eitaa logo
موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
3.7هزار دنبال‌کننده
967 عکس
54 ویدیو
48 فایل
─━━━━━━ا﷽ا━━━━━━─ ⭕️موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی (فتوت) 💢با مدیریت حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا فلاح شیروانی 📍قم، میدان سپاه، بلوار شهید اخلاقی، پلاک۱۲ 📩درگاه ارتباطی و تبادل: @Admin_fotovat 🔺نشر مطالب همراه با آدرس
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 1️⃣ 📝 سؤال : 🔺 ادعای حکما در بحث وجود ذهنی این است که چون وجود خارجی نمی تواند به ذهن بیاید، ولی ماهیت نسبت به ذهن و خارج ارسال دارد لذا هم می تواند در ذهن تحقق داشته باشد و هم می تواند در خارج تحقق داشته باشد. 🔺 مرحوم علامه طباطبایی در بحث نفس الامر بعد از اثبات اصالت وجود و اینکه متن خارج را صد درصد وجود پر کرده است، می فرمایند اگر توسعه در مفهوم وجود بدهیم می توانیم برای یک سری حیثیات و صفات وجود نیز نفس الامریت قائل شویم، و برای آن ها تقرری در خارج قائل شویم. یکی از این حیثیات ماهیت است که به عنوان حیثیت تقییدیه نفادیه تقرر دارد. 🔺 از آنجا که عینیت ماهیت ذهنی با ماهیت خارجی در بحث وجود ذهنی در نهایت با اشکالاتی که به نظریه حکما وارد می شود، همچنان با چالش هایی مواجه هست؛ چه با تقریر حمل اولی و شایع و چه با تقریر اینکه عینیت یعنی عینت در حکایتگری؛ به نظر می رسد که با دو ماهیت رو به رو هستیم؛ یکی ماهیتی که حیثیت نفادیه این وجود خاص است و به همین شکل حیثیت تقییدیه ای در خارج تحقق دارد؛ و یکی هم مفهوم ماهیت در ذهن است که علامه آن را ظهور الوجود للذهن می دانند؛ به اولی ماهیت موجوده و به دومی ماهیت مفهومه می گوییم. 🔺 ماهیت موجوده حیثیت تقییدیه نفادیه این وجود خاص است؛ و از این وجود خاص جدا نیست؛ ما در خارج وجود متعین داریم و تعین آن وجود متعین که از سقف دارایی آن انتزاع می شود؛ تعین این وجود متعین، تعین اوست و اینطور نیست که مرسل و رها از خارج و ذهن باشد که یک بار به وجود خارجی موجود شود و یک بار به وجود ذهنی. اگر بحث را روی کلی طبیعی ببریم باز سؤال می شود که این تعین خاص این وجود خاص رابطه اش با کلی طبیعی چطوری می شود؟ اصلا تقرر کلی طبیعی به چه شکلی است که هم تعین این وجود خاص در خارج مصداق آن است و هم تعینی که صورت ذهنی این وجود خاص دارد مصداق آن است؟ به هر حال به هر شکلی که این وجود خاص و متعین فرد کلی طبیعی شود، در نهایت ما هم به آن تعین خاص این وجود خاص ماهیت می گوییم، هم به کلی طبیعی متقرر در دل آن (به هر نحوی از تقرر) ماهیت می گوییم و هم به صورت ذهنی که از این ماهیت داریم ماهیت می گوییم! 🔺 پس ما یک ماهیت مفهومه داریم که ظهورات الوجود للاذهان هستند و یک ماهیت موجوده داریم که حیثیت نفادیه وجود هستند؛ یک ماهیت کلی طبیعی داریم که می خواهد ادعا کند که من هر دوی این ها را شامل می شوم. 🔺 از طرفی دیگر در مقوله شناخت عینیت ماهیت مفهومه با ماهیت موجوده را درک می کنیم و همین عینیت مقوله علم و شناخت را در انسان می سازد. انسان بالوجدان درک می کند که شناخت او مطابق خارج است و با توجه به تلاش حکما برای توجیه عینیت معلوم بالذات با معلوم بالعرض (یا عینیت حاکی و محکی) بحث عینیت ماهیت را به میان آوردند؛ اولا این عینیت ماهیت مفهومه و ماهیت موجوده به چه شکل تأمین می شود تا مقوله شناخت و علم به هم نخورد؟ به عبارتی مشکل معرفت شناسی ما در تطابق ماهیت مفهومه به عنوان ظهور الوجود للذهن و ماهیت موجوده به چه شکل برطرف می شود؟ ثانیا ماهیت چه نحو حقیقتی است که کشش این را دارد که بگوییم موجوده و مفهومه اش در عین اینکه غیرتشان واضح است عین همدیگر هستند؟ آیا واقعا با یک اشتراک لفظی بین این دو ماهیت (موجوده و مفهومه) مواجه نیستیم؟ —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 1️⃣ 🔉 🌐 موضوع : حقیقت ماهیت و چگونگی هستی شناسانه و معرفت شناسانه عینیت ماهوی ❇️ با حضور استاد محترم: حجت الاسلام و المسلمین 🕢 زمان برگزاری: پنج شنبه 29 آبان 99 ✔️ توضیحاتی در مورد نشست اول: https://eitaa.com/fvtt_ir/2836 ✔️ سؤال نشست اول: https://eitaa.com/fvtt_ir/2837 🔊 همین فایل صوتی را می توانید از لینک زیر نیز بفرمایید: https://b2n.ir/386892 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☑️ 1️⃣ توجه به نعمت‌ها باعث بیداری و یقظه 📎 https://eitaa.com/fvtt_ir/2842 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎶 1️⃣ 📎لینک دانلود: 📥 https://b2n.ir/848244 🌐 توجه به نعمت‌ها باعث بیداری و یقظه (یکی از مراحل سلوک) 🔺️نعمت یعنی چه؟ 🔺️چقدر احتیاج داریم در یک جهان معنادار زندگی کنیم؟ 🔺️عنوان نعمت، می‌تواند این معنا را به ما ببخشد! 🔺️ناتوانی در شمردن نعمت‌های الهی، لذت بخش است. 🔺️دیدن نعمت خودش شکر است. 🔺️یکی از چیز‌هایی که می‌تواند به زندگی معنا بدهد؛ مقوله نعمت دیدن 🔺️متون روانشناسی وجامعه‌شناسی و علوم انسانی، دشمن این طرز فکر است. 🔺️امکان ندارد مومن باشی مگر آنکه بلا را هم نعمت ببینی. 🔺️هیچ نعمتی تا آخر عمر، نعمت باقی نمی‌ماند؛ ممکن است نقمت باشد! ............. 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 💠 1️⃣ توضیحی در مورد فلسفه اشراق https://eitaa.com/fvtt_ir/2508 2️⃣ کلیاتی در باب حکمت اشراقی https://eitaa.com/fvtt_ir/2553 3️⃣ چالش در فلسفۀ اسلامی مشایی https://eitaa.com/fvtt_ir/2591 4️⃣ سیر دگرگونی فلسفه در اندیشه مسلمانان https://eitaa.com/fvtt_ir/2635 5️⃣ زندگی علمی و سلوکی سهروردی https://eitaa.com/fvtt_ir/2667 6️⃣ جوهره حکمت اشراق / سه جهت تحول در حکمت اشراق https://eitaa.com/fvtt_ir/2694 7️⃣ عدم تعارض عقل و شهود (بحث و ذوق) https://eitaa.com/fvtt_ir/2710 8️⃣ تبیین جایگاه منطقی شهود https://eitaa.com/fvtt_ir/2728 9️⃣ تأثیر روش شهودی در اندیشۀ فلسفی https://eitaa.com/fvtt_ir/2761 🔟 منابع حکمت اشراق (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2817 1️⃣1️⃣ منابع حکمت اشراق (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2830 2️⃣1️⃣نام‌های به‌کار رفته برای فلسفه سهروردی https://eitaa.com/fvtt_ir/2845 ⏳ ادامه دارد ... 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 2️⃣1️⃣ 🌐نام های به کار رفته یا شایسته برای فلسفه سهروردی 🔺واژه گزینی مناسب درباره هر مکتب فکری، تأثیر شگرفی در درک، پذیرش و ترویج آن مکتب دارد؛ دربارۀ فلسفه و مکتب فلسفی سهروردی چند نام به کار رفته ، یا شایسته به کارگیری هستند که عبارتند از: 1️⃣حکمت اشراق 🔺مهم ترین نامی که برای این مکتب فلسفی به کار رفته و در همه جا با همین نام این مکتب را می شناسند، حکمت اشراق است. این واژه با باریک بینی خودِ سهروردی بر زبان افتاده است. شیخ اشراق، خود فلسفه خویش را در مقابل فلسفه مشاء « حکمت اشراق» ، «قواعد اشراقیه»، «حکمت اشراقیان» و پیروان این مکتب را «اشراقیون» نامیده است. 🔘سه جهت مناسبت این نام 🔺واژه «اشراق» از سه جهت کاملاً برای فلسفۀ سهروردی مناسب می نماید؛ نخست، آنکه به روش کشف و شهودی اشاره دارد و از اشراقات معنوی خبر می دهد. دوم، آنکه از محتوای نوری این حکمت حکایت می کند و سوم، آنکه به صورت ارتکازی ذهن ها را متوجه مبدأ اشراق، یعنی مشرق می کند و در خاطره آدمی حکمت مشرقیان و حکمای فُرس را جلوه گر می سازد. 2️⃣ «علم الانوار» ، «فقه الانوار» ، «حکمت نوری» 🔺این سه واژه که از سوی خود سهروردی به کار رفته اند، اگرچه به طور مستقیم به روش اشراقی اشاره ندارند، ولی بر محتوای نوری این حکمت ، به صراحت دلالت می کنند و از نام های شایسته برای این فلسفه اند. 3️⃣حکمت متعالیه 🔺اسم دیگری که شایسته است بر فلسفه سهروردی نهاد، «حکمت متعالیه» است. این اصطلاح را نخستین بار شیخ الرئیس به کار برد، ولی توضیح صریحی پیرامون آن نداد، ولی از زمان خواجه نصیر طوسی به بعد، معنای روشنی یافته است. خواجه طوسی که تحتِ تأثیر حکمت اشراق قرار داشته، با توجه به قرائن موجود در کلام ابن سینا در تبیین واژگان «حکمت متعالیه» می نویسد: انما جعل هذه المسألة من الحکمة المتعالیة لأنّ حکمة المشائین حکمة بحثیة صرفة و هذه وأمثالها انّما یتمّ مع البحث و النظر بالکشف و الذوق فالحکمة المشتملة علیها متعالیة بالقیاس الی الاُولی 🔺با توجه به چنین معنایی که از حکمت متعالیه شده می توان فلسفه اشراق را حکمت متعالیه نامید؛ زیرا دست کم به مبنای روشیِ این فلسفه که شهودی است، اشاره دارد. در همین بستر، مقصود صدرالمتألهین از نام گذاری حکمت خود به حکمت متعالیه متعالیه روشن می شود؛ چراکه وی با عنایت به پیشینۀ این واژه، فلسفه خود را حکمت متعالیه نامیده است. افزون بر آنکه نشان می دهد فلسفه صدرا از جهاتی در راستای حکمت اشراق و نقطه متکامل این فلسفه است. 📚 منبع: کتاب آموزش حکمت اشراق ص 37_40 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 💠 1️⃣ اهمیت حکمت مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2517 2️⃣ مشرب های سه گانه فلسفی https://eitaa.com/fvtt_ir/2561 3️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2594 4️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2616 5️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (3) https://eitaa.com/fvtt_ir/2638 6️⃣ علوم و اقسام آن (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2677 7️⃣ علوم و اقسام آن (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2715 8️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2848 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 8️⃣ 🌐 معرفت شناسی در فلسفه مشاء 🔺 در فلسفه مشاء مبحثی با عنوان معرفت شناسی یافت نمی شود، ولی در موارد گوناگون درباره معرفت سخن گفته شده است و این مباحث بیشتر صبغه هستی شناختی دارند تا معرفت شناختی. 🔘 حقیقت علم 🔺 علم در نظر ابن سینا متعلق به مقوله کیف و یکی از کیفیات نفسانیه است. 🔺 ابن سینا تعبیرهای علم و ادراک را به جای هم به کار برده است. منظور او علم حصولی است که شامل علوم حسی، خیالی، وهمی و عقلی می شود. 🔺 در آثار فلسفی او نه تقسیم علم به حضوری و حصولی به طور صریح آمده، و نه درباره علم حضوری نظریه پردازی کرده است. 🔘 تعریف ادراک 🔺 ادراک همان تمثل حقیقت شیء و به دیگر سخن، حصول صورت شیء نزد مدرک، یعنی نفس است. نه آنکه تمثل و حصول صورت شیء نزد مدرک از شرایط و معدّات ادراک باشند. حصول صورت در مدرک، پدیده ای عرضی است که بر مدرک عارض می شود و به وسیلۀ آن مدرک تکامل می یابد، بی آنکه در جوهر و ذات مدرک تغییری پدید آید. 🔘 وجود ذهنی 🔺 ابن سینا بر آن است که در ادراک لازم است صورت ذهنی ای وجود داشته باشد. 🔺 در علم به یک شیء خارجی، آنچه نزد مدرک تمثل می یابد و حاضر می شود، یا خود حقیقت خارجی است یا صورت ذهنی و مثال آن است. فرض اول درست نیست؛ چون با علم به معدومات و ممتنعات نقض می شود. 🔺 این نقض نشان می دهند در علم به یک شیء، آن شیء با وجود خارجی و عینی نزد مدرک تمثل نمی یابد، بلکه صورت ذهنی آن نزد مدرک تمثل می یابد. این استدلال ابن سینا سرآغاز طرح مسئله وجود ذهنی در تاریخ فلسفه اسلامی است. 🔘 استدلال بهمنیار بر لزوم وجود صورت ذهنی 🔺 اولاً ما به معدومات علم داریم و درباره آنها احکامی صادر می کنیم. اگر معدومات هیچ وجودی نداشته باشند، یعنی نه در خارج وجود داشته باشند و نه در ذهن، نمی توان حکمی درباره آنها صادر کرد بنابراین، صدور حکم درباره آنها نشانه وجود ذهنی آنهاست. 🔺 ثانیاً علم ما به برخی از امور معدوم، سبب وجود آنها می شود؛ مانند علمی که معمار به یک ساختمان مفروض دارد. در اینجا اگر صورتی از ساختمان در ذهن معمار وجود نداشته باشد، چگونه سبب وجود چیزی در خارج می شود. 🔺 ثالثاً وقتی حالت کسی را که جاهل به وجود چیزی بود، با حالت او بعد از علم به آن چیز مقایسه می کنیم، می بینیم او بعد از علم واجد صفتی شده که پیش از علم آن صفت را نداشته است. 🔘 استدلال فخر رازی برای اثبات وجود ذهنی 🔺 چیزی که موضوع یک محمول وجودی قرار گیرد، خود باید موجود باشد. وقتی ماهیتی را تصور می کنیم و درباره آن حکم می کنیم، این ماهیت از غیر خود متمایز است. این ماهیت باید ثبوت داشته باشد. این ثبوت، ثبوت خارجی نیست؛ زیرا اولاً لازمه اش آن است که معدومات و ممتنعات هرگز محکومٌ علیه واقع نشوند؛ درحالی که درباره آنها نیز حکم می کنیم و محکوم علیه قرار می گیرند. ثانیاً آن دسته از ماهیت هایی که در خارج وجود و ثبوت دارند، بی آنکه به وجود خارجی آنها آگاه باشیم، به تمایز آنها از غیر حکم می کنیم؛ در حالی که اگر منظور از ثبوت محکومٌ علیه، ثبوت خارجی می بود، لازم بود در حال حکم به تمایز به ثبوت خارجی آنها آگاه باشیم. بنابراین، ثبوت مورد نظر همان ثبوت ذهنی و عقلی است. 🔘 عین علم نبودن صورت ذهنی در نظر فخر رازی 🔺 در نظر ابن سینا، حقیقت ادراک چیزی جز تمثل حقیقت و حصول صورت در ذهن نیست. این دیدگاه را بیشتر فیلسوفان پذیرفته اند، ولی فخر رازی با آن مخالفت کرده است. او هرچند صورت ذهنی را برای علم به غیر لازم دانسته، آن را عین علم ندانسته است. او علم را صورت ذهنی ای دانسته که دارای اضافه به عالم است. دلیل او آن است که علم، ادراک و شعور، از امور اضافی است و وجود آن بر وجود طرفین اضافه متوقف است. 🔺 صورت ذهنی یک طرف اضافه عاقلیت است. از این رو، علم صورت ذهنی ای است که اضافه به عالم داشته باشد. البته فخر رازی در برخی از عبارت ها به گونه ای سخن رانده که گویا حقیقت علم چیزی جز نسبت و اضافه محض نیست. 📚 منبع: کتاب حکمت مشاء ص 45_50 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac