eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.4هزار دنبال‌کننده
522 عکس
151 ویدیو
26 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
📌فضای مجازی، جهان شبکه‌ای و فتنه ۱۴۰۱ (سازو کار نوین قدرت و آینده‌پژوهی ایران) 🔹هر فتنه و واقعه‌ای در این کره‌ی خاکی، خطرات و فرصت‌هایی را به همراه دارد. 🔸فتنه ۱۴۰۱ هم از این قاعده‌ی کلی مستثنی نیست و از خطرات و فرصت‌های برخوردار بوده و خواهد بود. 🔹یکی از آثار مثبت این فتنه آشکار شدن قدرت فوق العاده‌ی (سایبری) و شبکه‌های اجتماعی است. ظهور این قدرت نوپدید موجب تغییر الگوهای تربیت و اجتماعی_شدن و تحول اساسی تمام معادلات اجتماعی، تضعیف دولت‌های ملی و تخریب زیرساخت‌های اخلاقی، فرهنگی و هنجاری جامعه می‌شود که نتیجه آن تغییر ملی و حاکمیت شرکت‌های چندملیتی غربی بر سرنوشت بشر است. 🔸 امروزه بشریت وارد یک مرحله‌ی جدیدی می‌شود و در حال شکل گیری دنیای دیگری است با قواعد نوینی از مشارکت اجتماعی و حضور جهانی با تلقی‌های متفاوتی از هستی، انسان، فکر، معرفت، زمان و مکان، سرعت، هویت، استقلال و حکمرانی. 🔸کارویژه‌ی فضای مجازی در خلق جهان جدید در ادامه‌ی جهان تجدد و تکنیک است جهانی که بر اصول لیبرالیسم و سرمایه‌داری بنا شده است. این جهان با فردانیت و منفعت، سرعت و عجله، قدرت و اراده، تضاد و دیالکتیک، قهر و غلبه، رقابت و مصرف سرشته شده است. در ابن جهان، انسانیت انسان نه به ذات و فطرت، عقل و معرفت، بلکه به اعراض و نسبت‌ها گره خورده است، حتی جوهر هم نفی شده است و به عقلانیت و سنجش نسبت‌ها فروکاسته شده است در هر نسبت و موقعیتی انسانیت تغییر می‌یابد و به تبع ارزش‌های اخلاقی و هنجارهای فرهنگی بی‌اعتبار می‌شوند. در واقع این معنای انسانیت است که گم می‌شود و این انسان است که ریشه‌های خود را از دست می‌دهد و همواره در میدان تضاد و دیالکتیک، قهر و غلبه‌ی و موفعیت سرعت و مصرف‌زدگی برآمده از تجدد وتکنیک "خود" را بازسازی می‌کند. این بازسازی نه براساس خلقت طبیعی (زن و مرد) و نه براساس فطرت ثابت انسانی وارزش‌های پایدار اخلاقی یا عقل ومابعدالطبیعه ونه حتی براساس پیشینه‌ی تاریخی وهویتی، بلکه فقط براساس مد ومصرف‌گرایی، جلوه‌گری وخودنمایی، دیده شدن ومتفاوت بودن است البته نه آنگونه که خود می‌اندیشد، انتخاب می‌کند و می‌خواهد بلکه آن گونه که رسانه‌های سازنده‌ی ذهنیت وذائقه او می‌طلبند و می‌سازند وضروری والزامی می‌کنند. دراین جهان معنایی، زن‌بودن یا مردبودن، لخت‌بودن یا عفیف‌بودن، مادربودن یا پرستار حیوان خانگی‌بودن، ایرانی‌بودن یا وطن‌فروش بودن، همگی امورحاشیه‌ای وعارضی وکم اهمیت هستند آنچه اصیل است هرآنچیزی است که رسانه‌ها القا می‌کند و موقعیتی است که خلق می‌کنند تامجال کنشگری واحساس "بودن" پیدا کند. "بودن" برپایه نمایش نمودهای قدرت، همچون نمایش "بدن". 🔹فتنه ۱۴۰۱ نشان داد که مفهوم حکمرانی و شیوه‌های جامعه‌پذیری(اجتماعی شدن) در جهان امروز درحال تغییر است. شرکت‌های بزرگ بین‌المللی درتلاشند با تطمیع واجیر کردن چهره‌ها (سلبریتی‌ها) وسیاسیون یک جهان شبکه‌ای وزیست‌بوم نوینی رادر جهت توسعه‌ی "من سفلی" خلق کنند که درآن بازیگران مختلف ومتنوع وحتی متضاد درکنار همدیگر به گونه‌ای فعالیت کنند که اداره‌ی کشورها _ در بیرون مرز‌های جغرافیایی _ بدست آنها قرار گیرد. 🔹 فتنه ۱۴۰۱ کمک بزرگی به جامعه ایرانی کرد وقبل ازآنکه خیلی دیر بشود جدی وضربه‌های اولیه رابه هویت دینی و‌ملی بخش هایی از کنشگران اجتماعی واردکرد تامتولیان خواب آلوده را متنبه کند که ورود به این جهان جدید وحکمرانی درآن متوقف برصیانت وباغبانی پیچیده، چندلایه وچندوجهی از اخلاق، فرهنگ و هویت است واین نیازمند سیاست‌گذاری وطراحی قواعد و الگوی جدیدی از حکمرانی و سیاست و بازتعریف "خود" درفضاهای مجازی ودرک عمیق قدرت سایبری وجهان آینده است. 🔹در این نقش آفرینی می‌بایست قدرتمندانه، عالمانه، مبتکرانه و تاثیرگذار بود و از همه‌ی ظرفیت‌های دینی، بومی و بشری استفاده کرد و الا از این حرکت و تغییر پرشتاب عقب خواهیم ماند. 🔸اگر برای عرصه‌های نوین پیش‌رو فکر نکنیم و نسبت خود را با فضای مجازي و قدرت سایبری و زیست‌بوم آن مشخص نکنیم و نقش موثر و سازنده‌ی خود را در جهان پیش‌رو ترسیم نکنیم و به روند فعلی اجتماعی شدن در فضای مجازی و تحت تربیت چهره‌ها و رسانه‌ها ادامه دهیم در آینده‌ی نزدیک با خطرات و فتنه‌های عمیق‌تر و پرشتاب‌تری مواجه خواهیم بود. فتنه‌هایی که در گام اول تعارضهای شخصیتی و هویتی را در جامعه ایجاد می‌کند و در گام دوم، هویت‌های دینی، انقلابی و ملی کنشگران اجتماعی را نقض می‌کند و به تضاد با آن وا می‌دارد. به طور قطع اگر هویت از جامعه‌ای رخت بربست، هرج ومرج داخلی، طمع بیگانه و ویرانی و تخریب سرنوشت محتوم آن است. https://ble.ir/hekmat121 https://eitaa.com/hekmat121
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 پیش‌بینی رهبری که به آن توجهی نشد ۱۵ سال پیش رهبر معظم انقلاب در جمع عموم مدیران و نخبگان حوزوی درباره نقش فن‌آوری اطلاعات و تغییر سبک زندگی و شیوه‌های حکمرانی مطالب مهمی فرمودند اما دریغ که مدیران و نخبگان حوزه اعتنا نکردند حالا در ۱۴۰۱ نتیجه این بی توجهی آشکار شد ... @hekmat121
📌 در غیاب مسئولیت اجتماعی 🔹دو عنصر مفهومی مهم و مفقود در فرهنگ سیاسی و اجتماعی بخش زیادی از جامعه‌ی ایرانی و است و اگر هم باشند به عنوان مفاهيم حاشیه‌ای در عرض سایر مفاهیم سیاسی و اجتماعی مطرح است که در حاشیه مفاهیم دیگر از معنای غیر پویا و غیر سازنده برخوردارند. 🔸 اما با نگاه دقیق روشن می‌شود که مرکزی ترین مفهوم مرتبط با عمل انسانی و کنش اجتماعی و سیاسی مفهوم است و بنیان عقلانیت عملی و حکمت عملی را تشکیل می دهد. اگر این مفهوم حضور فعال و مرکزی در فرهنگ سیاسی و اجتماعی پیدا کرد ، معرفتی ضروری وارزشمند برای حرکت و تعالی جامعه تلقی می‌شود و به عنوان دانش معناساز و جهت دهنده، پیشران همه علوم انسانی و موتور محرک نظریه‌پردازی های راهبردی و عملياتي قرار می گیرد. 🔹بدون مرکزیت و اصالت مفهوم در فرهنگ اجتماعی و سیاسی و عدم استقرا آن در فرهنگ عمومی هیچ یک از مفاهیم عملی و علوم انسانی همچون قانون، شریعت، تربیت، عدالت، آزادی، سیاست در جایگاه خود قرار نمی‌گیرد و هیچ سیاستگذاری و عملياتي به سرانجام مطلوب خود نمی‌انجامد. 🔸 در غیاب مرکزیت مفهوم اجتماعی نمی‌توان از پایایی و پویایی اعتبارات و تعاعدهای اجتماعی و وفاداری و همراهی کنشگران اجتماعی سخن گفت. 🔹درباب اهمیت و مرکزیت مفهوم مسئولیت همین بس که پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: أَلاَ كُلُّكُمْ رَاعٍ وَ كُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ فَالْأَمِيرُ عَلَى اَلنَّاسِ رَاعٍ وَ هُوَ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ وَ اَلرَّجُلُ رَاعٍ عَلَى أَهْلِ بَيْتِهِ وَ هُوَ مَسْئُولٌ عَنْهُمْ فَالْمَرْأَةُ رَاعِيَةٌ عَلَى أَهْلِ بَيْتِ بَعْلِهَا وَ وُلْدِهِ وَ هِيَ مَسْئُولَةٌ عَنْهُمْ وَ اَلْعَبْدُ رَاعٍ عَلَى مَالِ سَيِّدِهِ وَ هُوَ مَسْئُولٌ عَنْهُ أَلاَ فَكُلُّكُمْ رَاعٍ وَ كُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ. همه شما نسبت به آنچه عهده دار شده اید مسئولید، زمامدار و امام مسئول ملّت، مرد مسئول خانواده، زن مسئول امور منزل و فرزندان است ... پس هر کس نسبت به انجام وظایف و حقوقی که به او واگذار شده مسئول است. https://eitaa.com/hekmat121
📌 غیاب و حضور 🔸در غیاب ، حکمت و عقلانیت به حاشیه رانده می‌شوند و احساسات و هیجانات مبدأ کنش‌های افراد و‌میدان‌‌دار تحولات اجتماعی قرار می‌گیرد. متفکران نادیده گرفته می‌شوند و چهره‌ها (سلبریتی‌ها)ی سیاسی، دینی، هنری و ورزشی میدان‌دار و مرجع مستقل کنشگران می‌شوند و بدون اتصال به چشمه حکمت و نمایندگی از حکما و متفکران و بر اساس استحسانات و ذوقیات جامعه را به چپ و راست می‌کشانند و از طریق وسطی، توازن و تعادل دور می‌کنند. این خصیصه اختصاصی به هیچ حزب و گروهی ندارد بلکه در غیاب مسئولیت اجتماعی، خانه‌نشینی حکمت و پستوماندگی عقلانیت، چپ و راست، انقلابی و غیرانقلابی، اصول‌گرا و اصلاح‌طلب، عدالت‌خواه و آزادی‌طلب، همگی به چهره‌ها و سلبریتی‌های هم‌کیش خود پناه می‌برند و از حکما و متفکران بیزار و از تفکر و اندیشه‌ی اصیل تهی می‌شوند، و به جای آن، عجله و شتاب، غرور علمی، ادعای علامه‌گی چهره‌ها، اظهارنظر متخصص‌گونه پیرامون هر پدیده و مطلبی و اخلاق‌ستیزی و قانون‌گریزی به بهانه‌های مختلف به فرهنگ عمومی تبدیل می‌شود. 🔹اما در حضور ضرورت حکمت و عقلانیت در راهبری تصمیمات و کنش‌های انسانی احساس می‌شود و توسط عموم کنشگران، مرجعیت حکما و محوریت متفکران و متخصصان اصیل به رسمیت شناخته می‌شود و تاملات و نکته‌های حکمت‌آميز راهبر کنش اجتماعی خواهد بود. زیرا بر اساس میدان‌داری حکمت و سازندگی عقلانیت، امکان رفع تعارض‌ها و تضادهای درونی و بیرونی ممکن است و از این طریق تعادل و توازن (عدالت و نظم) بر جامعه حکم‌فرما می‌شود و حقوق و آزادی‌های افراد محترم شمرده می‌شود. در این جامعه، احتیاط و مراقبت (حلم و تقوا) محترم است، نظر کارشناسی ازسوی متخصص مربوطه معيار است، قانون فصل الخطاب است و تمکین به قانون (حتی اگر عليه من باشد و به نفع مخالف من) بزرگترین ارزش اخلاقی و هنجار اجتماعی است. هویت، پیشرفت و امنیت ملی اصل و اساس می‌شوند، استقلال و میدان‌داری چهره‌‌ها و سلبریتی‌ها نفی می‌شود و صرفا طریقی برای راه‌یابی به محضر ارباب معرفت و متفکران اصیل در جهت تقویت هویت، پیشرفت و امنیت ملی تلقی می‌شوند. https://eitaa.com/hekmat121
📌اغتشاش و تحریم دو روی یک سکه 🔹هدف اصلی اغتشاشات و ناآرامی‌های اخیر همان هدف تحریم‌ها بعد از فتنه ۸۸ است. هدف هر دو ناامن کردن فضای کسب و کار و آشفته سازی ایران عزیز است. تا از این طریق مردم را از ادامه‌ی حرکت پرشتاب پیشرفت و توسعه بار دارند. 🔸چرا که رشد اقتصادی و رونق کسب و کار در گرو و روانی جامعه و اعتماد مردم به بازار و کسب و کار است. اگر امنیت اقتصادی و آرامش بازار وجود داشته باشد همه‌ی تحریم‌ها ناکارآمد خواهد شد. همچنان که بعد از روی کار آمدن دولت سیزدهم بارقه‌های امید به اقتصاد و کسب و کار در جامعه قابل مشاهده است. 🔹از این رو دشمن و مزدوران داخلی انها درصدد هستند تا با اغتشاشات و ناامن‌سازی جامعه و تعطیلی بازار، دولت سیزدهم و مسؤلان را مشغول حواشی کنند و کارآمدی تحریم‌ها را در به زانو درآوردن ملت ایران تضمین کنند. https://eitaa.com/hekmat121
قال الامامُ الرِّضا عليه السّلام : ألا إِنَّ الفَقيهَ مَنْ أَفاضَ عَلَى النّاسِ خَيْرَهُ وأَنقَذَهُمْ مِنْ أَعْدائِهِمْ وَوَفَّرَ عَلَيْهِمْ نِعَمَ جَنانِ اللهِ وَحَصَّلَ لَهُمْ رِضْوانَ الله تَعالى. بحار الانوار / 2 / 5 متوجه باشید که فقیه کسی است که به مردم خدمت کند و وجودش برای اجتماع سودمند باشد و مردم را از چنگال دشمنان نجات بخشد L’imam Alí Ar-ridà disse: «Sappiate che il [vero] sapiente [divino] è colui che riversa il proprio bene sugli uomini, li protegge dai loro nemici, aumenta loro i doni del Paradiso di Dio e fa in modo che il Signore Eccelso sia soddisfatto di loro» {Biharu-l’anwar 2: 5} https://eitaa.com/hekmat121
📌فلسفه مسئولیت اجتماعی ❇️بخش اول: ۱. انسان در بدو تولد از فعلیت‌ها و استعدادهایی برخوردار است که خداوند متعال در سرشت او به ودیعت نهاده است. جسم نحیف و اعضای کوچک بدن و امکان گریه کردن و مکیدن سینه‌مادر از فعلیت‌های اوست و هزاران امکان برای رشد و پرورش جسمی، عاطفی و روحی از استعدادها و ظرفیت‌های بالقوه اوست که می‌توانند بالفعل بشوند. ترکیب این فعلیت‌ها و استعدادها سازنده‌ی مجموعه‌ای از انسان برای بقا و تکامل است. بنابراین انسان موجود نیازمند به غیر است. ۲. چون انسان از بدو خلقت و تولد موجود نیازمند به غیر است همواره در حال مطالبه، اکتساب و تحصیل امور مختلف از محیط پیرامونی برای رفع نیازهای خود است. چون نیازهای انسان متنوع و متکثر است مطالبات و اکتسابات انسان نیز عرض عریض و ابعاد مختلفی دارد جسمی، معیشتی، عاطفی، شناختی، امنیتی و مانند آنها. هرچقدر انسان جلوتر می‌آید، نیازهای او بیشتر و گسترده‌تر می‌شود بر همین اساس مطالبات و اکتسابات او هم متنوع‌تر و متکثر می‌شود. ۳. با متنوع و متکثر شدن نیازها، مطالبات و اکتسابات، به تدریج نوعی سلسله مراتب و نظام اولویت‌گذاری میان نیازها و مطالبات شکل می‌گیرد، نیازهای قوی‌تر در رأس این سلسله قرار می‌گیرد و نیازهای بعدی هم به ترتیب قدرت، غلبه و نفوذ در ساختار شخصیتی انسان در مراتب بعد قرار می‌گیرند. البته ممکن است‌ که‌ برخی از نیازها به جهت ضعف و کم‌رنگی آنها مزد افراد به تدریج مورد غفلت قرار گیرند و از نظام رتبه‌بندی نیازها حذف شوند.به همین ترتیب مطالبات و اکتسابات انسان هم رتبه بندی می‌شود و در یک نظام اولویت‌گذاری قرار می‌گیرند. مطالبات اهم آن مطالباتی می‌شود که به نیازهای قدرتمند و غالب پاسخ می‌دهد و مطالبات کم‌اهمیت در پاسخ نیازهای ضعیف شکل می‌گیرند. بواسطه غفلت از برخی نیازها در افراد، طبیعتا برخی از مطالبات و اکتسابات هم در آن افراد شکل نگیرد. ۴. براساس حرکت جوهری، انسان بواسطه مطالبات و اکتسابات خود، وجود خود را تعیّن می‌بخشد وساختار وجودی، خُلق و شاکله‌ی شخصیتی خود(ماهیت) را می‌سازد. چرا که انسان تنها موجودی است که بواسط قوه ادراک و اراده متکفل ساختن خود است و می‌تواند استعدادها و ظرفیت‌های نهفته خود را بالفعل کند و یا از آنها غافل شود و جلوی بالفعل شدن آنها را بگیرد. بنابراین انسان آن چیزی است که می‌خواهد و می‌طلبد لذا در گرو اکتسابات و مطالبات خویشتن است یا بدین واسطه خود را گروگان میگیرد و به اسارت در می آورد و شاکله¬ای محدود برای خود می‌سازد یا آنکه خود را از قید و بندها آزاد می کند و در این رهایی، استعدادهای حقیقی خود را فعال میسازد و شاکله‌ای نامحدود و متعالی را برای خود انتخاب می‌کند.شاکله‌ای که سازنده ماهیت و شخصیت انسان است و نشان دهنده ی حدود و ظرفیت‌هاو امکان‌های انسان است. خُلق و شاکله مبدا رفتارها و برون دادهای حقیقت آدمی است. لذا انسان یک چیستی و ماهیت ثابت و واحدی ندارد بلکه بواسطه مکتسبات و اعمال خود، چیستی و ماهیت خود را می‌سازد. بنابراین انسان ساختن شخصیت خود و رشد ابعاد وجودی و استعدادهای نهفته در خود است. این مسئولیت به شناخت، دقت، استحکام و توازن نیازمند است. 5. انسان علاوه بر نقش آفرینی در ساخت خود، در ساخت دیگران و جامعه هم می¬تواند دخیل باشد. والدین در ساخت فرزندان، معلم در ساخت شخصیت شاگرد، کنش همسایه در واکنش همسایه¬ها و ساخت محله، شهروندان در ساخت شهر، کارمندان در ساخت سازمان و مانند آن. ⛔️ ادامه دارد ... https://eitaa.com/hekmat121/907
📌 عصر پساحقیقت 🔹دوران ، دورانی است که احساسات و باورهای شخصی بیش از حقایق عینی بر شکل‌گیری افکار عمومی تأثیر می‌گذارد. 🔸لغتنامه آکسفورد، واژه «پسا حقیقت» (post truth) را در سال 2016 به عنوان لغت بین‌المللی سال معرفی کرد، صفتی که موقعیتی را توصیف می‌کند که در آن «حقایق عینی تاثیر کمتری از حرف‌های تحریک کننده دارند». یعنی جایی که حقیقت تحت الشعاع بازی با احساسات قرار می‌گیرد. 🔹در این دوران مرزهای بین حقیقت و دروغ، وهم و واقعیت و صداقت و ناراستی تار می‌شود. 🔸دنیای پسا حقیقت، دنیایی است که در آن حقیقت دچار وارونگی می‌شود و یک جنایتکار جنگی با عنوان "مرد صلح" مورد تکریم قرار می‌گیرد. 🔹پساحقیقت به این معنی نیست که حقیقت اهمیتی ندارد بلکه به این معناست که راهکار و شیوه عمومی برای دریافت و درک حقیقت تغییر کرده است و درکل دسترسی مفرط به اطلاعات از حساسیت افراد نسبت به حقایق کاسته است. 🔸در این دوران رابطه مخاطب و رسانه هم تغییر کرده و مخاطب می‌تواند مستقیماً به رسانه واکنش نشان دهد و آن را تأیید یا رد کند. مهم‌ترین مسئله این است که مرز بین رسانه و مخاطب کمرنگ شده است، چراکه مخاطب هرلحظه می‌تواند خودش به رسانه تبدیل شود یا در انتشار اخبار سهیم باشد. 🔹گسترش بی‌سابقه کنونی اخبار جعلی را می‌توان در دو موضوع دید: یک- پست مدرنیسم، سنت فلسفی فرانسوی اواخر قرن بیستم که شروع به زیر سوال بردن عینی بودن و ذهنی بودن مفاهیم کرده و همه چیز را یک برساخت اجتماعی می‌دانست. دو – تکنولوژی، آمار، و اینترنت، ابزاری که باعث می‌شود تمام آن داده‌ها با یک کلیک در دسترس قرار بگیرند. 🔸یادمان باشد که برای رفتار صحیح در این جهان تغییر شکل یافته باید نسبت به شناخت آن تلاش و توجه کنیم. 🔹برای مقابله با اخبار جعلی در عصر حاضر چه باید کرد؟ باید یاد بگیریم که از درون حباب شبکه‌های اجتماعی خود خارج شویم و دیدگاه‌های مخالف را بخوانیم و درک کنیم، درحالیکه نظرات خود را نیز با دقت مورد تحقیق قرار می‌دهیم. https://eitaa.com/hekmat121
📌حقیقت مهم است: یک راهنمای شهروندی برای تمایز حقایق از دروغ‌ها و توقف پیگیری اخبار جعلی نوشته‌ی بروس بارتلت نویسنده پرفروش نیویورک تایمز این کتاب نخست نشان می‌دهد که چرا دیگر مانند گذشته رسانه‌های سنتی نیازهایتان را برآورده نمی‌کنند، سپس کمک می‌کند تا اخبار ابهام‌برانگیز را از حقایق روز تشخیص دهید. https://eitaa.com/hekmat121
📌پسا حقیقت: جهانی در تسخیر اخبار جعلی و مبتذل جیمز بال کتاب «پسا حقیقت» نوشته «جیمزبال» روزنامه‌نگار سرشناس بریتانیایی و برنده جایزه پولیتزر، با ترجمه مسعود میرزایی منتشر شد. ترجمه این کتاب که نحوه تسخیر جهان توسط اخبار جعلی و مبتذل را با مطالعه چند مورد عینی در اروپا و آمریکا بررسی کرده، در 4فصل و 11گفتار از سوی انتشارات روزنامه ایران روانه بازار شده است. «قدرت ابتذال و دروغ»، «چه کسانی دروغ و ابتذال را اشاعه می‌دهند؟»، «چرا مطالب دروغ و مزخرف تأثیرگذارند؟» و «چگونه جلوی مطالب دروغ و مزخرف را بگیریم؟» عناوین اصلی فصول چهارگانه کتاب پسا حقیقت (جهان در تسخیر اخبار جعلی و مبتذل) هستند. https://eitaa.com/hekmat121
📌پساحقیفت امروزه همه‌ی ما حقیقت را در اینترنت، مجلات و اخبار جست‌وجو می‌کنیم و باید بدانیم این منابع در اغلب موارد به نفع احزاب و سیاست‌های خاص جهت‌گیری می‌کنند. سیاست‌مداران، قدرتمندان و مدیران فضای مجازی با ابزار و امکانات خود ما را وادار به پذیرش بدون تفکر موضوعات می‌کنند. ‌موضوع کتاب منحصربه‌فرد و متفاوت است. نظریه‌ی پساحقیقت به‌ وسیله‌ی کسانی که از کم‌ارزش‌ شدن حقیقت نگران و پشیمان بودند متولد شد. موضوعی که اگرچه آشکارا جانبدارانه به نظر نمی‌آید، اما دست‌کم یک دیدگاه را مطرح می‌کند: اینکه فکت‌ها و حقیقت در فضای سیاسی این روزها به‌شدت در معرض خطرند. ‌در گذشته، حتی در بیان حقیقت نیز با چالش‌های بسیار جدی مواجه می‌شدیم، اما تابه‌ حال هیچگاه به این اندازه از آن به عنوان استراتژی سیاسی در تبعیت از واقعیت استفاده نشده بود. در نتیجه، در بحث پساحقیقت تنها به چالش‌برانگیز بودن حقیقت توجه نمی‌شود، بلکه از آن به عنوان سازوکار جدیدی در چیرگی سیاسی سیاستمداران یاد می‌شود. پس اگر بخواهیم با «مفاهیم ضروری» پساحقیقت آشنا شویم، نمی‌توانیم از سیاست پرهیز کنیم. این تصمیم ما است که چگونه به دنیایی که در آن کسی می‌کوشد روی چشمان ما پرده بکشد واکنش نشان دهیم. حقیقت همچنان اهمیت دارد، چنان که همیشه این‌طور بوده است. این‌که خیلی زود به این موضوع پی ببریم به عهده‌ی ما است. https://eitaa.com/hekmat121
📌 دروغ‌های مسلح (شیوه‌های اندیشیدن انتقادی در عصر پساحقیقت) «دروغ‌های مسلح (شیوه‌های اندیشیدن انتقادی در عصر پساحقیقت)» نوشته دَنیل جی. لِویتین (-۱۹۵۷). این کتاب برنده جایزه کتاب تجاری سال ۲۰۱۷، درواقع کنکاشی درباره حقیقت و مهارت کشف آن در میان انبوهی از دروغ‌ها است. روزگار پساحقیقت دوره‌ای از بی‌خردی خودخواسته است. چشم پوشی جاهلانه از تمام دستاوردهای کلان بشری. آنچه دروغ‌ها را مسلح می‌سازد، نه رسانه‌ها هستند و نه فیس‌بوک در آن نقشی دارد، بلکه آن مسئله‌ای که می‌تواند خطرناک باشد، میزان شدت باور و اعتقاد ما است. مواردی که از جانب ما برچسب غیرقابل سوال می‌خورند و دارای اطمینان حداکثری از طرف ما خواهندبود. این کتاب سه بخش با عناوین ارزیابی اعداد، ارزیابی لغات و ارزیابی جهان دارد و در هر بخش به ما توضیح می‌دهد چگونه دروغ‌هایی را می‌توان با چهره‌ای متفاوت عرضه کرد و چگونه می‌توان به حقیقت نهفته در پس این آنها دست یافت. https://eitaa.com/hekmat121
📌انسان مجازی فضای سایبری و شبکه‌های اجتماعی در حال ساخت انسان مجازی هستند. چرا که ساخت وجودی انسان را علم و عمل می‌سازد و علمی که در فضای سایبری و توسط شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شود علم گزینشی، توهمی و مجازی است و عملی را که هم مطالبه می‌کند عمل احساسی و واکنشی و التذاذی است. https://eitaa.com/hekmat121
📌 درخت تناور رهبر انقلاب: غلط می‌کند کسی فکر کندن درخت تناور جمهوری اسلامی را بکند 🔹اتّفاق و اتّحاد بین ملّت‌های اسلامی ممکن است. منتها کار لازم دارد. ما حالا از سیاستمداران و زمامداران و حکمرانان کشورهای اسلامی هم ناامید نیستیم امّا بیشترین امیدمان به خواص دنیای اسلام است؛ به علمای دین، روشنفکران، اساتید دانشگاه، جوانان روشن‌بین، فرزانگان، ادبا، شعرا، نویسندگان و گردانندگان مطبوعات. وقتی خواص در یک راهی وارد شدند، افکار عمومی را به آن سمت حرکت می‌دهند. وقتی افکار عمومی در یک کشوری شکل گرفت، سیاست‌های اداره‌ کشور هم به‌طور قهری به آن سمت حرکت می‌کند. 🔹نمونه‌ی کوچکش ما هستیم، جمهوری اسلامی. ما درمقابل قدرتهای بزرگ ایستادیم. یک روزی این دنیا دست دو قدرت بزرگ بود: قدرت آمریکا و قدرت شوروی سابق. هر دو قدرت که در ده‌ها مسئله با هم اختلاف داشتند. در یک مسئله متّفق بودند و آن، ضدیت با جمهوری اسلامی بود. خیال می‌کردند این نهال را می‌توانند از ریشه بکنند. این نهال امروز تبدیل شده به یک . غلط می‌کند فکر کندن آن را هم کسی بکند. ایستادیم و پیش رفتیم. https://eitaa.com/hekmat121
📌مسئولیت اجتماعی حلقه مفقوده انتقاد و اعتراض در جامعه ایرانی است. امام علی (ع) فرمودند: اتَّقُوا اللهَ فِی عِبَادِهِ وَ بِلاَدِهِ، فَإِنَّکُمْ مَسْؤُولُونَ حَتَّى عَنِ الْبِقَاعِ وَ الْبَهائِمِ از خدا بترسيد درباره بندگان او و سرزمينهايش ؛ زيرا شما حتى نسبت به قطعه هاى زمين ها و چارپايان نيز بايد پاسخگو باشيد . https://eitaa.com/hekmat121
📌 غم مخور یوسفِ گُم گشته بازآید به کنعان، غم مَخُور کلبهٔ احزان شَوَد روزی گلستان، غم مخور ای دل غمدیده، حالت بِه شود، دل بَد مکن وین سرِ شوریده باز آید به سامان غم مخور گر بهارِ عمر باشد باز بر تختِ چمن چتر گل در سر کَشی، ای مرغِ خوشخوان غم مخور دورِ گردون گر دو روزی بر مرادِ ما نرفت دائماً یکسان نباشد حالِ دوران غم مخور هان مَشو نومید چون واقِف نِه‌ای از سِرِّ غیب باشد اندر پرده بازی‌هایِ پنهان غم مخور ای دل اَر سیلِ فنا بنیادِ هستی بَر کَنَد چون تو را نوح است کشتیبان، ز طوفان غم مخور در بیابان گر به شوقِ کعبه خواهی زد قدم سرزنشها گر کُنَد خارِ مُغیلان غم مخور گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید هیچ راهی نیست، کان را نیست پایان، غم مخور حال ما در فِرقت جانان و اِبرامِ رقیب جمله می‌داند خدایِ حالْ گردان غم مخور حافظا در کُنجِ فقر و خلوتِ شبهایِ تار تا بُوَد وِردَت دعا و درسِ قرآن غم مخور https://eitaa.com/hekmat121
📌عناصر بیرونی ساخت شاکله 🔹عناصر مختلفی در شکل‌گیری و ساخت شاکله‌ی انسان دخیلند که برخی درونی و برخی بیرونی اند و برخی علت حقیقی و برخی علت معد‌ّه و زمینه‌سازند. 🔸 از جمله علل معد‌ّه و زمینه ساز در ساخت شاکله‌ی انسان موارد زیر است: ۱. طبیعت جسم، توانایی‌ها و محدودیت‌های جسمانی 🔹براساس حرکت جوهری و نظریه(جسمانیة الحدوث و روحانیة البقا) زندگی، رشد و حرکت هر انسانی در این جهان منوط به جسم و قوای جسمانی است و بدون جسم امکان زندگی و حرکت در این کره خاکی وجود ندارد. البته هر جسمی از ظرفیت‌ها ، توانایی‌ها و محدودیت‌هایی برخوردار است که اقتضائات و امکاناتی را برای انسان ایجاد می‌کند و البته برخی از امکانات و اقتضائات را سلب می‌کند. از جمله بحث‌های مهم در باب نقش جسم در نوع کنش و حرکت انسان، بحث طبایع چهارگانه دماغی در طب سنتی است چرا که هر طبعی اقتضای خاصی در فهم، گرایش، کنش، حرکت انسان دارد برخی از طبایع اقتضای سرعت و نشاط دارد برخی اقتضای سکون و آرامش. برخی میا به فکر و اندیشه دارد و برخی به حرکت و عمل. 🔸البته در پزشکی جدید هم به تنوع استعدادها و تمایز توانایی‌ها اذعان شده است و هر دستگاه بدنی را به طور طبیعی، مناسب برای برخی از کنش‌ها و اقدامات می‌دانند. مگر آنکه با تغییرات فیزیکی و افزایش نیرو و توان جسمی مستعد کارها و اقدامات دیگری شد. 🔹خلاصه هر دستگاه جسمی و با توانایی‌ها و محدودیت‌هایی که دارد نوع خاصی از تاثیر را در ساخت شاکله انسانی دارد. به طور مثال اقتضای اولیه انسان لاغر اندام ضعیف، غلبه‌ی خوف و ترس است و انسان درشت هیکل ورزیده غلبه شجاعت است. 🔸البته همواره امکان تغییر این حالات طبیعی بواسطه فعلیت و افزایش قدرت اراده‌ی انسان وجود دارد و می‌توان خلاف طبیعت اولیه شاکله‌ی متفاوتی را به وجود آورد. ۲. جغرافیا و محیط زیست پیرامونی 🔹از دیگر عوامل تأثيرگذار در ساخت و کیفیت شاکله‌ی انسان، جغرافیا و محیط زیست است که انسان در آن متولد و پرورش می‌یابد. آب و هوا، نوع محصولات کشاورزی و غذایی، از جمله عوامل موثر در ساخت جسم و امور جسمانی انسان است و علاوه بر آن بر روحیات و خلقیات افراد تاثیر می‌گذارد. 🔸فرزند کوهستان اقتضای روحیات و خلقیات خاصی دارد و فرزند کویر یا مناطق مرطوب جنگلی اقتضائات دیگری در امور خُلقی و روحی دارد. چرا که هر کدام در بستر تاریخ با مسائل و مشکلات خاصی همراه بوده اند که در منطقه دیگری نبوده است. فرزند کویر همواره با بحران آب و محصولات کشاورزی روبرو بوده است لذا قدر آب را می‌داند و به ذخیره درست و مصرف تدریجی و بهینه از آن عادت کرده است، علاوه بر آن او همواره افق‌های دور دست نگریسته و کمتر پایانی برای فرض کرده است چرا که هیچگاه کوه‌ها نگاه او را سد نکرده است. به همین جهات، اقتضای اولیه‌ی انسان کویر، پر حوصله‌گی و اهل مدرا است. اما فرزند کوهستان همواره در دامنه‌ی کوه بوده و به افق کوه می‌نگرد و برای زندگی باید برای رویارویی با سختی‌های کوهستان و حمله حیوانات وحشی در فصل زمستان آماده باشد او رقیب خود را حیوانات وحشی و کوهستان محکم و استوار می‌داند و با آن شاکله‌ی خود را تنظیم می‌کند. 🔹در جغرافیا روستا، اقتضای نوع خاصی از فکر و دانش و افقی از اندیشه و گرایشات وجود دارد در جغرافیای شهر اقتضای دیگری، روستا و شهر کوچک و کوهستانی اقتضایی و کویری و جنگی اقتضای دیگر. البته این به معنای نفی اشتراکات نیست بلکه علاوه بر اشتراکات برآمده از اقتضائات فطری و انسانی، می‌بایست به تمایزات و افتراقات هم توجه شود. 🔸در فرهنگ اسلامی ابن‌سینا در کتاب قانون و ابن خلدون در کتاب مقدمه‌ی تاریخ خود به این مهم پرداخته‌اند و در فرهنگ غربی، منتسکیو در روح القوانین توجه زیادی به این مقوله دارد و حتی آنرا موتور محرک تاریخ قلمداد کرده است. ۳. فرهنگ و معانی مستقر در زیست بوم انسانی 🔹 از دیگر عوامل موثر در فرایند ساخت شخصیت و شاکله‌ی انسان، فرهنگ عمومی و معانی مستقر در زیست بوم انسانی است. هر فردی در محدوده‌ی زندگی خود با مجموعه‌ای از ساختارهای فرهنگی مواجه است که در قالب مذهب، زبان، علم، هنر، صنعت و آداب و رسوم به زندگی او سامان بخشیده است. هر انسانی از بدو تولد در درون این ساختارها تکون می‌یابد و در نسبت با آنها شاکله‌ی خود را می‌سازد. مجموع این ساختارها حاوی شبکه‌ای از معانی و پیام‌هاست که نوع نگرش و گرایش‌های انسان را به عالم و آدم می‌سازد. 🔸هر جامعه و نژادی به لحاظ کوچکی و بزرگی و به لحاظ تاریخی و فرهنگی، دارای یک سلسله معانی، استعدادها هستند که نوع خاصی از آرمان‌ها و سبک زندگی را اقتضا دارد با ورود هر فردی به درون یک فرهنگ و تحمیل یا پذیرش آگاهانه و یا غیراگاهانه‌ی هنجارها و ساختارهای آن در واقع به ساخت شخصیت و شاکله‌ی خود می‌پردازد و تحت سلطه‌ی نرم فرهنگ، جهت و نوع شاکله‌ی خود را تعیّن بخشیده است.
🔹 وارده بسم الله 🔴 حضور فعال 🔸در نحوه مواجهه با فضای مجازی ما قرار نیست که توی فضای مجازی باشیم که باشیم بلکه باید برای تاثیر گذاری باشیم. 🔸در نحوه مواجهه با ابزار و مدرنیته, باید به صورت مدیریت شده با ابزار و مدرنیته رو به رو بشویم و نگاه ما باید از سنخ نگاه باغبانی و باشد ؛ مراقبت از پایه های اصلی که چقدر با آرمان های ما تطبیق دارد نه اینکه من آرمان هایم را با ابزار و مدرنیته تطبیق دهم؛ نظریه مراقبت در برابر ابزار و مدرنیته میگوید که به عنوان باغبان پایه ای داریم به نام درختان و کنار این درختان چیز های دیگری هم هست آن چیز هایی که به درد درخت یا چیز دیگری میخورد از آنها استفاده میکنیم و هر کدام که به درد نمیخورد دور میریزیم . 🔸برای مواجهه با ابزار و مدرنیته باید یک الگو نظری و مدل مفهومی داشته باشیم و بدون الگوی نظری و پیشینی نمیتوانیم با آن مواجهه‌ای صحیح و فعال داشته باشیم. 🔸در عرصه های مختلفی نظیر فرهنگ، سینما، هنر ، صنعت و ابزار قبل از نقد و نفی و یا تایید و اثبات، نیاز داریم که دارای یک نظریه باشیم و نسبت خود را با هرکدام از این عرصه ها مشخص کنیم؛ در مرحله بعد صاحب نظریه‌ها را شناسایی کنیم و به حرف‌ها و تحلیل‌های توجه جدی کنیم حالا چه هم حزبی و هم گروهی من باشد یا نباشد. سخنان آنها با گوش باز بشنوم و سپس بهترین‌ها را انتخاب کنیم. 🔸برای ورود به هر کدام از عرصه‌های مذکور به سه عنصر نیازمندیم: 🔹تخصص؛ به این معنا که یک رشته ای را کار کرده باشیم و از منظر رشته خودمان به هر عرصه ای نگاه کنیم و تظر بدهیم ؛ مثلا کسی که رشته اش علوم اجتماعی است وقتی می خواهد در مورد یک فیلم نظر بدهد و نقد بکند ،از منظر رشته خود این کار را انجام بدهد. 🔹مهارت به دست آوردن مهارت‌ها و تکنیک‌های ارتباطی برای انتقال صحیح مطالب و نظریات خود بر اساس اخلاق اسلامی و عقلانیت اجتماعی از دیگر لوازم حضور اجتماعی است. 🔹تیم و گروه هم فکر کار و ورود به هر عرصه‌ای باید به نحو گروهی و تشکیلاتی باشد. در این زمینه چهار سبک وجود دارد: 🔺اول:اینکه یک تفکر را محور تشخیص دهیم و بر اساس آن تفکر شروع به کار و تحلیل کنیم. 🔺دوم: اینکه یک کار گروهی و جمعی را راه بیندازیم و بگوییم که هر کدام از ما صاحب نظر هستیم و رای و نظر را به مشورت بگذاریم و بعد به هر نظری که رسیدیم آن را پایه قرار دهیم و طبق آن عمل کنیم. 🔺سوم: اینکه در کار تشکیلاتی یک بار باشیم , یک بار نباشیم , هر جا که حرفم شنیده شد باشیم و هر جا شنیده نمیشد نباشیم . 🔺چهارم: اینکه اصلا کار تشکیلاتی نکنیم. 🔸در مورد نحوه مواجهه با شرایط روز و گروه های فکری و فعالیت‌های جهادی و عملیاتی، نباید از حرف زدن و مواجهه با گروه های مختلف بترسیم و یا شرکت نکنیم. باید با گروه ها و مجموعه های مختلف باشیم و کار کنیم تا از نزدیک با آنها آشنا بشویم و از این طریق بتوانیم نقد عالمانه و جدی و مفید داشته باشیم. برای نقد عالمانه و مفید تا از نزدیک یک مجموعه را رصد نکنیم نمیتوانیم ورود صحیح داشته باشیم. 💭 اهم نکاتی از کلاس حضرت استاد موسوی (زید عزه) نگارش: محمد چیت‌ساز زاده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یا صاحب الزمان: شیعه از روزی که داده باتو دست می‌کشد بار بلا را هر چه هست
📌رسالت اجتماعی تفکر بخش اول: 🔹 ۱. جامعه مجموعه‌ای از اجزا و عناصری است که یک حلقه وصل دارند و به موجب آن ترکیب حقیقی میان آن عناصر متفرق ایجاد می‌شود و هویتی جدید به آنها اعطا می‌شود. 🔸 ۲. حلقه اتصال دهنده این عناصر، فکر و اندیشه است. به این معنا که انسان از طریق فکر و اندیشه افق‌های دور دست را می‌یابد و آرمان‌های بلند را انتخاب می‌کند و در نسبت با آن افق‌ها و آرمان‌ها، همه‌ی واقعیت‌های پیرامونی خود را معنا و نظم می‌دهد و به کنش‌های خود جهت و سامان می‌ببخشد. تفکر عبور از ظواهر پدیده‌ها و امور روزمره و نگریستن از یک افق بلند معنایی و آرمانی به واقعیات و پدیده‌ها است. نگرشی که از سطحی‌نگری، تقلیل گرایی و کوته‌بینی عاری باشد و با پویایی مستمر به عمق روابط و نسبت میان پدیده‌ها نفوذ کند و با ملاحظه گذشته و آینده از غایت و سرانجام خود و پدیده‌ها پرسش کند. خلاصه تفکر، تعالی و پویایی نگاه‌ها و از يک افق متعالی و فرازمانی_مکانی به پدیده‌ها و روابط میان آنها نگریستن است به نحوی که منتهی به جنبش و حرکت در مسیر آن آرمان‌ها و افق‌های متعالی بشود. 🔹 ۳. تفکر و اندیشه را نباید با علم و دانش خلط کرد و آنها را یکی دانست. علم و دانش برون‌داد و ظهورات نظام‌یافته مستقر در فرهنگ عمومی و مجامع علمی است. اما فکر و اندیشه، نوع خاصی از فعالیت ذهنی و عقلي آدمی است که در پی کشف حقایق و افق‌های معنایی متعالی و انتخاب آرمان‌هایی است که بینش‌ها و نگرش‌های کلان آدمی را به هستی، جهان و انسان تعین ببخشد. انسان فکور برخلاف انسان عالم بیش از آنکه به دنبال حرکت در ساختارهای تعین یافته علمی و دانشگاهی باشد به دنبال کشف حقایق و افق‌های دور دستی است که حتی ممکن است در علم ‌ و دانش جایابی نشده باشد. هر چند یافته‌های فکر و اندیشه در متن فرهنگ به‌صورت تدریجی استقرار می‌یابد و در ساختارهای علمی و دانشی راه پیدا می‌کند. 🔸 ۴. قوام جامعه به فکر و اندیشه ای است که در فرهنگ عمومی استقرار یافته باشد و به زندگی آدمیان معنا و به حرکت و کنش آنها جهت و نظام بدهد و راهی برای خروج از فروبست‌ها بگشاید. یافته‌های فکری به تدریج در متن فرهنگ استقرار یافته و در قالب ساختارهایی همچون علم، زبان، اخلاق، هنر و صنعت آشکار و تعین می‌بابد. اما بعد از استقرار این تعینات ‌و ساختارها، همچنان باب فکر و اندیشه بسته نمی‌شود بلکه می‌بایست باب بحث‌ها و گفتگوها در جهت افق‌گشایی برای تفکر و اندیشه گشوده باشد تا موجبات ارتقا یا اصلاح ساختارهای تعین یافته و خروج از فروبست‌های آینده فراهم شود. 🔹 ۵. اگر فکر و اندیشه عنصر اتصال دهنده‌ی اجزا و قوام بخش جامعه است پس متفکران و اندیشه‌ورزان می‌بایست محور و نماد جامعه باشند نه حاکمان و دولتمردان و یا تاجران و مهندسان و پزشکان مگر از حیث متفکر بودن آنها. در حقیقت هر جامعه و تمدنی بواسطه متفکران افق‌نما و افق‌گشا و آرمان‌ساز شناخته می‌شود. هر چند تاریخ را پادشاهان و حاکمان نوشته اند اما این متفکران هستند که جاودانه شده اند. امروز یونان باستان با متفکران آن همچون سقراط و افلاطون و ارسطو شناخته می‌شود نه صدها حاکم و دولتشهرهای آن. آنچه از قرون وسطای مسیحی به یادگار مانده متفکران و الهیدانان متفکر آن است. شرق جهان را به کنفوسیوس و بودا و امثال آنها معرفی می‌کنند. غرب جدید را هم با ماکیاولی، بیکن، دکارت، روسو، کانت و هگل می‌شناسیم. در فرهنگ و تمدن اسلامی هم این متفکران و انذیشه‌ورزان هستند که از قرون نخستین تا به امروز، راهنما و افق‌گشا بوده‌اند. همه‌ی اینها نشان می‌دهد که این متفکران و اندیشه‌ورزان هستند که معلمان جامعه و راهنمایان به سمت آرمان‌ها و افق‌ها هستند و باقی کنشگران اجتماعی همچون عالمان و ادیبان و هنرمندان و دولتمردان و کاسبان و صنعتگران را جهت داده اند و با تفکر و اندیشه‌ورزی افق‌هایی جدیدی را گشوده‌اند و در آن افق همه‌ی ساختارها همچون علم، هنر، زبان، صنعت و مانند آن را به جنبش و حرکت در آورده‌اند. 🔸 ۶. از این‌رو در فرهنگ اسلامی، حاکمان و مسئولان جامعه می‌بایست اهل تفکر و اندیشه‌ورزی باشند که مدیریت آنها مدیریت تفکر بنیان و تدبّرمحور باشد تا پیش و بیش از هر کاری به اگاهی‌بخشی و مردمان جامعه اهتمام بورزند. چرا که جامعه‌ی متفکر و رشد یافته می‌تواند افق‌های دوردست را به درستی بنگرد و به جنبش و حرکت درآید و در آن مسیر به چپ و راست منحرف نشود. از این منظر، امر حکومت در درجه‌ی اول از جنس و تدبیر است نه از جنس پلی‌تیک و ساختارهای تعین یافته‌ی حاکمیتی. در سیاست تدبیر و خردمندی و خروج از سفاهت و حماقت نهفته است. 🔴 ادامه دارد ... https://eitaa.com/hekmat121/925