eitaa logo
برش‌ ها
409 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
501 ویدیو
38 فایل
به نام خدای شهیدان اینجا فرهنگ جهاد و شهادت را به صورت آهسته، پیوسته،کاربردی، و به استناد کتابهای چاپ شده روایت می کنیم تا بتوان آن را با دل زندگی کرد. سایت http://www.boreshha.ir/ آپارات www.aparat.com/boreshha.ir بارش فکری @soada313_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
وسط هفته، سر ظهر وارد گلزار شهدا شدم و مشغول فاتحه خوانی به شهدایی بودم که عکس های شان را می دیدم. وقتی نزدیک پرچم وسط گلزار رسیدم، صدای حاج اکبر را شنیدم که با همان لحن شوخش می گفت: ای بی وفا! نمی آیی یک فاتحه هم برای ما بخوانی؟! فکر کردم یکی از بچه هاست که سر به سرم می گذارد. اعتنا نکردم به حرکتم ادامه دادم. دوباره و سه باره همان صدا را شنیدم. با خودم گفتم: چقدر قشنگ صدای حاج اکبر را تقلید می کند. یک دفعه شهید در من تصرف کرد و مرا کشاند سر قبر خودش. به خودم که آمدم سر مزارش بودم. وحشت کرده بودم و مثل بید می لرزیدم. یک دفعه دیدم باز شد. شهید به من گفت: می خواهی آن طرف را نشانت دهم؟ گفتم: نه اصلا توانش را ندارم. بدنم دارد از شدت فشار از هم می پاشد. ازش خواهش کردم که دیگر ادامه ندهد. سر قبر دوباره بسته شد و کم کم حالم سر جایش آمد. از آن به بعد هر وقت گذرم به گلزار شهدا بیفتد اول می روم سر قبر حاج اکبر. راوی: سید عبد الحسین یثربی به نقل از راوی محفوظ ؛ خاطرات شهید حاج اکبر خرد پیشه شیرازی. نوشته: علی رضا صداقت. ناشر: یاقوت؛ نوبت چاپ: اول-1393. صفحه 164. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
بدانید ملت عزیز! اگر دنیا ما را در تنگنای قرار دهد فرزند رمضانیم و پیشوای مان حضرت علی (ع) می باشد و هیچ ضعفی به خود راه نخواهیم داد و اگر دنیا ما را در قرار دهد ما فرزند محرمیم و پیشوای مان امام حسین (ع) . ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
کنار رودخانه گتوند توی اردوگاه غواصی بودیم. چهل روز مانده به . خیلی از بچه ها داخل چادر بودند. لامپ چادر را شل کردم و صدای پرسوز نادر با صدای ناله بچه ها در هم آمیخت: «بریز آب روان اسما، ولی آهسته آهسته». در عین حالی که همه توی حال خودمان بودیم، منتظر بودیم نادر دعا را شروع کند. ناگهان نادر سر از سجده برداشت و از عمق جانش حضرت زهرا (س) را صدا کرد و به سرعت از چادر خارج شد. پشت سرش بودم، اما یارای صدا کردنش را نداشتم. اش را روی رمل ها اندخت و سر به سجده گذاشت و های های گریست. دست به شانه اش گذاشتم به نشانه اینکه بگو دردت را تا آرام شوی. گفت نه. گفتم: امشب چه شده این طور به هم ریختی؟ توی دلت چه گذشته مرد؟ من غریبه نیستم. در چشم هایم "نه" ای گفت و با قدم های بلند حرکت کرد. صدایش کردم "نادر". فقط یک جمله گفت: سختی در پیش داریم. خیلی سخت. فقط همین را می توانم بگویم». داخل بلم نشست و پارو کنان از من دور شد؛ اما هنوز صدای ناله بچه های چادر بدون اینکه نادر روضه ای برایشان خوانده باشد به گوش می رسید. بعد از عملیات کربلای 4، وقتی اسیر عراقی ها شده بودم، با دیدن پیکر خون آلود و چشم های نیمه باز نادر معنی امتحان سخت برایم تفسیر شد. ع س ؛ نوشته حمید حسام؛ نشر شهید کاظمی؛ جاپ اول ناشر-بهار 1398 ؛ صفحه 48-47 و 85. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
عبد المهدی انس عجیبی با امام حسین (ع) داشت و محو روضه می شد. هر هفته خانه مان روضه داشتیم. مصطفی فرزند خردسالش رفته بود بنشیند روی پاهایش. با گریه برگشت که بابا مرا دوست ندارد. هر چه بابا بابا کرده بود، جوابی نشنیده بود. بعد روضه می گفت: من نه کسی را دیدم و نه صدایی را شنیدم. ع ع راوی: همسر شهید ۱، حسین کاجی، انتشارات حماسه یاران، چاپ دوم ۱۳۹۵، ص ۲۱٫ به نقل از (کوچه پروانه ها، اصغر فکوری، ص ۴۹ و ۵۰). ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
هدایت شده از روی خط شهادت
shahid abd al mahi maghfoori.mp3
306.2K
عبد المهدی انس عجیبی با امام حسین (ع) داشت و محو روضه می شد. 📺مرجع صوت و تصویر فرهنگ جهاد و شهادت @khateshahadat
قال رسول الله (ص): أفضَلُ الشُهَداءِ الذِینَ یُقاتِلونَ فی الصَّفِ الاوَّلِ فَلا يَلْتفِتُونَ وُجُوهَهُمْ حَتَّى يُقْتَلُوا , أُولَئِكَ يَتَلَبَّطُونَ فِي الْغُرَفِ الْعُلَا مِنَ الْجَنَّةِ ، يَضْحَكُ إِلَيْهِمْ رَبُّكَ , فإِذَا ضَحِكَ ربُّکَ إِلَى عَبدٍ فی مَوطِنٍ فَلا حِسَابَ عَلَيْهِ رسول خدا (ص) فرمودند: برترین کسانی هستند که در می جنگند و از دشمن روی بر نمی گردانند تا آنکه کشته شوند. اینان در بالا خانه های بهشت می آرمند. پروردگارشان به روی آنان می خندد و هر گاه پروردگارت در جایی به بنده ای بخندد، از معاف خواهد بود. میزان الحمه مترجم؛ محمد محمدی ری شهری جلد 6، روایت شماره 2122؛ صفحه 2887-2884. به نقل از کنز العمال: 11120. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
#شهید_امروز #شهید_حسین_غفاری امام خمینی (ره): جر ما این است که ما را حبس کردند یا زندان بردند یا زجر این است که پای بعضی از علماء را اره کردند (اشاره به آیت الله غفاری) آقا! توی روغن سوزاندند زجر ما این است که 10 سال ، 15 سال، علمای ما در حبس هستند. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
هدایت شده از روی خط شهادت
21.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت هادی غفاری از آخرین ملاقات با پدر و شهادت ایشان 📺مرجع صوت و تصویر فرهنگ جهاد و شهادت @khateshahadat
هدایت شده از روی خط شهادت
کتاب صوتی سال های فریاد در قالب این کتاب زندگینامه شهید آیت الله حسین غفاری است. شهیدی که در زمان دیکتاتوری محمدرضا شاه پهلوی، سخت ترین شکنجه ها را تحمل کرد و حاضر نشد حتی روی کاغذ و در کلام علیه امام و انقلاب سخنی بر زبان براند. * کتاب «سال های فریاد» جلد سوم از مجموعه آثار «شب شکنان» است که دفتر پژوهش‌های موسسه کیهان در انتشارات کیهان، آن را منتشر کرده است. 📺مرجع صوت و تصویر فرهنگ جهاد و شهادت 👇 @khateshahadat
در #عملیات_کربلای_چهار قرار بود بچه ها از #نهر_خین عبور کنند و به جزیره بوارین بزنند. اما عراق گویا قسم خورده بود که نگذارد هیچ نیروی ایرانی از این نهر عبور کند. با آر پی جی هر چه را که روی نهر می آمد می زد. مجتبی با گروهی از رزمندگان وقتی از نهر عبور می کنند، تیربازی بدون وقفه روی بچه ها آتش می ریخت. خودش داوطلب شد که تیربار را خاموش کند. این جا بود که دعاهای قنوتش اینجا به اجابت رسید. #شهید_مجتبی_اکبر_زاده #سیره_اخلاقی_شهدا #استقبال_از_گزینه_های_سخت راوی: حاج حسین یکتا #کتاب_مربع_های_قرمز ؛ خاطرات شفاهی حاج حسین یکتا، نوشته زینب عرفانیان، ناشر: نشر شهید کاظمی، نوبت چاپ: دوم بهار ۱۳۹۷؛ صفحه ۴۲۴. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
مجید وقتی گواهی نامه گرفت، حاج رحمت برایش یک رنو گرفت. مجید دوست داشت رنو را بفروشد و برای بلند گو و چراغ قوه بخرد؛ اما نه بدون رضایت پدرش. می گفت: هر چه که دارم از خدا و پدرم است تا راضی نباشداین کار را نمی کنم. آن قدر اصرار کرد که راضی شد و رنو را به نفع جبهه فروخت. راوی: حاج حسین یکتا ؛ خاطرات شفاهی حاج حسین یکتا، نوشته زینب عرفانیان، ناشر: نشر شهید کاظمی، نوبت چاپ: دوم بهار ۱۳۹۷؛ صفحه 427. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
📸: شهادت برترین نماد انقلاب است/ در یک حرکت خبیثانه میخواهند این نماد را به فراموشی بسپارند ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام @boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/