#نکات_فقهی
#مسائل_مستحدثه
💠 سه عنصر کلیدی برای حکم شناسی در مسائل #مستحدثه:
🔹ما برای حکم شناسی نباید از این عناصر غافل باشیم:
1️⃣ روح حاکم بر شریعت مرتبط با مسأله
2️⃣ احکام عقلانی و عقلایی برای خروج از بن بستها
3️⃣ نگاه مجموعی و کلان به ادله عقلیه و نقلیه.
🔸وارد گود مسائل مستحدثه شدن با همان اسلوبی که در مسائل معمولی وارد میشویم چندان نتیجه بخش نیست... در مسائل #غیرتعبدی فقه میتوان با استناد به #عقل و ارتکازات عقلاء و با استشهاد به اصول کلی شریعت راه را مقداری هموار کرد.
🔹فقیه باید یک نگاه کلان، وسیع و گسترده به ادله داشته باشد. از بالا به ادله نگاه کند در عین حالی که تک تک ادله را سنداً و دلالاتاً بررسی میکند، اما یک #نگاه_کلی داشته باشد.
📚 برگرفته از فرمایشات استاد محمد عندلیب همدانی (https://b2n.ir/w67426 )
👈 نکات #اجتهادی بیشتر را از این طریق دنبال کنید:
🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341
🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
#نکات_فقهی
#جواهر
#حدائق
💠 مهندسی مسأله فقهی از منظر آیتالله هاشمی شاهرودی (رحمت الله علیه)
🔹 نكته ای که به تدريج در بحث هاى فقهى ايجاد شده است، بحث تنظيم و مهندسى مسئله است. در يك مسئله #فقهى جهات مختلف باید از هم جدا شود و در هر جهتى ابحاث مربوط به آن جهت طرح شود و با ابحاث ديگر خلط نشود.
🔸 مثلاً #تعريف مسئله و #شروط مسئله و موانع آن و تشخيص اصول عمليه در هر جهت و بيان ادله لفظى، كه لازم است اين نكات و جهات از يكديگر جدا و تفكيك شوند و اين نكته روش بحث در هر مسئله اى را شفاف تر و علمى تر و دقيق تر مى كند.
🔹 مثلاً وقتى انسان مقايسه مى كند روش بحث و تدوين كتاب #جواهر را با روش بحث در كتاب #حدائق، ملاحظه مى كند كه در جواهر حالت امتزاج جهات بحث يك مسأله است، اما در حدائق، ابتدا جهات هر مسأله اى را تفكيك مى كند و در هر جهت جداگانه به مسئله مى پردازد و اين يكى از ويژگيها و امتيازهاى كتاب حدائق بر كتاب جواهر است، كه مورد توجه فقها قرار گرفته است و اين روشى است كه هر چه بيشتر اعمال شود، روش #استدلال فقهى مستحكم تر و جهات علمى آن بيشتر روشن مى شود كه لازم است روش در استدلال فقهى مورد توجه قرار گيرد.
📚 مطرح شده در درس خارج فقه آیتالله هاشمی #شاهرودی - 93/02/08 (@khpajouhesh1396 )
👈 نکات #اجتهادی بیشتر را از این طریق دنبال کنید:
🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341
🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
#نکات_فقهی
#الغاء_خصوصیت
💠 مواردی که میتوان الغاء خصوصیت کرد:
🔹 قدرت «اصالة الموضوعیة» بیشتر از قدرت الغاء خصوصیت است. لذا #اصل این است که خود کلمه #موضوع حکم است و مشیر به مورد دیگری نیست. بنابراین نمیتوان خصوصیت وارد شده در عنوان و لفظ را نادیده گرفت و آن لفظ را بر معنای دیگر حمل کرد.
🔸 برای نمونه، اگر در لسان شارع آمد: «أکرم العالم»، عالم ـ بماهو عالم ـ مراد است؛ نه عالم از جهت «انسان» بودن. این اصل #عقلایی مهمی است که در اصول فقه ثابت شده و کاربرد فراوانی دارد.
🔻 این اصل حاکم است؛ مگر در سه مورد:
1️⃣ در جایی که #علت حکم در دلیل بیان شده باشد؛
2️⃣ در جایی که علت حکم بهصراحت در کلام بیان نشده، اما لفظی بهکار رفته که #بهمنزله تعلیل است و عرفاً جایگزین تعلیل به شمار میرود.
3️⃣ در جایی که فهم #عرفی الغای خصوصیت را ممکن بداند.
🔺 در این سه مورد میتوان از «اصالة الموضوعیة» دست برداشت و الغاء خصوصیت کرد.
📚 مطرح شده در درس خارج فقه استاد #اعرافی (دام عزه)
👈 نکات #فقهی بیشتر را از این طریق دنبال کنید:
🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341
🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
#نکات_فقهی
#لاضرر
💠 مقتضای قاعده لا ضرر
🔹 هر چند برخی تصور میکنند که قاعده «لا ضرر» تنها #نفی حکم ضرری میکند و نمیتواند حکم #وجودی مانند ضمان و... را اثبات کند. اما این تصور صحیح نیست؛ زیرا ظاهر قاعده «لاضرر» این است که شارع هیچ #موقفی ندارد که از آن به مکلّفین ضرر برسد؛ چه موقف موجب ضرر، موقف #وجودی باشد؛ یعنی جعل حکمی موجب ضرر گردد و چه موقف #عدمی باشد؛ یعنی جعل نکردن حکمی موجب ضرر گردد.
🔸 اگر شارع مقدس اتلاف مال مردم را تحریم نکند، این عدم تحریم یک موقف #ضرری است و با وجود چنین موقفی از او پذیرفته نیست که بگوید: «هیچ ضرری در اسلام وجود ندارد.»؛ زیرا به سبب ممنوع نکردن اتلاف مال دیگران، مردم به یکدیگر زیان وارد میکنند و منشأ این زیان عدم حکم شارع به حرمت این کار است.
📚 برکرفته از درس خارج فقه استاد محمدتقی #شهیدی (دام عزه)
👈 نکات #فقهی بیشتر را در این کانال ببینید:
🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341
🔰دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
#نکات_فقهی
💠 مرجعیّت #عرف در تشخیص مصادیق:
1️⃣ مبنای اول (مرحوم امام و آیتالله مکارم): هم در تشخیص #مفهوم و هم تشخیص #مصداق، عرف #ملاک است. (كتاب البيع (للإمام الخميني) 1: 354؛ بحوث فقهیة هامّة (آیتالله مکارم) 375)
2️⃣ مبنای دوم (آیتالله خویی، شهید صدر و آیت الله تبریزی): عرف تنها #مرجع در تشخیص #مفاهیم است و تشخیص #مصداق باید بر اساس دقّت علمی و عقلی انجام گیرد و رجوع به عرف در اینجا صحیح نیست؛ زیرا شاید عرف در تشخیص مصداق خطا کند. (موسوعة الإمام الخوئي 1: 232؛ بحوث في علم الأصول 3: 52؛ استفتائات جديد (تبريزى) 1: 403)
📚 برگرفته از درس خارج فقه استاد محمدتقی #شهیدی (دام عزه)
👈 نکات #فقهی بیشتر را در این کانال ببینید:
🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341
🔰دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین
#نکات_فقهی
#اطلاقات_قرآنی
💠 استناد به عمومات و اطلاقات قرآنی مانند: «أَوْفُوا بِالْعُقُودِ» و «تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ» برای اثبات مشروعیت عقود جدید مثل #بیمه و #بورس و....
🔹 در مورد عقد و تجارت چند احتمال وجود دارد:
1️⃣ احتمال اول: عقد و تجارت بودن در نظر #متعاملین
در این وجه، همین که مشتری و بایع ـ که قرارداد انجام میدهند، ـ این معامله را عقد و تجارت میدانند، کافی است که عمومات شامل معامله و عقد جدید شود.
🔺البته واضح است که این احتمال صحیح نیست؛ زیرا هر خریدار و فروشنده ای -و لو اینکه دزد باشد- ادعای عقد و تجارت بودن معامله را دارد.
2️⃣ احتمال دوم: عقد و تجارت بودن در نزد شارع
در این وجه، موارد جدید مثل بیمه و بورس و.... شبهه مصداقیه عمومات خواهد بود، که مشهور اصولیون تمسک به عام در شبهات مصداقیه را جایز نمی دانند.
🔺 البته از آنجا که طبق نظر مشهور، معاملات، تأسیسی نیست و #امضایی است، این احتمال قابل پذیرش نیست.
3️⃣ احتمال سوم: عقد و تجارت بودن در نزد #عقلا و عرف
در این وجه، شرعیت معامله مبتنی بر عرفی و عقلایی بودن آن معاملات است.
🔺 یعنی وقتی معاملهای مورد قبول عقلا ـ بما هم عقلا ـ باشد، شارع مقدس نیز مطابق آیات فوق آن را امضا میکند. لذا میتوان با این اطلاقات، مشروعیت معاملات جدید را #اثبات کرد.
📌 ارسالی از استاد حسن صادقیان
📚 تقریرات درس خارج فقه استاد آیتالله علی #عندلیب (زید عزه) در مدرسه شهیدین
👈 نکات #فقهی بیشتر را از این طریق دنبال کنید:
👉 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341
🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
#نکات_فقهی
#عرف
💠 مراحل تمسک به دلیل شرعی و جایگاه عرف در آنها:
1️⃣ مرحله اول: فهم معنای کلام در مقام خطاب:
این مرحله همان ظهور میباشد و به #عرف واگذار شده است.
2️⃣ مرحله دوم: تشخیص موضوع:
به طور مثال، در دلیل «رجل شک بین الثلاث والاربع»، معنای رجل از حیث لغت و عرف «مرد» است، حال آیا همین «رجل» به معنای مذکر موضوع دلیل است؟ پاسخ میدهند که با توجه به الغای خصوصیت و تناسب حکم و موضوع، «رجل» برای مثال در کلام ذکر شده است و موضوع «انسان» است و مرد بودن موضوعیّت ندارد. این مرحله نیز به #عرف واگذار شده است.
3️⃣ مرحله سوم: تطبیق موضوع بر مصادیق:
در مورد اینکه در این مرحله شارع، #عقل و یا #عرف مرجع است، اختلاف وجود دارد، اما نظری که با تحقیق به آن رسیدهایم این است که مرجع در این مرحله نیز عرف است. به طور مثال، دلیل میگوید: «الدم نجس»، حال اگر رنگ خونی که روی لباس بوده و آن را شستهایم، بر لباس باقی بماند، آیا موضوع دلیل بر این رنگ نیز تطبیق میشود یا خیر؟ میگوییم با دقت عقلی کاری نداریم که کسی بگوید: «این عرض است و هنوز جرم خون موجود است»، بلکه نظر عرف را میپذیریم که میگوید: «این دیگر خون نیست». بنابراین دلیل نجاست خون بر این مصداق منطبق نمیشود. البته بحث در مخترعات شرعیّه مثل «صلاة» نمیباشد، بلکه بحث در مفاهیم عرفیّه است.
📚 ر.ک: فقه بورس و اوراق بهادار، استاد #عندلیبی ، ج1، ص 17 ـ 18.
👈 نکات #فقهی بیشتر را از این طریق دنبال کنید:
🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341
🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
#نکات_فقهی
#معنای_بیع
💠مقصود از «بیع» در آیات قرآن
🔹بيع در آیه «أَحَلَّ اللّهُ الْبَيْعَ» در مقابل تجارت و عقود ديگر قرار ندارد؛ بلکه بيع در مقابل #ربا است، نه در برابر اجاره، صلح، مضاربه و .... بيع به معنای عام داد و ستد و تجارت است.
🔸 معنای آیه شریفه «إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ اللّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ» این نیست که هنگام نماز جمعه اگر فرد در مغازه بنشيند و بخواهد چيزي را «اجاره» بدهد يا عقد «مضاربه» يا «مزارعه» ببندد، اشکال ندارد، بلکه منظور اين است كه باید هر گونه معاملهای را رها کند. در واقع مطابق «وَذَرُوا الْبَيْعَ» مطلق داد و ستد نفي شده است.
🔹آیه «رِجالٌ لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ» نیز دلالت دارد بر اینکه هيچ كاري از كارهای اقتصادی مردان خدا را از ياد او غافل نمیکند. همانطور که در آیه «لا بَيْعٌ فيهِ وَ لا خُلَّةٌ» مراد این نیست که در قیامت بيعی وجود ندارد، ولی در مقابل اجاره و صلح وجود دارد. بلکه در واقع بيع، نمادي از اقتصاد اسلامی و داد و ستد اسلامی است.
🔸همچنین در آیه «تِجارَةً عَنْ تَراضٍ» تجارت از روی رضایت شامل همه عقود اسلامی میشود؛ چه «مضاربه» یا «مزارعه» باشد، و چه سایر عقود. به تعبیر دیگر «أَحَلَّ اللّهُ الْبَيْعَ» همان «تِجارَةً عَنْ تَراضٍ» است؛ یعنی تجارت حلال و ربا حرام است.
🔹بنابراین بيع نماد همه عقود است و خداوند با این نهی ربا را ممنوع کرده و بيع ـ يعني داد و ستد به معنای عام ـ را جایز شمرده است.
📚برگرفته از فرمایشات آیتالله #جوادی آملی (درس خارج فقه 1393/1/16)
🔰دوره فقه و اصول شهیدین قم
#نکات_فقهی
💠 تفاوت دو اصطلاح ذمه و عهده
🔻 دو اصطلاح ذمه و عهده، هر چند گاهی به جای یکدیگر به کار میروند، اما ماهیّتی متفاوت دارند:
🔹 عهده، ظرف تصوری و اعتباری است برای #تکالیف و اعمالی که انجامشان بر انسان لازم است.
🔸 ذمه، ظرف اعتباری است برای #اموالی که به نفع غیر و علیه انسان ثابت است.
✅ رابطه بین ذمه و عهده عموم و خصوص من وجه است؛ یعنی یک ماده اجتماع و دو ماده افتراق دارند:
🔹 ماده اجتماع: مکلفی که مال غیر را تلف کرده، ذمه و عهدهاش مشغول است، ذمهاش مشغول به مال است، مثلا صد هزار تومان از مال زید را تلف کرده، زید مالک صد هزار تومان در ذمه این مکف است. عهدهاش هم مشغول است یعنی بر این مکلف واجب است اعطاء مال به غیر. گویا یک حکم وضعی و یک حکم تکلیفی است.
🔸 ماده افتراق اول: گاهی #عهده هست ولی ذمه نیست، تکلیف هست، حکم وضعی نیست. مانند نفقه اقارب واجب النفقه بر انسان غیر از همسر، یعنی پدر، مادر و اولاد انسان، که اینها میشوند واجب النفقه انسان، اینجا عهده انسان مشغول به نفقه است، یعنی پرداخت نفقه اینها واجب است اما ذمهاش مشغول نیست لذا اگر این کار را ترک کرد از اموالش نمیگیرند و اقارب در ذمه او طلبکار نیستند، یا اگر از دنیا رفت اقارب از ترکه او چیزی را مالک نیستند. اینجا عهده هست ولی اشتغال ذمه نیست.
🔸 ماده افتراق دوم: گاهی #ذمه هست بدون عهده، طفلی که مال غیر را تلف کرده، ذمهاش مشغول است به مال غیر، اگر از دنیا رفت از ترکهاش بر میدارند ولی خود طفل وجوب دفع ندارد چون تکلیف ندارد. ذمه خاصیتش این است با موت انسان از بین نمیرود یک ظرف اعتباری است که حتی پس از موت باقی است لذا فردی که از دنیا رفته وجوب پرداخت دیون ندارد چون عهده ندارد اما دیون بر ذمه میت ثابت است و زمانی فراغ ذمه حاصل میشود که حق طلبکارها از ما ترک میت پرداخت شود.
📚 برگرفته از درس خارج فقه معاصر «فقه رمزارزها) استاد آیت الله جواد #مروی (حفظه الله)
👈 نکات #فقهی بیشتر:
🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341
🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
#نکات_فقهی
#ادله_ولایت_فقیه 1
💠 ادله اثبات ولایت فقیه 👈 روايت سليمان بن خالد
📜روايت
عن سليمانَ بْنِ خالد، عن أبي عبداللّه (علیه السلام) قال: «اتَّقُوا الحُكُومَةَ، فَإنَّ الحُكُومَةَ إنَّما هِيَ للإمامِ العالِمِ بِالقَضاءِ العادِلِ فِي المُسلِمينَ، لِنبيّ (كَنَبِيّ) أوْ وَصِيِّ نَبيٍّ». [۱]
🔹 از حيث سند 👈از طريق كلينى نقل شده. و از اين طريق ضعيف است [۲] لكن صدوق روايت را از طريق سليمان بن خالد آورده كه صحيح و معتبر مى باشد [3]
🔸از حيث دلالت 👈 شروط دادرسی و حکومت
1️⃣ بايد امام باشد. در اين جا معناى لغوى «امام» كه عبارت از رئيس و پيشوا باشد مقصود است، نه معناى اصطلاحى. به همين جهت، نبى را هم امام دانسته است. اگر معناى اصطلاحى «امام» مراد بود، قيد «عالم» و «عادل» زايد مى نمود.
2️⃣ عالِم به قضا باشد.
3️⃣ عادل باشد.
🔹پس، قضا (دادرسى) براى كسى است كه واجد اين سه شرط باشد. بعد مى فرمايد كه اين شروط بر كسى جز نبى يا وصى نبى منطبق نيست. قبلاً عرض كردم كه منصب قضا براى فقيه عادل است. و اين موضوع از ضروريات فقه است و در آن خلافى نيست. اكنون بايد ديد شرايط قضاوت در فقيه موجود است يا نه. بديهى است منظور «فقيه عادل» است، نه هر فقيهى.
🔸فقيه طبعاً عالم به قضاست، چون مراد از فقيه کسی است که دین شناس باشد. فقيه وقتى عادل هم شد، دو شرط را دارد. شرط ديگر اين بود كه امام يعنى رئيس باشد. و گفتيم كه فقيه عادل مقام امامت و رياست را براى قضاوت - به حسب تعيين امام علیه السلام - داراست.
🔹آن گاه امام (علیه السلام) حصر فرموده كه اين شروط جز بر نبى يا وصى نبى بر ديگرى منطبق نيست. فقها چون نبى نيستند پس وصى نبى يعنى جانشين او هستند.
__________________________________
[۱] وسائل الشيعة، ج ۲۷، ص ۱۷، «كتاب القضاء»، «أبواب صفات القاضي»، باب ۳، حديث ۳.
[۲] زيرا در طريق كلينى، ابو عبداللّه المؤمن واقع شده، كه تضعيف شده است.
[3] طريق صدوق به سليمان بن خالد در مشيخه: پدر صدوق از سعد بن عبداللّه از ابراهيم بن هاشم از محمد بن ابى عمير از هشام بن سالم كه همگى امامى و مورد وثوقند از ميان آنان ابراهيم بن هاشم توثيق خاص ندارد، اما چون از مشاهير راويان امامى است و با وجوه عدیده عام توثيق وى قابل اثبات است، ترديدی در صحت سند نيست.
__________________________________
📚 موسوعة الإمام الخمینی (قدس سره الشریف)، المجلد 21، (حکومت اسلامی و ولایت فقیه)، روايت سليمان بن خالد، ص ۸۲
📌 ارسالی از حجت الإسلام مهدی رضایی (از طلاب گرانقدر پایه 10 مدرسه شهیدین) به مناسبت دهه #بصیرت
👈 نکات #فقهی بیشتر:
🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341
🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
#نکات_فقهی
#ادله_ولایت_فقیه ۲
💠 ادله ی اثبات ولایت فقیه 👈 روايت سکونی
📜روايت
عَلِيٌّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْفُقَهَاءُ أُمَنَاءُ الرُّسُلِ مَا لَمْ يَدْخُلُوا فِي الدُّنْيَا قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا دُخُولُهُمْ فِي الدُّنْيَا قَالَ اتِّبَاعُ السُّلْطَانِ فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِكَ فَاحْذَرُوهُمْ عَلَى دِينِكُمْ.
🔹 از حيث سند 👈 از طريق كلينى نقل شده. و از اين طريق موثق است.
🔸از حيث دلالت 👈 نحوه استدلال به روایت
1️⃣ به حکم عقل و ضرورت ادیان، هدف بعثت و کار انبیا (ع) تنها مسأله گویی و بیان احکام نیست. در حقیقت مهم ترین وظیفه انبیا (ع) برقرار کردن یک نظام عادلانه اجتماعی از طریق اجرای قوانین و احکام است که البته با بیان احکام و نشر تعالیم و عقاید الهی ملازمه دارد.
2️⃣ بعد از فهم وظیفه انبیا (ع) معنای امین این است که فقهاء تمام اموری که اسلام مقرر داشته به طور امانت اجرا کنند، نه این که تنها مساله بگویند.
3️⃣ روایت می فرماید: فقهاء امنای رسل است. از این صغری و کبری برمی آید که فقها باید رئیس ملت باشند، تا نگذارند اسلام مندرس شود و احکام آن تعطیل شود. چون فقهای عادل در کشور های مسلمان نشین حکومت نداشته و ولایتشان برقرار نشده، اسلام مندرس شده و احکام آن تعطیل شده است.
__________________________________
📚 موسوعة الإمام الخمینی (قدس سره الشریف)، المجلد 21، (حکومت اسلامی و ولایت فقیه)، روایت سکونی، ص 54
📌 ارسالی از حجت الإسلام جواد دهقانپور (از طلاب گرانقدر پایه 10 مدرسه شهیدین)
👈 نکات #فقهی بیشتر:
🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341
🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
#نکات_فقهی
#ادله_ولایت_فقیه_۳
💠 ادله ی اثبات ولایت فقیه 👈 توقیع مبارک امام عصر (عج)
📜روايت
عن إسحاقَ بن يعقوب، قال: سَألتُ محمّدَ بنَ عُثْمانَ العَمرِي أن يُوصِلَ لي كتاباً قد سَألتُ فيه عن مسائِلَ أَشكَلَتْ عَلَيَّ. فَورَد التوقيعِ بِخطِّ مَولانا صاحبِ الزمان علیه السلام:《أمّا ما سَأَلْتَ عَنْهُ - أرْشَدَكَ اللّه ُ وثَبَّتَكَ -... (إلى أن قال: ) وَأمَّا الحَوادِثُ الواقِعَةُ، فَارْجِعُوا فيها إلى رُواةِ حَديثِنا. فَإنَّهُم حُجَّتي عَلَيْكُم، وَأَنا حُجّةُ اللّه》[1]
🔹 از حيث سند 👈 به جهت اسحاق بن يعقوب كه توثيقى دربارۀ وى نرسيده سند دارای تامل است اما بعنوان مؤید مطلب می تواند باشد.
🔸از حيث دلالت 👈 نحوه استدلال به روایت
1️⃣ منظور از «حوادث واقعه» مسائل شرعی نیست، بلکه پيشامدهاى اجتماعى و گرفتارى هايى بوده كه براى مردم و مسلمين روى مى داده است و ایشان به طور كلى و سربسته سؤال كرده (اكنون كه دست ما به شما نمى رسد، در پيشامدهاى اجتماعى بايد چه كنيم، وظيفه چيست؟)
2️⃣ «حجة اللّه» كسى است كه خداوند او را براى انجام امورى قرار داده است، و تمام كارها، افعال و اقوال او حجت بر مسلمين است. اگر كسى تخلف كرد، بر او احتجاج (و اقامه برهان و دعوى) خواهد شد. اگر امر كرد كه كارى انجام دهيد، حدود را اين طور جارى كنيد، غنايم، زكات و صدقات، را به چنين مصارفى برسانيد و اگر با وجود حجت، براى حل و فصل امور به دستگاه ظلم رجوع كرديد، خداوند در روز قيامت بر شما احتجاج خواهد كرد.
3️⃣ فقها از طرف امام (علیه السلام) حجت بر مردم هستند. همۀ امور و تمام کارهای مسلمين من جمله امر حكومت، تمشيت امور مسلمين، اخذ و مصرف عوايد عمومى به آنها واگذار شده و هر كس تخلف كند، خداوند بر او احتجاج خواهد كرد.
_______________________________
[1] إكمال الدين، ص ۴۸۴، باب ۴۵، حديث ۴.
📚موسوعه الامام الخمینی قدس سره الشریف المجلد 21 حکومت اسلامی و ولایت فقیه - در رويدادهاى اجتماعى به كه رجوع كنيم - صفحه ۸۴
📌 ارسالی از حجت الإسلام مهدی رضایی (از طلاب گرانقدر پایه 10 مدرسه شهیدین)
👈 نکات #فقهی بیشتر:
🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341
🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم