eitaa logo
این عماریون
384 دنبال‌کننده
226.1هزار عکس
61هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
بر سر و و به ویژه مسئله بود تا آنجا که غذای هر مجلسی را استفاده نمی کرد تا آن که مطمئن شود که آن داده شده است. 🍃⚘🍃 از آنجایی که زیادی به سادات زهرای مرضیه (س)⚘و خانواده سادات داشت از خانواده خود درخواست داشت تا از خانواده سادات همسری برای او انتخاب کنند. او در مهرماه 1392 با همسری فاضله از خانواده سادات ازدواج کرد. 🍃⚘🍃 همزمان با ظهور داعش و نا امنی اطراف عمه سادات (س)⚘ از آنجایی که وصف ناشدنی به زینب (س)⚘ داشت، #دفاع از حریم سادات (س)⚘ شد. و مکرراً آن# مکان مقدس جهت از حرم گردید. 🍃⚘🍃
🌹سالروز عملیات و پرکشیدن دست‌بسته‌ی 175 که زنده به گور شدند... 🍃🌺 سالگرد عمليات كربلاي چهار و باز هم اروند بسته وطن و چه واژه های پرافتخار و غريبی مارا به دعا كاش فراموش نسازند سحر خيز كه صاحب نفسانند یاد همه شیرمردان غواص جاودان ْ .
بود و خانوادگی از صدای او برای بیت(ع)🌷 گرم می‌شد اما حالا مدت‌هاست و در فضا شنیده نمی‌شود و جای خالی او در بیشتر احساس می‌شود.😭😭 🍃🌷🍃 وقت بهش گفتم اگر رفتنت را مردم از من پرسیدند چی بگم؟ گفت: بگو رفت، با هم رفت، بگو خودش را بیت(ع)🌷 و کرد. من هم این روزها خودم را با همین می‌دهم.😭 🍃🌷🍃 هر زمان ناراحت میشم به این فکر می‌کنم که و از طرف بود و من را به دادم و را می‌کنم که در این بودم و این قلبم را# آرام می‌کند. 😭 🍃🌷🍃 به تشویق شوهرم که حکم برای را داشته در حال ادامه تحصیل هستم تا بتوانم مسیر را دهم. خبر را ابتدا به اطلاع دادند و پدرشون هم من و دیگر اعضای خانواده را مطلع کردند. 😭😭 🍃🌷🍃
است، شوخی که نیست… فتنه یعنی آزمون؛ آزمونِ «آزادگی»، «لقمه حلال و تربیت خانوادگی»، «شرافت و نجابت و حیاء»، «ایستادن کنار حق»؛ به‌قیمت از دست‌دادن «دوستان»، «نزدیکان» و «موقعیت‌هایی که داشتی»… آزمون سختی است؛ تحت‌فشار قرارگرفتن دارد: ازسوی دوستان، کسان، بستگان و… بله امثال ما، علاوه بر فحش‌خوردن از مخالفین نظام، مورد بی‌مهری جمهوری اسلامی نیز قرار گرفته‌ایم! اما ایرادی ندارد! امروز باید نگاه‌مان به سیّدعلی باشد‌؛ امروز میزان، است ولاغیر… جریان حق، همواره در طول تاریخ، توسط جارچی‌های مخالفین، آماج بدترین اتهامات بوده؛ أنبیاء و امامان را هم با سوءاستفاده از جهل مردمان و تحریف در باورهای‌شان قربةإلی‌الله! به‌شهادت رسانده‌اند… تاریخ، تکرار شده و می‌شود… باید بین حق و باطل انتخاب کنیم… بین رهبری که دنبال استقلال، آزادی و اقامۀ دین در کشور است و جریانی که نه رهبر دارد، نه برنامه‌ای برای فردای براندازی و شرم این‌که با تجزیه‌طلب و هم‌جنس‌گرا هم متحد شده، بلکه بتواند کاری کند! زهی خیال باطل. امروز باید وظیفه‌مان را به‌درستی انجام دهیم؛ هرچند به ما حمله کنند، فحش بدهند و اندکی بعد آن‌گاه که فتنه افول کرد، دوباره امثال مهران‌مدیری، بودجه‌های میلیاردی بگیرند و از عاشق‌شدن ما بپرسند و صداوسیما و سازمان‌های فرهنگی همچنان نیروهای انقلابی را در حاشیه رها کنند و استفاده‌ای از آن‌ها نکنند! با همۀ بی‌مهری‌هایی که به ما شده و می‌شود، اما از روی اعتقاد، همچنان عاشقانه از این نظام عزیز، دفاع کرده و خواهیم‌کرد. به‌قول رفقا: ، رسوا شدن هم دارد…
شهید پیران ویسه قبل از انقلاب توسط رژیم پهلوی به جرم وبه مدت 2 شد وبا و خاص خود عوامل رژیم منفور را به مخاطره انداخته واز ایشان داشتند پس از آزادی از زندان وبخاطر عدم امنیت به کشور عراق رفت اما پس از مدتی توسط ماموران عراقی دستگیر وتحویل مقامات ساواک ایران گردید. 🍃🌷🍃 وتا  لحظا ت حکومت رژیم پهلوی در بود وپس از انقلاب شکوهمند اسلامی از وبه خاطر وعلاقه ای که به داشت های خطیر را پذیرفت و اولین کسانی بود که به انقلاب اسلامی وبه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گردید. 🍃🌷🍃 ایشان در های ، ، و شرکت داشت. 🍃🌷🍃
ایشان متاهل بود. روز خواستگاری گفته‌ بود: «تا باقی است من ، هر جای که باشد». سال ۱۳۸۰ سفره عقد نِشست و باز از دل نَشُست. 🍃🌷🍃 زیبایی‌ها و خوشی‌های دنیا زنجیر نمی‌شد به دین و دلش . همین بود که سال دوران عقدش را در و با طالبان سپری کرد. 🍃🌷🍃 بعد از عروسی دوشادوش پدرش در کرد باز، اما به در دلش زبانه می‌کشید. مثل پرنده‌ای مدام در رفت و آمد بود؛ از این وطن به آن وطن. از این سنگر به آن سنگر. 🍃🌷🍃 پسر ۱۰# ماهه‌اش، مجتبی را به سپرد و دوباره عزم کرد، سال و اندی بعد که فهمیدند یک سال در طالبان بود. 🍃🌷🍃 ماه مبارک رمضان سال ۱۳۹۲# دخترش نرجس دو سال و نیمه بود که از 🌷 دمشق فریاد من ناصر ینصرنی را شنید. رضایت همسرش را گرفت . به کربلا🌷 ایشان گفت و دوشادوش در با داعش سینه سپر کرد. 🍃🌷🍃
اما در ادامه .... ◀️بیست و پنجم بهمن ماه هم مثل روز‌های دیگر تقویم سپری شد اما شاید در همین کشور اسلامی عزیز خیلی از جوانان بودند که به استقبال روز عشق یا همون ولنتاین رفتند و کلی هم لاو ترکوندند!!!و به یکدیگر هدیه و کادو تقدیم کردند. اما شاید خیلی از همین جوان‌ها اگر از آن‌ها سوال شود که فلسفه ولنتاین چیست در جواب بگویند از دیگران شنیده ایم که امروز روز عشق است و الان با دوست خود که اکثرا هم غیرهمجنس است، آمده ایم که امروز را خوش باشیم و به هم کادو بدهیم!!!! ◀️به همین راحتی فکر یک جوان ایرانی در مورد روز عشق تصویرسازی شده است بدون اینکه در نظر گرفته باشند که روز ولنتاین برگرفته از یک است که هیچ ربطی به فرهنگ و عرف ایرانی اسلامی ندارد و این در حالی است که کشور ایران اسلامی خود دارای چندهزار ساله است. ⬅️ قابل توجه آقایان و خانم‌های جوان؛ روز ولنتاینتون مبارک، اما به راستی این روز را چگونه گذراندید؟؟؟ آیا عشقی که امروز به عنوان روز عشق نامگذاری شده، واقعیتان بود یا اینکه عشقی که تو دنیای مجازی یا غیر اون بهش رسیده اید بودید.!!! لحظه ای آیا فکر کرده اید که شما یک هستید و ایرانی هر لحظه زندگی اش با و شور و احساس آمیخته شده است و این روزی که شما سپری کردید از یک سرچشمه گرفته است. ⬅️ روز عشق فقط کادو دادن به دوست نیست، روز عشق می‌تواند یک اسلامی ایرانی در خور کشور باشد، درست مثل جوانی که روز عشقش رفتن به بود، زمانی که بالای سر شاخه گلی آورده بود که با عشق سر مزارش بگوید روز عشق است، روزت مبارک.!! تو با رفتنت عشق و به جوانا این سرزمین یاد دادی که خیلی از لوتی‌های کشور حتی جرات رفتن از روی مین را ندارند که تو با خلوص نیت از روی مین رفتی و به آسمان ها رسیدی.!!! ◀️ فقط دیدن دوست دختر یا پسر نیست، روز عشق سر زدن به خانه ای است که عده‌ای جوان‌های قدیمی که روزی هیبت و زیبایی داشتند، کنج تخت‌هایشان زانوی غم بغل گرفته اند و منتظر و چشم به راه عزیزانشان هستند که با گوشه محبتی دلشان را بدست آورند.، آری سر زدن به بهترین کادو در روز عشق است.!! روزی که اینگونه زیستیم میتوانیم بگوییم روزمان باعشق بود... بیاییم درست عشق بورزیم
⬅️ادامه از صفحه قبل.... ⏪قابل توجه ملی گرایان : ◀️در ایران باستان، نه چون رومیان از سه قرن پس از میلاد، که از قرن پیش از میلاد، روزی موسوم به عشق بوده است. ◀️در تقویم جدید ایرانی دقیقا مصادف است با بهمن، یعنی تنها ۳ روز پس از روز والنتاین. این روز یا «اسفندارمذگان» نام داشته است. جشن زمین و گرامی داشت است که هر دو در کنار هم معنا پیدا می‌‌کردند.در این روز به شوهران خود با محبت هدیه می‌‌دادند. نیز زنان و دختران را بر تخت نشانده، به آنها هدیه داده و از آنها اطاعت می‌‌کردند. ⬅️اخیرا گروهی از دوستداران فرهنگ ایرانی پیشنهاد کرده اند که به منظور حفظ فرهنگ ایرانی سپندارمذگان بجای والنتاین به عنوان روز عشق گرامی داشته شود.. ⬅️همه فرهنگ های دیرین دنیا ، یه روز در سال برای جشن ابراز عشق و علاقه دارن . ما ایرانی ها هم در زرتشتی ماه مهر رو داریم که مهربانی ایرانیان و ماه ابراز عشق هست که تو اون ماه روز هایی برای ابراز علاقه به اشخاص مختلف و مراسم متعدد جشن های مهربانی هست. تا حدی که جزو عبادت های زرتشتیان یا اجداد ما بوده. تو فرهنگ زرتشتی یه روز دیگه هم هست که این روز (سپندارمزگان) یا (اسفندارمزگان) نام داشته. ⬅️فلسفه بزرگداشتن این روز به عنوان (روز عشق) به این صورت بوده که در باستان هر ماه رو سی روز حساب می کردند و علاوه بر اینکه ماه ها اسم داشتند، هریک از روزهای ماه نیز یک نام داشتند. بعنوان مثال روز اول (روز اهورا مزدا)، روز دوم، روز بهمن ( سلامت، اندیشه) که نخستین صفت خداوند است، روز سوم اردیبهشت یعنی (بهترین راستی و پاکی) که باز از صفات خداوند است، روز چهارم شهریور یعنی (شاهی و فرمانروایی آرمانی) که خاص خداوند است و روز پنجم(سپندار مز) بوده است. سپندار مز لقب ملی زمینه. یعنی گستراننده، مقدس، فروتن. زمین نماد عشقه چون با فروتنی، تواضع و گذشت به همه عشق می ورزه. زشت و زیبا رو به یک چشم می نگره و همه را چون مادری در دامان پر مهر خود امان می ده. به همین دلیل در باستان اسپندار مزگان رو بعنوان عشق می پنداشتند. ⬅️در هر ماه، یک بار، نام روز و ماه یکی می شده که در همان روز که نامش با نام ماه مقارن می شد، جشنی ترتیب می دادند متناسب با نام آن روز و ماه. مثلا شانزدهمین روز هر ماه مهر نام داشته که در ماه مهر، (مهرگان) لقب می گرفت. همین طور روز پنجم هر ماه سپندار مز یا اسفندار مز نام داشت که در ماه دوازدهم سال که آن هم اسفندار مز نام داشت، جشنی با همین عنوان می گرفتند. یعنی پنجم اسفند روز جشن عشاق یا جشن سپندار مزگان هست!!! ⬅️سپندار مزگان جشن زمین و گرامی داشت عشقه که هر دو در کنار هم معنا پیدا می کردند. در این روز زنان به شوهران خود با محبت هدیه می دادند. مردان نیز زنان و دختران رو بر تخت شاهی می نشوندن ، به اونها هدیه می دادن و ازشون اطاعت می کردند این میشه حرمت واقعی زن- ببینین دین مهر یعنی چی!! ⬅️حالا توجه به برخی داستانهای امروزی ولنتاین جالب است برای نمونه ...⬇️⬇️ چون امسال مثل ۳ سال قبل ولنتاین ندارم زود تر تبریک گفتم....شاید صدامو بشنوی....هنوزم هر صبح برات الکرسی میخونم....دوست داشتم....زیاد....اما بگو تو نامرد نیستی!!!! کار زمانه بود نه؟؟؟؟ هر جا هستی پیشاپیش ولنتاینت مبارک دیگه خسته شدم باید کنم مگه نه؟؟؟ مثل خودت... براستی آیا روز عشق ورزیدن اینگونه است؟؟؟؟ ادامه دارد... 2
مدافع حرم جعفر جعفری 🍃🌷🍃 درتاریخ ۱۳۷۰/۲/۲۰# در خانواده ای کشاورز در روستای استجرود از توابع شهرستان باخرز استان خراسان رضوی متولد شد. ایشان تحت تربیت پدر و مادری دلسوز و متدین بزرگ شد، ولایت بود و بفرمان .♡ 🍃🌷🍃 ۲۵# ساله بود و متاهل تنهایادگارش توراه بود و بعداز ایشان متولد شد و ندیدش. 🍃🌷🍃 وقتی شنید همه ی اهل بیت🌷است، دلش از حمله تکفیری ها به درد آمد، لباس رزم پوشید وبا پدر و مادر خداحافظی کرد. 🍃🌷🍃 همسرش و فرزندی که انتظار بدنیا آمدنش را می کشید را به سپرد و رفت، که نه تنها از و بلکه از اهل بیت عصمت و طهارت🌷 کند‌. 🍃🌷🍃 بود و ، در سینه اش می جوشید، با مضمون و و بخوبی آشنایی داشت. 🍃🌷🍃 ایشان در کشاورزی همراه بود و سعی داشت همیشه به کند،بسیار و ، کوش و و مهربان داشت،و . 🍃🌷🍃
به روایت از پدر : پسرم فرزند و پسرم بود که ۷# بار و بار ماهه به اعزام شده بودند. 🍃🌷🍃 موقع رفتن وخدا حافظی از مادرش می خواست دعا کنه که بشه😭.ماهم با و بدرقه ش کردیم و برای و دعا کردیم.😭 🍃🌷🍃 بسیار می کرد و عاشورا و یاسین را می خواند به امام حسین (ع)🌷و زهرا(س)🌷 خاصی داشت.😭 🍃🌷🍃 وهمیشه در ایام زهرا سلام الله علیها🌷و های ائمه🌷 ، در شون داشتند و برنامه برپا می کرد. 🍃🌷🍃 پسرم ، برای 🤍 از و ♡بودن به و و بود. 🍃🌷🍃 ، فرد العاده گذار بود به ، و می ورزید بود راسخ به داشت با مقاومت و و بود. 🍃🌷🍃
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 🔵 وقتی نوجوان یا جوانی را می بینم که در پارک و خیابان، هایشان را با افتخار از سر انداخته اند و چنان ژست گرفته اند.. افسوس میخورم.. گاهی امکان صحبت نیست.. نگاهی سراپا رقت بار و ترحم انگیز میکنم و میگویم آه تو نمیدانی این های خیابانی که چنین هیز و حریصانه از این موهای زشت و وق زده ات نمیگذرند، تو را دوست ندارند.. تو را طعمه ای احمق و بی ارزش برای هوسهای آنی کثیفشان می دانند.. آه کاش میدانستی قدر هایت را و آنها را نثار مردی میکردی که لیاقت ورزیدن به تو دارد.. نه این چشمهای ناپاک سیری ناپذیر کاش میدانستی این برداشتن قدم اول برداشتن خیلی چیزهاست.. و اول از همه حیا
انگشت به لب مانده ام از قاعده عشق ما یار ندیده تب معشوق کشیدیم
شهید دفاع مقدس، صالح الهیار لو 🍃🌷🍃 در تاریخ ۱۳۴۱/۱/۱ در خانواده اي مذهبي در محله ينگجه شهر فيرورق  درشهر خوی در خانواده ای متدین و مذهبی متولدشد. پدرش به دامداري و کشاورزي اشتغال داشت ،ایشان تحت توجه حاج آقا علي برادر بزرگترش که در کسوت بود در فضائي و روحاني رشد کرد. 🍃🌷🍃 شروع تحصيلات دبيرستاني اش با اوجگيري مبارزات مردمي عليه رژيم پهلوي مصادف بود ایشان و علي اصغر با راهنمائي و هدايت حاج آقا علي فعالانه در و مبارزه عليه دستگاه طاغوت شرکت می کردند. 🍃🌷🍃 و از اين زمان به بعد با به امام خميني (ره) و و به نهضت اسلامي به طور وقت در و قرار گرفت. 🍃🌷🍃 با سري نترس به همراه برادر کوچکترش ها و سخنراني امام خميني را به دور از چشمان مأمورين ساواک بين مردم می کرد. 🍃🌷🍃 ایشان در سال 1360 در رشته و ساختمان از دبيرستان فني رجائی با رتبه ای موفق به اخذ ديپلم شد و به عضويت پاسداران خوی درآمد. 🍃🌷🍃
به روایت از همسر : من و نسبت فامیلی داشتیم. پسر خاله پدرم بودند ،سال 84# با هم ازدواج کردیم. ایشان در سال 89# به عضویت پاسداران درآمدند. 🍃🌷🍃 من مشکلی با در از آل‌الله🌷 نداشتم. ماه 92# به رفت و حدود ماه بعد یعنی در اردیبهشت 93# به خانه برگشت. 🍃🌷🍃 بعد هم بارهابرای انجام به عراق سفر کرد. 20 96# برای و بار به شد، با همه وابستگی و دلبستگی‌هایش به خانواده و زندگی راهی شد و و به بیت(ع)🌷 را برای خودش می‌دانست. 🍃🌷🍃 قبل از اعزام به ، برای خداحافظی با من و دخترم به بیمارستان بقیه‌الله آمد. دخترم النا بیمار و در بیمارستان بستری بود.😔 آمد و گفت باید به بروم. گفتم اجازه بدهید تا دخترمان حالش بهتر شود و بعد از ترخیص به برو. گفت نه باید بروم.😔 🍃🌷🍃 دلش راضی به رفتن بود اما برای من با دو تا بچه سخت بود. گفتم کمی صبر کن، بچه‌ها که بزرگ‌تر شدند بعد برو. گفت نه، باید بروم.😭 🍃🌷🍃
بود و خانوادگی از صدای او برای بیت(ع)🌷 گرم می‌شد اما حالا مدت‌هاست و در فضا شنیده نمی‌شود و جای خالی او در بیشتر احساس می‌شود.😭😭 🍃🌷🍃 وقت بهش گفتم اگر رفتنت را مردم از من پرسیدند چی بگم؟ گفت: بگو رفت، با هم رفت، بگو خودش را بیت(ع)🌷 و کرد. من هم این روزها خودم را با همین می‌دهم.😭 🍃🌷🍃 هر زمان ناراحت میشم به این فکر می‌کنم که و از طرف بود و من را به دادم و را می‌کنم که در این بودم و این قلبم را# آرام می‌کند. 😭 🍃🌷🍃 به تشویق شوهرم که حکم برای را داشته در حال ادامه تحصیل هستم تا بتوانم مسیر را دهم. خبر را ابتدا به اطلاع دادند و پدرشون هم من و دیگر اعضای خانواده را مطلع کردند. 😭😭 🍃🌷🍃
💐 تقدیم به معلمین مهربان و دلسوز💐 حقیقت این است که معلم ها فقط در مدرسه نیستند. می تواند همان کودکی باشد که قهر و ناراحتی اش به چند دقیقه نرسیده تمام می شود و درس بخشش می دهد. معلم می تواند پیرزن بی سوادی باشد که به فرزندان و نوه هایش می‌ورزد و هیچ کس مهربانی و عشق را به خوبیِ او یاد نمی دهد. معلم می تواند کارگری ساده باشد که برای خواسته هایش، صبح تا شب کار می کند؛ کارگری که درس تلاش و جنگیدن برای رسیدن به آرزوها را می دهد. معلم می تواند بیماری باشد که هیچ دردی او را از ادامه ی زندگی ناامید نمی کند، سختی ها را تحمل می کند و درس امید می دهد. دنیا پر از معلم است. معلم هایی که جدا از سن و سال و جدا از تحصیلات، درس زندگی می دهند. هر کدام از ما می توانیم حتی برای یک نفر معلم باشیم، به شرط اینکه چیزی برای یاد دادن داشته باشیم.   ❤️🎊 هفته و روز معلم  را خدمت تمامی معلمان عزیز و زحمتکش تبریک و تهنیت عرض می نمایم .🎊❤️ ❤️ ‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌‌  
بود و خانوادگی از صدای او برای بیت(ع)🌷 گرم می‌شد اما حالا مدت‌هاست و در فضا شنیده نمی‌شود و جای خالی او در بیشتر احساس می‌شود.😭😭 🍃🌷🍃 وقت بهش گفتم اگر رفتنت را مردم از من پرسیدند چی بگم؟ گفت: بگو رفت، با هم رفت، بگو خودش را بیت(ع)🌷 و کرد. من هم این روزها خودم را با همین می‌دهم.😭 🍃🌷🍃 هر زمان ناراحت میشم به این فکر می‌کنم که و از طرف بود و من را به دادم و را می‌کنم که در این بودم و این قلبم را# آرام می‌کند. 😭 🍃🌷🍃 به تشویق شوهرم که حکم برای را داشته در حال ادامه تحصیل هستم تا بتوانم مسیر را دهم. خبر را ابتدا به اطلاع دادند و پدرشون هم من و دیگر اعضای خانواده را مطلع کردند. 😭😭 🍃🌷🍃
🖊 صبحدم ۲۲ بهمن تا ۱۳ خرداد ۱۳۶۸ (رحلت امام) حوادث سنگین بیشماری با محدودیت و نقش خصمانه آمریکا و حمایت همه جانبه دول غربی با کمک گروهها و احزاب متعدد چپ و راست در ایران در مقابله با انقلاب اسلامی بروز کرد. این حوادث آن قدر گسترده بود که هر کدام از آن حوادث به تنهایی می‌توانست مسیر انقلاب را منحرف کند و به شکست بکشاند، اما الطاف الهی و هوشمندی امام و وفاداری و آگاهی ملت ایران ، تمام توطئه‌ها را خنثی کرد به گونه‌ای که ملت ایران ، در سال ۱۳۶۸ در حالی که با پیکر مطهر امام خویش پس از ۱۱ سال تحمل سختی‌ها و مشکلات وداع می‌کرد، جمعیت چندین برابر بیشتر از لحظه ورود بود و پایداری مردم عمیق‌تر و قصدشان بر ادامه راه امام و انقلاب جدی تر و نظام شان علی رغم همه توطئه‌ها و حوادث پر ثبات‌تر از هر زمان دیگر بود. ۹
(ع)💚 ز سوے عرش رحمن ، نوید شادے آمد بشارٺ اے محبان ، آمد ڪجایے یا بن زهرا بده ما را ڪہ روح و ایمان امام هادے آمد (ع)💫🌺 💫🌺
▪و حرف اول است مثل حرف اول ▪عاشورا یعنی قطرات اشكی كه امام حسین(ع) برای فردای اهل بیت خویش ریخت ▪عاشورا یعنی جمع كردن خارهای بیابان در شب تاریك، یعنی سیراب كردن كودك شیرخواره با سرانگشتان پیكانی تیز ▪عاشورا یعنی ضجه های كودكانی غریب در صحرایی سوزان ، یعنی فرو رفتن خارهای بیابان در پاهای كودكانه ای كه به دنبال عشق ندای لبیك سرداده بودند ▪عاشورا یعنی اوج مردانگی و ایستادگی، یعنی تجسم تمام غیرتهایی كه در چشمهای نجیب سو سو میزد ▪عاشورا یعنی دلدادگی به سرچشمه پاكیها،یعنی طعم شیرین عطش در كنار یار،پیامد عشق ورزی به نور ▪عاشورا یعنی پر كردن مشك آب در عین عطش ، یعنی پرپر شدن و دم بر نیاوردن ، یعنی به آسمان پرتاب كردن خون گلوی شش ماهه ای كه از تشنگی به چشمان پدر خیره شده بود،یعنی دفن كردن تمام احساس خویش در پشت خیمه ها ▪عاشورا یعنی وداع آخرین خواهری خسته با برادری از جنس نور، یعنی عین صداقتی كه در آسمانها نظیر نداشت ▪عاشورا یعنی فرود همه غیرت های آسمان در زمین و پرواز همه پاكیها به آسمان،یعنی تمام معصومیت و مظلومیت حق در برابرباطل 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/940703945C4055a1a13e
به روایت از همسر : آقا  خاصی به داشت ،همیشه رو و بابا می کرد و هم باباش بود.😭 🍃🌷🍃 در چند بودند . به آنها میزد، برای شدن میکرد ودر که برای این ها بود می ریخت و را باز می کرد و را به آنها می داد. 🍃🌷🍃 سال بعد از سال دیدنیمان با این ها بود . در این #علی می کرد که آنها شوند،یک روز از من خواست که اگر روزی شد این را دهم. 🍃🌷🍃 سال 95 که کرده بود را دادم . به  اتفاق به این رفتیم... 🍃🌷🍃
در ابتدای راه جوانی و شهرت. بااخلاقی که حتی شاگرد سلمانی چند خیابان آن طرف تر می داند که وقتی با صاحب کارش دعوایش می شود و اخراجش می کنند، تنها کسی است که اگر کند استاد سلمانی رویش را زمین نمی اندازد و او به کارش برمی گردد. 🍃⚘🍃 در این سال ها و با وجود ، هنوز هنر را کنار نگذاشته و با گروه آکروبات خانوادگی اش، به همراه پدر و برادرانش، سفرهای دور و درازی برای اجرای برنامه به کشورهای حاشیه فارس و هند و پاکستان دارد. سفرهایی که هرچند او را از سینمای ایران کمی دور کرده اما در یکی از سفرها در کراچی پاکستان جلوی دوربین می رود. سفرهایی که دنیای را از خانه کوچک خیابان پیروزی تا اغلب کشورهای همسایه گسترده می کند. به موسیقی موسیقی، این اولین نقطه تغییر است. ، پسرک آکروباتیست که هنوز هم در بسیاری از شب ها در کاباره های خیابان لاله زار، در حالی که مهتاب بالانس زنان روی آسمان بشکه چوبی را می گیرد و روی پاهای پدر تعادل خود را حفظ می کند، همچنان برای صابر رهبر یا دیگر چهره های سینمای فیلم فارسی یا نوجوانی فردین می شود یا رل پسرک جیب بر فیلم های قادری را ایفا می کند. او اما به دنبال جدید است. هنری که وجه جدیدی از ذاتی اش را بروز دهد. او که از کودکی با دمخور بود و دستگاههای موسیقی ایرانی را با این ساز غربی به زیبایی اجرا می کرد، حالا برای ادامه تحصیل هنرستان موسیقی را برگزیده، در دست گرفته و عاشقانه می نوازد. برای پدر، برای گروه ارکستر مدرسه و کمی بعدتر، برای عشق. 🍃⚘🍃
۱۸ مبارزه با صهیونیست ها ، احمد قصیر 🍃🌷🍃 در سال  1346# در خانواده‌ای مذهبی در روستای «دیر قانون النهر» از توابع شهر «صور» لبنان متولدشد. و در دامان پرمهر مادر و پدرش بزرگ شده بود، به و دشمنی با کفار، زورگویان و استعمارگران را در جامعه آشوب‌زده و اشغال شده لبنان به درستی آموخت. تا سالگی به همراه خانواده‌اش در و بود. پدرش، مغازه کوچکى داشت که در آن میوه و تره‌بار مى‌‏فروخت و از این راه، هزینه خانواده شان رو  به ‌دست می‌آورد. ایشان  هم در مغازه به می‌کرد، تا از این راه  رو بیشتر کند. 🍃🌷🍃 و یاد گرفت که همواره با استعمارگران و صهیونیست‌های اشغالگر در باشد‌. در آغاز دوران ، چند ماهى برای کار به حجاز عربستان سعودی سفر کرد و با دلگرمی دوستان و همکارى آنان، به کار خرید و فروش ابزار بهداشتى پرداخت. اما با تجاوز رژیم صهیونیستی به به کشور خود، برگشت. 🍃🌷🍃
هر روز بیشتر به تو دلبسته می‌ شویم از میگذرد،اتفاق نیست
مدافع حرم یدالله قاسم زاده 🍃🌷🍃 متاهل بود و دو فرزند  به یادگاردارد، دوتا پسر ۴ و ۶ ساله آقامحمد صادق و آقا محمد جواد 🍃🌷🍃 متولد استان گیلان ولی ساکن تهران بود. ایشان هیچ وقت از رفتن هایش به کسی چیزی نمی‌گفت، نه از در آنجا و نه از که در جایگاه یک نظامی کسب کرده بود. 🍃🌷🍃 همه از گاه و بی‌گاهش اطلاع داشتند، اما کسی زیاد از ایشان پرس‌وجو نمی‌کرد چون می‌دانستند با پرس‌وجو کردن چیزی دستگیرشان نمی‌شود. 🍃🌷🍃 حتی نزدیک‌ترین اعضای خانواده هم از تعداد در اطلاعی نداشتند، و همه اینها به‌خاطر اخلاق خاص ایشان در "نگفتن" آن چیزهایی بود که تجربه می‌کرد. 🍃🌷🍃 به داشت و تمام هم از همین به می‌شد. برای همه زیادی قائل بود. 🍃🌷🍃