eitaa logo
اندیشه حکیمانه
315 دنبال‌کننده
995 عکس
420 ویدیو
1 فایل
بیان نظرات و اندیشه‌های علمی حِکمی استاد سید علی طباطبایی دام عزه العالی 🔰فهرست مطالب کانال: https://eitaa.com/ostadtabatabai/315 ✍🏻وبلاگ دروس: 📚 http://ostadtabatabai.blogfa.com 🤝جهت ارتباط: @saeed676
مشاهده در ایتا
دانلود
در جدول خیانتها هیچ خیانتی به زشتی و وقاحت خودفریبی وجود ندارد. و در شمارش جنایتها هیچ جنایتی هولناک تر از فریفتن خویشتن مشاهده نمی شود. در حالی که قانون مهم انسان در رابطه با خویشتن، عبارت است از صمیمیت با خویشتن و قرار دادن خود در برابر واقعیات محض. باری! تا زمانی که این قانون در رابطه انسان با خویشتن مورد اعتقاد و عمل قرار نگیرد، هیچ قدمی در انسان شدن برداشته نشده است. ؛ اصل ۲۵۵ استاد سید علی طباطبایی سلمه الله تعالی 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 اندیشه حکیمانه 🇮🇷 http://eitaa.com/ostadtabatabai 🌐http://ostadtabatabai.blogfa.com/
فهرست مطالب کانال (روی عنوان مورد نظرتان ضربه‌ای بزنید): معنای واقعی انتظار ظهور اشراق اول تا دهم از بارقه الهی بررسی ابعاد شخصیتی ابن سینا علیه الرحمة
فیض حق تعالی دائمی است؛ زیرا اگر خداوند به ذات خود فیاض بوده و تجلی می‌نماید، پس فیض او مشروط به هیچ شرط و مقید به هیچ قیدی نیست. و حدوث برای فیض او قابل فرض نمی‌باشد، بلکه فیض او قدیم است. فیض خداوند محدود نیست و محدودیت و قصور از مستفیض است و مخلوقات به دلیل محدودیتی که دارند از قبول تجلی خداوند باز می‌مانند، و در حقیقت حجاب جز در محجوبین نیست؛ زیرا حجاب همان قصور، ضعف و نقص است و خداوند که به حقیقت ذات خود متجلی است به دلیل اینکه ذات او قید و محدودیتی ندارد تجلی و فاعلیت او نیز نقص و قصور برنمی‌دارد. به همین دلیل او را صورت؛ یعنی فعلیتی که هیچ قوه‌ای در آن نیست، نامیده‌اند. ( ؛ اصل۱۴) 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 اندیشه حکیمانه: 🇮🇷 http://eitaa.com/ostadtabatabai وبلاگ دروس: 🌐http://ostadtabatabai.blogfa.com/
مسائل اساسی فلسفه و شرائط فیلسوف شدن: اساس فلسفه بر شناخت واقعیت است، موضوع فلسفه حقیقت خارج است، مسائل عمیق فلسفی را حقائق خارج، تنظیم می‌کند. و امّهات مسائل فلسفی را حقائق عینیه تشکیل می‌دهند، اگر اصالت از آن ماهیت بود، انسان می‌توانست با بحث‌های اصولی و مفهومی به کنه اشیاء راه پیدا کند، بقدر امکان، ولی چون اصالت از آن هستی و واقعیت خارجی است و همان واقعیت خارجی موضوع فلسفه است و یک فیلسوف درباره عوارض ذاتی آن حقیقت عینی بحث می‌کند و آن حقیقت عینی نه ماهیت است که به ذهن بیاید تا بشود معقول اول و نه مفاهیم است که بشود معقول ثانی؛ خواه فلسفی یا منطقی، پس آن حقیقت در دسترس ذهن انسان نیست؛ بلکه ذهن باید به حضورش برود، و نفس باید به خارج برود، اما نفسی که اسیر تن و طبیعت است هرگز به خدمت عین خارج نخواهد رفت، وقتی به حضور عین خارج و واقعیت نرفت از عینیت خارج سهمی ندارد، وقتی که سهمی نداشت از مسائل حقیقی فلسفه راجل است. آنچه به عنوان مبادی تصوریه یا بعضی از مبادی تصدیقیه است که سخن از منطق و دیگر علوم حصولی مطرح است، ممکن است انسان سهمی داشته باشد ولی آنچه که مربوط به مسائل اساسی فلسفه است، انسانی که نتوانست از خود برهد و به عین خارج برسد، از آن حقایق سهمی ندارد. پس در منطق و مسائل ماهوی قوی بودن، انسان را فیلسوف نخواهد کرد؛ راه فیلسوف و حکیم شدن آن است که انسان در تطهیر عقل نظری از اوهام و خرافات بپرهیزد و در تطهیر عقل عملی از شهوت دنیا و راحت طلبی و مقام خواهی بپرهیزد. اگر از نظر عقل نظری آن‌چنان ریاضت کشید که مسلمات قوم در او نفوذ نکرد، و در ریاضت عقل عملی آن‌چنان از تهذیب برخوردار شد که دنیا با تمام ظواهر فریبایش در او اثر نکرد، آن‌گاه است که می‌تواند به خارج راه پیدا کند. وقتی به متن خارج راه پیدا کرد، آن‌گاه توان حکیم شدن را دارد. مرحوم صدرالمتألهین رضوان الله تعالی علیه در این مقام می‌فرمایند : و اعلم انّ هذه الدقيقة و امثالها مِن احكام الموجودات لا يمكن الوصول اليها الّا بمكاشفاتٍ باطنيةٍ و مشاهداتٍ سِرّيّة و معاينات وجودية، و لا يكفى فيها حفظُ القواعدِ البحثية و احكامِ المفهومات الذاتية والعرضية، و هذه المكاشفات و المشاهدات لا تحصل الّا برياضاتٍ و مجاهداتٍ في خلوات مع توحشٍ شديدٍ عن صُحبة الخلق، و انقطاع عن اعراض الدنيا وشهواتها الباطلة و ترفعاتها الوهمية، و أمانيها الكاذبة. ( ، اصل 31) 💠 اندیشه حکیمانه
عبادت و ریاضت همراه با معرفت، سکوی پرش به سوی معراج انسانی است. و عبادت بدون معرفت، باعث دردسر و گاهی موجب شقاوت نیز می‌شود.  💠 اندیشه حکیمانه
🔹در کیفیت فیضان صور عقلیه بر نفوس نطقیه، گاهی تعبیر عکس و انعکاس مطرح می‌شود، کأنّ جان انسانی، نفس ناطقه انسانی، یک مرآت است که به سعه و ضیق این مرآت، به صفا و کدورت این مرآت، به طهارت و عدم طهارت این مرآت، حقایق از متن هستی به این مرآت منعکس می‌شود. در این‌جا وقتی آفتاب علم، حقایق، انوار صور عقلیه به مرآت نفس تابید، آیا به صورت تابش عَرَض، شکل شَبَه، صورت، عکس، مثال و سایه و این‌گونه عوارض است؟ یا این که نور علم وقتی به نفس تابید، می‌شود نفسِ نفس، عین نفس (هم ذات او، هم چشم او) که نفس با یافتن این صورت علمیه ارتقاء وجودی پیدا می‌کند. «وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتِ» (مجادله/۱۱)، این درجات، اعتباری که نیست، آثار وجودیش قوی‌تر می‌شود، پس این عکس، عارض و معروض نیست. این عکس، قرار یافتنِ جوهری نورانی است که بشود غذای جوهر نورانی. 📚 مأخذ این مبحث مهم و عرشی: ۱.نکته ۹۵۱ هزار و یک نکته، ۲.درس ۱۹ اتحاد عاقل به معقول، ۳.تعلیقات منظومه، ج ۱، ص۲۹۲، ۴.عین ۲۸ عيون المسائل. ، اصل۳ 💠 اندیشه حکیمانه