☑️ #صوت #بیانات_اخلاقی
#استاد_فلاح_شیروانی
1️⃣ توجه به نعمتها باعث بیداری و یقظه
📎 https://eitaa.com/fvtt_ir/2842
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
درس اخلاق-استاد فلاح -990827.MP3
5.23M
🎶 #صوت #جلسه_اخلاق 1️⃣
📎لینک دانلود:
📥 https://b2n.ir/848244
🌐 توجه به نعمتها باعث بیداری و یقظه (یکی از مراحل سلوک)
🔺️نعمت یعنی چه؟
🔺️چقدر احتیاج داریم در یک جهان معنادار زندگی کنیم؟
🔺️عنوان نعمت، میتواند این معنا را به ما ببخشد!
🔺️ناتوانی در شمردن نعمتهای الهی، لذت بخش است.
🔺️دیدن نعمت خودش شکر است.
🔺️یکی از چیزهایی که میتواند به زندگی معنا بدهد؛ مقوله نعمت دیدن
🔺️متون روانشناسی وجامعهشناسی و علوم انسانی، دشمن این طرز فکر است.
🔺️امکان ندارد مومن باشی مگر آنکه بلا را هم نعمت ببینی.
🔺️هیچ نعمتی تا آخر عمر، نعمت باقی نمیماند؛ ممکن است نقمت باشد!
.............
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #آموزش_حکمت_اشراق
💠 #استاد_یزدانپناه
1️⃣ توضیحی در مورد فلسفه اشراق
https://eitaa.com/fvtt_ir/2508
2️⃣ کلیاتی در باب حکمت اشراقی
https://eitaa.com/fvtt_ir/2553
3️⃣ چالش در فلسفۀ اسلامی مشایی
https://eitaa.com/fvtt_ir/2591
4️⃣ سیر دگرگونی فلسفه در اندیشه مسلمانان
https://eitaa.com/fvtt_ir/2635
5️⃣ زندگی علمی و سلوکی سهروردی
https://eitaa.com/fvtt_ir/2667
6️⃣ جوهره حکمت اشراق / سه جهت تحول در حکمت اشراق
https://eitaa.com/fvtt_ir/2694
7️⃣ عدم تعارض عقل و شهود (بحث و ذوق)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2710
8️⃣ تبیین جایگاه منطقی شهود
https://eitaa.com/fvtt_ir/2728
9️⃣ تأثیر روش شهودی در اندیشۀ فلسفی
https://eitaa.com/fvtt_ir/2761
🔟 منابع حکمت اشراق (۱)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2817
1️⃣1️⃣ منابع حکمت اشراق (۲)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2830
2️⃣1️⃣نامهای بهکار رفته برای فلسفه سهروردی
https://eitaa.com/fvtt_ir/2845
⏳ ادامه دارد ...
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #آموزش_حکمت_اشراق
💠 #استاد_یزدانپناه
💢بخش 2️⃣1️⃣
🌐نام های به کار رفته یا شایسته برای فلسفه سهروردی
🔺واژه گزینی مناسب درباره هر مکتب فکری، تأثیر شگرفی در درک، پذیرش و ترویج آن مکتب دارد؛ دربارۀ فلسفه و مکتب فلسفی سهروردی چند نام به کار رفته ، یا شایسته به کارگیری هستند که عبارتند از:
1️⃣حکمت اشراق
🔺مهم ترین نامی که برای این مکتب فلسفی به کار رفته و در همه جا با همین نام این مکتب را می شناسند، حکمت اشراق است. این واژه با باریک بینی خودِ سهروردی بر زبان افتاده است. شیخ اشراق، خود فلسفه خویش را در مقابل فلسفه مشاء « حکمت اشراق» ، «قواعد اشراقیه»، «حکمت اشراقیان» و پیروان این مکتب را «اشراقیون» نامیده است.
🔘سه جهت مناسبت این نام
🔺واژه «اشراق» از سه جهت کاملاً برای فلسفۀ سهروردی مناسب می نماید؛ نخست، آنکه به روش کشف و شهودی اشاره دارد و از اشراقات معنوی خبر می دهد. دوم، آنکه از محتوای نوری این حکمت حکایت می کند و سوم، آنکه به صورت ارتکازی ذهن ها را متوجه مبدأ اشراق، یعنی مشرق می کند و در خاطره آدمی حکمت مشرقیان و حکمای فُرس را جلوه گر می سازد.
2️⃣ «علم الانوار» ، «فقه الانوار» ، «حکمت نوری»
🔺این سه واژه که از سوی خود سهروردی به کار رفته اند، اگرچه به طور مستقیم به روش اشراقی اشاره ندارند، ولی بر محتوای نوری این حکمت ، به صراحت دلالت می کنند و از نام های شایسته برای این فلسفه اند.
3️⃣حکمت متعالیه
🔺اسم دیگری که شایسته است بر فلسفه سهروردی نهاد، «حکمت متعالیه» است. این اصطلاح را نخستین بار شیخ الرئیس به کار برد، ولی توضیح صریحی پیرامون آن نداد، ولی از زمان خواجه نصیر طوسی به بعد، معنای روشنی یافته است. خواجه طوسی که تحتِ تأثیر حکمت اشراق قرار داشته، با توجه به قرائن موجود در کلام ابن سینا در تبیین واژگان «حکمت متعالیه» می نویسد:
انما جعل هذه المسألة من الحکمة المتعالیة لأنّ حکمة المشائین حکمة بحثیة صرفة و هذه وأمثالها انّما یتمّ مع البحث و النظر بالکشف و الذوق فالحکمة المشتملة علیها متعالیة بالقیاس الی الاُولی
🔺با توجه به چنین معنایی که از حکمت متعالیه شده می توان فلسفه اشراق را حکمت متعالیه نامید؛ زیرا دست کم به مبنای روشیِ این فلسفه که شهودی است، اشاره دارد. در همین بستر، مقصود صدرالمتألهین از نام گذاری حکمت خود به حکمت متعالیه متعالیه روشن می شود؛ چراکه وی با عنایت به پیشینۀ این واژه، فلسفه خود را حکمت متعالیه نامیده است. افزون بر آنکه نشان می دهد فلسفه صدرا از جهاتی در راستای حکمت اشراق و نقطه متکامل این فلسفه است.
📚 منبع: کتاب آموزش حکمت اشراق ص 37_40
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #حکمت_مشاء
💠 #استاد_کردفیروزجائی
1️⃣ اهمیت حکمت مشاء
https://eitaa.com/fvtt_ir/2517
2️⃣ مشرب های سه گانه فلسفی
https://eitaa.com/fvtt_ir/2561
3️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2594
4️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2616
5️⃣ مشائیان و آثار مکتوب آنها (3)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2638
6️⃣ علوم و اقسام آن (1)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2677
7️⃣ علوم و اقسام آن (2)
https://eitaa.com/fvtt_ir/2715
8️⃣معرفت شناسی در فلسفه مشاء
https://eitaa.com/fvtt_ir/2848
⏳ ادامه دارد ...
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #حکمت_مشاء
💠 #استاد_کردفیروزجائی
💢بخش 8️⃣
🌐 معرفت شناسی در فلسفه مشاء
🔺 در فلسفه مشاء مبحثی با عنوان معرفت شناسی یافت نمی شود، ولی در موارد گوناگون درباره معرفت سخن گفته شده است و این مباحث بیشتر صبغه هستی شناختی دارند تا معرفت شناختی.
🔘 حقیقت علم
🔺 علم در نظر ابن سینا متعلق به مقوله کیف و یکی از کیفیات نفسانیه است.
🔺 ابن سینا تعبیرهای علم و ادراک را به جای هم به کار برده است. منظور او علم حصولی است که شامل علوم حسی، خیالی، وهمی و عقلی می شود.
🔺 در آثار فلسفی او نه تقسیم علم به حضوری و حصولی به طور صریح آمده، و نه درباره علم حضوری نظریه پردازی کرده است.
🔘 تعریف ادراک
🔺 ادراک همان تمثل حقیقت شیء و به دیگر سخن، حصول صورت شیء نزد مدرک، یعنی نفس است. نه آنکه تمثل و حصول صورت شیء نزد مدرک از شرایط و معدّات ادراک باشند. حصول صورت در مدرک، پدیده ای عرضی است که بر مدرک عارض می شود و به وسیلۀ آن مدرک تکامل می یابد، بی آنکه در جوهر و ذات مدرک تغییری پدید آید.
🔘 وجود ذهنی
🔺 ابن سینا بر آن است که در ادراک لازم است صورت ذهنی ای وجود داشته باشد.
🔺 در علم به یک شیء خارجی، آنچه نزد مدرک تمثل می یابد و حاضر می شود، یا خود حقیقت خارجی است یا صورت ذهنی و مثال آن است. فرض اول درست نیست؛ چون با علم به معدومات و ممتنعات نقض می شود.
🔺 این نقض نشان می دهند در علم به یک شیء، آن شیء با وجود خارجی و عینی نزد مدرک تمثل نمی یابد، بلکه صورت ذهنی آن نزد مدرک تمثل می یابد. این استدلال ابن سینا سرآغاز طرح مسئله وجود ذهنی در تاریخ فلسفه اسلامی است.
🔘 استدلال بهمنیار بر لزوم وجود صورت ذهنی
🔺 اولاً ما به معدومات علم داریم و درباره آنها احکامی صادر می کنیم. اگر معدومات هیچ وجودی نداشته باشند، یعنی نه در خارج وجود داشته باشند و نه در ذهن، نمی توان حکمی درباره آنها صادر کرد بنابراین، صدور حکم درباره آنها نشانه وجود ذهنی آنهاست.
🔺 ثانیاً علم ما به برخی از امور معدوم، سبب وجود آنها می شود؛ مانند علمی که معمار به یک ساختمان مفروض دارد. در اینجا اگر صورتی از ساختمان در ذهن معمار وجود نداشته باشد، چگونه سبب وجود چیزی در خارج می شود.
🔺 ثالثاً وقتی حالت کسی را که جاهل به وجود چیزی بود، با حالت او بعد از علم به آن چیز مقایسه می کنیم، می بینیم او بعد از علم واجد صفتی شده که پیش از علم آن صفت را نداشته است.
🔘 استدلال فخر رازی برای اثبات وجود ذهنی
🔺 چیزی که موضوع یک محمول وجودی قرار گیرد، خود باید موجود باشد. وقتی ماهیتی را تصور می کنیم و درباره آن حکم می کنیم، این ماهیت از غیر خود متمایز است. این ماهیت باید ثبوت داشته باشد. این ثبوت، ثبوت خارجی نیست؛ زیرا اولاً لازمه اش آن است که معدومات و ممتنعات هرگز محکومٌ علیه واقع نشوند؛ درحالی که درباره آنها نیز حکم می کنیم و محکوم علیه قرار می گیرند. ثانیاً آن دسته از ماهیت هایی که در خارج وجود و ثبوت دارند، بی آنکه به وجود خارجی آنها آگاه باشیم، به تمایز آنها از غیر حکم می کنیم؛ در حالی که اگر منظور از ثبوت محکومٌ علیه، ثبوت خارجی می بود، لازم بود در حال حکم به تمایز به ثبوت خارجی آنها آگاه باشیم. بنابراین، ثبوت مورد نظر همان ثبوت ذهنی و عقلی است.
🔘 عین علم نبودن صورت ذهنی در نظر فخر رازی
🔺 در نظر ابن سینا، حقیقت ادراک چیزی جز تمثل حقیقت و حصول صورت در ذهن نیست. این دیدگاه را بیشتر فیلسوفان پذیرفته اند، ولی فخر رازی با آن مخالفت کرده است. او هرچند صورت ذهنی را برای علم به غیر لازم دانسته، آن را عین علم ندانسته است. او علم را صورت ذهنی ای دانسته که دارای اضافه به عالم است. دلیل او آن است که علم، ادراک و شعور، از امور اضافی است و وجود آن بر وجود طرفین اضافه متوقف است.
🔺 صورت ذهنی یک طرف اضافه عاقلیت است. از این رو، علم صورت ذهنی ای است که اضافه به عالم داشته باشد. البته فخر رازی در برخی از عبارت ها به گونه ای سخن رانده که گویا حقیقت علم چیزی جز نسبت و اضافه محض نیست.
📚 منبع: کتاب حکمت مشاء ص 45_50
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 #مناسبتی
💠 سالروز رحلت آیتالله میرزامحمدعلی#شاهآبادی
🔻🔻🔻🔻🔻🔻
🗓 به مناسبت سالروز رحلت #آیتالله_شاهآبادی
🔺سوم آذرماه سالروز رحلت آیت الله شاهآبادی، یکی از بزرگان عرفان است. عالمی با تقوا که تندیس اخلاق و رستگاری بود. مردی که منش و روش او در سلوک الی الله، تا همیشه در تاریخ خواهد ماند.
🔺آیتالله محمدعلی شاهآبادی استاد اخلاقی و عرفانی امام راحل است که امام دراینباره میفرمایند: "عمده استفاده در علوم معنوی و عرفانی نزد مرحوم آقای آقامیرزا محمدعلی شاهآبادی بوده است". (1364/10/11)
🔺امام خمینی در پیام تسلیت بهمناسبت شهادت فرزند آیتالله شاهآبادی، درباره استاد خود چنین میفرمایند "این شهید عزیز علاوه بر آنکه خود مجاهدی شریف و خدمتگزاری مخلص برای اسلام بود و در همین راه به لقاءاللّه پیوست، فرزند برومند شیخ بزرگوار ما بود، که حقاً حق حیات روحانی به اینجانب داشت، که با دست و زبان از عهدۀ شکرش برنمیآیم". (1363/02/07)
🔺یکی از وجههای شخصیت ایشان که کمتر به آن پرداخته میشود، وجه
مبارزبودن ایشان است. در زمان حکومت رضا خان یکی از مهمترین اقدامات آیت الله شاه آبادی مبارزه با ظلم و ستم شاهی بود. چنانکه امام (ره) میفرمایند: مرحوم آیت الله شاه آبادی علاوه بر آن که یک فقیه و عارف کامل بودند یک مبارز به تمام معنا هم بودند. (امام در ديدار با خانواده شهيد شاه آبادى - 9/2/1363) 🔺مأموران رضاخان برای آنکه بتوانند صدای حق طلب آیت الله شاه آبادی را خاموش کنند، منبر او را از مسجد جامع دزدیدند ولی از آن پس ایشان ایستاده سخنرانی می کرد و می گفت: «منبر سخن نمی گوید. اگر می خواهید سخنرانی تعطیل شود، باید مرا ببرید. من هر روز قبل از اذان صبح تنهایی از منزل به طرف مسجد می آیم. اگر عُرضه دارید، آن وقت بیایید و مرا دستگیر کنید!» روزی عده ای روباه صفت برای دستگیری شیخ عارف به مسجد جامع حمله ور شدند و با بی شرمی تمام، همچون لشکر یزید، چکمه پوشان وارد مسجد شدند، که ناگاه آیت حق نهیبی بر آن ها زد و همگی آن ها پا به فرار گذاشتند و برای دستگیری ایشان در بیرون مسجد کمین کردند. آنگاه که آیت الله شاه آبادی از مسجد خارج شد، فرماندۀ آنها رو به شیخ عارف کرد و گفت: «آقای شاه آبادی! آقای شاه آبادی! تو باید همراه ما بیایی کلانتری!» آیت الله شاه آبادی ایستاد و در حالی که ابروانش به هم گره خورده بود گفت: «برو به بزرگترت بگو بیاد!» و به راه خود ادامه داد. (گلشن ابرار/ج۲) —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
🗓 به مناسبت سالروز رحلت #آیتالله_شاهآبادی
🌐 مروری بر نقاط عطف زندگی آیت الله شاه آبادی
🔺 آیت الله شاه آبادی در سال 1254 هجری شمسی متولد شدند. در سال 1265 که ایشان در سن 11 سالگی بود پدرش (آیت الله بیدآبادی) به تهران تبعید شد و ایشان همراه پدر به تهران آمدند، و تا 16 سال در تهران بودند، در همین ایام است که درس و بحث طلبگی را در تهران شروع میکنند، در درس میرزا حسن آشتیانی شرکت میکردند، فلسفه هم در درس ابوالحسن جلوه شرکت میکردند. استعداد و کوشش ایشان به حدی بود که
در سن 18 سالگی به اجتهاد میرسند.🔺 در سال 1281 بعد از 16 سال اقامت در تهران به اصفهان هجرت میکنند و 2 سال در اصفهان ساکن هستند. در سال 1283 به نجف مهاجرت میکنند و مدت 7 سال در نجف حضور دارند و آنجا در درس آخوند خراسانی شرکت میکنند، بعد از وفات آخوند خراسانی ایشان در سال 1290 به سامرا هجرت میکنند، و در همان سال به درخواست مادر بزرگوارشان به تهران بر میگردند و به مدت 17 سال در تهران اقامت داشتند. این برهه اواخر دورهی قاجار و اوایل دوره پهلوی است. 🔺 آیت الله شاه آبادی در تحلیلهایش خیلی تنها مانده بود. موقعی که رضا خان تلاش میکرد خودش را به عنوان پادشاه جا بیندازد ایشان سعی میکند جلوی ایشان بایستد. ایشان 30 تن از علما را قانع میکند که بیایید برویم حرم شاه عبد العظیم تحصن، بعد روزی که میخواهند بروند سه نفر میآیند؛ یعنی خود ایشان و دو نفر دیگر؛ و میروند متحصن میشوند. شاه عبدالعظیم یکی از محلههای اجتماع در تهران جمع و جور آن موقع بود، آیت الله شاه آبادی و همراهانش در حرم مدام برای مردم تبیین میکردند و علیه شاه صحبت میکردند، یک خاری در چشم حکومت بودند. مردم جمع میشدند و ایشان توجیه میکرد، که این سالوس معابی است و این کارها را میخواهند بکنند که فلان و فلان. نفر سوم بعد از سه ماه برید و دو نفر شدند نفر دوم بعد از شش ماه برید، و ایشان تنها شد! و این یک نفر تا یازده ماه ادامه داد. علمای قم دیدند که خیلی ضایع است یکی از ستارگان ما اینطور در آنجا آویزان است و ایشان را قانع کردند که به قم بیاید، لذا ایشان تحصن را شکست، چند ماهی در تهران ماند بعد به قم آمد. 🔺 هفت سال در قم میماند. با اینکه چند تدریس داشته، تقریباً یک شاگرد داشتهاند، آن هم حضرت امام خمینی بوده است. البته ظاهراً هر چه تدریس داشت امام شرکت میکردند. بعد از هفت سال به درخواست مردم تهران دو مرتبه به تهران بر میگردد، بعد از برگشت ایشان به تهران امام مرتباً اواخر هفته از قم به تهران میرفته و در درسهای ایشان شرکت میکرده است. 🔺آیت الله شاه آبادی نهایتاً در سال 1328 رحلت میفرمایند. مدت آشنایی و شاگردی حضرت امام با ایشان 19 سال بوده است. ☑️ بیانات #استاد_فلاح در دوره مدرسه معرفتی امام خمینی ره [مدرسه آیت الله شاه آبادی به عنوان یکی از آبشخورهای مکتب امام] —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
🗓 به مناسبت سالروز رحلت #آیتالله_شاهآبادی
🌐 جایگاه علمی آیت الله شاهآبادی:
🔺 ایشان در حوزه علمیه از جایگاه علمی بسیار بالایی برخوردار بودند، طوری که هنگامی که شهید مطهری در تفسیر سوره قارعه برای معنا کردن آیه فَأُمُّهُ هاوِيَةٌ ﴿القارعة، 9﴾ به ذکر خاطرهای از شرکت در درس ایشان در تهران اشاره میکنند، قبل از آن، برای بیان شأن و منزلت علمی ایشان چنین میفرمایند:
«ذكر خير مرحوم آقا محمد على شاهآبادى تهرانى را زياد مىشنيديم، چون ايشان سالها در زمان مرحوم آیتالله حاج شيخ عبد الكريم حائرى در قم بودند و در آنجا درس معارف مىگفتند و بسيارى از بزرگان حوزه قم از نظر معارف دستپرورده آن مرد بزرگ بودند؛
ما از كسانى خيلى شنيده بوديم كه مرحوم شاهآبادى اينجا بود، چه جور درس مىگفت، چه كسانى به درسش مىرفتند، و استادهاى خودمان را مىديديم كه فوقالعاده نسبت به او احترام مىگزارند. حتى مىديديم به آن اندازهاى كه در معارف اسلامى براى شاهآبادى احترام قائلاند براى حاج شيخ عبد الكريم اينقدر احترام قائل نبودند، بيشتر از او برايش احترام قائل بودند. ما خيلى مشتاق زيارت اين مرد بزرگ بوديم.»
🔺 حضرت امام به طور مکرر در آثار خودشان از آیت الله شاه آبادی به عنوان استاد خودشان با احترام و تجلیل فراوان یاد میکنند، هنگام نام بردن از ایشان از عباراتی چون «شیخ بزرگوار شاه آبادی روحی فداه» ؛ «شیخ عارف کامل» ؛ «شیخ جلیل ما، عارف کامل» و «شیخ عظیم الشأن» استفاده میکنند.
🔺 حضرت امام در مورد درس استاد خود میفرماید:
«اگر آیت الله شاه آبادی هفتاد سال تدریس میکرد، من در محضرش حاضر میشدم چون هرروز حرف تازهای داشت.»
همچنین از حضرت امام نقل است که در مورد آیت الله شاه آبادی فرموده است:
«من در عمر خود روحی لطیفتر از روح مرحوم شاه آبادی ندیدم»🌐 جایگاه اجتماعی سیاسی: 🔺 حضرت امام خمینی (ره) در مورد جایگاه اجتماعی استاد خویش چنین میفرمایند: «صرف نظر از جنبه فقاهت، فلسفه، عرفان كه كم نظير بودند در سياست نيز كم نظير بودند» آیت الله شاه آبادی تحلیلهای سیاسی عجیبی دارد، و تحلیلهای ایشان به امام منتقل شد. ویژگی سیاسی آیت الله شاه آبادی این بود که از همان اول رأس فتنه را میزد، لذا از همان اول رضا شاه را میزد. 🌐 تربیت شاگردی ویژه : 🔺 به تقدیر الهی؛ امام خمینی در مسیر ایشان قرار گرفت. و ایشان امام را توجیه کرد و امام این کارها را کرد. اگر ضرب دست آقای شاه آبادی نبود امام خمینی این اوجها را نمیگرفت، ولی خود حضرت امام هم یک جان مستعدی بود. کما اینکه امام اگر عرفان نمیخواند به این حد از توفندگی فکری نمیرسید، کسی که عرفان نظری خوب میخواند همه چیز را ریز میبیند و احساس میکند فکر توحیدی همه چیز را میبلعد و اصلاً احساس ضعف در خودش نمیکند. کسی که حتی فلسفه را درست تغذیه کرده باشد اینطوری است چه رسد به عرفان! 🌐 برداشت اسلامی خاص ایشان: 🔺 یکی از برداشتهای خاص اسلامی ایشان این است که ایشان میگوید ما
«اسلام انفرادی نداریم.»و از دیگر برداشتهای خاص ایشان که ناشی از همین نگاه اجتماعی به اسلام است این است که ایشان یک نظام اجتماعی مبتنی بر اخوت را پیشنهاد میدهند که در کتاب شریف «شذرات المعارف» آن را بیان فرمودهاند. 🔺آقای شاه آبای چند ایده مادر دارد، ایشان میگوید اسلام انفرادی نداریم. قرآن از عرش رحمان بر جامعه اخوت ایمانی نازل شده است، مستقر قرآن جامعه اخوت ایمانی است. ایده آیت الله شاه آبادی این است که اگر جامعه اخوت ایمانی شکل بگیرد تازه میفهمد قرآن چه میگوید، مستقرش آنجا است. ☑️ بیانات #استاد_فلاح در دوره مدرسه معرفتی امام خمینی ره [مدرسه آیت الله شاه آبادی به عنوان یکی از آبشخورهای مکتب امام] —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac