eitaa logo
برش‌ ها
383 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
346 ویدیو
36 فایل
به نام خدای شهیدان در برشها شهدا دست یافتنی اند. اینجا فرهنگ جهاد و شهادت را به صورت آهسته، پیوسته و به دور از هیاهو روایت می کنیم تا بتوان آن را زندگی کرد. سایت http://www.boreshha.ir/ آپارات www.aparat.com/boreshha.ir بارش فکری @soada313_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
#شهید_علی_تجلایی
[قبل از آشنایی مان با علی آقا]رفتم بیمارستان برای عیادت علی آقا. سه چهار تا از نیروهای امداد که خانم بودند بالای سرش بودند. می خواستند زخم هایش را پانسمان کنند؛اما اجازه نداد. خواهش کرد که پرستار مرد برایش بیاورند. خانم ها هم از فرصت استفاده کرده بودند و پای ایشان نشسته بودند. کتاب نیمه پنهان ماه، جلد ۲۲؛ علی تجلایی به روایت همسر شهید، نویسنده: راضیه کریمی، ناشر: روایت فتح، نوبت چاپ: سوم- ۱۳۹۵؛ صفحه ۱۸-۱۷. @boreshha
پاسداشت شهید بیست و پنجم اسفند ماه شهید مهدی باکری؛ فرمانده لشکر 31 عاشورا (استان آذربایجان‌غربی، شهرستان میاندوآب) (۱۳۶۳ ه.ش) شهید علی تجلایی؛ قائم مقام فرمانده قرارگاه ظفر وفرمانده طرح وعملیات قرارگاه خاتم الانبیاء(ص) (استان آذربایجان شرقی، شهرستان تبریز) (۱۳۶۳ ه.ش) شهید حاج کاظم نجفی رستگار؛ فرمانده تیپ 10 سید الشهداء (استان تهران، شهرستان ری) (۱۳۶۳ ه.ش) شهید اسماعیل شکری؛ مسئول واحد بهداری لشکر32 انصارالحسین (ع) (استان همدان، شهرستان همدان، شهر مریانج) (۱۳۶۳ ه.ش) شهید حسن درویشی؛ فرمانده گردان (استان خراسان رضوی، شهرستان مشهد) (۱۳۶۳ ه.ش) شهید علی‌اکبر جوادی؛ فرمانده گردان تخریب (استان آذربایجان‌شرقی، شهرستان تبریز) (۱۳۶۳ ه.ش) شهید محمدجعفر فنائی‌شاهرودی؛ فرمانده دسته (استان سمنان، شهرستان شاهرود) (۱۳۶۳ ه.ش) شهید اصغر قصاب عبداللهی؛ فرمانده گردان امام حسین (ع) (استان آذربایجان‌شرقی، شهرستان تبریز) (۱۳۶۳ ه.ش) شهید فاروق صدیقی حسن کیاده؛ فرمانده گردان (استان مازندران، شهرستان ساری) (۱۳۶۴ ه.ش) شهید اسماعیل نیک‌صفت؛ جانشین گردان امام حسین از تیپ 12 سپاه گرمسار (استان سمنان، شهرستان گرمسار) (۱۳۶۶ ه.ش) شهید ابراهیم اسدی؛ جانشین گردان علی ابن ابیطالب(ع) لشکر ویژه 25 کربلا. .
قبل از ازدواج تمام شناخت من از علی این بود که یکی از فرماندهان است و حالا زخمی شده و مردم گروه گروه می روند عیادتش. من هم یکی از آنهایی بودم که به او به چشم قهرمان نگاه می کردم. می خواستم بروم علی تجلایی و رفتم. چه می دانستم این قصه سر دراز دارد. فردای آن روز طاقت نیاوردم و باز هم می خواستم بروم ببیمنمش. کتابی از نمایشگاه کتاب خریدم. مانده بودم چه طوری ترکی صحبت کنم. دیروز فارسی کرده بودم. وقتی مرا شناخت سرش را پایی انداخت. گفتم: برای تان کتابی هدیه آورده ام. می خواست پولش را پرداخت کند که بهم برخورد و قبول نکردم. پشت کتاب نوشته بودم: تقدیم به رزمنده جان بر کف اسلام آقای علی تجلایی. خودش روی آقا ضربدر کشید و نوشت برادر و بعد تشکر کرد. ، جلد ۲۲؛ علی تجلایی به روایت همسر شهید، نویسنده: راضیه کریمی، ناشر: روایت فتح، نوبت چاپ: سوم- ۱۳۹۵؛ صفحه 18. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇) @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
پاسداشت شهید بیست و پنجم اسفند ماه شهید مهدی باکری؛ فرمانده لشکر 31 عاشورا (استان آذربایجان‌غربی، شهرستان میاندوآب) (۱۳۶۳ ه.ش) شهید علی تجلایی؛ قائم مقام فرمانده قرارگاه ظفر وفرمانده طرح وعملیات قرارگاه خاتم الانبیاء(ص) (استان آذربایجان شرقی، شهرستان تبریز) (۱۳۶۳ ه.ش) شهید حاج کاظم نجفی رستگار؛ فرمانده تیپ 10 سید الشهداء (استان تهران، شهرستان ری) (۱۳۶۳ ه.ش) شهید اسماعیل شکری؛ مسئول واحد بهداری لشکر32 انصارالحسین (ع) (استان همدان، شهرستان همدان، شهر مریانج) (۱۳۶۳ ه.ش) شهید حسن درویشی؛ فرمانده گردان (استان خراسان رضوی، شهرستان مشهد) (۱۳۶۳ ه.ش) شهید علی‌اکبر جوادی؛ فرمانده گردان تخریب (استان آذربایجان‌شرقی، شهرستان تبریز) (۱۳۶۳ ه.ش) شهید محمدجعفر فنائی‌شاهرودی؛ فرمانده دسته (استان سمنان، شهرستان شاهرود) (۱۳۶۳ ه.ش) شهید اصغر قصاب عبداللهی؛ فرمانده گردان امام حسین (ع) (استان آذربایجان‌شرقی، شهرستان تبریز) (۱۳۶۳ ه.ش) شهید فاروق صدیقی حسن کیاده؛ فرمانده گردان (استان مازندران، شهرستان ساری) (۱۳۶۴ ه.ش) شهید اسماعیل نیک‌صفت؛ جانشین گردان امام حسین از تیپ 12 سپاه گرمسار (استان سمنان، شهرستان گرمسار) (۱۳۶۶ ه.ش) شهید ابراهیم اسدی؛ جانشین گردان علی ابن ابیطالب(ع) لشکر ویژه 25 کربلا. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
🔺ازدواج آسان 🔹قرار شده بود زندگی مشترک مان را در خانه پدر علی آقا شروع کنیم. مادر علی آقا اصرار بر داشت؛ اما ما تصمیم گرفته بودیم برویم قم و برگردیم و زندگی مان را شروع کنیم. خیلی و انقلابی. 🔸خرید ازدواج ما یک گردنبند ظریف بود که رویش نوشته شده بود علی. حوله و ساک و پیراهن سفید و یک جفت کیف و کفش قهوه ای. 🌀مادر علی که وسایل ما را دید، خودش رفت آینه و شمعدان و برخی لوازم دیگر را گرفت. مادرم اصرار بر خرید سرویس خواب داشت و من زیر بار نمی رفتم. علی آقا با اینکه در قید و بند دنیا نبود، هر چه می آوردند فقط به به و چه چه می کرد و یک بار هم نگفت اینها چیست؟ 🍁خرید که کردیم می خواستیم برویم قم. فقط هزار تومان پول برای مان مانده بود. رفتیم قم دو روز ماندیم. نهار که خوردیم، پول مان ته کشید و برای شام دیگر پولی نمانده بود. ⚡️علی می گفت: واقعا ازدواج نصف دین است. از وقتی ازدواج کردم، رفتارم با بچه های جبهه هم نرم تر شده. وقتی توجه می کنم که در خانه زن دارم، سنگین تر و محکم تر راه می روم. 📚کتاب ، جلد ۲۲؛ علی تجلایی به روایت همسر شهید، نویسنده: راضیه کریمی، ناشر: روایت فتح، نوبت چاپ: سوم- ۱۳۹۵؛ صفحه ۳۳-۳۲٫ ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir