یک جام #شراب صد #دل و دین ارزد
یک جرعهٔ می مملکت چین ارزد
#جز_بادهٔ_لعل_نیست_در_روی_زمین
تلخی که هزار جان شیرین ارزد
#اشعار_خیام_در_مورد_مرگ #اشعار_خیام
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1537
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
۲۲ مهر ۱۴۰۲
آن لعل در آبگینهٔ ساده بیار
وآن محرم و مونس هر آزاده بیار
#چون_میدانی_که_مدت_عالم_خاک
باد است که زود بگذرد باده بیار
#اشعار_خیام_در_مورد_خدا_صوتی #اشعار_خیام
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/1534
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
۲۲ مهر ۱۴۰۲
با جوانی سر #خوش است این پیر بی تدبیر را
جهل باشد با جوانان پنجه کردن پیر را
من که با مویی به قوت برنیایم ای عجب
با یکی افتادهام کاو بُگسلد زنجیر را
چون کمان در بازو آرد سروقدِ سیمتن
آرزویم میکند کآماج باشم تیر را
میرود تا در کمند افتد به پای #خویشتن
گر بر آن دست و کمان چشم اوفتد نخجیر را
کس ندیدست آدمیزاد از تو #شیرینتر سخن
شِکَّر از پستان مادر #خوردهای یا شیر را
روز بازار جوانی پنج روزی بیش نیست
نقد را باش ای پسر کآفت بود تأخیر را
ای که گفتی دیده از دیدار بت رویان بدوز
هر چه گویی چاره دانم کرد جز تقدیر را
زهد پیدا کفر پنهان بود چندین روزگار
پرده از سر برگرفتیم آن همه تزویر را
#سعدیا در پای جانان گر به خدمت سر نهی
همچنان عذرت بباید #خواستن تقصیر را
#با_جوانی_سر_خوش_است_این_پیر_بی_تدبیر_را #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/643
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
۲۲ مهر ۱۴۰۲
این مطرب از کجاست که برگفت #نام دوست
تا جان و جامه بذل کنم بر پیام دوست
دل زنده میشود به امید وفای یار
جان رقص میکند به سماع کلام دوست
تا نفخ صور بازنیاید به #خویشتن
هرک اوفتاد مست محبت ز جام دوست
من بعد از این اگر به دیاری سفر کنم
هیچ ارمغانیی نبرم جز سلام دوست
رنجور #عشق به نشود جز به بوی یار
ور رفتنیست جان ندهد جز به #نام دوست
وقتی امیر مملکت #خویش بودمی
اکنون به اختیار و ارادت #غلام دوست
گر دوست را به دیگری از من فراغتست
من دیگری ندارم قایم مقام دوست
بالای بام دوست چو نتوان نهاد پای
هم چاره آن که سر بنهی #زیر بام دوست
درویش را که #نام برد پیش پادشاه
هیهات از افتقار من و احتشام دوست
گر کام دوست کشتن #سعدیست باک نیست
اینم حیات بس که بمیرم به کام دوست
#این_مطرب_از_کجاست_که_برگفت_نام_دوست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/642
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
۲۲ مهر ۱۴۰۲
اول دفتر به #نام ایزد دانا
صانع پروردگار حی توانا
اکبر و اعظم، خدای عالم و آدم
صورت #خوب آفرید و سیرت #زیبا
از در بخشندگی و بندهنوازی
مرغ هوا را نصیب و ماهی دریا
قسمت #خود میخورند مُنعِم و درویش
روزی #خود میبرند پشّه و عَنقا
حاجت موری به علم غیب بداند
در بن چاهی به #زیر صخرهٔ صَمّا
جانور از نطفه میکند، شکر از نی
برگِ تر از چوب خشک و چشمه ز خارا
شربت نوش آفرید از مگس نحل
نخل تناور کند ز دانهٔ خرما
از همگان بینیاز و بر همه مشفق
از همه عالم نهان و بر همه پیدا
پرتو نور سرادقات جلالش
از عظمت، ماورای فکرت دانا
خود نه زبان در دهان عارف مدهوش
حمد و ثنا میکند که موی بر اعضا
هر که نداند سپاس نعمت امروز
حیف #خورد بر نصیب رحمت فردا
بار خدایا مهیمنی و مدبر
وز همه عیبی مقدسی و مبرا
ما نتوانیم حق حمد تو گفتن
با همه کروبیان عالم بالا
#سعدی از آنجا که فهم اوست سخن گفت
ور نه کمال تو، وهم کی رسد آنجا؟
#با_جوانی_سر_خوش_است_این_پیر_بی_تدبیر_را #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/643
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
۲۲ مهر ۱۴۰۲
ای پیکِ پیخجسته که داری نشانِ دوست
با ما مگو بهجز سخنِ #دلنشانِ دوست
حال از دهان دوست شنیدن چه #خوش بُوَد
یا از دهانِ آن که شنید از دهانِ دوست
ای یارِ آشنا عَلَمِ کاروان کجاست؟
تا سر نهیم بر قدمِ ساربانِ دوست
گر زر فدای دوست کنند اهلِ روزگار
ما سر فدای پای رسالترسانِ دوست
دردا و حسرتا که عنانم ز دست رفت
دستم نمیرسد که بگیرم عنانِ دوست
رنجورِ #عشقِ دوست چنانم که هرکه دید
رحمت کند مگر #دلِ #نامهربانِ دوست
گر دوست بنده را بِکُشَد یا بپرورد
تسلیم از آنِ بنده و فرمان از آنِ دوست
گر آستینِ دوست بیفتد به دستِ من
چندان که زندهام سرِ من و آستانِ دوست
بیحسرت از جهان نرود هیچکس به در
إِلّا شهیدِ #عشق به تیر از کمانِ دوست
بعد از تو هیچ در #دلِ #سعدی گذر نکرد
وان کیست در جهان که بگیرد مکانِ دوست؟
#ای_پیکِ_پیخجسته_که_داری_نشانِ_دوست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/641
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
۲۲ مهر ۱۴۰۲
تا دستها کمر نکنی بر میان دوست
بوسی به کام #دل ندهی بر دهان دوست
دانی حیات کشته #شمشیر #عشق چیست
سیبی گزیدن از رخ چون بوستان دوست
بر ماجرای خسرو و #شیرین قلم کشید
شوری که در میان من است و میان دوست
خصمی که تیر کافرش اندر غزا نکشت
خونش بریخت ابروی همچون کمان دوست
دل رفت و دیده #خون شد و جان ضعیف ماند
وآن هم برای آن که کنم جان فشان دوست
روزی به پای مرکب تازی درافتمش
گر کبر و #ناز باز نپیچد عنان دوست
هیهات کام من که برآید در این طلب
این بس که #نام من برود بر زبان دوست
چون جان سپردنیست به هر صورتی که هست
در کوی #عشق #خوشتر و بر آستان دوست
با #خویشتن همیبرم این شوق تا به خاک
وز خاک سر برآرم و پرسم نشان دوست
فریاد مردمان همه از دست دشمن است
فریاد #سعدی از #دل #نامهربان دوست
#تا_دستها_کمر_نکنی_بر_میان_دوست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/640
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
۲۲ مهر ۱۴۰۲
#صبحدم خاکی به صحرا برد باد از کوی دوست
بوستان در عنبر سارا گرفت از بوی دوست
دوست گر با ما بسازد دولتی باشد عظیم
ور نسازد میبباید ساختن با #خوی دوست
گر قبولم میکند مملوک #خود میپرورد
ور براند پنجه نتوان کرد با بازوی دوست
هر که را خاطر به روی دوست رغبت میکند
بس پریشانی بباید بردنش چون موی دوست
دیگران را عید اگر فرداست ما را این دمست
روزه داران ماه نو بینند و ما ابروی دوست
هر کسی بی #خویشتن جولان #عشقی میکند
تا به چوگان که در #خواهد فتادن گوی دوست
دشمنم را بد نمیخواهم که آن بدبخت را
این عقوبت بس که بیند دوست همزانوی دوست
هر کسی را #دل به صحرایی و باغی میرود
هر کس از سویی به دررفتند و عاشق سوی دوست
کاش باری باغ و بستان را که تحسین میکنند
#بلبلی بودی چو #سعدی یا #گلی چون روی دوست
#صبحدم_خاکی_به_صحرا_برد_باد_از_کوی_دوست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/635
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
۲۲ مهر ۱۴۰۲
مرا تو غایت مقصودی از جهان ای دوست
هزار جان عزیزت فدای جان ای دوست
چنان به دام تو الفت گرفت مرغ #دلم
که یاد مینکند عهد آشیان ای دوست
گرم تو در نگشایی کجا توانم رفت
به راستان که بمیرم بر آستان ای دوست
دلی شکسته و جانی نهاده بر کف دست
بگو بیار که گویم بگیر هان ای دوست
تنم بپوسد و خاکم به باد ریزه شود
هنوز مهر تو باشد در استخوان ای دوست
جفا مکن که بزرگان به خردهای ز رهی
چنین سبک ننشینند و سرگران ای دوست
به لطف اگر بخوری #خون من روا باشد
به قهرم از نظر #خویشتن مران ای دوست
مناسب لب لعلت حدیث بایستی
جواب تلخ بدیعست از آن دهان ای دوست
مرا رضای تو باید نه زندگانی #خویش
اگر مراد تو قتلست وارهان ای دوست
که گفت #سعدی از آسیب #عشق بگریزد
به دوستی که #غلط میبرد گمان ای دوست
که گر به جان رسد از دست دشمنانم کار
ز دوستی نکنم توبه همچنان ای دوست
#مرا_تو_غایت_مقصودی_از_جهان_ای_دوست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/638
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
۲۲ مهر ۱۴۰۲
شادی به روزگار گدایان کوی دوست
بر خاک ره نشسته به امید روی دوست
گفتم به گوشهای بنشینم ولی #دلم
ننشیند از کشیدن خاطر به سوی دوست
صبرم ز روی دوست میسر نمیشود
دانی طریق چیست تحمل ز #خوی دوست
ناچار هر که #دل به غم روی دوست داد
کارش به هم برآمده باشد چو موی دوست
خاطر به باغ میرودم روز نوبهار
تا با درخت #گل بنشینم به بوی دوست
فردا که خاک مرده به حشر آدمی کنند
ای باد خاک من مطلب جز به کوی دوست
#سعدی چراغ مینکند در شب فراق
ترسد که دیده باز کند جز به روی دوست
#شادی_به_روزگار_گدایان_کوی_دوست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/636
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
۲۲ مهر ۱۴۰۲
مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست
یا شب و روز به جز فکر توام کاری هست
به کمند سر زلفت نه من افتادم و بس
که به هر حلقه موییت گرفتاری هست
گر بگویم که مرا با تو سر و کاری نیست
در و دیوار گواهی بدهد کآری هست
هر که عیبم کند از #عشق و ملامت گوید
تا ندیدهست تو را بر منش انکاری هست
صبر بر جور رقیبت چه کنم گر نکنم
همه دانند که در صحبت #گل خاری هست
نه منِ خام طمع #عشق تو میورزم و بس
که چو منْ سوخته در خیلِ تو بسیاری هست
باد، خاکی ز مُقام تو بیاورد و ببرد
آب هر طیب که در کلبه #عطاری هست
من چه در پای تو ریزم که پسند تو بود
جان و سر را نتوان گفت که مقداری هست
من از این #دلق مُرَقّع به درآیم روزی
تا همه خلق بدانند که زُنّاری هست
همه را هست همین داغ محبّت که مراست
که نه مستم من و در دور تو هشیاری هست
#عشق #سعدی نه حدیثیست که پنهان مانَد
داستانیست که بر هر سر بازاری هست
#مشنو_ای_دوست_که_غیر_از_تو_مرا_یاری_هست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/630
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
۲۲ مهر ۱۴۰۲
مرا #خود با تو چیزی در میان هست
و گر نه روی #زیبا در جهان هست
وجودی دارم از مهرت گدازان
وجودم رفت و مهرت همچنان هست
مبر ظن کز سرم سودای #عشقت
رود تا بر زمینم استخوان هست
اگر پیشم نشینی #دل نشانی
و گر غایب شوی در #دل نشان هست
به گفتن راست #ناید #شرح حسنت
ولیکن گفت #خواهم تا زبان هست
ندانم قامتست آن یا قیامت
که میگوید چنین سرو روان هست
توان گفتن به مه مانی ولی ماه
نپندارم چنین #شیرین دهان هست
بجز پیشت نخواهم سر نهادن
اگر بالین نباشد آستان هست
برو #سعدی که کوی وصل جانان
نه بازاریست کان جا قدر جان هست
#مرا_خود_با_تو_چیزی_در_میان_هست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/634
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
۲۲ مهر ۱۴۰۲