eitaa logo
متن روضه اهل بیت (منبع متون کانال روضه های مکتوب)
5.4هزار دنبال‌کننده
31 عکس
28 ویدیو
95 فایل
فهرست های «روضه های مکتوب» به پیام های این کانال ارجاع داده می شود همچنین صوت روضه ها و ... راه ارتباط: @Yazahra1357 روضه های مکتوب: https://eitaa.com/rozehayemaktoub منبر: از شرح بی نهایت https://eitaa.com/azsharhebinahayat تبادل و تبلیغ نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️علت گریه شدید امیرالمؤمنین ع در صفین عبد اللّه بن قیس گوید: من در صفین در رکاب امیرالمؤمنین ع می‌جنگیدم،ابو ایوب، شریعه آب را بروی سپاه امام علی ع بست . اصحاب از تشنگی به امام علی ع شکایت کردند، امام چند نفر را برای گرفتن شریعه فرستاد، ولی آنها ناکام بازگشتند. ▪️ امام حسین نزد پدر آمد و گفت : پدر اجازه می‌دهید بدنبال اینکار بروم؟ امام اجازه داد! 🔹حسین با ۱۰۰ نفر رفت و آب آزاد شد. ▪️وقتی مولا علی از پیروزی امام حسین با خبر شد بشدت گریه کرد ؛ پرسیدند : ▪️ مَا یُبْکِیکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ؟وَ هَذَا أَوَّلُ فَتْحٍ ... ▪️یا امیر المؤمنین! چرا گریانید ؛ این اولین پیروزی است که بدست حسین ع انجام گرفت؟! مولا علی ع فرمود: ▪️ذَکَرْتُ أَنَّهُ سَیُقْتَلُ عَطْشَاناً بِطَفِّ کَرْبَلَاءَ حَتَّی ... ▪️یادم آمد که حسینم را با لب تشنه در کربلا می‌کشند. کار او از تشنگی بجایی می‌رسد که اسبش همهمه کنان گوید: فریاد از ظلم و ستم امتی که پسر دختر پیامبر خود را کشتند. ▪️بحارالانوار ج۴۴ ص٢۶۶ 🔹با صلوات بمحضر مبارکشان نشر دهید
🟢ندای الهی خطاب به زهرای مرضیه: «امروز [روز قیامت] آرامش و دلداری تو [در مصائب سیدالشهدا] را این قرار دادم که "قبل از اینکه تو و فرزندان و شیعیان تو و هر کس به شما خوبی کرده از غیر شیعیان تو را داخل بهشت نکرده باشم" به حساب اعمال بندگان رسیدگی نمی کنم.» "تفسیر فرات بن ابراهیم: از پیامبر اسلام روایت می‌کند که فرمود: «موقعی که روز قیامت فرا می‌رسد، منادی از وسط عرش ندا می‌کند: «ای گروه خلائق! چشم خود را ببندید تا دختر حبیب خدا به سوی قصر خود رود! » فاطمه در حالی به طرف قصر خویش می‌رود که دو چادر سبز بر سردارد و هفتاد هزار ملک در اطراف آن بانو خواهند بود. هنگامی که زهرا بر در قصر خود می‌آید، می‌بیند که حسن ایستاده و حسین در حالی که سر ندارد خوابیده است. به امام حسن می‌گوید: «این کیست که خوابیده! » می‌گوید: «برادرم حسین است که امت پدرت او را کشته و سرش را بریده اند. » در همین موقع است که از طرف خدا خطاب می‌شود: «ای دختر حبیب من! من این ظلم و ستمی را که امت پدرت انجام داده اند، به این دلیل به تو نشان دادم که تسلیتی را بابت آن برایت در نظر گرفته‌ام با تو بگویم. تسلیت تو این است که من امروز به حساب هیچ کس رسیدگی نخواهم کرد تا تو و فرزندانت و شیعیانت و افرادی که شیعه نبودند ولی به شما خدمتی کرده اند، داخل بهشت شوید. » در همین موقع است که دخترم فاطمه و فرزندان و شیعیانش و اشخاصی که شیعه نیستند ولی به ایشان خدمتی کرده اند، داخل بهشت خواهند شد. به خدا معنای این آیه که می‌فرماید: «لا یَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَکْبَر» -. انبیاء / ۱۰۳ -، {جزع و فزع بزرگ ایشان را محزون نخواهد کرد} همین است. روز قیامت چنان که در این آیه می‌فرماید: «وَ هُمْ فِی مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُون» -. انبیاء / ۱۰۲ -، {ایشان در حالی در بهشت جاویدان ساکن خواهند بود که هر چه بخواهند موجود است} به خدا قسم منظور از افرادی که این آیه فرموده، فاطمه و فرزندان و شیعیان او و افرادی است که به وی خدمتی کرده باشند. » الْحُسَیْنُ بْنُ سَعِیدٍ مُعَنْعَناً عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله: إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ نَادَی مُنَادٍ مِنْ بُطْنَانِ الْعَرْشِ یَا مَعْشَرَ الْخَلَائِقِ غُضُّوا أَبْصَارَکُمْ حَتَّی تَمُرَّ بِنْتُ حَبِیبِ اللَّهِ إِلَی قَصْرِهَا فَتَمُرُّ إِلَی قَصْرِهَا فَاطِمَةُ ابْنَتِی وَ عَلَیْهَا رَیْطَتَانِ خَضْرَاوَانِ حَوَالَیْهَا سَبْعُونَ أَلْفَ حَوْرَاءَ فَإِذَا بَلَغَتْ إِلَی بَابِ قَصْرِهَا وَجَدَتِ الْحَسَنَ قَائِماً وَ الْحُسَیْنَ نَائِماً مَقْطُوعَ الرَّأْسِ فَتَقُولُ لِلْحَسَنِ مَنْ هَذَا فَیَقُولُ هَذَا أَخِی إِنَّ أُمَّةَ أَبِیکِ قَتَلُوهُ وَ قَطَعُوا رَأْسَهُ فَیَأْتِیهَا النِّدَاءُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ یَا بِنْتَ حَبِیبِ اللَّهِ إِنِّی إِنَّمَا أَرَیْتُکِ مَا فَعَلَتْ بِهِ أُمَّةُ أَبِیکِ لِأَنِّی ادَّخَرْتُ لَکِ عِنْدِی تَعْزِیَةً بِمُصِیبَتِکِ فِیهِ إِنِّی جَعَلْتُ تَعْزِیَتَکِ الْیَوْمَ أَنِّی لَا أَنْظُرُ فِی مُحَاسَبَةِ الْعِبَادِ حَتَّی تَدْخُلَ الْجَنَّةَ أَنْتِ وَ ذُرِّیَّتُکِ وَ شِیعَتُکِ وَ مَنْ أَوْلَاکُمْ مَعْرُوفاً مِمَّنْ لَیْسَ هُوَ مِنْ شِیعَتِکِ قَبْلَ أَنْ أَنْظُرَ فِی مُحَاسَبَةِ الْعِبَادِ فَتَدْخُلُ فَاطِمَةُ ابْنَتِی الْجَنَّةَ وَ ذُرِّیَّتُهَا وَ شِیعَتُهَا وَ مَنْ أولادها [أَوْلَاهَا] مَعْرُوفاً مِمَّنْ لَیْسَ مِنْ شِیعَتِهَا فَهُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ لا یَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَکْبَرُ [۱] قَالَ هَوْلُ یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ هُمْ فِی مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُونَ [۲] هِیَ وَ اللَّهِ فَاطِمَةُ وَ ذُرِّیَّتُهَا وَ شِیعَتُهَا وَ مَنْ أَوْلَاهُمْ مَعْرُوفاً مِمَّنْ لَیْسَ هُوَ مِنْ شِیعَتِهَا. ---------- [۱]: ۱. الأنبیاء: ۱۰۳. [۲]: ۲. الأنبیاء: ۱۰۲. بحار الانوار ج ۴۳ کانال «از شرح بی نهایت» https://eitaa.com/azsharhebinahayat
🔰نابینایی حضرت ام البنین سلام الله علیها در اواخر عمر و گریه بر امام حسین علیه السلام از روایتی که در ذیل می آید استفاده می شود آن حضرت در سال های پایانی عمر نابینا شده بودند و در آن حال بر مصیبت سید الشهدا گریه می کردند و ندبه خوانی می نمودند همچنین فهمیده می شود که این گریه ها شب ها هم برقرار بوده است که مروان شب ها مخفیانه می آمد و گریه می کرد. الأمالي للشجري عن الحسن بن خضر عن أبيه عن جعفر ب بُكِيَ الحُسَينُ عليه السلام خَمسَ حِجَجٍ ، وكانَت اُمُّ جَعفَرٍ الكِلابِيَّةُ تَندُبُ الحُسَينَ عليه السلام وتَبكيهِ وقَد كُفَّ بَصَرُها ، فَكانَ مَروانُ وهُوَ والِ المَدينَةِ يَجيءُ مُتَنَكِّرا بِاللَّيلِ حَتّى يَقِفُ ، فَيَسمَعُ بُكاءَها ونَدبَها. الأمالى ، شجرى ـ به نقل از حسن بن خضر، از پدرش، از امام صادق علي: بر حسين عليه السلام پنج سال گريسته شد . اُمّ جعفر كِلابى (امّ البنين)، براى حسين عليه السلام مرثيه مى سراييد و مى گريست در حالی كه چشمانش نابينا بود. مروان ، حاكم مدينه، به صورت ناشناس مى آمد و پشتِ در مى ايستاد و به گريه و مرثيه سرايى او گوش مى داد. 🔸نکته: عبارت «و قد کف بصرها» در کتاب دانشنامه به نحو دیگری ترجمه شده است ولی به نظر می رسد آنچه در ترجمه بالا آمده است صحیح باشد. دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن، حديث و تاریخ نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 9  صفحه : 425 کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
مجلس هجدهم (بازنشر) 🔸تظلم حضرت زهرا سلام الله علیها در قیامت ششماهه خونین امام حسین علیه السلام بین روضه حضرت علی اصغر با حضرت زهرا فرموده اند در روز قیامت وقتی مردم در عرصه محشر جمع می شوند ندا بلند می شود: «ای اهل محشر چشم های خود را به زیر اندازید که فاطمه وارد محشر می شود ناگهان بی بی دو عالم سوار بر مرکبی از نور و در حلقه فرشتگان وارد می شود.» نوشته اند:« وقتی حضرت در میان صحرای محشر می ایستد همه انتظار دارند بی بی سوار بر ناقه به بهشت برود اما می بینند حضرت از ناقه پیاده می شود و چند پیراهن خونی از جمله پیراهن خونی ابا عبدالله را به دست می گیرد و ناله بر می آورد که خدایا بین من و قاتلین فرزندانم حکم فرما» سپس عرضه می دارد:« خدایا حسنین را به من نشان بده!» و طبق نقلی عرضه می دارد:« خدایا وارد بهشت نمی شوم تا ببینم با فرزندان من چه کردند!» اینجاست که خدای متعال می فرماید:« فاطمه! به قلب قیامت نگاهی بینداز!» نگاه فاطمه بر پیکر بی سر ابا عبد الله و سر غرق به خون حسین می افتد در حالیکه از رگهای بریده خون جاری است. اینجاست که فاطمه ناله بر می آورد: «وا ولداه! وا ثمرة فواداه!» و فرشتگان از ناله فاطمه غش می کنند. کامل الزیارات نقل می کند: امام صادق فرمود: «اولین کسی که در روز قیامت به حساب او رسیدگی می شود قاتل محسن بن علی است و بعد از او قنفذ.» از این روایت معلوم می شود قاتل محسن غیر از قنقذ است زیرا قنفذ طبق روایت دیگر قاتل حضرت زهرا سلام الله علیها است. می گویند: وقتی مادر باردار است باید خیلی مراقب خودش باشد، زیرا اولین کسی که ضربه می بیند بچه است. لذا محسن آن لحظه ای به شهادت رسید که فاطمه زهرا به پشت در خانه آمد تا دیدند فاطمه پشت در است در را به سینه زهرا زدند، ناله زهرا بلند شد :«یا فضة خذینی» فضه به فریادم برس که محسنم را کشتند. عرضه می داریم: یا صاحب الزمان! اگر اینجا طفل شش ماهه زهرا را نمی کشتند کسی جرئت نمی کرد در کربلا گلوی طفل ابا عبدالله را هدف بگیرد. بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏43 ؛ ص219 قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ تُقْبِلُ ابْنَتِي فَاطِمَةُ عَلَى نَاقَةٍ مِنْ نُوقِ الْجَنَّةِ ... وَ عَنْ يَمِينِهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ وَ عَنْ شِمَالِهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ وَ جَبْرَئِيلُ آخِذٌ بِخِطَامِ النَّاقَةِ يُنَادِي بِأَعْلَى صَوْتِهِ غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ حَتَّى تَجُوزَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّد. بحار الأنوار؛ ج‏43 ؛ ص219 فَتَنْزَخُ بِنَفْسِهَا عَنْ نَاقَتِهَا وَ تَقُولُ إِلَهِي وَ سَيِّدِي احْكُمْ بَيْنِي وَ بَيْنَ مَنْ ظَلَمَنِي اللَّهُمَّ احْكُمْ بَيْنِي وَ بَيْنَ مَنْ قَتَلَ وُلْدِي‏. بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏43 ؛ ص220 تُحْشَرُ ابْنَتِي فَاطِمَةُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ مَعَهَا ثِيَابٌ مَصْبُوغَةٌ بِالدَّم‏. بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏43 ؛ ص224 ثُمَّ تَنْزِلُ عَنْ نَجِيبِهَا فَتَأْخُذُ قَمِيصَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع بِيَدِهَا مُضَمَّخاً بِدَمِه‏. بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏43 ؛ ص226 فَتَقُولِينَ يَا رَبِّ أَرِنِي الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْن‏. بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏43 ؛ ص222 فَيُقَالُ لَهَا ادْخُلِي الْجَنَّةَ فَتَقُولُ لَا أَدْخُلُ حَتَّى أَعْلَمَ مَا صُنِعَ بِوَلَدِي مِنْ بَعْدِي‏. بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏43 ؛ ص222 فَيُقَالُ لَهَا انْظُرِي فِي قَلْبِ الْقِيَامَةِ فَتَنْظُرُ إِلَى الْحُسَيْنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ قَائِماً وَ لَيْسَ عَلَيْهِ رَأْسٌ فَتَصْرُخُ صَرْخَةً وَ أَصْرُخُ لِصُرَاخِهَا وَ تَصْرُخُ الْمَلَائِكَةُ لِصُرَاخِنَا. بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏43 ؛ ص223 يُمَثَّلُ لِفَاطِمَةَ ع رَأْسُ الْحُسَيْنِ ع مُتَشَحِّطاً بِدَمِهِ بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏43 ؛ ص226 وَ أَوْدَاجُ الْحُسَيْنِ تَشْخُبُ‏ دَما. ف بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏43 ؛ ص223 َتَصِيحُ وَا وَلَدَاهْ وَا ثَمَرَةَ فُؤَادَاهْ فَتَصْعَقُ الْمَلَائِكَةُ لِصَيْحَةِ فَاطِمَة. كامل الزيارات ؛ النص ؛ ص334 َ وَ أَوَّلُ مَنْ يُحْكَمُ فِيهِمْ مُحَسِّنُ بْنُ عَلِيٍّ ع وَ فِي قَاتِلِهِ ثُمَّ فِي قُنْفُذ. کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
🔰مجلس پانزدهم روضه حضرت زهرا (بازنشر) 🔸 جهاد مادرانه رباب زنان در عاشورا رباب و جلوه های مختلف آن در راه خدا حضرت علی اصغر با استفاده از آیات قرآن بین روضه حضرت علی اصغر و روضه حضرت زهرا در زیارت امین الله خطاب به اهل بیت عرضه می داریم: «أشهد أنّك جاهَدتَ‏ في‏ اللَّه‏ حقَّ جِهاده‏» بالاترین جلوه «جهاد» آنجاست که انسان از ارزشمندترین دارایی خود بگذرد که فرمود: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ» در بین همه دلبستگی های انسان، محبت به فرزند جلوه دیگری دارد و باز در اینجا محبت مادر باردار به جنین و محبت مادر به شیرخوار خود قصه دیگری است شاهد این معنا آیات قرآن است که در وصف سختی های قیامت می فرماید:«مصیبت قیامت چنان سنگین است که مادر شیرخوار نیز طفل خود را رها می کند.» این یعنی دلبستگی مادر به شیرخوار خود از همه محبت ها بالاتر است. همچنانکه خدای متعال فرزند را در چند جای قرآن نور چشم مادر دانسته است، چشم که از حیاتی ترین اعضای بدن انسان است را تمثیل اوج محبت گرفته اند. خدای متعال می فرماید:«شیرخوار مادر موسی را به او بازگرداندیم تا چشم او روشن شود» اما دو مادر بودند که در عرصه جهاد برای دفاع از امام فرزند خود را فدا کردند: اول از همه مادر سادات بود که بین در و دیوار محسن ششماهه را فدا کرد اما عجیب اینجاست که نقل نشده است زهرای مرضیه اینجا نفرین کرده باشد، بلکه نوشته اند حضرت هر طور بود خود را به مسجد مدینه رساند. تا بی بی دو عالم دید جان امیرالمومنین در خطر است ناله برداشت: مردم! به خدا من نزد خدا از ناقه صالح کمتر نیستم و این فرزندان من نیز از فصیل و شیرخوار ناقه کمتر نیستند اگر علی را رها نکنید لباس خود را چاک می زنم و به درگاه خدا نفرینتان می کنم! دومین مادر نیز در عصر عاشورا خانم حضرت رباب بود اما رباب نیز در مدرسه فاطمه درس وفا گرفته بود. نوشته اند در مجلس ابن زیاد تا نگاهش به سر مقدس ابا عبدالله افتاد با اینکه شاید سر علی اصغر نیز در مجلس بود اما دیدند رباب به نزد رأس مقدس سیدالشهدا رفت و سر را در آغوش گرفت و فریاد بر آورد حسین جان هرگز تو را فراموش نمی کنم :«واحسینا فلا نسیت حسیناً» همچنین نوشته اند رباب تا آخر عمر زیر سایه نمی رفت و چنین نوحه ای سرود: إنّ الّذي كان نوراً يُستضاء به‏ بكربلاء قتيلٌ غير مدفونِ ‏ اگرچه ننوشته اند رباب روز عاشورا نفرین کرده باشد اما گاهی محبت پدر نیز کمتر از محبت مادر نیست خصوصا اگر قلب رحمة الله الواسعة باشد، نوشته اند: تا تیر به گلوی علی اصابت کرد، «اندکی دست و پا زد و جان داد» «فاضطرب و مات» چرا می گویم اندکی دست و پا زد؟ زیرا در این بدن نحیف دیگر جانی نمانده بود که دست و پایی بزند، اینجا بود که حسین علیه السلام که گویا بزرگترین معجزه و سند حقانیت انقلاب او را به شهادت رسانده باشند شاید به یاد نفرین مادر در مسجد مدینه افتاد و فرمود:«خدایا فرزند من از شیرخوار ناقه صالح کمتر نباشد!» الغارات (ط - الحديثة) ؛ ج‏2 ؛ ص847. سوره آل عمران، 92. سوره حج، 2، يَوْمَ تَرَوْنَها تَذْهَلُ‏ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ سوره طه، 40، فَرَجَعْناكَ‏ إِلى‏ أُمِّكَ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُها وَ لا تَحْزَنَ عیاشی ج2 ص67، البرهان ج2 ص710. موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏6 ؛ ص60 به نقل از تذکرة الخواص سبط ابن الجوزی،« إنّ الرّباب زوجة الحسين أخذت الرّأس‏، و وضعته في حجرها، و قبّلته‏» موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏7 ؛ ص311 به نقل از تاریخ ابن عساکر و کامل ابن اثیر، «وعاشت بعده سنة لم يظلّها سقفُ بيتٍ حتّى بليت وماتت كمداً.» موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏7 ؛ ص310 به نقل از اغانی ابوالفرج اصفهانی. المجدی ص 91. مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب) ؛ ج‏4 ؛ ص109 لَا يَكُونُ أَهْوَنَ عَلَيْكَ‏ مِنْ‏ فَصِيل‏. کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
🔰مجلس سوم روضه حضرت زهرا سلام الله علیها والله حجاب الله امام کاظم برای حضرت زهرا امام جواد برای حضرت زهرا صادق پیامبر برای حضرت زهرا امام حسین به مصیبت زهرای مرضیه السلام علیک ایتها الصدیقة الشهیدة السلام علیک ایتها الرضیة المرضیة السلام علیک ایتها الفاضلة الزکیة السلام علیک ایتها الحوراء الانسیة در کوچه ها پیچیده بوی فاطمیه یک دم قدم بردار سوی فاطمیه خلوت نشینان دیار یاس و سیبیم جز سرزمین اشک هر جایی غریبم مشکی ترین پرچم برای فطمیه است محزون ترین نوحه نوای فاطمیه است نوای فاطمیه چیه؟ کی باید ناله بزنه راوی میگه امام کاظم داشت ذکر مصیبت های مادر سادات رو می گفت دیدم دو بار فرمود هتک والله حجاب الله یعنی به خدا تو کوچه بنی هاشم حرمت خدا رو شکستن بعد میگه دیدم آقا دو بار ناله زد یا أمَّه یعنی وای مادرم این شبها امام زمان ناله می زنه وای مادرم مشکی ترین پرچم برای فطمیه است محزون ترین نوحه نوای فاطمیه است هر غنچه یاسی بکارم نذر زهراست زیبا ترین اشکی که دارم نذر زهراست به یاد اون شهدایی که سال گذشته فاطمیه ناله می زدن برا مادرشون قبل از همین فاطمیه مثل مادرشون حضرت زهرا مظلومانه به شهادت رسیدن ما چهارده قرن است دائم در عزائیم چهره کبود سیلی در کوچه ها ئیم با یاس ها ما الفتی دیرینه داریم یک فاطمیه داغ ببین سینه داریم ما چهرهایی سوخته در آفتابیم آوارگان بیت الاحزان خرابیم از خودمون نیست این ناله ها اهل بیت علیهم السلام گریه کن فاطمه بودن از اونا یاد گرفتیم گریه برای فاطمه رو ... مگر نبود زکریا ابن آدم وارد اتاق شد دید جواد الائمه خیلی ناراحته دستشو به زمین می زنه به آسمان نگاه می کنه امام رضا اومد صدا زد پسرم بنفسی انت جانم به فدات به چی فکر می کنی؟ عرضه داشت بابا فیما صنع بامی فاطمه... دارم برای مادرم غصه می خورم زبان حال آقا چی بود بابا مگه مادرم هجده سال بیشتر داشت مگه مادرم چه گناهی کرده بود؟ اما والله لاحرقنهما ... یعنی یه روز خودم آتیششون می زنم یعنی چرا مادرم رو بین در ودیوار آتش زدید؟ پیغمبر گریه کن فاطمه است لحظه های آخر اشک امان نمی داد به پیامبر صدا زد یا علی هذه ودیعةُ الله و ودیعةُ رسوله علی این امانت خدا است امانت منه بعد یه جمله ای فرمود یعنی داشت خبر می داد صدا زد یا علی ویلٌ لِمَن ظَلَمَها ویلٌ لِمَن أَحرَقَ بابَها یعنی یا علی یه روزی می رسه در خانه تو آتش می زنن در جای دیگه فرمود کأَنّی بِها و قَد دَخَل الذُّلُّ بَیتَها یعنی گویا دارم تماشا می کنم که فاطمه ام تنها شده و تَستَغیث فلا تُغاث ... یعنی میبینم هرچی زهرا کمک می خواد کسی نیست کمکش کنه امام صادق گریه کن زهرا است فرمود کان دارم تماشا می کنم کأَنی أَنظر إلی قُرطٍ فی أُذُنِها حین نُفِقَت کأن دارم تماشا می کنم گوشواره های مادرم تو گوشش شکست. همه گریه کن فاطمه اند امام مجتبی روضه مادرشون رو خوندن تو اون مجلس خطاب کرد به مغیره فرمود مغیره تو همونی که طوری مادرم رو زدی خون از بدنش جاری شد ... اما از همه جانسوز تر امیرالمومنینه آمد کنار قبر زهرا أری عِلَلَ الدنیا علیَّ کثیرةً زهرا جان خیلی گره ها به کارم افتاده و صاحبَها حتی المماتِ علیلٌ یعنی زهرا جان تا لحظه مرگ آروم نمیشم تا مرگم برسه دلم پر از غم و غصه است اما عرضم رو جمع کنم روضه خوانی امام مجتبی رو برای مادرش عرض کردیم ... پیغمبر... امیر الومنین... اما لایوم کیومک یا ابا عبدالله می دونی کجا حسین روضه مادرش رو خوند همون جایی که نوشتن از شدت جنگ خسته شده دیدن ایستاده داره استراحت می کنه فوقف لیستریح ساعةً یه وقت اون ملعون طوری با سنگ به پیشانی ابی عبدالله زد پیراهن عربی رو بالا زد تا سفیدی سینه حسین نمایان شد همون ملعونی که گلوی علی رو هدف گرفته سینه حسین رو هدف گرفت بعضیا نقل کردن اینجا صدا زد یا رسول الله قتلنی فلان و فلان یعنی یا رسول الله عرضم رو تمام کنم التماس دعا یا رسول الله اگه بین در ودیوار سینه مادرم رو زخمی نمی کردن کسی جرئت نمی کرد سینه من رو با تیر هدف بگیره یه وقت صدا زد بسم الله و بالله و فی سبیل الله و علی ملة رسول الله هوا ز جور مخالف چو قیرگون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید. بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد. کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
🔰مرثیه امام حسین برای امام مجتبی علیه السلام امام حسین هنگامی که پیکر امام حسن را در میان لحد نهاد این اشعار را خواند: 🔸نکته: مصراع اول دوجور نقل شده است: تعبیر «تطیب مجالسی» یعنی: مجالس من نیکو باشد و تعبیر «أطیب محاسنی» یعنی: محاسنم را معطر کنم. در ذیل هر دو نقل در بین کروشه [] آورده شده است: آیا جا دارد که من روغن به سرم بزنم، یا [محاسنم را عطر بزنم، مجالس من طیب و نیکو باشند؟] در صورتی که سر و صورت تو روی خاک باشد و تو برهنه باشی؟ یا اینکه از آن چیزهای دنیوی که دوست دارم بهره مند شوم، آگاه باش: هر چه که به تو نزدیک شود محبوب است. من دائم برای تو گریه می‌کنم، مادامی که کبوتر بخواند و باد صبا و جنوب بوزد. و مادامی که چشم من قطرات اشک بریزد و مادامی که چوبی در میان درختان حجاز سبز باشد. گریه من طولانی و اشک من ریزان است. گرچه تو از من دور شدی ولی مزار تو به من نزدیک است. تو غریبی هستی که اطراف خانه‌ها او را احاطه نموده اند. بدان هر کسی که زیر خاک باشد غریب است. بازماندگان بر خلاف متوفی خوشحال نمی شوند. هر جوانمردی از مرگ بهره ای خواهد داشت. غارت زده آن کسی نیست که اموالش را برده باشند. بلکه غارت زده آن شخصی است که برادرش را به خاک بسپارد. خویشاوندان تو باید تو را شب در خواب ببینند، کسی که زیر خاک است خویشاوندی ندارد. وَ قَالَ الْحُسَیْنُ علیه السلام لَمَّا وُضِعَ الْحَسَنُ فِی لَحْدِهِ أَ أَدْهُنُ رَأْسِی أَمْ أطیب محاسنی [أم تَطِیبُ مَجَالِسِی]*** وَ رَأْسُکَ مَعْفُورٌ وَ أَنْتَ سَلِیبٌ أَوْ أَسْتَمْتِعُ الدُّنْیَا لِشَیْ ءٍ أُحِبُّهُ*** إِلَی (ألا) کُلِّ مَا أَدْنَا إِلَیْکَ حَبِیبٌ فَلَا زِلْتُ أَبْکِی مَا تَغَنَّتْ حَمَامَةٌ*** عَلَیْکَ وَ مَا هَبَّتْ صَباً وَ جَنُوبٌ وَ مَا هَمَلَتْ عَیْنِی مِنَ الدَّمْعِ قَطْرَةً*** وَ مَا اخْضَرَّ فِی دَوْحِ الْحِجَازِ قَضِیبٌ بُکَائِی طَوِیلٌ وَ الدُّمُوعُ غَزِیرَةٌ*** وَ أَنْتَ بَعِیدٌ وَ الْمَزَارُ قَرِیبٌ غَرِیبٌ وَ أَطْرَافُ الْبُیُوتِ تَحُوطُهُ*** أَلَا کُلُّ مَنْ تَحْتَ التُّرَابِ غَرِیبٌ وَ لَا یَفْرَحُ الْبَاقِی خِلَافَ الَّذِی مَضَی*** وَ کُلُّ فَتًی لِلْمَوْتِ فِیهِ نَصِیبٌ فَلَیْسَ حَرِیبٌ مَنْ أُصِیبَ بِمَالِهِ*** وَ لَکِنَّ مَنْ وَارَی أَخَاهُ حَرِیبٌ نَسِیبُکَ مَنْ أَمْسَی یُنَاجِیکَ طَیْفُهُ*** وَ لَیْسَ لِمَنْ تَحْتَ التُّرَابِ نَسِیبٌ تک بیت مرثیه دیگر از امام حسین علیه السلام: امام حسین فرمود: اگرچه من از غم و اندوه نمردم، ولی به خاطر این مصیبت مشتاق مرگ هستم. [المناقب] لابن شهرآشوب وَ لَهُ علیه السلام: إِنْ لَمْ أَمُتْ أَسَفاً عَلَیْکَ فَقَدْ***أَصْبَحْتُ مُشْتَاقاً إِلَی الْمَوْتِ منابع: بحار الانوار مقتل الحسین خوارزمی مناقب ابن شهر آشوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
🔰اشاره محتشم به مصیبت عبور کاروان از کنار قتلگاه در ترجیع بند جاودان خویش 🔸بر حربگاه چون ره آن کاروان فتاد شور و نشور واهمه را در گمان فتاد هم بانگ نوحه غلغله در شش جهت فکند هم گريه بر ملائک هفت آسمان فتاد هرجا که بود آهويي از دشت پا کشيد هرجا که بود طايري از آشيان فتاد شد وحشتي که شور قيامت به باد رفت چون چشم اهل بيت بر آن کشتگان فتاد هرچند بر تن شهدا چشم کار کرد بر زخم هاي کاري تيغ و سنان فتاد ناگاه چشم دختر زهرا در آن ميان بر پيکر شريف امام زمان فتاد بي اختيار نعره ي هذا حسين از او سر زد چنانکه آتش ازو در جهان فتاد 🔴پس با زبان پر گله آن بضعةالرسول رو در مدينه کرد که يا ايها الرسول🔴 اين کشته ي فتاده به هامون حسين توست وين صيد دست و پا زده در خون حسين توست اين نخل تر کز آتش جانسوز تشنگي دود از زمين رسانده به گردون حسين توست اين ماهي فتاده به درياي خون که هست زخم از ستاره بر تنش افزون حسين توست اين غرقه محيط شهادت که روي دشت از موج خون او شده گلگون حسين توست اين خشک لب فتاده دور از لب فرات کز خون او زمين شده جيحون حسين توست اين شاه کم سپاه که باخيل اشگ و آه خرگاه زين جهان زده بيرون حسين توست اين قالب طپان که چنين مانده بر زمين شاه شهيد ناشده مدفون حسين توست 🔴چون روي در بقيع به زهرا خطاب کرد وحش زمين و مرغ هوا را کباب کرد🔴 کاي مونس شکسته دلان حال ماببين ما را غريب و بي کس و بي آشنا ببين اولاد خويش را که شفيعان محشرند در ورطه ي عقوبت اهل جفا ببين در خلد بر حجاب دو کون آستين فشان واندر جهان مصيبت ما بر ملا ببين ني ورا چو ابر خروشان به کربلا طغيان سيل فتنه و موج بلاببين تن هاي کشتگان همه در خاک و خون نگر سرهاي سروران همه بر نيزه هاببين آن سر که بود بر سر دوش نبي مدام يک نيزه اش ز دوش مخالف جدا ببين آن تن که بود پرورشش در کنار تو غلطان به خاک معرکه ي کربلا ببين 🔴يا بضعةالرسول ز ابن زياد داد کو خاک اهل بيت رسالت به باد داد🔴 کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
✍فهرست مطالب درباره مصائب اسارت آل الله مصائب اسارت نکته مهم: لزوم افشای ظلم ظالمان در کنار حفظ حریم اهل بیت 🔸 تبیین اجمالی مصیبت اسارت اهل بیت 🔰 تشریح مصائب اسارت بر اساس متون مقتل 🔴 ۱. طی مسیر بر شتران بدون سایه بان 🔴 ۲. طی مسیر بدون جهاز مناسب (زیر انداز) ۲.۱. مصیبت عظیم نهفته در واژه «أقتاب» ۲.۲ تعابیر گوناگون مقاتل درباره بدون محمل بودن مرکب کاروان ۲.۳. تغییر چهره اسیران کربلا از شدت سختی های مسیر ۲.۴. سابقه جنایت سوار کردن مظلومان بر شتران بی محمل در رفتار بنی امیه 🔴 3. مکشفات وجوههن 🔴 4. جمع شدن مردم برای تماشای اسیران 🔴 5. گرداندن اسیران در بازارها 🔴 6. پابرهنگی اسیران 🔴 7. بستن اسیران با طناب و زنجیر آهن 🔴8. تازیانه زدن و کتک زدن به اهل بیت پیامبر در اسارت 🔴9. کندن گوشواره و به خون کشیدن صورت فاطمه بنت الحسین 🔴10. کعب نیزه زدن بر اسیران و بانوان ⭕️مصائب کاروان مخصوص به عصر عاشورا و روز یازدهم👇👇👇 🔴11. حمله به خیام و به آتش کشیدن آن 🔴12. فرار بانوان حرم از خیام و فریاد و ناله آنان 🔴13. غارت خیام و همه وسایل آنان از جمله لباس ها و غارت شتران 🔴 14. غارت چادر، مقنعه، انگشتر، دستبند، گوشواره و خلخال زنان 🔴 15. پاره کردن گوش حضرت ام کلثوم، فاطمه و صفیه 🔴 16. به زمین انداختن آقا امام سجاد علیه السلام 🔴 ۱۷. ناله های زینب کبری در کنار قتلگاه پس از آتش زدن خیمه ها کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
🔰مساله طلب آب توسط امام حسین علیه‌السلام در روز عاشورا مقدمه یکی از سوالاتی که درباره مقتل امام حسین علیه السلام مطرح می شود، مساله طلب آب توسط امام حسین علیه السلام در روز عاشورا است. سوال اینجا است که آیا نقلی در این باره در مقاتل وجود دارد؟ و اگر این نقل صحیح است این درخواست چگونه با مقام امام علیه السلام تناسب دارد؟ در مطلب ذیل به نکاتی در این باره اشاره می شود. در منابع روایی و تاریخی طلب آب توسط امام حسین علیه السلام در روز عاشورا نخست برای طفل شیرخواره حضرت علی اصغر علیه السلام و بعد از آن برای خود حضرت نقل شده است. در بین یاران اهل بیت نیز طلب آب توسط حضرت مسلم بن عقیل در کوفه و توسط حضرت محمد ابن ابی بکر در مصر نقل شده است: کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
روایت امام صادق علیه السلام درباره روز تاسوعا [الکافی] عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبَانٍ عَنْ عَبْدِ الْمَلِکِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ صَوْمِ تَاسُوعَا وَ عَاشُورَاءَ مِنْ شَهْرِ الْمُحَرَّمِ فَقَالَ تَاسُوعَا یَوْمٌ حُوصِرَ فِیهِ الْحُسَیْنُ وَ أَصْحَابُهُ بِکَرْبَلَاءَ وَ اجْتَمَعَ عَلَیْهِ خَیْلُ أَهْلِ الشَّامِ وَ أَنَاخُوا عَلَیْهِ وَ فَرِحَ ابْنُ مَرْجَانَةَ وَ عُمَرُ بْنُ سَعْدٍ بِتَوَافُرِ الْخَیْلِ وَ کَثْرَتِهَا وَ اسْتَضْعَفُوا فِیهِ الْحُسَیْنَ علیه السلام وَ أَصْحَابَهُ وَ أَیْقَنُوا أَنَّهُ لَا یَأْتِی الْحُسَیْنَ نَاصِرٌ وَ لَا یُمِدُّهُ أَهْلُ الْعِرَاقِ بِأَبِی الْمُسْتَضْعَفَ الْغَرِیبَ ... ! عبد الملک می‌گوید: از امام جعفر صادق علیه السّلام راجع به روزه گرفتن روز تاسوعا و عاشورای محرم جویا شدم. فرمود: تاسوعا روزی است که امام حسین علیه السّلام و یارانش در کربلا محاصره شدند و اهل شام در اطراف آنان اجتماع نمودند. ابن مرجانه و ابن سعد از کثرت لشکر خود خوشحال شدند و امام حسین علیه السّلام و یاران او را در آن روز ضعیف شمردند و یقین کردند که برای حسین علیه السّلام یاوری نخواهد آمد و اهل عراق آن حضرت را امداد نخواهند کرد. پدرم به فدای آن حسینی که ضعیف شمرده شد و غریب بود! ✅کانال روضه های مکتوب @rozehayemaktoub
شب عاشورا: روضه امام حسین علیه السلام روضه زینب کبری سلام الله علیها شب عاشورا قسمت اول شب عاشورا قسمت دوم وداع و پیراهن شب عاشورا قسمت سوم وداع و حضرت سکینه شب عاشورا قسمت چهارم کلمات زینب کبری کنار قتلگاه شب عاشورا قسمت پنجم گفتگوی امام حسین علیه السلام و زینب کبری سلام الله علیها در شب عاشورا 🔸تطبیق نقل های مختلف درباره گفتگوی امام حسین علیه السلام و زینب کبری سلام الله علیها در شب عاشورا فایل پی دی اف و صوت روضه
گفتگوی امام حسین علیه السلام و زینب کبری در شب عاشورا (مقایسه نقل ارشاد شیخ مفید با نقل های دیگر): با توجه به تفاوت های اندک بین نقل ارشاد و برخی نقل های دیگر در این نوشته تلاش شده است این نقل ها در کنار هم قرار بگیرد تا ذاکر اهل بیت بتواند در حین مرثیه خوانی از همه این نقل ها استفاده کند. متن عربی روایات به صورت مزجی: قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع إِنِّي لَجَالِسٌ فِي تِلْكَ الْعَشِيَّةِ الَّتِي قُتِلَ أَبِي فِي صَبِيحَتِهَا وَ عِنْدِي عَمَّتِي زَيْنَبُ تُمَرِّضُنِي إِذِ اعْتَزَلَ أَبِي فِي خِبَاءٍ لَهُ وَ عِنْدَهُ جُوَيْنٌ مَوْلَى أَبِي ذَرٍّ الْغِفَارِيِّ وَ هُوَ يُعَالِجُ سَيْفَهُ وَ يُصْلِحُهُ وَ أَبِي يَقُولُ- يَا دَهْرُ أُفٍّ لَكَ مِنْ‏ خَلِيلِ‏ كَمْ لَكَ بِالْإِشْرَاقِ وَ الْأَصِيلِ‏ مِنْ صَاحِبٍ أَوْ طَالِبٍ قَتِيلِ‏ وَ الدَّهْرُ لَا يَقْنَعُ بِالْبَدِيلِ‏ وَ إِنَّمَا الْأَمْرُ إِلَى الْجَلِيلِ‏ وَ كُلُّ حَيٍّ سَالِكٌ سَبِيلِي‏ - فَأَعَادَهَا مَرَّتَيْنِ أَوْ ثَلَاثاً حَتَّى فَهِمْتُهَا وَ عَرَفْتُ مَا أَرَادَ فَخَنَقَتْنِي الْعَبْرَةُ فَرَدَدْتُهَا وَ لَزِمْتُ السُّكُوتَ وَ عَلِمْتُ أَنَّ الْبَلَاءَ قَدْ نَزَلَ وَ أَمَّا عَمَّتِي فَإِنَّهَا سَمِعَتْ مَا سَمِعْتُ وَ هِيَ امْرَأَةٌ وَ مِنْ شَأْنِ النِّسَاءِ الرِّقَّةُ وَ الْجَزَعُ فَلَمْ تَمْلِكْ نَفْسَهَا أَنْ وَثَبَتْ تَجُرُّ ثَوْبَهَا [و فی روایة: و كانت ضعيفة القلب‏- فأقبلت تجرّ اذيالها إلى الحسين. و فی روایة: و كانت في موضع آخر منفردة مع النّساء و البنات ] وَ إِنَّهَا لَحَاسِرَةٌ حَتَّى انْتَهَتْ إِلَيْهِ فَقَالَتْ : [فی روایة: و قالت: يا أخي! و يا قرّة عيني! ] وَا ثُكْلَاهْ لَيْتَ الْمَوْتَ أَعْدَمَنِي الْحَيَاةَ [فی بعض الروایات: الیوم مات جدی رسول الله] الْيَوْمَ مَاتَتْ أُمِّي فَاطِمَةُ وَ أَبِي عَلِيٌّ وَ أَخِي الْحَسَنُ يَا خَلِيفَةَ الْمَاضِي وَ ثِمَالَ الْبَاقِي [فی بعض الروایات: یا خلیفة الماضین و ثمال الباقین] [و فی روایة: و بقي ثمال أهل البيت، و اليوم ينعي إليّ نفسه] [و فی روایة: وَ بَكَى النِّسْوَةُ وَ لَطَمْنَ الْخُدُودَ وَ شَقَقْنَ الْجُيُوبَ وَ جَعَلَتْ أُمُّ كُلْثُومٍ تُنَادِي وَا مُحَمَّدَاهْ وَا عَلِيَّاهْ وَا أُمَّاهْ وَا أَخَاهْ وَا حُسَيْنَاهْ وَا ضَيْعَتَنَا بَعْدَكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّه‏ و فی روایة: يا حسيناه! يا سيّداه! يا بقيّة أهل بيتاه! استقلت و يئست من الحياة و فی روایة آخر: فقالت: بأبي و أمّي أستقتل نفسي لك الفداء. فردّت غصّته، و ترقرقت عيناه بالدّموع و فی روایة: و جعلت أخته تنادي: وا محمّداه! وا أبا القاسماه! اليوم مات جدّي محمّد[فی روایة: جدی رسول الله]، وا أبتاه! وا عليّاه! اليوم مات أبي عليّ، وا أمّاه! وا فاطماه! اليوم ماتت أمّي فاطمة، وا أخاه! وا حسناه! اليوم مات أخي الحسن، وا أخاه! وا حسيناه! وا ضيعتنا بعدك يا أبا عبد اللّه.] فَنَظَرَ إِلَيْهَا الْحُسَيْنُ ع فَقَالَ لَهَا يَا أُخَيَّةُ لَا يُذْهِبَنَّ حِلْمَكِ الشَّيْطَانُ وَ تَرَقْرَقَتْ عَيْنَاهُ بِالدُّمُوعِ وَ قَالَ لَوْ تُرِكَ الْقَطَاةُ لَنَامَ‏ فَقَالَتْ يَا وَيْلَتَاهْ‏ أَ فَتُغْتَصَبُ نَفْسُكَ اغْتِصَاباً فَذَاكَ أَقْرَحُ لِقَلْبِي وَ أَشَدُّ عَلَى نَفْسِي ثُمَّ لَطَمَتْ وَجْهَهَا وَ هَوَتْ إِلَى جَيْبِهَا فَشَقَّتْهُ وَ خَرَّتْ مَغْشِيّاً عَلَيْهَا فَقَامَ إِلَيْهَا الْحُسَيْنُ ع فَصَبَّ عَلَى وَجْهِهَا الْمَاءَ وَ قَالَ لَهَا يَا أُخْتَاهْ اتَّقِي اللَّهَ وَ تَعَزَّيْ بِعَزَاءِ اللَّهِ وَ اعْلَمِي أَنَّ أَهْلَ الْأَرْضِ يَمُوتُونَ وَ أَهْلَ السَّمَاءِ لَا يَبْقَوْنَ وَ أَنَّ كُلَّ شَيْ‏ءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَ اللَّهِ الَّذِي خَلَقَ الْخَلْقَ بِقُدْرَتِهِ وَ يَبْعَثُ الْخَلْقَ وَ يَعُودُونَ وَ هُوَ فَرْدٌ وَحْدَهُ أَبِي خَيْرٌ مِنِّي وَ أُمِّي خَيْرٌ مِنِّي وَ أَخِي خَيْرٌ مِنِّي وَ لِي وَ لِكُلِّ مُسْلِمٍ بِرَسُولِ اللَّهِ ص أُسْوَةٌ فَعَزَّاهَا بِهَذَا وَ نَحْوِهِ وَ قَالَ لَهَا يَا أُخَيَّةُ إِنِّي أَقْسَمْتُ فَأَبِرِّي قَسَمِي لَا تَشُقِّي عَلَيَّ جَيْباً وَ لَا تَخْمَشِي‏ عَلَيَّ وَجْهاً وَ لَا تَدْعِي عَلَيَّ بِالْوَيْلِ وَ الثُّبُورِ إِذَا أَنَا هَلَكْتُ ثُمَّ جَاءَ بِهَا حَتَّى أَجْلَسَهَا عِنْدِي ثُمَّ خَرَجَ إِلَى أَصْحَابِهِ و فی نقل الخوارزمی: ثمّ قال عليه السّلام: يا زينب! و يا أمّ كلثوم! و يا فاطمة! و يا رباب! انظرن إذا أنا قتلت، فلا تشقّقن عليّ جيبا، و لا تخمشن عليّ وجها، و لا تقلن في هجرا.
🔰تظلم حضرت زهرا سلام الله علیها در قیامت علیه السلام 🔸فرموده اند در روز قیامت وقتی مردم در عرصه محشر جمع می شوند ندا بلند می شود: «ای اهل محشر چشم های خود را به زیر اندازید که فاطمه وارد محشر می شود ناگهان بی بی دو عالم سوار بر مرکبی از نور و در حلقه فرشتگان وارد می شود.» نوشته اند:« وقتی حضرت در میان صحرای محشر می ایستد همه انتظار دارند بی بی سوار بر ناقه به بهشت برود اما می بینند حضرت از ناقه پیاده می شود و چند پیراهن خونی از جمله پیراهن خونی ابا عبدالله را به دست می گیرد و ناله بر می آورد که خدایا بین من و قاتلین فرزندانم حکم فرما» سپس عرضه می دارد:« خدایا حسنین را به من نشان بده!» و طبق نقلی عرضه می دارد:« خدایا وارد بهشت نمی شوم تا ببینم با فرزندان من چه کردند!» اینجاست که خدای متعال می فرماید:« فاطمه! به قلب قیامت نگاهی بینداز!» نگاه فاطمه بر پیکر بی سر ابا عبد الله و سر غرق به خون حسین می افتد در حالیکه از رگهای بریده خون جاری است. اینجاست که فاطمه ناله بر می آورد: «وا ولداه! وا ثمرة فواداه!» و فرشتگان از ناله فاطمه غش می کنند. کامل الزیارات نقل می کند: امام صادق علیه السلام فرمود: «اولین کسی که در روز قیامت به حساب او رسیدگی می شود قاتل محسن بن علی است و بعد از او قنفذ.» از این روایت معلوم می شود قاتل محسن غیر از قنقذ است زیرا قنفذ طبق روایت دیگر قاتل حضرت زهرا سلام الله علیها است. می گویند: وقتی مادر باردار است باید خیلی مراقب خودش باشد، زیرا اولین کسی که ضربه می بیند بچه است. لذا محسن آن لحظه ای به شهادت رسید که فاطمه زهرا به پشت در خانه آمد تا دیدند فاطمه پشت در است در را به سینه زهرا زدند، ناله زهرا بلند شد :«یا فضة خذینی» فضه به فریادم برس که محسنم را کشتند. عرضه می داریم: یا صاحب الزمان! اگر اینجا طفل شش ماهه زهرا را نمی کشتند کسی جرئت نمی کرد در کربلا گلوی طفل ابا عبدالله را هدف بگیرد. 🔸توجه داشته باشید که این روضه برداشتی از روایات متعدد این باب است که تجمیع و کنار هم قرار گرفتن الفاظ با دقت انجام شده و باید در مقام اجرا نیز همین دقت صورت بگیرد. @rozehayemaktoub
نکته پانزدهم: اصابت تیر به گلوی سید الشهدا قتلگاه بین روضه حضرت علی اصغر با گودال قتلگاه ایوب غنوی نوشته اند رسول خدا در رویا به اباعبدالله فرمود:«ای نور چشم من حسین جان! به سمت عراق برو که خدای متعال اراده کرده است تو را کشته و آغشته در خون ببیند. (فاللّه (عزّ و جلّ) قد شاء أن يراك قتيلا مخضّبا بدمائك) » گویا اباعبدالله می خواست در این بزرگترین صحنه ابتلای بنی آدم خود را آن چنان که حق متعال اراده کرده بود آراسته کند که امام زمان عرضه می دارد :«السلام علی المغسل بدم الجراح» این تعبیر آغشته به خون بودن در چند جای مقتل آمده است: اول در لحظه ای که سیدالشهدا علی اصغر را به عقب میدان آورد قبل از اینکه بر پیکر علی نماز بخواند نوشته اند اول علی را با خون خود آغشته کرد: «رَمَّلَه بِِدَمِه» یا در نقل دیگر:«جَعَلَ یُلَطِّخُه بِدَمِه» دومین جا لحظه ای بود که تیر سه شعبه به قلب سیدالشهدا اصابت کرد نوشته اند خون مانند ناودان از سینه حسین جاری شد. حضرت دست برد زیر این خون ها و سر و محاسن خود را با خون قلب خود آغشته کرد و فرمود می خواهم این گونه با رسول خدا ملاقات کنم. اما یکی از صحنه های کمتر گفته شده روز عاشورا صحنه ای است که سید الشهدا در گودی قتلگاه افتاده بود شخصی به نام ابو ایوب غنوی با تیری مسموم گلوی مطهر سیدالشهدا را هدف گرفت، آنچه خیلی جانسوز است این است که حضرت بعد از اصابت تیر به گلو، صدای خود را در گلو جمع کرد و ندا داد: «بِسْمِ اللَّهِ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ وَ هَذَا قَتِيلٌ‏ فِي رِضَا اللَّهِ» . آیت الله سعادت پرور می فرماید: گويا حضرت با اين جمله خبر مى‏دهند كه شهادت‏شان به واسطه‏ى اين تير مسموم خواهد بود، و اگر جز اين تير، هيچ زخم ديگرى هم نباشد، كشته خواهند شد؛ زيرا در هيچ جاى ديگرى اين كلام را نفرمودند. ‏ بی سبب نیست هنگامی که زینب کبری به کنار گودی قتلگاه رسید، فریاد برآورد:« يا محمداه! صلّى عليك ملائكة السماء، هذا الحسين بالعراء، مرمّل‏ بالدماء، مقطّع الاعضاء» موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏2 ؛ ص106 به نقل از ینابیع المودة قندوزی، «إنّ جدّي صلّى اللّه عليه و اله و سلّم أتاني بعد ما فارقتك و أنا نائم، فضمّني إلى صدره و قبّل ما بين عينيّ و قال لي: «يا حسين يا قرة عيني اخرج إلى العراق فاللّه (عزّ و جلّ) قد شاء أن يراك قتيلا مخضّبا بدمائك». شبیه به این نقل در لهوف آمده است:« َ فَقَالَ يَا حُسَيْنُ ع اخْرُجْ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ يَرَاكَ‏ قَتِيلا» ر،ک: اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى ؛ النص ؛ ص65 تسلية المجالس و زينة المجالس (مقتل الحسين عليه السلام) ؛ ج‏2 ؛ ص320 «فوقف صلوات اللّه عليه يستريح ساعة و قد ضعف عن القتال، فبينا هو واقف إذ أتاه حجر فوقع على جبهته، فأخذ الثوب‏ ليمسح الدم عن وجهه فأتاه سهم محدّد مسموم، له‏ ثلاث‏ شعب‏، فوقع السهم في صدره‏ [قلبه]، فقال الحسين عليه السلام: بسم اللّه، و باللّه، و على ملّة رسول اللّه، و رفع رأسه إلى السماء و قال: إلهي إنّك تعلم أنّهم يقتلون رجلا ليس على وجه الأرض ابن نبيّ غيره، ثمّ أخذ السهم فأخرجه من قفاه فانبعث الدم كالميزاب، فوضع يده على ‏الجرح، فلما امتلأت [دما] رمى به إلى السماء، فما رجع من ذلك الدم قطرة، و ما عرفت الحمرة في السماء حتى رمى الحسين عليه السلام بدمه إلى السماء، ثمّ وضع يده ثانيا، فلمّا امتلأت لطّخ بها رأسه و لحيته، و قال: هكذا أكون حتى ألقى جدّي رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و أنا مخضوب بدمي، و أقول: يا رسول اللّه، قتلني فلان و فلان.» همچنین در هنگام تیر زدن سنان به گلوی سیدالشهدا نیز حضرت چنین رفتار کرد:« ثُمَّ رَمَاهُ سِنَانٌ أَيْضاً بِسَهْمٍ فَوَقَعَ فِي نَحْرِهِ فَسَقَطَ ع وَ جَلَسَ قَاعِداً فَنَزَعَ السَّهْمَ مِنْ نَحْرِهِ وَ قَرَنَ كَفَّيْهِ جَمِيعاً فَكُلَّمَا امْتَلَأَتَا مِنْ دِمَائِهِ خَضَّبَ بِهِمَا رَأْسَهُ وَ لِحْيَتَهُ وَ هُوَ يَقُولُ هَكَذَا أَلْقَى اللَّهَ مُخَضَّباً بِدَمِي مَغْصُوباً عَلَيَّ حَقِّي» ر،ک: اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى ؛ النص ؛ ص125 مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب) ؛ ج‏4 ؛ ص111. فروغ شهادت ص180 وقعة الطف ؛ ؛ ص259قال قرّة بن قيس التميمي: لا أنسى زينب ابنة فاطمة حين مرّت بأخيها الحسين [عليه السّلام‏] صريعا، و هي تقول: يا محمداه! يا محمداه! صلّى عليك ملائكة السماء، هذا الحسين بالعراء، مرمّل‏ بالدماء، مقطّع الاعضاء، يا محمداه! و بناتك سبايا، و ذريّتك مقتلة تسغى عليها الصّبا! فأبكت و اللّه كل‏ عدوّ و صديق!
نکته دهم: نقش ترور شخصیت و شایعات در کور شدن بصیرت جامعه تبیین امام حسین در روز عاشورا حجت در روز عاشورا سیدالشهدا با جماعتی طرف بود که سالها تحت تبلیغات أموی ها قرار گرفته است و هر چه سیدالشهدا موقعیت خویش را «تبیین» می کرد اثر نمی بخشید. حضرت راههای مختلفی را در اتمام حجت بر مردم طی کردند: گاهی نسب و جایگاه خود را معرفی فرمودند: ای مردم اول نسب من را بدانید مگر نمی دانید من پسر دختر پیامبر شما هستم؟ مگر نمی دانید من فرزند پسر عمو و وصی پیامبر شما هستم مگر نمی دانید حمزه سید الشهدا و جعفر طیار عموی من هستند؟ گاهی احادیث پیامبر در فضیلت خویش را بیان فرمودند: مردم مگر نشنیده اید پیغمبر فرمود الحسن و الحسین سیدا شباب اهل الجنة اگر از من نمی پذیرید؟ از جابر بن عبدالله انصاری و ابو سعید خدری بپرسید! گاهی در خطر افتادن نوامیس پیامبر در این صحرا را تذکر می دادند، که «آیا کسی هست که از حرم رسول خدا دفاع کند؟» گاهی قرآن باز می کرد و بر سر می گذاشت و می فرمود مردم بیایید قرآن را داور قرار دهیم! به چه جرمی ریختن خون من را حلال می دانید؟ اما به نظر می رسد آخرین تیر ترکش سیدالشهدا در این جهاد تبیین و اتمام حجت برای همه تاریخ در نبرد بین اسلام علوی و اسلام أموی این بود که مردم ناگهان دیدند اباعبدالله علی اصغر را روی دست گرفته است ... . ببینید! ببینید! گلم رنگ ندارد! اگر آمده میدان سر جنگ ندارد! الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد ؛ ج‏2 ؛ ص97 أَمَّا بَعْدُ فَانْسُبُونِي فَانْظُرُوا مَنْ أَنَا ثُمَّ ارْجِعُوا إِلَى أَنْفُسِكُمْ وَ عَاتِبُوهَا فَانْظُرُوا هَلْ يَصْلُحُ لَكُمْ قَتْلِي وَ انْتِهَاكُ حُرْمَتِي أَ لَسْتُ ابْنَ‏ بِنْتِ‏ نَبِيِّكُمْ‏ وَ ابْنَ وَصِيِّهِ وَ ابْنِ عَمِّهِ وَ أَوَّلِ الْمُؤْمِنِينَ الْمُصَدِّقِ لِرَسُولِ اللَّهِ بِمَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ رَبِّهِ أَ وَ لَيْسَ حَمْزَةُ سَيِّدُ الشُّهَدَاءِ عَمِّي أَ وَ لَيْسَ جَعْفَرٌ الطَّيَّارُ فِي الْجَنَّةِ بِجِنَاحَيْنِ عَمِّي الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد ؛ ج‏2 ؛ ص97 أَ وَ لَمْ يَبْلُغْكُمْ‏ مَا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ لِي وَ لِأَخِي هَذَانِ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَإِنْ صَدَّقْتُمُونِي بِمَا أَقُولُ وَ هُوَ الْحَقُّ وَ اللَّهِ مَا تَعَمَّدْتُ كَذِباً مُنْذُ عَلِمْتُ أَنَّ اللَّهَ يَمْقُتُ عَلَيْهِ أَهْلَهُ وَ إِنْ كَذَّبْتُمُونِي فَإِنَّ فِيكُمْ مَنْ لَوْ سَأَلْتُمُوهُ عَنْ ذَلِكَ أَخْبَرَكُمْ سَلُوا جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيَّ وَ أَبَا سَعِيدٍ الْخُدْرِيَّ وَ سَهْلَ بْنَ سَعْدٍ السَّاعِدِيَّ وَ زَيْدَ بْنَ أَرْقَمَ وَ أَنَسَ بْنَ مَالِكٍ يُخْبِرُوكُمْ أَنَّهُمْ سَمِعُوا هَذِهِ الْمَقَالَةَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص لِي‏. اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى ؛ النص ؛ ص116 هَلْ‏ مِنْ‏ ذَابٍ‏ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ ص هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ يَخَافُ اللَّهَ فِينَا هَلْ مِنْ مُغِيثٍ يَرْجُو اللَّهَ بِإِغَاثَتِنَا هَلْ مِنْ مُعِينٍ يَرْجُو مَا عِنْدَ اللَّهِ فِي إِعَانَتِنَا فَارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُ النِّسَاءِ بِالْعَوِيل‏. موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏13 ؛ ص57 سبط ابن الجوزي، تذكرة الخواصّ،/ 252/ عنه: القمّي، نفس المهموم،/ 350؛قال هشام بن محمّد: لمّا رآهم الحسين مصرّين على قتله، أخذ المصحف ونشره وجعله على رأسه ونادى: بيني وبينكم كتاب اللَّه وجدّي محمّد رسول اللَّه، يا قوم! بِمَ تستحلّون‏ دمى ؟ کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
نکته نهم: قطع نصیحت امام نصیحت امام حرام قتلگاه اولیا خدا همیشه مردم را نصیحت می کرده اند ولی مردم از شنیدن خیرخواهی های اولیا گریزان بوده اند که فرمود :«و لکن لا تحبون الناصحین» در روز عاشورا ابا عبدالله بارها برای مردم خیرخواهی کرد و آنان را نصیحت می کرد اما عجیب اینکه غیر از معدود افرادی مانند جناب حر سلام الله علیه، دیگران اصلا به سخن حضرت توجه نمی کردند:« و کلکم عاص لامری غیر مستمعین لقولی» اینجا بود که حضرت فرمودند ملئت بطونکم من الحرام یعنی لقمه های حرامی که خوردید اینچنین راه هدایت را بر شما بسته است. اما نوشته اند دوبار به گونه دیگری سخن حضرت را قطع کردند: یکی در گودی قتلگاه بود که کامل الزیارات می نویسد: امام باقر علیه السلام می فرماید:« قُتِلَ [الحسین] مَظْلُوماً مَكْرُوباً عَطْشَاناً لَهْفَاناً» گفته اند لهفان به کسی می گویند که ناله استغاثه بلند کند. این مضمون در نقل لهوف از کلام هلال بن نافع نیز هست که می گوید: خود را به کنار گودی قتلگاه رساندم دیدم سیدالشهدا درحال جان دادن است «و هو یَجُودُ بِنَفسِه» این قدر چهره حضرت نورانی بود که زیبایی و نورانیت چهره حسین مرا از فکر کردن به شهادت حضرت غافل کرد و در همین حال از مردم آب طلب کرد». هلال می گوید: شخصی جواب داد قسم به خدا به تو آبی به تو نخواهیم داد ... سیدالشهدا فرمود: «به زودی به نزد جدم می روم و از شما شکایت خواهم کرد» تا این سخنان را از سیدالشهدا شنیدند غضب شیطانی آنان را فرا گرفت، هنوز سیدالشهدا داشت با مردم سخن می گفت که سر حضرت را جدا کردند. (ألا لعنة الله علی الظالمین) جای دوم همینجاست که اباعبدالله علی را روی دست گرفت و فرمود: «يا قَومِ ، إن لَم تَرحَموني فَارحَموا هذَا الطِّفلَ» نوشته اند هنوز سیدالشهدا داشت با مردم سخن می گفت ناگهان شاید حس کرد علی در دست حسین تکان سختی خورد و اینجا بود که دیدند اشک حسین جاری شد. داشت با مردم سخن می گفت اما ناگهان حرمله می پاشد از هم حنجر شش ماهه ای بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏45 ؛ ص8 فخرج ع حتى أتى الناس فاستنصتهم فأبوا أن ينصتوا حتى قال لهم وَيْلَكُمْ مَا عَلَيْكُمْ أَنْ تُنْصِتُوا إِلَيَّ فَتَسْمَعُوا قَوْلِي وَ إِنَّمَا أَدْعُوكُمْ إِلَى سَبِيلِ الرَّشَادِ فَمَنْ أَطَاعَنِي كَانَ مِنَ الْمُرْشَدِينَ وَ مَنْ عَصَانِي كَانَ مِنَ الْمُهْلَكِينَ وَ كُلُّكُمْ‏ عَاصٍ‏ لِأَمْرِي غَيْرُ مُسْتَمِعٍ قَوْلِي فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُكُمْ مِنَ الْحَرَامِ وَ طُبِعَ عَلَى قُلُوبِكُمْ وَيْلَكُمْ أَ لَا تُنْصِتُونَ أَ لَا تَسْمَعُون. كامل الزيارات ؛ النص ؛ ص168 عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ الْحُسَيْنَ صَاحِبَ كَرْبَلَاءَ قُتِلَ مَظْلُوماً مَكْرُوباً عَطْشَاناً لَهْفَانا. لسان العرب می نویسد: یجود بنفسه به معنای جان دادن است از این جهت که جود به معنای بخشش است و گویا در حال جان دادن دارد جان خود را می بخشد. ر،ک: لسان العرب، ج‏3، ص: 138يَجُود بنفسه‏ أَي يخرجها و يدفعها كما يدفع الإِنسان ماله‏ يجود به؛ قال: و الجود الكرم‏ يريد أَنه كان في النزع و سياق الموت.‏ اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى ؛ النص ؛ ص128 وَ إِنَّهُ ع لَيَجُودُ بِنَفْسِهِ فَوَ اللَّهِ مَا رَأَيْتُ قَطُّ قَتِيلًا مُضَمَّخاً بِدَمِهِ أَحْسَنَ مِنْهُ وَ لَا أَنْوَرَ وَجْهاً وَ لَقَدْ شَغَلَنِي نُورُ وَجْهِهِ وَ جَمَالُ هَيْئَتِهِ عَنِ الْفِكْرَةِ فِي قَتْلِهِ فَاسْتَسْقَى فِي تِلْكَ الْحَالِ مَاءً فَسَمِعْتُ رَجُلًا يَقُولُ وَ اللَّهِ لَا تَذُوقُ الْمَاءَ حَتَّى تَرِدَ الْحَامِيَةَ فَتَشْرَبَ مِنْ حَمِيمِهَا فَسَمِعْتُهُ يَقُولُ يَا وَيْلَكَ أَنَا لَا أَرِدُ الْحَامِيَةَ وَ لَا أَشْرَبُ مِنْ حَمِيمِهَا بَلْ أَرِدُ عَلَى جَدِّي رَسُولِ اللَّهِ ص وَ أَسْكُنُ مَعَهُ فِي دَارِهِ‏ فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ وَ أَشْرَبُ‏ مِنْ‏ ماءٍ غَيْرِ آسِنٍ‏ وَ أَشْكُو إِلَيْهِ مَا ارْتَكَبْتُمْ مِنِّي وَ فَعَلْتُمْ بِي قَالَ فَغَضِبُوا بِأَجْمَعِهِمْ حَتَّى كَأَنَّ اللَّهَ لَمْ يَجْعَلْ فِي قَلْبِ أَحَدٍ مِنْهُمْ مِنَ الرَّحْمَةِ شَيْئاً فَاجْتَزُّوا رَأْسَهُ‏ وَ إِنَّهُ لَيُكَلِّمُهُمْ فَتَعَجَّبْتُ مِنْ قِلَّةِ رَحْمَتِهِم‏ ر،ک: ینابیع المودة قندوزی، ج3 ص79: فبینا هو یخاطبهم اذ اتاه سهم ... و همچنین ر،ک: مقتل الحسین ریشهری به نقل از تذکرة الخواص،ص252، وقالَ: يا قَومِ ، إن لَم تَرحَموني فَارحَموا هذَا الطِّفلَ، فَرَماهُ رَجُلٌ مِنهُم بِسَهمٍ فَذَبَحَهُ، فَجَعَلَ الحُسَينُ عليه السلام يَبكي ... . کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
پانزده نکته روضه حضرت علی اصغر با گرایش به جهاد تبیین نکته اول: اعظم مصائب مصیبت حضرت علی اصغر با استفاده از آیات قرآن مصیبت سید الشهدا اعظم مصائب است که در زیارت عاشورا عرضه می داریم: «یا ابا عبدالله لقد عظمت الرزیة و جلت و عظمت المصیبة بک علینا» یعنی: «حسین جان مصیبت شما برای ما خیلی مصیبت بزرگی است» بلکه عرضه می داریم نه فقط بر ما بلکه بر اهل آسمان این مصیبت سنگین است:«مصیبة ما اعظمها و اعظم رزیتها فی الاسلام و فی جمیع السماوات و الارض» به قول محتشم کاشانی: «در بارگاه قدس که جای ملال نیست سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است» چطور ملائکه آرام بنشینند؟! در حالیکه امام صادق فرمود: «یا ابا بصیر! مادر ما طوری در ماتم حسین ناله می زند که زمین و آسمان نزدیک است به هم بریزد.» لذا فرمود: «يَا أَبَا بَصِيرٍ أَ مَا تُحِبُّ أَنْ تَكُونَ فِيمَنْ يُسْعِدُ فَاطِمَة؟» یعنی «ابا بصیر! آیا نمی خواهی با ناله فاطمه همراه شوی؟» این شبها ما نیز می خواهیم با زهرای مرضیه و فرشتگان آسمان هم ناله شویم. اما در بین همه مصائب سید الشهدا دو مصیبت از همه بالاتر است برای این مطلب شاهدی از قرآن می آوریم. مسلم است که خدای متعال وقتی واقعه ای را بزرگ بداند نشان دهنده اوج عظمت آن است، در ماجرای مصائب بنی اسرائیل می خوانیم که خدای متعال از بین همه مصیبت ها دو مصیبت را جدا می فرماید:«یذبحون ابنائکم و یستحیون نسائکم» «یعنی مصیبت سر بریدن کودکان و اسارت زنان» و در پی آن می فرماید:«و فی ذلکم بلاء من ربکم عظیم» «این بلاء، مصیبت بزرگی بود!» پس باید گفت بین مصیبت های ابا عبدالله که خود، اعظم مصائب عالم است، دو مصیبت از همه بالاتر است: یکی مصیبت اسیری زینب کبری! دومی هم مصیبت این طفل شیرخوار مظلوم، آقا علی اصغر! مرحوم دربندی در تحلیل این مصیبت می نویسد:« شهادت این کودک طوری دل امام را به درد آورد و به آتش کشید که این مصیبت به تنهایی نزدیک است با تمام مصائب سیدالشهدا برابری کند. بلکه این مصیبت به قدری است که برای سیدالشهدا نثار این فرزند به اندازه هفتاد بار بلکه هفتاد هزار بار جان دادن و دوباره احیا شدن و قربانی شدن بود.» عجیب نیست اگر خانم حضرت سکینه نقل می فرماید عصر عاشورا که خود را به کنار پیکر بی سر و قطعه قطعه پدر رساندم از هوش رفتم و در رویا دیدم از گلوی بریده این ناله بلند است که: شِيعَتِي مَا إِنْ شَرِبْتُمْ رَيَّ عَذْبٍ فَاذْكُرُونِي‏ أَوْ سَمِعْتُمْ بِغَرِيبٍ أَوْ شَهِيدٍ فَانْدُبُونِي ‏ اما طبق برخی نقل ها در بین همه مصائب، ابا عبدالله یک مصیبت را جدا کرد و از گلوی بریده این مصیبت را خواند که ای شیعیان! و گریه کنان حسین! ای کاش همه بودید روز عاشورا و تماشا می کردید که چگونه برای طفل شیرخوارم آب طلب کردم اما کسی به حسین رحم نکرد! لیتکم فی یوم عاشورا جمیعا تنظرونی کیف أستسقی لطفل فأبوا ان یرحمونی. كامل الزيارات ؛ النص ؛ ص83 سوره بقره، 49 و إِذْ نَجَّيْناكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذابِ يُذَبِّحُونَ‏ أَبْناءَكُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِساءَكُمْ وَ في‏ ذلِكُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظيمٌ موسوعة الامام الحسین ج4 ص314 به نقل از اسرار الشهادة. المصباح للكفعمي (جنة الأمان الواقية)، ص: 741. موسوعة شهادة المعصومین به نقل از الدمعة الساکبة ج4 ص374. کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
🔰فضیلت زیارت سیدالشهدا در کلام امام هادی علیه السلام ابن‌قولویه با سند خود از علی بن جعفر همانی نقل می‌کند که گفت: از امام هادی علیه‌السلام شنیدم می‌فرمود: هر که از خانه‌اش به قصد زیارت امام حسین علیه‌السلام بیرون آید، و به سوی فرات رفته از آن غسل [زیارت کند]، خدا او را از رستگاران می‌نویسد، و چون به امام حسین علیه‌السلام سلام کند، خدا او را از کامیابان می‌نویسد، و چون از نمازش فارغ شود، فرشته‌ای نزد او آید، و گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله به تو سلام می‌رساند، می‌فرماید: تمام گناهانت بخشیده شد، عمل [خود] را از سر بگیر. قال ابن‌قولویه: حدثنی أبومحمد هارون بن موسی التلعکبری، عن أبی‌علی محمد بن همام بن سهیل، عن أحمد بن مابنداد، عن أحمد بن المعافی الثعلبی، عن أهل رأس العین، عن علی بن جعفر الهمانی، قال: سمعت علی بن محمد العسکری علیهماالسلام یقول: من خرج من بیته یرید زیارة الحسین علیه‌السلام، فصار الی الفرات فاغتسل منه، کتب الله من المفلحین، فاذا سلم علی أبی‌عبدالله، کتب الله من الفائزین، فاذا فرغ من صلاته أتاه ملک، فقال: ان رسول الله صلی الله علیه و آله یقرئک السلام، و یقول لک: أما ذنوبک فقد غفر لک، استأنف العمل . روضه های مکتوب: @rozehayemaktoub
روایتی زیبا از امام حسین علیه السلام: اگر صد فرزند نیز می داشتم دوست داشتم بر آنها نامی جز «علی» نگذارم. «لو ولد لي مائة لاحببت أن لا أسمي أحدا منهم إلا عليا.» متن: باب استحباب التسمية بعلي محمد بن يعقوب ، عن محمد بن يحيى ، عن أحمد بن محمد ، عن البرقي ، عن عبد الرحمن بن محمد العرزمي قال : استعمل معاوية مروان بن الحكم على المدينة وأمره أن يفرض لشباب قريش ، ففرض لهم ، فقال علي بن الحسين علیهما السلام : فأتيته فقال : ما اسمك؟ فقلت : علي بن الحسين ، فقال : ما اسم أخيك؟ فقلت : علي ، فقال : علي وعلي ، ما يريد أبوك أن يدع أحدا من ولده إلا سماه عليا؟! ثم فرض لي ، فرجعت إلى أبي فأخبرته ، فقال : ويلي على ابن الزرقاء دباغة الادم ، لو ولد لي مائة لاحببت أن لا أسمي أحدا منهم إلا عليا. https://lib.eshia.ir/27038/14/395 کانال روضه های مکتوب: @rozehayemaktoub
🔰فرازی از مقتل امام سجاد (علیه السلام) به نقل عبدالله ابن منصور از امام صادق (علیه السلام) به ما رسیده است: (علیه السلام) به نقل از و ایشان به نقل از (علیه السلام) نقل می فرماید: «اسب حسين آمد و يال و كاكل خود را بخون او آغشته و مى‌دويد و شيهه ميكشيد. چون دختران حسين شيهه او را شنيدند بيرون دويدند و اسب بى‌صاحب ديدند و دانستند كه حسين كشته شده، ام كلثوم دختر حسين دست بر سر نهاد و شيون سرداد و ميگفت وا محمداه اين حسين است كه در بيابانست و عمامه و ردايش بغارت رفته است.» متن عربی: «وأقبل فرس الحسين (عليه السلام) حتى لطخ عرفه وناصيته بدم الحسين (عليه السلام)، وجعل يركض ويصهل، فسمع بنات النبي (صلى الله عليه وآله) صهيله، فخرجن فإذا الفرس بلا راكب، فعرفن أن حسينا (صلى الله عليه) قد قتل، وخرجت أم كلثوم بنت الحسين (عليه السلام) واضعة يدها على رأسها، تندب وتقول: وا محمداه، هذا الحسين بالعراء، قد سلب العمامة والرداء.» منبع: امالی شیخ صدوق و ترجمه آیت الله کمره ای تذکر: در این نقل ام کلثوم دختر امام حسین (علیه السلام) خوانده شده است که احتمالا اشتباه راوی بین «أخت» و «بنت» باشد. کانال روضه های مکتوب : @rozehayemaktoub
🔰فرازی از مقتل امام سجاد (علیه السلام) به نقل عبدالله ابن منصور از امام صادق (علیه السلام) به ما رسیده است: (علیه السلام) به نقل از و ایشان به نقل از (علیه السلام) نقل می فرماید: «حسین خود از جا برخاست و بر شمشير تكيه داد و به آواز بلند فرياد كرد و فرمود شما را بخدا آيا مرا ميشناسيد؟ گفتند آرى، تو زاده رسول خدائى و سبط او، گفت شما را بخدا مى‌دانيد جدم رسول خداست؟ بخدا آرى، بخدا مى‌دانيد مادرم فاطمه دختر محمد است؟ بخدا آرى، شما را بخدا مى‌دانيد كه پدرم على بن ابى طالب است؟ گفتند بخدا آرى، مى‌دانيد جده‌ام خديجه دختر خويلد اول زن اين امت است؟ گفتند بخدا آرى گفت شما را بخدا مى‌دانيد سيد شهداء حمزه عموى پدر منست؟ گفتند بخدا آرى، مى‌دانيد جعفر طيار در بهشت عم منست؟ گفتند بخدا آرى، شما را بخدا مى‌دانيد اين شمشير رسول خداست بكمرم؟ گفتند بخدا آرى، شما را بخدا مى‌دانيد اين عمامه رسول خداست بر سر من؟ بخدا آرى، شما را بخدا مى‌دانيد على در مسلمانى پيش از همه است و در علم و حلم برتر از همه است و ولى هر مؤمن و مؤمنه است؟ گفتند بخدا آرى، فرمود پس براى چه خون مرا حلال دانيد و با آنكه پدرم فرداى قيامت بر سر حوض است و مردانى را از آن بر كنار سازد مانند شترانى كه از سر آب رانند و پرچم حمد روز قيامت به دست جد منست. گفتند همه اينها را مى‌دانيم و از تو دست بر نداريم تا از تشنگى بميرى. حسين كه آن روز پنجاه و هفت سال داشت دست بمحاسن خود گرفت و فرمود خشم خدا بر يهود آنگاه سخت شد كه گفتند عزيز پسر خداست و بر نصارى آنگاه سخت شد كه گفتند، مسيح پسر خداست و بر مجوس آنگاه كه آتش را بجاى خدا پرستيدند و سخت باشد خشم خدا بر مردمى كه پيغمبر خود را كشتند و سخت است خشم او بر اين جمعى كه قصد دارند پسر پيغمبر خود را می كشند.» کانال روضه های مکتوب : @rozehayemaktoub
🔰قدردانی موسی بن جعفر از مرثیه خوان اباعبدالله: 🔸منتهی الامال می نویسد در روز عیدی هدایای فراوانی برای منصور دوانیقی آوردند آخرین نفر پیر مردی بود که آمد و خدمت امام عرض کرد که من مردی فقیر هستم و مالی نداشتم که تحفه بیاورم ولی سه بیت از ابیات جدم در مرثیه حسین را برای شما تحفه آوردم حضرت فرمودند: «هدیه تو را قبول کردم بارک الله فیک» و سپس تمام هدایایی که برای منصور آورده بودند و منصور به امام هدیه کرده بود را به آن شاعر بخشید. عرض کنیم آقاجان امروز هم ما اینطور روضه جد غریب شما رو بخونیم صله ما زیارت کاظمین و کربلا باشه انشاء الله عرض کنیم آقا جان اینجا استخوان بدن شما رو شکستن اما میگن بدترین جایی از بدن که استخوانش بشکنه استخوان سینه است حتی بخواهی نفس هم بکشی نمی تونی دو نفر از اهل بیت بودن سینه شون رو شکستن یکی مادر ساداته تو بین در و دیوار جای دوم عصر عاشورا طوری بر بدن عزیز زهرا تاختند وقتی اومدن تو مجلس یزید ملعون صدا زدن نحن رضضنا الصدر بعد الظهر ... یعنی ما بودیم که عصر عاشورا استخوان های سینه حسین را شکستیم. کانال روضه های مکتوب: @rozehayemaktoub
روضه شب پنجم محرم الحرام ۱۴۴۶ ه.ق.mp3
49.62M
◼️ روضهٔ شب پنجم محرم الحرام ۱۴۴۶ ه.ق 📆 چهارشنبه ۲۰ تیرماه ۱۴۰۳ 🔔@borhan_maaref | 🌐borhan.org