eitaa logo
پژوهشگاه حم
271 دنبال‌کننده
799 عکس
859 ویدیو
37 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش۰۳۸): کدام ، بهتر است؟ ❌ اصول‌‌طلب ❌ اصلاح‌‌گرا ❌ اعتدالیهیچکدام😳🙄🤔 گره‌گشایی از کلاف‌های سر در گم اصولیون، اصلاحیون و اعتدالیون! (بخش ۰۱): برخی از صاحب‌نظران و ، اصرار دارند که در ، بجای دوگانه «اصولگرا/اصلاحطلب» از اصطلاح «انقلابی/غیرانقلابی» (/ضدانقلابی)، استفاده شود. زیرا که هر دو اردوگاه مدعیان و ، مملو از و است و هیچ مرز ارزش‌مندی بین آن‌ها نیست و هر دو را باید دور ریخت! فلذا معتقدند که یا ، فی‌نفسه، نه ارزشمند هستند و نه ضد ارزش. بزعم ایشان؛ اصولگرایی و اصلاحطلبی فاقد هرگونه وجاهتی و عاری از واقعیت هستند و لذا این عبارات، فریبنده بوده و موجب گمراهی مخاطبین و هواداران می‌گردند. و بعضی از علاقمندان هم از بنده حقیر، نظرخواهی می‌کنند! آنچه که به عقل ناقص بنده می‌رسد؛ این مسئله را باید از چند جهت مورد توجه قرار بدهیم. «اصولگرا و اصلاحطلب»، هر دو ضد «نهضت+نظام اسلامی» هستند و لذا هر دو باید تخریب شوند ولیکن «اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی»، هر دو عین «نهضت+نظام اسلامی» هستند و لذا هر دو باید تکریم شوند. اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی، هر دو دارای دو خاستگاه حقیقی و واقعی انکارناپذیر هستند که هنگام عبور اجتناب‌ناپذیر از دو گردنه صعب‌العبور، تبدیل به کلاف‌های سر در گمی شده‌اند که اگر به صلابت و ظرافت، گره‌گشایی نشوند، بنیاد «نهضت+نظام اسلامی ایران» توسط خود اصولگراهای غریق حماقت و اصلاحطلبهای اسیر وقاحت، بر باد رفته و کوثران ایران و ایران، ابتر می‌شوند! یک) اصول‌گرایی و اصلاحطلبی؛ بعنوان دو مفهوم ذهنی در باره هر چیزی (و نه فقط امور نهضت+نظام اسلامی)، معتبر هستند. یعنی جنبه اعتباری دارند و اعتبار آن‌ها به این است که؛ هر پروسه‌ای، بدون پای‌بندی به خاصی که ویژه آن پروسه (فرآیند) است و همچنین بدون لازمی که خاص هر پروسه منحصربفرد (پروژه/فرآورده) است که مجریان آن، رأساً و شخصاً فاقد سوابق مجربی هستند، امری بدیهی و کاملاً عقلائی است و لزومی به تخطئه آن‌ها نیست‌. یعنی هم اصول‌طلبی و هم اصلاح‌گرایی، لازم و ملزوم پروسه‌های خلاقانه است. اقامه «نهضت+نظام اسلامی»، بزرگترین و پیچیده‌ترین «فرآیند+فرآورده» است که اساساً بدون اصول‌طلبی و اصلاح‌گرایی در آن، ره به جایی نبرده و هرگز به سرمنزل مقصود نخواهد رسید. إقبال به هر کدام از این دو مطلب، توأم با إدبار به دیگری، نهایت حماقت و بدسگالی است. زیرا هر شخص انقلابی نهضت‌آفرین و هر فرد ناظم نظام‌سازی، محتاج هر دو گرایش مذکور است و هر منکر آن‌ها، منکر اساس و بنیاد نهضت+نظام است. بدون اندیشه اصلاح‌طلبانه و بدون تفکر اصول‌گرایان، نه نهضت است و نه نظام و بالتبع هیچ‌کدام هم نیستند. به همین دلیل است که امام خامنه‌ای، خود را «اصول‌گرای اصلاح‌طلب» نامیدند و صریحاً فرمودند: «من به اصول‌گرای اصلاح‌طلب معتقدم». نه از باب اینکه تأییدی از «دو باند مفسد مدعیان اصلاحطلبی و اصولگرایی»، بعمل آورده باشند بلکه بعنوان اینکه این دو مطلب، برای نهضت+نظام اسلامی، جنبه حیاتی دارند. علت اصلی گیج‌کنندگی قضیه هم در آنجاست که امر خطیر «نهضت+نظام اسلامی» ما هم بعنوان نهضت، یک پروسه (فرآیند) است و هم بعنوان نظام، یک مگاپروژه (أبَرفرآورده) و این دو مطلب، تفکیک‌ناپذیر هستند. پروژه؛ «اصول‌گرایی» را می‌طلبد و پروسه؛ «اصلاح‌طلبی» را و فراورده بدون اصول‌گرایی مضمحل می‌گردد و اصلاح‌طلبی در آن، سمّ مهلک است و عمر عاجلی برای آن رقم می‌زند و فرایند برعکس آن است! یعنی با اصول‌گرایی، متوقف و متعفن می‌گردد و اصلاح‌طلبی، لازمه حیات و بقای آن است. موجیم که آسودگی ما عدم ماست ما زنده به آنیم که آرام نگیریم دلبسته سازیم و اسیر می نابیم گه موج شرابیم و گهی تار ربابیم (البته این شعر، با پروسه، فرآیند و نهضت، تناسب دارد وگرنه ویرانگر نظام، پروژه و فرآورده است.) تعریفی در باره تفاوت پروسه و پروژه: «درک لیدو» (نویسنده و استاد)، پروژه‌ها و فرآیندها را به روشی آسان تعریف کرده است. لیدو در کتاب خود با عنوان Startup Leadership، می‌گوید؛ پروژه‌ها کارهایی هستند که قبلاً هرگز انجام نشده‌اند، در حالی که فرآیندها کارهایی هستند که مستمراً انجام می‌شوند و می‌توان در انجام آنها از سایر فرایندها الهام گرفت. فرآیند یک جریان کار مستمر و تکراری است، اما پروژه یک تلاش موقتی [محدود] محسوب می‌شود. خروجی فرآیند دارای تکرار شوندگی است، اما خروجی پروژه یکتا است. مفهوم «بهبود مستمر» در فرآیند معنا دارد اما پروژه با رسیدن به هدف پایان می‌یابد. ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۳ 🆔@chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۳۹): کدام ، بهتر است؟ ❌ اصول‌‌طلب ❌ اصلاح‌‌گرا ❌ اعتدالیهیچکدام😳🙄🤔 گره‌گشایی از کلاف‌های سر در گم اصولیون، اصلاحیون و اعتدالیون! (بخش۰۲): 👌هر کسی که درک صحیحی از «نهضت+نظام اسلامی» و به تعبیر امام خامنه‌ای؛ ، نداشته باشد، قطعاً در فهم «اصول‌گرای اصلاح‌طلب»، گمراه خواهد شد. (امام خامنه‌ای در بیانیه : «انقلاب اسلامی پس از ، به رکود و خموشی دچار نشده و نمی‌شود و میان «جوشش انقلابی» و «نظم سیاسی و اجتماعی»، تضاد و ناسازگاری نمی‌بیند، بلکه از نظریه «نظام انقلابی» تا أبد دفاع می‌کند.» ۱۳۹۷) 👌 وقتی باشد، پارادوکسیکال و دارای تضاد نیست. هر کسی که میان و ، تضاد و ناسازگاری ببیند، قاعدتاً بین «اصول‌گرایی» و «اصلاح‌طلبی» هم تضاد و ناسازگاری می‌بیند و بالعکس یعنی هر کسی که میان «اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی» هم تضاد و ناسازگاری ببیند، قطعاً بین «نهضت اسلامی» و «نظام اسلامی» هم، ناسازگاری و تضاد خواهد دید. بنابراین بی‌ارزش قلمداد کردن «اصول‌گرایی+اصلاح‌طلبی»، خط بطلان کشیدن بر «نهضت+نظام اسلامی» است که هم فرآیند را تباه می‌سازد و هم أبَرفرآورده را ضایع می‌کند. انقلاب اسلامی؛ امری ابدی یا موقت؟ 👌علت اینکه افرادی از قبیل؛ شیخ و شیخ ، «انقلاب و نهضت» را از «نظام و نهاد»، جدا کرده و به می‌چسبند و امر مستمر انقلاب را موقت می‌پندارند و در واقع شعار شعورمند «خدایا خدایا تا از محافظت بفرما» ایران را به سخره می‌گیرند و «انقلاب اسلامی آسمانی» را همانند سایر «انقلابات بشری زمینی» جهانیان، جلوه می‌دهند در اینست که را قرین صرفاً می‌پندارند که لابد هیچ و و اصولی در آن نیست!! 👌مقام معظم رهبری، «نهضت+نظام اسلامی» را تعبیر به فرمودند ولیکن در منویات معظم‌له این عبارت متصف به اسلامیت هم است فلذا عبارت کامل‌تر؛ «نظام انقلابی اسلامی» است. اما بنده ترجیح داده و می‌دهم که بجای این عبارت سه کلمه‌ای از عبارت دو کلمه‌ای استفاده بکنم و هر جا که در مقالات و محاورات خود این اصطلاح را به کار برده و می‌برم، دقیقاً منظورم؛ ترکیب مفاهیم ثلاثه؛ «انقلاب+نظام+اسلام» است. زیرا با حذف اسلامیت و ولایت، عبارت نظام انقلابی، اصالت خود را از دست می‌دهد و تبدیل به عبارت متضاد و مضحکی می‌شود. 👌در مقدمه هم بر این مطلب، تصریح شده است که: «ویژگی بنیادی این انقلاب نسبت به دیگر نهضت‏های ایران در سده اخیر، مکتبی و اسلامی بودن آن است» و در ادامه این مقدمه، به بیان علت مکتبی و اسلامی نامیدن نهضت+نظام پرداخته است. همچنانکه در اصل دوم خود، این مطلب را توسعه می‌دهد: «جمهوری اسلامی، نظامی است بر پایه ایمان به:...» البته عدول و انحراف امثال هاشمی و خاتمی و روحانی از این مطلب بدیهی و قانونی، از همان زمانی شروع شد که افرادی و تمامیت‌خواهی مثل در مقابل و مقیدینی به اصول حکمرانی مثل و ، صف‌آرایی کردند و بودن عیار سنجش انقلابی و غیرانقلابی بود. نیروهای ارزشی و بر اساس نصّ صریح قانون اساسی، «مکتبی و اسلامی» بودن را اصول خود قرار داده بودند و انحصارطلب‌های فرافکن، از این جوهره نهضت و نظام، عدول کرده بودند که بعد‌ها خود را اصلاح‌طلب نامیدند! و حال آنکه «نهضت+نظام منهای مکتب و اسلام»، مطلبی نبود و نیست که بطلبد و اشخاصی همانند و (ثم الامثل فالامثل)، پای کار آن بیایند و تا آخر بایستند! 👈 فلذا «تقسیم‌بندی شش نامزد به اصولگرا و اصلاح‌طلب» از این منظری که توضیح داده شد، «یک غلط فاحش و فریبنده» نیست. دو) دومین خاستگاه منطقی و اصالت مطلب خطیر «اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی»، به مسئله‌ای حاکمیتی در نهضت+نظام اسلامی برمی‌گردد. البته این ریشه، بعد از تشکیل جمهوری اسلامی و استقرار نهادهای حاکمیتی، ضرورت خود را عیان ساخت و متأسفانه تاکنون بخوبی بیان نشده است! و آنرا نمی‌توان یک ریشه عمیق تلقی کرد و بلکه یک پدیده تحمیلی است. این مسئله، طفیلی جواب غلط به مسئله اولیه بود وگرنه فی‌نفسه نباید به وجود می‌آمد و نباید عرض اندام می‌کرد. ولیکن چون انحرافی در تفکیک نظام از نهضت، توسط سران نظام (نه رهبری) رخ داد، این پدیده هم برای خود جا باز کرد و بر گرده ملت نشست! یعنی نظام بریده از نهضت اما حاکم بر ملت، گرفتار این چالش عجیب گشت ولیکن، مسئله‌ای است که جواب مکفی می‌خواهد! ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۳ 🆔@chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ معارف 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 بسوی آزادی! (= ؟!) ⁉️ کدام آزادی؟ آزادی از چه/که؟! یکی دیگر از دُم‌خروس‌های پزشتیان! آزادی علیه آزادی(=بردگی و ذلت ایران) پیامکی امروز دریافت کردم که شاید برای میلیون‌ها ایرانی دیگر هم رفته است! فراخوانی که عنوان ! آن مرا برد به ۵۵ سال پیش! زیرا ؛ اولین بود که بنده در سال ۱۳۵۸ نوشتم. اقتباسی بود از داستانی با همین عنوان از مرحوم . تصنیف آن در راستای امر خطیر بود. 👈ماجرای آنرا ۱۴۰۳/۲/۳۱ نوشتم👉 (در کنار و ؛ یکی از شعارهای اصلی ما در ایجاد و پیشبرد بود و همچنان بعنوان یک «نهضت+نظام اسلامی» (تجلی ) هست ولیکن این از اول، مطلق نبود و بلکه مشروط بود به شروطی که در قانون اساسی هم در ذیل (اصول ۱۹ تا ۴۲ فصل سوم) تعریف و تحدید شده است. یعنی آزادی تا جایی دامنه دارد که سایر را تهدید و تخریب نکند. بنابراین افسارگسیخته نیست و صرفاً ارزش حمایتی (از کرامت انسانی ) را دارد و لذا هرگز بمفهوم نیست. بنده در مطالعات عمیق و دقیق خود به این نتیجه رسیدم که در تراز جایگاه و است. (چنانکه در بخش ۱۶ انتخاب با قرعه‌کشی نیز بدان اشاره کردم.) زیرا آزادی بدون عدالت و معنویت، چیزی نیست بجز ضد انسانیت! لذا باید پرسید؛ کدام آزادی؟ آزادی از ولایت؟! آزادی شیطانی؟!سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۱۳ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 چلچراغ معارف 🙏
بسمه تعالی طراحی برنامه‌های توسعه‌ای پنج الی هفت ساله از زمان در ایران، آغاز و با وقوع ، متوقف شد. این برنامه‌ها با پایان عراق علیه ایران، مجدداً آغاز گردید که رهین استقرار امام خامنه‌ای در جای‌گاه رهبری و هاشمی رفسنجانی در جای‌گاه ریاست جمهوری بود. برنامه پنج‌ساله اول (۱۳۶۸ تا ۱۳۷۳) در پنج فصل تهیه و در اواخر سال ۱۳۶۸ به تصویب مجلس رسید و همان سال به عنوان سال ابتدایی اجرای برنامه اعلام شد. هدف‌های کلی این برنامه: بازسازی و تجهیز بنیه دفاعی، بازسازی و نوسازی ظرفیت‌های تولیدی و زیربنایی و مراکز جمعیتی خسارت دیده در جنگ تحمیلی، گسترش کمی و ارتقاء کیفی فرهنگ عمومی، رشد اقتصادی، تأمین حداقل نیاز‌های اساسی مردم، تعیین و اصلاح الگوی مصرف، اصلاح سازمان و مدیریت اجرایی و قضایی کشور و مواردی از این دست بود. برنامه دوم توسعه (۱۳۷۴ تا ۱۳۷۸) از نظر ساختار و ماهیت تفاوت چندانی با برنامه اول نداشت و مبتنی بر آزادسازی اقتصادی و خصوصی‌سازی بود. هدف‌های کلان این برنامه موضوعاتی مانند: تحقق عدالت اجتماعی، رشد فضائل بر اساس اخلاق اسلامی، هدایت جوانان و نوجوانان در عرصه‌های مذهبی، فرهنگی و خلاقیت، افزایش بهره‌وری، تربیت نیروی انسانی مورد نیاز، تلاش برای کاهش وابستگی اقتصاد کشور به درآمد‌های نفتی، توسعه صادرات غیرنفتی، ایجاد تعادل در بخش‌های اقتصادی، رعایت اصول عزت و حکمت و مصلحت کشور در سیاست خارجی، تقویت بنیه دفاعی کشور و مواردی از این قبیل بود. برنامه سوم توسعه (۱۳۷۹ تا ۱۳۸۳) با رویکردی اصولی‌تر نوشته شد و هدف اصلی برنامه، توسعه پایدار بود. برنامه سوم با راهبرد اصلاحات اقتصادی مبتنی بر رویکرد «توسعه اقتصاد رقابتی» از طریق حرکت به سمت آزادسازی اقتصادی همراه با شکل‌گیری نظام جامع تأمین اجتماعی و اصلاحات قانونی و نهادی و لغو انحصار‌ها برای فراهم شدن زمینه‌های مشارکت بخش خصوصی و کاهش تصدی‌گری دولت طراحی و تدوین شد. قانون برنامه سوم توسعه که به «برنامه اصلاح ساختاری» نیز مشهور بود، در ۲۶ فصل و ۱۹۹ ماده در تاریخ ۱۳۷۹/۱/۱۷ به تصویب مجلس رسید. جهت‌گیری کلی برنامه سوم شامل؛ اصلاحات ساختاری و نهادی در بخش عمومی، خصوصی‌سازی و کاهش تصدی‌گری دولت، کاهش وابستگی به درآمد‌های حاصل از صدور نفت خام، ایجاد جهش در صادرات غیرنفتی، افزایش اشتغال مولد، اصلاح قانون مالیات‌های مستقیم و چگونگی برقراری و وصول عوارض، تمرکززدایی از ساختار اداری و اقتصادی، تأمین حقوق و آزادی‌های مشروع و قانونی همه شهروندان و ایجاد و تقویت فضای مطمئن و قانونمند برای تمام فعالیت‌ها بود. برنامه چهارم توسعه (۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸)، در چارچوب سند چشم‌انداز ۲۰ ساله و پس از ابلاغ سیاست‌های کلی برنامه توسط رهبر انقلاب اسلامی، در ۱۵ فصل و ۱۶۱ ماده تهیه و در تاریخ ۱۳۸۳/۶/۱۱ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. مأموریت یا اهداف کلان این برنامه، شامل مواردی مانند: رشد اقتصاد ملی در تعامل با اقتصاد جهانی، حفظ محیط زیست، آمایش و توزان منطقه‌ای، توسعه سلامت، امنیت انسانی و عدالت اجتماعی، صیانت از هویت و فرهنگ اسلامی+ایرانی، تأمین مطمئن امنیت ملی و نوسازی دولت و ارتقای اثربخشی حاکمیت بود. برنامه پنجم توسعه (۱۳۹۰ تا ۱۳۹۴) بعد از تغییرات و اختلافات متعدد بین مجلس و دولت، نهایتاً در ۲۳۵ ماده و در ۹ فصل در تاریخ ۱۳۸۹/۱۰/۱۵ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. اصول تهیه و تدوین برنامه پنجم، عبارت بود از: دستیابی به جایگاه ترسیم‌شده برای کشور در سند چشم‌انداز ۲۰ ساله در منطقه، تحقق کامل سیاست‌های ابلاغی مقام رهبری، توجه به خطوط راهنمای الگوی اسلامی+ایرانی توسعه در ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، عدالت اجتماعی، جلب گسترده مشارکت مردم و ایجاد فضای مناسب برای تحقق جهش بلند اقتصادی و اجتماعی. برنامه ششم توسعه (۱۳۹۶ تا ۱۴۰۲)، مشتمل بر ۱۲۴ ماده و ۱۲۸ تبصره در تاریخ ۱۳۹۵/۱۲/۱۴، به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. سیاست‌های کلی برنامه ششم شامل: امور اقتصادی، امور فرهنگی، امور اجتماعی، امور دفاعی و امنیتی، امور سیاست خارجی، امور علم فن‌آوری و نوآوری و امور حقوقی و قضایی می‌شود. برنامه هفتم توسعه: رئیس جمهور (آ.رئیسی) در جلسه فوق‌العاده هیأت دولت (۱۴۰۲/۲/۳۰) به منظور بررسی نهایی برنامه هفتم توسعه، آن‌را «سند هویت نگاه دولت برای تحول در پنج سال آینده» ذیل «سیاست‌های ۲۶ گانه ابلاغی مقام معظم رهبری» دانست. «قانون برنامه پنج‌ساله هفتم پیشرفت جمهوری اسلامی ایران» مصوب ۱۴۰۳/۳/۱ مجلس شورای اسلامی مطابق با اصول ۱۲۳ و ۱۳۱ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران (مورد موافقت مجمع تشخیص مصلحت نظام در اجرای اصل ۱۱۲ قانون اساسی در تاریخ ۱۴۰۳/۴/۲)، به سرپرست محترم ریاست جمهوری (مخبر) ابلاغ گردید و اجرای آن در انتظار استقرار ریاست‌ جمهوری چهاردهم است. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۲۸ 🆔 @chelcheraaqHM 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 نیرنگی بنام گفتمان رئیس جمهور (بخش ۴): یکی از معیارهای من‌درآوردی آقایان هاشمی، خاتمی، مشانژاد (ترکیب مشایی+احمدینژاد) و اینک ظرپز (ترکیب ظریف+پزشکیان) در جای‌گاه ، عَلَم کردن مفهومی بنام بوده است که امری بر خلاف نصوص و روح قانون اساسی است. رؤسای قوه مجریه بجای تمکین به مجری بودن قوانین ملی و مصوبات پیوسته در تکاپوی این بوده‌اند که هم برای خود برپا نمایند که نوعی استنکاف از اجرای مصوبات ملی و بلکه تحت‌الشعاع قرار دادن کلیه حکومت و حاکمیت و «در رأس امور بودن مجلس» در ذیل شعارهای مصادره‌ای و سلیقه‌ای خود بوده است تا بتوانند خر مراد خود را برانند! و متاسفانه نظام ما هم فاقد ساختاری بوده است که مانع آن گردد و دولتمردان قوه مجریه را به ریل قانونی خود برگرداند. در عین‌حال مقام معظم رهبری نیز متقابلاً در این درایت بوده‌اند که آن‌ها را در قالب برنامه‌های کلان و بلندمدت، عملاً به ریل‌های قانونی سوق بدهند. ج) سومین گام حضرت آقا، متناسب با دست شستن از برنامه چشم‌انداز بیست‌ساله، پرداختن به طرح دیگری بود که شخصاً به تبیین آن برای خواص نظام برخاستند و چند جلسه‌ای هم دنبال کردند. و مدیریت آن برنامه را هم به آقای مخبر سپردند ولیکن تا جایی که بنده دنبال می‌کردم خروجی مدونی نداشت! جزئیات این گام را می‌توانید در ذیل مبحث پنجمین خیز نظام در 👈این مقاله👉 ملاحظه بفرمایید. د) چهارمین گام حضرت آقا (= ششمین خیز نظام) برای مهارکشی سرکشی‌های رؤسای قوه مجریه، دکترین بود که فرماندهی آن هم بر عهده قوه مجریه نهاده شد و قرعه فال اولین فرمانده این میدان (در دشمنان با ایران) هم بنام فردی افتاد که شهرتش جـــهـــان‌گـــیـــر بود اما اسحاق‌خان صریحاً گفت: من قادر به گرفتن منشی خودم هم نیستم! و بدینگونه برنامه اقتصاد مقاومتی هم توسط دولت روحانی (که گفتمانی بجز بمفهوم وادادگی در مقابل نداشت) لوث و مضمحل گردید! هـ) پنجمین گام حضرت آقا، برای مهار گفتمان‌های ذوقی رؤسای جمهور متکبر، طرحی موسوم به «الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت» بود که با ایده پیاده‌سازی آن در طی ۵۰ سال آینده، برافراشته شد. این برنامه وقتی به تنقیح و اقتراح گذاشته شد بنده هم نقدی در ۶ صفحه A4 در قالب سه مقاله بر آن نوشته و نکاتی را متذکر شدم: 👈مقاله اول👉 💠 👈مقاله دوم👉 💠 👈مقاله سوم👉 اما بنظرم حضرت آقا معطل بازخوردهای این طرح نمانده و در گام ششم خود دست به تحریر بیانیه زدند و سزامند است که همین برنامه مبنای کلیه ارکان و اجزاء حاکمیت نهضت+نظام اسلامی، قرار بگیرد (ان‌شاءالله) زیرا که در خود موفق بوده است. و) حضرت آقا برای مهارسازی گفتمان‌های سلیقه‌ای رؤسای جمهور، به برنامه‌های بلندمدت (۵ ساله، ۲۰ ساله، ۴۰ ساله و ۵۰ ساله) اکتفاء نکردند و بلکه در قالب گفتمان‌های یک‌ساله (ولو قابل تمدید) هم آنرا دنبال کردند و لذا عنوان هر سال جدید هجری را در عید نوروز به یک گفتمانی تخصیص دادند که جنبه کلیدی دارند. و بدینگونه هم تا حدودی دولت و بلکه کل حاکمیت را جهت‌دهی فرمودند ولو اینکه بعضاً تکاپوی درخوری از جانب دولت‌ها بدان‌ها معطوف نگشته است! 👌 و اما مقایسه‌ای بین گفتمان‌های رؤسای جمهور پیشین با : گفتمان خود را و دولت خود را اعلام کرد و ویژگی خاص خود را بودن آن‌ها معرفی کرد که تقریباً همگی غیرسیاسی (غیرمبارزاتی) بودند و حتی وقتی اظهار تعجب و سؤال شد، ادعا کرد که خودش آنقدر هست که غیرسیاسی بودن را جبران نماید. یعنی گزینش و چیدمان اعضای دولت خود را متأثر از گفتمان کار و سازندگی جلوه داد تا سایر شرایط مطلوب را دور بزند! و البته این گفتمان، هیچ مخالفی هم پیدا نکرد. زیرا که همه متقاعد شدند که ویرانی‌های جنگ تحمیلی ۸ ساله باید ترمیم شود. صد البته سازندگی، دارای ضرورت اهمیتی و اولویتی بالایی بود ولیکن مصادره این امر حاکمیتی، زیربنای بدعتی شد که باید آنرا یک فرد یا یک جمع خاص بر نامید. گفتمان وی ایجاب کرد که وی آنقدر در جای جای کشور کلنگ بر زمین بزند که به هم مشهور شد. گفتمان خود را آزادی قرار داد. زیرا با توجه به شرایط موجود نمی‌توانست نهضت کلنگ‌زنی هاشمی را تکرار نماید زیرا صرفاً جوابگوی تکمیل طرح‌هایی بود که کلنگ آن پیشاپیش توسط زده شده بود. و از آن‌جا که حرفی برای گفتن داشته باشد، وی رفت سراغ مسائلی که فارغ از جنگ و تفنگ و کلنگ باشد. او را با تأویل به برای .. ...ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۲۹ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 چلچراغ 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 💠💠💠 💠💠 💠 💥 رمی جمرات اصلی فرارسید! 💠 الله اکبر...الله اکبر...الله اکبر [قسمت اول]: 💠2020👈(4=2+0+2+0) 💠1400👈(5=1+4+0+0) 💠 + 👇 + 👇 💠3420👈(9=3+4+2+0) =(9=1+8)👉(18=4+5+9) (9) آخرین عدد یک‌رقمی است که بعد از هزاره‌ها و قرن‌ها برای نخستین‌بار حاصل جمع اعداد تاریخ‌های مذکور است. 💠 با تلاقی اعداد ۲۰۲۰ و ۱۴۰۰ (که هر دو دارای دو صفر -0- هستند) ارمغان سالهای ۲۰۲۰ میلادی و ۱۴۰۰ هجری شمسی، صفر کردن عمر سه پایگاه مهم را کلید زده است: ۱. ۲. ۳. 🔥 آمریکا (جمره عَقَبِه) 🔥 اسرائیل (جمره وُسْطیٰ) 🔥 عربستان (جمره اُولیٰ) 👌 عدد 9 که پایان‌بخش و است. یعنی فروپاشی هیمنه پوشالی ! 2020 آخرین حلقه از چرخه‌های 30 ساله حاکم بر صعود و سقوط است. (لطفا به کتاب «بحران ۱۹۹۰» دکتر راوی‌باترا/ترجمه و چاپ دفتر مطالعات سیاسی وزارت امور خارجه هم نگاهی بیافکنید) 💠 با (احتمالا به علت شورشها و جنگهای داخلی یا حوادث بزرگ طبیعی و ویروسی که برای جهان‌خواران منحوس‌تر است)، هر دو نظام حاکم بر عربستان و اسرائیل، یتیم و بیچاره و به شدت آسیب‌پذیرتر می‌شوند. 💠 این امر بزرگ (اضمحلال «مثلث خبیث» آمریکا، اسرائیل و عربستان) احتمالا ظرف سه چهار سال آتی، رخ خواهد داد. [امسال، سال چهارم این پیش‌بینی است!] 💠 رئیس جمهور بعدی برای نجات کشورش از تلخ‌ترین و سخت‌ترین دوران خود، هیچ غلطی نمی‌تواند بکند. 💠 رئیس جمهور بعدی ایران هم گرفتار تلخی‌هائی خواهد شد اما فرجام نیکی خواهد یافت. [در زمان تحریر این مقاله، آ.رئیسی هنوز به ریاست جمهوری نرسیده بود] 💠 غرق، محو و فتح تقریبا همزمان عربستان، اسرائیل و آمریکا، فقط با عظیم‌ترین سونامی‌های اقیانوسی و مهیب‌ترین زلزله‌های زمینی و بزرگترین حوادث بی‌نظیر تاریخ، قابل مقایسه است. ولیکن «پس‌لرزه‌ها»ئی هم خواهند داشت که کل منطقه خاورمیانه و ایران را از امواج خود بی‌نصیب نخواهند گذاشت. لذا رئیس جمهور بعدی ایران، تجربه مدیریتی خطیرترین دوران را خواهد داشت. 💠 و در برابر آشفتگی‌ها و اضطرارات مذکور، امر فوق‌العاده خطیری است که تکمیل تمهیدات آن از مهمترین ضرورت‌های مسئولین لشگری و کشوری و آحاد ایرانیان و مسلمانان و مستضعفین عالم است. 💠 ۲۰۲۰ میلادی و ۱۴۰۰ هجری، یکی از بزرگترین نقطه عطف‌های تاریخ بشریت است و بعد از آن، غرب و شرق عالم، منقاد خواهند شد و زمینه برای ظهور ابرقدرتی مقتدرانه ایران نه فقط در منطقه خاورمیانه که در سطح جهانی فراهم خواهد گشت. 💠 در طلیعه ، وقت آنست که همه آحاد و اقشار ملت، هرگونه اختلاف و تفرقه را در پرتو «پشتیبانی از » تبدیل به و و نمایند تا در فضائی مؤدبانه، «پرچم این به دست آن تقدیم گردد. 💠 سهم یکایک ما در این سه رویداد قطعی و حتمی عظیم تاریخی (غرق امریکا، محو اسرائیل و فتح عربستان) چیست؟ 💠 آری! فرا رسیده است و سه ، منتظر رمی ما هستند. از همین امروز و بلکه از همین ساعت در تدارک خود باشیم. 💠 «رمی جمرات» در ترجمه لغوی دقیق خود یعنی «شلیک گلوله‌های آتشین و سوزان» که از زمان (ع) تاکنون در قالب «پرتاب هفت سنگریزه به سه موضع مختلف» تمرین شده است. 💠 جمرات اولی و وسطی که رو به رمی می‌شوند به مفهوم پیش‌روی بسوی کعبه است و رمی جمره عقبه که پشت به قبله رمی می‌شود به مفهوم دفاع از قبله است. 💠 رمی جمرات در سه روز متوالی انجام می‌گردد. روز اول فقط «جمره عقبه» (شیطان بزرگ؛ آمریکا) هدف‌گیری می‌شود و در روزهای بعدی هر سه جمره (عربستان، اسرائیل و آمریکا) باهم مورد هجوم قرار می‌گیرند. 💠 در حتی‌الامکان باید دقت شود که به خوبی انجام پذیرد. 💠 «رمی جمرات» (مجموعا ۴۹=۷×۷ حمله) از مهمترین قسمت مناسک «حج اکبر» است. مهمتر از طواف (۲۱=۳×۷ شوط) و سعی (۱۴=۲×۷ شوط) فلذا حساس‌تر بوده و اهتمام بیشتر و بهتری می‌طلبد. 💠 در امر خطیر و مقدس «رمی جمرات» تمامی و بلکه هم دعوت هستند تا افتخار حضور و اثری داشته باشند وگرنه در غیبت آنان، پروردگار متعال معجزه خود را مکرر خواهد ساخت (ترمیهم بحجارة من سجیل) همچون امر «صلوات بر پیغمبر(ص)» که خدای متعال و فرشتگانش بدان مشغول هستند (إن الله و ملائکته یصلون علی النبی) ولیکن به مؤمنین و بلکه به مسلمین هم افتخار حضور و اثر فرموده است (یا ایها الذین آمنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما). [زمستان ۱۳۹۹] ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۱۸ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 تاج شاه نماد امّ‌القرای اسلام! عطف به یادداشتی با عنوان 👈«نفوذ یهود در ناف تهران»👉؛ 👌بنده بر آن نیستم که با گَرته‌برداری نامیدن بنای تئآتر شهر تهران از یک بنای مشابه آمریکایی، آنرا مورد مذمت قرار بدهم ولیکن تمجید آن را (نمونه‌ای عالی از است!!! و باید نماد ، تلقی شود!!!) کاملاً غلط و بلکه می‌دانم. طرح این بنا (که صفر تا صد آن تحت نظر زن شاه بوده) قاعدتاً از بین چندین و بلکه ده‌ها طرح انتخاب شده و قطعاً در گزینش آن، ملاحظاتی بوده است. از جمله اینکه فرم آن شبیه باشد ولو اینکه سازنده آن (سردار افخمی)، انکار می‌کرده ولیکن علت اصلی تمجید ، همین شباهت بوده است. در هر حال چنین حُقنه‌ای را (که این بنای زیبا، نه تنها نماد هنرهای نمایشی که نماد [سیاسی] پایتخت ایران است!!) توهین به می‌دانم وگرنه تقلید یا عاریه گرفتن در عالم ، مرسوم است ولو اینکه به آنست. نماد رشیدی که مفتخر به إسقاط رژیم منحوس شاهنشاهی و اقامه در سطح جهانی و پیشتاز مبارزه با است، نمی‌تواند یک بنایی شبیه شاه منفور آنهم تقلیدی از یک باشد (که خود آنهم تقلیدی از یک بوده!) وگرنه مورد قرار خواهیم گرفت. 👌ضمناً و از همه مؤثرتر؛ احمد (وزیر وقت ارشاد و نیز رئیس شورای شهر) را هم باید به 👈لیست مقصرین👉 ، افزود! ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۳۱ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲چلچراغ
3.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 نسخه منسوخه پزشکیان! عدم عقلانیت مدیریتی در استفاده از نُسَخ منسوخه، صرفاً به نسخه‌های نسخ‌شده خارجی معطوف نیست و قاعدتاً شامل اتکاء به نسخ منسوخه داخلی هم می‌شود. () از فرط بی‌سوادی حکمرانی یا بی‌حوصلگی مطالعاتی در عرصه‌های مدیریتی کلان جامعه و حداقل در حوزه‌های راهبری ، از جانب خودش هیچ‌ برنامه‌ای برای ارائه نداشت! ولیکن مکرراً داد سخن داده که در مربعی حرکت خواهد کرد که ضلع اصلی آن، «چشم‌انداز بیست‌ساله» است! و عجیب‌تر آنکه، مشاور امور راهبردی و رئیس شورای راهبری وی هم (که بیسوادتر از خود وی است!) یکبار هم به وی تذکر نداده است که این برنامه؛ اولاً) برای بازه زمانی ۱۳۸۴ لغایت ۱۴۰۴ طراحی شده بود و اینک کاملاً پایان‌یافته و منسوخه تلقی می‌شود. زیرا: ۱- در سال ۸۶ (دو سال پس از آغاز اجرای چشم‌انداز) رئیس جمهور وقت، صریحاً گفت: «سند چشم‌انداز در کمتر از ۲۰ سال قابل تحقق است»! ۲- در سال ۸۹ رئیس جمهور وقت، نویسندگان طرح چشم‌انداز را صریحاً «بی‌اطلاع» توصیف کرد. ۳- در سال ۹۱ رئیس جمهور وقت، اهداف چشم‌انداز بیست‌ساله را «تحقق‌یافته» اعلام کرد. ثانیاً) این شاهکار ۶ ساله ، چنان ناقص و ضعیف بود که توسط خود هم عملاً کنار گذاشته شد و بعد از آن خود نسخه‌های دیگری از قبیل؛ «الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت و عدالت» را پیچیدند که آخرین آن‌ها بود. لطفاً 👈اینجا👉 را هم ببینید. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۶ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 چلچراغ 🙏
📸 در هشت سال جنگ تحمیلی کدام کشورها به صدام کمک کردند؟ ▫️در جریان نبرد هشت ساله، بیش از ۶۰ درصد از کمک‌های خارجی به عراق،  توسط کشورهای بلوک شرق به رهبری اتحاد جماهیر شوروی انجام شد./تجارت‌نیوز ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌 روس‌هراسی شیطانی غرب‌زده‌ها ۱) به فروپاشی رسید و تمام شد رفت پی کارش! فلذا فاکتور کردن به حساب ، نه عادلانه است و نه عاقلانه! ولو اینکه () هنوز هم به روسیه بگوید ! ۲) هر کشوری بدنبال منافع و اهداف خودش است و شوروی هم بر اساس تاریخ دیرینه‌ای که از جانب ایران داشت، ترجیح می‌داد به ایران، اعتماد نکند و بلکه از رقیب آن، حمایت کند. ۳) از جانب ، احساس تهدید داشت که مبادا ایران جای آن‌ها را بگیرد که بالاخره هم گرفت. ۴) در قضیه توسط شوروی سابق و تشکیل برای دسترسی به هم شوروی سابق دنبال تضعیف ایران (از طریق درگیری در مرزهای غربی) بود تا شوروی سابق بتواند در مرزهای شرقی ما جولان بدهد. ۵) در مجموع، بمنظور پناه بردن به دامن ، سیاست کثیفی است که جریان به آن دامن می‌زند و اهداف شومی را در سر می‌پروراند. ۶) طرح و پیشبرد بجز گشودن جبهه جدیدی علیه ایران از شمال (بمنظور کاهش فشار ایران بر ) چه نتیجه دیگری دارد؟! قطعاً این حرکت مرموز مورد توصیه ، خائنانه است. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۳۱ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 ملتی آتشین در گذرگاه ایران 👌 این مقاله در سال ۱۳۷۹ تحریر شد: (بخش ۰۲): 👈(بخش قبلی)👉 سازش و مدارا! مهم‌تر و چشم‌گيرتر از «تنوع آب و هوايي» اين سرزمين «تنوع ضرب‌المثل‌ها»، «تنوع مطايبات و لطيفه‌ها و جوكها»، «تنوع لهجه‌ها»، «تنوع گويشي»، «تنوع غذايي»، «تنوع لباسي» مردمان آن است كه مجموعاً اگر در سطح جهان بي‌نظير نباشد قطعا كم‌نظير است. مردمان مختلفي با فرهنگ‌ها و آداب و رسوم و اخلاقيات متفاوتي از روي اين گذشته‌اند و هر كدام به نوبه خود تأثيراتي از خود بجاي گذاشته‌اند كه بعضاً بسيار عميق و ماندگار بوده است و بعضاً هم سطحي و گذرا و البته چه‌بسا مسافرين نيز از اين تأثيرپذير بوده‌اند. و آنچه كه از همه مهم‌تر است آن بوده كه مردمان اين سرزمين در راستاي تنازع براي بقاي خود در قبال و عكس‌العمل‌هاي متفاوتي داشته‌اند و از جمله آنكه در بسياري از مقاطع از راه تسليم و سازش و وارد شده‌اند. «با دوستان مروت، با دشمنان مدارا» از شعارهاي اصيل اين ملت بوده است. زيرا و به اين و بويژه اين ملت معمولاً تمناهاي خود را تحميل مي‌كرده‌اند و اگر از طرف ، مدارايي صورت نمي‌گرفت نابودي اين ملت چه بسا امر محتومي مي‌بود. فلذا با ضرس قاطع مي‌توان ادعا كرد كه «با دوستان مروت، با دشمنان مدارا» يك شعار برخاسته از جان و دل شخصيت و در عين‌حال ساده ايرانيان است و در واقع راز بقاي اين در طول آن بوده است. و چه بسا در بسياري از موارد مدارا و جمع بستن بين آداب و اخلاق و رسوم غربي‌ها با شرقي‌ها و آميزش آنها بسادگي ميسر نبوده است و التقاطي از آنها مضحكه‌هايي را پديد آورده است؛ تعارفات تكراري، رودربايستي‌هاي بيجا، ملاحظه‌كردن‌هاي عجيب، حساسيت‌هاي شگفت‌انگيز، عصبانيت‌هاي افراطي، مصلحت‌انديشي‌هاي تفريطي، و دورويي‌ها و بسياري از صفات و خصائل مشهود و ملموس در خُلق و خوي اين ملت حتي و ايشان عمدتاً از جمله محصولات اصلي اهتمام به سازش و كنار آمدن و با انواع تأثيرگذاران بوده است. بنابراين لازمه حفظ و بقاي و يا ، مدارا و و است كه البته امري اجتناب‌ناپذير مي‌باشد. و اين انعطاف و مدارا گاهي هم چيزي نيست جز نفاق و دورويي و بلكه چند رويي! همچنانكه بدان متهم هستند و ايرانيان بعد از معاصر بسيار سعي مي‌كنند كه خود را از اين مبرا سازند! اهل كوفه! علت اينكه اهل كوفه متهم به نفاق شده‌اند به همان معجون آن شهر بر مي‌گردد. كوفه در ابتداي تأسيس، و قرارگاهي نظامي بيش نبوده است كه براي تجميع و تمركز و براي فتح احداث شده بود كه سرانجام هم با ساقط كردن سلسله‌هاي بستر لازم و فضاي مناسبي براي انتخاب فراهم ساختند تا ايشان را پذيرا گردند. وليكن مستقر در مردماني بودند كه از اقصي نقاط شهرها و باديه‌ها و سرزمينهاي بدانجا گسيل شده بودند. فلذا بر كوفه معجوني بوده است از فرهنگ‌هاي گوناگون شمال و جنوب و مركز و شرق و غرب شبه جزيره كه بالتبع بلحاظ هدف مشترك ناچار بوده‌اند با يكديگر مدارا داشته و منعطف باشند. و همين انعطاف‌پذيري موجب نهادينه شدن نفاق در شخصيت آنها گرديد و تا بدانجا پيش رفت كه از سويي (عليه‌السلام) را به و دعوت نمودند و از طرفي شمشيرهايشان را در خدمت قرار دادند و فرزندان (صلي‌الله عليه وآله و سلم) را فجيعانه و رذيلانه سر بريدند و در انجام آن بزرگترين ظلم از يكديگر سبقت گرفتند. البته امام حسين(ع) همچون پدر و برادر بزرگوارش (عليهما السلام) بخوبي بر واقف و آگاه بود وليكن گويي افشاي ، آنچنان مهم بوده است كه لازم بوده صحنه‌اي چون و براي آن تدارك ديده شود! و چه نيكو فرمود كه: «كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا»! آري در عصرها و مصرهاي ديگري نيز صحنه‌هايي مشابه صحنه كربلا و عاشورا تكرار خواهد شد و شده است. و نيز كوفه ديگري است وليكن بسيار بزرگتر از آن كوفه مدفون در و سده اول اسلامي. همچنانكه نحوه دعوت و استقبال و سپس شهادت عليه‌السلام نيز نمونه ديگري از همين رفتار است كه ايرانيان مرتكب گرديدند و پاي در جاي پاي اهل كوفه نهادند! ادعاي ميزباني و دعوت و استقبال و حتي سپردن مقام بديشان و آنگاه و و ! آيا آتش هم همين‌گونه نيست؟! ... ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۴ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 ملغمه ایرانی (بخش دوم): 👈(بخش قبلی)👉 حرف‌های ؛ نماد گیج‌فرهنگی ایرانیان در بخش قبلی، به دو نمونه از نگاه‌های صاحب‌نظرانه اشاره کردم که به مجموعه شترگاوپلنگی و بلکه 👈شترگاو نهنگی!👉 جنب (که خودش، زرافه‌ای بیش نیست!)، یکی آن‌را «سازه نازیبای غصه‌آور» می‌بیند و دیگری آنرا «مسجدی افقی از خاک برآمده تا افلاک رفته»!! 👌اما بنده هم هر گاه گذرم به این محله می‌افتد، احساسات خاصی پیدا می‌کنم: را که می‌بینم، یاد جلساتی می‌افتم که طی‌آنها در دوره به ارائه تحلیل‌های سیاسی/دینی می‌پرداختم و مورد استقبال جمعی از بود. و تئاتر شهر را که می‌بینم خاطره سال ۱۳۵۸ یادم می‌آید که در آن بلیط‌فروشی می‌کردم! زیرا (اعم از و کارگردانان و..)، فرار کرده و هر کدام در گوشه‌ای خزیده بودند و چراغ این ساختمان، تقریباً به خاموشی گرائیده و مدیریت ساختمان، در پرداخت حقوق کارکنان و کارگران کم آورده بود و لذا بنده و آقای ع.ع. (هر دو ۱۷ ساله!) در سالن اصلی آن، اقدام به پخش فیلم‌های سینمایی انقلابی مثل ()! نمودیم که درآمد حاصله از فروش بلیط بین ما تقسیم می‌شد! باورتان می‌شود؟! سالن اصلی تئاتر، تبدیل شده بود به سالن نمایش فیلم! فقط برای اینکه امورات روزمره آن مجموعه بگذرد و چراغ این روشن بماند! ما هم دنبال تشکیل نخستین بودیم تحت عنوان «مرکز سینمایی فجر»! ولیکن خوردیم به آغاز و بنده بسوی شتافتم! ⁉️اما چرا از خدمت به آن رسیدم به اینکه عرض می‌کنم باید هرچه زودتر تبدیل بشود به تهران؟! ⁉️چرا ساختمانی که همگان تصور می‌کردند، و شاهکار است، تبدیل شده است به غصه ایران؟! ⁉️چرا چیزی که عده‌ای از بدان افتخار می‌کردند، امروز شده است مایه ؟! ریشه قضیه برمی‌گردد به همین مبحث ما ایرانیان! 👌 بنده بعنوان یک نمونه که روزی آن‌را زیبا و خوشایند می‌دیدم و حتی دوست داشتم به دور آن، طوافی بکنم! ولیکن حالا که آن‌را می‌بینم دچار حالت تهوع می‌شوم؟! زیرا احساس می‌کنم، همانند همه اساتید معماری و بلکه همه اهالی تهران و ایران، عمری فریب خورده بودم! زیرا که طراحی آن، اساساً توسط صورت نگرفته است و بلکه طرحی از بیژن انصاری بوده که ، مهندسی ساخت آنرا به امیرعلی سردارافخمی (دکترای معماری‌ از پاریس) می‌سپارد تا بتواند خلایق را بفریبد! که علاقه به معماری خود را وقف تعمیق «فرهنگ ستم‌شاهی» کرده بود، ساختمانی شبیه در آمریکا را کپی‌برداری کرده و با سپردن اجرای آن به !؟! (که هم از طراحی‌های ۱۳۵۵ اوست و و..!)، موفق می‌شود که آن‌را به‌عنوان یک ، جا بیاندازد! ولیکن خود درباری‌ها می‌دانستند که این ساختمان، چیزی بجز یک نیست که البته به جواهراتی هم مرصع است! «افخمی»، چندماهی قبل از ، ایران را ترک کرد. او به روزنامه‌ شرق (۹۱/۱۱/۲۵) گفت که این ساختمان را به تقاضای ساخت و سخت مخالف استفاده از تراورتن و شیشه در کار روی این ساختمان بود. ایده‌ای که بعدها به نزاعی سخت و تاریخی بین او و هوشنگ سیحون و به کناره‌گیری‌اش از انجامید. افخمی در همان گفت وگو می‌گوید سفارش ساخت آجر و کاشی‌ها را به آجرپزی در داد و ایده کار را هم از برخی از آثار معماری دوره‌های مختلف تاریخی ایران () گرفت[!!] نکته‌ای که به ذهن او نرسید[!!]، اما بعدها وزیر وقت فرهنگ و هنر به او گفت این بود که اثرش که به صورت مدور ساخته شده است، شبیه است: "یادم می‌آید آن زمان مهرداد پهلبد (وزیر فرهنگ) گفت که خوب چیزی به فکرت رسیده. ساختمانی اجرا کرده‌ای که مثل یک تاج است! من گفتم اصلا به تاج فکر نکردم. الان هم که فکر می‌کنم، می‌بینم این تصور از قبل در ذهنم نبود که طرح نهایی شبیه خیمه یا فرم به خصوص دیگری باشد. این ساختمان شبیه هیچ چیزی نیست. فرم نهایی سازه، در واقع با الهام از خاطراتی که از کودکی از معماری ایرانی داشتم به ذهنم رسید." 👌 ظاهراً این ، خودش هم خبر نداشته که داشته با هدایت پشت‌پرده فرح، یک بزرگ را در ، می‌کاشته! که آن‌هم اقتباسی از یک بوده که دربار بر او بار کرده است! نه تنها او که قریب باتفاق اساتید معماری از لایه زیرین قضیه بی‌خبر بودند تا اینکه بعد از مرگ افخمی، 👈علی کیافر👉 دروغ‌های ماجرا را لو داد و سرافکندگی بُهت‌آوری را برای ایرانیان رقم زد! ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۵ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 ملغمه ایرانی (بخش ششم): 👈(بخش قبلی)👉 حرف‌های سیاسی+دینی ؛ نمادی از گیج‌فرهنگی کهن ایرانیان!! تبیین این مقوله عمیق، نیازمند تألیف کتاب‌های قطوری است که در جای خود باید انجام بگیرد و بنده در اینجا این مطلب را از دو زاویه ( و ) به اجمال مورد توجه قرار می‌دهم و قبل از بیان آن‌ها بد نیست که به خاطره مرتبطی (تحت عنوان ) اشاره بکنم که ایضاً نشانگر عمق فاجعه شترگاوپلنگی است و به ضرورت طرح مبحث جاری ( مولّد ) هم کمک می‌کند. سال‌ها پیش (بعد از سال‌ها در موضوع در انواع کشورهای شرق و غرب دنیا با عنوان ناوگان دریایی ) در گفتگویی که با یکی از دست‌اندرکاران هفته‌نامه در مسئله اوضاع از کشور داشتم، او پیشنهاد کرد که نظرات و تجارب خود را برای درج در آن جریده، بنویسم. بنده هم که به ایشان توصیه می‌کردم بیش از مقوله دفاع از جمهوری اسلامی و تأکید بر ضدیت با قاذورات (سلطنت‌طلب) بهتر است روی ، تأکید کنید و حتی صریحاً گفتم که شما از ایرانیان خارج از کشور، بیش و پیش از وفاداری به و ، وفاداری به نجابت ایرانی را مطالبه کنید! در نتیجه آن گفتگوها قرار شد ستونی در آن نشریه به بنده بدهند تا تحت عنوان «نجابت ایرانی»، قلم بزنم. بنده هم عجولانه آنرا پذیرفتم (ولیکن در عمل، خود غلط بود آنچه می‌پنداشتم!) زیرا در آن سال‌ها علاوه بر آنچه که در مقاله «ملتی آتشین در گذرگاه ایران» مورد اشاره قرار دادم و گمان می‌کردم با شاخ و برگ دادن به آن کلی‌گویی‌ها لابد سلسله مقالات مفصلی را تولید محتوا خواهم کرد، مطلب دیگری هم خلجان ذهنی بنده بود و آن تولید جلدهای سوم و بیشتر برای دو جلد کتابی بود که استاد قبل از انقلاب اسلامی، با عنوان «خدمات متقابل اسلام و ایران» به جامعه عرضه کرده بود و حال آنکه بعد از پیروزی این خدمات بصورت مضاعف و چشمگیری قابل تبویب و تقدیم بود و جای آن خالی‌ست. بنظرم می‌رسید که؛ کافیست مصادیق «خدمات متقابل اسلام و ایران بعد از انقلاب و دوران جمهوری اسلامی ایران» را چاشنی مطالبی قرار بدهم که ایرانیان مقیم خارج با ملاحظه آن‌ها، حفظ نجابت ایرانی خود را، مورد اهتمام جدی خود قرار بدهند. آن دوستم که پیگیر قضیه بود، اطلاع داد که هیئت تحریریه، محدودیتی برای این مطلب ارزشمند، قائل نیست و شما می‌توانید هر هفته به اندازه یک صفحه مطلب ارائه بدهید و ترجیحاً مصور و مستند! ولیکن در تهیه مطالب مورد گفتگو و توافق، دچار تسویف شدم و بعد از تعویق‌های مکرر، انصراف خود را اعلام کردم که برای آن‌ها و خود بنده، شگفت‌انگیز بود! علتش این بود که مایل بودم ساختار گفتمانی خود را با ذکر جلوه‌هایی از ایثار و ، مبحث خود را به امور جاری در کشور بکشانم اما نمی‌دانم چرا پیوسته با وقایعی در جاری کشور مواجه شدم که نمی‌توانست در امتداد نجابت‌ها و ایثارگری‌های دوران دفاع مقدس باشد و گویا انفصالی صورت گرفته و بلکه در ارزیابی خود، آن‌ها را نانجیبانه تلقی می‌کردم! و حداقل اینکه نانجیبی‌ها چشمگیرتر از نجابت‌های قابل ذکر بود! چه در قوه مجریه و چه در قوه قضائیه و چه در قوه مقننه و چه در متن مردم! حتی در محفلی شنیدم (شاید بعنوان بهترین شاهد مثالم باشد) که؛ «بنیاد مستضعفان و جانبازان» دارای ساختار دوقلویی است که عبارتند از: ۱) قسمت جانبازان (مملو از ذلت و درد و فقر و درماندگی و...!) ۲) قسمت مستکبران (مملو از لذت و ثروت و نخوت و وادادگی و...!) این بنیاد که پس از «شرکت ملی نفت ایران»، دومین مؤسسه اقتصادی بزرگ در ایران و بزرگترین هولدینگ اقتصادی در غرب آسیا محسوب می‌شود، در ابتدای تأسیس عنوان «بنیاد مستضعفان» را یدک می‌کشید و بعداً به عنوان «بنیاد جانبازان» تغییر نام یافت و نهایتاً با ارجاع به ، عملاً تبدیل شد به «بنیاد مستکبران» ولیکن در مقطعی که عنوان اولی در حال تغییر به دومی بود، گفته می‌شد که بین قسمت مستکبران و جانبازان، دیوار قطور بلندی وجود دارد که هیچ صدایی از طرفین آن دیوار به سمت دیگر نمی‌رسد! فلذا بنده هم در آن مقطع که می‌خواستم مطالب و شاهد مثال‌های خود را از نجابت‌های شهداء و ایثارگران و رزمندگان بسوی نجابت‌های مدیران و مسئولان و مقامات پیوند بزنم، با دیوار بلند و قطوری مواجه می‌شدم که قادر به عبور از آن نبودم! زیرا واقعاً نمی‌توانستم نجابت را به بی‌نجابتی و نجیبان را به نانجیب‌ها گره بزنم تا به تألیف مطلب تأثیرگذاری نائل بگردم! تازه این ماجرا بود تا چه رسد به الباقی ادارات!! ...ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۶ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏