eitaa logo
نشر خوبی ها محمد مهدی
311 دنبال‌کننده
449 عکس
385 ویدیو
78 فایل
نشر خوبی ها
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم سلام علیکم السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام 3- پذیری و ولایتمداری حضرت ع ولایت و ولایتمدار بود وقتی که پیامبر خدا ص فرمودند «: یا خَدِیجَةُ هذَا علِی مَوْلَاک وَ مَوْلَی الْمُؤْمِنِینَ وَ إِمَامُهُمْ بعْدِی؛ ای خدیجه! علی مولای تو مولای مؤمنین و امام آنها بعد از من است حضرت خدیجه ع عرض کرد صَدَقْتَ یا رَسُولَ اللَّهِ قَدْ بایعْتُهُ علَی ما قُلْتَ أُشْهِدُ اللَّه وَ أُشهِدُک وَ کفَی بِاللَّهِ شَهِیداً علِیم اً؛ راست فرمودی ای رسول خدا! همانا من همان گونه که شما فرمودی با او بیعت کردم؛ خداوند و تو را - براین کار - شاهد می گیرم و همانا برای شهادت خداوند گواه و دانا کفایت می کند . در یوم ص تمام فامیل را در خانه خود جمع کرد و رسالت خویش را اعلام داشت، فرمود: اول کسی که به من بیاورد، وزیر و وصیّ من است. تنها ع برخاست و ایمان کرد. رسول خدا ص نیز روی شانه حضرت علی ع گذاشت و فرمود : « هَذَا اَخِی، وَصِیِّی وَ خَلِیفَتِی وَ وَزِیرِی اعلام ولایت است؛ غدیررفراندم و گیری است. ولایت امیرالمؤمنین ع از کنار غار ، یوم ، $جنگ تبوک و جاهای مختلفی مطرح شده است. نقش نقش زنان در های اولیاء الله تعالی بعضی از زنها در تمام حرکتهایی که اولیای خدا داشته اند، یک نقشی داشتند : کبری ع کنار حضرت ع، مادر و خواهر ع کنار حضرت موسی ع، کبری ع کنار رسول خدا ص، مرضیه ع کنار ع، کبری ع کنار امام ع، فاطمه ع کنار و به دنبال امام ع زنان در از ولایت بعضی از زنها در دفاع از ولایت نقش داشتند؛ 1- امّ الخیر در سن و سال بالایی بود و کنیزها زیر بغلش را گرفتند و او را نزد آوردند. معاویه گفت: تو امّ الخیری؟ گفت: آری، گفت : تو همان زنی هستی که در جنگ سپاه علی ع را علیه ما تحریک می کردی؛ آیات را می خواندی و بر سپاه علی ع می کردی و عذاب را بر ما تطبیق می دادی؟ تو همان ز نی هستی که در صفین فریاد می زدی: با سپاه معاویه بجنگید تا به بروید؟ گفت: بله، من همان هستم. هنوز هم من عوض نشده است و هنوز هم از مولایم علی ع دفاع می کنم وقتی رفت، معاویه به اطرافیانش گفت: علی ع گرانی برای اینها نینداخته است و از علی ع یا مقامی نگرفته اند؛ ولی در از عل ع این طور پابرجا هستند، آیا شما می توانید از من که سفره های گران، پول و برایتان مهیا کرده ام، دفاع کنید؟ محدثات شیعه، ص66 2- حمدانی سوده به گفت : « صَلَّی اللَّهُ عَلَی جَسَدٍ تَضَمَّنَهُ القَبرُ فَاَصبَحَ فِیهِ العَدلُ مَدفُوناً؛ درود خدا بر آن بدنی که وقتی در خاک رفت نیز با او خاک شد معاویه گفت: چه کسی را می گویی؟ گفت : « ذَاکَ عَلِیُّ بنُ اَبِی طَالِب ع » بلاغات النساءص44 وقتی خبر امیرالمؤمنین ع به شام رسید، معاویه جشن گرفته، اظهار کرد. معاویه خواننده ای داشت. ، معاویه به کنیز خواننده اش گفت: بخوان و ما را شاد کن. کنیز خواننده گفت : برای چه بخوانم؟ گفتند : چون علی ع کشته شده است. در چشمان آن کنیز حلقه زد و گفت: شما را برای اینکه کشته شده است، شاد کنم؟ ابیاتی خواند مبنی بر اینکه: معاویه! ساکت باش. من فراموش نمی کنم علی و نمازهای طولانی او را و عبادتش که مثل عبادت رسول خدا ص بود و... مجلس معاویه را به عزاخانه کرد الحمدلله‌رب‌العالمین کانال‌نشرخوبی‌ها🌹 @nashrekhobyhakashan https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم به عراق از دانشمندان عراق بود، مردم او را به عنوان فيلسوف و دانشمند بر جسته مى شناختند، او بود و اسلام را قبول نداشت ، حتى گرفت كتابى درباره گوئى بنويسد، او مى پنداشت بعضى از آيات قرآن با بعضى ديگر (در ظاهر) سازگار نيست ، او نگارش ‍ چنين كتابى را شروع كرد. يكى از شاگردان او به حضور امام حسن علیه السلام آمد و جريان را به اطلاع آن حضرت رسانيد، امام به او فرمود: (آيا در ميان شما يك مرد هوشمند و نيست تا با و منطق محكم ، استاد را از نوشتن چنان كتابى باز دارد و او را پشيمان كند؟!) شاگردگفت : ما شاگرد او هستيم ، از نظر علمى نمى توانيم او را قانع كرده و از عقيده اش منصرف كنيم . امام حسن علیه السلام به او فرمود: (من سخنى را به تو ياد مى دهم ، تو نزد او برو، و چند روز او را در اين كارى كه شروع كرده ، كمك كن ، وقتى كه با او و همدم شدى ، به او بگو : سوالى به نظرم رسيده مى خواهم از تو بپرسم . او مى گويد: بپرس . به او بگو: (اگر نازل كننده قرآن (خدا) نزد تو آيد، آيا ممكن است كه بگويد: مراد من از معانى اين ، غير از آن معانى است كه تو براى آن آيات فهميده اى ؟) كندى مى گويد: (آرى ممكن است ). در اين هنگام به او بگو: (تو چه مى دانى ، شايد مراد خدا از ، غير از آن معانى باشد كه تو فهميده اى ). نزد استاد رفت ، و مدتى او را در تاءليف آن ، يارى كرد، و با او همدم شد، تا روزى گفت : (آيا ممكن است كه خدا غير از اين معانى را كه تو از آيات قرآن فهميده اى ، كرده باشد؟) استاد فكرى كرد و سپس ‍ گفت : سوال خود را دوباره بيان كن ، او خود را تكرار كرد. استاد گفت : آرى ممكن است خدا اراده معانى غير از معانى ظاهرى آيات قرآن كرده باشد، زيرا واژه ها، داراى احتمالات است . سپس به شاگرد گفت : (راست بگو بدانم اين را چه كسى به تو ياد داده است ؟!) شاگرد گفت : (به دلم افتاد كه از تو بپرسم ). استاد گفت : اين سوال ، سوال بسيار مهم و سخن بسيار عميق و بلند پايه اى است ، و از تو بعيد است چنين سخنى سرزند. شاگرد گفت : (اين سخن را از امام حسن علیه السلام شنيده ام ) استاد گفت : (اكنون حقيقت را گفتى ، چنين مسائل جز از خاندان شنيده نمى شود). (152) آنگاه استاد، تقاضاى كرد، و تمام آنچه را درباره تناقض آيات قرآن نوشته بود، به آتش كشيد و سوزانيد و نابود كرد. مناقب آل ابيطالب ، ج ۴، ص ۴۲۴ الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b