eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.4هزار دنبال‌کننده
529 عکس
151 ویدیو
26 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
📌رفاقت و نه ارادت 🔸چند وقتی است که فرزندان و مریدان جناب آیت الله سید محمد حسین تهرانی (نویسنده روح
📌ابعاد عرفانی و شاگرد بزرگ ایشان، حکیم متأله علامه بیان سلسله عرفای شيعه از آخوند ملاحسینقلی همدانی تا شهید مطهری در بیان شاگرد علامه و هم درس و دوست شهید مطهری ✔️ آیت الله سید محمد حسین تهرانی: 🔸بهترين و عالى‌ترين فقيه صمدانى و حكيم الهى و عارف ربّانى در رأس قرن گذشته مرحوم آية الحقّ آخوند مولى حسين قلى را بايد نام برد.... شاگردانى تربيت و به مكتب عرفان تسليم كرد كه هر يك ستاره درخشانى در آسمان فضيلت و توحيد بودند و تا مدّ شعاع بصر و بصيرت خويش عالمى را روشن و تابناك نمودند، از جمله عارف ربّانى آقا سيّد احمد طهرانى و شاگرد ايشان فخر الفقهاء و جمال العرفاء حاج ميرزا على آقا - اعلى اللّه مقامهما الشريف- هستند. 🔹فخرالمفسرين و سَنَدالمحققين، استاد گرامى ما حضرت علامه سيد محمد حسين طباطبائى با آن‌كه از اول عمر با دو بال علم و عمل حركت داشت و هم در مكتب فلسفه و هم در مكتب عرفان نزد مرحوم قاضى طى طريق مى‌نمود و با سپرى‌نمودن عمرى در قياس و برهان و خطابه و تقويت علوم فكريه از{اشارات‌} و{اسفار} و{شفا} و تحشيه آن‌ها، در عين اشتغال كامل به خلوت‌هاى باطنى و اسرار الهى و مراقبه عرفانى، بالأخره راحله خود را يكسره در آستان مقدس قرآن فرود آورد، چنان متوغّل در آيات سبحانيه مى‌گردد كه بحث و تفكر و قرائت و تلاوت و تفسير و تحليل و تأويل آيات قرآن براى ايشان از هر ذكرى و فكرى عالى‌تر و تدبر در آن‌ها از هر قياس و برهانى دلپذيرتر و مسرت‌بخش‌تر مى‌گردد و كأنَّه غير از تعبد محضْ مقابل صاحب شريعت غرا و اوصياى گرامش هيچ ندارد. 🔹 مكرم و ارجمندِ مهربان‌تر از ما، مرحوم آيةاللَّه شيخ مرتضى مطهرى- رضوان اللَّه عليه- كه آشنايى ما با ايشان متجاوز از سى و پنج سال است، پس از يك عمر درس و بحث و تدريس و خطابه و كتابت و موعظه و تحقيق و تدقيق در امور فلسفيه، با ذهن رشيق و نفس نقاد خود بالأخره در اين چند ساله آخرِ عمر، بالعيان دريافت كه بدون اتصال به باطن و ربط با خداى منان و اشراب دل از سرچشمه فيوضات ربانيه، اطمينان خاطر و آرامش سِرّ، نصيب انسان نمى‌گردد و هيچ گاه نمى‌تواند در حرم مطهر خدا وارد شود يا گرداگرد آن طواف كند و به كعبه مقصود برسد. و چون شمعى كه دائماً بسوزد و آب شود، يا پروانه‌اى كه خود را به آتش زند و همانند مؤمن متعهدى كه شوريده‌وار، دلباخته گردد و در درياى بى‌كرانه ذات و صفات و اسماىِ حضرت معبود فانى گردد و وجودش به سِعه وجود خدا متسع شود، در مضمار اين ميدان نهاد. 🔸بيدارى شب‌هاى تار و گريه و مناجات در خلوت سحرگاه و توغل در ذكر و فكر و ممارست در قرآن و دورى گزيدن از اهل دنيا و هواپرستان و پيوستن به اهل‌اللَّه و اولياى خدا، مشهود او بود. رحمةاللَّه عليه رحمةً واسعةً. «لِمِثْلِ هذا فَلْيَعْمَلِ الْعامِلُونَ» «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَ الَّذِينَ هُمْ مُحْسِنُونَ» 🔹چندى قبل، از اين حقير خواستند تا براى سالگرد شهادت ايشان چيزى بنويسم. اين فقير كه حقاً مى‌ديدم، با وجود تراكم مشاغل و شواغل از قبول اين عهده پوزش طلبيدم. 🔸اخيراً كه مراجعه مكرر شد، روح آن گرامى مَدَد نمود كه اين مختصر را تحرير نموده و به عنوان مقدمه به رساله‌اى كه در سير و سلوك است ملحق نموده و براى شادى روح آن مرحوم در دسترسِ طالبان حق و پويندگان سُبُلِ سَلام و راه حقيقت قرار دهم. 🔹اصلِ اين رساله، اسّ و چكيده نخستين دوره از درس‌هاى اخلاقى و عرفانى است كه حضرت استاد گرامى ما علامه طباطبائى- روحى فداه- در سال‌هاى يك هزار و و شصت و نه هجريه قمريه، در حوزه مقدسه علميه قم براى بعضى از طلاب بيان فرمودند و اين حقير به عنوان تقريرات درس به رشته تحرير درآورده بودم و قرائت و مرور آن را در اوقات قبض و كدورت و خستگى، موجب تنوير روح و تلطيف جان خود مى‌دانستم. 🔸اينك پس از مرور مجدد و تنقيح و تكميل آن را آماده نمودم و پاداش و ثواب آن را به روح فقيد سعيد مطهرى اهدا مى‌كنم. {اللَّهُمَّ احْشُرْهُ مَعَ أوْلِيائِكَ الْمُقَرَّبينَ وَاخْلُفْ عَلى‌ عَقِبِهِ فِى الْغابِرِينَ وَاجْعَلْهُ مِنْ رُفَقاءِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرينَ وَارْحَمْهُ وَ ايَّانَا بِرَحْمَتِكَ يا ارْحَمَ الرَّاحِمينَ.} سيد محمدحسين حسينى طهرانى‌ ✔️ منبع: رساله لب اللباب، ص: ۳۷. 🔷 تذکر: این متن به خوبی نشان دهنده رفعت حکمی و عرفانی علامه مطهری و رفاقت و دوستی صمیمی و صادقانه میان این دو شاگرد علامه طباطبائی و دو حکیم و عارف سالک، یعنی علامه مطهری و علامه تهرانی را ثابت می کند. شادی روح علامه طباطبایی و شاگردان ایشان بخصوص این دو استوانه حکمت و عرفان صلوات. 🌸اللهم صل علی محمد و آل محمّد 🌸 ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌فطرت بنیان معرفت شناسی استاد : 🔹تنها با قول به است که انسان، هم از جهت ادراک و تفکر و هم از جهت گرايش و احساسات عالي انساني «جهتدار» مي‌‌‌‌‌شود، آنهم جهت ضروري. از نظر ما هرچند ذهن در ابتدا فاقد هر نوع ادراک بالفعل است‌‌‌‌‌ (اللَّه الذي اخرجکم من بطون امّهاتکم لاتعلمون شيئاً ...)و هرچند ذهن از نظر پذيرش معقولات اوليه (ماهيات) ماده خام محض و بلااقتضاء است (برخلاف نظريه افلاطون و حتي دکارت در تصور ماهيت جسم) و پذيرنده محض است، اما انتزاع معقولات ثانيه فلسفي و معقولات ثانيه منطقي به حکم استعداد فطري و بعد الهي خاص است، همچنان که استعداد تعميم معاني و معقولات اوليه يعني تجريد آنها و تعميم آنها نيز معلول استعداد خاص است که حکما از آنها به عقل بالقوه تعبير مي‌‌‌‌‌کنند. 🔸تعميم و تجريد و همچنين انتزاع معقولات ثانيه فلسفي و انتزاع معقولات ثانيه منطقي مولود استعداد فطري ذهن انساني است و اينهاست که به انسان امکان تفکر و استدلال و استنباط و استخراج احکام و قوانين کلي مي‌‌‌‌‌دهد. علاوه بر همه اينها يک سلسله تصديقات اوّلي فطري براي انسان هست که جهت تفکر را روشن مي‌‌‌‌‌کند.  🔹تجريد و تعميم و انتزاع، مايه‌‌‌‌‌هاي ثانوي تفکر را (مايه‌‌‌‌‌هاي اوليه که ماده خام تفکر است وسيله حواس به دست مي‌‌‌‌‌آيد) به دست مي‌‌‌‌‌دهد و يا به تعبير دکارت صورت تفکر را به دست مي‌‌‌‌‌دهد و تصديقات فطري کادر و جهت تفکر را؛ يعني جهت تفکر را ضرورت و لايتخلف مي‌‌‌‌‌کند و از اراده انسان خارج مي‌‌‌‌‌کند همچنان که جهان خارج هم از اين جهت نقشي ندارد. جهان بيرون دو نقش دارد: يکي اينکه مواد اوليه تصوريه را مي‌‌‌‌‌دهد از راه احساس و ديگر اينکه پاره‌‌‌‌‌اي تصديقات ثانويه را مي‌‌‌‌‌دهد از راه تجربه که البته به کمک قياس و تصديقات فطري است. 🔸 مثلًا امتناع جمع ميان نقيضين، امتناع جمع ضدين، امتناع دور، امتناع تقدم شي‌‌‌‌‌ء بر نفس، ضرورت صدق نتيجه با صدق مقدمتين، ضرورت صدق عکس مستوي و عکس نقيض با صدق اصل، ضرورت ثبوت قضيه از راه خلف يعني از راه ابطال نقيضش و امثال اينها جبراً مسير تفکر و کادر تفکر را و جهت تفکر را در همه يکنواخت تعيين مي‌‌‌‌‌کند واين است . 🔹و اگر انسان آنچنان بود که ماده خام محض بود و تحت تأثير مطلق عالم بيرون و مقياسي براي اطمينان به اينکه بيرون هم برخلاف اين مقياسها نخواهد شد نداشت، مثلًا در آينده جمع نقيضين، تقدم شي‌‌‌‌‌ء بر نفس، صدق اصل و عدم صدق عکس تحقق نخواهد يافت، به هيچ علم و ادراکي نمي‌‌‌‌‌شد اعتماد و اطمينان کرد. 🔹و اما از جنبه گرايشها. باز هم فطرت است که به انسان نوعي جهت داده و مي‌‌‌‌‌دهد.  یاداشت ها ج۱۱ ص۵۷ ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌نقش در انتقال معاني فلسفی : 🔹يك قاضى علمى كه در يك مسئله علمى و خصوصاً يك مسئله قضاوت مى‌كند كارش بسيار دشوار و مصيبتش بسيار گران است، زيرا از يك طرف ، او را به سوى امور جزيى مى‌كشاند و نمى‌گذارد متوجه ، مجردات و مسائل ماوراى طبيعت بشود كه ديگر معيارهاى مادى در آنها به كار نمى‌آيد. 🔸و حتى تعبيرها و كه بيانگر مطلب و مقصود است در آن جا به كار نمى‌رود، 🔹زيرا اين واژه‌ها نيازهاى مادى و بيانگر خواست‌هاى مادى است. 🔸 و تنها در صورتى مى‌توانيم آنها را در فلسفه به كار ببريم كه آنها را از حجاب‌هاى مادى كنيم و تعينات و تشخصات را كه ملازم با جزئيت است از آنها سلب كنيم. 🔸روى اين بيان، اين واژه‌ها در هر مسئله فلسفى به كار رود انسان را در سقوط و گمراهى قرار مى‌دهد و تمام نتايج و معارفى كه بر اين الفاظ بار مى‌شود احتمال اشتباه و لغزش را به همراه دارد. ✔️منبع: علی (عليه السّلام ) و فلسفه الهی مجموعه رسائل علامه طباطبائى، ج‌1، ص: 195 ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
روز امام علی (عليه السّلام): 🔹لَيسَ العاقِلُ مَن يَعرِفُ الخَيرَ مِنَ الشَّرِّ وَلكِنَّ العاقِلُ مَن يَعرِفُ خَيرَ الشَّرَّينِ؛ 🔸 عاقل آن نيست كه خير را از شر تشخيص دهد، بلكه عاقل كسى است كه ميان دو شر، آن را كه ضررش كمتر است بشناسد. بحارالانوار، ط-بیروت، ج75،ص6. 🌸🌸🌸🌸 ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌 خلاصه حکمت و فلسفه الهی 🔸سرآغاز حکمت و فلسفه را در اسلام، می باست نزول وحی و دعوت حضرت ختمی مرتبت (صل الله عليه وآله) دانست چرا که جوامع الحکم را در اختیار انسان قرار دادند و عقل را به سوی کشف حقايق رهنمون ساختند و طریق معرفت به حقیقت را آشکار کردند و بر همین اساس جامعه جاهلی را به مدینه فاضله نبوی تعالی و ارتقا وجودی دادند. 🔸در یکی از جوامع الحکم در کلمات نورانی ایشان، می توان خلاصه حکمت و فلسفه الهی و طریق کشف حقیقت را دریافت کرد. حضرت رسول اکرم (صل الله عليه وآله ) فرمودند: 🔹أعلَمُکُم بنَفسِه, أعلَمُکُم برَبه آگاه ترین شما نسبت به خدا کسی است که به نفس خود آگاه تر باشد. امالی سید مرتضی ج2 ص329) 🔸 در نقل دیگری با این عبارت آمده است: 🔹أَعْرَفُکُمْ بِنَفْسِه، أَعْرَفُکُمْ بِرَبِّه داناترین شما در خودشناسی، خداشناس‌ترین شما است جامع الأخبار : ص 35 ح 12 ، روضه الواعظین : ص 25 ، الأنوار الساطعة فی شرح الزیارة الجامعة ،ج‏1،ص:75» 🔸به اذعان حکیمان و فلاسفه اسلام، همه مسائل اصيل فلسفى و مطالب قويم حكمت متعالى و حقايق متين عرفانى را از این دست روایات مى توان استنباط كرد. 🔸 بر اساس این روایت اساس، عصاره معرفت و حکمت دو محور مهم و است و تمام مسائل فلسفي بر گرد این دو قطب می چرخند و دور می زنند. مطالعه کتاب وجودی خود یعنی معرفت و علم به نفس انساني(خودشناسی) کوتاهترین و مطمئن ترین طریق و راه ورود به وادی توحید است. 🔸معرفت نفس و خودشناسی نه فقط یک طریق انفسی برای سیر معنوی فردی است بلکه بنیان و اساس حرکت جمعی و زیربنای تحول و تکامل اجتماعي و صیرورت وجودی جامعه و نهادهای اجتماعی نیز هست. حکیم الهی و مفسر قرآنی علامه طباطبایی اقدامات پیامبر اسلام در تحول و تکامل اجتماعي را بر همین اساس تبیین فرموده اند. (در مطلبی بعدی مطالعه بفرمایید.) 🔸برخی از مخالفان حکمت و فلسفه الهی، بر این عقیده اند که معرفت النفس و سلوک معنوی و حکیمانه انسان (اخلاق و عرفان) که نتیجه طبیعی حکمت و فلسفه الهی است نمی تواند به امتداد حکمت و فلسفه بیانجامد و در خیال و تمنای برای تولید و تبیین تضاد اجتماعی هستند که در واقع ریشه در غفلت از حکمت الهی و نبوی دارد. 🔸در حکمت و فلسفه الهی بنیان و اساس تغییر و تکامل اجتماعي همان توحید و معرفت نفس است و ریشه همه انحرافات در زندگی بشر و مدرنیته، غفلت از این دو اصل اساسی است. (ر.ک: پیام امام خمینی به گورباچف). ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌نقش اخلاق و فلسفه الهی در تحول اجتماعی با الگو گیری از فرایند تکاملی نهضت پیامبر اسلام در تبدیل جامعه جاهلی به مدينه فاضله نبوی 🔺متفکر قرآنی : 🔸پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) در عصرى برانگيخته شد كه قرآن كريم آن را به حق « » نام نهاد كه توده عرب «امى» بودند و از نعمت خواندن و نوشتن محروم بودند. 🔹هرگز نشانى از دانش و فرهنگ در ميان آنها نبود و اثرى از تمدن و شهر نشينى در ميان آنها ديده نمى‌شد. بر آنها حكومت مى‌كرد و از راه چپاول‌گرى و راهزنى، ارتزاق، به خون ريزى و پيمان شكنى مباهات مى‌كردند و در اين زمينه شعرها مى‌سرودند و به نياكان خود تفاخر مى‌كردند. 🔸بررسى‌هاى «جامعه‌شناسى و روان‌كاوى» اثبات مى‌كند كه در ميان هر ملتى اين حالت حكم فرما باشد زمينه رشد و گسترش عوامل تعصب جاهلى فراهم خواهد شد و پرواضح است كه هيچ چيز بيش از تعصبات جاهلانه ريشه‌هاى درخت پر بار را خشك و تباه نمى‌كند و استعدادهاى پذيرش حق را نابود نمى‌سازد. 🔸بسيار دشوار است كه براى چنين ملتى زمينه‌اى فراهم شود كه بتواند اين سدها را بشكند و اين گردنه‌ها را از سر راه خود بردارد و بتواند از تاريكى‌هاى جاهليت رهایی يافته، ريشه‌هاى رذايل اخلاقى را از بن بركند، سپس در: 🔸مرحله اول را جايگزين صفات نكوهيده ساخته در گسترش اعمال شايسته بكوشد، 🔹 و در مرحله دوم و را پيشه خود ساخته در رواج دادن دانش و فرهنگ از هيچ تلاشى فروگذار نكند، 🔸و در مرحله سوم به روى آورد و در پرتو آن به اوج كمال انسانى برسد و به سعادت دنيا و آخرت نايل آيد، كه نهايت اوج هر كمالى به سوى خداست. علی (عليه السّلام) و فلسفه الهی مجموعه رسائل علامه طباطبائى، ج‌1، ص: 202 ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله): 🔹  لا فقرَ اَشدُّ مِنَ الجَهلِ ، لا مالَ اَعودُ مِن العَقلِ؛ 🔸هیچ تهیدستی سخت تر از نادانی و هیچ مالی سودمندتر از عقل نیست.     (تحف العقول، ص۶) 🌹🌹🌹🌹🌸🌹 ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 باید به سلوک بینجامد. 🔸عرفان نظري بدون سلوک و تهدیب فایده ای ندارد. عرفان واقعی حرف و اصطلاحات نیست هر چند امر مهمی است، اما سخن نهایی عرفان همین دستور ساده به سلوک معنوی و تهذیب نفس است. 🔹آثار تربیتی عارف بزرگ آیت الله تبریزی شاگرد برجسته مکتب تربیتی ، نمونه ممتاز عرفان و تربيت معنوی است. 🔸آثار ارزشمند: رساله لقاء الله آداب الصلاة المراقبات ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
📌#عرفان_نظری باید به سلوک بینجامد. 🔸عرفان نظري بدون سلوک و تهدیب فایده ای ندارد. عرفان واقعی حرف و
📌 عرفان نظری برتر از همه‌ی علوم، اما مقدمه عرفان عملی است. "عرفان نظری باید به سلوک بینجامد" حکیم انقلاب، آیت الله خامنه ای: 🔸 بنده هیچ دشمنی و مخالفتی با عرفان نظری ندارم. گفته میشود: «الانسان عدوّ لما جهله». بنده هیچ ورودی در عرفان نظری ندارم، اما هیچ عداوتی هم ندارم؛ 🔹منتها اعتقادم این است که ما نباید عرفان را به معنای الفاظ و تعبیرات و فرمولهای ذهنی مثل بقیه‌ی علوم ببینیم. 🔸عرفان، همان مرحوم قاضی است؛ مرحوم ملا حسینقلی همدانی است؛ مرحوم سید احمد کربلائی است؛ عرفان واقعی اینهاست. 🔹مرحوم آقای طباطبائی خودش فیلسوف بود، اهل فلسفه بود، بلاشک در عرفان هم وارد بود؛ منتها آنچه که در عرفان از ایشان معهود است، است؛ یعنی سلوک، دستور، تربیت شاگرد؛ شاگرد به معنای سالک. 🔸 باید به سلوک بینجامد. خب، موضوع عرفان، ذات مقدس پروردگار است. موضوع عرفان، خداست. از این جهت، است. خب، این خدا باید در زندگی کسی که اهل عرفان است، تجلی پیدا کند. 🔹 ما کسانی را دیدیم که گفته میشد در عرفان نظری از همه بهترند، اما در عرفان عملی یک قدم برنداشته بودند. ما افراد اینجوری را دیدیم و درک کردیم که اصلاً مسائل سلوکی و اینها را مس نکرده بودند. آنچه که من به آن تکیه دارم، این است که واقعاً یک حرکت عملی دیده شود؛ که این در مورد اهل معقول، به طور عام مطلوب است. 🔸آن کسانی هم که به عنوان اهل حکمت و اهل معقول شناخته شدند، غالباً کسانی‌اند که این جنبه‌ی معنوی در آنها وجود داشته. بیانات در دیدار اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی ۱۳۹۱/۱۱/۲۳ ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
سومین پیش همایش.mp3
45.7M
📌 پیش همایش عرفان اهل بیتی علیهم السلام 🎤با سخنرانی اساتید معظم حسینی آملی و امینی نژاد 📆چهارشنبه ۲۸مهرماه ۱۴۰۰ ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌روش شناسی بحث از امتداد حکمت ✔بخش اول: تذکر: در پاسخ به شبهات برخی از امتناعیون امتدادحکمت مطالبی در سه بخش ارائه می شود: ۱. فهم همدلانه، عمیق و اجتهادی پیش شرط ورود به بحث از امکان یا امتناع امتداد؛ ۲. چیستی حکمت متعالیه و ظرفیت های آن برای امتداد علمی و عملی، اجتماعی و سیاسی؛ ۳. گونه شناسی امتداد و الگوهای ممکن از امتداد. ان شاءالله و به توفیق الهی در چند یاداشت این مطالب خدمت عزیزان تقدیم می شود: 🛑 مطلب اول: فهم همدلانه، عمیق و اجتهادی 🔹اگر کسی بنیان‌های منطقی و معرفت شناسی فلسفه و حکمت و کاشفیت علم را نفی کرد و بر حاکمیت اراده، تعلقات نفسانی و تقویمات اجتماعی بر معرفت اصرار ورزید و تقابل گرایانه به ضدیت قلبی با حکمت و فلسفه روی آورد و میراث علمی و عقلي تمدن اسلامی را به بهانه های مختلف نفی کرد و نام درگاه ارتباطی خود را به امتداد دهد لاجرم به هم روی می آورد و سخن فیلسوف مدعي سیاست_متعالیه را به امتناع تفسیر می کند و برداشت ناصواب خود از امتداد را تنها تفسیر ممکن از امتداد می انگارد و بر اساس همین تلقی انحصارگرایانه و البته غیر عقلایی و ضد عرفی و عقلی از امتداد حکمت و فلسفه دم می زند. 🔸امتناعیون گاه در قالب سیاست سخن می گویند و از امتناع سیاست در امتداد حکمت و عرفان اسلامی سخن می گویند شبیه آن‌چه و دکتر سالیان سال است در لباس روشنفکری بيان مي کنند و گاه صورت فلسفي به خود می گیرند و در لباس حوزوی و با همان بنیان فکری، همان سخنان را به زبان می رانند. هر چند در روبناها با یکدیگر تفاوت داشته باشند ولی زیربنای فلسفي و دغدغه اجتماعی مشترک دارند؛ یکی دغدغه مدرن کردن جامعه و وارد کردن محصولات علمی و تکنولوژیک غربی را برای کنترل عینیت و سرپرستی جامعه دارد و دیگری نیز همین دغدغه را از بعد الهیاتی در سر می پروراند اما در تمنای تکنولوژی اسلامی، ریاضی اسلامی، فیزیک اسلامی و هرچیز اسلامی دیگر است. 🔹اشکال این افراد در فهم ناصواب از حکمت و فلسفه است. اينان با خلط میان فلسفه و علم، خلط میان علم و فناوری و خلط میان حکمت نظری و حکمت عملی در بی راهه ای سير می کنند که سلف آنها در تمدن غرب نیز طی کردند و نهایتا سر از ايده آلیسم و نسبيت گرایی در آورد. 🔸اگر کسي می خواهد از امکان و یا امتداد حکمت و فلسفه سخن بگوید ابتدا باید از تعریف و چیستی حکمت و فلسفه سخن بگوید تا محل بحث روشن شود. با سخنان سست و غیر کارشناسی و خلط میان فلسفه و علم و فناوری و سیاست نمی توان کاری از پیش برد بلکه بی تردید بر ابهام در مسئله خواهد افزود. 🔹حکیمان و فیلسوفان طرفدار امکان و وقوع امتداد حکمت و فلسفه همچون امام خمینی، علامه طباطبایی، شهید مطهری، آیت الله خامنه ای، آیت الله جوادی آملی، آیت الله مصباح یزدی، علامه جعفری، حتي دکتر مهدی حائري و ... علی رغم تفاوت در برخی آراء و اندیشه ها، تلقی واحد و روشنی از حکمت و فلسفه دارند که به تصریح ایشان، ریشه در سنت اسلامی و میراث ۱۴۰۰ ساله علوم و معارف عقلي دارد. از این رو همگان به صراحت از و امتداد حکمت و فلسفه سخن گفته اند و بر تکامل این مسیر عقلانی و عقلایی تاکید داشته اند. این بزرگان اندیشه و حکمت، از راه ها و روش ها و الگوهای متنوع امتداد سخن گفته اند و خود در آن مسیرها طی طریق کردند که برخی مشترک میان همگان است و برخی اختصاص به یک حکیم و فیلسوف دارد. به تعبیر دیگر، امتداد یک تفسیر انحصارگرایانه و مسیر واحد ندارد. 🔸کسی می تواند از امکان و یا امتناع حکمت و فلسفه سخن بگوید که ابتدا فهم و درک خود را از حکمت و فلسفه بيان کند و در صورت اشتراک با حکیمان و فیلسوفان در تعریف و فهم صحیح، روش‌ها و الگوی متنوع و متکثر امتداد را ، و از و همه أثار بشناسد و پس از آن یک جمع بندی عالمانه از همه اراء و اندیشه های یک حکیم داشته باشد تا بتواند به الگوی و یا الگوهای موجود در آثار حکیمان دست پیدا کند و سپس به ارزیابی و داوری منطقی و برهانی بنشیند آنگاه از امتداد و یا سخن بگوید. 🔹نه آنکه با ، جریان جاری و ساری حکمت و فلسفه را به یک فیلسوف خاص تقلیل دهد و سپس با رویکرد فقط بخشی از جملات را از کل دستگاه فکري وي جدا کند و پس از آن با ، تفسیری را به متن گزینشی تحمیل کند که از پیش پذیرفته است که در حقیقت این همان اندیشه و فکر است که همواره جامعه دینی از آن رنج برده است و موجب و سلب تفاهم منطقی و از جریان اصیل حکمت و فلسفه شده است. در گسست از جریان اصیل حکمت و با بدبینی به تاریخ فلسفه و فلاسفه، جز سوء فهم و سوء تفاهم، چیزی عاید نویسنده و متفکر و نهایتا اتهام زنی نمی شود. ادامه دارد ایتا https://eitaa.com/hekmat121
📌 استفاده از اشعار حکیم غزنوی، حکیم رومی و عطار در خطبه های نماز جمعه علامه شیخ محمد تقی در کتاب لوامع صاحبقرانی ، شرح فارسی من لایحضره الفقیه ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
مجموعه ۱۷ جلدی نقش شیعه در گسترش علوم اسلامی تحت اشراف مرجع شیعیان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی جلد ۷ و ۱۱ و ۱۲و ۱۳ به موضوع علوم عقلی مرتبط است که فهرست آن در مطلب بعد تقدیم می شود. ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
مجموعه ۱۷ جلدی نقش شیعه در گسترش علوم اسلامی تحت اشراف مرجع شیعیان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی جلد ۷ و ۱۱ و ۱۲ و ۱۳ به موضوع علوم عقلی مرتبط است که فهرست این مجلدات از این قرار است: 📌جلد 7: نقش شیعه در گسترش اخلاق، تربیت و عرفان در این جلد می‌خوانیم... 1. نقش اهل‌بیت در پی‌ریزی نظام تربیتی اسلام و پیش‌برد آن 2. نقش عالمان شیعه در فقه‌التربیة 3. نقش اندیشمندان شیعه در مباحث فلسفه اخلاق 4. نقش علمای شیعه در گسترش اخلاق کاربردی 5. نمونه‌هایی از دیدگاه‌های عالمان شیعه در علوم روان‌شناختی 6. سید‌بن طاووس (بنیان‌گذار تربیت اخلاقی و سلوکی کودک) 7. نقش امامان اهل‌بیت در عرفان اسلامی، با تأکید برآموزه‌های عرفانی امام علی 8. نقش دعاهای عرفانی اهل‌بیت  در گسترش معارف عرفانی (صحیفه سجادیه، دعای عرفه، كمیل، ابوحمزه و...) 9. نقش سیدحیدر آملی در گسترش عرفان اسلامی 10. «تمهید القواعد» نخستین متن درسی در فن عرفان نظری 11. نقش صدرالمتألهین شیرازی در بازخوانی عقلانی آموزهای عرفانی و تأثیر وی در شکل‌گیری دوره جدید عرفان اسلامی 12. نقش سیدعلی قاضی طباطبایی در ایجاد مکتب عرفانی شیعی در عصر اخیر 13. نقش امام‌خمینی در گسترش عرفان اسلامی 📌جلد 11: نقش شیعه در گسترش منطق و فلسفه در این جلد می‌خوانیم... 1. نقش فیلسوفان شیعی در توسعه علم منطق 2. ابن‌سینا و تأثیر وی در تاریخ تفکر فلسفی اسلامی 3. جایگاه علامه حلی در دانش منطق 4. ملاصدرا، فیلسوف شیعه و نوآوری‌های منطقی و فلسفی او 5. نقش فیلسوفان شیعه در روش‌شناسی حکمت اسلامی 6. نقش متفکران شیعه در تبیین روش عقلانی 7. نقش حکمای شیعه در گسترش معرفت‌شناسی فلسفی 8. مکتب فلسفی اصفهان و نوآوری‌های آن 9. نوآوری‌های فلسفی محقق اصفهانی 10. مکتب فلسفی قم و تأثیر آن در گسترش فلسفه 11. تأثیر خداشناسی فلاسفه شیعه در تبیین خداشناسی 12. نقش حکمای شیعه در گسترش خداشناسی فلسفی 13. نقش حکمای شیعه در گسترش علم‌النفس 📌جلد 12: نقش شیعه در گسترش علوم انسانی در این جلد می‌خوانیم... 1. مزیت‌ها و اثرگذاری مطالعات حقوقی شیعه بر مکتب حقوقی طبیعی جدید (مطالعه موردی نظام حقوق قراردادها) 2. نقش عالمان شیعه در تصویب نخستین قوانین موضوعه در حقوق ایران 3. اندیشه اجتماعی در معارف اهل‌بیت 4. نقش عالمان شیعه قرن 3-7ق در گسترش متدولوژیک جامعه‌شناسی 5. تبارشناسی مطالعات اجتماعی اندیشمندان شیعه 6. نقش عالمان شیعه در پیدایش، گسترش و تحول مبانی جامعه‌شناسی 7. نقش شیعه در گسترش سبک زندگی اسلامی 8. شخصیت‌ها و آثار علمی شیعه در علم اقتصاد 9. نقش شیعه در پیدایش، گسترش و تحول مطالعات سیاسی در تمدن اسلامی 10. نقش دانشمندان شیعه در گسترش مطالعات سیاسی اسلامی 11. نقش عالمان شیعی در پیدایش و گسترش و تحول مطالعات سیاسی 12. بررسی فقه سیاسی شیعی و دیدگاه فقهای شیعه 13. نقش شیعه در پیدایش، گسترش و تحول گزاره‌های علوم سیاسی (اجتماع از منظر فیلسوفان شیعه) 14. نقش شیعه (خواجه نصیرالدین و ملاصدرا) در طبقه‌بندی علوم سیاسی 15. دانشمندان و آثار شیعه در علوم سیاسی در قرن سیزده و اوایل قرن چهارده قمری 16. نظریه امامت: راهبرد اهل‌بیت در جهت‌دهی تحول و توسعه دانش سازمان و مدیریت 17. ویژگی‌ها و مزیت‌های مطالعات مدیریتی دانشمندان شیعی 📌جلد 13: نقش شیعه در گسترش علوم طبیعی در این جلد می‌خوانیم... 1. نقش اهل‌بیت در گسترش دانش پزشکی 2. نقش عالمان شیعه در مکتب طب اسلامی 3. نقش شخصیت‌های علمی شیعی در دانش پزشکی 4. دانشمندان و نوآوری‌های علوم پزشکی در عصر حکومت شیعی آل‌بویه 5. نقش عالمان و فقیهان شیعه در تأسیس و گسترش دانش فقه پزشکی 6. نقش اهل‌بیت در دانش نجوم با تأکید بر شگفتی‌ها و اعجازهای علمی 7. بررسی نقش دانشمندان شیعه در گسترش علوم ریاضی ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
روز 🔺پيامبر صلي الله عليه و آله : مَثَلُ الْعَقْلِ فِى الْقَلْبِ كَمَثَلِ السِّراجِ فى وَسَطِ الْبَيْتِ؛ عقل در دل، همانند چراغ در ميان خانه است. [علل الشرايع، ص ۹۸، ح ۱] ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌روش شناسی بحث از امتداد حکمت ✔️بخش دوم: تذکر: در پاسخ به شبهات برخی از امتناعیون امتداد و حکمت مطالبی در سه بخش ارائه می شود: ۱. فهم همدلانه، عمیق و اجتهادی پیش شرط ورود به بحث از امکان یا امتناع امتداد؛ ۲. چیستی حکمت متعالیه و ظرفیت های آن برای امتداد علمی و عملی، اجتماعی و سیاسی؛ ۳. گونه شناسی امتداد و الگوهای ممکن از امتداد حکمت و فلسفه. ان شاءالله و به توفیق الهی در چند یاداشت این مطالب خدمت عزیزان تقدیم می شود: 🛑 مطلب دوم: چیستی حکمت متعالیه و ظرفیت های آن برای امتداد علمی و عملی، اجتماعی و سیاسی 🔹برخی از امتناعیون با تقلیل فلسفه به افراد و بسترهای تاریخی و اجتماعی از امتناع امتداد سخن می گویند. به طور مثال برخی با تقلیل حکمت متعالیه به فلسفه ملاصدرا اینگونه اظهار نظر می کنند که "ملاصدرا یک فیلسوف غیر سیاسی است و آثار او رویکرد الهیاتی و عرفانی دارد و نتیجه فلسفه او اخلاق و عرفان است و اخلاق و عرفان نیز ربطی به امتناع و سیاست ندارد بنابراین امتداد حکمت در حکمت و فلسفه ممتنع است." 🔹این سخن به لحاظ صغروی و کبروی دارای اشکالات عدیده است: ۱. نه ملاصدرا برکنار از سیاست و بی اعتنا به اجتماع بود بلکه او در متن مناسبات سیاسی و اجتماعی زمان خود حضور جدی داشت و از پایگاه فلسفی نسبت به شرایط زمانه واکنش نشان داده است و برخی از آثار او با دغدغه اجتماعی و سیاسی تدوین شده است که مهم‌ترین آن (رساله سه اصل) و (کسر اصنام الجاهليه) است. ۲. همچنین اخلاق و سلوک عرفانی را نباید بی ارتباط با اجتماع و سیاست فهم کرد، بلکه ذات سیاست دینی، اخلاق و سلوک به سوی سعادت و حیات طیبه است. به اعتراف بزرگترین حکیمان شرق و غرب بحران مدرنیته و علوم اجتماعی و انسانی غرب، غفلت از اخلاق و گسست از معنا و حقیقت عرفان است. بدین دلیل، پوچ گرایی (نهیلیسم) بر جهان مدرن سیطره افکنده است و انسان را از مسیر سعادت و پیشرفت و تکامل بازداشته است. ریشه تلقی بی ارتباطی اخلاق و عرفان با سیاست و اجتماع را بايد در تکنیک زدگی و تلقی های مادی از پیشرفت و تکامل دانست که ناخودآگاه به برخی از دغدغه مندان داخلی سرایت کرده است. ۳. سومین اشکال بيان امتناعیون را بايد درتقلیل حکمت متعالیه به آثار ملاصدرا و غفلت از جریان مستمر حکمت و تلاش شارحان و پيروان صدرالمتالهین شيرازي در گسترش و تعمیق حکمت متعالیه و امتداد آن است. 🔸حکمت متعالیه را نباید صرفا به یک شخص و یک عصر منتسب کرد و آن را در آثار صدرالمتألهين و یا دوره صفویه محصور کرد. هر چند ملاصدرای شیرلزی قله ای در این جریان فلسفي است و فلسفه او از غنای مفهومی و ساختار هندسی برخوردار است اما تقلیل حکمت متعالیه به عنوان با هدف تحدید و محصورکردن آن و بی اعتنایی به شارحان و مفسران آن ظلمی بزرگ به عقلانیت و بشریت است. 🔹حکمت متعالیه یک جریان ساری و جاری در بستر تمدن اسلامی است که با صدرالمتالهین (ره) شيرازي به یک نظام فلسفي منسجم و هماهنگ تعالی یافت که توان تبیین همه عرصه های وجودی را دارد و توسط ملاصدرا برخی از این عرصه شکوفا شد و برخی در حد ظرفیت و استعداد باقی ماند و پس از او، توسط حکیمان و فلاسفه بزرگی گسترش یافت و بر عمق و دقت آن افزوده شد و ابتدا در عرصه های الهیاتی، عرفانی و اخلاقی امتداد یافت و بر گستره و عمق دین شناسی، الهيات، عرفان و اخلاق و علم اصول فقه (روش شناسی اجتهاد) افزود. 🔸همچنین این جریان اصیل توسط حکیمان بزرگی همچون ، آیت الله العظمی ، ، و ، ، ، آملی و بسیاری از شاگردان ایشان، به عرصه اجتماعی وارد شد و بنیان‌های فکری و نظری نهضت و امتداد و آن در حرکت های اجتماعی را تبیین و ترسیم کردند. در واقع تلاش فلسفي و حکمی این متفکران و حکیمان بزرگ تحول ساز و راهبر جامعه، امتداد حکمت و عقلانیت اسلامی در عرصه عینیت اجتماع و سیاست است. 🔸بنابراین هنگامی که از امتداد فلسفه و وقوع آن سخن به میان می آید از جریان مستمر و پایدار حکمت متعالیه و از همه‌ی آثار و اندیشه هاي صدرالمتألهين شيرازي تا امام خمینی و علامه طباطبایی و شهید مطهری و فیلسوفان معاصر سخن گفته می شود. 🔹براین اساس، با گنجینه عظیمی از آثار و اندیشه های فلسفي روبرو هستیم که هر کدام از ظرفیت ها و استعدادهای فراوانی برای امتداد حکمت و فلسفه برخوردار هستند. 🛑 در مطلب بعد برخی از مهم‌ترین کتاب‌های حکمت متعالیه در زمینه امتداد اجتماعی و سیاسی آن معرفی می شود. ادامه دارد ایتا https://eitaa.com/hekmat121
📌روش شناسی بحث از امتداد حکمت ✔️بخش سوم: 🛑 ادامه مطلب دوم: چیستی حکمت متعالیه و ظرفیت های آن برای امتداد علمی و عملی، اجتماعی و سیاسی (منبع شناسی) در ادامه یاداشت قبلی در این قسمت به برخی از مهم‌ترین کتاب‌های حکمت متعالیه در زمینه امتداد اجتماعی و سیاسی اشاره می شود. 📌آثار ملاصدرای شیرازی شواهد الربوبیة، مبدا و معاد، رسالة سه اصل (در رد روحانیون درباری و ظاهرگرا)، کسر اصنام الجاهلية (در رد تصوف درباری و سو استفاده گر از اجتماع)، 📌آثار سید جمال الدین اسدابادی نیچریه، فوايد فلسفه، مرآة العارفين، الواردات في سر التجليات، القضا و القدر، فلسفة التربية و فلسفة الصناعة، عروه الوثقی، فلسفه تربیت، سعادت انسان، الحق و الباطل، فلسفه وحدت جنسیت و حقیقت اتحاد لغت، الحکومه الاستبدایه، العلة الحقيقية لسعادة الانسان، الرد علي رينان (فيلسوف فرانسوي)، الاسلام و العلم، اسباب صيانت حقوق، قصه های استاد. 📌آثار آیت الله شاه آبادی شذرات المعارف، رشحات البحار، شرکت مخمس، العقل و الجهالة 📌آثار امام خمینی کشف الاسرار، مصباح الهدایة الي الخلافة و والولاية، تقریرات فلسفه، شرح چهل حدیث، طلب و اراده، صحیفه امام، نامه های عرفانی امام به حاج سید احمد خمینی، نامه امام به گورباچف. 📌آثار علامه طباطبایی اصول فلسفه و روش رئاليسم، رسائل توحیدی، اعتباریات، النبوات و المنامات، انسان في الدنیا، تفسیر المیزان ۲۰ جلد، روابط اجتماعي در اسلام، اصالت وجود و فلسفه حیات، رساله قوه و فعل، شيعه در اسلام، مذاکره با هانری کربن (فیلسوف فرانسوی) و ... 📌آثار شهید مطهری شرح اسفار(بحث حرکت و زمان)، شرح مبسوط منطومه، نقدی بر مارکسیسم (نقدی بر فلسفه شدن)، فلسفه تاریخ ۴ جلد، جامعه و تاریخ، انحطاط و ترقی تمدن‌ها از نظر قرآن و منطق دیالکتیک، جامعه و تاریخ در قرآن، انقلاب اسلامی از دیدگاه فلسفه تاریخ، اصل تضاد در اسلام، مقالات فلسفی، تکامل اجتماعي انسان، نبرد حق و باطل، فطرت، نظام خانوادگی در اسلام، نظام تربیتی در اسلام، نظام حقوق زن و ... 📌 آثار آیت الله جوادی آملی رحیق مختوم، جامعه در قرآن، شریعت در آينه معرفت، دین شناسی، انتظار بشر از دین، منزلت عقل در هندسه معرفت دینی، ولایت در قرآن‌، ولایت فقیه، امامت و رهبری، بنیان مرصوص(تحلیل فلسفي از انقلاب اسلامی و امام خمینی)، حق و تکلیف در اسلام، فلسفه حقوق بشر، سیاست متعالیه، محیط زیست، و ... 📌 آثار علامه مصباح یزدی آموزش فلسفه، معارف قران، نظام عقیدتی در اسلام، فلسفه اخلاق، نقد و بررسی مکاتب فلسفه اخلاق، پاسداری از سنگرهای ايدئولوژيک، جامعه و تاریخ در قران، نظریه سیاسی اسلام، نظریه حقوقی اسلام، آزادي، سیاست و مدیریت، ولایت فقیه، ریشه های انقلاب اسلامی، رابطه علم و دین و ... 📌 آثار علامه جعفری حیات معقول، زیبایی و هنر، موسیقی از دیدگاه فلسفی، جبر و اختیار، فلسفه علم، علم در خدمت انسان، مناظره مکتوب با راسل (فیلسوف تحلیلی) ، توضیح و بررسی مصاحبه راسل و وایت، بررسی و نقد نظريات دیوید هیوم در چهار مسئله فلسفی، سرگذشت اندیشه (نقد فلسفه وایتعهد فیلسوف)، حرکت و تحول از دیدگاه قرآن، ایده آل زندگی، اخلاق و مذهب، شناخت انسان در تصعید حیات تکاملی، فلسفه دین، تعلیم و تربیت، فرهنگ پیرو و فرهنگ پیشرو، حکمت اصول سیاسی اسلام و .... 📌آثار آیت الله حسن زاده املی معرفت النفس، اتحاد عاقل و معقول، گشتی در حرکت، حرکت جوهری، پزشکی و تشریح، سرح العیون في شرح العیون، انسان در عرف عرفان، علم و دین و ... 📌 آثار استاد پارسانیا حدیث پیمانه، جهان های اجتماعي، عرفان و سیاست، علم و فلسفه، علم فلسفه ايدئولوژي، هفت موج اصلاحات، و ... 🛑🔷 زمانی که از امتداد حکمت و فلسفه اسلامی سخن گفته می شود یعنی همه این آثار و شبیه آن‌ها که براساس نظام فلسفي حکمت متعالیه و در امتداد آن سازمان یافته است و همه حکیمان و فیلسوفان فوق بر متعالیه بودن فلسفه و اندیشه خود تصریح و تاکید کرده اند و بخش‌های مختلف آثار خود از مبانی فلسفی حکمت متعالیه بهره گرفته اند و نظام فکری خود را بر آن استوار ساخته اند. 🔶هر کدام از این فیلسوفان و نظام فلسفي وداثار ایشان، ظرفیت فوق العاده ای را برای امتداد اجتماعی و سیاسی حکمت و فلسفه فراهم می کند و نمی توان از این ظرفیت و استعداد و تلاش گسترده فلسفی و حکمی چشم پوشید و آن را ندید و حکمت متعالیه را فقط به آثار صدرالمتألهين شيرازي محدود و محصور کرد. در واقع همه این آثار در امتداد حکمت متعالیه و در شرح و تعمیق و گسترش معارف فلسفی و حکمی اسلام است که نمونه جامع آن حکمت متعالیه است. 📌 اگر کسي به دنبال بحث از امکان و یا امتناع امتداد حکمت و فلسفه است حتما باید به همه این آثار و آثار شبیه به آن رجوع کند و سپس از امکان و وقوع و یا امتناع و خروج سخن بگوید. ادامه دارد... ایتا https://eitaa.com/hekmat121
📌آیت اللّه بروجردی و مرد بازاری استاد : 🔸یادم هست در وقتی كه قم بودیم، سالهای اول مرجعیت مرحوم آیت اللّه بروجردی اعلی اللّه مقامه بود، یكی از بازاریهای متدین و وجوهات بده و مقدس معروف تهران چشمش افتاده بود به كسی كه عازم قم بود، به او گفته بود صبر كن من هم می خواهم ای به آقا بدهم، ببر خدمت آقا. یك پاره ای دم دستش بوده، همان جا حواله ای نوشته بود، حواله بزرگی هم بود، و گفته بود این را بابت وجوه ببر به آقا بده. 🔹 آن شخص حواله را آورد و به دست آقا داد. آقا آن را كرد آن طرف و به او گفت دیگر از این وجوهات نگیری. 🔸مدتها (بعد بازاری) آمدند خواهش و التماس كردند. 🔹ایشان به آن بازاری گفت: تو به كی داری پول می دهی؟ تو خیال می كنی به من داری پول می دهی؟ تو پول امام زمان را داری می دهی. تو با این كارت به امام زمان داری بی احترامی می كنی. در یك كاغذ پاره حواله می نویسی؟ ! روحانیت عزیزتر از این است كه بخواهد امثال شما را تحمل كند. 🔸بعد او بارها خواهش، التماس، توبه و انابه كرد كه آقا من نفهمیدم كه این جسارت است. تا این حد [مقامات روحانی ] استغنا نشان می دهند. ✔️مجموعه آثار شهید مطهری . ج24، ص: 275 https://eitaa.com/hekmat121
📌 روز ✔️پيامبر صلي الله عليه و آله : 🔹اِنَّما يُدْرَكُ الْخَيْرُ كُلُّهُ بِالْعَقْلِ، وَ لا دينَ لِمَنْ لا عَقْلَ لَهُ؛ 🔸همه خوبى ها با عقل شناخته مى شوند و كسى كه عقل ندارد، دين ندارد. [تحف العقول، ص ۵۴] https://eitaa.com/hekmat121
📌روش شناسی بحث از امتداد حکمت ✔️بخش چهارم: تذکر: در بخش های قبل به محورهای مهم برای پاسخ به برخی شبهات امتناعیون امتداد و حکمت مطالبی اشاره شد که عبارتند از: ۱. فهم همدلانه، عمیق و اجتهادی پیش شرط ورود به بحث از امکان یا امتناع امتداد؛ ۲. چیستی حکمت متعالیه و ظرفیت های آن برای امتداد علمی و عملی، اجتماعی و سیاسی؛ ۳. گونه شناسی امتداد و الگوهای ممکن از امتداد حکمت و فلسفه. ✔️در سه یاداشت قبل، دو مطلب اول به نحو اجمال تبیین شد و اینک مطالبی پیرامون محور سوم خدمت عزیزان تقدیم می شود: 🛑 مطلب سوم: گونه شناسی امتداد و الگوهای ممکن از امتداد حکمت و فلسفه 🔹یکی دیگر از سوءتفاهم های جریان امتناع، تصور آنها از مقوله است. برخی از سخنگویان این جریان علی رغم تذکار به "پرهیز از فهم عامیانه و عرفی در درک مفهوم امتداد" خود در فهم امتداد به یک فهم عامیانه، ساده و بسیط قناعت می کنند و براساس همان فهم انحصارگرایانه به نقد جریان حکمت می نشینند و از تمام تلاش های متفکران و حکیمان دویست سال اخیر در راستای امتداد حکمت و فلسفه، صرفا "تمجید و تحسین فلسفه و اکابر فلسفه" یاد می کنند. که البته این نتیجه گیری ناشی از فهم و درک مفهوم امتداد و گونه شناسی آن نزد ایشان دارد. 🔸از بيان اين نویسندگان چنین استفاده می شود که تنها یک الگو دارد و آن هم تاثیر گذاری مستقیم و مستقل تک تک گزاره ها و اصول فلسفي در مسائل سیاسی و اجتماعی است. به این معنا که هر کدام از اصول فلسفي می بایست به طور مستقیم و مستقل در امور سیاسی و اجتماعی تأثير بگذارد و نتیجه بدهد مثلا باید در سیاست و جامعه کاربرد و کاربست شفاف و آشکار داشته باشد. اگر دستگاه فلسفي نتواند هر یک از اصول و گزاره های های خود را تنزل دهد و به نحو مستقل و مستقیم در امور سیاسی و اجتماعی دخالت و تسری دهد از صحنه عینیت سیاست و اجتماع برکنار است و امتداد در آن ممتنع است. بنابراين اگر فیلسوفی چنین گفت: «جایگاه این مباحث (سیاست) در بخش حکمت عملی است نه بخش نظری حکمت متعالیه. بر این اساس نباید توقع داشت با اصالت وجود، حرکت جوهری، جسمانیة الحدوث بودن نفس، قانون علیت و مانند آن بتوان راهی به سیاست یافت.» 🔹جریان امتناع انديش از این عبارت، اعتراف به امتناع امتداد را فهم می کند و آن را دستاویزی برای اثبات مدعای خود و ساده انگاری جریان مقابل قرار می دهد. 🔸این برداشت گزینشی و تفسیر تجزيه گرایانه از بيان حکیم متأله، از یک سو ناشی از اشتباه در تعریف و تبیین غرض فلسفه و خلط آن با منافع فلسفه است و از سوی دیگر محصول درک خاصی از امتداد است که توضیح آن گذشت. 🔸در حالیکه عبارات مذکور از حضرت آیت الله جوادی فیلسوف نظریه پرداز " " نه تنها دلیلی بر امتناع نیست بلکه تصریحی آشکار بر امتداد حکمت و فلسفه به معنای امتداد و پرهیز از معانی عرفی و عامیانه و انحصارگرایانه از امتداد است. این بیانات به دقت از خلط میان فلسفه و علم، خلط میان حکمت نظری و حکمت عملی، و خلط میان حقیقت و اعتبار جلوگیری می کند. 🔹 در این نگرش امتداد حکمت و فلسفه کاملا ممکن بلکه واقع نیز شده است و منتج به آثار ارزشمندی چون "جامعه در قرآن" و "فلسفه حقوق بشر"، "ولایت در قرآن‌"، "محیط زیست" ، "روابط بین‌الملل در اسلام"، "مباحثات هنر متعالیه" و "نظریه علم دینی"، "نظریه سیاست متعالیه در حکمت متعالیه" و شبیه آن شده است. 🔸 با مراجعه به آثار فیلسوفان مسلمان و دقت در تجربه غربیان در امتداد فلسفه غربی در تمدن و زندگی انسان مدرن، اين‌گونه برداشت می شود که دارای الگوها و گونه های متنوع و متعددی است که هر کدام از ظرفیت های قابل توجهی برخوردارند و می توان از این الگوها برای امتداد حکمت و فلسفه بهره برد. به توفیق الهی، در یادداشت بعدی، برخی از الگوها و گونه های ممکن امتداد حکمت و فلسفه بيان خواهد شد‌. ان شاءالله. ادامه دارد.... https://eitaa.com/hekmat121
📌 مدرسه فلسفي قم 🔆گزارشی دست اول از وضعیت دروس فلسفه و عرفان حوزه علمیه قم در زمان حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی در خاطرات عالم عامل مرحوم حضرت آیت الله حاج شیخ محمدرضا طبسی نجفی : 🔸هنگامی که من در مشهد مقدس مشغول تحصیل بودم حوزه علمیه قم در حال شکل گیری و پایه ریزی بود. تازه مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری به قم آمده و در حال تشکیل حوزه علمیه بودند. مرحوم ملاهاشم خراسانی که از علما بزرگ خراسان بودند طی نامه ای سفارش مرا پیش حاج شیخ عبدالکریم نمودند. در هیجده سالگی به قم مشرف شدم. مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حجره ای را در مدرسه فیضیه برایم معین کردند. 🔹بنده کتاب مکاسب شیخ و دو جلد کتاب آخوند را در قم خدمت مرحوم میرزا علی یثربی و رسائل شیخ و مقداری از کتاب مرحوم سبزواری را خدمت آقاسیدمحمدتقی خوانساری و کتاب ریاض را نزد مرحوم آقا میرزا جوادملکی تبریزی و فلسفه را خدمت مرحوم میرزا علی اکبر یزدی و مرحوم آقا شیخ حسن کاشی و کتاب محی الدین را نزد مرحوم آقا میرزا محمدعلی شاه آبادی و کتاب را نزد مرحوم آقا سیدابوالحسن رفیعی خواندم. 🔸همچنین از محضر شریف آقایان: شیخ محمدرضااصفهانی و حاج میرزاصادق اصفهانی ( هنگامی که آن دو بزرگوار در قم بودند) نیز استفاده کردم. 🔹بنده یکی از مقیدین بحث مرحوم آقا میرزا جواد ملکی بودم[ و پیش ایشان درس خصوصی داشتم]. ایشان دو ساعت به غروب در مدرسه فیضیه [ریاض می فرمود] یادم هست یک روز بحث این آیه را مطرح کردند: [ الذین قالوا ربناالله ثم استقاموا] و فرمودند: نمردم و در وادی السلام نجف اشرف برای العین دیدم که ارواح مومنین دور هم هم حلقه زدند. منبع: مجله  حوزه  مهر و آبان 1368، شماره 34  ، مصاحبه با آیه الله حاج شیخ محمد رضا طبسی 📌برخی از استادان فلسفه و عرفان در مدرسه فلسفي و با نشاط حوزه علمیه قم که آیت الله طبسی از محضر آنها استفاده کرده است: آیت الله العظمی سید محمدتقی خوانساری آیت الله العظمی شیخ محمد علی شاه آبادی آیت الله سید ابوالحسن رفیعی قزوینی حکیم متأله میرزا علی اکبر یزدی حکیم آقا شیخ حسن کاشی عارف مستقیم آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی آیت الله شیخ محمدرضا اصفهانی (نقد فلسفه داروین) https://eitaa.com/hekmat121
روز امام على عليه السلام : 🔹يَنْبَغى لِلْعاقِلِ اَنْ يُخاطِبَ الْجاهِلَ مُخاطَبَةَ الطَّبيبِ الْمَريضَ؛ 🔸شايسته است كه برخورد عاقل با نادان، مانند برخورد طبيب با بيمار باشد. [غررالحكم، ح ۱۰۹۴۴] https://eitaa.com/hekmat121
📌 رونق مدرسه فلسفي قم در ریاست حاج شیخ عبدالکریم حائری 🔺بخش اول: ✔️گزارشی مقايسه ای از درس فلسفه آیت الله العظمی و درس أیت الله دکتر مهدی حائري یزدی: 🔹بعد ازنگاهی به علم کلام رشته فلسفه را آغاز کردم، درحدود سن شانزده سالگی، که همزمان با خواندن سطوح فقه و اصول بوده، با همان توان و جدیت را می خواندم. 🔸ابتدا از که منطق در جامع المقدمات است، شروع کردم و آن را بسیار خوب و با دقت خواندم . بعد را پیش مرحوم آقای در آن زمان هنوز قم بودند. 🔹بعد را شروع کردم، چون آن وقت این چیزها در حوزه رسماً تعلیم و تعلّمش رایج نبود. آقای خمینی ( (ره)) خصوصاً و اختصاصاً در منزل خودشان به من درس می دادند و گاهی هم مدرسه دارالشفاء؛ بنده یک دوره کامل منظومه تنها پیش ایشان خواندم، (چند روزی آقای لطف ا... صافی به درس آقای خمینی(امام خمینی (ره)) آمد) به استثنای فلکیات را ایشان گفتند که اباطیل است و جدید با اینها قابل مقایسه نیست و تدریس نکردند . 🔹تابستان همان سال مشهد رفتم و نزد آقای به مدت شش ماه را خواندم . 🔹بدین ترتیب، منظومه را خوب و کامل خواندم. در این خلال را هم در حوزه علمیه قم درس می دادم و اصولاً از اشتغال به منطق بسیار لذت می بردم. را چند بار درس دادم، خیلی هم جمع می شدند. آن وقت هفده، هجده سال داشتم و درس منطق من خیلی شهرت پیدا کرده بود. ملاّ عبدا... را درس می دادم. بسیاری از معروفان امروزی نزد اینجانب منطق یا شرح منظومه را می خواندند. 🔹 آقای خمینی ((امام خمینی (ره)) می گفتند اسفار را نخوانده اند، اما آن را با حاج ای مباحثه کرده اند و لذا به نظر من، درس اسفار ایشان خیلی سنتی نبودتا بتوان گفت سلسله سند ایشان در تعلیم افسار به صدرالمتالهین مولف افسار می رسد. هر چه بود حدّت وجودت فهم خود ایشان بود که می توانست از عهده تدریس افسار برآید، زیرا این خصوصیت افسار است که سطح آن بسیار شیوا و روان است و ژرفای فوق العاده پیچیده و پیل افکن دارد . شاهد راستین آن حواشی بعضی مُحشّین اسفار است که نکات مخدوش و غیر وارد به متن کتال بسیار دارد. 🔸ایشان (امام خمینی (ره)) علاقه ای به فلاسفه مشاء و منطق نداشت. درس اسفار ایشان بیشتر جاذبه عرفان داشت. عرفان هم پیش آقای به خوبی خوانده بودند و دائماً هم مشغول مطالعه کتب و غیره بودند. لذا به اسفار هم از نظر ابن عربی نگاه می کردند، نه از نظر و . به کلمات ابن سینا و فارابی که می رسیدند به کلی ناراحت می شدند و با توان سرشار عرفان از تنگناهای فلسفه خارج می شدند. روزی که من ایرادی اظهار کردم ، ایشان در جواب گفتند: «شما باید از اینگونه سخنان ابن سینا استبرا شوید». 🔹باری، بعد از تمام شدن منظومه با دو سه نفر از رفقا، مثل آقای شیخ محمد که یزدی احمد آبادی بود و بسیار فاضل، پیش آقای خمینی (امام خمینی(ره)) را شروع کردیم. ده سال طول کشید که اسفار را خواندیم. در این دوره آقای و آقای سه دهی اصفهانی حضور داشتند. 🔹همزمان با اسفار، را از اول منطقیات تا آخر الهیات بنده تنها پیش آقای خوانساری خواندم، صبحها بعد از نماز صبح. 🔸آقای بیانش خوب نبود ولی فکرش خیلی عمیق بود. کسی در حوزه علمیه به عمق تفکرات ایشان در ریاضیات و فلسفه مشّا و منطق نبود و بر عکس آقای خمینی((امام خمینی(ره))، آقای خوانساری هیچ علاقه ای به عرفان نشان نمی داد و از فلسفه ملاصدرا چندان طرفی نمی بست. ادامه دارد...  منبع: ماهنامه فرهنگ، سال چهارم، شماره چهارم، بهار 1374، ص ص 120-102 . نکته: 🔺استادان فلسفه در حوزه علمیه قم: فلسفه مشاء و حکمت ابن سینا: آیت الله العظمی فلسفه حکمت متعالیه و عرفان: آیت الله العظمی 🔺استاد فلسفه حوزه علمیه مشهد: آیت الله   https://eitaa.com/hekmat121
📌 رونق مدرسه فلسفي قم در ریاست حاج شیخ عبدالکریم حائری 🔺بخش دوم: ✔️گزارشی مقايسه ای از درس فلسفه آیت الله العظمی و آیت الله ، و شخصيت فلسفي أیت الله دکتر مهدی حائري یزدی: 🔹درس آقای خوانساری دو سال طول کشید. ایشان به خصوص در ریاضیات متخصص بودند. و شرح اشارات را نیز از اول تا آخر پیش ایشان خواندم که دو سال طول کشید. 🔸 این درسها خصوصی بود و جز من کسی نبود. تمام روزها درس بود، حتی روزهای جمعه. خودش به این درس خیلی علاقه داشت. تنها روزهای عاشورا را تعطیل می کرد. چون بنده هم از شرح اشارات خیلی خوشم می آمد، پس از تمام شدن درس این کتاب را سه مرتبه خودم با تفکر عمیق از اول تا آخر خواندم. در اثر همین خواندن دردسری پیدا کردم. 🔹تابستانهای گرم قم، صبح بعد از نماز از پشت بام پایین می آمدم و به زیر زمین می رفتم و عصرها نزدیک غروب برای نماز ظهر و عصر که قضا نشود، از سرداب بیرون می آمدم. بعد از نماز شام مختصری شام می خوردم و باز به پشت بام می رفتم و مطالعه شرح اشارات را ادامه می دادم. وقتی آن تابستان تمام شد، تمام دنیا در نظر من می چرخید. روزنامه اطلاعات را در دستم می گرفتم، حتی خطوط درشت آنرا نمی توانستم بخوانم. 🔹بعد مقداری مسافرت و تفریح کردم و هنگامی که بهتر شدم به قم برگشتم. در این هنگام، مرحوم آقای که از فلاسفه مشهور زمان خود بودند، به شهر قم نزول اجلال کردند و درس پرجمعیتی از اسفار در مدرسه فیضیه برپا کردند. 🔸آقای خمینی ((امام خمینی(ره)) به بنده توصیه کردند که در درس اسفار آقای میرزای آشتیانی شرکت کنم، اما بنده از روی غرور نپذیرفتم و گفتم دیگر هیچ نیازی به خواندن اسفار ندارم. زیرا تقریباً یک بار همه اسفار را خوانده و یک بار هم با مرحوم بحث کرده ایم. اما چون کتاب ابن سینا را نخوانده بودم، به اتفاق دوست عزیز آقای ، امام جمعه زنجان، به منزل آقای آشتیانی رفتم و از اول کتاب شفا در نزد آقای میرزا مهدی آشتیانی شروع کردیم، ولی اندک زمانی نپایید که استاد از قم به تهران مراجعت کردند. 🔹 بنده چون تصمیم داشتم الهیات شفا را تا آخر بخوانم، به دنبال ایشان به تهران رفتم و در مدرسه سپهسالار قدیم پشت مدرسه مروی که مقّر درس استاد بود، اقامت گزیدم و صبح و عصر به منزل ایشان در خیابان علایی می رفتم تا تمام را نزد ایشان خواندم و سپس به قم مراجعت کردم. اینها همه قبل از رفتن به تهران برای اقامت و قبل از آمدن آقای بروجردی به قم بود. 🔹 مقام بزرگی در علم اصول و فقه و در فلسفه داشتند . ایشان خودشان گفتند: من بیشتر اسفار را پیش خوانده ام و شوراق را پیش آقای ؛ یعنی دو تن از فلاسفه بنام آن وقت اصفهان. ولی فلسفه را در مسائل اصول و فقه هیچ سرایت نمی دادند. 🔹عقیده من آن است که فلسفه ایشان از آقای (کمپانی) خیلی بهتر بود، برای اینکه او فلسفه را تنهایی آموخته بود نه پیش استاد. آقای بروجردی عمیقاً به مسائل فلسفه نگاه می کرد. آقای اصفهانی فلسفه را زیاد دخالت داده است، تا جایی که صورت مسائل اصول را به صورت مسائل فلسفی تغییر می دهد. والحق این کار در نوع خود بی نظیر و نوآوری حساب می شود. ولی آقای بروجردی با آن عمق و تضلعی که داشتند، هیچ مداخله نمی دادند، چون معتقد بودند که خرج اینها دوجاست.  منبع: ماهنامه فرهنگ، سال چهارم، شماره چهارم، بهار 1374، ص ص 120-102 . ایتا https://eitaa.com/hekmat121
📌روش شناسی بحث از امتداد حکمت ✔️بخش پنجم: 🛑 ادامه مطلب سوم: گونه شناسی امتداد و الگوهای ممکن از امتداد حکمت و فلسفه امتداد حکمت و فلسفه دارای سه حیثیت مختلف است و از جهت هر کدام از این حیثیت ها، تلقی از امتداد می تواند تغییر کند. ۱. عرصه های امتداد ۲. ظرفیت های فلسفه برای امتداد ۳. روشهای امتداد. در ادامه این سه مطلب اجمالا تبیین خواهد شد ان شاءالله. 🔷 عرصه های امتداد هنگامی که از سخن گفته می شود در واقع از کشیده شدن فلسفه به عرصه های دیگری غیر از محدوده فلسفه و موضوع و مسائل آن است. از دایره فلسفه که خارج شویم عرصه های متنوع و متکثری در حیات انسان وجود دارد که امکان امتداد حکمت و کشیده شدن فلسفه در آن عرصه ها وجود دارد. امتداد حکمت در هر کدام از این عرصه ممکن است دارای خصوصیات و اقتضائات خاصی باشد که شاید با عرصه دیگر متفاوت و متمایز باشد. 🔸مهمترین عرصه های ممکن برای امتداد حکمت عبارتند از: ۱. الهیات و دین شناسی و فلسفه دین ۲. علم شناسی و فلسفه علم و روش شناسی علم ، روش شناسی اجتهاد (اصول فقه) ۳. فرهنگ و اجتماع ۴. سیاست و عرصه های حاکمیتی و مدیریتی ۵. رسانه و تبلیغ ۶. هنر و ادبیات ۷. تکنولوژی و فن آوری ۸. بحران های محیط زیستی ۹. تربیت، اخلاق و عرفان ۱۰. فلسفه و تحليل تاریخ و جریان شناسی ۱۱. اقتصاد و سیاست های مالی و پولی ۱۲. زبان شناسی ۱۳. فقه، حقوق و قانون ۱۴. سلامت و پزشکی ۱۵. طبیعت شناسی (فیزیک، زيست شناسی، و ...) 🔸حکمت با هر یک از این عرصه ها می تواند به گونه ای ارتباط برقرار کند و در آنها تأثیر گذار باشد. همچنین کارشناسان هر یک از این عرصه ها می توانند با حکمت و فلسفه ارتباط علمی برقرار کنند و پاسخ برخی پرسش های بنیادین خود را دریافت کنند و یا از قوانین فلسفي و ساختارهای علمی در آن ایده ها و طرح هایی را برای الگو سازی در دانش و عرصه خود به دست آورد. 🛑امتداد در کدام بخش علم علم دارای اجزا و لایه های مختلفی است. این پرسش مطرح می شود که فلسفه در کدام جزء ویا لایه علم و عینیت تأثير می گذارد.برخی از این اجزا و لایه ها عبارتند از: تاثیر از طریق اثبات موضوع علم، اثبات واقعیت خارجی خاص، تعیین قلمرو علم و گشودن افق جدید از واقعیت بر روی علم و عالمان، تعیین غایت و هدف علم و جهت بخشی به علم، تولید مبادي تصوری علم، تولید مبادي تصدیقی و پیش فرض فلسفي علم، تولید روش شناسی و فرایندهای پژوهش علمی، تولید فلسفه مضاف علم، طرح پرسش های جدید برای علم، ارائه پاسخ فلسفي به پرسشهای علمی، تغییر ساختار علم، نظام سازی علمی، و... 🛑نقش عالمان علوم در امتداد حکمت 🔹همین جا لازم است به نکته ای بسیار مهم اشاره شود و آن این است که فقط رسالت فیلسوف و اهالی حکمت نیست بلکه عالمان و متخصصان علوم و عرصه های دیگر نیز در این فرایند پیچیده نقش اساسی دارند. عالمان علوم با عرضه پرسش‌های بنیادین و طرح ها و ایده های خود به فلسفه و حکمت و برقراری گفتگو و دیالوگ با فیلسوفان می توانند فلسفه را به سخن در آورند و اهل فلسفه را به فکر کردن و طرح دادن وادار کنند. 🔸در تجربه امتداد فلسفه در تمدن غرب این نکته به خوبی قابل مشاهده است ترابط میان رشته ها و گفتگوهای متقابل میان فیلسوفان و دانشمندان مهم‌ترین نقش در شکل گیری تمدن فلسفي غرب را داشته است. نامه نگاری ها میان اندیشمندان غربی و نقد و انتقادهای علمی آنان از نظریه ها و ایده های فلسفي و علمی در رشد خلاقیت و نوآوری آنان تأثير زیادی داشت. به طور کتاب یک نمونه برای نشان دادن این گفتگوها و رد و انتقادها است. اثری که منشأ مباحثات فلسفي و کلامي گسترده‌اي در تمدن غرب شد و بر جریان علمی و فلسفي غرب و فیلسوفان دانشمندان بعدی نقش زیادی داشت. همچنین به آثار و کتابهای زیادی از دانشمندان غربی می توان اشاره کرد که یک مبنا و نظام فلسفي را پذیرفته اند و براساس همان مبنا به تولید علم و نظریه پردازی در یک رشته تخصصی پرداخته اند و یک جریان جدید را در علم ایجاد کردند. به طور مثال و یا بیش از آن که محصول تلاش فیلسوفان باشد نتیجه تلاش دانشمندان و عالمان علم اقتصاد در کشاندن فلسفه به عرصه اقتصاد است. همچنین (پوزیتیویستی) و یا نتیجه پذیرش فلسفه تحصلی و یا فلسفه تفسیری توسط امثال و و ادامه آن در دانش جامعه شناسی بود. 🔹با نگاه دقیق شاید بتوان گفت نقش عالمان و کارشناسان علوم در امتداد و کشاندن فلسفه به عرصه های علمی و زندگی بیش از خود فیلسوفان است. 🔸بنابراين امتداد حکمت یک جریان یک طرفه نیست که فقط فیلسوفان تولید و دیگران استفاده کنند، بلکه جریان دوطرفه و تعاملی میان اهل فلسفه و اهل سایر علوم و عرصه های زندگی است. ادامه دارد.... https://eitaa.com/hekmat121