💠 #امام_خمینی ره:
🔸«جملات فصوص در معنی با ادعیه موافق است منتها حضرت امیر علیه السلام متأدب بوده و توانسته حق بیان را ادا نماید ولی صاحب فصوص (شیخ اکبر محی الدین بن عربی) متأدب نبوده و نتوانسته حق را ایفا کند. (تقریرات فلسفه امام خمینی؛ ج 2، ص 183).
🔹و باز گمان نشو د که حاجی (منظور حاج ملا هادی سبزواری رحمة الله است) و یا حکمای اسلامی این حرفها را از خود در آورده باشند بلکه این حرفها در ادعیه بیشتر از منظومه است و صحیفه سجادیه و نهج البلاغه و قرآن منبع و سرچشمه و مادر این حرفهاست. (تقریرات فلسفه امام خمینی؛ ج 1، ص 88)
🔸البته قول عرفا باطل نيست ولي فهم قول آنها ذوق عرفاني لازم دارد چنانکه کثیرى از ناس شعر مثنوى را جبر مى دانند و حال آنکه مخالف با جبر است و علت آن این است که آقایان معناى جبر را نمىدانند. و چنانکه مرحوم حاجى (مراد امام، حکیم حاج ملا هادی سبزواری است) نیز در شرح خود بر مثنوى نتوانسته در شرح و تفسیر، مرام مولوى را برساند؛ زیرا حکیمى قول عارفى را بیان نموده بدون اینکه حظ وافر از قریحه عرفانى داشته باشد و بلا تشبیه مثل این است که ملحدى، مرام نبى مرسلى را شرح کرده باشد. بیان مرام شخصى، قریب الافق بودن با اعتقاد او را لازم دارد، براى شرح قول عارف رومى، مردى صوفى که یک نحوه کشف ذوقى داشته باشد لازم است که آن هم نه با نثر بلکه با نظمى که از روى ذوق عرفانى برخاسته باشد مانند نسیمى که از سطح آبى برمى خیزد، به شرح آن بپردازد.» (تقریرات فلسفی، ج2، ص198).
#فلسفه #عرفان #امام_خمینی
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
💠هجوم لشکر حُسن #معشوق به صفات وجودي #عاشق:
🌸شهسوار #عشق، چون خواهد که مملکت وجود عاشق را مرکز رايات حقايق ايات خود سازد، اولا شمشير جبّاري و قهّاري به دست معشوق داده، با لشکر فتّان حُسن، متوجه آن صوب گرداند تا اگر در اطراف و اکناف آن ديار، عمارت گونه اي باشد از حصونِ رسوم و قلايع عقايد_که محلّ جنود قيود و منزل طغات عادات و مقرّ اشرار اغيار تواند شد_از هجوم طلايع آن لشکر فتّاکِ بيباک منهدم گشته، مواد فتنه و آشوب منقطع گردد.
🔸باز غوغاي او عَلَم برداشت
🔸عشق او خنجر ستم برداشت
🔹هرچه بيراه ديد غارت کرد
🔹و آنچه بر راه بود هم برداشت
🌸چه، بي شک شهرستان باطن عاشق تا محفوف به اسوار قيود، و معمور به صنوف مکارم پسنديده و صفات حميده و انواع نسب مذموم و محمود باشد، چگونه منزل شهسوار عشق تواند شد که((إنّ الملوکَ إذا دَخلوا قريةٍ أفسدوها و جعلوا أعِزَةَ اهلها أذِلةً)).
🌸في الجمله هر رقيقه ي مناسبتي که عاشق را در خارج بوده باشد که بدان در نظر اعتبار اغيار، معظّم و محتشم نمايد، از صدمات ورود آن جنود خونخوار، متلاشي و مستأصل شده، روي انزوا به کنج خمول آورد و معتکف زاويه اختفا گردد؛ ... پيشترک خود مبيّن گشت که مقتضاي ذات عاشق و احکام خاصّه ي او، صفات عدمي و نسب اعتباري است.
🔸به طاعتم طلبند و به عشرتم خوانند
🔸من و غمِ تو، به کاري دگر چه کار مرا؟!
🌸هر تصرفي که در صفت وجودي داشت، از قِبَل معشوق بوده؛ هر آينه چون ماهيچه ي رايات آفتاب اشراق آن حضرت از مطلع حقيفتش سرزد، امثال فرموده ي((إن اللّهَ يأمرُکم أن تؤدّوا الأماناتِ الي أهلها))نموده، ساير اضافات و تصرفات را تسليم بندگانش کرد و روي عزيمت به خرابات فنا و نيستي، که وطن مألوف و مسکن اصلي او بود، نهاد.
🔹مقام اصلي ما گوشه ي #خرابات است
🔹خداش خير دهاد آنکه اين عمارت کرد
📚شرح نظم الدّر، وصل هفتم.
______________________________________
🔰اقول:
🌸فثبت أنه (اي #العشق) حرارة، #يحرق جميع #سيئات بالمرّة اي مرّةٍ بعد المرة.
🔹آنچنان پر شد فضاي سينه از دوست
🔹که فکر خويش گم شد از ضميرم
🌸 #لشكر_عشق به مانند خزرجي است که عوسي مر عاشق باقي نگذارد و همه را به خاک و خون کشد حتي عاشقو معشوقي باقي نخواهد گذاشت تا جايي که عاشق پس از #انخلاع تام به مقام #وحدت ولوج نمايد. تو اين همه را زير سَر عشق بين
🔹زحمت گل بلبل کشيدو حصلش را باد برد
🔹کوه بيستون را عشق کندو شهرتش فرهاد برد
🌸پس " #لشکر_حسن_معشوق" تعبيري است تسامحي چون تو فهميدي که عاشق، خود به دستِ خود تيشه به ريشه ي هستي خود ميزند و #فرهاد وار و مستانه قلم بدست ميگيرد و کوه انائيتش را از جا بر ميکند تا جايي که حتي عاشقو معشوقي نماند.
🔹تا چنانش به خود کند مشغول
🔹که به معشوق هم نپردازد
#طرح_درس #عشق #عشق_مجاز #عشق_مجازي #عرفان #کان_تامه #فنا #انخلاع
#محرق_جميع_سيئات
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ميگم چندروزه داري راه ميري؟
دو روز.
از کدوم منطقه اي؟
ناصريه.
از ناصريه ي بصره داري پياده ميري کربلا!رسيدي پيش اقا برا ما دعا کن.
اين اشکهات پاکه حاجي، رسيدي پيش اقا برا ما دعا کن..
🆔 @felhekmat
💠 تدریس #الهیات_شفا به امر حضرت ولی عصر ارواحنا فداه :
🔹 مرحوم آیة الله العظمی شیخ محمّد علی اراکی فرمود:
🔸 آخوند ملاّ علی باذِنهای (از شاگردان آیة الله آقا شیخ محمّد باقر اصطهباناتی شیرازی) از استاد نقل میکرد که ایشان فرمودند:
🔹 مدّتی در تهران ساکن بودم و به تدریس میپرداختم، فقط یک ساعت وقت داشتم که آن را هم برای تنّفس و استراحت گذاشته بودم.
🔸 روزی طلبهای آمد و اظهار کرد: به من کتاب شفا درس بدهید.
🔹 من گفتم: در درس عمومی شرکتکنید. گفت: خیر! حتماً درس خصوصی میخواهم.
🔸 هرچه من اصرار کردم او حاضر نشد، سرانجام قبول کردم، ولی گفتم: من کتاب ندارم. گفت: مانعی ندارد، من یک کتاب دارم که یک شب پیش شما باشد و یک شب پیش من.
🔹 درس را شروع کردیم و مدّتی بدین منوال گذشت.
یک روز که نوبت من بود و کتاب پیشم مانده بود، هرچه گشتم کتاب را نیافتم و پیش آن آقا شرمنده شدم.
🔸 او وقتی دید که کتاب نیست، رفت و برگشت و گفت: من میدانم کتاب کجاست؟ یک راست به سراغ بقچهای رفت، آن را باز کرد و کتاب را از میان آن بیرون آورد و به من داد.
🔹 من در حیرت فرو رفتم و گفتم: موضوع چیست؟!
🔸 گفت: پیرمردی از اوتاد که خدمت امام عصر - ارواحنا فداه - مشرّف میشود در خرابهای از خرابههای شهر تهران سکونت دارد و من از او موضوع را پرسیدم، وی گفت: ساعتی که تو پیش آن استاد درس میخوانی، ساعتی است که آقا آن را برای معاشرت با زن خود گذارده بوده، لذا آن زن از دست تو، که وقت او را گرفتهای، ناراحت شده و کتاب را در فلان بقچه مخفی کرده است.
🔹 گفتم: تو چگونه با این شخص آشنا شدی؟!
🔸 گفت: من مدّتی روحانی محلی بودم و از این طریق به ارشاد مردم میپرداختم، ولی پس از مدّتی احساس کردم که سوادم در مسائل اعتقادی کامل نیست و نمیتوانم مردم را درست و صحیح هدایت کنم، لذا در مصرف سهم امام شبهه و شک کردم. روزی به مردم گفتم: اموال من از خانه و اثاث، همه مربوط به شماست، بیایید و آنها را ببرید.
🔹 بعداز آن به تهران آمدم و مدّتی در کاروانسرایی سکونت کردم و نمیدانستم چه کنم، اتّفاقاً دهانم هم زخم شده بود و آن را بسته بودم.
🔸 تا اینکه یک روز شخصی ناشناس مرا به اسم صدا زد و گفت: فلان دوا را مصرف کن، دهانت خوب میشود. من آن دوا را تهیه کرده و مصرف کردم، دهانم خوب شد.
🔹 بعد به این فکر افتادم که این مرد چه کسی بود که از درد و اسم من اطّلاع داشت و داروی او مؤثّر واقع شد؟!
🔸 وقت دیگری او را ملاقات کردم و از او پرسیدم: شما کی هستید؟
🔹 گفت: من با پیرمردی از اوتاد که با امام عصر - ارواحنا فداه - تماس دارد، مربوط هستم.
🔸 گفتم: از او بپرس یا مرا پیش او ببر که وظیفه من چیست؟
🔹 گفت: به من گفته شده که فلانی یعنی تو جزو مجاهدین راه خدا هستی.
🔸و همچنین گفته شده که نزد محمّد باقر اصطهباناتی برود و الهیات شفا را نزد او بخواند، و در درس عمومی هم نرود، زیرا بعضی از افرادی که در آن درس شرکت میکنند فاسق هستند، با آنان هم ننشیند و چنانچه ضرورتی داشت که به درس عمومی برود، بیرون اتاق بنشیند و گوش کند.
🔹 مرحوم حاج شیخ محمّد باقر اصطهباناتی فرموده بودند: من به او گفتم: از آن پیرمرد بپرس که آیا من هم میتوانم خدمت آن حضرت برسم یا میتوانم از آن حضرت سؤالاتی داشته باشم.
🔸 جواب آورد: تشرّف نمیشود، ولی سؤالات را بدهید به من تا خدمت ایشان معروض بدارم. من هم سه سؤال کردم... جواب آمد...
🔹 آیة الله آقای مصلحی فرمودند: این داستان را مرحوم آقای سید محمّد علی سبط از مرحوم آیة اللَّه العظمی حاج شیخ محمّد حسین اصفهانی (شاگرد آیة الله اصطهباناتی)، و آیة اللَّه العظمی حاج آقا موسی شبیری زنجانی از مرحوم پدرشان با اندک اختلاف نقل کردهاند.
📚روزنه هایی از عالم غیب، آیة الله سید محسن خرازی.
📚نويسنده همين روايت را به اين سلسله: اقاي حشمت پور از ايت اللّه وحيد خراساني از ايت اللّه خويي از ايت اللّه محمد حسين غروي اصفهاني(معروف به کمپاني)، شنيدم. شايان ذکر است که آنچه نويسنده شنيده با آنچه نقل شد تفاوتها و بعضا اختلافات مهمي دارد.
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
💠 #تفسير_انفسي:
⚜((ليدخلنّهم مدخلا يرضونه و إنّ اللّه لعليم حليم))؛(حج،59)⚜
از همنشيني واژه علم و حلم ميتوان گفت که چون حق متعال علم به عين ثابت هر شخص دارد لذا بر وفق اقتضائات اعيان ثابته اشخاص با آنها مدارا ميکند و آنها را به مقامي که مرضيشان است داخل ميکند نه به مدخلي که مرضيّ #ربّ_مطلق است لذا فرمود يرضونه. چرا که سابقا عرض شد علم حق متعال تابع اعيان اشخاص است و هر شخصي معرفتي به اندازه خود را دارد که نميتوان بيش از آن را بر وي تحميل کرد. لذا فرمود:((نحن معاشر الأنبيا امرنا أن نکلم الناس علي قدر عقولهم))؛ که انبيا مامورند تنزل به رتبه وجودي ناس کنند و بر وفق اقتضائات تعين ناس با هر کدام از آنها برخورد کنند و اينگونه متحقق به صفت حلم گردند.
#طرح_درس #تفسير_انفسي #عرفان #عين_ثابت #علیم_و_حلیم #حلم #تحقق_به_اسماء
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
lamaat%20-%20Fakhreddin%20Iraqi(1).pdf
438.6K
🔹 #کتاب #لمعات از #فخرالدین_عراقی ره.
🔸این کتاب در محضر #صدرالدین_قونوی ره نگاشته شده است.
🆔 @felhekmat
💠 #ظهور_حقیقت_مهدوی :
🔹سرشت وجودی آفتاب دائما بر نورافشانی و تابیدن است و در افاضه اشراقات بخل و امساکی ندارد. اگر حایلی در میان است، از ناحیه آفتاب و نور پر فروغ وی نیست،که اگر چنین بود ابدال و اوتاد را یارای زیارت آن #یار_دل ربا نبود. این ماییم که باید در مسیر انسان سازی قرار گرفته و خود را ارتقای وجودی دهیم و دو بال علمی و عملی خود را شکوفا کنیم تا از محضر الهی انسان کامل که مظهر اسم شریف شهید حق است استفاده کنیم، در غیر این صورت ولو این که #امام_زمان علیه السلام ظهور یابند و در میان جمع مردم حاضر شوند و همه ایشان را ببینند، دیری نمی پاید که ما نیز به حضرتش عادت کرده و از آنچه در درون جانش است غافل می مانیم. معلوم میشود آن کسی که لیاقت دارد تا از محضر امام زمان بهره مند شود نیازی به #ظهور_جسمانی حضرت ندارد، بلکه به واسطه ارتقای نفسانی خود از آن حضرت بهره میگیرد. اما در مقابل، آنکه در درون جانش اسباب شهود امام مطلق را فراهم نکرده است، ولو اینکه امام با بدن مبارکش حاضر شوند بهره کافی و لازم نخواهد برد؛ زیرا امام زمان علیه السلام انسان کاملی است که با ظهورش هفتاد و یک اسم از اسمای اعظم الهی که تا کنون فقط یکی از آنها ظهور پیدا کرده است قیام خواهد کرد و ما باید آنچنان خود را آماده کنیم که بتوانیم هر وقت اراده کردیم در محضر مظهر تامه کریمه "لوانزلنا هذا القرآن علی جبل لرأیتهُ خاشعاً متصدعا من خشیة الله" قرار بگیریم و از آن حضرت استفاده علمی و معنوی ببریم.
⭕️بیانات استاد #صمدی_آملی حفظه
#ظهور #امام_زمان #ظهور_جسمانی
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
💠 #خلع_بدن:
🔹بدانكه #عروج اهل تصوّف عبارت از آن است كه روح #سالك در حال صحّت و بيدارى از بدن سالك بيرون آيد، و احوالى كه بعد از مرگ بر وى مكشوف خواست گشت، اكنون پيش از مرگ بر وى مكشوف گردد و بهشت و دوزخ را مطالعه كند، و احوال بهشتيان و دوزخيان را مشاهده كند، و از مرتبه #علم_اليقين به مرتبه #عين_اليقين رسد، و هرچه دانسته بود، ببيند.
🔸اين سخن را كسى فهم كند و يا درآرد كه وقتى ازين معنى بويى به مشام او رسيده باشد.
🔹و روح بعضى يك روز در آسمانها بماند و گرد آسمانها طواف كند، و آنگاه به قالب آيد، و روح بعضى دو روز بماند، و روح بعضى سه روز، و روح بعضى زياده ازين بماند. تا به ده روز و بيست روز و چهل روز ممكن است كه در آسمانها بمانند.
🔸شيخ ما مىفرمود كه روح من سيزده روز در آسمانها بماند، آنگاه به قالب آمد.
و قالب درين سيزده روز همچون مرده افتاده بود و هيچ خبر نداشت. و ديگران كه حاضر بودند گفتند كه سيزده روز است قالب تو اينچنين افتاده است. و عزيزى ديگر مىفرمود كه روح من بيست روز بماند آنگاه به قالب آمد. و عزيزى ديگر مىفرمود كه روح من چهل روز بماند آنگاه به قالب آمد. و هرچه درين چهل روز ديده بود، جمله در ياد او بود.
📚الإنسان الكامل(نسفى)، ص۱۵۶ و 155.
🔹 #ابن_فارض #قصيده_تائيه اش را در چندين #خلع_بدن سروده، و آن #باكوره_غيبى را از جهان لا ريبى براى ما خاكنشينان تحفه و رهآورد آورده است...
📚مشارب الأذواق، سيد على همدانى، ص9
#خلع_بدن
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
💠دوام فيض و #عدم_دوام_مستفيض:
🔹قلت فإني رأيت في واقعتي ( #عروج) شخصا (#ادريس ع) بالطواف أخبرني أنه من أجدادي و سمّي لي نفسه فسألته عن زمان موته فقال لي أربعون ألف سنة فسألته عن #آدم _لما تقرر عندنا في التأريخ لمدته_؛ فقال لي: عن أي آدم تسأل؟ قلت:عن #آدم_الأقرب؛ فقال:صدق إنني نبي الله و لا أعلم [أري/رأي] للعالم مدة تقف عليها بجملتها إلا أنه بالجملة لم يزل خالقا و لا يزال دنيا و آخرة؛و #الآجال_في_المخلوق بانتهاء المدد لا في الخلق فالخلق مع الأنفاس يتجدد...؛انتهي ما اردناه من نقل کلامه.
🔸در واقعه ای شخصی را در طواف دیدم که به من خبر داد از اجداد من بوده است و نامش را به من گفت از زمان وفاتش پرسیدم در جوابم گفت چهل هزار سال پیش از این بوده پس او را از مدت آدم پرسیدم به من گفت از کدام می پرسی از آدم اقرب؟ گفت تصدیق کن که من یکی از پیامبرانم و برای عالم مدت نمی شناسم که آغاز زمان باشد و در آنجا بیاستم و سپس از آنجا شروع کنم بدان که خدای سبحان همیشه خالق بوده است و همواره دنیا و آخرت خواهد بود مدت برای مخلوق است نه در خلق و آفریدن چه این که خلق با انفاس دمبدم پدید می آید... .
📚الفتوحات،باب867. 📚رسالة في #الحدوث ( #حدوث_العالم)،فصل5،ص66
#حرکت_جوهري #تجدد_امثال #دوام_فيض #حضرت_آدم #خلقت #ابتداي_خلقت #آفرينش #حدوث_عالم #طرح_درس #عرفان
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
💠 #جبر_تفويض:
🔹در مبحث #جبر_و_تفويض و #الامر_بين_الامرين به چند وجه ميتوان اين مسئله را مورد بحث قرار داد.
يکي آنکه آيا اين مسئله در کليه مظاهر خلقيه و موجودات خارجيه از ارواح و عقول و حقايق برزخي و نفوس انساني و حيواني و افاعيل صادره ي از جميع صور نوعيه اعم از جماد و نبات و حيوان و انسان، قابل طرح و بحث است، چه آنکه افاعيل صادره ي از مظاهر خلقيه داراي دو جهت است، #جهت_اطلاق و #جهت_تقييد؛ از جهت اطلاق وجود مطلقا از صقع بوبي است و ((قل کل مِن عنداللّه)) شاهد مدعاست و حتي شامل #قوابل_امکانيه ( #اعيان_ثابته) در #حضرت_علميه نيز ميشود که ((القابل لايکون الا من فيضه الاقدس)) و وجود ساري در مظاهر ناشي از سريان فيض مقدس است.
اما از جهت تقييد هر فعلي مستند به فاعل خود است و هر مظهر وجود و آثار مترتبه ي بر آن را بخود مقيد ميسازد و از طرق وسائط منتهي بحق ميشود؛ چه آنکه هيچ ذي شعوري افاعيلي را که بايد فاعل مباشر آن افاعيل، اجسام و طبايع متحرک و سيّال و متغير باشد، بحق مستند نمينمايد، چه آنکه آکل و شرب و تبريد و تسخين و سکون و حرکت و افاعيل صادره ي از انسان که #فاعل_مباشر آن قواي بدنيه است، از خواص اجسام و صور منغمر در ماده و نفوس متعلق به ماده ميباشد.
🔸بناءً علي ما حقّقناه، در مقام، فرق [فرقي] بين موجود صاحب #اراده و #قدرت و حيات و موجود فاقد اراده و حيات نميباشد؛ و حق اول بحسب مقام ذات و غنائه الذاتي و مقام #لاتعين_صرف منزه است از مصدريت #افاعيل_مقيده مستنده باعيان و حقايق نازله ي در مراتب امري و خلقي، و در #مقام_ظهور و تجلي و سريان در #مظاهر_خلقي، "عين هر شي" و اثر مترتب بر هر شي بوجه اطلاق بر وي مترتب است.
📚استاد #سيد_جلال_الدين_آشتياني
#طرح_درس #جبر_و_اختيار #جبر_و_تفويض #عرفان #اراده #اختيار #جبر_يا_اختيار
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
💠 #يکرنگي :
کافران را دوست ميدارم، از اين وجه که دعوي دوستي نميکنند.
ميگويند:آري کافريم، دشمنيم.
اکنون دوستيش تعليم دهيم، يگانگيش بياموزيم.
اما اينکه دعوي ميکند که من دوستم و نيست، پر خطر است.
📚مقالات شمس تبريزي، دفتر اول.
#صدق #نفاق
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
💠 #سریان_عشق:
🔹عشق در همه ساری ست ناگزیر جمله ی اشیاست، و کیف تنکر العشق و ما فی الوجود الا هو، و لو لا الحب ما ظهر ما ظهر، فبالحب ظهر الحب سار فیه، بل هو الحب کله (چگونه حقیقت عشق را منکر میشوی در حالی که در وجود جز آن نیست، و اگر #عشق نبودی آنچه که ظاهر گشته، عیان و نمایان نشدی، پس آنچه پیدا شده به عشق است که ظاهر گشته، و عشق در آن سریان دارد، بلکه آنچه پیداست جملگی عشق است.)، ذات محب ، و عشق او ، محال است که مرتفع شود بلکه تعلق او نقل شود از محبوبی به محبوبی دیگر..
نقل فوادک حیث شئت من الهوی
ما الحب الا للحبیب الاول
🔸قلبت را از روی عشق به هر جا که میخواهی بگردان، که عشقی جز (عشق به) معشوق اول (ذات احدیت حق تعالی) نیست.
🔹هر که را دوست داری او را دوست داشته باشی و به هر چه روی آوری ، روی به او آورده باشی، اگر چه ندانی..
میل خلق جمله عالم تا ابد
گر شناسند و اگر نه سوی توست
جز تو را چون دوست نتوان داشتن
دوستی دیگران بر بوی توست
🔸غیر او را نشاید که دوست دارند بلکه محال است، زیرا که هر چه را دوست دارند بعد از #محبت_ذاتی که موجبش معلوم نبود، یا بهر حُسن دوست دارند یا بهر احسان، و این هر دو غیر او را نیست.
🔹الا آن است که پرده ی اسباب و چهره ی احباب محتجب است، نظر مجنون هر چند که بر جمال لیلی ست، اما لیلی آینه ای بیش نیست، و لهذا قال: من عشق و عف و کتم ثم مات، مات شهیدا( کسی که عاشق شد و خود را نگهداشته و عفیف ماند، و (عشق و راز خود را ) کتمان کرد، و آنگاه مُرد، شهید مرده است).
🔹نظر مجنون از حسن لیلی بر جمالی ست که جز آن جمال همه قبیح است و اگر چه مجنون آن را نداند. ان الله جمیل، غیر او را نشاید که جمال باشد.
آن را که به خود وجود نبود
او را ز کجا جمال باشد؟؟
🔸اوست که به چشم مجنون نظر به جمال خود میکند در حسن لیلی، و بدو خود را دوست میدارد.
مرد عشق تو هم تویی که تویی
دائما بر جمال خود نگران
🔹 پس بر مجنونی که نظرش در آینه ی دوست بر جمال مطلق بود قلم انکار نرود، که نظرش در آینه ی حسن لیلی بر جمال مطلق آید.
📚 #لمعات (لمعه ی هفتم)
#فخرالدین_عراقی
_____________________________________
🔰اقول:
#عشق مطلقا تکرار ناپذير است؛ و بعد از اسقاط اضافات (که بواسطه ي تعالي و تصاعد #عاشق_صادق حاصل ميشود) وصول به معشوقه ي حقيقي از تعين ناسوتيه معشوقه ي مجازي ممکن است و اين است معناي #نقل_محبت از محبوبي به #محبوب ديگر(أي #محبوبه ي حقيقي و نقل از #مجاز به حقيقت)؛ آري عنت الوجوه للحي القيّوم...
#عشق_مجاز #المجاز_قنطرة_الحقيقة
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
💠مسئله #توحيد و #قرائتهاي_گوناگون:
🔹 #مشاء متاخر(ابوالبرکات/فخررازي):
قائل به تباين به تمام ذات بين موجودات بودند که اين ديدگاه مستدعي #اصالت_الماهيه و حقيقي بودن #کثرت و اعتباري و انتزاعي بودن وحدت است؛ که منجر به #وحدت_عددي ميگردد. اين ديدگاه که مشهور به #تشکيک_عامي است نافي توحيد است، چه رسد به تفريد و وحدت شخصي وجود.
🔹 #مشاء_متقدم و قول مياني صدرا:
ملاصدرا در قول مياني وحدت و کثرت را حقيقي معرفي ميکند به اين بيان که رجوع کثرت به وحدت است و اساسا وجود واحد را #ذومراتب و #مشکک معرفي ميکند و قول مشاء متقدم هم به تصديق صدرا و به قرينه ي فهم عرفا از کلام ابن سينا همين بوده. اين قرائت معروف به #تشکيک_خاصي ميباشد و اگرچه به قول عرفا نزديک و مرقات فهم وحدت شخصي است اما اختلافاتي هم با آن دارد.
🔹قول نهايي صدرا و مختار عرفا:
عرفا قائل به #وحدت_شخصي وجود هستند و کثرت را مطلقا اعتباري ميدانند در اين قول تشکيک در متن وجود راه ندارد بلکه #تشکيک_در_مظاهر وجود مطرح است لذا وجود را #ذومظاهر ميدانند نه ذومراتب و اين قول مشهور به #تشکيک_خاص_الخاصي ميباشد.
📋نکته:
در #تشکيک_عامي چون کثرت حقيقي و وحدت اعتباري ميباشد لذا قدر مشترکِ دو مصداق در مفهومي مشترک که خارج از دو مصداق است گرفته ميشود. اما در تشکيک خاصي چون وحدت و کثرت هر دو حقيقي "عنوان ميشوند" لذا قدر مشترکِ بين دو شي بايد عين همان دو شي باشد(که اين تناقض ميباشد)نه خارج از آن دو؛ وگرنه تشکيک، عامي خواهد بود.
📋نکته:
#علامه_طباطبايي نه در #بداية_الحكمة و نه در #نهاية_الحكمة حتي يک دليل در اثبات اين امر (تشکيک خاصي يا وجود ذومراتبي) نمياورند. اين قول زيبا ولي بي دليل، مخالف واقع و خلاف عقل است.
#طرح_درس #فلسفه #مسئله_توحيد #عرفان #تشکيک #وجود_ذومراتب #وجود_ذومظاهر
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
💠موضوع علم #عرفان و #فلسفه:
🔹 #اشکال:
به تصريح #ابن_سينا در #الهيات_شفا #موضوع_علم_فلسفه #موجود_بما_هو_موجود ميباشد؛ و اين امري است که بين تمام #مقولات مشترک است. لذا کأنه مقولات مندمج تحت موجود بما هو موجود ميباشند. و به اين ترتيب نميتوان ادعا کرد که تنها #موضوع_علم_عرفان به نحو لابشرط مقسمي، ديگر علوم را اندماجا در خود دارد، بلکه #فلسفه هم همينطور ميباشد.
🔸 #پاسخ:
موجوديتِ مشترکي که موضوع علم فلسفه است گرچه شامل همه ي مقولات از اين حيث که عارض بر آنهاست ميشود؛ لکن خصوصيت هر مقوله داخل در موجوديت، که موضوع علم فلسفه است، نميشود. به بيان ديگر موجوديت، عين حيثياتِ مقوله نيست. در حاليکه مفاد #لابشرط_مقسمي اين است که حيثيات مقوله، در عين غيريت داشتن از آن، "عين خصوصيات و نفسِ حيثياتش" باشد.
#طرح_درس #تشبيه_در_عين_تنزيه #عرفان #فلسفه #صمد
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
💠آيا ميتوان گفت #عرفان_نظري يک علم است؟
🔹 #اشکال:
در هر علمي از #عوارض_ذاتي موضوع آن علم بحث ميشود(نه خوده موضوع). تعريف مشهور از #عرض_ذاتي اين است که ((ما يلحق الشي لذاته و ما يلحق الشي لما يساويه)). اما براي #حق که #لابشرط_مقسمي است، عرض ذاتي نميتوان فرض کرد چون که يا بايد لحوق پيدا کند و يا اينکه بايد امري مساوي با آن باشد و حال اينکه غير از او چيزي نيست! پس عرفان نظري علم نيست.
🔸 #پاسخ:
در هر عامي نسبت به اجزائش دو جهت مطرح ميشود؛ يکي جهت شموليت و ديگري جهت ملحوقيت. اما جهت ملحوقيت که محل اشکال است در #علم_عرفان بگونه اي است که لواحق متشرح از "صقع وجود لابشرط مقسمي" است.
🔸 #پاسخ ديگر برپايه #معرفت_نفس:
نسبت لابشرط مقسمي به اجزائش کأنه نسبت نفس به قوا ميباشد که (( #النفس_في_وحدتها_کل_القوا)) و قوا خارج از وجود لابشرط مقسمي #نفس نيست که توهم شود لحوقشان موجب محدوديت در وحدت نفس شود، بلکه همه شأني از شئونات نفس اند.
⭕️فثبت که عرفان نظري علم است.
#طرح_درس #موضوع_علم #عرفان #علم_عرفان_نظري #لابشرط_مقسمي
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
💠 #نقدِ پاسخ استاد جوادي آملي به اشکال سابق:
🔹پاسخ #استاد_جوادي_آملي:
((خصوصيات اين امور جزئيه که لاحق بر آن امر کلي اند از دو حال خارج نيستند؛ يا از صميم آن موضوع کلي برخواسته اند و خارج محمول اند، در اين صورت داراي مصحح حمل بوده و قابل اقامه ي برهان اند. يا اينکه بيگانه ي از موضوع بوده و محمول بالضميمه اند))؛( #عين_النضّاخ،ج1،ص181).
🔸 #نقد پاسخ استاد:
اولا استاد جوادي خلط بين عرض و عرضي کرده اند؛مقسم #محمولات_من_صميمه و #محمولات_بالضميمه #عرضي که در مقابل #ذاتي_باب_ايساغوجي است، ميباشند. حال اينکه #تعينات_اسمائيه عرضي براي محمول نيستند تا آنها را من صميمه بدانيم. ثانيا مبناي استاد در تعريف #عوارض_ذاتيه اين است که محمولِ من صميمه باشند؛ که اين مطلب هم خالي از اشکال نيست. زيرا عوارض ذاتيه همواره محمول من صميمه نيستند که عرضي للموضوع باشند، بلکه شايد ذاتي للموضوع باشند. لذا تعريف عوارض ذاتيه به محمول من صميمه تعريف به اخص است نه مساوي.
#طرح_درس #عرفان #علم_عرفان_نظري #عوارض_ذاتي #عرضي #عرض_ذاتي #محمول_من_صميمه #محمول_بالضميمه #لطائف_عرفان #نقد #استاد_جوادي_آملي
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
هدایت شده از Aminikhaah🇱🇧
💠 حسن عباسی ، متهم به "نشر اکاذیب" و "توهین به رییس جمهور" بود. که بابت "توهین" محکوم شد و از اتهام "کذب و بهتان" تبرئه شد.
عباسی مدعی بود "روحانی" در زمان جنگ با اسرائیلی ها مذاکره کرده. و عجیب اینکه این سخن او "نشر اکاذیب" تلقی نشده!
با این حساب ، به دلالت التزامی ، جرایمی چون اخلال در امنیت ملی و خیانت ، برای آقای رییس جمهور قابل ادعا و پیگیری خواهد بود.
✅ @Aminikhaah
💠 #نکته_عرفاني:
#اسماء الهيه ظهورشان خاص است؛ لکن تمامي اسماء در يک اسم حضور دارند. زيرا تجَزء در اسماء بسيطه راه ندارد و به اين ترتيب اسماء جلاليه عين اسماء جماليه هستند. به بيان عرفاني ((#کل_شي_فيه_کل_شي))؛ به همين جهت است که #قرآن، بنفسه دفع اغيار و جلب احباب ميکند که اين انجذاب و اندفاع برحسب جبله ي ذاتي فرد ميباشد؛ لذا در #فص_يوسفي کتاب #فصوص_الحکم مثال ميزند که سه نفر خواب ميبينند در حال اذان گفتن هستند لکن تعبير يکي ميشود دزدي کردن و ديگري دعوت مردم به دين و ديگري دعوت مردم به ضلالت. گرچه هر سه يک خواب ديده اند اما تعابير بر اساس رائي آن خواب متفاوت است.
#عرفان #اسماء_جمالي #اسماء_جلالي #طرح_درس #عينيت_اسماء
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
💠 #نکته_عرفاني :
چون حق متعال نور سماوات و ارض ميباشد پس خوده سماوات و ارض ميشوند ظلّ. و چون ماسوي اللّه ظل هستند اگر کلمه ي نور براي غير حق اطلاق شود(مثل اينکه گفته شود عالم ارواح نوراني است يعني بالاضافه ي به عالم اجسام نوراني است)، نفسي و ذاتي نيست بلکه نسبي و اضافي است.
#نور #اللّه_نور_السموات_و_الارض #ظلّ #طرح_درس #عرفان
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
💠 #تطهير_قوه_خيال:
#مثال_مقيد نسبت به اهل #سلوک مَعبر و نسبت به مستفيض مجلاي فيض است. پس اگر شخص بخواهد به عالم غيب سفر کند بايد از عالم مثال مقيد عبور کند و همچنين براي مستفيض شدن، فيض که از #مثال_مطلق تنزل ميابد بايد از مثال مقيد شخص بگذرد تا به او برسد. که اگر مثال مقيد شخص تيره و تار باشد، نميتواند فيض را دريافت کند. مثل کسيکه بينايي اش کم است و فقط شبح ميبند و نميتواند درست ببيند. پس همواره بين کج فهمي و گناه رابطه ي مستقيم وجود دارد.
#خيال #طرح_درس #تطهير_خيال #قوه_خيال #نکته_عرفاني
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
💠تفاوتهاي #امکان_خاص و #امکان_استعدادي:
1⃣امکان خاص معقول ثاني فلسفي است اما امکان استعدادي، معقول اولي و يک صفت وجودي است.
2⃣امکان خاص بر خلاف امکان استعدادي شدت و ضعف نميپذيرد.
3⃣امکان استعدادي عارض بر ماده ي بالمعني الاعم است اما امکان خاص عارض بر ماهيت است. به تعبير ديگر امکان استعدادي عارض بر محل ماهيت و امکان خاص عارض بر خود ماهيت است.
4⃣امکان استعدادي قابل زوال است اما امکان خاص قابل زوال نيست.
5⃣امکان خاص اصل و امکان استعدادي فرع آن است؛ و همچنين امکان خاص در مجردات هم جاري است اما امکان استعدادي مخصوص عالم ماده است.
6⃣امکان خاص نسبت به طرفين(وجود و عدم)علي السويه است اما امکان استعدادي نسبت به يک طرف تعيّن دارد.
#طرح_درس #درسگفتار #فلسفه #امکان #امکان_استعدادي #امکان_خاص
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat