eitaa logo
برش‌ ها
409 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
459 ویدیو
38 فایل
به نام خدای شهیدان در برشها شهدا دست یافتنی اند. اینجا فرهنگ جهاد و شهادت را به صورت آهسته، پیوسته و به دور از هیاهو روایت می کنیم تا بتوان آن را زندگی کرد. سایت http://www.boreshha.ir/ آپارات www.aparat.com/boreshha.ir بارش فکری @soada313_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
علی خواب دیده بود می‌شود. صبح که بیدار شد حال هوای عجیبی داشت. رفت توی میدان مین منطقه خیبر و شروع کرد و خنثی کردن مین های والمری. ۷۰۰- ۸۰۰ مین را خنثی کرده بود. جورابش را هم در آورده بود و چاشنی های شان را ریخته بود داخل آن. مطمئن بود شهید می‌شود. خودش می گفت: «وقت شد. مردد بودم نمازم را بخوانم یا بقیه کار را تمام کنم. پیش خودم گفتم: بگذار این چند تا مین را هم تمام می کنم، بعد می روم سر وقت نماز». همان موقع پایش رفت روی مین. تمام چاشنی‌های داخل جوراب هم منفجر شد. پایش قطع شد و تمام بدنش هم زخمی؛ اما شهید نشد. می گفت: چون نمازم را نخواندم، از شهدا جا ماندم. ، جلد ۳۰، کتاب علی محمود وند، نویسنده: افروز مهدیان، ناشر: روایت فتح، چاپ اول: ۱۳۹۴؛ خاطره شماره 10. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام https://eitaa.com/boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
هدایت شده از روی خط شهادت
کتاب گویای پدر پسر روح الله در قالب این کتاب، شامل تعدادی نامه از یک مادر به پسرش است. او در این نامه ها از تاریخ انقلاب و فعالیت های پدر این پسر (در راه انقلاب) می نویسد و درخلال تعریف خاطراتش، تاریخ پیروزی انقلاب و مبارزه های امام خمینی(ره) را نقل می‌کند. شخصیت اصلی این رمان جوانی است که براثر اتفاقاتی، با ابعاد شخصیتی امام آشنا می‌شود. این جوان که برای ادامه تحصیل به فرانسه رفته، با فردی برخورد می‌کند که اهل نوفل لوشاتو است و آلن نام دارد. جوان فرانسوی، به نقل از پدربزرگ خود، خاطراتی از امام را نقل می‌کند و این موجب می‌شود جوان قصه ما کنجکاو شود و از مادر خود بخواهد اطلاعات بیشتری برای شناخت بهتر امام خمینی به او بدهد. مادر او هم پایان‌نامه‌ای را که درباره امام نوشته، برای پسرش ارسال می‌کند و در متن نامه از خود و همسرش برای پسرشان مسائلی را مطرح می‌کند. کتاب بر همه زندگی امام خمینی(ره) متکی نیست، بلکه بر خصوصیات رفتاری و مسائل اخلاقی و اجتماعی امام خمینی(ره) توجه دارد و این مضمون و محتوا در یک فضای تخیلی روایت می‌شود. 📺مرجع صوت و تصویر فرهنگ جهاد و شهادت 👇 @khateshahadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرازی از وصیت نامه شهید عبد الله میثمی: از جانب من بر سر قبر سيداحمد حجازي برويد و شب هاي جمعه قبر مرحوم را فراموش نكنيد. زيارت قبر آقاي علم و حكمت و زيارت قبر آقاي تقوي و زهد و زيارت قبر آقاي سوز و گداز به انسان مي دهد. زيارت اين قبور را فراموش نكنيد. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام https://eitaa.com/boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
خدایا! شاهد (و ناصر) باش که از تمام مظاهر مادی برهیم تا بیشتر به تو نزدیک شویم و به تو بپیوندیم . خدایا! شاهد باش به تو به مسیر تو حرکت کردیم و اینک فقط پیوستن به تو را انتظار داریم. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام https://eitaa.com/boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
وقتی بودیم ،خواب دیده بودم محمد حسین شهید می شود. از آن زمان به بعد هر وقت می دیدمش بی اختیار اشکم جاری می شد. خودم را برای رساندم منطقه. با مهدی پرنده غیبی باهم بودیم که محمد حسین با موتور از راه رسید. باز اشکم جاری شد. محمد حسین دل ا زدنیا کنده بود. خطاب به مهدی گفت: «شما کاری ندارید. من هم دارم می روم». شهادتش را می گفت. مهدی شروع کرد به گریه کردن و گفت: «محمد حسین! تو اهل این حرف ها نبودی. تو که با معرفتی بودی». محمد حسین گفت: «به خدا قسم! دو سال است که به خاطر با شما مانده ام. بعد از شهادت اکبر شجره این دو سال را فقط به هوای شما صبر کردم. دیگر بیش از این است. انصاف بدهید. آن طرف هم کسانی هستند که منتظرم هستند». همان طور که می خندید سوار موتورش شد و رفت. راوی: حمید شفیعی؛ هم رزم ؛ زندگی نامه و خاطرات از شهید محمد حسین یوسف الهی، نویسنده: مهری پور منعمی، ناشر: مبشر، نوبت چاپ: اول- ۱۳۹۶؛ صفحه 230-231. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام https://eitaa.com/boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
فرازی از وصیت نامه شهید عباس کردانی: آنانکه از روی بی بصیرتی و #دنیا خواهی سخن گزاف می گویند و ولایت مقام معظم رهبری #امام_خامنه_ای را قبول ندارند و شهادت مدافعان حرم این امت حزب الله را زیرسوال می برند در تشییع (اگرجنازه ایی بود) و تدفین و یا مراسمات ختم حضور پیدا نکنند و همینطور می خواهم برایم گریه نکنند. #وصیت_نامه_شهدا #شهید_عباس_کردانی #وصیت_نامه_موضوعی #دفاع_از_ولایت_فقیه #وصیت_نامه_فاطمی این وصیت انسان را یاد وصیت نامه حضرت زهرا (س) می اندازد که فرمود: اُوصِیکَ اَنْ لایشْهَدَ اَحَدٌ جِِنازَتِی مِنْ هؤلاءِ الَّذینَ ظَلَمونِی وَ اَخَذوا حَقِّی فَاِنَّهُمْ عَدُوِّی وَ عَدُوُّ رَسولِ اللهِ وَ لا تَتْرُکْ اَنْ یصَلِّی عَلَی اَحَدٌ مِنْهُمْ وَ لا مِنْ اَتْباعِهِمْ وَ ادْفِنِّی فِی الَّیلِ اِذا هَدَأت الْعُیونُ وَ نَامَتِ الاَبْصارُ. (ای علی) تو را وصیت می کنم هیچ یک از آنان که به من ظلم روا داشتند و حق مرا غصب کردند، نباید در تشییع جنازه من شرکت کنند؛ زیرا آنها دشمنان من و دشمنان رسول خدا هستند و اجازه نده که فردی از آنها و پیروانشان بر من نماز بگزارد. مرا شب دفن کن، آن هنگام که چشم ها آرام گرفته و دیده ها به خواب فرو رفته باشند. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام https://eitaa.com/boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
هدایت شده از بی قرارم
🔘پویش مطالعه دقیقه ای دیگر زمان پخش تبلیغات تلویزیونی زمان مرده نیستند. با عضویت در این پویش در زنده کردن زمان های مرده با مطالعه کتاب خوب، همیاری کنید. 🔹مطالعه دقیقه ای در زمان پخش تبلیغات تلویزیون. 🔹معرفی کتاب های خوبی که می خوانید. 🔹به اشتراک گزاری جملات ناب کتاب های خوانده شده. 🔹دعوت از دستان تان برای مطالعه کتاب در زمان پخش تبلیغات تلویزیونی. http://eitaa.com/joinchat/2775187489Ce52646d062
شهید علی سیفی نمی توانست در برابر منکرات بی تفاوت باشد. وقتی اوضاع بی حجابی تهران را می دید، اعصابش به هم می ریخت. خیلی جدی می خواست برود و به زنان بی_حجاب تذکر بدهد. به زور سوار ماشینش کردم و بردم. می گفت: تذکر_زبانی وظیفه همگانی است. این ها نمی دانند که به دستورات خدا دهن کجی می کنند. کتاب_بیا_مشهد، گروه فرهنگی شهید هادی،چ اول ۱۳۹۵، ص 87. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام https://eitaa.com/boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
فرازی از وصیت نامه شهید ید اله کلهر: ... ، رهبر بزرگ تمامی مسلمین و مستضعفین جهان؛ رهبری که تمامی ما را از منجلاب خواری و ذلت به بیرون کشیده و به راه راست هدایتمان کرد و نوری شد در تاریکی راه، که بتوانیم در حرکت، خودمان را از تمام راه‌های انحرافی بازداریم و در راه مستقیم که همان الله می‌باشد، حرکت خود را ادامه دهیم. با این راهنمایی امام عزیزمان بود که راه خودمان را پیدا و انتخاب کردیم، (تا) بتوانیم جبران زمان جاهلیت خودمان را بکنیم. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام https://eitaa.com/boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
با سلام خدمت همه اعضای کانال لطفا از لینک زیر در نظر سنجی شرکت فرمایید. https://EitaaBot.ir/poll/tveg?eitaafly
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نشسته بودیم داخل مقر. یک اسلحه از شب قبل مسلح مانده بود. دست یکی از بچه‌ها رفت روی ماشه اش. تیر شلیک شد. خورد به دیوار و کمانه کرد. علی آقا خیلی عصبانی شد. داد زد: «عذر همه را می خواهم. شما به درد فکه نمی خورید». پشت سر هم، زیر لب بد و بیراه می گفت. از چادر رفت. بیرون واقعا ترسیده بودیم. نکند ما را بفرستد دوکوهه. این بدترین تنبیه برای عاشقان تفحص بود. یک ساعتی گذشت. آمد داخل چادر با یک جعبه شکلات. گرفت جلوی تک تک ما. می گفت: بچه ها مواظب باشید. نزدیک بود دو سه نفر را به کشتن بدهید. ، جلد ۳۰، کتاب علی محمود وند، نویسنده: افروز مهدیان، ناشر: روایت فتح، چاپ اول: ۱۳۹۴؛ خاطره شماره ۷۸. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام https://eitaa.com/boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
قال رسول الله (ص): هر کس صدای فریاد خواهی مظلومی را بشنود و به یاری او نشتابد، مسلمان نیست...با در راه خدا قدم نهادم و برای خدا از سرزمینم نمودم تا جهاد در راه خدای تبارک وتعالی را به جای بیاورم و به فریاد خواهی بشتابم و به ندای حسین زمانم امام خامنه ای لبیک گفته باشم . ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام https://eitaa.com/boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
شیخ مثل همیشه که از خودروهای گذری و کرایه ای برای تردد استفاده می کرد. در سه راهی اهواز خرمشهر منتظر ماشین بود. پیرمردی را دید که بر روی گاری لکندی، نان هایی را برای فروش دارد که هر که از او می خرید، نه برای مزه اش، بلکه برای دلخوشی او بود. شیخ جلو رفت و ده قرص نان از او خرید. نان ها را در بقچه اش می پیچید که دوست همراهش به شیخ اعتراض کرد که این نان ها مزه ندارند. گفت می دانم. گفت: پس برای چه خریدی؟ گفت: این پیر مرد از رهگذارن با چشم هایش التماس می کند که از او چیزی بخرند؛ اما کسی اعتنا نمی کند. برای دلجویی از او، این تنها ترین کاری است که از دستم بر می آید. ، نوشته: مصطفی محمدی، ناشر: فاتحان، تاریخ چاپ: ۱۳۹۰- سوم؛ صفحه 158-157. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام https://eitaa.com/boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
فرازی از وصیت نامه شهید عبد الله صادق: خداوندا! از سویی باید امروز شویم تا آینده بماند و از سویی باید امروز بمانیم تا آینده شهید نشود... عجب دردی است. خدایا! چه می شد اگر امروز شهید می شدیم و باز زنده می شدیم تا در آینده شهید شویم... به راستی همه آنان که رفتند نگران آینده بودند. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام https://eitaa.com/boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
رهبر انقلاب: اگر ملّت ایران بخواهد به آن هدفها برسد، بخواهد این راه را ادامه بدهد، باید راه امام بزرگوار را درست بشناسد، اصول او را درست بشناسد، نگذارد شخصیّت امام را تحریف کنند ... هرکسی هر حرفی را که خودش می‌پسندد به امام نسبت ندهد. آنچه را به امام نسبت میدهیم، باید در منابع مربوط به امام موجود باشد، آن هم به شکل مکرّر، به شکل مستمر. ۱۳۹۴/۰۳/۱۴ .................................................................... 🔹پویش بازخوانی صحیفه امام، جهت دست یابی به درکی بهتر از اندیشه امام خمینی(ره) 🔹با ما باشید با از صحیفه امام 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2775187489Ce52646d062 .
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى‏، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ، عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ، عَنْ رَجُلٍ: عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام، قَالَ: «مَنْ قَرَأَ «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ» يَجْهَرُ بِهَا صَوْتَهُ‏، كَانَ كَالشَّاهِرِ سَيْفَهُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ؛ وَ مَنْ قَرَأَهَا سِرّاً، كَانَ‏ كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ؛ وَ مَنْ قَرَأَهَا عَشْرَ مَرَّاتٍ، مَرَّتْ‏ لَهُ عَلى‏ نَحْوِ أَلْفِ ذَنْبٍ مِنْ ذُنُوبِهِ». حضرت باقر عليه السّلام فرمود: هر كس ‏_قدر را با صدای بلند بخواند مانند كسى است كه شمشير در راه خدا كشيده، و هر كس آن را با صدای آهسته بخواند مانند كسى است كه در راه خدا در خون خود بغلطد، و هر كس ده بار آن را بخواند به اندازه هزار گناه از گناهانش آمرزيده شود. ( الكافي (ط - دارالحديث) ؛ ج‏4 ؛ صفحه 643) ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام https://eitaa.com/boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
شهید مدافع حرم عباس کردانی (استان خوزستان، شهرستان اهواز) (۱۳۹۴ ه.ش) وفات حضرت ام البنین (ع)؛ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سالروز وفات حضرت ام البنین (س) را تسلیت عرض می کنیم و #روز_تکریم_مادران_و_همسران_شهدا را گرامی می داریم. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام https://eitaa.com/boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
دوران انقلاب و حتی دوران جنگ زیاد به بهشت زهرا (س) و می رفتم. از این که مادر شهید نبودم، احساس داشتم. همیشه وقتی با پدر و مادر شهدا رو به رو می شدم، می ماندم به آنها چه بگویم. وقتی حسن شهید شد کمی از شرمندگی بیرون آمدم و خدا را شاکر هستم. وقتی محمد زنگ زد تا خبر شهادت برادرش را بدهد، همین که گوشی را از پدرش گرفتم و خبر مصدومیتش را شنیدم، احساس کردم نیرویی وارد سینه ام شد. لطف خدا بود که صبری در من ایجاد شد. گفتم: شهادت مبارکش باشد. وقتی خبر شهادتش پخش شد، مشکی نپوشیدم و اجازه ندادم کسی به من تشلیت بگوید. حسن که نمرده بود؛ شهید شده بود. زنده بود. تازه او خودش شهادت را خواسته بود. البته گاهی از اینکه چرا با این شرایط که پدر و مادرش پیرند و همسر جوان و کودکی در دست دارد، شهادت را انتخاب کرده، متعجب می شدم، اما وقتی می دیدم که همه رفتنی هستیم، چه بهتر که سعادت مند برویم، آرام می شدم. راوی: مادر شهید ؛ زندگی نامه شهید حسن باقری (غلام حسین افشردی) نویسنده: سعید علامیان نشر: سوره مهر نوبت چاپ: سوم- ۱۳۹۷؛ صفحه 307-308. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام https://eitaa.com/boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
فرازی از وصیت نامه شهید عباس کردانی: پلاکم را همراه خود نمی برم از خداوند می خواهم جنازه ای از حقیر باز نگردد و همچون حضرت زهرا (س) بی قبر و نشان باشم و امیدوارم کسی برای به وطن بازگرداندن جنازه ام به وطن، تلاشی نکند. (س) ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام https://eitaa.com/boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
اندر احوالات حکومت پهلوی (1): «روزی به یکی از سر گروهبان ها گفتم: چرا مردم می خواهند شاه را بیرون کنند؟ اشتباه شاه در کجاست که کار به اینجا کشیده؟ او گفت: یک روز تو را به جایی می برم که متوجه شوی اشتباه شاه کجا بوده است. سرگروه بان که آدم خوبی بود و دوست نداشت او را سرگروه بان خطاب کنیم، به عمو زعیم مشهور بود. یک روز مرا صدا زد و همراه خودش به جنوب تهران، پشت شهر نو که مرکز فحشا بود،برد. رو کرد به من و گفت: این مردهای جوان را بشمار. متحیر شدم حدود ۷۶ نفر که همه حدود ۱۶ تا ۲۵ سال داشتند. خودشان را مانند زن ها آرایش کرده بودند و خود_فروشی می کردند. جوان های ۱۶ تا ۱۸ ساله شان را هم پنج تومان به افغانی ها می‌فروختند. این گوشه ای از صحنه های آنجا بود. همانجا شاه را نفرین کردم که با کشور شیعه چه کرده و جوان ها را به چه روزی انداخته است. به قول خودشان ژاندارمری هم از آنجا حفاظت می کرد و افرادی با قد بلند و سبیل کلفت و هیکل، تا می توانستند باج می گرفتند. موقع برگشت مراکزی را دیدیم که مردها خودشان را به سربازها معرفی می‌کردند و از آنها تقاضا می کردند. واقعاً فساد و بی بند و باری غوغا می کرد». کتاب_رندان_جرعه_نوش به روایت حاج حمید شفیعی؛ صفحه 18. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام https://eitaa.com/boreshha 🌍http://www.boreshha.ir/
• روحانی شهید علی سیفی (استان آذربایجان شرقی؛ شهرستان مراغه) (۱۳۶۴ ه.ش- عملیات والفجر 8) • شهید حمیدرضا جعفرزاده (استان کرمان، شهرستان کرمان) (۱۳۶۴ ه.ش) • آغاز عملیات والفجر ۸ (فتح فاو) (۱۳۶۴ ه.ش)