#امام_حسین
#اسارت
#کوفه #مجلس_ابن_زیاد
#دوبیتی
ای تشنهی سیراب ز شمشیر! حسین!
گل کرده تنت ز نیزه و تیر، حسین!
بر لعل تو چوب میزد و ابن زیاد
میگفت: چه زود گشتهای پیر! حسین!
#سید_رضا_مؤید
@raziolhossein
#امام_حسین
#اسارت
#کوفه #مجلس_ابن_زیاد
#دوبیتی
ای تشنهی سیراب ز شمشیر! حسین!
گل کرده تنت ز نیزه و تیر، حسین!
بر لعل تو چوب میزد و ابن زیاد
میگفت: چه زود گشتهای پیر! حسین!
#سید_رضا_مؤید
@raziolhossein
#امام_حسین
#حضرت_زینب
#کوفه #اسارت
#مجلس_ابن_زیاد
مزن آتش به قلبم ای ستمگر یابن مرجانه
مزن زخم زبان بر دخت حیدر یابن مرجانه
منی که سایه ام را چشم نامحرم ندیده بود
شدم هم صحبت تو ای ستمگر یابن مرجانه
همین سر را که بنهادی میان طشت ای نامرد
بود ریحانه قلب پیمبر یابن مرجانه
نوامیس خدا را کوچه و بازار گرداندی
نکرده کس چنین با قوم کافر یابن مرجانه
دلم آتش زدی ای بی حیا با طعنه های خود
نگفتی دیده ام داغ برادر یابن مرجانه
تو بنشستی کنار سفره آب و غذا اما
گرسنه،تشنه ، اولاد پیمبر یابن مرجانه
گهی کنج تنور و گه به روی نیزه ها رفته
مدارا کن مدارا کن به این سر یابن مرجانه
حسین را کشتی و دست از سر او بر نمیداری؟
به لبهایش مزن با چوب دیگر یابن مرجانه
ببین دردانه هایش را که مثل بید میلرزند
پدر را میزنی در پیش دختر یابن مرجانه!؟
چرا میخندی ای نامرد بر موی سپید او
حسینم پیر شد از داغ اکبر یابن مرجانه
رباب است این ،عروس فاطمه مهلت بده یک دم
که گیرد این سر بشکسته در بر یابن مرجانه
#عبدالحسین
@raziolhossein
#حضرت_زینب_اسارت
#مجلس_ابن_زیاد
#کوفه
چون پیشچشمشان، سر شه برسِنان گذشت
در حیرتم که بر سر زینب، چسان گذشت
تا بوسدش گلو، نرسیدش به نیزه، دست
آوخ که نیزه نیز بر او سرگران گذشت!
بر ناقۀ برهنه نشاندنْد عترتش
شاهی که یکسواره ز نُه آسمان گذشت
چون دید بانوی اُسرا کز برابرش
سرهای سرورانِ زمین و زمان گذشت
زد فرق خود به چوبۀ محمل چنان کز او
خونشد روان و نالهاش از فرقدان گذشت
چون راه کهکشان شده راه از نظارهگر
فریاد بانوان شه از کهکشان گذشت
بردندشان به بارگه زادۀ زیاد
گفتن نیاورم که چنین و چنان گذشت
بر زانوی پلید، سر شه نهاد و گفت:
سبط رسول بهر خلافت ز جان گذشت
یک قطرهخون بهزانویش از حلق شه چکید
سوراخ کرد جامه و از استخوان گذشت
ناسور شد جراحت و از بوی ناخوشش
خلقی نفور؛ تا به عذاب از جهان گذشت
القصّه؛خواب و خور به اسیران، حرام کرد
با قیدشان، روانه سوی شهر شام کرد
#سروش_اصفهانی
@raziolhossein
#اسارت_آل_الله
#کوفه
#مجلس_ابن_زیاد
هوش بزدود و ز سر برد ز دل طاقت و تاب
ستم کوفی و ظلمی که در آن ملک خراب
و آنچه دیدند در او آل علی رنج و عذاب
سر شاه شهدا طشت طلا بزم شراب
آتش افروخته این قصّه به کاشانۀ دل
گشت ازآتش او سوخته پروانۀ دل
پای بیمار به زنجیر ستم بسته چراست
عهدوپیمان خدا بسته و بشکسته چراست
تن اطفال ز بیداد و جفا خسته چراست
بستهورسته و دلخسته و پیوسته چراست
در خرابی به خرابات دل مرد و زن است
کز چه بر پیر خرابات خرابه وطن است
زادۀ شیر خدا بسته به زنجیر جفا
بسته اندر رسن استاده برِ نسل زنا
سر شاه شهدا زیب ده طشت طلا
زینت طشت طلا و سر شاه شهدا
کی شود طالع از طشت طلا بدر تمام
یا که خورشید شود تافته در عین ظلام
زینب پرده نشین، حضرت ناموس خدا
سرِّ برهان نبی آیت قاموس خدا
زده بر سطح زمین بام فلک کوس خدا
همه دم بوده بهر مرحله ناموس خدا
به طریقی شد در مجلس فرزند زیاد
که نه کس دیده و نشنیده و نه داشته یاد
تازیانه، سرِ نیزه، سیهاش کرده بدن
پای در سلسله و بسته دو دستش به رسن
پارهپاره سلبی کهنه عیان داشت به تن
زآستین کرده نهان عارض چون برگ سمن
دید چون کین خداوند در آن بزم عیان
خویش را کرد نهان بین کنیزان و زنان
پور مرجانه به خشم آمد و بنمود سوال
گفت:کیقوم! کهبود اینزن فرخنده خصال؟
کز تکبر سوی ما نگرد اندر همه حال
گِردش آکنده کنیران ز یمین و ز شمال
زانمیان گفتیکی، کینمه، فرّخ نسب است
زادۀ ماه عجم دختر میر عرب است
به نشاط آمد و رو سوی مه بطحا کرد
که شما را چه نگر شد که خدا رسوا کرد
آیت کذب شما را به همه پیدا کرد
دربهدر ساخت به هر کشور و بیمأوا کرد
همه از دیدۀ خود ابر در آزار شدید
سر برهنه به سر کوچه و بازار شدید
حضرت عصمت صغری ز جگر آه کشید
ناله برداشت ز دل، پیرهن صبر درید
گفت کی لعن خدا بر تو و بر آل یزید
که نمودید شه دین خدا تشنه شهید
کس بجز فاسق بدکار نگردد رسوا
نشود کذب جز از چون تو لئیمی پیدا
دوستی جان بدهد گر به ره حضرت دوست
زانمیانعشرتودلشادی دشمن نه نکوست
آنکه را نیستبجزدوستنهان در رگوپوست
ضربت نیزه و شمشیر کجا حاجب اوست
نکتۀ علَّمالاسماست به آدم مخصوص
بَر عزازیل بود اَنتَ رَجیمٌ منصوص
دست ناشسته فرا برد به سوی سر شاه
دید رخشنده سری زینت خور، غیرت ماه
گفت غالب تو شدی یا که من، ای نور اله!
بِنِگر زینب خود یافته در بزمم راه
ناگه از حلق شه افتاد یکی قطرهی خون
کرد سوراخیِ ران، درد دلش را افزون
آن زمان زادۀ مرجانۀ مِیشومِ دغا
خواست خاموش کند نایرۀ نور خدا
دست ببریدۀ خود برد سوی چوب جفا
آه از چوب جفا و لب شاه شهدا
داد از آن ظلم که ارکان جهان کرد خراب
آه از آن جور کز آن شد دل یحیی بیتاب
#میرزایحیی_مدرس_اصفهانی
@raziolhossein
#کوفه
#اسارت_آل_الله
#مجلس_ابن_زیاد
گیرند اگر حساب تو در فتنه و فساد
دوزخ کم است بهر تو ای زادۀ زیاد
جوری نکردهای تو که هرگز رود ز دل
کاری نکردهای تو که هرگز رود ز یاد
بسیار گشت چرخ پی مفسدان ولی
همچون تویی ندیده به قوم ثمود و عاد
برخاست صرصری ز نفاق تو در جهان
گلهای بوستان نبی را به باد داد
آنی که بست آب بر او اهل بیت را
در حلقشان به خنجر کین چشمها گشاد
از تندباد جور تو، ای مایۀ فساد!
آزاده سرو باغ امامت ز پا فتاد
شرمت ز بوتراب نیاید، زهی جحود
بر دیدۀ تو آب نیاید زهی عناد
چشم شفاعتت ز که باشد به روز حشر
فریاد مصطفی چو برآید برای داد
ترسم در آتش تو بسوزند عالمی
چون گرم انتقام شود داور عباد
آه این چهآتشاست که جور تو بر فروخت
افروخت آتشی که جهان را به ناله سوخت
#عاشق_اصفهانی
@raziolhossein
#اسارت_آل_الله
#مجلس_ابن_زیاد
#مجلس_یزید
دل، ریش شد ز غم، به دلم نیشتر مزن
آتش به خرمن من از این بیشتر مزن
از داغِ خشکی لب او، چشمها تر است
دست تو خشک! آتش بر خشک و تر مزن
این لب، هزار بار مرا بوسه داده است
گر میزنی، برابر دختر دگر مزن
ای چوب خیزران! تو ادب کن، فرو میا
خود را به جای بوسۀ «خیر البشر» مزن
دستت شکسته باد! که دندان او شکست
ای سنگدل! تو سنگ به دُرج گهر مزن
من دست بر سر و تو بهسر، چوب میزنی
بر نخل آرزوی جهانی، تَبَر مزن
از طشت هم به عمّه، پدر میکند نگاه
بر خرمن وجود من و او شرر مزن
دعوت از او کنم که به ویرانه سر زند
ای مرغ روح! از قفس سینه پر مزن
#علی_انسانی
@raziolhossein
🏴السلام علیک یا اباعبدالله🏴
جهت دسترسی آسانتر به اشعار محرم و صفر از هشتگ های زیر استفاده نمائید
#امام_حسین_مناجات
#امام_حسین
#امام_حسین_شهادت
#امام_زمان_مناجات
#حضرت_زینب
#حضرت_زینب_اسارت
#حضرت_اباالفضل_شهادت
#حضرت_علی_اکبر_شهادت
#حضرت_علی_اصغر_شهادت
#حضرت_رقیه_شهادت
#حضرت_قاسم_شهادت
#حضرت_عبدالله_شهادت
#اصحاب_امام_حسین
#حضرت_حر
#عاشورا
#شب_عاشورا
#تاسوعا
#قتلگاه
#گودال
#امام_حسین_علیه_السلام
#دوبیتی
#دودمه
#بازگشت_ذوالجناح
#وداع
#شام_غريبان
#عصر_عاشورا
#شب_جمعه
#شب_زیارتی
#حضرت_زینب_اسارت
#مجلس_یزید
#مجلس_ابن_زیاد
#اسارت_آل_الله
#کوفه
#اسارت
#نیزه
#يارسولالله
#دیر_راهب
@raziolhossein
#امام_حسین
#حضرت_زینب
#کوفه #مجلس_ابن_زیاد
زینب به کوفه جا چو به دارالاماره کرد
بیصبر شد چنانکه به تن جامه پاره کرد
لب پر ز خنده دید به هر کس که بنگریست
کف پر خضاب دید به هر سو نظاره کرد
پوشید رخ ز موی پریشان و ز اشک و آه
گردون سیاه و خرمن مه پر ستاره کرد
ابن زیاد روی به زینب نمود و گفت:
حرفی که رخنهها به دل سنگ خاره کرد
دیری نماند تا ز غم کشتن حسین
منّت خدای را که غمم زود چاره کرد
دیدی که تیغ شحنۀ قدرم چو شد بلند
نه رحم بر جوان و نه بر شیرخواره کرد
دیدی که دل شکسته تو را پای تخت من
حاضر زمانه با دف و چنگ و نقّاره کرد
زینب چو رعد ناله ز دل برکشید و گفت:
کای بیخبر ز حق ز تو باید کناره کرد
کُشتی ز راه ظلم کسی را که از غمش
خیرالنساء به خلد برین جامه پاره کرد
کُشتی ز تیغ کینه کسی را که ذوالجلال
وصفش به آیه آیۀ قرآن شماره کرد
پس آن لعین به خشم شد و از ره غضب
بر ظالمی به کشتن زینب اشاره کرد
یکباره چاک زد به گریبان سکینه گفت:
آه و فغان که چرخ یتیمم دوباره کرد
"جودی" خموش باش که این آه آتشین
خرگاه مهر پر شرر از یک اشاره کرد
#جودی_خراسانی
@raziolhossein
#امام_حسین
#حضرت_زینب
#کوفه #مجلس_ابن_زیاد
زینب به کوفه جا چو به دارالاماره کرد
بیصبر شد چنانکه به تن جامه پاره کرد
لب پر ز خنده دید به هر کس که بنگریست
کف پر خضاب دید به هر سو نظاره کرد
پوشید رخ ز موی پریشان و ز اشک و آه
گردون سیاه و خرمن مه پر ستاره کرد
ابن زیاد روی به زینب نمود و گفت:
حرفی که رخنهها به دل سنگ خاره کرد
دیری نماند تا ز غم کشتن حسین
منّت خدای را که غمم زود چاره کرد
دیدی که تیغ شحنۀ قدرم چو شد بلند
نه رحم بر جوان و نه بر شیرخواره کرد
دیدی که دل شکسته تو را پای تخت من
حاضر زمانه با دف و چنگ و نقّاره کرد
زینب چو رعد ناله ز دل برکشید و گفت:
کای بیخبر ز حق ز تو باید کناره کرد
کُشتی ز راه ظلم کسی را که از غمش
خیرالنساء به خلد برین جامه پاره کرد
کُشتی ز تیغ کینه کسی را که ذوالجلال
وصفش به آیه آیۀ قرآن شماره کرد
پس آن لعین به خشم شد و از ره غضب
بر ظالمی به کشتن زینب اشاره کرد
یکباره چاک زد به گریبان سکینه گفت:
آه و فغان که چرخ یتیمم دوباره کرد
"جودی" خموش باش که این آه آتشین
خرگاه مهر پر شرر از یک اشاره کرد
#جودی_خراسانی
@raziolhossein
#اسارت_آل_الله
#مجلس_ابن_زیاد
#مجلس_یزید
دل، ریش شد ز غم، به دلم نیشتر مزن
آتش به خرمن من از این بیشتر مزن
از داغِ خشکی لب او، چشمها تر است
دست تو خشک! آتش بر خشک و تر مزن
این لب، هزار بار مرا بوسه داده است
گر میزنی، برابر دختر دگر مزن
ای چوب خیزران! تو ادب کن، فرو میا
خود را به جای بوسۀ «خیر البشر» مزن
دستت شکسته باد! که دندان او شکست
ای سنگدل! تو سنگ به دُرج گهر مزن
من دست بر سر و تو بهسر، چوب میزنی
بر نخل آرزوی جهانی، تَبَر مزن
از طشت هم به عمّه، پدر میکند نگاه
بر خرمن وجود من و او شرر مزن
دعوت از او کنم که به ویرانه سر زند
ای مرغ روح! از قفس سینه پر مزن
#علی_انسانی
@raziolhossein
#امام_حسین
#حضرت_زینب
#کوفه #اسارت
#مجلس_ابن_زیاد
مزن آتش به قلبم ای ستمگر یابن مرجانه
مزن زخم زبان بر دخت حیدر یابن مرجانه
منی که سایه ام را چشم نامحرم ندیده بود
شدم هم صحبت تو ای ستمگر یابن مرجانه
همین سر را که بنهادی میان طشت ای نامرد
بود ریحانه قلب پیمبر یابن مرجانه
نوامیس خدا را کوچه و بازار گرداندی
نکرده کس چنین با قوم کافر یابن مرجانه
دلم آتش زدی ای بی حیا با طعنه های خود
نگفتی دیده ام داغ برادر یابن مرجانه
تو بنشستی کنار سفره آب و غذا اما
گرسنه،تشنه ، اولاد پیمبر یابن مرجانه
گهی کنج تنور و گه به روی نیزه ها رفته
مدارا کن مدارا کن به این سر یابن مرجانه
حسین را کشتی و دست از سر او بر نمیداری؟
به لبهایش مزن با چوب دیگر یابن مرجانه
ببین دردانه هایش را که مثل بید میلرزند
پدر را میزنی در پیش دختر یابن مرجانه!؟
چرا میخندی ای نامرد بر موی سپید او
حسینم پیر شد از داغ اکبر یابن مرجانه
رباب است این ،عروس فاطمه مهلت بده یک دم
که گیرد این سر بشکسته در بر یابن مرجانه
#عبدالحسین
@raziolhossein
#کوفه
#اسارت_آل_الله
#مجلس_ابن_زیاد
گیرند اگر حساب تو در فتنه و فساد
دوزخ کم است بهر تو ای زادۀ زیاد
جوری نکردهای تو که هرگز رود ز دل
کاری نکردهای تو که هرگز رود ز یاد
بسیار گشت چرخ پی مفسدان ولی
همچون تویی ندیده به قوم ثمود و عاد
برخاست صرصری ز نفاق تو در جهان
گلهای بوستان نبی را به باد داد
آنی که بست آب بر او اهل بیت را
در حلقشان به خنجر کین چشمها گشاد
از تندباد جور تو، ای مایۀ فساد!
آزاده سرو باغ امامت ز پا فتاد
شرمت ز بوتراب نیاید، زهی جحود
بر دیدۀ تو آب نیاید زهی عناد
چشم شفاعتت ز که باشد به روز حشر
فریاد مصطفی چو برآید برای داد
ترسم در آتش تو بسوزند عالمی
چون گرم انتقام شود داور عباد
آه این چهآتشاست که جور تو بر فروخت
افروخت آتشی که جهان را به ناله سوخت
#عاشق_اصفهانی
@raziolhossein