eitaa logo
در مسیر اجتهاد
6.8هزار دنبال‌کننده
318 عکس
21 ویدیو
24 فایل
🔹مطالب کاربردی #فقهی ، #اصولی ، #رجالی و #فلسفی 🔸 قابل استفاده اساتید و طلاب #حوزه علمیه 📣 این کانال توسط معاونت سطوح عالی مدرسه #شهیدین (رهما) قم اداره می‌شود 🔻 کپی مطالب کانال تنها با ذکر #لینک بلامانع است. 🔺 ارتباط با مدیر و ارسال مطالب @Smousavi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 تفاوت ضمان عهده و ضمان ذمه: 1️⃣ ضمان عهده: ضمان بدین معنا است که مسئولیت یک مال بدون این که شخص به بدل آن بدهکار باشد بر دوش شخصی باشد. 🔹 مثلا غاصب پیش از این که عین تلف شود بدهکار به پرداخت بدل نیست، بلکه بنا بر «علی الید ما أخذت حتی تؤدّي» ضامن است تا اصل مال را بازگرداند. در این شرایط ضمان ذمه وجود ندارد و تنها ضمان عهده است و پس از تلف غاصب ضامن بدل نیز می‌شود. 🔸 همچنین در برخی موارد شخصی‌ می‌گوید «شما این کالا را بخرید و اگر مشکلی پیش آمد من ضامن هستم.» در این موارد نیز ضمان ذمه وجود ندارد و شخص ضامن بدهکار نیست و تنها ضمان عهده وجود دارد. همچنین ضمانتی که امروزه نوعاً در بانک‌ها اخذ‌ می‌شود ضمان عهده است و اینگونه نیست که پس از ضمانت، ضامن بدهکار باشد و ذمه مضمون عنه بریء شود. 2️⃣ ضمان ذمه: ضمان بدین معناست که ضامن نسبت به بدل مال ــ مثلی باشد یا قیمی ــ بدهکار‌ می‌شود. 🔹 مثلا قبل از اینکه بایع مبیع را به مشتری تحویل دهد، مشتری ضامن ثمن آن مال هست، اما به عهده او نیست که تا پیش از تسلیم مبیع، ثمن را بپردازد. در نتیجه در این جا ضمان ذمه هست، اما ضمان عهده نیست. اما پس از تسلیم مثمن، ضمان عهده نیز‌ می‌آید و بین دو ضمان جمع‌ می‌شود، مانند زمانی که عین مغصوبه توسط غاصب تلف شود. 👈 براساس این توضیحات مشخص‌ می‌شود ضمانی که در مطرح است، ضمان ذمه است که به دنبال آن مقترض مسئولیت نیز پیدا‌ می‌کند. 📚 برگرفته از فرمایشات آیت الله استاد (فقه بانکداری ـ تابستان 1397) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول شهیدین قم
💠 دوری از امام زمان (عج) 🔹 مرحوم آیت الله (ره): 🔸 چرا این اندازه از امام زمان (عجل الله فرجه) دوریم؟! ایشان که ما را می‌بیند و از همه‌ی موجودات، ظاهرترند، پس چرا این اندازه غافلیم و آن حضرت را از خود دور می‌بینیم؟! چرا این حضور قلبی را نداریم که از سوی ایشان هر لحظه به مطالبی دست بیابیم؟! 📚 ر.ک: منتخب نکته‌های اخلاقی از آیت الله بهجت (ره) (hawzah.net) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول شهیدین قم
: 💠 بررسی اعتبار روضه کافی: 🔹 برخی معتقدند بین کافی و بقیه مجلدات آن تفاوت وجود دارد و روضه به قوّت آنها نیست. نسبت به سایر مجلّدات تواتر قطعی در همه نسل‌ها و زمان‌ها وجود دارد که آنها جزء کافی و از هستند. اما نسبت به کتاب روضه دغدغه وجود دارد و اینکه بتوان از راه تواتر جزم پیدا کرد جزء کافی است، مقداری محل تأمل و اشکال است. حتی برخی از بزرگان روضه کافی را به ابن ادریس نسبت داده‌اند، که البته غیر مقبول است. 🔸 به نظر ما هر چند روایات روضه کافی همه جا به قوت روایات اصول و فروع کافی نیستند. اما در عین حال بزرگانی از علمای سابق شهادت داده‌اند که این کتاب جزء کافی است، شهادت آنها هم برای سایر فقها معتبر است. پس از طرفی حجّت وجود دارد که این روایت جزء کافی است و از طرف دیگر حجّت وجود داد آنچه در کافی است اعتبار دارد؛ چون کلینی شهادت به صحت روایات کافی داده است و در کلام قدما به معنای لغوی استعمال می‌شود، یعنی «ما صدر من المعصوم ع لبیان الحکم الواقعی». بنابراین ضمّ این دو حجّت باعث می‌شود بتوان اعتبار روایات موجود در روضه کافی را همچون بقیه مجلدات آن اثبات کرد. 📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله (دام ظله) در درس خارج فقه 1396 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
💠 در شماره سوم مجله «فقه و پژوهش» توسط مدیریت سطوح عالی با همکاری معاونت پژوهش مدرسه شهیدین (ره) منتشر شد. 🔹در این شماره می‌خوانید 👇 1️⃣ نگاهی به چیستی وضع از منظر علم اصول 🔸 نوشته سید امیر حسین غنایی 2️⃣ بررسی انتقادی حکم تکلیفی «تحریم حلال» 🔸نوشته مهدی صنعت پور امیری 3️⃣ بررسی قید «اهل ریبه» در تحقق حکم محاربه 🔸 نوشته حمید رضا حسن زاده 4️⃣ بررسی استقلال پدر با باکره رشیده در نکاح با تکیه بر نظرات آیت الله مکارم شیرازی 🔸نوشته میلاد امیری غرقه 5️⃣ نقش تعویض سند در تصحیح طرق تهذیبین با تکیه بر نظرات شهید صدر 🔸نوشته محمد حلاج امین 6️⃣ بازشناسی برخی از حقوق مردم در حکومت اسلامی 🔸نوشته مرتضی صادقیان قزل احمد 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم 📌 این شماره در مطلب بعدی 👇 قابل دسترسی است.
fegh&pajhohesh 3-05-jeld.pdf
4.86M
📚 فایل شماره 3 دوفصلنامه علمی ــ اطلاع رسانی «فقه و پژوهش» مدرسه شهیدین (ره)
💠 حیازت منشأ تمام مالکیت‌ها 🔹 مرحوم شهید صدر (ره) معتقد است منشأ تمام مالکیت‌ها است. ایشان در بیان صور «حیازت مال الغیر» می‌نویسد در مورد حیازت عقلاً چهار صورت متصور است: 1️⃣ اول: حیازت در هیچکدام از ملکیت و ضمان مؤثر نباشد. این قسم خود به دوگونه قابل تصویر است: 🔹 قسم اول: ید شخص دوم ید مستقلی نباشد و ذو الید دوم به منزله همان ذو الید اول اعتبار شود. مثل ید ودعی یا که ید وکیل نیز نوعی ید ودعی است. 🔸 قسم دوم: ید شخص دوم مستقل باشد. علت عدم ملکیت در این قسم این است که ذو الید اول اذن در تملک نداده است و علت عدم ضمان هم این است که ذو الید اول به عدم ضمان ید ثانیه راضی است، مثل که مستعیر نه مالک می‌شود و نه ضامن. 2️⃣ دوم: حیازت موجب ملکیت نباشد، لکن موجب ضمان شود، مانند . در غصب، ید غاصب به خاطر اینکه مالک اذن در تملک نداده است سبب ملکیت نیست. همچنین با توجه به عدم رضایت مالک به «عدم ضمانت» غاصب، موجب ضمان نیز می‌شود. 3️⃣ سوم: حیازت موجب ملکیت باشد، لکن موجب ضمان نشود (عکس صورت سابق)، مانند که مالک به حیازت متهب راضی است. باید توجه داشت که هبه به معنای تملیک نیست، بلکه به این معناست که مال شخص به اذن او حیازت شود و به همین دلیل در هبه «قبض» معتبر است و تا پیش از آن هبه واقع نمی‌شود. بنابراین ید متهب سبب ملکیت اوست و چون مالک به عدم ضمان متهب راضی است، ید او موجب ضمان نخواهد بود. 4️⃣ چهارم: حیازت موجب ملکیت و ضمان باشد، مانند باب . در باب قرض مقترض به مجرد انشای عقد قرض، مالک یا ضامن نمی‌شود، بلکه پس از حیازت و قبض این قرض سبب ملکیت و ضمان می‌گردد؛ زیرا مالک اول از یک سوی در تملک مقترض اذن داده است و از سوی دیگر به عدم ضمان و مجانی بودن این حیازت راضی نیست. 📚 موسوعة الشهید السید محمد باقر الصدر 21: 194 ــ 195. 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
💠 اشكالى كه حوزه‌ى ما ديروز آن را نداشت و امروز دارد ... 🔹 «اشكالى كه حوزه‌ى ما، ديروز آن را نداشت و امروز دارد، اين است كه حوزه‌ى ديروز از دنياى زمان خود عقب‌تر نبود؛ بلكه جلوتر هم بود. 🔸 شما نگاه كنيد در آن روز علماى ما چقدر محصول علمى و فقهى و كلامى براى مردمِ زمان خودشان دارند. همان عدّه‌ى كمى كه در گذشته بودند، كارهاى بزرگى انجام دادند... 🔹 بنابراين، هركسى كه در زمينه‌هاى فقهى و كلامى - بخصوص - چيزى به شيعه مى‌گفت، شيعه با قدرت و قوت، به زبان علمى به او جواب مى‌داد و سخن تلخِ رقيب و حريف و معاند را به خانه نمى‌برد... يك نفر پيدا مى‌شد حرفى را در يك كتاب خطّى مى‌زد و يك نسخه مى‌نوشت و ديگرى پخش مى‌كرد و ديگرى مى‌خواند و چهار نفر در طول زمان از آن مطّلع مى‌شدند؛ عالم شيعه هم برمى‌داشت همين كار را عيناً جواب مى‌داد و گاهى تندتر و سريع‌تر و بهتر از او اقدام مى‌كرد و عقب نمى‌ماند. اما امروز، اين‌گونه نيست. 🔸 امروز، حوزه‌ى علميه از زمان خودش خيلى عقب است. حساب يك‌ذرّه و دو ذرّه نيست. مثل اين است كه دو نفر سوار بر اسب، در وادى اى همراه يكديگر بروند و يكى اسبش از ديگرى تندروتر باشد و آنكه اسبش كندروتر است، بعداً به اتومبيل دست پيدا كند. طبيعى است آنكه اسبش تندروتر است، به گرد او هم نمى‌رسد. الآن وضعيت اين‌گونه است. 🔹 در حال حاضر، امواج فقه و فلسفه و كلام و حقوق، دنيا را فراگرفته است. ما وقتى به خودمان برگرديم، خيلى فاصله داريم.» 📚 برگرفته از فرمایشات مقام معظم رهبری 1374/9/13 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین
هدایت شده از در مسیر اجتهاد
💠 در کانال «در مسیر اجتهاد» می‌توانید مطالب زیر 👇را دنبال کنید: 🔹 🔸 🔹 🔸 🔹 🔸 🔹 🔸 🔹 🔸 🔹 🔺 برای مشاهده مطالب در هر یک از موضوعات فوق 👆 کلیدواژه مدنظر را لمس کنید. 🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
💠 مناسبات حکم و موضوع سبب انصراف: 🔹گاهی خطاب مطلقی که از جانب شارع می‌رسد نسبت به ارتکاز عرفی مقید می‌شود. به عنوان مثال در"الماء مُطهّر"، مطهریت حکمی است که یک منشأ دارد و آن هم این است که ماء مد نظر نباید نجس باشد و از باب مناسبت حکم و موضوع می‌فهمیم که مقصود از ماء مطهر، ماء طاهر است که تطهیر می‌کند و برای ذهن انصراف حاصل می‌شود که این جا اطلاق ماء منصرف به ماء طاهر است. 🔸 یا وقتی شارع گوید «وامسحوا برؤوسکم» عرف در این جا توسط دست، آن هم با کف آن مسح می‌کند. پس آیه همان مسح عرفی را می‌گوید. 🔹 این که از مناسبات حکم و موضوع است، حجت و هادم مقدمات حکمت است. به این دلیل که جزو مقیدات لبيه متصله است و معیت با دلیل دارد و در ظهور تصدیقی دخیل است. وقتی این ظهور تمام شد اطلاق مقید می‌شود. 📚ر.ک: بحوث في علم الاصول، شهید محمدباقر 7: 529 (تقریرات حسن عبدالساتر) 📌 ارسالی از حجت الإسلام محمودپور (از طلاب محترم پایه هفتم شهیدین) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
💠 آدم احمق 🔹 من مکرّر در صحبت با دوستان اهل علم و به خصوص طلاب جوان این اصل عالی قرآن را یادآوری کرده‌ام که بدبخت آن آدم است که در دستگاه علم و دین و ملّایی قدم بگذارد تا به دنیا برسد! 📚 ر.ک: در مکتب قرآن، ج1، ص 218. 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
💠 انواع مالیت: 1️⃣ مالیت مضاف به عین: مالیت مضاف به عین به مالیتی اطلاق می‌شود که به عین خارجی تعلق گرفته است و ظرف آن نیز عین خارجی است، مانند شراکت زوجه در ارث بنا؛ زیرا در هنگام فوت زوج، همسر یک هشتم از مالیت بنا را ــ نه عین آن را ــ ارث‌ می‌برد. در این صورت اگر زوج دارای ساختمانی باشد که متشکل از هشت آپارتمان است، زوجه نمی‌تواند یکی از واحدها را درخواست کند و از قبول پول آن امتناع کند. بلکه او تنها صاحب مالیت یک هشتم ساختمان است و این مالیت مضاف به عین است، به همین دلیل اگر ارزش ساختمان افزایش یا کاهش پیدا کند، سهم زوجه نیز افزایش یا کاهش پیدا خواهد کرد. 2️⃣ مالیت محضه: مالیت محضه مانند اینکه شخص غاصبی مال کسی را تلف کند. در این جا غاصبِ متلف، ضامن مالیت مال تلف شده است و قیمت لحظه تلف در ذمه او قرار‌ می‌گیرد. 📌 نکته: برای شراکت در مالیت عین و شراکت در خود عین فرق‌هایی ذکر شده است که عمده آن‌ها این است که در شریک در مالیت، حق امتناع از دریافت پول و سهم خواهی از عین را ندارد. 📚 برگرفته از فرمایشات آیت الله استاد (فقه بانکداری ـ تابستان 1397) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول شهیدین قم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 به مناسبت سالگرد رحلت علامه یزدی (ره) 🔹 نمازِ دلتنگی! 🔸 نسخه‌ای معنوی از آیت‌الله مصباح (ره) که تاکنون نشنیده‌اید! 📚 برگرفته از فرمایشات استاد سید احمد فقیهی (حفظه الله) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول شهیدین قم
💠 یا از جمع ما بیرون برو یا از این کارت دست بردار! 🔹 در کتاب «امالی» مرحوم شیخ طوسی با سند بلند و بالایی نقل شده است: 🔸 «عَنْ هِشَامٍ عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ ع قَالَ: لَوْ أَنَّكُمْ إِذَا بَلَغَكُمْ عَنِ الرَّجُلِ شَيْ‏ءٌ مَشَيْتُمْ إِلَيْهِ فَقُلْتُمْ: يَا هَذَا إِمَّا أَنْ تَعْتَزِلَنَا وَتَجْتَنِبَنَا أَوْ تَكُفَّ عَن هذا. فَإِنْ فَعَلَ وَإِلَّا فَاجْتَنِبُوهُ». (أمالی طوسی، ص 661) 🔹 وقتی یک کار بدی از یک مردی به شما می‌رسد، بروید و به او بگویید یا از جمع ما برو بیرون یا از این کارت دست بردار اگر قبول کرد که خیلی خوب، اما اگر قبول نکرد از او اجتناب کنید. 🔸 استاد ما آیت الله (ره) نقل می‌کردند: زمانی که امام خمینی (ره) مرجعیت نداشتند و از رجال علمی حوزه بودند، به اطلاع شان رسیده بود طلبه‌ای درب مدرسه خان کلام ناپسندی ــ که البته حرام نبود ــ را به کسی گفته بود. ایشان هم فرموده بودند چنین فردی باید از قم برود! چون به کیان حوزه ضربه زده است. بسیاری از افراد پیش ایشان شفاعت می‌کنند که او طلبه خوبی است و نادراً خطایی از او سر زده، اما ایشان مصرّ بودند که باید قم از برود. 📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله (دام ظله) در درس خارج فقه (امر به معروف) 1395 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
💠 مسأله اعراض: 🔹 در خصوص مسأله‌ی سه مبنا وجود دارد: 1️⃣ مبنای اول (مشهور): با نفسِ اِعراض، مال از ملک مالک خارج می‌شود و از مباحات محسوب می‌شود. 2️⃣ مبنای دوم: وقتی شخص دیگری مال معرضٌ عنه را حیازت نمود، از ملک مالک سابق خارج خواهد شد. لذا تا قبل از حیازت آن توسط دیگران، آثار ملک بر آن بار می‌شود. مثلا اگر تا زمان فرارسیدن سال خمسیِ مالک، کسی آن را حیازت نکرد، پرداخت خمسِ آن بر مالک واجب است. 3️⃣ مبنای سوم (محقق خویی): صرف اعراض و حتی با حیازت دیگری، مال از ملک مالک اول خارج نمی‌شود و خروج آن مال از ملک متوقف بر تحقق تصرف مغیّر است. لذا مادامی که شخصِ حیازت کننده تصرف مغیّری در مال نکرده باشد، مالک حق دارد که آن را از او باز پس گیرد. (موسوعة الإمام الخوئی 30: 461 ـ 462) 👈 مبنای مختار مبنای دوم است و صرف استیلاء غیر سبب ملکیت اوست، لکن با استیلاء ملکیت جایز برای شخص حاصل می‌شود و مادامی که شخص تصرف مغیّری در مال انجام نداده است، مالک اول حق رجوع دارد. در نتیجه در صورت اعراض، وقتی دیگری مال را حیازت کند «حیازة مال الغیر بإذنه مجانا» صدق می‌کند. در واقع مالک با اعراض از مال خود، اذن عامی برای حیازت و تملک دیگران داده است. نشانه‌ی اینکه اعراض او در حکم اذن عام است، این است که او می‌تواند اعراض حیثی کند و مثلا بگوید: من از این مال اعراض می‌کنم و فقط راضی هستم که طلّاب آن را حیازت کنند. 📚 برگرفته از فرمایشات آیت الله استاد (فقه بانکداری ـ تابستان 1397) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول شهیدین قم
💠 چرا اوضاع مالی اهل علم خوب نیست؟ 🔹 از امام (ع) پرسیدند: چرا از نظر رزق وضعشان ضعیف است؟ فرمود «أليس العقل رزقاً؟» 🔸 شما دلتان می خواهد بساط عالَم بر ظلم باشد؟ کسی زحمت بکشد و درس بخواند هم عالم بشود و هم از آن طرف رایگان مال گیرش بیاید؟ این نیست که کسی که درس خوانده به او چیز دیگری بدهند! شما دادی، یک کالا و برلیانی گرفتی که با تو می آید و تو را هم همه جا حفظ می‌کند. آن بیچاره عمرش را داده گیرش آمده و می‌گذارد و می‌رود. چرا «فلک به مردم نادان دهد زمام مراد!» 🔹مبادا اینها طلبه ای را بلرزاند. فرمود اگر خواستی خودت را بسنجی، با بازاری نسنج. خود را با متکاثر نسنج؛ تو " داری، کوثر را با کوثر می‌سنجند؛ کوثر را که با تکاثر نمی‌سنجند. بله سرمایه‌دارها بر اساس (ألهاکم التكاثر) باید یکدیگر را با خودشان بسنجند؛ اما کوثر را با کوثر می‌سنجند. فرمود: اگر حوزه یا دانشگاه خواستند خودشان را بسنجند، باید با بسنجند همین. با بازاری نسنجند. 🔸 فرمود آنجا که سخن از توزین و توزیع و ارزیابی است، «توزن دماء الشهداء و مداد العلماء»؛ این کوثرها را با هم می سنجند. آن مرکّب عالم با خون شهید؛ خون این شهید با مرکّب عالم؛ اینها هر دو کوثرند، کوثرها را با هم بسنجید. تازه گفتند در آن کوثر، مداد عالم است، یا لااقل معادل است. 📚 خطبه‌های نماز جمعه آیة الله آملی (حفظه الله) ۱۳۸۰/۳/۴ 📌 ارسالی از حجت الإسلام سید عبدالله عمادی (از طلاب محترم پایه دهم شهیدین) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
💠 نکات مستفاد از مقدمه «من لا یحضره الفقیه»: 🔹 مرحوم شیخ (ره) در مقدمه کتاب خود می‌فرماید: (وَجَمِيعُ مَا فِيهِ مُسْتَخْرَجٌ مِنْ كُتُبٍ مَشْهُورَةٍ عَلَيْهَا الْمُعَوَّلُ وَ إِلَيْهَا الْمَرْجِعُ) (من لا یحضره الفقیه 1:3) 🔸 با توجه به این مقدمه، می‌توان ادعا کرد که مهمل و یا مجهول بودن شیخ بلاواسطه ایشان در مشیخه ضرری به اعتبار طریق نمی زند، البته به شرط عدم تضعیف در کتب رجالی؛ زیرا در مورد جمله (مستخرج من کتب مشهوره) سه احتمال وجود دارد: 1️⃣ اینکه مراد کتاب مبدو به السند باشد، که در این صورت همه طرق تشریفاتی است و چون کتاب مشهور بوده نیازی به طریق ندارد. 2️⃣ اینکه مراد، کتاب یکی از وسائط ذکر شده در طریق باشد، که در این صورت یا مراد شیخ بلا واسطه است که می‌شود معوّل علیه و ثقه و یا مراد یکی از مع الواسطه هاست که در این صورت کتاب آن شیخ مع الواسطه مشهور بوده و ذکر شیخ بلاواسطه تشریفاتی است و جهالتش ضرری نمی زند. 3️⃣ اینکه مراد وجود این روایات در کتب مشهور دیگری غیر از کتب افراد واقع در طریق و کتاب مبدو به السند باشد، که در این صورت با توجه به تقدم آن کتب معلوم می‌شودکه این روایات را غیر از شیخ بلاواسطه شیخ صدوق راوی دیگری هم نقل کرده است. بنابراین از جهت شیخ بلاواسطه می‌شود. 📚 برگرفته از درس خارج فقه استاد علی همدانی (دام عزه) در مدرسه شهیدین 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول شهیدین قم
💠 نکته‌ای نو در باب تخصیص و تقیید 🔹 مرحوم شیخ مرتضی (ره) معتقدند اگر به طور مثال پانزده روایت به صورت مطلق بیان کند عالمان را اکرام کنید، سپس یک روایت بفرماید عالمان فاسق را اکرام نکنید، در این صورت آن پانزده روایت مطلق با یک روایت خاص، تقیید نمی‌خورد. 🔸 دلیل این ادعا: از آنجاکه امامان متعدد (ع) بارها بر آن اطلاق کرده‌اند و آن اطلاق مانند گردیده، دیگر قابل تخصیص نمی‌باشد. به ویژه اگر خاص در صدد خروج حصه‌ای باشد که مورد ابتلای مسلمانان بوده است. 📚 ر.ک: شرح العروة الوثقی، شیخ مرتضی حائری، ج1، ص 422. 👈 های علمی بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 مدیریت سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
💠 انواع احتیاط واجب: 1️⃣ گاهی مجتهد احتیاط واجب را مطرح می‌کند؛ چون به دلیل نداشتن فرصت یا ابزار استفراغ وسع، حکم برای خود او روشن نیست. 👈 مثلا ایام ذی الحجّه می‌رسد و استفتائی در مورد حجّ می‌شود که پاسخ دادن آن به دو هفته فرصت احتیاج دارد و فرصت عمل می‌گذرد. 2️⃣ گاهی حکم برای مجتهد روشن است، ولی او به دلیل مصالحی حکم را اظهار نمی‌کند. در اینجا مقلّدان باید احتیاط کنند؛ چون مجتهد ابراز رأی نکرده و مورد برای آن‌ها شبهه حکمیه قبل از فحص است. و در شبهات حکمیه قبل از فحص، عقل حکم می‌کند که وظیفه، احتیاط است. 👈 مثلا مجتهد از ادله استفاده نکرده حلق لحیه حرام است، اما چون یک ارتکاز متشرّعی بر حرمت وجود دارد و او احتمال می‌دهد این ارتکاز معاصر با معصوم (علیه السلام) بوده، فتوای به حلیّت نمی‌دهد. یا مثلا ادله مساله تمام است اما مجتهد چون تفرّد دارد، دغدغه دارد که ممکن است اشتباه کرده و حکم خدا چیز دیگری باشد. 3️⃣ گاهی هم خود عقل حکم به احتیاط می‌کند، مانند اطراف علم اجمالی. البته اینجا مجتهد فتوا به احتیاط می‌دهد. 👈 مثلا می‌گوید اگر مکلّف نمی‌داند نمازش قصر یا تمام است، باید بین قصر و تمام جمع کند. 📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله (دام ظله) در درس خارج فقه (امر به معروف) 1396 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 مدیریت سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
💠 تدریس یا تبلیغ؟ هر کدام که مخلصانه‌تر است 🔹 ممكن است كسی در حوزه باشد و شهرتی داشته باشد بكند، ولی آن‌كه در يك روستای دورافتاده قربة الی الله دارد بچه‌ها و جوان‌ها را هدايت مي‌كند او شود؛ حساب آخرت جداست. اين به خلوص برمي‌گردد. 🔸 فرمود: حساب آخرت اشتباه نشود «انّ الغنی و الفقر بعد العرض علی الله» اما ما در مسائل دنيا يك وظيفه‌ای داريم، اگر كسی استعداد خوبی دارد اين حتماً بايد در مملكت خودش خدمت بكند، اگر كسی در كنكور شاگرد اول شد اين حتماً بايد به اين آب و خاك خدمت كند،اين مديون خون شهداست، اين مديون امام است، اين مديون مردم اين سرزمين است، اين مديون پدر و مادرش است. اگر فوراً برود جای ديگری خدمت كند اين به امانت الهی عمل نكرده است. 📚 برگرفته از فرمایشات آیت الله آملی (شهریور 1395 ش) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 مدیریت سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
💠 معنای ثقة در کلام قدما: 🔹 آیت الله شبیری زنجانی (حفظه الله) لفظ «ثقة» را با استناد به کلام شیخ طوسی در کتاب «العدّة» به معنای «» می‌دانند. 🔸 توضیح آنکه: شیخ طوسی در کتاب «العدة» (العدة في أصول الفقه‏1: 149) در بحث عمل به اخبار متعارض می‌فرماید: اگر راوی یکی از اخبار متعارض، امامی بود و راوی خبر دیگر غیر امامیِ متحرز از کذب بود، خبر امامی عدل مقدم است. بله، اگر خبر غیر امامی متحرّز از کذب، با خبر امامی عدل متعارض نباشد، مورد عمل قرار می گیرد. شیخ طوسی در ادامه به بحث تعارض خبر مرسل با خبر مسند می‌پردازد و می‌فرماید: اگر راوی مُرسِل، ملتزم به نقل از ثقات نیست، به خبر مسند عمل می‌شود، اما اگر مُرسِل از زمره کسانی است که روایات مسند و مرسل خود را از ثقات نقل می‌کنند ــ همچون ابن ابی عمیر، بزنطی و صفوان بن یحیی ــ بین خبر مرسل و خبر مسند تعارض واقع می‌شود. مرحوم شیخ می‌فرماید: به خاطر معروف بودنِ این افراد به نقل از ثقات، علمای شیعه «مراسیل» این افراد را مساوی و هم سنگ با «مسانید» دیگران به شمار می‌آورند. 🔹 با توجه به این عبارت، روشن می‌شود که کلمه ثقه در کلام شیخ، به معنای «امامی عدل» به کار رفته است؛ زیرا در ابتدا شیخ خبر امامی عدل و غیر امامی متحرز از کذب را مساوی ندانست. سپس «مراسیل» این افراد را ــ به خاطر ملتزم بودن به نقل از «ثقه» ــ مساوی با روایات «مُسنَد» ــ که سند آن مشتمل بر روات امامی عدل است ــ دانست. بنابراین مرحوم شیخ ثقه را به معنای امامی عدل به کار می‌برده است. آیت الله شبیری زنجانی معتقد است که لفظ «ثقه» در کلام نجاشی نیز به همین معنا است. 🔸 اما بنا بر نظر مختار، هر چند لفظ «ثقه» در کتاب «العدة» شیخ طوسی به معنای «امامی عدل» به کار رفته است، اما لفظ «» در کلمات رجالیان و فقها به همان معنای اصطلاح امروزی، یعنی «شخص مورد اعتماد و متحرّز از کذب» است. 📚 برگرفته از فرمایشات آیت الله استاد (فقه پول ــ 1399 ش) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 روضه‌ خوانی آيت الله العظمی جوادی آملی (دام ظله) در مصیبت حضرت زینب کبری (س) 🏴 سالروز رحلت حضرت زینب (سلام الله علیها) تسلیت باد. 📚 کانال رسمی دفتر آیت الله العظمی جوادی آملی 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
💠 نقش فقه در توسعه علوم انسانی 🔹وقتی می‌گوییم «نقش اجتهاد در تحول علوم انسانی» مراد کدام اجتهاد است؟ 🔸دو نوع اجتهاد وجود دارد: 1️⃣ اجتهاد به معنای اخص؛ یعنی اجتهادی که فقط گزارهای هنجاری دین مانند واجب، حرام، صحیح، باطل، نجس، پاک و... را کشف می‌کند. 2️⃣ اجتهاد به معنای اعم؛ این نوع از اجتهاد متکفل استنباط گزارهای هنجاری نیست. در این نوع اجتهاد ممکن است به یک مسئله‌ای پرداخته شود که ارتباطی با شریعت و فقه ندارد، اما با دین ارتباط دارد؛ مانند خلقت انسان یا اقتصاد. در واقع در این نوع از اجتهاد شخص به دنبال کشف یک «هست» است اما این کشف باید با اجتهاد صورت بگیرد. 🔸 بر اساس اجتهاد به معنای اخص علوم انسانی و فقه با همدیگر ارتباط دارند اما ندارند. علوم انسانی مصداق شناسی و موضوع شناسی انجام می‎دهد و اجتهاد به معنای اخص را بیان می‌کند. 🔹 اما اگر بر اساس اجتهاد به معنای اعم از آنجایی که این نوع از اجتهاد از «هست‌ها» خبر می‌دهد و معمولاً علوم انسانی بیان هست‌ها و مناسبات می‌کند، در این صورت موضوعاتی مانند خلقت انسان، تاریخ، مسائل اجتماعی و ... از حوزه‌هایی است که فقه به آن می‌پردازد. 🔸 خیلی ها بر این باور هستند که علوم انسانی مسائل فرهنگی اجتماعی و روحی را شامل می‌شود که در این صورت ترابط علوم انسانی با فقه و معنا پیدا می‌کند. 📚 برگرفته از فرمایشات آیت الله (دام ظله) در نشست «اجتهاد و تحول علوم انسانی» (2 بهمن 1402) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
14 💠 اصطلاح ثقة ثقة 🔹در مورد این اصطلاح که در بیانات مرحوم نجاشی وارد شده، چند نظریه وجود دارد: 1️⃣ مرحوم میرداماد در الرواشح السماویة (ص105، راشحه 33) می‌گوید: «ثقة ثقة» به معنای این است که خود راوی ثقه است و او نیز ثقه ‌می‌باشد. طبق این بیان، این اصطلاح می‌تواند یک توثیق به شمار رود و مروی‌عنه های افرادی را که این تعبیر در موردشان وارد شده، نماید. 🔸 اشکال: این حرف صرف ادعاست و دلیلی برای اثبات آن مطرح نشده است. 2️⃣ برخی معتقدند: «ثِقَة نِقَة» صحیح است، که به این معناست که آن راوی، انسانی ثقه و پاک سرشت است. 🔸 اشکال: صرف ادعاست و با ظاهر عبارت و نسخ متواتری که به دست ما رسیده که در همه آنها کلمه دوم «ثقة» است، منافات دارد. 3️⃣ بیشتر معاصرین بر این باورند که «ثقة» دوم تأکید «ثقة» اول است. ✅ به نظر می‌رسد برای یافتن نظریه حق باید این اصطلاح در کلمات قدما بررسی شود. البته با توجه به ظاهر کلام، نظریه سوم بعید به نظر نمی‌رسد. 📚 برگرفته از درس خارج فقه استاد علی همدانی (دام عزه) در مدرسه شهیدین 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
💠 تفکیک در حجیت در چند بخش از یک روایت 🔹 روایات دو گونه هستند: 1️⃣ گاهی در یک روایت تمام فقرات یک جمله به هم پیوسته هستند، یعنی هیچ فقره‌ای معنای مستقلی ندارد مگر با سایر اجزاء. در این نوع از روایات در حجیت امکان‌پذیر نیست. 2️⃣ گاهی فقراتی که روایت را تشکیل داده‌اند جمله‌هایی هستند که هر کدام معنای خاص و مستقل خودشان را دارند؛ یعنی هر جزء کامل است و می‌شود سایر اجزاء را حذف کرد. در این نوع از روایات در حجیت امکان دارد. 🔸 با توجه به اینکه ادله حجیت، هستند و شامل تک تک اجزاء می‌شوند، پس شارع می‌تواند بفرماید نسبت به آن بخش کلام تو را متعبّد نمی‌کنم، اما نسبت به این بخش متعبّد می‌کنم. 🔹 علما در روایتی که مشتمل بر بعضی از احکام خلاف اجماع یا ضرورت است، فقط قسمتی که مخالفت دارد را کنار گذاشته‌اند و به بخش‌های دیگر عمل کرده‌اند. 🔸 به عنوان مثال در روایت «سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ كَذَبَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ؟ فَقَالَ: قَدْ أَفْطَرَ وَعَلَيْهِ قَضَاؤُهُ وَهُوَ صَائِمٌ يَقْضِي صَوْمَهُ وَوُضُوءَهُ إِذَا تَعَمَّدَ» (تهذیب الأحکام، ج4، ص 203) فقها نقض وضو را نپذیرفته‌اند چون خلاف ضرورت است؛ اما به نقض صوم فتوا می‌دهند با اینکه کلمه «یقضی» هم تکرار نشده است. 📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله (دام ظله) در درس خارج فقه (امر به معروف) 1397 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
💠 آیت الله آشیخ عبدالکریم حائری (ره) از غصه از دنیا رفتند! 🔹 قالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ يَذُوبُ فِيهِ قَلْبُ الْمُؤْمِنِ فِي جَوْفِهِ كَمَا يَذُوبُ الْآنُكُ فِي النَّارِ يَعْنِي الرَّصَاصَ وَ مَا ذَاكَ إِلَّا لِمَا يَرَى مِنَ الْبَلَاءِ وَ الْأَحْدَاثِ فِي دِينِهِمْ وَ لَا يَسْتَطِيعُونَ لَهُ غَيْراً». (وسائل الشیعة 16: 140) 🔸 امام رضا (ع) از آبای گرامی شان نقل فرمودند که رسول خدا (ص) فرمودند: بر اين مردم زمانى مى‌رسد كه در آن قلب مؤمن در سينه‌اش آب مى‌شود چنان‌كه سرب در آتش آب مى‌شود، كه او در دين مردم آفت و بدعت مى‌بيند و نمى‌تواند در آن تغييرى دهد. 🔹 یعنی آن قدر کار مشکل می‌شود و بلاها و بدعت‌هایی كه در دين گذاشته می‌شود و قدرت بر تغيير آنها ندارند که قلبش در سینه‌اش آب می‌شود. 🔸 مرحوم امام در ماجرای تصویب لایحه کاپیتولاسیون فرمود: «قلب من در فشار است». (صحیفه امام 1 :‌ 415). 🔹 مرحوم آيت‌الله العظمی آقای نیز در اثر کارهای دوران پهلوی همچون منع عزاداری سید الشهداء (ع)، بی حجابی اجباری، تعطیلی حوزه‌های علمیه و غیره از شدت غصه، کردند. ايشان وضعیت را می‌دیدند و قدرت بر تغییر هم نداشتند. از این رو از غصه، درس را تعطیل کردند و شاید به جهت اعتراض، نماز جماعت هم نمی‌رفتند. مردم هم در آن زمان مثل الآن نبودند و دفاع و همراهی نمی کردند. آقای شیخ عبد الکریم حائری به همين از دنيا رفتند. 📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله (دام ظله) در درس خارج فقه 1397 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین