بسم الله
با عرض سلام و احترام خدمت اعضای محترم کانال وزین "با نهج البلاغه" و تسلیت ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
چندکلمه ای در تکمیل "اما نومی فمسهد"
بنظر قاصر این عبارت دارای #استعاره باشد .
یعنی حضرت علی علیه السلام خواستند بفرمایند حالت آرامشی که من با فاطمه زهرا سلام الله علیها داشتم با شهادتش به هم ریخت.
به این بیان که حال آرام و نیکوی آن حضرت، درکنار حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها همانند حالت نوم بود، به جامع آرامش و سکینه ای که با خواب بدست می آید و انسان را از غم های روزمره و روزگار جدا می کند اما آن حال خوش ، بعد از شهادت حبیبه اش ، تبدیل به خواب آشفته و بهم ریخته شده است که تنها ثمره اش ناآرامی و ناراحتی است.
بر همین اساس ، لفظ "نوم" را ،استعاره کردند و با اسناد لفظ "مسهد" به آن ، حال خود را به زیبایی به تصویر کشیدند.
#خطبه_202 #فاطمیه
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
✍️استاد محمودرضا مختاری؛ حوزه زنگنه همدان.
#کلمه_مسهد
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
📢#آشنایی_با_خطبه 10
1️⃣فضای صدور خطبه
این خطبه راجع به جنگ #جمل بوده و قبل از وقوع جنگ در زمانی ایراد شده است که فرستادگان امام که برای پیشگیری از وقوع جنگ به نزد #طلحه و #زبیر و #عایشه رفته بودند، با دست تهی برگشتند.
2️⃣مضامین خطبه
1. تشبیه سرکردگان جنگ جمل به شیطان و پیروان آنان به حزب شیطان با بیانی استعاری.
2. اشاره به اینکه با همه قوا به میدان آمدهاند باتعبیر گردآوردی لشکری متشکل از سواره نظام و پیاده نظام.
3. اشاره به بصیرت و آگاهی خویش که نه خود، امور را بر خویشتن مشتبه ساخته و نه در دام شبهه افکنی دیگران گرفتار میآید.
2. پیشگویی سرنوشت جنگ جمل در قالب این تشبیه زیبا که حضرت، حوضی پر از آب فراهم خواهد ساخت که دشمنان، یا در آن غرق شده و یا اگر از آن فرار کنند، هرگز بدان بازنخواهند گشت.
3️⃣لطایف خطبه
از تعبیر «و إنّ معی لبصیرتی: ما لبّستُ علی نفسی» به دست میآید که بصیرت صرفا جنبه اجتماعی نداشته و در بُعد فردی نیز برای محفوظ ماندن از مکاید نفس، باید بصیر بود تا نفس اماره، حق و باطل را در هم نیامیزد چرا که بدترین گمراهی، انحرافی است که صاحبش، معتقد به درستی مسیر خود باشد. اولین گام برای هدایت چنین فردی، خارج کردن او از این اشتباه است؛ یعنی همان بصیرت؛ یعنی همان خوب دیدنی که بر همگان واجب عینی شده است.
4️⃣مصادر #خطبه_10
الارشاد شیخ مفید
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
✍️استاد علی رحیمی ؛ حوزه علمیه شیراز
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
با زیبایی های نهج
🔵شب های از غصه بیدار... 🏴🏴🏴🏴🏴
در #خطبه_202 امیرالمومنین علیه السلام در درددل های خود با رسول خدا صلوات الله علیه وآله می فرماید :
أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّد.
حزن من بی پایان است و شب های من ( از غصه ) بیدار خواهد بود.
🌹عنصر زیبایی شناختی :
۱. #مسهّد به معنای بیدار بودن است و طبیعتا به کسی که شب را نمی خوابد نسبت داده می شود نه به خودِ شب. در حالیکه در این عبارت بیدار بودن به شب نسبت داده شده. شب نماد آرامش و قرار است اما شب های علی علیه السلام بعد از فاطمه سلام الله علیها با غم و غصه سپری می شود. نسبت دادن بیدار بودن به شب برای بزرگ نمایی و نشان دهنده عظمت این مصیبت است. #فاطمیه
صاحب کتاب الدیباج الوضی در مورد این عبارت می گوید : نسبت دادن بیدار بودن به شب برای #مبالغه است.
در علم بیان به این صنعت #مجازعقلی گفته می شود که در اینجا #علاقه آن زمانیه است.
۲. #حذف فاعل. ماده سهّد از باب تفعیل است یعنی خواب را از کسی دور کردن. اما در اینجا فاعل حذف شده و از اسم مفعول استفاده شده. یعنی کسی که خواب از او دور شده.
به راستی دلیل این حذف چیست؟
آیا بردن نام این ظالمان ارزشی نداشته که بخواهد در گفت وگوی با رسول خدا ص مطرح شود؟
آیا بجهت حفظ مصلحت مسلمین نامی برده نشد؟
و آیا...
اما یک مطلب روشن است و آن اینکه مظلومیت مولا در این عبارت به خوبی حس می شود.
۳. #سجع کلمه های سرمد و مسهد هم بر تاثیرگذاری این عبارت افزوده است.
✍️استاد محمد سرافراز، حوزه علمیه قم
#بازیباییهای_نهج، شماره 48
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵توصیف آیتالله مصباح یزدی ره از کتاب «#تمام_نهج_البلاغه»
مرحوم سید رضی با هدف گردآوری عالیترین و برجستهترین لایههای ادبی و بلاغی کلمات امام علی(علیه السلام) بخشهایی از خطبهها، نامهها و حکمتهای ایشان را برگزیده است، و در نتیجه بسیاری از جلوههای مشعشع و نورانی کلمات امیر مؤمنان(علیه السلام) در نهج البلاغه گرد نیامده است.
ایشان در مواردی خطبهای را با عنوان و شمارة مستقلی تدوین کرده است، اما پس از مراجعه به مصادر نهج البلاغه روشن میشود که گاه آنچه ایشان به منزلة خطبهای مستقل و در ظاهر کامل ارائه کرده، تنها بخشی از یک خطبه است؛ نظیر #خطبه_87 نهج البلاغه که بخشی از خطبة اصلی ذکر شده در مصادر و منابع نهج البلاغه را تشکیل میدهد.
ایشان همچنین در مواردی با پراکندن اجزا و عناصر یک خطبه، به گزینش عناوین و شمارههایی مستقل برای هریک از آنها پرداخته است.
با توجه به کاستیهایی که در تدوین نهج البلاغه به چشم میآید، که ناشی از عدم دسترسی سید رضی به پارهای منابع و مصادر، یا برخاسته از شیوة ایشان در تدوین و گزینش مطالب بوده، و نیز با توجه به اینکه کشف عناصر اصلی خطبهها، حکمتها و نامههای نهج البلاغه و ارتباطهای آنها با یکدیگر برای محققان و اهل تتبع ضروری است، از دیرباز برخی علما و پژوهشگران نهج البلاغه با مراجعه به مصادر آن درصدد برآمدند که ساختار اصلی خطبهها، حکمتها و نامههای این کتاب و ارتباطهای آنها را کشف کنند، و در نتیجه به تجدید نظر در ساختار فعلی آن پرداختند.
🔻فاضل گرانقدر، جناب آقای سیدصادق موسوی شیرازی از جمله کسانی است که با تتبع و تحقیق گسترده، فراگیر و ستودنی در مصادر و منابع نهج البلاغه به تدوین کتاب تمام نهج البلاغه پرداخت و در آن به گردآوری اجزای حذف شدة برخی خطبهها و نیز تلفیق خطبهها، حکمتها و نامههایی پرداخته که در اصل زیرمجموعة یک خطبه بودهاند، اما در نهجالبلاغة موجود با شمارهها و عناوین متفاوت و مستقل گرد آمدهاند.
#معرفی_کتاب
📚از کتاب «بهترینها و بدترینها از دیدگاه نهج البلاغه» آیت الله #مصباح_یزدی رحمة الله علیه ص 172
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
هدایت شده از محمد عشایری
بسم الله
مترجم مجارستانی نهج البلاغه
🔷عبدالرحمان میحَلفی (مترجم قرآن و نهج البلاغه به زبان مجارستانی)
عبدالرحمان اهل مجارستان است. وی که در اثر معاشرت با یک عرب سودانی زبان عربی را یاد گرفته بود، ابتدا تصمیم گرفت با ترجمه قرآن به زبان مجارستانی از مسلمانان پول قابل توجهی به دست بیاورد ولی در حین ترجمه قرآن با جهان جدیدی مواجه شد و اسلام آورد! پس از قرآن نهج البلاغه را نیز ترجمه کرد.
🔹او درباره کتاب شریف نهج البلاغه گفته است:
مطلبی را که در قرآن ممکن است خواننده به خاطر بلندای الاهی متن متوجه نشود، همان مطلب را از طریق نهجالبلاغه میتواند بفهمد. من فکر میکنم نمیتوان قرآن و نهجالبلاغه را از هم جدا کرد. نهج البلاغه سرشار از خِرد، فلسفه و تاریخ است.
هنگامی که کار ترجمه نهجالبلاغه را آغاز کردم ... همین طور که وارد کتاب میشدم متوجه شدم که چه گنجینهی بزرگی در دست دارم و احساس افتخار میکنم که آن را ترجمه کردهام. غیر از قرآن و نهجالبلاغه کتاب مقدس دیگری را ترجمه نکرده و نخواهم کرد . (http://fa.estebsar.ir/?p=6006)
#قرآن_و_نهج_البلاغه
#با_شیفتگان_نهج، شماره 26
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵بیست صفت #مالک_اشتر از دیدگاه امیرالمؤمنین علیهالسلام
به مناسبت سالروز شهادت سردار سلیمانی ره
1. بندهای از بندگان خدا (عَبْداً مِنْ عِبَادِ اللَّهِ)
2. در ترسناکترین لحظات پشت به دشمن نمیکند (لَا يَنْكُلُ عَنِ الْأَعْدَاءِ سَاعَاتِ الرَّوْع)
3. برای دشمنان از آتش هم سوزانندهتر است (أَشَدَّ عَلَى الْفُجَّارِ مِنْ حَرِيقِ النَّار)
4. شمشیری از شمشیرهای خدا است (سَيْفٌ مِنْ سُيُوفِ اللَّه)
5. شمشیری که کند نمیشود (لَا كَلِيلُ الظُّبَة)
6. تلاشش هدر نمیرود = سعی بیهوده نمیکند (لَا نَابِي الضَّرِيبَة)
7. اطاعت از ولایت (فَإِنَّهُ لَا يُقْدِمُ وَ لَا يُحْجِمُ وَ لَا يُؤَخِّرُ وَ لَا يُقَدِّمُ إِلَّا عَنْ أَمْرِي)
8. دلسوز و خیرخواه مردم عادی (لِنَصِيحَتِهِ لَكُم)
9. قدرتمند و تسلیمناپذیر (شدة شکیمته) (وَ لَا يُوفِي عَلَيْهِ الطَّائِرُ)
10. دشمنی با دشمن مردم (شدة شکیمته علی عدوکم)
11. مثل زره میتواند خطرهای نزدیک را از شما دفع کند (وَ اجْعَلَاهُ دِرْعاً)
12. مثل سپر میتواند خطرهای دورتر را نیز از شما دور کند (وَ اجْعَلَاهُ ... مِجَنّا)
13. احتمال سستی او وجود ندارد (لَا يُخَافُ وَهْنُه)
14. احتمال لغزش او وجود ندارد (لَا يُخَافُ.....سَقْطَتُهُ)
15. تندرو است درجایی که تندروی حزماندیشانه باشد(لایخاف... بُطْؤُهُ عَمَّا الْإِسْرَاعُ إِلَيْهِ أَحْزَمُ)
16. کندرو است در جایی که کندروی پسندیده باشد (وَ لَا إِسْرَاعُهُ إِلَى مَا الْبُطْءُ عَنْهُ أَمْثَلُ)
17. خیرخواه ولایت (لنا ناصحاً)
18. متنفر از دشمن (علی عدونا... ناقما)
19. در برابر دشمن محکم (علی عدونا شدیداً)
20. مرضیّ ولایت (نحن عنه راضون)
متخذ از #نامه_18، #نامه_34 و #نامه_38 و #حکمت_443
#با_معارف_نهج، شماره 137
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
📢#آشنایی_با_خطبه 11
1️⃣فضای صدور خطبه
امیرالمؤمنین علیهالسلام پیش از شروع جنگ جمل، تلاش فراوانی در موعظه و هدایت گمراهان #جمل نمودند ولی وقتی این نصایح کارگر نیفتاد و جنگ شعله ور شد، حضرت این خطبه را خطاب به #محمد_بن_حنفیه، که پرچمدار سپاه اسلام بود، ایراد نمودند.
2️⃣اهمیت خطبه
بیان اصولی از «روانشناسی رزم» که می تواند لشکر را در برابر سپاه دشمن مقاوم نماید.
3️⃣مضامین خطبه
ابتدا توصیه ای کلی مبنی بر لزوم مقاوم بودن در صحنه پیکار ایراد می فرمایند با این بیان که کوهها متزلزل می شوند ولی تو متزلزل مشو.
در ادامه، وارد جزئیات شده و این مطالب را ایراد می نمایند:
1. دندانهايت را به هم بفشار. فشار آوردن روى دندانها دو فايده دارد: مانع سستى و ترس مىشود. همچنین در اين حالت ضربه به سر زياد اثر نمىكند.
2. جمجمه خويش را به خدا عاريت ده. اشاره به اين كه آماده ايثار، جانبازى و شهادت در راه خدا باش كه اين آمادگى مايه شجاعت و پايمردى است.
3. قدمهايت را در زمين ميخكوب كن، اشاره به اين كه فكر عقبنشينى و فرار از ميدان را به خود راه مده.
4. نگاهت به آخر لشكر دشمن باشد. اين نگاه سبب مىشود كه به تمام ميدان و لشكر دشمن احاطه پيدا كند.
5. نظرت را فرو گير. تفاسیر متعددی برای این جمله بیان شده است:
الف) خود را در ميدان، دائما متوجّه مناطق دور دست كه از تكرار نظر به آن، گاه ترس و رعبى به وجود مىآيد، مشغول نكند و تنها به اطراف خود بنگرد.
ب) و يا به معناى كنايى است يعنى نسبت به كثرت نفرات و تجهيزات دشمن بىاعتنا باش (پیام امام، ج1، ص291)
ج) چشم را نیمه باز نگهدار که این کار دو فایده دارد: نشانه آرامش و عدم اضطراب است و دیگر آنکه نگاهی بسان فرد غضبناک و کینه توز است که مترصد فرصت برای حمله است. (ابن میثم، ج1، ص287)
6. بدان كه نصرت و پيروزى از سوى خداوند سبحان است.
4️⃣لطایف خطبه
1. بسیاری از مترجمان، عبارت «تزول الجبال و لا تزُل» را به صورت شرطی (اگر کوه ها متزلزل شدند...) ترجمه کرده اند در حالیکه این جمله، خبری بوده و بیانگر امکان تزلزل و نابودی است. از مقابله امکان تزلزل در کوه و امر به عدم تزلزل در مخاطب، این نکته لطیف به دست می آید که کوه که مظهر اقتدار، ثبات و عدم تزلزل است، ممکن است متزلزل و زائل گردد ولی تو از کوه هم استوارتر باش، به گونه ای که نه تنها تزلزل، بلکه امکان تزلزل هم در تو راه نیابد. این تعبیر، اوج مبالغه در عدم تزلزل است.
2. بعضى از شارحان از جمله «أَعِرِ اللَّهَ جُمْجُمَتَك» پيشگويى حضرت مبنی بر عدم شهادت محمد بن حنفیه را استفاده کرده اند چرا که در مفهوم عاريت، باز پس گرفتن نهفته شده است (ابن ابی الحدید، ج1، ص242)
5️⃣مصادر#خطبه_11
نزهة الأبصار مطامیری/ ربیع الأبرار زمخشری
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
✍️استاد علی رحیمی ؛ حوزه علمیه شیراز
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵برشی از مرثیه فاطمی امیرالمومنین ع، شماره2
#خطبه_202 نهج البلاغه مرثیه ای است که امام علی ع پس از دفن حضرت زهرا س به صورت مناجاتی با پیامبر ص ایراد کرده اند، در این خطبه آمده است:
سَتُنَبِّئُكَ ابْنَتُكَ بِتَضَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَى هَضْمِهَا
ای پیامبر، دخترت از همدستی امتت در ظلم [و غصب خشونت آمیز] به او به تو خبر خواهد داد.
امام (ع) در این جا برای بیان ظلمی که به همسرشان شده از #کلمه_هضم استفاده کردهاند، این کلمه را #راغب استعاره برای ظلم میداند و ظاهراً استعارهی گویا و موجزی است که به قول ابن سیدة، لغتپژوه بزرگ عرب، هر سه معنای "خشونت، ظلم و غصب" را همزمان افاده میکند.
🔹بنابراین کلمه هضم به معنای این است که هم ملک او را غصب کردند و هم با خودش رفتار خشنی داشتند!
🔸آن چه در این خطبه آمده همین است که کسانی به دختر پیامبر (ص) ستم کردهاند اما امام (ع) به خاطر #مصالح_جهان_اسلام اصراری به معرفی صریح آمران و مباشران این ستم نداشتهاند.
#مناسبتی، شماره14 #فاطمیه #ابن_سیده #لغت
@banahjolbalaghe
بسم الله
🔵نجات سرزمینهای ستمزده و فقرزده به وسیله نهج البلاغه
#جرج_جرداق میگوید:
«سرزمينهايي را که #ظلم بر آنها غلبه يافته، جاهايي را که کابوس #فقر بر آنها چيره شده است، چه کسي جز نهج البلاغه ميتواند نجات دهد؟
همان نهجالبلاغهای که مانيفست حاکميتی عادلانه است میتواند بنياد ستم را در هر مکان و هر زمانی که باشد، از ريشه برکند»
📗علی؛ صوت العدالة الانسانیة، ج5، ص 1210📖
#با_شیفتگان_نهج، شماره 39
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵کلمه ذلیل
چنانکه ارباب دانش لغت نیز تصریح کردهاند، کلمه «ذلیل» در زبان عربی هر گاه با مفاهیم ممتدی که دارای طول و بلندی هستند، همنشین شود به معنای «قصیر» (کوتاه) به کار میرود. برای مثال به نیزهی کوتاه میگویند: «رمحٌ ذلیلٌ»، و به دیوار کمارتفاع میگویند: «حائطٌ ذلیل» و به اتاق کمارتفاع میگویند: «بیتٌ ذلیل».
در نهج البلاغه آمده است:
اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ التَّقْوَى دَارُ حِصْنٍ عَزِيزٍ وَ الْفُجُورَ دَارُ حِصْنٍ ذَلِيلٍ لَا يَمْنَعُ أَهْلَهُ وَ لَا يُحْرِزُ مَنْ لَجَأَ إِلَيْهِ #خطبه_157
ای بندگان خدا بدانید که تقوی قلعهاي بلند و گناه قلعهای کوتاه است که نه میتواند جلوی حوادث را بگیرد و نه میتواند کسی را که به آن پناه آورده، حفظ کند.
متاسفانه بسیاری از مترجمان بدون توجه به #همایندی (collocation) و بدون تحقیق لغوی کافی، سعی کردهاند همان معنای عزت و ذلت را در ترجمه خود ذکر کنند!
👇نمونهای از ترجمههای غیردقیق:👇
بندگان خدا بدانيد كه پرهيزكارى، سراىِ استوارِ "ارجمندى" و گناه كارى، سراىِ "خواري" است، 😯
#کلمه_ذلیل
#با_مترجمان_نهج، شماره 36
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵یک نکته از خطبه فاطمی امیرالمؤمنین ع
#خطبه_202 نهج البلاغه مرثیه ای است که امام علی ع پس از دفن حضرت زهرا س به صورت مناجاتی با پیامبر ص ایراد کرده اند، در آغاز این خطبه آمده است:
«السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّي وَ عَنِ ابْنَتِكَ النَّازِلَةِ فِي جِوَارِك...»
چرا امیرالمومنین به سلام خودش (عنّی) اکتفا نمیکند و از طرف حضرت صدیقه (عن ابنتک) نیز به پیامبر سلام عرض میکند؟
شاید به خاطر اینکه حضرت صدیقه در حال وارد شدن به محضر پیامبر بوده (النازلة فی جوارک) و این سلام، سلام اسیتذان است. یعنی امیرالمومنین علیهالسلام میخواهند به نیابت از حضرت زهرا س و برای ایشان از پیامبر، اذن دخول بگیرند. (ابن ابیالحدید)
#فاطمیه #با_معارف_نهج،شماره 138
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵به فاطمه سلام الله علیها اصرار کن.... 🏴🏴🏴🏴🏴
نهج البلاغه : #خطبه_202
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّي وَ عَنِ ابْنَتِكَ... فَأَحْفِهَا السُّؤَالَ... السَّلَامُ عَلَيْكُمَا سَلَامَ مُوَدِّع.
در این مرثیه# و نجوای غم انگیز امیرالمؤمنین علیه السلام با رسول خدا صلی الله علیه و آله ، حضرت می فرمایند : سلام بر شما از طرف من و از طرف دختر شما…… به فاطمه س اصرار کن و از او بخواه که برایت توضیح دهد که چه بر ما گذشت !…… سلام میکنم بر هردوی شما ، سلامی از جنس خداحافظی.
🌹عناصر زیبایی شناختی :
۱. زمخشری در کتاب اساس البلاغه ذیل ماده «حفو» می گوید که این واژه به معنای کثرت راه رفتن است. سپس بیان می کند که اگر این کلمه در کنار سوال بیاید تعبیر آن مجازی می شود.
گویا مقصود ایشان همان استعاره مصرحه# است که در آن مشبه به حذف شده و مشبه ذکر شده است. کثرت سؤال پرسیدن و استفسار به کثرت قدم زدن تشبیه شده.
ثمره معنایی آن مبالغه# در پرس و جو و سوال کردن است. یعنی آن قدر در پرس و جو کردن از احوال فاطمه س قدم بزن تا او احوال ما را برای تو بازگو کند.
۲. این درخواست حضرت از پیامبر ص به چه هدفی صورت گرفته؟ مگر نه این است که رسول خدا ص از همه آنچه اتفاق افتاده آگاه بودند پس این درخواست حضرت دیگر به معنای مطلع شدن پیامبر ص نیست.
شاید امیرالمومنین ع شرمسار بودند از بیان آنچه بر ایشان گذشته و نمی خواستند به تفصیل به آن اشاره کنند اما می خواستند به صورت مبهم یادآوری کنند.
شاید می خواستند غیر مستقیم اشاره کنند که فاطمه سلام الله علیها محجوب تر از آن بود که از غصه هایش برای من بگوید. او به من چیزی نگفت. به شما هم نخواهد گفت مگر اینکه در سوال کردن از او پافشاری کنید.
۳. امیرالمومنین ع در این کلام ابتدا از طرف خودشان و حضرت زهرا س سلام میکنند و از ایشان با عنوان دخترت یاد میکنند ( عن ابنتک) اما در پایان از ایشان با ضمیر مخاطب یاد میکنند ( السلام علیکما) صنعت التفات#
گویا می خواهند بیان کنند که در ابتدا حضرت زهرا س در کنار من بود و باهم به شما سلام می دادیم اما الان دیگر در کنار من نیست و به شما پیوسته.
✍️استاد محمد سرافراز، حوزه علمیه قم
#بازیباییهای_نهج، شماره 49
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵عدالت یا احساس عدالت؟
از منظر امیرالمؤمنین وظیفه حاکمان است که عدالت را به گونهای اجرا کنند که مردم آن را احساس کنند!
مولا علیهالسلام در آغاز نامهای که به حاکم مصر، محمد بن ابیبکر نوشت، صراحتا نوشته است:
«فَاخْفِضْ لَهُمْ جَنَاحَكَ وَ أَلِنْ لَهُمْ جَانِبَكَ وَ ابْسُطْ لَهُمْ وَجْهَكَ وَ آسِ بَيْنَهُمْ فِي اللَّحْظَةِ وَ النَّظْرَةِ حَتَّى لَا يَطْمَعَ الْعُظَمَاءُ فِي حَيْفِكَ لَهُمْ وَ لَا يَيْأَسَ الضُّعَفَاءُ مِنْ عَدْلِكَ عَلَيْهِم» #نامه_27
✍️با مردم فروتنی کن، با آنان مهربان و نرمخو باش، گشادهرو و خندهرو باش. [آنقدر] در نگاههای کوتاه و بلندی که به آنها میاندازی مساوات را در بینشان رعایت بکن که نه زورمندانشان به ستمکاری تو طمع بورزند و نه ضعیفانشان از عدالتت نومید شوند!
◀️حضرت در اینجا عدالتورزی را با غایت روشن و قابل سنجشی ضابطهمند کردهاند. ضابطهی روشنی که برای عدالتورزی حاکمان تعیین کردهاند این است که نه #رانت_خواران طمع داشته باشند که از طریق ستمکاری تو میتوانند به ضعیفان زور بگویند و نه ضعیفان به خاطر نگاه ویژه تو به زورمندان از #عدالت تو نومید شوند.
🔹قطع طمع رانتخواران و احیای امید ضعیفان، معیار و غایت عدالتورزی حکام است.
#با_معارف_نهج،شماره 139
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵#کلمه_قمع در نامه 27 نهج البلاغة
🔹در زبان عربی «قمع» به معنای ذلیل کردن (متعدی) است.
در فرجام #نامه_27 نهج البلاغه آمده است: «وَ أَمَّا الْمُشْرِكُ فَيَقْمَعُهُ اللَّهُ بِشِرْكِه»
✍️یعنی خداوند مشرک را [در جامعه] به خاطر شرکش (یا به وسیله شرکش) ذلیل میکند.
🔸کلمه «قمع» در زبان فارسی معاصر معمولا در کنار کلمه «قلع» (به معنای ریشهکن کردن و نابود کردن) و معطوف به آن به کار میرود.
شاید برای همین بوده که برخی مترجمان کلمه «یقمعه» را در اینجا به «نابود کردن» برگردانده و این معنا را به دست دادهاند که خداوند مشرک را نابود میکند در حالیکه این روایت میخواهد بگوید خداوند مشرک را ذلیل میکند.
#با_مترجمان_نهج، شماره 53
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
❓⁉️چی شد که آیت الله مکارم شیرازی نهج البلاغه درس دادند؟
ایشان خودشان چنین فرمودهاند:
📣" زمانی که مرحوم حضرت آیتالله فاضل لنکرانی(ره) مدیریت شورای عالی حوزه را به عهده داشت نهجالبلاغه را به عنوان درسی جنبی در حوزه تعیین کرد و از اینجانب خواست تا این کتاب ارزشمند را در حوزه تدریس کنم؛ اما به دلیل مشغلههای علمی این پیشنهاد را نپذیرفتم و ایشان هم از پیشنهاد خود منصرف شد.
تا این که شب در خواب دیدم در عراق هستم و از محل اقامت خود خارج شدم و ناگهان پلیسهای عراقی مانع رفتن من شدند و از من خواستند تا گذرنامه و اوراق هویت خودم را ارائه دهم؛ اما بنده هر چه تلاش کردم دیدم هیچ مدرکی همراهم نیست.
ناگهان نامه شورای مدیریت حوزه را برای تدریس نهج البلاغه در حوزه یافتم و آن را به پلیس نشان دادم و آنها نیز با دیدن این نامه قانع شدند. در حقیقت این نامه باعث شد من از گرفتاری نجات یابم.
پس از این ماجرا بنده با حضرت آیتالله فاضل لنکرانی(ره) تماس گرفتم و آمادگی خود را برای تدریس نهج البلاغه اعلام کردم و این باعث شد تا اینجانب نهج البلاغه را در حوزه تدریس کنم.
#با_شیفتگان_نهج، 45
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵اشرافیت حاکمان
«فَلَا تُكَلِّمُونِي بِمَا تُكَلَّمُ بِهِ الْجَبَابِرَةُ وَ لَا تَتَحَفَّظُوا مِنِّي بِمَا يُتَحَفَّظُ بِهِ عِنْدَ أَهْلِ الْبَادِرَةِ وَ لَا تُخَالِطُونِي بِالْمُصَانَعَةِ وَ لَا تَظُنُّوا بِي اسْتِثْقَالًا فِي حَقٍّ قِيلَ لِي» #خطبه_216 نهج البلاغه
🔹با من آنگونه که با جباران سخن گفته میشود، سخن نگویید، و آنگونه که از افراد تندخو احتیاط میکنند، از من احتیاط نکنید، با زدوبند و چاپلوسی و طمعکاری با من ارتباط نگیرید و گمان نکنید اگر حرف حقی به من گفته شود شنیدنش برایم کمترین تلخی و دشواری را داشته باشد و ...
مدتی پس از صلح امام حسن (ع) #معاویه در سفری به مدینه آمد. در نماز جماعت مدینه تکبیر قبل از رکوع و بسمالله را از سوره حمد حذف کرد. پس از نماز، مهاجران و انصار به او خُرده گرفتند که چرا بسمالله و تکبیر را سرقت کردی (سرقتَ من الصلاة)؟ مجبور شد نمازش را اعاده کند!
شافعی که راوی این حکایت معاویه است میگوید معاویه سلطانی بسیار عظیم القوة و شدید الشوکة بود همینکه مردم مدینه جرأت کردهاند به او ایرادی بگیرند نشانه این است که بسمالله جزء واجب نماز بوده است! (مسند شافعی ص 13)
◀️گزارش شافعی از شخصیت معاویه گزارش بسیار دقیقی است! سلطانی که حتی اگر نماز خود و مردم را باطل کند، صحابه پیامبر از ترس نتوانند به او اعتراضی بکنند!
این، #اشرافیت در شیوه حکمرانی معاویه است اما منطق حکمرانی علی علیهالسلام همان است که در این خطبه 216 آمده است.
#مدیران_اشرافی #عدالت #حقوق_عامه #حق_الناس
#حکومت
#با_معارف_نهج،شماره 140
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵کلمه إحکام در نامه 31 نهج البلاغه
#کلمه_إحکام به معنای کاری را با اتقان و استحکام و دقت انجام دادن است. بیتوجهی به این نکته لغوی در ترجمه برخی فرازهای نهجالبلاغه مانع از کامیابی مترجمان در انتقال دقیق معنا به زبان فارسی شده است.
✍️مثلا در #نامه_31 آمده است: «ثُمَّ أَشْفَقْتُ أَنْ يَلْتَبِسَ عَلَيْكَ مَا اخْتَلَفَ النَّاسُ فِيهِ مِنْ أَهْوَائِهِمْ وَ آرَائِهِم مِثْلَ الَّذِي الْتَبَسَ عَلَيْهِمْ فَكَانَ إِحْكَامُ ذَلِكَ عَلَى مَا كَرِهْتُ مِنْ تَنْبِيهِكَ لَهُ أَحَبَّ إِلَيَّ مِنْ إِسْلَامِكَ إِلَى أَمْرٍ لَا آمَنُ عَلَيْكَ بِهِ الْهَلَكَة»
ترجمه: آنگاه ترسیدم اموری که مردم به خاطر هوا و هوسها و اجتهادات شخصیشان در آن به اختلاف افتادهاند، بر تو مشتبه شود، همانطور که بر خودشان نیز مشتبه شد. برای همین [به این نتیجه رسیدم که کوشیدن برای] استحکام عقایدت، با همه آنکه هشدار دادن [و امر و نهی کردن جوانان] را نمیپسندم، بهتر از آن است که در جریانی رهایت کنم که در آن از هلاکت تو بیمناکم.
🔻در اینجا در جمله «کان إحکام ذلک...» یعنی شبهه را به صورت درست و متقن و اثربخش جواب دادن. این نکته که در بسیاری از ترجمهها منعکس نشده، ظرافتهای بسیاری در خود دارد. مثلا نشان میدهد که شبهه را جواب ندادن بهتر است از بدون اتقان جواب دادن.
#با_مترجمان_نهج، شماره 54
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵مرز بین تأسف سیاسی و اشک عاطفی
✍️ابوالخطاب از شاگردان امام صادق علیه السلام بود که چون در ادامه دچار غلو و انحراف شد، از محضر امام ع طرد شد و سرانجام به خاطر اعتراض سیاسی بر عباسیان، همراه با یارانش به طرز فجیعی توسط حکومت عباسیان به قتل رسید.
روزی یکی از شاگردان امام صادق علیهالسلام در محضر ایشان از قتل ابوالخطاب سخن میگفت که بغض کرد و اشکش جاری شد.
امام علیه السلام از او پرسیدند: آیا تو برای از دست دادن آنها حزین هستی؟
گفت: نه ولی خودتان یک بار که درباره جنگ #نهروان سخن میگفتید، فرمودید که یاران علی علیهالسلام نیز بر کشتههای نهروان میگریستند. حضرت امیر از آنها پرسید که آیا برای از دست رفتن کشتگان نهروان حزین شدهاید؟ یاران امیرالمؤمنین علیهالسلام به ایشان عرض کردند: نه ما به یاد دوستی و الفتی که با اینها داشتیم میافتیم و به آن بلایی که به آن گرفتار شدند میاندیشیم و دلمان میشکند.
امام صادق علیهالسلام فرمودند: چنین گریهای اشکال ندارد.
↩️عنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بَكْرٍ قَالَ: ذَكَرْتُ أَبَا الْخَطَّابِ وَ مَقْتَلَهُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ فَرَقَقْتُ عِنْدَ ذَلِكَ فَبَكَيْت.
فَقَالَ أَ تَأْسَى عَلَيْهِمْ؟
فَقُلْتُ لَا وَ لَكِنْ سَمِعْتُكَ تَذْكُرُ أَنَّ عَلِيّاً ع قَتَلَ أَصْحَابَ النَّهْرَوَانِ فَأَصْبَحَ أَصْحَابُ عَلِيٍّ ع يَبْكُونَ عَلَيْهِمْ فَقَالَ عَلِيٌّ ع أَ تَأْسَوْنَ عَلَيْهِمْ؟ فَقَالُوا: لَا إِنَّا ذَكَرْنَا الْأُلْفَةَ الَّتِي كُنَّا عَلَيْهَا وَ الْبَلِيَّةَ الَّتِي أَوْقَعَتْهُمْ فَلِذَلِكَ رَقَقْنَا عَلَيْهِمْ !
قَالَ: لَا بَأْسَ.
📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج79، ص: 87 و 88
#با_معارف_نهج،شماره 141
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵#قیس_بن_سعد الگوی #زهد یا ثروت بادآورده؟
🔹یکی از نگرانیهای مقام معظم رهبری که از دهه هفتاد بدان پرداختهاند، خطر انباشت #ثروتهای_بادآورده در جیب برخی از افراد منتسب به نظام جمهوری اسلامی است. در یک برنامه تلویزیونی یکی از فضلای حوزوی در مقام دفاع از جمهوری اسلامی (که خود وظیفهای ملی و تکلیفی دینی است) این نکته را متذکر شده است که در حکومت امیرالممؤمنین نیز از ثروتمندان به عنوان کارگزاران دولت استفاده میشد که یکی از آنها قیس است. 🥺🙁😮
🔻راستی آیا قیس بن سعد، به ثروتمندانی #رانتخوار که در جمهوری اسلامی درباره آنها گفتگو میشود، شباهتی داشت؟
1) شخصیت قیس: قیس فرزند سعد بود. سعد بزرگ قبیله خزرج و یکی از دوازده نقیبی بود که در هنگام بیعت با پیامبر ص تضمین کردند که قبیلههایشان هم ایمان میآورد. بعد از او نیز ریاست قبیله خزرج به فرزندش قیس واگذار شد. قیس از یاران نزدیک و مقرّب علی بود که ابتدا فرماندار مصر و سپس فرماندار آذربایجان شد. در جنگ صفین نیز از فرماندهان مهم لشکر بود. چنان درایتی داشت که گاه مالک اشتر را نصیحت میکرد. چنان اعتباری در نزد خاندان علی ع داشت که بعد از شهادت امام از نزدیکترین یاران حسن بن علی ع بود.
2) زهد و بخشش: آثار و اخبار درباره بخشش او بسیار گسترده است. یک بار که یکی از املاکش را به قیمت 90هزار دینار فرخته بود، جارچی فرستاد در مدینه جار بزنند که هر کس قرض میخواهد بیاید. در یکی از بیماریهایش دید کسی به عیادتش نمیآید، همسرش به او اشاره کرد که همهی مردم به تو بدهکارند، خجالت میکشند به حضورت برسند، اعلام کرد که همه بدهکاران را حلال کرده و بدهیها را بخشیده است! منابع تاریخی فصول مشبعی را در بخشش و بیاعتنایی او به ثروت نقل کردهاند.
۳) سلامت سیاسی: مسعودی در مروج الذهب سه صفت او را بزرگ و کمنظیر دانسته است: دیانت، زهد و عشق و علاقه به علی علیهالسلام.#معاویه قبل از #صفین نقشهای کشید تا قیس را به سوی خود بکشاند. در آخرین نامه قیس به او نوشت: «ای بت و ای بتزاده تو میخواهی مرا از علی بن ابیطالب جدا کنی و به طاعت خودت بکشانی؟ مرا #فریب میدهی که مردم از علی جدا شده و به سوی تو آمدهاند؟ به خدا قسم اگر برای علی کسی جز من و برای من کسی جز علی باقی نمانده باشد تا وقتی با علی دشمن هستی من با تو سر آشتی نخواهم داشت! من دشمن خدا را بر ولی خدا ترجیح نخواهم داد!» الغدیر ج 2 ص 110 و 112و 113
☑️ای کاش آن روحانی بزرگوار در آن برنامه، صاحبان ثروتهای بادآورده را با قیس بن سعد مقایسه نمیکرد!
#مناسبتی شماره 50
https://eitaa.com/banahjolbalaghe