eitaa logo
متوسطه اول سما ( هفتم _ هشتم _ نهم ) نمونه سؤالات نهایی، انجمن علمی
19.9هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
7.9هزار ویدیو
17.3هزار فایل
"همراه‌ با‌ مدرسه‌ مجازی‌ سما در سفری به‌ دنیای‌ دانش‌‌ و اندیشه📚🪴" راهنمایی‌ عزیز صفر تا صد چیزی‌ که‌ نیاز داری👇🏻 💠کلیپ‌ آموزشی 💠جزوه 💠تست 💠رفع‌ اشکال‌ و.. مدرسه زبان نور👇 https://eitaa.com/zaban_madrese 🚫کپی‌ غیرمجاز انتشار(با لینک) بلامانع
مشاهده در ایتا
دانلود
(١) ⭕️آجل: آینده ⭕️عاجل: شتاب کننده (شفای عاجل) ⭕️جذر: گرفتن ریشه ی دوم عدد ⭕️جزر: پس رفت آب دریا 📚 آموزش تخصصی متوسطه اول📝 ✅بدهید دوستانتان تا عضو شوند ⭕️ https://eitaa.com/joinchat/1387986976Cd2f08c353b ⭕️
(٦) غَنا / غِنا ⭕️غَنا (به فتح اول): توانگري ⭕️غِنا (به كسر اول): آواز خوش إملاي هر دو واژه در عربي به صورت «غناء» است ولي در فارسي همزه ي پاياني در نوشتار و گفتار حذف مي شود. (١٦) / ⭕️قـَدر: ارزش ⭕️غـَدر: حيله، فريب، بي وفايي، خيانت قَدرِ مجموعه ي گل، مرغ يحر داند و بس كه نه هر كو ورقي خواند، معاني دانست در (١١) (خ) در پهلوي Karcanc و در و Cancer از همين كلمه است. مرض به خاطر چنگ انداختن از نام همين حيوان گرفته شده. ⭕️دِلالت (به كسر اول) ✅ ⭕️دَلالت (به فتح اول) ❌
پارسي شِكـَر است: (٧) ⭕️قـَدَم (به فتح اول و دوم): گام ⭕️قِـدَم (به كسر اول فتح دوم): قديم بودن، از عهد ازل بودن، در مقابل حدوث (از اصطلاحات فلسفه) در رهِ منزل ليلي كه خطرهاست در آن شرط اول قـَدَم آن است كه مجنون باشي در (١٢) (د) درفارسي به معناي «عقاب» و در و در مفهوم «» (نماد هواپيمايي ملي ايران ) به معناي «خيلي دور» نيز مي باشد. اين واژه در Tele در همين معني است. در يعني «ديدن از دور» و در يعني «صدا از دور» (١٧) / بعضی به گمان اینکه کلمه «طوفان» اصلاً فارسی است آن را به صورت «توفان» می نویسند و حتی بعضی از فضلا توصیه کرده اند که صورت اخیر به کار رود. اما اصل این دو کلمه و معنای آنها یکی نیست. ⭕️طوفان: واژه اي عربی، به معنای باد و باران شدید ⭕️توفان: واژه اي فارسي، به معنای غُرّان و دَمان توفان ربطی به باد و باران بسیار شدید ندارد. این واژه صفت فاعلی از مصدر «توفیدن» به معنای «فریاد بلند کشیدن» و «غرّيدن و خروشيدن» است. ز آوازِ گُردان «بتوفيد» كوه زمين شد ز نعل ستوران ستوه : غُرّان، خروشان
(٢١) ذَكي / زَكي ⭕️ذَكي: (به فتح اول)، به معناي «تيزهوش» و «ژرف نگر»، جمع آن «اَذكيا» ⭕️زَكي: (به فتح اول)، به معناي «پاك»، «پاكدامن»، جمع آن «اَزكيا» (١٢) مُحال / مَحالّ ⭕️مُحال: (به ضم اول) به معناي «ناممكن، ناشدني» «باطل، ناروا (توسعاً نامعقول، ابلهانه)» «حواله شده» (در تركيب مُحالٌ عليه يعني طرف حواله، برات گير) ⭕️مَحالّ: (با فتح اول، تشديد آخر، جمع «محلّ» به معناي «مكان»
پارسي شِكـَر است: براي واژگان متداول در (١٦) (آ) ⭕️ (عربي): نشانه ي خدا (٢٢) ⭕️حيات: زندگي ⭕️حياط: فضاي سرگشوده ي درون خانه كه اطرافش ديوار يا اتاق است واژه ي «ِحياط» به كسر اول، در عربي به معناي «ديوارها»ست و «حَياط» در فارسي، از همين واژه با تصرف در معني و تلفظ گرفته شده است. (١٤) عَبيد / عُبِيد ⭕️عَبيد: بر وزن «خريد»، جمعِ «عَبْد»، به معناي «بندگان» ⭕️عُبِيد: بر وزن «سهيل»، مصغّرِ «عبد»، به معناي «بنده ي كوچك»، نام نويسنده و منتقد اجتماعي ايران در قرن هشتم . ⭕️عَوَض (به فتح اول) ✅ ⭕️عِوَض (به كسر اول) ❌
(١٥) اَثنا / اِثنا ⭕️اِثنا: (به كسر اول، سكون دوم)، در فارسي فقط در تركيب «اِثناعشر» به معناي «دوازده» نوشتن اين واژه به صورت «اثنيٰ» و تلفظ آن به فتح اول، غلط است. ⭕️اَثنا: (به فتح اول، سكون دوم) واژه اي ست عربي به معناي «وسط، ميانه» . براي واژگان متداول در (١٧) (ا) ⭕ (عربي): سرپيچي، نپذيرفتن، سركشي، نافرماني️ ⭕️گـُمان (به ضم اول) ✅ ⭕️گـَمان (به فتح اول) ❌ (٢٢) ⭕️بَرائَت: (در عربى براءة ) به معناى «بيگناهى» و «پاكدامنى» و مجازاً به معناى «دورى» و «بيزارى»است. هر كه چهل روز نماز جماعت كند بر دوام...، دو برائت بنويسند وي را؛ يكي از نفاق و يكي از دوزخ ⭕️براعَت به معناي «كمال فضل و ادب» و «برتري بر ديگران به علم» چون به خدمت او رسيد، در فنون هنر و ادب امتحانش فرمود و چون آثار بلاغت و اَماراتِ براعت از وي مشاهده كرد او را كتابت خود فرمود.
(٢٣) ⭕️ثمر/ ثمره : به معناي «ميوه» و مجازاً به معناي «حاصل و نتيجه» ⭕️سمر: «افسانه و حكايتي كه زبانكده مردم باشد»، در فارسي بيشتر به عنوان صفت و به معناي «شهره، زبانزد، افتاده بر سر زبان ها» تو كاين روي داري به حُسنِ قمر چـرا در جهاني به زشـتي سَـمَر ترسم كه اشك در غم ما پـرده در شود وين راز سر به مُهر به عالم سمر شود (١٦) رَستن / رُستن ⭕️رَستن: گونه ي رهيدن و به معناي «رهايي يافتن» ⭕️رُستن: گونه ي روييدن و به معناي «از زمين برآمدن، سبز شدن» در ره عشق از آن سوي فنا صد خطر است تا نگويي كه چو عمرم به سر آمد رَستَم نازنين تر ز قَدَت در چمن ناز نَرُست خوشـتر از نقش تو در عالم تصوير نبود براي واژگان متداول در (١٨) (ا) ⭕️ (عربي): چرندها، بيهوده ها، نادرست ها، پرت و پلاها ⭕️تِكرار (به كسر اول) ✅ ⭕️تَكرار (به فتح اول) ❌ 🔥🇬 🇦 🇲👽🇬 🇦 🇲 🔥 برنامه های تابستونی در کانال ابتدایی📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/248971295C7e3e571a6d ☆برنامه های تابستونی در کانال متوسط اول📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/1387986976Cd2f08c353b برنامه های تابستونی در کانال متوسط دوم📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/2817458186Ca34dbcb33e
(٢٥) مَثَل/ مُثُل/مِثل ⭕️مَثَـل: به فتح اول و دوم به معناي ضرب‌المثل ⭕️مُثُـل : به ضم اول و دوم، جمع مثال به معناي مثال یا ایده ⭕️مِثـل: به كسر اول و سكون دوم، حرف اضافه در فارسی به معناي مانند، شبيه ⭕️شُـجاعت (با ضم اول) ✅ ⭕️شَـجاعت (با فتح اول) ❌ ⭕️بُرهه ✅ ⭕️برحه ❌ براي واژگان متداول در (٢١) (ب) ⭕️باب (عربي): باره، بخش، گونه، دروازه، در
(٢٦) ⭕️مفروض: به معناي فرض شده، تصور شده، مطرح شده ⭕️مفروز: (اسم مفعول افراز) به معناي جدا شده، مجزّا، مشخص شده مفروز در مقابل مُشاع: مِلكِ مفروز، زميني است كه سهم هر يك از مالكان آن مشخص و معين يعني جدا شده از سهم ديگران باشد. مِلكِ مُشاع، زميني است كه سهم هاي مالكان در آن تقسيم نشده، و مشترك است.
براي واژگان متداول در (٢٧) (ب) ⭕️باطن (عربي): پنهان، درون، اندرون، شكم، پشت ⭕️شِـرافت(با كسر اول) ✅ ⭕️شَـرافت (با فتح اول) ❌ در (٢٥) (م) مغازه: در Magasin، احتمالاً اين كلمه ريشه ي سامي دارد. (٢٨) ⭕️خوار: کم ارزش و کوچک ⭕️خار: تیغ گل یا خاشاک
پارسي شِكـَر است: برخي واژه ها صورت نوشتاري يكسان و تلفظ و معناي متفاوت دارند. رعايت نشانه هاي تلفظ هنگام نوشتن و نيز توجه به بافت و موضوع متن، به تمايز بين اين واژه ها كمك مي كند. در (٢٦) (م) ماز: در فارسي به معناي «چين و شكن»، در به صورت Maze درآمده كه به معناي گذرگاه پيچيده و گيج كننده است. (٢٩) ⭕️محجور: ممنوع از تصرف در اموال خود (به سبب بيخردي و بي كفايتي) ⭕️مهجور: جدا شده، دور افتاده برخي واژه ها تلفظ يكسان، معناي متفاوت و در بيشتر موارد صورت نوشتاري متفاوت نيز دارند. توجه به بافت و موضوع متن، كمك مي كند تا بين اين واژگان تمييز قائل شد. ⭕️كِـشتي(با كسر اول) ✅ ⭕️كَـشتي (با فتح اول) ❌
براي واژگان متداول در (٣٧) (ب) ⭕️بحبوحه (عربي): ميانه، ميان، گيرودار، درگرماگرم (٥) ⭕️«چه»، جدا از واژه ي پس از خود نوشته مي شود، مگر در چرا، چگونه، چقدر، چطور، چِسان ⭕️«چه»، همواره به واژه ي پيش از خود مي چسبد: چنانچه، خوانچه، كتابچه، ماهيچه، كمانچه، قباله نامچه (٣٢) ⭕️ثَمَن: واژه اي عربی به معنای "قیمت " است. ⭕️سَمَن: واژه اي فارسی و نام گلی معروف است. كه هر كه كُنجِ قناعت به گنجِ دنيا داد فروخت يوسف مصري به كمترين ثَمَني «ثمن» در فارسی بیشتر در اصطلاح "ثمنِ بَخس" به معناي "بهای ناچیز" به کار می رود. او خانه و مِلكش را به ثمنِ بخس فروخت و مهاجرت كرد.
هر دو کلمه صفت است ، به معنای «منسوب به روسیه»، اما بهتر است که به قیاس کرد و کردی، لر و لری، و نظایر آن ها، روس صفت انسان و روسی صفت غیرانسان قرار گیرد: پوشکین، شاعر بزرگ روس متفکران روس زبان روسی ادبیات روسی ⭕️روس: صفت انسان ⭕️روسي: صفت غير انسان ⭕️«رُتیل» به معنای «عنکبوت زهردار» اصل این کلمه در عربی رُتَـیلاء به ضم اول و فتح دوم است. این دو کلمه را گاه به غلط رطیل و رطیلاء می نویسند. (٣٣) ⭕️حایل : اسم است به معنای آنچه میان دو چیز واقع شود و مانع اتصال آنها باشد. ⭕️هایل صفت است به معنای ترسناک و هولناک پرده چه باشد ميان عاشق و معشوق سدِّ سكندر نه مانع است و نه حايل شب تاريك و بيم موج و گردابي چنين هايل كجا دانند حال ما سبكباران ساحل ها
(٣٤) ⭕️حيات: به معناي "زندگي" ⭕️حياط: به معناي "فضاي سرگشوده ي درون خانه كه اطرافش ديوار يا اتاق است" واژه ي "ِحياط" به كسر اول، در عربي به معناي "ديوارها"ست و "حَياط" در فارسي، از همين واژه با تصرف در معني و تلفظ گرفته شده است. 🔥🇬 🇦 🇲👽🇬 🇦 🇲 🔥 برنامه های تابستونی در کانال ابتدایی📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/248971295C7e3e571a6d ☆برنامه های تابستونی در کانال متوسط اول📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/1387986976Cd2f08c353b برنامه های تابستونی در کانال متوسط دوم📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/2817458186Ca34dbcb33e
⭕️زُغال ✅ ⭕️ذُغال ❌ (٣٥) ⭕️زَرع: به معنای «کاشتن» و «کشت» است و با زراعت و زارع و مزروع از یک خانواده است. بدین شهرِ جدّه، نه درخت است و نه زرع، هر چه به کار آید از روستا آرند. چنان آسمان بر زمین شد بخیل که لب تر نکردند زرع و نخیل ⭕️ذَرع: مقیاس قدیم طول و معادل 1/04 متر بوده است. براي واژگان متداول در (٣٩) (ب) ⭕️بحران (عربي): تنگي، سختي، تلواسه، تاسه 📚 آموزش تخصصی متوسطه اول📝 ✅بدهید دوستانتان تا عضو شوند ⭕️ https://eitaa.com/joinchat/1387986976Cd2f08c353b ⭕️ 👨🏻‍🏫📚 👨🏻‍🏫 تمرین و تکرار زبان انگلیسی، با آموزش روزانه ترجمه یک کلمه 🍃🌳🍃به کمک گرافیکهای دوزبانه انگیزشی http://eitaa.com/joinchat/3747086446C96652b4c42
(٤٠) ⭕️آذر: ماه نهم سال شمسي ⭕️آزر: نام پدر حضرت ابراهيم خليل الله بت پرست و بت تراش بوده است. براي واژگان متداول در (٤٧) (ب) ⭕️بُزاق (عربي): خيو، خدو، آب دهان، گليز ⭕️ازدحام✅ ⭕️ازدهام ❌ ازدحام: بسياري و انبوهي جمعيت
ربات حذف ✂️: (٤١) ⭕️مضمضه: واژه اي عربی به معناي «گرداندن آب در دهان برای شستن آن» (مثلا پس از مسواک زدن دندانها) ⭕️مزمزه: واژه اي فارسي است و مخفف آن مزمزه کردن به معناي «چشیدن یا نرم نرم خوردن»   امروزه مضمضه فقط مصطلح رساله های علمیه فقهی است ودر فارسی روزمره به کار نمي رود. ⭕️باتلاق: واژه اي تركي و در اصل باتّاق است، به معناي لجنزار . گاهي در فارسي ان را به شكل «باطلاق» مي نويسند. چون تركي مخرج «ط» ندارد، املاي درست آن «باتلاق» است، معادل فارسي اين واژه در فارسي، «مرداب» است.
پارسي شِكـَر است: براي واژگان متداول در (٥٠) (ب) ⭕️بَشّاش (عربي): خندان، خوشرو، خنده رو،گشاده رو، خوش منش، تازه رو، شادمان ⭕️بَشاشت (عربي): خرسندي، خرمي، شادي، خوش منشي، تازه رويي، گشاده رويي، ابرو فراخي، (٤٣) ⭕️قُصور: مفرد و به معناي «كوتاهي، مسامحه، سهل انگاري» (غالباً ناآگاهانه) ⭕️قصور: جمع به معناي «قصرها»، خاصه «قصرهاي بهشتي» زاهد اگر به حور و قصور است اميدوار ما را شرابخانه قصور است و يار، حور ⭕️قصور: كوتاهي، مسامحه، سهل انگاري غالباً ناآگاهانه ⭕️تقصير: خطاي آگاهانه (١٠) ⭕️ اوپس: ماشین شیک و جدید 🔸عجب اوپسی سواره. ⭕️ایستگاه کردن: از دست کسی به بهانه ای رها شدن و او را بلاتکلیف گذاشتن، 🔸فلانی رو ایسگاش کردم و اومدم پیشت.
پارسي شِكـَر است: ⭕️لَقوه: به فتح اول و سكون دوم، به معناي «بيحسّي و رعشه ي نيمي از چهره كه باعث كجي دهان و چانه شود» نوشتن اين واژه، به شكل لغوه نادرست است. ⭕️لقوه✅ ⭕️لغوه❌ (١٣) ⭕️ایستگاه گرفتن: ١)باعث از بین رفتن شور و شادی شدن 🔸بذار فیلممو ببینم، ایسگا نگیر. ٢) اذیت کردن 🔸میخوای برم ایسگاشو بگیرم (٤٥) ⭕️عرض: پهنا ⭕️ارض: زمین ⭕️ارز: پول خارجی ⭕️مُرَفّه: حرف آخر اين واژه ملفوظ است و به حرفي كه پس از آن بيايد پيوسته نوشته مي شود. 🔸زندگي مرفهي دارد. ✅ 🔸زندگي مرفه اي دارد.❌ و نيز در حالت اضافه، همزه و «ي» نمي گيرد. 🔸زندگي مُرَفَهِ او ✅ 🔸زندگي مُرَفّه ي او ❌ (١٤) ⭕️ایکی ثانیه: حداقل زمان ممکن 🔸توی ایکی ثانیه میرم و برمی گردم.
ربات حذف ✂️: (٤٦) ⭕️غزا: جنگ ⭕️قضا: تقدیر الهی ⭕️غذا: خوردنی (١٥) ⭕️اُسکول، اُسمول، اُس، اوش تورمز، ایسکیلدی: شخص غیرعادی و غیرمتعارف، عوضی ⭕️اُس کردن: از دست کسی به بهانه ای رها شدن و او را بلاتکلیف گذاشتن براي واژگان متداول در (٥١) (الف) ⭕️اَجانب (عربي): بيگانگان ⭕️اَجزاء (عربي): پاره ها، بهره ها، تكه ها، برخه ها، اندام ها (١٦) ⭕️بایگانی کردن: ترجمه از اصطلاح save as در رایانه، ذخیره کردن، برای روز مبادا نگهداشتن، توی ترشی خواباندن 🔸این یکی رو فعلاً بایگانی کن تا ببینم چی میشه.
(٤٨) ⭕️خُـرد: به ضمّ اول و سكون دوم، به معناي «كوچك»، «ريز» و «اندك» ⭕️خورد: سوم شخص ماضي مطلق و از ماده ي فعل « خوردن» 🔸خردسال، خرد كردن، خرد شدن، پولِ خرد، و .... 🔸خورد و خوراك، خورد و خواب، و.... خُرده به همان معناي « خُـرد» است و نبايد به صورت خورده (صفت مفعولي از فعل خوردن) نوشته شود. 🔸خُرده فروشي، خُرده گيري، خُرده بيني، خُرده مالك، خُرده حساب، خُرده كاري،، خُرده ريز، خُرده خُرده، يك خُرده، و ..... 🔸سالخورد، سالخورده، و .... اصطلاح عاميانه «خورده برده» از خوردن و بردن گرفته شده و نبايد آن را «خُرده بُرده» نوشت. 🔸من از كسي خورده برده ندارم. ✅
(٤٨) ⭕️خُـرد: به ضمّ اول و سكون دوم، به معناي «كوچك»، «ريز» و «اندك» ⭕️خورد: سوم شخص ماضي مطلق و از ماده ي فعل « خوردن» 🔸خردسال، خرد كردن، خرد شدن، پولِ خرد، و .... 🔸خورد و خوراك، خورد و خواب، و.... خُرده به همان معناي « خُـرد» است و نبايد به صورت خورده (صفت مفعولي از فعل خوردن) نوشته شود. 🔸خُرده فروشي، خُرده گيري، خُرده بيني، خُرده مالك، خُرده حساب، خُرده كاري،، خُرده ريز، خُرده خُرده، يك خُرده، و ..... 🔸سالخورد، سالخورده، و .... اصطلاح عاميانه «خورده برده» از خوردن و بردن گرفته شده و نبايد آن را «خُرده بُرده» نوشت. 🔸من از كسي خورده برده ندارم. ✅
پارسي شِكـَر است: براي واژگان متداول در (٥٦) (الف) ⭕️اتلاف (عربي): نيست كردن، نابود كردن، تباه كردن، كاستن، كاهش واژگان (٤٩) ⭕️خاست: بلند شد ⭕️خواست: طلب كرد ‏ در زبان فارسي واژگاني وجود دارند كه داراي دو يا چند صورتِ املايي هستند. مراد از واژگان چند املايي، واژه هايي است كه در نوشتن آن ها، حروف (🔸ا/ع، 🔸ت/ط، 🔸س/ص، 🔸ح/ه، 🔸ز/ذ/ض/ظ، 🔸غ/ق) به كار رفته ﺑﺎﺷﺪ. (الف)(١) ‏ نوشتار اول ارجحيت دارد: 🔶 آذوقه/ آزوقه 🔶 آروغ/ آروق (٤٦) ⭕️جِنان (به كسر اول): دل،قلب، باطن ⭕️جَنان (به فتح اول): بهشت جمع جنة ☆برنامه های تابستونی در کانال متوسط اول📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/1387986976Cd2f08c353b
پارسي شِكـَر است: براي واژگان متداول در (٥٧) (ق) (غ) (٥٠) ⭕️غالب (عربي): چيره، برتر، پيش دست، توانا، زبردست ⭕️قالب (عربي): پيكر، تنديس، كالبد (٤٧) ⭕️ذُكا (به ضم اول): آفتاب، خورشيد، گرمي خوشخوارتر ز نعمت و شيرين تر از اميد سازنده تر ز دولت و روشن تر از ذُكا ⭕️ذَكا (به فتح اول): تيزهوشي، ژرف نگري نرود هيچ خطا بـر دل و انديشه ي تـو كز خطا دور تـو را ذهن و ذَكاي تـو كند ي گاه در ترجمه ها به اين تركيب برميخوريم كه البته نوع خاصي قهوه نيست، بلكه ترجمه ي لفظ به لفظ و نادرست از اصطلاح café noir فرانسوي و black coffee انگليسي است كه بايد قهوه ي ساده يا قهوه ي بي شير در مقابل شيرقهوه ترجمه شود. ⭕️قهوه ي سياه ❌ ⭕️قهوه ي ساده ، قهوه ي بدون شير ✅
(٢٢) ⭕️تاول:شخص مزاحم و سمج، موي دماغ 🔸 طرف از اون تاولاس، بچسبه بهت ولت نمي كنه. (٥٠) ⭕️هرس: بريدن شاخ و برگ درخت ⭕️حرس: نگهبان (۴۸) ⭕️شَعر (به فتح اول): گیسو، مو ⭕️شِعر (به کسر اول): سروده (٢٣) ⭕️ امامِ عمل: معتادِ كهنه كار 🔸اونقدر كشيده ديگه امام ِ عمله! ‌‏ (١) ⭕️آب حمام تعارف كردن: چيز بي ارزش به كسي دادن 🔸آدم خسيسي است، آب حمام تعارف مي كُند. 🔥🇬 🇦 🇲👽🇬 🇦 🇲 🔥 برنامه های تابستونی در کانال ابتدایی📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/248971295C7e3e571a6d ☆برنامه های تابستونی در کانال متوسط اول📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/1387986976Cd2f08c353b برنامه های تابستونی در کانال متوسط دوم📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/2817458186Ca34dbcb33e