eitaa logo
Modiryar | مدیریار
204 دنبال‌کننده
5هزار عکس
793 ویدیو
2 فایل
• پایگاه جامع مدیریت www.modiryar.com • مدیرمسئول دکتر مهدی یاراحمدی خراسانی @mahdiyarahmadi • مشاور @javadyarahmadi • اینستاگرام https://www.instagram.com/modiryar_com • تلگرام telegram.me/modiryar • احراز ارشاد http://t.me/itdmcbot?start=modi
مشاهده در ایتا
دانلود
برایم فرقی نمی کند ✅ «برایم فرقی نمی کند، هر طور که راحتی، دیگه مهم نیست، تفاوتی ندارد، هر جور دلت می خواهد و...» هر یک از این جمله ها یا شبه جمله ها یا مواردی شبیه آن ها که حال و هوای «بی تفاوتی» دارد در واقع یک زنگ خطر و هشداری جدی برای ما در مناسبات و با افراد مختلف است. ✅ و مجموعه ی دوستان و عزیزان انسان همواره ثروت ارزشمندی هستند که می توانند در بزنگاه های زندگی حال آدم را خوب کنند و دلش را گرم. به شدت به جمله یا مثل معروف «هزار دوست کم است و یک دشمن بسیار» اعتقاد دارم و حس می کنم باید بیش از هر چیز دیگری در زندگی از افرادی که پیرامون ما هستند یا به نوعی ربط یا اتصالی به ما دارند مراقبت کنیم. مراقبت کردن یعنی این که احترام آن ها را نگه داریم، ✅ در مواقعی که نیازی دارند در حد توانایی خویش کمک حال آن ها باشیم و در و محبت کردن به دیگران بی ریا و خالص و به دور از تنگ نظری رفتار کنیم. چه زیبا و لذت بخش است در حالی که خودت خبر نداری دوست یا عزیزی برایت دعا کند، حال خوب تو را از خدا بخواهد یا خاطرات شیرینی که با تو داشته است را در ذهن مرور کند و احساس بهتری داشته باشد. ✅ آدمی می تواند همچون درخت باشد که سرسبز، فرح بخش و زیبا است، هوای پیرامون خود را مطبوع می کند، دیگران زیر سایه ی پرمهرش آرام و قرار می یابند و به اطرافیانش جان می بخشد. هر ارتباطی در هر سطحی که قرار دارد نیاز به ، اصلاح و بهبود دارد تا همواره طراوت، تازگی و اثربخشی مطلوب خود را حفظ و انسان را در مسیر زندگی اجتماعی سالم تر یاری نماید. ✅ پس به گونه ای رفتار نکنیم که آدم های ما به نقطه ای از بی تفاوتی یا بی علاقگی برسند و بودن یا نبودن ما برایشان فرقی نکند یا این که حتی «دوری و دوستی» را ترجیح دهند. در آموزه های اخلاقی همواره بر این موضوع تأکید می شود که رفتار و گفتار آدمی در اجتماع باید به گونه ای باشد که حس و حال خوب را به دیگران منتقل نماید و باعث ایجاد شادمانی، امید و دلخوشی مردم شود. ✅ وزن و وقار آدمی با غرور، تکبر، یا با نخوت در زمین راه رفتن بالا نمی رود بلکه به تعبیر امام رضا علیه السلام «دوستی با مردم نیمی از خرد است». پس چه می شود عده ای با رفتارهای نامناسب ارتباط صمیمانه، محترمانه و مهربانانه خود با دیگران را خدشه دار می کنند و سبب ایجاد بی تفاوتی یا حس رهاسازی در آن ها می شوند؟ ✅ این دنیا آغشته با محدودیت ها، محرومیت ها، رنج ها، غم ها و دردها است. «هنر زندگی کردن» یعنی این که آدمی فراگیرد با وجود همه ی این موارد برای خودش سطح قابل قبولی از آرامش و مطلوبیت را ایجاد نماید و در کنار همه ی مشکلات احتمالی که با آن دست و پنجه نرم می کند تا جایی که امکان دارد حالش خوب باشد. یکی از مواردی که در این مسیر بدون شک می تواند اثرات شگرفی داشته باشد برقراری حس دوستی و تعلق با مردم است. ✅ البته قاعدتاً سطح افراد با هم فرق می کند. به عنوان مثال خانواده، همسایه، همکار، دوست، فامیل، آشنا و ... هر کدام در یک سطح و جایگاه خاصی قرار دارند که به نسبت اهمیت باید در معاشرت اجتماعی بدان توجه و از آن کرد. سه واژه «احترام، کمک و محبت» در همه ی آن ها به صورت ثابت قرار دارد که باید در هر سطحی به اندازه اهمیتی که دارد مورد توجه قرار گیرد. 🔺منبع: ، 🔻سه شنبه ۱۴ شهریور ۱۴۰۲، شماره ۹۷۸ www.modiryar.com @modiryar
حق   ✅ «حق» واژه عجیبی است که در عین سادگی و کوتاهی گاهی بسیار پیچیده است و شاید دست نیافتنی به نظر برسد. همه گمان می کنیم به اندازه کافی اطلاع داریم که چیست و چه زوایا و ابعادی دارد ولی در بسیاری مواقع از تشخیص درست آن ناتوانیم. گاهی مصلحت، گاهی ترس، گاهی خویشتن دوستی و فامیل گرایی و در برخی موارد و قبیله ای جای آن را می گیرد و بسیاری از مناسبات بشری را تحت تأثیر قرار می دهد. «خداوند جای حق نشسته» و خلقت آدمی به گونه ای است که وظیفه دارد در مسیر آن حرکت کند و تمام توان و اراده خود را در جهت احقاق حق به کار گیرد. ✅ اما چه فایده که آدمی در بسیاری از موارد غفلت می کند و خواسته یا ناخواسته از مسیر حق خارج می شود. فرمایشی منسوب به پیامبر اعظم(ص) است که می فرماید: «حق را بگویید هر چند به ضرر شما باشد». به کلام حق برکت داده و ماهیت آن به گونه ای است که اگر جایی سخن حق با منطق و آرایش لازم خودش به میان آید هیچ سخن دیگری در مقابل آن تاب مقاومت کردن نخواهد داشت. البته تشخیص این که در شرایط زمانی و مکانی مختلف چه چیزی «حق» محسوب می شود همیشه کار ساده ای نیست. به عنوان مثال فرض کنیم راست گفتن در جایی سبب ایجاد فتنه ای گردد. ✅ در چنین موقعیتی راست گفتن دیگر حق محسوب نمی شود. انسان به طور طبیعی و فطری حق خواه است و گرایش به حق دارد، زیرا و نقص گریزی در انسان امری ذاتی است. اما وفاداری به حق و حمایت از حق گویان همواره کار ساده ای نیست. زیرا جهان آمیزه ای از حق و باطل است و باطل به سبب فربیکاری و نیرنگ بازی همواره خود را حق مطلق و محض نشان می دهد و در این دغل کاری شناخت سره از ناسره برای مردم سخت می شود و در حیرت می مانند. ✅ در فراز و فرود و پیچیدگی هایی که اتفاقات اجتماعی ایجاد می کند و همچنین با وجود محدودیت امکانات و منافع، حس رقابت و و سایر مواردی دیگر از این دست همه سبب می شود افراد در ارتباط با حق همواره نتوانند اقدامات لازم را انجام دهند و سخنان شایسته ای به زبان آورند. از این رو در مرور زمان چهره حق مخدوش می گردد و در غربت قرار می گیرد و باطل به جای آن می نشیند و بدین گونه آدمی در معرض مسائلی قرار می گیرد که از زندگی خویش لذت نمی برد و احساس بی عدالتی می کند. ✅ امروزه که در کارکردها و سامانه های بشری حلقه مفقوده است بسیاری از افراد سودجو و منفعت طلب شده اند و برای رسیدن به مطامع و اهداف خود دست به هر کاری می زنند و حق را کتمان و یا پایمال می کنند. اتفاق تأسف بار و غلطی که در به وفور دیده می شود و به مجموعه های مختلف اجتماعی همچون خانواده ها، سازمان ها، ادارات و ... آسیب های فراوانی رسانده است. همه گروه ها و افراد به منظور دفاع از ادعا و عملکردهایشان به مفاهیم حق و عدل متوسل می شوند. ✅ این مقوله ارزشمند بر همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی سایه افکنده است. هر کس خود را بر حق می داند و برای موجه جلوه دادن خود موضع خویش را حق و موضع طرف مقابل را باطل معرفی می کند. یکی از مهم ترین موانع تحقق حق در جامعه جو زدگی ها و همرنگ جماعت شدن هاست. عده ای با خاموش ماندن حق را دفن می کنند از جایگزین شدن باطل ابایی ندارند و این گونه انسان در توسعه نقش آفرین و زیان کار است که باید روزی در برابر خداوند متعال پاسخگو باشد.   🔺منبع: ، 🔻سه شنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۲، شماره ۹۷۹ www.modiryar.com @modiryar
با همان تنهایان   🔴 کر و کورهایی که لال نیستند ✅ در یک خانه با هم زندگی می کنند، سر یک سفره می نشینند، در یک مجموعه مسکونی قرار دارند، شاید بسیاری از روزها یک مسیر را با نیز هم طی کنند اما هر یک دنیایی مستقل برای خودشان دارند که دیگری از آن بی خبر است و یا به آن راهی ندارد. این شاید به گونه ای همان «تشنه مردن در کنار ساحل دریا» باشد. حکایت انسان هایی که فقط در کنار هم یک جمع جبری هستند و هیچ گاه یک دلسوز، همگرا، متحد و یاور نیستند. ✅ گویی مردمان کر و کور که مشکلات هم را نمی بینند و دردها و ناله های یکدیگر را نمی شنوند. اما همین جماعت کر و کور «لال» نیستند و هر از چند گاهی یکدیگر را با زبان برنده بسان شمشیر تکه و پاره می کنند و نمک بر زخم هم می پاشند. این گونه است که زندگی سخت تر و تنگ تر می شود و عرصه و مجالی برای همدلی، و همزبانی باقی نمی ماند. ✅ به راستی دنیا به کدام سمت می رود وقتی فردی نتواند از پدر، مادر، خواهر، برادر، فامیل، دوست و یا کمک بگیرد و مشکلاتش را با آن ها در میان گذارد؟ مگر می شود کنار هم زندگی کنیم ولی روح ما از هم جدا باشد و از حال و روز هم بی خبر باشیم؟ گاهی یک تماس عادی و ساده می تواند غمی را از دل عزیزی بر دارد، امیدش را افزایش دهد و حالش را بهتر کند.   🔴 بذر محبت میوه مهربانی یکباره به خودش می آید و می بیند در میان کوه مشکل ها و سیل غم ها تنها و غریب است. نه یاوری، نه همراهی، نه همدلی و نه کسی که حتی بتواند با او همزبانی کند. نه از کسی خبر دارد و نه کسی از او خبر دارد. تخت گاز در جاده زندگی می تازد و شاید خیلی هم نمی داند یا فراموش کرده است مقصد کجاست و برای چه هدفی تلاش می کند و چه مسئولیت هایی نسبت به اطرافیان و وابستگانش دارد. ✅ این جا است که باید از خود بپرسیم ما چه «بذر محبتی» را کاشته ایم که امروز بتوانیم «میوه مهربانی» آن را بچینیم. سهم ما در بهتر کردن و دنیای امروز چیست و چقدر است؟ من برای این که دنیا قشنگ تر و بهتر شود چه تکلیف ها و مسئولیت هایی بر عهده دارم؟ باور کنید در برخی از موارد اشکال از خود ما است! ✅ شاید آن جا که من وظیفه ای نسبت به دیگران داشته ام در انجام آن کوتاهی یا کاهلی کرده ام که امروز اطراف و اکناف من خالی از مهربانی و آدم هایی است که قلبشان برای من می تپد. هر کدام از ما مسئولیت داریم کمک کنیم تا دنیا جایی بهتر برای زندگی باشد پس بیایید سهم خود را از این مسئولیت برداریم و اثری ماندگار از خود به جای گذاریم. این امر یک ذهن و روان سالم و رفتاری هنرمندانه و که به امور پیرامون خود حساس است را مطالبه می کند.   🔴 دست خدا بر سر جماعت است تنهایی سرنوشت محتوم انسان امروزی نیست یعنی نباید که باشد. ما جمعی متولد شدیم و خیر و شر ما به هم گره خورده است. باید از پیله های شخصی خود خارج شویم، دور یکدیگر را بگیریم، رسم مهربانی را به جا آوریم و شریک و همراه مسائل، مشکلات، چالش ها، شادی ها و غم های زندگی یکدیگر باشیم. «دست خدا بر سر جماعت است» در حدیثی از (ص) نقل است که می فرمایند: ✅ «دست خدا بر سر جماعت است؛ هرگاه فردى از جماعت جدا شود شيطان او را مى ربايد، همچنان كه گرگ گوسفند جدا مانده از گله را» پس بدانید و آگاه باشید و بر یاری رساندن به یگدیگر در خوبی ها از هم سبقت بگیرید که هیچ چیز در دنیا بالاتر از «مهربانی به یکدیگر» خلق نشده است. این ها شاید به ظاهر مفاهیمی ساده و در دسترس باشند ولی در واقعیت امروزی مقولاتی پیچیده و قابل تأمل هستند که شاید تحقق آن ها به این سادگی نباشد. ✅ شب را با و شکم سیر بخوابیم ولی همسایه ما گرسنه باشد، چندین واحد و منزل خالی داشته باشیم ولی خواهر یا برادر ما در بدر اجاره نشینی یا اسیر هزینه های سنگین آن باشد و... رسم آدمیت تشکیل جماعتی همدل و همراه است که در غم و شادی شریک هم هستند، به یکدیگر محبت می کنند و به هم یاری می رسانند.   🔺منبع: ، 🔻دوشنبه ۲۷ شهریورماه ۱۴۰۲، شماره ۴۰۳۷ www.modiryar.com @modiryar
دخالت ها و قضاوت ها ✅ «همه موهای سرت که سفید شده، چقدر پیر شدی، چرا این قدر چاق شدی، ورزش نمی کنی، موهای سرت ریخته است، رنگ بندی لباس هایت اصلاً مناسب نیست، این رشته تحصیلی که در می خوانی آینده ی مناسبی ندارد، بعد از چند سال زندگی هنوز بچه نداری، این چه ماشینی است که سوار می شوی، در این مملکت نمی شود زندگی کرد و...» ✅ مجموعه این جمله ها یا شبه جمله ها مواردی هستند که کمابیش در هر هفته بارها و بارها از سوی برخی از افراد شنیده می شود. این افراد معمولاً شخصیت هایی هستند که نیمه خالی لیوان را می بینند و بسیار مصمم هستند که این بدبینی و ناامیدی را به دیگران نیز منتقل کنند و به تعبیری طرف مقابل را نیز به شدت کاهش دهند. ✅ شاید حرف هایی که می زنند درست هم باشد. یعنی اتفاقاً در بیشتر موارد آن چه می گویند اشتباه نیست ولی همواره همزمان توأم با بدبینی، بزرگ نمایی، و به رخ کشیدن کمی ها، کاستی ها و مشکلاتی است که بیان آن ها ضرورتی ندارد یا مشکلی را حل نمی کند جز این که به فرد مخاطب حس نامطلوبی را انتقال می دهد. این دسته از افراد به‌سختی می‌توانند هیجان مثبت، رضایت مندی، شور و شوق و مهربانی را تجربه کنند، چرا که مدام غر می‌زنند، شاکی هستند و تصور می‌کنند تمام دنیا بر ضد آن هاست. ✅ معمولاً از آب‌وهوای بد، رئیس بداخلاق، بخت و اقبالِ نداشته، وضعیت اقتصادی و تربیت خانوادگی خود شاکی هستند. آنها به‌ندرت به سایر عوامل هم نگاه می‌کنند تا مثلا فقدان انرژی، و کم‌همتی خود را مقصر بدانند و بدین گونه هم خودشان حال مساعدی ندارند و هم خودخواسته یا ناخواسته این حس و حال را به دیگران نیز منتقل می کنند. ✅ «قضاوت ها و دخالت ها»ی این گونه افراد حال آدم را خراب می کند، انگیزه ها را کاهش می دهد و حس خوب زندگی را می گیرد. لذا باید در معاشرت ها و مراوده های روزانه خود توانایی «تجزیه و تحلیل رفتار متقابل» را داشته باشیم تا در این حالت اگر فرد مقابل ما نمی تواند از خود رفتار مناسبی ارائه دهد و با دخالت ها و قضاوت ها و در ادامه سیاه نمایی ها و بدبینی ها حس و حال ما را خراب می کند او را به گونه ای مناسب و با کمترین حاشیه کنار بگذاریم و از تداوم با او پرهیز نماییم. ✅ اهمیتی ندارد او کیست و چه نقشی در زندگی شما دارد. این فرد کسی است که همیشه غر میزند و می گویند این کار فایده‌ای ندارد و نتیجه نمی‌گیریم یا می‌گوید ایده‌هایی که مطرح می‌کنید می‌توانند بهتر از این هم باشند. وقتی شما درباره مسئله‌ای خوبی دارید، چیزی که به هیچ وجه به آن نیازی ندارید بودن کنار یک فرد منفی اندیش است. ✅ مهم نیست چقدر داشته باشید، هم‌نشینی با فردی منفی اندیش حتی برای چند دقیقه می‌تواند موقعیتی شاد را تبدیل به شرایطی همراه با استرس، خشم و نارضایتی کند. بهترین روش برای جواب دادن به چنین فردی این است که در تله طرز فکر آن‌ها گرفتار نشوم و از آن ها فاصله بگیریم. ✅ را به سرعت تمام کنید و بروید جایی که دستش به شما نرسد یا نتواند مجدداً با شما ارتباط بر قرار کند. این‌گونه می‌توانید به آتش منفی‌بافی او دامن نزنید. وقتی حرف‌هایش تمام شد به سادگی سر خود را به نشانه تایید تکان دهید و با یک خداحافظی بگویید وقت رفتن است. انجام این اقدامات بسیار اهمیت دارد، زیرا آن‌ها منتظر دیدن نشانه‌ای برای ادامه دادن بحث هستند. پس اگر بهانه دستشان ندهید، سریع‌تر می‌توانید آنجا را ترک کنید. 🔺منبع: ، 🔻پنجشنبه ۳۰ شهریور ۱۴۰۲، شماره ۹۸۰ www.modiryar.com @modiryar
وقتی دلم خنک می شود 🔴 اسم خود را بنویسید ✅ «خوب است که انسان اسم خود را در هر کار خیری بنویسد و خود را شریک گرداند؛ زیرا فردای قیامت معلوم نیست کدام قبول و کدام رد می شود.» این جمله تأمل برانگیز و زیبا منسوب به مرحوم آیت الله است که مردم و شاگردانش را بدان راهنمایی و سفارش می کند. گاهی آدمی در فراز و نشیب زندگی آن چنان درگیر خویشتنِ خویش، مصالح، منافع و مطامع دنیوی می شود که آرام آرام فراموش می کند هدفش از حضور در دنیا چیست و برای چه چیزی خلق شده است؟ بر این اساس در روندی غلط هر اقدام و عملی تنها در ترازوی منفعت مادی سنجیده و ارزیابی می شود و آن چیزی که از آن با عنوان «آدمیت، اخلاق و احسان» تعبیر و تفسیر می شود در مرور زمان به فراموشی سپرده می شود. ✅ این در حالی است که همه ی ما نسبت به همه ی افرادی که در ما قرار دارند و همه ی آن چه در اطراف و محیط ما می گذرد وظیفه داریم و باید در قبال آن احساس مسئولیت کنیم. شاید این حرف ها برای برخی کلیشه، تکراری یا شاید هم شعار و تبلیغ به نظر برسد ولی واقعیت این که تمامی موارد ذکر شده تکلیف جدی انسان است که باید روزی برای چگونگی انجام آن در برابر خداوند مهربان به خاطر تمامی نعماتی که به آدمی بخشیده است پاسخگو باشد. 🔴 کاری نکنید دلتان خنک شود! ✅ هیچ گاه در زندگی حرفی نزنید و کاری نکنید که به اصطلاح عامیانه ی آن «دلتان خنک شود!» معمولاً حرف ها و رفتارهایی که هدف آن خنک شدن دل است نیت خوبی با خود به همراه ندارد و نتیجه ی آن اخلاقی، انسانی و مورد رضای خدا نیست. کل کل های عادی و معاشرت های عمومی زندگی گاهی به مجادلاتی می رسد که آدم را از دایره منطق و حسن نیت خارج می کند و ممکن است سخنانی به زبان جاری سازد که فحوای آن نه تنها بوی محبت و احترام نمی دهد بلکه صرفاً برای منکوب کردن و یا ضربه زدن به طرف مقابل مورد استفاده قرار می گیرد. «وقتی دلم خنک می شود» لزوماً یک اتفاق خوب نیست. ✅ مثلاً دلم خنک شد چون فلانی «ورشکست شد، کارش را از دست داد، در آزمون قبول نشد، مجلس ازدواجش به خوبی برگزار نشد، موبایلش را دزدیدند و ...» معمولاً از مجموع این جملات حس و حال خوبی به مشام نمی رسد و گویی انسان در کمین ناکامی های دیگران نشسته است. البته در بیشتر مواقع افراد برای این رفتار خود توجیهاتی هم دارند؛ مثلاً دلم خنک شد چون طرف؛ «خیلی مغرور بود، خیلی پز می داد، فخر فروشی می کرد، خودش را گرفته بود و...» که همه ی این ها در واقع عذر بدتر از گناه است که چرخه رفتار ناسالم و به دور از را تداوم می بخشد. 🔴 مزرعه آخرت ✅ عبارت «دنیا مزرعه آخرت است» آیه یا روایت نیست؛ اما از قرآن برداشت شده است. در قرآن آمده: «کسی که زراعت آخرت را بخواهد به او برکت داده و بر محصولش می افزاییم و آن که فقط کشت دنیا را می طلبد کمی از آن را به او می دهیم و در آخرت هیچ بهره و نصیبی نخواهد داشت» در این تشبیه دنیا کشتزاری است که آمده کاشتن بذر است و بذر آن اعمال انسان هاست. پس چه خوب است در این وانفسای دنیایی که انسان گرفتار مسائل و جاذبه های کذایی آخرالزمان است راه خود را از دنیا طلبان جدا کند. بدین معنا که علاوه بر در مسیر داشتن زندگی مناسب، مرفه و زیبا در دنیا مسائل معنوی را نیز در نظر داشته باشد و اخلاق نیکو و خیر رساندن به دیگران را نیز مورد توجه خویش قرار دهد. ✅ هر چقدر در فضای مجازی و رسانه های زرد بر طبل بی هویتی و بی اخلاقی بکوبند فرقی در فلسفه خلقت و اثر وضعی آن ندارد. زندگی در گذر است و هر آدمی مختار است که چگونگی حیات خویش را ترسیم کند اما در واقع آن هایی که حق مردم را ضایع می کنند، را زیر پا می گذارند، آخرت خویش را به دنیای دیگران می فروشند و از لطف و مهربانی غافل می شوند همانا زیان کاران در دنیا و آخرت خواهند بود. پس تا می توانید به خانواده، مردم و حتی حیوانات و طبیعت احسان کنید که خود خدا بهترین خریدار نیکی های انسان است. 🔺منبع: ، 🔻دوشنبه ۳ مهرماه ۱۴۰۲، شماره ۴۰۴۱ www.modiryar.com @modiryar
هیچ کس خبر ندارد ✅ «هیچ کس خبر ندارد» اتفاق هایی که در زندگی انسان ها جاری و ساری است چه یا حقیقتی دارد. حتی در بسیاری از موارد خود آدمی نیز از روال و روندی که در امور زندگی اش به وجود می آید و دلایل بروز و ظهور آن بی خبر است. در واقع ما نمی دانیم کسی که از نعمت، ثروت، جایگاه، شهرت، علم و دانش ویژه ای بهره مند است این برای عذاب اوست یا رفاه و لذت؛ خداوند از روی رحمت به او بخشیده یا برای آزمایش و امتحان است، او را عاقبت بخیر می کند یا سبب زیان کاری در دنیا و آخرت برایش می گردد. عکس این ماجرا هم هست. ✅ آدم هایی که در زندگی خود مکرر دچار مشکل، شکست، بیماری و یا در اصطلاح عامیانه بدبیاری پشت بدبیاری می شوند نباید با قاطعیت گفت مورد عذاب الهی هستند. شاید خداوند آن ها را بدین گونه آزمایش می کند، شاید همین مشکلات نعمتی است که سبب تعالی روح انسان و عاقبت بخیری او می گردد، یا همان مَثَل معروف است که می گوید: «هر که در این بزم مقرب تر است/ جام بلا بیشترش می دهند» و یا هزاران دلیل یا حکمت دیگری دارد که ما از آن خبر نداریم و در برخی موارد آن قدر پیچیده و در سطح بالا رخ می دهد که و فکر آدمی در آن سطح و اندازه نه قدرت تشخیص دارد و نه بدان جا راه پیدا می کند. ✅ فراز و فرود زندگی دائمی است. حتی آن هایی که در ظاهر همواره در اوج قرار دارند گاهی روزگار را بسیار به سختی و در مشقت می گذارند. این که کِی و کجا و با چه کیفیتی زندگی می کنیم به مسائل مختلفی مربوط است که برخی از آن ها در حیطه «امر الناس» است و برخی دیگر در حیطه «امر الله». آدمی وظیفه دارد قبل هر اقدام و سخنی خلوص نیت داشته باشد، تقوا و حدود الهی را رعایت کند، اندیشه و تعقل را در بالاترین سطح به استخدام در آورد، تمام تلاش و خودش را در مسیر تحقق اهدافش به کار گیرد و با انرژی حداکثری به سمت پیشرفت حرکت نماید. ✅ البته در این راه باید مراقبت کند اولاً حق کسی را تضییع و تخریب نکند و ثانیاً پیشرفت و زندگی مطلوب را برای دیگران نیز بخواهد و تا می تواند به آن ها در این مسیر یاری نماید. از اینجا به بعد دیگر با خداست. پس باید امور را به دست او سپرد که بهترین حامی و یاور انسان است. بدین گونه معنای توکل در عمل تحقق می یابد. این که نتیجه فعالیت انسان چه باشد، چقدر روزی برایش مقدر شده است، در این مسیر با چه مشکلات و مسائلی روبرو می گردد و سایر عوامل محیطی که در اختیار انسان نیست در حیطه امر الله است که همواره برای خویش بهترین نعمت ها را می خواهد حتی آن جایی که ظاهرش از نظر آدمی سختی و عذاب باشد. ✅ هیچ برگی از درختی بدون نمی افتد پس با تمام وجود خالصانه تلاش و نتیجه امور خود را به خداوند متعال تفویض نمایید و هرگز در مورد زندگی دیگران قضاوت نکنید. خداوند گاهی نعمت هایی را از روی «رحمت» به آدمی می بخشد و گاهی از روی «حکمت » آن چه انسان مطالبه می کند را به او نمی دهد که در هر دو مورد بشر مشمول عنایت و رحمت خداوند مهربان است و هرگز او را رها نمی کند. پس در رفتار و گفتار از خود مراقبت کنید که به راستی دنیا و ظواهرش نمی توانند اسباب مناسبی برای نظر دادن در مورد زندگی دیگران باشد. 🔺منبع: ، 🔻پنجشنبه ۶ مهر ۱۴۰۲، شماره ۹۸۱ www.modiryar.com @modiryar
ماهیت دنیا در کلام امام علی علیه السلام www.modiryar.com @modiryar
باری به هر جهت ✅ عده ای از مدیران که متأسفانه تعدادشان هم کم نیست در خیال خام خود تصور می کنند چون یا جایگاه مدیریتی مهمی به آن ها سپرده شده است مالک تمامی امکانات انسانی، مادی و غیرمادی آن جا هستند. بدین ترتیب هنوز به صورت کامل در مقام خود مستقر نشده و جایشان در کرسی مسئولیت گرم نشده است بلافاصله «روابط» را جایگزین «ضوابط» می کنند و «سلایق» را جایگزین «اصول». ✅ صرفاً بر مبنای دوستی ها و علاقه مندی های خودشان اِعمال مدیریت کرده و فراموش می کنند آن چه در اختیار آن هاست طعمه ای برای تأمین مطامع و خواسته هایشان نیست بلکه فرصتی برای خدمت به جامعه و خلق خداست. بدین گونه خیلی زود دفتر مدیریت شان محله برو و بیا و گعده ی رفقایشان می شود و سیستم «مدیریت محفلی» و اصطلاحاً «باری به هر جهت» جایگزین نظام های دانشی و می شود. ✅ چون خودشان از اصالت و صلاحیت لازم برخوردار نیستند خیلی زود افراد نالایق را بر مناصب کلیدی منصوب می کنند و کارهای بزرگ را به افراد کوچک واگذار می کنند و فرومایگان را مقدم می نمایند و بدین ترتیب آن جایگاه مدیریتی به شدت دچار افول و نزول می شود و سرمایه ها انسانی و مادی آن هدر می رود. اکنون با توجه به این که «نظام شایسته سالاری» آسیب های فراوانی دیده و در خوشبینانه ترین حالت «آشناگزینی» جانشین «شایسته گزینی» گردیده است بسیاری از مجموعه های از کارکردهای استاندارد و مطلوب خود فاصله گرفته اند. ✅ البته این موضوع عوامل مختلفی دارد که بخشی از آن ناشی از خلأهای قانونی است. بدین معنا که علیرغم تبلیغات و ادعاهایی که در طراحی مدل های شایسته گزینی و شایسته پروری و کانون های ارزیابی مدیران می شود در عمل اتفاقات دیگری می افتد و بسیاری از تصمیمات و انتصابات بجای آن که به صورت رسمی و شفاف و بر مبنای اصول دقیق علمی و قانونی رخ دهد در «پستوهای سازمان» اتفاق می افتد و تقریباً هیچ مدیری خود را در برابر احدی برای انتصابات پاسخگو نمی داند. ✅ این رخداد تلخ سبب می شود آرام آرام فساد در رخنه کند و کارآمدی و انگیزه سرمایه های انسانی سازمان به حداقل ممکن کاهش یابد. این که برخی افراد در جایگاه های مهم سازمانی کارهایشان را سرسری و بی اشتیاق انجام می دهند و هدف مشخصی در روند مدیریت آن ها وجود نداشته باشد به هیچ عنوان پذیرفتنی نیست. مگر بیت المال و مصالح و منافع جامعه اسلامی شوخی بردار است که عده ای آن را ملک طلق خود می پندارند و حقوق عمومی را تضییع می کنند. ✅ این واقعیت تلخ را بپذیریم که شاید ریشه بسیاری از مهاجرت ها و نارضایتی های گروهی از جوانان که اتفاقاً صاحب و اندیشه هستند به دلیل عدم امکان پیشرفت در کشور به خاطر وجود این گونه افرادی است که صاحب برنامه و تصمیم بوده و اصول را تضییع می کنند. خدا را خوش نمی آید به خاطر بی کفایتی و زیاده خواهی و نگاه «باری به هر جهت» کوتوله های مدیریتی امید جوانان و مردم کمرنگ شود و عطای خدمت به کشور را به لقایش ببخشند یا انگیزه های آن ها به شدت کاهش یابد. ✅ موضوع «امید» در جامعه امروز یکی از چالش های مهم در کشور است که در فرمایشات رهبر انقلاب نیز بارها مورد تأکید قرار گرفته است و به تعبیر ایشان هر فردی در هر جایگاه و مقامی سبب تضعیف و آسیب این مهم در کشور شود مرتکب گناهی بزرگ و نابخشودنی شده است. البته بخشی از این امر هم متوجه خود مردم است که در زمان در گزینش و انتخاب افراد با دقت و وسواس بیشتری اقدام نمایند تا این چنین افراد بی تعهد و ناتوانی صاحب مسئولیت ها و جایگاه های مهم تصمیم گیری و مدیریتی نشوند. 🔺منبع: ، 🔻پنجشنبه ۱۳ مهرماه ۱۴۰۲، شماره ۹۸۲ www.modiryar.com @modiryar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایهاالناس! علی(ع) خلیفه باشد املاک غصبی را ولو کابین زنان کرده باشید باز می ستاند... پسر ابیطالب بازخواست می کند که از کجا آورده اید؟ 🎬 سریال امام علی(ع) www.modiryar.com @modiryar
گاهی نباشید ⛱ اگر همیشه در دسترس باشید، بی محابا محبت کنید، خوبی را از حد بگذرانید و یک جانبه مهربانی کنید آرام آرام تکراری می شوید، ارزش شما و محبت های شما کم می شود، به چشم نمی آیید و دست آخر «لطف مکرر» می شود «وظیفه ی مقرر»! آدم ها عموماً «فراموش کار» و «ناسپاس» هستند پس چون قطعاً روزی فرا خواهد رسید که فداکاری های شما را فراموش می کنند و نادیده می گیرند خودتان باید از عزت و احترام خود مراقبت کنید. ⛱ خیلی تلخ است ولی به روشنای آفتاب سوگند می خورم این حقیقت دارد که بدترین حملات همواره از سوی کسانی متوجه شماست که بیشترین محبت را به آنها کرده اید. «زیاد» که باشید «زیادی» می شوید پس حتماً اندازه نگاه دارید و گاهی دیگران را از حضور ارزشمند خودتان محروم کنید تا قدر بدانند و فراموش نکنند چه کیمیای ارزشمندی درون شماست که خالصانه، بی ریا و دست و دلبازانه در اختیار آنها قرار داده اید. ⛱ گاهی نباشید! قهر کنید، بیندازید و بروید، رها کنید، گوشی همراه خود را از دسترس خارج کنید، راه ارتباطی دیگران با خودتان را ببندید تا «نبودنتان» به چشم بیاید و ارزش «بودنتان» به فراموشی سپرده نشود. مراقب باشید دیگران خوبی های شما را اسراف می کنند، مروارید وجود شما را به ثمن بخس می فروشند و «لیاقت» شما را در سایه «بی لیاقتی» خود محو می کنند. به یکباره شما را نادیده می گیرند، با غوره ای سردی شان می شود و چشم بر همه آنچه برایشان ارزانی داشته اید می بندند و این گونه شما می مانید و تنهایی! ‌ www.modiryar.com @modiryar
از شما چه پنهان 🔴 مدارس دیروز ✅ اگر بخواهم صریح و بدون رودربایستی صحبت کنم، باید بگویم زمانی که ما مدرسه می رفتیم، ماه مهر برای بچه ها چندان هم جالب نبود. نه اینکه فکر کنید بنده به درس و مشق خیلی علاقه نداشتم، نه! به خوبی در خاطر دارم که همان شاگرداول های کلاس هم را دوست نداشتند. یادش به خیر! وقتی که تلویزیون هم اصرار داشت با پخش ترانه های مختلف نشاط و اشتیاق مدرسه رفتن را به بچه ها تلقین کند، معمولا ناموفق بود. به صورتی که تا این آهنگ ها پخش می شد، بلافاصله بچه ها کانال تلویزیون را عوض و زیر لب غرولند می کردند: «باز دوباره مدرسه شروع شد، باید سخت گیری های مدیر و ناظم و اخم وتَخم معلم را تحمل کنیم! ✅ بازهم تنبیه! بازهم درس و تکلیف و جریمه! حیف، چقدر زود سه ماه تعطیلی گذشت. کاش اصلا مدرسه نمی رفتیم و... .» در واقع اول مهر همه چیز دست به دست هم می داد تا روحیه ای کسل کننده برای بچه ها ایجاد شود؛ برگ ریزان درختان، هوای گرفته پاییز، پایان تعطیلات و انتهای بازی های کودکانه در کوچه و خیابان. این عوامل کافی بود تا در میان هم سالان ما کسی پاییز را دوست نداشته باشد. تازه مدرسه که شروع می شد، اول دل شوره و سختی بود. توصیه های هم که کار را بدتر می کرد: «در مدرسه مواظب رفتارت باش، با بچه ها دعوا نکن، اگر نمره پایین بیاوری، وای به حالت، بچه های نامنظم تنبیه می شوند و... .» 🔴 مدارس امروز ✅ امروز نظام آموزش و پرورش بسیار متفاوت شده است. کتاب ها قشنگ تر، سبک تر و جذاب تر شده اند و دیگر خبری از چوب و فلک و تنبیه بدنی در مدارس نیست و نباید هم باشد. نمره محوری کم رنگ شده است، به ابزارهای ، ورزش و بازی، گروه های دوستی دانش آموزان و فعالیت های پرورشی آن ها بیشتر بها می دهند. معلمان امروز مثل آموزگاران قدیمی دل سوز بچه ها هستند، اما کمی خنده روتر و خوش اخلاق تر. دوباره سال تحصیلی جدید فرارسیده است؛ روزهایی که برای هرکدام از ما حال وهوایی خاص دارد. شاید بیش از هرکس این روزها پدرومادرها دل شوره دارند؛ ✅ دل شوره آمادگی فرزندانشان برای رفتن به مدرسه، نگرانی از  و تغذیه بچه ها در طول روز، دل شوره منطبق نشدن فرزندانشان با فضای جدید، مقطع تحصیلی بالاتر و هزار دغدغه ریزودرشت دیگر. پاییز برای همه بوی مدرسه می دهد؛ هم برای کودکانی که این روزها هیجان زده و پرشور هستند تا خودشان را برای شروع سال تحصیلی مجهز کنند، هم برای بنده و شما که رژه بچه مدرسه ای ها با لباس های فرم را تماشا می کنیم و هم برای پیرمردهایی که در پارک ها دفترچه خاطرات دوران مدرسه را در ذهن ورق می زنند. 🔴 از شما چه پنهان ✅ از شما چه پنهان، با وجود همه پیشرفت هایی که در آموزش وپرورش به وقوع پیوسته است، ما همچنان تا رسیدن به نقطه استاندارد و عالی در  فاصله زیادی داریم. از مسائل «سخت افزاری» مثل فقر فضای فیزیکی، تجهیزات کارگاهی، آزمایشگاهی و ورزشی بگیرید تا مسائل و موارد «نرم افزاری» مانند سرفصل ها و کتاب های آموزشی، پرورش روحیه مسئولیت پذیری، خانواده گرایی، مهارت آموزی و... که هر یک در جای خودش اهمیت فراوانی دارد. باید باور کنیم نقطه آغاز پیشرفت و توسعه یک کشور مدارس هستند. اگر تصمیم گیران کلان کشور به همان جمله معروف «مدارس را دریابید که دانشگاه دیر است» توجه می کردند، شاید اوضاع واحوال کشور بسیار مطلوب تر از وضعیت فعلی می بود. ✅ نباید فراموش کنیم که در دنیای مدرن شیوه ها و ابزارهای قدیمی دیگر پاسخگوی نیازهای آینده سازان کشور نیست. گاهی برخی افراد تلاش می کنند آموزش و تربیت فرزندان را مجرد از «فناوری و رسانه» تعریف کنند یا حتی آن ها را نادیده بگیرند که این امر سبب عقب ماندگی و درنظر نگرفتن اقتضائات زمانی است. شاید در گذشته این امکان وجود داشت که با «نگاه سلبی» و محروم کردن فرزندان از دسترسی به داده های نامطلوب، آن ها را در مسیر مناسب هدایت کرد، اما به مرور زمان ضرورت «افزایش آگاهی» دانش آموزان در ارتباط با مسائل اهمیت پیدا کرد و امروز چالش جدی، «ایجاد آمادگی» برای فرزندان است. بدین معنا که ضمن ارائه آموزش های لازم در زمینه های مختلف، ذهن و ضمیر آن ها آماده و آگاه شود و با تمرین های مناسب آن ها برای مقابله با چالش ها و موقعیت های مختلف محیطی افزایش یابد. 🔺منبع: ، 🔻دوشنبه ۱۷ مهرماه ۱۴۰۲، شماره ۴۰۵۲ www.modiryar.com @modiryar
بیا برایت چای بریزم ✅ مگر تو پیامبری که این گونه غم امت می خوری و بار دیگران را به دوش می کشی. کاسه داغ تر از آش احدی نباش‌. به خدا قسم مردمان این دوره و زمانه برای تو هیچ قدمی بر نمی دارند مگر پشت تابوتت. سال ها مهربانی را با کوچک ترین تلنگری که از تو ببینند سر بازار بی مرامی و بی وفایی حراج می کنند، آنجا که باید سپاسگزار باشند طلبکارند و آنجا که باید عذرخواهی کنند دست پیش می گیرند، رو به جلو فرار می کنند و به ریش جوانی از دست رفته ات می خندند. ✅ شد شد، نشد نشد؛ بیا برایت چای بریزم. هیچ کس و هیچ چیز آنقدر ارزش ندارد که به خاطرش وجودت به هم بریزد و حال خودت را آنقدر بد کنی که صدای بلند و پیاپی ضربان قلبت را با گوش های خودت بشنوی. فدای سرت؛ به خدا می دانم تو مهربان ترین و عاشق ترینی. هر کاری لازم بود کردی، هر چیزی که باید گفتی و هر آنچه در چنته داشتی رو کردی. دیگر نه جای غم و اندوه است نه جای آه و دود. نه جای فغان و واویلاست نه جای زاری و حسرت. ✅ فقط یک چیز می ماند و آن دل شکسته و روح مجروح توست که نه کسی می بیند و نه کسی می فهمد. بیا سرت را در آغوش بگیرم، برایت شعر محبت بخوانم، پا به پایت اشک بریزم و در دلم همه ی آنچه آرامش را از تو می گیرد به کسی واگذار کنم که برای انسان مهربان ترین و آرامش بخش ترین است. مهر ثابت، عشق پایدار، خدای مهربانم می خواهم همچون ابرهای پاییزی سرد و نامنظم ببارم پس مرا در آغوش بگیر و رها مکن. www.modiryar.com @modiryar
✍ دروغ نگویید ✅ «هیچ بنده ای طعم ایمان را نمی چشد، مگر این که را چه شوخی و چه جدی ترک کند.» این فرمایش منسوب به حضرت علی علیه السلام است. دروغ مادر همه بدی ها و ریشه تمامی انحرافات است. زمانی که پای دروغ به میان می آید «شفافیت و اعتماد» از میان جمع رخت بر می بندد و ارتباطات اجتماعی دچار آسیب و اختلال های شدید می شود. برای همین ضرورت دارد بنا به فرموده امام سجاد علیه السلام «از دروغ كوچك و بزرگش، جدّى و شوخيش بپرهيزيد، زيرا انسان هرگاه در چيز كوچك دروغ بگويد، به گفتن دروغ بزرگ نيز جرئت پيدا مى كند.» اگر این مهم رعایت نشود آرام آرام قبح این گناه ریخته و به عادتی فراگیر تبدیل می شود. دروغ گفتن یکی از محرمات و آفت های خطرناک زبان است که از به شمار می رود. در قرآن و احادیث، دروغ کلید بدی ها و مایه تباهی ایمان محسوب شمرده شده است. این گناه بزرگ انسان را در دنیا و آخرت از رحمت الهی محروم می سازد و اعتماد مردم را نسبت به فرد از بین می برد. ✅ با دروغگویی جامعه دچار نفاق می شود و ایمان مردم زایل خواهد شد. متأسفانه با وجود این که زشتی این عمل بر همگان آشکار است در جامعه ما این قباحت رفتاری به فراوانی دیده می شود. خصوصاً آن جا که فردی در جایگاه و مسئولیتی قرار دارد و در برابر مردم، زیردستان و رسانه ها مطالب نادرستی را ارائه می کند علاوه بر این که به جایگاه خود لطمه وارد می سازد سبب نارضایتی مردم و بروز بی اعتمادی نیز می شود. قطعاً پیامدهای این گناه عظیم و نابخشودنی است و سبب بروز اختلاف میان آحاد جامعه می شود. یکی از زیان های اجتماعی دروغ، «رسوایی» است. رسوایی و بی آبرویی همواره در انتظار دروغگوست؛ زیرا هیچ دروغی پنهان نمی ماند و قطعاً روزی آشکار می شود. دروغگو، هر چند زیرک باشد و تمامی حواشی و اطراف و جوانب دروغش را بسنجد، غیر ممکن است که دروغش کشف نشود و سبب ایجاد رسوایی های مختلف نگردد. بی ارزش شدن و بی اعتباری کلام دروغگو پیش مردم یکی دیگر از زیان های اجتماعی بی صداقتی است. به بیان دیگر یکی از معیارهای ارج و بهای آدمی، میزان ارزش گذاری مردم به سخنان اوست. ✅ بدین ترتیب، هرچه سخن کم ارزش تر باشد، گوینده بی بهاتر است. دروغ گفتن ممکن است یک را خراب کند، شغلی را از بین ببرد یا حتی یک زندگی را از هم بپاشد، پس برای اینکه درگیر دروغ گقتن و دروغگویی نشویم باید بسیار احتیاط نماییم و با عواقب دروغ آشنا شویم. این مسأله زمانی بدتر می شود که خاستگاه مسائل خلاف واقع فراتر از افراد باشد. یعنی زمانی که رسانه ها در جامعه ای مسائل را گزیده و سانسور شده یا به شکلی که خودشان می پسندند ارائه دهند اثرات نامطلوب این امر بسیار بیشتر خواهد بود. در بسیاری موارد دروغ به این دلیل در جامعه گسترده می شود که عده ای خودشان را فراتر و آگاه تر از مردم و در مقام تشخیص و تعیین مصالح عمومی می پندارند و احساس می کنند به دلایلی که صرفاً برای خودشان ارزشمند است باید گزینش شده و جهت دار با مردم سخن بگویند. این اتفاق تلخ اثرات بسیاری بدی در ایجاد کرده است و باعث بسیاری از بی اعتمادی ها و واگرایی های اجتماعی شده است. پس اگر غرض و مرضی وجود ندارد باید شفافیت و صداقت در رفتار و گفتار ما نهادینه شود تا ضمن پایداری و سالم سازی مناسبات اجتماعی اعتماد عمومی رواج یابد و مردم نسبت به هم همگرایی و حسن نیت بیشتری داشته باشند. 🔺منبع: ، 🔻پنجشنبه ۲۰ مهرماه ۱۴۰۲، شماره ۹۸۳ www.modiryar.com @modiryar
✍ اقتباس از گارتنر - سال ۲۰۱۳ ✅ در شکل سوالاتی نظیر موارد زیر به خوبی تعریف شده اند: ▪️چه اتفاقی افتاده است؟ ▪️چرا این اتفاق افتاده است؟ ▪️چه اتفاقی خواهد افتاد؟ ▪️چه کاری را می بایست؟ ✅ تفکیک آن بخشی از تجزیه و تحلیل که به صورت اتوماتیک انجام می شود و آن بخشی که توسط انسان انجام خواهد شد ، یکی از نکات مهم مدل نشان داده شده در شکل می باشد. بعنوان نمونه در تجزیه و تحلیل توصیفی ( Descriptive Analytics) که عصاره آن در بکارگیری ابزارهایی نظیر داشبورد و یا query/drill down تبلور پیدا می کند ، کار به طور کامل در اختیار انسان باقی خواهد ماند. ✅ هر اندازه که به سمت جلو برویم، درصد هوشمندی تجزیه و تحلیل افزایش می یابد و وارد دنیای تجزیه و تحلیل پیشرفته می شویم که دخالت انسان کمتر می گردد. کار انسان از جایی شروع می شود که تجزیه و تحلیل متوقف می شود .به موازات حرکت از تجزیه و تحلیل توصیفی به سمت تجزیه و تحلیل تجویزی به نقاط عطف مهم و اقدام می رسیم. ✅ هر نوع و یا مدل تجزیه و تحلیل نشان داده شده در شکل از روش ها و الگوریتم های مختلفی استفاده می کنند. این بدان معناست که با توجه به نوع نیاز و انتظار یک از تجزیه و تحلیل، شاهد تنوع در بکارگیری نوع های مختلف داده، امکانات ذخیره سازی و پردازش خواهیم بود تا نتایج دلخواه را ارایه نماید. شکل بیانگر این واقعیت است که همزمان با تولید ارزش بالا از نتایج تجزیه و تحلیل، شاهد افزایش پیچیدگی و هزینه محیط تجزیه و تحلیل خواهیم بود. www.modiryar.com @modiryar
نمایشی گرافیکی از پیوند مستندات با اثر و نمونه www.modiryar.com @modiryar
مدیریت بهره وری نظام اداری و اجرایی www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ مدیریت بهره وری نظام اداری و اجرایی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
🔴 ✅ روش‌های مختلفی برای محاسبه میزان بهره‌ وری در سازمان وجود دارد. در واقع، این روش‌‌ها بهره وری را در قسمت‌های مختلف سازمان بررسی می‌کنند. در ادامه به انواع روش‌های محاسبه این مفهوم در سازمان اشاره می‌کنیم: 1⃣ : گاهی اوقات نرخ بازگشت سرمایه نشان می‌دهد بهره‌وری کنونی سازمان روند نزولی داشته است، اما زمانی که این نرخ را در بلند مدت بررسی می‌کنیم، متوجه می‌شویم که بهره وری هم روند صعودی داشته. 2⃣ : برای سنجش این مفهوم در فرایندها باید میزان کارایی و اثربخشی هر فرایند موجود در کسب و کار را بررسی کرد. 3⃣ : معمولا اکثر منابع و هزینه‌های سازمان برای عملکرد آن صرف می‌شود، به همین دلیل باید بهینه باشد تا بهره وری در سازمان افزایش پیدا کند. 4⃣ : این شاخص تأثیری که یک واحد صنعتی روی محیط زیست دارد را بررسی می‌کند. 5⃣ : در این شاخص میزان انرژی که در فرایندهای یک کسب و کار صرف می‌شود، مورد بررسی قرار می‌گیرد. کاهش مصرف انرژی به معنی کاهش هزینه است و نتایجی چون افزایش بهره وری زیست محیطی را نیز به دنبال دارد. 6⃣ : مدیران برای سنجش میزان بهره وری سازمانشان باید بسنجند که کارایی و اثربخشی کارکنان در طول یک روز کاری یا حتی یک ساعت، چقدر است. آن‌ها همچنین باید عوامل اثرگذار روی این موضوع را بررسی کنند. 7⃣ : این موضوع به همان تعریف عام اشاره دارد؛ مدیران باید بررسی کنند چه مقدار از درآمد شرکت برای هزینه‌ها صرف می‌شود و نسبت هزینه به خروجی چقدر است. www.modiryar.com @modiryar
مدل شماتیک مسئولیت اجتماعی سازمان مسئولیت اجتماعی سازمان چارچوبی اخلاقی ا‌ست که در آن افراد یا شرکت‌ها برای انجام وظیفه‌ی مدنی خود و اقداماتی که به نفع کل جامعه است، مسئول هستند. اگر شرکت یا شخصی در نظر دارد اقداماتی انجام دهد که می‌توانند به محیط‌ زیست یا جامعه آسیب وارد کنند، از نظر اجتماعی غیرمسئولانه تلقی می‌شود. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ مدل شماتیک مسئولیت اجتماعی سازمان مسئولیت اجتماعی سازمان چارچوبی اخلاقی ا‌ست که در آن افراد یا شر
🔴 انواع مسئولیت اجتماعی در سازمان: در این نوع از مسئولیت های اجتماعی، بیشتر به حفظ محیط زیست و منابع طبیعی توجه می کنند. بعضی سازمان ها برای اجرای این مسئولیت از کربن های جوهری استفاده نمی کنند یا مثلا مواد اولیه محصولات خود را به صورتی تولید می کنند که تجزیه پذیر باشد و آسیب زیادی به محیط زیست نزند. ✅ : در این نوع مسئولیت ها بیشتر به فکر رفع معضلات اجتماعی می باشد. برای همین منظور کمپین های مختلفی برای این موضوع تشکیل می دهد. مثلا سازمانی کمپین حمایت از کودکان کار تشکیل می دهد، یا بخشی از بودجه سازمان را به درمان بیماران خاص، اختصاص می دهند. ✅ : در این نوع از مسئولیت دارای اهمیت بالایی است. سازمان هایی که در برابر این نوع از مسئولیت ها خود را ملزم می دانند، معتقدند که نباید تنها به سود بیشتر در سازمان فکر کرد، بلکه باید مشکلاتی را که به آنها کمتر توجه شده است را رفع نمود. این مسئولیت ها عبارتند از فراهم کردن فرصت برای بیکاران، اجتناب از همکاری با سازمان هایی که سابقه خوبی ندارند و پرداخت حقوق بیشتر به کارکنان از طریق اعطای پاداش های بیشتر. www.modiryar.com @modiryar
مدل سنجش بلوغ نظام مدیریت بهره وری 🔴 معرفی iMAPS ✅ تحقق اهداف چالشی وضع شده در زمینه ارتقای و سهم آن در رشد اقتصادی، مستلزم حرکت گروهی در میان بنگاه های اقتصادی و غیر اقتصادی کشور در مسیر دشوار بهره‌وری است و یکی از ملزومات این حرکت، وجود نقشه راهی است که بتواند به روش علمی و مستند، مراحل عملیاتی ورود موفقیت آمیز و ادامه حرکت در این عرصه را تشریح نماید؛ ✅ بدین منظور وضعیت موجود و تبیین مسیر بهبود علاوه بر کاربرد در سطح هریک از سازمان ها، می تواند زمینه مقایسه وضعیت و ایجاد رقابتی سازنده را نیز فراهم نماید. در پاسخ به چنین ضرورتی است که الگویی بومی با عنوان «مدل ایرانی سنجش بلوغ نظام مدیریت بهره وری(iMAPS) » توسط «شرکت سامان آوران توسعه» و با تلاش تعدادی از متخصصان این حوزه طراحی شده است. ✅ ارکان‌مفهومی مدل: ارکان مفهومی این مدل شامل موارد زیر است که در تعاملی هم افزا با یکدیگر، الگویی از نظام مدیریت بهره وری را تشکیل می‌دهند: ▪️ چهار پودمان (مقوله)، ▪️هجده عنصر (کلان مفهوم)، ▪️هفتاد و شش معیار یا وجوه عناصر (مفهوم) و ▪️حدود هشتصد مصداق (نشانه) ✅ اهداف مدل: ▪️ایجاد دانش بومی بهره وری ▪️گفتمان سازی مفهوم بهره‌وری ▪️تحلیل داده های بهره وری کشور ▪️به اشتراک گذاری تجربیات بهره‌وری ▪️ایجاد رقابت سالم در ارتقای بهره وری ▪️ایجاد امکان الگوبرداری تجارب موفق بهره وری ▪️شناسایی استعدادها و برترین های بهره وری کشور www.modiryar.com @modiryar
ما و دغدغه های دیگران 🔴 حکایت راننده لجباز ✅ خیلی عجله داشتم. باید به یک مهم کاری می رفتم. کمی دیر شده بود و با تأخیر رسیدن اصلاً صورت خوشی نداشت. سعی می کردم با رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی با سرعت بیشتری حرکت کنم. از دور چشمم به چراغ افتاد که سبز است و هر لحظه مکن است زرد یا قرمز شود. ماشینی جلوتر از من بود چند بار چراغ دادم توجه نکرد و به اصطلاح راه نداد. بوق هم که زدم مسیر را باز نکرد. حتی عامدانه به یکباره سرعتش را به گونه ای کم کرد و مسیر مرا بست تا دو نفری پشت چراغ قرمز بمانیم. خیلی ناراحت شدم ولی خودم را به شدت کنترل کردم. کنار ماشینش که قرار گرفتم شیشه را پایین داد و گفت: چه خبر است؟ سر می بری؟ ✅ چرا اینقدر بوق می زنی و خلاصه با تشر و ناراحتی کلی حرف بارم کرد. من که کاملاً بر خودم مسلط شده بودم به آرامی و با لبخندی گفتم باور کن هیچ خبری نیست، اصلاً قصد سبقت گرفتن یا جا گذاشتن شما را نداشتم فقط کمی عجله دارم همین. خیلی غیر طبیعی است که یک نفر عجله داشته باشد؟ برای خودت پیش نمی آید؟ کاش امروز که من عجله داشتم شما راه را باز می کردی و به من کمک می کردی که زودتر به مقصد برسم تا فردا روزی که به هر دلیلی شما عجله داشتی دیگران شما را بکنند. از شما چه پنهان گویی حرف هایم در او اثر کرد. سرش را پایین انداخت و در حالی که چراغ سبز شده بود چند تا بوق به نشان احترام زد و گفت حق با شماست عذرخواهی می کنم. 🔴 دغدغه های دیگران ✅ در ادامه مسیر گویی از جلسه و تأخیر احتمالی رسیدن به مقصد فراموش کرده باشم صرفاً فکرم به این اتفاق و رفتار راننده لجباز بود. با خودم گفتم چرا نباید در زندگی اجتماعی و خانوادگی خود ملاحظه دیگران را هم بکنیم، به احساسات و نیازهای هم نوعان خود احترام بگذاریم و دغدغه های آن ها برای ما هم مهم باشد. یکی استرس دارد، دیگری فرزندش بیمار است، مسلمانی بدهکار است، فرد دیگری افسرده یا حالش گرفته است و خلاصه زیر آسمان این شهر مردمان بیشماری هستند که ممکن است به دلایل مختلف حال خوبی نداشته باشند. اگر آن روز زمان خوبی، خوشی و آرامش ما بود چه اشکالی دارد این و مطلوبیت را به آن ها هم انتقال دهیم. ✅ اگر هر یک از ما در این شرایط برای همان آدم های معدود و محدودی که با ما در ارتباط هستند این اصل را رعایت کنیم اثرات بسیار خوبی بر افزایش رضایت مندی عمومی و بهبود نظام اجتماعی خواهد داشت. ما همه به هم ربط داریم، بخواهیم یا نخواهیم در عرصه و جامعه ی بزرگی که در آن زندگی می کنیم حس و حال ما روی دیگران اثر می گذارد و از آن ها نیز تأثیر می پذیریم. پس چرا نباید احساس تکلیف کنیم و لااقل اگر به آن ها کمک نمی کنیم مراعات دیگران را بکنیم، هوایشان را داشته باشیم و مسیر حرکت شان را تسهیل نماییم. 🔴 مراعات یکدیگر ✅ «شناخت وظیفه،» پایه و پیش نیاز «انجام وظیفه» است. انسان ها در جامعه نسبت به یکدیگر «حقوق و وظایف متقابل» دارند. شناخت این و انجام آنها و مراعات دو جانبه، ضامن تصحیح روابط و سالم سازی معاشرت ها و زدودن کدورت ها و کاهش اختلاف ها و گله مندی هاست. فراموش نکنیم «آدمی را آدمیت لازم است»؛ پس در جامعه انسانی و زندگی اجتماعی، جز با «مراعات» دیگران و حقوقشان، وضع رفتاری عمومی سامان نمی یابد و جامعه اصلاح نمی شود. ✅ به عنوان مثال والدین نسبت به و فرزندان نسبت به پدر و مادر وظایفی دارند. زن در برابر شوهر و شوهر در برابر زن، تعهداتی دارد. فرمانده و سرباز، نسبت به هم حقوق و وظایفی دارند. دو شریک با یکدیگر، کارگر و کارفرما، رئیس و مرئوس، معلم و شاگرد، همسایه با همسایه، مشاور و مُراجع، خویشاوندان و ارحام ، برادران و خواهران نسبت به هم و ... نمونه های دیگری از ارتباط های اجتماعی است که هر کدام نسبت به هم محدوده و مجموعه ای از تکالیف را دارند که باید اول آن ها را بشناسیم، دوم به آن ها عمل کنیم و سوم رویه و روندی متقابل و دوجانبه برای آن در نظر داشته باشیم. 🔺منبع: ، 🔻سه شنبه ۲۵ مهرماه ۱۴۰۲، شماره ۴۰۵۹ www.modiryar.com @modiryar