eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1هزار دنبال‌کننده
396 عکس
120 ویدیو
26 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهید مطهری شهید بهشتی شهید صدر علامه جعفری علامه مصباح یزدی علامه جوادی آملی و امام خامنه ای https://eitaa.com/Taha_121 نگاشته‌های سید مهدی موسوی طلبه فقه-دکتری فلسفه علوم اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
📌راه‌کنش پس از فتنه ۱۴۰۱ 🔹فتنه‌ی اخیر درس‌ها و عبرت‌های زیادی داشت. یکی از درس‌های مهم این فتنه، مشاهده‌ی نتایج و پیامدهای به نسل نوجوان و رهاشدگی فرهنگ عمومی و جذب آنها به سمت استفاده نامحدود و بی ضابطه از محتواهای بی‌در و پیکر شبکه‌های مجازی و اشتغال فکری و قلبی به بازی‌های خشن رایانه‌ای است که در مجموع سازنده‌ی یک و انتقال دهنده‌ی شبکه‌ای از پیام‌های آرمان‌‌ساز، هویت‌دهنده و تمایز دهنده است. 🔸 خطرناکترین بحران برای هر جامعه‌ای، و قطع ارتباط نسل جدید با ارزش‌ها و هنجارهای ملی و دینی است البته نه هر ارزش و هنجاری. طبیعتا این گسست و قطع ارتباط به تقابل و تضاد اجتماعی می‌انجامد؛ چرا که نسل جدید گمشده‌ی هویتی خود را نه در تاریخ و فرهنگ خود بلکه در فرهنگ و آیین دیگری جستجو می‌کند که در ابتدا ظاهری متفاوت و اما به تدریج آرمانی متقابل را بازآفرینی می‌کند و بدین واسطه هویتی متعارض را برمی‌گزیند و کنش‌های خود را بر آن اساس تنظیم می‌کند. 🔹 طبیعت نوجوان، احساسی بودن، پر شور و نشاط بودن و داشتن قدرت تخیل بالا و آرزوی قهرمان بودن است، اما صرف این ویژگی‌ها موجب کنش‌های متعارض نیست بلکه این سنخ از کنش‌ها در نوجوانان نتیجه‌ی بحران در شخصیت و ایجاد تعارض در هویت کنشگر و غلبه‌ی هیجانات شدید برآمده از آن بحران شخصیتی و سرگردانی هویتی بر کنشگری اواست. تعارضی که بخش عمده‌ی آن، محصول تلقی تخیلی از "خود"، "دیگری" و "ضد خود" است. تلقی‌ای که نه در متن ارتباطات انسانی واقعی و مشارکت اجتماعی برای برآمده از جهان ذهنی و برساخته‌ی رسانه‌های ارتباطی و سرگرمی‌های تخیل ساز است. 🔸 به تعبیر دیگر، وقتی مشارکت معنادار، سازنده و پرنشاط از نسل نوجوان گرفته شود و تمام مسئولیت او به نمره آوردن در ازمونهای پایان سال و قبولی در کنکور محدود شود و باقی اوقات به سرگرمی‌های رایانه‌ای و فعالیت مجازی مشغول داشته می‌شود تا مزاحم کار پدر و مادر نشود(تربیت گلخانه‌ای)، این نوجوان نمی‌تواند درکی هرچند اولیه از همه‌ی واقعیت‌های زندگی داشته باشد و با لایه‌های متنوع هویت فرهنگی خود ارتباط برقرار کند، لذا نمی‌تواند همه ابعاد وجودی خودش را به اندازه رشد و بلوغ جسمی بالفعل کند لذا رشد او رشد کاریکاتوری است. 🔹 حال اگر این رشد کاریکاتوری با یک فرهنگ مسئولیت گریز و توجیه‌گر تنبلی‌ها و عقب‌ماندگی‌های خود با مقصر دانستن دیگران و بخصوص حاکمیت و دولت همراه شود، نوجوان کنشگر ما نیز به تبع فرهنگ عمومی، ریشه‌ی همه‌ی عقب‌ماندگی شخصی و اجتماعی خود (در مقایسه با جهان تخیلی) را دیگران و مقصر را دولت‌مردان و مسئولان می‌دانند. لذا همواره نسبت به وضع موجود اعتراض دارد و در مخیله خود به خروج از این جهان (مسئولیت گریزی) و ورود به جهان بدیل رؤیایی (بی‌مسئولیت) می‌اندیشد. 🔸 اگر این احساسات پرشور و نشاط با آن جهان معنایی ذهنی، تخیلی و مجازی در هم آمیزد و در اختیار جریانهای سیاسی و چهره‌های اجتماعی (سلبریتی‌ها) قرار گیرد با ابزار قدرتمند رسانه به تحریک و بهره‌‌برداری از آن نیروی متراکم پرقدرت در جهت منافع و مقاصد خود می‌پردازند. 🔹مهمترین راه‌کنش و راهبرد جبهه انقلاب و دلسوزان ایران اسلامي مشارکت فعال در بسیج عمومی و دوستی با نوجوانان‌ به عنوان سرمایه‌های بزرگ انقلاب و پیشران پیشرفت وتعالی کشور است. امروز همه‌ی ما مسئولیت داریم که این نسل را همانگونه که هستند درست بشناسیم و از در دوستی و رفاقت با آنها وارد گفتگو بشویم و آنها را در برنامه‌های متنوع فکری، مذهبی، تفریحی، اجتماعی و مانند آن مشارکت بدهیم. 🔸 مشارکت دادن نسل نوجوان در فعالیت‌های سازنده و بانشاط اجتماعی موجب احساس شخصیت و ارتباط عملی با هویت ملی و تاریخ فرهنگی خود می‌شود و همین موجب دلبستگی او به ارزش‌ها و احساس مسئولیت نسبت به سرمایه‌ها و آینده‌ی جامعه خودش می‌شود. 🔹 در این رفاقت‌ها و مشارکت‌ها به طور طبیعی (نه دستوری و تجویزی) جهان معنایی متفاوتی برای نوجوان ساخته می‌شود و نوع نگاه او به اطراف و گرایش او به پدیده‌ها و کنش او در اجتماع تغییر می‌کند. https://eitaa.com/hekmat121
روایتی از اشوبگران تهران که با تحلیل فوق کاملا هماهنگ است: ⏬⏬⏬
یک شب با اغتشاش‌گران 🔹فیلم‌های منتشرشده از اغتشاشات و حضور پررنگ نوجوان‌ها در آن برایم عجیب بود. عصر چهارشنبه برای شناخت بیشتر این طیف میان معترضان رفتم. پیدا کردن‌شان سخت نبود. ساعت ۱۷:۳۰ در تقاطع خیابان مظفر با چند دختر و پسر جوان همراه شدم؛ همگی تقریبا زیر ۱۸ سال. با اولین شعارها همراهی کردم و وارد خیابان ولی‌عصر شدیم. پلیس مانعِ تجمع می‌شد. شلیک اولین گاز اشک‌آور حسابی چشم و گلویم را سوزاند. 🔹روال کار این بود که اول شعار می‌دادیم و وقتی حدود ۴۰ نفر می‌شدیم با هدایت لیدرهای موتورسوار خیابان را می‌بستیم. برخوردها خشن بود. متوجه شدم برخی چاقوی جیبی و اسپری فلفل داشتند. 🔹قرار بعدی میدان فردوسی بود. در مسیر هم‌کلام شدیم. کار را جدی گرفته بودند اما بعضا شوخی‌های غیراخلاقی بین دختر و پسرها رد و بدل می‌شد. در شوخی‌هایشان هم عصبی بودند. واژه‌هایی به کار می‌بردند که ویژه زیست مجازی بود. رفتارشان مثل قهرمان بازی‌های رایانه‌ای بود. انگار خرابکاری را برای هیجانش انجام می‌دادند؛ یک‌جور تخلیه انرژی اما در گوشه دیگر میدان، ماجرا فرق می‌کرد. ماجرای بازی گیمرهای خشن در پازل لیدرهای موتورسوار را اینجا بخوانید @Farsna
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 تازه فتنه آغاز شده است❗️ 🖇بخش اول: 🔹فتنه 1401 شاید کم تعداد و کم رمق شروع شد و به سرعت به اشوب واغتشاش وفحاشی وکشتار مردم وآتش‌زدن کتاب آسمانی وافراد جامعه منتهی شد و همین موجب فاصله گذاری عموم ملت شریف ایران ونسل جوان شد و تب‌وتاب خیابانی آن فروکش کرد اما با فتنه‌های پیشن بسیار متفاوت است. 🔸 این تازه اول فتنه است. آثار وپیامدهای مخرب این فتنه در آینده بیشتر خواهدبود. چراکه این‌بار اصل قران کریم ودین اسلام وشریعت اسلامی مورد هجمه قرار گرفت و آشوبگران و رسانه‌های بیگانه برخی ازنسل جوان ونوجوان و بخصوص دختران جوان را در این فتنه درگیر ساختند و به ایمان ستیزی و ارزش‌گریزی و اباحه‌گری دعوت کردند، دعوتی برای نوع خاصی از توسعه و ترقی، که پیش ازآن در برنامه‌های تبلیغاتی رسانه‌ها و محتواهای شبکه‌های مجازی و بازی‌های رایانه انجام پذیرفته است و آداب و رسوم این کنشگری رانیز اموزش گرفته‌اند و باحضور ذهنی وقلبی درمیدان‌های وموقعیت‌های مختلف وبا تمرین‌های مکرر در بازی‌های رایانه‌ای توانسته‌اند این آداب و رسوم را ملکه‌ی ذهنی وآرزوی قلبی خود کنند. 🔹 این فتنه ریشه در ساخت جدید نسل نوجوان و جوان دارد. جهان معنایی تهی از معنا و صفا، فارغ از حقیقت و معنویت، همراه با جنگ و جدال، کشت و کشتار، خون و طلا، خیانت و شهوت، ساخت و تخریب. از این‌رو تعجبی ندارد که کنشگران این در جهان واقعی به آتش زدن کتاب مقدس، سوزاندن انسانهای زنده، فحاشی به بزرگمردان بشریت، تخریب نمادهای مذهبی و کشتار مردم کوچه و بازار روی آورند و هیچ احساس شرم و خجالت، عصیان و تبهکاری هم نداشته باشند بلکه آن را نماد عقلانیت و توسعه بدانند. 🔸اینها شده‌ی خانواده و مدرسه‌ و رسانه‌ای هستند که تربیت فرزندان خود را به جامعه و رسانه‌ها سپرده‌اند و انواع و اقسام فن‌آوری‌های مدرن را تازه به تازه برای فرزندان خود تهیه کرده و استفاده بی‌حد و حصر از آنها را ارزش تلقی دانسته‌اند و بدان خشنود بوده‌اند و آن را آغاز ترقی و نخبگی فرزند خود پنداشته‌اند، در واقع این فرزندان تربیت شده‌ی رسانه‌ها و بازی‌های رایانه‌ای هستند و آرمانها و ارزش‌های خود و حتی زبان و خود را از شبکه‌های اجتماعی و بازی‌های رایانه‌ای و تبلیغات رسانه‌ای اخذ کرده‌اند و در آن جهان زیست ذهنی می‌کنند و از جهان واقعی بیگانه‌اند. 🔹همه‌ی این فرایند معلول رشد ایده‌ای از ترقی و پیشرفت در جامعه‌ی ایرانی است که غربی شدن را تنها راه پیشرفت و توسعه می‌انگارد و سبک زندگی انسان غربی (به روایت هالیوود) را تنها ارزش بنیادین ترقی و توسعه می‌پندارد و غیر آن را متعلق به دوران پیشامدرن و نماد کهنه‌گرایی و تحجر می‌داند. این ايدئولوژي را به نام فلسفه و تفکر ، تبلیغات‌چیان علمی و رسانه‌ای به فکر مردم فروکرده‌اند و با نظریه‌پردازی‌های علمی و بهره‌گیری حداکثری از هنر و رسانه‌های جذاب به ترویج و تحکیم آن در قاموس نخبگانی فرهنگ عمومی پرداخته‌اند. 🔸در این ایدئولوژی، دین شریعت‌محور و ارزش‌های ثابت و پایدار اخلاقی در تقابل با سرمایه‌داری و ارزش‌های برآمده از بازار همچون دنیامداری، آزادی (رهاشدگی) شخصی، مصرف‌گرایی و رقابت حداکثری است. چرا که دین شریعت محور و اخلاق ثابت فطری از آخرت‌مداری، عدالت، قناعت گذشت و ایثار هم سخن می‌گوید و دریک شبکه‌ی معرفتی جامع، دنیا را در پرتو آخرت، آزادی را در چارچوب عدالت، مصرف وبهره‌گیری از منابع را همراه باقناعت و پرهیز ازاسرف و رقابت را همنشین با ایثار وگذشت طراحی وترسیم می‌کند و این مانع بزرگی برای اندیشه‌ی سرمایه‌داری است. بدین جهت، همواره تقابلی میان ایدئولوژی سرمایه‌داری ودین حقیقی و اخلاق فطری وجود دارد. 🔹 سرمایه‌داری همزمان دو راه‌کنش در برابر دین و اخلاق اتخاذ کرده است و در دو جبهه به تقابل با آن برخواسته است: ۱. نفی مطلق دین و تخریب حداکثری بنیان‌ها و احکام دین در فرهنگ عمومی و برانگیختن احساسات عمومی عليه دین و نهادهای دین به بهانه‌ی مختلف، بخصوص با ارائه تفسیری از دین به عنوان محور تجددستیزی، کهنه‌گرایی، اسطوره‌مداری و خرافه‌گرایی. ۲. جبهه دوم، مصادره‌ی به مطلوب دین، به نحوی که تفسیرهای مدرنی از دین ارائه می‌دهند که در این تفسیرها جوهر دین را به امر شخصی فروکاسته و آن را مؤید سرمایه‌داری و اخلاق سرمایه‌داری را نتیجه دین‌مداری جلوه می‌دهند. 🔸 علی رغم این دو راه‌کنش متفاوت، اما نتیجه یک چیز است وآن برتری ایدئولوژی سرمایه‌داری وپذیرش بی‌چندوچون فرهنگ و اخلاق برآمده از آن درقالب شیوه و سبکی همه جانبه از زندگی. یعنی همه زندگی انسان وهر امر انسانی همچون دین واخلاق می‌بایست در چارچوب توسعه هضم ودرخدمت سرمایه‌داری قرار گیرد والا ازحوزه عمومی باید حذف شود. 🔴 ادامه دارد... https://eitaa.com/hekmat121
📌 تازه فتنه آغاز شده است❗️ 🖇بخش دوم: 🔹 برخلاف ایدئولوژی مارکسیسم، در ایدئولوژی درگیری با دین و اخلاق و هضم و خذف آنها از امر تدریجی و فرایندی است. همانگونه که این ایدئولوژی در غرب گام به گام شکل گرفت و جلو آمد تا توانست را تصاحب کند در سایر جوامع نیز می‌بایست گام به گام وارد شود و به صورت تدریجی دین و اخلاق را حذف یا هضم کند. در هر دوره‌ای نیز باید یارگیری جدی داشته باشد و براساس نیازها و اقتضائات یاران جدید پروژه را بازآرایی وعملياتي کنند. 🔸 پس از چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی، و با رشد اقتصادی و شکل‌گیری طبقات مرفه و سرمایه‌دار در ایران و چهره‌شدن برخی از آنها در قالب‌های سیاسی، اقتصادی، ورزشی و هنری و اسوه شدن آنها در جامعه‌ی ایرانی برای بخشی از نوجوانان و جوانان، پروژه مدرنیزاسیون در این چهره جدیدی به خود گرفته است و وارد مرحله‌ی جدیدی شده است. 🔹 این بار برخی از نوجوانان و زنان طبقه مرفه و یا در آرزوی رفاه مادی با هدایت چهره‌ها (سلبریتی) کنشگران کف میدان مدرنیزاسیون در ایران شده‌اند که تفکر سرمایه‌داری را در چهره اباحه‌گری و عریان‌شدگی مشاهده کرده‌اند و بر این اساس اتوپیا و جامعه آرمانی خود را در ذهن می‌پرورانند و به دنبال تحقق آن در جهان بیرونی هم هستند. 🔸طنز تلخ قضیه اینجاست که این طیف در جامعه ایرانی، سرمایه‌داری و رفاه برآمده از آن را در کتاب‌های فلسفی و علمی عمیق و فیلسوفان و تظریه‌پردازان اصلی نخوانده و از زبان متخصصان واقعی نشنیده‌اند تا از بنیان‌های فلسفی و از لوازم و مقدمات طولانی مدت علمی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مدرنیزاسیون و سرمایه‌داری و همچنین از نسبت میان توسعه و فرهنگ مطلع شوند و با مسئولیت‌پذیری در مسیر ایجاد زیرساخت‌های ترقی و پیشرفت تلاش شبانه‌روزی کنند. بلکه مدرنیته و توسعه‌ی مادی را از قاب سینمای هالیوودی، بازی‌های رایانه‌‌اي، امپراتوری‌های رسانه‌ای غرب و سلبریتی‌های بیگانه از فلسفه و دانش آموخته‌اند که می‌خواهند یک شبه معجزه‌ای صورت گیرد و همگان با آنها همراه شوند و با آشوب و اغتشاش، توسعه و ترقی ایجاد کنند. غافل از اینکه این مسیر تخریب جامعه است و سوریه‌سازی نتیجه‌ی این فرایند مدرنیزاسیون است که غربیان در اتاق‌های دربسته طراحی کرده‌اند و این فقیران فلسفی و علمی هم جاهلانه از نمایش‌های تبلیغاتی آنها پیروی می‌کنند. 🔹 اما به هرحال، جامعه‌ی ایرانی با فتنه ۱۴۰۱ وارد مرحله‌ای جدید از مدرنیزاسیون آمرانه شده است که اشتراک مبنایی با مراحل پیشین آن دارد: از مشروطه تا پهلوی اول و از اصلاحات پهلوی دوم تا مبارزات چریکی چپ‌اسلامی و از شرافت‌گرایی تا اصلاحات آمریکایی دهه ۷۰ و ۸۰. اما کنشگران این مرحله در ادامه تحقق مراحل پیشین، نسل جدیدی با نیازها و اقتضائات متفاوت و دارای جهان معنایی کاملا متمایز هستند که شخصیت و هویت خود را در آن جهان متفاوت بازسازی کرده‌اند و براساس آن می‌خواهد در سایر جهان‌ها دیده شوند. در این جهان معنایی، دین و ارزش‌های اخلاقی و فطری و اصول انسانی نقش محوری و معنای ثابتی ندارند و محوریت فقط از آن رفاه مادی و اباحه‌گری رفتاری به نام آزادی بدون هرگونه مسئولیت اجتماعی (رهایی آنارشیستی) است. 🔸آمران این مدرنیزاسیون نه فیلسوفان، روشنفکران و مصلحان اجتماعی بلکه سیاسی، ورزشی و هنری و رسانه‌های پرقدرت و متنوعِ ذهنیت‌ساز و بسیج‌گر هستند که در بستر فضای مجازی به خلق جهان‌های رؤیایی و اتوپیایی (از غرب، از شهوت، از رفاه، حتی از دین، اهلبیت(ع) و حکومت دینی) می‌پردازند و به یارگیری مشغولند. 🔹این جنگ، و است و دشمن به صورت ترکیبی با غبارآلود ساختن فضا و درهم آمیختن حق و باطل به ساخت بینش‌ها و گرایش‌های متنوع و متکثری می‌پردازد که ذهن و قلب همه‌ی مخاطبان و همه‌ی سلایق مختلف را تسخیر کند حتی و و نیز از همان زاویه‌ای به مسائل بنگرند و کنشگری کنند که در نتیجه، موجب تقویت ايدئولوژي لیبرال سرمایه‌داری و تضعیف دین و ارزش‌های فطری و غبارالودگی فضای اندیشه و کنش شود. 🔸 ان شاءالله این مرحله هم با هوشیاری عموم ملت شریف ایران و گسترش فعالیت‌های فرهنگی و تربیتی پایدار و مستمر و حضور و مشارکت فعال عموم نسل دهه‌ی هشتاد و نودی‌ها به پیروزی جبهه حقیقت و شکل‌گیری تمدن نوین اسلامی خواهد انجامید. 🔴 پایان. https://eitaa.com/hekmat121
📌نظریه رفاه بی‌هزینه و بی‌مسئولیت و ساخت فرهنگ سیاسی بخش‌هایی از جامعه ایرانی 🔹 یکی از ابتکارات مدعیان تفکر و چهره‌های سیاسی ایرانی (در جناحهای مختلف) ارائه نظریه "مطالبه‌ی رفاه بدون هزینه و بدون مسئولیت" است که به طور غیر مصرح در اظهارات آنها مطرح شده است و به جامعه القا می‌کنند. به این معنا که با طرح دوگانه‌ی دولت و ملت، به جامعه چنین القا می‌کنند که: اولا یک دوگانه حقیقی و متقابل وجود دارد که یک طرف حکومت و دولت است که متشکل از افرادی خاص با امتیازات ویژه و استثنایی است و طرف دیگر مردم، که سایر افراد جامعه هستند و غیر از افراد درون حکومت و دولتمردان هستند. ثانیا حکومت عهده‌دار تهیه‌ی همه‌ی مقدمات و لوازم ایجاد و تک تک افراد جامعه است و در این جهت باید عهده‌دار اجرای همه‌ی کارها و اقدامات منتهی به رفاه باشد و در این میان مردم هیچ وظیفه و نقشی ندارند و در مسیر پیشرفت و دست‌یابی به رفاه هیچ هزینه‌ای نباید پرداخت کنند. مردم در مقام ذی نفع مطالبه‌گر مطلق‌اند و حکومت در مقام خادم و بدهکار مطلق است. ایجاد شغل و کار، تعلیم و تربیت فرزندان، ازدواج، اقتصاد، مدیریت بازار، به صورت مطلق وظیفه حکومت است و خانواده‌ها، پدر و مادر، اهل شهر و محله هیچ کدام مسئولیتی ندارند. 🔸لذا هیچ نقص و خطا و کم‌کاری نباید از حکمرانان اتفاق بیافتد و اگر نقصی بود و یا خطایی به جهت ناآگاهی و یا اشتباه انسانی هم صورت گرفت بدون تردید جفا و خیانت از سوی حکومت به مردم است و باید پاسخگو باشد. لذا افراد جامعه باید فقط حکومت و دولت‌های غیر همسوی با خودشان را مقصر همه عقب‌ماندگی‌ها و مشکلات بدانند و عليه آنها اعتراض کنند. 🔹از مجموع این سخنان استفاده می‌شود که تنها مسئولیت مردم در فرایند رفاه و پیشرفت جامعه، اعتراض به حکومت است و در بقیه موارد باید بنشینند و منتظر خدمات حداکثری دولت باشند. اگر بخشی از این خدمات دیر شد و یا کم وزیاد شد فقط باید اعتراض کنند و هیچ تکلیف و وظیفه ای برای کمک به حکومت و جبران عقب‌ماندگی‌ها ندارند. 🔹این تلقی در فرهنگ عمومی هم منتشر شده است و جا افتاده است و برخی از افراد جامعه هم این انگاره را پذیرفته و به نسل بعدی انتقال داده اند. آنچنان این دوگانه متقابل در جامعه ایرانی نهادینه شده است که اکثر افراد خود را خارج از دولت و طلبکار از دولت می دانند حتی حقوق بگیران دولت و بخصوص کسانی که روزی از مسئولان دولتی بودند و امروز به هر دلیلی در سمت‌های دولتی کلان حضور ندارد اما همچنان از حقوق و مزایای دولتی استفاده میکنند. 🔸از اینرو، در فرهنگ سیاسی بخشهای زیادی از جامعه، اساس رفتارهای اجتماعی و سیاسی است و هیچ درکی از وجود ندارد و این افراد وجود مسئولیت و وظیفه را از خود و سایر مردم نفی کرده اند وحتی نزد آنان بار معنایی منفی پیدا کرده است تا جایی که اگر به نسبت به کار کسی گفته شود «وظیفه ات هست» انگار بزرگترین فحش را به او داده ای. اگر کسی هم کاری انجام میدهد حتی اگر هزینه ان را هم دریافت کند او وظیفه ای نداشته است و صرفا لطفی کرده و بر دیگران منتی دارد. 🔸 در این فرهنگ سیاسی و اجتماعی، افرادجامعه مسئول و پاسخگو در برابر کارها و نقش اجتماعی خود نیستند. مثلا فروشندگی نه یک نقش اجتماعی و پذیرش مسولیت اجتماعی است بلکه یک انتخاب شخصی است و هرکس با هرکه دوست دارد معامله میکند و با دیگری معامله نمی کند و خدمات خود را سلب می کند و هیچ حقی هم ندلرند که از چرایی این عمل او پرسش کنند و او هم به هیچ کسی پاسخگو نیست. ریختن زباله در خیابان، آزار و اذیت همسایه‌ها، بلند کردن صدای ضبط ماشین، عدم رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی، بی توجهی به سالخوردگان در مترو و اتوبوس، توهین و دعواهای خیابانی، عدم وجدان کاری و رعایت نظم، بی‌ارزشی وقت و اتلاف سرمایه‌ها و ... و صدها روحیه و کنش دیگر نشانه‌هایی از اعتقاد به نظریه "مطالبه‌ی رفاه بدون هزینه و بدون مسئولیت" است. https://eitaa.com/hekmat121
📌دو جمله مهم از عهدنامه امام علی (علیه السلام) به مالک اشتر: 🔹سه ملاک اصلی در نظر والی (مانعه الخلو): وَ لْيَكُنْ أَحَبَّ الْأُمُورِ إِلَيْكَ ۱. أَوْسَطُهَا فِي الْحَقِّ ۲. وَ أَعَمُّهَا فِي الْعَدْلِ ۳. وَ أَجْمَعُهَا لِرِضَي الرَّعِيَّةِ "همانا محبوب‌ترین امور نزد تو امری باشد که ۱. میانه‌ترین در حق ، ۲. شاملترین در عدالت و ۳. جامع‌ترین در رضایت مردم باشد." 🔸عدم تساوی محسن و مسیئ برای جهت دادن به نظر والی : « لَا يَكُونَنَّ الْمُحْسِنُ وَ الْمُسِي‏ءُ عِنْدَكَ بِمَنْزِلَةٍ سَوَاءٍ فَإِنَّ فِي ذَلِكَ تَزْهِيداً لِأَهْلِ الْإِحْسَانِ فِي الْإِحْسَانِ وَ تَدْرِيباً لِأَهْلِ الْإِسَاءَةِ عَلَى الْإِسَاءَةِ وَ أَلْزِمْ كُلًّا مِنْهُمْ مَا أَلْزَمَ نَفْسَه‏» «هرگز نيكو كار و بدكار در نظرت يكسان نباشند، زيرا نيكوكاران در نيكوكارى بى‏‌رغبت، و بدكاران در بد كارى تشويق مى‏‌گردند، پس هر كدام از آنان را بر أساس كردارشان پاداش ده»
📌دهه‌ هشتادی‌ها 🔹حضور پر رنگ برخی از دهه در اعتراضات و آشوب‌های ۱۴۰۱ امر بود. چرا که دهه هشتادی‌ها مانند دهه هفتادی‌ها و دهه شصتی‌ها و دهه پنجاهی‌ها و دهه‌های قبلتر خود هستند و هر کدام در زمانه‌ی خودشان نقش‌آفرین در حرکت‌های اجتماعی_ هیجانی و اعتراضات خیابانی و میدانی با هدف و آرمان متفاوت هستند. 🔸 اصولا شور و نشاط، حس جستجوگری و ماجراجویی، و هیجانات و احساسات لازم برای کنش‌های هیجانی متعلق به دوران بلوغ و سنین ۱۷ تا ۲۵ سالگی است که سن نوجوانی و جوانی است. بعد از این سن، عمده افراد وارد دوران پختگی و درگیر با مسائل زندگی و معیشت و کار می‌شوند که دیگر نه فرصت زیادی دارند و نه از هیجانات احساسی شدیدی برخوردارند تا بتوانند وارد چنین حرکت‌هایی بشوند مگر کسانی که هنوز در همان سنین مانده‌اند و به اقتضائات آن پایبند هستند. 🔹از این رو: محور حرکت‌ها و کنش‌های هیجانی دهه ۵۰ نوجوانان و جوانان دهه ۳۰ و اوایل دهه ۴۰ بودند. محور کنش‌های هیجانی دهه ۶۰ نوجوانان و جوانان دهه ۴۰ و اوایل دهه ۵۰ بودند. در قضایای دهه ۷۰ متولدین دهه ۵۰ نیروی کف خیابان بودند، و همین طور در فتنه ۸۸ نوعا دهه شصتی‌ها دارای مشارکت بیشتری بودند. 🔸بنابراین تعجبی نیست که در هیجانات اخیر ۱۴۰۱ دهه هشتادی‌ها بیشترین افراد کف خیابان باشند، چون اینها اهل هیجان و دارای شور و نشاط و دارای فرصت و وقت کنش‌های هیجانی هستند و انگیزه لازم جستجوگری و ماجراجویی را دارند. 🔹هرچند میداندار و فرماندهی کف خیابان از آن سلبریتی‌های میان‌سال و پیر(۳۰ تا ۶۲ ساله) و شبکه‌های جاسوسی دهه پنجاهی و دهه شصتی بودند. 🔸از این تحلیل استفاده می‌شود که تاکید بیش از اندازه بر حضور برخی از دهه هشتادی‌ها نباید موجب تحلیل غلط از وقایع اخیر شود. بلکه طبیعت کنش‌های هیجانی و اعتراضات خیابانی حضور نوجوانان و جوانان سنین ۱۷ تا ۲۵ سال است. همچنان که اگر یک دهه بعد چنین موقعیتی فراهم شود دهه در کف خیابان خواهند بود. https://eitaa.com/hekmat121
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 فلسفه شریعت از دیدگاه ملا صدرا بخش (۱) آیت الله احمد مبلغی https://eitaa.com/hekmat121
📌فضای مجازی، جهان شبکه‌ای و فتنه ۱۴۰۱ (سازو کار نوین قدرت و آینده‌پژوهی ایران) 🔹هر فتنه و واقعه‌ای در این کره‌ی خاکی، خطرات و فرصت‌هایی را به همراه دارد. 🔸فتنه ۱۴۰۱ هم از این قاعده‌ی کلی مستثنی نیست و از خطرات و فرصت‌های برخوردار بوده و خواهد بود. 🔹یکی از آثار مثبت این فتنه آشکار شدن قدرت فوق العاده‌ی (سایبری) و شبکه‌های اجتماعی است. ظهور این قدرت نوپدید موجب تغییر الگوهای تربیت و اجتماعی_شدن و تحول اساسی تمام معادلات اجتماعی، تضعیف دولت‌های ملی و تخریب زیرساخت‌های اخلاقی، فرهنگی و هنجاری جامعه می‌شود که نتیجه آن تغییر ملی و حاکمیت شرکت‌های چندملیتی غربی بر سرنوشت بشر است. 🔸 امروزه بشریت وارد یک مرحله‌ی جدیدی می‌شود و در حال شکل گیری دنیای دیگری است با قواعد نوینی از مشارکت اجتماعی و حضور جهانی با تلقی‌های متفاوتی از هستی، انسان، فکر، معرفت، زمان و مکان، سرعت، هویت، استقلال و حکمرانی. 🔸کارویژه‌ی فضای مجازی در خلق جهان جدید در ادامه‌ی جهان تجدد و تکنیک است جهانی که بر اصول لیبرالیسم و سرمایه‌داری بنا شده است. این جهان با فردانیت و منفعت، سرعت و عجله، قدرت و اراده، تضاد و دیالکتیک، قهر و غلبه، رقابت و مصرف سرشته شده است. در ابن جهان، انسانیت انسان نه به ذات و فطرت، عقل و معرفت، بلکه به اعراض و نسبت‌ها گره خورده است، حتی جوهر هم نفی شده است و به عقلانیت و سنجش نسبت‌ها فروکاسته شده است در هر نسبت و موقعیتی انسانیت تغییر می‌یابد و به تبع ارزش‌های اخلاقی و هنجارهای فرهنگی بی‌اعتبار می‌شوند. در واقع این معنای انسانیت است که گم می‌شود و این انسان است که ریشه‌های خود را از دست می‌دهد و همواره در میدان تضاد و دیالکتیک، قهر و غلبه‌ی و موفعیت سرعت و مصرف‌زدگی برآمده از تجدد وتکنیک "خود" را بازسازی می‌کند. این بازسازی نه براساس خلقت طبیعی (زن و مرد) و نه براساس فطرت ثابت انسانی وارزش‌های پایدار اخلاقی یا عقل ومابعدالطبیعه ونه حتی براساس پیشینه‌ی تاریخی وهویتی، بلکه فقط براساس مد ومصرف‌گرایی، جلوه‌گری وخودنمایی، دیده شدن ومتفاوت بودن است البته نه آنگونه که خود می‌اندیشد، انتخاب می‌کند و می‌خواهد بلکه آن گونه که رسانه‌های سازنده‌ی ذهنیت وذائقه او می‌طلبند و می‌سازند وضروری والزامی می‌کنند. دراین جهان معنایی، زن‌بودن یا مردبودن، لخت‌بودن یا عفیف‌بودن، مادربودن یا پرستار حیوان خانگی‌بودن، ایرانی‌بودن یا وطن‌فروش بودن، همگی امورحاشیه‌ای وعارضی وکم اهمیت هستند آنچه اصیل است هرآنچیزی است که رسانه‌ها القا می‌کند و موقعیتی است که خلق می‌کنند تامجال کنشگری واحساس "بودن" پیدا کند. "بودن" برپایه نمایش نمودهای قدرت، همچون نمایش "بدن". 🔹فتنه ۱۴۰۱ نشان داد که مفهوم حکمرانی و شیوه‌های جامعه‌پذیری(اجتماعی شدن) در جهان امروز درحال تغییر است. شرکت‌های بزرگ بین‌المللی درتلاشند با تطمیع واجیر کردن چهره‌ها (سلبریتی‌ها) وسیاسیون یک جهان شبکه‌ای وزیست‌بوم نوینی رادر جهت توسعه‌ی "من سفلی" خلق کنند که درآن بازیگران مختلف ومتنوع وحتی متضاد درکنار همدیگر به گونه‌ای فعالیت کنند که اداره‌ی کشورها _ در بیرون مرز‌های جغرافیایی _ بدست آنها قرار گیرد. 🔹 فتنه ۱۴۰۱ کمک بزرگی به جامعه ایرانی کرد وقبل ازآنکه خیلی دیر بشود جدی وضربه‌های اولیه رابه هویت دینی و‌ملی بخش هایی از کنشگران اجتماعی واردکرد تامتولیان خواب آلوده را متنبه کند که ورود به این جهان جدید وحکمرانی درآن متوقف برصیانت وباغبانی پیچیده، چندلایه وچندوجهی از اخلاق، فرهنگ و هویت است واین نیازمند سیاست‌گذاری وطراحی قواعد و الگوی جدیدی از حکمرانی و سیاست و بازتعریف "خود" درفضاهای مجازی ودرک عمیق قدرت سایبری وجهان آینده است. 🔹در این نقش آفرینی می‌بایست قدرتمندانه، عالمانه، مبتکرانه و تاثیرگذار بود و از همه‌ی ظرفیت‌های دینی، بومی و بشری استفاده کرد و الا از این حرکت و تغییر پرشتاب عقب خواهیم ماند. 🔸اگر برای عرصه‌های نوین پیش‌رو فکر نکنیم و نسبت خود را با فضای مجازي و قدرت سایبری و زیست‌بوم آن مشخص نکنیم و نقش موثر و سازنده‌ی خود را در جهان پیش‌رو ترسیم نکنیم و به روند فعلی اجتماعی شدن در فضای مجازی و تحت تربیت چهره‌ها و رسانه‌ها ادامه دهیم در آینده‌ی نزدیک با خطرات و فتنه‌های عمیق‌تر و پرشتاب‌تری مواجه خواهیم بود. فتنه‌هایی که در گام اول تعارضهای شخصیتی و هویتی را در جامعه ایجاد می‌کند و در گام دوم، هویت‌های دینی، انقلابی و ملی کنشگران اجتماعی را نقض می‌کند و به تضاد با آن وا می‌دارد. به طور قطع اگر هویت از جامعه‌ای رخت بربست، هرج ومرج داخلی، طمع بیگانه و ویرانی و تخریب سرنوشت محتوم آن است. https://ble.ir/hekmat121 https://eitaa.com/hekmat121