eitaa logo
متوسطه اول سما ( هفتم _ هشتم _ نهم ) نمونه سؤالات نهایی، انجمن علمی
19.9هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
7.9هزار ویدیو
17.3هزار فایل
"همراه‌ با‌ مدرسه‌ مجازی‌ سما در سفری به‌ دنیای‌ دانش‌‌ و اندیشه📚🪴" راهنمایی‌ عزیز صفر تا صد چیزی‌ که‌ نیاز داری👇🏻 💠کلیپ‌ آموزشی 💠جزوه 💠تست 💠رفع‌ اشکال‌ و.. مدرسه زبان نور👇 https://eitaa.com/zaban_madrese 🚫کپی‌ غیرمجاز انتشار(با لینک) بلامانع
مشاهده در ایتا
دانلود
(١) اَشعار/ اِشعار «اَشعار»، به فتح اول، جمع «شعر» است. «اِشعار»، به کسر اول، به معنای «اطلاع دادن» و ترکیب فعلی آن در فارسی «اِشعار داشتن» است. ⭕️اَشعار: شعرها ⭕️اِشعار (داشتن): اطلاع داشتن 📚 آموزش تخصصی متوسطه اول📝 ✅بدهید دوستانتان تا عضو شوند ⭕️ https://eitaa.com/joinchat/1387986976Cd2f08c353b ⭕️
⭕️نِشاط (با كسر اول) ✅ ⭕️نَشاط (با فتح اول) ❌ براي واژگان متداول در (٥) (آ) ⭕️ (عربي): آيين ها، روش ها، روش هاي پسنديده ⭕️ (عربي): انديشه ها، راي ها (raay) (٦) غَنا / غِنا ⭕️غَنا (به فتح اول): توانگري ⭕️غِنا (به كسر اول): آواز خوش إملاي هر دو واژه در عربي به صورت «غناء» است ولي در فارسي همزه ي پاياني در نوشتار و گفتار حذف مي شود.
(٦) غَنا / غِنا ⭕️غَنا (به فتح اول): توانگري ⭕️غِنا (به كسر اول): آواز خوش إملاي هر دو واژه در عربي به صورت «غناء» است ولي در فارسي همزه ي پاياني در نوشتار و گفتار حذف مي شود. (١٦) / ⭕️قـَدر: ارزش ⭕️غـَدر: حيله، فريب، بي وفايي، خيانت قَدرِ مجموعه ي گل، مرغ يحر داند و بس كه نه هر كو ورقي خواند، معاني دانست در (١١) (خ) در پهلوي Karcanc و در و Cancer از همين كلمه است. مرض به خاطر چنگ انداختن از نام همين حيوان گرفته شده. ⭕️دِلالت (به كسر اول) ✅ ⭕️دَلالت (به فتح اول) ❌
پارسي شِكـَر است: (٧) ⭕️قـَدَم (به فتح اول و دوم): گام ⭕️قِـدَم (به كسر اول فتح دوم): قديم بودن، از عهد ازل بودن، در مقابل حدوث (از اصطلاحات فلسفه) در رهِ منزل ليلي كه خطرهاست در آن شرط اول قـَدَم آن است كه مجنون باشي در (١٢) (د) درفارسي به معناي «عقاب» و در و در مفهوم «» (نماد هواپيمايي ملي ايران ) به معناي «خيلي دور» نيز مي باشد. اين واژه در Tele در همين معني است. در يعني «ديدن از دور» و در يعني «صدا از دور» (١٧) / بعضی به گمان اینکه کلمه «طوفان» اصلاً فارسی است آن را به صورت «توفان» می نویسند و حتی بعضی از فضلا توصیه کرده اند که صورت اخیر به کار رود. اما اصل این دو کلمه و معنای آنها یکی نیست. ⭕️طوفان: واژه اي عربی، به معنای باد و باران شدید ⭕️توفان: واژه اي فارسي، به معنای غُرّان و دَمان توفان ربطی به باد و باران بسیار شدید ندارد. این واژه صفت فاعلی از مصدر «توفیدن» به معنای «فریاد بلند کشیدن» و «غرّيدن و خروشيدن» است. ز آوازِ گُردان «بتوفيد» كوه زمين شد ز نعل ستوران ستوه : غُرّان، خروشان
براي واژگان متداول در (٧) (آ) ⭕️ (عربي) : گزند، آسيب، آگفت پارسي شِكـَر است: (٨) ⭕️قـَدْر (فتح اول، سكون دوم): ارزش، اندازه ⭕️قـَدَر (به فتح اول و دوم): سرنوشت، تقدير، اندازه (قضا و قدَر) كليد قـَدَر نيست در دست كس تواناي مطلق خداي است و بس (سرنوشت) تو را چنانكه تويي، هر نظر كجا بيند به قـَدْرِ بينش خود هر كسي كند ادراك (اندازه) مكن به چشم حقارت نگاه در منِ مست كه آبروي شريعت بدين قـَدَر نرود (اندازه)   واژه «کفش» فارسی است و ساختن صیغه مبالغه «کفّاش» از آن غلط است. اما امروزه این کلمه در گفتار و نوشتار فارسی چندان متداول شده است که دیگر چاره ای از پذیرفتن آن نیست. البته به جای آن بهتر است «کفشگر» یا «کفشدوز» گفت. "از همه صناعها که در آن شهر بود کفشگر بیشتر بود" پیرمردی لطیف در بغداد دختر خود به کفشدوزی داد     
  / ⭕️تراز معنای متعدد دارد از جمله «میزان ارتفاع چیزی نسبت به سطح معین»، و نيز «آلتي كه توسط آن بنّايان أفقي بودن سطحي را آزمايش ميكنند» «تراز» واژه اي فارسی است و «طراز» معرّب آن است واز این رو در همه این معانی بهتر است که «تراز» و همه ي ترکیباتش با حرف  «ت »  نوشته شود: ترازنامه، همتراز براي واژگان متداول در (١١) (آ) ⭕️ (عربي) : بپذير، برآور، چنين باد، همين، ايدون باد (١٠) خاتَم/ خاتِم ⭕️خاتَم، به فتح «ت» به معنای «انگشتری» و«نگین (منقش به مُهر)» و نیز به معنای «آخرین» ⭕️ خاتِم، به کسر «ت» یعنی «ختم کننده» . در مورد پیامبر اسلام (ص) هر دو صورت ذکر شده است، اما خاتَم، به فتح«ت»، رایج تر است: «خاتم انبیا» ، «خاتم النبیین»
⭕️كِـرامت (به كسر اول) ✅ ⭕️كـَرامت (به فتح اول) ❌ (١١) تَركه/ تَرِكه ⭕️تَركه: (به فتح اول، سكون دوم) واژه اي فارسي و به معناي «شاخه ي باريك و درازِ بريده از درخت» ⭕️تَرِكه: (با فتح اول، كسر دوم، در تداول به فتح اول و دوم) واژه اي عربي و به معناي «اموال بازمانده از مُرده» و توسعاً به معناي «ميراث» از «تَرِكه» ي وي حج كنند به نيابت وي اگرچه وصيت نكرده باشد. در (١٧) (س) در Star، در Astral (ستاره اي) در از همين ريشه است. در Stella، در Styarna. در زبان فرشته ي آتش «» از همين ريشه است.
(٢١) ذَكي / زَكي ⭕️ذَكي: (به فتح اول)، به معناي «تيزهوش» و «ژرف نگر»، جمع آن «اَذكيا» ⭕️زَكي: (به فتح اول)، به معناي «پاك»، «پاكدامن»، جمع آن «اَزكيا» (١٢) مُحال / مَحالّ ⭕️مُحال: (به ضم اول) به معناي «ناممكن، ناشدني» «باطل، ناروا (توسعاً نامعقول، ابلهانه)» «حواله شده» (در تركيب مُحالٌ عليه يعني طرف حواله، برات گير) ⭕️مَحالّ: (با فتح اول، تشديد آخر، جمع «محلّ» به معناي «مكان»
پارسي شِكـَر است: براي واژگان متداول در (١٦) (آ) ⭕️ (عربي): نشانه ي خدا (٢٢) ⭕️حيات: زندگي ⭕️حياط: فضاي سرگشوده ي درون خانه كه اطرافش ديوار يا اتاق است واژه ي «ِحياط» به كسر اول، در عربي به معناي «ديوارها»ست و «حَياط» در فارسي، از همين واژه با تصرف در معني و تلفظ گرفته شده است. (١٤) عَبيد / عُبِيد ⭕️عَبيد: بر وزن «خريد»، جمعِ «عَبْد»، به معناي «بندگان» ⭕️عُبِيد: بر وزن «سهيل»، مصغّرِ «عبد»، به معناي «بنده ي كوچك»، نام نويسنده و منتقد اجتماعي ايران در قرن هشتم . ⭕️عَوَض (به فتح اول) ✅ ⭕️عِوَض (به كسر اول) ❌
(١٥) اَثنا / اِثنا ⭕️اِثنا: (به كسر اول، سكون دوم)، در فارسي فقط در تركيب «اِثناعشر» به معناي «دوازده» نوشتن اين واژه به صورت «اثنيٰ» و تلفظ آن به فتح اول، غلط است. ⭕️اَثنا: (به فتح اول، سكون دوم) واژه اي ست عربي به معناي «وسط، ميانه» . براي واژگان متداول در (١٧) (ا) ⭕ (عربي): سرپيچي، نپذيرفتن، سركشي، نافرماني️ ⭕️گـُمان (به ضم اول) ✅ ⭕️گـَمان (به فتح اول) ❌ (٢٢) ⭕️بَرائَت: (در عربى براءة ) به معناى «بيگناهى» و «پاكدامنى» و مجازاً به معناى «دورى» و «بيزارى»است. هر كه چهل روز نماز جماعت كند بر دوام...، دو برائت بنويسند وي را؛ يكي از نفاق و يكي از دوزخ ⭕️براعَت به معناي «كمال فضل و ادب» و «برتري بر ديگران به علم» چون به خدمت او رسيد، در فنون هنر و ادب امتحانش فرمود و چون آثار بلاغت و اَماراتِ براعت از وي مشاهده كرد او را كتابت خود فرمود.
(٢٣) ⭕️ثمر/ ثمره : به معناي «ميوه» و مجازاً به معناي «حاصل و نتيجه» ⭕️سمر: «افسانه و حكايتي كه زبانكده مردم باشد»، در فارسي بيشتر به عنوان صفت و به معناي «شهره، زبانزد، افتاده بر سر زبان ها» تو كاين روي داري به حُسنِ قمر چـرا در جهاني به زشـتي سَـمَر ترسم كه اشك در غم ما پـرده در شود وين راز سر به مُهر به عالم سمر شود (١٦) رَستن / رُستن ⭕️رَستن: گونه ي رهيدن و به معناي «رهايي يافتن» ⭕️رُستن: گونه ي روييدن و به معناي «از زمين برآمدن، سبز شدن» در ره عشق از آن سوي فنا صد خطر است تا نگويي كه چو عمرم به سر آمد رَستَم نازنين تر ز قَدَت در چمن ناز نَرُست خوشـتر از نقش تو در عالم تصوير نبود براي واژگان متداول در (١٨) (ا) ⭕️ (عربي): چرندها، بيهوده ها، نادرست ها، پرت و پلاها ⭕️تِكرار (به كسر اول) ✅ ⭕️تَكرار (به فتح اول) ❌ 🔥🇬 🇦 🇲👽🇬 🇦 🇲 🔥 برنامه های تابستونی در کانال ابتدایی📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/248971295C7e3e571a6d ☆برنامه های تابستونی در کانال متوسط اول📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/1387986976Cd2f08c353b برنامه های تابستونی در کانال متوسط دوم📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/2817458186Ca34dbcb33e
(١٧) اَمارات/ اِمارات ⭕️اَمارات: به فتح اول، جمع اَماره به معناي «نشانه» و «قرينه» است. او را ديدم كه در خشم شد و رگهاي گردن از جاي برخاست و ستبر شد و همه ي اَمارات غضب بر وي پديد آمد. ⭕️اِمارات: به كسر اول، جمع اِمارت به معناي «حكومت امير» و «اميرنشين» است. اِمارات متحد عربي : كشوري متشكل از چند شيخ نشين در جنوب خليج فارس 🔥🇬 🇦 🇲👽🇬 🇦 🇲 🔥 برنامه های تابستونی در کانال ابتدایی📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/248971295C7e3e571a6d ☆برنامه های تابستونی در کانال متوسط اول📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/1387986976Cd2f08c353b برنامه های تابستونی در کانال متوسط دوم📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/2817458186Ca34dbcb33e
(٢١) @parsi_shekar_ast ⭕️مَقدَم: به فتح اول و سوم، به معناي «از راه رسيدن» و در فارسي به معناي «جاي قدم نهادن، قدمگاه» نيز كاربرد دارد: تا پيشِ بخت باز رَوَم تهنيت كنان كو مژده اي ز مَقدَم عيد وصال تو بيا كه لعل و گهر در نقار مقدم تو ز گَنجِ خانه ي دل مي كشم به مخزن چشم ⭕️مُقـَدَّم: به ضم اول، فتح دوم، فتح و تشديد سوم، در مقام صفت به معناي«پيشين» و در مقام اسم به معناي «پيشوا، رئيس، سر» است: ز خسروانِ مٌقَدّم، چنين كه مي شنوم وفاي عهد نكرده ست با كس اين دوران ما را در اين دِه، مُقَدّمي است كه در حوادث، مشورت با او بوده است و در مهمات، مراجعت با او. ⭕️مُقدِم: به ضم اول، سكون دوم، كسر سوم، به معناي «اقدام كننده ، پيشقدم» : خود براي آشتي با دوست سابقش، مُقدِم شد.
«بندر» واژه اي است فارسي و به همين صورت به عربي رفته و در جمع مكسَّر «بنادر» شده است. در فارسي درست تر و زيباتر آن است كه بندر را به «ها» جمع ببنديم: بندرها براي واژگان متداول در (٢٨) (ب) ⭕️باقي (عربي): پايدار، پايا، پايسته، جاويد، استوار، بازمانده، بجامانده برخي واژه ها صورت نوشتاري يكسان و تلفظ و معناي متفاوت دارند. رعايت نشانه هاي تلفظ هنگام نوشتن و نيز توجه به بافت و موضوع متن، به تمايز بين اين واژه ها كمك مي كند.
(٢٣) مَهر/ مِهر/ مُهر ⭕️مَهر: به فتح اول و سکون دوم، واژه اي عربی است معادل کابین فارسی، یعني «پول یا هر نوع مالی که شوهر هنگام عقد ازدواج متعهد به پرداخت آن به زوجه اش می شود». عوام آن را مهریّه نیز می گویند (هر دو کلمه در تداول به کسر اول تلفظ می شود). ⭕️مِهر: به کسر اول و سکون دوم، واژه اي فارسی است و چندین معنی دارد: «محبت»، «خورشید»، «نام ماه هفتم سال شمسی»، «نام روز شانزدهم هر ماه شمسي» و معانی دیگر. ⭕️مُهر: به ضم اول و سکون دوم، واژه اي فارسی است به معنای «ابزاری از فلز یا از سنگ یا از جنس دیگر که بر آن نام کسی را نقش می کنند» و نیز به معنای «انگشتري» و معانی دیگر. از این واژه ي فارسی به قیاس اسم مفعول عربی، کلمه ي «ممهور» (مُهر شده) را ساخته اند که غلط است
پارسي شِكـَر است: برخي واژه ها صورت نوشتاري يكسان و تلفظ و معناي متفاوت دارند. رعايت نشانه هاي تلفظ هنگام نوشتن و نيز توجه به بافت و موضوع متن، به تمايز بين اين واژه ها كمك مي كند. در (٢٦) (م) ماز: در فارسي به معناي «چين و شكن»، در به صورت Maze درآمده كه به معناي گذرگاه پيچيده و گيج كننده است. (٢٩) ⭕️محجور: ممنوع از تصرف در اموال خود (به سبب بيخردي و بي كفايتي) ⭕️مهجور: جدا شده، دور افتاده برخي واژه ها تلفظ يكسان، معناي متفاوت و در بيشتر موارد صورت نوشتاري متفاوت نيز دارند. توجه به بافت و موضوع متن، كمك مي كند تا بين اين واژگان تمييز قائل شد. ⭕️كِـشتي(با كسر اول) ✅ ⭕️كَـشتي (با فتح اول) ❌
(٣٢) ⭕️سَفَر: به فتح اول و دوم، یعنی «حرکت از محلی و رفتن به محل نسبتاً دور» ⭕️سِفر: به کسر اول و سکون دوم، به معنای «کتاب» و خاصه در مورد هر یک از کتاب های عهد عتیق تورات به کار می رود. سِفرِ پیدایش، سِفر خروج، سِفرِ تثنیه جمع هر دو واژه، «اَسفار» است. ⭕️ريشه گرفتن: از جعلیات اخیر است که خاصه در رادیو و تلویزیون آن را به معنای «سرچشمه گرفتن» به کار می برند. این تحول از کجا ریشه می گیرد؟ هم این ترکیب و هم این معنی غلط است و از استعمال آن باید پرهیز کرد. ⭕️رَعایا : به فتح اول ✅ ⭕️رُعایا : به ضم اول ❌ براي واژگان متداول در (٣٨) (ب) ⭕️بحث (عربي): كافتن، كاويدن، كاوش، كاو، جستن، جستار، پژوهش، پژوهيدن، يوزيدن، يوش، پاليدن، آليز
⭕️رعیّت: به معنای «عامه ی مردم» و نیز «تبعه ی سلطان یا مملکت» اسم جمع است و در متون قدیم فارسی نیز به صورت اسم جمع بکار رفته است. (هر گاه فاعل جمله واقع شود، فعل جمله را می توان هم مفرد و هم جمع نوشت) نه سلطان بر کسی ظلم و جور کند و نه رعیت چیزی پنهان و پوشیده دارد ناصرخسرو رعیت درویش گشتند و معروفان همه آواره شدند و در خزانه چیزی گرد نمی آمد جمع این کلمه «رَعایا» به فتح اول است رعایا اگر خواهند که به درگاه آیند و حال خویش بازنمایند مر ایشان را از آن باز ندارند (٣٣) ⭕️رُهبان: به ضم اول، واژه ای عربی است، جمع «راهب»، به معنای «زاهد گوشه نشین و تارک دنیا» فکر کردم و دانستم که رُهبانانِ بسیار در این شهر باشند و عادت ایشان آن است که در صومعه که دارند همه جمع شوند ⭕️رَهبان: به فتح اول، واژه ای فارسی است مخفف راهبان به معنای «نگهدار و محافظ راه» گمرهان را ز بیابان همه در راه آرد مصطفی بر ره حق تا به ابد رَهبان باد
(٨) ⭕️«را» در همه جا جدا از كلمه ي پيش از خود نوشته مي شود مگر در: «چرا؟» به معناي «براي چه» و در معناي «آري» در پاسخ به پرسش منفي. (٣٦) ⭕️سوق: بر وزن ذوق به معناي «راندن» و بيشتر به صورت تركيبي فعلي «سوق دادن»به كار مي رود. ⭕️سوق: بر وزن دوغ، به معناي «بازار» است. براي واژگان متداول در (٤٣) (ب) ⭕️بُرج (عربي): بارو، دژ، كوشك ⭕️املاي اين واژه به همين صورت درست است. بهتر است از نوشتن آن به صورت «خوشنود» احتراز شود. ⭕️خشنود ✅ ⭕️خوشنود ❌
پارسي شِكـَر است: (٨) ⭕️«را» در همه جا جدا از كلمه ي پيش از خود نوشته مي شود مگر در: «چرا؟» به معناي «براي چه» و در معناي «آري» در پاسخ به پرسش منفي. (٣٦) ⭕️سوق: بر وزن ذوق به معناي «راندن» و بيشتر به صورت تركيبي فعلي «سوق دادن»به كار مي رود. ⭕️سوق: بر وزن دوغ، به معناي «بازار» است. براي واژگان متداول در (٤٣) (ب) ⭕️بُرج (عربي): بارو، دژ، كوشك ⭕️املاي اين واژه به همين صورت درست است. بهتر است از نوشتن آن به صورت «خوشنود» احتراز شود. ⭕️خشنود ✅ ⭕️خوشنود ❌ 🔥🇬 🇦 🇲👽🇬 🇦 🇲 🔥 برنامه های تابستونی در کانال ابتدایی📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/248971295C7e3e571a6d ☆برنامه های تابستونی در کانال متوسط اول📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/1387986976Cd2f08c353b برنامه های تابستونی در کانال متوسط دوم📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/2817458186Ca34dbcb33e
پارسي شِكـَر است: (٤٣) ⭕️صَديق: به فتح اول، به معناي «دوست، خاصه دوست يكرنگ» و جمع آن «اَصدقاء» ⭕️صِدّيق: به كسر اول و تشديد دوم، صفت كسي است كه انديشه و گفتارش يكي باشد و در همه احوال، راستگو و درست كردار باشد. (١١) ⭕️ اِن بار: علامت عدد طبیعی در ریاضی (n)، به دفعات بیشمار، 🔸اِن بار بهت گفتم سر به سرم نذار ⭕️اِن تا: به مقدار زیاد 🔸اِن تا دوسم داره. .📚 آموزش تخصصی متوسطه اول📝 ✅بدهید دوستانتان تا عضو شوند ⭕️ https://eitaa.com/joinchat/1387986976Cd2f08c353b ⭕️
(٤٤) ⭕️مُعظَم: بر وزن «محکم» به معنای « بزرگ» است و معمولاً در وصف اشیا به کار می رود. 🔸ساختمان معظم، کتابخانه معظم ⭕️مُعَظَّم: بر وزن «مُنَظَّم» به معنای «مورد تعظیم، بزرگ داشته» و در وصف اشخاص به کار می رود. 🔸سلطان معظم ، خاندان معظم استثناء: در مورد مکه و ابنیه و اشیای مقدس نیز همین صفت اخیر را به کار می برند. 🔸مکه ي معظم
(٢٠) ⭕️بتول: زنی شبیه روستاييان یا اهالی شهرستان با آداب و رسوم و شیوه ی سخن گفتن آنها ‌‏ براي واژگان متداول در (٥٥) (الف) ⭕️اجحاف (عربي): دست درازي، بردن چيزي، زورگويي، ستمگري، گزند زدن (٤٥) ⭕️وَرد : گل سرخ ⭕️وِرد: دعا (٢١) ⭕️بی کلاچ: کسی که زود عصبانی میشود. ⭕️بیل بیل: معنی رمزی هر چیزی
پارسي شِكـَر است: براي واژگان متداول در (٥٦) (الف) ⭕️اتلاف (عربي): نيست كردن، نابود كردن، تباه كردن، كاستن، كاهش واژگان (٤٩) ⭕️خاست: بلند شد ⭕️خواست: طلب كرد ‏ در زبان فارسي واژگاني وجود دارند كه داراي دو يا چند صورتِ املايي هستند. مراد از واژگان چند املايي، واژه هايي است كه در نوشتن آن ها، حروف (🔸ا/ع، 🔸ت/ط، 🔸س/ص، 🔸ح/ه، 🔸ز/ذ/ض/ظ، 🔸غ/ق) به كار رفته ﺑﺎﺷﺪ. (الف)(١) ‏ نوشتار اول ارجحيت دارد: 🔶 آذوقه/ آزوقه 🔶 آروغ/ آروق (٤٦) ⭕️جِنان (به كسر اول): دل،قلب، باطن ⭕️جَنان (به فتح اول): بهشت جمع جنة ☆برنامه های تابستونی در کانال متوسط اول📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/1387986976Cd2f08c353b
پارسي شِكـَر است: براي واژگان متداول در (٥٧) (ق) (غ) (٥٠) ⭕️غالب (عربي): چيره، برتر، پيش دست، توانا، زبردست ⭕️قالب (عربي): پيكر، تنديس، كالبد (٤٧) ⭕️ذُكا (به ضم اول): آفتاب، خورشيد، گرمي خوشخوارتر ز نعمت و شيرين تر از اميد سازنده تر ز دولت و روشن تر از ذُكا ⭕️ذَكا (به فتح اول): تيزهوشي، ژرف نگري نرود هيچ خطا بـر دل و انديشه ي تـو كز خطا دور تـو را ذهن و ذَكاي تـو كند ي گاه در ترجمه ها به اين تركيب برميخوريم كه البته نوع خاصي قهوه نيست، بلكه ترجمه ي لفظ به لفظ و نادرست از اصطلاح café noir فرانسوي و black coffee انگليسي است كه بايد قهوه ي ساده يا قهوه ي بي شير در مقابل شيرقهوه ترجمه شود. ⭕️قهوه ي سياه ❌ ⭕️قهوه ي ساده ، قهوه ي بدون شير ✅
(٢٢) ⭕️تاول:شخص مزاحم و سمج، موي دماغ 🔸 طرف از اون تاولاس، بچسبه بهت ولت نمي كنه. (٥٠) ⭕️هرس: بريدن شاخ و برگ درخت ⭕️حرس: نگهبان (۴۸) ⭕️شَعر (به فتح اول): گیسو، مو ⭕️شِعر (به کسر اول): سروده (٢٣) ⭕️ امامِ عمل: معتادِ كهنه كار 🔸اونقدر كشيده ديگه امام ِ عمله! ‌‏ (١) ⭕️آب حمام تعارف كردن: چيز بي ارزش به كسي دادن 🔸آدم خسيسي است، آب حمام تعارف مي كُند. 🔥🇬 🇦 🇲👽🇬 🇦 🇲 🔥 برنامه های تابستونی در کانال ابتدایی📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/248971295C7e3e571a6d ☆برنامه های تابستونی در کانال متوسط اول📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/1387986976Cd2f08c353b برنامه های تابستونی در کانال متوسط دوم📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/2817458186Ca34dbcb33e