🌷شهید نظرزاده 🌷
#رفیق_شهیدم چقدر ساده #آرامش میبخشے... #دلت ڪه پیش خداست #آرامش بخشیدن ڪمترین چیزی است ڪه هدیه مےده
3⃣4⃣0⃣1⃣ #خاطرات_شهدا🌷
🔹بین عملیات ها بود که داشتیم تو مسجد🕌 محل استقرارمون #استراحت می کردیم. شب، قبل از خواب با #محمدرضا کلی صحبت می کردیم.
🔸یه شب بهش گفتم الان چیکاره ای⁉️
- درس📚 می خونم.
- کجا❓
- مدرسه #شهید_مطهری.
با شوخی گفتم طلبه ای؟!☺️
- نه بابا #حقوق می خونم.
🔹- اِ چه جالب #منم حقوق می خونم. - می خوای چیکاره بشی بعد درس⁉️
- فعلا که دارم درس می خونم می خوام یه کار #نیمه_وقت پیدا کنم، حالا بعدش یه فکری💬 می کنم.
🔸- بابا بیا درس و بیخیال شو برو #خدمت، زود کارت پایان خدمت💳 و بگیر بیا #آتش_نشانی🚨 با هم همکار شیم.- آره خیلی خوبه، اتفاقا این جور کارا که #خدمت_به_مردمه و از #خودگذشتگی داره رو خیلی دوست دارم😍 درسم تموم شه🗞 حتما تو آزمون استخدامی #آتش_نشانی شرکت می کنم.
🔹اینجا بود که این #شعر یادم افتاد:
💎کوه باشی، سیل یا باران⛈
چه فرقی میکند؟
💎سرو باشی، باد یا توفان🌪
چه فرقی میکند؟
💎مرزها سهم زمیـ🌍ـنند و
#تو سهم آسمان
💎آسمانِ #شام یا ایران🇮🇷
چه فرقی میکند؟
💎قفل باید بشکند🔓
باید #قفس را بشکنیم
💎حصرِ الزهرا و #آبادان
چه فرقی میکند؟
💎مرز ما #عشقـ❤️ است
هرجا #اوست آنجا خاک ماست
💎سامرا، غزّه، حلب، تهران
چه فرقی میکند⁉️
💎هر که را صبح #شهادت نیست
شام مرگ هست😔
💎بی شهادت🌷
#مرگ با خسران چه فرقی میکند⁉️
💎شعله 🔥در شعله
تن ققنوس میسوزد #ولی
💎لحظۀ آغاز با #پایان
چه فرقی میکند؟
🔺نقل از دوست و همرزم
#شهید_محمدرضا_دهقان🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🏵اگر میدانستم یک روز این اتفاق برای #دردانهام میافتد هیچوقت مانعش نمیشدم❌ ولی هرطور شده قبل از
0⃣6⃣0⃣1⃣ #خاطرات_شهدا🌷
🔻راوی: مادر شهید
🔰من و #عارف هر دو عاطفی و بههم وابسته💞 بودیم و این وابستگی از طرف من خیلی بیشتر بود. دانشگاهش را #شمال انتخاب کرد و میخواست این فاصله عاطفی را کم💕 کند.
🔰چند روز قبل از رفتنش #پدرش برای چکاپ قلب❤️ به تهران رفت و آنجا دکتر میگوید باید سریع بستری🛌 و عمل شوی و در قلبت #باتری بگذاریم. همسرم و دخترم با هم👥 رفته بودند
🔰و چون بحث #عمل پیش آمد به آقاعارف گفتم شما هم پیششان برو. #عارف هم همین کار را کرد و چند روز آنجا ماند. عمل انجام شد✅ و باتری را که گذاشتند همان روز به عارف زنگ📞 میزنند که #اعزامت آمده. پدرش میگوید من حالم خوب است و اگر میخواهی بروی من #مانعت نمیشوم❌
🔰خواهرش خیلی به عارف #وابسته بود و آنجا با هم صحبتهایشان را میکنند، گردش میروند. #خواهرش را بعد چند روز فرستاد🚌 و خودش پیش #پدرش ماند. پدرش گفت حالم خوب است🙂 و نگران حال من نباش.
🔰عارف #بدون_اطلاع دادن به من میرود و من مرتب تماس میگرفتم☎️ و میدیدم موبایلش خاموش📴 است. به پدرش میگفتم چرا موبایل #عارف خاموش است⁉️ که پدرش میگفت #امتحان داشت و رفت.
🔰من خیلی تعجب کردم😟 که عارف چطور برای امتحان پدرش را در #بیمارستان بگذارد و برود. پدرش هم با خیال راحت صحبت میکرد. به #همسرم میگفتم چه امتحانی بود که آنقدر مهم بود و شما را تنها گذاشت👤 و رفت. گفت امتحانش #خیلی_مهم بود و ممکن است طول بکشد.
🔰پدرش به #آبادان برگشت و من نمیدانستم از دست عارف ناراحت باشم یا نه🙁 بعد از چند روز که دوباره پرسیدم #عارف کجاست❓ گفت که #دوره رفته است و تلفنش باید خاموش📵 باشد.
🔰یک روز #صبح زود که بلند شدیم نماز📿 بخوانیم فکرم خیلی مشغول شد. به #پدر_عارف گفتم از تو چیزی میپرسم، تو را خدا راستش را بگو. گفتم عارف کجاست😢و بااصرار من گفت به #سوریه رفته است. گفتم یا حضرت زینب(س) و شنیدن این جواب برایم #سخت بود. سکوت سهمگینی آن روزها جانم را گرفته بود.
🔰از روزی که عارف را #ندیدم حس عجیبی داشتم. تمام اینها تمام شد و چند روز بعد برای مهمانی به #دزفول رفتیم. بعد از صرف شام گوشیام📱 را باز کردم و در فضای مجازی #خبر_شهادت عارف را خواندم😭
#شهید_عارف_کایدخورده
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
نماهنگ| #سردار_رو_سفید 🎼نماهنگ بسیار زیبا از صحبت های امام خامنه ای در مورد #شهید_احمد_کاظمی همراه
🔸احمد هم همچون سایر #جوانان، سرگرم تحصیل📚 شد. با پیدایش جرقههای💥 انقلاب اسلامی دوشادوش ملت به مبارزه علیه #رژیم ستم شاهی پرداخت.
🔹در بیست و سومین بهار🌸 زندگی خود، در اوایل #سال۵۹ به کردستان رفت تا با رزمی بی امان، دشمنان داخلی انقلاب را #منکوب نماید👊
🔸او دوران جوانی خود را با لذت حضور در #جبهههای نبرد از کردستان گرفته تا جای جای جبهههای جنوب در صف مقدم👤 مبارزه با متجاوزان #بعثی در سِـمتهایی چون:
⇇دو سال فرماندهی جبهه فیاضیه #آبادان
⇇شش سال فرماندهی لشکر ۸ نجف
⇇یکسال #فرماندهی لشکر ۱۴ امام حسین(ع)
⇇هفت سال فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) و قرارگاه رمضان
⇇و پنج سال فرماندهی نیروی هوایی #سپاه را به عهده داشت.
#شهید_احمد_کاظمی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
♨️امیدواری #رزمندگان و ناامیدی بنیصدریها
🔻 #رهبر_انقلاب:
در اهواز آن هفتههای اول جنگ بعد از آنی که #خرمشهر بوسیلهی دشمنان اشغال شده بود و #آبادان در محاصره بود، توی اتاق کار ما اتاق جنگ در آن محل #جنگهای_نامنظم نقشههای🗺 گوناگونی بود؛ نقشهی جزیرهی آبادان به طور کامل وجود داشت آن جا. هر وقت من چشمم به این #نقشه میافتاد تمام روحم زیر فشار قرار میگرفت، از تصور اینکه #خرمشهر عزیز و این خانهها🏘 و این کوچهها و این خیابانها و این نخلستانها🌴 زیر پای #دشمن غاصب و متجاوز است.
🔺تمام فشاری که ما آن روز میآوردیم برای #تجهیزات به مناسبت امیدی بود که داشتیم؛ متأسفانه😔 هر چه میشنیدیم از آنهایی که اختیارات دست آنها بود #آیهی_یأس بود. عدهای باورشان شده بود که ما #خرمشهر را از دست دادیم، و معتقد بودند که باید بنشینیم با دشمنی که وارد خانهی ما شده #مذاکره کنیم تا در سایهی این مذاکره بتوانیم وجب وجب و قدم قدم👣 سرزمینهای خانهی خودمان🌆 را پس بگیریم. حالا چقدر طول میکشید خدا میداند. ۱۳۶۴/۸/۵
🔸دوران #دفاع_مقدس و فرهنگ جهاد و شهادت به روایت رهبر انقلاب
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
♨️امیدواری #رزمندگان و ناامیدی بنیصدریها
🔻 #رهبر_انقلاب:
در اهواز آن هفتههای اول جنگ بعد از آنی که #خرمشهر بوسیلهی دشمنان اشغال شده بود و #آبادان در محاصره بود، توی اتاق کار ما اتاق جنگ در آن محل #جنگهای_نامنظم نقشههای🗺 گوناگونی بود؛ نقشهی جزیرهی آبادان به طور کامل وجود داشت آن جا. هر وقت من چشمم به این #نقشه میافتاد تمام روحم زیر فشار قرار میگرفت، از تصور اینکه #خرمشهر عزیز و این خانهها🏘 و این کوچهها و این خیابانها و این نخلستانها🌴 زیر پای #دشمن غاصب و متجاوز است.
🔺تمام فشاری که ما آن روز میآوردیم برای #تجهیزات به مناسبت امیدی بود که داشتیم؛ متأسفانه😔 هر چه میشنیدیم از آنهایی که اختیارات دست آنها بود #آیهی_یأس بود. عدهای باورشان شده بود که ما #خرمشهر را از دست دادیم، و معتقد بودند که باید بنشینیم با دشمنی که وارد خانهی ما شده #مذاکره کنیم تا در سایهی این مذاکره بتوانیم وجب وجب و قدم قدم👣 سرزمینهای خانهی خودمان🌆 را پس بگیریم. حالا چقدر طول میکشید خدا میداند. ۱۳۶۴/۸/۵
🔸دوران #دفاع_مقدس و فرهنگ جهاد و شهادت به روایت رهبر انقلاب
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌴روز #اعزام فرارسید دقیقا یادم هست ۹۵/۴/۳۱. چهارده نفر بودیم. سیزده نفر از بچه های #سپاه و یک نفر بس
8⃣7⃣2⃣1⃣#خاطرات_شهدا🌷
🔰بخاطر اینکه علی سعد پسر عمویمان در خانطومان #مفقودالاثر بودندو خبری ازایشان نداشتیم. مادرمان بشدت نگران عادل بود😥 و میگفت: تا آمدن علی، #عادل را از رفتن منع کنید🚷 اما عادل آرام وقرار نداشت.
🔰برای رفتن بسیار بی تاب💗 بود. آنقدر شوق داشت که با #اولین اعزام رهسپار شد بدون اینکه ما از رفتنش مطلع باشیم. ایشان با ۱۳نفر👥 از بچه های سپاه بسمت مقرولی عصر اهواز حرکت کرده بودند. اما چون بچه های مقر شرایط خانواده ما را می دانستند #مانع ادامه حرکت عادل شدند. اما عادل از سمت وسوی دیگری فراخوانده بود👌
🔰بعد از رفتن هم قطارانش اندوهش زیاد بطول نیانجامید. و سریع خود را به ماشین اعزامی🚌 رساند و درجاده #آبادان به آنان ملحق گشت. راننده بسیار آرام حرکت میکرد. طوری که صدای بچه ها درآمد😤
🔰نفرجلویی دستش را برشانه راننده زد وگفت: اخوی اینطور که تو میری باید با پرواز✈️ پس فردا به #سوریه برسیم. سر جدت پاتو بذار رو گاز راننده لبخندی زد😄 و گفت: هواپیما #باشما می خواهد پرواز کند. شما نباشید که نمی پرد🚫
🔰اما مدام از آینه مقابلش پشت سرش را می کاوید. گفتم: کسی پست سرمان می آید⁉️ گفت: بله یه ماشین #بسرعت داره جاده را میشکافه و میاد. انگار عجلش زیاده. راننده درست میگفت چون طولی نکشید ماشین بغل ماشین ما قرار گرفت و مدام بوق و چراغ🚘 میزد. راننده ماشین را کنار کشید. ماشین بغلی نیز توقف کرد. دیدیم #عادل از ماشین پیاده شد و بسمت ماشین ما آمد. شعفی وصف ناپذیر سراسر وجودم را گرفت چرا که رفتن #بدون_عادل بدلم نمی چسبید.
🔰عادل وارد ماشین شد تمام صورتش می خندید😍 اشک شوق گوشه چشمش را پاک و کرد وگفت: دیدی منم اومدم. تو دلم گفتم: تا #یار که را خواهد ومیلش به که باشد✅ عجیب بود بعد از سوارشدن عادل ماشین روی چهار چرخ بند نبود با سرعت می رفت. انگار ماشین نیز رفتن بدون عادل بدلش نمی چسبید.
🔰ما #چهارده نفر باهم ازفرودگاه آبادان به سمت دمشق حرکت کردیم. رفتیم که #مدافع_حرم شویم. ما فقط مدافع حرم شدیم و برگشتیم اما عادل شهید🌷 حفظ حرمت حرم آل الله شد و خدایی گشت🕊
#شهید_عادل_سعد
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
♡به نامِ او که به خواستش، زندگی در جریان است.
🍃پسری متولد #آبادان در خانواده ای #مذهبی و روحانی...احمد مکیان
دلداده به #اهل_بیت❤️
🍃در آستانه جوانی خواست که سربازِ مولایش باشد...در قم مشغول به درسِ طلبگی شد و زیر سایه #حضرت_معصومه(س) در مدرسه علیمه امامرضا(ع) مشغول تحصیل.
🍃میگویند : کفیلِ روزی طلبه ها، #امام_زمان(ارواحناهفداه) است...چه خوب که حضرت روزیِ سربازش را #شهادت خواست🕊
🍃برای دفاع از حریمِ حضرت عقیله راهی سوریه شد. با تکفیری ها مبارزه میکرد و بی چشم داشت به دنیا، آماده تقدیمِ جانش به حضرتِ یار بود⚘
🍃در ۲۱ سالگی، در اولین روزِ ماه میهمانی، با زبان روزه ولبی عطشان، در دامانِ مولایش #حسین(ع) به دیدار پروردگار رفت...🌹
🍃احمد انتخاب شده بود...برای عشق بازی، برای شهادت. نوشته بود،"های و هوی #بهشت را میبینم، چه غوغایی! حسین به پیشواز یارانش آمده..."
🍃میخواست مصداق آیه "ولا تحسبن الذین قتلوا..." شود که شد. دوست داشت سرش در دامان سرورش حسین(ع) قرار بگیرد و از دستان حضرتش #آب بنوشد، که میسر شد...
آخر حسین( ع) است که به پیشواز عاشقان، میرود❤️
🍃از رویِ پرنور و با جمالِ #شهدای_گمنام خجالت میکشید که قبرش مشخص باشد و مراسم تشیع باشکوهی داشته باشد!
🍃سفارش کرد پیکرش را #غریبانه تحویل بگیرند، غریبانه تشیع کنند و غریبانه در #بهشت_معصومه به خاک بسپارندو روی قبرش بنویسند "تنها پر کاهی تقدیم به پیشگاه حق تعالی"
🍃بالاخره عاشقان رنگ و بویی از معشوق دارند...!
عاشقان، مادری اند...❣️
🍃پیکرش را زیر سایه فاطمه معصومه(س) در قطعه ۳۱ بهشت معصومه، کنار همرزمانش، #شهدای_فاطمیون به خاک سپردند...😔
اکنون مزارِ احمد، این طلبه عاشق، زیارتگاهِ اهل یقین است.
🍃امام خامنه ای: «شهدا، امام زادگان عشقند که مزارشان زیارتگاه #اهل_یقین است.»
🌺به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_احمد_مکیان
✍️نویسنده : #زهرا_قائمی
📅تاریخ تولد : ۱۵ آبان ۱۳۷۳
📅تاریخ شهادت: ۱۷ خرداد ۱۳۹۵.حلب سوریه
📅تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : بهشت معصومه(س)
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃در خیابان ها که راه میروی این بوی #غرب_زدگیست که تا ریه های مان نفوذ میکند و راه نفس کشیدن را میبند. اینجا انگار همه چیز تمام شده. نه دغدغه ایی برای به #ثمر رسیدن آرمان ها و نه تلاشی برای به دست آوردن آرزوها...
🍃اینجا خبری از جوانان پر شور و پر تلاش، با نشاط و با انگیزه که هر زمان برای رسیدن به اهدافشان تلاش میکنند نیست. اینجا همه چیز #مرده، روح ندارد...
🍃اینجا جای #شهدا خالیست... اگر به دادمان نرسند ما هم آهسته آهسته باورمان میشود که همه چیز تمام شده، باورمان میشود #گناهانمان اثر کرده اند و دست از دنیای ما کشیده اید...
🍃باورمان خواهد شد که #امام جلوی چشمانمان جرعه جرعه جام زهر را نوشید و رفت و همگی گفتیم الحمدلله جنگ خانمان سوز تمام شد. جای سردارانی چون #غلامحسین خالیست...😓
🍃اینجا اگر زیر #دیپلم داشته باشی و کار داشته باشی عار است تا دکتری داشته باشی و در خانه بنشینی، اما غلامحسین فقط تحصیلات مدرسه ایی داشت که عزیزِ خدا شد...
🍃به عنوان سرپاسبان ژاندارمری وارد جبهه شد و در اثر اصابت گلوله در #آبادان به شهادت رسید. کسی که تنها تحصیلات ابتدایی داشت نه دکتر بود نه مهندس و نه هیچ چیز دیگر فقط عاشق خدا و دغدغه مند برای #وطن بود و همه فکرش شده بود دفاع و سرانجام در راه همین هدف افتخار افرین شد...
🍃ای #شهید دنیای بی شما و آرمانهای تان سخت است، اینجا فانوس ها خاموش است و چراغ دل فتنه روشن، اینجا از شما گفتن از چند خط خاطره و چند شب معرفی فراتر نمیرود و #حسرت در فراق شما دلمان را میسوزاند
دستمان را بگیرید تا در این دوران غرق #روزمرگی هایی که همه درگیر آن هستند نشویم😔
✍نویسنده : #فاطمه_زهرا_نقوی
🕊به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_غلامحسین_بختیاری
📅تاریخ تولد : ۱ فروردین ۱۳۳۳
📅تاریخ شهادت : ۱۴ مهر ۱۳۶۳
📅تاریخ انتشار : ۱۴ مهر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : بروجرد
🕊محل شهادت : آبادان
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🚨فوری
پیکر پاک ۱۰۰ #شهید_دوران_دفاع_مقدس از طریق اروندرود به کشور بازخواهد گشت
فرمانده کمیته جستجوی مفقودان ستاد کل نیروهای مسلح:
پیکر پاک این #شهیدان_والامقام در مناطق عملیاتی دوران #دفاع_مقدس در محدوده استانهای #میسان و #بصره در جنوب شرق عراق کشف شده است که روز پنجشنبه ۱۷ آذر از طریق آبراه بین المللی اروند و از طریق بندر #آبادان وارد کشور خواهند شد.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو بگو که آیا این تصاویر واقعی ترند یا روزهایی که من و تو واماندگان از قافله عشق یکی پس از دیگری می گذرانیم …
#دفاع_مقدس #شهید_آوینی
#آبادان #خرمشهر
#شهدا
🤲 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا #صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh