eitaa logo
سیدالعلماء
1.5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
680 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺 در مورد این مطلب که که انسان را سيراب می‌کند، چند گونه است، شهيد در بحث فلسفه کتاب اين مطلب را فرموده که فلسفه تقسيم می‌شود به و و همچنین و را نیز به يک معنا شامل می‌شود. بعد می‌فرمایند که مرحوم آمد و این‌ها را با هم مخلوط کرد و از آن‌ها چيز جدیدی ايجاد کرد، نه این‌که التقاطی باشد که از هر کدام يک چیزی بگيرد، نه. و تقريباً عقل را تکميل کرد که خواص اين علوم شد . اما نيز دو جور است: حکمت رسمی و حکمت متعاليه. حکمت رسمی همين خواندن‌ها و کردن‌ها و شب نخوابی‌ها و مطالعه هاست که می‌شود يک و متخصص در علوم عقلی، اما ملاصدرا می‌گوید که اين کافی نيست و انسان بايد از جهت نيز سيراب شود، اين است که نزديک کرده فلسفه متعاليه را به عرفان و فرموده بدون و و ، درس‌های مرا نخوانيد که به جایی نمی‌رسید!؛ اول خطبه‌ی را مطالعه کنيد و اول خطبه ملا هادی را در که این‌ها خلاصه حرف‌شان را در اين خطبه‌ها زده اند. مرحوم صاحب اسفار (مرحوم ملاصدرا) می‌فرماید: «فابدأ يا حبيبی قبل قراءة هذا الكتاب بتزكية نفسك عن هواها». يعنی به گونه‌ای باش که درس که می‌خوانی برای غير خدا نخوانی، اگر درس برای غير خدا می‌خوانی، کتاب مرا ببند و کنار بگذار که به دردت نمی‌خورد و از اول شرط می‌کند. مرحوم ملا هادی سبزواری در اول خطبه‌اش اين موضوع را بسيار شيرين بيان کرده، می‌فرماید: زمان ما، زمان قحطی است؛ برای این‌که کثرت نمی‌گذارد که باران بر دل‌ها ببارد و اين مطالب را بيان می‌کند. پس معلوم می‌شود که فلسفه‌ی ملاصدرايی يک چیزی مخلوط از عرفان و عقل است و لذا مرحوم حاجی در بعضی از جاها به مطلبی که می‌رسد می‌گوید که اين حرف را شخصی زده که نداشته بلکه داشته مثل شيخِ احسائی؛ «من له حظ من الذوقيات و لا حظ له من النظريات» پس معلوم می شود که حکمت صدرایی هم تعقل و منطق قوی می‌خواهد و هم می‌خواهد. و اگر هر يک از این‌ها نباشد، مرحوم می‌فرماید که کتاب مرا بی‌خود باز نکن و مطالعه نکن چون همه‌اش حرف است و به جایی نمی‌رسی و می‌گوید که من هم به جایی نرسيدم و مدت‌ها عمرم را صرف کردم در فهم کتب فلاسفه ولی آخر ديدم که جز از راه و به جایی نمی‌رسم ولذا مطلبی را به ملاصدرا نسبت می‌دهند که شبيه معجزه است و آن اين است که او هفت سفر پياده به مشرَّف شد. و در بيابان و راه‌های خطرناک و با آن وضع قديم هفت بار به حج رفت و در سفر هفتم نيز در فوت می‌کند، ملاصدرا يک چنين شخصی بوده. ۸۷.۵.۲۳ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 سال‌روز درگذشت مرحوم ملا هادی سبزواری؛ (۲۸ ۱۲۸۹ق) 🔺داستانی عجیب از مبارزه با نفسِ حکیم الهی و عالم ربانی مرحوم ملا هادی سبزواری 🔹 بنده به خاطر دارم كه در مدرسه مَدرسی بود كه زيلو و حصير داشت و ايشان [ ] عصرهای جلسه‌ای داشتند كه ده، بيست نفر و چند ، مِن‌جمله شهيد و افرادی از اين قبيل می‌آمدند و ايشان بسيار مؤثری می‌فرمودند؛ مواعظ‌شان خيلی مؤثر بود، به‌طوری‌که در ما كه آن موقع بوديم خیلی اثر می‌گذاشت. مرحوم شهيد مطهری هم در آن هنگام يك جوانی با سن و سال ما بود که ايشان هم می‌آمدند و مجموعاً شايد سی نفر هم نمی‌شدند، ولی ايشان مطالب بسيار خوبی ذكر می‌فرمودند. مثلاً يكی از مسائلی كه می‌فرمودند اين بود: وقتی وارد در دينی می‌شود از خواست‌های او اين است كه: خب، حالا ديگر ما يک يا يك بنويسيم يا يک پخش كنيم يا از اين قبيل، در صورتی‌كه اگر خوب كند خواهد ديد كه اين خواست، خواستی نفسانی است، و می‌خواهد به اين وسيله خودش را مطرح کند!. اين حرف‌ها برای ما خيلی عميق بود و آن زمان مان خوب نمی‌رسید كه چگونه می‌شود انسان وارد يا طلبگی بشود يا مثل شما وارد و ها و از اين قبيل مراکز بشود و وقتی هوسش گرفت که چيزی بنويسيم و پخش کنيم؛ خواست نفسانی باشد!، دقت زيادی لازم دارد تا متوجه شويم که آيا اين خواست و موقعيت واقعاً به‌جا و به‌صلاح است يا این‌که هنوز زود است؟ آدمی كه ده پانزده سال در يا در فرهنگ بوده و کرده، نفسش همان نفسِ و بچگی اوست، خواست‌هایش هم همان خواست‌های کودکی است که به رنگ جديد در می‌آید؛ به رنگ و و شدن و كردن و از اين قبيل چيزها در می‌آید، اگر كسی خوب در اين مسائل دقت كند، می‌بیند كه نه؛ هنوز برای اين شخص وقت اين حرف‌ها نشده چون او اين را نكرده است. مرحوم علامه معنی اين ورزش را برای ما این‌گونه نقل می‌فرمودند: مرحوم ملا هادی اعلی‌الله‌مقامه در ، حوزه‌ی علميه داشت و روزها در يا در يک جايی درس می‌گفتند. يک روز چند طلبه‌ی كرمانی که می‌خواستند به مقدس مشرَّف شوند، می‌گویند برويم به سبزوار و با ملا هادی سبزواری ديداری داشته باشيم. وقتی آمدند و نشستند، دائم به هم نگاه می‌کردند و با تعجب اشاره می‌کردند و مثل این‌که يک چيز عجيبی دیده‌اند، برای سايرين سؤال پيش آمد که چرا این‌ها این‌گونه حرکات را انجام می‌دهند؟! بعد از درس که همه متفرق شدند، از آن جوان‌ها پرسيدند: چه مسئله‌ای بود كه شما در بين درس دائم با هم صحبت می‌کردید؟ گفتند: ما يک مطلب عجيب ديديم. پرسيدند آن مطلب عجيب چه بود؟ گفتند: ما طلاب مدرسه‌ای در هستيم، يک روز جوانی به مدرسه ما آمد و چون جايی نداشت، می‌خواست که در مدرسه بماند، ولی اجازه‌ی نبود كه او برود در حجره و مهمان طلاب شود، فلذا رفت داخل اتاق و خادم هم که ديد او تازه وارد و غريبه است، از او پذيرائی كرد، او هم فرصت نداد كه كسی به او حرفی بزند، خودش دست‌ها را بالا زد و به خادم گفت که اگر کاری داری به من بگو و خودش شروع به کار کرد و مثلاً جاروب را برداشت و حياط را جارو کرد و رفت برای طلاب ماست و نان خريد و خلاصه از اين کارها انجام داد. اين خادم هم که ديد جوانی آمده و کمک می‌کند، خيلی خوشش آمد و او را نگه داشت، او چند شب همان‌جا بود و واقعاً مثل بازويی برای آن خادم شد و او را خيلی کمک می‌کرد. بعد هم که خادم ديد او واقعاً جوان بسيار خوبی است، دختر خود را برای به او پيشنهاد کرد و او را خود نمود. حالا ما آمديم که حاجی سبزواری را ببينيم و به مشهد برويم؛ می‌بینیم که حاجی سبزواری همان جوان است که حدود يک سال به ما خدمت کرد و برای ما ماست و نان خريد و حياط را جارو كرد، ولی ما نفهميديم كه او طلبه است و درس خوانده! اما حالا كه نگاه كرديم، شناختيم که ايشان همان شخص هستند. اين جريان را مرحوم علامه نقل می‌کردند و می‌فرمودند: بعضی از دوستان ما گفتند که ما فرزندان آن دوشيزه‌ی كرمانی را كه دختر خادم و همسر ملا هادی سبزواری بود را هم ديديم. منظور اين است که اين‌جور ورزش‌ها و این‌گونه ها برای همه‌ی مخصوصاً در اين دوره لازم است. ۸۵٫۱۱٫۳۰ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🏴 اهمیت اخلاص در دستگاه اباعبدالله الحسین علیه‌السلام (قسمت دوم) 🔺 و لذا از عبارت خود حضرت (علیه‌السلام) که در خطبه‌ی خروج از نقل شده، آن موقعی که دنیا از هر جا می‌آمدند رو به خدا، هر کس می‌خواست خودش را می‌رساند به آن‌جا که شب و فردای عرفه و این‌ها، آن‌جا باشد؛ آن حضرت روی از آن‌جا خارج شد! دست را گرفت و فرمود: "مَن کانَ فینا باذِلاً مُهجَتَه" هر کسی در خود، در درون خود، خود را آماده‌ی این کرده که خون جگرش را در راه ما بدهد و این فکر و این را دارد، بیاید و ما هم داریم از مکه خارج می‌شویم. هنوز هیچ کسی همچنین کاری نکرده که در موقعی‌که همه مخارج می‌کنند، زحمات متحمل می‌شوند برای عرفه و عید و برای اعمال وارد می‌شوند، یک خانواده‌ای که از خانواده‌ی اسلام هستند از مکه خارج بشوند!. این معنی خلوص است. یعنی در قید هیچ‌چیز نیست، جز خدا. هر چه فهمید که خدا می‌خواهد، پای آن می‌ایستد. مردم هر چه می‌گویند، بگویند. کسی می‌پسندد، کسی نمی‌پسندد، برای او فرقی نمی‌کند. زحمات در راه ارزشش به خلوص است. لذا باید در بیشتر از همه چیز درباره‌ی خلوصش کار کرد که من که می‌خواهم بشوم، امور دینی بشوم، بشوم، بشوم، دینی بشوم، دینی بشوم، پخش کنم و درست کنم، راه بیندازم و ... این کارهایی که برای دین می‌شود؛ آیا همان‌وقت اگر به من بگویند که یک کسی از تو بلد است بهتر این کار را انجام دهد، می‌گویم قربانش بروم او را بیاورید؟!. این درست است همین‌جور می‌شود یا نه؟!، یا آدم می‌گوید: نه بی‌خود می‌گوید!. من چند سال این کارم هست، ولی او تازه است. او چه می‌داند که مثلاً یعنی چه؟ آخوندی یعنی چه؟ هیئت‌داری یعنی چه؟ سینه‌زنی یعنی چه؟ این‌ها را ما جدّ اندر جدّ انجام داده‌ایم! ما پدران‌مان این کاره بودند و از این‌جور حرف‌ها می‌زنیم!. این معلوم می‌شود که ندانسته، غیرخالص است، تا روی خودش کار بکند. تا زود است باید آدم فرصت را از دست ندهد و این چهار تا کار خوبی که می‌کند، این‌ها خالص بشود که به دردش بخورد، وإلّا خرج بکند، وقت بگذارد، همه کاری بکند و آخرش هم می‌بیند که هیچ کاری نکرده و همه‌اش باد و طوفان‌زده شد و از بین رفت!. باید درست بشود. ۸۵.۷.۱۶ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📆 یادی از مجاهدت‌های مرحوم آیت الله شهید سید عبدالحسین ؛ ( ۲۰ ۱۳۶۰ ش = ۱۴ ۱۴۰۲ ق) 🔺 تلاش برای با ترک و تهیه‌ی ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📅 روز ایمنی در برابر زلزله؛ (۵ #دی) 🔺دنیا کارخانه‌ی آدم‌سازی است 🔹 #دنیا مانند کارخانه‌ای است که ما موادش هستیم!. ما را در این کارخانه آورده‌اند و می‌سازند. درحالی‌که ما #خیال می‌کنیم این‌جا آسایش‌گاه ماست، خانه و #زندگی ماست. آن‌وقت اگر خدایی نخواسته طوفان شود یا #سیل و #زلزله و #بیماری بیاید، همه از تعجب دهان‌هایمان باز می‌ماند و می‌گوییم: عجب! چرا این‌جوری شد؟! در حالی‌که سؤال درست این است که چرا این طوری نشد؟! این چند ساله چرا این‌طور نشد؟! چرا با این همه #دروغ و #تقلب و #فریب خلق خدا، برای ما گرفتاری پیش نیامد؟! این سؤال دارد. چقدر #صبر کردند و چقدر با ما ساختند! چقدر ما بر خلاف #خودسازی، خودمان را ویران کردیم! بر ضد خودمان، بر ضد #خلق خدا، حرف زدیم و کار کردیم. این‌ها مرتب انباشته شده؛ یک‌مرتبه که یک پیش‌آمدی رخ می‌دهد، همه تعجب می‌کنند! مثل این‌که دنیا بنا بوده که محل آسایش باشد و جای راحتی و سلامتی باشد، که حالا یک دفعه برخلافش شده! این‌ها برای این است که #اسلام و مسائلش برای ما و روشن نشده. #فرهنگ ما باید به فرمایشات حضرت #علی علیه‌السلام در #نهج_البلاغه رجوع کند. به خطبه‌هایی که درباره‌ی #خشک‌سالی و نیامدن #باران و مبتلا شدن #اجتماع اسلامی به این بدبختی و بیچارگی‌ها است. ۸۲٫۱۰٫۱۳ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺ایجاد #انقلاب درونی 🔹هشدار #مرحوم_امام در مورد #خودسازی 🔸مقدمه بودن #زندگی موقت در #دنیا ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 ضرورت الگوبرداری از امثال مرحوم و مرحوم علامه 🔹 خاطره‌ای شنیدنی از جلسه‌ی یکی از شاگردان مرحوم در اشرف؛ اوصاف حضرت علیه‌السلام و برتری او در مسابقه‌ی بر دیگران!؛ «وَ قَالَ (علیه‌السلام): كَانَ لِي فِيمَا مَضَى أَخٌ فِي اللَّهِ، ... وَ كَانَ أَكْثَرَ دَهْرِهِ صَامِتاً، فَإِنْ قَالَ بَذَّ الْقَائِلِينَ وَ نَقَعَ غَلِيلَ السَّائِلِينَ، ... وَ كَانَ إِذَا غُلِبَ عَلَى الْكَلَامِ لَمْ يُغْلَبْ عَلَى السُّكُوتِ، وَ كَانَ عَلَى مَا يَسْمَعُ أَحْرَصَ مِنْهُ عَلَى أَنْ يَتَكَلَّمَ ... فَعَلَيْكُمْ بِهَذِهِ الْخَلَائِقِ فَالْزَمُوهَا وَ تَنَافَسُوا فِيهَا»¹ 🔸 اثرات معلمین راستین 🔺 خطر پرحرفی به عنوان مانعی برای ۹۱٫۱۱٫۳ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ____________ ۱) [ حکمت ۲۸۹] @seyedololama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺ایجاد #انقلاب درونی 🔹هشدار #مرحوم_امام در مورد #خودسازی 🔸مقدمه بودن #زندگی موقت در #دنیا ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 سال‌روز درگذشت مرحوم ملا هادی سبزواری؛ (۲۸ ۱۲۸۹ق) 🔺داستانی عجیب از مبارزه با نفسِ حکیم الهی و عالم ربانی مرحوم ملا هادی سبزواری 🔹 بنده به خاطر دارم كه در مدرسه مَدرسی بود كه زيلو و حصير داشت و ايشان [ ] عصرهای جلسه‌ای داشتند كه ده، بيست نفر و چند ، مِن‌جمله شهيد و افرادی از اين قبيل می‌آمدند و ايشان بسيار مؤثری می‌فرمودند؛ مواعظ‌شان خيلی مؤثر بود، به‌طوری‌که در ما كه آن موقع بوديم خیلی اثر می‌گذاشت. مرحوم شهيد مطهری هم در آن هنگام يك جوانی با سن و سال ما بود که ايشان هم می‌آمدند و مجموعاً شايد سی نفر هم نمی‌شدند، ولی ايشان مطالب بسيار خوبی ذكر می‌فرمودند. مثلاً يكی از مسائلی كه می‌فرمودند اين بود: وقتی وارد در دينی می‌شود از خواست‌های او اين است كه: خب، حالا ديگر ما يک يا يك بنويسيم يا يک پخش كنيم يا از اين قبيل، در صورتی‌كه اگر خوب كند خواهد ديد كه اين خواست، خواستی نفسانی است، و می‌خواهد به اين وسيله خودش را مطرح کند!. اين حرف‌ها برای ما خيلی عميق بود و آن زمان مان خوب نمی‌رسید كه چگونه می‌شود انسان وارد يا طلبگی بشود يا مثل شما وارد و ها و از اين قبيل مراکز بشود و وقتی هوسش گرفت که چيزی بنويسيم و پخش کنيم؛ خواست نفسانی باشد!، دقت زيادی لازم دارد تا متوجه شويم که آيا اين خواست و موقعيت واقعاً به‌جا و به‌صلاح است يا این‌که هنوز زود است؟ آدمی كه ده پانزده سال در يا در فرهنگ بوده و کرده، نفسش همان نفسِ و بچگی اوست، خواست‌هایش هم همان خواست‌های کودکی است که به رنگ جديد در می‌آید؛ به رنگ و و شدن و كردن و از اين قبيل چيزها در می‌آید، اگر كسی خوب در اين مسائل دقت كند، می‌بیند كه نه؛ هنوز برای اين شخص وقت اين حرف‌ها نشده چون او اين را نكرده است. مرحوم علامه معنی اين ورزش را برای ما این‌گونه نقل می‌فرمودند: مرحوم ملا هادی اعلی‌الله‌مقامه در ، حوزه‌ی علميه داشت و روزها در يا در يک جايی درس می‌گفتند. يک روز چند طلبه‌ی كرمانی که می‌خواستند به مقدس مشرَّف شوند، می‌گویند برويم به سبزوار و با ملا هادی سبزواری ديداری داشته باشيم. وقتی آمدند و نشستند، دائم به هم نگاه می‌کردند و با تعجب اشاره می‌کردند و مثل این‌که يک چيز عجيبی دیده‌اند، برای سايرين سؤال پيش آمد که چرا این‌ها این‌گونه حرکات را انجام می‌دهند؟! بعد از درس که همه متفرق شدند، از آن جوان‌ها پرسيدند: چه مسئله‌ای بود كه شما در بين درس دائم با هم صحبت می‌کردید؟ گفتند: ما يک مطلب عجيب ديديم. پرسيدند آن مطلب عجيب چه بود؟ گفتند: ما طلاب مدرسه‌ای در هستيم، يک روز جوانی به مدرسه ما آمد و چون جايی نداشت، می‌خواست که در مدرسه بماند، ولی اجازه‌ی نبود كه او برود در حجره و مهمان طلاب شود، فلذا رفت داخل اتاق و خادم هم که ديد او تازه وارد و غريبه است، از او پذيرائی كرد، او هم فرصت نداد كه كسی به او حرفی بزند، خودش دست‌ها را بالا زد و به خادم گفت که اگر کاری داری به من بگو و خودش شروع به کار کرد و مثلاً جاروب را برداشت و حياط را جارو کرد و رفت برای طلاب ماست و نان خريد و خلاصه از اين کارها انجام داد. اين خادم هم که ديد جوانی آمده و کمک می‌کند، خيلی خوشش آمد و او را نگه داشت، او چند شب همان‌جا بود و واقعاً مثل بازويی برای آن خادم شد و او را خيلی کمک می‌کرد. بعد هم که خادم ديد او واقعاً جوان بسيار خوبی است، دختر خود را برای به او پيشنهاد کرد و او را خود نمود. حالا ما آمديم که حاجی سبزواری را ببينيم و به مشهد برويم؛ می‌بینیم که حاجی سبزواری همان جوان است که حدود يک سال به ما خدمت کرد و برای ما ماست و نان خريد و حياط را جارو كرد، ولی ما نفهميديم كه او طلبه است و درس خوانده! اما حالا كه نگاه كرديم، شناختيم که ايشان همان شخص هستند. اين جريان را مرحوم علامه نقل می‌کردند و می‌فرمودند: بعضی از دوستان ما گفتند که ما فرزندان آن دوشيزه‌ی كرمانی را كه دختر خادم و همسر ملا هادی سبزواری بود را هم ديديم. منظور اين است که اين‌جور ورزش‌ها و این‌گونه ها برای همه‌ی مخصوصاً در اين دوره لازم است. ۸۵٫۱۱٫۳۰ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 ضرورت الگوبرداری از امثال مرحوم #قاضی و مرحوم علامه #طباطبایی 🔹 خاطره‌ای شنیدنی از جلسه‌ی #سکوت یکی از شاگردان مرحوم #قاضی در #نجف اشرف؛ اوصاف #دوست حضرت #علی علیه‌السلام و برتری او در مسابقه‌ی #سکوت بر دیگران!؛ «وَ قَالَ (علیه‌السلام): كَانَ لِي فِيمَا مَضَى أَخٌ فِي اللَّهِ، ... وَ كَانَ أَكْثَرَ دَهْرِهِ صَامِتاً، فَإِنْ قَالَ بَذَّ الْقَائِلِينَ وَ نَقَعَ غَلِيلَ السَّائِلِينَ، ... وَ كَانَ إِذَا غُلِبَ عَلَى الْكَلَامِ لَمْ يُغْلَبْ عَلَى السُّكُوتِ، وَ كَانَ عَلَى مَا يَسْمَعُ أَحْرَصَ مِنْهُ عَلَى أَنْ يَتَكَلَّمَ ... فَعَلَيْكُمْ بِهَذِهِ الْخَلَائِقِ فَالْزَمُوهَا وَ تَنَافَسُوا فِيهَا»¹ 🔸 اثرات معلمین راستین #اخلاق 🔺 خطر پرحرفی #زبان به عنوان مانعی برای #خودسازی ۹۱٫۱۱٫۳ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ____________ ۱) [ #نهج_البلاغه حکمت ۲۸۹] @seyedololama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 ضرورت الگوبرداری از امثال مرحوم #قاضی و مرحوم علامه #طباطبایی 🔹 خاطره‌ای شنیدنی از جلسه‌ی #سکوت یکی از شاگردان مرحوم #قاضی در #نجف اشرف؛ اوصاف #دوست حضرت #علی علیه‌السلام و برتری او در مسابقه‌ی #سکوت بر دیگران!؛ «وَ قَالَ (علیه‌السلام): كَانَ لِي فِيمَا مَضَى أَخٌ فِي اللَّهِ، ... وَ كَانَ أَكْثَرَ دَهْرِهِ صَامِتاً، فَإِنْ قَالَ بَذَّ الْقَائِلِينَ وَ نَقَعَ غَلِيلَ السَّائِلِينَ، ... وَ كَانَ إِذَا غُلِبَ عَلَى الْكَلَامِ لَمْ يُغْلَبْ عَلَى السُّكُوتِ، وَ كَانَ عَلَى مَا يَسْمَعُ أَحْرَصَ مِنْهُ عَلَى أَنْ يَتَكَلَّمَ ... فَعَلَيْكُمْ بِهَذِهِ الْخَلَائِقِ فَالْزَمُوهَا وَ تَنَافَسُوا فِيهَا»¹ 🔸 اثرات معلمین راستین #اخلاق 🔺 خطر پرحرفی #زبان به عنوان مانعی برای #خودسازی ۹۱٫۱۱٫۳ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ____________ ۱) [ #نهج_البلاغه حکمت ۲۸۹] @seyedololama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📆 یادی از مجاهدت‌های مرحوم آیت الله شهید سید عبدالحسین #دستغیب؛ ( ۲۰ #آذر ۱۳۶۰ ش = ۱۴ #صفر ۱۴۰۲ ق) 🔺 تلاش برای #خودسازی با ترک #گناهان_کبیره و تهیه‌ی #قلب_سلیم ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 در مورد این مطلب که که انسان را سيراب می‌کند، چند گونه است، شهيد در بحث فلسفه کتاب اين مطلب را فرموده که فلسفه تقسيم می‌شود به و و همچنین و را نیز به يک معنا شامل می‌شود. بعد می‌فرمایند که مرحوم آمد و این‌ها را با هم مخلوط کرد و از آن‌ها چيز جدیدی ايجاد کرد، نه این‌که التقاطی باشد که از هر کدام يک چیزی بگيرد، نه. و تقريباً عقل را تکميل کرد که خواص اين علوم شد . اما نيز دو جور است: حکمت رسمی و حکمت متعاليه. حکمت رسمی همين خواندن‌ها و کردن‌ها و شب نخوابی‌ها و مطالعه هاست که می‌شود يک و متخصص در علوم عقلی، اما ملاصدرا می‌گوید که اين کافی نيست و انسان بايد از جهت نيز سيراب شود، اين است که نزديک کرده فلسفه متعاليه را به عرفان و فرموده بدون و و ، درس‌های مرا نخوانيد که به جایی نمی‌رسید!؛ اول خطبه‌ی را مطالعه کنيد و اول خطبه ملا هادی را در که این‌ها خلاصه حرف‌شان را در اين خطبه‌ها زده اند. مرحوم صاحب اسفار (مرحوم ملاصدرا) می‌فرماید: «فابدأ يا حبيبی قبل قراءة هذا الكتاب بتزكية نفسك عن هواها». يعنی به گونه‌ای باش که درس که می‌خوانی برای غير خدا نخوانی، اگر درس برای غير خدا می‌خوانی، کتاب مرا ببند و کنار بگذار که به دردت نمی‌خورد و از اول شرط می‌کند. مرحوم ملا هادی سبزواری در اول خطبه‌اش اين موضوع را بسيار شيرين بيان کرده، می‌فرماید: زمان ما، زمان قحطی است؛ برای این‌که کثرت نمی‌گذارد که باران بر دل‌ها ببارد و اين مطالب را بيان می‌کند. پس معلوم می‌شود که فلسفه‌ی ملاصدرايی يک چیزی مخلوط از عرفان و عقل است و لذا مرحوم حاجی در بعضی از جاها به مطلبی که می‌رسد می‌گوید که اين حرف را شخصی زده که نداشته بلکه داشته مثل شيخِ احسائی؛ «من له حظ من الذوقيات و لا حظ له من النظريات» پس معلوم می شود که حکمت صدرایی هم تعقل و منطق قوی می‌خواهد و هم می‌خواهد. و اگر هر يک از این‌ها نباشد، مرحوم می‌فرماید که کتاب مرا بی‌خود باز نکن و مطالعه نکن چون همه‌اش حرف است و به جایی نمی‌رسی و می‌گوید که من هم به جایی نرسيدم و مدت‌ها عمرم را صرف کردم در فهم کتب فلاسفه ولی آخر ديدم که جز از راه و به جایی نمی‌رسم ولذا مطلبی را به ملاصدرا نسبت می‌دهند که شبيه معجزه است و آن اين است که او هفت سفر پياده به مشرَّف شد. و در بيابان و راه‌های خطرناک و با آن وضع قديم هفت بار به حج رفت و در سفر هفتم نيز در فوت می‌کند، ملاصدرا يک چنين شخصی بوده. ۸۷.۵.۲۳ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🏴 اهمیت اخلاص در دستگاه اباعبدالله الحسین علیه‌السلام (قسمت دوم) 🔺 و لذا از عبارت خود حضرت (علیه‌السلام) که در خطبه‌ی خروج از نقل شده، آن موقعی که دنیا از هر جا می‌آمدند رو به خدا، هر کس می‌خواست خودش را می‌رساند به آن‌جا که شب و فردای عرفه و این‌ها، آن‌جا باشد؛ آن حضرت روی از آن‌جا خارج شد! دست را گرفت و فرمود: "مَن کانَ فینا باذِلاً مُهجَتَه" هر کسی در خود، در درون خود، خود را آماده‌ی این کرده که خون جگرش را در راه ما بدهد و این فکر و این را دارد، بیاید و ما هم داریم از مکه خارج می‌شویم. هنوز هیچ کسی همچنین کاری نکرده که در موقعی‌که همه مخارج می‌کنند، زحمات متحمل می‌شوند برای عرفه و عید و برای اعمال وارد می‌شوند، یک خانواده‌ای که از خانواده‌ی اسلام هستند از مکه خارج بشوند!. این معنی خلوص است. یعنی در قید هیچ‌چیز نیست، جز خدا. هر چه فهمید که خدا می‌خواهد، پای آن می‌ایستد. مردم هر چه می‌گویند، بگویند. کسی می‌پسندد، کسی نمی‌پسندد، برای او فرقی نمی‌کند. زحمات در راه ارزشش به خلوص است. لذا باید در بیشتر از همه چیز درباره‌ی خلوصش کار کرد که من که می‌خواهم بشوم، امور دینی بشوم، بشوم، بشوم، دینی بشوم، دینی بشوم، پخش کنم و درست کنم، راه بیندازم و ... این کارهایی که برای دین می‌شود؛ آیا همان‌وقت اگر به من بگویند که یک کسی از تو بلد است بهتر این کار را انجام دهد، می‌گویم قربانش بروم او را بیاورید؟!. این درست است همین‌جور می‌شود یا نه؟!، یا آدم می‌گوید: نه بی‌خود می‌گوید!. من چند سال این کارم هست، ولی او تازه است. او چه می‌داند که مثلاً یعنی چه؟ آخوندی یعنی چه؟ هیئت‌داری یعنی چه؟ سینه‌زنی یعنی چه؟ این‌ها را ما جدّ اندر جدّ انجام داده‌ایم! ما پدران‌مان این کاره بودند و از این‌جور حرف‌ها می‌زنیم!. این معلوم می‌شود که ندانسته، غیرخالص است، تا روی خودش کار بکند. تا زود است باید آدم فرصت را از دست ندهد و این چهار تا کار خوبی که می‌کند، این‌ها خالص بشود که به دردش بخورد، وإلّا خرج بکند، وقت بگذارد، همه کاری بکند و آخرش هم می‌بیند که هیچ کاری نکرده و همه‌اش باد و طوفان‌زده شد و از بین رفت!. باید درست بشود. ۸۵.۷.۱۶ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📆 یادی از مجاهدت‌های مرحوم آیت الله شهید سید عبدالحسین ؛ ( ۲۰ ۱۳۶۰ ش = ۱۴ ۱۴۰۲ ق) 🔺 تلاش برای با ترک و تهیه‌ی ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 به مناسبت بزرگداشت مرحوم ملا هادی سبزواری؛ 🔺داستانی عجیب از مبارزه با نفسِ حکیم الهی و عالم ربانی مرحوم ملا هادی سبزواری 🔹 بنده به خاطر دارم كه در مدرسه مَدرسی بود كه زيلو و حصير داشت و ايشان [ ] عصرهای جلسه‌ای داشتند كه ده، بيست نفر و چند ، مِن‌جمله شهيد و افرادی از اين قبيل می‌آمدند و ايشان بسيار مؤثری می‌فرمودند؛ مواعظ‌شان خيلی مؤثر بود، به‌طوری‌که در ما كه آن موقع بوديم خیلی اثر می‌گذاشت. مرحوم شهيد مطهری هم در آن هنگام يك جوانی با سن و سال ما بود که ايشان هم می‌آمدند و مجموعاً شايد سی نفر هم نمی‌شدند، ولی ايشان مطالب بسيار خوبی ذكر می‌فرمودند. مثلاً يكی از مسائلی كه می‌فرمودند اين بود: وقتی وارد در دينی می‌شود از خواست‌های او اين است كه: خب، حالا ديگر ما يک يا يك بنويسيم يا يک پخش كنيم يا از اين قبيل، در صورتی‌كه اگر خوب كند خواهد ديد كه اين خواست، خواستی نفسانی است، و می‌خواهد به اين وسيله خودش را مطرح کند!. اين حرف‌ها برای ما خيلی عميق بود و آن زمان مان خوب نمی‌رسید كه چگونه می‌شود انسان وارد يا طلبگی بشود يا مثل شما وارد و ها و از اين قبيل مراکز بشود و وقتی هوسش گرفت که چيزی بنويسيم و پخش کنيم؛ خواست نفسانی باشد!، دقت زيادی لازم دارد تا متوجه شويم که آيا اين خواست و موقعيت واقعاً به‌جا و به‌صلاح است يا این‌که هنوز زود است؟ آدمی كه ده پانزده سال در يا در فرهنگ بوده و کرده، نفسش همان نفسِ و بچگی اوست، خواست‌هایش هم همان خواست‌های کودکی است که به رنگ جديد در می‌آید؛ به رنگ و و شدن و كردن و از اين قبيل چيزها در می‌آید، اگر كسی خوب در اين مسائل دقت كند، می‌بیند كه نه؛ هنوز برای اين شخص وقت اين حرف‌ها نشده چون او اين را نكرده است. مرحوم علامه معنی اين ورزش را برای ما این‌گونه نقل می‌فرمودند: مرحوم ملا هادی اعلی‌الله‌مقامه در ، حوزه‌ی علميه داشت و روزها در يا در يک جايی درس می‌گفتند. يک روز چند طلبه‌ی كرمانی که می‌خواستند به مقدس مشرَّف شوند، می‌گویند برويم به سبزوار و با ملا هادی سبزواری ديداری داشته باشيم. وقتی آمدند و نشستند، دائم به هم نگاه می‌کردند و با تعجب اشاره می‌کردند و مثل این‌که يک چيز عجيبی دیده‌اند، برای سايرين سؤال پيش آمد که چرا این‌ها این‌گونه حرکات را انجام می‌دهند؟! بعد از درس که همه متفرق شدند، از آن جوان‌ها پرسيدند: چه مسئله‌ای بود كه شما در بين درس دائم با هم صحبت می‌کردید؟ گفتند: ما يک مطلب عجيب ديديم. پرسيدند آن مطلب عجيب چه بود؟ گفتند: ما طلاب مدرسه‌ای در هستيم، يک روز جوانی به مدرسه ما آمد و چون جايی نداشت، می‌خواست که در مدرسه بماند، ولی اجازه‌ی نبود كه او برود در حجره و مهمان طلاب شود، فلذا رفت داخل اتاق و خادم هم که ديد او تازه وارد و غريبه است، از او پذيرائی كرد، او هم فرصت نداد كه كسی به او حرفی بزند، خودش دست‌ها را بالا زد و به خادم گفت که اگر کاری داری به من بگو و خودش شروع به کار کرد و مثلاً جاروب را برداشت و حياط را جارو کرد و رفت برای طلاب ماست و نان خريد و خلاصه از اين کارها انجام داد. اين خادم هم که ديد جوانی آمده و کمک می‌کند، خيلی خوشش آمد و او را نگه داشت، او چند شب همان‌جا بود و واقعاً مثل بازويی برای آن خادم شد و او را خيلی کمک می‌کرد. بعد هم که خادم ديد او واقعاً جوان بسيار خوبی است، دختر خود را برای به او پيشنهاد کرد و او را خود نمود. حالا ما آمديم که حاجی سبزواری را ببينيم و به مشهد برويم؛ می‌بینیم که حاجی سبزواری همان جوان است که حدود يک سال به ما خدمت کرد و برای ما ماست و نان خريد و حياط را جارو كرد، ولی ما نفهميديم كه او طلبه است و درس خوانده! اما حالا كه نگاه كرديم، شناختيم که ايشان همان شخص هستند. اين جريان را مرحوم علامه نقل می‌کردند و می‌فرمودند: بعضی از دوستان ما گفتند که ما فرزندان آن دوشيزه‌ی كرمانی را كه دختر خادم و همسر ملا هادی سبزواری بود را هم ديديم. منظور اين است که اين‌جور ورزش‌ها و این‌گونه ها برای همه‌ی مخصوصاً در اين دوره لازم است. ۸۵٫۱۱٫۳۰ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 ضرورت الگوبرداری از امثال مرحوم قاضی و مرحوم علامه طباطبایی 🔹 خاطره‌ای شنیدنی از جلسه‌ی یکی از شاگردان مرحوم قاضی در نجف اشرف؛ اوصاف دوست حضرت علی علیه‌السلام و برتری او در مسابقه‌ی سکوت بر دیگران!؛ وَ قَالَ (علیه‌السلام): كَانَ لِي فِيمَا مَضَى أَخٌ فِي اللَّهِ، ... وَ كَانَ أَكْثَرَ دَهْرِهِ صَامِتاً، فَإِنْ قَالَ بَذَّ الْقَائِلِينَ وَ نَقَعَ غَلِيلَ السَّائِلِينَ، ... وَ كَانَ إِذَا غُلِبَ عَلَى الْكَلَامِ لَمْ يُغْلَبْ عَلَى السُّكُوتِ، وَ كَانَ عَلَى مَا يَسْمَعُ أَحْرَصَ مِنْهُ عَلَى أَنْ يَتَكَلَّمَ ... فَعَلَيْكُمْ بِهَذِهِ الْخَلَائِقِ فَالْزَمُوهَا وَ تَنَافَسُوا فِيهَا؛ [ نهج‌البلاغه حکمت ۲۸۹] 🔸 اثرات معلمین راستین اخلاق 🔺 خطر پرحرفی زبان به عنوان مانعی برای ۹۱٫۱۱٫۳ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama