eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
156 دنبال‌کننده
468 عکس
263 ویدیو
34 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 ⁉️ انتظار ظهور امام زمان(عج) ایرانیان، چرا به ظهور مجدد شاه سلطان حسین انجامید؟! یکی از شگفت‌انگیزترین دودمان‌های ، سلسله بود که نیای بزرگ آن‌ها؛ صفی‌الدین (۶۵۰–۷۳۵ ق) بود. این دودمان بعد از حدود دو قرن طراحی و برنامه‌ریزی، توانستند بیش از دو قرن (۱۱۴۸–۹۰۷ ه‍.ق) بر فرمانروایی کنند و با جنگاوری‌های بی‌امان خود، را به ابعاد گسترده جغرافیایی سلسله برسانند. آن‌ها بود که توسط افاغنه در هم شکست و سپس توسط رسماً پایان یافت. ، ویژگی‌های شخصیتی متفاوتی نسبت به سلاطین قبلی خود داشت. از جمله این که مرد و آرامی بود. «به پیر به پیغمبر» که اهل نبود و می‌خواست و علاقمند به بود و در طول حکومتش نه تنها گردن کسی را نزد بلکه حتی یک روز هم (نماد که رسم سالیانه بود) نه تنها خود نپوشید بلکه به و خود هم اجازه نداد. یک روز که در باغچه می‌انداخت، یکی از فرزندانش زاغی را با تفنگ زد و او از این اتفاق، شد و به‌خاطر به آن پرنده، ۲۰۰ تومان زر از به داد. (سفرنامه کروسینسکی و فوائد الصفویه) او بسیار دل‌رحم و نازک‌دل بود. فلذا خود را بر زمین نهاده بود و هیچگاه آن‌را برنداشت! حتی زمانی که ، چشمان زیبای او را از کاسه سرش در آورد! او که تحت‌الحمایه و مشتاق بود که او را حساب کند اما ، چند هزار شازده را جلوی چشمانش یکی یکی سر برید! این سلطان که خود را مرید می‌پنداشت، در جواب عارف بزرگ، سیدقطب‌الدین نی‌ریزی، که او را از خرابی اوضاع و فتنه قریب‌الوقوع افغان‌ها هشدار می‌داد، نوشت: «راست است که در کار است. ما هم خود به علاوه ، کرده، قدغن فرموده‌ایم [امر کرده‌ایم] در اندرون از رجال و نساء سادات موسویه نخود را لااله‌الاالله بخوانند. صباحاً و مساءً در کارند؛ ان‌شاءالله آش معتبری فراهم کرده به کل خلق می‌خورانیم. از باطن سادات موسویه دفع بلا خواهد شد. از جانب شما هم ملتمس دعا هستیم که دولتخواهی فرمودید. زیاده زحمتی نیست.» این جواب تحقیرآمیز، (که خود نشان‌دهنده و شاه سلطان حسین است)، 👈سیدمحمدحسینی(قطب‌الدین)👉 را مأیوس گردانید. آری آن برای بجای بدنبال به بود و بجای بازدارنده در تدارک اندرونیه بود! سرنگونی این و !، علل مختلفی داشت که شاید بدترین آن‌ها طرفداری وی از بود. جنبش وی تا بدانجا رسید که سالی سه روز حضور مردها در را ممنوع می‌کرد تا زن‌ها بتوانند در سطح شهر، ظاهر شوند. در این سه روز، مأمورین سلطانی، به شکار برای می‌پرداختند ولو از زنان شوهردار! از دست دادن و اجدادی، تاوان افراط وی در و و او به بود. عامل مهم دیگری که در ، نقش داشت، حل ناترازی‌های مالی از طریق گشاد کردن دست حکومت در و افزایش بی‌رحمانه و و بود که قاطبه ملت را به ستوه آورده و باعث شورش‌های سراسری در شد. یکی دیگر از علل اضمحلال این دودمان، انتصاب و در و عدم مؤاخذه و محاکمه بود تا آن‌جا که را حاکم بر ، و کرد و او چنان عرصه را بر زندگی ، تیره و تار کرد که به شورش بزرگی به رهبری برخاستند و دودمان بیش از ۴۵۰ ساله صفویان را بر باد دادند! او فاسدتر و فشل‌تر از آن بود که را به و و بکشاند. (از اژدهای صفوی به گربه امروزی) عملاً از زمان شاه سلطان حسین آغاز شد! حال که شاهد فروپاشی سریع و گریز ناگزیر هستیم (البته شیری که چون موش به سوراخ خزید! لذا باید آنرا نامید!)، گویا باید باور کنیم که ؛ چیزی نیست بجز ! و چه اندک هستند آن‌ها که باید بگیرند! امیدواریم که ( نباشد. تنها راه جلوگیری از ؛ از است. 🔴والعصر🔴إن الانسان لفی خسر🔴إلا الذین آمنوا🔴و عملوا الصالحات🔴و تواصوا بالحق🔴و تواصوا بالصبر🔴 ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۲۰ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺️ این سخنان یک فرد عادی نیست؛ محمود سریع القلم هرسال مهمان ویژه اجلاس ماسونیزم داووس است. بسیاری وی را عقل منفصل و مستر حسن روحانی، محمدجواد ظریف و طیف میانه‌روهای ایران می‌دانند. هستند دیگرانی که سریع القلم را رئیس دولت گذار در فردای براندازی از سوی نظام سلطه می‌شناسند. سخنان محمود سریع القلم شعار یک استاد غرب‌پرست یا غرب‌زده نیست، راهبرد عملیاتی طرف بیرونی و دستور العمل غیرقابل رد از طرف نظام سلطه است. 🖌عبدالرضا سلطانی 🔴 ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌باطل السحر نمی‌شودها! «نهضت+نظام اسلامی»؛ بسیاری از این نمی‌شودهای و بوده و است و خواهد بود ان‌شاءالله ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۲۳ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 ⁉️ انتظار ظهور امام زمان(عج) ایرانیان، چرا به ظهور مجدد شاه سلطان حسین انجامید؟! یکی از شگفت‌انگیزترین دودمان‌های ، سلسله بود که نیای بزرگ آن‌ها؛ صفی‌الدین (۶۵۰–۷۳۵ ق) بود. این دودمان بعد از حدود دو قرن طراحی و برنامه‌ریزی، توانستند بیش از دو قرن (۱۱۴۸–۹۰۷ ه‍.ق) بر فرمانروایی کنند و با جنگاوری‌های بی‌امان خود، را به ابعاد گسترده جغرافیایی سلسله برسانند. آن‌ها بود که توسط افاغنه در هم شکست و سپس توسط رسماً پایان یافت. ، ویژگی‌های شخصیتی متفاوتی نسبت به سلاطین قبلی خود داشت. از جمله این که مرد و آرامی بود. «به پیر به پیغمبر» که اهل نبود و می‌خواست و علاقمند به بود و در طول حکومتش نه تنها گردن کسی را نزد بلکه حتی یک روز هم (نماد که رسم سالیانه بود) نه تنها خود نپوشید بلکه به و خود هم اجازه نداد. یک روز که در باغچه می‌انداخت، یکی از فرزندانش زاغی را با تفنگ زد و او از این اتفاق، شد و به‌خاطر به آن پرنده، ۲۰۰ تومان زر از به داد. (سفرنامه کروسینسکی و فوائد الصفویه) او بسیار دل‌رحم و نازک‌دل بود. فلذا خود را بر زمین نهاده بود و هیچگاه آن‌را برنداشت! حتی زمانی که ، چشمان زیبای او را از کاسه سرش در آورد! او که تحت‌الحمایه و مشتاق بود که او را حساب کند اما ، چند هزار شازده را جلوی چشمانش یکی یکی سر برید! این سلطان که خود را مرید می‌پنداشت، در جواب عارف بزرگ، سیدقطب‌الدین نی‌ریزی، که او را از خرابی اوضاع و فتنه قریب‌الوقوع افغان‌ها هشدار می‌داد، نوشت: «راست است که در کار است. ما هم خود به علاوه ، کرده، قدغن فرموده‌ایم [امر کرده‌ایم] در اندرون از رجال و نساء سادات موسویه نخود را لااله‌الاالله بخوانند. صباحاً و مساءً در کارند؛ ان‌شاءالله آش معتبری فراهم کرده به کل خلق می‌خورانیم. از باطن سادات موسویه دفع بلا خواهد شد. از جانب شما هم ملتمس دعا هستیم که دولتخواهی فرمودید. زیاده زحمتی نیست.» این جواب تحقیرآمیز، (که خود نشان‌دهنده و شاه سلطان حسین است)، 👈سیدمحمدحسینی(قطب‌الدین)👉 را مأیوس گردانید. آری آن برای بجای بدنبال به بود و بجای بازدارنده در تدارک اندرونیه بود! سرنگونی این و !، علل مختلفی داشت که شاید بدترین آن‌ها طرفداری وی از بود. جنبش وی تا بدانجا رسید که سالی سه روز حضور مردها در را ممنوع می‌کرد تا زن‌ها بتوانند در سطح شهر، ظاهر شوند. در این سه روز، مأمورین سلطانی، به شکار برای می‌پرداختند ولو از زنان شوهردار! از دست دادن و اجدادی، تاوان افراط وی در و و او به بود. عامل مهم دیگری که در ، نقش داشت، حل ناترازی‌های مالی از طریق گشاد کردن دست حکومت در و افزایش بی‌رحمانه و و بود که قاطبه ملت را به ستوه آورده و باعث شورش‌های سراسری در شد. یکی دیگر از علل اضمحلال این دودمان، انتصاب و در و عدم مؤاخذه و محاکمه بود تا آن‌جا که را حاکم بر ، و کرد و او چنان عرصه را بر زندگی ، تیره و تار کرد که به شورش بزرگی به رهبری برخاستند و دودمان بیش از ۴۵۰ ساله صفویان را بر باد دادند! او فاسدتر و فشل‌تر از آن بود که را به و و بکشاند. (از اژدهای صفوی به گربه امروزی) عملاً از زمان شاه سلطان حسین آغاز شد! حال که شاهد فروپاشی سریع و گریز ناگزیر هستیم (البته شیری که چون موش به سوراخ خزید! لذا باید آنرا نامید!)، گویا باید باور کنیم که ؛ چیزی نیست بجز ! و چه اندک هستند آن‌ها که باید بگیرند! امیدواریم که ( نباشد. تنها راه جلوگیری از ؛ از است. 🔴والعصر🔴إن الانسان لفی خسر🔴إلا الذین آمنوا🔴و عملوا الصالحات🔴و تواصوا بالحق🔴و تواصوا بالصبر🔴 ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۲۰ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻 @SMHM212 آینده شوم تهران! (قسمت ۰۱): 👌این مقاله در سال ۱۳۹۰ تألیف و منتشر شده و قبلاً در پیام‌رسان‌های تلگرام و واتساپ هم به اشتراک گذاشته‌ام. البته مخاطبین اولیه این مقالات ناتمام، روحانیون تهرانی بوده‌اند ولیکن برای عامه هم قابل توجه است: بسمه تعالی تهران در روایات دینی « قبل از زمان(عج)» از بسیار اندیشناک برای ما تهرانی‌هاست که به عنوان نمونه در روایت ذیل مورد اشاره صریح قرار گرفته است: (ملاحم جمع ملحمه؛ به پیشگوئی‌های «فتنه‌های آخرالزمان» اطلاق می‌شود و سید ابن طاووس هم (همچون ابن‌کثیر و امثاله)، کتابی دارد با عنوان « و »): قال‌المفضل بن عمر قال لی جعفر بن محمد علیه‌السلام: یا مفضل أتدری اینما وقعت دارالزورآء؟ قلت: الله و حجته أعلم. فقال: «إعلم یا مفضل انّ فی حوالی‌الرّی جبلاً اسود تبنی فی ذیله بلده تسمی بطهران و هی دارالزورآء التی تکون قصورها کقصور الجنّه و نسوانها کالحور العین و اعلم یا مفضل أنهنّ یتلبسن بلباس الکفار و یتزین بزی الجبابره و یرکبن السروج و لا یتمکنّ لأزواجهنّ و لاتفی مکاسب الأزواج لهنّ فیطلبن الطلاق منهم و یکتفی الرجال بالرجال و النساء بالنساء و تشبه الرجال بالنساء و النساء بالرجال فانک إن ترد حفظ دینک فلاتسکن فی هذه البلده و لا تتخذها مسکناً لأنها محل الفتنه و فرّ منها الی قله الجبال و من الجحر الی الجحر کالثعلب باشباله.» (مجموعه الاخبار/ ص۱۶۴) (اسود؛ بزرگ و سربلند؟/ سیاه؟/ پوشیده از انبوه درختان سرسبز؟/ چشمگیر و نمایان؟) ترجمه: مفضل بن عمر می‌گوید: (ع) به من فرمودند؛ ای ! آیا می‌دانی در کجا واقع است؟ عرض کردم خدا و حجتش بهتر می‌دانند. فرمود: بدان که در اطراف کوهی بسیار بزرگ است. در دامنه آن شهری بنا نهاده خواهد شد به نام و این شهر همان دارالزوراء است؛ یعنی شهری شکوهمند و نمونه (و دارای زیبایی و پایداری که در اثر کاخ‌های زیبا و استحکاماتی که در ساختمان‌های آن به کار برده شده به دارالزوراء تعبیر شده است). شهری که کاخ‌های آن چون کاخ‌های و زنانش در زیبایی چون فراخ چشم‌اند. ای مفضل بدان که این را به تن می‌پوشند و خود را به شکل مردم ستمگر و سرکش در می‌آورند [= غربزدگی]. و بر زین‌ها سوار می‌شوند و از همسرانشان تمکین نمی‌کنند و درآمدهای شوهرانشان کفایت آن‌ها نمی‌کند. از این رو از شوهران خویش درخواست می‌کنند. و برای فرو نشاندن ، مردان به مردان و زنان به زنان اکتفا می‌کنند. مردان خود را به شکل زنان و زنان خود را به شکل مردان در می‌آورند و اگر بخواهی خود را نگه داری باید در این نمانی و آن را مسکن خویش قرار ندهی، زیرا آن‌جا جایگاه و تباهی است و تو برای دور ماندن از آلودگی‌ها باید از آن شهر به بالای کوه‌ها بگریزی و چون روباه که با بچه‌هایش از سوراخی به سوراخ دیگر می‌گریزد تو نیز از گوشه‌ای به گوشه دیگر کوچ کنی. (نشانه‌های پایان/ علی فاطمیان/ ص۵۴۰/ چاپ۱۳۸۱/ سازمان چاپ و انتشارات) و اندیشناکتر از آن، مسئله بسیار تلخ «محاربه با (عج)» است که روایت ذیل (ایضاً منسوب به امام صادق علیه‌السلام) بدان اشعار دارد: الغیبه للنعمانی: قال‌الصادق(ع): «ثلاثه عشر مدینة و طائفة یحارب القائم(ع) اهلها و یحاربونه؛ اهل مکه و اهل مدینه و اهل‌الشام و بنوامیه و اهل‌البصره و اهل دمیسان و الاکراد و الاعراب و ضبه و غنی و باهله و ازد و اهل‌الری». (سفینه‌البحار/ ج۱/ ص۵۰۹) ترجمه: امام صادق(ع) می‌فرمایند: ۱۳ شهر و طایفه هستند که (ع) با آن‌ها و آنان با حضرت می‌جنگند: ، ، [سوریه و اردن و...]، [شاید منظور سفیانی و عده‌ای دیگر باشد که از خلفای اموی هستند]، ، ، ، ، [طائفة؟] ، ، ، و (نشانه‌های پایان/ ص۵۴۱/ چاپ۱۳۸۱/ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۲۴ 🌐 کانال 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 گروه 👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻 @SMHM212 آینده شوم تهران! (قسمت ۰۲): روش بررسی منابع و مدارک تاریخی و وضع جاری ۱) بررسی خواهد شد که در عرضه این بر آیا با آن انطباق‌پذیر هستند و امکانپذیری چنین اوضاعی با سازگاری دارد یا خیر؟ ۲) همخوانی این روایات با سایر روایات مأثوره و موثق را مورد بررسی قرار خواهیم داد. ۳) بررسی خواهیم کرد که آیا واقعیت موجود و روند مشهود و محتمل اوضاع چنین روایاتی را می‌تواند تأیید کند؟ و آیا از مقدمات پدیده‌های بسیار زشت و تلخ مذکور از هم اکنون چیزی هویداست و قابل رصد کردن و مانیتورینگ هست یا خیر؟ ۴) تحلیل خواهیم نمود که آیا این روایات را می‌توان با احتمال «تنقیص تهران کنونی» (به عنوان ) مورد تخطئه و تکذیب قرار داده و حداقل آنکه الزاماً و ناچاراً مسکوت و مغفول نهاد؟! آنهم در حالیکه کتابت این روایات در ازمنه‌ای صورت گرفته که هیچ اثری از و اهالی آن به شکل کنونی وجود نداشته بجز دو سه روستای بسیار کوچک و پراکنده زیرزمینی و عقب افتاده با تعدادی از و غارتگر و و جنایتکار! و علیرغم آنکه ظاهراً چیزی نبوده و بالطبع انگیزه‌ای هم برای نبوده است، آیا معقول است که نویسندگان یا ناشرین آنها را متهم به خصومت بیجا و ناحق با نمائیم؟ حتی با این احتمال که شخصی توسط چند صد سال پیش اهالی این منطقه فرضاً آزار شده و بمنظور انتقامجویی چنین روایاتی را بر علیه تهران جعل و وارد کتابها نموده است، چگونه هضم کنیم که طرف تاراج شده، خود را چطور متقاعد کرده که یک عده یغماگر بی‌فرهنگ و بدون تمدن، روزی دارای مدنیتی خواهند گردید که بتوان شهرشان را نامید؟! (دارالزوراء بیشتر از تهران به اطلاق شده است. زیرا الزوراء اسم خاصی برای شهر بخصوصی نیست بلکه صفت عامی برای هر شهری است که دارای ویژگیهایی از قبیل؛ شهری عظیم، دارای استحکامات دفاعی و رفاهی مناسب، ساختمانهایی مجلل و زیبا و برافراشته و در یک کلمه منحصر بفرد و کم نظیر در دوران خود باشد. لذا بسیاری از شهرهای بزرگ امروزی دنیا از قبیل؛ ، ، ، ، ، و... را نیز می‌توان دارالزوراء نامید. چنانکه زمانی بغداد دارای چنین تمایزاتی نسبت به سایر شهرها بوده است و زمانی هم فرا خواهد رسید که تهران در مقایسه با سایر شهرهای دنیا چنان با شکوه و عظمت ظاهری خواهد گردید که باید آنرا دارالزوراء نامید.) ۵) بازخورد بازگوئی اینها در حال حاضر که این شهر مرکز است و فراوانی هم در داخل و خارج دارد تحلیل دیگر ما خواهد بود و اینکه آیا به است و تنقیص و آن نیست؟ قاعدتاً تبلیغ و برجسته‌سازی اینها چندان وجاهتی ندارد ولیکن هم اکنون وقتی کتابهایی در دسترس عموم مردم ما هست که مشتمل بر چنین روایاتی هستند، اطلاع محترم تهران از آنها که ضرورت قطعی دارد تا چنانچه لازمست ما را (قبل از تشویش آنها توسط دشمنان) با آمادگی قبلی به درستی توجیه نمایند وگرنه که بجای نکوهش بنده و تحقیر و توهین در حق امثال بنده (که چرا اینها را در اینجا گفتید؟!) آیا بهتر نیست که آقایان از دستگاههای ذیربط جمع‌آوری و سانسور چنین کتابها و منابعی را خواستار شوند؟ خصوصاً که ممکن است از هم باشند! در عین حال باید دقت کنیم که حساب تهران غیر از کل و شهرهای دیگر آنست. خصوصاً که تعدادی از یاران مخصوص (عج) از و خواهند بود که چندان فاصله‌ای هم با تهران ندارند. حتی در جایی هم دیدم که (فرمانده کل قوای (عج) که ضربه بسیار سنگین و فلج کننده‌ای بر لشگریان وارد می‌سازد) مردی از اهالی تهران است. فتأمل! همچنین ملاحظه روایات ذیل در این خصوص خالی از فایده نبوده و دلیلی است بر اسرائیلیات نبودن این ملاحم: ... ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۲۴ 🌐 کانال 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 گروه 👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻 @SMHM212 آینده شوم تهران! (قسمت ۰۳): شاید مراد از ، اهل «کلان‌شهر تهران» باشد که وسعت آن قاعدتاً تا «کهن‌شهر ری» امتداد یافته و به همدیگر متصل هستند و شاید هم بعد از ، نوبت همان اهل ری باشد که (العیاذ بالله) به جنگ با (ع) برخیزند! سقوط اخلاقی تهران؛ توهم یا واقعیت؟! «مراعات » موضوعی بود که جناب حجه‌الاسلام والمسلمین ابوترابی‌فرد آنرا در سخنرانی جلسه ۱۳۹۰/۱۲/۷ (= در آستانه دوره نهم ) محترم ، مورد توجه و اشاعه آن توسط محترم را مورد مطالبه بحق خود قرار دادند و به نمونه‌هایی از بداخلاقی‌های تبلیغاتی هم اشاره کردند که در واقع ترسیمی شکوِه‌آمیز از «سقوط اخلاقی برخی از رسانه‌ها در امر خطیر انتخابات» بود و بنده هم برای تأکید بر «حسن انتخاب موضوع و ضرورت پیگیری جدی آن» جسارتاً عرض کردم که؛ البته ما فراتر از سطح رسانه‌هاست و ظاهراً بسیاری از و عموم را هم فرا گرفته است. خصوصاً که مختص ایام انتخابات هم نیست و متأسفانه یک مسئله جاری و فراگیری است و بنظر می‌رسد که روز افزون هم خواهد شد و جدّاً لازمست که ضمن آسیب‌شناسی، هشدارباش در این حوزه تبدیل به امر مستمری گردد و باید در اندیشه طرحهای بنیادی و ممتدی باشد. خصوصاً در تهران که آینده بسیار اسفباری دارد و اگر از این «سقوط اخلاقی دارای روند فزاینده» پیشگیری نشود، طبق برخی از روایات منسوب به (ع)؛ (بعداز بار اول که در شکست) برای بار دوم در تهران شکسته خواهد شد! در زمره (عج) حتی یکنفر هم از تهران نخواهد بود. از لحاظ ، و ، تهران تبدیل به «ام‌القرای ظلم و فساد» خواهد شد و از لحاظ ، جایگزین گردیده و در فرجام، چیزی نخواهد شد جز مظهری از «لقمه‌های حرام و نطفه‌های حرام» و در نتیجه از طوائف ۱۳گانه دشمنان سرسخت (عج) به شمار خواهند رفت و لذا عمق تا آنجاست که تهران از امام(عج) تلقی شده و تا نابود نگردد (ع) ظهور نخواهند کرد! چنین است که خرابی آن از آنحضرت می‌باشد و مقاومت در برابر سیل آن بیهوده است و باید با نگرانی از آن گریخت و... صحّت این ادعاهای تند و تیز بنده شدیداً مورد تکذیب و انکار و بالتبع اشاره به آنها مورد اعتراض شدید اکثریّت علماء حاضر در جلسه قرار گرفت و متأسفانه چنان جنجالی بپا شد که اصل مطلب بنده که «هشدار نسبت به تهران» و ضرورت «تلاش برای بررسی و پیشگیری از سقوط اخلاقی بیشتر» بود به محاق افتاد و ردّ «اتهامات بنده به تهران» (ولو در آینده دور آن) موضوعیت پیدا کرد و فاضلی هم گفت: اینها مال است که اشاره به بغداد دارد! و... و گویا آقایان فراموش کردند که: ـ «وضعیّت روزافزون واقعی و عاطفی» در جامعه، در حال ورود به حالت بحرانی است و اگر فروکش نکند مقدمات شومی را برای این شهر رقم خواهد زد. ـ «روند افزایش اختلاس‌های میلیاردی» (از ۱۲۰ به ۳٫۰۰۰) از بیماری‌های اقتصادی و اخلاقی ما حکایت دارد که اگر قاطعانه محو نگردد ... [مبلغ سه همتی که اشاره شده بزرگترین اختلاس لو رفته تا سال ۱۳۹۰ بوده که زمان سخنرانی بنده بوده] ـ «بداخلاقی‌های انتخاباتی» مستتر در محافل و رسانه‌های جمعی ما حتی از طرف شخص خود کاندیداها بسیار تأثر و تأسف‌انگیز است و اگر اصلاح نشود ... ـ ووو... و امثالهم که همگی نشان از آن دارد که گرداب پدیده تهدید کننده‌ای برای است و این همه را به کام خود خواهد کشید. آری این مسائل را (که بسیاری از مظاهر و مصادیق زشت آنرا خود آقایان هم بارها و بارها در همین جلسات مورد اشاره قرار داده و شکایت‌ها کرده‌اند) فراموش کردند و به زعم خود، بی‌حرمتی! بنده به این جلسه معزز و معظم را محکوم نمودند و حتی برخی در حق بنده توهین هم روا داشتند و... تا آنجا که جناب (مردد در صحّت ادعاهای بنده و نامیدن آنها) عالمانه از بنده خواستند که در این خصوص (اصرار در وهم و دروغ و تهمت نبودن مذکور) مکفی به عمل آورده و خیال خود و دیگران را راحت نمایم. لذا حسب‌الامر معظم‌له این سلسله نوشتار پژوهشی را تدریجاً تقدیم حضور سرورانم می‌کنم و بدینوسیله از یکایک عزیزان هم می‌خواهم که گفته‌های بنده را در حدّ پندارهای یک کودک خیالاتی پنداشته و فقط همینقدر ترتیب اثر بدهند که خود مطمئن گردند این حرفهای نگران‌کننده اوهامی بیش نیستند و اتفاقاً بنده هم بسیار خوشحال خواهم شد که پوچ بودن این اتهامات اثبات گردد. والامر الیکم ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۲۴ 🌐 کانال 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 گروه 👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻 @SMHM212 آینده شوم تهران! (قسمت ۰۴): اوضاع کوفه، نجف، ری و قم عن الصادق(ع) قال: ستخلو کوفه من المؤمنین و یأزر عنها العلم کما تأزر الحیه فی جحرها ثم یظهر العلم ببلده یقال لها قم و تصیر معدنا للعلم و الفضل حتی لایبقی فی الارض مستضعف فی الدین حتی المخدرات فی الحجال و ذالک عند قرب قائمنا فیجعل الله قماً و اهله قائمین مقام الحجه و لولا ذالک لساخت الارض باهلها و لم تبق فی الارض حجه فیفیض العلم منه الی سائر البلاد فی المشرق و المغرب فیتم حجه الله علی الخلق حتی لایبقی احد علی الارض لم یبلغ الیه الدین و العلم ثم یظهر القائم علیه السلام و یصیر سبباً لنقمه الله و سخطه علی العباد لأن الله لا ینتقم من العباد الا بعد انکارهم حجته». (منتخب الاثر/ لطف الله صافی گلپایگانی/ص۴۴۳) ترجمه: از (ع) روایت شده که فرمودند: به زودی شهر از خالی می‌گردد. علم و دانش مانند ماری که در سوراخ خویش مخفی شود از آن شهر پر بسته و اثری از آن دیده نمی‌شود. بعداً در شهر ظاهر می‌شود و آن شهر مرکز نشر دانش و فضل می‌شود و از آنجا به سایر شهرها پخش می‌شود، به نحوی که نادانی در زمین باقی نخواهد ماند؛ حتی زنان در حجله. این جریان نزدیک ما به وقوع خواهد پیوست. پس خدا شهر قم و اهلش را به منزله قرار می‌دهد و اگر این‌طور نبود هر آینه زمین اهلش را فرو می‌برد و حجتی باقی نمی‌ماند. علم و دانش از قم به تمام شهرها در شرق و غرب عالم پخش می‌گردد و حجت بر تمام می‌شود تا این که در زمین، احدی پیدا نشود که علم و دین به گوشش نرسیده باشد و بعد از آن ما می‌کند و اسباب عذاب و سخط خداوند بر آنان مهیا و آماده می‌شود زیرا خدا هنگامی از بندگانش انتقام می‌گیرد که حجت او را منکر گردند. (نشانه‌های پایان/ ص۵۳۸/ چاپ۱۳۸۱/ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) عن علی بن الحسین(ع) قال: فقد العلم عن النجف و ظهوره فی بلده قم و الری دلیل علی ظهور القائم علیه‌السلام». (تذکره المهدی نقل از بیان‌الائمه و مجمع‌النورین/ص۱۲۸) ترجمه: از (ع) روایت شده است که فرمودند: ناپدید شدن از و پدیدار شدنش در شهرهای قم و دلیل بر [نزدیکی] ظهور علیه‌السلام خواهد بود. (نشانه‌های پایان/ ص۵۳۷/ چاپ۱۳۸۱/ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) عن الصادق(ع) قال: «قم بلدنا و بلد شیعتنا مطهرهً مقدسهً قبلت ولایتنا اهل‌البیت لایریدهم جبار بسوء إلا عجلت عقوبته ما لم یخونوا اخوانهم فإذا فعلوا ذالک سلط الله علیهم جبابره سوء اما إنهم انصار قائمنا و رعاه حقنا» ثم رفع رأسه الی‌السماء و قال: «اعصمهم من کل فتنه نجّهم من کل هلکه». (سفینة البحار/ ج۲/ ص۴۴۷) ترجمه: از (ع) روایت شده است که فرمودند: شهر ما و شهر ماست که شهری پاک و مقدس است. دوستی ما را پذیرفتند و جباری قصد بدی به ایشان نمی‌کند مگر آنکه زود به کیفر می‌رسد تا آنگاه که به برادران‌شان خیانت نکنند پس هر گاه چنین کنند، خدا را بر آنان مسلط گرداند. بدانید قم ما و رعایت‌کنندگان خواهند بود. سپس آنحضرت سر خود را به آسمان بالا برد و گفت: (خدایا) از هر فتنه‌ای نگه‌شان دار و از هر هلاکت و تباهی رهاشان فرما. (نشانه‌های پایان/ ص۵۳۷/ چاپ۱۳۸۱/ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) عن الصادق(ع) قال: «اذا اصابتکم بلیه و عنآء فعلیکم بقم فانه مأوی الفاطمیین و مستراح المؤمنین و سیأتی زمان ینفر اولیاءنا و محبونا عنا و یبعدون منا و ذالک مصلحه لهم لکیلا یعرفوا بولایتنا و یحقنوا بذالک دمائهم و اموالهم و ما أراد أحد بقم و اهله سؤءً إلا اذله الله و ابعده من رحمته». (سفینة البحار/ ج۲/ ص۴۴۶) ترجمه: از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمودند: هر گاه به شما بلا و رنجی رسد، بر شما لازمست که به قم روید زیرا پناهگاه کسانی است که از باشند و آسایشگاه خواهد بود و زمانی فراخواهد رسید که و ارادتمندان ما از ما کوچ می‌کنند و دوری می‌گزینند و این کار برایشان است که شناخته نشوند و خون‌ها و مال‌هاشان را مصون دارند و هیچ‌کس قصد بدی به قم و مردمش نمی‌کند مگر آن که خدا خوارش کند و از خود دورش سازد. (نشانه‌های پایان/ ص۵۳۶/ چاپ۱۳۸۱/ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) ... ادامه دارد ... لطفاً نظرات صائب خویش را اهداء و منعکس فرمائید. والسلام حم 1327794ـ0935 پایان مقاله اول❌ ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۲۴ 🌐 کانال 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 گروه 👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 آینده شوم تهران! (قسمت ۰۵): بسمه تعالی تهران در روایات دینی (((مقاله دوم))) (علیه‌السلام) در باره در می‌فرماید: تهران به حدی می‌رسد که: کاخ‌هایش چون کاخ‌های بهشتی می‌شود و زنانش چون می‌گردند. لباس‌های را می‌پوشند، خود را به در می‌آورند، بر زین‌ها [زین اسب؟ زین دوچرخه؟ زین موتور؟] سوار می‌شوند، به همسران خود تمکین نمی‌کنند و درآمد شوهران‌شان آن‌ها را کفاف نمی‌دهد. از آن‌ها به قلّه کوه‌ها فرار کنید و همانند روباهی که بچه‌های خود را برداشته‌اند و از لانه‌ای به لانه‌ای می‌گریزند، کودکان خود را برداشته، از پناهگاهی به پناهگاهی بگریزید. (فرهنگ موعودنامه چاپ ۲۴ سال۱۳۹۰ ص۲۳۶ بنقل از: الزام‌الناصب ص۱۸۳؛ منتخب‌الاثر ص۴۳۰؛ بحارالانوار ج۵۲، ص۲۵۸؛ روزگار رهایی ج۲، ص۷۶۲) *** همچنانکه در قسمت قبل اشاره شد، دوران نزدیک به زمان (عج) طبق اشاره دهها جلد و مقارن با علائمی است که آنها را می‌نامند. یعنی اینکه آقا اصلاً بصورت ناگهانی نیست بلکه با علامتهای متعددی همراه خواهد بود. این در مورد اشاره قرار گرفته و تاکنون تفاسیر مختلفی هم از آنها به عمل آمده است. ولیکن اگر قدری بیشتر دقت کنیم بخوبی متوجه می‌شویم مفهوم دیگری هم موضوعیّت دارد که عبارتست از !! یعنی یک سلسله مسائلی هم هست که مانع ظهور امام زمان (علیه‌السلام) هستند. همچنانکه نیز دشمنان و مخالفینی دارد و لذا در تحقق خود با موانعی مواجه هست که دوازده فرقه از آنها را (تحت عنوان 👈موانع تحقق جمهوری اسلامی👉) در مقالات قبلی بر شمردیم. ظهور آقا هم موانعی دارد. یکی از بزرگترین موانع ظهور (عج) «اهالی شهر تهران» هستند. شاید باور این مسئله برای ما تهران‌نشینان قدری سخت باشد؛ آنهم در این عصر خاصی که اهالی آن به امامشان می‌بالند ولیکن واقعیت بسیار تلخی است که نیازمند تأمل و کالبدشکافی و آسیب‌شناسی است. عمق تا آنجاست که «تهران تا خراب نشود امام نخواهد آمد»! و این مسئله بسیار تلخ و گران، براستی خیلی عجیب و شگفت‌انگیز است! روایتی داریم مبنی بر اینکه که در آخرالزمان ۱۳ طایفه و شهر با امام زمان(علیه‌السلام) به شدت دشمنی و خصومت خواهند ورزید که یکی از آنها اهالی شهر تهران هستند. حالا بفرمایید که شما حضار [وعاظ] محترم تهرانی کجای کارید؟! ما ساکن و شاغل در این شهر بدفرجام هستیم و در معرض این قرار داریم. مردمی که پرچمدار (ص) و است و کمتر کوی و برزنی در آنست که و کمتر محله‌ای هست که نداشته باشد و مردمانش اینهمه و دارند و ندای و فریاد یا امام زمان؛ یا امام زمانشان بر آسمان بلند است و یکروز قطع نمی‌شود و هر معبری هم به نام نامی شهیدی مزین و معطر است و... چگونه می‌شود که تبدیل به زمان(عج) خواهند شد؟! بسیار قابل تأمل و عبرت‌انگیز است. باید کنیم تا بدائی رخ دهد. روایات حاکی از آنست که تا مردم این شهر خفه نشوند آقا ظهور نمی‌کنند! ولیکن مسئله اینجاست که قبل از اتفاقاتی واقع خواهند گشت که حائز اهمیت می‌باشند. یعنی اینطور نیست که یک‌شبه تبدیل شوند به دشمنان قسم خورده آنحضرت. بلکه متأثر از فتنه‌ها و پروسه‌های متعددی بوده و به چنان و پستی خواهند رسید. بیهوده نیست که از یاران امام زمان(عج) حتی یک‌نفرشان از تهران نیست. اگرچه تعداد قابل توجهی از آنان و بلکه اکثرشان از هستند. اما ایران یکطرف و تهران یک طرف! اگرچه طبق روایتی از هم لشگری (۷۰ هزار نفری) برای جنگیدن با امام زمان حرکت خواهد کرد و تا حمله خواهند کرد! تحقیقات حاکی از آنست که تقابل و خصومت دشمنان امام زمان و دشمنان ریشه در دو مسئله دارد یکی و دیگری . کسی که نطفه‌اش باشد یا لقمه‌اش حرام باشد و بلکه هر دو (زیرا لقمه حرام به نطفه حرام هم می‌کشد و بالعکس) مطمئناً سرانجامی جز مقابله و مقاتله با (عج) و نیابت عامه و ندارد. البته در روایات مربوط به تهران موارد متعددی بیان شده است که همه آنها دست به دست هم می‌دهند تا به یک و وحشتناکی دچار شوند. نتیجه این بسیار خطرناک مردم تهران، تشکیل شورایی در این شهر است که بزرگترین شاهکار آن قانونی خواهد بود که طبق بیان دیگری از امام صادق(ع) با آن (= ) برای بار دوم در اینجا شکسته خواهد شد. ...ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۲۴ 🌐کانال👈حیفه نبینی👉 💠 🎲گروه👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 آینده شوم تهران! (قسمت ۰۶): ! در امتداد «پلید و اسلام‌شکن گشتن تهران» مسئله کوچکی نیست که و ما بخواهد از کنار آن بسادگی عبور نماید. آیا آن در حذف رسمیّت در است؟ چنانکه امروز هم این زمزمه‌ها جسته و گریخته به گوش می‌رسد! یا از آنست؟ شاید هم (نعوذبالله) تصویب می‌کنند که اسم و نشان بردن از (علیه و علی آبآئه الصلوات و السلام) و دعا کردن برای ظهورش جرم است! شاید هم (زبانم لال) مسئله‌ای معطوف به حذف باشد! کدامیک؟ اما چه فرقی می‌کند؟ هر کدام که باشد شامل الباقی آنها هم هست. اینطور نیست؟ البته لازمست دقت کنیم که وقتی صحابی حاضر از (ع) راجع به اولین باری که می‌شکند می‌پرسد، امام به «شورای سقیفه» اشاره می‌کنند. با توجه به اینکه جنس کارکرد شورای سقیفه، و محروم ساختن جامعه از (ع) بود براحتی می‌توان حدس زد که کارکرد «شورای تهران» هم از همان جنس خواهد بود یعنی محروم کردن مردم از «نعمت عظمای ولایت فقیه» و غصب «مقام امامت جامعه» (العیاذ بالله). اگرچه با توجه به قرارداشتن اسم در «دشمنان ۱۳گانه امام زمان» و همردیف و همجنس بودن عملکرد «شورای سقیفه» با «شورای تهران» به این نتیجه هم می‌توان رسید که مشکل اصلی تهرانی‌ها در این خصوص خود امام زمان(ع) و نوّاب عام آنحضرت (ایّدهم الله تعالی) هستند و مدیریّت و جامعه که بر نمی‌تابند! اما باید دقت کنیم که اعضای آن شورای کذایی و مردمانی که آنها را انتخاب خواهند کرد ناگهان به این نتیجه نمی‌رسند بلکه امری است که تدریجاً رخ خواهد داد. یعنی مردم گام به گام را پیروی می‌کنند و سرانجام به درجه‌ای از پستی و می‌رسند که در مقابل و امامت می‌ایستند و آنرا حذف می‌کنند! با است که شکسته می‌شود. گامها و مسیرهای که مردم می‌پیمایند و امام(ع) آنها را یکی یکی بر می‌شمارند، موارد متعددی است که عمدتاً [سلطه] و [بر اهالی و تهران] هستند و توضیح آنها فرصت دیگری را می‌طلبد ولیکن حائز اهمیّت است که بدانیم (همانطور که از روایت مذکور هم معلوم است)؛ متأسفانه ، پیشتاز این و تهران هستند و در سوق دادن مردمان این شهر بسوی «ضدیّت با امام زمان» را بر عهده خواهند داشت و اکثریت اهالی آنرا به ، و خواهند افکند. [در سال ۱۳۹۰ که این سخنرانی و این مقاله بنده در مطرح شد، هنوز خبری از نبود] آنچه که در این مجال مد نظر ماست صرفاً آگاهی به این مطلب است که آینده این شهر بسیار شوم و خطرناک است. اگرچه باید گفت که هیچ آینده‌ای از لحاظ پایایی برای آن قابل تصور نیست! زیرا در روایتی هم داریم؛ زمانی می‌رسد که کاروانی از سرزمینی در حال عبور هستند و تعدادی از مسافرین برای بقیه نقل می‌کنند که در اینجا زمانی شهر بزرگی بوده به نام تهران! عده دیگری هم جواب می‌دهند که این حرفها افسانه‌ای بیش نیستند! و عده‌ای هم می‌پرسند که اگر اینجا شهر بزرگی بوده پس چرا هیچ اثری و علامتی از آن کاخها و بناهای برافراشته باقی نمانده است؟! حالا شما هی بروید در این شهر قصر بسازید و برج‌های سر به فلک کشیده و خیلی کارهای دیگر! حالا تکلیف ما بعنوان اهالی تهران و بعنوان شیعیان (ع) و امام زمان(عج) در این شهر و نسبت به این شهر چیست؟ صحابی از امام می‌پرسد: چنانکه من به چنین شهری برخورد کردم تکلیفم چیست؟ امام علیه‌السلام می‌فرمایند: «فرّوا منها» از آن شهر فرار کنید، «کالثعلب باشباله» همچون روباهی که بچه‌هایش را از خطر دور می‌سازد و از زیر تخته سنگی به زیر تخته سنگ دیگری به دندان می‌کشد تا آنها را به محل امنی برساند. فرار کنید که این شهر جای ماندن و زندگی شرافتمندانه و بلکه اساساً محلی برای زیست نیست. یعنی به دو علت باید از این شهر بگریزید: یکی بخاطر و پلید و و فضاحت‌باری که در آن به بار خواهد آمد و دیگری بخاطر آنکه این شهر پایداری ندارد و دیر یا زود خواهد شد. یعنی خرابی فقط نیست بلکه هم رخ خواهد داد. ماندن در این شهر حماقت و خیانت و جنایت است. نسلتان را بردارید و بگریزید و تا می‌توانید از آن دور شوید. آنهم نه به شهرهای دیگر بلکه به بالای قله کوهها که در آنزمان ظاهراً از همه جا أمن‌تر و مطمئن‌تر خواهند بود! ..ادامه دارد. ؛ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۲۴ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻 @SMHM212 آینده شوم تهران! (قسمت ۰۷): لزومی هم ندارد که را در دشمنان بیرونی ببینید (لااقل به این زودیها) زیرا اول باید آن صورت بگیرد. ظاهراً خرابی آن به غرق شدن این شهر در متعفنی است که خود پدید می آورند. شاید هم در پی یک سنگین رخ بدهد که اتفاقاً یکی از تهدیدات جدی و فعلی این شهر هم است. بنده چند سال پیش شنیدم که حتی گروهی ژاپنی از متخصصین زلزله وقتی دعوت شدند که زلزله احتمالی تهران را مورد بررسی علمی قرار بدهند و قرار بوده که دو ماه در اینجا مطالعه میدانی داشته باشند ناگهان بعد از دو هفته عازم فرودگاه می‌شوند تا را ترک کنند. آنها قراردادشان را عملاً ابطال می‌کنند و می‌گویند حضور در این شهر دیوانگی است! تهران یک بیش نیست که هر لحظه ممکن است همه اهالی آنرا معدوم سازد! [طبق برخی مطالعات؛ طبقات زیرین ، همانند غار و مغاره، خالی است و پیش‌بینی می‌شود که طاقدیس‌های آن، روزی درهم شکسته و کل کلانشهر تهران (العیاذ بالله) در قعر زمین که مملو از است، فرو می‌رود! و لذا تا تهران از صفحه روزگار، و و متعفن و آن، نشوند، (عج) هم تشریف فرما نخواهند شد!] البته اگر را ملاک تصمیم‌گیری خود بدانیم فعلاً جای نگرانی نیست زیرا هنوز آن تشکیل نشده و هنوز تبدیل به نشده است! و هنوز ... اگرچه سایر مقدمات منتهی به این مسائل در حال شکل‌گیری هستند و بنده نشانه‌های آنها را آشکارا می‌بینم و برای شما هم خواهم گفت. شاید کسی گمان کند که این روایات معتبر نباشند. چه بسا ممکن است که فرضاً روزی کسی آمده به تهران و در اینجا مورد اذیت و آزار اراذل و اوباش آن قرار گرفته و از جانب دیگران هم حمایتی نشده و دستی هم به قلم داشته و لذا نشسته در وصف این شهر و مردمانش چنین حرفهایی را نوشته! آیا چنین چیزی یا امثال آن در میان بوده است؟ باید عرض کنم که خیر! زیرا بخشی از این روایات در کتبی مثل ، و درج شده‌اند؛ کتابهایی که قبل از بوجود آمدن تهران (بعنوان شهر) تألیف گشته‌اند. تهران حدود ۳۰۰ سال است که شهر شده و از خود اسم در کرده وگرنه در زمان نوشتن آن کتابها معلوم نیست حتی یک روستای کوچکی بوده است. مطلب دیگر نامیدن این شهر در برخی از روایات است و اینکه در تفسیر آن از هم اسم برده شده (و جالب آنکه اسم تیم ملی هم در حال حاضر است!) ولیکن بازهم متأسفم که به‌اطلاع برسانم خیر! این ، خود تهران است. زیرا (ع) نشانی دقیقی می‌دهند و صریحاً می‌فرمایند: در آینده شهری بنا نهاده خواهد شد در حوالی (سرزمین و در آنزمان مشهور بوده و شهر ری وجود خارجی داشته و حتی عمربن‌سعد (علیه اللعنة) در رؤیای استانداری آن تن به مشارکت و آغاز در قتل (ع) داد)، آدرس شفاف‌تری می‌دهند: در دامنه کوهی بلند و «تسمی بالطهران»! تهران نامیده خواهد شد. آیا کوهی بلندتر از کوههای شمال تهران و دامنه در حوالی ری سراغ دارید. آری همینجاست. همین شهری که بنده و شما آن به شمار می‌رویم! و فراموش نکنیم که امام صادق(ع) بعد از آدرسي‌كه مي‌دهند (در مضمون «في حوالي الري ... تبني ... بلدة ... تسمي بالطهران» يعني در آينده شهري بنياد نهاده خواهد شد در حومه شهر ري و در دامنه كوهي بزرگ كه ناميده خواهد شد)، در باره طهران فرموده‌اند؛ «فـرّوا منـها» (از آنجا فرار كنيد). یعنی هر گونه مقاومتی هم بی‌فایده است! حال اگر این روایت باشد و ما واعظین که مقتدایمان امام صادق(ع) است آیا مکلفیم که این را به اطلاع برسانیم یا خیر؟! و چگونه این کار را به انجام برسانیم؟ فرار از تهران به کجا؟! سرانجام چیست؟ روایات می‌گویند: «[سید] در پی نبرد با وی وارد می‌شود و نیروهای یمنی و جهت رویاروی با سفیانی وارد عمل می‌شوند و از چنین ظاهر می‌شود که نقش نیروهای یمن در نبرد سفیانی، نقش پشتیبانی از نیروهای ایرانی است؛ زیرا از لحن اخبار چنین فهمیده می‌شود که طرف درگیر با سفیانی، مردم مشرق‌زمین یعنی و هستند و گویا یمنی‌ها پس از یاری رساندن به آنان به باز می‌گردند.» (فرهنگ الفبایی مهدویت؛ موعودنامه/ چاپ۲۴/ مجتبی تونه‌ای/۱۳۹۰/ ص۷۸۵) ... ادامه دارد. 👌تذکر: این مقاله در سال ۱۳۹۰ تألیف شده (که بازنویسی بنده در همان سال بود که در محل انجام گرفت و مورد اعتراض شدید واقع شد!) و نکات داخل کروشه [...] را جهت توضیحات بیشتر، امروز بر آن‌ها افزودم. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۲۴ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻 @SMHM212 آینده شوم تهران! (قسمت ۰۸): بنابراین (باستثناء و !) یاوران اصلی (عج) هستند. لذا «تهران‌گریزان» می‌توانند در هر کدام از شهرهای (بویژه و شهرهای زیارتی) مقیم گردند. خارج از ایران، نیز سرزمین قابل توصیه‌ای است و گزینه دوم را تشکیل می‌دهد. کتاب مذکور همچنین در صفحات ۱۴۷ و ۱۴۸ خود (بنقل از ابن‌حمّاد، ص۸۵؛ عقدالدرر ص۱۲۹ (منقول از چشم‌اندازی به (عج)، طبسی) و ص۳۱۵؛ ج۵۲، ص۳۶۹ و نیز ص۱۴۶) آورده است: از فهمیده می‌شود که تعداد قابل توجهی از سپاهیان مخصوص و ارتش بزرگ (ع) از ایرانیان هستند و از آنان با تعبیرهای طرفداران ، ، اهل ، ، گنج‌های ، یاران درفش‌های سیاه، قمی‌ها، سرخ‌رویان، و... یاد شده است. (ع) می‌فرماید: «نیروهایی با پرچم‌های سیاه ـ که از قیام کرده‌اند ـ در فرود می‌آیند و هنگامی که (ع) در شهر ظهور می‌کند، با آن‌حضرت می‌کنند.» و نیز فرمود: «یاران (ع) ۳۱۳ نفرند و از فرزندان (غیر عرب) می‌باشند.» هرچند عجم به غیر عرب گفته می‌شود، ولی به‌طور قطع، ایرانیان را نیز در بر می‌گیرد. بر اساس روایاتی دیگر، در زمینه‌سازی عملیاتی که پیش از و به هنگام (ع) صورت می‌گیرد، ایرانیان نقش اساسی دارند و تعداد فراوانی از جنگ‌آوران را تشکیل می‌دهند. در خطبه‌ای که (ع) در باره (ع) و ملیّت آن‌ها، ایراد کرده است، نام برخی از شهرهای ایران ذکر شده است. اصبغ بن نباته می‌گوید: (ع) خطبه‌ای ایراد کرد و در ضمن آن، حضرت مهدی(ع) و یارانش را ـ که همراه حضرت قیام می‌کنند ـ برشمرد و فرمودند: «از یک‌نفر؛ از یک‌نفر؛ از سه‌نفر بنامهای حفص، یعقوب و علی؛ از چهار نفر بنام‌های موسی، علی، عبدالله و غلفان؛ از یک‌نفر بنام قدیم؛ از یک‌نفر بنام عبدالرزاق؛ از سه‌نفر بنامهای جعفر، اسحاق و موسی؛ از ده نفر که هم‌نام (ص) هستند (و در حدیثی دیگر هجده نفر ذکر شده است)؛ از یک‌نفر؛ از خراسان یک‌نفر بنام درید و نیز پنج نفر که هم‌نام هستند؛ از یک‌نفر؛ از جرجان() یک‌نفر؛ از یک‌نفر، از یک‌نفر؛ از یک‌نفر؛ از طالقان بیست و چهار نفر؛ از دو نفر؛ از یک‌نفر؛ از یک‌نفر؛ از یک‌نفر؛ از سه‌نفر؛ از یک‌نفر؛ از یک‌نفر؛ از سه‌نفر؛ از یک‌نفر». سپس فرمود: «(ص) ۳۱۳ نفر از (ع) به تعداد را برای من برشمرد و فرمود: خداوند آنان را، در کم‌تر از یک چشم بر هم زدن از و زمین، در کنار گرد می‌آورد.» همانطور که ملاحظه می‌شود در عین حالی که دهها نفر از یاران ۳۱۳ نفره امام(ع) از جای جای ایران(کنونی) هستند ولیکن حتی یکنفرشان هم از نیست! ضمناً تعداد چشمگیری از ارتش ۴۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ نفری که برای نبرد با در منطقه شمالی مستقر خواهد شد ایرانیان هستند. اللهم عجّل لولیک الفرج والسلام حسینی منتظر 1327794ـ 0935 تهران - ۱۳۹۱ پایان مقاله دوم❌ ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۲۴ 🌐 کانال 👈حیفه نبینی/یک از هزاران👉 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی 👈محل نظرات👉 🙏