📌 تبیین «کثرت» در حکمت متعالیه
⏹بخش ششم:
❇️ تقسیم ادراکات به حقیقی و اعتباری
از دیگر نوآوری های حکمت متعالیه تقسیم ادراکات انسان به ادراک حقیقی و ادراک اعتباری است.
ادراک حقیقی ناظر به واقعیتهای مستقل از آگاهی و اراده انسان است و مطابَق آن خارج از طرف اجتماع است و با فرض وجود و عدم انسانِ اجتماعی همچنان به وجود موصوفند و نبود انسان در واقعیت داشتن آنها مؤثر نیست و آن واقعیتها با اختلاف محیط زندگی و تربیت و تاریخ و فرهنگ اختلاف پیدا نمیکند.
اما دسته دوم ادراکات انسان، ادراکاتی است که مطابَق آنها در ظرف اجتماع است و هدف آنها کسب منافع و مصالح و دفع مضار و مفاسد است.
این دسته از ادراکات نیز به دو دسته اعتباریات قبل از اجتماع و اعتباریات بعد از اجتماع تقسیم میشود که هر کدام اقسام متنوع و متکثری دارد.
انسان براساس ادراکات اعتباری به خلق جهان معنایی و ساخت نظامات و ساختارهای اجتماعی میپردازد و براین اساس، زندگی خود را سامان و انتظام میبخشد. از این حیث، انسان کاملا موجود فعال و خلاق است و واقعیتهای اجتماعی را به وجود میآورد.
❇️جمع بندی
بنابراین در حکمت متعالیه مسئله کثرت در ادراکات و معرفت، امری پذیرفته شده است و تلاش گستردهای برای تبیین ماهیت اداراکات متکثر، انواع آن وچگونگی پیدایش آنها صورت گرفته است که درکمتر دستگاه فلسفی، مشاهده میشود.
مفاهیم هم یک نوع کثرت ازلحاظ بساطت وترکّب دارد، هم از حیث کلیت و جزئیت وهم از لحاظ حقیقت و اعتبار متفاوت ومتنوع هستند.
تصدیقات نیز انواع مختلفی دارد که برخی از رابطه حقیقی گزارش میدهد وبرخی رابطهای را ایجاد میکند.
براین اساس، معرفت انسان درعین وحدت ازتکثر وسلسله مراتب برخوردار است که از آن میتوان با عنوان «نظام معرفت تشکیکی» یاد کرد. در این نظام معرفتی، هر کدام از آگاهیها و دانشها ناظر به لایه و یا ساحتی از واقعیت ویا حیات انسانی است که اگر به درستی حیثیت صدق و یا جعل آن درک شود امکان جمع سالم میان ها در قالب یک منظومه و شبکهی معرفتی منسجم و متکامل وجود دارد که از محکمات وهستهی محکم و مشترک معنادهنده، جهت دهنده ونظم دهنده به سایر معرفت ها برخوردار است(نظام اندیشه).
بنابراین ذهن انسان در فهم حقایق کاملا پویا و فعال است. یعنی انسان در فرایند شناخت هم جهان را کشف میکند و هم آنرا خلق میکند. رابطهای متقابل میان ذهن و جهان برقرار است که درک آن بسیار دقیق و حساس است.
❇️ چند نکته تکمیلی
در تبیین کثرت در ادراکات باید به چند نکته توجه کرد:
۱. تدریجی بودن حصول معرفت
در حکمت متعالیه، نفس آدمی در ابتدای خلقت، خالی از هرگونه معرفتی است اما بواسطه حرکت جوهری به تدریج قوای ادراکی و بخصوص قوه عقلی و ادراک کلیات در او فعال میشود و به شناخت پدیدهها میپردازد و درک لایههای عمیقتر و روابط غیر آشکار برای او ممکن میشود. این موجب میشود که انسان در هر دوره عمر خود از دوره پیشین کاملتر و رشدیافتهتر بشود. این اختصاص به فرد انسانی ندارد بلکه تاریخ بشریت نیز چنین است که به واسطه دستیابی انسانها به معرفت در هر دورهی تاریخی، برای او افقهای جدیدتری گشوده شود و حقایق بیشتری آشکار شود و میزان بهرهمندی او از منابع و سرمایههای درونی و طبیعی بیشتر شود.
۲. دخیل بودن علل زمینهساز (معد) در کثرت ادراکات
کثرت در ادراکات از سویی محصول فطرت حقیقتجویی و قوه ابداع و ابتکار و خلاقیت نفس آدمی است اما فعال شدن این فطرت و قوه، نیازمند محرکها و عوامل بیرونی است. از اینرو، عوامل غیر معرفتی در فرایند دستیابی به معرفت های جدید کاملا مؤثر و زمینهساز هستند.
هرچقدر شوق او بیشتر برانگیخته شود و یا احساس نگرانی و نفرت از یک پدیده در نفس آدمی بیشتر شود، توجه نفس و حرکت انسان بیشتر خواهد شد. همچنین هرچقدر میزان ارتباطات انسان به پدیدهها و سایر ملتها و فرهنگها بیشتر باشد افقهای جدیدتری از علم و معرفت برای او گشوده میشود.
براین اساس میتوان گفت، ذهن انسان در فهم حقایق، متأثر از اجتماع و جهان معنایی است که در آن زیست میکند و به همین جهت متناسب با امکانها و ظرفیتهای موجود در فرهنگ و زیست جهان خود، از پویایی و خلاقیت برخوردار است. از ابنرو، هیچ فاعل شناسایی بدون تاریخ و فرهنگ وجود ندارد و دانش تماما با واسطهی تجربه اجتماعی و بهرهمندی از تجارب دیگران و ارتباطات انسانی حاصل میشود.
اما این نکته را باید توجه کرد که با تغییر علل معد و زمینهساز و همچون اوضاع، شرایط و احتیاجات، عقل و اصول عقلانی کشف شده تغییر نمیکنند هر چند ممکن است در موقعیتهای دیکر، ابعاد جدیدی از واقعیت کشف شود و بر گستره و عمق عقل و اصول عقلانی بیافزاید.
🛑 ادامه دارد...
✍ سید مهدی موسوی
چهارشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۳
#حکمت_متعالیه
#وحدت
#کثرت
#نظم
#معرفت
#معرفت_شناسی
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2328
📌 تبیین «کثرت» در حکمت متعالیه
⏹بخش هفتم:
استاد مطهری مینویسد:
«کاملترین و جامعترین نظریه «تکامل تدریجی عقل و معقولات» نظریه محکم و برهانی صدرالمتألهین است که از طرفی نفس را در آغاز امری مادی و جسمانی میداند که به تدریج کمال جوهری حاصل میکند و به مرتبه حس و خیال و سپس به مرتبه عقل میرسد و از طرف دیگر عقل و عاقل و معقول را متحد میداند. مطابق این نظریه نه نفس در آغاز جوهری است مستقل از بدن و نه ادراکات عقلانی نقشها و عوارض و اوصافی است برای نفس. مطابق این نظریه پیدایش تدریجی معقولات عین تکوّن تدریجی کمالی عقل و عاقله است. بنابراین عقل و ادراکات عقلانی به تدریج تکوّن پیدا میکند و از اول ساختمان پرداخته و کاملی ندارد.
(استاد مطهری، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج ۲، ص۱۵۲)
۳. شبکهای بودن گسترش معرفت
گذشت که براساس حکمت متعالیه معرفتها و ادراکات تصوری انسان لزوما تناظر یک به یک با واقعیت خارجی ندارد و همچنین یک سلسله تصدیقات غیرتجربی بر تصدیقات تجربی مقدم است لذا ادراک و معرفت آدمی یک شبکه و نظام به هم پیوسته است نه مجموعهای از تک مفاهیم و تک گزارههای معرفتی که به صورت جز به جز با واقعیت عینی مطابق باشد و تناظر یک به یک برقرار شود که موجب تقلیلگرایی و تحویلیانگاری معرفت شود.
۴. واقع گرایی انتقادی
براساس دستگاه فکری حکمت متعالیه، ساختار ادراکی انسان ناظر به واقعیت است و همواره «واقعیت» را طلب میکند اما آنچه به دست میآورد «علم» است. از اینرو، همواره امکان خطا در دانشها و همچنین محدودیت کشف وقایع وجود دارد. بعلاوه اینکه، انسان موجودی ساختارساز هم هست و عموما دانشها و پدیدهها را به ملکات نفسانی، عادتهای رفتاری، ساختارها و نظامات اجتماعی تبدیل میکند تا راحتتر بتواند در زندگی از آنها بهرهمند بشود و همین موجب متصلب شدن (ایدیولوژیک شدن) معرفتها میشود و همین متصلب شدن معرفت موجب ندیدند محدودیتهای آن و تقلیلگرایی معرفت و تحویلیانگاری دانشها میشود که مانع فهم بیشتر حقیقت و کشف عمیقتر واقعیتها میشود از اینرو، آگاهی و دانشی که یک روز، رهاییبخش و افقگشا بود در زمانهی دیگری آگاهی کاذب میشود و مانع حرکت و صیرورت میشود.
بنابراین نظام دانشی بشر همواره نیاز به تفکر انتقادی، اجتهاد مستمر و بازسازی مداوم اندیشهها و نظریهها دارد. نقد فرهنگ عمومی و جریانهای مختلف فکری، فرهنگی و اجتماعی یک ارزش متعالی است و برای واقع نمایی و کشف واقعیت از هرگونه «تقدیس» و «تخریب» دوری گزید.
۵. خروج از اضطرار اندیشی
یکی از آثار و نتایج دستگاه معرفتشناختی حکمت متعالیه خروج از اضطرار اندیشی است.
اضطرار به معنای احتیاج، ناچاری، ناگزیری و درماندگی است و به معنای اندیشهورزی در دوران درماندگی و ناچاری و ضرورت است و نه در دوران گشایش و رحمت و حرکت.
اضطرار اندیشی، نگرشی تقلیل گرایانه به معرفت دارد و رسیدن به یقین و حقیقت را در هیچ سطح از سطوح ممکن نمیداند. از اینرو، نگاهی تاریک به جهان دارد و زمانهی امروز را دوران عسرت آخرالزمانی و گرفتار به مکر زمانه میخواند. راهیابی انسان به واقعیت را اگر ناممکن نداند خیلی هم ممکن و سهلالوصول نمیداند.
اضطرار اندیشان مبتنی بر نگرشهای همچون #عصر_عسرت، #عصر_حیرت و #عصر_اضطرار، انسان را در محاصره اقتدار ارادههای برتر میداند که به جبر ساختارها و طبقات اجتماعی میانجامد.
به نظر اضطرار اندیشان، انسانها در نسبت با حقیقت، چارهای جز حیرت ندارند و سخن از رسیدن به یقین و حقیقت، افسانهای برآمده از اقتدارها و ارادههای برتر است.
اما برمبنای حکمت متعالیه، دستیابی به حقیقت ممکن است و در هر دورهای از مراحل تکاملی عقل، لایههای و سطوحی از واقعیات آشکار میشود که امکان اثبات عینی بودن آن وجود دارد، اما روشن است که واقعیت به همین سطح و لایهی آشکار شده محدود نیست و ابعاد و لایههای دیگر آن در انتظار انکشاف است که بر اثر رشد و بلوغ اجتماعی و گسترش روابط انسانی در چارچوب شبکههای معرفتی،ابعاد جدیدتری از واقعیت آشکار و بر عمق و گستره حقایق افزوده میشود و مبتنی بر آن، اعتبارات انسانی تکامل مییابد و الگوهای جدیدتری از کنش و ساختارهای اجتماعی توسط انسانها ساخته و پرداخته میشود.
بر این اساس، هیچگاه علم و دانش به پایان نمیرسد. هیچگاه زندگی انسان در این جهان، متوقف نمیشود، هیچگاه بدون فراهم شدن زمینهها، تحول بزرگی در زندگی بشر رقم نمیخورد. هیچگاه باطل از آن جهت که باطل است بر مناسبات انسانی و معادلات اجتماعی سیطره نمییابد مگر آنکه بر سطحی از واقعیت و ابعادی از حقیقت تکیه زند و از این طریق دیگران را با خود همراه سازد.
🛑 ادامه دارد...
✍ سید مهدی موسوی
چهارشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۳
#حکمت_متعالیه
#وحدت
#کثرت
#نظم
#اضطرار_اندیشی
#نقد
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2329
📌 تبیین «کثرت» در حکمت متعالیه
⏹بخش هشتم:
۶. امکان جمع سالم میان اندیشههای به ظاهر متفاوت و حتی متعارض
براساس حکمت متعالیه، هر انسانی به اندازه ظرفیت فعال شده عقلش به پدیدهها و وقایع مینگرد و از هم سطح و لایهای که ارتباط برقرار میکند گزارش میدهد که هماهنگ با شبکهی معرفتی اوست که به تدریج برای او حاصل شده است.
بر این اساس، انتظارات ما از افراد نباید مساوی باشد و باید به ظرفیتها و محدودیتهای آنها توجه کرد و سطح توقعات و انتظارات خود از آنها را متعادل و متوازن با ظرفیت و مهدویت او تنظیم کرد.
نکته دیگر اینکه، هر گزارهی میتواند حامل دو اندیشه باشد از اینرو، دو سطح از صدق در قضایا وجود دارد. سطح اول هر گزارهای بیان یک رابطه میان موضوع و محمول است (منوطق). سطح دیگری آن که دلالت برآمده از مفهوم گیری و دلالت التزامی آن منطوق است) انحصار کردن در این رابطه و نفی هر رابطهی دیگری است.
عموما مشکل در معرفتهای علمی و تبیینی در سطح اول نیست که از یک رابطه گزارش داده میشود و اثبات میکند مثلاً (الف) در ایجاد (ب) دخالت دارد بلکه مشکل در انحصار این رابطه و نفی هر عامل و متغیر دیگر غیر از (الف) در وقوع (ب) است.
در گزاره های توصیفی و تبیینی هم همین طور است اختلاف اساسی در میان مفسرین این نیست که متن چه میگوید بلکه مشکل اساسی این است که هر کدام از مفسرین معتقدند که متن همین را میگوید و لاغیر، مقصود نویسنده این بوده است و لاغیر، لذا لایهای بودن معرفت و تنوع ابعاد و تکثر حیثیات را توجه ندارند و به تقلیل انگاری و تحویلینگری دچار میشوند.
اما براساس حکمت متعالیه، میتوان با نگرش تشکیک وجودی، لایههای طولی و سطوح عرضی واقعیتها را توجه کرد و نشان داد که هر معرفت و نظریهای به کدام بخش توجه دارد و از کدام بخش غفلت دارد. بر این اساس میتوان جنبه اثباتی نظریهها را پذیرفت اما جنبه سلبی و التزامی آن را کنار گذاشت.
۷. تبادل فکری و فرهنگی
یکی از نتایج دستگاه معرفت شناسی حکمت متعالیه، «تبادل فکری و فرهنگی» میان تمدنها و بهرهمندی از فکرها و نظریهها است.
برخلاف نظریههای تضادگرا که بر تهاجم و درگیری تمدنها و انفصال تاریخی و گسست فرهنگی اصرار دارند، بر مبنای حکمت متعالیه میتوان بر تبادل فکری و فرهنگی توجه کرد.
در منطق حکمای مسلمان، تبادل فکری و فرهنگی با سایر ملتها زمانی ممکن است که از موضع فعال و قدرتمندی صورت گیرد. فعال بودن و قدرتمند بودن در عرصه فکر و فرهنگ به عوامل زیادی وابسته است. از جمله عوامل مهم در فعالسازی و قدرتمندساری فکر و فرهنگ این سه پایه مهم است:
۱. اتصال تاریخی در مقابل انقطاع فرهنگی؛
۲. پیوستگی فرهنگی در مقابل گسست فرهنگی؛
۳. اصالت هویتی در مقابل از جاکندگی هویتی.
هر ملت و فرهنگی میتواند با حفظ اتصال تاریخی، پیوستگی فرهنگی و خودآگاهی هویتی و تکیه بر اصالتهای خود، به موجودی فعال و خلاق تبدیل شود و از موضع قدرت با سایر ملتها و فرهنگها ارتباطات صحیح علمی و فرهنگی برقرار کند. انسان کنشگر در این تبادل فکری و فرهنگی، هم به فکر تکامل و صیرورت جامعه خود است و هم توجه به صیرورت و تکامل انسان و جامعه جهانی دارد و تلاش دارد تا بتواند همهی انسانها را به واقعیت و حقیقت نزدیک کند و توحید و عدالت را بر همه مناسبات انسانی و معادلات جهانی حاکم کند. در این نگرش، هرگونه انحصار طلبی فکری، علمی و فرهنگی نفی میشود و رشد و پیشرفت داخلی کاملا هماهنگ با رسد و پیشرفت مستضعفان و مردم جهان است.
براین اساس، تاریخنگاری و مواجهههای فرهنگی برآمده از حکمت متعالیه، در برابر تاریخنویسیهای سفید و سیاه اشعریگرایانه، تضادگرایانه و شرقشناسانه است که هرکدام فقط یک ملت و جریان را سفید و باقی ملتها و جریانها راسیاه جلوه و روایت میکنند.
🛑 ادامه دارد...
✍ سید مهدی موسوی
پنج شنبه ۲۷ دی ۱۴۰۳
#حکمت_متعالیه
#وحدت
#کثرت
#نظم
#باغبانی
#مراقبت
#تقوا
#از_جا_کندگی
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2330
📌 تبیین «کثرت» در حکمت متعالیه
⏹بخش نهم:
۸. علم هم ارزش ذاتی دارد و هم آثار کاربردی
براساس حکمت متعالیه، علم وجود مجرد است و نسبت وجودی با نفس آدمی دارد و میتواند اتحاد وجودی با نفس داشته باشد و بدعت ارتقا و تعالی انسان شود. به همین جهت کسب علم، ارزش است. اما علم مقدمه حرکت به سمت کمال و انجام عمل و تعیین کنندهی نحوهی کنشگری و ساختارسازی انسان است. علامه طباطبایی مینویسد:
«بى ترديد يافتن ما وراء علم براى اينست- كه انسان كمال خود را تميز دهد- يعنى چيزى را كه رافع احتياج و نقص مىباشد- از غير او بشناسد.»(اصول فلسفه و روش رئاليسم، ج2، ص: 234)
همچنین علم قدرت آفرین است و عظمت و اعتلای فردی و اجتماعی در گرو کسب علم متناسب است.
از ضرورتهای حیات انسانی، ترویج علم و علم آموزی و گسترش روحیه علمی در میان آحاد جامعه است تا همگان به سمت علمآموزی حرکت کنند و همهی کارها براساس علم و دانش صحیح و کارآمد سامان یابد.
هر علمی که موجب تقویت زیرساختهای انسانی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی شود و جامعه را به قدرت، عزت و پیشرفت برساند و مانع نفوذ بیگانگان شود ضروری و واجب است و به هیچ بهانهای نمیتوان بهرهمندی از علوم بشری را براساس منطق تبادل فکری و فرهنگی منع کرد و به غربی و شرقی کردن، دینی و غیر دینی کردن، اصل علم را تحریم و تخریب کرد. اما این به معنای انفعال در برابر علوم وارداتی نیست بلکه بهرهمندی از هر علمی نیازمند به یک دستگاه منسجم معرفتی دارد که به گزینش اجتهادی منتهی شود و بعد از آن نیز مراقبتهای ویژهای نیاز دارد که موجب تعالی و تکامل علم و جامعه شود.
از خیانتهای بزرگ و جبران ناپذیر به جامعه، تضعیف علم و علمآموزی و روحیه علمی به هر بهانهای است. چرا که با تضعیف علم و فناوری، مقدمات افول و انحطاط یک جامعه ایجاد میشود.
۹. علم مسئولیتآور
علم در مقام اثبات و به عنوان پدیدهی انسانی و اجتماعی، خنثی و فاقد ارزش نیست بلکه به عنوان یک عنصر از عناصر انسانی و اجتماعی با ارزشها و هنجارها همراه است. بر این اساس، علم باید مسئولیت آور باشد و به تعالی و ارتقا انسان و رشد و پیشرفت جامعه بیانجامد و الا از ارزش و اهمیت آن کاسته میشود و به ابزاری برای مطامع شخصی و گسترش سلطهی سلطهگران و جریان استکباری میانجامد.
بر این اساس، علم باید همواره با اخلاق و تقوا همراه باشد تا از ارزش و اعتبار آن مراقبت شود.
۱۰. باغبانی فکر و دانش
براساس حکمت متعالیه، چون فکر ودانش یک امر اختیاری و تدریجی است. در فرهنگ اسلامی از علم با استعاره بوستان و گلستان یاد میشود چرا که نیاز به باغبانی و مراقبت دارد و الا به انحراف میانجامد و از مسیر اصلی خارج و گرفتار فروع و حواشی میشود.
مشکل علوم بشری این نیست که باطل محض است چرا که باطل دولت و قدرت ندارد بلکه مشکل انحراف ازمسیر اصلی و گرفتار شدن به امر فرعی و حاشیهای است که یا تأثیری در سعادت انسان ندارد ویا با تقلیلگرایی موجب تک ساحتی کردن زندگی انسان میشود.
ازاینرو، فکر و دانش نیاز به مراقبت (تقوا) دارد تا همواره به اصول بپردازد و حقایق مهمتر، اولویتدار ومورد نیاز را آشکار کند و از ذهنیشدن، مجرد شدن، بیمصرف شدن، تک ساحتی شدن و سوء استفاده ازآن درجهت کسب قدرت ومنافع شخصی جلوگیری شود.
🛑 ادامه دارد...
✍ سید مهدی موسوی
جمعه ۲۸ دی ۱۴۰۳
#حکمت_متعالیه
#وحدت
#کثرت
#نظم
#باغبانی
#مراقبت
#تقوا
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2333
📌 در آستانه نظم جدید
*امروز جهان در آستانه یک نظم جدید است/ در سیاست خارجی باید شرق را به غرب ترجیح دهیم*
🔸رهبر معظم انقلاب:
امروز جهان در آستانهی یک #نظم_جدید است. یک نظم بینالمللی جدید در پیش است برای دنیا. در مقابل نظم دوقطبیای که بیست و چند سال پیش بود... روز به روز آمریکا از همان بیست سال قبل، بیست و چند سال قبل روز به روز ضعیفتر شده. هم در درون خودش، در سیاستهای داخلیاش، هم در سیاستهای خارجیاش، هم در اقتصادش، هم در امنیتش در همهی چیزها آمریکا از بیست سال پیش تا امروز ضعیفتر شده است. ۱۴۰۱/۲/۶
🔹در سیاست خارجی باید #شرق را به غرب ترجیح دهیم؛ ترجیح همسایه بر دور، ترجیح کشورهایی که با ما وجه مشترک دارند بر دیگران. ۹۶/۱۱/۲۹
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2334
📌 ضرورت فهم معنا شناختی استعارههای قرآنی
(نقدی بر تجارت فهمی انسان، دین و آخرت و تجارت پنداری زندگی)
🔹قرآن کریم با استعارات مفهومی فراوانی با مخاطب سخن میگوید تا بتواند از طریق نوعی شباهت سازی و ارتباط میان دو قلمرو، معنا و معرفتی را منتقل کند. استعارات، یک مثال و مجاز منفرد در کلام نیست بلکه هر استعاره مفهومی تعدادی مفاهیم استعاری را به دنبال خود پدید میآورد و یک شبکه مفهومی از مفاهیم به هم پیوسته را به فرهنگ عرضه میکند. از اینرو، استعارات در بستر فرهنگ و زمان و مکان به وجود میآیند و ممکن است در زمانهی دیگری معنای دیگری را منتقل کند.
🔸قرآن کریم با هدف ایجاد تحوّل در اندیشه بشر و گشودن افقهای معنایی، فضاهای استعاری مناسبی را به وجود آورده است. قرآن کریم استعارههای مفهومی مادی را به کار میگیرد اما به آن متوقف نمیشود بلکه از این طریق، افقهای بالاتری را مطرح میکند و پس از انکه، آن افق به امر طبیعی و عادی مبدل شد از طریق استعاره بالاتری، لایه دیگری از واقعیت و حیات را آشکار میسازد. از اینرو، در قرآن کریم با نظام طولی مشککی از استعارات مواجه هستیم که هر کدام با خلق یک فضای استعاری، افقهای بالاتر را میشکافد و انسان را وارد افقهای بعدی میکند.
🔹چرا که لایههای مجرد و غیبی به سرعت دستگیر همه انسانها نمیشود، بسیاری از انسانها براساس روابط مکانی و زمانی همه چیز را میفهمند و بسیاری را امور را در غالب روابط ملموسی همچون تجارت و کسب و کاسبی مییابد. به همین جهت قرآن کریم تلاش دارد تا با استفاده از روابط زمانی و مکانی تجارت و کسب و کار، موارد ناآشنا و مجرد را برای مردم آشنا کند. اما زبان قرآن به این استعاره متوقف نشده است و استعارههای دیگری همچون «نور و ظلمت»، «حیات طیبه»، «شجره طیبه و شجره خبیثه»، «حرکت و صراط»، «نزول باران»، «رودخانه و سیل»، «نعمت و لذت»، «سکونت و راحتی» و مانند آنها استفاده کرده است.
🔸اگر خوب در آیات قرآن کریم توجه کنیم، استعارههای قرآنی بر آمده از شباهتهای زبانی نیست بلکه محصول تجربههای زیستی و شرایط محیطی در جامعهی صدر اسلام است که امکان ارتباط میان دو حوزهی مفهومی متفاوت را فراهم ساخته است.
🔹اما نکته مهم این است که استعارههای زبانی و مفهومی بیان حقیقت و ذات شئ نیست، بلکه ابزاری مفهومی برای نزدیک کردن مخاطبان به یک حقیقت و عبور از ظواهر به لایههای پنهان است.
🔸برخلاف این مطلب، در بسیاری از اوقات، برخی از افراد مواجه حقیقی و ذاتی با استعارههای قرآنی میشود و استعاره به جای ذات و جوهره شئ پنداشته میشود. از این رو، استعارهها به حقیقت تبدیل شده و از کاربست مفهومی و سیالیت آن خارج شده است و متصلب میشود. نتیجه این متصلب شدن، در خفا رفتن لایههای دیگر حقیقت است.
🔹اخیرا دوستی، مقالهای را با عنوان «نگاهی تاجرانه به زندگی» برایم فرستاد که بخوانم و نظر دهم.
در این مقاله، نویسندگان با توجه به مفهوم #تجارت در قرآن کریم درصدد «تبیین معارف بنیادین اسلام» به عنوان «طرح معرفتی وحیپایه» بودهاند.
نویسندگان با استناد به برخی از آیات قرآن که مفهوم «تجارت» در آن به کار رفته است، چنین پنداشتهاند، تجارت وصف کلی دنیا و جوهرهی آن است و دلالتهای آن را اینگونه بیان کردهاند که پس در قرآن، «انسان صرفا یک موجود حسابگر و کاسب است» و براساس اصل «هزینه و فایده» همه امور را میسنجد. لذا همواره در حال داد و ستد براساس نیازهای واقعی و کاذب است. بدین جهت کل روابط انسانی، از جنس روابط اقتصادی و کاسب کارانه است. کل دنیا تجارتخانه است و وحی و نبوت و دین و ... همه ابزار تجارت هستند.
از این عجیبتر اینکه از میان صدها طرح و تفسیر دیگر از معارف اسلامی فقط این فهم را حجیتدار و کارآمد پنداشتهاند و فهم دیگران را بدون حجت و غیر کارآمد پنداشتهاند.
🔸 اما اگر خوب بنگریم خواهیم دید که این فهم از آیات قرآن کریم را نمیتوان به وحی و معارف دینی استناد داد و اصلا با فرهنگ اسلامی ایرانی هماهنگ و سازگار نیست. چرا استعاره را حقیقت پنداشته است.
چنین تلقی از آیات قرآن کریم، براساس قواعد اولیه علم اصول فقه و روششناسی اجتهاد و فهم متن غیر دقیق است ونه #حجیت دارد ونه #کارآمد است. چون استعارهها راحقیقت پنداشته واستعارات رامعرف ذاتیات دانستهاند و دهها استعارهی دیگر ومباحث حقیقی وکلی راکنار گذاشتهاند که هر کدام یک فضای معنایی دیگری را از زندگی چندلایه و چندساحتی انسان بیان میکنند و هر کدام افقی را آشکار میسازد که هر کدام از آنها ازیک جهت میتواند مقرب باشد اما اگر متصلب شوند وحقیقت پنداشته شوند مبعد هستند.
🔸آشکارترین نتیجه این نگرش که تحت #عقلانیت_ابزاری شکل گرفته است، عرفیسازی پدیدههای دینی و تقدسزدایی از معارف اسلامی است.
#نظام_اندیشه
#نقد
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2335
بسمه تعالی
📌 طرح عملیاتی «رمضان توحیدی، بهار زندگی» ۱۴۰۳
🔸یکی از آثار قلمی آیت الله العظمی خامنهای کتاب «روح توحید نفی عبودیت غیرخدا» است که در عین فشردگی از مفاهیم بسیار بلندی برخوردار است. این کتاب چکیده و عصاره کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» است که توسط خود ایشان در حوالی سال ۱۳۵۳ آن را نوشته شده است، تا منبعی برای تبلیغ طلاب و روحانیت باشد.
این کتاب چند ویژگی خاص دارد:
۱. کتاب به قلم آیت الله العظمی خامنهای نوشته شده است و سخنرانی نیست.
۲. حجم کم کتاب (حدود ۵۰ صفحه جیبی) در عین بسیار ادبی، جذاب و پر مطلب؛
۳. در این کتاب مختصر و کوچک، بیش از ۸۰ آیه قرآن کریم ذکر و تفسیر شده است.
۴. مفهوم «توحید» بسیار برجسته شده است و دلالتهای جامعه سازی آن ذکر شده است.
۵. محکمات معارف اسلامی در قالب ۱۴ قاعده کلان و عملیاتی ذیل مفهوم توحید، در سه بخش ۱. جهانبینی عمومی، ۲. انسانشناسی و ۳. خطمشئ اجتماعی، سیاسی و اقتصادی صورتبندی شده است.
۶. براساس سیره نبی مکرم اسلام (صلاللهعلیهوآله) به تبیین نقش توحید در جامعه سازی و تحول زندگی اجتماعی و بینالمللی پرداخته شده است.
🔹امروزه نیز با توجه به #ابهامات مردم در موضوعات مختلف، شرایط #پیچیده منطقه و وضعیت #جبهه_مقاومت و مسیر تحولات پرشتاب جهانی، لازم است آن معارف بلند انقلابی و ارزشی به عموم مردم جامعه منتقل شود و براساس آن نظام فکری، به تحلیل شرایط منطقه و اقتضائات زندگی انسان ایرانی براساس #روح_توحید پرداخته شود.
آن مفهومی که میتواند نشاط فکری و معنوی، روحیه حماسی و جهادی را در جامعه زنده کند و پاسخ گوی بسیاری از پرسشهای مردم باشد بدون تردید #توحید است. آن هم توحید در قامت یک دکترین اجتماعی و سیاسی به تفسیری مقام معظم رهبری از آن ارائه دادهاند.
این کتاب #مدخل بسیار خوب و جامعی ب ای ورود به مباحث مفصل طرح کلی اندیشه اسلامی خواهد بود و از طریق آن میتوان مکتب فکری انقلاب اسلامی را قالب یک #نظام_جامع_اندیشه_اسلامی در سطح عمومی جامعه منتشر کرد.
🔸 محور خطابه و فعالیت فرهنگی رمضان ۱۴۰۳
بر همین اساس، میتوان تبلیغ ماه رمضان امسال در شهرستان ؟؟؟؟ براساس این کتاب باشد و همه بیانات و فعالیتهای فکری و فرهنگی مبلغان، سخنرانان، ائمه جمعه و جماعات، به شرح و تبیین معارف توحیدی این کتاب اختصاص یابد.
از طریق این کتاب کوچک، میتوان مباحث مفصل کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی آیت الله العظمی خامنهای و منظومه فکری ایشان را در منبرها و کلاسها تبیین و ترویج کرد و به پرسشها و شبهات نسل جوان پاسخ داد.
🔹مسابقهی بزرگ
همزمان میتوان یک مسابقه بزرگ با جوایز نفیس در سطح شهرستان در چند مرحله برگزار شود.
مرحله اول: سطح مساجد و مدارس
مرحله دوم: سطح منطقه
مرحله سوم: سطح شهرستان
در هر مرحله متناسب با سن و جنسیت و سواد، مسابقه گرفته میشود و به رتبههای برتر جایزه داده میشود و برترین به مرحله بعد راه پیدا میکند.
در مرحله نهایی، بهترینها سفر عتبات عالیات نصیب خواهد شد
🔸 توزیع گستردهی کتاب در سطح شهرستان
طراحی و نشر دیجیتال و مکتوب کتاب «روح توحید نفی عبودیت غیر خدا» به صورت زیبا، حذاب، جوانپسند و مصور و...
🔹 برگزاری کلاسهای توجیهی و گردهمایی بزرگ مبلغان و مربیان فرهنگی شهرستان جهت هماهنگی.
قبل از ماه مبارک رمضان (از نیمه شعبان به بعد) کلاسهای توجیهی در سطح شهرستان ؟؟؟؟ برگزار میشود و بعد از آن گردهمآیی بزرگی برگزار خواهد تا هماهنگیهای لازم انجام پذیرد.
این جلسه میتواند یک مراسم شیک و جذاب و با حضور یکی از مسئولان کشوری و استانی برقرار شود. انشاءالله
🔹 هماهنگی با رسانهی ملی و سایر رسانهها برای تولید برنامه
این کتاب میتواند محور برنامههای تولیدی صدا و سیما همچون برنامه #محفل و نشستهای تخصصی مذهبی و ... باشد.
❇️ تهیه محتواها:
۱. طراحی جذاب و مصور کتاب روح توحید متناسب با حال عموم مردم جامعه؛
۲. شرح صوتی و تصویری کتاب در ۲۰ جلسه ۲۰ دقیقهای؛
۳. تهیه پاور پوینت کامل کتاب؛
۴. سه شرح مکتوب از کتاب توسط استادان حوزه؛
۵. طراحی پرسشهای برگزاری مسابقه سراسری؛
✍ سید مهدی موسوی
جمعه ۷ دی ۱۴۰۳
#طرح_های_ناکام
#دردهای_اجتماعی
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2336
📌 طرحهای ناکام ⏫⏫
این طرح هم مثل دهها طرح دیگر
به دوستان و مسئولان مربوط داده شد اما به نتیجه نرسید.
اینجا منتشر میشود تا شاید افقی بگشاید و از دردی سخن بگوید و ...
۳۰ دی ۱۴۰۳
#طرح_های_ناکام
#دردهای_اجتماعی
هدایت شده از ابن الحسین"
به یاد همه شهدای قدس
#حزب_الله
#شهید_سید_حسن_نصر_الله
#شهید_سید_هاشم_صفی_الدین
#شهید_یحیی_السنوار
#شهید_اسماعیل_هنیه
این الحسین