eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
4.7هزار دنبال‌کننده
247 عکس
157 ویدیو
36 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian دوستان سوالات خود را می توانند در آی دی استاد ارسال کنند. @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. غزلی زیبا از صائب تبریزی در احوالات پیری بر من از پيري سراي عاريت زندان شده است زندگي دشوار و ترک زندگي آسان شده است خواب من بيداري و بيداريم گشته است خواب منقلب اوضاع من از گردش دوران شده است دل ضعيف و مغز پوچ و خلق تنگ و فهم کند اشتها کم، حرص افزون، معده نافرمان شده است چشم کند و گوش سنگين، دست لرزان، پاي سست جاي دندان جانشين گوهر دندان شده است مي رود آب از دهان و چشم من بي اختيار کشتي بي لنگرم بازيچه طوفان شده است رعشه برده است از کفم بيرون عنان اختيار زين تزلزل، خانه معمور تن ويران شده است عمر گرديده است از قد دو تا پا در رکاب زندگي زين اسب چوگاني سبک جولان شده است هر رگي در پيکر زار من از موي سفيد چون چراغ صبحدم بر زندگي لرزان شده است قامتم گشته است از بار گنه خم چون کمان آه چون تير خدنگ از سينه ام پران شده است کرده دلسرد از حياتم برگريزان حواس زين خزان بي مروت گلشنم ويران شده است در کهنسالي مرا کرده است صيد خويش حرص جسم من در زندگاني طعمه موران شده است گوي سر در فکر رفتن نيست از ميدان خاک قامت خم گشته ام هر چند چون چوگان شده است رفته جز ياد جواني هر چه هست از خاطرم طاق نسيان قامتم هر چند از دوران شده است ريشه طول امل هر روز مي گردد زياد از خزان هر چند نخل قامتم لرزان شده است چون کنم کفران نعمت، کز گراني هاي گوش عالم پر شور بر من شهر خاموشان شده است صبح محشر نيست گر موي سفيد من، چرا صائب اوراق حواسم نامه پران شده است؟ ✍ ‌........................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. شب میلاد عمه ی سادات چشم هایم دوباره بارانی ست دلِ آتش گرفته از عشقم، میزبانِ شبی زمستانی ست شبی از جنس عشق و نور و امید، شبی ازجنس شوق و شور و شعف چشم وا کرده روی دست زمین دختر سربلند شاه نجف در بیان ستایشت بانو با غزل هم زبان ما لال است از بهشت خدا به سوی زمین آمدی و حسین خوشحال است آمدی و شد آسمان و زمین، غرقِ نور تو حضرت زینب عاشقانه قنوتِ گریه بگیر! ابرِ رحمت به حرمت زینب پر زدی تا در آسمان ، پُر شد، همه جا از شمیم عطر خدا آمدی بین واژه های نفاق خط کشیدی به زیر سطرِ خدا در ازل عاشقت شده ست حسین که ندیده تو را خریدار است روز میلاد تو تجلیِ عشق و ایثار هر پرستار است چه مدینه چه کربلا چه دمشق دل من هست روضه خوان حرم در رهت جان خویش را دادند فاطمیون..‌.مداافعان حرم حسین جعفری✍ ‌........................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. گوئیا نازل دوباره سوره ی کوثر شده عرش اعلی صاحب یک حیدر دیگر شده او به حیدر نه که برکلّ جهان زیور شده وارث خُلق‌ نکوی حضرت مادر شده خنده زیبا بر لبان حیدر کرّار شد دختر ختم رسل امروز دختردار شد او برای اولیا نورالهدای دیگر است برمدینه حضرت خیرالنسای دیگر است احمد وحیدر،حسین ومجتبای دیگر است در دیار شام هم کرب وبلای دیگر است او شده مانند مادر بی معلم عالمه هم شده زین أب و هم آینه بر فاطمه پنجم ماه جمادی، ماه، کامل شد از او عرش با ناز قدوم او گرفته آبرو دارد از بس بی نهایت جذبه و خُلق نکو شرح اوصاف خداوندست گویا مو به مو صولت وسیمای او ارثیه ی مولا علی ست ذکر زیبای لبش وقت تولد یا علی ست ماه و خورشیدند روشن از جبین انورش شد عفاف خلق پابست نخی از معجرش می رود تا عرش هر که بوده مسکین درش او شده باب نجات شیعه روز محشرش روز محشر می دهد بر شیعیان زینب امان یک نگاهش می شود مفتاح درهای جنان با طلوع او شده شام غم حیدر سحر شد به نام حضرت زهرای ثانی مفتخر به چه زیبا می کند دائم حسینش را نظر نیست در کرب وبلا از او حسینی تر دگر اوست مجنون الحسین حضرت پروردگار آمده جان را کند در راه عشق او نثار آمده تا با حسینش پر زند تا نینوا هستی خود را کند در راه مولایش فدا سر دهد (الّا جمیلا) در میان دردها کوفه رابا خطبه های خود کند کرب وبلا آمده تا که شود راه امامش مستدام تا شود در کوفه و در شام نائب بر امام وای ،از آن دم که زائر بر تن بی سر شود در کنار قتلگه هم ناله با مادر شود اشک افشان در کنار لاله ی پرپر شود دل خوش بوسیدن زخم روی حنجر شود می شود او محتضر از غارت انگشتری از هزار و نهصد و پنجاه زخم پیکری ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .................... . اللهم ارزقنا زیارةالزینب علیهاالسلام سنگ فرش حرمت بوسه گه حور شده تحفه ی هرشب ِ ماه از حرمت نور شده نظری از تو و شهزاده رقیه برسد کلّ اسباب سفر سمت شما جور شده ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)✍ ............................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. صحبتِ بسیج آمد، در مثل بسیجی کیست؟! هفته بسیج است و، در عمل بسیجی کیست؟! لشکری که پیوسته، مخلصِ خدا باشد در میانِ ما مردم، جلوه اَش کجا باشد هر کجا که دیدی یک، شیعه ی تنوری را مستحقِ تکریم است، اینچنین صبوری را نه ز شعله میترسد، نه ز اِبتلایی سخت هر چه امتحان باشد، سر برآورَد خوشبخت رهروانِ زهرایی، تشنه ی بلا هستند شیعیانِ مولایی، مردِ اِبتلا هستند هر که دردِ دین دارد، دِینِ دین ادا باید همچو چارده معصوم، جانِ خود فدا باید واجب است بر هر کس، جستجوی این مطلب... قصه ی ولایت را، چیست صَعبِ مستصعب؟ هر که دردِ دین دارد، بهرِ دین کفایت نیست دردِ دین به تنهایی، حامیِ ولایت نیست بی بصیرتی در دین، هست عینِ بی دینی عبرت از خوارج را، هان مگر نمیبینی!؟ هر که گیرد از تاریخ، درسِ عبرت و غیرت در اَدای تکلیفِ خود، نمیکند حیرت عده ای شده مقبول، عده ای زِ ایمان رَد عده ای خواصِ خوب، عده ای خواصِ بد کارِ دین و قرآن چیست، غیرِ نصرت افزایی؟ کارِ دینمداران نیست، جز بصیرت افزایی هر که در دلش عشقِ یاریِ ولی دارد الگوی فراوان در، لشکرِ علی دارد با زبانِ گویایش، هر که همچو عمار است فتنه را کند نابود، فتنه گر از او خار است همچو مالک اشتر، هر که هست در میدان میکِشد به رسوایی، طرحِ نیزه و قرآن هر که همچو مقداد است، در ولایتش محکم روزِ امتحانی سخت، با علی شود مَحرم هر که همچو سلمان پا، در رهِ علی بگذاشت نسلی از سلیمانی، در پیِ ولی بگذاشت هر کسی ابوذر وار، از علی کند صحبت عاقبت شود تبعید، در دیاری از محنت! همچو میثم تمار، هر که گوید از مولا عاقبت کِشد بر دار، کارِ عشقِ او بالا هر که همچنان جُندب، بی هَراس می جنگد روزِ یاری مولا، پای او نمی لَنگد هر کسی که جابر وار، طعنِ مجتبی گوید روزِ وصل، نابینا راهِ کربلا پوید هر که همچنان مختار، نقدِ مجتبا دارد بعدِ یومِ عاشورا، میلِ کربلا دارد!!! گاه مردِ میدانی، میرَمَد ز قربانگاه بعدِ کشتنِ مولا، تازه میشود خونخواه خطّ خوبها گاه از، یکدگر جدا گردند گاه مومنین دور از، اهلِ کربلا گردند هر که مستِ دنیا شد، میگریزد از میقات یا چو جابرِ جُعفی، یا چو هَرثمه، هیهات!!! پس پناه باید برد، بر امامِ عاشورا وَرنه همنشین گردیم، در سقیفه با شورا آخرالزمان است و، شعله در کفِ دست است با ولیِ حق هر دم، اِلتزامِ پیوست است گوشِ ما به فرمانِ لحظه لحظه ی آقاست گوشِ او به فرمانِ شخصِ زاده زهراست ............................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. بر چهره ی تابنده ی زینب صلوات بر منطق کوبنده ی زینب صلوات در گریه به صورت حسینش خندید بر گریه و بر خنده ی زینب صلوات ........................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. سلام الله علیها الهی در دلم از چرخ گردون شکوه ها دارم غمی در سینه ام از بیکسیِ مرتضا دارم توانِ آنکه از بستر ز پا خیزم ندارم من که جسمی ناتوان و بی رمق سرتا به پا دارم چه میشد تا حسن در کوچه همراهم نبود آنروز دلی خونین ز چشم پر زخون مجتبا دارم حسین افسرده و زینب حزین و مجتبی گریان چقدراندوه و رنج وغصه و غم،ای خدا،دارم چه شد،مزدِرسالت شد اَدا با کشتن محسن منی که عزت پیغمبری از مصطفا دارم به هرلحظه که ازعمرم رود،عجل وفاتی را به روی لب،به سوی قبله در وقت دعا دارم چنان از هجر جانسوز پدر محزون گردیدم که روی لب هنوزم ناله ی واویلتا دارم دلی پرخون نصیب مرتضی گردیده از اندوه منم جسمی کبود و قامتی از غم دوتا دارم ندارم حاجتی غیر از تمنای اجل یا رب که از او بهر راحت گشتن امید شفا دارم به هر جایی از این خانه ز خون سینه زارم نشانی جانگداز از بعد مرگ خود به جا دارم ........................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. گریه هم دیگر مرا فارغ ز آزارم نکرد ناله هم راحت مرا از چشم خونبارم نکرد مرتضاهرشب ز دردم تاسحر خون گریه کرد سوخت چون شمعی کنارم،لیک بیدارم نکرد با وجودیکه امانم را بریده دردها لیک دردی جز غریبی علی زارم نکرد اینچنینی که مرا انداخت از پا غربتش پشت در،ضرب لگدباضرب مسمارم نکرد سوخت در،درشعله ومن پشت در بودم ولی رحمی آن ضرب لگد مابین دیوارم نکرد دم بدم یا ناله بودو یا که گریه یا که درد غصه ها لطفی براین احوال بیمارم نکرد آنقدر تاصبح تنها غصه بود و فاطمه کز پی همدردی ام جزناله دیدارم نکرد آه از این چرخ گردون،آه از این روزگار که چرا یاریِ یارِ بی طرفدارم نکرد غیر بی مهری که از این شهر دیدم بارها هیچ چیز دیگری از عمر، بیزارم نکرد ✍ ........................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. میلاد نور ای دل بیا به بزم ولا میهمانی است در بیت وحی  زمزمه  شادمانی است امشب ملائک آمده از عرش  روی فرش گویا شب  ولادت زهرای ثانی است عید ولادت است جهان غرق شور و شوق لطفش بسیط و سفره جودش  جهانی است شیرین و بس ملیح و متین است و با وقار نام بلند مرتبه اش آسمانی است جز مادرش زنی به مقامش نمی رسد بحر جلال و شوکت او لن ترانی است خواهی زمهر خواهری اش بشنوی اگر تندیس استقامت وهم مهربانی است چشمش بجز جلال و جمال خدا ندید در کوی عشق مصحف او جاودانی است از شیر مرد شیرزنی جلوه گر شده از هر طرف لیاقت او  قهرمانی است عشاق مهر او به دو عالم نمی دهند جز عشق  هر چه هست در این دهر فانی است ثابت نمود بر همه در کربلای عشق آماده مجاهدت و جانفشانی است "مدهوش" می شود همه عالم ز نام او الگوی عشق و اسوه هر زندگانی است ........................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. شِکوه ها دارم از ایمانی که نیست کُشت من را چشمِ گریانی که نیست آی مردم! یار را گم کرده ام خیمه دارم در بیابانی که نیست از عذاب بچهء نااهل خود نوح شد سرگرم طوفانی که نیست ای بزرگ خاندان! ما بی کسیم خانه ها ویران شده خانی که نیست جای من را بر کس دیگر مده چون که می ترسم از الآنی که نیست معنی ناز و ادای نوکرت هرچه باشد جز پشیمانی که نیست مورم و جاروکش این روضه ام کار دارم با سلیمانی که نیست چون که مجنون حسینم شیعه ام! بی خیال هر مسلمانی که نیست در میان سفرهء ارباب مان بی رقیه خیر و احسانی که نیست ناخنش افتاد و با زحمت کشید... شانه بر موی پریشانی که نیست گفت بابا؛ اینهمه تیزی سنگ ردّ مُهرت روی پیشانی که نیست؟ آخرش با آن دهان خونی اش بوسه زد بر جای دندانی که نیست ............................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. گلستان امامت را گلی یکدانه پیدا شد یَمِ مواج رحمت را یکی دُردانه پیدا شد به گِرد شمع عشق و معرفت پروانه پیدا شد برای جان عالم جان و هم جانانه پیدا شد که از بیت علی امشب نوای شوق می آید که طبع من ز شادی بر سریر ذوق می آید علی امشب ز خوشحالی تبسم بر لب آورده غم هجران زهرا را به پایان زینب آورده به دنیا فاطمه نوزاد خود را امشب آورده علی گردیده شادان ، فاطمه زِینِ اَب آورده همه خوشحال و خندانند از میلاد نور امشب شده چشم نبی روشن ازین جشن و سرور امشب به دنیا کوثر پیغمبرِ حق کوثر آورده برای مرتضی زهرای اطهر دختر آورده ز دریاب ولایت شیر حق را گوهر آورده حسین بن علی را اُمِّ اَب یک خواهر آورده قدم زد در جهان زینب که الگوی زنان گردد که روشن از وجود او زمین و آسمان گردد به دنیا آمده تا رهبر خیل زنان گردد چراغ روشنی در ظلمت مُلک جهان گردد که استاد وفاداری به هر پیر و جوان گردد که عشق آموز خیل کاروان عاشقان گردد علی را مونس و بر فاطمه جان است این دختر حسین بن علی را جان و جانان است این دختر امیر کاروان عشق و ایمان است این دختر به مُلکِ معرفت سرخیل و سلطان است این دختر سفیر عاشقان و محو جانان است این دختر زبانش بهر دشمن تیغ برّان است این دختر علی را وارث نطق و بیان و علم و دین باشد چو زهرا مادرش حُورایِ در روی زمین باشد کجا وصفش توان کردن که حُورائیست چون زهرا کجا مدحش توان گفتن که زهرائیست چون زهرا به علم و معرفت دردانه ی یکتائیست چون زهرا به گلزار ولایت گلشن آرائیست چون زهرا بُوَد زَینِ اَب این دختر که مادر بر جهان باشد که دین از نطق شیرینش همیشه جاودان باشد مبارک باد یا زهرا که نورِ بحر و بر زادی تو هستی کوثر و کوثر بر ابناءِ بشر زادی تو زهرا هستی و زهرا و مانندی دگر زادی حسین بن علی را یاور و نور بصر زادی خدا از بهر قرآن یاور و یار آفرید امشب برای قهرمان کربلا دلدار و غمخوار آفرید امشب به روی دست زهرا یاور دین خدا را بین فراز عرش حق محبوبه ی عرش خدا را بین به روی دست زهرا مصدر مهر و وفا را بین به گلزار ولایت غنچه ی سرخ ولا را بین که نخل عصمت پیغمبری امشب ثمر داده خدا بر آسمانِ غیرتِ هستی قمر زاده چه شور محشری در خانه ات برپاست یا زهرا که بر بال ملائک پای انسان هاست یا زهرا ز تبریک ملائک خانه پر آواست زهرا مبارک بادشان تا عرصه ی اعلاست یازهرا مبارک باد یا زهرا تو را میلاد فرزندت هزاران آفرین بر جان این محبوب دلبندت علی جان زینبت آمد مبارک باد مولا جان که جان در این تنت آمد مبادک باد مولا جان صفای گلشنت آمد مبارک باد مولا جان صفای دامنت آمد مبارک باد مولا جان برای جسم عشق و معرفت او جان جانان است برای حفظ ارزش های عاشورا نگهبان است ............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. یا فاطمة الزهراء ...ممدوحهء محمد و محبوبهء علی کز کبریا رسیده درود مکررش آوای وحی می رسد از صحن خانه اش بوی بهشت می دمد از خاک معبرش حورا نهاده دست به دامان فضّه اش غلمان گشوده چشم به احسان قنبرش گوش علی به زمزمه های سحرگهش چشم نبی به ماه جمال منورش با هل اتی و کوثر و تطهیر و قدر و نور پیوسته بوده ذات خدا مدح گسترش انفاق کرد جامهء نو در شب زفاف چون دید پیر سائله را در برابرش از بس عطای اوست فزون باز هم کم است خلق جهـان شوند اگر سائل درش تا صبح حشر سلسلهء اولیای حق مدیون صبر و نهضت شبیر و شبرش دانشگـه معلـم آزادگان، حسین بود از نخست دامن توحیدپرورش اعجاز وحی داشت پیام مقدسش آیات نور بود کلام منورش از خشت‌خشت خانۀ او مرتفع شده است هر صبح و شام ذکر خداوند اکبرش این است فاطمه که به گلخانۀ بهشت بوسند دست، مریم و حوا و هـاجرش پا می نهد گرسنه به محراب بندگی آنکه رسد طعام بهشتی ز داورش هر بانویی است زیورش از خواندن نماز اما نماز، سجدهء زهراست زيورش زیبد که در نماز بر آن مادر نماز جبریل جانماز ببافد ز شهپرش گویی امیـن وحــی خـداوند، با ادب زانـو زده بـرای تعلـم بـه محضـرش گویی هنـوز پشت در آستـان وحی زهـرا دفاع می‌کند از حـق شوهرش ای کاش روز غربت او حمزه زنده بود یـا می‌رسیـد پاسخ یاری ز جعفرش این نکته نقش خاک قدم‌های فاطمه است آزاده آن زنی‌ست که زهراست رهبرش دشمن گرفته بود کمین در خط رسول فکر هزار فتنه نهان بود در سرش می خواست بعد مرگ پیمبر شود خموش آن جاودان چراغ همیشه منورش غافل از آنکه بعد پدر می کند قیام بر دفع کفر دختر اسلام پرورش غافل از آنکه فاطمه بر دفع دشمنان صحرا و شهر و مسجد و خانه است سنگرش مسجد شراره از در و دیوار برکشید شد داغدیده دخت نبی تا سخنورش با گریه از صحابه کمک خواست آن زمان یک تن نداد پاسخ او غیر شوهرش آن اشک و آه و ناله و فریاد و آن سکوت هرگز نبود هیچکس اینگونه باورش نفرین برآن سکوت که در موج فتنه ها طغیان و ظلم و جور علم شد برابرش نفرین برآن سکوت که از آن سکوت بود اسلام هر چه آمده امروز بر سرش جان داد و تن نداد به بیداد لحظه ای در مرگ نیز سنگر او بود بسترش دین نبی به همت زهرا دوام یافت شد نقش آب نقشه خصم ستمگرش شـد از قیـام فـاطمه اسلام، روسفید با آن که شـد کبـود، عـذار منـورش بعد از چهارده صـده مانده هنـوز هم آثـار آن کبـودی، بـر مــاه منظرش گویی هنوز می‌شنـود گـوش روزگار ذکـر علـی‌علـی ز نفس‌های آخرش روح نماز بود و روان خطابه بود گر شد مزار در بر محراب و منبرش تا شيعه زنده است عزادار فاطمه است پیوسته خون دل چکد از دیدهء ترش باید گرفت درس علی دوستی از او آن گونه ای که درس گرفته است دخترش مولا دو رکن داشت، یکی ختم الانبیا ام الائمه فاطمه شد رکن دیگرش آتش زدند بر در دارالولایه اش سیلی زدند بر رخ از گل نکوترش یک فرد نه دو تن نه شنیدم چهل نفر در پیش دیدگان علی ریخت بر سرش گویی سپهر بر سر مولا خراب شد در شام تار خاکسپاری همسرش... تا ننگرد به سایهء تابوت او كسى بايد شبانه دفن كند دست حیدرش چشمی به خاک تربت پنهان فاطمه چشمی دگر به روضه پاک پیمبرش گفتا به خود چگونه دهم پاسخ رسول!؟ پرسد اگر ز پیکر رنجور دخترش گفتا بخود چگونه به زینب دهم جواب!؟ پرسد اگر ز خانه کجا رفته مادرش... ✍ قطعه ای گلچین و تلفیق شده از چهار قصیده ............................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. ترکیب بند سلام الله علیها به نام زینت مولا، به نام سیده زینب شهنشاهان به قربان ِ غلام سیده زینب به نام شیربانوی ِ مجاهدهای هر دوران خدا زد استقامت را به نام سیده زینب نیاورده به ابرو خم ، در آن دریای طوفان ها که ترس از ظالمان باشد ، حرام سیده زینب فراوان دیده این عالم ، قیامت آفرین اما قیامت کرده در عالم ، قیام سیده زینب ندیده غیر زیبایی ، به رغم میل دنیایی که یک لحظه نچرخیده ، به کام سیده زینب نه حَوا هست و آسیه ، نه مریم هست و نه هاجر بُوَد بالاتر از این ها ، مقام سیده زینب پس از زهرا به زن های دو عالم برتری دارد کسی که گردن سبطین ، حق مادری دارد به نام این همه ایمان ، به نام غیرت زینب غلامم من ، غلامم‌ من ، غلام همت زینب به نام نافله خوان ِ سحرهای پر از ظلمت به نام این همه تقوا ، به نام عصمت زینب نزاید مادری دیگر ، خدیجه تر از این بانو شده خرج خدا یک عمر ، کل ثروت زینب امیر المومنین در دین ما تنها بُوَد مردی که دارد یادگاری در  ، جهان چون حضرت زینب چو عباس است در عالم، همیشه پرچمش بالا بگیرد هر که بر شانه ، لوای نصرت زینب هزار و چار صد سال است در دنیا حرامی ها نمی خواهند باشد الگوی زن عفت زینب الا ای دشمن دین ، جنگ با حق درد سر دارد بدان با چادر زینب ، در افتادن خطر دارد حماسه آفرینی های زینب آفرین دارد چو زهرا مادرش حق گردن دنیا و دین دارد الا ای مردم عالم ، علی تنها نمی ماند اگر زهرای اطهر مثل زینب جانشین دارد تمام شیر زن های جهان قربان آن زن که کفیلی چون یل شیر افکن ِ ام البنین دارد چه باید گفت از آن بی معلم عالمه وقتی که مداحی گرامی مثل زین العابدین دارد زبانش لال هر که دست بسته خوانده آن را که چو بابایش علی دست خدا در آستین دارد به فردوس برین فردای محشر می بَرَد ما را همین بانو که در سوریه فردوس برین دارد اگر هستی حسینی یاد فردا غم نخور دیگر به محشر حضرت زهرای سوریه کُنَد محشر سلام ای حضرت ریحانه ی ریحانه ی طه سلام ای قدر بسیارت ، فراتر از معماها سلام ای مَحرم ِ درد دل عباس و قاسم ها ز مادر با محبت تر ، برای پور لیلا ها که پای قول خود مانده است مثل تو در این عالم؟ که پای اعتقاد خود ، چنین زد دل به دریاها تو با فرعون شامی کرده ای کاری که تا محشر بُوَد بالاتر از درک ِ همه هارون و موسی ها سلام ای آخر آزادگی ، دریای آزادی ذلیل عزم تو بانو ، اگر ها گشت و اماها به تو رو میزنم هر وقت ، دلتنگ نجف هستم که دختر جور دیگر قرب دارد پیش ِ باباها دو عالم بر علی نازد ، علی نازد بر این دختر ندیدم زینبی تر از ، امیرالمومنین حیدر علی با چادر زهرا ، چه غوغایی ، چه تصویری حسین بن علی دارد ، عجب همشیره ی شیری من از آن خطبه هایی که ، عقیله خواند فهمیدم حریف حرف حق هرگز ، نخواهد گشت شمشیری زنی با دست بسته کرد مشت حیله‌ ها را رو زنی مردانه شد کابوس هر زوری و تزویری به هر جمله که می گوید ، به روی منبر محمل ز سرهای بریده می رسد آوای تکبیری زنان کوفه این بانو ، که قرآن یادتان داده نباشد حق الطافش ، به قرآن سنگ تکفیری بریز ای چوب محمل اشک خون با آسمانی ها نشد خواهر کُنَد بهر برادر گریه ی سیری حسینش رفت در عالم ، چه آمد بر سرش یا رب نمی شد باور ام حبیبه ، این بُوَد زینب آذر ۱۴۰۱ ✍ ایام ............................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. سلام الله علیها شروع شعر با خطاب به عج الله تعالی فرجه ای آرزوی عشق، تمنا کنم تو را در شاه بیت عاطفه انشا کنم تورا پرسند اگر تجلی حسن تو را ز من با آفتاب و آینه معنا کنم تورا تو راز سر به مهری و در سجده از خدا خواهم به آه و ندبه که افشا کنم تو را وقتی اسیر غربت دنیایی خودم در کنج دل بگردم و پیدا کنم تو را شرمنده ام که در اثر روسیاهیم خیمه نشین خلوت صحرا کنم تورا (این دیده نیست قابل دیدار روی تو چشمی دگر بده که تماشا کنم تورا) تا مست فیضتان شوم و مستفیض لطف دعوت به جشن (بزم) زینب کبری کنم تو را روشن ز نور عصمت او عالمین شد تفسیر شادی و غم زینب حسین شد حیدر که بوده زینت هستی عبادتش زینب ز عرش آمده گردیده زینتش زینب، چه زینبی؟ که شده در طفولیت آغوش پنج حجت حق مهد عصمتش زینب، چه زینبی؟ ز همان خردسالگی خواندند صابرین، جبل استقامتش جبریل خاکبوس اتاق جلالتش روح القدس ملازم روح قداستش جایی برای عالم دیگر نمانده است آنجا که هست زینب و علم و فقاهتش هرجا سخن به یاد حسین است لاجرم آید کلام زینب و عشق و محبتش چشمی به سمت سایه ی او هم نرفته است سوگند میخورم به حیا و نجابتش زیبا سروده شاعر دلداده ای که گفت: (زینب عفیفه ای است که در راه عفتش) (عباس می دهد نخ معجر نمی دهد) یک لحظه چادر شرف از سر نمی دهد جز مصطفی که نام علی بی وضو نگفت تفسیر نام او احدی مو به مو نگفت تفصیل شان زینب کبری نگفتنی است چون عارفی که قصه رازِمگو نگفت از چهار سالگی غم زینب شروع شد دنیا به جز حدیث جدایی به او نگفت می خواست از حکایت محسن کند سوال آمد میان حنجره بغض گلو نگفت مادر! دلیل روی کبودت چه بوده است؟ هر قدر کرد دخترکش پرس و جو، نگفت مادر دلش گرفت و زبان باز کرد و گفت: (می زد مرا مغیره و یک تن به او نگفت) (زن را کسی مقابل شوهر نمی زند) (مادر کسی مقابل دختر نمی زند) وقتی سخن ز گرمی فردای محشر است زینب به فرق فاطمیون سایه گستر است او ابر رحمت است به دریای کربلا ماییم قطره ای که به دریا شناور است در ماجرای زندگی زینب و حسین یک روح عاشقانه ولی در دو پیکر است رحمت به روح شاعر دلخسته ای که گفت: ابیات ناب را که چنان درّ و گوهر است (احکام ارث در همه جا چون بیان شود سهمی ز خواهر است و دو سهم از برادر است این امتیاز در خور زینب بود که او میراث عشق را به برادر برابر است) جان ها فدای زینب و قلب صبور او از صبر و از غریبی او دیده ها تر است زینب چه دید روز دهم بین قتلگاه کز گفتن و شنیدن آن قلب، مضطر است آن حنجری که بوسه بر آن داد مصطفی حالا نشان بوسه شمشیر و خنجر است آن سینه ای که مخزن اسرار عشق بود دردا که زیر چکمه شمر ستمگر است ( "والشمرُ جالسُُ" نفس مادرش گرفت) (سر را برید و روبروی خواهرش گرفت) ✍ ............................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. کرامت پیشه ای بی مثل و بی مانند می آید که باران تا ابد پشت سرش یک بند می آید کسی که نسل او را می شناسد، خوب می داند که او تنها نه با شمشیر، با لبخند می آید همان تیغی که برقش می شکافد قلب ظلمت را همان دستی که ما را می دهد پیوند می آید همه تقویم ها را گشته ام، میلادی و شمسی نمی داند کسی او چندِ چندِ چند می آید جهان می ایستد با هرچه دارد روبروی او زمان می ایستد، بوی خوش اسفند می آید ولی الله، عین الله، سیف الله، نورالله علی را گرچه بعضی بر نمی تابند، می آید بله! آن آیت اللهی ؛که بعضی خشک مذهب ها برای بیعت با او نمی آیند ، می آید برای یک سلام ساده تمرین کرده ام عمری ولی می دانم آخر هم زبانم بند می آید بخوان شاعر! نگو این شعربافی در خور او نیست کلاف ما به چشم یوسف، ارزشمند می آید به در می گویم این را تا که شاید بشنود دیوار به پهلوی کبود مادرم سوگند... می آید ✍ ................................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. سلام‌الله‌_علیها ✍ کسی در سن هجده سالگی پهلو نمی‌گیرد کسی در خانه‌اش از محرم خود رو نمی‌گیرد جوان وقت نشستن از کسی یاری نمی‌خواهد و تا برخاست از جا دست بر زانو نمی‌گیرد ولی زهرای من این روزها یک دست بر پهلو و دست دیگرش را هم به روی گونه می‌گیرد نمی‌بینم که بنشاند به زانو کودکانش را بغل می‌گیرد اما یاری از بازو نمی‌گیرد به دستی می‌کشد بر گیسوی طفلان خود شانه به دست دیگر اما موج را از مو نمی‌گیرد مرا در کوچه می‌بینند و می‌گویند حیدر نیست علی حتی بیافتد دست بر زانو نمی‌گیرد «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» ................................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. سلام‌الله‌علیها ای ز دیدارِ رُخَت جان پیمبر روشن دیدۀ حق‌نگر ساقی کوثر روشن در سراپردۀ عصمت که ملک راه نداشت از جمالت دل صدّیقۀ اطهر روشن یثرب اَر فخر فروشد به فلک نیست عجب که شد از نور تواَش مطلع و منظر روشن تیرگی‌نیست در آن‌سینه که‌مهر تو در اوست که ز مهر تو شده سینۀ حیدر روشن غنچۀ جان شبیر از گل روی تو شکفت وز تماشای تو شد خاطر شبّر روشن آیت لطف خدایی و به هر دل تابی گر بُوَد سنگ، شود چون دل گوهر روشن نه همین روی زمین از رخ تو روشن شد که ز میلاد تو شد اَنجم و اختر روشن «زیب اب» نام گرفتی و مرا فخر این بس که شد از نام دلارای تو دفتر روشن در سراپردۀ عصمت تو از آن زینِ اَبی که ز سر تا به قدم قدس و عفاف و ادبی ادب آموختۀ مکتب طاهایی تو تربیت‌ یافتۀ دامن زهرایی تو زینت قامت دین، زیور رخسار شرف مظهر کاملۀ عفّت و تقوایی تو گل گلزار نبی، میوۀ بستان علی خانۀ فاطمه را شمع دلارایی تو... عبرت‌آموز زنانی به حجاب و به وقار برتر از آسیه و هاجر و سارایی تو حوریان راست به‌خاک‌قدمت بوسه از آنک غنچۀ گلبن انسیۀ حورایی تو عجبی نیست اگر زینِ اَبَت نام دهند که گرامی ثمر اُمّ ابیهایی تو در صف حشر که هنگام شفاعت باشد مادرت فاطمه را همره و همپایی تو در سراپردۀ عصمت تو از آن زینِ اَبی که ز سر تا به قدم قدس و عفاف و ادبی «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» 📚 آینهٔ صبر ............................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. سلام‌الله‌علیها بعد از حسين ای كاروانش را تو رهبر وان كشتب غرق تلاطم را تو لنگر ای تو پدر را زيب و زينت از صفايت وی زينت دنيای هستی از وفايت تنها نه مير مومنان را نور عيني بنت الاميری زينبا! اخت الحسينی! ای دستگير كودكان بی‌پدر، تو وی غمگسار مادران بی‌پسر، تو اين بارها آن قامت رعنا خميده وز پای طفلان خارها بيرون كشيده ای سايه‌اش از نيزه افتاده به سر تو در زير نيزه با برادر همسفر، تو رفتيد با هم تا به شام غم رسيديد رفتيد و تا ويرانهٔ ماتم رسيديد وقتی كه بار كاروان افتاد، شب بود جام‌شفق از خون‌وظلمت، لب‌به‌لب بود انگار می‌گرييد چشمان زمان هم چشم زمين تر بود و چشم آسمان هم چون دودمان مصطفی كردند غارت بستند طفلان را به زنجير اسارت گفتند: اينك! اينكا! پايان نهضت پايان طوفان‌های دريای ولايت كنديم شيرازه كتاب مرتضا را در گل گرفتيم آفتاب مصطفي را غافل كه زينب مانده‌است و می‌خروشد مانده است تا چون شير غرانی بجوشد آنجا در آن مخروبه كز عالم جدا بود يك زن، امير كاروان كربلا بود زن نه كه او مرد آفرين روزگار است زن نه كه‌او بنت‌الجلال، اخت‌الوقار است نام خدا نقش جبينت بود، زينب! دست خدا در آستينت بود، زينب! گر زادهٔ مرجانه را رسوا نمی‌خواست ايزد زبانت را چنان گويا نمی‌خواست ايراد اگر آن خطبهٔ غرا نمی‌شد آن دودهٔ اهريمنی رسوا نمی‌شد از خطبه‌ات ظلم يزيدی ريشه كن شد فريادهايت كفر را انديشه كن شد اين ماجرا دنباله آن ماجرا بود شام انتهايش ابتدای كربلا بود «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» ............................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. بِحَقّ زينب عَجّل لوليّكَ الْفَرَج " يَابْنَ السُّرُجِ الْمُضيئَةِ... " اَدرِكني " يَابْنَ الشُّهُبِ الثّاقِبَةِ... " اَدرِكني " يَابْنَ السُّبُلِ الْواضِحَةِ... " اَدرِكني با ندبه ز هجرانِ تو اَم زنده، ولی... می‌میرم اگر نبینمت باز، بلی از لحظه‌ی خَلق گشتنم مالِ تو اَم از آمدنم به خاك، دنبال تو اَم مبهوتِ تجلّیاتِ اجلال تو اَم " هَل نَنتَقِعُ بِعَذبِ مائِک... " به لبم من منتظرِ امر تو هر روز و شبم ای کاش که این فاصله ها کم گردد دل در طلبت چشمه ی زمزم گردد " عَجّل لِوَلیّكَ الْفَرَجْ " دم گردد لبریز، دل از نورِ حضورت باشد حاجت، فقط از خدا ظهورت باشد ای منتقم حیدر و طاها! مددی ای منتقم حضرت زهرا! مددی ای منتقم زینب کبری! مددی بر سر کنم از ماتم هجرانِ تو خاک یابنَ الزّهرا! " مَتی تَرانا و نَراك " ای صاحبِ اختیارِ دوران! برگرد فریاد رس ِ قلب پریشان! برگرد ای ترجمه‌ی زنده‌ی قرآن! برگرد ما را بِرَهان ز عصر حیوانیّت ای آمدنت ظهور انسانیّت! ✍ چهارشنبه ۹ آذر ۱۴۰۱ ............................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. 🌹🌹🌹 بر قرار و در مدارِ باوفایی زیستی ای که پیش از کربلا هم کربلایی زیستی با محمّد زخم خوردی، با علی فرقت شکافت مصطفایی زیستی و مرتضایی زیستی دم به دم با پهلوی مادر شکستی در خودت لحظه‌ها را در تبِ داغِ جدایی زیستی خون‌جگر بودی تمامِ عمر از زهرِ جفا مجتبایی، مجتبایی، مجتبایی زیستی بی‌زمان در بارگاهِ قدس با عشقِ حسین پیش از آنی که به این دنیا بیایی زیستی آمدی از  «جانِ عالَم» خود پرستاری کنی دورِ او هر لحظه گشتی و فدایی زیستی غیرِ زیبایی ندیدی در بلابارانِ عشق از اَلَستِ عاشقی قالوا بلایی زیستی از نیستان دور ماندی، داغ غربت بر جگر در هوای ناله‌های نینوایی زیستی خطبه خواندی حیدری از مصحفی آتش‌به‌جان هم‌نَفَس با آیه‌های روشنایی زیستی عالَمی دیگر مگر سازند و از نو آدمی تا عیان گردد که بودی و کجایی زیستی پر بزن! وقتِ پریدن آمد ای که سال‌ها در قفس هر لحظه با شوقِ رهایی زیستی ✍ ............................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. السلام علی جبل‌الصبر فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن من که از عشق شما هیچ نمی دانم که وَ به جز مدح شما هیچ نمی خوانم که روی از محضرتان نیز نگردانم که وقت خدمت همه جا گوش به فرمانم که     پس نگاهی به من از لطفِ لبالب بکنید     وَ عنایت به من از جانب زینب بکنید شورشی در دلم افتاده و پُر تاب و تبم پای تا سر همه دردم همه آه و تعبم سائل این درم و هست گدایی لقبم چه کنم؟ خاک ره دختر شاه عربم     دختر شاه عرب ثانی زهرا زینب     زینت نام علی طالی زهرا زینب از حیایش چه بگویم که حیا مفتخرش از یقینش چه بگویم که خدا در نظرش از وقارش چه بگویم که مَلَک خاک درش چه بگویم که شود مدح و ثنا و خبرش     یک نخ معجر او حبل خدای احد است     چاره مشکل ما نسخه زینب مدد است از زمین تا به سماوات همه حیرانش همه حیران که چه کرد او به سر پیمانش سر پیمان بگذشت از سر فرزندانش وَ گذشت از خود و شد فانی در جانانش     سفر عشق کسی دیده چو او پیمودن؟     در ره عشق کسی دیده چو او فرسودن؟ هر زمان نیت مدحت به دلم می ریزد وقت مدحت عرق شرم قلم می ریزد بعد هم قاعده شعر به هم می ریزد و به دل یاد شهیدان حرم می ریزد     عمه جانی و به تو سخت تعصب داریم     از همین است که ما با تو تقرب داریم مصدر کشف و کرامات تویی یا زینب به خدا اعظم آیات تویی یا زینب مصحف صبر و بلیات تویی یا زینب حضرت عمه سادات تویی یا زینب     اگر از لطف به دلها نظری اندازی     صف ببندند دوباره همه بر جانبازی جبل الصبر نگاهی که دلم بی تاب است دل آشفته من تنگ رخ احباب است به خدا خسته شدم موقع فتح باب است دل من تنگ ضریح و حرم ارباب است آخر شعر دلم را به قوامی برسان به شهیدان حرم نیز سلامی برسان ✍ ................................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. بیت وحی و شعله های نار أَینَ المُنتَقِم سوخت در آتش گل و گلزار أَینَ المُنتَقِم این صدای ناله زهراست می آید به گوش از میان آن در و دیوار أَینَ المُنتَقِم مادر و شش ماهه باهم پشت در افتاده اند کار شد بر خادمه دشوار أَینَ المُنتَقِم خون محسن می‌چکد از آن درِ آتش زده خون زهرا ریزد از مسمار أَینَ المُنتَقِم با چهل نامرد شد در کوچه زهرا رو به رو وایِ من از این همه آزار أَینَ المُنتَقِم در کنار قبر زهرا نیمه شبها تا به صبح ناله میزد حیدر کرار أَینَ المُنتَقِم دید تا طشت پر ازخونِ حسن را خواهرش گفت با چشمان گوهر بار أَینَ المُنتَقِم نیزه داران آنقدَر بر پیکر اکبر زدند شد تنش مانند نیزه زار أَینَ المُنتَقِم با عمود آهنین افتاد آخر بر زمین با سر آن سر لشکر و سردار أَینَ المُنتَقِم خون اصغر را که می پاشید سمت آسمان گفت جدّت با دل خونبار أَینَ المُنتَقِم کرد با خون دلش مویِ سفیدش را خضاب بین مقتل سیدالاحرار أَینَ المُنتَقِم در میان قتلگه که دست و پا میزد حسین در حرم شد کار زینب زار أَینَ المُنتَقِم از حرم تا قتلگه میزد صدا (أَینَ الحسین) تا تنش را دید میزد زار أَینَ المُنتَقِم زجر ملعون دختر از قافله جا مانده را می‌کشد با زجر روی خار أَینَ المُنتقم زینبی که سایه اش را چشم نا محرم ندید شد تماشایی سرِ بازار أَینَ المُنتَقِم عبدالحسین میرزایی ✍ ................................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. ایام سلام_الله_علیها شب تولد زينب بلند شو مادر به جان دخترت امشب بلند شو مادر شب تولد زينب دعاي مرگ مكن بياو خانه مهيا براي مرگ مكن شب تولد زينب بخند مادر جان دو پلك زخمي خود را مبند مادر جان شب تولد زينب نفس بكش مادر بيا ز دست اجل دست پس بكش مادر شب تولد من مثل شمع ميسوزي به جاي طفل به تابوت چشم مي دوزي فداي آنهمه احساس مادرانه تو شب تولد زينب كجاست شانه تو شب تولد من تير مي كشد پهلوت شب تولد من درد مي كند بازوت شب تولد من دست من كفن دادي به جاي هديه به من كهنه پيرهن دادي ✍ ............................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
علیه_السلام ✍ آخر ای کرببلا دیدنت آرزوی ماست روز و شب زیارت کوی تو گفت و گوی ماست گوییا گنبد تو همیشه روبروی ماست خواب ما خیال تو ، جرعه ی تو سبوی ماست کِی شود بوسه زن خاک حریم تو شَویم جان دهیم و تا همیشه ما مقیم تو شَویم خاک تو بوی غم غریبی دلبر ماست سایه ی گلدسته ات همیشه روی سر ماست شور و غوغای حرم قیامت و محشر ماست لحظه لحظه یاد تو ستاره ی باور ماست آخر از فراقت ای کرببلا می میریم همچو نی ناله زنان ز نینوا می میریم محنت اهل سما زمزمه های محنتت مجلس عزا خدا به پا کند ز غربتت همه انبیا پی طواف تو به نوبتت بانویی غم زده از عرش رود زیارتت بس عزیز است برای همگان خاطر تو مادرت هر سحر جمعه شود زائر تو کربلا تو به برت نور دو عین را داری کربلا هستی و شور عالمین را داری کربلا صفای بین الحرمین را داری کربلا به خود بناز که تو حسین را داری کربلا از آسمان ، دیدن تو چه با صفاست کربلا قسم به حق زائر تو خودِ خداست ................................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. یا اباعبدالله الحسین(ع) در حق ما چقدر درعالم جفا شده مکر سقیفه معرکه ی کربلا شده "این کشته ی فتاده به هامون حسین توست" این صید دست وپازده در خون رها شده آن پیکری که جان نبی بود اینچنین مهمان سنگ و نیزه و تیر و عصا شده روز دوشنبه کشته شدی بین کوچه ها ازآن به بعد دشمن ما بی حیا شده دشمن چه کرده با بدنت ای بردارم انگار استخوان تنت جابه جا شده رگ های گردن تو چرا نامرتب است مذبوح من چگونه سر تو جداشده عباس را بگو که بیا غیرت حرم پای حرامیان به سوی خیمه وا شده هرکس غنیمتی ز تنت برده ای غریب سهم تو هم زجنگ فقط بوریا شده ابوذر رئیس میرزایی(بهار)✍ ................................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. دو امانت ؛ قرآن و عترت نبی به تارک ما تاج افتخار گذاشت برای امت خود فخر و اقتدار گذاشت نخواست اجر رسالت ولی دو گوهر پاک میان ما دو امانت به یادگار گذاشت دو گوهری که عزیزند چون نبوت او یکی کتاب خدا و یکی‌ست عترت او از این دو، مقصد و مقصود او هدایت بود همه هدایت او نیز در ولایت بود مودتی که ز ما خواست بر ذوی القربی از او به ما کرم و عزت و عنایت بود خطاب کرد که این هر دو اعتبارِ هم‌اند هماره تا ابد الدهر در کنار هم‌اند به حق که این دو همانند نور و خورشیدند که از نخست به قلب بشر درخشیدند چهارده سده بگذشته هم‌چنان شب و روز ز هم جدا نشدند و فروغ بخشیدند چنان که نور و چراغ‌اند لازم و ملزوم یکی‌ست مکتب قرآن و چارده معصوم.. سوای قرآن، مؤمن فنا بُوَد دینش بدون عترت هرکس خطاست آیینش کسی که گفت کتاب خداست ما را بس کند هماره خدا و کتاب نفرینش به آیه آیۀ قرآن قسم، بُوَد معلوم که دین شیعه کتاب است و چارده معصوم چهارده مه تابنده، چارده اختر چهارده صدف نور، چارده گوهر چهارده یم توفنده، چارده کشتی چهارده ره روشن، چارده رهبر چهارده ولی و چارده مسیحا دم که هم مؤیِد هم بوده، هم مؤیَد هم هزار حیف که امت ره وفا بستند پس از رسول خدا عهد خویش بشکستند هنوز جسم حبیب خدا نرفته به خاک به دشمنان خدا دسته دسته پیوستند به بیت فاطمۀ او هجوم آوردند به جای گل همه هیزم برای او بردند مدینه دستخوش فتنه‌ای عجیب شده‌ست بهشت وحی محیط غم حبیب شده‌ست کجا روم؟ به که گویم؟ چگونه شرح دهم؟ علی که بود وصی نبی غریب شده‌ست سقیفه گشته به پا و غدیر رفته زِ یاد چه خوب اجر نبی داده شد، زهی بیداد!.. چه روی داد که بستید دست مولا را؟ رها ز بند نمودید دیو دنیا را؟ چرا رسول خدا را ز کینه آزردید؟ چرا به بیت ولایت زدید زهرا را؟ طریق دوستی و شیوۀ وفا این بود؟ جواب آن همه احسان مصطفی این بود؟ عدو به آتش اگر جنت الولا را سوخت شراره‌اش حرم‌اللهِ کربلا را سوخت نسوخت چادر دخت حسین را تنها پَرِ ملائکه و قلب انبیا را سوخت بُوَد به قلب زمان‌ها فرود آن آتش بلند تا صفِ حشر است دود آن آتش قسم به فاطمه و باب و شوی و دو پسرش که هرچه آمده اسلام تا کنون به سرش خلافِ خلق، همان اختلافِ اول بود که شد جدا ره امت ز خط راهبرش هماره «میثم» طیِ رهِ کُمیت کند به نظمِ تازه، حمایت ز اهل‌بیت کند ✍ .................................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab