بسم الله
🔵سازمان #تحریف در صدر اسلام
وَ لَا تُحَدِّثِ النَّاسَ بِكُلِّ مَا سَمِعْتَ بِهِ فَكَفَى بِذَلِكَ كَذِباً (#نامه_69)
هرآنچه را میشنوی به مردم بازگو مکن چون همین بازگو کردن برای دروغ گویی کافی است!
🔻🔻 🔻🔻 🔻🔻
1. در پیشگوییهای پیامبر آمده بود #ذوالخویصرة، که بدترین مردم است، توسط "بهترین فرد امتم" کشته خواهد شد.
2. #عمروعاص در نامهای به #عایشه نوشت: من ذوالخویصره را در اسکندریة کشتهام.
3. عایشه روزی از #مسروق اجدع پرسید: تو از عزیزان من هستی، فرزند من هستی، [به من دروغ نگو و راستش را بگو ببینم] آیا از سرنوشت ذوالخویصره خبری داری؟
مسروق به او گفت: بله او را علی ع در حوالی نهروان کشت!!
عایشه گفت: شاهدی بر این سخنت داری؟
مسروق میگوید: رفتم و پنجاه مرد عادل آوردم و در نزد عایشه گواهی دادند که ذوالخویصرة را علی در #نهروان کشته است!
#عایشه وقتی واقعیت را فهمید عصبانی شد و گفت: خدا عمروعاص را لعنت کند او برای من نوشته بود که خودش در اسکندریه، ذوالخویصره را کشته است! حالا که چنین کرده من واقعیت (#فضائل_علی) را کتمان نخواهم کرد سپس گفت: از #پیامبر شنیدم که فرمود: ذوالخویصرة به دست بهترین فرد امت من کشته خواهد شد. شرح ابن ابی الحدید 2/267
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
#رسانه #سواد_رسانه_ای
#با_معارف_نهج، شماره 133
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
وَ لَا تُحَدِّثِ النَّاسَ بِكُلِّ مَا سَمِعْتَ بِهِ فَكَفَى بِذَلِكَ كَذِباً (#نامه_69)
هرآنچه را میشنوی به مردم بازگو مکن چون همین بازگو کردن برای دروغ گویی کافی است!
✍️هر مطلبی، هر فیلمی، هر عکس یا هر دادهای را که در فضای مجازی به دستمان میرسد با عجله برای دیگران ارسال نکنیم مگر اینکه به صحت آن اطمینان داشته باشیم.
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
با زیبایی های نهج
🔵 #بهترین نگهبان ...
#حکمت_306: کفی بالأجل حارساً.
#مرگ برای نگهبانی کافی است.
🌹عناصر زیبایی شناختی :
دومین عنصر زیبایی شناختی در این عبارت تشبیه است. در این #تشبیه بلیغ، مرگ به یک نگهبان تشبیه شده. فایده نگهبان، حفظ از خطرات است. اگر مرگ نگهبان است پس خطر و دشمن کیست که قرار است مرگ ما را از او حفظ کند؟
پاسخ این سوال را میتوان اینگونه داد که کسی که با مرگ انس گرفته باشد از هیچ عامل ترسانندهای هراس نخواهد داشت چنانکه گویا همین انیس (مرگ) نگبهان او است. (والله لابن ابیطالب آنس بالموت من الطفل بثدی امه = به خدا سوگند اُنس پسر ابوطالب با مرگ بیشتر از اُنس کودک با آغوش مادرش است#خطبه_6)
#وجه شبه دیگر در اینجا احساس آرامشی است که نگهبان به انسان می دهد. حاصل اعتقاد به مرگ و انس گرفتن با آن، یک آرامشی است که در کنار هیچ نگهبان مادی به دست نمی آید.
معنای عمیقتری که در این تشبیه وجود دارد آن است که این نگهبانیِ مرگ، صرفا نگهبانی از جسم ما نیست بلکه نگهبان روح و دین ما نیز هست. کسی که اعتقاد به مرگ دارد و میداند که این فرصت ها روزی به پایان می رسد در دین خود بیشتر احتیاط میکند.( لَيَمْنَعُنِي مِنَ اللَّعِبِ ذِكْرُ الْمَوْت= یاد مرگ مرا از لهو و لعب بازمیدارد #خطبه_84)
🔔نکته :
نکته جالبی که در اینجا وجود دارد این است که درک مخاطب از ماهیت مرگ، عوض میشود. به راستی اگر قرار است مرگْ نگبهان انسان باشد پس عامل خطرزا چیست؟ عامل خطرزا باید عناصری چون غفلت، دنیاگرایی، ترسو بودن و ... باشد، چنین تشبیهی باعث میشود در قوهی عاقلهی انسان جای مصادیق خطر و مصادیق امنیت کاملا تغییر یابد. این تغییر درک در درون انسان، به شدت انسان را کنترل میکند و رفتارهای او را تغییر میدهد، که امروزه در فلسفه اخلاق از آن به #قدرت_انگاره یاد میکنند.
سومین عنصر زیبایی شناختی #ایجاز است. وجود همه آنچه در مورد این کلام نورانی گفتیم و نگفتیم در غالب سه کلمه سبب پیدایش ایجاز بلاغی# (ایجاز قصر ) شده است. گویا این سه کلمه فریاد می زند که درون من حرف های زیادی برای گفتن نهفته است.
✍️استاد محمد سرافراز، حوزه علمیه قم
#بازیباییهای_نهج، شماره 46
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
📢#آشنایی_با_خطبه 8
1️⃣فضای صدور خطبه
در آستانه #جنگ_جمل #زبیر و #طلحه به شدت از نظر افکار عمومی حتی در میان طرفداران خودشان با این اشکال مواجه بودند که وقتی با علی بیعت کردهاند چرا بیعتشکنی میکنند؟ زبیر برای توجیه این بیعتشکنی گفته بود که من با قلبم بیعت نکردهام فقط با دستم و به اکراه بیعت کردهام. امام این سخن را در پاسخ به این ادعای او و برای مقابله با جریان #تحریف بیان کردهاند.
➕البته بعد از جنگ #عبدالله_بن_زبیر نیز برای نجات پدرش از فشار افکار عمومی باز همان ادعای پدرش را تکرار میکرد که حضرت علی ع فرزندشان امام مجتبی ع را مأمور کردند که خطبهای در ردّ سخن عبدالله بن زبیر ایراد کند. #امام_حسن در خطبه خود این سخن پدر (خطبه 8) را نیز اقتباس کرد (کتاب الجَمَل شیخ مفید) خطبه امام حسن علیهالسلام آنقدر گیرا بود که فورا شاعری در مدح ایشان قصیدهای سرود. (کتاب الجمل ابیمِخْنَف)
2️⃣اهمیت خطبه
1.اهتمام به جلوگیری از فریب افکار عمومی.
2.حساسیت به تحریف حقایق.
3.ارائه نمونه ای از برخورد منطقی و مستدل برای ابطال استدلالی که دستمایه فریب افکار عمومی است.
2️⃣مضامین خطبه
این خطبه، پاسخی منطقی و حقوقی به زبیر است. وی در جریان جنگ جمل، در توجيه پیمان شکنی خود که امری ناپسند در میان عرب بود، ادعا می کرد که: «من تنها با دست خود بيعت كردم، نه با دل». امام علیه السلام در پاسخ می فرمایند: «او بايد قرينه قابل قبولى كه بر اين امر گواهى دهد اقامه كند در غير اين صورت بايد دوباره به آنچه از آن خارج شده باز گردد و نسبت به بيعتش وفادار باشد».
سخن زبیر، تركيبى است از اقرار به بیعت و ادّعای عدم موافقت قلبی با بیعت، اقرارش مسموع و مقبول است و امّا در مورد ادّعا بايد اقامه دليل كند. کلام امام مبتنی بر دو اصل پذیرفته شده حقوقی است که عبارتند از: «إقرار العقلاء علی أنفسهم جائز» و «البینة علی المدعی»، دو اصلی که در همه جوامع حقوقی و قضائی دنیا مورد پذیرش است.
3️⃣مصادر #خطبه_8
الجَمَل شیخ مفید/ الجَمَل واقدی
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
✍️استاد علی رحیمی ؛ حوزه علمیه شیراز
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵ترجمه #کلمه_إحکام در نامه 53
کلمه إحکام به معنای کاری را با اتقان و استحکام و دقت انجام دادن است. بیتوجهی به این نکته لغوی در ترجمه برخی فرازهای نهجالبلاغه مانع از کامیابی مترجمان در انتقال دقیق معنا به زبان فارسی شده است.
☑️مثلا در جمله «فإِنَّكَ لَا تُعْذَرُ بِتَضْيِيعِكَ التَّافِهَ لِإِحْكَامِكَ الْكَثِيرَ الْمُهِم» (ترجمه دشتی: هرگز انجام كارهاى فراوان و مهم، عذرى براى ترك مسئوليّتهاى كوچكتر نخواهد بود.) #نامه_53
کلمه «إحکام» معنای دقیقی دارد (کار را با اتقان انجام دادن). کاربرد کلمه إحکام در اینجا نشان میدهد که بهانه مدیران در بیتوجهی و #تضییع_حقوقِ ناچیز این است که میخواهیم کارهای مهم و بزرگ را با اتقان و دقت و انرژی بیشتری انجام دهیم.
🔸بسیاری از مترجمان به این بُعد از معنای کلمه «إحکام» (اتقان العمل) توجه نکردهاند. برای همین در ترجمههایشان نتوانستهاند نشان دهند که حاکمان و مدیران در تضییع #حق ناچیز فریب چه چیزی را خوردهاند و به چه بهانهای این حقوق را تضییع کردهاند؟!
#با_مترجمان_نهج، شماره50
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵#تحریف حقایق پس از پیامبر ص
🔻در سالهای پس از وفات پیامبر چنان حقایق اسلامی #تحریف شد که مردم و نخبگان به جای سنت پیامبر ص، #سیره_شیخین را معتبر میدانستند!
✍️ گزارش زیر مربوط به شهر مدینه است که زادبوم سنّت پیامبر بوده است.
🗞ابن عباس با عروة بن زبیر که فقیه مدینه شده بود، گفتوگو میکرد.
ابنعباس گفت: پیامبر متعه حج را انجام میداد.
عروة گفت: خب باشد ولی ابوبکر و عمر این کار را نهی کردهاند!
ابنعباس گفت: این عروه کوتوله (عُرَیّة مصغّر عروة) چه میگوید؟
یکی گفت: میگوید: شیخین از تمتع در حج نهی کردهاند.
ابنعباس گفت: این قوم هلاک خواهد شد؛ چون من میگویم: پیامبر چنین و چنان فرموده اما آنها در جوابم میگویند: عمر و ابوبکر نهی کردهاند!!(مسند احمد، 5/228)
↩️برای فهم اینکه امیرالمؤمنین ع با چه جامعه ای روبرو بود و چرا نمیتوانست اصلاحات لازم را در آن جامعه کاملا کج شده، اعمال فرماید، شناخت این جامعه لازم است.
#با_معارف_نهج، شماره 134
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵دوازده دوگانهی لازم و کافی برای تقویت #تقوا
فَاتَّقُوا اللَّهَ تَقِيَّةَ مَنْ سَمِعَ فَخَشَعَ وَ اقْتَرَفَ فَاعْتَرَف وَ وَجِلَ فَعَمِلَ وَ حَاذَرَ فَبَادَرَ وَ أَيْقَنَ فَأَحْسَنَ وَ عُبِّرَ فَاعْتَبَرَ وَ حُذِّرَ فَحَذِرَ وَ زُجِرَ فَازْدَجَرَ وَ أَجَابَ فَأَنَاب و وَ رَاجَعَ فَتَابَ وَ اقْتَدَى فَاحْتَذَى وَ أُرِيَ فَرَأَى (#خطبه_83) #خطبه_غراء
✍️از خدا بپرهيزيد، به مانند پرهيز كردن كسى كه؛
1. [هم] شنيد و [هم] ترسيد (َسمِعَ فَخَشَع)
2. گناه کرد ولی [توبه و] اعتراف نیز كرد (اقْتَرَفَ فَاعْتَرَف)
3. [با قلبش از خدا] ترسید اما [با اعضای بدنش] عمل نیز کرد، (وَجِلَ فَعَمِل)
4. از گناه دورى جست اما کار خیر هم انجام داد (حَاذَرَ فَبَادَرَ)
5. [به قيامت] یقین پيدا كرد اما کارهایش را هم نیکو کرد، (أَيْقَنَ فَأَحْسَنَ)
6. عبرتهای گذشتگان به او رسید اما عبرت نیز گرفت (عُبِّرَ فَاعْتَبَر)
7. تحذیرها به او رسید اما حذر نیز کرد (حُذِّرَ فَحَذِر)
8. نهیهای خداوند به او رسید اما به آن عمل نیز کرد (زُجِرَ فَازْدَجَرَ)
9. دعوت انبيا را پذیرفت اما به توبه و انابه نیز پرداخت (أَجَابَ فَأَنَاب)
10. به عقلش مراجعه کرد اما توبه نیز کرد (راجع فتاب)
11. به انبیای الاهی اقتدا کرد اما پای در جاپای آنان نیز نهاد(اقْتَدَى فَاحْتَذَى)
12. نشانههای حق به او نشان داده شد اما او هم آنها را دید (أُرِيَ فَرَأَى)
#با_معارف_نهج، شماره 135
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
با زیبایی های نهج
🔵 #غفلتْ خانه ....
#نامه ۴۴ نهج البلاغه :
فَاحْذَرْهُ، فَاِنَّما هُوَ الشَّيْطانُ، يَأْتِى الْمَرْءَ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ يَمينِهِ وَ عَنْ شِمالِهِ، لِيَقْتَحِمَ غَفْلَتَهُ
امام علیه السلام در این نامه خطاب به زیاد ابن ابیه می فرماید : از معاویه بر حذر باش. حقیقتا او شیطان است. او از مقابل ، پشت سر ، از راست و چپ به سوی انسان می آید تا وارد غفلت خانه او شود.
🌹عنصر زیبایی شناختی :
ماده اقتحم به معنای داخل شدن است. انتظار می رفت که مفعولِ این فعل یک مکان باشد همچنان که در استعمالات همینگونه است. اما در اینجا حضرت به جای اینکه وارد شدن را به ذهن و افکار او (مکان وسوسه ) استناد بدهند ، به غفلتی که در فکر او خانه کرده استناد می دهند. حاصل این تعبیر این است که محل ورود شیاطین، غفلتْ خانه های فكر انسان است. هر جا غفلتی باشد آنها از هر طریقی که بتوانند وارد آنجا می شوند.
🔔در علوم بلاغی به این گونه تعابیر که فعل را به چیزی اسناد می دهیم که حقیقتا نباید به آن اسناد داده می شد #مجاز_عقلی گفته می شود. ( الاسناد الی غیر ما هو له )
اصلی ترین ویژگی مجاز عقلی ، #مبالغه ای است که به همراه دارد. گویا همه حیثیت چنین فردی غفلت است که شیطان میخواهد وارد این سرای غفلت بشود.
✍️استاد محمد سرافراز، حوزه علمیه قم
#بازیباییهای_نهج، شماره 47
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
📢#آشنایی_با_خطبه 9
1️⃣فضای صدور خطبه
این خطبه پس از جنگ جمل ایراد شده است (پیام امام، ج1، ص473).
2️⃣اهمیت خطبه
در این خطبه به یک اصل روانشناسی اشاره رفته است و آن اینکه در میدان کارزار، غوغاسالاری و #عملیات_روانی ناشی از احساس ضعف است یعنی از آنجا که فرد، خود را در مقابل حریف، ناتوان می یابد، سعی می کند که این ضعف را با هیاهو و تهدیدهای فراوان جبران کرده و خود را قوی نشان دهد ولی کسی که خود را نیرومندتر از دشمن می داند، با تکیه به توان داخلی، نیازی به دست اندازی به عوامل خارجی برای جبران ضعف خود نمی بیند لذا برخی شارحان گفتهاند که تهدید و هیاهو قبل از جنگ نشانه ترس، و سکوت و سکون، نشانه شجاعت است (ابن میثم، ج1، ص284؛ سید عباس موسوی، ج1، ص137)
3️⃣مضامین خطبه
حضرت امیرعلیه السلام به خصلت اصحاب جمل و خصلت خود اشاره کرده است. آنان در مقام سخن وری، با تهدید، غوغا به پا کرده ولی در مقام عمل، سست و ترسو هستند، لکن حضرت امیر علیه السلام بدون نیاز به غوغا و تهدید، در مقام عمل، با صلابت و استواری، ضرباتی مهلک به پیکر دشمن وارد می سازد.
به بیان دیگر، این خطبه، مقایسه بلیغی است میان عملکرد اصحاب سخن و مردان عمل.
4️⃣لطایف خطبه
1. هر چند سیاق عبارت و ضرب آهنگ کلام تناسب بیشتری با فعل «فشلوا» دارد ولی حضرت، از لفظ «الفشل» استفاده کردند و شاید این تغییر در سیاق، برای اشاره به همان اصل روانشاسی باشد که پیشتر بیان شد یعنی این یک اصل کلی است که «مع هذین الأمرین الفشل»، هر چند که «ما من عام الا و قد خصّ».
2. در عبارت «و لا نُسیلُ حتی نُمطِرَ» یک شیرینی لطیفی پنهان است که با تصویر عمل مخالفان، قابل درک است. توضیح آنکه: رفتار اصحاب جمل به کسی می ماند که بدون باران، در صدد به راه انداختن سیل بوده که امری مضحک است. گویا حضرت می فرمایند: شما که تهی از بارانید، چگونه در پی ارسال سیلید؟ اول ببار، بعد سیل بیار.
5️⃣مصادر #خطبه_9
الجَمَل واقدی/ الجَمَل شیخ مفید/ الفتوح إبن أعثم
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
✍️استاد علی رحیمی ؛ حوزه علمیه شیراز
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵پنج چیز که از پنج چیز دیگر بهتر است
1. عطای ناچیزی که [منّتش فقط] از سوی خدا باشد بهتر و کریمانهتر است از عطای زیادی که [منّتش] از سوی خلق باشد.
2. جبران آنچه با سکوت از دست رفته سادهتر است از جبران آنچه با سخن گفتن از دست رفته باشد.
3. نگهداشتن آنچه که داری دوستداشتنی تر است از به دست آوردن آنچه که در دست دیگران است.
4. تلخی نومیدی بهتر است از اینکه نیازهایت را سوی مردم ببری.
5. تنگدستیِ همراه با خویشتنداری بهتر است از داراییِ همراه با گناه!
👈إِنَّ الْيَسِيرَ مِنَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ أَكْرَمُ وَ أَعْظَمُ مِنَ الْكَثِيرِ مِنْ خَلْقِهِ وَ إِنْ كَانَ كُلٌّ مِنْهُ
👈وَ تَلَافِيكَ مَا فَرَطَ مِنْ صَمْتِكَ أَيْسَرُ مِنْ إِدْرَاكِكَ مَا فَاتَ مِنْ مَنْطِقِكَ...
👈و حِفْظُ مَا فِي يَدَيْكَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ طَلَبِ مَا فِي يَدَيْ غَيْرِكَ
👈وَ مَرَارَةُ الْيَأْسِ خَيْرٌ مِنَ الطَّلَبِ إِلَى النَّاسِ
👈وَ الْحِرْفَةُ مَعَ الْعِفَّةِ خَيْرٌ مِنَ الْغِنَى مَعَ الْفُجُور
#نامه_31
#با_معارف_نهج، شماره 136
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵ترجمه #کلمه_الحرفة د ر نامه 31
در زبان فارسی واژهی «حِرفه» به معنای پیشه و شغل به کار میرود اما در زبان عربی دو کلمه وجود دارد: یکی حُرفه (با حاء مضموم) به معنای «محرومیت ونداری» و دیگری حِرفة (با حاء مکسور) که میتواند به معنای پیشه و شغل باشد(ن ک: مجمع البحرین و مفردات راغب)
🔸در جمله «و الْحرْفَةُ مَعَ الْعِفَّةِ خَيْرٌ مِنَ الْغِنَى مَعَ الْفُجُور» (#نامه_31) کلمه حرفة (به قرینه مقابله با کلمهی «الغنی») باید همان حُرفهی مضموم به معنای محرومیت و نداری باشد.
بنابراین معنای درست حدیث این است که :
«محرومیت و نداری همراه با خویشتنداری [از هر عمل زشت] بهتر است از بینیازی همراه با گناه!
➖نکته دیگر این است که #کلمه_العفة نیز در فارسی به معنای پاکدامنی (خویشتنداری از گناه جنسی) به کار میرود اما در عربی معنای عامی دارد و به معنای خویشتنداری از هر گونه عمل قبیح است.
البته در همه متون همین معنای عام خودش را نمیدهد بلکه گاهی ممکن است به اقتضای قرائن، منصرف به خویشتنداری از گناه خاصی بشود.
😮متاسفانه اکثر مترجمان نهج البلاغه در این جمله هر دو کلمه «حرفة» و «عفة» را به صورت نادرستی معنا کردهاند؛ یعنی حُرفه را با حِرفه (که به معنای شغل است) اشتباهی گرفتهاند و عفة را هم به معنای پاکدامنی برگرداندهاند!!!
#با_مترجمان_نهج، شماره51
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
به مناسبت فاطمیه س
🔵برشی از مرثیه فاطمی امیرالمومنین ع، شماره3
#خطبه_202 نهج البلاغه مرثیه ای است که امام علی ع پس از دفن حضرت زهرا س به صورت مناجاتی با پیامبر ص ایراد کرده اند، در این خطبه آمده است:
...یا رسول الله... أُخِذَتِ الرَّهِينَةُ
ای رسول خدا، ...رهن [از من] گرفته شد!
⁉️⁉️کلمه رهینه از چه رو به حضرت زهرا س اطلاق شد است؟
🌾کسی که چیزی به کسی قرض میدهد برای اینکه مطمئن باشد که قرض گیرنده قرضش را برمیگرداند، چیزی ارزشمند (که دست کم به اندازه همان قرض ارزش داشته باشد) از قرض گیرنده به عنوان رهن (گرو) میگیرد و تا زمان رسیدن به مال خود، دلش به همان رهن خوش است.
✍️#ابن_ابی_الحدید معتقد است که پیامبر ص وقتی چهره در خاک کشید و صورت زیبای خود را از دسترسی (و میدان دید) علی ع خارج کرد، متاع با ارزشی از دست علی ع رفت و علی باید تا آخر عمر صبر میکرد تا دوباره به آن چهره دلربا دسترسی بیابد.
به همین خاطر پیامبر ص باید در نزد علی ع چیزی را به رهن میگذاشت که علی ع تا وقت دسترسی به آنچه که از دست داده (چهره پیامبر ص) به همان رهن دلخوش باشد.
🔸این رهن همان چهره حضرت زهرا س بود که در فراق پیامبر ص موجب آرامش قلب علی ع بود. اوج مرثیه علی ع همین بود که حالا دیگر نه به چهره پیامبر ص دسترسی داشت و نه به جمال فاطمه س! یعنی هم مال از دستش رفته بود و هم رهن.
◀️برای همین در ادامه همین جمله فرمود: رهن از من گرفته شد؛ پس حزنم ابدی خواهد شد و شبهایم به بیخوابی خواهد گذشت تا زمانی که خداوند همجواری با تو را برایم رقم بزند (أُخِذَتِ الرَّهِينَةُ أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّدٌ إِلَى أَنْ يَخْتَارَ اللَّهُ لِي دَارَكَ الَّتِي أَنْتَ بِهَا مُقِيم)
#استعاره #رهینة
#مناسبتی، شماره15 #فاطمیه
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵#کلمه_مسهّد
أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّد #خطبه_202
این جمله از خطبه مرثیه فاطمی امیرالمومنین انتخاب شده است. (#فاطمیه)
فرموده اند: اندوهم دائمی شد و شبهایم را هم خوابزده کردند
🔸کلمهی مسهّد در اینجا اسم مفعول از #باب_تفعیل و ریشهی آن فعلِ «سهّد» است. کلمه سهّد به این معنا است که خواب کسی را با ایجاد مزاحمت بپرانند. برخی لغویان گفتهاند: «سَهَّدْتُ فلاناً، إِذا أَطَرْتَ نومَه». (معجم مقائیس اللغة) لغوی دیگری گفته است: تعبیر فلانی مسهّد شده یعنی رهایش نمیکنند تا بخوابد «فلان يُسَهَّدُ، أَي لا يُتْرَكُ أَنْ يَنامَ»!
➕چنین تعبیری به دلالت اقتضا میخواهد نشان دهد که این بیخوابی با ظلم و مزاحمت، برای شبهای من ایجاد شده اما به کیستی آن مزاحمان ظالم اشارهای نمیکند! (#تقریب #مصلحت)
🔻کلمه "سهد" در اصل ریشهاش به معنای «خمودگی و غیرفعال بودن» نیز به کار میرود. بنابراین این بیخوابی که در واژه مسهّد وجود دارد بیخوابی مفید نیست که بتوان در فرصت بیداری کاری انجام داد بلکه به معنای بیخوابی خاصی است که در آن، فرصت اقدام و عمل نیز از شخص ربوده میشود.
با این حال مسهّد را به خودشان نسبت نداده اند بلکه به شبها نسبت دادهاند که #مبالغه زیادی دارد.
↩️متاسفانه مترجمان، معادل فارسی مناسبی برای کلمه «مسهد» پیدا نکردهاند!
#با_مترجمان_نهج، شماره52
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
با عرض سلام و احترام خدمت اعضای محترم کانال وزین "با نهج البلاغه" و تسلیت ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
چندکلمه ای در تکمیل "اما نومی فمسهد"
بنظر قاصر این عبارت دارای #استعاره باشد .
یعنی حضرت علی علیه السلام خواستند بفرمایند حالت آرامشی که من با فاطمه زهرا سلام الله علیها داشتم با شهادتش به هم ریخت.
به این بیان که حال آرام و نیکوی آن حضرت، درکنار حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها همانند حالت نوم بود، به جامع آرامش و سکینه ای که با خواب بدست می آید و انسان را از غم های روزمره و روزگار جدا می کند اما آن حال خوش ، بعد از شهادت حبیبه اش ، تبدیل به خواب آشفته و بهم ریخته شده است که تنها ثمره اش ناآرامی و ناراحتی است.
بر همین اساس ، لفظ "نوم" را ،استعاره کردند و با اسناد لفظ "مسهد" به آن ، حال خود را به زیبایی به تصویر کشیدند.
#خطبه_202 #فاطمیه
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
✍️استاد محمودرضا مختاری؛ حوزه زنگنه همدان.
#کلمه_مسهد
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
📢#آشنایی_با_خطبه 10
1️⃣فضای صدور خطبه
این خطبه راجع به جنگ #جمل بوده و قبل از وقوع جنگ در زمانی ایراد شده است که فرستادگان امام که برای پیشگیری از وقوع جنگ به نزد #طلحه و #زبیر و #عایشه رفته بودند، با دست تهی برگشتند.
2️⃣مضامین خطبه
1. تشبیه سرکردگان جنگ جمل به شیطان و پیروان آنان به حزب شیطان با بیانی استعاری.
2. اشاره به اینکه با همه قوا به میدان آمدهاند باتعبیر گردآوردی لشکری متشکل از سواره نظام و پیاده نظام.
3. اشاره به بصیرت و آگاهی خویش که نه خود، امور را بر خویشتن مشتبه ساخته و نه در دام شبهه افکنی دیگران گرفتار میآید.
2. پیشگویی سرنوشت جنگ جمل در قالب این تشبیه زیبا که حضرت، حوضی پر از آب فراهم خواهد ساخت که دشمنان، یا در آن غرق شده و یا اگر از آن فرار کنند، هرگز بدان بازنخواهند گشت.
3️⃣لطایف خطبه
از تعبیر «و إنّ معی لبصیرتی: ما لبّستُ علی نفسی» به دست میآید که بصیرت صرفا جنبه اجتماعی نداشته و در بُعد فردی نیز برای محفوظ ماندن از مکاید نفس، باید بصیر بود تا نفس اماره، حق و باطل را در هم نیامیزد چرا که بدترین گمراهی، انحرافی است که صاحبش، معتقد به درستی مسیر خود باشد. اولین گام برای هدایت چنین فردی، خارج کردن او از این اشتباه است؛ یعنی همان بصیرت؛ یعنی همان خوب دیدنی که بر همگان واجب عینی شده است.
4️⃣مصادر #خطبه_10
الارشاد شیخ مفید
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
✍️استاد علی رحیمی ؛ حوزه علمیه شیراز
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
با زیبایی های نهج
🔵شب های از غصه بیدار... 🏴🏴🏴🏴🏴
در #خطبه_202 امیرالمومنین علیه السلام در درددل های خود با رسول خدا صلوات الله علیه وآله می فرماید :
أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّد.
حزن من بی پایان است و شب های من ( از غصه ) بیدار خواهد بود.
🌹عنصر زیبایی شناختی :
۱. #مسهّد به معنای بیدار بودن است و طبیعتا به کسی که شب را نمی خوابد نسبت داده می شود نه به خودِ شب. در حالیکه در این عبارت بیدار بودن به شب نسبت داده شده. شب نماد آرامش و قرار است اما شب های علی علیه السلام بعد از فاطمه سلام الله علیها با غم و غصه سپری می شود. نسبت دادن بیدار بودن به شب برای بزرگ نمایی و نشان دهنده عظمت این مصیبت است. #فاطمیه
صاحب کتاب الدیباج الوضی در مورد این عبارت می گوید : نسبت دادن بیدار بودن به شب برای #مبالغه است.
در علم بیان به این صنعت #مجازعقلی گفته می شود که در اینجا #علاقه آن زمانیه است.
۲. #حذف فاعل. ماده سهّد از باب تفعیل است یعنی خواب را از کسی دور کردن. اما در اینجا فاعل حذف شده و از اسم مفعول استفاده شده. یعنی کسی که خواب از او دور شده.
به راستی دلیل این حذف چیست؟
آیا بردن نام این ظالمان ارزشی نداشته که بخواهد در گفت وگوی با رسول خدا ص مطرح شود؟
آیا بجهت حفظ مصلحت مسلمین نامی برده نشد؟
و آیا...
اما یک مطلب روشن است و آن اینکه مظلومیت مولا در این عبارت به خوبی حس می شود.
۳. #سجع کلمه های سرمد و مسهد هم بر تاثیرگذاری این عبارت افزوده است.
✍️استاد محمد سرافراز، حوزه علمیه قم
#بازیباییهای_نهج، شماره 48
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵توصیف آیتالله مصباح یزدی ره از کتاب «#تمام_نهج_البلاغه»
مرحوم سید رضی با هدف گردآوری عالیترین و برجستهترین لایههای ادبی و بلاغی کلمات امام علی(علیه السلام) بخشهایی از خطبهها، نامهها و حکمتهای ایشان را برگزیده است، و در نتیجه بسیاری از جلوههای مشعشع و نورانی کلمات امیر مؤمنان(علیه السلام) در نهج البلاغه گرد نیامده است.
ایشان در مواردی خطبهای را با عنوان و شمارة مستقلی تدوین کرده است، اما پس از مراجعه به مصادر نهج البلاغه روشن میشود که گاه آنچه ایشان به منزلة خطبهای مستقل و در ظاهر کامل ارائه کرده، تنها بخشی از یک خطبه است؛ نظیر #خطبه_87 نهج البلاغه که بخشی از خطبة اصلی ذکر شده در مصادر و منابع نهج البلاغه را تشکیل میدهد.
ایشان همچنین در مواردی با پراکندن اجزا و عناصر یک خطبه، به گزینش عناوین و شمارههایی مستقل برای هریک از آنها پرداخته است.
با توجه به کاستیهایی که در تدوین نهج البلاغه به چشم میآید، که ناشی از عدم دسترسی سید رضی به پارهای منابع و مصادر، یا برخاسته از شیوة ایشان در تدوین و گزینش مطالب بوده، و نیز با توجه به اینکه کشف عناصر اصلی خطبهها، حکمتها و نامههای نهج البلاغه و ارتباطهای آنها با یکدیگر برای محققان و اهل تتبع ضروری است، از دیرباز برخی علما و پژوهشگران نهج البلاغه با مراجعه به مصادر آن درصدد برآمدند که ساختار اصلی خطبهها، حکمتها و نامههای این کتاب و ارتباطهای آنها را کشف کنند، و در نتیجه به تجدید نظر در ساختار فعلی آن پرداختند.
🔻فاضل گرانقدر، جناب آقای سیدصادق موسوی شیرازی از جمله کسانی است که با تتبع و تحقیق گسترده، فراگیر و ستودنی در مصادر و منابع نهج البلاغه به تدوین کتاب تمام نهج البلاغه پرداخت و در آن به گردآوری اجزای حذف شدة برخی خطبهها و نیز تلفیق خطبهها، حکمتها و نامههایی پرداخته که در اصل زیرمجموعة یک خطبه بودهاند، اما در نهجالبلاغة موجود با شمارهها و عناوین متفاوت و مستقل گرد آمدهاند.
#معرفی_کتاب
📚از کتاب «بهترینها و بدترینها از دیدگاه نهج البلاغه» آیت الله #مصباح_یزدی رحمة الله علیه ص 172
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
هدایت شده از محمد عشایری
بسم الله
مترجم مجارستانی نهج البلاغه
🔷عبدالرحمان میحَلفی (مترجم قرآن و نهج البلاغه به زبان مجارستانی)
عبدالرحمان اهل مجارستان است. وی که در اثر معاشرت با یک عرب سودانی زبان عربی را یاد گرفته بود، ابتدا تصمیم گرفت با ترجمه قرآن به زبان مجارستانی از مسلمانان پول قابل توجهی به دست بیاورد ولی در حین ترجمه قرآن با جهان جدیدی مواجه شد و اسلام آورد! پس از قرآن نهج البلاغه را نیز ترجمه کرد.
🔹او درباره کتاب شریف نهج البلاغه گفته است:
مطلبی را که در قرآن ممکن است خواننده به خاطر بلندای الاهی متن متوجه نشود، همان مطلب را از طریق نهجالبلاغه میتواند بفهمد. من فکر میکنم نمیتوان قرآن و نهجالبلاغه را از هم جدا کرد. نهج البلاغه سرشار از خِرد، فلسفه و تاریخ است.
هنگامی که کار ترجمه نهجالبلاغه را آغاز کردم ... همین طور که وارد کتاب میشدم متوجه شدم که چه گنجینهی بزرگی در دست دارم و احساس افتخار میکنم که آن را ترجمه کردهام. غیر از قرآن و نهجالبلاغه کتاب مقدس دیگری را ترجمه نکرده و نخواهم کرد . (http://fa.estebsar.ir/?p=6006)
#قرآن_و_نهج_البلاغه
#با_شیفتگان_نهج، شماره 26
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵بیست صفت #مالک_اشتر از دیدگاه امیرالمؤمنین علیهالسلام
به مناسبت سالروز شهادت سردار سلیمانی ره
1. بندهای از بندگان خدا (عَبْداً مِنْ عِبَادِ اللَّهِ)
2. در ترسناکترین لحظات پشت به دشمن نمیکند (لَا يَنْكُلُ عَنِ الْأَعْدَاءِ سَاعَاتِ الرَّوْع)
3. برای دشمنان از آتش هم سوزانندهتر است (أَشَدَّ عَلَى الْفُجَّارِ مِنْ حَرِيقِ النَّار)
4. شمشیری از شمشیرهای خدا است (سَيْفٌ مِنْ سُيُوفِ اللَّه)
5. شمشیری که کند نمیشود (لَا كَلِيلُ الظُّبَة)
6. تلاشش هدر نمیرود = سعی بیهوده نمیکند (لَا نَابِي الضَّرِيبَة)
7. اطاعت از ولایت (فَإِنَّهُ لَا يُقْدِمُ وَ لَا يُحْجِمُ وَ لَا يُؤَخِّرُ وَ لَا يُقَدِّمُ إِلَّا عَنْ أَمْرِي)
8. دلسوز و خیرخواه مردم عادی (لِنَصِيحَتِهِ لَكُم)
9. قدرتمند و تسلیمناپذیر (شدة شکیمته) (وَ لَا يُوفِي عَلَيْهِ الطَّائِرُ)
10. دشمنی با دشمن مردم (شدة شکیمته علی عدوکم)
11. مثل زره میتواند خطرهای نزدیک را از شما دفع کند (وَ اجْعَلَاهُ دِرْعاً)
12. مثل سپر میتواند خطرهای دورتر را نیز از شما دور کند (وَ اجْعَلَاهُ ... مِجَنّا)
13. احتمال سستی او وجود ندارد (لَا يُخَافُ وَهْنُه)
14. احتمال لغزش او وجود ندارد (لَا يُخَافُ.....سَقْطَتُهُ)
15. تندرو است درجایی که تندروی حزماندیشانه باشد(لایخاف... بُطْؤُهُ عَمَّا الْإِسْرَاعُ إِلَيْهِ أَحْزَمُ)
16. کندرو است در جایی که کندروی پسندیده باشد (وَ لَا إِسْرَاعُهُ إِلَى مَا الْبُطْءُ عَنْهُ أَمْثَلُ)
17. خیرخواه ولایت (لنا ناصحاً)
18. متنفر از دشمن (علی عدونا... ناقما)
19. در برابر دشمن محکم (علی عدونا شدیداً)
20. مرضیّ ولایت (نحن عنه راضون)
متخذ از #نامه_18، #نامه_34 و #نامه_38 و #حکمت_443
#با_معارف_نهج، شماره 137
https://eitaa.com/banahjolbalaghe