eitaa logo
برش‌ ها
382 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
351 ویدیو
36 فایل
به نام خدای شهیدان در برشها شهدا دست یافتنی اند. اینجا فرهنگ جهاد و شهادت را به صورت آهسته، پیوسته و به دور از هیاهو روایت می کنیم تا بتوان آن را زندگی کرد. سایت http://www.boreshha.ir/ آپارات www.aparat.com/boreshha.ir بارش فکری @soada313_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱اوج نشینی دهه هشتادی ها! 🔅برشی از روایتگری حاج حسین یکتا ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
🔺پابه پای نیرو! راوی: محمود جان نثاری 💠قبل از عملیات کربلای چهار بود. جلسه ای در قرارگاه مرکزی با حضور فرمانده کل سپاه، محسن رضایی. هر فرمانده گردان باید می ایستاد و طرح مانور خودش را توضیح می داد. 🔹نوبت به رسید. گفت: آقا محسن! طرح ما اشکالاتی دارد. این رودخانه عقبه چند لشکر است. برای دشمن بستن این عقبه با آتش بار کاری ندارد، اگر چنین کردند، برنامه شما چیست؟ 🔸محسن رضایی گفت: نقاط استراتژیک و این حرف ها ربطی به شما ندارد. شما فقط طرح مانورت را بگو. 🌦حسین خیلی ناراحت شد و خطاب به محسن رضایی گفت: «آقا محسن! من می توانم به فرمانده گردان هایم بگویم که چیزی را نفهمند؟ می توانم بگویم متوجه نشوند؟ من هیچ وقت نمی توانم از این ها بخواهم که درک نداشته باشند». 🌱بعد هم از باقری خواست طرحش را توضیح دهد. 📚کتاب زندگی با فرمانده؛ صفحه 21. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فرمانده‌ای پیش‌قدم در عملیات 🔹به مناسبت سالروز شهادت فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین، شهيد حسین خرازی ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗳من و تو باید بیدار شویم 📌به خدا قسم در روز محشر خواهد آمد که از یک یکمون سوال می‌کنند بی تفاوت بودن ما در این برهه زمان مسئله خواهد شد... ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
🔹سید مهدی رفیق جانی و برادر عقد اخوتی ام بود. وقتی در عملیات بدر تیر به شکمم خورد، حالم بد بود. روی زمین افتاده بودم و دست و پا می زدم و منتظر تیر خلاص عراقی ها بودم. 🔸در این گیر و دار صدای سید مهدی را شنیدم. گفت: یا علی! بلند شو. 🔅با هر زحمتی بود مرا به کول انداخت و به خاکریز خودی رساند و صورتم را بوسید و رفت. وقتی از بیمارستان به خانه برگشتم، سید مهدی خیلی شهید شده بود. خیلی دلتنگ دوستان شهیدم بود. در خواب سید مهدی را دیدم. با لباس خاکی بالای سرم ایستاده بود. ⚡️گفت: ما را به جا آوریدم. اولین شبی که آمدی خانه، به دیدنت آمدم. تو هم سعی کن (س) را شمرده شمرده بگویی. ▫️راوی: حاج حسین یکتا 📚 ؛ خاطرات شفاهی حاج حسین یکتا، نوشته زینب عرفانیان، ناشر: نشر شهید کاظمی، نوبت چاپ: دوم بهار ۱۳۹۷؛ صفحه ۲۷۸-۲۸۰ و ۲۸۵. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
⚡️حتی یک رأی مهم است. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 پاسخی کوتاه و کامل به یک شبهه مشهور ⁉️ چرا آرزوی می‌کنید؟! ♨️ بمانی و خدمت کنی بهتر است یا نباشی؟! 🎙حجت الاسلام راجی ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
🔺فرازی از : 🔹اگر کبر، خود خواهی و خود محوری که در شعاعش هر چه غیر خداست جمع می شود و تو را دچار استکبار و غرور می کند، تا نتوانی در برابر حق سر تسلیم و طاعت فرود آوری و نفس رضا نمی دهد که عدالت را آنجا که به زیان توست بپذیری، درونی آلوده داری. «کل نفس بما کسبت رهینه؛هرنفس مرهون آن چیزی است که اکتساب کرد». ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺اعلام خبر شهادت شهید مدافع حرم استان هرمزگان از پاسداران منطقه یکم نیروی دریایی سپاه که سحرگاه امروز توسط رژیم غاصب صهیونیستی در دیرالزور سوریه به شهادت رسید. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
🔺شهید ارباً_ارباً! 🔹سید محمد خیلی توی خودش بود. پرسیدم: چه شده؟ 🔸گفت: بالأخره نفهمیدم یعنی چه؟ می گویند انسان مثل گوشت کوبیده می شود. 🍁بعد از عملیات یا باید بروم کتاب بخوانم و یا اینکه در همین جا به آن برسم. 🌱جواب سؤالش را از گلوله توپی که به سنگرش برخورد کرد، گرفت. ع ع 📚، حسین کاجی، انتشارات حماسه یاران، چاپ دوم ۱۳۹۵، ص ۳۱٫ ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️ ۱۲ اسفند سالروز شهادت رتبه یک کنکور پزشکی، ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
🔺از مزار شهیدان، استمداد کنید! ▫️آیت الله مصباح یزدی: 🔸توسل به اولیای خدا را فراموش نکنید؛ حتی توسل به شهدا. البته ما که در قم هستیم، مرقد حضرت معصومه ‎سلام‌ الله ‎علیها برای ما خیلی پناهگاه بزرگی است. اما اگر در جایی یک شهیدی دفن شده باشد، آدم نباید از او هم، غفلت کند ؛ [باید] از روح او استمداد کند تا خدا به برکت او، هم هدایتمان کند و هم توفیق انجام وظیفه به ما مرحمت کند. ۱۳۹۴/۰۸/۰۶ ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پیکر شهید رضا زارعی وارد معراج شهدا شد 🔹 شهید زارعی در حمله جنگنده‌های اسرائیلی به بانیاس در سوریه به شهادت رسیده بود. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
🔻احترام به پدر و مادر در سیره 🌦محمد نسبت به ش کمال محبت و احترام را داشت. وقتی پدرش از دنیا رفته بود، خیلی گریه می کرد. می گفت: من رفیقم را از دست داده ام. 🔻ادامه در پست های بعدی 1 و 2👇👇👇 ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
💠برش اول: 🔅وقتی فرمانده سپاه ماهان بود، مادرش بیمار شده بود و نیاز به مراقبت های پزشکی داشت. مادر را روی دوش خود سوار می کرد و از این اتاق به آن اتاق در بیمارستان می رفت. پرستارها باور نمی کردند که این جوانی که این طور مادرش را از این به اتاق می برد، فرمانده سپاه ماهان است. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
💠برش دوم: 🔹محمد آزمونی داشت که برایش سرنوشت ساز بود. به همین خاطر یک هفته مرخصی گرفت تا خوب بخواند. اتفاقا این ایام مصادف شد با عود بیماری قبلی مادرش که نیاز به بستری داشت. محمد همه اولویت هایش را کنار گذاشت. مرخصی دوباره گرفت و مادرش را مرتب تا یک ماه و نیم به بیمارستان می برد. وقتی هم بستری شد خودش پیشش می ماند و کارهایش را انجام می داد. 🔸وقتی هم مرخص شد، ویلچری گرفت و مدام او را به فضای سبز می برد. می گفت: اگر قرار باشد مادرم بستری باشد، تا هستم اجازه نمی دهم شما کارهایش را انجام دهید. صندلی می گرفت و مادر را روی آن می نشاند و از پله های بیمارستان بالا می برد. گاهی با حسرت می گفتم: یعنی می شود فرزندم علی نیز مثل تو به من رسیدگی کند. محمد می گفت: اگر فرزندت را مؤمن تربیت کنی بقیه مسائل حل است. ▫️راوی: ناصر ابوالحسنی و مهری ایازی(همسر شهید) 📚 ؛ خاطرات شهید محمد گرامی؛ نویسنده: الهه بهشتی. ناشر: لشکر 41 ثار الله. نوبت چاپ: اول-1376؛ صفحه 53 و 74-75. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخرین دست‌نوشته‌ی رتبه۱ 🔸 نامه‌ای خواندنی از کنکور پزشکی برای تمام نسل‌ها 🔰 برشی از سخنرانی ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 بیت المال با شهید چه می کند؟ ▫️آیت الله جوادی آملی: 🔹 عرض کردند که فلان سرباز شما شهید شد، ما تسلیت بگوییم یا تبریک بگوییم؟ فرمود به من تسلیت بگوید، آن طوری که خواستم تربیت نشد: «كَلا وَالَّذِی نَفْسِی بِیدِهِ إِنَّ الشَّمْلَةَ الَّتِی أَخَذَهَا یوْمَ خَیبَرَ مِنَ الْغَنَائِمِ لَمْ تُصِبْهَا الْمَقَاسِمُ لَتَشْتَعِلُ عَلَیهِ نَارًا»؛ 🔹 فرمود او بدون اجازه حکومت اسلامی پارچه ای را گرفته است! الآن همان پارچه کنار قبرش شعله ور است!! 📚 درس خارج فقه قضا جلسه 75 تاریخ: 1402/12/13 ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
🔺میریم قم! 🔹حمید همان روزهای اول ازدواج، مدارک و پرونده تحصیلی تحصیل آلمانش را دور ریخت. ⚡️می گفت: «اگر راضی باشی با هم می‌رویم قم. آنجا یک دوره را صحیح تر و سالم تر یادم می گیریم. خودمان می‌رویم نه اینکه در کتاب ها بخوانیم». 🌱می گفت: همیشه که نباید نظر این و آن باشد. 🔸سه ماه بیشتر نگذشته بود که درگیری های بانه بین من، حمید و افکارش فاصله انداخت. ▫️راوی: فاطمه امیرانی؛ همسر شهید 📚 ؛ حمید باکری؛ صفحه ۱۰. 📚 ، جلد سوم، صفحه ۲۰. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 توی پول غلت میزنه ولی آرامش نداره! یادمان شهدای مظلوم هویزه ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
🔅هم بند فضل الله یک کمونیستی بود که در یک خانواده مذهبی بزرگ شده بود. همیشه نمازخواندن های دیگران را مسخره می کرد. 🔹 فضل الله که نماز می خواند، او را هم دعوت به نماز کرد. ▪️زندانی گفت: بی خود مرا با شیطان در جنگ نیانداز که من به چیزی اعتقاد ندارم. 🌦آن شب خیلی با هم صحبت کردند. زندانی همان شب خواب پدرش را می بیند که روبروی آتش تنور نشسته و عصبانی نگاهش می کرد. 🔸فضل الله چهل روز با او مدارا می کند تا آنکه بعد از چهل روز زندانی کمونیست پا روی غرورش می گذارد و از فضل الله کمک می خواهد. فضل الله می گوید دل سپردن اول راه است و پاک شدن از گناهان قدم بعدی. 🔷به حمام می فرستدش تا کند. لباس خودش را هم می دهد تا بپوشد و شهادتین بگوید. 🔶بعد از مدتی آزاد که می شود، به خانه برادرش می رود. همان ابتدای ورود مهر و جا نماز می خواهد و مسیر قبله را. 🌀برادرش آمده بود پی فضل الله. می گفت چه کردی با این برادر من که از اول عمرش نه نماز بلد بود و نه خوانده و نه روزه گرفته بود. 🔸هر چه می پرسید فضل الله طفره می رفت.می گفت: «اگر من هم چیزی گفته باشم، خودش آمادگی داشته». ▫️راوی: اقلیم سادات شهیدی؛ همسر شهید 📚مجموعه ، جلد ۲۱؛ محلاتی به روایت همسر شهید، نویسنده: معصومه شیبانی، ناشر: روایت فتح، نوبت چاپ: دوم- ۱۳۹۵؛ صفحه ۴۲-۳۹. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 سفره ای با نان خشک و پنیر و خرما 🔷 سفره رزمندگان در جبهه دفاع مقدس بسیار ساده بود ولی همت آنها دفاع از انقلاب ، نظام ، استقلال ، تماميت ارضى ، وحدت ملى و در آخر هم شهادت بود. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
🔺شرمنده رزمنده ها! 🌱سید حمید وقتی رزمندگانی را می دید که با وجود مشکلات به جبهه آمده اند، خیلی متأثر می شد و گریه می کرد. 🔹می گفت: «من از دیدن این ها خجالت می کشم. این ها با این وضعیت به جبهه کمک می کنند و به جبهه می آیند، آن وقت من به جبهه آمدنم می بالم و فکر می کنم کار مهمی انجام داده ام». 📚پا برهنه در وادی مقدس، نویسنده و ناشر: گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی، چاپ اول- ۱۳۹۳؛ ص ۹۴ ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir