eitaa logo
سیدالعلماء
1.6هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
711 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
20.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 اهمیت مسئله‌ی #احیای_امر حضرات #ائمه اطهار (علیهم‌السلام) «حديث ششم) به‌سند متّصل از شيخ جليل رئيس‌المحدّثين محمد بن على بن بابويه قمى-عطر اللّه مرقده- مسنداً از ابى‌الحسن الرضا عليه‌السّلام كه گفت: «هر كس مصيبت ما را به ياد آورد و براى آن‌چه با ما كرده‌اند بگريد، با ما باشد در درجه‌ی ما روز قيامت، و هر كس مصيبت ما را به ياد ديگران آورد و خود نگريد و بگرياند، چشم او نگريد روزى كه همه‌ی چشم‌ها مى‌گريند، و هر كس بنشيند در مجلسى كه امر ما در آن‌جا احيا مى‌شود، دل او نمی‌رد روزى كه همه‌ی دل‌ها مى‌ميرد»¹ 🔹 خطر مردن #دل در روز #قیامت 🔸 اهمیت احیای امر ائمه اطهار (علیهم‌السلام) در مجالس ایشان؛ «مَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا»² 🔺 یادی از مرحوم آیت‌الله شیخ جواد #کربلایی در سال‌روز وفات ایشان³ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی ____ ۱) [ #دمع_السجوم ترجمه‌ی (مرحوم علامه #شعرانی) کتاب #نفس_المهموم تألیف مرحوم حاج شیخ عباس #قمی] ۲) [ #مائده :۳۲] ۳) [۲۸ #ذی_القعدة ۱۴۳۲=۴ #آبان ۱۳۹۰] @seyedololama
📆 سال‌روز وفات مرحوم آیت الله حاج شیخ جواد کربلایی؛ ( ۲۸ #ذی_القعدة ۱۴۳۲= ۱۳۹۰٫۸٫۵) 🔹 مرحوم آقا سید رضا #بهاءالدینی در مورد یکی از علمای #یزد به نام مرحوم حاج شیخ #غلامرضا_یزدی می‌گفت: ایشان در یزد از حمالی تا آیت‌اللهی همه کاری انجام می‌دهد. حالا این آقای آشیخ جواد #کربلایی هم این‌جوری بود. این از حمالی تا آیت‌اللهی را من در آشیخ جواد دیدم؛ مشرّف شدیم با خانواده‌مان #نجف. یک جایی گرفتیم، منتهی چیزی نداشتیم، سرما بود. زمستان بود. یک‌وقت در زدند. من رفتم در را باز کردم، دیدم آقای آشیخ جواد، یک رخت‌خواب روی سرش گذاشته، آمده!؛ یک لاحافی به قدر این فرش تمام، لاحاف کرسی می‌گویند. بله. خدا همه‌شان را رحمت کند. این‌جور درس‌ها تو #حوزه باید به طور رویت، مشاهده بشود تا انسان‌ها، #طلبه ها، حوزوی‌ها، امثال بنده بدانند که عناوین #علما و این‌ها انسان را از آنی که هست بالاتر نبرد!. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🏴 یا جوادالائمه ادرکنی 🔘 در آستانه‌ی شهادت حضرت امام جواد (صلوات‌الله‌علیه) ارائه می‌گردد. 🔺 شرایط دریافت نصیحت بسم الله الرحمن الرحیم «قال له رجل: أوصِنی ... »¹ در نقل بسیار مبارک حضرت علیه‌السلام چند روایت نقل شده و یکی از آن‌ها درباره‌ی پاسخی است که آن بزرگوار به سؤال کسی‌که درخواست و سفارش و راهنمایی کرد، می‌باشد، که آن حضرت پاسخ فرموده. «قال له رجل: أوصنی. قال (علیه‌السلام): أو تقبل؟»؛ فرمودند: آیا حاضری که قبول کنی؟ این کلام و این پاسخ ابتدایی می‌رساند به این‌که سخن گفتن و و استفاده از و و این‌ها، به این آسانی نیست که انسان می‌کند؛ بلکه تجهز و نفسانی می‌خواهد تا این‌که خودش را در مقام صلاحیت این بداند که از یک بزرگواری و هدایتْ‌گری و راهنمایی، وصیت و سفارش بخواهد. ای بسا که انسان یک درباره‌ی خودش پیش می‌آید که در معرض این‌گونه سؤالات از دیگران و بزرگان قرار می‌گیرد!. فرض بفرمایید که بنده در یک مسئله‌ی جزئی، تحمل فشارِ پیر خود را اگر نداشتم که او وقتی به من تعرض بی‌جایی به نظر خودم می‌کند، با کمال رغبت بپذیرم، و با او مجادله نکنم، سخن او را پاسخ ندهم. آن‌وقت خدمت یک بزرگواری بیایم و بگویم آقا یک نصیحتی به من بفرمایید! یک وصیتی به من بفرمایید. این در اثر این است که انسان ندارد و نیرو و اندازه‌ی خودش را محک نزده. وإلّا این یک چیزی نیست که بر کسی، بر یک ، ولو بی‌سواد، مخفی باشد که انسان مکلف است در برابر مادر پیر باشد. تعرضات نابه‌جای او را به جان بخرد، و در برابر آن، هیچ واکنشی انجام ندهد، اما حالا می‌بیند که در چنین چیزهایی گیر می‌کند و از نفسانی‌اش بر نمی‌آید که تحمل کند از یک بی‌جای مادر به او، تعرض بی‌جای به او، فرمان بی‌جا دادن به او، این چیزها را نمی‌تواند هضم بکند؛ آن‌وقت پیش یک بزرگواری یا در یک مجلس بگوید که آقا به ما یک وصیتی بکنید، یک سفارشی بکنید. این‌ها در اثر نسجیدن انسان از اندازه‌های خودش است. و حال این‌که ما آن‌چه را که فهمیده و دانسته‌ایم، کمتر شده که ببینیم از آن کلاس‌هایی که ما گذرانده‌ایم، از دانستن و به مرحله‌ی وارد کردن، واقعاً فراغت حاصل شده باشد، و یکی از آثار این مسئله این است که اگر آدم آن‌چه را که فهمیده و دانسته، سعی کند که عمل کند، نتایجی در وجودش پیدا می‌شود که راه برایش باز می‌شود؛ دیگر محتاج به این‌که کسی دستش را به او بدهد نیست؛ که برود پیش این و آن بنشیند وبگوید که مرا کن، به من کن، چیزی، راهی به من نشان بده. راه به وسیله‌ی به آن‌چه انسان می‌داند، برای انسان باز و گشوده می‌شود و انسان ترقی می‌کند؛ به خود مشغول می‌شود، سرگرم خودش می‌شود، دیگر از این و آن فراغت پیدا می‌کند. @seyedololama ص۱ ⬇️
سیدالعلماء
🏴 یا جوادالائمه ادرکنی 🔘 در آستانه‌ی شهادت حضرت امام جواد (صلوات‌الله‌علیه) ارائه می‌گردد. 🔺 شرایط
⬇️ ص۲ 🔹 در هر حال حضرت به او فرمودند که: «او تقبل»؛ حالا من یک چیزی گفتم. تو قبولش می‌کنی؟ این خیلی حرف است. مانعی نداری تو در وجودت از پذیرش یک سخنی که یک ، یک آدم دل‌سوزی به تو بگوید؟ آیا چنین کاری با خودت کرده‌ای؟ و این مسئله نظیر مسئله‌ی و می‌ماند؛ مثلاً فرموده‌اند که یکی از شرایط امامت و پیشوایی و نفوذ حکومت اسلامی پذیرش است. خب این به چه معناست؟ آیا یعنی حکومت اسلامی اگر از طرف مردم پذیرش نداشته نباشد، این حکومت رسمیت و ندارد و نیست؟ این‌طور که نیست. بلکه شاید معنایش این باشد که یعنی این حکومت، إعمال و نفوذ و نتیجه‌گیری‌اش، وابسته به این هست که مردمی پیدا بشوند و کاری انجام بدهند، وإلّا اگر آن‌ها از پذیرش، امتناع داشته باشند، هر قدر ، هر قدر ، هر قدر از طرف خداوند دارای محکم هم که باشد، ولی کاری از او ساخته نیست. پس آن‌ها مأمورند که بیایند این را بکنند. بنابراین این فرمایش حضرت که آیا تو می‌پذیری؟، نشان می‌دهد که وصیت و توصیه خواستن، یک مقام مهمی هست. انسان خیلی وقت‌ها در حجره‌اش است، روی میزش است، خب پر از نصیحت و راهنمایی است. از طرف نهج‌البلاغه که کوتاهی نشده تا آمده در حضور ما. در این چند قرن پر از و و سوزاندن ها و کشتن واین‌ها، خداوند حفظ کرده و این مسائل به دست ما رسیده از طرف اسلام و مناصحین و خیرخواهان بشریت، تمام شده، فلذا ما باید خودمان را حاضر کنیم که اهل نهج‌البلاغه بشویم. بنده همیشه این فرمایش استاد علیه‌الرحمة مثل این‌که در گوش و در ذهنم است که در اول توضیح کتاب ، آن‌جا که سخن استادشان حاج میرزا علی آقای را بیان می‌کنند که چه فرد نافذ‌‌ الکلامی بود و چه شایستگی‌هایی داشت، می‌فرمایند: من شهادت می‌دهم که آن بود، اما در این‌که من علی سبیل نجاةِ او بودم، خودم قطع ندارم، شبهه دارم. پس بنابراین بودن و احراز طلبه شدن را کردن، یک کار مهمی است که انسان خودش را بشناسد که واقعاً این‌جایی است یا از جای دیگری این‌جا آمده. باز این را عرض کردم که در جلد اول تفسیرش از یکی از ارباب نفوس و مکتب‌های تربیتی، نقل می‌کند² و می‌گوید: ایشان وقتی که به مریدهای خودش، شاگردان خودش، نشینی‌های عبادتی و فراغت از و این‌ها را برای این‌که و عکس‌های جدید معنویت پیدا کنند، دستور می‌داد، وقتی‌که می‌خواست این‌ها را بکند، آنان را می‌نشاند و بعد را بر آن‌ها قرائت می‌کرد و می‌داد. -مثل دعای شریف که چقدر اسم‌های الهی در آن هست- و نگاه در چهره‌های این‌ها می‌کرد تا ببیند کدام‌شان حالت‌شان فرق می‌کند؛ حالت دیگر دستی نیست، یعنی کسی نمی‌تواند به این آسانی حال خودش را عوض بکند، پیدا کند که در چهره و چشم و پوست صورت و این‌ها نمایش پیدا کند، لرزه در استخوان و بند بند او پیدا شود. حال اگر می‌دید که یکی از این افراد با شنیدن این اسماء مقدسه توفیقی در او پیدا نشد، می‌گفت: آقا شما به درد این نمی‌خوری. برو مشغول کسب و کاسبی بشو!. پس بنابراین ما باید حالات‌مان فرق بکند نسبت به پذیرش نهج‌البلاغه، پذیرش آیات ، ببینیم واقعاً از وقتی که ما آشنا شدیم با اسلامی، آیا این را که می‌شنویم، همان وضع را در دارد که پارسال، پیرارسال، پنج سال، ده سال پیش بود؟ یا نه، و جان ما با مفاهیم الله‌تعالی‌اکبر، الله‌تعالی لااله‌الّاهو، واین‌طور مسائل آشناتر شده و مثل خبر می‌شنویم، خبر که می‌شنویم، در ما تأثیر می‌کند؛ اگر این‌طور شده، آثار این است که ما یک شایستگی‌ای از برای پرسش وپاسخ مسائل پیدا کرده‌ایم. اهل حوزه‌ی اطهار (علیهم‌السلام) شدیم. و شاگرد مکتب ترقیِ روحی شده‌ایم. در هر حال، «قال له رجل: اوصنی. قال: او تقبل؟ قال: نعم»، خوش به حالش که حساب خودش را کرده بود، گفت: بله، من پذیرش دارم هرچه بفرمایی. @seyedololama ص۲ ⬇️
سیدالعلماء
⬇️ ص۲ 🔹 در هر حال حضرت به او فرمودند که: «او تقبل»؛ حالا من یک چیزی گفتم. تو قبولش می‌کنی؟ این خیل
⬇️ ص۳ 🔺 اهمیت صبر و پایداری 🔹«فقال علیه‌السلام: تَوَسَّدِ الصَّبرَ»؛ فرمودند که استراحت‌گاه خودت، تکیه‌گاه خودت، آرامش جان و دل خودت را در صبرت قرار بده. ببینید ما همان‌طوری‌که یک حواسی داریم خدایی نخواسته اگر مادرزادی یکی از آن‌ها کمبود داشت چه وضعی داشتیم؟ بینایی نبود، شنوایی نبود، شامه نبود، ذائقه نبود، این‌ها نبود، چه وضعی در برای ما بود؟ همین‌طور درباره‌ی زندگی ما، ما، ما - از بگیر تا خانواده‌های بزرگ و و - این‌ها باید یک منابعی در اختیارشان باشد که به آن منابع تکیه کنند. منبعی که می‌شود یک انسان در زندگی و به آن تکیه کند، نیروی و است. این خیلی حرف است. چه برای ، چه برای طلبه‌ی محترم، چه برای سایر افرادی که در اجتماع زندگی می‌کنند. هر کسی در آن قسمتی که هست یک پناه‌گاهی باید از صبر و بردباری برای خودش تهیه کند؛ تَوَسُد کند و وِساده و بالش و مُخَده‌اش را این فضیلتِ صبر و بردباری قرار بدهد. انسان وقتی می‌آید با یک مقدار شوق و ذوقی که در این لباس هست برای بعضی‌ها، می‌شود و لباس طلبگی می‌پوشد، وارد می‌شود، پذیرش می‌شود و در همه‌ی این‌ها قبول می‌شود تا این‌که انسان در به یک مرحله‌ای می‌رسد که به نظرش می‌رسد که آثار خوبی دارد مثلاً، ولی وقتی می‌بیند آن آثار مورد نظرش نیست؛ سال اول نیست، سال دوم نیست، سال سوم نیست؛ می‌گوید: هان! معلوم می‌شود در مدرسه هم چیزی پیدا نمی‌شود!. می‌رود از این و از آن می‌پرسد، می‌گویند بله فلان مرکز، فلان ، فلان که به یک کسی داد، همان شب دید و به رسید و حاجتش برآورده شد. می‌گوید: هان! حیف از این سه سالی‌که ما صرف این رشته کردیم، همه‌اش ضَرَبَ یَضْرِبُ و این چیزها خواندیم فلذا این می‌شود. چرا؟ برای این‌که خودش را صبر قرار نداده بود که اگر این‌جا سه سال و چهار سال و پنج سال انسان اثری پیدا نمی‌کند، شاید برای این باشد که این کاوش‌ها باید به نتیجه برسد، باید برای او اثر پیدا بکند، نه شنیدنی‌ها و گفتنی‌ها و و بدون و بدون و این‌طور چیزها؛ فلذا صبر را از دست می‌دهد. پس یکی از پشتیبانان محکم طلبه، طبق و محکم ما، پایداری است. یا اول انسان تشخیص نداده وارد شده، اشتباه کرده. تشخیص داد که ما در ، در خودمان، یک رشته‌ی خاصی به نام روحانیت، طلبگی، درس و تدریس داریم و آن نتایجی دارد. آن نتایج را بررسی کرد و فهمید که چگونه به آن رسیده‌اند، با چه زحماتی رسیده‌اند، خب باید دنبالش را بگیرد. ولی اگر کرد که حالا من دو سال که در مدرسه یا در فلان درس‌ها و بحث‌ها شرکت کردم، حتماً برای من مشکلاتی از زندگی، مشکلاتی از امور روحانی، از این‌ها برطرف می‌شود و نشد، خب این می‌لغزد دیگر، چنان می‌لغزد که پشت می‌کند به این حرف‌ها. می‌گوید اصلاً نه در چیزی هست، نه در چیزی هست، هر چه هست در پیش فلان مرشد، فلان دستورات و فلان چله‌نشینی‌ها هست، می‌غلتد به آن سو. در حالی‌که این آمادگی خودش را از جهت پناه‌گاه صبر و بردباری تهیه نکرده بود. و صبر و بردباری در اثر این می‌شود که انسان، راه را راهِ طولانی بفهمد و بشناسد، پرمشقت بشناسد. ساخته شدن یک انسان مشکل‌ترین کارهایی است که در دوره‌ی بشر برای بشر پیش می‌آید. چرا؟ برای خاطر این‌که هر کدورتی، هر پلیدی‌ای که عارض و لباس و فرش و زندگی می‌شود، این‌ها به آسانی با یک وسایلی رفع می‌شود؛ اما انسانی که از وقتی یاد دارد در قنداق بوده، زورگویی در او حکومت داشته؛ خب یک بچه قنداقی را نگاه کنید، چگونه پستانک را از دست مثلاً همتای خودش می‌گیرد و اگر به او ندهند می‌کند. با زور شده، با هر چه شده، و را وادار می‌کند که غذایی که برایش بد است را به او بدهند، آب برای او بد است به او بدهند، خوابیدن را که برای او خوب است، نمی‌خواهد قبول کند، همین‌طور از در یک مرحله‌ی ضعیفی انسان به ، به گرایی مشغول بوده تا شده پانزده سال، شانزده سال، بیست سال، و این مسائل حیوانی در و انسان تراکم یافته، یک بار آمده. حالا این می‌خواهد در عرض یک سال درست شود؛ در عرض دو سال درست شود؛ نمی‌شود. این است که باید حتماً چه در فردی، چه در اصلاح اجتماعی، پناه به صبر برد. @seyedololama ص۳ ⬇️
سیدالعلماء
⬇️ ص۳ 🔺 اهمیت صبر و پایداری 🔹«فقال علیه‌السلام: تَوَسَّدِ الصَّبرَ»؛ فرمودند که استراحت‌گاه خودت،
⬇️ ص۴ 🔺 اهمیت صبر و تبعات آن همچون فقر ممدوح 🔹 پس این‌که حضرت سلام‌الله‌علیه این مسئله را مطرح می‌کنند، یک زیربنای بسیار بسیار مؤثر و مفید فردی و اجتماعی را به ما نصیحت می‌کنند. 🔹فرمود: «توسد الصبر واعتَنِق الفقرَ»؛ خب وقتی انسان بخواهد کند، معنایش چیست؟ معنایش این است که شما مثلاً باید پانزده سال در این درس بخوانی، زحمت بکشی، چیزی هم گیرت نیاید. وقتی از مدرسه فارغ‌التحصیل می‌شوی، بیرون میایی، حتی یک هم مثلاً نداشته باشی، هیچی نداشته باشی. مع ذلک می‌گوید که چون ، هدف بزرگی است من صبر می‌کنم. خب حالا که بیرون می‌آیی، می‌توانی با چند تا خدایی نخواسته رشوه‌خواری و پذیرش یک شغل‌هایی و و کردن، فوراً به یک نتیجه‌ای برسی. این‌جا باید به پناه برد؛ فقرِ ممدوح. یعنی انسان استعداد نامشروع دارد، ولی به کار نمی‌زند و خودداری می‌کند. آن‌وقت این می‌شود بهتر از ریاضتی که فلان یا فلان به او می‌داد. او می‌گفت این‌طور ریاضت بکش، این می‌گوید نه؛ ریاضت تو این است که استعداد داری، همه‌جور مظالم و کارهای نامشروع در تو هست، هم کرده‌ای، هم داری، ولی باید با یک اتاق اجاره‌ای بسازی. حالا تا چه وقت، نمی‌دانم. باید سوار اتوبوس بشوی، ماشین حالا خبری نیست؛ باشد. آیت الله در یک جمعه‌ای من گوش کردم از تلویزیون می‌فرمود که من خلاصه در این سن و سال دیگر نمی‌توانم دوچرخه‌سواری بکنم و یاد نگرفته‌ام وإلّا دوچرخه می‌گرفتم، سوار می‌شدم و می‌آمدم ؛ این معنایش ساختن با فقر است. یعنی وقتی نیاز پیدا کرد، به یک بسیار بسیار ساده‌ای، انسان إباء نکند از آن، زیر بار بیاید. این می‌شود منشأ فردی و اجتماعی، و جسمانی، آن‌وقت با صبر و با فقر اختیاری، دوتایش که با هم جور شد، درست می‌شود که تمام را می‌تواند تصرف کند. مگر نبود به ایشان خبر داده شد که خارجی‌ها می‌خواهند حصر درست کنند و ما را در قرار بدهند، گویا فرمودند که ملتی که دارد از محاصره‌ی امور معاشی چه باکی دارد؟ روزه هم یکی از موارد است. پس خلاصه این‌که همان‌طوری‌که یک بچه‌ی‌ای که وارد در یک رشته‌ی نظامی مانند خلبانی یا مثلاً نیروی دریایی می‌شود، این باید یک تحملاتی داشته باشد تا این‌که ورزیده بشود، نیمه شب در تاریکی در خلیج فارس بتواند از هواپیما در دریا پایین بیاید، این چقدر تمرین می‌خواهد؟ چقدر صبر می‌خواهد؟ چقدر خودداری می‌خواهد؟ چقدر تحمل می‌خواهد؟ ما هم در همین‌طور. باید در این رشته‌ی خودمان، فشار را تحمل کنیم. فشار این‌که ما به جایی نمی‌رسیم از درس خواندن و و و این‌ها، صاحب و این‌ها نمی‌شویم. فشار این‌که وقتی هم چیزی خواندیم، مدرکی گرفتیم، باید رشوه‌خواری نکنیم، اگر شدیم، باید به نکنیم، باید با یک اتاق اجاره‌ای بسازیم، این هم ریاضت است دیگر. این ریاضات، می‌سازد. وقتی انسان ساخت، می‌شود آن کسی‌که از امام علیه‌السلام بخواهد، دستور بخواهد، در جایش آن نصیحت واقع می‌شود و به مرحله می‌رسد. خدایا به آبروی جوادالائمه از آن و معنویِ ظاهری و باطنیِ آن حضرت نصیب شیعیان‌شان بفرما. نصیب همه‌ی ما بفرما. زحمات و برکاتش را شامل حال اموات شیعه و ما بفرما. خدایا در زیر سایه فرزندش (علیه‌السلام)، اسلام، مسلمین، تشیع، رهبری‌ها؛ رهبریِ تشیع و مرجعیت‌ها و علم و عمل و تدریس را، مدارس را، موفق و منصور بدار. وصلی الله علی محمّد وآله الطاهرین ۷۹٫۱۲٫۶ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی __________ ۱) [ سیرة الائمة الاثنی عشر مجلد۲ ص۱۶۵ (تألیف علی محمد علی دخیل) 🔺 قال له رجل اوصنی: قال: أو تقبل؟ قال: نعم. فقال علیه‌السلام: «توسد الصبر، واعتنق الفقر، وارفض الشهوات، وخالف الهوی، واعلم أنک لن تخلو من عین الله، فانظر کیف تکون»] ۲) [ ج۱ ص۱۴۳] @seyedololama
🏴 شهادت امام محمد تقی حضرت جوادالائمه سلام‌الله‌علیه را خدمت همگان تسلیت عرض می‌نمائیم. @seyedololama
یاجوادالائمه-@seyedololama.mp3
1.8M
🏴 بیان معجزه‌ای از #جواد الائمه صلوات‌الله‌علیه و عرض توسلی به ساحت آن امام مظلوم به همراه بیاناتی بسیار مهم از لسان مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی رحمه الله تعالی @seyedololama
🔹 «وَ لا تَجعَل لِلشّيطانِ علی عقلی سَبيلا»¹ بنده‌ی ملتفت به اين مسائل در حال و ريزان، با شکسته در شب ، از خداوند می‌خواهد که آفت های درونی و سلطه‌ و استيلای را بر ما، از ما دور بساز، که بدون به خواست تو از ، تنها به اعتراف به تو، اکتفا نکنيم و در پی اطلاع از خواست تو بر آييم. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی __ ۱) [ ، دعای سحر جمعه] @seyedololama
18.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 یا جوادالائمه ادرکنی 🔺 بیان معجزه و عنایتی از الائمه (صلوات‌الله‌علیه) به سبب اقامه‌ی عزا بر (علیه‌السلام) 🔹 ارتباط با (علیه‌السلام) و مقام با ارادت به ساحت اباعبدالله الحسین (علیه‌السلام) 🔸 سفارشی از مرحوم آیت‌الله میرزا عبدالعلی بر کردن هر روزِ سیدالشهداء (علیه‌السلام) برای حل مشکلات 🔺 درک ائمه اطهار (علیهم‌السلام) به هنگام با استمرار بر به ساحت اباعبدالله الحسین (علیه‌السلام) ۹۱٫۷٫۲۰ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 به مناسبت سال‌روز شهادت مرحوم آيةاللَّه شيخ فضل اللَّه نوری؛ (۱۱ #مرداد ۱۲۸۸ ش) 🔹 #استعمار بسیار #سرمایه_گذاری کرد تا یک فرد نفهمِ جاهل و آدم‌کشی را سر کار آورد به نام شاهنشاه #پهلوی! آن‌وقت چون مردم #شیعه این پیام‌ها را نداشتند، قبول کردند! وگرنه پشت سر مرحوم #مدرس قیام می‌شد، پشت سر آن بزرگواری که معصومانه بر دار رفت [مرحوم آيةاللَّه شيخ فضل اللَّه #نوری ] قیام می‌شد. چرا نشد؟! چرا خون‌ها ریخته نشد در خیابان‌ها؟ برای این‌که این پیام نرسیده‌ بود. مردم مسلمان #ایران پیام روز #عاشورا را به جِدّ باور نکرده‌ بودند، درک نکرده‌ بودند. #عزاداری می‌کردند، تکیه داشتند، #سینه_زنی داشتند، #زنجیرزنی داشتند، مردم #عراق پای پیاده و با هر وسیله #اربعین و #عاشورا داشتند؛ اما پیام به آن‌ها نرسیده‌ بود!. پیام این است که: ای #مردم دنیا! این #دنیا برای شما و شما برای این دنیا نیستید. این را باور کنید. این را بفهمید!. خُب، فهم این مطلب #علم می‌خواهد، #تدریس می‌خواهد، #استاد می‌خواهد، #کلاس می‌خواهد، #هیئت_فرهنگی می‌خواهد. ولذا فرزند بزرگوار #پیامبر و نگهدار شریعت اسلام جعفر بن محمد #الصادق علیه‌السلام در همین #مفاتیح_الجنان هم هست که می‌فرماید: «وای بر مسلمانی که #جمعه اش صرف امور #دینی اش نشود.» ۸۸٫۱۰٫۵ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama