eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.2هزار دنبال‌کننده
472 عکس
133 ویدیو
26 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای https://eitaa.com/Taha_121 نگاشته‌های سید مهدی موسوی طلبه و مدرس فقه واصول-دکتری فلسفه علوم اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 مسئولیت مشارکت (درآمدی بر فلسفه مشارکت و انتخابات) ✍ سید مهدی موسوی ⏬ بخش دوم: ❇️ فصل دوم: مشارکت ۱. زندگی انسان در این جهان، بدون مشارکت اجتماعی یا ناممکن است و یا بسیار سخت خواهد بود. اگر فقط به قبل از تولد تا بلوغ جسمی افراد نگاه شود میزان نیاز انسان به دیگران و ارتباطات جمعی او مشخص می‌شود. همکاری و تعاون دیگران در حفاظت و پرورش افراد کاملا مشهود است. بنابراین بقا و ادامه زندگانی به ارتباطات اجتماعی، تقسیم کارها و تعاون وابسته است. بدون تقسیم کار و همکاری و تعاون، زندگی مختل می‌شود و هرج و مرج (وضعیت حیوانی) بر زندگی انسان حاکم می‌شود. ۲. همه‌ی افراد جامعه که علاقه‌مند به بقا و بهره‌مندی از امکانات و حقوق اجتماعی هستند مکلف هستند که در تقسیم کار و تعاون اجتماعی مشارکت کنند و در انجام بخشی از کارها و رفع نیازها سهیم باشند. به این معنا که در قبال استفاده از ثمر دست‌رنج و خدمات دیگری، باید به همان میزان ثمر برساند و خدمات اجتماعی داشته باشند. در این صورت است که میان افراد یک جامعه، شبکه‌ای از حقوق و تکالیف، مسئولیت‌ها و بهره‌مندی‌ها ایجاد می‌شود. لذا مشارکت صحیح در امور اجتماعی، نیاز به دو مقوله در جامعه ایجاد می‌شود: ۱. قانون؛ ۲. تربیت. قانون برای این است که مجموعه‌ی حقوق و تکالیف لازم تدوین و تتظیم شود تا راهنمای فعالیت‌های افراد و فصل الخطاب اختلافات واقع شود. تربیت برنامه‌ی تعلیم قانون و جامعه‌پذیری افراد در جهت قانون‌پذیری و مسئولیت‌پذیری در جهت تحقق و اقامه‌ی قانون در همه‌ی شئون فردی و اجتماعی است. در این راستا، مقوله‌ی اخلاق بسیار برجسته می‌شود. چرا که تحقق قانون جز با ملکه‌ی اخلاقی متناسب با آن قانون ممکن نخواهد شد. بخصوص آنکه در فرایند اجرا و تحقق قانون، تضاد منافع و زیاده‌خواهی ها و سودجویی و طمع‌ورزی‌ها ناگزیر خواهد بود و برخی از افراد، درصدد استخدام دیگران، بدون انجام تکالیف و مسئولیت‌های متقابل خواهند بود. در این صورت، رشد جامع و تربیت همه جانبه‌ی افراد برای پذیرش قانون و آماده شدن در جهت استقامت در برابر زیاده خواهان و زیاده‌خواهی‌های خود، یک ضرورت است. ۳. از این‌رو، جمعی از افراد جامعه باید مقدمات علمی و اخلاقی و شرایط رشدیافتگی را فراهم آورند و به نمایندگی از همه مردم، عهده‌دار مسئولیت تدوین و تنظیم و تحقق قوانین باشند. لذا از میان مردم، بهترین‌ها باید گزینش شوند و به این امر خطیر و سرنوشت ساز بپردازند. از این‌رو، یک مسئولیت بزرگی بر دوش همه‌ی افراد جامعه سنگینی می‌کند و آن هم گزینش بهترین‌های از افراد جامعه، در جهت تعیین شبکه‌ی حقوق و تکالیف در جهت ساخت جامعه‌ی سالم و هماهنگ با سعادت و پیشرفت است. ۴. هر چقدر منافع عامه متنوع‌تر و جوامع پیچیده‌تر شود، نوع مشارکت مردم و گزینش افراد هم تخصصی‌تر می‌شود و نیازمند به انتخاب دقیق‌تر و حساب‌شده‌تر است. در جوامع سنتی، شاید یک نفر به تنهایی می‌توانست امور جامعه را راهبری کند اما در جوامع پیچیده، نیاز به انتخاب مجموعه‌ای از افراد متخصص و کارآمد و شایسته است. از این‌رو، باید یک تفکر و مکتب و برنامه را انتخاب کرد نه صرف افراد را، تا اینکه افراد منتخب دارای وحدت رویه و همکاری و هم افزایی باشند و مصالح عمومی را در نظر داشته باشند و الا اگر افراد موضوعیت پیدا کند، تعارض منافع و اختلافات فکری موجب تشتت و تفرقه می‌شود. ۵. در جامعه‌ای این چنینی، که از ابتدا، گزینش قانون‌گذاران و مجریان، بر عهده‌ی خود مردم بوده است تا نمایندگان قانون‌گذاری و مجریان قانون را انتخاب کنند، همه‌ی افراد در موفقیت‌ها و شکست‌ها، رسیدن‌ها و نرسیدن‌ها سهیم هستند. چون خود ملت انتخاب کرده‌اند و توانایی ارزیابی و مطالبه‌گری هم داشته‌اند. لذا همه در برابر انتخابی که کرده‌اند مسئولیت دارند و می‌بایست خود را در موفقیت‌ها و شکست‌های منتخبین سهیم بدانند و البته از آن درس هم بگیرند و انتخاب‌های بعدی را بهتر و سنجیده‌تر انجام دهند. ۶. گزینش افراد شایسته و واگذار کردن مسئولیت تنظیم امور اجتماعی به معنای پایان مسئولیت مشارکت سایر مردم و به انتظار بهره‌مندی حداکثری در همه‌ی زمینه‌ها نیست. بلکه پس از انتخاب، مسئولیت‌های دیگر همچون، مشورت دادن، مطالبه‌گری، نصیحت کردن، پیروی کردن از قوانین و برنامه‌ها، حفظ نظم اجتماعی، قناعت ورزیدن و تلاش‌کردن برای موفقیت منتخبین و تحقق عدالت اجتماعی و کسب منافع عمومی برقرار است. ۷. نقش نخبگان و خواص اجتماعی، در فعال کردن مردم و به صحنه آوردن آنهادر مشارکت‌های متنوع اجتماعی بسیار مهم واساسی است. نخبگان و خواص علمی، فرهنگی، هنری، ورزشی، رسانه‌ای در این میدان نقش مهمی برعهده دارند. بخصوص خواص علمی و نخبگان حوزوی و دانشگاهی که لازم است نرم‌افزار و سخت افزار مشارکت حداکثری مردم در همه امور را فراهم کنند. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1611
📌 تشکیک انقلابی‌گری (درآمدی بر منطق نقادی فکر و عملکرد کنشگران انقلابی) 🔹 یک واقعیت اجتماعی است که از سطوح مختلفی برخوردار است. همچنین نیز حقیقتی مشکک و ذومراتب است و افراد با توجه به نسبتی که با سطوح مختلفِ واقعیت انقلاب برقرار می‌کنند به این وصف متصف می‌شوند. از این‌رو، به راحتی نمی‌توان کسی را از جرگه‌ی انقلاب خارج دانست و به حذف آن پرداخت. اصلا متهم کردن ساده و سطحی افراد درون جامعه‌ی انقلابی به ضد انقلاب، معلول نشناختن حقیقت ساری و جاری انقلاب و منطق تحول اجتماعی است. 🔸براساس عقلانیت انقلاب اسلامی، انقلاب اسلامی یک حقیقت متعالی است که محصول و ملت ایران است و این تحول از سطوح مختلف معرفتی و عملی برخوردار است که مهمترین سطح آن، اعتقاد به حاکمیت اسلام و نفی سلطه‌ی استکبار جهانی است. هر کس که به این اصل مهم معتقد باشد بدون تردید از سطح متعالی برخوردار است. حتی اگر کسی این سطح از ادراک و بینش را هم نداشته باشد اما با حضور و مشارکت صادقانه‌ای خود در عرصه‌های اقتصادی، فکری و اجتماعی، موجبات اعتلا و پیشرفت جامعه را فراهم کند در جرگه‌ی انقلابیون قرار دارد. لذا به راحتی نمی‌توان عموم افراد ملت و مشارکت‌جویان اجتماعی را به غیرانقلابی و ضدانقلابی متهم نمود. بلکه اصل کلی این است: هرکسی که در جامعه‌ای اسلامی حضور و مشارکت دارد و مشغول به کاری و انجام خدمتی است و آگاهانه ضربه‌ی کاری به نظم اجتماعی نمی‌زند او در دایره‌ی حقیقت تشکیکی انقلاب قرار دارد و در درجاتی از انقلابی‌گری قرار می‌گیرد. امام خمینی: «‏‏هر مسلمانی که موازین و اصول اسلام را پذیرفته است و در اعمال و رفتار از انضباط دقیق‏‎ ‎‏شیعی برخوردار است یک عضو از اعضای حزب الله است؛ و تمامی دستورات این‏‎ ‎‏حزب و خط مشی آن را قرآن و اسلام بیان کرده است. این حزب غیر از حزبهای متداول‏‎ ‎‏امروز دنیاست. امروز تمام مردم ایران ـ در هر سِنی که هستند ـ از زن و مرد که با شعارهای‏‎ ‎‏اسلامی مبارزه می کنند جزء حزب الله هستند.» صحیفه امام ج۵ ص۴۰۸. 🔹 بر این اساس، آنان‌که به بسط عقلانیت و معنویت و عدالت در جامعه اسلامی مشغولند و مردم را به آینده‌ی کشور امیدوار و به اسلام و مکتب اهلبیت (علیهم‌السلام) مومن می‌کنند نقش مهمی در اعتلای انقلاب اسلامی و جامعه‌ای اسلامی دارند حتی اگر نقدی هم به روندهای سیاسی و یا اندیشه‌های مستقر در نظام سیاسی ایران داشته باشند. این افراد به میزان گسترش عقلانیت، معنویت و عدالت، در جرگه‌ی انقلابیون قرار دارند که لازم است جایگاه و نقش آنها مشخص شود. 🔸 به نظر می‌رسد که مهم این است، افراد در سطح و جایگاهی که هستند و با توجه به نقشی که بر عهده گرفته‌اند در چارچوب انقلاب و انقلابی‌گری فهم شوند و براساس همان جایگاه تأیید یا نقد شوند. توضیح اینکه، انقلابی بودن سلسله مراتب و درجاتی دارد و نباید همه را در یک مرتبه و درجه قرار داد بلکه لازم است ابتدا طرحی نظری از جایگاه‌ها و درجات کنش‌گری کنشگران فکری و فرهنگی و یا سیاسی و اجتماعی مشخص شود و سپس اندیشه و کنش افراد براساس آن درجات و جایگاه‌ها تحلیل و بررسی شود. 🔹شاید مشکل امروز جامعه‌ی ما این است که بدون داشتن چنین طرح و الگویی، افراد به صورت هم‌عرض قرار می‌گیرند - به طور مثال هر صاحب فکر و کلامی و آدم سرشناسی را در یک رتبه قرار می‌دهند و یک انتظار از آن دارند و یک شأن و مرتبه‌ی مساوی برای همه آنها قائلند- نتیجه این می‌شود که هرگونه نقد افکار و عملکرد افراد معروف و سرشناس، به معنای نفی و حذف آنها از انقلاب و انقلابی‌گری تلقی شود و اگر از تفاوت فکر و نظر آنها با مکتب انقلاب و اندیشه‌های رهبران انقلاب سخن به میان آید، شنونده لوازمی برای این سخن و نقد در ذهن خود می‌سازد می‌سازد که اصلا مقصود تحلیل‌گر و منتقد نبوده است لذا سریعا هر نقدی به معنای، برچسب زدن و متهم نمودن دیگران به غیر انقلابی و حتی ضدانقلاب‌بودن و ضد رهبران انقلاب تفسیر می‌شود و در نتیجه یا گوینده و منتقد به بی‌انصافی و بدبینی و غرض‌ورزی و ... متهم می‌شود و یا آن فرد سرشناس نقدشده، کاملا از عرشِ ذهنیت‌ساخته شده، سقوط می‌کند و کنار گذاشته می‌شود. 🔸 با این رویه‌ی حاکم بر ذهن کنشگران فکری و فرهنگی جامعه، باب هرگونه نقد و بررسی، تحلیل و آینده‌پژوهی بسته می‌شود و باب ناراحتی و عصبانیت و بی‌اعتمادی و گله گذاری و احتمالا دشمنی باز می‌شود. در چنین فضایی باید با هرگونه تحلیل و بررسی جریان‌ها و افراد وداع کرد و سکوت و تقیه پیشه کرد. و نهایتا به مخاطبین محترم صریحا اعلام کرد: خداحافظ و آخر دعوانا ان الحمدللّه رب العالمین https://eitaa.com/hekmat121/1612
🥀 شعرِ جدیدِ افشین علا (بهمن ۱۴۰۲) ★سعدیا دیگر بنی‌ آدم برادر نیستند ★جملگی اعضای یک اندام و پیکر نیستند ★عضوهای بی‌ شماری را به درد آورده چرخ ★عضوهای دیگر امّا یار و یاور نیستند ★کودک چشم‌ آبیِ غرب و سیه‌ چشمِ عرب ★در نگاه غربیان با هم برابر نیستند ★شاید اطفالی که اکنون در فلسطین زنده‌ اند ★تا رسد شعرم به این مصراع، دیگر نیستند ★از نگاه غربیان انگار در مشرق‌ زمین ★مادرانِ داغِ کودک‌ دیده، مادر نیستند ★نزد آنانی که می‌ گریند در سوگِ سگان ★صحنه‌ های قتل‌ انسان، گریه‌ آور نیستند ★کاش بی‌بی‌سی سؤال از باربی‌ سازان کند؛ ★این عروسک‌ ها که می‌ سوزند، دختر نیستند؟ ★ای نتانیاهو! اگر مردی تو با مردان بجنگ ★گرچه اسرائیلیان از دَم، مذکّر نیستند ★بی‌ مروّت! کودکند اینها نه مردان حماس ★خانه‌ اند اینها که شد ویرانه، سنگر نیستند ★کودکان هر چند بسیارند در ویرانه‌ ها ★ساقه‌ های تُردِ ریحانند، لشکر نیستند ★خادمانِ کعبه سرگرمند در کاباره‌ ها؟ ★یا که اهل جنگ، جز با رقص خنجر نیستند؟ ★بار دیگر خو گرفت این قوم با دختر کُشی؟ ★یا که غیرت داده از کف، یا دلاور نیستند؟ ★پشته‌ ها از کشته‌ ها پیداست، دنیا کور نیست؟ ★آسمان از ناله‌ پر شد، گوش‌ ها کر نیستند؟ ★تا به کِی کودک‌ کُشی در غزّه؟ آیا غربیان ★در هراس از انتقام اهل خاور نیستند؟! https://eitaa.com/hekmat121/1613
📌 در خلأ جامعه‌ی علمی 🔹در جامعه سنتی، این افراد بودند که معیار فکر و اندیشه محسوب می‌شدند. لذا هر فرد تحصیل کرده‌ی در یک منطقه، از محوریت و مرجعیت علمی و فکری برخوردار می‌شد و دیگران هم به او رجوع می‌کردند و هیچ ادعایی هم نداشتند. 🔸این شیوه‌ از روابط علمی و فکری معلول شباهت زیاد و یکنواختی جوامع و کمبود ابزار اطلاعاتی بود بدین جهت کمتر موارد اختلاف و تعارضات اندیشه‌ای بنیادین شکل می‌گرفت و اگر اختلافی هم بود یا کاملا روبنایی و ظاهری بود و یا مبنایی بود که کمتر افرادی از جامعه از آن اختلافات مطلع می‌شدند. از این‌رو، محوریت افراد، چندان جامعه را با مشکل خاصی درگیر نمی‌کرد. 🔹 اما در جوامع مدرن متأخر و بخصوص پست مدرن، وضعیت بسیار تغییر کرده است و با وجود شبکه‌های گسترده‌ی ارتباطی و گسترش تحصیلات عالی، جوامع بسیار متکثر شده است و هویت‌چهل‌تکه بر انسانها حاکم شده است و به سرعت اختلاف‌ها و تعارض‌های فکری و اندیشه‌ای در جامعه منتشر می‌شود و به ادعاهای عجیب و غریب عوام و یارگیری میدانی منتهی می‌شود. در چنین شرایطی آنچه می‌تواند مرجعیت علمی و اندیشه‌ای داشته باشد و نهاد علم است. در این صورت، مردم با افراد از آن جهت که فرد هستند مواجه نیستند، بلکه افراد نماینده‌ی جامعه‌ی علمی است و حجیت قول و فعل آنها، بواسطه‌ی میزان اعتبار بخشی جامعه‌ی علمی به آنهاست و تا زمانی از محوریت و مرجعیت برخودار است که مورد تایید و نماینده‌ی جامعه‌ی علمی باشد. 🔸 متاسفانه امروز، در جامعه‌ی ما، صورتی از نهاد علم وجود دارد که دو دسته کارمند دارد: کارمند اداری و کارمند آموزشی. در این فضا، مرجعیت علمی شکل نخواهد گرفت و همچنان افراد سرشناس محورند. 🔹 در خلأ جامعه‌ی علمی واقعی، فضای شخص‌گرایی و قبیله‌گرایی بر جامعه‌ی پیچیده و شبکه‌ای پسامدرن حاکم می‌شود در نتیجه، اختلافات و تعارضات فکری و فرهنگی از سطح نخبگانی به حوزه‌ی عمومی کشانده می‌شود و زمینه‌ی تعارضات اجتماعی و بی‌اعتمادی عمومی ایجاد می‌شود. 🔸 چهره‌زایی و سلبریتی سازی در جامعه‌ی امروز ما محصول نبود نهاد علم واقعی و عدم مرجعیت فکر و علم در جامعه است. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1614
‏ 📌 معجزه انقلاب اسلامی امام خمینی: «آن چیزی که در اینجا حاصل شد و باید آن را جزء معجزات حساب کنیم، همان انقلاب درونی این ملت بود. انقلاب درونی این ملت موجب شد که انقلاب پیدا شود و همان انقلاب درونی آنها و شناخت آنها از اسلام و توجه آنها به خدای تبارک و تعالی موجب شد که در تمام این دوره‌ای که ما در آن هستیم، از اول که قیام شد و بعد به انقلاب مبدل شد و به پیروزی رسید، تا الآن، روز به ‌روز می‌بینید که حضور ملت و تعبد ملت رو به افزایش است. این نه برای انقلاب است، بلکه برای انقلاب درونی است... این موجب شد که انقلاب پیروز شد. پیروزی را باید از انقلاب درونی مردم جستجو کنیم.»‏‎ ✍صحیفه امام، ج 19، ص 478-481 •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1615
📌 ذیل تاریخ انبیا حکمت اسلامی از فارابی تا امام خمینی ذیل تاریخ انبیای الهی و مکتب معارفی قرآن کریم شکل گرفته است و روز به روز بر عمق توحیدی و اتقان برهانی آن افزوده شده است. با نگاه عمیق و تحلیل دقیق بر هر منصفی آشکار می‌شود که به برکت تاریخ انبیای الهی و معارف ناب قرآن کریم و روایات و ادعیه‌ی معصومین (علیهم السلام)، روح توحید و وحدت در صدر و ساقه‌ی فلسفه اسلامی دمیده شده است. بدین جهت، به تعبیر نادره‌ی دوران، حکیم متأله حضرت امام خمینی (ره) جوهره‌ی حکمت اسلامی با فلسفه‌ی یونانی بالکل متفاوت است و اصلا چنین روح و عمقی در آن نیست. از این‌رو، تاریخ ما ذیل تاریخ انبیا و اولیای الهی است و گسست فرهنگی و انقطاع تاریخی با تاریخ غرب دارد. آنان که از تحت تاثیر فلسفه‌های غربی به نفی متافیزیک رسیده‌اند تصور می‌کنند که تاریخ ما ذیل تاریخ غرب است در حالی که اشتباه می‌کنند آنان خودی خود را فراموش کرده‌اند و «وان چه خود داشت ز بیگانه تمنا» می‌کنند. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1616
📌خصوصيت نگهبانان دين خدا صِفَةُ المُستَحفِظينَ لِدِينِ اللّه ِ 🔹رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : لا يَقومُ بِدِينِ اللّه ِ إلاّ مَن حاطَهُ مِن جَميعِ جَوانِبِهِ. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : تنها آن كس [تواند] دين خدا را نگه دارد كه از همه سو به آن احاطه داشته باشد . 🔸عنه صلى الله عليه و آله : إنَّ دِينَ اللّه ِ تعالى لَن يَنصُرَهُ إلاّ مَن حاطَهُ مِن جميعِ جَوانِبِهِ. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : دين خداوند متعال را هرگز يارى نرساند، مگر كسى كه از همه سو به آن احاطه داشته باشد. 🔹الإمامُ عليٌّ عليه السلام : إنّما المُستَحفِظُونَ لِدِينِ اللّه ِ هُمُ الذينَ أقامُوا الدِّينَ و نَصَرُوهُ ، و حاطُوهُ مِن جميعِ جَوانِبِهِ ، و حَفِظُوهُ على عِبادِ اللّه ِ و رَعَوهُ. امام على عليه السلام : نگهبانان دين خدا همانانند كه دين را بر پا داشتند و يارى اش كردند و از همه سو آن را در ميان گرفتند و آن را براى بندگان خدا نگه داشتند و آن را پاس داشتند و رعايت كردند. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1617
📌 عقلانیت در برابر رسانه ❇️ پرسش سلام استاد من عضو کانالتونم میخواستم در مورد موسیقی بپرسم ازتون الان این برنامه معلی درسته؟ موسیقی‌اش حرامه را حلاله؟‌ ترویج موسیقی هم که اشکال داره پس چرا میان برنامه هاش موسیقی داره؟ ❇️ پاسخ: سلام علیکم عیدتون مبارک. متاسفانه رسانه ملی یک فکر جامع و راهبرد درست در تولید برنامه های مذهبی ندارد و بیشتر براساس سلایق افراد و تهیه کنندگان عمل می‌شود. معیارها میزان نیست بلکه سلایق محور است. لذا گاه افراط و گاه تفریط می‌کند. البته یک نکته مهم و کلی این است که چون افراد جامعه متنوع و متکثر هستند، رسانه مجبور است تولیدات مختلف و متنوع داشته باشد تا مخاطبان خود را حفظ کند. از این رو، تولیدات رسانه‌ها برای گروه‌ها و اقشار مختلف است، این مصرف کنندگان هستند که باید براساس صحیح، دست به انتخاب بزنند و آنچه به صلاح خود می‌داند را گزینش و به اندازه استفاده کنند و از افراط و تفریط در گزینش و بهره‌مندی بر حذر باشد. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1618
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 نهضت احیای عقل در آخر الزمان 💠 وضعیت عقل و علم انسان‌ها پس از ظهور حضرت مهدی (عج) 🔹 هنگامی كه حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قيام كند، دست رحمت خود را بر سر بندگان می گذارد، در نتيجه هايشان كامل می‌گردد: 🔸 «إذا قام قائمنا وضع يده علی رئوس العباد، فجمع بها عقولهم وكملت بها أحلامهم». (بحار الأنوار، ج52، ص328) 🔹 و به گونه‌‌ای رشد فرهنگی می‌يابند كه به تمام بيست و هفت بخش دست می‌يابند، در حالی كه قبل از ظهور آن حضرت، بشر با همه پيشرفت علمی (به وسيله وحی يا تجربه) تنها به دو بخش از آن دست می‌يابد: 🔸 «العلم سبعة وعشرون حرفاً فجميع ما جاءت به الرّسل حرفان فلم يعرف الناس حتّی اليوم غير الحرفين، فإذا قام قائمنا أخرج الخمسة والعشرين حرفاً فبثّها فی النّاس، وضمّ إليها الحرفين، حتّی يبثّها سبعة وعشرين حرفاً». (بحار الأنوار، ج52، ص 336) 📚 ر.ک: ادب فنای مقربان آیت الله ، ج3، ص 369 •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1620
📌 معناشناسی تک رأی در انتخابات 🔹یکی از اتفاقات عجیب در انتخابات‌های اخیر کشور ما، پدیده‌ی تک رأی است. به این معنا که در حوزه انتخابیه‌ای که چند نماینده باید انتخاب شود و باید نام چند نفر در برگه‌ی رأی نوشته شود فقط نام یک یا دو نفر نوشته شود. 🔸 پدیده‌ای که کمتر از منظر انسان‌شناسی و اخلاقی به آن توجه شده است. در حالی که به حقیقت، تک رأی یک مقوله‌ی اخلاقی و اجتماعی است و ریشه در بنیان‌های فکری و فرهنگی کنشگران دارد. 🔹 خیلی خلاصه و بدون مقدمه باید گفت این پدیده‌، محصول نگاه فردگرایانه و شخص محورانه‌ای است که تمام مصالح عامه و منافع ملی را فدای رسیدن به قدرت و جایگاه اجتماعی می‌کند و اصلا به این مطلب مهم کار ندارد که انتخابات در فرهنگ اسلامی، یک مشارکت مسئولانه و مسابقه‌ی خیرخواهانه بر پایه‌ی درکی از مصلحت عامه و منفعت ملی و براساس اخلاق جمعی و تشکیلاتی است تا موجبات رشد فکری و فرهنگی افراد را فراهم کند و زمینه‌ی انتخاب صالحان را در میدان‌های خدمت و هدایت جامعه ایجاد کند. 🔸 پدیده‌ی تک رأی که متأسفانه در انتخابات مجلس خبرگان رهبری هم مشاهده می‌شود ۱. نشانه‌هایی است از غفلت از عقلانیت انقلاب اسلامی و ۲. نبود اخلاق جمعی و تشکیلاتی و فروکاست اخلاق به منفعت‌طلبی شخصی و حزبی و همچنین ۳. دلیلی محکم است بر نفهمیدن مصالح عامه و منفعت ملی. 🔹این سخن سر دراز دارد تا کی توفیق و فراغتی حاصل شود و تا بتوان از این درد و بحران گفت و گو کرد. ✍ سید مهدی موسوی •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1622
📌 از تخریب گسترده تا تشتت فهرست‌ها در انتخابات ۱۴۰۲ 🔹شاید در هیچ انتخاباتی این حجم از تخریب درونی در جریانات مدعی انقلابی‌گری وجود نداشته است و به تبع آن چنین گسست و تشتتی در میان نیروها و فهرست‌های انتخاباتی را هیچ گاه شاهد نبوده‌ایم. 🔸به طور خلاصه این پدیده‌ی اجتماعی و سیاسی ریشه در و ضعف عقلانیت در جبهه‌ی انقلاب دارد. در نبود متفکران و اندیشمندان برجسته‌ی انقلابی و جایگزین شدن افراد متوسط فکری با بنیان‌های نظری متفاوت از جریان اصیل انقلاب اسلامی (بلکه افراد بی‌سواد و بی‌مایه‌ی علمی)، این وضعیت چندان دور از انتظار نبوده و نیست و در آینده نیز اوضاع از این وخیم‌تر هم خواهد شد. با اندک تأملی به اوضاع گذشته و افول تدریجی گفتمان مدعیان انقلابی گری قابل مشاهده بود. چنانکه بیش از ۱۴ سال (بعد از فتنه ۸۸) است که برخی از دلسوزانِ آینده شناسی به آن تذکر داده بودند و البته خیلی جدی تلقی نشد. 🔹 تنها راه خروج از این وضعیت اسفناک تخریب و تشتت، تقویت جریان خلاق فکری انقلاب اسلامی در حوزه‌ی علمیه و بازگشت حقیقی به مکتب فقاهتی امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) و متفکران اصیل انقلاب اسلامی است. 🔸 جبهه انقلاب بیش از هر زمانی نیازمند با اندیشی دریاب جمعی و تشکیلاتی است. بدون پایبندی به اصول اخلاقی ناظر به اجتماع و همچنین بدون شکل‌گیری شبکه‌ای از هنجارهای اجتماعی در فرهنگ عمومی، امکان مسابقه‌ی خیرخواهانه و مشارکت مسئولانه وجود ندارد. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1623
🔺️پیام حضرت آیت الله بمناسبت انتخابات بسم الله الرحمن الرحیم 🔹خدا را سپاسگزاریم که در این روزهای عزیز و گرامی که به برکت اعیاد مبارک مـاه شعبان، نزولات آسمانــی بخش اعظم کشور را فرا گرفته و امت اسلامی را مشمول رحمت بیکران خود قرار داد. 🔸با توجه به اینکه ایام پیش رو، ایام انتخابات مجلس شورای اسلامی است که رکن مهمی در نظام جمهوری اسلامی به شمار میرود، از عموم مردم و طبقات مختلف درخواست می‌شود، برای اصلاح امور و حلّ مشکلات کشـور، افراد مؤمن، لایق و متعهد و آگاه را انتخاب نموده تا به خواست خداوند متعال، از این طریق آنچه که مشکلات معیشتی و غیره دامنگیر شده است برطرف گردد. 🔹بالاخص که طرف مخالف، خواهان عکس آن است و قیام بر این امر مهم، پاسخ عملی برخواسته آنهاست. قم – جعفر سبحانی 8 اسفند 1402
📌 نقش رشد سیاسی در تقویت حکومت‌ها و رسالت دولت‌ها ❇️ پرسش: سلام استاد، رهبری گاهی تحلیل سیاسی نداشتن مردم رو دلیل یه سری اتفاقات می‌افته، گاهی حاکمان رو.‌ درواقع گاهی نظام اجتماعی بر نظام سیاسی مقدم می‌شه، گاهی نظام سیاسی بر نظام اجتماعی. * «آنچیزی که قدرتمندترین آدم تاریخ (امیرالمؤمنین) را آنجور مظلوم کرد نبود تحلیل سیاسی بین مردم بود! » *«اگر رشد و آگاهی سیاسی به قدر لازم در مردم نبود مردم آن جامعه را نمی توان ملامت کرد حکومتهای آن جامعه را باید ملامت کرد.» این دو چطور با هم جمع میشن؟ ❇️ پاسخ: سلام علیکم این دو مطلب کاملا صحیح و هماهنگ و در طول یک دیگر هستند. ✔️در کلام اول از نقش رشد و قدرت تحلیل سیاسی مردم در بقا و قدرت حاکمیت سخن می‌گوید؛ چرا که قوام هر جامعه‌ای به حضور آگاهانه و مشارکت مسئولانه‌ی مردم در همه‌ی میدان‌های اجتماعی است. اگر مردم، حق را از باطل تشخیص ندهند و به مسئولیت و مشارکت خود واقف نباشند اختلاف و تشتت فکری و عملی و ضعف بر جامعه مستولی می‌شود و پشتوانه‌ی حکومت تضعیف خواهد شد. از این‌رو، حاکمیت مظلوم می‌شود. در نبود رشد سیاسی است که برخی افراد بی‌سواد و نبمه‌سواد تربیون‌دار و منبری می‌شوند و مردم را حتی به اسم انقلاب و عدالت به انحراف می‌کشانند و با بزرگ کردن برخی سو مدیریت‌ها اعتماد عمومی را سلب می‌کنند و مردم را علیه اصل حاکمیت و همه‌ی مدیران جامعه بر می‌آشوبند. ✔️ در کلام دوم از شیوه‌ و مسئولیت بصیرت بخشی و رشد سیاسی مردم بحث می‌کند. یکی از مهمترین وظایف دولت‌ها و نهادهای علمی و فرهنگی هر جامعه‌ای هدایت و راهبری فکری و علمی مردم و رشد سیاسی آنهاست. هر حکومتی برای بقا و تقویت ارکان خود موظف به این مقوله از طریق نهادهای آموزشی و فرهنگی و تبلیغی است. دولتها موظف هستند با بهره‌گیری از ظرفیت‌های نهادهای علمی و استفاده از متفکران باسواد و اصیل و خوش آوازه، مسیر هدایت فکری و علمی جامعه را تسهیل کند و زمینه را برای ورود افراد بی‌سواد و نبمه‌سواد جنجالی و حاشیه‌ساز تنگ کند. متاسفانه بسیاری از دولت‌ها و دولتمردان، بجهت نداشتن بصیرت کافی سراغ یک سلسله چهره‌ها و سلبریتی های سیاسی و هنری و ورزشی می‌روند و از طریق آنها می‌خواهند مردم را قانع کنند در حالی که این یک امر احساسی است و در دراز مدت نتیجه معکوس می‌دهد. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1625
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 عصبانیت عجیب 🔹 این میزان از عصبانیت و تند خویی در گفتگوهای مجازی میان مدعیان انقلاب در ایام انتخابات، حقیقتا عجیب و غریب است و نیازمند آسیب شناسی دقیق. 🔸این امر اختصاصی به آقایون ندارد بلکه در گروه‌های بانوان بسیار تند و تیزتر است. در گروهای طلبگی هم اگر مراقبت نشود جو عمومی، آماده‌ی یک آتشفشان است. 🔹این روزها زیاد یاد حرف‌های یکی از چهره‌های (سلبریتی) سیاسی - حوزوی می‌افتم که از نبود در میان انقلابیون گله داشت و با روش‌های مختلفی به دنبال آتش زدن به جامعه‌ی انقلابی و مذهبی است. ✔️ حد و مرز این گسترش آتشفشان و عصبانیت عجیب تاکجاست؟ ✔️آیا در سال آینده و نزدیک ایام انتخابات ریاست جمهوری بیشتر نخواهد شد؟ ✔️آیا بهتر نیست برای یک سال و سه ماه آینده از همین الان فکر کنیم؟⁉️ 💠 امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام فرمودند: .. فانظروا إلی ما صاروا الیه فی اخر أمورهم حین وقعت الفرقة و تشتت الألفة و اختلفت الکلمة و الأفئدة و تشعبوا مختلفین و تفرقوا متحاربین قد خلع الله عنهم لباس کرامته و سلبهم غضارة نعمته و بقی قصص أخبارهم فیکم عبرا للمعتبرین. پس بنگرید به آخر کارشان «قوم بنی اسرائیل» آن هنگام که بین آنها تفرقه افتاد، و مهربانی و الفتها بهم خورد و سخنها و دلها مختلف و گروه گروه شدند و بجان هم افتادند و پراکنده گشتند و با هم جنگیدند، پس خداوند، لباس عزت را از تن آنها برکند و فراوانی نعمتش را از آنها گرفت و آنچه باقی مانده، سرگذشت آنان است تا مایه عبرت، عبرت گیرندگان باشد. نهج البلاغه، خطبه .۱۹۲ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1627
📌 امکان خوب ایتا برای دیدن لیست کامل شعب اخذ رای روی نقشه https://map.eitaa.com/ 🔻برای دیدن شعب حوزه انتخابیه جی پی اس (GPS) گوشی خود را روشن کنید. https://eitaa.com/hekmat121/1628
📌 اندر عواقب چهره سازی تلویزیونی / رسانه‌ای 🔹 در گذشته، چهره‌ها محصول یک فرایند تدریجی رشد و تعالی افراد در یک بستر واقعی بود و افراد به طور طبیعی در مناسبات اجتماعی قرار می‌گرفتند و با پذیرش مسئولیت‌های کوچک تجربه‌های فراوانی را کسب می‌کردند و بعد از گذشت زمان، آماده مسئولیت بزرگتر می‌شدند. نمونه این رشد تدریجی در دفاع مقدس رقم خورد. افراد از عضو معمولی به تدریج به فرمانده گروهان و گردان ارتقا می‌یافت و برحسب توانایی‌ها و لیاقت‌ها به فرماندهی و تیپ و لشکر می‌رسید. 🔸اما با محوریت یافتن فناوری‌های جدید رسانه‌ای، این موازنه به هم خورده و معادله‌ی دیگر به وجود آمده است و آن هم چهره‌شدن سریع بدون طی مراحل تعالی. 🔹مهمترین ویژگی تلویزیون و رسانه‌های جدید، چهره سازی و بزرگ کردن سریع آدم‌های گمنام و ناشناخته‌ای است که سیر تدریجی رشد و تعالی را طی نکرده‌اند. بلکه به جهت یک ویژگی‌ای بصری و شخصیتی مورد توجه دست اندرکاران رسانه قرار گرفته است تا بهتر بتواند مخاطب را جذب کند. سیمای خوب، گفتار شیوا، رفتار جذاب و نمونه‌های دیگری از این ویژگی‌ها موجب شهرت و چهره‌شدن بسیاری از افراد گمنامی در رسانه‌ها و بخصوص تلویزیون شده است که هیچ برتری علمی و شخصیتی بر دیگران ندارند. 🔸 تا اینجای کار اشکالی ندارد اما از اینجا به بعد، اتفاقی جدید رقم می‌خورد و آن ایجاد احساس علامه‌گی و حق دخالت در همه‌ی امور اجتماعی و سیاسی در آقای چهره‌ی رسانه‌ای است. چهره‌ای که خود را متمایز و متفاوت از دیگران و نماینده و سخنگوی آنها تلقی می‌کند به نحوی که می‌تواند به همگان دستور دهد چون مخاطب مردمی دارد و می‌تواند از ظرفیت رسانه علیه این و آن استفاده کند. به قول ملک الشعرای بهار: چون آینه نورخیز گشتی‌، احسنت چون اره به خلق تیز گشتی احسنت در کفش ادیبان جهان کردی پای غوره نشده مویز گشتی‌، احسنت 🔹 انتخابات مجلس ۱۴۰۲ صحنه‌ی کارزار برخی از این چهره‌های رسانه‌ای و تلویزیونی بود که تمام اعتبار و شهرت خود را از تلویزیون و تریبون‌های سیاسی (مجموعه‌های انقلابی) کسب کردند و متاسفانه مراحل پختگی و کسب تجربه را از مسئولیت‌های کوچک طی نکرده بودند اما به یکباره برای همه افراد و جریان‌ها خط نشان کشیدند و با عصبانیت و تندی به تخریب این و آن پرداختند و موجبات شقاق و اختلاف میان مردم و انقلابیون را فراهم کردند. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1629
📌 سنت گردش ایام و از جاکندگی معرفتی در جبهه فکری انقلاب اسلامی ✍ سید مهدی موسوی 🔹یکی از سنن الهی، چرخش روزگار و دست به دست شدن آن میان مردمان مختلف و احزاب رنگارنگ است که از یک سو، موجب آشکار شدن حقایق و بهتر شناخته شدن وقایع می‌شود و از سوی دیگر، موجب امتحان و ابتلای افراد می‌شود تا هم جواهر رجال شناخته شود، هم افراد غربال بشوند و هم جبهه‌ی حق گزیده‌تر و قدرتمندتر و چابک‌تر بشود و مراحل تکامل تاریخی و تعالی وجودی را بپیماید. 🔸 در حوادث تاریخی و وقایع اجتماعی این سنت وجود دارد و امکان تغییر بطی و تدریجی جامعه و تحول فرهنگی و ساختاری آن وجود دارد. در این سیر و حرکت تکاملی، گروه‌ها و احزاب رنگارنگ سیاسی و اجتماعی با افکار و فلسفه‌های مختلف عرض اندام می‌کنند و به تبلیغ و یارگیری می‌پردازند و درصد تصاحب قدرت و کنترل مناسبات انسانی و معادلات اجتماعی هستند. 🔹 آنچه موجب قدرت گرفتن یک جریان فکری و سیاسی می‌شود تغییری است که در نوع نگاه و بینش مردم ایجاد می‌کند. تغییری که محصول ارائه یک روایت جدید از گذشته، حال و آینده است. هر چقدر این روایت با خیال بخشی از مردم (افکار عمومی) پیوند بخورد بهتر می‌تواند بر اریکه‌ی قدرت تکیه زند. از این‌رو، جریانات به سمت تبلیغ و ترویج روایت خود هستند. این تبلیغ و ترویج گاه با رشد عقل و عقلانیت همراه است و گاه با اغواگری و تفاهم برآمده از قدرت رسانه و دست کاری احساسات. 🔸 مشکل اصلی در جبهه‌ی انقلاب اسلامی، ورود جریانات فکری و سیاسی متنوع و متکثری است که علی‌رغم عدم اعتقاد به مبانی فکری و فلسفی رهبران و متفکران اصیل انقلاب، درصدد تغییر ذائقه‌ی انسان ایرانی از طریق ارائه‌ی روایتی متفاوت و در عین حال جذاب و جنجالی از انقلاب هستند که از این طریق بتوانند به دستگاه محاسباتی مسئولان کشور نفوذ کنند و راهبردهای کشور را تغییر دهند. 🔹جریان‌هایی باشعارهای جذابی چون «عصر اضطرار»، «عصر عسرت»، «عصر حیرت»، و مدعیاتی چون عدالت خواهی و دکترینال و مانند اینها، هرکدام آگاهانه یا ناآگاهانه تغییری است در راهبردهای انقلاب اسلامی و گریزی است از مبانی فلسفی و فقاهتی امام خمینی وسایر متفکران اسلامی باارائه روایتی متفاوت از انقلاب اسلامی و مبانی فکری و فرهنگی آن.جریان‌هایی که توانسته‌اند در عرصه‌ی عمومی خودرا به عنوان روایت اصیل از انقلاب معرفی کنند و غیر خود را به حاشیه برانند. توانسته‌اند بخشی ازبنده‌ی نیروهای انقلابی را جذب خود کنند وبه ورطه‌ی و حتی بکشانند ودرعوض، جمع کثیری از مردم وجوانان تحصیل کرده رانگران سرنوشت خود وآینده کشور ساخته است. چرا که بواسطه اقتدار و گسترش این روایت‌ها، انقلاب اسلامی درتقابل باعلم، نوآوری وپیشرفت وتمدن است. هرچند در زبان به این مفاهیم اشاره می‌شود اما بیشتر شعار است تا واقعیت. (پدیده مهاجرت وبی‌اقبالی درمشارکت را از این منظرهم باید مطالعه شود) 🔸 شاید این نکته بر خیلی از خوانندگان سنگین آید و آن را حمل بر بدبینی و غرض‌ورزی کنند اما این واقعیتی است که نمی‌توان آن را پنهان کرد و غفلت از آن محصول، روایت‌های ناموجه و محرّف از انقلاب اسلامی است که در دو دهه‌ی اخیر رواج یافته است و با منطق اغوا و تفاهم در تریبون‌های رسمی و غیررسمی و منابر مذهبی به خورد جامعه داده‌اند. به نحوی که امروز، غیر این روایت‌ها را بر نمی‌تابیم و به راحتی حمل بر غیر انقلابی بودن می‌کنیم. 🔹 امروز در نبود افکار و اندیشه‌های متفکران اصیل انقلاب اسلامی و جایگزینی افراد و جریانهای دیگر، جامعه‌ی ما در معرض یک امتحان بزرگ و گسست فکری هستیم و یک دگردیسی نرم و گردش زیربنایی در میانی فلسفی و فقاهتی انقلاب اسلامی در حال رقم خوردن است (حتی شاید بتوان گفت رقم خورده است و بخش زیادی از کنشگران مدعی انقلاب را جذب خود کرده است) اما کمتر کسی به این تغییر و تحول بطی، تدریجی و کاملا نامحسوس توجه دارد و بدان متذکر است بلکه عموم دلسوزان آن را انکار می‌کنند و از این انذار و تذکار گله‌مندند. بارها برخی از بزرگان و دوستان علی‌رغم پذیرش این تحلیل و احساس این وضعیت از جاکندگی معرفتی در جبهه انقلاب اسلامی، به دلایل مختلف سکوت در برابر آن را به مصلحت شخص نویسنده دانسته‌اند و به سکوت و احتیاط و مصلحت اندیشی دعوت کرده‌اند. 🔸 اما نکته مهم این است که مطالعه‌ی تاریخ از صدر اسلام تا حوادث دوران معاصر از قدرت گرفتن اخباریان و ظهور باطنی‌گری شیخی و فرقه‌ی بابییه و بهائیه، تا شکست مشروطه و کودتای ۲۸ مرداد، از انحرافات فکری مجاهدین خلق تا فتنه انقلابیون دهه شصت در سال ۸۸ همه این مطلب را تذکر می‌دهند که اگر از مبانی فلسفی و فقاهتی اصیل انقلاب مراقبت نشود و نوبه‌نو در فرهنگ عمومی تزریق نشود و در گفتمان مسلط تثبیت نشود همواره امکان انحراف و تحریف وجود دارد. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1630
📌 علم و تمدن جدید از منظر امام خمینی (ره) امام خمینی: 🔹‏‏اساساً اسلام ـ که تشیع چیزی جز اسلام اصیل نیست ـ نه تنها جلو رشد علمی و فکری بشر‏‎ ‎‏را نمی گیرد بلکه خود زمینه های این حرکت را آماده تر می کند و به این حرکت جهت‏‎ ‎‏انسانی و الهی می دهد. و تکامل علمی و فرهنگی بشر بعد از ظهور اسلام، محققین تاریخ‏‎ ‎‏را خیره ساخته است. 🔸بله، چیزی که باید اضافه کنم این است که فساد اخلاق و انسان‏‎ ‎‏مصرفی شدن و تمام تلاش انسان برای لذتجویی بیشتر و تمام ارزشها را با پول سنجیدن‏‎ ‎‏مفهومی غیر از مدرنیزه کردن کشور دارد؛ و تشیع با آنها مخالف است نه با کردن‏‎ ‎‏کشور. 🔹... اسلامی که بیشترین تأکید خود را بر اندیشه و فکر قرار داده است و انسان را به آزادی از‏‎ ‎‏همۀ خرافات و اسارت قدرتهای ارتجاعی و ضد انسانی دعوت می کند، چگونه ممکن‏‎ ‎‏است با تمدن و پیشرفت و نوآوریهای مفید بشر که حاصل تجربه های اوست سازگار‏‎ ‎‏نباشد؟!‏ صحیفه امام ج۵ ص۴۰۸ و ۴۰۹ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1632
📌 غلط بودن دو جریان غرب‌ستیز و غرب‌پرست آیت الله العظمی خامنه‌ای: یک مقداری در مورد غرب صحبت کردم این را هم عرض بکنم: ببینید دو گرایش متضاد در مورد غرب هست که هر دو است؛ 🔸یک گرایش عبارت است از تحجّر و تعصّب بیجا و ندیدن مثبتات غرب؛ غربی‌ها در دانش، حرکت خوبی کردند، همّت کردند، پیشرفت کردند، دنبال‌گیری کردند؛ در فنّاوری همین جور، در بعضی از خصوصیّات اخلاقی، که من بارها در سخنرانی و غیره اینها را گفته‌ام؛ اینها را نباید رد کرد. ما هر چیز خوب را از هر جای دنیا باید بگیریم. بارها من گفته‌ام، ما حرفی نداریم کنیم؛ پیش هر کسی که بیشتر از ما بلد است، ما شاگردی میکنیم، حرفی نداریم؛ منتها سعی‌مان باید این باشد که همیشه شاگرد نمانیم؛ بنابراین تحجّر در مقابل غرب و تعصّب بیجا در مقابل غرب که بگوییم هر چه از غرب می‌آید، هر چه باشد غلط است، نه؛ این را ما نمیگوییم و قبول نداریم. 🔹نقطه‌ی مقابلش غرب‌زدگی است؛ غرب‌زدگی خطر بزرگی است. در دل حکومت غرب‌زده‌ی پهلوی، یک روشنفکر ریشه‌دار در مسائل دینی، یعنی مرحوم جلال آل‌احمد که عالم‌زاده و پسر یک روحانی و دارای ارتباطات دینی است -با ما هم بی‌ارتباط نبود، به امام هم اظهار ارادت و علاقه میکرد در دوران تبعید امام- آن روز در سال ۴۲ مسئله‌‌ی غرب‌زدگی را مطرح کرد. امروز مسئله‌ی غرب‌زدگی مسئله‌ی مهمّی است؛ باید فراموش نکنیم آن را. 🔸 خب پس بنابراین گرایش تعصّب‌آمیز و تحجّرآمیز از سویی، گرایش غرب‌زده از سویی، [هر دو] غلط است؛ نسبت به غرب همان طور که گفتم اعتماد نمیشود کرد؛ ارتباط باید داشت، [ولی] تکیه‌ی به آنها نباید کرد؛ از علم آنها و از مثبتات آنها باید استفاده کرد و[لی] مطلقاً به آنها اطمینان نباید کرد؛ این حرف ما [است].  ✍بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی ۱/۱/۱۳۹۸ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1633
📌جدال احسن (گفتگوهایی در باب انقلاب اسلامی و تمدن غرب) بخش اول: 🔸 یکی نقاط قوت یک تفکر و فلسفه این است که امکان و ظرفیت نقد خودش را فراهم کند و با عرضه علمی و عالمانه به جامعه‌ای علمی، مشتاق شنیدن نظرهای دیگران و نقد آنها هم باشد. در چنین صورتی است که امکان تحقق یک اندیشه و جریان‌سازی اجتماعی صحیح فراهم می‌شود و الا با مجبور است با اغواگری و فعالیت تبلیغی و رسانه‌ای لاپوشانی کند و پشت برخی از مشهورات اجتماعی مخفی شود و منافقانه جامعه را فریب دهد. 🔹 کانال امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی همواره از نقد ناقدان استقبال کرده و در صدد انتشار علنی نقدها و پاسخ‌های عزیزان است. 🔸 پس از انتشار یادداشت «سنت گردش ایام و از جاکندگی معرفتی در جبهه فکری انقلاب اسلامی» بعد از اعلام اولین اخبار انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و بیان برخی از ملاحظات و تذکارها درباره آینده‌ی جبهه انقلاب اسلامی، واکنش‌های مختلفی را در پی داشت . برخی به تایید و دفاع و تشکر پرداختند اما یکی از دوستان سابق دانشگاه اصفهان (که اول نشناختم و در اثنای بحث ایشان را شناختم) نقدی را در خصوصی فرستاد که موجب شکل گیری یک گفتگوی علمی و انتقادی شد که یادآور گفتگوی علمی و مباحثات انتقادی دویست ساله‌ای اخیر تاریخ فکری ایران اسلامی است. 🔹 ضمن تشکر و با کسب اجازه از آن دوست عزیز قرار شد که مجموع این مباحثات در این کانال منتشر شود و ادامه مباحثات نیز در قالب یک سلسله یادداشت‌های انتقادی متقابل در کانال‌های هر دو طرف منتشر شود. 🔸چند مطلب بعدی گزارشی است از آن گفتگو و مباحثات انتقادی که حقیقتا مصداقی از جدال احسن است. 🛑 ادامه دارد ... •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1634
📌جدال احسن (گفتگوهایی در باب انقلاب اسلامی و تمدن غرب) بخش دوم: ⏹ نقد ۱: سلام غرب ستیزی بخشی از منظومه فکری انقلاب است. که اگر نبود آیت الله خامنه ای بحث تمدن اسلامی را مطرح نمی کرد. ایجاد ترس بیجا از غرب ستیزی، شاید خودش ریشه در غربگرایی و ساینتیسم پنهان داشته باشد. حقیقت را بخاطر ترس از "زدگی" برخی جوانان که نباید کنار گذاشت. ریشه این مباحث در آثار آوینی دارد که توسط خود رهبری سید شهیدان اهل قلم نامیده شد. حالا امثال نصیری پرت رفته اند خب بروند. خیلی فقها هم با انقلاب بودند بعدا منحرف شدند. ❇️ موسوی ۱: سلام در هیچ کجای اندیشه رهبری مطلق و نیست. بلکه است. ایشان علم و فناوری و پژوهش غرب و نکات مثبت تمدن غرب را همواره تایید کرده اند و به اخذ اجتهادی آنها فرمان داده اند. مشکل نصیری نیست بلکه مهمتر و خطرناکتر از او مدعیات «عصر اضطرار» و «عصر عسرت» است. شهید آوینی سید شهیدان اهل قلم در ادبیات جنگ است. استاد شهید مطهری، شهید بهشتی و آیت الله مصباح یزدی استاد فکر و فیلسوف انقلاب اند ⏹ نقد ۲: به راحتی قید می زنیم به سید شهیدان اهل قلم تا نظریه مان تایید شود! دوم رهبری در یک سخنرانی بر این نکته تاکید کردند که " تفکر غربی بر تکنولوژی شان هم تاثیر گذاشت" عجیبه خبر ندارید. صحبت شما که مطلق علم و فناوری را تایید می کنید بسیار عجیب است. چرا فلسفه خوانده اید. این تایید مطلق در حد پوزیتیویستهای قبل انقلاب مثل بازرگان و سحابی هستش... ❇️موسوی ۲: اگر جایی پیدا کردید که آقا در مباحث فلسفی و الهیاتی به شهید آوینی ارجاع داده باشد جایزه دارید. آقا همواره از وی در هنر انقلاب یاد کرده است. فکر فلسفی و الهیاتی انقلاب اسلامی ا باید از استاد شهید مطهری و شهید بهشتی و استاد مصباح اخذ بفرمایید. کلمات آقا را گزینشی نخوانید کل مباحث ایشان را یکجا مطالعه بفرمایید. به کتاب «الگوهای کلان علوم انسانی اسلامی» نوشته بنده مراجعه بفرمایید. ظاهراً شما معنای اجتهاد را نمی دانید. که احساس می کنید تایید مطلق است. ان‌شاءالله تشریف بیاورید قم بحث کنیم یا به صوت‌های بنده در فلسفه علوم انسانی بنده مراجعه بفرمایید تا مبانی فلسفی انقلاب اسلامی خدمتتان تبیین شود. برادر عزیز: با یک مطلب خواندن نمی توان کسی را با کس دیگری مقایسه کرد مطالعه و پژوهش و پرسش انتقادی لازم است تا به کنه حرف گوینده پی ببرید. ⏹ نقد ۳: همون مورد از رهبری که گفتم را هم به کتاب بیفزایید! ❇️موسوی ۴: اون یک مورد بر فرض صحت، باید با کل آثار و اندیشه‌های حضرت آقا فهم و تفسیر شود. ان‌شاءالله کتاب بنده با عنوان «علوم انسانی در اندیشه آیت الله خامنه‌ای » در انتشارات انقلاب اسلامی وابسته به موسسه آقا در شرف چاپ است مر اجعه بفرمایید ⏹ نقد ۴: حال بماند که اصلا عالم فلسفه و علم اصلا تقلیدی نیست که بنشینیم فقط اقای مصباح و مطهری و... بخوانیم. آنقدر مباحث قوی فلسفی و علمی در نقد تکنولوژی و علم مدرن هست که کسی خودش قوی مطالعه کند کفایت می کند. چرا اینقدر بی سواد نیستیم که نفهمیم.... به مطالب خود و ترس از زده شده که و که مراجعه بفرمایید. این یعنی "پوشاندن حقیقت" از ترس برخی "تبعات" ضمن آنکه همه مخالفان تکنولوژی و علم مدرن مخالف مطلق آن دو نیستند. حتی خود هایدگر هم این گونه نبود فقط خود نصیری بود😂 که از اول هم شخص مهمی نبوده و نیست نکته بسیار بسیار مهم در این مباحث یک چیز است: پاشنه آشیل انقلاب توسعه است یعنی مدرنیزاسیون و این نقد قوی غربشناسانه می خواهد. ❇️موسوی ۴: اگر نباید به شهید مطهری و امثال او ارجاع داد پس به طور قطع نباید به شهید والامقام آوینی ارجاع دهید. ان‌شاءالله مبانی فلسفی و الهیاتی خودتان را از صفر مشخص بفرمایید تا مشخص شود که براساس کدام میانی معرفت شناسی، هستی شناسی و انسان شناسی به این پرسش ها پاسخ می دهید: ۱. علم چیست و معیار درستی علم چیست؟ ۲. ماهیت علم مدرن چیست و چه اشکالاتی دارد؟ ۳. ماهیت فناوری چیست و چه تاثیری بر زندگی انسان دارد؟ ۴. نقش عقل و فطرت در دست آوردهای علمی بشر چه بوده است؟ ۵. آیا علم از ارزش و فرهنگ مستقل است یا در هم تنیده؛ چه سطحی از درهم تندیدگی، قابل انفکاک یا غیرقابل انفکاک؟ ۶. ماهیت تجدد چیست و چگونه باید آن را تصرف کرد؟ ⏹ نقد ۵: ترس از نقد غرب و دفاع منفعلانه از علم و تکنولوژی خطابه خوبی است اما حقیقت یابی نیست. ❇️ موسوی ۵: (در پاسخ به بخش اخر نقد ۴) تخصص بنده غرب شناسی است تا مقطع دکتری. از این منظر به موضوع توجه دارم. 🛑 ادامه دارد ... •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1635
📌جدال احسن (گفتگوهایی در باب انقلاب اسلامی و تمدن غرب) بخش سوم: ⏹ نقد ۶: کمی رهبری در نقد علوم انسانی غربی _که علم هم هستند!!!!_ نمود پیدا کرده کمی هم در نقد لیبرال دموکراسی ایشان ❇️ موسوی ۶: قرار شد به کسی استناد ندهید😁 مشکل این است که فرق «نقد غرب» و «غزب‌ستیزی» را مشخص نمی کنید. اما یک پرسش مهم: کلا چندتا از کتابهای حضرت آقا را مطالعه فرموده اید؟ چند سال وقت گذاشته اید ؟ رشته تخصصی شما چیست؟ ⏹ نقد ۷: دعوا سر کلمات نداریم. هیچ نگرانی نقادانه در مباحث شما نسبت به ماهیت تکنولوژی مدرن و علم مدرن شکل گرفته پس از قرن ۱۷ دیده نمی شود. شما همون نقادانه و نه ستیزانه ش را بنویسید ❇️ موسوی ۷: ان‌شاءالله به آثار بنده مراجعه کنید بخصوص یکبار مطالب کانال امتداد فلسفه را مطالعه بفرمایید به طور نمونه ⏬⏬⏬ 📌 غلط بودن دو جریان غرب‌ستیز و غرب‌پرست (آیت الله العظمی خامنه‌ای) 📌 غرب‌شناسی اجتهادی بر بنیان‌های حکمت‌متعالیه (مقدمه‌ای بر بررسی نقش استاد شهید مطهری در تحلیل و نقد مدرنیته) موفق و پیروز باشید 🌺 ⏹ نقد ۸: (در پاسخ به جواب ۶) رشته تخصصی من همونه که دانشگاه اصفهان می خوندیم دیگه😄 ❇️ موسوی ۸: آها الان شناختم مرد مومن اینقدر تکه و برچسب به ما زدید که احساس کردم از طرف مارکس وهایدگر و فردید و داوری و میرباقری ... حکم ماموریت گرفته ای😂😘 خوبید شما؟ چه خبر؟ مشتاق دیدار تحلیل شما از این متن چیست؟ https://eitaa.com/hekmat121/1633 نفی غرب‌ستیزی در عین نفی غرب‌زدگی بلکه نقد غرب و گزینش اجتهادی عناصر مطلوب از نامطلوب . مشکل جریانات غرب ستیز همچون آقایان میرباقری و نصیری و زرشناس و شهید آوینی و ..‌ نشناختن بنیان‌های فلسفی و کلامی منطق اجتهاد در اندیشه متفکران انقلاب اسلامی است ⏹ نقد ۹: از طرف همه اونا اومدم تا حدی نه مطلق. 😁 الحمدلله خدا را شکر. اومدی اصفهان، ندایی بدهید. در کلیات سیر نکنید. مشخصا باید درباره رنسانس، انقلاب صنعتی ۱۸، انقلاب علمی ۱۷، بحران زیست محیطی و... نظر داشت. درباره تکنولوژی برآمده از تفکر اومانیستی که در سیر زندگی بشر در کره زمین بی سابقه است باید تحلیل داشت. آوینی در فردایی دیگر، مقالات فک کنم دوم و سوم هست به خوبی تشریح می کنه مسائل را. نصر هم در کتاب دین و نظم طبیعت که کتاب بسیار عالی است. دین و نظم طبیعت ، سید حسین نصر سریعا نگویید دفتر فرح پهلوی بوده و چه و چه. محتوا را ببینید پس از تکنولوژی درباره توسعه که همان مدرنیزاسیون است باید تحلیل داشت توسعه در دنیای امروز هم اومانیستی است، هم کاپیتالیستی است هم لیبرالیستی. این فقط حرف زرشناس نیست. بسیاری گفته اند فقط ارزشگذاری منفی زرشناس را ندارند چه توسعه ای باید داشت که محیط زیست تخریب نشود؟ سرمایه دارهای گردن کلفت رشد نکنند؟ مصرفگرایی که ذاتی آن است رخ ندهد.... ❇️ موسوی ۹: (بخش الف:) توفیق داشتم که چند سال پیش این کتاب را بخوانم هم با این ترجمه و هم ترجمه آقای فغفوری و در درس فقه محیط زیست نظرات مختلف مرتبط را تحلیل کنم و نظرات حکمت متعالیه را هم شرح دهم. 🛑 ادامه دارد ... •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1636
📌جدال احسن (گفتگوهایی در باب انقلاب اسلامی و تمدن غرب) بخش چهارم: ❇️ موسوی ۹: (بخش ب:) این تحلیل ها هیچ کدام براساس معرفت شناسی و انسان شناسی حکمت متعالیه نیست. اینها خود محصول تفکر و تمدن غربی است و ظهور مدرنیته در قامت پست مدرنیته است. خلط میان علت معده و علت حقیقی شده است و همین موجب شده که علت معده جای علت حقیقی را بگیرد و لوازم علت حقیقی را به زمینه‌ها و بسترها نسبت دهند. براساس حکمت متعالیه در تحلیل علم و فناوری مدرن باید ابتدا تحلیلی از عقل و فطرت بشری ارائه داد و در نسبت با آن از امکان‌ها و ظرفیت‌های علم مدرن پرسش کرد و افق‌های جدید را گشود. انقلاب اسلامی نفی مطلق وضع موجود به معنای ستیز و تضاد نیست بلکه در پی گشودن عالمی جدید است که در آن بتوان بین دنیا و آخرت ، عقل و ایمان جمع کرد و از این طریق به اثاره‌ی فطرت انسان و هدایت عقول آدمیان پرداخت. نکته مهم در این اتفاق، توجه به فرهنگ و جهان معنایی انسان امروز است جهان شرک آلود و بیگانه از توحید، هر چیز را طبیعی فهم و معنا می‌کند و در آن طریق بکار می‌گیرد. مشکل تمدن غرب دور شدن از فطرت انسانی و عقل الهی است. عقلی که ریشه در حکمت الهی و معنویت اصیل دینی داشته باشد. لذا به تدریج یک جهان معنایی سکولار و عقلانیت ابزاری این جهانی گرفتار شده است و همه چیز را در افق طبیعت و کمیت می‌نگرد و از ابعاد وجودی و الهی وقایع غفلت ورزیده است، در این جهان معنایی علم و فناوری به یک سلسله ابزارهای مادی تقلیل پیدا کرده است. چاره این است که «فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم و بنیانش براندازیم» این شکافتن و گشودن‌ها محصول نفی و ستیز با عقل و فطرت، علم و تمدن نیست بلکه راه آورد بازگشت به حقیقت فطرت انسانی و عقل الهی در قالب یک جهان‌بینی توحیدی و دستگاه محاسباتی جامع میان غیب و شهود است. در این شکافتن و گشودن، جهان معنایی نوینی باید به بشریت عرضه شود که ربط وجودی این جهان با وجه غیبی آن بر همگان آشکار شود تا معنای توحیدی حقیقت گسترش یافته و شبکه‌ی معنایی پشتیبان تفرعن‌ها و طاغوتها تضعیف گردد. طاغوت و تفرعن، مصرف زدگی و دنیاگرایی، وصف ذاتی هیچ علم و فناوری نیست - هرچند برخی از علوم و فنون از اقتضای بیشتری برای تحقق این امور برخوردارند - بلکه همه‌ی اینها وصف انسان و شبکه‌ی معنایی و نوع عقلانیت و دستگاه محاسباتی اوست. براساس مبانی حکمت متعالیه، ارزشها و فرهنگ‌ها نقش مهم و‌ برجسته‌ای را در ظهور معرفت‌ها و فناوری‌ها به عنوان علت معده و زمینه‌ی وجودی بر عهده دارند و اگر نباشند قطعا این نوع خاص از علم و فناوری با این کیفیت معنایی و ساختاری هرگز به وجود نمی‌آمد اما باید به این نکته هم توجه کرد که معلول پس از تحقق بی‌نیاز از علت معده و مستقل از آن می‌شود و قائم به علت حقیقی خواهد بود. علت حقیقی هم فقط فطرت حقیقت‌جویی و عقل واقع یابی است که از آن پشتیبانی می‌کند هر چند ممکن است علل زمینه‌ای و ارباب سیاست و فرهنگ علم و فرهنگ را به اسارت بکشند و در مسیر اهداف خاص خود به خدمت بگیرند. در این وضعیت، عالم آگاه و حکیم هوشیار می‌تواند با بازشناسی علت حقیقی از علل معده، از بنیان‌های فطری و عقلانی علم و فناوری پرسش کند و با منطق اجتهادی و مواجهه‌ی فیلسوفانه از ذات و ماهیت آن و همچنین از امکان‌ها و کارکردهای آن فحص و جستجو کند و در نهایت آنچه را که هماهنگ با نظام فکری و جهان‌بینی الهی خویش است را اقتباس و در ساختار معنایی و وجودی خود هضم و بازسازی می‌کند. 🛑 ادامه دارد ... •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1637