eitaa logo
این عماریون
384 دنبال‌کننده
226هزار عکس
60.9هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱جملاتی تامل برانگیز درباره شهدای ارتش جمهوری اسلامی ایران که اولین نظامی ای بود که مقام معظم رهبری پشت سر او نماز خواند و به او اقتدا کرد. (شهید خلبان علی اکبر قربان شیرودی) که خلبانان عراقی در محل شهادتش در بغداد به احترام او یک دقیقه سکوت کردند. (شهید خلبان عباس دوران) که وصیت نامه ی او را مقام معظم رهبری در خطبه های نماز جمعه قرائت نمود. (شهید سروان مسعود آشوری) ای که در 4 عملیات بیش از 10 هزار کیلومتر مربع از خاک مقدس جمهوری اسلامی ایران را آزاد نمود . ( شهید سپهبد علی صیاد شیرازی ) که مقام معظم رهبری در خطبه های نماز جمعه نحوه شهادتش را شرح داد. (شهید سرهنگ ایرج نصرت زاد) که قرآن را با دست نوشت و با ختم نوشتن قرآن شهید شد. (شهید سرهنگ شریف اشراف) که پیام داد«به امام و مادرم بگویید که سیاه کوه لرزید اما انشایی نلرزید» و شهید شد (شهید ستوانیکم وظیفه عبدالحمید انشایی) که اسیر شد و در حال مقاومت به شهادت رسید و لبخند شادی به لبانش نشست (شهید سرباز محمدرضا صادقی) آزاده ای که بیشترین مدت اسارت را تحمل کرد (شهید خلبان حسین لشگری) که در پایان جنگ نارنجک به خود بست و زیر تانک دشمن رفت (شهید سرباز یوسف حیدری) شهید ترور بعد از انقلاب (شهید سپهبد سید محمد ولی قرنی ) شهیدی که ناو جنگی خود را تا آخرین نفس رها نکرد و به شهادت رسید (فرمانده ناوچه پیکان ناخدا محمد ابراهیم همتی) که خبر از شهادت خودش داد و گفت مفقود الاثر می شوم (شهیدی از ل 92 شهید ستوان غلامرضا طرق) که گزارش پر صلابتی از مقاومت رزمندگان در چزابه را به امام خمینی(ره) داد (شهید سرهنگ غلامرضا مخبری) که بخاطر برپایی نماز در اسارت ضد انقلاب به شهادت رسید. (شهید خلبان حسین قاسمی) که مسلمان شد و بلافاصله به شهادت رسید. (وازگن آوسیان یا مهدی محمدی) که مالک اشتر نیروهای مسلح بود. ( شهید سپهبد علی صیاد شیرازی ) قطع نخاعی که 24 سال دمر خوابیدن را بدون ذره ای ناراحتی تحمل کرد و به شهادت رسید. (شهید سرباز رمضان روحی) که دستش در عملیات رمضان قطع شده و آن را در جیبش قرار داده بود تا سرباز ها متوجه نشوند (شهید زارعیان) که گفت ایران کشور پهناوری است اما برای عقب نشینی من جایی ندارد (شهید سرتیپ امیری) 🌱 روز ارتش بردلاورمردان ارتش جمهوری اسلامی ایران بویژه سروقامتان نیروی زمینی قهرمان مبارکباد. این عماریون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 که ۳۰ ترکش در بدن داشت ۸ اسفند سالروز شهادت شهید حاج 🥀 ➕انتشار تصاویر کمتردیده شده
وقتی نگاهت به من دوخته شده🍂 مگر میتوان دست از پا خطا کرد؟ تو هم و هم کمکم کن گناهی که رفاقت با تو و امام زمانم را خدشه دار میکند، کنار بگذارم...🙏 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸 هادی
که به گفته ی بسیاری از بزرگان و فرماندهان هشت سال دفاع مقدس از متفکر اتاق جنگ بود و خوب و روی خوش وی همواره از طرف دوستان و همسنگران او است. 😭 🍃⚘🍃 رزمندگان ایرانی در این عملیات بسیار حساس ، ضربات بسیار سهمگین و سنگینی را به مواضع رژیم بعث و نیرو‌های دفاعی عراقی وارد کردند و این اقدامات نتیجه و ماحصل از گذشتگی و شهدای گرانقدری چون فهیمی بود. 🍃⚘🍃 کربلای ۵ یکی از عملیات‌ هایی بود که در محدوده ی مناطق عملیاتی جنوب کشور یعنی در محدوده ی منطقه ی عملیاتی شلمچه و کانال ماهی توسط رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس انجام شد. 🍃⚘🍃 ۲۲# دیماه سالروز شهادت فرمانده ی اطلاعات و عملیات تیپ الزهرا (س)⚘ سردار جبهه‌ های جنوب ، غرب و کردستان یعنی مصطفی فهیمی است. 😭 🍃⚘🍃 که از نبوغ نظامی و استعداد عجیبی در ارائه ی راه حل‌ های تاکتیکی در دفاع مقدس برخوردار بود. 😭 🍃⚘🍃 سرانجام مصطفی فهیمی هم در تاریخ ۱۳۶۵/۱۰/۲۲ در منطقه ی شلمچه و در عملیات کربلای ۵ به آرزویش که همانا بود رسید. مزار تهران،بهشت حضرت زهرا سلام الله علیها⚘، قطعه ی ۵۳ 🍃⚘🍃
📕 وصیت نامه بسیار عجیب یک 🔻 سردارحاج حسین کاجی می گوید: ▫️بعد از جنگ، در حال تفحص در منطقه‌ی کردستان عراق بودیم که به‌ طرز غیرعادی جنازه‌ی را پیدا کردیم از جیب شهید، یک کیف پلاستیکی در آوردم، داخل کیف، وصیت‌نامه قرار داشت که کاملا سالم بود و این چیز عجیبی بود! 🔰 در وصیت‌نامه نوشته بود: ▫️من سیدحسن بچه‌ی تهران و از لشکر حضرت رسول(ص) هستم. ▫️پدر و مادر عزیزم! شهدا با اهل بیت ارتباط دارند. اهل بیت، شهدا را دعوت می‌کنند. ▫️من در شب حمله یعنی فردا شب به شهادت می‌رسم و جنازه‌ام هشت سال و پنج ماه و 25 روز در منطقه می‌ماند ▫️بعد از این مدت، جنازه‌ی من پیدا می‌شود و زمانی که جنازه‌ی من پیدا می‌شود، امام خمینی در بین شما نیست 👈این اسراری است که ائمه به من گفتند و من به شما می‌گویم 👈به مردم بگویید ما فردا شما را شفاعت می‌کنیم. بگویید که ما را فراموش نکنند و 🔺بعد از خواندن وصیت‌نامه درباره‌ی عملیاتی که لشکر حضرت رسول (ص) آن شب انجام داده بود تحقیق کردیم دیدیم درست در همان تاریخ بوده و هشت سال و پنج ماه و 25 روز از آن گذشته است! 📚برگرفته از کتاب: خاطرات ماندگار ص192 تا 195
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 که ۳۰ ترکش در بدن داشت ۸ اسفند سالروز شهادت شهید حاج 🥀 ➕انتشار تصاویر کمتردیده شده
‏احتمالا تصویر این بزرگوار را در فضای مجازی زیاد دیده باشیم؛ که هیچ کس منتظرش نبود جز .... 🍃🌷🍃 «شهید ‎سیف‌الله شیعه‌زاده»💔 از بهزیستی استان مازندران که با یک زیر پیراهن راهی شد و هیچکس در نفهمید كه او خانواده‌ای ندارد. کم سخن می‌گفت و... ‏با کم کار یعنی «بیسیم‌چی» بودن را قبول کرده بود سرانجام توسط منافقین شد برگه و کدهای عملیات را قبل از خورد و منافقین پس از به رساندن وی، برای به دست آوردن رمز و کدهای بیسیم، سینه و شکمش را شکافتند!!💔 ولی چیزی نصیب آن‌ها نشد ...! 🍃🌷🍃
کورش باباپور، همون هست که گفت: ما نمی خواهيم فقط و را کنيم، بلکه ما اين است که کاخ سفيد را به تبديـل کنيم.(: 🍃🌷🍃 شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهید سرفراز 💠 شهید کورش باباپور💠 🌷 صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ یاعلی مدد
کورش باباپور، همون هست که گفت: ما نمی خواهيم فقط و را کنيم، بلکه ما اين است که کاخ سفيد را به تبديـل کنيم.(: 🍃🌷🍃 شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهید سرفراز 💠 شهید کورش باباپور💠 🌷 صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ یاعلی مدد
این را که گفت کمی خیالم راحت شد و وقتی هم که ساعت ملاقات تمام شد، ساعت 4 هفدهم رمضان بود که رفت بالای کوه‌ها و ما هم برگشتیم قزوین. 🍃🌷🍃 ده روزی بود قزوین بودیم که را به از به "دوجیله عراق" اعزام کرده بودند که بر اثر ناشی از دشمن، در آنجا به رسیده بود.😭 🍃🌷🍃 روز فطر آن سال به رسید ولی او را در نگهداری کرده و پس از 3، مراسم انجام شد.😭 🍃🌷🍃 ، از به گفته بود: دوست دارم پس از آموزشی، به نقطه‌ای اعزام شوم و توسط شیمیایی دشمن شوم.😭😭 🍃🌷🍃 ،از میان هزار استان قزوین، است که و هفتم اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۷#، با روز سعید فطر به رسید. 😭😭😭 🍃🌷🍃
🌷‌ که سر بی تنش سخن گفت در جاده بصره خرمشهر همین طور که می دوید از پشت از ناحیه سر مورد اصابت قرار گرفت و سرش از پیکر پاکش جدا شد. در همان حال که تنش داشت می دوید، سرش روی زمین غلتید. سر مبارک این شهید حدود پنج دقیقه فریاد " یا حسین، یا حسین" سر می داد. همه رزمندگان با مشاهده این صحنه شگفت گریه می کردند... چند دقیقه بعد از توی کوله پشتی اش وصیتنامه اش را برداشتند، نوشته بود: ألسلام علی الرأس المرفوع خدایا من شنیده ام که امام حسین علیه السلام با لب تشنه شهید شده است، من هم دوست دارم این‌گونه شهیدبشوم خدایا شنیده ام که سر امام حسین (ع) را از پشت بریده اند، من هم دوست دارم سرم از پشت بریده بشود. خدایا شنیده ام سر امام حسین(ع) بالای نیزه قرآن خوانده، من که مثل امام اسرار قرآن را نمی دانم، ولی به امام حسین (ع)خیلی عشق دارم، دوست دارم وقتی شهید می‌شوم سر بریده ام به ذکر " یا_حسین" باشد... عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است
این را که گفت کمی خیالم راحت شد و وقتی هم که ساعت ملاقات تمام شد، ساعت 4 هفدهم رمضان بود که رفت بالای کوه‌ها و ما هم برگشتیم قزوین. 🍃🌷🍃 ده روزی بود قزوین بودیم که را به از به "دوجیله عراق" اعزام کرده بودند که بر اثر ناشی از دشمن، در آنجا به رسیده بود.😭 🍃🌷🍃 روز فطر آن سال به رسید ولی او را در نگهداری کرده و پس از 3، مراسم انجام شد.😭 🍃🌷🍃 ، از به گفته بود: دوست دارم پس از آموزشی، به نقطه‌ای اعزام شوم و توسط شیمیایی دشمن شوم.😭😭 🍃🌷🍃 ،از میان هزار استان قزوین، است که و هفتم اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۷#، با روز سعید فطر به رسید. 😭😭😭 🍃🌷🍃
❤️ماجرای خواندنی که (عج) او را کفن کرد💔👇 🍃یکی از شهدا همیشه ذکرش این بود: یابن الزهرا گشته ام از فراق تو شیدا💔 یا بیا یک نگاهی به من کن😔 یا به دستت مرا در کفن کن😭 از بس این شهید به عجل الله تعالی فرجه الشریف علاقه داشت❤️ 🍃بعد به دوست روحانی خود وصیت کرد🍃: اگر من شدم، دوست دارم در مجلس ختم من تو سخنرانی کنی☝️ آن روحانی می گوید: من از مشهد که برگشتم، عکس ایشون رو دیدم که شهید شده بود🕊 🍃رفتم پیش پدرش و گفتم: این شهید چنین وصیتی کرده است، طبق وصیتش باید توی مجلس ختم او کنم؟🎤 رفتم و بعد از ذکر خصوصیات شهید و عشقش به امام زمان عج، گفتم: ذکر همیشگی این شهید در ها خطاب به مولایش امام زمان عج این بوده است:💔 یا بن الزهرا گشته ام از فراق تو شیدا یا بیا یک نگاهی به من کن یا به دستت مرا در کفن کن💔 🍃تا این مطلب را گفتم، یک نفر از میان مجلس بلند شد و گفت: من هستم، دیشب (به من گفتند یکی از شهدا فردا باید تشییع شود، و چون پشت جبهه شهید شده است باید او را غسل دهی) 🍃وقتی که می‌خواستم این شهید را کفن کنم، دیدم درب غسالخانه باز شد و شخص بزرگواری به داخل آمد و گفت:😔 بروید بیرون، من خودم باید این را کنم🍂. من رفتم بیرون و وقتی برگشتم در فضا پیچیده بود. شهید هم کفن شده و آماده ی تشییع بود💔 📚منبع: کتاب روایت مقدس صفحه 100 به نقل از نگارنده کتاب میر مهر(حجه الاسلام سید مسعود پورآقایی) صفحه۱۱۷ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 شادی روح شهدا صلوات
به دلیل زیاد در ،  اش را به  جنگی آورد و در دزفول ساکن کرد. 🍃🌷🍃 ایشان نزدیک به 61 در های نبرد بود به گونه ای که همه را فرزندان خود می دانست و اگر ای زخمی می شد خود را به او می رساند و بر می گذاشت. 🍃🌷🍃 به روایت از یکی از همرزمان : در منطقه شایع شد که به عراق پناهنده شده  ما هم ناراحت شدیم😔 رد او را گرفتیم و در یک بسیار ناک دیدیم ماشین او متوقف است. مدتی به دنبال او گشتیم تا اینکه دیدیم نفس زنان از جی زنها که در گشت،‌ شده و مانده بود را به گرفته و می آورد. 🍃🌷🍃 از دیگر های در های نبرد،  مستقیم و در مقدم بود. زمانی که انصار  (ع)🌷 بود همیشه در سخط مقدم حضور می یافت و می گفت: اگر در بستر  بماند در و ایرانی روی مانده است. 🍃🌷🍃
از می‌گفت که به طرز وحشتناکی به رسیده بودند. شهیده‌‎ای که سر نداشت، دیگری که پس از یک روز از وقتی برای دفن پیکر دیگری به رفتند، را خالی از دیدند؛ 🍃🌷🍃 چرا که در اثر باران دشمن شکافته شده و جسد توسط های وحشی خورده شده بود.» او بعضی از شب‌ها در جنت آباد می خوابید تا به رسیدگی کند.😔 🍃🌷🍃 با مریم به واسطه ما با نیروهای اسلام بود. از آنجا که مریم مردمی محسوب می‌شد و در محل اقامت اسلام در هتل کاروانسرا اقامت داشت با اخت پیدا کرد. 🍃🌷🍃 به نوعی با مریم شدیم، چندباری خودم ن مریم را به بردم و دیدم که بالای سر می رفت و آن ها را می کرد. ما هم ایشان را به عنوان خودمان می شناختیم. 🍃🌷🍃 و 2 مریم که عضو سپاه خرمشهر بودند و حضورشان در هتل باعث شد مراودات ما با این خانواده بیشتر شود. اگر کسی از نیروها می شد ننه مریم به عنوان مادر و یا خواهر او بالای پیکرش حاضر می شد و عزاداری می کرد. 🍃🌷🍃
این را که گفت کمی خیالم راحت شد و وقتی هم که ساعت ملاقات تمام شد، ساعت 4 هفدهم رمضان بود که رفت بالای کوه‌ها و ما هم برگشتیم قزوین. 🍃🌷🍃 ده روزی بود قزوین بودیم که را به از به "دوجیله عراق" اعزام کرده بودند که بر اثر ناشی از دشمن، در آنجا به رسیده بود.😭 🍃🌷🍃 روز فطر آن سال به رسید ولی او را در نگهداری کرده و پس از 3، مراسم انجام شد.😭 🍃🌷🍃 ، از به گفته بود: دوست دارم پس از آموزشی، به نقطه‌ای اعزام شوم و توسط شیمیایی دشمن شوم.😭😭 🍃🌷🍃 ،از میان هزار استان قزوین، است که و هفتم اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۷#، با روز سعید فطر به رسید. 😭😭😭 🍃🌷🍃
اما امروز نوبت ماست.» ساعت ۱۱ صبح پیکر از تبار عاشوراییان پیدا شد. صدای صلوات و شکرگزاری گروه، فضا را عطرآگین ساخته بود.😭 🍃🌷🍃 زمانی که را جمع می کردیم، متوجه شدم گریه می کند و بر زبانش نام 🤍جاری است. نیم ساعت بعد ناگهان صدای در فضای منطقه پیچید.😭😭 🍃🌷🍃 خود را سریعاً به محل رساندیم. غرق در خون بر زمین افتاده بود. همانند حسین (ع)🌷 سر با ای سوراخ و دست و پایی قطع شده،😭😭😭 🍃🌷🍃 که تازه خبر قبولی اش در را شنیده بود، این بار همان گونه که آرزو داشت، در کنکور آخرت هم پذیرفته شد.😭😭 🍃🌷🍃 سرانجام جلال شعبانی هم درتاریخ ۱۳۷۴/۶/۳۰# درمنطقه ودرحال شهدا براثر مین که بازمانده دفاع مقدس بود به آرزویش که در راه 🤍بود رسید. 🍃🌷🍃 #شهید : گلزار شهر همدان. 🍃🌷🍃
خيلي بود و به خودش خيلي مي‌كرده و و بوده ، وبه مي‌داده. 🍃🌷🍃 دو هفته پيش خيلي دلم براي پدرم تنگ شد و دو بيت شعر برايش گفتم. «بقاي عمرم بدون پدر عدم معني است/ سال‌ها با تكه سنگي مأنوسم.»💔😭😭😭 🍃🌷🍃 گلزار و هرجا كه دفن است مي‌روم تكه از است. جايي است كه انسان آرميده كه مي‌تواند به ما مثبت بدهد.  🍃🌷🍃 و 😔 دراین سال ها هم برای ما وهم# مادر😔 خانمی  ۲۶ با بچه و...... 🍃🌷🍃
‏احتمالا تصویر این بزرگوار را در فضای مجازی زیاد دیده باشیم؛ که هیچ کس منتظرش نبود جز .... 🍃🌷🍃 «شهید ‎سیف‌الله شیعه‌زاده»💔 از بهزیستی استان مازندران که با یک زیر پیراهن راهی شد و هیچکس در نفهمید كه او خانواده‌ای ندارد. کم سخن می‌گفت و... ‏با کم کار یعنی «بیسیم‌چی» بودن را قبول کرده بود سرانجام توسط منافقین شد برگه و کدهای عملیات را قبل از خورد و منافقین پس از به رساندن وی، برای به دست آوردن رمز و کدهای بیسیم، سینه و شکمش را شکافتند!!💔 ولی چیزی نصیب آن‌ها نشد ...! 🍃🌷🍃
طالب طاهری 🍃⚘🍃 که سال بیشتر نداشت زنده زنده گوش وبینی اش را بریدند ویک چشمش را از حدقه درآوردند؛ با اتو بدن طالب را داغ کردند وآب جوش روی تمام بدنش ریختند، وبا شیشه خرده پوستش را جدا کردند و در آخر هم ... 😔💔 🍃⚘🍃
بر مزار 💔 🍃⚘🍃
خيلي بود و به خودش خيلي مي‌كرده و و بوده ، وبه مي‌داده. 🍃🌷🍃 دو هفته پيش خيلي دلم براي پدرم تنگ شد و دو بيت شعر برايش گفتم. «بقاي عمرم بدون پدر عدم معني است/ سال‌ها با تكه سنگي مأنوسم.»💔😭😭😭 🍃🌷🍃 گلزار و هرجا كه دفن است مي‌روم تكه از است. جايي است كه انسان آرميده كه مي‌تواند به ما مثبت بدهد.  🍃🌷🍃 و 😔 دراین سال ها هم برای ما وهم# مادر😔 خانمی  ۲۶ با بچه و...... 🍃🌷🍃
طالب طاهری 🍃⚘🍃 که سال بیشتر نداشت زنده زنده گوش وبینی اش را بریدند ویک چشمش را از حدقه درآوردند؛ با اتو بدن طالب را داغ کردند وآب جوش روی تمام بدنش ریختند، وبا شیشه خرده پوستش را جدا کردند و در آخر هم ... 😔💔 🍃⚘🍃
🔰پاسدار شهیدی که مقام معظم رهبری مزارش را پنج مرتبه زیارت کردند. 🌹شهیدی که مزارش از شهرهای شمالی و غربی ایران تا هزاران کیلومتر دورتر، زائر دارد. که حاجت روا می کند و معمولا کسی دست خالی از سر قبرش برنمیگردد. که قبل از تدفین ، سوره مبارکه کوثر را تلاوت نمود. 🌹شهیدی که هنگام تدفین ، از او صدای اذان گفتن شنیده شد. که در سجده ها و قنوت نمازش ، دعای کمیل را می خواند. که با همان لباس خاک آلود برگشته از ماموریت به خواستگاری رفت. 🌹شهیدی که درهفته چندساعت برای خود "کسر کار" می زد. متعلق به بیت المال که حاج قاسم سلیمانی معتقد بود مزارش شفاخانه است و درباره اش گفت: «ما افتخار می‌کنیم شهید مغفوری که امروز قبرش امامزاده شهر ماست، برای استان کرمان است. 🌹شهیدی که هیچ شبی نافله شبش قطع نشد. ما افتخار می‌کنیم به شهید مغفوری، او آن قدر در حفظ بیت‌المال حساس بود که حتی موقع وضع حمل همسرش، برای انتقال او به بیمارستان، از ماشین سپاه استفاده نکرد» که پس از شهادتشان ، حاج قاسم پشت در اتاق عمل نوه شان ۴ ساعت منتظر و دعاگو ماند. 🌹شهیدی که آرامگاهش محلی مناسب برای خطبه‌عقد عروس و داماد که با دعای شهید شروع زندگی پر از آرامش و خدایی داشته باشند. به فال نیک می‌گیرم همزمان شد با تولددخترم💕 ان شاءالله که بادعاشهدا عاقبت بخیروموفقیت الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوعَجّل‌فَرَجَهم🌹 ─‌┅═‎✧❁°یازهـــــ🦋ـــــرا°❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
این را که گفت کمی خیالم راحت شد و وقتی هم که ساعت ملاقات تمام شد، ساعت 4 هفدهم رمضان بود که رفت بالای کوه‌ها و ما هم برگشتیم قزوین. 🍃🌷🍃 ده روزی بود قزوین بودیم که را به از به "دوجیله عراق" اعزام کرده بودند که بر اثر ناشی از دشمن، در آنجا به رسیده بود.😭 🍃🌷🍃 روز فطر آن سال به رسید ولی او را در نگهداری کرده و پس از 3، مراسم انجام شد.😭 🍃🌷🍃 ، از به گفته بود: دوست دارم پس از آموزشی، به نقطه‌ای اعزام شوم و توسط شیمیایی دشمن شوم.😭😭 🍃🌷🍃 ،از میان هزار استان قزوین، است که و هفتم اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۷#، با روز سعید فطر به رسید. 😭😭😭 🍃🌷🍃