eitaa logo
نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
462 دنبال‌کننده
133 عکس
101 ویدیو
2 فایل
کانال دوم ما ✳️اَحاديث ناب۱۴معصوم✳️ @Ahaadith_Ahlebait قال الامام صادق علیه السلام: کسی که احادیث ما را در دل شیعیان ما جای می دهد از هزار عابد برترست. 📚اصول کافی جلد۱صفحه۳۳ #کپی با ذکر #صلوات 💫 @ya_amiralmomenin110 💫 خادم کانال @Amirovisi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 226 بیعت هاشم 🍂🔹 اشاره ۱۰۳. علیه السلام را وادار به کردند و حضرت علیهاالسلام چه ؟ 🌺🌸 جواب ابتدا ابوبکر برای عمر پیغام فرستاد که برود و از علی علیه السلام و بنی هاشم بیعت بگیرد و اگر قبول نکردند با آنها جنگ نماید. عمر به همراه عده ای به خانه امیرالمؤمنین علیه السلام رفتند و گفتند: بیرون بیایید و بیعت کنید و اگر نه خانه و اهل آن را می‌سوزانیم. در آن حال فاطمه علیهاالسلام فرمودند: «یا ابتا یا رسول الله ماذا لقینا بعدک من ابن الخطاب و ابن ابی قحافه؟ » ای پدر! ای رسول خدا صلی الله علیه و آله، بعد از تو از عمر بن خطاب و پسر ابی قحافه چه‌ها به ما می‌رسد و چگونه با ما ملاقات کردند! به هر حال عمر و همراهانش علی علیه السلام را به اجبار از خانه بیرون آوردند و به ایشان گفتند: بیعت کن. ایشان فرمودند: اگر بیعت نکنم چه می‌کنید؟ گفتند: به خدا قسم گردنت را می‌زنیم. ایشان فرمودند: آیا بنده خدا و برادر رسول خدا صلی الله علیه و آله را می‌خواهید بکشید؟ عمر گفت: تو برادر رسول خدا صلی الله علیه و آله نیستی. خلاصه علی علیه السلام را به سمت مسجد می‌کشیدند و می‌بردند و به نزد ابوبکر بردند. او گفت: بیعت کن. آن حضرت فرمودند: من بیشتر از شما سزاوار این مقام هستم و حق من است و هرگز با شما بیعت نمی کنم... سپس ایشان به خانه برگشتند و بیعت نکردند تا زمانی که حضرت زهرا علیهاالسلام وفات نمودند. بعد از آن خانه نشین شده و مشغول جمع آوری قرآن شدند. وقتی علی علیه السلام را به مسجد می‌بردند، حضرت زهرا علیهاالسلام و عده ای از زنان شیون و ناله می‌کردند. حضرت زهرا علیهاالسلام فرمودند: خوب زود بر خانه اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله هجوم وغارت بردید. به خدا قسم، هرگز با عمر حرف نخواهم زد تا زمانی که خداوند را ملاقات نمایم. و چنین کردند. «فاطمه علیهاالسلام در حالت غضب ابوبکر را ترک کردند و در همان حال باقی ماندند و با او حرف نزدند تا وفات نمودند. » [۱] هاشم و 🍃🔸 اشاره ۱۰۴. آیا علیه السلام و بنی هاشم را کردند؟ ؟ 🌸🌺 جواب قبول کردند ولی بعد از شش ماه و بعد از تهدید و فشار و زور و قتل و اهانت‌هایی که به آنها وارد شد و محرومیت‌هایی که برای ایشان ایجاد کردند. چنانچه نقل است: «فلم یبایع علی علیه السلام حتی ماتت فاطمه علیهاالسلام. »؛ [۱] علی علیه السلام بیعت نکرد تا فاطمه علیهاالسلام از دنیا رفت. «و لم یبایعه احد من بنی هاشم حتی ماتت فاطمه»؛ [۲] هیچ کدام از بنی هاشم (با ابوبکر) بیعت نکردند تا فاطمه علیهاالسلام از دنیا رفت. قول یا قول ؟ 🍂🔹 اشاره ۱۰۵. چون بدون اجماع معین ، پس او به برای انتخاب بعدی سند است؟ چون برای خلیفه بعدی اصلاً امت نگرفت! 🌸🌺 جواب اگر چنین حقی برای خلیفه وجود دارد که خلیفه بعدی را خودش انتخاب کند و امت را بعد از خودش سرگردان نگذارد، پس این حق از رسول خدا صلی الله علیه و آله گرفته شد چون آن حضرت بارها و بارها به صورت صریح و کنایه و در دفعات مختلف علی علیه السلام را به عنوان خلیفه و وصی بعد از خود معرفی کردند، ولی قول پیامبر صلی الله علیه و آله به عنوان رسول و فرستاده خدا عملی نشد و قول ایشان سندیّت نداشت. اکنون چگونه می‌توان گفت که قول ابوبکر سندیّت دارد؟! ---------- 📚منابع: [۱]: _ بلاذری: تاریخ: ۲/۲۳، ابن خزابه: غرر، ابن عبدربه: عقد الفرید: ۳/۶۳، ابن قتیبه: تاریخ خلفاء الراشدین: ۱/۱۳، جوهری: سقیفه: ۴۶ و السقیفه و الفدک: ۷۲، طبری: تاریخ: ۲/۴۴۳، مسعودی: مروج الذهب: ۲/۱۰۰، ابن شحنه: حاشیه کامل ابن اثیر: ۲/۳۲۷، مسلم و بخاری: صحیح، ابن ابی الحدید: شرح نهج البلاغه: ۲/۴۵، ۲/۱۹، ۲/۱۱۷، ابن شحنه حنفی: تاریخ روضه المناضر فی اخبار الاوائل و الاواخر: ۷/۱۴۶. [۱]: _ بخاری: صحیح: ۵/۸۲ و ۸۳: باب غزوه خیبر، مسلم بن حجاج: صحیح: ۵/۱۵۳ و ۱۵۴: باب قول النّبی لا نوّرث، ابن قتیبه: الامامة و السیاسة: ۱/۳۱. [۲]: _ مسعودی: مروج الذهب: ۱/۴۱۴. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 226 انتخاب علیه السلام به 🍃🔹 اشاره ۱۰۸. صلی الله علیه و آله چگونه علیه السلام را به خود کردند؟ 🌺🌸 جواب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در میان امّتشان کسی را لایق تر و شایسته تر از امیرالمؤمنین علیه السلام نمی دیدند؛ پس همانطور که حضرت موسی از خدا درخواست کرد که حضرت هارون را به عنوان وزیر و جانشین قرار دهد، از خداوند خواستند تا امیرالمؤمنین علیه السلام را وزیر و شریک ایشان قرار دهد. ابوذر غفّاری و اسماء بنت عمیس نقل می‌کنند: روزی نماز ظهر را در مسجد می‌خواندیم که فقیری آمد و درخواست کمک کرد، هیچ کس به او چیزی نداد. علی علیه السلام که مشغول نماز بودند با دست اشاره به انگشتری که در دستشان بود کردند، فقیر انگشتر را از دستشان درآورد. پیامبر صلی الله علیه و آله که این قضیه را مشاهده کردند سر مبارکشان را به آسمان بلند کردند و فرمودند: پروردگارا! برادرم موسی علیه السلام از تو درخواست کرد و گفت: «خدایا! سینه‌ام را گشاده کن و امر و کار من را (در تبلیغ رسالت) برایم آسان کن. » تا جایی که گفت: «در کارم برادرم هارون را شریک گردان. » پس بر آن حضرت آیه ای را که به حضرت موسی فرموده بود، نازل کرد: «ما درخواست تو را قبول کردیم و به وسیله هارون بازویت را محکم می‌گردانیم و به شما در عالم آن چنان قدرت و حکومت می‌بخشیم که به هیچ صورتی به شما دست پیدا نکنند. » سپس فرمودند: خداوندا! من محمّد برگزیده و پیغمبر تو هستم پس سینه مرا گشاده گردان و امر مرا بر من آسان گردان و از اهل من برای من وزیری قرار بده که آن علی باشد، پشت مرا به وجود او قوی گردان. ابوذر می‌گوید: به خدا قسم، هنوز دعای پیغمبر صلی الله علیه و آله تمام نشده بود که جبرئیل نازل شد و آیه «انّما ولیّکم الله و رسوله» را خواند. به این ترتیب معلوم می‌شود که دعای پیغمبر صلی الله علیه و آله مستجاب شده است و مانند جانشینی حضرت هارون برای حضرت موسی، علی علیه السلام نیز به جانشینی رسول اکرم صلی الله علیه و آله برگزیده شد. » [۱] غیر قابل 🍂🔹 اشاره ۱۰۹. چون « » از دفاع کرده و او را در به رساندن علیه السلام، جزء کوچک و قابل می‌دانند. آیا این است؟ 🌸🌺 جواب خیر، کار یزید پست و ملعون یک خطای کوچک و معمولی نبوده که قابل عفو و گذشت باشد؛ بلکه گناه او گناه کبیره است که فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله و هفتاد نفر از یاران ایشان را شهید کرد و دستور داد تا زنان و بچه‌های بی گناه آنان که از اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله بودند را از این شهر به آن شهر به اسارت ببرند. به علاوه غیر از این گناه عظیم، گناهان بسیاری مرتکب شده که قابل گفتن نیست. 🍃🔸 اشاره ۱۱۰. چون انتخاب توسط وانتخاب توسط عمر و ای خاص بوده تا به انتخاب ، ما باید این انتخاب را نماییم؟ 🌺🌸 جواب خیر، ما نباید کورکورانه این انتخاب را بپذیریم. خلیفه باید معصوم باشد و از طرف خداوند انتخاب شود. 🍂🔹 اشاره ۱۱۱. آیا صلی الله علیه و آله تعداد امام و بعد از را کرده اند؟ 🌺🌸 جواب بله، رسول خدا صلی الله علیه و آله در دفعات مختلف دوازده امام بعد از خود را معرفی کرده اند و علمای اهل سنت نیز این مطلب را در کتابهای خود ثبت کرده اند. یحیی بن حسن در کتاب «عمده» به بیست طریق این موضوع را مطرح نموده که خلفای بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله دوازده نفر هستند و تمام آنها از قریش هستند. در صحیح بخاری از سه طریق، در صحیح مسلم از نُه طریق، در سنن ابی داود از سه طریق و در سنن ترمذی از یک طریق و در جمع بین صحیحین حمیدی از سه طریق خبر داده که خلفا دوازده نفر می‌باشند. » [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: _ ابن مغازلی: مناقب، سیوطی: درّ المنثور: ۴/۲۹۵، ثعلبی: کشف البیان: ۴/۸۱، ابن جوزی: تذکره: ۲۴: ضمن آیه ولایت. [۱]: _ میرسید علی همدانی شافعی: مودة القربی: مودة یازدهم، شیخ سلیمان بلخی حنفی: ینابیع المودة: ۲/۲۱۵ و ۳/۲۸۹، شیخین، ترمذی، ابی داوود و مسلم و... ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 226 ، برای اثبات 🍂🔸 اشاره ۱۴۲. آیا خواستن از که در اموال خود دارد جایز است؟ 🌸🌺 جواب خیر، اولاً: قانون اسلام از کسی که صاحب مال است و تصرّف در اموال خود دارد شاهد نمی خواهد بلکه از مدّعی می‌خواهد که برای اثبات ادعای خود شاهد بیاورد. ثانیاً: در بعضی از احکام عمومی ممکن است استثناء وجود داشته باشد، در اینجا هم آیه شهادت قابل استثناء و جدایی است. مثلاً: زمانی که پیامبر صلی الله علیه و آله با مرد اعرابی معامله خرید و فروش اسب انجام دادند، خزیمة بن ثابت مدّعی رسول خدا صلی الله علیه و آله بود و پیامبر صلی الله علیه و آله شهادت خزیمة بن ثابت را یک نفری قبول کردند. چون شهادت او مساوی شهادت دو نفر عادل بود. بنابراین چون او فرد مؤمن و از صحابی خاصّ آن حضرت بود، شهادتش یک نفری پذیرفته شد و او را ذوالشهادتین خواندند. پس در جایی که فرد مؤمنی استثناء قرار داده می‌شود و شهادتش یک نفری قبول می‌شود، قطعاً شهادت امیرالمؤمنین و حضرت زهرا علیهماالسلام که آیه تطهیر در شأن ایشان نازل شده و معصوم هستند قبول است و قابل استثناء می‌باشد و بدون شک ردّ آنها ردّ خداوند متعال است. 🍂🔸 اشاره ۱۴۳. اگر بخشیده و حضرت علیهاالسلام بود، چرا ایشان ارث کردند و از نحله نزدند؟🌸🌺 جواب در ابتدا حضرت زهرا علیهاالسلام این ادّعا را کردند ولی آنها از ایشان شاهد خواستند. آن حضرت، امیرالمؤمنین و حسنین علیهم السلام و امّ ایمن را به عنوان شاهد آوردند امّا آنها شهود را قبول نکردند و رد کردند. [۱] ایشان هم مجبور شدند از راه ارث وارد شوند تا حقّ خود را بگیرند. ، شاهد نمی 🍃🔹 اشاره ۱۴۴. آیا مجبور در مورد ، به دستور شرع نماید و از علیهاالسلام بخواهد؟ 🌺🌸 جواب خیر، ولی او این کار را کرد در حالی که اولاً: فدک مال مسلمین نبود بلکه ملک تصرّفی فاطمه زهرا علیهاالسلام بود و پیامبر صلی الله علیه و آله در زمان حیاتشان آن را به ایشان بخشیده بودند. ثانیاً: اگر خلیفه واقعاً می‌خواست که به دستور شرع عمل کند، باید در برابر ادّعای سایر مسلمانان شاهد می‌خواست و بعد اموال را به آنها می‌داد در صورتی که این کار را نکرد و اموال را بدون شاهد به مسلمانان واگذار کرد. ولی علی و فاطمه علیهماالسلام که آیه تطهیر در شأنشان نازل شده بود، ادعایشان مورد قبول واقع نشد و آنها را مجبور کردند که برای اثبات ادعایشان شاهد بیاورند. ردّ و شهادت درباره 🍂🔸 اشاره ۱۴۵. دلیل بر ادعای علیهاالسلام و گواهی علیه السلام چه ؟ 🌸🌺 جواب اگر آن روز به مجرد ادعای فاطمه زهرا علیهاالسلام فدک را به ایشان واگذار می‌کرد، آن بانوی مکرمه ادعای خلافت همسرشان را می‌کردند. آن وقت خلیفه مجبور می‌شد حق را به ایشان واگذار نماید چون قبلاً صداقت ایشان را تصدیق کرده بود. [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: _ علی بن برهان الدین حنفی شافعی: سیرة الحلبیه: ۳/۳۹، فخر رازی: تفسیر کبیر: ۹/۲۱۰، یاقوت حموی: معجم البلدان: ۴/۲۳۹، ابن ابی الحدید: شرح نهج البلاغه: ۱۶/۲۱۴، ابن حجر: صواعق محرقه: ۲۱ ضمن بخش شبهه هفتم از شبهات رفضه. [۱]: _ ابن ابی الحدید: شرح نهج البلاغه: ۱۶/۲۸۴: از علی بن الفارقی. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 226 کردن بین نماز و ، و و 🍃🔹 اشاره ۱۹۱. چرا نماز و ، و و را می‌خوانند؟ 🌸🌺 جواب با توجه به احادیث و روایاتی که شیعه و سنّی نقل می‌کنند، رسول خدا صلی الله علیه و آله گاهی نمازشان را جمع و گاهی جدا جدا می‌خواندند. بنابراین شیعه هم با پیروی از این رفتار رسول خدا صلی الله علیه و آله، نمازهایشان را جمع می‌خوانند. نسخ 🍂🔸 اشاره ۱۹۲. آیا زیر: «اِلاّ عَلی اَزواجِهِم اَو ما مَلَکَت اَیمانُهُم فَاِنَّهُم غَیرُ مَلُومینَ» [۱] «مگر بر جفتهایشان (که شرعی آنها باشند) یا ملکی آنها که هیچ گونه ملامتی در این بر آنها نیست. » ناسخ آیه «فَمَا استَمتَعتُم بِهِ مِنهُنَّ فَأتُوهُنَّ اُجُورَهُنَّ فَریضَة» است؟ 🌸🌺 جواب خیر، این آیه دلیلی بر نسخ آیه متعه نمی باشد، بلکه تأیید امر متعه است؛ چون متعه در حکم زوجیّت است و زن متعه، همسر واقعی و حقیقی مرد به حساب می‌آید. اگر زن متعه زن حقیقی مرد نبود، خداوند در آیه: «فَمَا استَمتَعتُم بِهِ مِنهُنَّ فَأتُوهُنَّ اُجُورَهُنَّ فَریضَة» [۲] امر نمی فرمود که حق مهر آنان را بپردازید. علاوه بر این، سوره مؤمنون مکی و سوره نساء مدنی است و واضح است که سوره مکّی مقدّم بر سوره مدنی است. با توجه به این مطلب می‌بایست ناسخ قبل از منسوخ بیاید و این خلاف قاعده است. ، سدّی در برابر 🍃🔹 اشاره ۱۹۳. حکم توسط حرام نمی شد، آیا از باردار و بی سرپرست شده و به و کشیده می‌شد؟🌺🌸 جواب خیر، می‌دانیم که حکم متعه باعث شیوع فحشا نمی شود بلکه منع مردم از آن، باعث زنا و گناه می‌شود چون اشخاصی هستند که توانایی مالی و... را برای ازدواج دائم ندارد و جلوی شهوت و هوای نفس خود را نمی توانند بگیرند، به ناچار مرتکب عمل حرام و ناشایست زنا می‌شوند که این عمل ناشایست، باعث بروز بیماریهای ایدز، سیفلیس، سوزاک و... می‌شود. در حالی که اگر عمر متعه را حرام نمی کرد، طبق گفتار امیرالمؤمنین علیه السلام: «مگر عده کمی، دیگر کسی مرتکب زنا نمی شد. » [۱] البته باید جلوی انسانهای لاابالی و شهوت پرست را گرفت و اگرنه عقد دائم هم باید حرام شود چون اشخاصی به خاطر زیبایی و مال با دختری ازدواج و عقد دائم می‌نمایند ولی بعد از آن بدون اینکه خرج او را بدهند، او را رها کرده و می‌روند پس سزاوار است که مردم به مسائل دینی خود آشنا باشند و بدانند که: اولاً: در امر متعه، ابتدا باید مهریه زن را تعیین کنند و تا مدت عده بعد از پایان عقد موقت، زن راحت زندگی کند. دوماً: در تمام مدت عده مراقب زن باشند که اگر باردار باشد، چون در این مورد پدر صاحب فرزند است، از زن نگهداری کند تا بعد از وضع حمل به بچه اش برسد. به جایز است 🍂🔸 اشاره ۱۹۴. آیا که حکمی ردّ در کتاب و سنّت صلی الله علیه و آله ندارد، ما می‌توانیم به این عمل ؟ 🌸🌺 جواب بله – قطعاً حکمی را که ردّ آن در کتاب و سنّت نبوده، همچنان تا ابد به مشروعیت خودش باقی است و می‌توان به آن عمل نمود. روزی مردی که اهل شام بود از عبدالله بن عمر بن خطاب پرسید: نظرت درباره متعه زنان چیست؟ او گفت: البته حلال است. مرد شامی گفت: پدرت آن را حرام کرده است. عبدالله گفت: چون پیغمبر صلی الله علیه و آله امر فرموده اند، امر پیغمبر مقدّم بر نهی پدر می‌باشد و من مطیع پیغمبر صلی الله علیه و آله هستم. [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: _ مؤمنون: ۶. [۲]: _ نساء: ۲۴. [۱]: _ ثعلبی: تفسیر: ۳/۲۸۶، طبری: تفسیر: ۵/۱۷، احمد بن حنبل: مسند: ۴/۴۳۶. [۱]: _ ترمذی: سنن: ۳/۱۶۳، احمد بن حنبل: مسند: ۲/۹۵، ابن اثیر: جامع الاصول. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 226 خدا صلی الله علیه و آله نیستند🍂🔸 اشاره ۱۹۹.آیا رسول صلی الله علیه و آله بودند که بتواند حکم نسخ را اجتهاد نماید و یا با آن کرده و حکمی را یا نماید؟ 🌺🌸 جواب خیر، این عقیده اجتهاد در مقابل نص است و آشکارا مقام پیامبر صلی الله علیه و آله را پایین آورده و مقام عمر را بالا برده که آنها را مانند دو مجتهد نشان می‌دهد در حالی که آیات زیر نشان می‌دهد که رسول خدا صلی الله علیه و آله با میل و اراده خود و بدون نزول وحی نمی توانستند تغییر و تبدیلی در احکام به وجود بیاورند. پس چگونه کسی که با کلیات احکام دین و نزول وحی بیگانه بوده بتواند حکم خدا را تغییر داده و اجتهاد در مقابل نص صریح قرآن نماید؟! «قُل ما یَکونُ لی أن اُبَدِّلَهُ مِن تِلقاءِ نَفسی إن اَتَّبِعُ ما یُوحی اِلَیّ»؛ [۱] به آنها بگو: من نمی توانم پیش از خود قرآن را تغییر دهم. من پیروی نمی کنم مگر آنچه به من وحی می‌شود. «و ما یَنطِقُ عَنِ الهَوی*اِن هُوَ اِلاّ وَحیٌ یُوحی»؛ [۲] و هرگز به هوای نفس سخن نگوید. سخنان او هیچ غیر وحی خدا نیست. «قُل ما کُنتُ بِدعاً مِنَ الرُّسُلِ و ما أدری ما یُفعَلُ بی و لا بِکُم إن اتَّبِعُ اِلاّ ما یُوحی اِلَیَّ»؛ [۳] (ای پیغمبر! ) به امّت بگو: من از بین پیامبران اولین پیامبری نیستم که تازه در جهان فریاد رسالت خود را بلند کرده باشم و ندانم که عاقبت با من و شما چه می‌کنند. من پیروی نمی کنم، مگر آنچه به من وحی می‌شود. خلیفه، کلام نیست 🍃🔹 اشاره ۲۰۰. آیا سخن درباره ردّ ، سندی برای است که از آن نمایند؟ 🌺🌸 جواب خیر، در هیچ جائی از کتب اهل سنت دیده نشده که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده باشند: «سخن و گفتار عمر بن خطاب، سند محکم است و بر مسلمین لازم است که از او اطاعت نمایند»؛ ولی در کتابهای فراوان شیعه و سنی از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است که از عترت طاهره آن حضرت مخصوصاً امیرالمؤمنین علیهم السلام اطاعت و پیروی کنید. تمام ائمه اطهار علیهم السلام حکم دو متعه را حلال می‌دانستند و نسخ آن را رد کرده اند. نسخ و نظر و علمای 🍂🔸 اشاره ۲۰۱. صحابه و یاران صلی الله علیه و آله و علمای اهل درباره و عدم نسخ چیست؟ 🌸🌺 جواب گروهی از صحابه مانند: عبدالله بن عباس، عبدالله بن مسعود، جابر بن عبدالله انصاری، سلمة بن اکوع، ابی ذر غفاری، سبرة بن معبد، اکوع بن عبدالله الاسلمی، عمران بن حصین و... و جمعی از علمای اهل سنت از جمله: جار الله زمخشری در تفسیر کشاف، مالک بن انس، ملا سعد تفتازانی در کتاب شرح مقاصد و برهان الدین حنفی در هدایه و ابن حجر عسقلانی در فتح الباری همگی بر این عقیده هستند که به هیچ عنوان حکم متعه نسخ نشده است. ---------- 📚منابع: [۱]: _ یونس: ۱۵. [۲]: _ نجم: ۳ و ۴. [۳]: _ احقاف: ۹. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 226 « » 🍂🔸 اشاره ۲۰۲.« » یعنی چه؟ و این و بدعت چگونه شد؟ 🌺🌸 جواب «تراویح» به معنی جلسه است و منظور همان جلسه و نشستن بعد از چهار رکعت نمازی است که در شبهای ماه رمضان برای استراحت مردم قرار داده شد، ولی در آینده تبدیل به چهار رکعت نماز مستحبی در شبهای ماه رمضان و بیست رکعت نماز مستحبی در شبهای دیگر شد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «ای گروه مسلمانان! نماز جماعت نافله شبهای ماه رمضان بدعت است و نماز ضحی بدعت و گناه است. مردم، نماز نافله شبهای ماه رمضان را به جماعت نخوانید و نماز ضحی را نخوانید. همانا اندک عملی که مطابق با سنت پیامبر باشد، از عمل زیادی که بدعت باشد بهتر است. بدانید هر بدعتی گمراهی است و هر گمراهی، راهی به سوی جهنم است. » روزی خلیفه دید که مردم نماز نافله را جدا جدا می‌خوانند. گفت: «نماز را به جماعت بخوانید بهتر است و دستور داد به ابیّ بن کعب اقتدا کنند. » شب بعد که به مسجد آمد، دید که مردم دوباره دستور او را اجرا کردند و به جماعت می‌خوانند. گفت: «این بدعت، خوب بدعتی است. » [۱] کردن ، مراعات حال نیست 🍃🔹 اشاره ۲۰۳. آیا به خاطر حال مردم فقیر و دستور داد که کم شود و هر کس از تعیین شده او سرپیچی کند شود؟ 🌸🌺 جواب خیر، خلیفه چنین قصدی نداشت که به فکر فقرا و بیچارگان باشد. انسان برای اینکه سنّتی را مرتکب شود نباید مرتکب عمل حرام شود زیرا مالی که به عنوان مهر به زن بخشیده می‌شود، به حکم قرآن در ملک اوست و نمی توان آن مال را از او گرفت و وارد بیت المال نمود. همچنین اجرای حَد برای کسی که گناهی را مرتکب نشده کار بیجا و باطلی است چون کسی که مالی را به عنوان مهریه به زنش ببخشد، از لحاظ شرعی گناهی بر گردنش نیست که حَد را بر او جاری سازند. پیشرفت تمدّن 🍂🔸 اشاره ۲۰۴. پیشرفت غرب از بود؟ 🌺🌸 جواب با وجود اینکه غربیها همیشه در سعی و تلاش بیشتری برای کسب کشفیّات علمی و هنری بوده اند، اما سرچشمه این علم و فرهنگ و هنر و فنون از اسلام و اسلامیان بوده است چون تا قرن هشتم میلادی که غرب مظهر توحّش و بربریّت بوده، در آن زمان اسلام و مسلمین پرچمدار علم و هنر بودند و خود غربیها هم از جمله ارنست رنان فرانسوی و کارلیل انگلیسی و نورمال آلمانی و گوستاولوبون و... هم به این نکته اقرار دارند. بهترین دلیل برای اثبات این مطلب هدیه فرستادن هارون الرشید عباسی به شارلمان، امپراطور مقتدر فرانسه بود که در قرن هفتم و هشتم میلادی صورت گرفت. آن هدیه ساعتی بود که از هنرمندی عربهای مسلمان ساخته شده بود و اوقات ۲۴ ساعت را با زدن زنگها و با افتادن دانه‌های فلزی در جام بزرگ زرّین معین می‌نمود. دانشمندان فرانسوی دربار شارلمان و حتی تمام اهالی پاریس در ابتدا نتوانستند حقیقت و چگونگی آن صنعت را بفهمند اما بعد از مدتی غربیها بیدار شدند و در مدارس علم و هنر مسلمین مانند: آندلس، قرطبه، اشبیلیه و اسکندریه و بغداد و... در رشته‌های علوم و صنایع و فنون مشغول تحصیل شدند و سعی و تلاش و کوشش نمودند و به ترقّی رسیدند ولی مسلمانان مغرور و تن پرور شده و خمود شدند و عقب ماندند. ---------- [۱]: _ 📚بخاری: صحیح: ۲/۲۵۲ از عبدالرحمن بن عبد القاری. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 🌸 عليه السّلام خدا صلّى اللّه عليه و آله .🌸 (۲) [📚تاريخ ابن جرير طبرى ۲/ ۶۲] به سند خود، از «ابن عباس» او هم از على بن ابيطالب عليه السّلام روايت كرده است، هنگامى كه آيه شريفه وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ نازل شد، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مرا به حضور طلبيد فرمود: يا على! خداى تعالى به من امر فرموده تا خويشاوندان نزديكم را انذار كنم؛ انجام اين دستور بر من گران و مشقت بار است و مى دانم كه هر گاه آنها را به آئين خويش بخوانم و از مخالفت با خدا، آنها را انذار نمايم، رفتارى از آنان به ظهور مى رسد كه مكروه طبع من است؛ براى همين از انذار آنها باز ايستادم و سكوت كردم تا اينكه «جبرئيل» آمد و گفت: اى محمد! چاره اى جز اين نيست كه دستور الهى را به مرحله اجرا در آورى و اگر از فرمان الهى سرپيچى نمائى، پروردگار، تو را شكنجه خواد كرد! اينك (اى على! ) غذائى تهيه كن و يك پاچه گوسفند پخته شده در روى آن بگذار و براى ما هم ظرف شيرى مهيا كن، آنگاه فرزندان عبد المطلب را به حضورم دعوت كن تا با آنها گفتگو كنم و در ضمن آن، مأموريت خويش را به آنان ابلاغ نمايم. (۱) على عليه السّلام فرموده است كه دستور رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله را آن چنانكه فرموده بود، اطاعت كردم و فرزندان عبد المطلب كه در آن هنگام چهل تن مرد يا كمتر از آن بودند، عموهاى پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله را، «ابو طالب»، «حمزه»، «عباس» و «ابو لهب» كه در شمار آنان بودند، به ميهمانى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله دعوت كردم. هنگامى كه دعوت شدگان به حضور مبارك شرفياب گرديدند، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله دستور داد غذائى را كه براى آنان تهيه ديده ام، حاضر نمايم. سفره گسترده شد و كاسه غذا را همراه با پاچه گوسفندى كه پخته بودم، حضور رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله تقديم كردم. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله قطعه اى از آن گوشت را تناول فرمود و ما بقى آن را ريز ريز كرده در اطراف ظرف غذا قرار داد. و به حاضران فرمود: به نام خدا از اين غذا تناول كنيد! حاضران از آن ظرف غذا تناول كردند؛ با توجه به اينكه همگان سير شدند و از كاسه غذا چيزى كاسته نشد و جز اثر انگشتها چيزى در آن كاسه ديده نمى شد. به خدائى كه جان على در دست تواناى اوست، مقدار غذا به اندازه اى بود كه فقط يكى از آنها را سير مى كرد!........ ~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 🌸 عليه السّلام خدا صلّى اللّه عليه و آله .🌸 ولى همه آنها تناول كردند و سير شدند! آنگاه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله دستور داد: آشاميدنى هم براى ما حاضر كن. كاسه شير را آوردم. همگان از آن نوشيدند و سيراب شدند. به خدا سوگند! كاسه شير به اندازه اى بود كه فقط يك نفر از آنها را سيراب مى كرد! ولى همگى از آن نوشيدند و سيراب شدند و مقدارى از آن كاسته نشد! پس از آنكه سفره بر چيده شد و رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله اراده كرد مأموريت خود را به اطلاع آنان برساند، در اين هنگام، «ابو لهب» پيشدستى كرد و گفت: نمى بينيد چگونه ميزبانتان شما را مسحور خود ساخته است؟! به دنبال اين سخن بى اساس، دعوت شدگان از خانه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله بيرون رفته و متفرق شدند و رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مأموريت ابلاغش انجام نپذيرفت. (۲) روز بعد، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به على عليه السّلام، فرمود: متوجه بودى كه ديروز «ابو لهب» بر من پيشدستى كرد و آنچه شنيدى، به زبان آورد و مردم را پيش از آنكه سخنى بگويم متفرق ساخت؟ امروز همان غذا را ترتيب بده و فرزندان عبد المطلب را به حضورم دعوت كن. على عليه السّلام فرموده است بطورى كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمان داده بود، غذائى مثل ديروز تهيه ديدم و فرزندان عبد المطلب را به حضور مبارك رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله دعوت كردم، ميهمانان يكى پس از ديگرى حضور يافتند. پس از اجتماع آنان، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله دستور داد كه سفره گسترده شود و غذا حاضر گردد. سفره گسترده شد و كاسه غذا در برابر رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله گذاشته شد، پيغمبر همان رفتار ديروزى را اجرا كرد و ميهمانان را به تناول غذا دستور داد. (۱) همگان خوردند و سير شدند. آنگاه فرمود: آشاميدنى حاضر كن. همان كاسه شير را به حضورش آوردم و همگان از آن آشاميدند و سيراب شدند. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله بلافاصله آغاز به سخن كرد و خطاب به فرزندان عبد المطلب فرمود: سوگند به خدا! در ميان عرب، جوانى را سراغ ندارم كه براى قومش حقيقتى را بهتر از آنچه من براى شما آورده ام، آورده باشد؛ بديهى است كه نيكى دنيا و آخرت را براى شما آورده ام. پروردگارم، به من دستور داده است تا شما را به سوى او دعوت كنم. در اين رابطه كدام يك از شما حاضر است وزارت مرا به عهده بگيرد و در پيشبرد نبوّتم به من كمك نمايد تا برادر، وصى و خليفه من در ميان سايرين باشد؟........ ~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 🌸 عليه السّلام خدا صلّى اللّه عليه و آله .🌸 على عليه السّلام فرموده است كه افراد همگى سر بزير افكندند و پاسخى ندادند- و من كه از آنها، سنّم كمتر، چشمم ريزتر، شكمم بزرگتر و ساقم نازكتر بود- عرض كردم: يا رسول الله! من حاضرم عهده دار وزارت شما باشم و در پيشبرد امور نبوّتى پشتيبان شما باشم. رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله دست مباركش را روى گردن من گذاشت و فرمود: اين بزرگوار، برادر و وصى و خليفه من در ميان شما مى باشد. در اين راستا سخن او را بشنويد و از فرمان او اطاعت نمائيد. حضرت على عليه السّلام مى فرمايد: پس از اين جريان، حاضران از محل خود برخاسته در حالى كه مى خنديدند بطور تمسخرآميز خطاب به «ابو طالب» گفتند: محمد به تو دستور مى دهد تا سخن فرزندت را بشنوى و از دستور او فرمان ببرى! (۱) مؤلف گويد: «متقى» در [📚كنز العمال ۶/ ۳۹۲] اين حديث را بطور اختصار ايراد كرده و اظهار مى دارد كه اين حديث را «ابن جرير» روايت نموده است و در مجلد ۶ صفحه ۳۹۸ با اختلاف اندكى، همين حديث را آورده است و اظهار مى دارد كه اين حديث را «ابن اسحاق»، «ابن جرير»، «ابن ابى حاتم»، «ابن مردويه»، «ابو نعيم» و «بيهقى»- هر دو تن اخير در كتاب «الدلائل»- نقل كرده اند. در رابطه با حديث مورد بحث، بخشى از احاديث وارد شده، كه مناسب است آنها را در پايان اين باب متذكر شويم. (۲) از جمله، حديثى است كه در جزء اول، در باب سى و دوم در ذيل فرمايش رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله خطاب به على عليه السّلام كه فرمود: «أنت منّى بمنزلة هرون من موسى». «احمد حنبل»، «نسائى»، و «طبرانى» و ديگران به سندهاى خود، از «عمرو بن ميمون» از «ابن عباس» نقل كرده اند و در اين حديث آمده است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب به على عليه السّلام، فرمود: شايسته نيست از دنيا رحلت كنم مگر آنكه تو خليفه من باشى...... ~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠🔹 🔹💠 🔸🔹 🔹🔸 🌸 عليه السّلام خدا صلّى اللّه عليه و آله .🌸 (۳) و نيز از آن جمله: هيثمى در [📚مجمع ۸/ ۳۱۴] از «عبد الله بن مسعود» روايت كرده است كه در شب جن، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مرا در رديف خود سوار بر مركب كرد تا به بالاترين مكان مكه رفتيم، در آنجا خطى براى من ترسيم نمود تا آنجا كه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: به من وعده داده شده است كه جن و انس به من ايمان مى آوردند. بديهى است كه آدميان به من ايمان آوردند و جنيان را هم ديده‌ام كه به من ايمان آورده اند و سپس فرمود: چنان مى پندارم كه مرگ من نزديك است! عرض كردم: اگر ارتحال شما فرا رسيده است، آيا «ابو بكر» را به خلافت پس از خود معين نمى فرمائى؟ پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله از پاسخ دادن به من اعراض نمود و با پيشنهاد من موافقت نكرد. گفتم: آيا «عمر» را به جانشينى خود بر نمى گزينى؟ باز هم پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله صورتش را از من برگردانيد و با پيشنهاد من موافقت ننمود. پرسيدم: آيا «عثمان» را به جانشينى خود انتخاب نمى فرمائى؟ اين بار هم پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله از پاسخ دادن به من اعراض كرد و اظهار موافقتى نفرمود. پرسيدم: آيا على عليه السّلام را به جانشينى خود برنمى گزينى؟ در پاسخ فرمود سوگند به خدائى كه جز او خدائى نيست! - على، وصى و خليفه پس از من است- اگر با او بيعت كنيد و از فرمان او سرپيچى ننمائيد، همگى شما را به بهشت خواهم برد. (۱) «هيثمى» گفته كه «طبرانى» هم اين حديث را نقل كرده است. و نيز از آن جمله: «مناوى» در [📚كنوز الحقايق ص ۱۴۵] از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل كرده است كه فرمود: كسى كه بر سر خلافت با على عليه السّلام پيكار نمايد، او را بكشيد، هر كس كه مى خواهد باشد! «مناوى» گفته كه «ديلمى» هم اين حديث را نقل كرده است. (۱) و نيز از آن جمله: «خطيب بغدادى» در [📚تاريخ بغداد ۱/ ۱۳۵] به سند خود، از «عبد الله»، پسر «احمد حنبل»، نقل كرده است كه در يكى از روزها، در حضور پدرم نشسته بودم كه گروهى از كرخيهاى بغداد وارد شدند و راجع به خلفاى سه گانه مطالب بسيارى به زبان آوردند. و درباره خلافت على عليه السّلام مطالب فراوانى متذكر شدند و سخن به درازا كشيد. پدرم سر بالا كرد و خطاب به آنان گفت: اى مردم! چه سخنان بسيارى درباره خلافت على عليه السّلام اظهار مى داريد! همين اندازه بايد گفت و اعتراف كرد كه خلافت، به على عليه السّلام اعتبار و شخصيت نداده و لباس خلافت، به اندام او زينت نبخشيده است بلكه على عليه السّلام است كه به خلافت، ارج و بهاء داده و اندام آنرا زينت بخشيده است! «خطيب» از «سيارى» نقل نموده است، هنگامى كه سخن «احمد حنبل» را به اطلاع يكى از شيعيان رسانيدم، وى گفت: نيمى از خاطره تلخ و كينه اى كه از «احمد حنبل» به دل داشتم، به سبب اين سخن دلنشين، از دل خود زدودم «۱»!! (۱) و نيز از آن جمله: «📚ابن اثير جزرى» در [اسد الغابه ۴/ ۳۲] به سند خود، از «مدائنى» نقل كرده است، هنگامى كه حضرت على بن ابيطالب عليه السّلام وارد كوفه شد، يكى از دانشمندان عرب به حضور مقدسش شرفياب شد و عرض كرد: سوگند به خدا، اى امير المؤمنين! تو خلافت را زينت دادى و خلافت تو را زينت نبخشيد. خلافت را به سر حد كمال بالا بردى و خلافت در رفعت مقام چيزى به تو نيفزود. خلافت نياز زيادى به تو دارد و تو با مراتب معنويت و قداستى كه دارى به هيچ وجه نيازى به آن ندارى. _________ _ (۱) از اين به بعد، به جبران سخن والائى كه «احمد حنبل» گفته است و به پيروى از شيعه ياد شده، در ترجمه اين كتاب از وى به نام «امام» ياد خواهيم كرد و اميد است به همين جمله كه اظهار كرده است، رضايت حضرت مولى على عليه السّلام را جلب نموده باشد (مترجم) نشابور نيفزود ز خيام و ز عطارخدا بود كه افزود اديب الادبارا ~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹   علیه السلام🍃🌸🌸 گفتار (ع) به اين نگاه كنيد، بخانه هر كه آيد او بعد از من و جانشين است. و گفتار متعالى: «وَ النَّجْمِ إِذا هَوى» 🌺🔸🔸 (۱) ۳۱۳- خبر داد بما ابو البركات ابراهيم فرزند محمد فرزند خلف جمارى سقطى كه خبر داد بما ابو عبد اللَّه حسين فرزند احمد كه حديث كرد بما ابو الفتح احمد فرزند حسن فرزند سهل مالكى مصرى واعظ در واسط در ميان قراطيسى‌ها (شهرى است در مصر) كه نقل كرد بما سليمان فرزند احمد مالكى گفت: نقل نمود بما ابو قضاعه ربيعه فرزند محمد طائى كه نقل كرد بما ثوبان ذو النون كه حديث كرد بما مالك فرزند غسان نهشلى كه نقل نمود بما ثابت از انس گفت: در زمان پيامبر خدا (ص) ستاره اى فرود آمد، پيامبر خدا (ص) فرمود: به اين ستاره نگاه كنيد، هر كه اين ستاره بخانه او فرود آيد بعد از من او خليفه است، نگاه كردند پس در آن هنگام به خانه على فرود آمد، و خداى متعال اين آيه‌ها را نازل كرد. «وَ النَّجْمِ إِذا هَوى «۱» ما ضَلَّ صاحِبُكُمْ وَ ما غَوى، وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى، إِنْ _ _ (۱) پاورقى از مترجم، بنا بر يك روايت كه نقل كرده اند مراد از نجم آن ستاره اى است كه خدا او را علامت امامت امير مؤمنان قرار داد و سبب آن بود كه سلمان و جماعتى از صحابه از پيامبر خدا (ص) پرسيدند اى پيغمبر خدا (ص) بعد از تو مقامت براى كه خواهد بود؟ فرمود: براى كسى كه امشب ستاره از قطب آسمان جدا شده و بخانه او فرود آيد، همان شب اهل مدينه همه بر پشت بامها رفته به اميد اينكه ستاره بخانه ايشان بيايد، جز على و فاطمه زهرا (ع) كه وردها و ذكرهاى خود را ترك نكردند، و گفتند: اگر بخانه ما آيد پس لازم است كه بيشتر شكر بنمائيم، و اگر بخانه ما نيايد براى ما دو مصيبت نباشد: ۱- تشويش و اضطراب خاطر براى نزول ستاره. ۲- تقصير واجبات و ذكرها، هر يك در محراب خود مشغول عبادت گرديدند و ستاره از قطب آسمان جدا شده و بخانه زهرا فرود آمد، و اين گفتار خدا است: (وَ النَّجْمِ إِذا هَوى) منافقان طعنه زدند و گفتند: آگاه باشيد محمد در باره على گمراه شده است، خداى متعال قسم ياد كرد بآن ستاره كه بخانه او فرستاد، و گفت: (وَ النَّجْمِ إِذا هَوى ما ضَلَّ صاحِبُكُمْ وَ ما غَوى) يعنى قسم بآن ستاره در وقتى كه بخانه او فرود آيد صاحب شما گمراه نيست. (ت ف) (ج ۹ ص ۳۳۲) 📚ترجمه مناقب ابن المغازلي ، ص: ۲۱۶ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحى. قسم بستاره اى كه فرود آيد، رفيق شما گمراه نشده و سركشى ننموده است، و از هواى نفس سخن نمى گويد، نيست او مگر وحيى كه وحى ميگردد. گفتار متعال: أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ. ۵۴ يا بر بخاطر آنچه خدا از خود فرموده ميورزند. 🌺🔹🔹 (۱) ۳۱۴- خبر داد بما ابو حسن على فرزند حسين فرزند طيب واسطى (اذنا) كه نقل كرد بما ابو القاسم صفار كه نقل نمود بما عمر فرزند احمد فرزند هارون كه حديث كرد بما احمد فرزند محمد فرزند سعيد كوفى كه نقل نمود بما يعقوب فرزند يوسف كه نقل كرد بما ابو غسان كه حديث كرد بما مسعود فرزند سعد از جابر از 📚ترجمه مناقب ابن المغازلي، ص: ۲۱۷ ابو جعفر يعنى محمد بن على الباقر (ع) در فرموده خداى متعال: أَمْ «۱» يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ) فرمود: ما همان مردم هستيم. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 دو ممنوع در محضر زهرا سلام الله علیه زهرای سلام الله علیها از آن مصیبتها شد. مسلمان خویشان و و خاص رسول خداگاهی به ٫عیاد فاطمه ٫علی میرفتند ولی و به خاطر که در فاطم انجام داده بودند، حضرت عیادت به آنها داد. 🍂🌺 زهرای مرضیه (علیها السلام) پس از آن همه مصیبت‌ها مریض شد. زنان مسلمان و خویشان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اصحاب خاص رسول خدا گاهی به عیادت فاطمه (علیها السلام) می‌رفتند ولی ابوبکر و عمر بخاطر ستم‌هایی که در حق فاطمه زهرا انجام داده بودند حضرت اجازه عیادت به آنها نمی داد روزی خدمت علی (علیه السلام) رسیدند و گفتند: از فاطمه اجازه بگیر ما نزد او بیاییم و از گناه خود عذرخواهی کنیم. علی (علیه السلام) نزد فاطمه (علیها السلام) آمد و فرمود: فاطمه جان! آن دو نفر (ابوبکر و عمر) بارها برای عیادت شما آمده اند اجازه نداده ای، اکنون دم در هستند، می‌خواهند بیایند از شما احوال پرسی کنند، شما چه صلاح می‌دانید؟ حضرت زهرا (علیها السلام) عرض کرد: خانه، خانه شماست و من در اختیار شما هستم هرطور صلاح می‌دانی عمل کن. فاطمه (علیها السلام) این جمله را گفت مقنعه را به صورت کشید و روی خود را به طرف دیوار گردانید. آن دو نفر وارد شدند. فاطمه (علیها السلام) پرسید: برای چه به اینجا آمدید؟ گفتند: برای این که بگوییم ما خطا کاریم، به شما جسارت کرده ایم و عذر خواهی کنیم، و امیدواریم از تقصیرات ما بگذری. فاطمه (علیها السلام) فرمود: اگر راست می‌گویید من یک مطلب را از شما می‌پرسم، جواب دهید. گفتند: آنچه در نظر داری بپرس. فاطمه (علیها السلام) فرمود: شما را به خدا سوگند! آیا از پیامبر شنیدید که فرمود: فاطمة بضعة منی فمن آذاها فقد آذانی: فاطمه پاره وجود من است، هرکه او را اذیت کند مرا اذیت کرده. گفتند: آری، این سخن را از پیامبر شنیده ایم. در این وقت فاطمه (علیها السلام) دستهایش را به سوی آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! تو شاهد باش که این دو نفر مرا اذیت کردند. من شکایت ایشان را به تو و پیغمبر تو میکنم. آنگاه فرمود: نه، به خدا سوگند هرگز از شما راضی نخواهم شد تا با پدرم رسول خد دیدار کنم... [۱] ماه یا میدان 🍃🌼 امام حسن (علیه السلام) روز عید فطر از محلی رد می‌شد دید عده ی مشغول بازی هستند و می‌خندند. حضرت در کنارشان ایستاد و فرمود: ان الله جعل شهر رمضان مضمارا لخلقه: راستی خداوند ماه رمضان را میدان مسابقه خلق خود ساخته تا به وسیله طاعتش به رضای او سبقت بگیرند. گروهی مسابقه داده و پیروز شدند و گروهی کوتاهی کرده (روزه نگرفتند) عقب ماندند و ناامید گشتند. و بسیار شگفت انگیز است کار انسان خندان و بازیگر امروز، که: یثاب فیه المحسنون و یخسر فیه المبطلون: نیکوکاران در آن، ثواب و اجر دریافت می‌کنند و تبهکاران در آن، زیان می‌برند. به خدا سوگند! اگر پرده برداشته شود، و حقیقت آشکار گردد، می‌بینی که نیکوکاران (روزه داران مشغول بهره برداری از کار نیک، و بدکاران (روز خوران) نیز گرفتار کیفر کار زشت خود هستند. (روزه داران از نعمت‌های بهشتی، و روزه خواران از عذاب الهی برخوردارند). حضرت این سخنان را فرمود و رفت. [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: ب: ج ۴۳، ص ۱۹۹. و با کمی تفاوت، در ص ۲۰۳. [۱]: ب: ج ۷۸، ص ۱۱۰. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج❌                    ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110💫