و رقص و غيره اشتغال داشتم. پس از گذشت زمانى در خود احساس شرمندگى نمودم و از افعال خودم خيلى بدم آمد ناچار از اطاق خارج شده به طبقۀ فوقانى رفتم و در آنجا تنها مدّتى گريه كردم و چنين گفتم: اى آنكه اگر خدائى هست آن خدا توئى، مرا درياب. 💢پس از لحظه‌اى به پائين آمدم. شب به پايان رسيد و تفرّق حاصل گرديد. فرداى آن شب به اتّفاق رئيس قطار و چند نفر از بزرگان براى مأموريّت فنّى خود عازم مسافرت به مقصدى بوديم، ناگهان ديدم از دور سيّدى نورانى نزديك من آمده به من سلام نمود و فرمود: با شما كارى دارم، وعده كردم فردا بعد از ظهر از او ديدن كنم. اتّفاقاً پس از رفتن او بعضى گفتند: اين بزرگوار است و چرا با بى‌اعتنائى جواب سلام او را دادى‌؟ چون وقتى كه آن سيّد به من سلام كرد گمان كردم او احتياجى دارد و براى اين منظور اينجا پيش من آمده است. 💢از روى تصادف رئيس قطار فرمان داد كه فردا بعد از ظهر كه كاملاً تطبيق با همان وقت معهود مى‌نمود بايد فلان مكان بوده و دستوراتى چنين و چنان به من داد كه بايد عمل كنى، من با خود گفتم بنا بر اين نمى‌توانم ديگر به ديدن اين سيّد بروم. فردا چون وقت كار محوّله رئيس قطار نزديك مى‌شد در خود احساس كسالت كردم و كم‌كم تب شديدى روى نموده به قسمى كه بسترى شدم به طورى كه طبيب براى من آوردند و طبعاً از رفتن براى مأموريّتى كه رئيس قطار داده بود معذور گرديدم. 💢پس از آنكه فرستادۀ رئيس قطار از نزد من بيرون رفت ديدم تب فرونشست و حالم به حالت عادى برگشت كاملاً خوب و سرحال خود را ديدم، دانستم بايد در اين ميان سرّى باشد، از اين روى برخاسته به منزل آن سيّد رفتم، 💢به مجرّد آنكه نزد او نشستم فوراً يك دوره اصول اعتقاديّه با برهان و دليل براى من گفت به طورى كه من مؤمن شدم و سپس دستوراتى به من داده فرمود: فردا نيز بيا، چند روزى همچنان نزد او رفتم. هنگامى كه پيش روى او مى‌نشستم آنچه از امور واقعه روى داده بود براى من بدون ذرّه‌اى كم‌وبيش حكايت مى‌نمود و از افعال و نيّات شخصى من كه احدى جز من بر آنها اطّلاع نداشت بيان مى‌نمود. 💢مدّتى گذشت تا اينكه شبى از روى ناچارى در مجلس دوستان شركت كردم و ناچار شدم قمارى بنمايم. فردا چون خدمت او رسيدم فوراً فرمود: آيا حيا و شرم ننمودى كه اين گناه كبيره موبقه را انجام دادى‌؟ اشك ندامت از ديدگان من سرازير شد گفتم: غلط‍‌ كردم، توبه كردم، فرمود: غسل توبه كن و ديگر چنين منما؛ و سپس دستوراتى ديگر فرمود. 💢خلاصه به طور كلّى رشتۀ كارم را عوض كرد و برنامۀ زندگى مرا تغيير داد. چون اين قضيّه در زنجان اتّفاق افتاد و بعداً خواستم به طهران حركت كنم امر فرمود كه بعضى از علماء را در طهران زيارت كنم و بالأخره مأمور شدم كه براى زيارت اعتاب عاليات بدان صوب مسافرت كنم. اين سفر، سفرى است كه به امر آن سيّد بزرگوار مى‌نمايم». 💢دوست ما گفت: «در نزديكى‌هاى عراق دوباره ديدم ناگهان صداى او به گريه بلند شد، سبب را پرسيدم گفت: ❇️«الآن وارد خاك عراق شديم چون حضرت ابا عبد الله عليه السّلام به من خير مقدم فرمودند». @almorsalaat
◽️الَّذِينَ‌ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِي سَبِيلِ‌ اللّهِ‌ بِأَمْوالِهِمْ‌ وَ أَنْفُسِهِمْ‌ أَعْظَمُ‌ دَرَجَةً‌ عِنْدَ اللّهِ‌ وَ أُولئِكَ‌ هُمُ‌ الْفائِزُونَ‌ - يُبَشِّرُهُمْ‌ رَبُّهُمْ‌ بِرَحْمَةٍ‌ مِنْهُ‌ وَ رِضْوانٍ‌ وَ جَنّاتٍ‌ لَهُمْ‌ فِيها نَعِيمٌ‌ مُقِيمٌ‌ خالِدِينَ‌ فِيها أَبَداً إِنَّ‌ اللّهَ‌ عِنْدَهُ‌ أَجْرٌ عَظِيمٌ‌ . 📚سوره توبه. آیات 20-22 @almorsalaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥| انسان کامل، واجد جمیع انحاء فاعلیت است / معنای «انما أنا بشر مثلکم» 🎙استاد شیخ علی فرحانی @almorsalaat
📌سوره مبارکه اخلاص از احکام فطرت، و نسبت حق تعالی است 🔰حضرت امام خمینی رحمه الله علیه 💢‏‏بدان که از فطرتهایی که فطر النّاس علیها، فطرت تنفر از نقص است، و انسان از هر چه متنفر است، چون در او نقصانی و عیبی یافته است از آن متنفر است. پس، عیب و نقص مورد تنفر فطرت است، چنانچه کمال مطلق مورد تعلق آن است.‏ 💢‏‏پس، متوجه إلیه فطرت باید «واحد» و «احد» باشد، زیرا که هر کثیر و مرکبی ناقص است، و کثرت بی محدودیت نشود، و آنچه ناقص است مورد تنفر فطرت است، نه توجه آن، 💢پس، از این دو فطرت، که فطرت تعلق به کمال و فطرت تنفر از نقص است، توحید نیز ثابت شد. بلکه استجماع حق جمیع کمالات را و خالی بودن ذات مقدّس از جمیع نقایص نیز ثابت گردید. 💢و سوره مبارکه «توحید» که نسبت حق جلّ و علا را بیان می فرماید (به حسب فرموده شیخ بزرگوار ما‏‎ روحی فداه) از هویّت مطلقه که متوجّه إلیه فطرت است و در صدر سوره مبارکه به کلمه مبارکه «هو» اشاره به آن شده است، برهان بر شش صفتی است که در دنباله آن مذکور است، 💢زیرا که چون ذات مقدسش هویت مطلقه است 1⃣ و هویت مطلقه باید کامل مطلق باشد، و الا هویت محدوده است، پس مستجمع جمیع کمالات است، پس «الله» است. 2⃣و در عین استجماع جمیع کمالات بسیط است، و الا هویت مطلقه نخواهد شد، پس «احد» است، و لازمه احدیت واحدیت است. 3⃣و چون هویت مطلقه مستجمعه همه کمالات از جمیع نقایص، که منشأ همه برگشت به نماید، مبراست، پس آن ذات مقدس «» است و میان تهی نیست. 4⃣و چون هویت مطلقه است، چیزی از او تولید و منفصل نشود 5⃣و او نیز از چیزی منفصل نگردد، 💢بلکه او مبدأ همه اشیاست و مرجع تمام موجودات است، بدون انفصال که مستلزم نقصان است. 6⃣و هویت مطلقه نیز کفوی ندارد، زیرا که در صرف کمال، تکرار تصور نشود. 💢پس، سوره مبارکه از احکام فطرت، و نسبت حق تعالی است. 📚چهل حدیث؛ حدیث یازدهم(فطرت) @almorsalaat
📌وجه الله همان مظهر خدا و مظهر خدا همان اسماء جمالیه و جلالیه خدا است / این معنای روایت «نحن اسماء الله» است 🔰علامه طهرانی اعلی الله مقامه الشریف 💢چون سالك از عالم طبع و برزخ گذشت به عالم روح وارد مى‌شود و سپس مراحلى را طىّ‌ مى‌كند كه ان شاء الله تعالى شرح آن به تفصيل خواهد آمد. 💢اجمال آن اينست كه سالك توفيق يافته، مشاهده نفس خود و صفات و اسماء الهيّه را نموده كم‌كم به مرحلۀ فناء كلّى رسيده و سپس به مقام بقاءِ به معبود مى‌رسد، در اين موقع حيات ابدى بر او ثابت مى‌گردد. ❇️هرگز نميرد آنكه دلش زنده شد به عشق ؛ ثبت است در جريده عالم دوام ما 💢در اثر تأمّل و تدبّر در آيات كريمۀ قرآنيّه اين اصل مسلّم مى‌گردد، و حاصل آنكه خداوند در جائى از قرآن مجيد مى‌فرمايد: 💢مسافران كشته‌شدۀ در راه خدا به طور جاويد زنده‌اند و هرگز نميرند. ❇️وَ لا تَحْسَبَنَّ‌ الَّذِينَ‌ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ‌ اللّهِ‌ أَمْواتاً بَلْ‌ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ‌ يُرْزَقُونَ‌ . 💢و در جائى ديگر مى‌فرمايد: هر چيزى فنا و نيستى‌پذير است مگر وجه پروردگار. ❇️كُلُّ‌ شَيْ‌ءٍ هالِكٌ‌ إِلاّ وَجْهَهُ‌ 💢و در جاى ديگر مى‌فرمايد: هر چه در نزد پروردگار است بقا و ثبات دارد. ❇️ما عِنْدَكُمْ‌ يَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللّهِ‌ باقٍ‌ 💢از انضمام اين آيات به يكديگر معلوم مى‌شود آنان كه زنده بوده و در نزد پروردگار روزى مى‌خورند عبارتند از وَجْهُ‌ الله كه بَوار و زوال به نصّ‌ آيۀ قرآن در آن راه ندارد. 💢از طرف ديگر از آيات كريمۀ قرآنيّه معلوم مى‌شود كه مراد از وجه الله تعالى كه زوال‌پذير نيست همانا اسماءِ الهيّه است. 💢و بيان آن اينست كه در آيۀ ديگرى همين وَجْهُ‌ الله را كه فنا و زوال در او راه ندارد تفسير به اسماء خود نموده و صفت عزّت و جلالت را بر آن مترتّب ساخته است: ❇️كُلُّ‌ مَنْ‌ عَلَيْها فانٍ‌ - وَ يَبْقى‌ وَجْهُ‌ رَبِّكَ‌ ذُو الْجَلالِ‌ وَ الْإِكْرامِ‌ . 💢به اتّفاق جميع مفسّرين كلمۀ «ذو» صفت براى «وجه» مى‌باشد يعنى «وجه» پروردگار تو كه آن وجه ذوالجلال والاكرام است باقى است. 💢و چون مى‌دانيم كه وجه هر شىء عبارتست از آن چيزى كه مواجهه بدان حاصل مى‌شود، بنابراين وجه هر چيز آن چيز است، و مظاهر، همان هستند كه مواجهۀ خدا با تمام مخلوقات به وسيلۀ آنها انجام مى‌گيرد؛ و نتيجۀ آن اين مى‌شود كه تمام موجودات فنا و زوال پذيرند مگر اسماء جلاليّه و جماليّه 💢و بالنتيجه معلوم مى‌شود كه سالكان إلىِ‌ الله كه به فيض سعادت بَلْ‌ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ‌ يُرْزَقُونَ‌ رسيده‌اند عبارتند از اسماء جلاليّۀ و جماليّۀ حضرت پروردگار جلّ‌ و عزّ. 💢از همين گفتار به خوبى معلوم مى‌شود كه مرادِ ائمّۀ طاهرين سلام الله عليهم اجمعين - كه فرموده‌اند: ، چه بوده است، و الاّ مقام حكومت ظاهريّۀ اجتماعيّه و وساطت و مباشرت در امور شرعيّه و احكام ظاهريّه الهيّه مقامى نيست كه بدين كيفيّت خود را توصيف كنند. 💢بلكه مراد همان فناء در ذات احديّت است كه ملازم با وجه الله گرديدن و مظهر اتمّ‌ صفات جماليّه و جلاليّۀ او شدن است كه قابل قياس با هيچ مقام و منصبى نيست. 📚رساله لب اللباب. صص 29 - 30 @almirsalaat
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥| اشاره ای به ثمره مبحث مقدمه واجب در علم اصول / رابطه مبحث مقدمه واجب و مبحث کیفیت جعل احکام وضعیه 🎙استاد شیخ علی فرحانی 📚گزیده تدریس کفایه الاصول @almorsalaat
📌 فهَذَا مَقَامٌ‌ مَكْنُونٌ‌ لا يمَسُّهُ‌ الّاالْمُطَهَّرونَ‌ 🔰علامه سید محمد حسین طهرانی 💢در اخبار زيادى وارد شده است كه نيّت سه مرتبه دارد، منها ما قال الصّادق عليه السّلام: العُبَّادُ ثَلاَثَةٌ‌: قَوْمٌ‌ عَبَدُوا اللَهَ‌ خَوْفًا فَتِلْكَ‌ عِبَادَةُ‌ الْعَبيدِ، وَقَوْمٌ‌ عَبَدُوا اللَهَ‌ طَمَعًا فَتِلْكَ‌ عِبادَةُ‌ الاُجَراءِ، وَقَوْمٌ‌ عَبَدُوا اللَهَ‌ حُبًّا فَتِلْكَ‌ عِبَادَةُ‌ الْأحْرارِ. 💢در اثر تأمّل و دقّت واضح خواهد شد كه عبادت دو دستۀ اوّل به حقيقت صحيح نيست زيرا عبادت آنها به خدا و براى خدا نبوده و مرجع عبادت آنها به خودپرستى است و در واقع آنها خود را پرستيده‌اند نه خداى تعالى را، چون بازگشت عبادت آنها به همان علائق و مشتهيات نفسانى است، و چون خودپرستى با خداپرستى جمع نمى‌شود بنا بر اين بايد بر حسب نظريّۀ اوّل، اين جماعت به خدا كافر بوده و خدا را منكر باشند ليكن چون قرآن كريم به نصّ‌ خود اصل خداپرستى را فطرى هر بشرى بيان فرموده است و هرگونه تغيير و تبديلى را در خلقت نفى نموده است: 💢فَأَقِمْ‌ وَجْهَكَ‌ لِلدِّينِ‌ حَنِيفًا فِطْرَتَ‌ اللَهِ‌ الَّتِى فَطَرَ النَّاسَ‌ عَلَيْها لا تَبْدِيلَ‌ لِخَلْقِ‌ اللَهِ‌ ذلِكَ‌ الدِّينُ‌ الْقَيِّمُ‌ وَ لكِنَّ‌ أَكْثَرَ النَّاسِ‌ لا يعْلَمُونَ‌ . 💢بنابراين انحراف بشر از جادّۀ خداپرستى نيست بلكه از جادّۀ توحيد است كه خدا را در فعل و صفت واحد نمى‌دانند بلكه غير او را با او سهيم و شريك مى‌كنند، و لذا قرآن در همه جا براى اثبات توحيد خداوند و نفى شرك از او قيام فرموده است. و بر اين اساس دو دستۀ اوّل خدا را در منظور خود سهيم و شريك مى‌دانند و در عين خداپرستى نيز از خودپرستى دست باز نمى‌دارند و فعل خود را در عبادات براى هر دو منظور بجا مى‌آورند و اين همان شرك است، و در حقيقت اين دو گروه، مشرك به خداى متعال مى‌باشند كه به نصّ‌ قرآن براى آن آمرزشى نيست. 💢إِنَّ‌ اللّهَ‌ لا يَغْفِرُ أَنْ‌ يُشْرَكَ‌ بِهِ‌ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ‌ ذلِكَ‌ لِمَنْ‌ يَشاءُ . 💢بنابراين عبادت آنها ابدا مثمر ثمر نبوده و آنها را به خداى متعال نزديك نخواهد ساخت. 💢امّا دستۀ سوّم كه خدا را بر اصل محبّت مى‌پرستند كه همان عبادت احرار است و در بعضى از روايات وارد است كه تِلْكَ‌ عِبادَةُ‌ الْكِرَامِ‌ 💢اين همان عبادت صحيحۀ واقعيّه است و به آن نمى‌رسند مگر پاكان درگاه الهى. فهَذَا مَقَامٌ‌ مَكْنُونٌ‌ لا يمَسُّهُ‌ الّاالْمُطَهَّرونَ‌ 💢محبّت عبارتست از انجذاب، يعنى كشيده شدن چيزى به سوئى و حقيقتى. دسته سوّم گروهى هستند كه پايۀ عبادت و پرستش خود را بر محبّت و كشش به سوى خدا قرار داده غير از كشيده شدن به سوى او و تقرّب به حضرت او هيچ مقصود و منظورى ندارند و صرفاً همان انجذابى كه از ناحيه محبوب در خود حسّ‌ مى‌كنند داعى و محرّك آنها به سوى محبوب و موجب حركت آنها بدان حريم است. 💢در بعضى از اخبار وارد شده است كه حقّ‌ تعالى را از آن جهت كه اهليّت عبادت دارد پرستش نمائيد. و معلوم است كه اين اهليّت بازگشتش به صفات الهى نبوده بلكه راجع به مقام ذات مقدّس اوست جَلَّ‌ جَلَالُه و عَظُمَ‌ شَأنُهُ‌، و بنا بر اين مفادش آن خواهد بود كه خداوند را چون خداوند است عبادت كنيد: 💢الَهى مَا عَبَدْتُكَ‌ خَوْفًا مِنْ‌ نَارِكَ‌ وَ لا طَمَعًا فِى جَنَّتِكَ‌، بَلْ‌ وَجَدْتُكَ‌ اهْلًا لِلْعِبَادَةِ‌ فَعَبَدْتُكَ‌. 💢انْتَ‌ دَلَلْتَنى عَلَيْكَ‌، وَ دَعَوْتَنى الَيْكَ‌، وَ لَولاَ انْتَ‌ لَمْ‌ أ دْرِ مَا انْتَ‌. @almorsalaat
📌 📌 استاد علی فرحانی 💢دروس منطق 👈(المنطق، جمع بندی منطق، برهان و عرض ذاتی، برهان شفا) eitaa.com/almorsalaat/1351 💢دروس فلسفه 👈(بدایه، نهایه، شواهد، اشارات، مبانی حکمت، عرض ذاتی از نگاه علامه طباطبایی و حضرت امام، تبیین هماهنگی نظام فلسفی امام و علامه) eitaa.com/almorsalaat/1348 💢دروس اصول فقه 👈(الموجز، اصول الفقه، رسائل، کفایه، مناهج، تعادل و تراجیح امام خمینی، آشنایی با نظام اجتهادی امام خمینی، اصول فقه فرهنگ، اعتبار و عقلا) eitaa.com/almorsalaat/1355 💢دروس فقه 👈(لمعه و مکاسب، لاضرر امام خمینی، اجتهاد و تقلید امام خمینی) https://eitaa.com/almorsalaat/6679 💢مجموعه جلسات انسان شناسی در قرآن http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/maaref/ensandarghoran/ 💢دوره ولایت در قرآن https://eitaa.com/almorsalaat/7322 💢مجموعه بیانات اخلاقی و عرفانی استاد http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/audio/akhlagh/ 💢مجموعه جلسات تدریس منیة المرید https://eitaa.com/almorsalaat/6333 💢مجموعه جلسات (روش تحصیل و برنامه ریزی) eitaa.com/almorsalaat/4489 💢سلسله جلسات مصباح اندیشه https://eitaa.com/almorsalaat/7307 💢مجموعه جلسات مرتبط با علوم انسانی اسلامی eitaa.com/almorsalaat/2146 💢مجموعه تدریس ها و جلسات پیرامون امام خمینی (ره) eitaa.com/almorsalaat/4613 💢مجموعه تدریس ها و جلسات پیرامون علامه طباطبایی (ره) eitaa.com/almorsalaat/2411 💢مجموعه تدریس ها و جلسات پیرامون شهید مطهری(ره) https://eitaa.com/almorsalaat/4643 @almorsalaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📣 📝برنامه تدریس های استاد علی فرحانی در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ 🔹مکاسب 6 - القول فی ماهیة العیب / 7-8 صبح/ مدرسه فقهی امام باقر (ع) 🔹کفایه 5 - اصول عملیه / 8-9 صبح/ مدرسه فقهی امیرالمومنین (ع) 🔹 الفائق / 9-10 صبح/ مدرسه فقهی امیرالمومنین (ع) 🔹مکاسب - خیارات / ساعت 10 -11/ مدرسه فقهی ائمه اطهار (ع) 🔹مکاسب - شرایط العوضین/ یک ساعت بعد از اذان ظهر/ مدرسه فقهی دارالهدی 🔹رسائل - قطع و ظن / دو ساعت بعد از اذان ظهر/ مدرسه فقهی دارالهدی 🔹قواعد عامه فقه فرهنگ 🔹 فقه روابط اجتماعی 📌 در حال تکمیل..... @almorsalaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥| علم پیشرفت میکند! 🎙استاد شیخ علی فرحانی 📚گزیده تدریس نهایه الحکمه @almorsalaat
♨️اهمیت آشنایی طلاب با مسائل و تحولات عالم و پیشرفت های علمی، در راستای در استنباط احکام 🔰 آیت الله العظمی امام خامنه ای 🔅🔅🔅🔅🔅🔅 ✨قم و دیگر حوزه‌ها، از تحولات عالم نبایستی برکنار بمانند. کسانی که تدبیر امور حوزه را به دست دارند، باید فکری کنند و ترتیبی دهند که طلاب در جریان مسائل عالم قرار گیرند. چنین نباشد که از پیشرفتهای عالم، از حوادث عالم، از موضوعات علمی، از اکتشافات جدید در زمینه‌های مختلف - چه در زمینه‌های علوم طبیعی و چه بخصوص در زمینه‌های علوم انسانی - اینها برکنار و دور باشند. ✨چرا؟ برای این‌که یک رکن مهم برای فتوا، اطلاع از  است. اگر فقیه، موضوع را نشناسد، نخواهد توانست کما هو حقه، از دلیل شرعی، حکم الهی را استنباط کند. ✨فرض کنید کسی می‌خواهد مثلاً در باب کر حرف بزند؛ نباید بداند آب چیست!؟ فرض کنید در گوشه‌ای نشسته باشد و لیوان لیوان، یا قطره قطره، در حلق او آب ریخته باشند - البته فرض غیرممکن یا بسیار مستبعدی است؛ اما در عالم تصور - می‌شود چنین انسانی بفهمد که کر، میزان کر، تطهیر کر، یا آب جاری چیست؟ چگونه می‌خواهد اینها را استنباط کند؟ اصلاً می‌تواند استنباط کند؟ می‌تواند  موضوع و حکم را بفهمد؟ ✨اگر فقیه موضوع را نداند، بسیار مشکل است که بتواند حکم را درست بداند. بسیاری از جاها انسان فتاوی‌ای را ملاحظه می‌کند و می‌بیند که این فتاوی، رسا و کامل نیست. وقتی برمی‌گردد، می‌بیند موضوع برای فتوا دهنده، درست روشن نبوده است. در بسیاری از مباحث فقهی، ما به این برخورد می‌کنیم. می‌بینیم که در مسأله‌ای، اغلب فقها به یک امر فتوا داده‌اند. انسان تعجب می‌کند. واقعیات زندگی را که نگاه می‌کند، می‌بیند حکم شرعی در این قضیه، نمی‌تواند این باشد. بعد که تأمل می‌کند، سیر می‌کند؛ می‌بیند موضوع و شقوق موضوع، در زمان صدور آن فتوا، درست روشن نبوده است. یا شقوقی داشته، که آنها در حوزه‌ فقها نبوده است، یا بعداً شقوقی به وجود آمده است که آن زمان که راجع به این موضوع بحث می‌کردند، این شقوق وجود نداشته است. ✨پس، چنانچه طلبه و فاضل جوان، از مسائل عالم مطلع شد و در جریان امور قرار گرفت، این به او در فهم احکام الهی و شرعی و فتوای صحیح و نزدیک به واقع، کمک خواهد کرد. راهش هم این است که طلاب از این معلومات برکنار نمانند. ✨در حوزه‌ی قم، باید روشهایی را برای این قضایا انتخاب کنند. مثلاً با کمک کردن به گسترش معلومات، یا مطرح کردن بعضی از مسائل روز در مجلات اختصاصی حوزه‌ها، یا تخطئه نکردن کسی که مطالعات روز دارد، و از این قبیل روشها. 📚 بیانات ۷۱/۶/۲۹ 🌐 المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد @almorsalaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥| اشاره ای به علت تاریخی صلح امام حسن علیه السلام 🎙استاد شیخ علی فرحانی 📚نشست علمی؛ سال 98 (ع) @almorsalaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌«النبی اولی بالمومنین من انفسهم» در شأن ولی امر و حاکم شرع است/ اسلام برای اجتماع، حق و اصالت قائل است 🔰شهید مطهری اعلی الله مقامه الشریف 💢پس به دليل اينكه اجتماع، خودش وجود دارد چون تركيب وجود دارد و به دليل اينكه اجتماع وحدت دارد و به دليل اينكه اجتماع مسير و خط سير دارد؛ تكامل دارد، عمر دارد، حيات و موت دارد و نمى‏تواند نداشته باشد، اجتماع حقوق دارد. 💢پس حرف اصالت فردى‏ها كه بكلى اجتماع را امرى اعتبارى مى‏دانند غلط است. 💢ما در قرآن آيه‏اى داريم: النَّبِيُّ أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ پيغمبر اولى‏ بر مؤمنين است از خودشان، يعنى پيغمبر بر مؤمنين حقى دارد كه از حق خود مؤمنين بر مؤمنين بيشتر است؛ يعنى شما مالك نفس خودتان هستيد، مالك ثروت خودتان هستيد، مالك احترام و آبروى خودتان هستيد، ولى پيغمبر يك مالكيتى دارد بر نفس و مال و حيثيت شما كه از مالكيت شما بر خود شما قوى‏تر است. چرا؟ 💢براى اينكه شما مالك نفس يا ثروت خودتان نيستيد كه هرجا بخواهيد در آن تصرف كنيد، حتى مالك حقيقت خودتان هم نيستيد. در حديث است كه مؤمن عِرضش در اختيار خودش نيست. ولى پيغمبر مالك نفس مؤمنين هم هست، يعنى آنجا كه مصلحت بداند نفس مؤمنين را هم مى‏تواند فدا كند. 💢اما اينكه پيغمبر اولويت دارد بر مؤمنين از نفس خودشان، يعنى چه؟ اين حقى كه دارد، بر كه دارد و به نفع كه؟ اين حقى كه خدا براى پيغمبر قائل شده است، به نفع چه كسى قائل شده است؟ آيا به نفع شخص پيغمبر قائل شده است؟ يعنى خدا براى پيغمبر اين حق را قائل شده است كه او همه مؤمنين را فداى نفس خودش بكند؟ 💢نه، پيغمبر ازآن‏جهت كه ولىّ امر مسلمين است، ازآن‏جهت كه سرپرست اجتماع مسلمين است، ازآن‏جهت كه نماينده كامل مصالح اجتماع است، خدا اين حق را به او داده است كه در آنجا كه مصلحت اجتماع بداند، فرد را فداى اجتماع كند. هيچ كس چنين حرفى نزده است كه پيغمبر اين حق را به نفع شخص خودش دارد؛ معنى ندارد. 💢اولًا پيغمبر از نظر شخص خودش احتياجى به مردم نداشت كه بخواهد مردم را فداى زندگى شخصى خودش بكند، و ثانياً احدى چنين حرفى نمى‏زند. 💢آيا اين حقى كه پيغمبر دارد، فقط مال شخص پيغمبر است؟ 💢نه، به امام هم منتقل مى‏شود؛ يعنى امام هم بعد از پيغمبر سرپرست و نماينده اجتماع مى‏شود و اين حق به‏او منتقل مى‏گردد. 💢آيا اين حق منحصر به پيغمبر و امام است يا به هركسى كه از ناحيه خدا حكومت شرعى داشته باشد، به نيابت از پيغمبر و امام منتقل مى‏شود؟ 💢اين حق به او هم منتقل مى‏شود. 💢اينها دليل بر اين است كه اسلام براى اجتماع حق قائل است، چون براى اجتماع اصالت و حيات قائل است، و واقعاً اجتماع يك وحدتى دارد و اعتبار مطلق نيست. 📚اسلام و مقتضیات زمان، ج اول، ص 201 @almorsalaat
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥| الجزئی «بما أنه متغیر زائل» داخل در فلسفه نیست/ معنای قاعده الجزئی لا یکون کاسبا و لا مکتسبا 🎙استاد معظم شیخ علی فرحانی 📚گزیده تدریس نهایه الحکمه 📌تقریر کامل توضیحات استاد، حتما مطالعه کنید👇👇👇 @almorsalaat
📝| علامه معتقدند «الجزئی بما انه متغیر زائل» داخل در فلسفه نیست! 📌تقریر تدریس نهایه الحکمه استاد شیخ علی فرحانی(1396). 🔰مقرر: احسان چینی پرداز (@Chinipardaze) 💢مرحوم علامه طباطبایی در مقدمه نهایه الحکمه می فرمایند که فلسفه از «جزئی بما أنه متغیر زائل» بحث نمی کند. 💢آیت الله مصباح به این عبارت اشکال می کنند: 1⃣اولا حرف علامه مبتنی بر الجزئی لا یکون کاسبا و لا مکتسبا است اما آیت الله مصباح در برهان شفا و بالتبع آیت الله فیاضی قبول می کنند که برهان در جزئی جاری است لذا قاعده «الجزئی لا یکون کاسبا و لا مکتسبا» صحیح نیست. 💢شاهدش این است که برخی قیاس ها در عین اینکه مقدمه اولشان جزئی است اما قیاس، یک قیاس صحیح و منتج است: ◽️صغری: ارسطو انسان است ◽️کبری: انسان ضاحک است ◽️نتیجه: ارسطو ضاحک است 2⃣ثانیا سلمنا که این قاعده صحیح باشد اشکال بعدی این است که علامه خواستند این قاعده را منشا قرار بدهند که فلسفه بحث از کلیات میکند در حالی که همه علوم بحث از کلیات می کنند و این قاعده الجزئی لا یکون کاسبا و لا مکتسبا اختصاص به فلسفه ندارد و این قاعده از منطق که خادم العلوم است گرفته شده است لذا باید در جمیع علوم جاری باشد. 3⃣ثالثا کلیت فلسفی یک کلیت اختصاصی است یعنی معقولات ثانیه فلسفیه؛ اما کلیت در علوم دیگر کلیت معقولات اولی و محصورات اربعه است کما اینکه ریاضی در مورد عدد و فیزیک در مورد حرکت سخن میگوید و اینها کلی ماهوی اند اما در فلسفه کاری به معقولات اولی نداریم 📌الجواب: 💢در ابتدا نسبت به اشکال سوم باید گفت: 1⃣اولا این کلام نقض مبنای خود مستشکل است زیرا خود مستشکل قائل است که اثبات موضوعات علوم به دست فلسفه است در حالی که موضوعات علوم، هل بسیطه و ماهیات اند، پس در نگاه خود مستشکل فلسفه باید در مورد ماهیات و معقولات اولی هم بحث کند. 2⃣ثانیا علامه دنبال کلیت به معنای معقول ثانی فلسفیه نیست. چه اینکه علامه قائل است که هل بسیطه هم از احوال موجودیت اشیاء است و تمام هل بسیطه ها حتی هل بسیطه های علوم تجربی، فلسفی اند 💢زیرا حتی در نظام مشاء «ماهیت وقتی در هل بسیطه می آید اسم اش معقول اولی نیست بلکه از عوارض خاصه موجود بما هو موجود است» لذا فلسفه می تواند آن را اثبات کند یعنی در گزاره «الانسان موجود» موجودیت عین انسان است و انسان، ماهیت و حد نیست به خلاف ماهیت در هل مرکبه که به علیت مقولی بازگشت میکند. 💢 یعنی در هل بسیطه تفاوت بین معقول اولی و ثانی منطقی و ثانی فلسفی نداریم. تفاوتی که بین معقول ثانی فلسفی با سائر مفاهیم در فلسفه هست این است که فلسفه هل مرکبه معقولات ثانیه فلسفیه را هم متکفل است اما هل مرکبه هیچ یک از مفاهیم دیگر را متکفل نیست. 💢اما از طرفی امکان ندارد که بخشی از این هل بسیطه ها را بحث کنیم و بخشی را کنار بگذاریم و از طرفی امکان ندارد که همه هل بسیطه را بحث کنیم زیرا هم عمر کفاف نمی دهد و هم احاطه و علم به جمیع موجودات نداریم به همین خاطر بحث از هل بسیطه ها را کنار می گذاریم. 💢لذا علامه تصریح می کند «فإذا بحثنا هذا النوع من البحث- أمكننا أن نستنتج به- أن كذا موجود و كذا ليس بموجود- و لكن البحث عن الجزئيات » 📌اما نسبت به اشکال اول و دوم باید گفت: 1⃣اولا عبارت علامه جزئی بما هو جزئی نیست بلکه تصریح به جزئی «بما هو متغیر زائل» کرده اند در حالی که موضوع قاعده الجزئی لا یکون کاسبا و لا مکتسبا، جزئی بما هو جزئی است. 💢به عبارت دیگر مستشکل بین جزئی و کلی باب برهان با جزئی و کلی صورت قیاس اشتباه کرده است. زیرا قاعده الجزئی لا یکون کاسبا و لا مکتسبا جزء قواعد عامه اقترانی است و از قواعد باب صورت است نه قواعد باب ماده. اما جزئی و کلی در شروط مقدمات برهان به معنای کلیت در صدق است نه کلیت در اندراج. 💢لذا اینکه ایشان میفرماید جزئی در برهان استفاده میشود صحیح است اما ربطی به قاعده الجزئی لا یکون کاسبا و لا مکتسبا ندارد. 💢توضیح اینکه همانطور که علامه در جلد اول حاشیه اسفار (ص 30) تبیین میکنند: 💢الجزئی لایکون کاسبا و لا مکتسبا از قواعد عامه اقترانی است و ربطی به گزاره ندارد بلکه مرتبط با قالب قیاس است. بنابر اینکه تمام قواعد عامه اقترانی به یک قاعده یعنی «لزوم تکرار حدوسط» باز می گردند، الجزئی لا یکون کاسبا و لا مکتسبا شأن حدوسط است یعنی حدوسط نمی تواند جزئی (مانند زید) باشد و الا اندراج صغری تحت کبری شکل نمیگیرد و اتصال حداصغر و حداکبر برقرار نمیشود. 💢به عبارت دیگر زید و عمرو خصوصیت مشترکه و مختصه دارند و «جزئی» یعنی لحاظ خصوصیت مختصه. پس اگر از خصوصیت مشترکه زید (مانند انسانیت) به خصوصیت مشترکه عمرو سیر کنیم که حدوسط جزئی نیست اما خصوصیت مختصه هر یک با خصوصیت مختصه دیگری متباین اند و از یکی به دیگری سیر نمیشود. لذا نه با جزئی می شود برهان اقامه کرد نه میشود بر آن برهان اقامه کرد. 💢اما در مثالی که مستشکل بیان کرد، این اشکال وجود ندارد زیرا حدوسط آن قیاس، انسان است که البته کلی است نه جزئی. پس قاعده الجزئی لا یکون کاسبا و لا مکتسبا قاعده صحیحی است و محال است که در آن خدشه شود و خود مستشکل هم نمی تواند در آن تشکیک کند. 💢از این رو جزئیت در قاعده «الجزئی لا یکون کاسبا و لا مکتسبا» ربطی به قضیه شخصیه ندارد کما اینکه در باب برهان همه منطقیین قبول دارند که قضیه شخصیه هم می تواند مقدمه و هم می تواند نتیجه برهان واقع شود زیرا کلیت در شروط مقدمات برهان به معنای کلیت در صدق است که منافاتی با قضیه شخصیه ندارد. 💢مضاف به اینکه این مطلب مربوط به منطق مادی است و جزئی به معنای قضیه شخصیه مربوط به باب برهان است در حالی که قاعده الجزئی لا یکون کاسبا و لا مکتسبا مختص به منطق صوری بوده و اجنبی از آن است. به عبارت دیگر جزئیت و کلیت در منطق صورت صفت مفاهیم و تصورات است در حالی که باب برهان بحث از قضایا و تصدیقات است لذا معنا ندارد که الجزئی لا یکون کاسبا و لا مکتسبا را در فضای باب برهان بیاوریم. 💢ملاک در اینکه قضیه ای بتواند در مقدمات برهان اخذ شود کلیت در صدق و دوام در صدق و ضرورت در صدق است زیرا برهان باید مفید یقین بالمعنی الاخص باشد که یقین بالمعنی الاخص تابع علم علت موجبه بوده و علم به علت موجبه همیشه همراه معلول اش هست لذا هم کلیت در صدق دارد(1) و هم دوام در صدق دارد(2) و هم ضرورت در صدق دارد(3) 💢البته که قضیه شخصیه (مثلا زید ضاحک است) هر سه شرط را دارد. 💢زیرا کلیت در صدق یعنی زید تا زید است ضاحک است یعنی در هر حالتی و هر شرائطی و هر جائی زید ضاحک است و این مطلب دوام هم دارد یعنی از جهت زمانی، دائمی است. ضرورت هم که تابع علیت است باز موجود است زیرا ضحک (عرض خاص) معلول جوهر انسانیت (صورت نوعیه) است و زید هم انسان است. 💢پس کلیت در باب برهان یعنی کلیت در صدق اما کلیت در فضای حدوسط و صورت قیاس، کلی (ما یصدق علی کثیرین) در مقابل جزئی است (یعنی الجزئی لا یکون کاسبا و لا مکتسبا) 💢اما اینکه علامه قید زده است «الجزئی بما هو متغیر زائل» یعنی دوام در صدق ندارد به همین خاطر است که برهانی نبوده و وارد در فلسفه نمی باشد. 💢از این رو‌ هیچ یک از اشکالات مستشکل وارد نبوده و عبارت علامه در نهایت صحت و دقت است 💢مضافا به خلاف اینکه آیت الله جوادی در رحیق به طور کلی جزئیات مادی را برهان پذیر نمی دانند باید گفت اگر قید «بما هو متغیر زائل» نباشد جزئیات مادی هم برهان پذیرند یعنی عالم ماده که عین الحرکه است، اگر از منظر حرکت توسطیه، ایست پیدا کند برهان پذیر است. 💢به همین خاطر به جزم می توانیم بگوییم که «ارسطو در قرن 4 قبل از میلاد مسیح علیه السلام می زیست» این جمله صحیح و برهانی است زیرا «بما هو متغیر زائل» نیست. 💢لذا در نگاه علامه هم جزئی از حیث ثبات اش (زید موجود) و هم ماهیت (الانسان موجود) و هم معقول ثانی فلسفه (العلة موجودة) و حتی گزاره «الکلی العقلی موجود» که معقول ثانی منطقی است، گزاره های فلسفی اند. 💢از این رو علامه تعبیر به «بما هو متغیر زائل» می کند که به خاطر اینکه شرط دوام در صدق را ندارد برهانی نیست و این کلام هم کاملا صحیح و بدون اشکال است. @almorsalaat
♨️ : مجموعه گفتارهای در موضوع: ✅راهکارها و مهارت های موفقیت و جهت دستیابی به اهداف ✅این مجموعه صوتی منحصر به فرد که از دروس و جلسات حضرت استاد شیخ علی فرحانی انتخاب و جدا شده است، مجموعه ای کامل در موضوع روش زندگی و تحصیل طلبگی است. ✅با این مجموعه صوتی امید است که سوالات مختلف در مورد روش تحصیل و برنامه‌ریزی علوم حوزوی مرتفع شود و مسیر تحصیل تا قله اجتهاد مشخص گردد. ♨️دانلود کنید و بشنوید 👇👇 1️⃣اهداف و چشم اندازهای حوزوی eitaa.com/almorsalaat/4158 2️⃣راهکارها و مهارت های برنامه ریزی eitaa.com/almorsalaat/4183 3️⃣روش ها و مهارت های علم آموزی eitaa.com/almorsalaat/4238 4️⃣آشنایی با علم و روش تحصیل آن eitaa.com/almorsalaat/4296 5️⃣آشنایی با علم و روش تحصیل آن eitaa.com/almorsalaat/4337 6️⃣آشنایی با علم و روش تحصیل آن eitaa.com/almorsalaat/4361 7️⃣آشنایی با علم و روش تحصیل آن eitaa.com/almorsalaat/4435 8️⃣ آشنایی با علم و روش تحصیل آن eitaa.com/almorsalaat/4475 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد👇 https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b