قال الامامُ الرِّضا عليه السّلام :
ألا إِنَّ الفَقيهَ مَنْ أَفاضَ عَلَى النّاسِ خَيْرَهُ وأَنقَذَهُمْ مِنْ أَعْدائِهِمْ وَوَفَّرَ عَلَيْهِمْ نِعَمَ جَنانِ اللهِ وَحَصَّلَ لَهُمْ رِضْوانَ الله تَعالى.
بحار الانوار / 2 / 5
متوجه باشید که فقیه کسی است که به مردم خدمت کند و وجودش برای اجتماع سودمند باشد و مردم را از چنگال دشمنان نجات بخشد
L’imam Alí Ar-ridà disse: «Sappiate che il [vero] sapiente [divino] è colui che riversa il proprio bene sugli uomini, li protegge dai loro nemici, aumenta loro i doni del Paradiso di Dio e fa in modo che il Signore Eccelso sia soddisfatto di loro»
{Biharu-l’anwar 2: 5}
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌فلسفه مسئولیت اجتماعی
❇️بخش اول:
۱. انسان در بدو تولد از فعلیتها و استعدادهایی برخوردار است که خداوند متعال در سرشت او به ودیعت نهاده است. جسم نحیف و اعضای کوچک بدن و امکان گریه کردن و مکیدن سینهمادر از فعلیتهای اوست و هزاران امکان برای رشد و پرورش جسمی، عاطفی و روحی از استعدادها و ظرفیتهای بالقوه اوست که میتوانند بالفعل بشوند. ترکیب این فعلیتها و استعدادها سازندهی مجموعهای از #نیازهای انسان برای بقا و تکامل است. بنابراین انسان موجود نیازمند به غیر است.
۲. چون انسان از بدو خلقت و تولد موجود نیازمند به غیر است همواره در حال مطالبه، اکتساب و تحصیل امور مختلف از محیط پیرامونی برای رفع نیازهای خود است. چون نیازهای انسان متنوع و متکثر است مطالبات و اکتسابات انسان نیز عرض عریض و ابعاد مختلفی دارد جسمی، معیشتی، عاطفی، شناختی، امنیتی و مانند آنها. هرچقدر انسان جلوتر میآید، نیازهای او بیشتر و گستردهتر میشود بر همین اساس مطالبات و اکتسابات او هم متنوعتر و متکثر میشود.
۳. با متنوع و متکثر شدن نیازها، مطالبات و اکتسابات، به تدریج نوعی سلسله مراتب و نظام اولویتگذاری میان نیازها و مطالبات شکل میگیرد، نیازهای قویتر در رأس این سلسله قرار میگیرد و نیازهای بعدی هم به ترتیب قدرت، غلبه و نفوذ در ساختار شخصیتی انسان در مراتب بعد قرار میگیرند. البته ممکن است که برخی از نیازها به جهت ضعف و کمرنگی آنها مزد افراد به تدریج مورد غفلت قرار گیرند و از نظام رتبهبندی نیازها حذف شوند.به همین ترتیب مطالبات و اکتسابات انسان هم رتبه بندی میشود و در یک نظام اولویتگذاری قرار میگیرند. مطالبات اهم آن مطالباتی میشود که به نیازهای قدرتمند و غالب پاسخ میدهد و مطالبات کماهمیت در پاسخ نیازهای ضعیف شکل میگیرند. بواسطه غفلت از برخی نیازها در افراد، طبیعتا برخی از مطالبات و اکتسابات هم در آن افراد شکل نگیرد.
۴. براساس حرکت جوهری، انسان بواسطه مطالبات و اکتسابات خود، وجود خود را تعیّن میبخشد وساختار وجودی، خُلق و شاکلهی شخصیتی خود(ماهیت) را میسازد. چرا که انسان تنها موجودی است که بواسط قوه ادراک و اراده متکفل ساختن خود است و میتواند استعدادها و ظرفیتهای نهفته خود را بالفعل کند و یا از آنها غافل شود و جلوی بالفعل شدن آنها را بگیرد. بنابراین انسان آن چیزی است که میخواهد و میطلبد لذا در گرو اکتسابات و مطالبات خویشتن است یا بدین واسطه خود را گروگان میگیرد و به اسارت در می آورد و شاکله¬ای محدود برای خود میسازد یا آنکه خود را از قید و بندها آزاد می کند و در این رهایی، استعدادهای حقیقی خود را فعال میسازد و شاکلهای نامحدود و متعالی را برای خود انتخاب میکند.شاکلهای که سازنده ماهیت و شخصیت انسان است و نشان دهنده ی حدود و ظرفیتهاو امکانهای انسان است. خُلق و شاکله مبدا رفتارها و برون دادهای حقیقت آدمی است. لذا انسان یک چیستی و ماهیت ثابت و واحدی ندارد بلکه بواسطه مکتسبات و اعمال خود، چیستی و ماهیت خود را میسازد. بنابراین انسان #مسئول ساختن شخصیت خود و رشد ابعاد وجودی و استعدادهای نهفته در خود است. این مسئولیت به شناخت، دقت، استحکام و توازن نیازمند است.
5. انسان علاوه بر نقش آفرینی در ساخت خود، در ساخت دیگران و جامعه هم می¬تواند دخیل باشد. والدین در ساخت فرزندان، معلم در ساخت شخصیت شاگرد، کنش همسایه در واکنش همسایه¬ها و ساخت محله، شهروندان در ساخت شهر، کارمندان در ساخت سازمان و مانند آن.
⛔️ ادامه دارد ...
#مسئولیت
#فلسفه_عمل
#حکمت_عملی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/907
📌 عصر پساحقیقت
🔹دوران #پسا_حقیقت، دورانی است که احساسات و باورهای شخصی بیش از حقایق عینی بر شکلگیری افکار عمومی تأثیر میگذارد.
🔸لغتنامه آکسفورد، واژه «پسا حقیقت» (post truth) را در سال 2016 به عنوان لغت بینالمللی سال معرفی کرد، صفتی که موقعیتی را توصیف میکند که در آن «حقایق عینی تاثیر کمتری از حرفهای تحریک کننده دارند». یعنی جایی که حقیقت تحت الشعاع بازی با احساسات قرار میگیرد.
🔹در این دوران مرزهای بین حقیقت و دروغ، وهم و واقعیت و صداقت و ناراستی تار میشود.
🔸دنیای پسا حقیقت، دنیایی است که در آن حقیقت دچار وارونگی میشود و یک جنایتکار جنگی با عنوان "مرد صلح" مورد تکریم قرار میگیرد.
🔹پساحقیقت به این معنی نیست که حقیقت اهمیتی ندارد بلکه به این معناست که راهکار و شیوه عمومی برای دریافت و درک حقیقت تغییر کرده است و درکل دسترسی مفرط به اطلاعات از حساسیت افراد نسبت به حقایق کاسته است.
🔸در این دوران رابطه مخاطب و رسانه هم تغییر کرده و مخاطب میتواند مستقیماً به رسانه واکنش نشان دهد و آن را تأیید یا رد کند. مهمترین مسئله این است که مرز بین رسانه و مخاطب کمرنگ شده است، چراکه مخاطب هرلحظه میتواند خودش به رسانه تبدیل شود یا در انتشار اخبار سهیم باشد.
🔹گسترش بیسابقه کنونی اخبار جعلی را میتوان در دو موضوع دید:
یک- پست مدرنیسم، سنت فلسفی فرانسوی اواخر قرن بیستم که شروع به زیر سوال بردن عینی بودن و ذهنی بودن مفاهیم کرده و همه چیز را یک برساخت اجتماعی میدانست.
دو – تکنولوژی، آمار، و اینترنت، ابزاری که باعث میشود تمام آن دادهها با یک کلیک در دسترس قرار بگیرند.
🔸یادمان باشد که برای رفتار صحیح در این جهان تغییر شکل یافته باید نسبت به شناخت آن تلاش و توجه کنیم.
🔹برای مقابله با اخبار جعلی در عصر حاضر چه باید کرد؟
باید یاد بگیریم که از درون حباب شبکههای اجتماعی خود خارج شویم و دیدگاههای مخالف را بخوانیم و درک کنیم، درحالیکه نظرات خود را نیز با دقت مورد تحقیق قرار میدهیم.
#پسا_حقیقت
#رسانه
#حکمت_عملی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
#معرفی_کتاب
📌حقیقت مهم است: یک راهنمای شهروندی برای تمایز حقایق از دروغها و توقف پیگیری اخبار جعلی
نوشتهی بروس بارتلت
نویسنده پرفروش نیویورک تایمز
این کتاب نخست نشان میدهد که چرا دیگر مانند گذشته رسانههای سنتی نیازهایتان را برآورده نمیکنند، سپس کمک میکند تا اخبار ابهامبرانگیز را از حقایق روز تشخیص دهید.
#پسا_حقیقت
#رسانه
#حکمت_عملی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
#معرفی_کتاب
📌پسا حقیقت: جهانی در تسخیر اخبار جعلی و مبتذل
جیمز بال
کتاب «پسا حقیقت» نوشته «جیمزبال» روزنامهنگار سرشناس بریتانیایی و برنده جایزه پولیتزر، با ترجمه مسعود میرزایی منتشر شد. ترجمه این کتاب که نحوه تسخیر جهان توسط اخبار جعلی و مبتذل را با مطالعه چند مورد عینی در اروپا و آمریکا بررسی کرده، در 4فصل و 11گفتار از سوی انتشارات روزنامه ایران روانه بازار شده است. «قدرت ابتذال و دروغ»، «چه کسانی دروغ و ابتذال را اشاعه میدهند؟»، «چرا مطالب دروغ و مزخرف تأثیرگذارند؟» و «چگونه جلوی مطالب دروغ و مزخرف را بگیریم؟» عناوین اصلی فصول چهارگانه کتاب پسا حقیقت (جهان در تسخیر اخبار جعلی و مبتذل) هستند.
#پسا_حقیقت
#رسانه
#حکمت_عملی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
#معرفی_کتاب
📌پساحقیفت
امروزه همهی ما حقیقت را در اینترنت، مجلات و اخبار جستوجو میکنیم و باید بدانیم این منابع در اغلب موارد به نفع احزاب و سیاستهای خاص جهتگیری میکنند. سیاستمداران، قدرتمندان و مدیران فضای مجازی با ابزار و امکانات خود ما را وادار به پذیرش بدون تفکر موضوعات میکنند.
موضوع کتاب منحصربهفرد و متفاوت است. نظریهی پساحقیقت به وسیلهی کسانی که از کمارزش شدن حقیقت نگران و پشیمان بودند متولد شد. موضوعی که اگرچه آشکارا جانبدارانه به نظر نمیآید، اما دستکم یک دیدگاه را مطرح میکند: اینکه فکتها و حقیقت در فضای سیاسی این روزها بهشدت در معرض خطرند.
در گذشته، حتی در بیان حقیقت نیز با چالشهای بسیار جدی مواجه میشدیم، اما تابه حال هیچگاه به این اندازه از آن به عنوان استراتژی سیاسی در تبعیت از واقعیت استفاده نشده بود. در نتیجه، در بحث پساحقیقت تنها به چالشبرانگیز بودن حقیقت توجه نمیشود، بلکه از آن به عنوان سازوکار جدیدی در چیرگی سیاسی سیاستمداران یاد میشود. پس اگر بخواهیم با «مفاهیم ضروری» پساحقیقت آشنا شویم، نمیتوانیم از سیاست پرهیز کنیم.
این تصمیم ما است که چگونه به دنیایی که در آن کسی میکوشد روی چشمان ما پرده بکشد واکنش نشان دهیم. حقیقت همچنان اهمیت دارد، چنان که همیشه اینطور بوده است. اینکه خیلی زود به این موضوع پی ببریم به عهدهی ما است.
#پسا_حقیقت
#رسانه
#حکمت_عملی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
#معرفی_کتاب
📌 دروغهای مسلح (شیوههای اندیشیدن انتقادی در عصر پساحقیقت)
«دروغهای مسلح (شیوههای اندیشیدن انتقادی در عصر پساحقیقت)»
نوشته دَنیل جی. لِویتین (-۱۹۵۷).
این کتاب برنده جایزه کتاب تجاری سال ۲۰۱۷، درواقع کنکاشی درباره حقیقت و مهارت کشف آن در میان انبوهی از دروغها است.
روزگار پساحقیقت دورهای از بیخردی خودخواسته است. چشم پوشی جاهلانه از تمام دستاوردهای کلان بشری.
آنچه دروغها را مسلح میسازد، نه رسانهها هستند و نه فیسبوک در آن نقشی دارد، بلکه آن مسئلهای که میتواند خطرناک باشد، میزان شدت باور و اعتقاد ما است.
مواردی که از جانب ما برچسب غیرقابل سوال میخورند و دارای اطمینان حداکثری از طرف ما خواهندبود. این کتاب سه بخش با عناوین ارزیابی اعداد، ارزیابی لغات و ارزیابی جهان دارد و در هر بخش به ما توضیح میدهد چگونه دروغهایی را میتوان با چهرهای متفاوت عرضه کرد و چگونه میتوان به حقیقت نهفته در پس این آنها دست یافت.
#پسا_حقیقت
#رسانه
#حکمت_عملی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌انسان مجازی
فضای سایبری و شبکههای اجتماعی در حال ساخت انسان مجازی هستند. چرا که ساخت وجودی انسان را علم و عمل میسازد و علمی که در فضای سایبری و توسط شبکههای اجتماعی منتشر میشود علم گزینشی، توهمی و مجازی است و عملی را که هم مطالبه میکند عمل احساسی و واکنشی و التذاذی است.
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 درخت تناور
رهبر انقلاب: غلط میکند کسی فکر کندن درخت تناور جمهوری اسلامی را بکند
🔹اتّفاق و اتّحاد بین ملّتهای اسلامی ممکن است. منتها کار لازم دارد. ما حالا از سیاستمداران و زمامداران و حکمرانان کشورهای اسلامی هم ناامید نیستیم امّا بیشترین امیدمان به خواص دنیای اسلام است؛ به علمای دین، روشنفکران، اساتید دانشگاه، جوانان روشنبین، فرزانگان، ادبا، شعرا، نویسندگان و گردانندگان مطبوعات. وقتی خواص در یک راهی وارد شدند، افکار عمومی را به آن سمت حرکت میدهند. وقتی افکار عمومی در یک کشوری شکل گرفت، سیاستهای اداره کشور هم بهطور قهری به آن سمت حرکت میکند.
🔹نمونهی کوچکش ما هستیم، جمهوری اسلامی. ما درمقابل قدرتهای بزرگ ایستادیم. یک روزی این دنیا دست دو قدرت بزرگ بود: قدرت آمریکا و قدرت شوروی سابق. هر دو قدرت که در دهها مسئله با هم اختلاف داشتند. در یک مسئله متّفق بودند و آن، ضدیت با جمهوری اسلامی بود. خیال میکردند این نهال را میتوانند از ریشه بکنند. این نهال امروز تبدیل شده به یک #درخت_تناور. غلط میکند فکر کندن آن را هم کسی بکند. ایستادیم و پیش رفتیم.
#درخت_تناور
#جمهوری_اسلامی
#امام_زمان
#ایران
#لبیک_یا_خامنه_ای
#حجاب
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌مسئولیت اجتماعی حلقه مفقوده انتقاد و اعتراض در جامعه ایرانی است.
امام علی (ع) فرمودند:
اتَّقُوا اللهَ فِی عِبَادِهِ وَ بِلاَدِهِ، فَإِنَّکُمْ مَسْؤُولُونَ حَتَّى عَنِ الْبِقَاعِ وَ الْبَهائِمِ
از خدا بترسيد درباره بندگان او و سرزمينهايش ؛ زيرا شما حتى نسبت به قطعه هاى زمين ها و چارپايان نيز بايد پاسخگو باشيد .
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 غم مخور
یوسفِ گُم گشته بازآید به کنعان، غم مَخُور
کلبهٔ احزان شَوَد روزی گلستان، غم مخور
ای دل غمدیده، حالت بِه شود، دل بَد مکن
وین سرِ شوریده باز آید به سامان غم مخور
گر بهارِ عمر باشد باز بر تختِ چمن
چتر گل در سر کَشی، ای مرغِ خوشخوان غم مخور
دورِ گردون گر دو روزی بر مرادِ ما نرفت
دائماً یکسان نباشد حالِ دوران غم مخور
هان مَشو نومید چون واقِف نِهای از سِرِّ غیب
باشد اندر پرده بازیهایِ پنهان غم مخور
ای دل اَر سیلِ فنا بنیادِ هستی بَر کَنَد
چون تو را نوح است کشتیبان، ز طوفان غم مخور
در بیابان گر به شوقِ کعبه خواهی زد قدم
سرزنشها گر کُنَد خارِ مُغیلان غم مخور
گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید
هیچ راهی نیست، کان را نیست پایان، غم مخور
حال ما در فِرقت جانان و اِبرامِ رقیب
جمله میداند خدایِ حالْ گردان غم مخور
حافظا در کُنجِ فقر و خلوتِ شبهایِ تار
تا بُوَد وِردَت دعا و درسِ قرآن غم مخور
#فتنه
#دشمنیها
#بشارتها
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌عناصر بیرونی ساخت شاکله
🔹عناصر مختلفی در شکلگیری و ساخت شاکلهی انسان دخیلند که برخی درونی و برخی بیرونی اند و برخی علت حقیقی و برخی علت معدّه و زمینهسازند.
🔸 از جمله علل معدّه و زمینه ساز در ساخت شاکلهی انسان موارد زیر است:
۱. طبیعت جسم، تواناییها و محدودیتهای جسمانی
🔹براساس حرکت جوهری و نظریه(جسمانیة الحدوث و روحانیة البقا) زندگی، رشد و حرکت هر انسانی در این جهان منوط به جسم و قوای جسمانی است و بدون جسم امکان زندگی و حرکت در این کره خاکی وجود ندارد. البته هر جسمی از ظرفیتها ، تواناییها و محدودیتهایی برخوردار است که اقتضائات و امکاناتی را برای انسان ایجاد میکند و البته برخی از امکانات و اقتضائات را سلب میکند. از جمله بحثهای مهم در باب نقش جسم در نوع کنش و حرکت انسان، بحث طبایع چهارگانه دماغی در طب سنتی است چرا که هر طبعی اقتضای خاصی در فهم، گرایش، کنش، حرکت انسان دارد برخی از طبایع اقتضای سرعت و نشاط دارد برخی اقتضای سکون و آرامش. برخی میا به فکر و اندیشه دارد و برخی به حرکت و عمل.
🔸البته در پزشکی جدید هم به تنوع استعدادها و تمایز تواناییها اذعان شده است و هر دستگاه بدنی را به طور طبیعی، مناسب برای برخی از کنشها و اقدامات میدانند. مگر آنکه با تغییرات فیزیکی و افزایش نیرو و توان جسمی مستعد کارها و اقدامات دیگری شد.
🔹خلاصه هر دستگاه جسمی و با تواناییها و محدودیتهایی که دارد نوع خاصی از تاثیر را در ساخت شاکله انسانی دارد. به طور مثال اقتضای اولیه انسان لاغر اندام ضعیف، غلبهی خوف و ترس است و انسان درشت هیکل ورزیده غلبه شجاعت است.
🔸البته همواره امکان تغییر این حالات طبیعی بواسطه فعلیت و افزایش قدرت ارادهی انسان وجود دارد و میتوان خلاف طبیعت اولیه شاکلهی متفاوتی را به وجود آورد.
۲. جغرافیا و محیط زیست پیرامونی
🔹از دیگر عوامل تأثيرگذار در ساخت و کیفیت شاکلهی انسان، جغرافیا و محیط زیست است که انسان در آن متولد و پرورش مییابد. آب و هوا، نوع محصولات کشاورزی و غذایی، از جمله عوامل موثر در ساخت جسم و امور جسمانی انسان است و علاوه بر آن بر روحیات و خلقیات افراد تاثیر میگذارد.
🔸فرزند کوهستان اقتضای روحیات و خلقیات خاصی دارد و فرزند کویر یا مناطق مرطوب جنگلی اقتضائات دیگری در امور خُلقی و روحی دارد. چرا که هر کدام در بستر تاریخ با مسائل و مشکلات خاصی همراه بوده اند که در منطقه دیگری نبوده است. فرزند کویر همواره با بحران آب و محصولات کشاورزی روبرو بوده است لذا قدر آب را میداند و به ذخیره درست و مصرف تدریجی و بهینه از آن عادت کرده است، علاوه بر آن او همواره افقهای دور دست نگریسته و کمتر پایانی برای فرض کرده است چرا که هیچگاه کوهها نگاه او را سد نکرده است. به همین جهات، اقتضای اولیهی انسان کویر، پر حوصلهگی و اهل مدرا است. اما فرزند کوهستان همواره در دامنهی کوه بوده و به افق کوه مینگرد و برای زندگی باید برای رویارویی با سختیهای کوهستان و حمله حیوانات وحشی در فصل زمستان آماده باشد او رقیب خود را حیوانات وحشی و کوهستان محکم و استوار میداند و با آن شاکلهی خود را تنظیم میکند.
🔹در جغرافیا روستا، اقتضای نوع خاصی از فکر و دانش و افقی از اندیشه و گرایشات وجود دارد در جغرافیای شهر اقتضای دیگری، روستا و شهر کوچک و کوهستانی اقتضایی و کویری و جنگی اقتضای دیگر. البته این به معنای نفی اشتراکات نیست بلکه علاوه بر اشتراکات برآمده از اقتضائات فطری و انسانی، میبایست به تمایزات و افتراقات هم توجه شود.
🔸در فرهنگ اسلامی ابنسینا در کتاب قانون و ابن خلدون در کتاب مقدمهی تاریخ خود به این مهم پرداختهاند و در فرهنگ غربی، منتسکیو در روح القوانین توجه زیادی به این مقوله دارد و حتی آنرا موتور محرک تاریخ قلمداد کرده است.
۳. فرهنگ و معانی مستقر در زیست بوم انسانی
🔹 از دیگر عوامل موثر در فرایند ساخت شخصیت و شاکلهی انسان، فرهنگ عمومی و معانی مستقر در زیست بوم انسانی است. هر فردی در محدودهی زندگی خود با مجموعهای از ساختارهای فرهنگی مواجه است که در قالب مذهب، زبان، علم، هنر، صنعت و آداب و رسوم به زندگی او سامان بخشیده است. هر انسانی از بدو تولد در درون این ساختارها تکون مییابد و در نسبت با آنها شاکلهی خود را میسازد. مجموع این ساختارها حاوی شبکهای از معانی و پیامهاست که نوع نگرش و گرایشهای انسان را به عالم و آدم میسازد.
🔸هر جامعه و نژادی به لحاظ کوچکی و بزرگی و به لحاظ تاریخی و فرهنگی، دارای یک سلسله معانی، استعدادها هستند که نوع خاصی از آرمانها و سبک زندگی را اقتضا دارد با ورود هر فردی به درون یک فرهنگ و تحمیل یا پذیرش آگاهانه و یا غیراگاهانهی هنجارها و ساختارهای آن در واقع به ساخت شخصیت و شاکلهی خود میپردازد و تحت سلطهی نرم فرهنگ، جهت و نوع شاکلهی خود را تعیّن بخشیده است.
#حکمت_عملی
🔹 #یادداشت وارده
بسم الله
🔴 حضور فعال
🔸در نحوه مواجهه با فضای مجازی ما قرار نیست که توی فضای مجازی باشیم که باشیم بلکه باید برای تاثیر گذاری باشیم.
🔸در نحوه مواجهه با ابزار و مدرنیته, باید به صورت مدیریت شده با ابزار و مدرنیته رو به رو بشویم و نگاه ما باید از سنخ نگاه باغبانی و #مراقبت باشد ؛ مراقبت از پایه های اصلی که چقدر با آرمان های ما تطبیق دارد نه اینکه من آرمان هایم را با ابزار و مدرنیته تطبیق دهم؛ نظریه مراقبت در برابر ابزار و مدرنیته میگوید که به عنوان باغبان پایه ای داریم به نام درختان و کنار این درختان چیز های دیگری هم هست آن چیز هایی که به درد درخت یا چیز دیگری میخورد از آنها استفاده میکنیم و هر کدام که به درد نمیخورد دور میریزیم .
🔸برای مواجهه با ابزار و مدرنیته باید یک الگو نظری و مدل مفهومی داشته باشیم و بدون الگوی نظری و پیشینی نمیتوانیم با آن مواجههای صحیح و فعال داشته باشیم.
🔸در عرصه های مختلفی نظیر فرهنگ، سینما، هنر ، صنعت و ابزار قبل از نقد و نفی و یا تایید و اثبات، نیاز داریم که دارای یک نظریه باشیم و نسبت خود را با هرکدام از این عرصه ها مشخص کنیم؛ در مرحله بعد صاحب نظریهها را شناسایی کنیم و به حرفها و تحلیلهای توجه جدی کنیم حالا چه هم حزبی و هم گروهی من باشد یا نباشد. سخنان آنها با گوش باز بشنوم و سپس بهترینها را انتخاب کنیم.
🔸برای ورود به هر کدام از عرصههای مذکور به سه عنصر نیازمندیم:
🔹تخصص؛
به این معنا که یک رشته ای را کار کرده باشیم و از منظر رشته خودمان به هر عرصه ای نگاه کنیم و تظر بدهیم ؛ مثلا کسی که رشته اش علوم اجتماعی است وقتی می خواهد در مورد یک فیلم نظر بدهد و نقد بکند ،از منظر رشته خود این کار را انجام بدهد.
🔹مهارت
به دست آوردن مهارتها و تکنیکهای ارتباطی برای انتقال صحیح مطالب و نظریات خود بر اساس اخلاق اسلامی و عقلانیت اجتماعی از دیگر لوازم حضور اجتماعی است.
🔹تیم و گروه هم فکر
کار و ورود به هر عرصهای باید به نحو گروهی و تشکیلاتی باشد.
در این زمینه چهار سبک وجود دارد:
🔺اول:اینکه یک تفکر را محور تشخیص دهیم و بر اساس آن تفکر شروع به کار و تحلیل کنیم.
🔺دوم: اینکه یک کار گروهی و جمعی را راه بیندازیم و بگوییم که هر کدام از ما صاحب نظر هستیم و رای و نظر را به مشورت بگذاریم و بعد به هر نظری که رسیدیم آن را پایه قرار دهیم و طبق آن عمل کنیم.
🔺سوم: اینکه در کار تشکیلاتی یک بار باشیم , یک بار نباشیم , هر جا که حرفم شنیده شد باشیم و هر جا شنیده نمیشد نباشیم .
🔺چهارم: اینکه اصلا کار تشکیلاتی نکنیم.
🔸در مورد نحوه مواجهه با شرایط روز و گروه های فکری و فعالیتهای جهادی و عملیاتی، نباید از حرف زدن و مواجهه با گروه های مختلف بترسیم و یا شرکت نکنیم. باید با گروه ها و مجموعه های مختلف باشیم و کار کنیم تا از نزدیک با آنها آشنا بشویم و از این طریق بتوانیم نقد عالمانه و جدی و مفید داشته باشیم. برای نقد عالمانه و مفید تا از نزدیک یک مجموعه را رصد نکنیم نمیتوانیم ورود صحیح داشته باشیم.
💭 اهم نکاتی از کلاس حضرت استاد موسوی (زید عزه)
نگارش: محمد چیتساز زاده
#نظام_جامع_اندیشه_اسلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 شعارنویسی دهه هشتادی ها!!!
#سربازان_دهه_هشتادی دست به کار شدن درود به بصیرت و مرادن میدان 🇮🇷ایران_قوی💪
#دوباره_می_سازمت_وطن
#همه_با_هم
یا صاحب الزمان:
شیعه از روزی که داده باتو دست
میکشد بار بلا را هر چه هست
📌رسالت اجتماعی تفکر
بخش اول:
🔹 ۱. جامعه مجموعهای از اجزا و عناصری است که یک حلقه وصل دارند و به موجب آن ترکیب حقیقی میان آن عناصر متفرق ایجاد میشود و هویتی جدید به آنها اعطا میشود.
🔸 ۲. حلقه اتصال دهنده این عناصر، فکر و اندیشه است. به این معنا که انسان از طریق فکر و اندیشه افقهای دور دست را مییابد و آرمانهای بلند را انتخاب میکند و در نسبت با آن افقها و آرمانها، همهی واقعیتهای پیرامونی خود را معنا و نظم میدهد و به کنشهای خود جهت و سامان میببخشد.
تفکر عبور از ظواهر پدیدهها و امور روزمره و نگریستن از یک افق بلند معنایی و آرمانی به واقعیات و پدیدهها است. نگرشی که از سطحینگری، تقلیل گرایی و کوتهبینی عاری باشد و با پویایی مستمر به عمق روابط و نسبت میان پدیدهها نفوذ کند و با ملاحظه گذشته و آینده از غایت و سرانجام خود و پدیدهها پرسش کند.
خلاصه تفکر، تعالی و پویایی نگاهها و از يک افق متعالی و فرازمانی_مکانی به پدیدهها و روابط میان آنها نگریستن است به نحوی که منتهی به جنبش و حرکت در مسیر آن آرمانها و افقهای متعالی بشود.
🔹 ۳. تفکر و اندیشه را نباید با علم و دانش خلط کرد و آنها را یکی دانست. علم و دانش برونداد و ظهورات نظامیافته مستقر در فرهنگ عمومی و مجامع علمی است. اما فکر و اندیشه، نوع خاصی از فعالیت ذهنی و عقلي آدمی است که در پی کشف حقایق و افقهای معنایی متعالی و انتخاب آرمانهایی است که بینشها و نگرشهای کلان آدمی را به هستی، جهان و انسان تعین ببخشد.
انسان فکور برخلاف انسان عالم بیش از آنکه به دنبال حرکت در ساختارهای تعین یافته علمی و دانشگاهی باشد به دنبال کشف حقایق و افقهای دور دستی است که حتی ممکن است در علم و دانش جایابی نشده باشد. هر چند یافتههای فکر و اندیشه در متن فرهنگ بهصورت تدریجی استقرار مییابد و در ساختارهای علمی و دانشی راه پیدا میکند.
🔸 ۴. قوام جامعه به فکر و اندیشه ای است که در فرهنگ عمومی استقرار یافته باشد و به زندگی آدمیان معنا و به حرکت و کنش آنها جهت و نظام بدهد و راهی برای خروج از فروبستها بگشاید. یافتههای فکری به تدریج در متن فرهنگ استقرار یافته و در قالب ساختارهایی همچون علم، زبان، اخلاق، هنر و صنعت آشکار و تعین میبابد. اما بعد از استقرار این تعینات و ساختارها، همچنان باب فکر و اندیشه بسته نمیشود بلکه میبایست باب بحثها و گفتگوها در جهت افقگشایی برای تفکر و اندیشه گشوده باشد تا موجبات ارتقا یا اصلاح ساختارهای تعین یافته و خروج از فروبستهای آینده فراهم شود.
🔹 ۵. اگر فکر و اندیشه عنصر اتصال دهندهی اجزا و قوام بخش جامعه است پس متفکران و اندیشهورزان میبایست محور و نماد جامعه باشند نه حاکمان و دولتمردان و یا تاجران و مهندسان و پزشکان مگر از حیث متفکر بودن آنها. در حقیقت هر جامعه و تمدنی بواسطه متفکران افقنما و افقگشا و آرمانساز شناخته میشود. هر چند تاریخ را پادشاهان و حاکمان نوشته اند اما این متفکران هستند که جاودانه شده اند. امروز یونان باستان با متفکران آن همچون سقراط و افلاطون و ارسطو شناخته میشود نه صدها حاکم و دولتشهرهای آن. آنچه از قرون وسطای مسیحی به یادگار مانده متفکران و الهیدانان متفکر آن است. شرق جهان را به کنفوسیوس و بودا و امثال آنها معرفی میکنند. غرب جدید را هم با ماکیاولی، بیکن، دکارت، روسو، کانت و هگل میشناسیم. در فرهنگ و تمدن اسلامی هم این متفکران و انذیشهورزان هستند که از قرون نخستین تا به امروز، راهنما و افقگشا بودهاند. همهی اینها نشان میدهد که این متفکران و اندیشهورزان هستند که معلمان جامعه و راهنمایان به سمت آرمانها و افقها هستند و باقی کنشگران اجتماعی همچون عالمان و ادیبان و هنرمندان و دولتمردان و کاسبان و صنعتگران را جهت داده اند و با تفکر و اندیشهورزی افقهایی جدیدی را گشودهاند و در آن افق همهی ساختارها همچون علم، هنر، زبان، صنعت و مانند آن را به جنبش و حرکت در آوردهاند.
🔸 ۶. از اینرو در فرهنگ اسلامی، حاکمان و مسئولان جامعه میبایست اهل تفکر و اندیشهورزی باشند که مدیریت آنها مدیریت تفکر بنیان و تدبّرمحور باشد تا پیش و بیش از هر کاری به اگاهیبخشی و #رشد_عقلانی مردمان جامعه اهتمام بورزند. چرا که جامعهی متفکر و رشد یافته میتواند افقهای دوردست را به درستی بنگرد و به جنبش و حرکت درآید و در آن مسیر به چپ و راست منحرف نشود. از این منظر، امر حکومت در درجهی اول از جنس #سیاست و تدبیر است نه از جنس پلیتیک و ساختارهای تعین یافتهی حاکمیتی. در سیاست تدبیر و خردمندی و خروج از سفاهت و حماقت نهفته است.
🔴 ادامه دارد ...
#حکمت_عملی
#تفکر
#اندیشه
#سیاست
#جامعه
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/925
📌 فرمان عمومی پایان مماشات در برخورد با هتک حرمت به مقدسات
🏴 پیام حضرت آیتالله العظمي خامنهای در پی حادثهی تروریستی در حرم حضرت احمد بن موسی (شاهچراغ) شیراز و هتک حرمت مقدسات و اهلبیت (علیهم السلام)
🔻 بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
جنایت شقاوتآمیز در حرم مطهّر حضرت احمد بن موسی علیهماالسلام که به شهادت و مجروح شدن دهها مرد و زن و کودک بیگناه انجامید، دلها را اندوهگین و داغدار کرد. عامل یا عاملان این جنایت اندوهبار یقیناً مجازات خواهند شد ولی داغ عزیزان و نیز هتک حرمت حرم اهل بیت علیهمالسلام جز با جستجو از سررشتهی این فاجعهآفرینیها و اقدام قاطع و خردمندانه دربارهی آن، جبران نخواهد شد.
♦️همه در مقابله با دست دشمن آتشافروز و عوامل خائن یا جاهل و غافل او #وظائفی برعهده داریم؛ از دستگاههای حافظ امنیت و قوهی قضائیه تا فعالان عرصهی فکر و تبلیغ و تا آحاد مردم عزیز باید ید واحدهئی باشند در مقابل #جریانی که به جان مردم و امنیت آنان و مقدسات آنان بیاعتنائی و بیاحترامی روا میدارد. ملت عزیز و دستگاههای مسئول یقیناً بر توطئهی خباثتآمیز دشمنان فائق خواهند آمد، انشاءالله.
🔺 اینجانب به خانوادههای عزادار این حادثه و به مردم شیراز و به همهی ملت ایران تسلیت میگویم و شفای مجروحان را از خداوند متعال مسألت میکنم.
سید علی خامنهای
۵ آبان ۱۴۰۱
#لبیک_یا_خامنه_ای
#شاهچراغ
#امنیت
#برای_ایران
📌رسالت اجتماعی تفکر
بخش دوم
🔹۷. اگر متفکران در جای خود قرار گیرند و نقش اصلی در هدایت و برانگیختن عقول و اصلاح جامعه و ساختارهای آن را بر عهده داشته باشند و در فرهنگ عمومی و رسانهها این مهم به رسمیت شناخته شود به نحوی که از مرجعیت فرهنگی و اجتماعی برخوردار باشند و دیگر کنشگران در ادامه آنها نقش خود را تعریف کنند چنین جامعهای رو به صلاح و پیشرفت خواهد داشت. چرا که افقها و آرمانها را متفکران و اندیشهورزان تعیین میکنند و مسیر فکری و نظری جنبش و حرکت را هموار میسازند و به علم و زبان، هنر و سیاست، صنعت و قانون خلاصه به همه مطالبات و ساختارها معنا و جهت میدهند. از این مهمتر اینکه اهل فکر و اندیشهاند که میتوانند در راه طی شده به درستی تأمل کنند و مسیر آینده را پیشبینی و تدبیر کنند.
🔸 ۸. در چنین جامعهای، اتحاد و همبستگی، اتصال و هماهنگی، انسجام و همکاری، حکمفرما میشود. همگان در جایگاه خود ایستاده و به نقش خود واقفند و بر پایه درک عمیق از منافع عمومی، مسئولیتهای اخلاقی و اجتماعی در جهت آرمانها و افقهای متعالی حرکت میکنند.
تعالی هر جامعهای به رشد تفکر و اندیشهورزی کنشگران آن جامعه وابسته است هر چقدر تفکر و اندیشهورزی در جامعهای عمیقتر و در فرهنگ عمومی گستردهتر باشد تقاضاها و مطالبات از افق بالاتری برخوردار است و ارزش سرمایههای مادی و معنوی، اخلاقی و اجتماعی بیشتر شناخته میشود، منافع عمومی بر منافع شخصی،حزبی و قومی ترجیح مییابد، تصیمگیریها و برنامهریزیها در جهت حفاظت بهتر و بهرهبرداری مسئولانه از همهی سرمایهها در جهت منافع عمومی و تعالی و پیشرفت همه جانبه جامعه خواهد بود.
🔹 ۹. در جامعهای که تفکر کردن و اندیشهورزی در آن ارزش معيار و فرهنگ عمومی و گفتمان رایج باشد امکان گفت و گو و تحمل یکدیگر و شنیدن حرف مخالف وجود دارد و همچنین امکان رشد علمی، هنری، فناوری فراهم است. و الا در جامعهای که تفکر کردن ارزش عمومی و همگانی نباشد، داد و بیداد، جنجال و هیاهو، تقلید و تحجر، قبیلهگرایی سیاسی و فساد اجتماعی حکمران است.
🔸۱۰. لاجرم هر جامعهای آرمانی، تمایزی و مرزی با سایر جوامع دارد و هر آرمان و مرزی دوستی دارد و دشمنی. نمیتوان جامعهی انسانی در این کره خاکی را تصور کرد بدون آنکه مخالفان و دشمنانی داشته باشد که باید با دشمنان مرزبندی کرد و با احتیاط با آنها تعامل داشت، لکن گاه این مرزها و تمایزها، دوستیها و دشمنیها خلط میشود و جای دوست و دشمن عوض میشود و به تبع منافع عمومی و مسیر پیشرفت و تعالی جامعه مختل میشود. اما بواسطه تفکر و اندیشهورزی است که مرزها و تمایزهای حقیقی از تمایزهای وهمی شناخته میشود، دوست از دشمن، رفیق از نارفیق، خیرخواه از بدخواه مشخص میشوند.
🔹۱۱. بازخوانی دوباره هویت در جهان پيچيدهی پساحقیقت و طرحوارهی دهکدهی جهانی و جهانیشدن از دیگر رسالتهای تفکر و اتخاذ تفکر پیچیده در مواجهه با موقعیتهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است. چرا که جهان پیچیدهی امروز را نمیتوان همانند جهان ساده گذشته دانست و هویت را مقولهای ارتکازی و طبیعی قلمداد کرد. بلکه در جهان معنایی امروز، حجم کثیری از معانی و طرحها در فرهنگ عمومی تکثیر شده است وهویتهای سنتی و مرزبندی های هویتی به چالش کشیده شده و هویت مدرن وپسامدرن جایگزین آنها شده است ویا اینکه همهی هویتهای پیشین را درنظم معنایی جدیدی به کار گرفته است. فهم این تمایز هویتی پیچیده هجمههای هویت مدرن غرب عليه نظام هویتی و ارزشی سایر جهانهای اجتماعی و جانمایی هویت درروایت ما ازواقعیت اجتماعی نیازمند بهرهگیری ازتفکر واندیشهورزی بنیادین دربنیادهای هویت وفرهنگ است.
🔸 ۱۲. اگرمتفکران اصیل جامعه به هربهانهای گوشه نشین شوند واز حوزهی عمومی کنار گذاشته شوند ویا مورد اقبال مردم و رسانهها واقع نشوند، #شبهمتفکران بر اریکه منبر ورسانهها واجتماعات تکیه میزنند وباحرفهای شبهفکری وشبهاندیشهای افراد راجذب، ذهن آنها رادرگیر وجان آنان رابیمار میکنند. به تعبیر دیگر وقتی تفکر وخرد ازجامعهای رخت میبندد داعیه تفکر و خردمندی باقی هست.
شبهمتفکران، چهرههای مشهوری هستند که نه به جهت عمق فکر ویا اندیشهورزی حکیمانه بلکه به جهت جذابیتهای شخصیتی همچون زیبایی سخن، جذابی چهره، بازیگری تردستانه مورد توجه برنامهسازان سیاسی، اجتماعی وفرهنگی قرار میگیرند وبه استخدام آنها در میآیند تا درجهت تأمین منافع آنها نقش بازی کنند. لذا دریک فرابند پرهزینهی رسانهای وبا شگردهای جذاب تبلیغاتی نامدار و نشانه میشوند وبا اعتماد به نفس درنقش متفکر واندیشهورز ظاهر میشوند وجذب طرفدار مرید میپردازند.
🔴 ادامه دارد
#حکمت_عملی
#تفکر
#اندیشه
#عقلانیت
#سیاست
#هویت
#جامعه
#مسئولیت_اجتماعی
#شبهمتفکران
#جامعه_احساسی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌رسالت اجتماعی تفکر
بخش سوم
🔸 ۱۳. عموم شبهمتفکران نه اهل تخصصاند و نه اهل تعمق؛ نه ریشه در سنت عمیق معارف و علوم اسلامی دارند و نه تلمذ و بهرهگیری واقعی از استادان و متفکران و متخصصان. بلکه بیشتر بر مهارت خطابه و بازیگری تکیه دارند و از ترجمه مقالات مجلات خارجی توسط مریدان و گروههای پیرامونی بهره میگیرند و همانها را با آب و تاب به خورد جامعه میدهند. شبهمتفکران با القابی پر لعاب و اصطلاحاتی دهنپر کن در اجتماعات عمومی ظاهر میشوند و در هر خطابهای کل زمین و آسمان را به هم پیوند میزنند و هر امر بیربطی را به هم ربط میدهند و روایتی ماجراجویانه از وقایع تاریخی میسازند و وضع امروز را ساخته و پرداختهی شیاطین و انجمنهای سری و نیروهای نظامی و امثالهم معرفی میکنند و نهایتا به تجویز نسخههای درمانی میپردازند.
🔹۱۴. رمز موفقیت شبهمتفکران در پرگویی، کلیگویی، دمیدن در اتش تضادهای اجتماعی و دوقطبی سازی جامعه است یک طرف را سفید و طرف دیگر را سیاه مطلق و شر غالب جلوه میدهد. آنها با بهرهگیری از احساسات افراد در جامعهی احساسی، اساس جامعه را تضاد و تقابل معرفی میکنند و همواره به دنبال مقصر جلوهدادن دیگران و ویژه نشان دادن خود هستند.
🔸 ۱۵. این افراد با پرگویی، کلیگویی، بیربط گویی، تضادپروری نه تنها مخاطبان خود را به تفکر و اندیشهورزی دعوت نمیکنند و بر کتابخوانی و مطالعهی آنان اصراری ندارند بلکه بر تعطیلی عقل و اندیشه اصرار میورزند و مخاطبان و جامعه را در وضعیت جنگی، تضاد و احساسی نگه میدارند و به سطحینگری و ظاهربینی و باورمندی مقلدانه و احساسی افراد جامعه دل خوش دارند و از آنها در جهت منافع حزبی و سیاسی، اقتصادی و شخصی بهرهبرداری میکنند. هر چند با شگردهای جذّاب تبلیغاتی و ابزار متنوع رسانهای چنین جلوه میدهند که این خیر و صلاح آنهاست و آنها هم تنها خیرخواهان و اصلاحگران جامعه هستند.
🔹 ۱۶. بنابراین جامعهی احساسی محصول غلبه شبهمتفکران درجامعه وفرهنگ عمومی و کنار زدن متفکران واندیشهورزان حقیقی ازعرصههای عمومی ورسانهای است که به تضعیف یا تعطیلی اندیشهورزی، عاقبت بینی و تدبیر امور و مسئولیتپذیری و همچنین گسترش احساسات، هیجانات و سطحینگری و ظاهر بینی ومسئولیتگریزی منجر میشود. با غلبهی احساسات، پشتوانهی فرهنگ، اقتصاد و سیاست هم کنار میرود
🔸 ۱۷. مهمترین ابزار شبهمتفکران بهرهگیری حداکثری ازرسانهها و شگردهای تبلیغاتی وارتباطی است. درحقیقت بزرگترین رقیب تفکر و اندیشهورزی درجهان پساحقیقت وعصرارتباطات، رسانهها وفناوریهای پیچیدهی نوین هستند که به تعطیلی عقل عمومی وتضعیف حافظهی انسانی وواگذاری همه محفوظات انسانی ومحاسبات زندگی به رایانهها وفناوریهای برآمده ازهوش مصنوعی تمرکز دارند.
🔹 ۱۸. براین اساس نیاز به تفکر ورسالت اندیشهورزی بیش ازهر دورانی مهم و پیچیده است تابدین واسطه انسانها بتواند ازاسارتهای شناختی واحساسی رهایی یابند وبر حاکمیت مطلق العنان رسانهها وفناوریهای شناختی غلبه کنند و آنها را تحت ارادهی عاقلانه واندیشهی حکیمانه درجهت گفتمانسازی، اقناعگری، و حرکت درمسیر افقهای متعالی وزندگی بهتر رام وتسخیر سازند.
🔸 ۱۹. برای پیروزی دراین میدان پیچیده و معرکهی پر آسیب جنگ شناختی، بیش از هر زمانی به تفکر عمیق افقگشا واندیشهورزی اصیل وراهنما نیازمندیم. فقط یا تفکر و اندیشهورزی و خردمندی است شرایط ولوازم سفر فراهم میشود وموانع شناخته و میتوان مهیای برای رفع موانع وهمواره ساخت راه حرکت شد. بدون تفکر نمیتوان شرایط ماتقدم تعالی و موانع پیشرفت را وامکانات وسرمایهها واقتضائات فعلیت آنها دربستر زمان ومکان راشناخت.
🔹 ۲۰. بدون تردید راه تفکر واندیشهورزی نیزمراجعه به اندیشهورزان اصیل واستادان ومعلمان تفکری است که ریشه درتراث فکری و فرهنگی خود دارند وبا غور در تاریخ فکر و اصول اندیشه و نظرگاههای مختلف فکری و نظری راهنمای آینده هستند. تفکر و اندیشهورزی قوام بخش جامعه و پشتوانهی فرهنگ، سیاست و اقتصاد است.
🔸 ۲۱. ۱. شناخت این متفکران، ۲. انس با آثار و میراث فکری و معرفتی آنان، ۳. فهم نسبت آنها با عقل، علم و جامعه و همچنین ۴. کشف روشهای اندیشهورزی، مسئله یابی و پاسخ گویی آنها مقدمهی متفکر شدن امروز ماست.
🔹 ۲۲. و ۱. آزاد سازی فرهنگ عمومی و رسانهها از سلطهی فکری وفرهنگی شبهمتفکران ونشاندن آنها درجایگاه خود، ۲. بازگشت جامعه به متفکران اصیل واستقبال از معلمان اندیشه و تفکر، ۳. بازیابی هویت اجتماعی برپایه تفکرات عمیق افقگشا واندیشههای اصیل راهنما، ازجمله مقدمات گفتمانسازی تفکر واندیشهورزی درجامعه است.
🔴 ادامه دارد...
#حکمت_عملی
#تفکر
#اندیشه
#عقلانیت
#سیاست
#جامعه
#مسئولیت_اجتماعی
#شبهمتفکران
#جامعه_احساسی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌رسالت اجتماعی تفکر
بخش چهارم
🔸 ۲۳. تفکر و اندیشهورزی محصول قوه عقل است که میبایست به عقلانیت منتهی شود. میان عقل و عقلانیت باید تفاوت گذاشت. عقل جوهره نفس آدمي و قوه ادراکی انسان است که اگر به کار گرفته شود موجب تفکر و اندیشهورزی میشود، ولی عقلانیت، نگرشی نظاممند به هستی و انسان در بستر زمان و مکان است که در درون یک نظام فکری و دستگاه محاسباتی، همهی کنشهای علمی، گرایشی و بدنی انسان سامان مییابند و حرکتی منسجم و به هم پیوسته را در عرصههای متنوع زندگی به بار میآورد. بنابراین تفکر و اندیشه پشتوانهی عقلانیت و نظام عقلانی زندگی و دستگاه محاسباتی انسان در مواجهه با پدبدههای زمانمند و مکانمند اجتماعی است. تفکر و اندیشهورزی میبایست شرایط عقلانیت و نظم عقلانی زندگی را در زمانهای که در آن به سر میبریم مهیا کند. لذا متفکران و اندیشهورزان جامعه با هر گرایش و تخصصی میتوانند معلم تفکر و مربی خرد مردم باشند و عقل آنها را مستحکم کنند و از فروریختن عقل و غلبهی فروبستها بر جامعه جلوگیری کنند و راه آینده را هموار سازند.
🔹 ۲۴. شرایط و ویژگیهای تفکر و اندیشه ورزی
هرگونه فعالیت ذهنی را نمیتوان تفکر و اندیشه دانست بلکه تفکر نوع خاصی از فعالیت ذهنی است که دارای ویژگیها و شرایطی است.
۱. پرسشگری، واقعیتیابی و حقیقتجویی و سنجش منطقی یافتهها و پرهیز از مغالطات و غلبهی احساسات و تمایلات و آرزوها؛
۲. جامع نگری و توجه به همهی لایهها و سطوح و ارتباطات واقعیت و پرهیز از تقلیل گرایی و کوته بینی؛
۳. تعمق در حقیقت اشیا و روابط وجودی میان اشیا (از طریق تجرید، ترکیب و تعمیم) و پرهیز از سطحیگرایی و ظاهرگرایی؛
۴. انعطاف، پویایی، خلاقیت و نوآوری و پرهیز از مطلق گرایی عام، کهنهگرایی، تعصب محوري؛
۵. شکیبایی، حلم و تأنی در فهم مسائل، حرکت گام به گام و فرایندی ذهن برای حل مسئله و پرهیز از شتاب و عجله و ارائه پاسخهای تخیلی و توهمی؛
۶. موقعیت سنجی و توجه به هدفهای بلند و شرایط و اقتضائات زمان و مکان حال و آینده(آیندهنگری) و پرهیز از ثابتپنداری متغیرها و اعتباریات،
۷. انسجام، نظاممندی و شبکه سازی و پرهیز از نگرش جزیرهای و کشکولی، تشتت و پریشانگویی(از هر دری و در هر موضوعی سخن گفتن)؛
۸. زندگیگرایی، مسئلهیابی، حل مسئله و توجه به کارآمدی در عرصههای مختلف زندگی و عمل و پرهیز از انتزاعیاندیشی محض و رویایی نگریستن به زندگی، کلیگوی در گفتار و نوشتار؛
۹. انتقادی و راهبردی به معنای توجه همزمان به قوتها و ضعفها، فرصتها و تهدیدها؛
۱۰. شنیدن کامل نظرات مختلف، تأمل دقیق در سخن مخالفان و نقد ناقدان، بررسی منطقی و انتقادی اندیشهها و پرهیز از جمود روانی، خود مطلقپنداری، نقدناپذیری.
🔴 پایان.
#حکمت_عملی
#تفکر
#اندیشه
#عقلانیت
#تفکر_انتقادی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 وفات حکیم سیاست متعالیه
دکتر "علیرضا صدرا"، استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران شب گذشته دار فانی را وداع گفت. به همین مناسبت پیامی از سوی حجت الاسلام و المسلمین استاد نجف لک زایی رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و معاونت پژوهش دفتر تبلیغات اسلامی صادرشد:
بسم الله الرحمن الرحیم
«يَرْفَعْ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ» (مجادله/۱۱)
ارتحال دانشمند معظم، متفکر گرانمایه و اندیشمند حکیم عرصهی فلسفهی سیاسی اسلامی «دکتر علیرضا صدرا» ضایعهی جانکاهی است که دلمان را عزادار کرد. این ضایعه را به جامعهی علمی ایران عزیز، اساتید، همکاران، علاقهمندان، دانشجویان و بهویژه همسر، فرزندان و بستگان محترم آن مرحوم تسلیت میگویم.
مجاهدتها و تکاپوهای علمی آن استاد فقید در عرصهی اندیشهی سیاسی اسلامی فراموشنشدنی است. گامهای مفیدی که دکتر صدرا برای حل مسائل مبتلابه جمهوری اسلامی علیالخصوص تدوین الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت برداشتند، قابل توجه بوده و بیشک باقیات الصالحات ایشان محسوب میشود. ایشان ازیکسو از محضر اساتید صاحبنامی همچون «علامه محمدتقی جعفری» بهره برده و با این پشتوانه به کرسیهای اندیشهی سیاسی اسلامی و ایرانی رونق بخشیده است؛ و ازسویدیگر کثیری از شاگردان را در این حوزه پرورش داد که هر کدام از آنها اینک از اساتید برجستهی مطالعات سیاسی اسلامی در کشورمان شمرده میشوند. ایشان در پایهگذاری مراکز و گروههای فعال مطالعات سیاسی اسلامی این مرز و بوم، همچون دانشگاه باقرالعلوم علیهالسلام بهویژه «گروه علوم سیاسی» این دانشگاه، نقش برجستهای داشتند.
اینجانب که از دورهی کارشناسی علوم سیاسی محضر ایشان را در درک کردهام و تا دو روز قبل از رحلتشان این ارتباط تداوم داشت، وی را فردی آراسته به فضایل و مکارم اخلاقی در حدّ اعلی، نظریهپردازی مسلط به مبانی اسلامی، متفکری معطوف به حل مسائل راهبردی نظام، مدیری کوشا در جهت ارتباط و همافزایی نخبگان حوزوی و دانشگاهی یافتم که توانسته بود دو زیور حلم و علم را بهدور از افراط و تفریط کنار هم جمع کند. همکاری ایشان با «پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی» پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به تولید آثاری منتهی گردید که بخشی از آنها منتشر و بخشی نیز در دست انتشار است. دکتر صدرا در «گروه فلسفه سیاسی» مجمع عالی حکمت اسلامی، از آغاز تاسیس تا پایان عمر شریفشان حضوری موثر داشتند؛ اینک در نبود ایشان، از برکات این حضور سالیان سال بهره خواهیم گرفت.
بر دوستداران ایشان واضح است که زندهنگهداشتن یاد و نام «دکتر صدرا» در گرو توجه روزافزون به دغدغههای این استاد فقید، بهویژه در عرصهی گسترش و ترویج اندیشهی سیاسی اسلامی و کاربست آنها در عرصهی عمل از طریق گسترش حکمت عملی و توجه به کارآمدی نظام و ارتقای بهرهوری و اثربخشی، علیالخصوص تعالی و ارتقای حکمرانی در سطح ایران، جهان اسلام و نظام بینالملل است. نقش این متفکر فرهیخته در گسترش مطالعات سیاسی اسلامی، توجه به متفکران قویم این شاخهی دانشی، احیای آثار حکما و فقهای متأله همچون: فارابی، خواجه نصیرالدین طوسی، صدرالمتألهین، علامه نائینی و امام خمینی رحمهاللهعلیه، تحکیم مردمسالاری دینی و در یککلام طرح و ارایهی «سیاست متعالیه» از خاطرها فراموش نخواهد شد.
خدای متعال این روح بیقرار و رحلتگزیده را غریق رحمت واسعهی خود فرماید و اجر جزیل و صبر جمیل را نصیب باقیماندگانشان گرداند. به ما نیز توفیق عنایت فرماید تا همچون آن استاد محبوب در ظلّ و ذیل قرآن و عترت در گسترش معارف ثقلین موفق باشیم.
نجف لکزایی
معاون پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی
و رییس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
#سیاست_متعالیه
#دکتر_علیرضا_صدرا
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
برخی از آثار ارزشمند دکتر علیرضا صدرا در زمینه امتداد سیاسی حکمت متعالیه
#سیاست_متعالیه
#دکتر_علیرضا_صدرا
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121