eitaa logo
الهام انیمیشن
92 دنبال‌کننده
27 عکس
387 ویدیو
1 فایل
بهترین انیمیشن های جدید دوبله فارسی دخترانه کارتون جدید دوبله فارسی کامل پسرانه خنده دار فیلم سینمایی کودکانه خنده دار خارجی دوبله فارسی انیمیشن سینمایی خنده دار دوبله فارسی لیست بهترین انیمیشن های دنیا دوبله فارسی
مشاهده در ایتا
دانلود
باز از دوشین در سر خمار دارم وز باغ وصل جانان در کنار دارم سرمست اگر به سودا برهم زنم جهانی عیبم مکن که در سر سودای یار دارم ساقی بیار جامی کز زهد توبه کردم مطرب بزن نوایی کز توبه عار دارم سیلاب نیستی را سر در وجود من ده کز خاکدان هستی بر غبار دارم شستم به آب غیرت نقش و نگار ظاهر کاندر سراچه نقش و نگار دارم موسی طور در وادی تمنا مجروح لن ترانی چون هزار دارم رفتی و در رکابت رفت و صبر و دانش بازآ که نیم جانی بهر نثار دارم چندم به سر دوانی پرگاروار گردت سرگشته‌ام ولیکن پای استوار دارم عقلی تمام باید تا قرار گیرد عقل از کجا و کو تا برقرار دارم زان می که ریخت در کام جان تا بامداد محشر در سر خمار دارم ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/323 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
گر به رخسار چو ماهت صنما می‌نگرم به حقیقت اثر لطف خدا می‌نگرم تا مگر دیده ز روی تو بیابد اثری هر زمان صد رهت اندر سر و پا می‌نگرم تو به حال من مسکین به جفا می‌نگری من به خاک کف پایت به وفا می‌نگرم آفتابی تو و من ذره مسکین ضعیف تو کجا و من سرگشته کجا می‌نگرم سر زلفت ظلمات است و لبت آب حیات در سواد سر زلفت به خطا می‌نگرم هندوی چشم مبیناد رخ ترک تو باز گر به چین سر زلفت به خطا می‌نگرم راه تو دراز است ولی وار می‌روم وز سر حسرت به قفا می‌نگرم ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/318 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
من اگر نظر حرام است بسی گناه دارم چه کنم نمی‌توانم که نظر نگاه دارم ستم از کسیست بر من که ضرورت است بردن نه قرار زخم نه مجال آه دارم نه فراغت نشستن نه شکیب رخت بستن نه مقام ایستادن نه گریزگاه دارم نه اگر همی‌نشینم نظری کند به رحمت نه اگر همی‌گریزم دگری پناه دارم بسم از قبول عامی و صلاح نیکنامی چو به ترک سر بگفتم چه غم از کلاه دارم تن من فدای جانت سر بنده وآستانت چه مرا به از گدایی چو تو پادشاه دارم چو تو را بدین شگرفی قدم صلاح باشد نه مروت است اگر من نظر تباه دارم چه شب است یا رب امشب که ستاره‌ای برآمد که دگر نه و نه مهر ماه دارم مکنید دردمندان از شب جدایی که من این صباح روشن ز شب سیاه دارم که نه روی دیدن گنه است پیش تو گمان نیک بردی که من این گناه دارم ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/320 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
من دوست می‌دارم جفا کز دست جانان می‌برم طاقت نمی‌دارم ولی افتان و خیزان می‌برم از دست او جان می‌برم تا افکنم در پای او تا تو نپنداری که من از دست او جان می‌برم تا سر برآورد از گریبان آن نگار سنگدل هر لحظه از بیداد او سر در گریبان می‌برم خواهی به لطفم گو بخوان به قهرم گو بران طوعا و کرها بنده‌ام فرمان می‌برم درمان درد عاشقان صبر است و من دیوانه‌ام نه درد ساکن می‌شود نه ره به درمان می‌برم ای ساربان آهسته رو با صبر کن تو بار جانان می‌بری من بار هجران می‌برم ای روزگار عافیت شکرت نکردم دستی که در آغوش بود اکنون به دندان می‌برم گفتم به پایان آورم در عمر با او شبی حالا به روی او روزی به پایان می‌برم دگربار از وطن عزم سفر کردی چرا از دست آن ترک خطا یرغو به قاآن می‌برم من ندانم وصف او گفتن سزای قدر او گل آورند از بوستان من به بستان می‌برم ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/319 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
بی‌تو حرام است به خلوت نشست حیف بود در به چنین روی بست دامن دولت چو به دست اوفتاد گر بهلی باز نیاید به دست این چه نظر بود که بریخت؟ وین چه نمک بود که ریشم بخست؟ هر که بیفتاد به تیرت نخاست وان که درآمد به کمندت نجست ما به تو یکباره مقید شدیم مرغ به دام آمد و ماهی به شست صبر قفا و به راهی گریخت عقل بلا دید و به کنجی نشست بار مذلت بتوانم کشید عهد محبت نتوانم شکست وین رمقی نیز که هست از وجود پیش وجودت نتوان گفت هست هرگز اگر راه به معنی برد سجدهٔ صورت نکند بت‌پرست مستی خمرش نکند آرزو هر که چو شود از مست ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/322 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
به خدا اگر بمیرم که از تو برنگیرم برو ای طبیبم از سر که دوا نمی‌پذیرم همه عمر با حریفان بنشستمی و تو بخاستی و نقشت بنشست در ضمیرم مده ای حکیم پندم که به کار در نبندم که ز گزیر است و ز دوست برو ای سپر ز پیشم که به جان رسید پیکان بگذار تا ببینم که که می‌زند به تیرم نه نشاط دوستانم نه فراغ بوستانم بروید ای به سفر که من اسیرم تو در آب اگر ببینی حرکات را به زبان بگویی که به حسن بی‌نظیرم تو به بیاسای و به عیش و کامرانی که نه من غنوده‌ام دوش و نه مردم از نفیرم نه توانگران ببخشند فقیر را نظری کن ای توانگر که به دیدنت فقیرم اگرم چو عود سوزی تن من فدای جانت که است عیش مردم به روایح عبیرم نه تو گفته‌ای که نبرد ز دست من جان نه به خاک پای مردان چو تو می‌کشی نمیرم ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/317 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
گر من ز محبتت بمیرم دامن به قیامتت بگیرم از دنیی و آخرت گزیر است وز صحبت دوست ای مرهم ریش دردمندان درمان دگر نمی‌پذیرم آن کس که به جز تو کس ندارد در هر دو جهان من آن فقیرم ای محتسب از جوان چه من توبه نمی‌کنم که پیرم یک روز کمان ابروانش می‌بوسم و گو بزن به تیرم ای باد عنبرین بوی در پای لطافت تو میرم چون می‌گذری به خاک گو من به فلان زمین اسیرم در نمی‌روم که بی دوست پهلو نه است بر حریرم ای مونس روزگار رفتی و نرفتی از ضمیرم ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/316 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
من این طمع نکنم کز تو کام برگیرم مگر ببینمت از دور و گام برگیرم من این خیال نبندم که دانه‌ای به مراد میان این همه تشویش دام برگیرم ستاده‌ام به گرم قبول کنی و گر نخواهی کفش برگیرم مرا ز دست تو گر منصفی و گر ظالم گریز نیست که مقام برگیرم ز فکرهای پریشان و بارهای فراق که بر است ندانم کدام برگیرم گرم هزار تعنت کنی و طعنه زنی من آن نیم که ره انتقام برگیرم گرم جواز نباشد به بارگاه قبول و گر مجال نباشد که کام برگیرم از این قدر نگریزم که بوسی از دهنت اگر حلال نباشد حرام برگیرم ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/315 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
از تو با مصلحت نمی‌پردازم همچو پروانه که می‌سوزم و در پروازم گر توانی که بجویی امروز بجوی ور نه بسیار بجویی و نیابی بازم نه چنان معتقدم که‌م نظری سیر کند یا چنان تشنه که جیحون بنشاند آزم همچو چنگم سر تسلیم و ارادت در پیش تو به هر ضرب که بزن و بنوازم گر به آتش بریم صد ره و بیرون آری زر که همان باشم اگر بگدازم گر تو آن جور پسندی که به سنگم بزنی از من این جرم نیاید که خلاف آغازم خدمتی از دست نیاید چه کنم سر نه چیزیست که در پای عزیزان بازم من خراباتیم و عاشق و دیوانه و مست بیشتر چه حکایت بکند غمازم ماجرای دیوانه بگفتم به طبیب که همه شب در چشم است به فکرت بازم گفت از این نوع شکایت که تو داری درد است ندانم که چه درمان سازم ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/314 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
نظر از مدعیان بر تو نمی‌اندازم تا نگویند که من با تو نظر می‌بازم آرزو می‌کندم در همه عالم صیدی که نباشند حسود انبازم درد پنهان فراقم ز تحمل بگذشت ور نه از نرسیدی به زبان آوازم چون کبوتر بگرفتیم به دام سر زلف دیده بردوختی از خلق جهان چون بازم به سرانگشت بخواهی مسکینان برد دست واپوش که من پنجه نمی‌اندازم مطرب آهنگ بگردان که دگر هیچ نماند که از این پرده که گفتی به درافتد رازم کس ننالید در این عهد چو من در غم دوست که به آفاق نظر می‌رود از چند گفتند که باز آی گفتم از دوست نشاید که به پردازم ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/313 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
چنان به موی تو آشفته‌ام به بوی تو مست که نیستم خبر از هر چه در دو عالم هست دگر به روی کسم دیده بر نمی‌باشد خلیل من همه بت‌های آزری بشکست مجال نمی‌باشدم ز دست خیال در سرای نشاید بر آشنایان بست در قفس طلبد هر کجا گرفتاریست من از کمند تو تا زنده‌ام نخواهم جست غلام دولت آنم که پای‌بند یکیست به جانبی متعلق شد از هزار برست مطیع امر توام گر بخواهی سوخت اسیر حکم توام گر تنم بخواهی خست نماز شام قیامت به هوش باز آید کسی که بود می ز بامداد الست نگاه من به تو و دیگران به مشغول معاشران ز می و عارفان ز ساقی مست اگر تو سرو خرامان ز پای ننشینی چه فتنه‌ها که بخیزد میان اهل نشست برادران و بزرگان نصیحتم مکنید که اختیار من از دست رفت و تیر از شست حذر کنید ز باران دیدهٔ که قطره سیل شود چون به یکدگر پیوست خوش است تو بردن ولی دریغ بود در این سخن که بخواهند برد دست به دست ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/310 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
اگر تو فارغی از حال دوستان یارا فراغت از تو میسر نمی‌شود ما را تو را در آینه دیدن جمال طلعت بیان کند که چه بودست را بیا که وقت تا من و تو به هم به دیگران بگذاریم باغ و صحرا را به جای سرو بلند ایستاده بر لب جوی چرا نظر نکنی یار سروبالا را شمایلی که در اوصاف حسن ترکیبش مجال نطق نماند زبان گویا را که گفت در رخ نظر خطا باشد خطا بود که نبینند روی را به دوستی که اگر زهر باشد از دستت چنان به ذوق ارادت که حلوا را کسی ملامت وامق کند به حبیب من که ندیدست روی عذرا را گرفتم آتش پنهان خبر نمی‌داری نگاه می‌نکنی آب چشم پیدا را نگفتمت که به یغما رود چو به دهی یغما را هنوز با همه دردم امید درمانست که آخری بود آخر شبان یلدا را ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/311 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈