eitaa logo
مداحی عالمانه
1هزار دنبال‌کننده
97 عکس
101 ویدیو
7 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ مادر حضرت رضا(ع) و دوران بارداری هشام بن احمد که در سلک خواص حضرت کاظم علیه‌السلام بوده است می‌گوید: یک روز امام هفتم فرمود: «هیچ می‌دانی که شخصی از تجّار مغرب “اروپا” آمده است؛ خوب است به دیدن او برویم.» با وی سوار شدیم و نزد تاجر مغربی رسیدیم. او کنیزانی برای فروش آورده بود. گفتیم هر چه کنیز همراه آورده‌ای به ما نشان بده. او هفت کنیز نشان داد، حضرت موسی کاظم(ع) هیچ کدام را قبول نفرمود. تاجر مغربی گفت: جز یک کنیز بیمار باقی نمانده است. حضرت فرمود: «او را بیاور.» تاجر امتناع داشت. امام علیه‌السلام در روز بعد به من فرمود: «تو نزد تاجر برو و هر طور شده آن کنیز را خریداری کن.» بار دیگر نزد تاجر رفتم و به همان مبلغی که پیشنهاد داد خریداری کردم. صاحب کنیز گفت: آن مردی که دیروز همراه تو بود کیست؟ گفتم: مردی است از بنی هاشم. پرسید: از فرزندان کیست؟ جواب دادم: «از فرزندان فاطمه علیهاالسلام.» آن تاجر گفت: چون این کنیز را خریدم مردی از اهل کتاب (اسقف یا پاپ اعظم) به من گفت: این کنیز را برای که خریده‌ای؟ گفتم: برای خودم. گفت: این طور نیست او نصیب بهترین شخصیتی از اهل شرق خواهد شد و از او مرد بزرگی که در شرق و غرب عالم نظیر ندارد، به وجود خواهد آمد. این خبر را به امام هفتم گزارش دادم. نام این کنیز، نجمه و کنیزکِ حمیده بوده و حمیده شبی پیغمبر را در خواب دید. پیامبر(ص) در خواب به حمیده فرمود: «نجمه را به پسر خود، موسی ببخش که به زودی از او فرزندی متولد خواهد شد که بهترین اهل زمین است.» به فاصله کوتاهی نجمه، علی بن موسی الرضا(ع) را حامله شد. او می‌گوید: «در اوقات حمل، موقع خواب از درون شکم خود آواز تسبیح، تهلیل، تقدیس و تحمید می‌شنیدم و هول و هیبت بر من مستولی می‌شد و چون بیدار می‌شدم هیچ صدایی به گوشم نمی‌رسید و چون رضا علیه‌السلام متولد شد، دیدم دست‌ها را بر زمین نهاد و سر به جانب آسمان برداشت و لب‌های او می‌جنبید چنان که چیزی می‌گوید و مناجات می‌کند. 📚منبع غیاث‌الدین خواندمیر، حبیب السیر، ج ۱، ص ۳۰۱ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: B2n.ir/q03597
🟢 هنگام ولادت امام رضا(ع) از تمیم قرشی روایت شده‌است که پدر علی بن میثم از قول مادرش می‌گفت: از مادر حضرت رضا علیه‌السلام جناب نجمه چنین شنیدم که می‌فرمود: «وقتی فرزندم علی را حامله شدم، سنگینی حمل را حس نمی‌کردم و در خواب از شکم خود، صدای تسبیح و تمجید و لا اله اِلاّ الله گفتن را می‌شنیدم. این صدا مرا به هراس انداخت و وقتی بیدار می‌شدم چیزی نمی‌شیندم.» «وقتی وضع حمل کردم، نوزادم دو دستش را به زمین نهاد، سرش را به سوی آسمان بلند کرد و لبانش را تکان می‌داد. گویی چیزی می‌گفت، پدرش موسی بن جعفر علیه‌السلام بر من وارد شد و فرمودند: نجمه! این کرامت الهی که به تو مرحمت فرموده، بر تو مبارک باد.» «نوزاد را در پارچه‌ای سفید به امام کاظم علیه‌السلام دادم. ایشان در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه گفت. سپس آب فرات طلبید و با آن آب کام او را برداشتند، سپس او را به من بازگردانده فرمودند: او را بگیر او “بقیَّهًُْ الله” در زمین است.» 📚منبع عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج ۱، ص ۳۷ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: B2n.ir/q03597
✳️ پیشگویی ولادت امام رضا(ع) توسط ائمه(ع) تولد امام رضا علیه‌السلام را برخی از معصومان پيش از وی، پيش‌گويی كرده و به آن بشارت داده بودند. از امام صادق علیه‌السلام در اين باره احاديث چندی وارد شده‌است. از جمله عبدالله بن فضل هاشمی روايت كرد: مردی از اهالی طوس در محضر امام جعفر صادق علیه‌السلام نشسته بود و آن حضرت به وی فرمود: «به زودی از صلب فرزندم موسی، مردی به دنيا می‌آيد كه مورد خوشنودی خداوند سبحان در آسمان و خرسندی بندگانش در زمين خواهد بود. در سرزمين شما از روی ستم و دشمنی مسموم و كشته می‌گردد و در همان‌جا غريبانه به خاك سپرده می‌شود.» «آگاه باش! هر كسی وی را در غربتش زيارت كند و بداند كه او امام و پيشوای شيعيان پس از پدرش بوده و از جانب خداوند متعال مفترض‌الطاعه می‌باشد، همانند كسی‌است كه رسول خدا صلی الله علیه و آله را زيارت كرده باشد.» 📚 منبع اثبات الهداه، شیخ حرعاملی، ج ۳، ص ۲۳۳ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: B2n.ir/q03597
️﷽☘️ 📢با سلام خدمت اعضاء محترم کانال ✅ برای دسترسی بهتر به مطالب مورد نظر خود، می‌توانید از هشتک‌های زیر استفاده کنید. 🟢 🟢 🟢 🌹 🟢 🩸 🟢 🟢 🟢 🟢 🟢 🟢 🟢 🟢 🟢 🟢 🟢 🟢 🟢 🔹 🔹 🔹 🔹 🔹 🔹 🔹 🔹 🔹 🔹 🔹 🔹 🔹 🔹 🔹15 🔹 🔹 📣eitaa.com/maddahiaalemane
🌸 اوصاف امام رضا علیه السلام از زبان امام صادق علیه السلام زید بن سلیط زیدی گوید: در بین راهی که به عمره می رفتیم به موسی بن جعفر (ع) برخوردم و عرض کردم: قربانت گردم، این مکان را که ما در آن هستیم به یاد می آورید؟ فرمود: آری! تو هم یادت می آید؟ عرض کردم: آری. من و پدرم شما را در اینجا ملاقات کردیم و امام صادق (ع) و برادران شما هم بودند. پدرم به امام صادق (ع) عرض کرد: پدر و مادرم به قربانت، شما همه امامان پاک هستید، ولی کسی از مرگ برکنار نمی ماند به من مطلبی بفرمایید که جانشین خود بازگویم تا گمراه نشود. فرمود: آری ای اباعبدالله (کنیه پدر زید است) اینان پسران منند و این سرور آنهاست. اوست که حکم و فهم و سخاوت و شناسایی احتیاجات و اختلافات مردم را در امر دین و دنیایشان می داند و اخلاق و پاسخ دادنش نیکوست و او دری از درهای خدای عزوجل است و امتیاز دیگری دارد که از همه اینها بهتر است. پدر عرض کرد: آن چیست؟ پدر و مادرم به قربانت. حضرت فرمود: خدای عزوجل فریادرس و پناه و علم و نور و فضیلت و حکمت این امت را از صلب او بیرون می آورد (یعنی امام هشتم علیه السلام) او بهترین مولود و بهترین کودک (زمان خود) است، خدای عزوجل به وسیله او از خون ریزی جلوگیری کند و میان مردم آشتی دهد و پراکنده را گرد آورد و رخنه را اصلاح کند برهنه را بپوشاند و گرسنه را سیر کند و هراسان را ایمن سازد؛ خدا به برکت او باران فرستد و بر بندگان ترحم کند او بهترین پیران و بهترین جوانان است، گفتارش حکمت و خاموشیش علم است؛ آنچه مردم در آن اختلاف دارند، فیصل دهد و پیش از بلوغش بر فامیلش سروری کند. 📚منبع اصول کافی، شیخ کلینی، ج ۲، ص ۹۱ لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane آدرس سایت مقتل: www.maghtal.com
🌸عنایت امام رضا علیه السلام هارون الرشید به یکی از فرماندهان سخت گیر خود به نام عیسی جَلّودی فرمان داد که خانه های آل علی را غارت نماید و برای زنان آنها جز یک لباس باقی نگذارد!! جَلّودی وارد مدینه شد و با لشکر خود به خانه امام رضا (ع) هجوم برد. امام رضا (ع) همه زنان خانه را در اتاقی جمع کرد و خود جلوی آن ایستاد. جَلّودی گفت: باید وارد این اتاق شوم و لباس‌های زنان را غارت نمایم. امام (ع) فرمود: “من خود لباس های آنها را می‌گیرم و به تو تحویل می‌دهم” جَلّودی قبول نکرد ولی امام مقاومت کرد. سرانجام “جَلّودی” تسلیم پیشنهاد امام رضا (ع) شد. امام رضا (ع) وارد اتاق شد و لباس‌های اضافی زنان و حتی گوشواره‌ها و زیورآلات و آنچه در خانه بود، همه را به جَلّودی تحویل داد. چند سال بعد، پس از اینکه امام رضا (ع) مجبور به پذیرش ولیعهدی مأمون عباسی شد، عده‌ای از افسران و فرمانده‌هان، شورش کردند و مورد غضب مأمون قرار گرفتند. مأمون همه آنها را دستگیر کرد و قرار شد جلوی مأمون محاکمه شوند. یکی از آنها “جَلّودی” بود. همین که “جَلّودی” برابر مأمون حاضر شد امام رضا (ع) به صورت محرمانه به مأمون فرمود: “این شخص را به‌خاطر من ببخش و اعدامش نکن!” مأمون با تعجب گفت: “این همان کسی است که در مدینه به بانوان خاندان رسالت جسارت کرد و هرچه داشتند غارت نمود! چرا برای او شفاعت می‌کنید!؟” امام رضا (ع) فرمود: “به هر حال او را عفو کن” “جَلّودی” گمان کرد که امام رضا (ع) در گفتگوی محرمانه اش با مأمون اصرار می‌کند که او را اعدام کنند به‌ همین جهت رو به‌ مأمون کرد و گفت: “ای امیرمؤمنان! شما را به خدا و به‌ خدمتی که به‌ پدرتان هارون الرشید کرده‌ام سوگند می‌دهم سخن علی بن موسی الرضا (ع) را در مورد من نپذیرید!!!” مأمون گفت: “به‌ خدا سوگند سخن او را درباره تو نمی‌پذیرم. ولی بدان که علی بن موسی الرضا (ع) به من گفت که تو را ببخشم و من هم طبق خواسته خودت حرف او را نمی پذیرم! جلاد! گردنش را بزن! ” 📚منبع بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج ۴۹، ص ۱۶۶ عیون أخبار الرضا(ع)، شیخ صدوق، ج۲، ص ۳۶۸ لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane آدرس سایت مقتل: www.maghtal.com
🌸 مهربانیِ امام نسبت به شیعیان در روایتی آورده شده: «كُنْتُ مَعَ اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ قَدْ أَشْرَفَ عَلَى حِيطَانِ طُوسٍ» وقتی امام رضا(ع) ولیعهد بود، حضرت در حال رفتن به باغی بود و ما هم پشت سر حضرت بودیم. «سَمِعْتُ وَاعِيَةً فَاتَّبَعْتُهَا فَإِذَا نَحْنُ بِجَنَازَةٍ» صدایی شنیدیم و دیدیم جنازه‌ای را گرفته‌اند و در حال حرکت کردن هستند، «فَلَمَّا بَصُرْتُ بِهَا رَأَيْتُ سَيِّدِي» همین که دیدم این جنازه آمد، آقای خود، علی بن موسی الرضا علیه السلام را دیدم «وَ قَدْ ثَنَى رِجْلَهُ عَنْ فَرَسِهِ» حضرت از اسب پایین آمد، «ثُمَّ أَقْبَلَ نَحْوَ اَلْجَنَازَةِ» به سمت جنازه رفت، «فَرَفَعَهَا»… فقط پشت سر جنازه نرفت، زیر جنازه را گرفت و بلند کرد، یعنی گوشه‌ای از جنازه را به دوش کشید… «ثُمَّ أَقْبَلَ يَلُوذُ بِهَا كَمَا تَلُوذُ اَلسَّخْلَةُ بِأُمِهَّا» همانطور که دیده‌اید مادر و بچه یکدیگر را بغل می‌کنند، وقتی جنازه را به قبر رساندند و روی زمین گذاشتند، امام رضا(ع) این جنازه را در آغوش کشید، بعد به من فرمود: «يَا مُوسَى بْنَ سَيَّارٍ مَنْ شَيَّعَ جَنَازَةَ وَلِيٍّ مِنْ أَوْلِيَائِنَا» اگر کسی جنازه‌ شیعه‌ای از شیعیان ما را ببیند و پشت سر او حرکت کند، «خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ كَيَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ» مانند آن روزی که مادرش او را به دنیا آورده است، خدا او را می‌بخشد. 📚منبع مناقب ابن شهرآشوب، ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۳۴۱ لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane آدرس سایت مقتل: www.maghtal.com
🌸 از آداب غذا خوردن امام صلوات الله علیه به غلامانش گفته بود: در وقت طعام خوردن اگر بالاى سرتان هم بایستم قبل از تمام کردن طعام برنخیزید‌. یاسر گوید: گاهى بعضى از ما را صدا مى‏ کرد، مى‏ گفتند مشغول طعام خوردنند. مى ‏فرمود: پس بگذارید طعامشان را تمام کنند: «قال: ان قمت على رؤوسکم و انتم تاکلون فلاتقوموا حتى تفرغوا». 📚منبع فروع کافى، شیخ کلینی، ج ۶، ص ۲۹۸ لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane آدرس سایت مقتل: www.maghtal.com