eitaa logo
سیدالعلماء
1.6هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
707 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💐 میلاد امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب، امام المتقین، یعسوب الدین بر همگان فرخنده و مبارک باد🌸 🌼 @seyedololama
سیدالعلماء
💐 میلاد امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب، امام المتقین، یعسوب الدین بر همگان فرخنده و مبارک باد🌸 🌼 @seye
🔺 محبت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه سرمایه‌ی نجات 🔹 ... [در دم مرگ] آن چیزی که در دست آدم است مولا علی و آل اوست، که اقلاً با این ردّ شده باشد. و تهیه‌ی این هم و کوشش و این مسائل را دارد و می‌خواهد. آدم بخواهد حضرت (علیه‌السلام) را بشناسد و دوست داشته باشد؛ باید از شروع کند. چرا؟ برای این‌که تا خدا را نشناسد؛ علی شناخته نمی‌شود. علی بنده‌ی خداست. خدا آن قدر خداست که علی بنده اوست!. و علی واسطه‌ی بخشش اوست و می‌توان در خدمت او عمری را گذراند. در خدمت فرزند او خدمتی کرد و به جایی رسید. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 به مناسبت بزرگداشت مرحوم ملا هادی سبزواری؛ 🔺داستانی عجیب از مبارزه با نفسِ حکیم الهی و عالم ربانی مرحوم ملا هادی سبزواری 🔹 بنده به خاطر دارم كه در مدرسه مَدرسی بود كه زيلو و حصير داشت و ايشان [ ] عصرهای جلسه‌ای داشتند كه ده، بيست نفر و چند ، مِن‌جمله شهيد و افرادی از اين قبيل می‌آمدند و ايشان بسيار مؤثری می‌فرمودند؛ مواعظ‌شان خيلی مؤثر بود، به‌طوری‌که در ما كه آن موقع بوديم خیلی اثر می‌گذاشت. مرحوم شهيد مطهری هم در آن هنگام يك جوانی با سن و سال ما بود که ايشان هم می‌آمدند و مجموعاً شايد سی نفر هم نمی‌شدند، ولی ايشان مطالب بسيار خوبی ذكر می‌فرمودند. مثلاً يكی از مسائلی كه می‌فرمودند اين بود: وقتی وارد در دينی می‌شود از خواست‌های او اين است كه: خب، حالا ديگر ما يک يا يك بنويسيم يا يک پخش كنيم يا از اين قبيل، در صورتی‌كه اگر خوب كند خواهد ديد كه اين خواست، خواستی نفسانی است، و می‌خواهد به اين وسيله خودش را مطرح کند!. اين حرف‌ها برای ما خيلی عميق بود و آن زمان مان خوب نمی‌رسید كه چگونه می‌شود انسان وارد يا طلبگی بشود يا مثل شما وارد و ها و از اين قبيل مراکز بشود و وقتی هوسش گرفت که چيزی بنويسيم و پخش کنيم؛ خواست نفسانی باشد!، دقت زيادی لازم دارد تا متوجه شويم که آيا اين خواست و موقعيت واقعاً به‌جا و به‌صلاح است يا این‌که هنوز زود است؟ آدمی كه ده پانزده سال در يا در فرهنگ بوده و کرده، نفسش همان نفسِ و بچگی اوست، خواست‌هایش هم همان خواست‌های کودکی است که به رنگ جديد در می‌آید؛ به رنگ و و شدن و كردن و از اين قبيل چيزها در می‌آید، اگر كسی خوب در اين مسائل دقت كند، می‌بیند كه نه؛ هنوز برای اين شخص وقت اين حرف‌ها نشده چون او اين را نكرده است. مرحوم علامه معنی اين ورزش را برای ما این‌گونه نقل می‌فرمودند: مرحوم ملا هادی اعلی‌الله‌مقامه در ، حوزه‌ی علميه داشت و روزها در يا در يک جايی درس می‌گفتند. يک روز چند طلبه‌ی كرمانی که می‌خواستند به مقدس مشرَّف شوند، می‌گویند برويم به سبزوار و با ملا هادی سبزواری ديداری داشته باشيم. وقتی آمدند و نشستند، دائم به هم نگاه می‌کردند و با تعجب اشاره می‌کردند و مثل این‌که يک چيز عجيبی دیده‌اند، برای سايرين سؤال پيش آمد که چرا این‌ها این‌گونه حرکات را انجام می‌دهند؟! بعد از درس که همه متفرق شدند، از آن جوان‌ها پرسيدند: چه مسئله‌ای بود كه شما در بين درس دائم با هم صحبت می‌کردید؟ گفتند: ما يک مطلب عجيب ديديم. پرسيدند آن مطلب عجيب چه بود؟ گفتند: ما طلاب مدرسه‌ای در هستيم، يک روز جوانی به مدرسه ما آمد و چون جايی نداشت، می‌خواست که در مدرسه بماند، ولی اجازه‌ی نبود كه او برود در حجره و مهمان طلاب شود، فلذا رفت داخل اتاق و خادم هم که ديد او تازه وارد و غريبه است، از او پذيرائی كرد، او هم فرصت نداد كه كسی به او حرفی بزند، خودش دست‌ها را بالا زد و به خادم گفت که اگر کاری داری به من بگو و خودش شروع به کار کرد و مثلاً جاروب را برداشت و حياط را جارو کرد و رفت برای طلاب ماست و نان خريد و خلاصه از اين کارها انجام داد. اين خادم هم که ديد جوانی آمده و کمک می‌کند، خيلی خوشش آمد و او را نگه داشت، او چند شب همان‌جا بود و واقعاً مثل بازويی برای آن خادم شد و او را خيلی کمک می‌کرد. بعد هم که خادم ديد او واقعاً جوان بسيار خوبی است، دختر خود را برای به او پيشنهاد کرد و او را خود نمود. حالا ما آمديم که حاجی سبزواری را ببينيم و به مشهد برويم؛ می‌بینیم که حاجی سبزواری همان جوان است که حدود يک سال به ما خدمت کرد و برای ما ماست و نان خريد و حياط را جارو كرد، ولی ما نفهميديم كه او طلبه است و درس خوانده! اما حالا كه نگاه كرديم، شناختيم که ايشان همان شخص هستند. اين جريان را مرحوم علامه نقل می‌کردند و می‌فرمودند: بعضی از دوستان ما گفتند که ما فرزندان آن دوشيزه‌ی كرمانی را كه دختر خادم و همسر ملا هادی سبزواری بود را هم ديديم. منظور اين است که اين‌جور ورزش‌ها و این‌گونه ها برای همه‌ی مخصوصاً در اين دوره لازم است. ۸۵٫۱۱٫۳۰ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 ذکر دعای سفارش شده از مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی به نقل از مرحوم امام خمینی که به شاگردان خویش به جهت دفع بلا و مصیبت توصیه می‌فرمودند: عصر و غروب جمعه، به نیابت از تمام شیعیان عالم ده مرتبه: اللهمَّ صلِّ علی محمّدٍ و آلِ محمّدٍ وَ ادْفَعْ عَنَّا البَلاءَ المُبْرَمَ مِن السَّماءِ إنَّكَ عَلى کُلِّ شَئٍ قَدِیرٌ خدایا صلوات فرست بر محمد و آل محمد و دفع بنما از ما بلائی را که حتمی شده است از آسمان، همانا تو بر هر امری قادر و توانائی التماس دعا @seyedololama
🏴 صلی الله علیک یا بنت امیرالمومنین ⚫️ وفات بانوی محنت کشیده کربلا عقیله بنی هاشم زینب کبری سلام الله علیها را به پیشگاه مقدس امام عصر علیه السلام و دوستان و شیعیان تسلیت عرض می نمائیم. @seyedololama
سیدالعلماء
🏴 صلی الله علیک یا بنت امیرالمومنین ⚫️ وفات بانوی محنت کشیده کربلا عقیله بنی هاشم زینب کبری سلام ال
نمونه‌ای از معرفت علیا مکرمه زینب کبری صلوات الله علیها 🔺 آیاتی که هر می‌خوانیم را باید ملتفتش بشویم و از بیدار شویم: «و ما تسقط من ورقة الّا یعلمها»؛ هیچ برگی نیست که بدون این که مسبوق به یک نقشه و حسابی باشد، جا به جا شود. دیگر از این روشن‌تر نمی‌شود بیان کرد. 🔹 بنابراین یک سر درد، یک دندان درد و یک دل درد، یک خوشی و یک ، یک و یک ، یک و یک داغ و یک تصادف، یک زیر قطار رفتن و یک زیر ماشین و موتور رفتن دیگه حساب نمی‌خواهد! فقط همین‌که بدانیم؛ «و ما تسقط من ورقة الّا یعلمها و لا حبة فی ظلمات الارض و لا رطب و لا یابس الّا فی کتاب مبین»؛ ( :۵۹) 🔻 هرج و مرج نیست!. ما کوچکیم، ما راه به جایی نبردیم، ما جاهلیم؛ فلذا هرچه می‌بینیم هرج و مرج می‌بینیم!. ولی هرج و مرجی در کار نیست! 🔻و لذا وقتی که ملعون و و این‌ها (لعنهم الله) می‌کنند، پاسخ بسیار قاطعانه می‌دهند که: «ما رأینا الّا جمیلا!». اصلاً ما کجاست و فکر شما کجاست؟! اصلاً ما با هم هیچ تناسبی نداریم. 🔸 مسئله این است که در خداست. خب! ما هر روز داریم می خوانیم: «الحمدلله ربّ العالمین»؛ ( :۲) دیگه کسی هست که این را نخواند؟ "ربّ العالمین" یعنی چه؟ و مدبّر و مدیر جهان یعنی خدا را ما می‌کنیم. این باقی نمی‌گذارد چیزی را، از یک سر موی گرفته تا یک کهکشان، فرقی نمی‌کند، همه‌اش در اختیار و الهی است. ۸۰/۱/۲۰ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 سال‌روز درگذشت مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی؛ ( ۵ اسفند) 🔺 بیان مراتب معرفت و شناخت از کلام محقق طوس
⬇️ 🔹 مرتبه‌ی معرفت مخلص «و أعلى منها: مرتبةُ مَن أَحسَّ بحرارةِ النّار بسببِ مُجاورتِها، و شاهَدَ الموجوداتِ بنورها»؛ کسی‌که قبول دارد که آتش هست و دود هم اثر آن هست، ولی یک اثری هم در خود می‌بیند؛ من سردم بود، حالا گرم شدم. این چیزی است که مرا گرم کرده. و این اشیاء همه آثار او هستند مثل خود من و این‌ها.«و شاهد الموجودات بنورها و انتفع بذلك الأثرَ، و نظيرُ هذه المرتبةِ فی معرفة الله مَعْرِفَةُ المؤمنينَ المخلصينَ الّذينَ اطمَأَنَّت قلوبُهُم بالله و تَيقَّنُوا أنَّ اللهَ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ كما وصفَ به نفسَه.» آن دیگر مقام خیلی خوبی است که آسمان و زمین و بنده و شما و این‌ها قدرت‌مندی خداست و خداست که الآن بنده را سخن‌گو می‌کند که بتوانم حرف بزنم و باشم و جان داشته باشم و شما جان داشته باشید و بشنوید و با هم حرف بزنیم. این‌ها همه خودسرانه که نیست. ما بی‌صاحب و بی‌منبع و بی‌کارخانه و موتور که نیستیم. ما هم مثل سایر چیزهای متحرک به موتورها و نیروها، آثار الهی هستیم. 🔹 مرتبه‌ی معرفت اهل «و أعلى منها: مرتبةُ مَن احتَرَقَ بالنّار»؛ اما کسی را در آتش انداختند آن دیگر نه از دود می‌کند نه از حرارت استدلال می‌کند. اصلاً آتش را می‌کند و خود آتش را می‌شناسد. «بِكُلّيَّتِه و تلاشا فيها بجُملَتِه»؛ و علاوه بر آن، خودش هم درب و داغان می‌شود!. «و نظير هذه المرتبة فی معرفة الله، مَعْرِفَةُ أهلِ الشهود و الفناء فی الله و هی الدرجة العليا و المرتبة القُصوى، رزقنا الله الوصول إليها و الوقوف عليها بمنّه و كرمه - انتهى كلامه.» تا همین‌جا عبارت ( رحمه الله) است. پس معلوم می‌شود که یک مقامی است در که متلاشی می‌شود!. یعنی دیگر از خودش چیزی باقی نمی‌ماند. هر چه هست معنای است و قائم به معنای . مثل ما نسبت به خودشان که از خودشان هیچ‌اند. هیچی‌اند. هر چه هست از ماست درباره‌ی آن‌ها [که آن‌ها را تصور می‌کنیم]. 🔺 ارزش معرفة الله 🔹 این‌جاست که حدیث دارد که « و فی الحدیث لؤ یعلموا الناس ما فی فضل معرفة الله تعالی»؛ اگر می‌دانستند که چه خبر می‌شود در این‌که انسان خدا را بشناسد به ؛ « ما مُدُّو اَعیُنَهُم اِلی ما مُتَّعَ بهِ الاَعداءُ مِن زَهرةِ الحیاةِ الدّنیا»؛ اصلاً نگاه نمی‌کردند به آن چیزهایی که خدانشناس‌ها به آن‌ها افتخار می‌کنند و به آن‌ها هستند از ساختمان‌ها و از باغ‌ها، از هواپیماها و از کشتی‌ها و از نیروها و هر چه بگویی از کسانی‌که در غیر از این معرفت قرار دارند، آن‌ها اصلاً به این‌ها نگاه نمی‌کنند. مثل کسی‌که چند پرِ کاه در دستش گرفته و دارد راه می‌رود؛ هیچ‌کس نگاه نمی‌کند که ببیند این چه چیزی دارد. اصلاً آن را چیز نمی‌داند. مثل مقداری گرد و غبار است که به سر و رویش نشسته، به لباسش نشسته، کسی اصلاً آن را نگاه نمی‌کند که مثلاً بگوید: آقا به چی داری نگاه می‌کنی؟ دارم به این گرد و غباری که به کت و شلوار این شخص نشسته نگاه می‌کنم!. خوب که چی مثلاً؟! هیچی!. اصلاً در نزد اهل معرفت این‌طوری می‌شود ؛ طلا و نقره‌اش، و آن، و آن، و حیثیت آن، و و شهنشاهی‌اش، همه‌شان از نظر می‌افتند و هیچ می‌شوند نزد کسی که خدا را بشناسد. «کأنّ المراد المعرفة الثقة به تعالی»؛ چون وقتی آدم به چنین مقامی دل‌گرم شد، «والانقطاع الیه» از همه چیز بُرید و به او پیدا کرد و به او پیدا کرد، دیگر این چیزی برایش باقی نمی‌ماند که اهمیتی برایش داشته باشد و در آن برود و فکری درباره‌اش داشته باشد. همه‌اش می‌شود یک‌پارچه؛ «الهی هب لی الکمال الانقطاع الیک»¹ این " انقطاع الیک" چنین چیزی است. « ما مُدُّو اَعیُنَهُم اِلی ما مُتَّعَ بهِ الاَعداءُ مِن زَهرةِ الحیاةِ الدّنیا»²؛ "زهرة" یعنی زیور. زیورهای دنیا پیش این‌ها لجن می‌شود و اصلاً قیمتی ندارد که نگاه بکند. وصلی الله علی محمد و آله الطاهرین ( ۱۴ ۱۴۲۶ = ۸۴/۴/۳۰) ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی __ ۱) [ ، ] ۲) [ ج۵صص۹۶-۹۷] @seyedololama
مراسم مجازی اولین سالگرد رحلت حضرت آیت الله حبیبی (ره) _ پنجشنبه: 14 اسفندماه 1399 ، از ساعت 19:30 لینک ورود: تلگرام: t.me/alemeparhizgar بله: ble.ir/alemeparhizgar ایتا: eitaa.com/alemeparhizgar
سیدالعلماء
مراسم مجازی اولین سالگرد رحلت حضرت آیت الله حبیبی (ره) _ پنجشنبه: 14 اسفندماه 1399 ، از ساعت 19:30 ل
آیت الله حبیبی تولیت حوزه علمیه آیت الله مجتهدی رحمه‌الله و داماد مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی بودند. @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 اللّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ صَبْرَ الشَّاكِرِينَ لَكَ، وَ عَمَلَ‏ الْخائِفِينَ‏ مِنْكَ‏، وَ يَقِين
🔺 "اللهم انی اسئلک صبر الشاکرین لک" یکی از آقایان محترم- رحمة الله علیه- آقای نجومی اهل کرمانشاه بود، می‌گفت وقتی موشک می‌آمد در آن زمان جنگ، به در و پیکر ما می‌خورد و آن‌ها هم خراب می‌شد، ما دچار ناراحتی می‌شدیم. اما این ناراحتی در برابر ناراحتی این‌که می‌دیدیم همسایه‌ها چقدر بد می‌گویند، چقدر تندی و اوقات تلخی می‌کنند، چقدر شکوه و شکایت می‌کنند، این مصیبت خودمان فراموشمان می‌شد. از بس که آن‌ها سر ما که مثلاً آخوند بودیم و سید بودیم و مسجدی بودیم بدگویی می‌کردند. 🔸 خب این‌ها ناشی از این است که این‌طور صبر، صبر شکرانه و متشکرانه خودش یک معجزه است که خدا به خلقش داده. خب این‌ها از کجا پیدا می‌شود؟ از جوانی پیدا می‌شود، از قبل از جوانی پیدا می‌شود، از خود و خانواده پیدا می‌شود. این بیخودی نیست. 🔹 وقتی انسان از کودکی در گوشش بزرگی و عظمت حضرت منعم عالی جهان خلقت فرو رفت، و در خانه درباره معنای الله اکبر اقلاً دو سه سال صحبت شد، مادر و پدر با هم گفتند، اطفال هم شنیدند و در گوششان رفت؛ طوری که آن‌ها فهمیدند این چشمی که دارند، این گوشی که دارند، ریه‌ای که دارند، قلبی که دارند، این‌ها همه لطف الهی بوده که به آن‌ها رسیده. پس از اول از صفر و از نداری و فقر محض چیزی پیدا کرده‌اند و هنوز هم شکر آن را پیدا نکرده‌اند، آنگاه دیگر مصیبت از آن بزرگی و ضمختی و زنندگی و تحمل ناپذیری کم کم پایین می‌آید و به درجه پایین می‌آید که انسان عالی می‌شود که در دنیا به او خوب نگذرد. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
مراسم مجازی اولین سالگرد رحلت حضرت آیت الله حبیبی (ره) _ پنجشنبه: 14 اسفندماه 1399 ، از ساعت 19:30 لینک ورود: تلگرام: t.me/alemeparhizgar بله: ble.ir/alemeparhizgar ایتا: eitaa.com/alemeparhizgar