eitaa logo
عقل یشمی خال‌خال پشمی
214 دنبال‌کننده
589 عکس
29 ویدیو
70 فایل
☑️ حرف‌های رایگان یک آدم 😇✌ @ebrahimpour
مشاهده در ایتا
دانلود
🔖 «اوک‌نیو آن‌ها و بانوی‌عمارت ما!» 📌[نقد و مقایسه‌ای تطبیقی میان دو سریال سیما] 🖌 علی ابراهیم پور – 1397.10.18 (قسمت اول) 👸 در طول هفته،‌ شب‌ها از چند دقیقه مانده به 8شب، دو سریال پشت‌سرهم مهمان خانه‌های بینندگان شبکه سوم سیما بود (و هست). اولی سریالی کره‌ای به نام «اوک‌نیو» و دومی سریالی ایرانی به نام «بانوی عمارت». این هم‌زمانی در پخش، ناخودآگاه ذهن بیننده را به مقایسه‌ی میان این دو سریال، بر می‌انگیزاند؛ مقایسه‌ای که به لحاظ فرهنگی، نکات قابل توجهی دارد. 👸 و ، هر دو سریالی در تاریخی‌اند. طبق تعریف اصطلاحی،‌ فیلم به سریال یا سینمایی گفته می‌شود که یا موضوع تاریخی مبتنی بر حقیقت را روایت می‌کند و یا اینکه داستانی دارد با پیشینه‌ی تاریخی اما مبتنی بر تخیل و ذهنیات. براین اساس موضوع می‌تواند حول محور یک شخص حقیقی یا یک منطقه‌ی خاص و یا یک واقعه ثبت شده‌ی تاریخی شکل بگیرد. اما دست‌مایه‌ی تاریخی این دو اثر یکسان نیست. 👸 اوک‌نیو اساساً است؛ اما بانوی‌عمارت کباده‌ی روایت‌گری از تاریخ معاصر را می‌کشد. این تفاوت، ارزیابی متفاوتی از این دو اثر را نتیجه داده و توقع مخاطب را نسبت به آن‌ها تغییر می‌دهد. کره‌ای‌ها با هنر سریال‌سازی، می‌کوشند برای خود تاریخ بسازند و ابایی هم ندارند که از ابتدا بر «ساختگی‌بودن» این تاریخ تصریح کنند؛ لذا «از اول حساب را تصفیه می‌کنند و می‌گویند «افسانه» است». این تاریخ، هرچند برساخته‌ی ذهن نویسنده و کارگردان است، اما تأثیر غیرقابل‌انکاری در هویت‌سازی و فرهنگ‌سازی برای خود آن‌ها و دیگران دارد. «یک تاریخ برای گذشته‌ی خودشان درست می‌کنند، که وقتی یک جوان کُره‌ای به این فداکاری‌ها و به این شجاعت‌ها و به این کارهای عجیب غریبِ سینمایی نگاه می‌کند، خب احساس هیجان می‌کند، احساس هویّت می‌کند، احساس افتخار می‌کند».[1] علاوه بر مصرف داخلی، کاربرد خارجی نیز دارد و در ذهن مخاطبان غیرکره‌ای، تصویری –هرچند کاملاً ساختگی- از هویت غنی و پرسابقه از ملت کره، می‌نگارد: بروکراسی قوی، مبارزه، عدالت‌طلبی، اقتصاد پویا و... . 👸 اما بانوی عمارت به هیچ عنوان خود را افسانه ندانسته و نمی‌داند؛ بلکه کاملاً مدعی بیان برخی از رویدادهای تاریخی زمان قاجار است. حق نیز این است که فرهنگ اصیل و واقعی ایرانی، برای حکمت‌آموزی و فرهنگ‌سازی، نیازی به خلق افسانه‌های موهوم ندارد. اما متاسفانه بانوی‌عمارت هرچند مدعی است برخی رویدادهای تاریخی در زمان قاجار را در خود بازسازی کرده است، اما شدیداً از این جهت عقیم است و سریال فقط از تاریخ، عنوان تاریخی‌بودن را یدک می‌کشد. این ضعف را می‌توان –و باید- در تم پوسیده و صنعت فرهنگی سریال جست‌وجو کرد. 👸 اوک‌نیو و بانوی عمارت، علاوه بر آنکه در بودن مشترک‌اند، محوریت هر دو، یک حقیقی است و اشتراک سوم اینکه هر دو این شخصیت‌ها، هستند. اوک‌نیو دختری است که از کودکی با بزرگ می‌شود؛ در زندان کارگری می‌کند؛ برای موفقیت و رسیدن به اهدافش، از جان و دل تلاش و مبارزه می‌کند؛ می‌کوشد؛ برنامه‌ریزی می‌کند؛ گاهی شکست می‌خورد و تبعید می‌شود ولی از پای نمی‌نشیند. در کنار تمام مشکلات شخصی، دلسوزی‌های انسانی و دغدغه‌های اجتماعی فراوانی با درون‌مایه‌ی عدالت و انصاف و مروت دارد و در کنار تمام این‌ها، عاشق هم می‌شود. (ادامه) [1] بیانات مقام‌معظم‌رهبری در دیدار عوامل فیلم سینمایی شیار143، 26/3/1393 📇 انتشار در: پیج اینستا سوره سینما: www.instagram.com/p/BslGmqDlK5O سایت خبری سوره سینما: www.sourehcinema.ir/?p=113411 خبرگزاری رسا: www.rasanews.ir/fa/news/593110 1⃣ eitaa.com/aliebrahimpour_ir/464 [بخش اول] 2⃣ eitaa.com/aliebrahimpour_ir/465 [بخش دوم] 🌐 @aliebrahimpour_ir
🔖 «اوک‌نیو آن‌ها و بانوی‌عمارت ما!» 📌[نقد و مقایسه‌ای تطبیقی میان دو سریال سیما] 🖌 علی ابراهیم پور – 1397.10.18 (قسمت دوم) (...ادامه) 👸اما بانوی‌عمارت، تم اصلی نخ‌نما و تکراری و عشق‌وعاشقی را بازتولید می‌کند. هنوز چندروزی از اتمام سریال «بازی نقاب‌ها» در شبکه‌دو نگذشته بود که بانوی‌عمارت در شبکه سه متولد شد! بازی نقاب‌ها هم داستان دو جوان است که هرکدام عاشق فردی دیگر هستند و چالش داستانی آنجا شکل می‌گیرد که باید عشق‌شان را فراموش و زیر یک سقف زندگی کنند. بانوی‌عمارت نیز دقیقاً همان تم را دارد؛ اما به مراتب شدیدتر و غلیظ‌تر. فخرالزمان دختر شخص شناخته شده‌ای است که پدر خود را از دست داده، و پسرِ دوستِ پدرش خواستگار اوست که فخرالزمان مایل به این ازدواج نیست. از طرفی برادر وی اصرار به این ازدواج دارد، اما دل این دختر پیش خواستگار دیگری گیر است که شاهزاده قجری نیز هست که قبلاً ازدواج نموده و صاحب فرزند نیز شده است. هرچند برادرش مخالف است، ولی این ازدواج رخ می‌دهد و اینجاست که روابط چندگانه عشق و عاشقی و شک‌وشبهه‌های روابط میان افراد شکل می‌گیرد. فیلم تا پایان سریال، هر رابطه و شک را به عنوان یک گره ایجاد می‌کند و با حل آن، فراز و فرودهای فیلم ساخته می‌شود. اوک نیو، فراز و فرودهای داستانی را در کنش‌وواکنش‌های عدالت‌طلبانه و مبارزه تعریف می‌کند و بانوی عمارت، در روابط خاله‌زنکی. و این می‌شود فرق اوک‌نیوی آن‌ها و بانوی عمارت ما! 👸 واقعیت آن است که سریال‌های کره‌ای، از طراحی صحنه، کارگردانی و پرداخت‌های بسیار نازلی برخوردارند؛ گاهی روابط و کنش‌های متقابل بین‌فردی و دیالوگ‌های افراد به شدت و حتی گاهی به‌ذهن می‌رسند و عموماً نمایشی سیاه و سفید از عناصر خیر و شر را به صورت دو بعدی به تصویر می‌کشد؛ اما با این حال، حتی همین کنش‌های متقابل احمقانه، چون در بافت و ساختاری پر چالش و افت‌وخیر قرار می‌گیرند، مخاطب را با خود همراه می‌کنند. 👸 «در دفاع از فرهنگ، هویت و جامعه‌ی ایرانی-اسلامی، باید میدان‌دار باشد و در میان هنر نیز، جایگاه فیلم و سریال بسیار برجسته است.» تراز ، هم در جذب مخاطب قوی است و هم با تمی مناسب، محتوای مطلوب را ارائه می‌دهد. سخن در نفی و بی‌توجهی به روابط عشق و عاشقی در سریال نیست؛ کلام در رد مرجعیت و محوریت این تم است که ذاتاً عاری از محتواست. در سریال تراز، باید از ایرانی اسلامی، انگیزه‌های ایمانی ملت و مظاهر آن، از ، و و روحیه‌ی خستگی‌ناپذیر ملت سخن گفته شود. «پرداخت درست و هنرمندانه‌ی این موضوعات بسی جذّاب و پُرمخاطب است، هم در داخل کشور و هم در دیگر کشورها و ملّت‌ها».[2] این امری شدنی است و « » نمونه‌ای از آن است. چنان‌که بانوی عمارت ما در رقابت با اوک‌نیوی آن‌ها، کم‌مایه است، اساساً اوک‌نیو خود را قابل رقابت با بیژن ایرانی (نقش اصلی سریال در چشم باد) ما نمی‌بیند! اگر بخواهیم؛ می‌شود. باید بخواهیم، تا بشود! //پایان// [2] بیانات مقام‌معظم‌رهبری در دیدار جمعی از تهیه‌کنندگان سیما، 24/8/1397 📇 انتشار در: پیج اینستا سوره سینما: www.instagram.com/p/BslGmqDlK5O سایت خبری سوره سینما: www.sourehcinema.ir/?p=113411 خبرگزاری رسا: www.rasanews.ir/fa/news/593110 1⃣ eitaa.com/aliebrahimpour_ir/464 [بخش اول] 2⃣ eitaa.com/aliebrahimpour_ir/465 [بخش دوم] 🌐 @aliebrahimpour_ir
🌷 / 🌷 [ ] 🏷عنوان: «اوک‌نیو آن‌ها و بانوی‌عمارت ما!» 🔑 نقد و مقایسه‌ای تطبیقی میان دو 🖌علی ابراهیم‌پور 📇تعداد واژگان: 951 🗓تاریخ نگارش: 97.10.18 🗒تاریخ انتشار: 97.10.23 🔻مطالعه متن کامل: 1⃣ eitaa.com/aliebrahimpour_ir/464 [بخش اول] 2⃣ eitaa.com/aliebrahimpour_ir/465 [بخش دوم] 🔻مطالعه در خبرگزاری : 📱 http://www.rasanews.ir/002UII 💻 http://www.rasanews.ir/fa/news/593110 🔻مطالعه در : 📮 http://www.sourehcinema.ir/?p=113411 📲 https://www.instagram.com/p/BslGmqDlK5O/ 🌐 @aliebrahimpour_ir
🌷 / 🌷 [ ] 🏷عنوان: «اوک‌نیو آن‌ها و بانوی‌عمارت ما!» 🔑 نقد و مقایسه‌ای تطبیقی میان دو 🖌علی ابراهیم‌پور 📇تعداد واژگان: 951 🗓تاریخ نگارش: 97.10.18 🗒تاریخ انتشار: 97.10.23 🔻مطالعه متن کامل: 1⃣ eitaa.com/aliebrahimpour_ir/464 [بخش اول] 2⃣ eitaa.com/aliebrahimpour_ir/465 [بخش دوم] 🔻مطالعه در خبرگزاری : 📱 http://www.rasanews.ir/002UII 💻 http://www.rasanews.ir/fa/news/593110 🔻مطالعه در : 📮 http://www.sourehcinema.ir/?p=113411 📲 https://www.instagram.com/p/BslGmqDlK5O/ 🌐 @aliebrahimpour_ir
فقط و فقط #خدا و رسول‌خدا می‌توانند باعث شوند انسان علیه واضح‌ترین اصول فطری اخلاقی و انسانی‌اش بایستد و حتی علیه آن قیام کند!! زمانی که خدا آنقدر کم‌طاقت و کوچک می‌شود... و #تکفیر و ما ادراک ما التکفیر . #وقتی_که_ماه_گم_شد ۱۳۹۷/۱۱/۱۹ 🌐 @aliebrahimpour_ir
#توییت - #حرف_درست 💠 - #زندگی خیلی مهم‌تر از اونه که بخواییم درباره‌اش جدی حرف بزنیم. 💠 - ما زندگی رو زیادی -به غلط- جدی می‌گیریم... 🌐 @aliebrahimpour_ir
#رویداد 📌نشست سالانه نویسندگان حوزوی #رسا 🗓 دوشنبه، ۲۰اسفند۹۷ 🌐 @aliebrahimpour_ir #روزمه #تقدیر
#رویداد 📌نشست سالانه نویسندگان حوزوی #رسا 🗓 دوشنبه، ۲۰اسفند۹۷ 🌐 @aliebrahimpour_ir #روزمه #تقدیر
متن جلسه استیضاح مهاجرانی سال 78.doc
1.23M
#دانلود #ورد متن جلسه #استیضاح عطاءالله #مهاجرانی وزیر ارشاد دولت خاتمی - سال78 🌐 @aliebrahimpour_ir
📌نقدی بر یادداشت «سیاست‌زدگی در مسئله حجاب» 🔖ضرورت تفکیک مسئله «حجاب اجباری» از «حجاب قانونی» 🖌 علی‌ابراهیم‌پور - 98.2.15 🍀 دوست صاحب‌قلم‌ام -جناب آقای بانیانی- در یادداشت اخیر خود در متنی -که بیش از هر چیز، رنگ و بوی یادداشت‌های دلسوزانه جناب حجت‌الاسلام زائری را می‌دهد و احتمالا از عوارض مطالعه «گاف فرهنگی» باشد- به مسئله «سیاست‌زدگی در مسئله » پرداخته‌اند. [https://t.me/shathyat/372] 🍀 درباره‌ی یادداشت ایشان،‌ملاحظاتی به ذهنم می‌رسد: 1.تا تقریر درستی از مسئله صورت نگیرد، نمی‌توان حکم مناسبی درباره‌ی آن داد. به نظر بنده ایشان تقریر کاملی از اصل مسئله ندارند: بنده با جنبه نمادین پیداکردن چادر موافقم؛ اما موافق نیستم که اصل حجاب به عنوان نماد هواداری نظام تثبیت شده است. این مغالطه در بند اول فرمایش ایشان سبب سستی استدلالشان شده است. آیا حاکمیت به حجاب، رنگ سیاسی پاشیده است که توصیه می‌شود رنگ سیاسی نپاشیم؟ پوشش، قانونی از قوانین کشوری است، چنانکه ممنوعیت رشوه و ردشدن از چراغ قرمز، قانون است. چه کسی آن را سیاسی کرده است؟ حاکمیت؟! منظور ایشان از مراکز تصمیم‌ساز کجاست؟ قوه مقننه و شورای عالی انقلاب فرهنگی و یا جای دیگر؟ و منظور ایشان از حل مشکل چیست؟ تغییر قانون حد پوشش یا حذف آن؟ 🍀 2.مهم‌تر از همه این نکات، من خطای اساسی را در خط اول این یادداشت می‌دانم: « ». کل یادداشت ایشان حول این مفهوم می‌چرخد و ازاین‌رو آن را به قهقرا برده است. مفهوم حجاب اجباری، اساسا مفهومی نادرست و استفاده از آن، بازی در زمین رقیب است. مفهوم درست مسئله « » است نه « ». به نظر بنده، همین نقطه شروع، منشاء اختلاف اساسی و حل‌ناپذیری مسئله شده است. این دو مفهوم را بایستی به کمک اصل هم‌نشینی معنا کرد. 🍀 حجاب اجباری در مقابل حجاب اختیاری است. اما حجاب قانونی در مقابل حجاب غیرقانونی. به حکم فطرت، آدمی میل به دارد و از هرگونه بی‌زار است؛ بنابراین با استفاده از اصطلاح حجاب اجباری، پیشاپیش مخالف فطرت و وجدان بودن مسئله را پذیرفته‌ایم! در حالی که پوشش، یکی از عناصر فرهنگی اجتماعی هر جامعه است و هر جامعه دارای فرهنگ، به حکم آنکه دارد، چارچوب‌هایی برای پوشش افراد معین می‌کند که به‌صورت نانوشته در جامعه جریان پیدا می‌کند. همچنین هرجامعه‌ای برای پاسداری و حراست از فرهنگ خویش، اصول مهم فرهنگی خود را به صورت قانون در می‌آورد تا بتواند از بی‌نظمی‌های احتمالی و اختلال در نظام اجتماعی جلوگیری کند. بنابراین اصل «پوشش و حجاب قانونی» اصلی وجدانی است؛ هرچند هر فرهنگ پویا، درباره‌ی حدود آن بستر گفت‌وگو را فراهم می‌کند. چنان‌که بسیاری از کشورها حد و مرزهای مشخصی برای پوشش شهروندان معین کرده و می‌کنند. (مثلا قانون می‌کنند که کسی نباید حجاب داشته باشد!) 🍀 به نظر می‌رسد این مواجه با مسائل فرهنگی، در نهایت به نوعی وادادگی فرهنگی می‌انجامد که رقیب شما برای تحمیل فرهنگ خود، با استفاده از ابزارهای رسانه‌ای دست روی هر مسئله فرهنگی گذاشت، تحت قالب زیبا و فریبنده‌ی گفت‌وگو، از موضع خود عقب نشینی کنیم. 🍀 اما، بله! دو نکته مهم در مسئله حجاب قانونی در جامعه امروز ما وجود دارد: اولا قانون‌های برآمده از فرهنگ، باید خود را حفظ کنند؛ مگرنه از درون تهی می‌شوند. جامعه‌ای که یک روز پوشش موی سر خانم را مساوق حیای زن تعریف می‌کرد، امروز به‌راحتی بین حیا و پوشش مو، تفکیک قائل می‌شود. بنابراین فرهنگ پشتیبان تغییر کرده. لذا مطالعه این فرهنگ جدید برای پاسداری از فرهنگ اصیل، ضروری است. (همچنین مطالعه این فرهنگ، به معنای تایید آن نیست. چراکه فرهنگ را قابل مهندسی می‌دانیم. چنانکه رقیب شما بدون آنکه اعلام کند، فرهنگ شما را به سمت مورد علاقه خویش هدایت می‌کند، شما نیز بایستی طبق مصلحت مطابق با واقع، بکوشی فرهنگ را به سمتی که می‌خواهی مهندسی کنی.) 🍀 ثانیا مخالفت با قانون پوشش، در ایران جنبه‌ای نمادین پیدا کرده است. در واقع مخالفت با این قانون، مخالفت با حجاب نیست؛ واکنش خلاقانه‌ای است بدین معنا که «من می‌اندیشم و من تصمیم می‌گیرم». بنابراین نباید ساده‌اندیشانه تصور کنیم هر کسی که از مخالفت با این قانون دم می‌زند، رهیافتی سیاسی دارد! باید مطالعه کنیم و ببینیم آیا بستر مناسبی برای ابراز وجود و ابراز استقلال عمل به نسل جدید خود داده‌ایم؟ یا ببینیم آیا کاری کرده‌ایم که باعث شود نسل جوان همچون فرزندی که از پدر خود دلخور است، بهانه‌ای پیدا می‌کند تا لج کند؟ این مطالعات فرهنگی برای حل مسئله حجاب قانونی، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر دارد؛ در حالی که تقریر مسئله به‌عنوان مسئله‌ای سیاسی، خود پاشیدن رنگ سیاسی به مسئله است. 🌐 @aliebrahimpour_ir
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🌺نوشتن باید جزئی از زیست ما باشد. روزگاری بود که به مثابه بود؛ کسی می‌نوشت که می‌دانست. برای همین هم معمولا علما موقعی دست به قلم می‌شدند و توصیه به نوشتن می‌کردند که به حدی از پختگی علمی می‌رسیدند. امروز نویسندگی به‌مثابه است. قلم ابزاری برای فکر است. پس . 🌺مشغولیت‌های زندگی و ایجاد نقطه (بلکه نقاط) عطف در آن، باعث شد مدتی این مثنوی تعطیل شود. گمشده‌ای که هرچه زودتر باید احیا شود. راهکار آن، تمام‌کردن هرچه سریعتر پرونده‌های عقب افتاده است که به امیدخدا ان‌شاءالله این ماه مبارک رمضان را به آن اختصاص داده ام. راهکار ، احیای هرچه سریعتر اینجا و پیج اینستاگرام است. 🌺درباره‌ی ، من هنوز با چالش نظری مواجهم. در واقع کانال تلگرامی را جایی برای آرشیو مطالب اینستاگرام تاسیس کردم؛ اما به مرور خودش اصالی شد و شد هووی اینستا. این نمودی از چالش نظری است. اینستا نوعی است که هرچه بیشتر خود را در اعماق زندگی شخصی ما فرو می‌کند و می‌خواهد هرچه بیشتر اطلاعات ریز شخصی ما را ببلعد. و من چرا باید با او همراهی کنم؟ از هر مکانی عکس بگیرم؛ از هر خوراکی؛ از هر لحظه لذت‌بخشی؛ از هر خبری؟! خب این چالش هنوز با من همراه است. گاهی عامدا عکسی می‌گیرم یا متنی می‌نویسم، ولی منتشر نمی‌کنم. مثلا تقریبا خبری از نقدهای سینمایی من در پیج اینستا نیست! در هر صورت ذهنم با این چالش همراه است. شاید بعدا بیشتر در این باره گفتم و نوشتم. 🌺 در طول یک‌سال اخیر، بیشتر یادداشت‌های من در همکاری با خبرگزاری بوده‌اند؛ چنانکه مشهود است. سعی می‌کنم وقایع و نوشته‌های را در اینجا و جمع‌بندی کنم. همینطور لازم است که یادداشت‌های قدیمی که در اینستا نیامده‌اند را هم قرار بدهم. 🌺 الیه توکلت و الیه انیب 🌐 @aliebrahimpour_ir
. باسمه . 🎬 سینمایی🎬 . « » ✳️عنوان: «تنگه ابو‌قریب» نسخه‌ی ایرانی اما ناقص «ستیغ‌اره‌ای» ✳️بررسی مقایسه‌ای تنگه‌ابوقریب بهرام‌توکلی و Hacksaw Ridge مل‌گیبسون . ▫️علی ابراهیم‌پور▫️ . ( از دو) 💠 «تنگه ابوقریب» با نامزدی در 11رشته و کسب 6 سیمرغ همچون بهترین فیلم و بهترین کارگردانی، پرافتخارترین فیلم سی‌وششمین جشنواره فیلم فجر، یکی‌از سه‌فیلم سازمان اوج در این دوره از جشنواره،‌ دومین تجربه‌ی سعید ملکان در تهیه‌کنندگی فیلم ژانر دفاع مقدس و اولین تجربه بهرام‌توکلی در کارگردانی این ژانر است. 💠 «تنگه ابوقریب» بنابر گفته‌ی توکلی، برداشتی آزاد و دراماتیزه‌شده‌ای است از داستان واقعی فداکاری، جان‌فشانی و ایثار بچه‌های لب‌تشنه گردان عمار لشکر ۲۷ محمد‌رسول‌الله در 21تیرماه1367؛ یعنی دقیقا یک‌هفته‌مانده به تصویب قطعنامه ۵۹۸ و پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران. در خلاصه‌داستانی که از سوی تیم سازنده‌ی فیلم منتشر شده است، می‌خوانیم: «در ۲۱ تیرماه ۱۳۶۷، حمله وسیعی سراسر جبهه جنوب را درگیر می‌کند، یکی از نقاط حساسی که دشمن قصد عبور از آن و رسیدن به شهرها و جاده‌های کلیدی ایران را دارد تنگه ابوقریب است، تنگه‌ای که نام و خاطره‌اش در میانه‌ی تاریخ رسمی روزهای پایانی جنگ گم شده... تنگه‌ای که محل مقاومت افراد گردان عمار بود...» 💠 اساسا فیلم سینمایی، چیزی غیر از مستند است. سینما یعنی روایت و روایت یعنی داستان و تنگه ابوقریب -برخلاف چیزی که پیش از این از توکلی توقع داشتیم- فاقد داستان است. بنابراین مقدمه ندارد؛ چالش ندارد؛ نقطه اوج ندارد؛ پایان‌بندی ندارد. صرفا یک نمایش خشک‌وخالی است. نمایشی که البته به برکت جلوه‌های ویژه‌ی میدانی گاهی صحنه‌های زیبا و احساس برانگیزی خلق می‌کند. اما چون خشک و بی‌چالش است، بدون روح است و درام واقعی شکل نمی‌گیرد. فیلم می‌کوشد درام را در همان خلق صحنه‌های احساس‌برانگیز تامین کند. سکانس مقدمه فیلم، البته ما را آماده می‌کند برای نمایش یک داستان؛ چهارشخصیت دور یک میز مشغول خوردن آب‌هویج با داشتن هدفی خاص و مشخص (پول قرض‌دادن به حسن) نشسته‌اند. این مقدمه ما را آماده می‌کند که داستانی را با این 4شخصیت ادامه دهیم و پول قرض‌دادن به حسن به عنوان یک کد، تاثیری در نقطه اوج و فرود داستان داشته باشد و در ادامه دی‌کُد شود. اما این توقعی کور است. هنگامی که می‌بینیم فیلم از نیمه گذشته، دیگر ناامید می‌شویم و بی‌خیال آن مقدمه‌ی ده‌دقیقه‌ای طولانی. 💠 تنگه‌ابوقریب، شباهت‌های عجیبی دارد به فیلم «ستیغ اره‌ای (Hacksaw Ridge)» اثر مل‌گیبسون که نامزد بهترین فیلم و بهترین کارگردانی اسکار نیز بود. این شباهت به قدری است که می‌توانیم با تقریب خوبی مطمئن شویم یکی از فیلم‌هایی که زیر دست توکلی بوده و از روی آن‌ها برای تنگه‌ابوقریب قلم زده، حتما ستیغ‌اره‌ای است. مجیدِ تنگه‌ابوقریب (با بازی زیبای جواد عزتی) که دکتر گروهان است با درصد بالایی، همان «دزموند داس» امدادگرِ ستیغ‌اره‌ای است. خیلی از روحیات او را هم دارد. هر دو مهربان و دلسوزند. دزموند، روحیه‌ای فردی داشت و بنابه وظیفه‌ی ملی به جنگ آمده بود. مجید هم درجای‌جای دیالوگ‌هایش توجه به فردیت خودش را بروز می‌دهد. نمونه‌اش آنجا که وقتی علی کوچولو (با بازی مهدی قربانی) -که برای اولین بار می‌خواهد خط مقدم را تجربه کند- انبوهی از رزمندگان را می‌بیند، می‌پرسد چرا این‌ها نمانده‌اند خط و دارند بر می‌گردند؟ جوابی که از مجید می‌شنود این است که «کلاه خودت را بچسب باد نبرد.» این شباهت حتی در رفتار و دیالوگ‌ها هم هست. دزموند بارها تاکید می‌کرد حتی یک زخمی هم روی زمین نماند و سعی می‌کند همه را برگرداند. این دیالوگ را در میانه‌ی میدان از هم مجید می‌شنویم. او هم می‌کوشد حتی یک زخمی هم از قلم نیفتد. 💠 غیر از شباهت شخصیت، شباهت در صحنه‌ها نیز دیده می‌شود. سکانس حرکت گردان عمار، که پشت کامیون نشسته‌اند و به سمت خط می‌رود و در این حال صحنه‌های دلخراش مجروحین را می‌بینند که از کنار جاده به عقب بر می‌گردند، رونوشتی از سکانس مشابه‌اش در ستیغ‌اره‌ای است. با این تفاوت که تکلیف بسیاری از این صحنه‌ها در تنگه‌ابوقریب با کلیّت ساختار فیلم روشن نیست. یک‌ربع-بیست دقیقه‌ای که بچه‌ها پشت کامیون نشسته‌اند، جاده بسته شده، پایین می‌آیند و به مردم کمک می‌کنند، چه نقشی در تنگه ابوقریب دارد؟! هیچ! دقایقی فیلم‌پُر‌کن اند که البته خودش می‌توانست یک فیلم کوتاه جذاب باشد. (ادامه...) 🗓📝 تاریخ انتشار: 97/11/1 [ ] 🌐 @aliebrahimpour_ir
. باسمه . 🎬 سینمایی🎬 . « » ✳️عنوان: «تنگه ابو‌قریب» نسخه‌ی ایرانی اما ناقص «ستیغ‌اره‌ای» ✳️بررسی مقایسه‌ای تنگه‌ابوقریب بهرام‌توکلی و Hacksaw Ridge مل‌گیبسون . ▫️علی ابراهیم‌پور▫️ . ( از دو) 💠اما مهم‌ترین نکته‌ای که این تقلید را ناقص و ناکارآمد کرده، محور فیلم است. ستیغ‌اره‌ای چنان‌که از عنوانش مشخص می‌شود، حماسه‌ای را که در منطقه‌ای خاص (یک کوه) توسط شخصیتی مشخص رخ داده، روایت می‌کند. اما محور داستانِ‌بالقوه‌ای که تنگه‌ابوقریب می‌خواسته داشته باشد، مشخص نیست. فیلم شخصیت محور است یا رویدادمحور یا مکان محور؟ قرار بوده در کنار یک (یاچند) شخصیت، واقعه‌ای تاریخی بازآفرینی و نمایش داده شود یا با محوریت خودِ آن واقعه، شخصیت‌ها را هضم کنیم یا در واقع مکان است که محور رویدادها و شخصیت‌هاست؟ تنگه ابوقریب شدیدا افت و خیز دارد. گاهی با شخصیت‌ها همراه است و گاهی واقعه‌محور و گاهی روی مکان مانور می‌دهد. ازاین‌رو نفسِ روایتِ فاقد داستان فیلم هم، تکه‌تکه شده است. 💠همچون ستیغ‌اره‌ای، تنگه‌ابوقریب نیز نام یک مکان را یدک می‌کشد. اصل ماجرا، تنگه‌ی ابوقریب است. اما مخاطب به هیچ عنوان با مکان ارتباط نمی‌گیرد. برخلاف ستیغ که کاملا مکان و موقعیت جغرافیایی، ورودی و خروجی و اجزایش برای مخاطب روشن است. تنگه‌ابوقریب در معرفی مکان عقیم است. اشکال اساسی نیز در طراحی ناکارآمد و اشتباه صحنه جنگ است. چرخش و عقب‌وجلوشدن دوربین، فهم مکانی را از ما می‌گیرد. البته مشکل اساسی از دوربین نیست، از خود کارگردان است. کارگردان خودش مکان را فهم نکرده و برای همین نتوانسته منتقل کند. نیروها چرا در میانه میدان اینقدر دور خودشان می‌چرخند؟ این تنگه کجاست؟ همین کانال دو متری تنگه است؟ کل محدوده‌ای که بچه‌ها عقب‌وجلو می‌روند، مساحت کوچکی دارد که ورودی و خروجی آن معلوم نیست. لوکیشنی که برای تنگه انتخاب کرده‌اند، باز و خلوت است. هرچند سعی کرده‌اند با موانع دستی در آن چالش ایجاد کنند، اما باز هم لخت و خالی است. هرچند مخاطب می‌تواند از روی مرام و معرفت و حُسن نیت، تنگه را در دلش بازسازی کند، اما روی پرده، تنگه‌ای در کار نیست. دشت وسیع و بی‌سروتهی است و یک کانال. 💠متاسفانه طراحی‌های جنگ نیز به‌غایت‌خود ضعیف‌اند. حسن (با بازی مقبول و برنده سیمرغ امیر جدیدی) از فاصله‌ی صدمتری و دویست‌متری، آرپی‌جی را می‌گذارد روی دوشش و پشت‌سرهم تانک شکار می‌کند. آرپی‌جی‌زدن واقعا مثل پرتاب‌کردن سنگ نیست که اینقدر راحت نمایشش می‌دهد. جنگی تصویرش نمایش داده شد، هم تن‌به‌تن بود و هم نبود! اگر این ضعف طراحی جنگ را بگذارید کنار تصویر ناقص از مکان، یعنی با نقاشی‌ای مواجه هستیم که نه پس‌زمینه‌ی مشخصی دارد و نه کنش شخصیت‌هایش مشخص‌اند. 💠با این وجود، تنگه‌ابوقریب توانسته همچون ستیغ‌اره‌ای تصاویری دقیق از صحنه‌ی دردناک و پرتنش جنگ ترسیم کند. به برکت چهره‌پردازی ملکان، جلوه‌های ویژه و طراحی‌های توکلی، تصاویر خلق‌شده در تنگه ابوقریب نیز، زیبا و فوق‌العاده‌اند. ترکشی که به گردن رزمنده در حال حرکت می‌خورد و خون فواره می‌زند بیرون. دست‌وپای قطع شده‌ای که گوشه‌ای افتاده و مجید برمی‌دارد و می‌گذارد روی جنازه صاحبش. دستی که از بازو قطع شده و مجید با چفیه می‌بنددش؛ انبوه جنازه‌هایی که منظم کنار هم قرار می‌دهند و چشم هم ناظر رهگذری را به خود جلب می‌کند و... همه و همه تصاویری ناب و بی‌نظیرند که کمتر مشابهی در تاریخ سینمای دفاع مقدس دارند. هرچند که در کنار اینها تصاویر نازلی هم باشد؛ مثل خونی که بلافاصله بعد از ترکش‌خوردن مجید و شهادتش از سرش جاری می‌شود، از شربت آلبالوی سن‌ایچ هم رقیق‌تر است. 💠تنگه‌ابوقریب دومین محصول دفاع‌مقدسی سعید ملکان، بعد از «ویلایی‌ها» و اولین تجربه توکلی در این ژانر است. هرچند ضعف‌های محتوایی و متنی فراوانی دارد، اما با تصویرسازی‌های زیبا، جلوه‌های ویژه مناسب و بازی‌های مقبول بازیگرانش، روح دوباره‌ای در سینمای دفاع مقدس دمیده و پله‌ی رشدی برای آن محسوب می‌شود. تنگه‌ابوقریب نشان داد در کنار آنکه می‌شود از الگوهای موفق جهانی برای ارتقای سینمای دفاع مقدس بهره‌ برد، تقلید ناقص در این زمینه اثری کاریکاتوری تولید خواهد کرد. //پایان// 🗓📝 تاریخ انتشار: 97/11/1 - آفتاب‌یزد [ ] 🌐 @aliebrahimpour_ir
مقایسه تنگه ابوقریب و ستیغ اره ای - 1بهمن97 - آفتاب یزد - صفحه8.pdf
303.5K
🎬 #نقد_فیلم « #تنگه_ابوقریب » ✳️عنوان: «تنگه ابو‌قریب» نسخه‌ی ایرانی اما ناقص «ستیغ‌اره‌ای» 🔺 #روزنامه #آفتاب_یزد 🗒انتشار: شماره5376، دوشنبه، 1بهمن97 - ص8 🌐 @aliebrahimpour_ir
🎬 « » ✳️عنوان: «تنگه ابو‌قریب» نسخه‌ی ایرانی اما ناقص «ستیغ‌اره‌ای» 🔺 🗒انتشار: شماره5376، دوشنبه، 1بهمن97 - ص8 🌐 @aliebrahimpour_ir
🌷 « / » 🌷 [ ] ✅موضوع: « »، اثر سینمایی بهرام توکلی. - شماره2 🏷 عنوان: «تنگه ابو‌قریب» نسخه‌ی ایرانی اما ناقص «ستیغ‌اره‌ای» (بررسی مقایسه‌ای تنگه‌ابوقریب بهرام‌توکلی و Hacksaw Ridge مل‌گیبسون) 🖌 علی ابراهیم پور 🗓تاریخ نگارش: 97/6/10 📇تعداد واژگان: 1250 🗒تاریخ انتشار: 97/11/1 📎توضیح: منتشر شده در 📸https://eitaa.com/aliebrahimpour_ir/482 💠مطالعه‌ی نسخه و : 1️⃣https://eitaa.com/aliebrahimpour_ir/480 [بخش اول] 2️⃣https://eitaa.com/aliebrahimpour_ir/481 [بخش دوم] 💠 لینک‌های مربوط به انتشار: 🔗 http://aftabeyazd.ir/index.php?year=1397&month=11&day=01&category=8& 🔗 http://aftabeyazd.ir/127997-%C2%AB%D8%AA%D9%86%DA%AF%D9%87-%D8%A7%D8%A8%D9%88%E2%80%8C%D9%82%D8%B1%DB%8C%D8%A8%C2%BB-%D9%86%D8%B3%D8%AE%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D9%85%D8%A7-%D9%86%D8%A7%D9%82%D8%B5-%C2%AB%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D8%BA%E2%80%8C%D8%A7%D8%B1%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C%C2%BB.html 🔗http://aftabeyazd.ir/?newsid=127997 🔗http://aftabeyazd.ir/archive/1397/11/01/8.pdf 🔹پ.ن: درباره‌ی تنگه ابوقریب، سه نقد نوشتم. نقد کامل و مفصل در شماره اخیر نشریه منتشر شده است. نقد شماره1 که در رسا منتشر شد را در اینجا بخوانید: https://eitaa.com/aliebrahimpour_ir/448 🌐 @aliebrahimpour_ir
📣 تازه‌ترین شماره «نقدسینما» منتشر شد - 25اسفند97 🔺شماره ۱۳و۱۴ #نقدسینما در یک جلد و در ۳۳۶ صفحه‌، منتشر شد. این شماره با طراحی و قطع جدید در کتاب‌فروشی‌ها و مراکز فرهنگی در دسترس مخاطبان خواهد بود. 🔺با گفتارها و نوشتارهایی از: پرویز جاهد، بهمن فرمان‌آرا، پوران درخشنده، احسان عبدی‌پور، متیو برنارد، آندره لافونتین، سوزان کینگ، مارک دی‌گریفیث، کتی بنجامین و... @MovieReviewMag
📌 « » (شماره 3 - نسخه کامل) 🔻 : 📥 eitaa.com/aliebrahimpour_ir/489 🔶عنوان: در اوج و حضیض «تنگه‌ابوقریب» 🔸زیرعنوان: شاه‌کارهای کارگردانی، تقلید‌ها و ضعف‌های متنی در نقد فیلم تنگه‌ابوقریب 🏷 تیتر چاپ شده: «دزموند داس» در گردان عمار 🖌 علی ابراهیم پور 🗓تاریخ نگارش: 28/مرداد/97 🗒تاریخ انتشار: اسفند97 📇تعداد واژگان: 2370 📖 انتشار در نشریه - شماره 13و14 - اسفند97 📮خرید نشریه: 🔗 https://b2n.ir/28827‌ 🌐 @aliebrahimpour_ir
در اوج و حضیض «تنگه‌ابوقریب» - علی ابراهیم پور.pdf
553K
📌 #گزارش : #دانلود #نقد_فیلم « #تنگه‌_ابوقریب » (شماره 3 - نسخه کامل) 🔶عنوان: در اوج و حضیض «تنگه‌ابوقریب» 🔸زیرعنوان: شاه‌کارهای کارگردانی، تقلید‌ها و ضعف‌های متنی در نقد فیلم تنگه‌ابوقریب 🏷 تیتر چاپ شده: «دزموند داس» در گردان عمار 🖌 علی ابراهیم پور 🗓تاریخ نگارش: 28/مرداد/97 🗒تاریخ انتشار: اسفند97 📇تعداد واژگان: 2370 📖 انتشار در نشریه #سینمایی #نقدسینما - شماره 13و14 - اسفند97 📮خرید نشریه: 🔗 https://b2n.ir/28827‌ 🌐 @aliebrahimpour_ir
💠 #توییت ۱۰متن پهنای مغازه، بنر قیمت؛ روی همه قیمت‌هایش با ماژیک خط‌خطی کرده. آب هویج ۱۰۰۰؛ شیرموز ۲۰۰۰؛ آب آناناس ۵۰۰۰! خدا باعث‌وبانی‌اش را #لعنت کند. 🌐 @aliebrahimpour_ir [1398.2.26]
📜علم تولید کردنی نیست، کشف کردنی است 🔻رسول جعفریان در کانال تلگرامی خود نوشت: 🔹این روزها مرتب از تولید علوم انسانی سخن گفته می شود. واقعیت این است که علم طبیعی باشد یا انسانی، علم است، امر کشفی است، نه امر تولیدی؛ چرا این کلمه را تا این اندازه با تسامح بکار می بریم؟ این صنعت است که تولید می شود، علم بر اساس هر تعریفی که باشد، نوعی کشف است، کشف واقع. اگر چیزی کشف واقع است، آن را تولید نمی کنند. آنچه تا اندازه ای و در ترکیب با علم تولید کردنی است، صنعت است، صعنتی که تازه بخش مهمی از آن هم دانش و علم است که باید کشفش کرد، و آنگاه که فرضا در معماری تبدیل به شهرسازی و خانه سازی می شود، می تواند با علائق و آرمانها و باورهای مردم ترکیب شده و این طور تولید شود. اگر این تعبیر درست باشد، در تکنولوژی آن هم از زاویه ای خاص درست است. ما در مورد قوانین نور، تابش خورشید، پدید آمدن گرما و سرما و آثار و حرکت آنها، و صدها مساله دیگر، علم تولید نمی کنیم، علم کشف می کنیم، در علوم انسانی هم هرچند نه به آن دقت، اما از نظر ماهیت علم بودن، کار کشف می کنیم. آن وقت بر اساس آن نظریات، وقتی می خواهیم معماری خانه مان را درست کنیم، به گونه ای طراحی می کنیم که بهترین تناسب را داشته باشد. همان وقت، بر اساس برخی از باورهای مذهبی یا اخلاقی، پنجره و محل نور را مشخص می کنیم. چطور ممکن است کسی این دو مقام را به راحتی با هم خلط کند و مرتب دم از تولید علوم انسانی بزند. اگر چیزی علم است، باید درس خواند، باید تحصیل کرد تا مناسبات واقعی موجود در عالم را فهمید. این فریب است که کسی تصور کند ما می توانیم علوم انسانی را خلق کنیم و آن وقت دنیای مطابق میلمان را بسازیم. یکی از نتایج این ماجرا آن است که حالا در قم موسساتی درست شده که به مغزشان فشار می آورند علوم انسانی بسازند و علم را مطابق خواهش نفس خویش کنند. @saraeer
📜معناداری اصطلاح «تولید علم» 🔻علی ابراهیم‌پور در پاسخ به «رسول جعفریان» نوشت: 🔹آقای رسول جعفریان، در ادامه‌ی یادداشت‌های روزمره‌شان درباره‌ی علم، در نوشتار اخیر خود، بر تعبیر «تولید» علم تاخته‌اند. لُب نقد ایشان این است که علم کشف‌کردنی است، نه تولیدکردنی و استفاده از «تولید» که از تبار استعاره صنعت مایه می‌گیرد، نادرست است. 🔹البته این اولین بار نیست که به اصطلاح «تولید» علم، ایراد وارد می‌شود. این اشکال -که از همان سالیان ابتدایی طرح این شعار توسط رهبری، مطرح شد- آنقدر تکرار و نخ‌نما شده است که دور از ذهن بود که دگربار مطرح گردد. شخص رهبری نیز مکرر به بی‌ثمری آن اشاره کرده‌اند: (ر.ک: بیانات در 1385/05/23) 🔹مقصود از تعبیر تولید علم به‌معنای درنوردیدن مرزهای علم و دانش، برای اذهان بی‌غرض، روشن است. اما اگر بخواهیم به این اشکال –نه در سطح نازل و ژورنالیستی مطروحه، بلکه- به عنوان پرسشی فلسفه علمی بنگریم، از پنج جنبه نادرست و غیروارد است: 1.جنبه‌ی جامعه‌شناسی علم 🔹هر استعاره، وجه و بُعدی از ابعاد شیء را معرفی کرده و شیء مورد شناسایی را «به‌مثابه» مصداقی از استعاره، می‌نمایاند. علم، غیر از آنکه ذاتا گزارشی مطابق و کاشف از واقع است، هویتی جمعی و بین‌الاذهانی میان محققان و نهادهای علمی اجتماع دارد و از این جهت، خود کنشی از کنش‌های اجتماعی است. براین‌اساس، علم همچون دیگر کنش‌ها ارادی جامعه، قابل تولید است و استعاره تولید از این حیث درباره‌ی آن کاملا بامعنا و عالمانه است. 🔹کسی که علم را فقط‌وفقط کشف واقع بداند، به‌سختی دچار کژ کارکرد استعاره در فهم شده است؛ چرا که کاشفیت و آیینه‌ی‌واقع‌بودن نیز، فقط بُعدی از ابعاد علم و صرفا یکی از استعاره‌های معرِّف هویت علم است و نه کل آن. بنابراین تبدیل «علم به‌مثابه آیینه واقع» به «علم مساوی است با آیینه واقع»، مصداقی از گرفتار‌شدن به کژکارکرد استعاره است که از آن تحت عنوان مغالطه «کنه و وجه» یاد می‌کنند. مغالطه‌ی کنه و وجه، آفت تحویلی‌نگری است و شیء را تنها در یک بُعد آن منحصر کرده، از ابعاد دیگر آن غافل می‌ماند. 2.جنبه معرفت‌شناختی 🔹کاشفیت و استعاره «آیینه واقعیت»، محمولی معرفت‌شناختی درباره‌ی علم است. با صرف نظر از هویت بین‌الاذهانی و اجتماعی علم، هرچند علم از حیث معرفت‌شناختی، صورت ذهنی مطابق با واقع است، از همین حیث و با نگاه رئالیستی و واقع‌گرایانه، محقق نمی‌تواند احکام ریاضی، طبیعی یا انسانی را ایجاد کند، اما می‌تواند آن‌ها را بفهمد، کشف کند و وارد جهان ذهنی خود کند. اتحاد ذهن عالِم با عالَم (واقعیت خارجی) و سپس وارد کردن آن به زبان و کتابت، تلاش شخص دانشمند و «تولید» اوست. 3.جنبه‌ی منطقی 🔹«تولید» بدون اشتقاق از استعاره صنعت، به‌خودی‌خود نیز واژه‌ای معنادار برای انتساب به علم در منطق اسلامی است. در منطق، حصول نتیجه‌ای که از دو مقدمه‌ی قیاس حاصل می‌شود، با مشتقات ماده «و-ل-د» از آن یاد می‌شود. (ر.ک: الاسس المنطقیه للاستقرا، منطق و مباحث الفاظ، تلخيص المحصل و...) 4.جنبه‌ی زبان‌شناسانه 🔹واژه‌ی «صنعت» در سنت و تراث اسلامی-ایرانی، به معنای مطلق پیشه، حرفه و کار است. مطابق با این سعه معنایی، از نبوت و حکمت و خلافت تا آهنگری و... را در بر می‌گیرد. (ر.ک: رساله صناعیه میرفندرسکی) بر این اساس، صنعت استعاره نیست؛ بلکه از حیث زبان‌شناسانه، صنعت دانستن علم، حقیقی است. 5.جنبه‌ی تاریخی 🔹ورای تمامی مباحث نظری، رابطه‌ی قدرت و اقتصاد با علم و معرفت، برآگاهان تاریخ، مسئله‌ای پوشیده نیست. در طول تاریخ، هنگامی که حاکمیت یا نهادهای اقتصادی، نیازمند به علم یا معرفتی می‌شده‌اند، علم و معرفت متناسب با آن، رشد کرده و بالیده است. تولید و نشر کتبی مانند اخلاق ناصری و زیج ایلخانی، ماجرای بیت‌الحکمه، داستان نگارش «شاهنامه» و همچنین، اثرات علمی انقلاب صنعتی، نمونه‌های روشن تاثیر نهادهای قدرت و اقتصاد بر علم‌اند. 🔹در دورانی که لازم است اهتمام اصلی شخصیت‌ها، بر روی ترویج، امتداد و عملیاتی‌کردن سیاست تولیدعلم متمرکز شود، گاه اشکالاتی ابتدایی مطرح می‌شود که اصل ماجرا را منحرف می‌سازد. واقعیت آن است که تولید علم –چنانکه در بیانیه گام دوم توصیف شده است- به گفتمانی رایج تبدیل شده و دیگر در اصل و ضرورت آن، شک و شبهه‌ای نیست. شک در مقابل بدیهی، هرچند ممکن است به‌سان ریختن زباله (!) در زم‌زم برای برادر حاتم‌طایی، موج آنی رسانه‌ای بیافریند، اما منطق جریان گفتمان تولید علم، آنچنان قوی و استوار است که روسیاهی آن، تنها به چهره‌ی زغال‌ها خواهد ماند. 🔸متن کامل این یادداشت را می توانید در لینک زیر مطالعه کنید: http://rasanews.ir/fa/news/600922 🔸یادداشت رسول جعفریان با عنوان «علم تولید کردنی نیست، کشف کردنی است» را اینجا بخوانید: https://eitaa.com/saraeer/362 @saraeer
معناداری اصطلاح تولید علم - نقد رسول جعفریان - علی ابراهیم پور.pdf
207.1K
📌 عنوان: معناداری "«تولید» علم" از جنبه جامعه‌شناسی علم، معرفت‌شناسی،‌ منطقی، زبان‌شناسانه و تاریخی 🔖 (نقدی بر یادداشت " تولیدکردنی نیست" آقای رسول جعفریان) 🖌 علی ابراهیم‌پور 🗓نگارش: 97.12.16 📝تعداد واژگان: 2222 📍انتشار: خبرگزاری رسا 🔗 http://rasanews.ir/fa/news/600922 📍انتشار خلاصه در کانال سرائر: 🔗 https://eitaa.com/saraeer/423 🌐 @aliebrahimpour_ir
🌷 « / » 🌷 📌 عنوان: معناداری "«تولید» علم" از جنبه جامعه‌شناسی علم، معرفت‌شناسی،‌ منطقی، زبان‌شناسانه و تاریخی 🔖 (نقدی بر یادداشت " تولیدکردنی نیست" آقای رسول جعفریان) 🖌 علی ابراهیم‌پور 🗓نگارش: 97.12.16 📝تعداد واژگان: 2222 📍انتشار: خبرگزاری رسا 🔗 http://rasanews.ir/fa/news/600922 📍انتشار خلاصه در کانال سرائر: 🔗 https://eitaa.com/saraeer/423 📥 متن یادداشت 🔗https://eitaa.com/aliebrahimpour_ir/496 ✏️ مطالعه یادداشت آقای دکتر رسول جعفریان: 🔗https://t.me/jafarian1964/11870 🌐 @aliebrahimpour_ir