eitaa logo
موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
3.8هزار دنبال‌کننده
976 عکس
55 ویدیو
48 فایل
─━━━━━━ا﷽ا━━━━━━─ ⭕️موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی (فتوت) 💢با مدیریت حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا فلاح شیروانی 📍قم، میدان سپاه، بلوار شهید اخلاقی، پلاک۱۲ 📩درگاه ارتباطی و تبادل: @Admin_fotovat 🔺نشر مطالب همراه با آدرس
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☑️ 1️⃣ توجه به نعمت‌ها باعث بیداری و یقظه 📎 https://eitaa.com/fvtt_ir/2842 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎶 1️⃣ 📎لینک دانلود: 📥 https://b2n.ir/848244 🌐 توجه به نعمت‌ها باعث بیداری و یقظه (یکی از مراحل سلوک) 🔺️نعمت یعنی چه؟ 🔺️چقدر احتیاج داریم در یک جهان معنادار زندگی کنیم؟ 🔺️عنوان نعمت، می‌تواند این معنا را به ما ببخشد! 🔺️ناتوانی در شمردن نعمت‌های الهی، لذت بخش است. 🔺️دیدن نعمت خودش شکر است. 🔺️یکی از چیز‌هایی که می‌تواند به زندگی معنا بدهد؛ مقوله نعمت دیدن 🔺️متون روانشناسی وجامعه‌شناسی و علوم انسانی، دشمن این طرز فکر است. 🔺️امکان ندارد مومن باشی مگر آنکه بلا را هم نعمت ببینی. 🔺️هیچ نعمتی تا آخر عمر، نعمت باقی نمی‌ماند؛ ممکن است نقمت باشد! ............. 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 💠 1️⃣ توضیحی در مورد فلسفه اشراق https://eitaa.com/fvtt_ir/2508 2️⃣ کلیاتی در باب حکمت اشراقی https://eitaa.com/fvtt_ir/2553 3️⃣ چالش در فلسفۀ اسلامی مشایی https://eitaa.com/fvtt_ir/2591 4️⃣ سیر دگرگونی فلسفه در اندیشه مسلمانان https://eitaa.com/fvtt_ir/2635 5️⃣ زندگی علمی و سلوکی سهروردی https://eitaa.com/fvtt_ir/2667 6️⃣ جوهره حکمت اشراق / سه جهت تحول در حکمت اشراق https://eitaa.com/fvtt_ir/2694 7️⃣ عدم تعارض عقل و شهود (بحث و ذوق) https://eitaa.com/fvtt_ir/2710 8️⃣ تبیین جایگاه منطقی شهود https://eitaa.com/fvtt_ir/2728 9️⃣ تأثیر روش شهودی در اندیشۀ فلسفی https://eitaa.com/fvtt_ir/2761 🔟 منابع حکمت اشراق (۱) https://eitaa.com/fvtt_ir/2817 1️⃣1️⃣ منابع حکمت اشراق (۲) https://eitaa.com/fvtt_ir/2830 2️⃣1️⃣نام‌های به‌کار رفته برای فلسفه سهروردی https://eitaa.com/fvtt_ir/2845 ⏳ ادامه دارد ... 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 2️⃣1️⃣ 🌐نام های به کار رفته یا شایسته برای فلسفه سهروردی 🔺واژه گزینی مناسب درباره هر مکتب فکری، تأثیر شگرفی در درک، پذیرش و ترویج آن مکتب دارد؛ دربارۀ فلسفه و مکتب فلسفی سهروردی چند نام به کار رفته ، یا شایسته به کارگیری هستند که عبارتند از: 1️⃣حکمت اشراق 🔺مهم ترین نامی که برای این مکتب فلسفی به کار رفته و در همه جا با همین نام این مکتب را می شناسند، حکمت اشراق است. این واژه با باریک بینی خودِ سهروردی بر زبان افتاده است. شیخ اشراق، خود فلسفه خویش را در مقابل فلسفه مشاء « حکمت اشراق» ، «قواعد اشراقیه»، «حکمت اشراقیان» و پیروان این مکتب را «اشراقیون» نامیده است. 🔘سه جهت مناسبت این نام 🔺واژه «اشراق» از سه جهت کاملاً برای فلسفۀ سهروردی مناسب می نماید؛ نخست، آنکه به روش کشف و شهودی اشاره دارد و از اشراقات معنوی خبر می دهد. دوم، آنکه از محتوای نوری این حکمت حکایت می کند و سوم، آنکه به صورت ارتکازی ذهن ها را متوجه مبدأ اشراق، یعنی مشرق می کند و در خاطره آدمی حکمت مشرقیان و حکمای فُرس را جلوه گر می سازد. 2️⃣ «علم الانوار» ، «فقه الانوار» ، «حکمت نوری» 🔺این سه واژه که از سوی خود سهروردی به کار رفته اند، اگرچه به طور مستقیم به روش اشراقی اشاره ندارند، ولی بر محتوای نوری این حکمت ، به صراحت دلالت می کنند و از نام های شایسته برای این فلسفه اند. 3️⃣حکمت متعالیه 🔺اسم دیگری که شایسته است بر فلسفه سهروردی نهاد، «حکمت متعالیه» است. این اصطلاح را نخستین بار شیخ الرئیس به کار برد، ولی توضیح صریحی پیرامون آن نداد، ولی از زمان خواجه نصیر طوسی به بعد، معنای روشنی یافته است. خواجه طوسی که تحتِ تأثیر حکمت اشراق قرار داشته، با توجه به قرائن موجود در کلام ابن سینا در تبیین واژگان «حکمت متعالیه» می نویسد: انما جعل هذه المسألة من الحکمة المتعالیة لأنّ حکمة المشائین حکمة بحثیة صرفة و هذه وأمثالها انّما یتمّ مع البحث و النظر بالکشف و الذوق فالحکمة المشتملة علیها متعالیة بالقیاس الی الاُولی 🔺با توجه به چنین معنایی که از حکمت متعالیه شده می توان فلسفه اشراق را حکمت متعالیه نامید؛ زیرا دست کم به مبنای روشیِ این فلسفه که شهودی است، اشاره دارد. در همین بستر، مقصود صدرالمتألهین از نام گذاری حکمت خود به حکمت متعالیه متعالیه روشن می شود؛ چراکه وی با عنایت به پیشینۀ این واژه، فلسفه خود را حکمت متعالیه نامیده است. افزون بر آنکه نشان می دهد فلسفه صدرا از جهاتی در راستای حکمت اشراق و نقطه متکامل این فلسفه است. 📚 منبع: کتاب آموزش حکمت اشراق ص 37_40 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 💠 1️⃣ اهمیت حکمت مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2517 2️⃣ مشرب های سه گانه فلسفی https://eitaa.com/fvtt_ir/2561 3️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2594 4️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2616 5️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (3) https://eitaa.com/fvtt_ir/2638 6️⃣ علوم و اقسام آن (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2677 7️⃣ علوم و اقسام آن (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2715 8️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء https://eitaa.com/fvtt_ir/2848 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 💢بخش 8️⃣ 🌐 معرفت شناسی در فلسفه مشاء 🔺 در فلسفه مشاء مبحثی با عنوان معرفت شناسی یافت نمی شود، ولی در موارد گوناگون درباره معرفت سخن گفته شده است و این مباحث بیشتر صبغه هستی شناختی دارند تا معرفت شناختی. 🔘 حقیقت علم 🔺 علم در نظر ابن سینا متعلق به مقوله کیف و یکی از کیفیات نفسانیه است. 🔺 ابن سینا تعبیرهای علم و ادراک را به جای هم به کار برده است. منظور او علم حصولی است که شامل علوم حسی، خیالی، وهمی و عقلی می شود. 🔺 در آثار فلسفی او نه تقسیم علم به حضوری و حصولی به طور صریح آمده، و نه درباره علم حضوری نظریه پردازی کرده است. 🔘 تعریف ادراک 🔺 ادراک همان تمثل حقیقت شیء و به دیگر سخن، حصول صورت شیء نزد مدرک، یعنی نفس است. نه آنکه تمثل و حصول صورت شیء نزد مدرک از شرایط و معدّات ادراک باشند. حصول صورت در مدرک، پدیده ای عرضی است که بر مدرک عارض می شود و به وسیلۀ آن مدرک تکامل می یابد، بی آنکه در جوهر و ذات مدرک تغییری پدید آید. 🔘 وجود ذهنی 🔺 ابن سینا بر آن است که در ادراک لازم است صورت ذهنی ای وجود داشته باشد. 🔺 در علم به یک شیء خارجی، آنچه نزد مدرک تمثل می یابد و حاضر می شود، یا خود حقیقت خارجی است یا صورت ذهنی و مثال آن است. فرض اول درست نیست؛ چون با علم به معدومات و ممتنعات نقض می شود. 🔺 این نقض نشان می دهند در علم به یک شیء، آن شیء با وجود خارجی و عینی نزد مدرک تمثل نمی یابد، بلکه صورت ذهنی آن نزد مدرک تمثل می یابد. این استدلال ابن سینا سرآغاز طرح مسئله وجود ذهنی در تاریخ فلسفه اسلامی است. 🔘 استدلال بهمنیار بر لزوم وجود صورت ذهنی 🔺 اولاً ما به معدومات علم داریم و درباره آنها احکامی صادر می کنیم. اگر معدومات هیچ وجودی نداشته باشند، یعنی نه در خارج وجود داشته باشند و نه در ذهن، نمی توان حکمی درباره آنها صادر کرد بنابراین، صدور حکم درباره آنها نشانه وجود ذهنی آنهاست. 🔺 ثانیاً علم ما به برخی از امور معدوم، سبب وجود آنها می شود؛ مانند علمی که معمار به یک ساختمان مفروض دارد. در اینجا اگر صورتی از ساختمان در ذهن معمار وجود نداشته باشد، چگونه سبب وجود چیزی در خارج می شود. 🔺 ثالثاً وقتی حالت کسی را که جاهل به وجود چیزی بود، با حالت او بعد از علم به آن چیز مقایسه می کنیم، می بینیم او بعد از علم واجد صفتی شده که پیش از علم آن صفت را نداشته است. 🔘 استدلال فخر رازی برای اثبات وجود ذهنی 🔺 چیزی که موضوع یک محمول وجودی قرار گیرد، خود باید موجود باشد. وقتی ماهیتی را تصور می کنیم و درباره آن حکم می کنیم، این ماهیت از غیر خود متمایز است. این ماهیت باید ثبوت داشته باشد. این ثبوت، ثبوت خارجی نیست؛ زیرا اولاً لازمه اش آن است که معدومات و ممتنعات هرگز محکومٌ علیه واقع نشوند؛ درحالی که درباره آنها نیز حکم می کنیم و محکوم علیه قرار می گیرند. ثانیاً آن دسته از ماهیت هایی که در خارج وجود و ثبوت دارند، بی آنکه به وجود خارجی آنها آگاه باشیم، به تمایز آنها از غیر حکم می کنیم؛ در حالی که اگر منظور از ثبوت محکومٌ علیه، ثبوت خارجی می بود، لازم بود در حال حکم به تمایز به ثبوت خارجی آنها آگاه باشیم. بنابراین، ثبوت مورد نظر همان ثبوت ذهنی و عقلی است. 🔘 عین علم نبودن صورت ذهنی در نظر فخر رازی 🔺 در نظر ابن سینا، حقیقت ادراک چیزی جز تمثل حقیقت و حصول صورت در ذهن نیست. این دیدگاه را بیشتر فیلسوفان پذیرفته اند، ولی فخر رازی با آن مخالفت کرده است. او هرچند صورت ذهنی را برای علم به غیر لازم دانسته، آن را عین علم ندانسته است. او علم را صورت ذهنی ای دانسته که دارای اضافه به عالم است. دلیل او آن است که علم، ادراک و شعور، از امور اضافی است و وجود آن بر وجود طرفین اضافه متوقف است. 🔺 صورت ذهنی یک طرف اضافه عاقلیت است. از این رو، علم صورت ذهنی ای است که اضافه به عالم داشته باشد. البته فخر رازی در برخی از عبارت ها به گونه ای سخن رانده که گویا حقیقت علم چیزی جز نسبت و اضافه محض نیست. 📚 منبع: کتاب حکمت مشاء ص 45_50 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 سالروز رحلت آیت‌الله میرزامحمدعلی 🔻🔻🔻🔻🔻🔻
🗓 به مناسبت سالروز رحلت 🔺سوم آذرماه سالروز رحلت آیت الله شاه‌آبادی، یکی از بزرگان عرفان است. عالمی با تقوا که تندیس اخلاق و رستگاری بود. مردی که منش و روش او در سلوک الی الله، تا همیشه در تاریخ خواهد ماند. 🔺آیت‌الله محمدعلی شاه‌آبادی استاد اخلاقی و عرفانی امام راحل است که امام دراین‌باره می‌فرمایند: "عمده استفاده در علوم معنوی و عرفانی نزد مرحوم آقای آقامیرزا محمدعلی شاه‌آبادی بوده است". (1364/10/11) 🔺امام خمینی در پیام تسلیت‌ به‌مناسبت شهادت فرزند آیت‌الله شاه‌آبادی، درباره استاد خود چنین می‌فرمایند "این شهید عزیز علاوه بر آنکه خود مجاهدی شریف و خدمت‌گزاری مخلص برای اسلام بود و در همین راه به لقاءاللّه‌ پیوست، فرزند برومند شیخ بزرگوار ما بود، که حقاً حق حیات روحانی به اینجانب داشت، که با دست و زبان از عهدۀ شکرش برنمی‌آیم". (1363/02/07) 🔺یکی از وجه‌های شخصیت ایشان که کمتر به آن پرداخته می‌شود، وجه
مبارز
بودن ایشان است. در زمان حکومت رضا خان یکی از مهمترین اقدامات آیت الله شاه آبادی مبارزه با ظلم و ستم شاهی بود. چنانکه امام (ره) می‌فرمایند: مرحوم آیت الله شاه آبادی علاوه بر آن که یک فقیه و عارف کامل بودند یک مبارز به تمام معنا هم بودند. (امام در ديدار با خانواده شهيد شاه آبادى - 9/2/1363) 🔺مأموران رضاخان برای آنکه بتوانند صدای حق طلب آیت الله شاه آبادی را خاموش کنند، منبر او را از مسجد جامع دزدیدند ولی از آن پس ایشان ایستاده سخنرانی می کرد و می گفت: «منبر سخن نمی گوید. اگر می خواهید سخنرانی تعطیل شود، باید مرا ببرید. من هر روز قبل از اذان صبح تنهایی از منزل به طرف مسجد می آیم. اگر عُرضه دارید، آن وقت بیایید و مرا دستگیر کنید!» روزی عده ای روباه صفت برای دستگیری شیخ عارف به مسجد جامع حمله ور شدند و با بی شرمی تمام، همچون لشکر یزید، چکمه پوشان وارد مسجد شدند، که ناگاه آیت حق نهیبی بر آن ها زد و همگی آن ها پا به فرار گذاشتند و برای دستگیری ایشان در بیرون مسجد کمین کردند. آنگاه که آیت الله شاه آبادی از مسجد خارج شد، فرماندۀ آنها رو به شیخ عارف کرد و گفت: «آقای شاه آبادی! آقای شاه آبادی! تو باید همراه ما بیایی کلانتری!» آیت الله شاه آبادی ایستاد و در حالی که ابروانش به هم گره خورده بود گفت: «برو به بزرگترت بگو بیاد!» و به راه خود ادامه داد. (گلشن ابرار/ج۲) —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac