eitaa logo
باشگاه هواداران کتاب
180 دنبال‌کننده
383 عکس
82 ویدیو
0 فایل
ما دور هم جمع شده‌ایم تا خوب بخوانیم😊 باید زیاد مطالعه کنیم تا بدانیم که هیچ نمی‌دانیم📚 ‌zil.ink/havadaranketab ‌ارتباط با ادمین👇 @mohammadmemarbashi
مشاهده در ایتا
دانلود
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌ _خانه­‌ام خانه­‌ی توست و من کنیزت یا روحی... ‌‌بانویم می‌گوید و رخساره‌اش چون سیبِ سرخی می­‌شود و سر به زیر می­‌افکند. سرورم لحظه ­ای کوتاه را می­‌نگرد به نخستین نگاه عاشقانه... و آنگاه با لبخندی گرم که در پس حیایی دلخواه پنهانش می­‌دارد و از هزار تهیت خوش­تر است می­ گوید: ‌+ و رزقی..! ‌ ‌خدیجه شیرین­‌تر از پیش... ‌_ و نفسی..! ‌ ‌محمدامین دست بر قلبش می­‌گذارد و خیره در چشمان زیبای بانو به مهربانی تمام... ‌+ و ساکن قلبی..! ‌ *** ‌ ‌روایتی عاشقانه از همسرِ (ص) به قلم سرکار خانم مریم راهی؛ پر از حس ناب عاشقانگی از جنس بانو خدیجه (س) که به صورت داستانی از زبان شخصیت‌ها روایت می‌شود؛ یوما؛ اُم...مادر... می‌توان حس زیبای را به زیبایی در آن تجربه کرد؛ مادرانگی حضرت خدیجه (س) ثروتمند‌ترین زن در عصر پیامبر (ص)، زنی گشاده‌رو که هیچ کس را دست خالی از درب منزل بازنمی‌گرداند. یوما، ابعاد مختلف زندگی بانو (س) را به تصویر می‌کشد بانویی که مادر (س)، مادر مادرانه‌های جهان است؛ پشت و پناه پیامبر مهربانی که از دامن او (س) متولد می‌شود، مادر پدرش و پناه بی‌پناهی‌های (ع)، ... ‌ (س) https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ مجموعه ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ تا به حال فکر کرده‌اید مَثَل‌هایی که روزمره از آن‌ها استفاده می‌کنیم از کجا آمدند؟! مثل‌ها برای راحت‌تر بیان کردن مفاهیم ذهنی ما و سهولت ارتباط کلامی استفاده می‌شوند؛ در ما کم نیستند قصه‌هایی که از شنیدنشان لذت ببریم اما خواندن و شنیدن قصه‌ای که تبدیل به شده باشد طعم دیگری دارد... ‌ ‌فایده‌ی دیگر خواندن این قصه‌ها آشنایی با شادی‌ها و غم‌ها، پیروزی‌ها و شکست‌ها و باورها و آرزوهای مردمان قدیم زمین است که موجب شناخت بیشتر و زیست و تمدن نه چندان دور کشورمان می‌شود. کتابِ قصه ما مثل شد شامل ۱۱۰ و حکایت ایرانی است که توسط آقای محمد میرکیانی نگاشته شده و نخستین بار درسال ۱۳۸۴ به چاپ رسید. در نگارش کتاب از منابعی چون ، ، گلستان و بوستان سعدی، و... استفاده شده است. چند نکته درخور توجه در مورد "قصه ما مثل شد": ▫️زبان قصه ساده و نزدیک به گفتار است که قصه‌گویی از روی را شیرین و آسان می‌کند. ▫️برای هر قصه یک اسم جذاب انتخاب شده است که اصل فاش نشود و قصه تا انتها دنبال شود. ▫️در پایان هر قصه موضوع و نحوه استفاده از آن مَثَل شرح داده شده است. https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌ با جمعی از برگزیده کوفه به محضر (علیه السلام) مشرف شد و به نمایندگی از همه سخنانی گفت و به گفته ، او نیز دیدار خود را با عبارت "السلام یا مذل المؤمنین" آغاز کرد و امام را برای پذیرش صلح سرزنش کرد. امام فرمودند: من خداوند و شما را شاهد می‌گیرم که جز جلوگیری از ریخته‌شدن خون شما و اصلاح روابط میانی‌تان هدفی نداشتم. پس تقوای الهی پیشه کرده و راضی به فضای الهی و تسلیم امر او باشید و در خانه‌های خود نشسته و دست بردارید تا خوبان از شر بدان آسوده خاطر باشند. اما این سخن که گفتی یا مذل المومنین! به خدا قسم اینکه ذلیل شوید، اما زنده بمانید برای من دوست‌داشتنی‌تر است از آن‌که عزت یابید و کشته شوید. اگر خداوند، حق ما را در به ما بازگرداند، آن را قبول خواهیم کرد و در امرش از او یاری خواهیم ساخت که آن را نیز بر ما مبارک گرداند. ‌ ‌*** ‌ ۴۰_سال مسلمانی، از زیر پای خود سجاده کشیدند و مجروحشان کردند... ۴۰_سال حق خویش را نشناختند... ۴۰_سال در غبار شیطان گم شدند... ‌ "پس از چهل سال " روایت گم‌گشتگی یاران خاص در پیچ و خم گردنه‌های فتنه و لغزش آن‌ها بر لبه‌ی پرتگاه‌های سیاه جهالت را به تصویر می‌کشد. ‌ عدم‌شناخت حیله‌گر، روش مقابله با حزب کفر و مردود شدن عده‌ی کثیری از مومنین در هر دوران سبب غربت و ائمه‌ی معصومین علیهم‌السلام بوده است؛ اما اتحاد جبهه ‌کفر در عین بطالت و در مقابل پراکندگی و بی بصیرتی شیعیان در مسیر حق زخمی عمیق تر بر قلب (علیه‌السلام) بر جای می‌گذارد. ‌ شناخت معاویه‌های زمان و خنثی سازی نیرنگ‌های پایان‌ناپذیر ابلیس برای هر انسانی بالاخص شیعیان که به واسطه‌ی درک و فهم خود باید یاری‌رسان امام خویش باشند اما در وقایع مهم هیچ‌گاه کوفیان بر این امر واقف نبودند. مطالعه کتاب "پس از چهل سال" مواجهه و روش های مبارزه امام‌حسن(ع) با اهل کفر و بطلان را بیان می‌کند. بررسی وقایع صُلح و مطابقت آن با عصر حاضر برای شناخت و مقابله به مثل با شایعات و سیاه‌نمایی‌ها بسیار موثر است. https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌ ‌_اگر چنین شخصی در میان شما بوده، پس چرا او را بر خلافت برنگزیدید؟ با اندوه سری تکان داد و گفت: ای برادر مصری! چه بگویم؟ خود بهتر می‌دانی دنیای و چگونه همه‌چیز را وارونه می‌کند. چون قدرتی شکل می‌گیرد، کفتارها از هرسو چشم دارند تا آن را ببلعند. زمانی که جنازه را برای خاکسپاری آماده می‌کرد، عده‌ای کاری کردند که نباید می‌کردند. مکثی کرد و ادامه داد: _اینان با نیرنگ، علی را خانه‌نشین کردند و اجازه ندادند لب بگشاید. با مرگ پیامبر، دوباره سربرآورد. ‌ *** ‌ او محمد است. آن‌ها به پیامبر(ص)، نامش را بر فرزندشان نهادند. پسری از قبیله‌ی قریش، نوه‌ی عتبه‌، از مشرکان بزرگ‌ مکه، و پسردائی معاویه‌بن‌ابوسفیان، که خونِ اموی در رگ‌هایش جاریست، پرورش‌یافته‌ عثمان(خلیفه‌سوم)، امّا وجودش سرشار از عشق و ارادت به علی(ع)... ‌ این ارادت چونان است که ابوالقاسم محمدبن‌ابی‌حُذَیفه، به هرچه مقام و تعلقات دنیایی بود، پشت‌پا زد و تمام‌قد خود را وقف پیامبر(ص) و خاندانش کرد تا جایی که به تیغ فرستاده‌ی معاویه، جام را سر کشید. ‌ ، برشی از اسلام است که نویسنده با قلمی شیوا و روان، وقایع آن روزگار را در قالب داستانی جذاب، به خوانندگان ارائه می‌دهد. https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌‌"او سلمان شد" روندِ به صلیب‌کشیدنِ باورهای غلط برای رجعت حقیقت است؛ که در تورق‌ صفحات ابتدایی کتاب ناخواسته ذهن را در تقابل می‌تازاند، تقابل اما و اگرهای باورهای خود و داستانِ ؛ گویا در همه‌ی ادیان برخی را به بهای شهوت قدرت می‌پذیرند! سعی بر این دارد رفته رفته در قطارِ لغات، طعم کنکانش و جستجو‌گری بشر من باب خالق و را به تصویر بکشد و در نهایت آتشِ سوال‌های آتشکده‌ی که از ابتدا روشن شده فروکش می‌کند و الماسِ حقیقت میانِ گفتگوها رخ نشان می‌دهد. خداوند را کی ملاقات خواهم کرد؟ وقتی که را پیدا کردی! پدر، کی خودم را پیدا خواهم کرد؟ وقتی که بفهمی خودت را گم کرده‌ای .. ‌ "او سلمان شد" روایتی که ، هر روز آن را ورق می‌زند و تا آن زمان که "گوش‌ها تشنه‌ی شنیدند" ، این ادامه دارد ... https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌‌؛ واژه آشنای بسیاری از ماست؛ مایی که خواندن می‌دانیم و از برمی‌خوانیم. ‌ ؛ واژه‌ای که از [سفر] سخن می‌گوید و ما را با دوری همنشین می‌کند... و ابد؛ متشکل از سه حرف ساده که به نوعی بیان‌گر مفهوم [ادامه] است. ، این سه کلمه را چنان در هم فرو برده و داستانی زیبا از واقعیت به رشته تحریر درآورده که مخاطب هر چه می‌خواند بیشتر و بیشتر تشویق به خواندن آن می‌شود؛ او در کتاب «مردی در تبعید ابدی» به روایت زندگى پُرمشقتِ ، پرداخته است. ملایی که یکی از تاثیرگذارترین فیلسوفان و متألهان است و با ارائه‌ی اندیشه‌هاى نو درباره “حرکت جوهرى”، “تقدم وجود بر ماهیت”، و اندیشه‌هاى نابِ بى‌تکرار که از درکِ مردمان و حتى بزرگان زمانه خود خارج بود، دانشِ عالمِ را زیر و رو کرد. اصولا نوشتن شرح حال حکما و به دلیل اطلاعات محدود تاریخی، کار آسانی نیست اما نادر ابراهیمی با نوشتن کتاب «مردی در تبعید ابدی» به خوبی از عهده این کار سخت و دشوار برآمده است. ‌آنچه از نوع نگارش گفتگو محور به ذهن متبادر می‌شود، تسلط و آشنایی کامل با ملای شیرازى و نوع نگرش او به هستی است. نویسنده در این کتاب، مانند باقی آثار آهنگینش، با همان نثرِ شیرین که هر جمله را چون زر باارزش مى‌کند، با آمیختن و واقعیت، شاهکاری ساخته که خواننده را در جای‌ جای با خود همراه می‌کند؛ از کوچه باغ‌های سرسبز تا حجره در و شاگردی و ، از کاخ سلطانی شاه عباس صفوی تا مدرسه خواجه و بهره‌گیری از تا چرایی تبعید ابدی‌اَش... قصه کتاب از کودکی محمدصدرا، با پدری وزیر و مادری حکیم آغاز می‌شود و در ادامه از جملات نغز مادر سخن می‌گوید و از فوت زودهنگام پدر شکایت می‌کند. ‌ با شروع سفری نابه‌هنگام در ملاصدرا ادامه پیدا می‌کند. وقایع داستان، روایت قدکشیدن معنوی نوجوانی را به تصویر می‌کشد که با هوشِ سرشار و عطشِ سیری‌ناپذیر در کسب دانش، موفق به شاگردی فلاسفه معروف زمان خود شده و در جستجوی پاسخ پرسش‌هایش، اندیشه‌ای نو ورای مربیان خود ارائه می‌دهد. روایت زندگی صدرالمتالهین در کتاب «مردی در تبعید ابدی»، مخاطب را با آشنا می‌سازد و او را مشتاق آموختن این علم می‌کند. این رمان برای کسانی که می‌خواهند با شخصیت و او آشنا شوند، بسیار آموزنده است و چون چراغی روشن مسیر را برایشان روشن می‌کند. ‌ بمناسبتِ روزِ https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم مترجم انتشارات ‌ ‌ ‌‌بیراهه نیست اگر بگوییم سیدحسن نصرالله محبوب‌ترین شخصیت جهان عرب است. دانشمند مجاهدی که نه‌تنها مسلمانان بلکه تعداد کثیری از اهالی دیگر ادیان در غرب آسیا نیز شیفتۀ شخصیت او هستند. ‌ «هکذا تکلم نصرالله» نام اثری است که سال‌ها قبل در لبنان منتشر شد و موضوع اصلی آن سیدحسن نصرالله، مواضع سیاسی و مبارزاتی او و شهادت فرزندش سیدهادی نصرالله است. این اثر پس از ترجمه در ایران با نام «زبور مقاومت» توسط شرکت چاپ و نشر بین‌الملل منتشر شد. این اثر شش بخش دارد که در بخش اول، زندگی شخصی، تحصیلات، ازدواج، فرزندان و چگونگی شکل‌گیری شخصیت سیدحسن نصرالله بیان شده است. ‌ فصل دوم کتاب به بررسی ابعاد شخصیتی سیدحسن نصرالله می‌پردازد. در فصل دوم این کتاب نظر برخی از دوستان و حتی دشمنان سید مجاهد را دربارۀ شخصیت او بیان می‌کند. در این بخش، تحلیل روزنامۀ یدعوت احرونوت عوفر شلیح و رون لیشم دربارۀ جنگ ۳۳ روزه و دیدگاه مردم منطقه به سیدحسن نصرالله منتشر شده است و از نگرانی صهیونیست‌ها از همه‌گیر شدن این تفکر است که: «نصرالله اولین عربی است که عقب‌نشینی یک جانبه و بدون هیچ پیش‌شرط و دستاورد سیاسی را بر اسرائیل تحمیل کرد. این مرد به همگان درس چگونه به‌زانو درآوردن دشمن را آموخت.» ‌ در بخش سوم، سخنان سیدحسن نصرالله به‎مناسبت‌های مختلف آورده شده است که از جمله مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به سخنان او در مراسم تشییع شهید سیدعباس موسوی، سخنرانی در سالگرد تأسیس جنبش حماس در سال 2000، سخنرانی در اولین کنفرانس قدس، سخنرانی در مراسم سیزدهمین سالگرد رحلت امام خمینی(ره) اشاره کرد. ‌ فصل چهارم کتاب دربارۀ شهادت فرزند ارشد سیدحسن نصرالله یعنی سیدهادی است که در آن نحوۀ شهادت سید هادی و چگونگی مطلع شدن سیدحسن نصرالله و همسر ایشان از شهادت فرزندشان بیان شده است. در این بخش علاوه بر اولین سخنرانی سیدحسن نصرالله بعد از اعلام شهادت فرزندش، سخنرانی مادر و همسر شهید هادی نصرالله دربارۀ شهادت وی، پیام ولی امر مسلمین امام خامنه‌ای و نامۀ دبیرکل حزب‌الله در جواب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نیز منتشر شده است. ‌ فصل پنجم کتاب «زبور مقاومت» شامل پیام مقام معظم رهبری پس از آغاز جنگ ۳۳ روزه، پیام تبریک ایشان پس از پایان جنگ ۳۳ روزه، گفت‌وگوی نشریۀ مسیر دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی امام‌خامنه‌ای با حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسن نصرالله تحت عنوان «معادلۀ نصر» و گفت‌وگوی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی امام‌خامنه‌ای با سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی تحت عنوان «درمیانۀ آتش» دربارۀ ناگفته‌های جنگ ۳۳ روزه را منتشر کرده است. ‌ در پایان کتاب هم تصاویری از حزب‌الله و سیدعباس موسوی و سید حسن نصرالله زینت‌بخش اثر شده است. ‌ https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌ ‌-اسمت چیست ؟! خلیفه روبه روی دکانش ایستاده بود، سالم جرئت نمی‌کرد سر بلند کند نگاه آن‌روزشان او را به فکر واداشته بود، نگاهی که میخواست بداند چرا برایش آشناست؟ +سالم سرورم! ‌-سالم؟ خلیفه قدمی جلوتر گذشت از میان سبدهای خرما گذشت و پا درمیان دکان گذاشت... -اما من از خدا شنیدم که می‌گفت نام تو است. ‌ سالم یکباره سر بلند کرد و به چهره خلیفه نگاه کرد، باورش نمیشد...میثم! یادش رفته بود چه نامی داشته است. سالم انقدر تکرار شده بود که یادش رفته بود مادرش اورا میثم صدا میزد. طنین صدای خلیفه هنوز در دکانش بود. هیچ‌کس از این اسم خبر نداشت، اورا خریده و نامی تازه برایش انتخاب کرده بودند ولی حالا یک نفر ناآشنا، آن هم خلیفه، پس از سال‌ها او را به اسم واقعی‌اش صدا می‌زد. -من دوست دارم تورا آزاد ببینم، میثم! ‌ *** ‌ ‌همه ما نام صحابی بزرگوار (ع) را شنیده‌‌ایم؛ خرمافروش ساده‌ و باصفایی که حضرت، بسیاری از اسرار خویش را برای او نقل می‌کرد... اما شاید کمتر کسی از ما در مورد سرگذشت این شخصیت بزرگ که بود و برای بردگی به کوفه آورده شده بود اطلاع داریم... شاید پراکندگی منابع و عدم‌انسجام مطالب مانع از اطلاعِ ما از سرگذشت این صحابی گرانقدر باشد. باغ طوطی زندگی میثم که به قلم آقای مسلم ناصری به صورت به رشته تحریر درآمده است فرصتی فراهم آورده تا با نثری شیوا و داستان‌گونه از زندگی یار وفادار و شیفته‌ی (ع) اطلاع یابیم. تصویرپردازی‌های بی‌بدیل راوی به جذابیت روایت می‌افزاید و به حظ بصری و تداعی در ذهن مخاطب کمک می‌کند. همان‌طور که می‌دانیم امروزه بحث‌هایی مبنی بر تقابل ایرانیت و اسلامیت مطرح است که ذهن برخی اقشار علی‌الخصوص نوجوانان را به خود مشغول می‌کند؛ باغ طوطی در خلال داستان به خوبی علت علاقه‌مندی و گرایش ایرانیان به اهل‌بیت پیامبر را مشخص می‌کند و به تفاوت و اسلام اموی می‌پردازد؛ از این رو کتاب می‌تواند هدیه مناسبی برای نوجوانان باشد. ‌همچنین آگاهی از سرگذشت ایرانیانی که در عراق زندگی می‌کردند از دیگر مزایای کتاب است که می‌توان به آن اشاره کرد. ‌ ‌این آکنده از میثم تمار و سایر فرودستان به و محبت متقابل آن حضرت به ایشان است که مارا بیش از پیش با فضایل اخلاقی و حضرت آشنا می‌کند. ‌ آن‌چه خیال را در رمان آسوده‌تر می‌کند این است که علاوه بر تحصیلات حوزوی، دارای مدرک دکترای است و در بازنویسی رمان از مشورت اساتید بهره فراوان برده است. ‌ ‌https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌‌‌ مصرع ناقص من کاش که کامل می‌شد شعر در وصف تو از سوی تو نازل می‌شد شعر در شأن تو شرمنده به همراهم نیست واژه در دست من آنگونه که می‌خواهم نیست من که حیران تو حیران توام می‌دانم نه فقط من که در این دایره سرگردانم همه ی عالم و آدم به تو می‌اندیشد شک ندارم که هم به تو می‌اندیشد ‌ .... ‌ *** ‌ ‌ ‌آدمی بلد است حال دلش را چطور خوب کند، حتما! هرکسی رگ خواب دلش را بلد است هرچند سرسخت باشد یا در تلاطم روزمرگی‌های سردرگم... حالِ دل که خوب نباشد چاره‌اش می‌شود خوردن! حال دل هر کس با خوردن یک چیز خوب می‌شود. یکی خودش را به خوردن یک فنجان چای/قهوه در فلان دعوت می‌کند. یکی با خوردن تکه‌‌ای حتی بی‌کلام به آرامش می‌رسد. یکی می‌خورد، یکی بستنی و و دیگری.... یکی هم است و می‌خورد!... ‌ ‌مهم این است که مراقب خوردنی‌هایمان باشیم و چیزِ بد به خورد روحمان ندهیم! حتی کتابِ بد! آمده است اساتید قَدَر (!) برای کتاب‌خوان‌های دچار دل‌گرفتگی خفیف تا حاد «شعر» تجویز می‌کنند! بسته به وخامت اوضاع، نوشدارو تا و هم پیش می‌رود! ‌ در این روزهایی که حال دلمان با خوردن هیچ چیز حتی با رعایت پروتکل‌های‌بهداشتی و استفاده از هم خوب نمی‌شود! برای بهبود حال دلمان «شعر» تجویز کنیم! ‌ ، آدمی را رقیق می‌کند و دقتِ در کلمات و گم‌گشتگی لابه‌لای سطرهای آن، گوش و چشم آدم را نسبت به دنیای‌واقعی باز می‌کند. ‌ ‌شعر، «رِقَّتِ قلب» می‌آوَرَد... چیزی که شاید گم‌گشته‌ی دنیای بدْحالِ این روزهایمان باشد... برای رقیق شدن حال دلمان، « » تجویز کنیم! ‌ ‌قبله‌ دلمان را مایل کنیم به سمت «او»یی که عجیب کَم داریمَشْ... ‌ قبله مایل به تو، دومین شامل حدود 25 قطعه است که بیشتر با رویکرد مذهبی و آئینی و در قالب‌های کلاسیک چون ، مثنوی، چهارپاره، و.... سروده شده است. مقدمه کتاب به قلم به رشته تحریر درآمده است. ‌ قبله مایل به تو را بخورید و بخورانید که رقیق می‌کند روح آدمی را... پرسه‌زدن در لابه‌لای کلمات خوش‌ذوقی که همسایه است و اشعارش را مدیون لطف این خانواده می‌داند. https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌ جدا قطعه‌ای از زمانی خاص می‌تواند مهم شود؛ فرق ندارد صفوان یا مکانی غیر صفوان. شخص است فی‌الواقع که آن مکان و آن زمان را مهم می‌کند. حق داری! تو از کل روایات من، مایلی زیاده روایاتی را مسموع بشوی که به طریقی مربوط می‌شوند به سیزدهم تشرین‌الاول هفتادوهشت؛ به اداره انتقالات صفوان؛ به حدود کویت؛ به سیدی که قرار است بعد از سیزده سال تبعید، از عراق خارج شود و تشریف ببرد جهان رامبهوت و متعجب کند. ‌ *** ‌ داستان این از آغاز می‌شود و در همان‌جا خاتمه می‌یابد. قبرستانی با چند هزارسال قدمت که راوی است. روایت‌ها تن به تن نقل می‌شوند و انتقال پیدا می‌کنند. به نسل بعد؛ به کسانی که بعدا خواهند آمد و حتی به گذشتگان. ‌ ‌یکی درسال‌های اخیر مهمان این شده و دیگری هزاران سال میزبان بوده است. روایت‌ها بین ساکنان این قبرستان می‌گردند و هرکس روایت دلخواهش را انتخاب می‌کند. آن را می‌گوید و از آن می‌شنود. ‌ساکنان این قبرستان به روایت‌هایشان می‌کنند و به روایت‌هایشان زنده می‌مانند. ‌ نقطه‌ی پرگار این کتاب، روایت دلخواه پسری شبیه سمیر است. جوانی که در خاک جبهه‌های ، چشم می‌بندد و در خاک ادامه می‌دهد. درحین روایت‌های او از می‌شنویم. از استواری و شجاعتش؛ از ابهت و صلابتش و از آرامش و اقتدار... امامی که اشداء علی الکفار ورحماء بینهم است. روایتی از می‌گوید و مظلومیت روحانی‌های . شاهی را می‌بینیم که گفتگو با چماق می‌کند و مخالفت با تیر؛ منطقش زندان است و سرورش اسرائیل. روایتی از می‌گوید؛ از جوان‌های مشتاق ؛ از پشت جبهه‌ها و حمایت مردم. از شیعه‌های می‌شنویم؛ همسران و مادران دل نگران... ‌و از صدام و خباثت و خباثت و خباثت... کتاب از روایتی شروع می‌شود و به روایت‌هایی ختم می‌گردد. روایت‌هایی که راوی بخشی از تاریخ هستند؛ داستان دو کشور همسایه و دشمنان و قهرمانانشان... ‌روایاتی که خواندنی‌اند و ارزشمند... https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/